✍️گزارشی از بندبازیهای عباس شهریاری، مردهزارچهرهی ساواک به قلم علی ملیحی. اندیشه پویا ۹۴
✨برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا ۹۴، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
✨برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا ۹۴، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
📍ساواک به وسیلهی شهریاری و با اعتماد مطلقی که رادمنش به او داشت برنامهی امنیتی خود را پیش میبرد. به گفتهی احسان طبری، رادمنش آنچنان به شهریاری اعتماد داشت که در طرحی بلندپروازانه میخواست کنگرهی سوم حزب توده را به کمک تشکیلات تهران در بصره برگزار کند. کیانوری هم از طرح ساواک برای ربودن رادمنش در مرز قصرشیرین با همکاری شهریاری میگوید. البته یکی از برنامههای ساواک در آن سالها، کشاندن مخالفان حکومت به ایران و به دام انداختن ایشان بود. اما پرویز ثابتی سالها بعد فاش کرد که شهریاری از فریفتن رادمنش و آوردن او به ایران امتناع کرد. بهدرستی مشخص نیست که چرا شهریاری از اجرای این نقشه خودداری کرده، شاید علاقه و اعتماد عجیب رادمنش به شهریاری و ملاحظات عاطفی شخصی شهریاری، علت این سرپیچی باشد. چنانکه پرویز ثابتی روایت کرده، شهریاری از او خواسته بود که «قول شرف» بدهد که رادمنش دستگیر نشود: «گفتم آقا جان! بنده قول شرف شخصی این جا ندارم. نظر اداری این است که میتواند بیاید و برود و اگر اتفاقی افتاد، مــن قول شرف شخصی نمیخواهم به شما بدهم. او هم گفت پس نمیآورم!»
از ابتدای سال ۱۳۴۳، شهریاری، مسئول تشکیلات تهران حزب توده بود و با کد امنیتی ۶۴۶ به ساواک گزارش میداد. شهریاری مجبور شد از رأس تشکیلات تهران کنار برود زیرا رادمنش، حکمتجو را روانهی ایران کرد تا مسئولیت تشکیلات را از او تحویل بگیرد. مدتی بعد، قرار شد خاوری به اروپا بازگردد و گزارشی از وضعیت تشکیلات ایران به حزب ارائه دهد. اما خاوری و حکمتجو هنگام سفر به گیلان با نقشهی شهریاری توسط ساواک بازداشت و به حبس ابد محکوم شدند و شهریاری دوباره به رأس تشکیلات بازگشت.
شهریاری علاوه بر به دام انداختن خاوری و حکمتجو، دو کادر از اروپابرگشتهی دیگرِ حزب توده یعنی سرگرد حسن رزمی و حسین معصومزاده را نیز به شیوهی اسرارآمیزی در سال ۱۳۴۵حذف کرد. پس از شصت سال، سرنوشت این دو تودهای همچنان نامعلوم است. حزب توده معتقد است آنها به دست ساواک «سربهنیست» شدهاند اما مطابق با اسنادی که امروز در دست است، ساواک تا سالها به دنبال سرنخی برای بازداشت آنها در ایران بود. برخی معتقدند که این دو به جاسوس بودن شهریاری مشکوک شدهاند و او هر دو را به قتل رسانده و اجسادشان را از میان برده است.
✍️گزارشی از بندبازیهای عباس شهریاری، مردهزارچهرهی ساواک به قلم علی ملیحی. اندیشه پویا ۹۴
✨برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا ۹۴، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
از ابتدای سال ۱۳۴۳، شهریاری، مسئول تشکیلات تهران حزب توده بود و با کد امنیتی ۶۴۶ به ساواک گزارش میداد. شهریاری مجبور شد از رأس تشکیلات تهران کنار برود زیرا رادمنش، حکمتجو را روانهی ایران کرد تا مسئولیت تشکیلات را از او تحویل بگیرد. مدتی بعد، قرار شد خاوری به اروپا بازگردد و گزارشی از وضعیت تشکیلات ایران به حزب ارائه دهد. اما خاوری و حکمتجو هنگام سفر به گیلان با نقشهی شهریاری توسط ساواک بازداشت و به حبس ابد محکوم شدند و شهریاری دوباره به رأس تشکیلات بازگشت.
شهریاری علاوه بر به دام انداختن خاوری و حکمتجو، دو کادر از اروپابرگشتهی دیگرِ حزب توده یعنی سرگرد حسن رزمی و حسین معصومزاده را نیز به شیوهی اسرارآمیزی در سال ۱۳۴۵حذف کرد. پس از شصت سال، سرنوشت این دو تودهای همچنان نامعلوم است. حزب توده معتقد است آنها به دست ساواک «سربهنیست» شدهاند اما مطابق با اسنادی که امروز در دست است، ساواک تا سالها به دنبال سرنخی برای بازداشت آنها در ایران بود. برخی معتقدند که این دو به جاسوس بودن شهریاری مشکوک شدهاند و او هر دو را به قتل رسانده و اجسادشان را از میان برده است.
✍️گزارشی از بندبازیهای عباس شهریاری، مردهزارچهرهی ساواک به قلم علی ملیحی. اندیشه پویا ۹۴
✨برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا ۹۴، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
📍
فقط دیناندیشان نبودند که توسعه را نقد میکردند، هویتاندیشان هم تقریباً همگی در حال نقد گفتمان توسعه بودند. البته در واقع بهتر است به جای نقد بگویم نفی. اما تصوراتی از قبیل «دموکراسی ده» که احسان نراقی از آن صحبت میکرد نقد توسعه نبود، خیالبافی و آرمانیسازی گذشته بود برای گریز از توسعهی سیاسی. دیناندیشان و هویتاندیشان همه فکر میکردند سنت ناب و نیالودهای وجود دارد و دریغ میخوردند که از آن دور میشوند. وقتی حتا کسی مانند داریوش شایگان توریسم و موزه را تخطئه میکند از منظر همین نابگرایی فرهنگی است. اما چنین فرهنگ نابی هرگز وجود نداشته است. مهمتر اینکه اساساً خالصبودن فرهنگ و تمدن ارزش نیست و فراخ و پذیرا و پویا بودن آنها ارزش و اسباب زندگی و زایایی است. امروز در نظر ما امکان رشد از طریق گردشگری مزیت نسبی ایران است که حسرت میخوریم چرا از آن استفاده نمیشود. در آن زمان روشنفکرانمان رشد اقتصادی را مفروض گرفته بودند و حدود یک دهه رشد اقتصادی چشمگیر برایشان اهمیت و معنای خاصی نداشت. در صورتی که دیگر همه میدانیم حتا یک درصد رشد اقتصادی سالانه در یک بازهی زمانی چندساله چه پیامدهای شایان توجهی میتواند داشته باشد نه روشنفکرانمان آمادهی کنار آمدن با تبعات فرهنگی توسعه بودند و نه برنامهریزان اقتصادیمان برنامهای برای سایر جنبهها داشتند یا میتوانستند داشته باشند. که سردمدار توسعهی اقتصادی ایران، شاه، خود تکلیفش با بقیهی ابعاد توسعه روشن نبود. از طرفی برای توسعهی اقتصادی آنقدر عجله داشت که در اجرای برنامههای اقتصادی مداخله و گاه آنها را از مسیرشان منحرف میکرد، یا حتا خودش را با کارهایی مانند تغییر شرایط زمینداری سنتی رهبر انقلابی اجتماعی در ایران میدید، ولی از طرف دیگر سخت دلبستهی مفهوم سنتی سلطنت مطلقه و نگران موانع بر سر راه شاهشدن پسرش بود. این ترکیب ناساز طبیعتاً باید مسئله ایجاد میکرد. روشنفکرانمان عموماً بر این ناسازواریها انگشت نمیگذاشتند و آن را نقد نمیکردند، بلکه هرکدام میخواستند یک بازی به کلی متفاوت در رقابت با نظامهای حاکم بر جهان طراحی کنند، از چپ اسلامی مانند شریعتی تا چپهای غیرمسلمان، از هویتگرایی پریروز و پسفردایی احمد فردید تا سنتگرایی عرفانی سیدحسین نصر.
✍️از متن گفتوگو با محمدمنصور هاشمی. منتشر شده در اندیشه پویا۹۴
✨برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا ۹۴، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
فقط دیناندیشان نبودند که توسعه را نقد میکردند، هویتاندیشان هم تقریباً همگی در حال نقد گفتمان توسعه بودند. البته در واقع بهتر است به جای نقد بگویم نفی. اما تصوراتی از قبیل «دموکراسی ده» که احسان نراقی از آن صحبت میکرد نقد توسعه نبود، خیالبافی و آرمانیسازی گذشته بود برای گریز از توسعهی سیاسی. دیناندیشان و هویتاندیشان همه فکر میکردند سنت ناب و نیالودهای وجود دارد و دریغ میخوردند که از آن دور میشوند. وقتی حتا کسی مانند داریوش شایگان توریسم و موزه را تخطئه میکند از منظر همین نابگرایی فرهنگی است. اما چنین فرهنگ نابی هرگز وجود نداشته است. مهمتر اینکه اساساً خالصبودن فرهنگ و تمدن ارزش نیست و فراخ و پذیرا و پویا بودن آنها ارزش و اسباب زندگی و زایایی است. امروز در نظر ما امکان رشد از طریق گردشگری مزیت نسبی ایران است که حسرت میخوریم چرا از آن استفاده نمیشود. در آن زمان روشنفکرانمان رشد اقتصادی را مفروض گرفته بودند و حدود یک دهه رشد اقتصادی چشمگیر برایشان اهمیت و معنای خاصی نداشت. در صورتی که دیگر همه میدانیم حتا یک درصد رشد اقتصادی سالانه در یک بازهی زمانی چندساله چه پیامدهای شایان توجهی میتواند داشته باشد نه روشنفکرانمان آمادهی کنار آمدن با تبعات فرهنگی توسعه بودند و نه برنامهریزان اقتصادیمان برنامهای برای سایر جنبهها داشتند یا میتوانستند داشته باشند. که سردمدار توسعهی اقتصادی ایران، شاه، خود تکلیفش با بقیهی ابعاد توسعه روشن نبود. از طرفی برای توسعهی اقتصادی آنقدر عجله داشت که در اجرای برنامههای اقتصادی مداخله و گاه آنها را از مسیرشان منحرف میکرد، یا حتا خودش را با کارهایی مانند تغییر شرایط زمینداری سنتی رهبر انقلابی اجتماعی در ایران میدید، ولی از طرف دیگر سخت دلبستهی مفهوم سنتی سلطنت مطلقه و نگران موانع بر سر راه شاهشدن پسرش بود. این ترکیب ناساز طبیعتاً باید مسئله ایجاد میکرد. روشنفکرانمان عموماً بر این ناسازواریها انگشت نمیگذاشتند و آن را نقد نمیکردند، بلکه هرکدام میخواستند یک بازی به کلی متفاوت در رقابت با نظامهای حاکم بر جهان طراحی کنند، از چپ اسلامی مانند شریعتی تا چپهای غیرمسلمان، از هویتگرایی پریروز و پسفردایی احمد فردید تا سنتگرایی عرفانی سیدحسین نصر.
✍️از متن گفتوگو با محمدمنصور هاشمی. منتشر شده در اندیشه پویا۹۴
✨برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا ۹۴، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
👏5🖕1
📍اگر جوان، سرش به سنگ واقعیت میخورد تا تجربه بیندوزد؛ بالغ، با احترام به تجربه، راه را حتا اگر به بادیه رفته باشد، برمیگردد؛ اصلاح میکند و ادامه میدهد. اما چرا ما در ۴۶ سالگی انقلاب به عقلانیتی که متناظر با بالا رفتن سن است، نرسیدهایم؟ چرا از پرداختن به مسئلهی اصلی طفره میرویم، و چرا آنچه را که به حکم عقل سلیم در آن تعجیل باید کرد عقب میاندازیم؟ ناترازیهای اقتصادی و سیاسی و اجتماعی ما که این روزها همه دربارهاش صحبت میکنند، بیش از همه ناشی از ناترازیِ سن و عقل ماست. ما در ۴۶ سالگی گاه مانند جوانانی شوریدهسر عمل میکنیم، گاه علایمی از دردها و بلایایی مزمن پیری بروز میدهیم؛ و بهندرت و بهاجبار نیز جانب عقل و احتیاط و بقا را میگیریم. جوانیِ دیرهنگامی که با آرمانگراییِ احمدینژادی چارچوب دیپلماسی ما را از قواره خارج کرد، اگرچه بنیانهای آیندهی زندگی ما را تحتتأثیر قرار داد، انتظار میرفت پس از مواجهه با سنگ واقعیتِ تحریمها، به واقعگرایی در سیاست خارجی تبدیل شود. انتظار میرفت هرچند دیر، بالغ شویم و به پایان تبلیغِ خودستایی و قصههای خوشبینانهای برسیم که اگرچه برای تربیت و خودسازیِ کودک و نوجوان ضروری است، ادامهشان تا سنینِ میانسالی، گسستهخردی است. حکمرانیِ بالغ، نه زیر فشار که پیش از فشارها، تعادلی میان خواستهها و اهدافش با واقعیات و بحرانها برقرار میسازد. زمانی سختترین تصمیمها منفعلانه گرفته میشود، بیآنکه دستاوردی حاصل شود؛ و زمانی میتوان فعالانه تصمیم گرفت، و هرچند سخت، اما دستاورد ساخت و آینده را بهدست آورد.
✍️از متن دیباچه به قلم سردبیر، رضا خجستهرحیمی. اندیشه پویا ۹۴
✨برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا ۹۴، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
✍️از متن دیباچه به قلم سردبیر، رضا خجستهرحیمی. اندیشه پویا ۹۴
✨برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا ۹۴، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
👏8👌2
مؤمنی: اگر واقعاً بخواهیم شناخت عمیقتری دربارهی مسائل مربوط به نرخ ارز پیدا کنیم، باید به گذشتههای دورتر از سال ۱۳۹۱ برگردیم. دکتر نیلی در مقالهای در کتاب اقتصاد ایران که سال 1376 در مؤسسهی نیاوران منتشر کردند، گفتهاند وقتی ما روی نرخ ارز و دستکاری آن تمرکز ویژه داشتیم، چند انتظار کلیدی داشتیم. در حقیقت براساس همان درکی که از نحوهی رفتار متغیرهای اقتصادی در ایران داشتند، میفرمایند تصورمان این بود که مثلاً در سال 1373، دیگر در مورد هیچ کالا یا خدمتی، بازار دوگانه نداشته باشیم. در حالیکه میبینید دوگانگی بازار، تا امروز سیاستگذار را آزار میدهد و همچنان موضوعیت دارد. ایشان در محور دوم آن مقاله میگویند در اثر افزایش نرخ ارز، انتظار میرفت دولت از بودجهی متوازن برخوردار باشد و در زمینی غیرتورمی، اقدام به هدایت اقتصاد و عرضهی خدمات عمومی کند. خودشان در آن مقاله توضیح میدهند که هیچکدام از اینها اتفاق نیفتاد و حتا در بعضی زمینهها، خلافش رخ داد. محور سومی که در آن مقاله به آن اشاره میشود این است که انتظار داشتند با وفور ناشی از تولید در اثر آن سیاست، وضعیت رفاهی جامعه هم بهبود چشمگیر پیدا کند. اما این اتفاق نیفتاد. برای همین من بر دقت در استفاده از مفاهیم تأکید میکنم.
نیلی: خیلی خوشحال میشوم عین جملههایی را که در آن مقاله نوشتهام، ضمیمه کنید تا چاپ شود. آنگاه جملههایی را که آقای دکتر مؤمنی نقل کردند با جملههای اصل مقاله مقایسه کنید. چون اخلاق مقدم بر خیلی از این بحثها است. من در سال ۱۳۷۶ آن مقاله را نوشتم و در زمان سیاستهای تعدیل، دستاندرکار بودم. آنطور که آقای مؤمنی میفرمایند، من در آن مقاله نوشتهام «ما انتظار داشتیم» در سال 1373 هیچ دوگانگی در قیمتها وجود نداشته باشد و انتظار داشتیم با توجه به قیمت بالای ارز که فروخته میشود، بودجه متوازن شود و رفاه جامعه هم بهبود پیدا کند. چنین جملههایی در مقالهی من نیست و من نگفتهام که چنین انتظارهایی داشتم. شما میدانید که من بهخاطر اختلافنظر در مورد سیاستهای ارزی خرداد سال 1370 از سازمان برنامه بیرون آمدم. روند سیاستگذاری که سال 1368 تا 1369 دنبال شد، روند اشتباهی بود. چون نرخ ارز رقابتی در ابتدا 100 تومان اعلام شد و بعد در خلاف جهتش به 80 تومان کاهش یافت و سپس به 60 تومان رسید. اتفاقاً در جهت نظراتی بود که آقای مؤمنی و این دوستان نسبت به آن تمایل داشتند. و من در آن مقاله داشتم این نگاه را نقد میکردم و توضیح میدادم که چرا انتظارات برآورده نشد.
✍️از متن مناظرهی مسعود نیلی و فرشاد مومنی دربارهی نرخ ارز. منتشر شده در اندیشه پویا ۹۴
✨برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا ۹۴، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
نیلی: خیلی خوشحال میشوم عین جملههایی را که در آن مقاله نوشتهام، ضمیمه کنید تا چاپ شود. آنگاه جملههایی را که آقای دکتر مؤمنی نقل کردند با جملههای اصل مقاله مقایسه کنید. چون اخلاق مقدم بر خیلی از این بحثها است. من در سال ۱۳۷۶ آن مقاله را نوشتم و در زمان سیاستهای تعدیل، دستاندرکار بودم. آنطور که آقای مؤمنی میفرمایند، من در آن مقاله نوشتهام «ما انتظار داشتیم» در سال 1373 هیچ دوگانگی در قیمتها وجود نداشته باشد و انتظار داشتیم با توجه به قیمت بالای ارز که فروخته میشود، بودجه متوازن شود و رفاه جامعه هم بهبود پیدا کند. چنین جملههایی در مقالهی من نیست و من نگفتهام که چنین انتظارهایی داشتم. شما میدانید که من بهخاطر اختلافنظر در مورد سیاستهای ارزی خرداد سال 1370 از سازمان برنامه بیرون آمدم. روند سیاستگذاری که سال 1368 تا 1369 دنبال شد، روند اشتباهی بود. چون نرخ ارز رقابتی در ابتدا 100 تومان اعلام شد و بعد در خلاف جهتش به 80 تومان کاهش یافت و سپس به 60 تومان رسید. اتفاقاً در جهت نظراتی بود که آقای مؤمنی و این دوستان نسبت به آن تمایل داشتند. و من در آن مقاله داشتم این نگاه را نقد میکردم و توضیح میدادم که چرا انتظارات برآورده نشد.
✍️از متن مناظرهی مسعود نیلی و فرشاد مومنی دربارهی نرخ ارز. منتشر شده در اندیشه پویا ۹۴
✨برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا ۹۴، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
🔴 ویژهنامه نوروزی اندیشهپویا(ش۹۵) در ۱۸۰صفحه بزودی منتشرمیشود.شما میتوانید مجله خودرا پیشخرید کنید وبا ارسال پستی رایگان دریافت کنید.کافیست مبلغ ۲۰۰هزارتومان به کارت۵۸۵۹۴۷۱۰۱۰۲۶۹۷۱۴ (خاورمیانه/براتاله صمدیراد)واریز وفیشش راهمینجا بگذارید.
دراین شماره میخوانید:
📕رؤیای خانه وکابوس زوال:صفحات ویژه:ناگفتههای زندگی غزاله علیزاده
📗گفتگوهایی با:
- محمودسریعالقلم:اقتصاد،کلیدروابط ایران وامریکا
- یرواند آبراهامیان:چه شد تاریخنگارشدم
- نهال تجدد:دیداری عجیب بادالایی لاما
- علیاکبرصادقی: تعهدنامه،زیرفشار کمیتهچیها
- بابک کریمی:زندگی غریب نصرت کریمی
📕 چمدان:ابراهیم سلطانی،شمیم مستقیمی، مکرمه شوشتری،مریم منوچهری،جوادرسولی
📕راپورت داور:گزارش زندگی ابراهیم نبوی
📕رزمآرا وتاوان مخالفت باملی شدن نفت:پژوهش حمیدشوکت
📕زندگی وشعربهار: نوشتاری از میلادعظیمی
📕۷۰جلدتاریخ طراحی جلدکتاب
📕ریویوی۶۰کتاب۱۴۰۳
📗کتابچه نوروزی:قدرت به روایت بیقدرتان:۷جستار از تیموتی گارتناش: زندگی مردم وروشنفکران درکشورهای کمونیستی
وبسیاری مطالب خواندنی دیگر
همراهیتان را با مجله خود قدردانیم.
@andishepouya
02186126189
دراین شماره میخوانید:
📕رؤیای خانه وکابوس زوال:صفحات ویژه:ناگفتههای زندگی غزاله علیزاده
📗گفتگوهایی با:
- محمودسریعالقلم:اقتصاد،کلیدروابط ایران وامریکا
- یرواند آبراهامیان:چه شد تاریخنگارشدم
- نهال تجدد:دیداری عجیب بادالایی لاما
- علیاکبرصادقی: تعهدنامه،زیرفشار کمیتهچیها
- بابک کریمی:زندگی غریب نصرت کریمی
📕 چمدان:ابراهیم سلطانی،شمیم مستقیمی، مکرمه شوشتری،مریم منوچهری،جوادرسولی
📕راپورت داور:گزارش زندگی ابراهیم نبوی
📕رزمآرا وتاوان مخالفت باملی شدن نفت:پژوهش حمیدشوکت
📕زندگی وشعربهار: نوشتاری از میلادعظیمی
📕۷۰جلدتاریخ طراحی جلدکتاب
📕ریویوی۶۰کتاب۱۴۰۳
📗کتابچه نوروزی:قدرت به روایت بیقدرتان:۷جستار از تیموتی گارتناش: زندگی مردم وروشنفکران درکشورهای کمونیستی
وبسیاری مطالب خواندنی دیگر
همراهیتان را با مجله خود قدردانیم.
@andishepouya
02186126189
👏7🥰1
📕هدیه مخصوص پیشخرید شماره نوروزی
کارتپستالی از طرح جلد این شماره، به صورت مخصوص برای خوانندگانی که در طرح پیش خرید اندیشهپویا همراه ما میشوند، ارسال خواهد شد.
شمامیتوانید با شرکت در طرح پیشخرید ویژهنامه نوروزی اندیشهپویا نسخه خود را به همراه این هدیهی نوروزی، با ارسال پستی رایگان دریافت کنید. کافیست ۲۰۰هزار تومان به کارت۵۸۵۹۴۷۱۰۱۰۲۶۹۷۱۴ (بانک خاورمیانه/براتاله صمدیراد) واریز وفیش واریزیتان را به شماره تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ ارسال کنید.
همراهیتان را با مجله خود قدردانیم.
@andishepouya
02186126189
کارتپستالی از طرح جلد این شماره، به صورت مخصوص برای خوانندگانی که در طرح پیش خرید اندیشهپویا همراه ما میشوند، ارسال خواهد شد.
شمامیتوانید با شرکت در طرح پیشخرید ویژهنامه نوروزی اندیشهپویا نسخه خود را به همراه این هدیهی نوروزی، با ارسال پستی رایگان دریافت کنید. کافیست ۲۰۰هزار تومان به کارت۵۸۵۹۴۷۱۰۱۰۲۶۹۷۱۴ (بانک خاورمیانه/براتاله صمدیراد) واریز وفیش واریزیتان را به شماره تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ ارسال کنید.
همراهیتان را با مجله خود قدردانیم.
@andishepouya
02186126189
👏13🆒2
📍شماره ۹۵ اندیشهپویا، ویژهی نوروز ۱۴۰۴ را بامطالبی خواندنی آمادهی انتشار کردیم و از همین لحظه میتوانید برای پیشخرید نسخهی خودتان اقدام کنید تا بلافاصله بعد از انتشار، بدون هزینهی ارسال پستی، برایتان بفرستیم. برای پیشخرید اندیشه پویا کافی است مبلغ ۲۰۰ هزار تومان به شماره کارت بانکی ۵۸۵۹۴۷۱۰۱۰۲۶۹۷۱۴ (بانک خاورمیانه/براتاله صمدیراد) واریز تصویر فیش واریزی را برای ما ارسال کنید.
✨برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
✨برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
🔥5👏5👌1
📍شماره ۹۵ اندیشهپویا، ویژهی نوروز ۱۴۰۴ را بامطالبی خواندنی آمادهی انتشار کردیم و از همین لحظه میتوانید برای پیشخرید نسخهی خودتان اقدام کنید تا بلافاصله بعد از انتشار، بدون هزینهی ارسال پستی، برایتان بفرستیم. برای پیشخرید اندیشه پویا کافی است مبلغ ۲۰۰ هزار تومان به شماره کارت بانکی ۵۸۵۹۴۷۱۰۱۰۲۶۹۷۱۴ (بانک خاورمیانه/براتاله صمدیراد) واریز تصویر فیش واریزی را برای ما ارسال کنید.
✨برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
✨برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
👏7
📍شماره ۹۵ اندیشهپویا، ویژهی نوروز ۱۴۰۴ را بامطالبی خواندنی آمادهی انتشار کردیم و از همین لحظه میتوانید برای پیشخرید نسخهی خودتان اقدام کنید تا بلافاصله بعد از انتشار، بدون هزینهی ارسال پستی، برایتان بفرستیم. برای پیشخرید اندیشه پویا کافی است مبلغ ۲۰۰ هزار تومان به شماره کارت بانکی ۵۸۵۹۴۷۱۰۱۰۲۶۹۷۱۴ (بانک خاورمیانه/براتاله صمدیراد) واریز تصویر فیش واریزی را برای ما ارسال کنید.
✨برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
✨برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
👏5❤🔥4👌2
📍شماره ۹۵ اندیشهپویا، ویژهی نوروز ۱۴۰۴ را بامطالبی خواندنی آمادهی انتشار کردیم و از همین لحظه میتوانید برای پیشخرید نسخهی خودتان اقدام کنید تا بلافاصله بعد از انتشار، بدون هزینهی ارسال پستی، برایتان بفرستیم. برای پیشخرید اندیشه پویا کافی است مبلغ ۲۰۰ هزار تومان به شماره کارت بانکی ۵۸۵۹۴۷۱۰۱۰۲۶۹۷۱۴ (بانک خاورمیانه/براتاله صمدیراد) واریز تصویر فیش واریزی را برای ما ارسال کنید.
✨برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
✨برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
🥰3👏2🖕1
📌 گفتوگو با محمود سریعالقلم. منتشر شده در اندیشه پویا ویژهی نوروز
۱۴۰۴
✨برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
۱۴۰۴
✨برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
📍
-وقتی به عنوان یک تحلیلگر نگاه میکنید، آیا متوجه میشوید که بررسی موضوع مواجهه یا مذاکره با امریکا در ایران به عهدهی چه فرد یا نهادی گذاشته شده است؟ بر عهدهی شمخانی است یا لاریجانی، یا ظریف، و یا عراقچی؟ وقتی محمدجواد ظریف به داووس سفر کرد، برخی تصور کردند که او مسئولیت جدیدی در مذاکرات ایران و غرب پیدا کرده است. بهنظرتان این ابهام و ایهام، قدری عجیب نیست؟
+بالاخره یکی از ویژگیهای حکومتداری در ایران، ابهام است که یک ویژگی تاریخی هم محسوب میشود ولی غلظت آن در چهار دههي اخیر بیشتر شده است. ابهام در حکمرانی ایرانی یک فضیلت و یک زمین بازی است. زمینی برای به تاخیر انداختن خروجیهای حکمرانی. اما حریم تصمیمسازی در خصوص این موضوعات حاکمیتیست و نهاد دولت مصرفکنندهی تصمیمسازیهاییست که توسط حاکمیت تعیین میشود. نقش دولت در این میان حداقلی و در اندازهی معرفی و تحلیل اطلاعات خواهد بود نه تصمیمسازی. افراد و تیمی که بخواهد مذاکره کند هم به اعتقاد من چندان مهم نیستند.
-به نظر شما اگر سعید جلیلی هم مسئول مذاکراتی همچون برجام میبود، توافق برجام به همان شکل انجام میشد؟
+ممکن است محتوای توافقنامه قدری فرق میکرد، اما در اصل موضوع، با توجه به تصمیم حاکمیتی که گرفته شده بود، تفاوتی ایجاد نمیشد. ممکن است که زمان مذاکرات یا محتوای آن متفاوت شود اما اگر اصل تصمیم به مذاکره باشد، تیم مذاکرهکننده واجد اهمیت نیست. حتا افرادی کاملاً بوروکرات میتوانند روبهروی طرف امریکایی بنشینند؛ به شرط اینکه دستور کار داشته باشند؛ و اگر دستور کار مشخص باشد، نتیجه خواهند گرفت. آنچه تعیینکننده خواهد بود، جلسهی نخست میان دو طرف است، نه اینکه چه افرادی از طرف ایران در مذاکره باشند. در جلسهی نخست که احتمالاً در حد بوروکراتها باشد، نوعی از افکارسنجی و مشخص کردن دستور کار و روشن شدن اولویتهای طرفین صورت خواهد گرفت که برای ادامهی مسیر مذاکرات تعیینکننده خواهد بود. حتا در برجام هم ابتدا جلسات در سطوح بوروکراتها برگزار شد و بعد به تدریج به سطوح بالاتر رسید. طرفین پیش از شرکت در آن جلسه ذهن خود را باز نگه خواهند داشت و بعد از آن جلسهی اول است که سناریوها و استراتژیهای طرفین طراحی خواهد شد.
📌از متن گفتوگو با محمود سریعالقلم. منتشر شده در اندیشه پویا ویژهی نوروز ۱۴۰۴
✨برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
-وقتی به عنوان یک تحلیلگر نگاه میکنید، آیا متوجه میشوید که بررسی موضوع مواجهه یا مذاکره با امریکا در ایران به عهدهی چه فرد یا نهادی گذاشته شده است؟ بر عهدهی شمخانی است یا لاریجانی، یا ظریف، و یا عراقچی؟ وقتی محمدجواد ظریف به داووس سفر کرد، برخی تصور کردند که او مسئولیت جدیدی در مذاکرات ایران و غرب پیدا کرده است. بهنظرتان این ابهام و ایهام، قدری عجیب نیست؟
+بالاخره یکی از ویژگیهای حکومتداری در ایران، ابهام است که یک ویژگی تاریخی هم محسوب میشود ولی غلظت آن در چهار دههي اخیر بیشتر شده است. ابهام در حکمرانی ایرانی یک فضیلت و یک زمین بازی است. زمینی برای به تاخیر انداختن خروجیهای حکمرانی. اما حریم تصمیمسازی در خصوص این موضوعات حاکمیتیست و نهاد دولت مصرفکنندهی تصمیمسازیهاییست که توسط حاکمیت تعیین میشود. نقش دولت در این میان حداقلی و در اندازهی معرفی و تحلیل اطلاعات خواهد بود نه تصمیمسازی. افراد و تیمی که بخواهد مذاکره کند هم به اعتقاد من چندان مهم نیستند.
-به نظر شما اگر سعید جلیلی هم مسئول مذاکراتی همچون برجام میبود، توافق برجام به همان شکل انجام میشد؟
+ممکن است محتوای توافقنامه قدری فرق میکرد، اما در اصل موضوع، با توجه به تصمیم حاکمیتی که گرفته شده بود، تفاوتی ایجاد نمیشد. ممکن است که زمان مذاکرات یا محتوای آن متفاوت شود اما اگر اصل تصمیم به مذاکره باشد، تیم مذاکرهکننده واجد اهمیت نیست. حتا افرادی کاملاً بوروکرات میتوانند روبهروی طرف امریکایی بنشینند؛ به شرط اینکه دستور کار داشته باشند؛ و اگر دستور کار مشخص باشد، نتیجه خواهند گرفت. آنچه تعیینکننده خواهد بود، جلسهی نخست میان دو طرف است، نه اینکه چه افرادی از طرف ایران در مذاکره باشند. در جلسهی نخست که احتمالاً در حد بوروکراتها باشد، نوعی از افکارسنجی و مشخص کردن دستور کار و روشن شدن اولویتهای طرفین صورت خواهد گرفت که برای ادامهی مسیر مذاکرات تعیینکننده خواهد بود. حتا در برجام هم ابتدا جلسات در سطوح بوروکراتها برگزار شد و بعد به تدریج به سطوح بالاتر رسید. طرفین پیش از شرکت در آن جلسه ذهن خود را باز نگه خواهند داشت و بعد از آن جلسهی اول است که سناریوها و استراتژیهای طرفین طراحی خواهد شد.
📌از متن گفتوگو با محمود سریعالقلم. منتشر شده در اندیشه پویا ویژهی نوروز ۱۴۰۴
✨برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
👏7🤔1🤪1
📍
در ویدئویی از تجمعات اعتراضی اخیر بازنشستگان، پیرمردی شعار میدهد: «کشور پردرآمد، چه بر سر تو آمد…»
زمستان امسال ما با تعطیلاتی سلسلهوار و شوکآور مواجه بودیم. تعطیلاتی به خاطر بیبرقی و بیگازی که حتا در اوج جنگ تحمیلی که کشور هدف حملات ویرانگر قرار گرفته بود تجربه نشده بود و ما را با واقعیت انباشته و نادیده انگاشتهی بحرانهای اقتصادی کشور مواجه ساخت. نتیجهاش: خستگی عمومی. نومیدی فراگیر. دلهای پر درد و سرهای پر ز کینه و احوال برآشفته…
پایان سال که میرسد، بیش از هر زمانی اضطراب از دست رفتن زمان را لمس میکنیم. واحد شمارش زندگی ما همین روزها و شبها و هفتهها و ماهها و سالهاست که میگذرد. و یک سال دیگر نیز گذشت و ما همچنان در کلاف مسائل لاینحل خود، باد درو میکنیم. مولانا جلالالدین نقل میکند که مردی از خانه بیرون آمد، در شهری دیگر شد، به خدمت شیخی رسید و گفت که در راه «قومی دیدم که کشت کرده بودند، چون تمام شد آتش درزدند.» و شیخ پاسخش گفت: «آنها قومیاند که طاعتها کرده بودند، آخر کار به مفسدهها و معصیت مشغول شدند. خداوند تعالی عملهای ایشان را حبطه کرد.» بحران ناترازیهای امروز ما به رغمِ منابع طبیعی بیپایان خدادادی که کشور ایران از آن برخوردار است، همچون شعلههای آشکارِ آتشی است که با تسلیم شدنمان به تحریمها، با تسلیم شدنمان به ستیز به جای سازش، و در عین حال با ساختاری همواره در حال توزیع رانت با هدف ثبات، سر به آسمان بلند کرده و ثبات ما را نیز به مخاطره افکنده است. مُلکی گویی دچار نفرینِ منابع که به روایت عطاالملک جوینی، به وقتی که ایران لگدکوب سم اسبان مغول قرار گرفته بود، در معرض وزش «باد بینیازی خداوند» قرار گرفته است، و مردمانی که ناظرانند و سامانی برای سخن گفتن نمیبینند: «امیر امام جمالالدین روی به امام رکنالدین امامزاده آورد و گفت: مولانا چه حالت است؟ این که میبینم به بیداری است یا به خواب؟ مولانا امامزاده گفت: خاموش باش! باد بینیازی خداوندست که میوزد. سامان سخن گفتن نیست.»
📌از متن دیباچه به قلم سردبیر؛ رضا خجسته رحیمی. شمارهی ویژهی نوروز ۱۴۰۴ اندیشه پویا
✨برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
در ویدئویی از تجمعات اعتراضی اخیر بازنشستگان، پیرمردی شعار میدهد: «کشور پردرآمد، چه بر سر تو آمد…»
زمستان امسال ما با تعطیلاتی سلسلهوار و شوکآور مواجه بودیم. تعطیلاتی به خاطر بیبرقی و بیگازی که حتا در اوج جنگ تحمیلی که کشور هدف حملات ویرانگر قرار گرفته بود تجربه نشده بود و ما را با واقعیت انباشته و نادیده انگاشتهی بحرانهای اقتصادی کشور مواجه ساخت. نتیجهاش: خستگی عمومی. نومیدی فراگیر. دلهای پر درد و سرهای پر ز کینه و احوال برآشفته…
پایان سال که میرسد، بیش از هر زمانی اضطراب از دست رفتن زمان را لمس میکنیم. واحد شمارش زندگی ما همین روزها و شبها و هفتهها و ماهها و سالهاست که میگذرد. و یک سال دیگر نیز گذشت و ما همچنان در کلاف مسائل لاینحل خود، باد درو میکنیم. مولانا جلالالدین نقل میکند که مردی از خانه بیرون آمد، در شهری دیگر شد، به خدمت شیخی رسید و گفت که در راه «قومی دیدم که کشت کرده بودند، چون تمام شد آتش درزدند.» و شیخ پاسخش گفت: «آنها قومیاند که طاعتها کرده بودند، آخر کار به مفسدهها و معصیت مشغول شدند. خداوند تعالی عملهای ایشان را حبطه کرد.» بحران ناترازیهای امروز ما به رغمِ منابع طبیعی بیپایان خدادادی که کشور ایران از آن برخوردار است، همچون شعلههای آشکارِ آتشی است که با تسلیم شدنمان به تحریمها، با تسلیم شدنمان به ستیز به جای سازش، و در عین حال با ساختاری همواره در حال توزیع رانت با هدف ثبات، سر به آسمان بلند کرده و ثبات ما را نیز به مخاطره افکنده است. مُلکی گویی دچار نفرینِ منابع که به روایت عطاالملک جوینی، به وقتی که ایران لگدکوب سم اسبان مغول قرار گرفته بود، در معرض وزش «باد بینیازی خداوند» قرار گرفته است، و مردمانی که ناظرانند و سامانی برای سخن گفتن نمیبینند: «امیر امام جمالالدین روی به امام رکنالدین امامزاده آورد و گفت: مولانا چه حالت است؟ این که میبینم به بیداری است یا به خواب؟ مولانا امامزاده گفت: خاموش باش! باد بینیازی خداوندست که میوزد. سامان سخن گفتن نیست.»
📌از متن دیباچه به قلم سردبیر؛ رضا خجسته رحیمی. شمارهی ویژهی نوروز ۱۴۰۴ اندیشه پویا
✨برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
👏6🥱1
📌گزارشی به قلم امید ایرانمهر دربارهی زندگیِ ابراهیم نبوی؛ از گذشتهی دور تا درگذشت او. منتشر شده در اندیشه پویا ۹۵.
✨برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
✨برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
🙏3🖕1
📍بسیاری از دوستان و نزدیکانش میدانستند که آخرین اقدامش برای پایان دادن به زندگی اولین تلاشش نبود؛ در دوران جوانی در اواخر دههی شصت و نیمهی اول دههی هفتاد هم دستکم دوبار چنین تلاشی کرده بود. از سال ۱۳۸۲ که از ایران خارج شد تا مهاجرت به امریکا در سال ۱۳۹۳، او دورههای اوج و افول فراوانی را پشت سر گذاشت.
اواخر زندگی داور نبوی با انزوا و سختیهای فراوانی همراه بود. در امریکا با مشکلاتی چون عدم دسترسی به بیمهی درمانی، شرایط سخت اقتصادی و محدودیتهای ویزا دستوپنجه نرم میکرد. افسردگی و سرخوردگی هم مزید برعلت. در یادداشتهایش بارها به این موضوع اشاره کرده بود که بازگشت برایش ممکن نیست، اما حسرتش را همیشه در دل خواهد داشت. نوشته بود: «تهران، همیشه در ذهنم زنده است. اما میدانم که بازگشت، به این سادگی نیست.» با اینحال، به هرشکلی سر خودش را در غربت گرم میکرد. او دفترچههای کوچک گرافیکیای داشت که به صورت دستی مینوشتشان و به صورت آنلاین میفروخت، و حتا زندگینامهی خود را در حال نگارش داشت. در روزی که پیکر بیجانش پیدا شد، زهرا، دخترش، طبق معمول برای شستوشوی لباسهایش به طبقهی پایین رفت. متوجه شد که چراغ واحد پدر هنوز روشن است. وارد اتاق شد و دید که پدرش روی میز افتاده است. وضعیت خواب و بیداریاش همیشه نامنظم بود؛ گاهی تا صبح بیدار میماند و گاهی تا ظهر میخوابید. اما اینبار ماجرا متفاوت بود. داور نبوی پیش از درگذشت، نامهای به جا گذاشته بود. در این وصیتنامه گویا نبوی از زندگیاش دفاع کرده و تأکید کرده بود که کارهایی که باید میکرد، انجام داده؛ و درنهایت دو گزینه مطرح کرده بود: پیکرش را به ایران ببرند یا بسوزانند. و او هرچند دیر به ایران بازگشت. سیدابراهیم نبوی سال ۱۳۹۷ در مصاحبهای با ابراز دلتنگی برای خانه و کتابخانهاش در ایران گفته بود: «در تهران حدود ده هزار جلد کتاب و بیست سال نشریهی صحافیشدهی مختلف دارم، که پانزده سال است در فراقشان به سر میبرم.» حالا، او دیگر در فراق نبود. پیکرش به خاکی بازگشت که همیشه در قلبش زنده بود.
📌 از متن گزارشی به قلم امید ایرانمهر دربارهی زندگی ابراهیم نبوی؛ از گذشتهی دور تا درگذشت او. منتشر شده در اندیشه پویا ۹۵.
✨برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
اواخر زندگی داور نبوی با انزوا و سختیهای فراوانی همراه بود. در امریکا با مشکلاتی چون عدم دسترسی به بیمهی درمانی، شرایط سخت اقتصادی و محدودیتهای ویزا دستوپنجه نرم میکرد. افسردگی و سرخوردگی هم مزید برعلت. در یادداشتهایش بارها به این موضوع اشاره کرده بود که بازگشت برایش ممکن نیست، اما حسرتش را همیشه در دل خواهد داشت. نوشته بود: «تهران، همیشه در ذهنم زنده است. اما میدانم که بازگشت، به این سادگی نیست.» با اینحال، به هرشکلی سر خودش را در غربت گرم میکرد. او دفترچههای کوچک گرافیکیای داشت که به صورت دستی مینوشتشان و به صورت آنلاین میفروخت، و حتا زندگینامهی خود را در حال نگارش داشت. در روزی که پیکر بیجانش پیدا شد، زهرا، دخترش، طبق معمول برای شستوشوی لباسهایش به طبقهی پایین رفت. متوجه شد که چراغ واحد پدر هنوز روشن است. وارد اتاق شد و دید که پدرش روی میز افتاده است. وضعیت خواب و بیداریاش همیشه نامنظم بود؛ گاهی تا صبح بیدار میماند و گاهی تا ظهر میخوابید. اما اینبار ماجرا متفاوت بود. داور نبوی پیش از درگذشت، نامهای به جا گذاشته بود. در این وصیتنامه گویا نبوی از زندگیاش دفاع کرده و تأکید کرده بود که کارهایی که باید میکرد، انجام داده؛ و درنهایت دو گزینه مطرح کرده بود: پیکرش را به ایران ببرند یا بسوزانند. و او هرچند دیر به ایران بازگشت. سیدابراهیم نبوی سال ۱۳۹۷ در مصاحبهای با ابراز دلتنگی برای خانه و کتابخانهاش در ایران گفته بود: «در تهران حدود ده هزار جلد کتاب و بیست سال نشریهی صحافیشدهی مختلف دارم، که پانزده سال است در فراقشان به سر میبرم.» حالا، او دیگر در فراق نبود. پیکرش به خاکی بازگشت که همیشه در قلبش زنده بود.
📌 از متن گزارشی به قلم امید ایرانمهر دربارهی زندگی ابراهیم نبوی؛ از گذشتهی دور تا درگذشت او. منتشر شده در اندیشه پویا ۹۵.
✨برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
💔4
📌گزارشی به قلم سلمان نظافتیزدی دربارهی زندگی غزاله علیزاده. منتشر شده در اندیشه پویای ویژهی نوروز ۱۴۰۴.
✨برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
✨برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
🙏3
سلمی الهی، دختر غزاله علیزاده: آن زمان که مادرم دختر نوجوانی بوده، جلسات خانهی مادربزرگ خیلی معروف بوده است؛ جلساتی که دکتر فیاض، سعید نفیسی، اخوان ثالث آنجا میرفتهاند. خاطرهی بامزهای که برایم تعریف کردند این بود که غزاله چهاردهپانزده سالش بوده و خیلی هم زیبا بوده. اخوان به خانهی مادربزرگم آمده بود برای آن جلسات ادبی که برگزار میشد. غزاله آنجا شعر طلوع اخوان را میخواند؛ «پنچره باز است/ و آسمان پيداست./ گل به گل ابرِ سترون در زلالِ آبیِ روشن/ رفته تا بامِ برين، چون آبگينه پلّكان، پيداست.» وقتی شعر خواندن غزاله تمام میشود، اخوان بیتی میخواند: «چه خوش است صوت قرآن ز تو دلربا شنیدن/ به رُخت نظاره کردن سخن خدا شنیدن.»
من یادم هست که آن سالها عدهای میگفتند داستانهای زنان یا ادبیات زنان. او از این تقسیمبندی خیلی بدش میآمد. میگفت ادبیات که دیگر زن و مرد ندارد. این تقسیمبندی یعنی چه؛ ادبیات زنان، ادبیات مردان، مگر زایشگاه است! خیلی از این مدل تقسیمبندیها عصبانی میشد.
غزاله به آن مفهومی که آبپرتقال بدهد و نمیدانم آشپزی درجه یک کند و... مادر نبود. اما الان که نگاه میکنم یک نوع دید ظریفی به من داده، یک نوع حساسیتی به من منتقل کرده که اینها ارزشمند است. کاری کرده که من مثلاً زمختیهایی را که دیگران ممکن است در رفتارشان داشته باشند ندارم. نمیدانم حالا اسمش را چه چیزی میتوان گذاشت، ولی خیلی برایم ارزشمند است. هم بیژن، هم غزاله هیچکدام به آن مفهوم (مثلاً پدر و مادری که تروخشک کنند و اینها که البته دل آدم خیلی میخواهد، نبودند.) آنها پدر و مادر معمول و آنطوری نبودند منتهی شانسی که من آوردم و اخیراً این را فهمیدم این بود که من را خیلی با رؤیا بزرگ کردند و رؤیا داشتن خیلی نجاتدهنده است. در این دنیای عجیب، در این دنیای سنگینی که آدمها کابوسهایشان را آوردهاند، تو اگر بتوانی رؤیا بسازی، خیلی از رؤیاهایت محقق میشود. میدانید این خیلی مهم است و رؤیا داشتن را این دو نفر به من یاد دادند. از کودکی خیلی خاطره دارم که چطوری ریزریز اینها با آن روح جوانشان، با آن چشمهای درخشان، با آن همه خلاقیت، به من رؤیا داشتن را یاد میدادند و این خیلی مهم است.
📌از متن گزارشی به قلم سلمان نظافتیزدی دربارهی زندگی غزاله علیزاده. منتشر شده در اندیشه پویای ویژهی نوروز ۱۴۰۴.
✨برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
💘5💔2🔥1
📌گزارشی به قلم سلمان نظافتیزدی دربارهی زندگی غزاله علیزاده. منتشر شده در اندیشه پویای ویژهی نوروز ۱۴۰۴.
✨برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
✨برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
🙏3