اثر | محمد رستم‌پور
712 subscribers
246 photos
170 videos
9 files
378 links
چیزهایی که می‌بینم/ چیزهایی که به ذهنم می‌رسد

از رسانه، سایبر و سیاست

حرفی، سخنی:
@maftoon72
Download Telegram
Forwarded from تاریخ نوشت- عبدالله ناصری طاهری (Abdollah Naseritaheri)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎦 قابل توجه اشخاصی که می گفتند دولت سعودی به فرد از بدو تولدش به پول ما ده میلیون پرداخت می‌کند بصورت ماهانه، اینجا خیابانهای #ریاض پایتخت کشوریکه روزانه ۱۱ میلیون بشکه نفت خام میفروشد و سالانه میلیارد ها دلار درآمد از حج دارد، و هیچ #تحریم_اقتصاد ی هم تا امروز تجربه نکرده
«چی می نویسی که مردم انقدر پست های اینستاگرامتو لایک می‌کنن و حتی کامنت می‌ذارن؟!» «چرا انقدر پست های طولانی می‌نویسی؟! واقعا همه‌ اینایی که لایک میکنن، متناتو می‌خونن؟!»

اولین باری نبود که دوستان غیرهمزبان از این پیام ها برایم می فرستادند که اکثرا پر بود از کنجکاوی و تعجب.

یکی از آن‌ها "آدریانا" دختری امریکایی بود، که بعد از دیدن تعداد بازدید لایو مشترکم با سید، به دایرکتم انبوهی از سوال هایش را روانه کرد.

«این همه آدم چرا توی لایوت بودن سید؟ مگه چی میگفتی؟! اصلا باورم نمی‌شه که این همه آدم لایوتو می‌بینن! اگه ترامپ و اوباما هم توی اینستاگرام با هم لایو بذارن این تعداد بیننده ندارن. مثلا برو لایوهای "جو بایدن" رو ببین، تعداد بیننده‌هاش درمقایسه با این لایوِ تو خنده داره!»

فکر کردم باز جای شکرش باقی بود که نمیدانست این گفتگو در ساعت یک تا سه بامداد به وقت ایران بوده، یا اینکه از تعداد بیننده ها و محتوای لایوهای شاخهای مجازی مان خبر نداشت.

جواب دادم: «چند سالی هست که اینستاگرام مبدل به محبوب ترین رسانه مجازی در ایران شده، بِماند که قرنطینه هم مزیدِ علت شده تا مردم وقت آزاد بیشتری داشته باشن و بیشتر خودشونو با فضای مجازی سرگرم کنن»

خودم هم نمی‌دانستم دلیل دومم واقعیت دارد یا صرفا توجیه است، مثلا اگر قرنطینه نبود واقعا بازدید کمتر می‌شد؟!

برایم نوشت: «نو آفِنْس! ناراحت نشی! ولی به نظر من، بیشتر به سطح فرهنگ مردم برمی‌گرده تا آزادیِ وقت که این روزا در موردِ همه‌ی مردم جهان صدق میکنه؛ مثلا همین کارگر بنگلادشی رستوران دانشکده، چند وقت پیش داشت صفحه‌ی فیس بوکشو توی آسانسور به همکارش نشون می‌داد و به تعداد بالای لایک عکسش افتخار می کرد. اینکه اون با تعداد لایک پز می‌داد مهم نیست، ولی اینکه این همه آدم توی بنگلادش سرشون توی گوشیشونه و دارن زندگی یه نفر دیگه رو این‌طرف دنیا دنبال می‌کنن برام عجیب و تأسف‌باره!»

بدون نفس کشیدن تایپ می کرد. شوکه شدنش حتی از پشت کلماتش پیدا بود.
به حرف‌هایش فکر می‌کردم که نوشت:

«شاید یه دلیلش دیر اومدنِ تکنولوژی به کشورای شماست، از اون مهم‌تر، وقت براتون ارزش نداره شاید چون یاد گرفتید مصرف‌کننده این اپلیکیشن‌ها باشید نه مدیریت‌کننده یا حتی تولید کننده! یا شاید هم مردم به تولیدی هاتون اعتماد ندارن، مثلا اگر این کارگر بنگلادشی سلبریتی بود، شاید می‌شد تعداد بالای مخاطبشو درک کرد ولی اینکه یه آدم کاملا معمولی می‌تونه ساعت‌ها وقت مردم کشورش رو با نشون دادن عکسش وسط میدون تایمز تلف کنه! نشونه‌ی خوبی در مورد زندگی مردم بنگلادش و وضعیت اون کشور نیست!»
ادامه داد:«به نظرم بنگلادشی ها مثل تماشاگرای فوتبالن که یه عمر آرزوی فوتبالیست شدن داشتن و حالا چون بهش نرسیدن الان توی استادیوم می‌شینن و بازی بقیه رو تماشا می‌کنن، یه عده سوت می‌زنن و تشویق می‌کنن، یه عده هم فحش می‌دن و تخریب. ولی همه‌شون یه درد مشترک دارن؛ آرزویی که بهش نرسیدن»

کمی از محتوای گفتگوی زنده‌ام با سید را برایش توضیح دادم و در آخر نوشتم:

«می‌شه گفت مردم سایر کشورها کنجکاون ببینن تصورات ذهنی‌شون از امریکا چه قدر با واقعیت تطبیق داره. برای همین امثال این لایو یا پستهای آن دوست بنگلادشی انقدر بازدید دارند»

به سرعت برایم نوشت: «حرفاتو باور می‌کنن؟ به نظرت آدمایی که حتی با این دلیلی که گفتی، اصلا حوصله فکر کردن به درست و غلط حرفای تو رو دارن؟ من که فکر نمی‌کنم. یعنی لااقل تصویرم از اونور دنیا یه جمعیت چند ده میلیونی بدون حداقلی از سرانه مطالعه و صرفا مجذوبه شبکه های مجازی تولیدی ما و خوابیده روی نفت ه. چون مردم خاور میانه و آن کشورهای نزدیکش مثل پاکستان و همین بندگلادش اکثراً به قدری از لحاظ عملی و فکری تنبل بار اومدن که حاضر نیستن دنبال جواب سوالاشون برن. قطعا یه عده‌شون از اینجا بهشت ساختن و حرفای تو رو باور نمی‌کنن و بهت ناسزا می‌گن، اون عده‌ای هم که باور کردن اگه چند روز دیگه خلاف حرف تو رو زیر یه پست اینستاگرامی دیگه بخونن، اونو باور می‌‌کنن! چون حتی زحمت فکر کردن و تحلیل و سرچ و راستی آزمایی به خودشون نمیدن.»

بعد از چند دقیقه دوباره نوشت: «به نظرم مشکل اصلی مردم جهان سوم دولتاشون نیستن، خودشونن! اینا دغدغه ندارن! شکمشون سیر بوده، همیشه با حداقل کار بهترین زندگیو داشتن پس انگیزه و برنامه ای برای تکامل خودشون ندارن.

سکوت کردم. امکان تغییر نگاهش با دلایلم که نهایتا به یک سرچ ساده سرانه مطالعه و کار مفید در اینترنت در ایران نقض می شوند، بعید بود.
@mohsenrowhani
🖌اهمیت مدار 36 هزار کیلومتری چیست؟
✍🏻 محمود موحد

۱. مقام معظم رهبری در بیانات اخیرشان (17 اردیبهشت‌) با اشاره به قرار دادن ماهواره نور در مدار نزدیک به زمین (LEO) فرمودند: «همین دست خواهد توانست چند صباح دیگر همین ماهواره را به مدار ۳۶ هزار کیلومتری برساند که مورد نظر ما است؛ ما میخواهیم ماهواره به مدار ۳۶ هزار کیلومتری [برسد]». اشاره ایشان به مدار زمین آهنگ (Geostationary Oribt, GEO) است. در یادداشت قبلی (این لینک) توضیحی مقدماتی در خصوص سه مدار مهم اطراف زمین دادیم. حال در این یادداشت اجمالاً بررسی می‌کنیم چرا قرار دادن ماهواره در مدار زمین آهنگ (GEO) مهم است؟

۲. مدار GEO مداری دایروی است که در ارتفاع 35.786 کیلومتری بالای خط استوا قرار گرفته است . ماهواره در نتیجه تعادل بین نیروی جاذبه زمین و نیروی گریز از مرکز، در آن مدار، طی 23 ساعت و 56 دقیقه و 4 ثانیه به دور زمین می‌چرخد. از آنجایی که این زمان همگام با زمانی است که زمین برای گردش به دور محور خود نیاز دارد، ماهواره‌ای که در مدار زمین‌آهنگ قرار می‌گیرد، از دید فردی که از زمین به آن نگاه می‌کند، ثابت به نظر می‌آید. دلیل نام‌گذاری این مدار به «زمین‌آهنگ» هم همین است. از آنجایی که ماهواره در این مدار یک سوم زمین را پوشش می‌دهد، با قرار دادن سه ماهواره در این مدار تقریباً می‌توان تمام کره زمین را (بجز مناطق قطبی) پوشش داد. همچنین برای ارتباط با ماهواره موجود در مدار GEO آنتن روی زمین می‌تواند همواره در یک جهت تنظیم شود. به دلیل همین ویژگی‌های منحصر به فرد، مدار GEO یک منبع راهبردی برای کاربری‌های مخابراتی، پخش و هواشناسی است.

۳. ماهواره‌ها از طریق سیگنال‌های رادیویی عمل می‌کنند و از طیف فرکانس رادیویی برای ارائه خدمات استفاده می‌کنند. طیف فرکانس رادیویی، یک باند مشخص از طیف الکترومغناطیسی است که اجازه می‌دهد ماهواره با زمین ارتباط برقرار کند. بنابراین ماهواره‌ها برای اینکه بتوانند در مدار GEO عمل کنند نیاز به موقعیت مداری و فرکانس تخصیص‌یافته دارند. با توجه به مزایای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ناشی از کارکرد ماهواره‌ها در مدار GEO، در 50 سال گذشته، درخواست‌ها و رقابت برای موقعیت‌های مداری و فرکانس در این مدار به شدت افزایش یافته است. اتحادیه بین‌المللی مخابرات (ITU) نهاد بین‌المللی مسئول تخصیص این فرکانس‌ها و موقعیت مداری برای ماهواره‌ها است. با توجه به محدودیت‌های فرکانسی و محدودیت‌های فنی عملکرد ماهواره‌ها در فضا (به عنوان مثال لزوم حفظ فاصله متناسب با سایر ماهواره‌ها جهت جلوگیری از تداخل و یا تصادم احتمالی) مدار GEO یک منبع محدود است یعنی در زمان واحد تعداد مشخصی ماهواره می‌تواند در آن قرار گرفته و فعالیت کند. این محدودیت ذاتی باعث شده است که ایجاد تعادل میان دسترسی منصفانه و برابر به این مدار و بهره‌برداری بهینه، کارآمد و اقتصادی‌ از آن امری دشوار باشد.

۴. ماده 44 اساسنامه ITU منافع کشورهای در حال توسعه را در مدیریت موقعیت مداری و طیف فرکانس رادیویی به رسمیت می‌شناسد. سازوکار اصلی تخصیص موقعیت مداری و فرکانس رادیویی روش موسوم به a posteriori بود (که عموماً مورد اعتراض کشورهای درحال توسعه قرار گرفته). این بدین معنی است که هر دولتی که زودتر بتواند ماهواره خود را در مدار قرار دهد از منافع موقعیت مداری و فرکانس رادیویی بهره‌مند خواهد شد (first-come, first-served). حق بهره‌برداری از یک موقعیت مداری مشخص موقت است و منجر به حق مالکیت نمی‌شود، اما موجب این می‌شود که در زمان بهره‌برداری، از بهره‌بردار در قبال تعرض دیگران حمایت شود. از دهه 80 میلادی، عمدتاً به درخواست کشورهای توسعه‌یافته، سازوکار دیگری موسوم به a priori برای تخصیص موقعیت/فرکانس ایجاد شد، که تنها بر خدمات ثابت ماهواره‌ای (FSS) اعمال می‌شوند. بر اساس این سازوکار هر دولت یک موقعیت مداری و یک فرکانس برای کارکردهای مخابراتی دریافت می‌کند.

۵. اولین مجموعه کامل سیستم مخابراتی ماهواره‌ای جهانی حدوداً 51 سال پیش در سال 1969 میلادی در مدار GEO قرار گرفت. این مجموعه شامل 7 ماهواره بود. سازمان ارتباطات ماهواره‌ای اروپایی (EUTELSAT) نیز که در سال 1977 میلادی تاسیس شد، امروزه 37 ماهواره در مدار GEO دارد که این ماهواره‌ها برای پخش 7000 شبکه تلویزیونی و 1100 شبکه رادیویی استفاده می‌شود. مدار زمین‌آهنگ، یک منبع محدود و ارزشمند است. فعالیت در این مدار در کنار حساسیت‌های سیاسی، حساسیت‌های فنی هم دارد، به عنوان مثال فعالیتی که منجر به تولید زباله (debris) در این مدار شود، به دلیل ویژگی خاص و محدودیت فضای آن، اثری مخرب‌تر خواهد داشت. امید است با تلاش متخصصین و تمهید توانمندی‌های فنی و مالی لازم، امکان بهره‌مندی از این مدار برای کشورمان فراهم شود.

18 اردیبهشت 1399، 7 مه 2020
@Law_and_Diplomacy
👹 تاثیر کورونا بر علم و دین در ایران، برعکس جهان!

💠 کورونا، تشدید یا تضعیف کننده فرآیندهای فراوانی شد که بدانها در یادداشت مستقلی اشاره خواهم کرد ولی یکی از قطعی ترین آنها شکستن ابهت حاکمیت علی الاطلاق نماد پیشرفت علمی یعنی #غرب بود! بی شک حتی اگر واکسن آن یافت شده و کنترل گردد، خللی که در این تصویر #هژمونیک ایجاد شده تا مدتها در عرصه معرفتی جهان باقی مانده و محل گفتگو خواهد بود ولی آنچه بسیار مایه تعجب است اثر متفاوت آن در داخل کشور ما می باشد!

👈 عجیب اینکه دقیقا در زمانی که همه توان علمی و قدرت القا شده توسط رسانه های غربی، با شیوع عجیب آن در اروپا و #آمریکا زیر سوال رفته، بدلیل سوء تدبیر و البته برخی ضعفهای ذاتی حوزه علمیه، شبهات حول کارکرد دین در جامعه ما فزونی یافته است حال آنکه جامعه پزشکی جهانی و ما نیز راهی جز قطع #روابط_اجتماعی نداشته و عملکرد آن چشمگیر نیست.

🕌 بعلاوه، با باز شدن همه جا بجز #مراکز_دینی این ذهنیت قابل القاء است که دین امری هامشی –حاشیه ای- و غیرضروری است! برخی هم البته بدون توجه به این تصویرسازی وهن آلود از دین، صرفا به جنبه زیان و ضرر اقتصادی افراد توجه می کنند و این شرایط را طبیعی می پندارند، حال آنکه مراکز دینی نیز بهمراه پروتکل هایی می توانستند فعال شوند ولی مساله اینجاست که متاسفانه کسی #باور به ضرورت و کارکرد ویژه آنها ندارد!

😳 ریشه مساله بنظرم واضح است! طلب «نری الله جهره» امری رایج در میان بشر بوده و هست! امروز نیز کارکرد دین بمثابه امر #معنوی، با چالش کارکردهای #قابل_اشاره و آبجکتیو مواجه است! نگارنده گرچه معتقد است حوزه علمیه ضعف جدی در کارکرد #اجتماعی خود نیز دارد و با حضور طلاب در اقدامات #جهادی بشدت موافق است ولی کارکرد حوزه بعنوان متولی بعد #علمی دین را بشدت تضعیف شده می پندارد و خلأ #تبیین را در شرایط کنونی بسیار زیاد می بیند حال آنکه رویکرد اجتماعی طلاب رو به گسترش است!

👳‍♂ دروازه بانی حضور شخصیت های #حوزوی در رسانه ها نیز انجام نمی شود لذا بار تبیین در واقع بر زمین مانده و حضور این معممین از این خلأ نکاسته است! هر کس عمامه ای بر سر و زبانی خوش یا رابطه ای خوب با تهیه کننده ها دارد، پایش بعنوان #کارشناس امور دینی به #رسانه_ملی باز می شود و چیزی برای سنجش قوت علمی یا زاویه صحیح #نگرش آنان نیز وجود ندارد! البته شبکه های اجتماعی نیز وابستگی تام این مساله به صداوسیما را شکسته اند.

❇️ خلأ تبیین های عمیق تر دینی در قالب تولیدات رسانه ای و خلاقانه و نیز مدیریت #بهنگام نحوه پاسخ مستقیم و غیرمستقیم به سوالات ذهنی جامعه در پدیده های روزآمد، بدون تشکیل شورایی فهیم، #عمیق و روزآمد از نخبگان در حوزه علمیه قابل ترمیم نیست و قطعا تبعات این کوتاهی در نسل جوان، غیر قابل جبران خواهد بود!

🔰تجربه کرده ام که گاهی یک جمله عمیق و راهگشا از آیت الله #جوادی_آملی چقدر ذهن نسل جستجوگر امروز را آرام کرده حال آنکه ساعتها سخنرانی برخی منبری های کم عمق، بر آن شبهات افزوده است! زمان جبران کوتاهی هاست. رسانه بر سرعت انتقال افزوده و بدون حضور #فعال و هوشمندانه – نه فقط سخنرانی!- نهاد دین در این عرصه نمی توان جا نماند! فتامل!
📍 @komeilialireza
◀️باز هم فیس‌بوک به کمک اسرائیل آمد!
حذف بی‌دلیل صفحات ۵۰ روزنامه‌نگار و فعال رسانه‌ای فلسطینی

⭕️فیس‌بوک صفحات بیش از ۵۰ روزنامه‌نگار و فعال رسانه‌ای فلسطینی را غیرفعال کرد. فیس‌بوک در واکنش به درخواست بررسی این روزنامه‌نگاران اعلام کرده است: «عدم رعایت استانداردهای فیس‌بوک باعث شده است صفحه شما تعلیق شود. ما این تصمیم را گرفته‌ایم و دیگر نمی‌توان آن را برگرداند».

⭕️«عماد جبرین» روزنامه‌نگار مستقل ساکن در یک روستای اشغالی در کرانه باختری که صفحه او توسط فیس‌بوک مسدود شده می‌گوید: «فیس‌بوک هیچ پست یا تصویری را به عنوان مصداقی از آنچه که ادعا کرده، ارائه نداده است. آنها فقط صفحات ما را حذف کرده‌اند و گفته‌اند هیچ کاری هم نمی‌توانند انجام دهند». او سه صفحه مختلف در فیس‌بوک داشته؛ یکی به زبان عربی و یکی به زبان انگلیسی و یک حساب شخصی که همه این حساب‌ها حذف شده‌اند: «من ناراحت و ناامیدم. همه مخاطبین و دوستان و ارتباطات کاری و اجتماعی خودم را از دست داده‌ام و بدتر اینکه نمی‌دانم چرا».

⭕️این نخستین باری نیست که فلسطینی‌ها در فیس‌بوک دچار سانسور می‌شوند. سال‌هاست فیس‌بوک حساب‌های فلسطینی‌ها را به درخواست دولت و مقامات امنیتی اسرائیل و با بهانه «تحریک احساسات» فلسطینی‌ها برای مقابله با اسرائیلی‌ها مسدود می‌کند. این اقدام فیس‌بوک از سال ۲۰۱۶ تشدید شده است. در آن سال، اسرائیل ادعا کرد تحریک احساسات فلسطینی‌ها در حمله به سربازان اسرائیلی مؤثر است. بر اساس گزارش‌ها، فیس‌بوک 95 درصد حساب‌هایی که اسرائیل درخواست حذف آنها را می‌دهد، مسدود یا غیرفعال می‌کند. این در حالی است که عمده این حساب‌ها خبری‌ یا رسانه‌ای‌اند و محتوای تحریک‌آمیزی منتشر نمی‌سازند.

⭕️جبرین می‌گوید روزنامه‌نگاران فلسطینی مرتباً با هشدارهای فیس‌بوک به پست‌ها یا تصاویری که آنان منتشر می‌کنند، روبرو هستند. هر گونه اشاره‌ای به شهید و شهادت، حساب را دچار مشکل می‌کند. آنها حتی نمی‌توانند از عبارات و کلماتی مرتبط با «صلح» و «آرامش» نیز استفاده کنند. «سامر خویرا» خبرنگار رادیو در نابلس می‌گوید هر آنچه از فیلم‌های درگیری با سربازان اسرائیلی در صفحه‌اش منتشر می‌کرده، حذف می‌شده است: «حتی یک خبر ساده در مورد کشته شدن یک فلسطینی توسط اسرائیلی‌ها با بهانه نقض استانداردهای فیس‌بوک حذف می‌شد». او نیز از جمله کسانی است که حسابش در فیس‌بوک به صورت کامل حذف شده است. آنها به همراه تعداد قابل توجهی از روزنامه‌نگاران فلسطینی حتی از پخش زنده در حساب‌های خود ممنوع شده بودند.

⭕️ جبرین مطمئن است حساب او و دیگر روزنامه‌نگاران به درخواست اسرائیل حذف شده است. از نظر او «اسرائیل نمی‌خواهد مردم و به ویژه جامعه بین‌المللی از آنچه که در فلسطین می‌گذرد، مطلع شوند. فیس‌بوک با سانسور روزنامه‌نگاران و فعالان فلسطینی نه تنها آزادی بیان را نقض می‌کنند، بلکه با اسرائیل که به دنبال دور کردن جامعه بین‌الملل از واقعیت اشغال است، همدست است».

#ترجمه
🆔@jahat98

🖇بیشتر بخوانید
Forwarded from اخبار سوریه
نفتکش ایرانی فورچون یا همان کشتی حامل بنزین تولید ایران که برای کمک به ونزوئلا در حال دریانوردی در اقیانوس اطلس است، ساعتی پیش از شمال جزایر قناری عبور کرد تا در میان بهت و حیرت بسیاری از آنهایی که فکر می کنند اتفاق خواهد افتاد، خودش را به آمریکای لاتین برساند. در طول ساعت‌های گذشته مطالب عجیب و غریبی توسط مزدوران سعودی و رسانه‌های وابسته به آمریکا در مورد برنامه ترامپ جهت برخورد با این نفتکش منتشر شده است.

ما منتظر خواهیم ماند تا این مسیر به پایان برسد و رفتار و کردار آمریکایی‌ها را ببینیم که چه خواهند کرد. هرچند از ترامپ و اطرافیان او همه چیز بر می‌آید، با این حال شاید خاطرات نفتکش انگلیسی، شاید هم گلوبال هاوک و البته در عین الاسد مقابلش رژه برود که ایران عربستان یا امارات یا هر طرف دیگری نیست و هر اقدامی علیه ایران و منافع کشورمان می‌تواند تبعات سخت و جبران ناپذیری داشته باشد.
@syriankhabar
◀️تنها بودجه و امکانات کافی نیست!
درس‌هایی از «مدیریت اضطراب» سران کشورها در بحران‌ها به روایت مجله کسب و کار هاروارد

⭕️شیوع کرونا در سراسر جهان نشان داد مدیریت اجتماع غیر از منابع درآمدی و نیروی انسانی زبده و ماهر، به برنامه‌ها و تکنیک‌های بیشتری نیاز دارد؛ از جمله مهارت «مدیریت اضطراب». مجله کسب و کار هاروارد در مطلبی در گفتگو با «نانسی کوهن»، استاد مدرسه کسب و کار هاروارد مروری تاریخی بر توانمندی‌های مورد استفاده رهبران سیاسی و مدیران کسب و کار در بحران‌های مختلف داشته است که نسیم‌آنلاین، گزیده‌ای از آن را منتشر می‌کند.

⭕️تاریخ نشان می‌دهد رهبران جهان در بحران‌های همه‌گیری مانند شیوع ویروس‌های مرگبار با ترکیبی از صداقت و امید با جوامع روبرو شده‌اند، صداقتی که گاهی حتی جنبه‌ای ترسناک به خود می‌گیرد اما با امیدآفرینی معتبر جبران می‌شود. باید حقایق را با مردم در میان گذاشت و در مقابل، تلاش کرد اعتماد آنان به سیستم و مدیریت جامعه تقویت کرد. این تلاش با توجه دادن آنان به منابعی که حکومت‌ها در اختیار دارند، ممکن می‌شود. برخی از این منابع، محسوس هستند مانند پول، امکانات نظامی و نیروی انسانی و برخی از منابع، نامحسوند؛ مانند شجاعت، تاب‌آوری، وحدت، حس همدردی و شفقت. نباید اضطراب را نادیده گرفت یا تلاش کرد تا اضطراب از بین برود. اضطراب را باید به کمک خود افراد جامعه مدیریت کرد و در نتیجه باید آنان را از چالش‌های کلیدی جامعه در بحران‌ها مطلع ساخت.

⭕️مردم نه تنها از نظر ذهنی بلکه باید به شکل عینی ببینند که رهبران جامعه مشکلات و چالش‌ها را درک می‌کنند، برای آن برنامه دارند و به وضع آنان اهمیت می‌دهند. در انواع بحران‌ها، مردم باید باور داشته باشند که رهبران جامعه از پس چالش‌ها برخواهند آمد. به تعبیر نلسون ماندلا، «شجاعت» نبود ترس نیست، بلکه فائق آمدن بر آن است. انتشار اضطراب در جامعه و اطلاع‌رسانی مشکلات تنها در این صورت است که به مدیریت اوضاع کمک می‌کند. در غیر این صورت، این انتشار اضطراب می‌تواند بسیار مخرب باشد.

⭕️در یک بحران گسترده، شما نمی‌توانید اطمینان کسب کنید که همه چیز به خوبی و خوشی تمام می‌شود. در نتیجه باید همه برنامه‌ها و اقدامات را در یک سیر نقطه به نقطه تعریف کنید. شما نمی‌دانید چگونه طوفان را پشت سر بگذارید، اما باید مطمئن باشید که با یک سلسله اقدامات، آسیب‌ کمتری خواهید دید. درست همان کاری که فرماندار نیویورک انجام داد. «آندره کومو» در جایی که مرکز شیوع کرونا و حادترین منطقه در آمریکا بود، مرتباً از امکانات و موجودی‌ها سخن گفت و واقعیات را جای آرزوها ترسیم کرد. ضمن آنکه باید دانست در بحران‌ها افراد جامعه منتظر یک برنامه مشخص و تغییرناپذیرند و شما باید کوشش کنید یک سیر منعطف ترسیم کنید تا تغییر در نقاط برنامه‌ریزی‌شده اضطراب و تشویش مردم را تشدید نکند و در مقابل، آنان قدرت مدیریت شما را با تغییر هدفمند برنامه‌ ببینند و درک کنند. برای تحقق این موضوع، باید پیروزی‌ها و دستاوردها را جشن گرفت و شکست‌ها و تلخی‌ها را فقط اطلاع داد.

⭕️نکته مهم‌تر این است که خود مدیران یا رهبران سیاسی نیز باید اضطراب‌های خود را مدیریت کنند. آنها بار سنگینی را به دوش دارند و نباید به هیچ عنوان اضطراب‌ها را بدون برنامه به افکار عمومی یا افراد تحت امر خود منتقل سازند. تجربه‌های تاریخی نشان می‌دهد جان اف کندی به طور مرتب شنا می‌کرد، یا آبراهام لینکلن با آواز خواندن سعی می‌کرد اضطراب‌های خود را مدیریت کند. نکته قابل توجه این است که آنان باید ترس‌های خود را آزاد کنند، روش این کار چندان اهمیتی ندارد.

#ترجمه
🆔@jahat98

🔗بیشتر بخوانید
◀️بیمارستان‌های نیویورک در حال کشتار بیماران کرونایی هستند!
ادامه وضع اسفبار بیمارستان‌های آمریکا از زبان یک پرستار آمریکایی

⭕️یک پرستار اهل نوادای آمریکا که برای کمک به مبارزه درمانی نیویورک با شیوع کرونا به این شهر اعزام شده، در یک ویدئوی تلخ و تکان‌دهنده حقایقی برملا کرده است که تاکنون در رسانه‌ها منعکس نشده است. «ایکول سیروتِک» در این ویدئو ادعا می‌کند بیماران نه به خاطر کرونا بلکه به دلیل «سوءمدیریت پزشکی» و «سهل‌انگاری شرم‌آور» کادر درمان جان می‌دهند. او می‌گوید برای پرستاران و پزشکان به هیچ عنوان مهم نیست که بیماران از نژادهای اقلیت می‌میرند یا زنده می‌مانند و تصریح می‌کند: «من به شما می‌گویم آنها بیماران را به معنی واقعی کلمه می‌کشند».

⭕️او می‌گوید مقامات دو بیمارستانی که در آنجا کار می‌کند، او را از مراقبت بیشتر از بیماران سیاه‌پوست بازداشته‌اند. سیروتک می‌گوید او را مرتباً از این بخش به بخش دیگر می‌فرستند. این پرستار در این ویدئو برای اثبات حرف‌های خود به نمونه‌هایی از بیماران که به اقدامات ساده‌ای برای احیا نیاز داشته‌اند، اشاره می‌کند. اقدامات ساده‌ای مانند تزریق داروهایی که در همه بیمارستان‌ها پیدا می‌شود و مثل ونتیلاتور یا دستگاه‌های تنفس مصنوعی، تجهیزاتی نیست که دچار کمبود شده باشد. برای مثال او می‌گوید تزریق اشتباه انسولین به یک بیمار باعث مرگ او شد. سیروتک می‌گوید اوضاع به حدی خراب است که بیماران می‌میرند و رها می‌شوند و هیچ کس حتی از زمان مرگ آنها مطلع نمی‌شود!

⭕️این پرستار در این ویدئو می‌گوید: «شما فکر می‌کنید من احساساتی شده‌ام؟ خیلی از پرستاران دیگر هم هستند که این صحنه‌ها را می‌بینند و جرأت نمی‌کنند آن را ابراز کنند. من می‌دانم که همه می‌میرند. به دلایل مختلف. اما اینها به معنی واقعی کلمه در حال کشتار بیماران هستند و هر چه من فریاد می‌زنم، کسی به حرف من گوش نمی‌دهد». سیروتک توضیح می‌دهد که بارها خواسته این نگرانی‌ها را با مقامات بیمارستان طرح کند، اما کسی به او اعتنا نکرده است. او برای آنکه وضعیت پیش آمده را توضیح بدهد، می‌گوید: «من مجبورم وضعیت را با یک مثال افراطی توضیح بدهم. وضعیت مثل دوران جنگ جهانی دوم است که یهودیان را در کوره‌های آتش می‌سوزانند. هر چه من می‌گویم این کار شما درست نیست، آنها می‌گویند شما پرستاری عالی هستید اما باید بدانید که همه می‌میرند!»

⭕️«ایکول سیروتِک» لیسانس پرستاری دارد و از سال 2010 پرستار است. در پرونده کاری او هیچ مورد انضباطی ثبت نشده است: «وقتی به نیویورک آمدم، خیلی تعجب کردم. چیزی دیدم که در همه آمریکا ندیدم. من در واحدی مشغول به کار شدم که انواع پرستاران با سوابق کاری مختلف در آن مشغول به کار بودند، اما تنها کسی که در آن جمع کار با دستگاه تنفس مصنوعی بلد بود، من بودم». او در سال 2013 ازدواج کرده و دو فرزند دارد. صفحه فیس‌بوک او به دلیل نامشخصی حذف شده و رسانه‌ها برای پیگیری وضعیت شغلی او مجبورند از طریق صفحه همسر او در فیس‌بوک اقدام کنند. «ایکول سیروتِک» اکنون در خانه مشغول گذراندن 14 روز قرنطینه است و مشخص نیست مجوز او برای ادامه کار پرستاری که تا سی‌ام ژوئیه اعتبار دارد، تمدید می‌شود یا خیر.

#ترجمه
🆔@jahat98

🔗بیشتر بخوانید
Forwarded from میز نفت
🔺خورخه آرئاسا، وزیر امور خارجه ونزوئلا با ریتوییت کردن این پیام در صفحه شخصی‌اش، موضوعی مهم را یادآور شد که بیشتر خوراک خبری داخلی برای این کشور است:در سال 2009 (1388) هوگو چاوز، رئیس جمهوری فقید ونزوئلا با ارسال 20 هزار بشکه بنزین در روز به ایران، به این کشور که از لحاظ تامین بنزین به واسطه تحریم‌های آمریکا دچار مشکل شده بود، کمک رسانی کرد.
امروز دولت ایران، این کمک را با 5 نفتکش بنزین اعزامی به سمت ونزوئلا جبران می‌کند.

🆔 @mizenaft
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM

📌 گروهی از مردم شیکاگو، در جریان اعتراضات اخیر آمریکا، فروشگاه نایک را به شکلی که می‌بینین، غارت کردن. چقدر هم خوشحال و چست و چابکن، یاد شعار معروف نایک افتادم:
فقط انجامش بده / Just Do It
#ویدیو

@AR_NOSRATI
Forwarded from طلسمات | علی قلهکی
جنگ روایت‌ها در ایران داغ‌تر از آمریکا!

مهدی برازنده:
جالب است بدانید جدال رسانه‌های رسمی ایران برسر غالب کردن روایت مورد علاقه خود از اتفاقات آمریکا، داغ‌تر و از جاهاتی سرنوشت‌سازتر از نبرد رسانه‌های رسمی آمریکاست

در آمریکا تمامی رسانه‌های رسمی از قواعد و الگوهای تقریبا یکسانی در بازتاب اتفاقات اخیر پیروی میکنند و پارادایم غالب در این رسانه ها، معرفی کردن معترضان به عنوان اغتشاشگر و پلیس و نیروهای امنیتی به عنوان افراد خیرجو است. (البته اخیرا و با تداوم اعتراضات و توئیت های خشونت آمیز ترامپ، شاهد جداکردن ارکان حکومت این کشور از ترامپ و مقصر جلوه دادن وی هستیم)

اما اگر بخواهیم نگاهی موشکافانه به آنچه در رسانه های ایرانی درحال رخ دادن است داشته باشیم، متوجه می‌شویم کانال‌های ایرانی در مجموع از ۳ زاویه به این موضوع نگاه می‌کنند:

دسته اول کانال‌ها و خبرگزاری‌هایی هستند که به‌واسطه‌ی جهان‌بینی لیبرالی که دارند، نمی‌توانند افول پرچم دار لیبرالیسم و اصلی ترین حامی وجودی خود را تحمل کرده و برای مخفی نگه داشتن آن تمام تلاش خود را میکنند (سیاستی که جریان های موسوم به چپ در آن سال ها که شوروی در سراشیبی سقوط قرار کرده بود در قبال آن اتخاذ کردند)
به گونه‌ای که با سانسور اقدامات خشونت آمیز و نژادپرستانه دولت آمریکا و انتشار تصاویری از مهربانی نیروهای پلیس، خشونت محض تظاهرات کنندگان، غارت مغازه‌ها و تخریب اماکن عمومی، سعی در پنهان کردن چهره‌ی بزک کرده‌ی آمریکا در داخل ایران داشته و بر استفاده از واژه هایی نظیر "اغتشاش" ، "غارت" ، "ناآرامی" و نظیر آن اصرار دارند
ازجمله کانال‌های محوری این دسته، میتوان به #خبرآنلاین ، #تلخند ، #ویدلش ، #عالیجناب ، #ایران_تایمز ، #اصلاحات_نیوز ، #خبرفوری_مهم ، #اعتماد_آنلاین ، #احزاب_آنلاین و ...... اشاره کرد

دسته دوم هم متشکل از خبرگزاری‌های بی‌طرف و یا معتقد به تفکر حکومت اسلامی هستند که با انتشار وسیع اعتراضات مشروع و خشونت حکومت آمریکا در برخورد با مخالفان، از این فرصت برای نشان دادن خود واقعی آمریکا به مردم و کاستن از اعتماد مردم به غرب و جلوگیری از تکرار برجام نهایت استفاده را میکنند
برخی از کانال‌های این دسته: #فارس ، #تسنیم ، #جام_جم ، #آخرین_خبر

اما دسته‌ی دیگر کانال‌ها، صرفا به انعکاس تصاویری محدود از تجمعات بدون اشاره به تخریب‌ها و خشونت آمریکا بسنده کردند و برخی کانال ها و خبرگزاری ها نیز صرفا به انعکاس اخبار رسمی آمریکا شامل اظهارات مقامات و ترامپ بسنده کرده و تجمعات و درگیری‌های خیابانی را بایکوت کرده‌اند

اما دلیل اصلی این جنگ روایت در ایران را باید در آینده‌ی سیاسی و تمایل جناح‌ها در کسب قدرت جستجو کرد
جریان فکری نزدیک به غرب و معتقد به تفکر لیبرال داخل در این سال ها به واسطه عملکرد دولت فعلی ایران دیگر جایگاه و بدنه اجتماعی سابق خود را نداشته و شاید از کسب قدرت در ۱۴۰۰ ناامید باشد اما اکنون با قرار گرفتن در موضع دفاعی، سعی در جلوگیری از ریزش بیشتر این بدنه و نا امیدنشدن آنها از این گفتمان است تا با کمک گذشت زمان، بتوانند خود را برای بازگشت به مدیریت کشور در سال های ۱۴۰۴ و ۱۴۰۶ و ۱۴۰۸ آماده کنند. اما اگر جامعه ایران و حامیان این جریان متوجه آنچه درحال رخ دادن است بشوند، دیگر این گفتمان به سادگی توان بازیابی و بدست گرفتن زمام امور ایران را نخواهد داشت

از طرف دیگر اگر در این نبرد، پیروز میدان مدیریت افکار مردم ایران، جریان معتقد به مبانی حکومت اسلامی و مردم سالاری دینی باشد، دیگر شاهد تکرار تجربه هایی شبیه #برجام حداقل در ۱۰سال آینده رخ نخواهیم بود.
Forwarded from 🇵🇸 مکشوفات
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📹 رتبه یک کنکوری که مرده‌شور شد!

🔸شاهین شکوهی رتبه یک کنکور دکتری جامعه‌شناسی است که برایمان از تجربه‌اش در مرده‌شوری می‌گوید! مرگی که از زبان او به کلیشه نمی‌ماند؛ همان‌قدر که او مرگ را از نزدیک لمس کرده و برای مدتی با مرگ همنشین بوده، روایتش هم برای ما کاملاً ملموس است. گویی وقتی او میت را غسل می‌داده ما هم با او بوده‌ایم. انگار ما هم با او میت را کفن‌پوش کرده‌ایم و پا به پای او اشک ریخته‌ایم.

🔹در دنیایی که هر روز ما را از مرگ دورتر و غافل‌تر می‌کند، شاهین شکوهی چه زیبا می‌گوید که ما نه تنها مرگ‌آگاهی را از دست داده‌ایم، بلکه در حالی که به ظاهر نفس می‌کشیم، حیات‌آگاهی هم نداریم!

این ۶-۷ دقیقه را چندین بار باید دید...

@maktubaat
Forwarded from سیاست پارسی
⭕️ راز شباهت عکس‌های خشونت آمریکا و صهیونیست‌ها


فرزانه دانایی

☑️ بعد از حوادث 11 سپتامبر، رژیم صهیونیستی بعد از سالها تجربه خشونت نظامی که از آن با عنوان «مبارزه با تروریسم» یاد می‌شود، توانست خود را به عنوان نیرویی متبحر در این زمینه معرفی کند و به قراردادهای آموزش نیروی انتظامی با ادارات پلیس آمریکا برسد.

☑️ آژانس‌های اعمال قانون آمریکا برنامه‌های تبادل نیرو و آموزشهای نظامی را با کمک لابی‌های اسراییل چون «آیپک»، «موسسه یهودی امور امنیت ملی» و یا «اتحادیه ضد افترا‌» آغاز کرده و در طول حدود دو دهه گذشته تعداد زیادی از نیروهای پلیس محلی، فدرال و ایالتی آمریکا به سرزمین‌های اشغالی سفر کرده‌اند تا درباره اقدامات ضد تروریستی آموزش ببینند.

☑️ تکنیک زانو زدن بر گردن فرد بازداشت شده که در قتل جورج فلوید بکار برده شد، یکی از آن تکنیک‌هایی است که توسط پلیس اسراییل به پلیس آمریکا آموزش داده شده است.

جزئیات بیشتر در :
b2n.ir/491711

پایگاه تحلیلی سیاست‌خارجی و بین‌الملل
@siasateparsi
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 جورج فلوید: من قاضی می شوم و همه ساکت خواهند شد.

🧑🏾‍🦱معلم کلاس دوم ابتدایی جورج فلوید از یک #انشا و #نقاشی او رونمایی کرد.

🕊به گفته خانم سکستون، جورج فلوید 38 سال قبل گفته بود که دوست دارد وقتی بزرگ شد قاضی دیوان عالی کشور شود و برای عدالت تلاش کند.

📌جورج این مطلب را 38 سال پیش، وقتی 8 سال داشت، گفته بود. خانم سکستون از بچه ها خواسته بود برایش بنویسند «چگونه بر آینده تأثیر خواهی گذاشت؟»
فلوید خودش را در مقام قاضی نقاشی و داستان را اینگونه روایت کرده است:

⚖️به من خواهند گفت: «عالیجناب، او از بانک سرقت کرده است.»
سپس من خواهم گفت: «سر جایتان بنشینید.» و اگر ننشیند؛ می گویم از دادگاه بیرونش کنند.

🕊آنگاه با چکش روی میز خواهم زد. و همه ساکت خواهند شد.

#جورج_فلوید
#تبعیض_نژادی
#نژادپرستی #بین_الملل
#آمریکا #عدالت
🔻🔻🔻
یادگیرنده مادام العمر باشیم:
@TeacherasLLL
Forwarded from فرنگ نوشت
ساختار پلیس در آمریکا

آمریکا چیزی به اسم نیروی انتظامی رایج ندارد! رییس پلیس هم ندارد! ترامپ هم قدرت دستور به پلیس را ندارد و برای همین این قدر عصبانی و به هم ریخته است!

می‌پرسید یعنی چی که کشور نیروی انتظامی ندارد؟ آمریکا این همه پلیس دارد، گاهی هم چه پلیس‌های خشنی! بلی، آمریکا کلی پلیس دارد ولی نیروی پلیس در آمریکا جزو دولت فدرال نیست و یک نیروی محلی حساب می‌شود. مامور پلیس هم کارمند دولت هم نیست! می‌پرسید، یعنی چی کارمند دولت نیست؟ پس کارمند چه کسی است؟ کارمند کارفرمایش که می‌تواند یک شهر یا ایالت یا دانش‌گاه یا شرکت و امثال آن باشد. در واقع کارمندان شهروندان یا موسسات محلی!

پلیس در آمریکا - به معنی رایجش - در واقع زیر نظر شهردار یا فرماندار است که هر دو با رای مستقیم مردم انتخاب می‌شوند و تحت فرمان دولت مرکزی نیستند. در خیلی شهرها حتی رییس پلیس هم مستقیم با رای مردم انتخاب می‌شود! این شاید توضیح بدهد که چه طور مثلا رییس پلیس یک شهر بزرگ در مصاحبه تلویزیونی مستقیم به ترامپ حمله می‌کند یا پلیس‌های برخی شهرها با تظاهرکنندگان ابراز هم‌دردی می‌کنند و در برخی شهرهای دیگر به مردم حمله می‌کنند. در واقع هیچ کدام از این پلیس‌ها تحت امر دولت مرکزی نیستند و ساختار قدرت محلی خودشان را دارند.

نیروی پلیس شهر حقوقش را مستقیم از بودجه مالیات مستغلات محله که توسط ساکنان پرداخت می‌شود دریافت می‌کند. به همین دلیل هم میزان بودجه و امکانات و حقوق و شکل لباس‌ها و فرهنگ کاری و ترکیب نژادی و درجه فساد و نوع ماشین‌ها و درجه خشونت و خیلی چیزهای دیگر پلیس‌‌ها شهر به شهر فرق می‌کند و شما آن پلیس متحدالباس که در کشورهای دیگر می‌بینید را در آمریکا نمی‌بینید. پلیس راهنمایی و رانندگی هم وجود ندارد و همان یک پلیس همه کار می‌کند.

ضمن این‌که محدوده عمل جغرافیایی پلیس هم محدود و مشخص است و خارج از آن حق دخالت ندارد. یعنی پلیس یک شهر نمی‌تواند به سادگی در شهر یا ایالت دیگری کسی را دستگیر کند (مگر به دعوت و درخواست مقامات محلی). مثال عینی این قضیه پلیس دانش‌گاه‌های خصوصی است (دانشگاه‌ها پلیس خودشان را دارند) که یک شعاع عملیاتی مشخص دارد و بیرون از آن حق مداخله ندارد، حتی اگر خلافی آن طرف چهارراه جلوی چشمش باشد.

با یک تقریبی، این‌جا پلیس هم مثل بقیه دنبال افراد دنبال کار می‌گردد! یعنی مثل آرایش‌گر و لوله‌کش افراد اول می‌روند مدارس متعدد پلیس و درس پلیسی می‌خوانند و گواهی‌نامه مهارت و قسم پلیس را دریافت می‌کنند. بعد می‌گردند ببیند چه اداره یا شهری نیروی پلیس استخدام می‌کند و برایش درخواست می‌دهند. خلاصه این‌که داشتن مدرک پلیس تضمین استخدام نیست!

به خاطر همین ساختار ناتمرکز پلیس، دولت مرکزی هم یک سری پلیس‌های تخصصی مثل پلیس مواد مخدر، پلیس گمرک، پلیس اداره مالیات، پلیس اداره مهاجرت، پلیس قضایی، پلیس پارک‌های ملی و الخ دارد که هر کدام یک نیروی جداگانه است و فرمانده خودش را دارد.

ممکن است بپرسید پس پلیس فدرال یا همان FBI چیست؟ FBI کمابیش چیزی شبیه ترکیب اداره آگاهی و وزارت اطلاعات ایران است. یعنی وظیفه‌اش مبارزه با جرایم سازمان‌ یافته و قاچاق‌های بزرگ و خرابکاری و قتل‌های سریالی و پول‌شویی و مواردی از این نوع - عموما با ماموران لباس شخصی - است و این طور نیست که مثلا مامورانی داشته باشد که در خیابان حضور پیدا کنند یا گشت بدهند.

یک چیزی هم هست به اسم پلیس نظامی(MP) یا همان دژبان خودمان که خب از اسمش پیدا پلیس داخل نیروهای نظامی است و جزو ارتش حساب می‌شود و وظیفه‌اش رسیدگی به تخلفات نظامیان است. ترامپ این یکی دو روزه تعداد معدودی پلیس نظامی را در واشنگتن (در زمان پیاده‌روی به کلیسا) و یکی دو شهر اعزام کرده است چون جزو معدود نیروهای پلیسی است که نهایتا تحت امر او است.

می‌پرسید پس گارد ملی فدرال و ارتش چه طور؟ بلی این‌ها زیر نظر دولت هستند ولی خب این‌ها پلیس و نیروی انتظامی نیستند و نیروی نظامی هستند. و خب خیلی نادر و عجیب و تا حدی خلاف قانون است که بدون درخواست و موافقت فرماندارهای ایالت‌ها (که خیلی‌های‌شان ضد ترامپ هستند)، دولت حق داشته باشد نیروی نظامی به شهرها ارسال کند.

یک توضیح اقتصادی: پلیس بودجه‌اش را از مالیات مردم منطقه می‌گیرد. این قضیه در عین حال که پلیس را از دست دولت مرکزی دور می کند ولی یک مشکلی دارد: شهرهای فقیر پلیس محدود و ضعیفی دارند و همین موضوع یک فیدبک مثبت برای افزایش جرم و ناامنی در منطقه درست می‌کند چون پلیس منابع کافی ندارد. مثال‌های زیادی هست که برخی شهرها آن قدر فقیر یا ورشکسته شده‌اند که اداره پلیس را منحل کرده‌اند یا قادر به پرداخت بودجه پلیس نبوده‌اند و در نتیجه برای مدتی هیچ کسی نبوده که در شهر امنیت برقرار کند تا وقتی که شهرهای هم‌جوار یا ایالت موقتا چند نفر مامور پلیس ارسال کرده‌اند! @hamedghoddusi


@Farang_nevesht
⁣دولت مطلوب شبکه‌های اجتماعی در پساکرونا
کاربران شبکه‌های اجتماعی از دولت چه می‌خواهند؟
بخش 1 از 2

انتشار ویروس کرونا در سراسر جهان، رخدادها و تحولات دگرگون‌کننده و تکان‌دهنده‌ای را موجب شده که تصور آن هم مضحک و بی‌پایه به نظر می‌رسید، چه رسد به ترسیم و پیش‌بینی آن. اثرات این رخداد جهان‌گیر که با جنگ جهانی دوم و از هم پاشیدن ژئوپلتیک‌های مستحکم نیمه اول بیستم مقایسه می‌شود، اقتصاد و سیاست و فرهنگ کشورهای مختلف را از ریل و مسیر همیشگی خارج کرده و به وضعی سیال انداخته است. از کاهش قیمت نفت تا بالا رفتن نرخ بیکاری در عرصه اقتصاد گرفته تا هجوم به فروشگاه‌های زنجیره‌ای و صف‌کشی در برابر خیریه‌ها برای دریافت غذا در حوزه فرهنگ تا آنلاین شدن بسیاری از کسب و کارها و فعالیت‌های اجتماعی در عرصه اجتماع، تنها نمونه‌هایی برجسته از اثرات این بحران بهداشتی است.

در ایران، ارزیابی اثرات کرونا بر مدار دو محور ضعف حکمرانی و تأثیر تحریم‌ها گردش می‌کند. افکار عمومی به شدت از عملکرد دولت و نهادهای تصمیم‌گیر در نحوه اداره جامعه گلایه‌مندند و بروز همزمان احساسات ترس و درخواست نشان می‌دهد آنان با همه ضدیت با نهادهای رسمی به دنبال پناهجویی از خود این نهادها هستند. اگر تا پیش از این، اعتماد سیاسی در نظر برخی دارای درجاتی قابل اتکاء می‌بود، امروز به یقین آشکار شده است مردم در برابر دولت بی‌تصمیم، بدتصمیم و دیرتصمیم گرفتار شده‌اند و در اشارات مجازی خود از «نظام» می‌خواهند به چاره‌جویی اوضاع اقدام کند. براساس داده‌کاوی ‌های یک شرکت دانش‌بنیان فعال در این زمینه، نگاهی به رویکرد کاربران شبکه‌های اجتماعی نسبت به سازمان‌ها و افراد مسؤوول در بحران نشان می‌دهد بیش از دو سوم کاربران شبکه‌های مختلف اجتماعی نسبت به آنان رویکردی منفی دارند. خشم از دو اقدام به ویژه عدم قرنطینه شهرها و برگزاری انتخابات به رغم ورود کرونا به ایران بسیار بالاست. با این همه، این خشم به دلیل همزاد شدن با ترس کاربران از ابتلا به کرونا و جهل نسبت به سرنوشت خود و خانواده و نزدیکان، به یک باروت برای اعتراض اجتماعی مبدل نمی‌شود.
از سویی دیگر، به دلیل درگیر شدن کشورهای معارض با جمهوری اسلامی به ویژه ایالات متحده آمریکا، توان بنیادها و مؤسسات ضدایرانی برای طراحی و اجرای عملیات روانی علیه نهادهای درگیر بحران در ایران به شدت کاهش یافته و همین موضوع، دردناک و ظالمانه بودن تحریم‌ها را که پیش از این تا این اندازه محسوس و ملموس نبود، آشکار کرده است. در نتیجه باید گفت وضعیت کنونی از حیث رسانه‌ای یک فرصت و از نظر اقتصادی یک تهدید است.

آنچه می‌تواند ایران را از نظر رسانه‌ای در این وضعیت یاری رساند، یکپارچگی رسانه‌ای و اطلاع‌رسانه‌ای جامع و واحد است. در بحران‌ها، افکار عمومی از اقدامات و افراد نمادسازی می‌کنند و همه مسؤولیت و چاره‌جویی را از آن نمادها طلب می‌کنند. در نتیجه، اشاره به نام ایرج حریرچی که در پیشانی مبارزه با فیک‌نیوز و تحلیل‌های مغرضانه از کرونا قرار دارد، به اندازه چشمگیری بالا رفته است. پس از وزارت بهداشت، نام سپاه دومین سازمان یا نهاد رسمی مورد اشاره کاربران است. سپاه پس از شهادت سردار سلیمانی از آن تصویری که نهادها و بنیادها و مؤسسات ضدایرانی به دنبال القای آن بودند، فاصله گرفته و جنبه اجتماعی و خدمات‌رسانی‌اش تقویت شده. رویکرد به سپاه در بحران کرونا از آن نگاه منفی منفور پس از ماجرای پرغصه سقوط هواپیمای اوکراینی فاصله گرفته است. همچنین ارتش و نیروهای مسلح به دلیل در اختیار داشتن نیروی انسانی وسیع که در بحران‌ها می‌تواند همراه و همدست مردم باشند، در نگاه کاربران رویکردی مثبت پیدا کرده‌اند. در نتیجه باید گفت کاربران ترجیح می‌دهند شکایات و گلایه‌های خود از دولت را به نهادهای نظام و شخص رهبری ببرند.

....

#تحلیل

🆔@jahat98
⁣⁣⁠دولت مطلوب شبکه‌های اجتماعی در پساکرونا
کاربران شبکه‌های اجتماعی از دولت چه می‌خواهند؟
بخش 2 از 2

...

◀️آنچه امروز در فضای کلی شبکه‌های اجتماعی دیده می‌شود، تمایل به کارآمدی و اقتدارگرایی صرف نظر از منشأ آن است. به بیان ساده، مردم می‌خواهند ماسک، لوازم بهداشتی و کالاهای درمانی به شکل سریع و باکیفیتی در اختیار آنان قرار بگیرد و چندان توجه ندارند که راه و روش تأمین این کالاها چگونه باشد. بنابراین دال مرکزی توجهات افکار عمومی از «فسادستیزی» به «قدرتمندی»- و نه اقتدار-تغییر یافته است. برخی از این تغییر مرهون فعالیت‌ها و ابتکارات حجت‌الاسلام رئیسی در مسند ریاست قوه قضائیه است و برخی نیز به تصویرسازی از فعالیت‌ها و خدمات نهادهایی که از نظر مردم، به صورت مستقیم یا در درجه اول مسؤولیت ندارند. در نتیجه، مطالبه نخست مردم در شرایط کنونی، قدرتمندی به هر قیمتی است. چیزی که تا پیش از این با مدار و منطق کارشناسی و زبان حکمرانی و سیاستگذاری بیان می‌شد، اینک جنبه‌ای افراطی پیدا کرده است. این افراط‌گری یا تمایل و عطش شدید به قدرتمندی، گاهی خود را در تأمین نیازها به شکل خوداکتفا و مستقل نشان می‌دهد. احتکار لوازم ضروری بهداشتی در این شرایط اضطراری نشان از این دارد که بحران، می‌تواند آشفتگی ایجاد کند.

در این شرایط و در دوران پساکرونا، افکار عمومی به چه دولت یا قدرتی روی می‌آورند؟ بر اساس نیازها و مطالبات جدید، چه سخن یا وعده‌ای می‌تواند توجهات را جلب کند؟ آیا زمینه روی کار آمدن یک دولت پوپولیستی با مبانی سوسیالیستی فراهم است؟ آیا گردش به چپ در اقتصاد و فرهنگ آغاز شده؟

1️⃣قدرتمند آرام: تکثر و تعدد رسانه‌های اجتماعی سبب شده مردم از تجربیات سایر کشورها و رخدادهای دیگر جوامع به خوبی و البته مبتنی بر روایت رسانه‌ها آگاهی پیدا کنند. می‌توان پرتکرارترین نام‌ رؤسا و مسؤولین جهان را در یک گزارش مجزا فهرست کرد و رویکرد مردم نسبت بدان‌ها را استخراج نمود؛ اما برایند کلی نشان می‌دهد مردم به چهره‌ای که منافع آنان را بهتر تأمین کند و البته کاری به گذشتگان نداشته باشد؛ توجه بیشتری دارند. ممکن است آن چهره برنامه داشته باشد یا نه، اما میل به نمادسازی مردم اقتضاء می‌کند آنان فراتر از تئوری «سگ نگهبان» به دنبال دولتی باشند که از آنان در برابر کارتل‌ها، فاسدها، اختلاس‌کننده‌ها حمایت کند و در پی توجیه و تفسیر اقدامات نادرست خود نیز نباشد. یک دولت سخنگو و شفاف مانند دولت کنونی نیوزیلند به رهبری جاسیندا آردرن که مبتنی بر اعتماد مردمی توانسته است بحران کرونا را مدیریت کند.

2️⃣گریز از ایدئولوژی: فروپاشی هیمنه آمریکا و انگلیس در بحران اخیر زمینه رجوع مردم به دیگر کشورها و تقلای الگوها و روابطی که پیشرفت‌ساز است، فراهم کرده است. آن مدینه فاضله‌ای که برخی به واسطه منافع سیاسی و اقتصادی از غربِ منحصرشده در آمریکا و انگلیس داشتند، اینک در قالب کشورهایی که کمترین میزان ابتلا و فوتی را داشته تجدید حیات می‌کند. در این میان، کشورهایی مانند کره جنوبی که از نظر فرهنگی گرایشاتی مانند ایرانیان دارند، و به ویژه در نسل‌های جدید به واسطه محصولات تصویری و تولیدات موسیقایی بیشتر شناخته‌شده هستند؛ به الگوهای فکری سیاستگذاران در درجه اول و الگوهای زندگی مردم در درجه دوم تبدیل می‌شوند. در نتیجه گردش به شرق که در نگاه کلان اقتصادی تبلیغ می‌شود، در زندگی و حیات روزانه مردم به گردش به جنوب شرقی و آن بی‌هوا زیستن و بی‌قید بودن نسبت به امر سیاسی و حتی امر اجتماعی تغییر درجه می‌یابد.

3️⃣چابک و مستقل: ریشه‌یابی مسائل و مشکلات توسعه در ایران، بارها و بارها موضوع پژوهش و آثار علمی پرشماری قرار گرفته است. امروز حوصله و توان ذهنی مردم به ویژه با رونق نوعی از تعاملات فست‌فودی در پلتفرم‌های نوظهور در اندازه توجه به بحث‌های کارشناسی نیست. مردم از دولت، حتی راهکار هم نمی‌خواهند و در پی عمل سریع و آنی هستند. راز محبوبیت احمدی‌نژاد، فراهم‌سازی دستاوردهای آنی برای توده‌های مختلف جامعه بود. اگرچه حتی این دستاورد مانند اعطای یارانه‌های نقدی، اثرات جبران‌ناپذیر و خسارت‌های هنگفتی به بار بیاورد. مردم در اردیبهشت 1400 به دنبال رئیس جمهوری هستند که خود بحث کند، خود تصمیم بگیرد و خود عمل کند. نوعی علاقه به توتالیتریسمِ عربی که بیابان‌های بی‌آب و علف حاشیه خلیج فارس را به شهرهای پرزرق و برق تبلیغاتی مبدل کرده، در حال جان گرفتن است. با این نگاه، شاید بتوان گفت دولت مطلوب شبکه‌های اجتماعی باید اقتصاد اماراتی، فرهنگ کره‌ای و سیاست نیوزیلندی دارد.

#تحلیل
فیلترینگ تلگرام در ایران و روسیه، تفاوت‌ها و شباهت‌ها
⁣⁣⁣در نقد سیاست‌های «دورهمی» در ارتباط با فضای مجازی

خبر رفع فیلتر تلگرام در روسیه کافی بود تا برخی کانال‌های تلگرامی و وب‌سایت‌های خبری با تیترهایی مانند «روسیه کوتاه آمد» و «تلگرام پیروز شد»، با جعل و خبرسازی، اصل موضوع را از مخاطب ایرانی پنهان کنند. یک جریان خبریِ معارضِ جمهوری اسلامی نیز که ادعا می‌کند به شکل تخصصی، تصمیمات و سیاست‌های جمهوری اسلامی را نقد می‌کند؛ بر این خبرسازی سوار شد و کوشید مانند صدها بار گذشته، فیلترینگ تلگرام در ایران را از ابتدا، شکست‌خورده و ضدمردمی نشان دهد. واقعیت ماجرا این است که پاول دورف پذیرفته اطلاعات مرتبط با اقدامات و افراد مشکوک به فعالیت‌‌های تروریستی را در اختیار مقامات قضایی روسیه قرار دهد. موضوعی که در دو سال اخیر، محور اصلی چالش دولت روسیه و مدیران این پیام‌رسان بود. دورف اعتقاد داشت به آزادی بیان احترام می‌گذارد، حتی اگر به فعالیت‌های خرابکارانه و ضدامنیتی درون کشورها از جمله انگلستان بینجامد. چنان که انجامید و صدای ترزا می، نخست‌وزیر سابق بریتانیا نیز درآمد و او در مجمع جهانی اقتصاد در داووس در بهمن ماه 96 تصریح کرد «تلگرام، خانه تروریست‌ها و تبهکاران شده است».

تلگرام، به دلیل قابلیت‌های منحصربه‌فرد و استثنائی و کاربردی جذابی که ارائه می‌کرد، در کنار بی‌عرضگی، تنبلی و جهل نهادها و دستگاه‌هایی مانند صداوسیما که از تغییر ذائقه مردم در عصر رسانه‌های اجتماعی بی‌خبر بودند، به رسانه مرجع خبری ایران تبدیل شد. این مرجعیت در کنار جمع‌آوری میلیون‌ها رکورد از دیتای اطلاعات ایرانیان، دست تلگرام را در مذاکره با مسؤولان ایرانی بالا برد. از دست دادن بازار ایران برای دورف، مهلک بود، اما با وجود مسؤولان و مدیرانی که جلوی دوربین از فیلترینگ حرف می‌زنند و پشت پرده از رفع فیلتر سود می‌برند، نه تنها تلگرام، بلکه هر بازیگر تازه‌کاری در دیپلماسی در برابر ایران برنده است.

در ایران، به دلیل تعدد نهادهای تصمیم‌گیر و به ویژه تداخل منافع اقتصادی و راهبردهای امنیتی و ریزه‌خواری‌های جناحی و سیاسی، همچنان حاکمیت سایبری یک آرزوست، چه رسد به دیپلماسی سایبری. چیزی که در روسیه به عنوان یک قدرت سایبری در تراز جهانی، سال‌هاست در چارچوب استانداردها، قواعد و پروتکل‌های مشخص و آشکار حاکمیتی حل شده است. روسیه می‌تواند از شبکه ملّی اطلاعات حرف بزند، چرا که دولتش سهامدار دولت پنهان نیست و از اپوزیسیون‌نمایی بهره‌ای نمی‌برد. اگرچه باید گفت به دلیل نسخه‌های متعدد تلگرام به ویژه تلگرام طلایی و بازار پرسود فروش وی‌پی‌ان برای بازیگران دولتی و غیردولتی، تلگرام در ایران «اسماً» فیلتر شد و «رسماً» خیر.

اینجاست که باید تصریح کرد اگر روسیه تلگرام را فیلتر کرد، همه ارکان و دستگاه‌هایش به فیلترینگ اقدام کردند و کسی یا نهادی حق نداشت نسخه 1 و 2 و3 و هزار از تلگرام بسازد و دسترسی ایجاد کند تا امتیاز بگیرد یا در انتخابات مغزشویی کند. اگر مذاکره‌ای صورت گرفت، به بهانه‌های واهی و محفلی، محرمانه نشد و البته به موازات همه رفت و آمدها، هم امکان تجدیدنظر در تصمیم اولیه به کلی منتفی نشد و هم پیام‌رسان‌های جایگزین، تقویت و حمایت شدند. بازگشت ایرانیان به تلگرام، به معنی شکست فیلترینگ تلگرام نیست. تلگرام، دیگر آن مرجعیت خبری و رسانه‌ای پیش از مسدودسازی را ندارد. اما آیا این بازی فیلتر و وی‌پی‌ان و آمدنیوز و بازپرس قاسم‌زاده، به این معنی است که هر گونه فیلترینگی اشتباه است؟ خیر. و آیا این ماجراهای پرفراز و نشیب و البته غصه‌دار، به این معنی است که فیلترینگ باید سیاست نخست جمهوری اسلامی در برابر هر گونه محتوا و پلتفرمی باشد؟ باز هم خیر.

فیلترینگ تلگرام در ایران و استفاده ایرانیان از آن به دلایل مختلف و فیلترینگ تلگرام در روسیه و رفع فیلتر آن به دستور قضایی، بیش از همه نشان می‌دهد ما نیازمند سیاست واحد و قاطع در حکمرانی سایبری هستیم. بدون این یکپارچگی و قاطعیت، هر تصمیمی حتی در سطح خرد، نتایج و پیامدهای مبهمی دارد و در نتیجه نمی‌توان آن را به درستی و دقت، ارزیابی و وزن‌دهی کرد. مانند شبکه ملّی اطلاعات که هم داریم و هم نداریم. مثل فیلترینگ تلگرام که هم شده و هم نشده. مثل موضوع پرحاشیه سرویس‌های ارزش‌افزوده که مشخص نیست به کجا می‌انجامد. بدون حکمرانی سایبری، شاقول و مبنایی نیست که بدان تکیه دهیم. و البته این شورای عالی فضای مجازی است که باید بگوید برای مهم‌ترین دلیل تأسیس و شکل‌گیری‌اش چه کرده.

#تحلیل

🆔@jahat98
◀️آیا کتاب بولتون سازوکار جمع‌آوری اطلاعات آمریکا را خدشه‌دار می‌کند؟
هشدار رئیس آژانس امنیت ملّی آمریکا در مورد کتاب بولتون

⭕️ژنرال پل ناکازون، رئیس آژانس امنیت ملّی آمریکا (NSA) در تازه‌ترین موضع‌گیری رسمی نسبت به انتشار کتاب بولتون تصریح کرد انتشار این کتاب ضربات جبران‌ناپذیری به سازوکار، روش‌ها و الگوهای جمع‌آوری اطلاعات نهادهای امنیتی آمریکا وارد خواهد کرد و بسیاری از فرایندهای محرمانه در این زمینه را افشاء خواهد کرد.

⭕️حواشی و جنجال‌های انتشار کتاب خاطرات جان بولتون، مشاور سابق امنیت ملّی ترامپ همچنان ادامه دارد. در تازه‌ترین مورد، مدیر آژانس امنیت ملّی آمریکا اعلام کرد به درخواست مشاور حقوقی شورای امنیت ملّی آمریکا بخش‌هایی از نسخه غیرچاپی کتاب بولتون را مطالعه کرده و معتقد است انتشار این کتاب، اطلاعاتی از منابع و روش‌های جمع‌آوری اطلاعات در نهادهای امنیتی آمریکا برملا خواهد کرد و این اتفاق، ضربه جبران‌ناپذیری به کارکرد این نهادهاست.

⭕️اگرچه ارزیابی ژنرال ناکازون به همراه متن دادخواست دولت ترامپ علیه بولتون در دادگاه منتشر شد، «رویس لامبرت» قاضی منطقه‌ای آمریکا انتشار این کتاب را بلامانع دانسته است. دولت ترامپ معتقد است کتاب، حاوی اطلاعات طبقه‌بندی شده است و منتقدان ترامپ تأکید دارند او از این حربه برای فرار از پاسخگویی به ویژه چند ماه مانده به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا استفاده می‌کند.

⭕️از نظر مدیر آژانس امنیت ملّی آمریکا، برخی اطلاعات منتشر شده در کتاب بولتون به اندازه‌ای حساس و خطیر است که ممکن است روابط آمریکا با برخی متحدینش را دچار چالش‌های بنیادی کند. او می‌گوید برای جمع‌آوری و حفظ این اطلاعات، نیروی انسانی قابل توجه و هزینه‌های هنگفتی صرف شده است. دیگر مدیران نهادهای امنیتی آمریکا همچون «جان راتکلیف» مدیر دفتر اطلاعات ملّی آمریکا و بیل ایوانینا نیز با انتشار این کتاب مخالفت کرده و تأکید کرده‌اند اطلاعات کتاب همان اطلاعاتی است که سرویس‌های جاسوسی کشورهای مختلف به دنبال آن هستند و افشای آنها می‌تواند آسیب‌های جدی و تکان‌دهنده‌ای نه تنها به امنیت آمریکا بلکه به اقتصاد این کشور وارد کند.

⭕️با همه این اوصاف، اینک میلیون‌ها نسخه از کتاب خاطرات بولتون در فروشگاه‌ها توزیع شده و در بسیاری از کشورها نیز از طریق وب قابل دسترسی است.

#ترجمه

🆔@jahat98

🔗بیشتر بخوانید
Forwarded from سیاست پارسی
متن ترجمه کتاب جان بولتون بخش اول
ترجمه: دکتر ثمانه اکوان
پایگاه تحلیلی سیاست پارسی
https://siasateparsi.com/fa/news/2940
◀️جاسوسی هوایی از معترضان به نژادپرستی در آمریکا
وقتی پهپادهای گشت مرزی آمریکا درون شهرها به کار گرفته می‌شوند

⭕️وزارت
امنیت سرزمینی ایالات متحده آمریکا برای رهگیری معترضان به نژادپرستی که از قتل یک شهروند سیاهپوست آمریکایی در میناپولیس آغاز شد، بیش از 270 ساعت گشت‌زنی و پرواز پهپادی و هلیکوپتری بر فراز 15 شهر آمریکا داشته است.

⭕️به گزارش نیویورک تایمز اعزام هواپیماهای بدون سرنشین و هلیکوپترهای نظامی بر فراز شهرهایی که در آن اعتراضات به نژادپرستی به اوج رسیده، تازه‌ترین موضوع جاسوسی دیجیتال از شهروندان است. بر اساس آخرین اخبار، این رشته عملیات‌ها که معمولاً در مرزها برای رهگیری ترددهای غیرقانونی و قاچاق اسلحه و انسان انجام می‌‌شود، این بار بر فراز شهرها و برای شناسایی و رهگیری شرکت‌کنندگان در تظاهرات‌ها علیه نژادپرستی انجام شده است.

⭕️به گفته مقامات ارشد مرکز عملیات‌های هوایی آمریکا، دیتون، بوفالو، نیویورک و فیلادلفیا از جمله شهرهایی هستند که در آن تصاویر ویدئویی تظاهرات‌ها توسط عملیات‌های پهپادی و اعزام هوایی هلیکوپترها ثبت و ضبط شده و در یک شبکه دیجیتالی مشهور به «لوله بزرگ» ذخیره شده و قابل دسترسی برای مدیران نهادهای امنیتی آمریکا بوده است.

⭕️این افشاگری در میانه بحث و بررسی در مورد لزوم حضور و ورود ارتش به شهرها برای مقابله با تظاهرات‌کنندگان، اوضاع را پیچیده‌ کرده است. بازرسی کل نیروی هوایی آمریکا در حال تحقیق در این باره است که آیا ارتش در ماه جاری از هواپیمای شناسایی به شکلی غیرقانونی برای کنترل اعتراضات استفاده کرده یا خیر.

⭕️مقامات هوایی اعزام کننده این هواپیماهای بدون سرنشین می‌گویند پهپادهای اعزامی نه فناوری تشخیص چهره داشته‌اند و نه در ارتفاعی پرواز کرده‌اند که ثبت پلاک‌ ماشین‌ها یا تشخیص هویت افراد ممکن باشد. از نظر آنان این هواپیماها تنها برای رهگیری و شناسایی اعمال خرابکارانه و رفتارهای خشونت‌آمیز اعزام شده‌اند. با این اوصاف، برخی نمایندگان کنگره آمریکا و از حامیان سرسخت آزادی‌های فردی، این گونه نظارت هوایی را ناقض حق آزادی اعتراض می‌دانند و آن را «سوءاستفاده از اقتدار» می‌نامند. آنها به ویژه از افشای اطلاعات و تصاویر شهروندان بر اثر درز یا هک مرکز عملیات هوایی وزارت امنیت داخلی آمریکا هراس دارند.

⭕️داده‌های جمع‌آوری شده تا پنج سال در شبکه دیجیتالی گفته شده ذخیره می‌شوند تا آژانس‌های فدرال یا ادارات پلیس در صورت نیاز برای تحقیقات جنایی از آنها استفاده کنند.

#ترجمه
🆔@jahat98

🔗بیشتر بخوانید