ماهنامه اندیشه پویا
5.17K subscribers
674 photos
6 videos
7 files
114 links
Download Telegram
اندیشه پویا ۹۷ پس از وقفه‌ای که به دلیل جنگ ۱۲ روزه و پس از آن کمبود کاغذ دچارش شده بود، در آستانه‌ی انتشار است. شما از همین لحظه می‌توانید مجله‌ی خودتان را با ارسال رایگان پستی پیش‌خرید کنید.
برای پیش‌خرید اندیشه پویا ۹۷ کافی است مبلغ ۲۰۰هزارتومان به شماره کارت بانکی ۵۸۵۹۴۷۱۰۱۰۲۶۹۷۱۴ (بانک خاورمیانه/ برات‌اله صمدی‌راد‌)واریز کنید و تصویر فیش واریزی را در دایرکت برای ما ارسال کنید.

برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
⭕️ شماره۹۷ اندیشه‌پویا بزودی منتشرمی‌شود.

در این شماره می‌خوانید:
📗نگهبان ایران/چه‌کسی امروز می‌تواندهمچون  فروغی کشور را از دوگانه تردیدوتسلیم عبوردهد/محمد افشین‌وفایی، میلادعظیمی،جلال توکلیان 
📗زندگی زیرسایه جنگ/محسن گودرزی،عبده تبریزی، جوادحیدری،حسین شیخ‌رضایی/ وروایت‌های: محمدطلوعی،نوید پورمحمدرضا، هاجررزمپا، مریم منوچهری،علی صمدپور
📗دویدن به وقت جنگ/گفتگوبا نسیم مرعشی
📕پوپر ورد تفسیر بدبینانه تاریخ/ترجمه‌ عزت‌الله فولادوند
📕ارانی،آن‌که نبود/نقدکاوه بیات بر علی میرسپاسی
📕کینه توده‌ای ازمصدق/پژوهشی درسالگرد ۲۸مرداد
📕حزب هزاردستان/گزارش ویژه از تشکیلات مخفیِ کیانوری وپروژه نفوذ حزب توده    
📕بگذارید اول آدم بمیرد/گزارش زندگی مهدی اخوان ثالث
📕نیمی در خواب، نیمی در بیداری/ گفت‌وگو با نقاش: پری‌یوش گنجی
📕صفحاتی به مناسبت سالگرد درگذشت مرتضی ممیز
📗«کارگردان پیرپسر»/درباره گفتگویی که منتشر نشد:چرافرزند رضابراهنی ازمواجهه باانتقاد می‌ترسد
وبسیاری مطالب خواندنی دیگر

همراهی‌تان را با مجله خود قدردانیم.
@andishepouya
02186126189
👇سئوال: فروغی در نامه‌ای به وقارالسلطنه می‌نویسد: «در کار مملکت خودمان مأیوسم در عین امیدواری، امیدوارم در عین مأیوسی.» این امیدواری توأم با یأس که در مکتوبات فروغی در این دوره به چشم می‌خورد ــ‌ دغدغه‌ای متمایز که همچنان آشنا برای ماست‌ــ چه سمت‌وسویی به سیاست‌ورزی فروغی می‌دهد؟

پاسخ: واقع‌گرایی فروغی باعث می‌شد هرگز امید تغییرات بزرگ و زودهنگامی در این مملکت و  به طور کلی در جهان نداشته باشد اما خوب می‌دانست که یأس کلی هم باعث از دست رفتن هرچه باقی مانده می‌شود. معتقد بود باید مقدّمات را حاضر کرد، یکی دو نسل که بگذرد کارها به تدریج اصلاح خواهد شد.

سئوال: ‎در طول مدت جنگ دوازده روزه، نام و یاد محمدعلی فروغی دوباره زنده شد و کاربران فضای مجازی ‌قول‌های متعدد و متفاوتی از او نقل می‌کردند. این بازگشت دوباره به فروغی، چه زمینه‌ها و چه معنایی در ذهن شما دارد؟

پاسخ: ‎بعد از گذشت سالیان از حیات ذکاءالملک فروغی غبار کدورت‌ها و غرض‌ورزیها کنار رفته و بدنۀ اصلی جامعۀتحصیل‌کرده به قضاوت منصفانه و بی‌طرفانه‌ای دربارۀ او رسیده است. این اتفاق به‌خصوص بعد از چاپ خاطرات و یادداشت‌های روزانه و نامه‌های فروغی در سال‌های اخیر بیشتر شد. جامعۀ ایران خسته از تندروی‌های سیاسیون است و نتیجۀ افراط‌های سالیان را دیده و حالا دنبال الگوهایی وزین و تربیت‌یافته می‌گردد که در گذشته با خردورزی و اعتدال در شرایط پردغدغه و حساس و دشوار، کشور را به خوبی از مرحله‌ای وارد مرحله‌ای دیگر کردند. بهترین این الگوها فروغی است که در صحنۀ دیپلماسی بین‌الملل نامی بلند داشت و در داخل مورد اعتماد مردم بود و در عمل نیز با نجابت و اعتدال و خردورزی چند بار ابواب تازه‌ای برای این مملکت گشود و با آرامش آن را از بحران‌ها گذراند و برعکس بسیاری از رجال، بی هیاهو هم کار خود را انجام داد.

✍️از متن پاسخ‌های محمد افشین‌وفایی به پرسش‌های اندیشه پویا.

برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
✍️گفت‌وگوی حمیده چگونیان با نسیم مرعشی. اندیشه پویا ۹۷

برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
سئوال: نسیم! تو نه تنها متولد جنگی، که درست در وسط تنور آتش، یعنی اهواز به دنیا آمدی و بزرگ شدی. در مقدمه‌ی کتاب درباره‌ی کشتن هم آورده‌ای که در بچگی شاهد کامیون خاکی‌ای پر از جسد بودی که «پشتش تن‌هایی رو هم چیده شده‌بود‌ که کف لخت پاهای‌شان رو به دنیا بود». آن پنج سالی که در جنگ زندگی کردی، فکر و رؤیایت چه بود؟
پاسخ: وقتی توی جنگ به دنیا میایی، انگار هیچ دنیای دیگه‌ای ندیدی. مثلاً الان اگر یک بچه‌ای به نظرش مهدکودک و پارک رفتن طبیعی باشد، ما هم به نظرمون پناهگاه‌رفتن که بهش می‌گفتیم «سنگر»، طبیعی بود. سنگر، چیز لذت‌بخشی بود برای ما. توی سنگر همه‌ با هم بازی می‌کردیم. یک زن عربی بود اون‌جا توی سنگر زندگی می‌کرد و برای مامان‌ها توی استکان‌های کمر باریک چای می‌آورد. ما بچه‌ها آن‌قدر بازی می‌کردیم که وقتی هم وضعیت قرمز تمام می‌شد، دل‌مان نمی‌خواست برگردیم. الان می‌توانم کلی خوشی یادم بیاید که کانسپت جنگ باعثش بود. صحنه‌های خیلی وحشتناکی هم در ذهنم مانده.

سئوال: با توجه به‌این‌که الان فرزندی هم داری، از دوازده‌روزِ جنگ بگو، چه احساسی داشتی؟
پاسخ: من به‌صورت وسواس‌گونه‌ای دوست داشتم بچه رو از هر خبری که راجع به جنگ می‌آمد، محافظت کنم. به‌خاطر این‌که خودم تا پنج سالگی‌ در جنگ بودم. می‌گویند این نگرانی‌ها، این عدم اعتماد به آینده، عدم خوشبینی به هیچ چیز، به اضافه‌ی مسائل پیچیده‌ی اعصاب و روان تا سه نسل در حافظه‌ی ژنتیکی باقی می‌ماند. و واقعاً، همه‌ی این‌ها و ترس زمان جنگ من رو متأثر کرده. و طی این دوازده‌روز، این‌طور بودم که نمی‌خوام این بچه، مثل من متأثر از جنگ شود.

سئوال: الان آینده را چطور می‌بینی؟
پاسخ: خیلی وقته عادت کردم آینده‌ای برای خودم نبینم. از هشتادوهشت به بعد وقتی مواجه‌شدم با مسئله‌ای به نام مسئله‌ی سیاسی کشور، که آن می‌تواند روی زندگی تک‌تک آدم‌هایش تاثیر مستقیم بگذارد، این عادت را پیدا کردم. قبلش اصلاً این را نمی‌دانستم. آن زمان فهمیدم که رؤیاهای تو به‌خاطر جامعه، به‌خاطر تصمیم‌گیری مسئولان، ممکنه تحت‌تأثیر قراه بگیره. و از آن به بعد هیچ پیش‌بینی‌ای ندارم برای آینده. دل همه‌مون می‌خواد جنگ نباشه، اما مگر جنگ اسرائیل علیه ایران قابل پیش‌بینی بود؟ لحظه‌ای که بمباران شد، به خاطر این‌که مطمئن بشم صدای بمباران نیست هی نگاه می‌کردم به آسمان و می‌گفتم خدایا بارون بیاید. ولی می‌دانم جنگ در دنیا دارد زیاد می‌شود. یک نفر می‌گفت ما الان در جنگ‌جهانی‌سوم هستیم و بعدًا می‌فهمیم تویش بودیم.

✍️از متن گفت‌وگوی حمیده چگونیان با نسیم مرعشی. اندیشه پویا ۹۷

برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
📍عبور از سیاست ایدئولوژیک به سیاست ژئوپلتیک

انزوای دیپلماتیک و شکست در گسترش انقلاب به خارج، شرایط فاجعه‌بار اقتصادی و سیاسی ناشی از خالص‌سازی در انقلاب فرهنگی، تهدید شوروی به حمله‌ی پیشدستانه به تأسیسات هسته‌ای چین و سایه‌ی جنگ بر سر کشور، همگی نشان می‌داد که چینِ مائو به پایان یک عصر نزدیک شده است. چین پنج‌سال پس از آن‌که به باشگاه قدرت‌های هسته‌ای جهان پیوسته بود و به‌رغم بازدارندگی هسته‌ای، همچنان هدفِ تهدیدِ شوروی بود، و به‌نظر می‌رسید که به‌ناگزیر باید در سیاست خارجی‌ای که از یکسو بر بازدارندگی و از سوی دیگر بر صدور انقلاب اتکا داشت، تجدیدنظر کند.
 
چوئن‌لای، معمار سیاست‌خارجی نوین چین، مسیری را در روابط چین و امریکا گشود که شش سال پس از سفر نیکسون به چین و در سال ۱۹۷۹ به فرجام نشست، وقتی روابط دیپلماتیک میان چین و امریکا در واپسین روزهای زمامداری جیمی کارتر به طور رسمی برقرار شد. بر مدار چرخشی که او در سیاست‌خارجی چین ایجاد کرد.چوئن‌لای، در مذاکرات با هیئت‌های امریکایی گفته بود که «دیپلماسی هنری است برای اداره‌ی اختلافات، نه حذف کامل آن‌ها»، که تأییدی بر واقع‌بینیِ او در روابط بین‌الملل بود. او در مذاکرات با نیکسون درباره‌ی دو دهه خصومت و بی‌اعتمادی میان دو ملت چین و امریکا نیز گفته بود که «ما نمی‌توانیم گذشته را پاک کنیم، اما می‌توانیم آینده را بسازیم»، که نشان می‌داد چین نمی‌خواهد آینده را قربانیِ توقف در گذشته سازد. بر بال‌های چنین دوراندیشی‌ای بود که چین مائوئیست و کمونیست، امروز در جایگاهِ دومین اقتصاد جهان ایستاده است، با این فهمِ نو که سیاست نه عرصه‌ی آرمان‌خواهی حتا به قیمت شکست، که عرصه‌ی واقع‌گرایی برای محقق ساختن حداقلی از آرمان‌هاست.
 
تنها با چنین نگاهی‌ست که می‌توان رقابت ژئوپلتیک را جایگزین ستیز ایدئولوژیک کرد، دوگانه‌ی مقاومت یا تسلیم در سیاست خارجی را بی‌معنا ساخت، از بن‌بست‌ها عبور کرد، و فرصت‌هایی جدید آفرید. شبیه سخنی که محمدعلی‌ فروغی در شهریور ۱۳۲۰ در‌حالی که کشور در اشغال نیروهای خارجی بود و استقلال کشور در مخاطره، به برادرش ابوالحسن گفته بود؛ این‌که فراتر از تسلیم و مقاومت در برابر بریتانیا، باید نه فقط به ترک مخاصمه که به «اتحاد»ی جدید اندیشید که راه توسعه و پیشرفت کشور را هموار سازد. امروز شاید برخی به نادرست ایران‌دوستی توأم با واقع‌گرایی فروغی را سازشکارانه و نگاهی رو به غرب تفسیر کنند، اما حتا اگر نگاه‌مان را به شرق بچرخانیم، این چوئن‌لای است که ما را به سیاستی نوین فرامی‌خواند.
 
✍️از متن دیباچه، شماره‌ی ۹۷، به قلم رضا خجسته رحیمی

برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
✍️گفت‌وگو با رحمن قهرمان‌پور درباره‌ی کتاب «از توسعه تا مردم‌سالاری». اندیشه پویا ۹۷
برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
👈بدترین حالت حکمرانی، یک اقتدارگرایی ضعیف است. برخی تصور می‌کنند دموکراسی از خاکستر اقتدارگرایی و قرار گرفتنش در موقعیت ضعف سربرمی‌آورد. قائلان به این دیدگاه، به پیش زمینه‌های دموکراسی توجه نمی‌کنند و فکر می‌کنند وجود طبقه‌ی معترض، برای گذار کافی است. متوجه نمی‌شوند که معترضان اجازه پیدا نمی‌کنند متشکل شوند و عاملیتی که در جنبش‌های اجتماعی غرب وجود داشت، در خاورمیانه وجود ندارد. این تصور ساده‌انگارانه از گذار به دموکراسی ‌ــ‌که شبیه نوعی سنت روشنفکری اروپایی است و همیشه و بی‌دلیل با دولت مخالف است‌ــ‌ تأکید می‌کند جامعه باید در حالت جنبشی بماند و سر سازگاری نشان ندهد. این تصور از گذار در آسیا ساده‌انگارانه است. بهترین گذار به دموکراسی از این جنس در تحولات بهار عربی در تونس بود که عاقبتش به قیس سعید منجر شد. این گروه، گذار به دموکراسی در ایران را خیلی ساده گرفته‌اند و انگار مسئله‌ی توسعه اقتصادی و ثروت و توزیع آن در محاسبات آن‌ها نیست. تحول‌گرایان و طرفداران جامعه‌ی جنبشی، باید بپذیرند که ما جامعه‌ی ثروتمندی نیستیم و بنابراین دموکراسی ما لاجرم شکننده و فقیر خواهد بود و گذار از موضع ضعف، ممکن است به گزینه‌های بدتری منجر شود.

👈کسانی مثل دکتر سریع القلم و دکتر غنی نژاد که روی اقتصاد و توسعه‌ی بخش خصوصی تأکید می‌کنند و به صراحت می‌گویند نیازی به دموکراسی نداریم. این‌ دوستان هم به نظریه‌های فرهنگی جبرگرایانه‌ای برگشته‌اند که می‌گوید دموکراتیک‌شدن دویست سال زمان می‌برد. این دیدگاه هم تقلیل‌گرایانه است. در آسیا برخی کشورها در فاصله‌ی کوتاهی دموکراتیک شدند بدون آن‌که مسیر غربیِ گذار از موضع ضعف را بروند. این جریان دوم، می‌گوید فعلاً دموکراسی را کامل بی‌خیال شویم و با همین سیستم، توسعه‌ی اقتصادی را در دستور کار بگذاریم. اما متوجه نیستند که در کشور فقیر و در موقعیت ضعف، شما ژاپن یا کره‌ی جنوبی نمی‌شوید.

👈تجربه‌ی آسیا نشان می‌دهد فرمول گشایش‌گرانه‌ای که بتوانند ائتلافی در درون حاکمیت بسازد و گذار ایجاد کند، نتیجه‌اش بهتر می‌تواند باشد. نکته‌ی مهم این است که ما از امکان گذار قدرتمندانه به دموکراسی ثروتمند رد شده‌ایم و آنچه در افق است، یا ادامه‌ی وضع موجود است یا دموکراسی فقیر. نظر نویسندگان کتاب این است که در چنین شرایطی اگر قرار گرفتید، فعلاً چاره‌ای ندارید؛ در انتخاب بین بد و بدتر، از سر استیصال و اجبار، راه سوم را بروید و ائتلافی بسازید تا دموکراسی فقیر ایجاد شود.  

✍️از متن گفت‌وگو با رحمن قهرمان‌پور درباره‌ی کتاب «از توسعه تا مردم‌سالاری».
اندیشه پویا ۹۷

برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
✍️گزارشی به قلم علی ملیحی درباره‌ی کتاب «سایه‌ سرخ» که تازه‌ترین پژوهش منتشر شده درباره‌ی فرجام حزب توده است. اندیشه پویا ۹۷

برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
👈یکی از وظایف تشکیلات مخفی حزب توده، انتقال رهبران حزب توده به خانه‌های امن، در صورت وارد آمدن ضربه‌‌ای امنیتی به حزب تعریف شده بود. پس از موج اول بازداشت اعضای حزب توده در سال ۱۳۶۱، پرتوی و یارانش دست‌به‌کار شدند و رفقای باقیمانده‌ی کمیته‌ی مرکزی از جمله احسان طبری، فرج‌الله میزانی، انوشیروان ابراهیمی و هدایت حاتمی را به خانه‌های امن تشکیلات مخفی منتقل کردند. بایگانی شعبه‌ی خبر حزب نیز که شامل پرونده‌ی شخصیت‌های جمهوری اسلامی بود، به مکانی امن منتقل شد و اداره‌ي حزب نیز به یک کمیته‌ی سه‌نفره با عضویت پرتوی، هاتفی و میزانی واگذار شد.

تشکیلات مخفی در روزهای بعد تلاش کرد، از علت و کیفیت برخورد با حزب توده از طریق نفوذی‌هایش مطلع شود و سرهنگ عطاریان مشاور وزیر دفاع، با توجه به دسترسی‌هایی که در ارتش داشت، از فعال‌ترین افراد در این زمینه بود. اخباری که عطاریان به دست آورد، از عزم جدی برای سرکوب حزب توده خبر می‌داد. عطاریان به دیدار سرهنگ سلیمی وزیر دفاع رفت و با پیش کشیدن موضوع خرید سلاح از شوروی، بحث را به بازداشت سران حزب توده کشاند و گفت: «ما سران حزب توده را جاسوس روس‌ها می‌دانیم و اعلام می‌کنیم و می‌گیریم، توقع داریم روس‌ها چه بگویند؟» سلیمی پاسخ داد: «جناب سرهنگ! این حزب خطرش از امریکا بیش‌تر است. هم‌اکنون در ارتش سازمان دارد.» عطاریان گفت: «اگر هم داشته باشد جوانند.» سلیمی هم پاسخ داد: «نه بابا! برو نیروی دریایی ببین چه خبره! شب‌ها جلسه دارند.» در کنار این خبر وحشتناک برای تشکیلات مخفی، سرهنگ کبیری نفوذی دیگر حزب در ارتش، توانست با یکی از مسئولان واحد اطلاعات سپاه دیدار کند و مسئول مربوطه نیز این خبر را به کبیری منتقل کرد که بازجویی از سران حزب توده به بن‌بست رسیده و توده‌ای‌ها با پیش کشیدن بحث‌های ایدئولوژیک، کار را به جایی رسانده‌اند که بازجوها از پاسخ به آن‌ها درمانده شده‌اند.

توده‌ای‌ها با جدی نگرفتن حرف‌های وزیر دفاع، بر حرف‌های منتقل‌شده از مأمور امنیتی سپاه تمرکز کردند و خبر مقاومت کیانوری و رفقایش در حزب پیچید. احسان طبری، شعری در ستایش پایداری کیانوری سرود و سیاوش کسرایی هم شعر بلندی را با عنوان «تهمتن در زنجیر» به کیانوری تقدیم کرد. غافل از این‌که کیانوری و رفقایش نه تنها به بسیاری از مسائل مخفی حزب اعتراف کرده بودند، که تن به مصاحبه‌ی تلویزیونی هم داده بودند.

✍️از متن گزارشی به قلم علی ملیحی درباره‌ی کتاب «سایه‌ سرخ» که تازه‌ترین پژوهش منتشر شده درباره‌ی فرجام حزب توده است. اندیشه پویا ۹۷

برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
✍️نوشتاری با عنوان «همبستگی و صدایی که شنیده نشد» به قلم محسن گودرزی. اندیشه پویا ۹۷
برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
🔻هنگامی که مفاهیم علمی به نشانه‌های هویتی در منازعات سیاسی تبدیل می‌شوند، تمایزهای مفاهیمی همچون همبستگی اجتماعی، سرمایه‌ی اجتماعی و فروپاشی اجتماعی به حاشیه می‌رود. در چنین وضعیتی، بازیگران سیاسی ــ‌اعم از مخالفان، منتقدان یا حتا جناح‌های درون حکومت‌ــ از مفاهیمی مانند همبستگی ملی و انسجام اجتماعی یا افول سرمایه‌ی اجتماعی، نه به‌منظور تحلیل روندهای اجتماعی، بلکه برای تثبیت یا تضعیف مواضع سیاسی خود بهره می‌گیرند. در این وضعیت، تحلیل علمی جای خود را به صف‌آرایی سیاسی می‌دهد؛ و هرگونه پذیرش یا نقد یک روند اجتماعی، به معنای تأیید یا رد یک موضع سیاسی تفسیر می‌شود. در نتیجه، مفهومی علمی که باید در معرض بررسی تجربی، استدلال نظری و بازبینی مستمر قرار گیرد، به مفهومی هویتی و حیثیتی بدل می‌شود؛ مفهومی که دیگر نمی‌توان به راحتی درباره‌ی آن گفت‌وگو کرد، چون هر اظهارنظری درباره‌اش بلافاصله به موضع‌گیری سیاسی تعبیر می‌شود.

🔻یکی از مهم‌ترین پیامدها غلبه‌ی فضای سیاسی بر تحلیل‌های اجتماعی، اغتشاش مفهومی است. هنگامی که مفاهیم علمی به نشانه‌های هویتی یا ابزاری برای منازعات سیاسی تبدیل می‌شوند، دقت نظری و تمایزهای مفهومی به حاشیه رانده می‌شود. در چنین فضایی، واژگان مختلفی که هر یک بار معنایی و پیشینه‌ی نظری خاصی دارند ــ‌نظیر همبستگی اجتماعی، سرمایه‌ی اجتماعی، افول سرمایه، فروپاشی اجتماعی و فروپاشی سیاسی‌ــ‌ به‌گونه‌ای مبهم و مغشوش به‌جای یکدیگر به‌کار می‌روند. این اغتشاش مفهومی معمولاً با استدلال‌های مبتنی بر مشاهدات شخصی نیز همراه می‌شود که فاقد دقت‌های لازم است. در چنین استدلال‌هایی معمولاً جای خالی استناد به شواهد تجربی سیستماتیک را دریافت‌های شخصی پر می‌کند.

🔻ادعای بازسازی همبستگی مستلزم بررسی دقیق روندهاست. اگر قرار باشد احساسات مشترک ناشی از یک رویداد کوتاه‌مدت را نشانه‌ای از ترمیم همبستگی بدانیم، باید نشان دهیم که این احساسات چگونه به نهادهای اجتماعی، شبکه‌های مشارکت، و اشکال پایدار کنش جمعی منتهی شده‌اند. اگر روندهای منجر به نابرابری‌های اجتماعی، سیاست‌های طرد اجتماعی و گسترش فقر و مانند آن ادامه یابند، احتمال بازسازی همبستگی اجتماعی کاهش می‌یابد.

✍️از متن نوشتاری با عنوان «همبستگی و صدایی که شنیده نشد» به قلم محسن گودرزی. اندیشه پویا ۹۷
برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
✍️ مقاله‌ای از کارل پوپر به ترجمه‌ی عزت‌الله فولادوند. اندیشه پویا ۹۷
برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
🔻در سالگرد هفده‌سالگی برای همیشه از مارکسیسم روی گرداندم. چه بر سرم می‌آمد اگر بیشتر با آن همراه شده بودم؟ حتی ناراضی شجاع و با تصمیمی مثل ساخارف مدت‌های دراز آنقدر شیفته‌ی برهان مارکسیستی شد که وحشتناک‌ترین جنگ‌افزارهای کشتار جمعی را نخست در دست استالین و سپس در دست خروشچف بگذارد.

🔻من خوشبینم. من خوشبینی هستم که هیچ اطلاعی از آینده ندارم و بنابراین هیچگونه پیش‌بینی نمی‌کنم. خوشبینی من فقط معطوف به اکنون است نه آینده. من تصور نمی‌کنم چیزی به اسم قانون پیشرفت وجود داشته باشد. حتی در علم و تکنولوژی هم چنین قانونی نیست. پیشرفت را نمی‌توان حتی متحمل دانست.

🔻قدرت کمونیسم تصور می‌کنم ناشی از کشش اخلاقی آن باشد؛ این حکم در مورد جنبش صلح‌طلبی هم صادق است. همچنین فکر می‌کنم که بسیاری از تروریست‌ها نیز در اصل به این دعوت اخلاقی پاسخ دادند، منتها مشت‌شان در دورویی و تزویری که به خرج می‌دادند باز شد.

🔻آزادی سیاسی مهم‌ترین ارزش سیاسی است. ما همیشه باید آماده‌ی پیکار برای آزادی سیاسی باشیم. آزادی سیاسی همیشه ممکن است از دست برود. هرگز نباید یله بدهیم و مسلم بدانیم که آزادی ما تأمین است. آزادی سیاسی پیش‌نیاز مسئولیت شخصی و انسانیت ماست. هر کوششی برای برداشتن قدمی به سوی جهانی بهتر، باید به راهنمایی ارزش اساسی آزادی صورت بگیرد.

✍️ از متن مقاله‌ای از کارل پوپر به ترجمه‌ی عزت‌الله فولادوند. اندیشه پویا ۹۷

برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
✍️مقاله‌ای به قلم سیاوش رنجبر دائمی درباره‌ی رابطه‌ی حزب توده و مصدق. ترجمه‌ی زینب کاظم‌خواه. اندیشه پویا ۹۷
برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
👈در بیست‌ودوم مرداد ۱۳۳۲، روزنامه‌ی صبح حزب توده با تیتر درشتی مبنی بر خطر یک کودتای «ضدوطنی و امپریالیستی» که در شُرُف وقوع بود، به مردم هشدار داد و از دولت خواست که «پنبه را از گوشش در بیاورد» و با بازداشت سرهنگ عزت‌الله ممتاز، رئیس حفاظت شخصی دکتر مصدق طرح کودتا را خنثی کند. نورالدین کیانوری، از رهبران بلندپایه‌ی حزب توده، بعدها در روایت‌های مختلف مدعی شد که شخصاً با تلفن به دکتر مصدق درباره‌ی ورود قریب‌الوقوع نصیری هشدار داده بود.

حزب توده پس از ناکامی تلاش نعمت‌الله نصیری برای برکناری مصدق، به موج شدید اعتراضات علیه شاه و نصیری پیوست. ناکامی نخستین تلاش برای برکناری مصدق، حزب توده را متوجه ساخت که کمک به دولت برای مقابله با این چالش جدی ضروری است، اما این امر باعث رفع بی‌اعتمادی و نبود همکاری سازمان‌یافته‌ای بین دو طرف نشد.هواداران هر دو طرف در تجمع یا جلسه‌ی مشترک شرکت نکردند و در اعتراضات خیابانی علیه سلطنت مسیرهای جداگانه‌ای را در پیش گرفتند. مطبوعات حزبی، مصدق را به‌خاطر بی‌توجهی به هشدارهای پیاپی درباره‌ی اقدام نظامی قریب‌الوقوع علیه او و اصرارش بر دیدار با شاه برای گرفتن تأیید انحلال مجلس مورد انتقاد قرار دادند.

حزب توده با پذیرش فراخوان تأسیس یک جمهوری دموکراتیک سرانجام تصمیم گرفت به‌طور کامل از چارچوب مشروطه خارج شود. این تصمیم شکاف عمیقی میان حزب و نخست‌وزیر ایجاد کرد، چرا که مصدق همچنان بر حمایت خود از نظم موجود دولتی پای می‌فشرد. همانند قیام تیر ۱۳۳۱، چرخش حزب توده به‌سوی درخواست علنی برای پایان دادن سلطنت، نتیجه‌ی مشاهده‌ی فضای حاکم در خیابان‌ها بود، نه ابتکاری که از پیش افکار عمومی یا اقدامات دیگر گروه‌های سیاسی را پیش‌بینی کرده باشد.

تمایل آشکار به پایان دادن به نظام سلطنتی از سوی جناح‌های مختلف سیاسی و افزایش رادیکالیسم و ناآرامی‌ها در خیابان‌ها، مصدق را مجبور کرد تا یکی از مهم‌ترین تصمیمات دوران سیاسی خود را اتخاذ کند؛ یعنی دستور به ممنوعیت هرگونه تجمع یا تظاهرات خیابانی که پیش‌تر توسط فرماندار نظامی تأیید نشده باشد. این اقدام در صبح روز بیست‌وهفتم مرداد، پس از جلساتی در حلقه‌ی نزدیکان مصدق اتخاذ شد و چند ساعت قبل از دیدار پرتنش نخست‌وزیر با سفیر امریکا، لوی هندرسون، به اطلاع عموم رسید. به گفته‌ی کیانوری، در جریان اجرای این فرمان، حدود ششصدنفر از فعالان میانی و رده‌پایین دستگیر شدند که این ضربه‌ای سنگین به زیرساخت حزب وارد کرد.

✍️از متن مقاله‌ای به قلم سیاوش رنجبر دائمی درباره‌ی رابطه‌ی حزب توده و مصدق. ترجمه‌ی زینب کاظم‌خواه. اندیشه پویا ۹۷
برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
✍️گفت‌وگو با حسین عبده‌تبریزی درباره‌ی تاب‌آوری اقتصادی پس از جنگ ۱۲ روزه. اندیشه پویا ۹۷

برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
🔻تاب‌آوری اقتصادی، توانایی هر سیستم برای حفظ عملکرد و بازگشت سریع به تعادل پس از یک بحران است. شرکت‌های بزرگ شاید از بیرون قوی به‌نظر آیند، ولی با وجود منابع مالی بیش‌تر و ساختارهای رسمی، به‌دلیل وابستگی به زیرساخت‌های ملی مانند انرژی، ارتباطات و بانک، از سطح متوسطی از تاب‌آوری برخوردارند. بنگاه‌های متوسط که منابع محدودتر و وابستگی بیش‌تری به زنجیره‌های تأمین دارند، در فقدان برنامه‌های بحران‌محور، تاب‌آوری ضعیف‌تری دارند. بنگاه‌های کوچک نیز که عمدتاً فردمحور و فاقد ساختارهای مالی و عملیاتی مستحکم‌اند، از همه آسیب‌پذیرترند. این بنگاه‌ها که بخش عمده‌ای از اشتغال کشور را تأمین می‌کنند، در مواجهه با بحران، نخستین قربانیان رکود، قطع نقدینگی و نوسانات بازار هستند و بنابراین در بحران معمولاً اولین‌هایی که نقدینگی‌شان تمام می‌شود و زمین می‌خورند بنگاه‌های کوچک هستند.

🔻اگر مدیران و فعالان اقتصادی حس کنند امیدی به اصلاح نیست، یا فکر کنند هیچ کاری از دست‌شان برنمی‌آید، آن‌وقت دیگر انگیزه‌ای برای مقاومت نمی‌ماند و تاب‌آوری خودبه‌خود از بین می‌رود. بنابراین تاب‌آوری نباید فقط یک واکنش مقطعی به بحران باشد، بلکه باید مبنای حکمرانی اقتصادی باشد.

🔻در شرایطی که اقتصاد ایران با ناپایداری ساختاری، فرسایش اعتماد عمومی، و بی‌افقی در سرمایه‌گذاری دست‌وپنجه نرم می‌کند، بازنگری در شیوه‌ی حکمرانی تنها مسیری است که جامعه را از چرخه‌ی رکود و بحران‌های پی‌درپی نجات می‌دهد. این بازنگری، به معنای اصلاحاتی در نحوه‌ی تخصیص منابع، سیاست‌گذاری مالی و پولی، شفافیت نهادی، و تعامل واقعی میان دولت و بخش خصوصی است؛ نه در سطح شعار، بلکه در عمل روزمره‌ی مدیریت اقتصادی. چاره‌ی اجرایی این بازنگری، با اقدامات روشن و قابل‌تحملی آغاز می‌شود که تاب‌آوری را از ایده‌ای انتزاعی به واقعیتی عملی تبدیل می‌کند.

🔻گستره‌ی بحران‌ها، فرسودگی نهادی، تضعیف ظرفیت‌های مالی، و بحران مشروعیت اداری موجب شده است که نهاد دولت بیش از آن‌که کنشگر باشد، تماشاگر تحولات باشد. در چنین شرایطی، تاب‌آوری بنگاه‌ها و جامعه، بیش از آن‌که بر تصمیم‌های حکومتی تکیه داشته باشد، به همیاری مدنی، نهادسازی مستقل، و یادگیری اجتماعی متکی خواهد بود. نگاه‌ها نباید در انتظار اقدام دولت یا حاکمیت بمانند. بنگاه‌ها باید واقع‌گرایانه و بدون رؤیاپردازی، راه خود را پیدا کنند؛ از بازنگری در زنجیره‌ی تأمین و ساختار فروش گرفته تا تعریف جدیدی از رابطه با نیروی کار و مشتری. بنگاه‌ها باید ظرفیت‌های درونی خود را بشناسند، به همکاران و شرکای زنجیره‌ی تأمین خود تکیه کنند، از توان اتاق‌های بازرگانی، هرچند محدود، بهره ببرند، و با کمک حتا کمرنگ مشاوران مدیریت دانشگاهی، مسیرهای انطباق با شرایط متغیر را جست‌وجو کنند.
 
✍️از متن گفت‌وگو با حسین عبده‌تبریزی درباره‌ی تاب‌آوری اقتصادی پس از جنگ ۱۲ روزه. اندیشه پویا ۹۷

برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
👇برخی شاعرانِ معاصرِ سعدی که به مدح ابوبکر سعد زنگی پرداخته‌اند، در مدایح خود، به‌کلی از پرداختن به مسئله‌ی سلطه‌ی مغولان و سازش ناگزیر ابوبکر و باج‌گزاری او پرهیز کرده‌اند. هرچند از عدل و مکنت و امن و رفاهِ دوران ابوبکر سخن گفته‌اند، اما دلیل این توفیق را تعمداً مسکوت گذاشته‌اند؛ شاید از آن‌رو که بازگفتنش را کسر شأن امیر می‌دانسته‌اند. سعدی، اما راهی متفاوت در پیش گرفت. او نه خاموش ماند، نه زبان به مدحی ساده‌انگارانه گشود. در سال ۶۵۵ هجری ــ در واپسین سال‌های حکومت ابوبکر ــ در مقدمه‌ی بوستان، با چیره‌دستی و ظرافتی کم‌نظیر، به این واقعیت تاریخی واکنش نشان داد.

بندبازی سیاسی ابوبکر زنگی و سعدی همچنان ادامه داشت. درسال‌های پایانی عمر ابوبکر، موج تازه‌ای از یورش مغولان آغاز شد.این‌بار، هلاکو آمده بود تا سرزمین‌های جدیدی را فتح کند؛ از جمله قلعه‌ی الموت، مرکز اسماعیلیان، و پایتخت خلافت عباسی، بغداد را.ابوبکر، چنان‌که در نخستین یورش مغولان نیز کرده بود، خطر نکرد و زمانی که هلاکو مصمم به فتح بغداد شد (در فاصله‌ی سال‌های ۶۵۵ تا ۶۵۶ هجری)، بی‌درنگ همان سیاست سابق را در پیش گرفت. اما آنچه عجیب‌تر می‌نماید، رفتار سعدی است. در واقعه‌ی سقوط بغداد، او در رثای خلافت عباسی و زوال ملک مستعصم امیرالمؤمنین و اسارت حرم خلیفه، دو قصیده‌ی درخشان سرود، یکی به فارسی و یکی به عربی. از کلامش عشق، ارادت و اعتقاد می‌بارد. سعدی در این مرثیه‌ها به‌درد گریست، ندبه و مویه کرد، مغولان را «فتنه» و «شیاطین» خواند، و مصیبت بغداد را مصیبتی عظیم در تاریخ اسلام نامید. اما شگفت آن‌که هر دو قصیده به مدح بلند و غرای ابوبکر زنگی ختم شده؛ گویی نه خلیفه‌ای کشته شده و نه سپاهی از فارس در سقوط خلافت شرکت داشته است. این یعنی سعدی می‌توانست برای صیانت از سرزمین پارس، بر عواطف خود پا بگذارد. می‌توانست به مصلحت وقت، هم بر خلیفه‌ی عباسی بگرید، و هم ابوبکر زنگی را بستاید و این‌گونه کار او را توجیه کند: خسرو صاحب‌قران غوث زمان بوبکرِ سعد/ آنکه اخلاقش پسندیدست و اوصافش گزین// مصلحت بود اختیار رأی روشن‌بین او/ با زبردستان سخن گفتن نشاید جز به لین// لاجرم در برّ و بحرش داعیان دولت‌اند/ کای هزاران آفرین بر جانت از جان‌آفرین.

استدلال همانی‌ست که پیش‌تر دیدیم: اینجا هم سخن از «مصلحت» است، و از درک منطق قدرت، آن‌گاه که به خیر عمومی منجر شود؛ و کدام خیر عمومی بالاتر از بقای فارس و امن و رفاه مردم آن؟  
 
✍️از متن نوشتاری به قلم میلاد عظیمی. اندیشه پویا ۹۷

برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
پرگار شریعتی
و اصول حرفه‌ای و اخلاقی در رسانه
👇👇👇