"گزارش ملی سیل گلستان و مازندران را مطالبه کنیم"
✍🏻محمد فاضلی، عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی
سیل در گلستان و مازندران در آغازین روزهای سال ۱۳۹۸ بدون شک سؤالات بسیاری را برای مردم پدید میآورد. سؤالات زیر فقط آن بخشی است که به ذهن من غیرمتخصص در امور سیل، مدیریت منابع آب و مدیریت بحران میرسد:
آیا هواشناسی وظیفهاش را درست انجام داده بود؟ آیا هشدارهای معتبر، کافی و با پوشش جمعیت هدف مناسب ارائه شده بود؟
آیا مدیریت سدها و سایر سازههای مؤثر در مدیریت سیلاب به خوبی انجام شده است؟
آیا همه دستگاههای دولتی و عمومی (مدیریت امور آب، شهرداریها، فرمانداریها، راه و شهرسازی، نظامیان و...) کارشان را به درستی و مطابق پروتکلهای مدیریت بحران انجام دادهاند؟
آیا سیستمهای هشدار سیلاب به خوبی عمل کردهاند؟
آیا رعایت قوانین و مقررات مربوط به ساختوساز در محدودههای سیلابخیز به درستی رعایت شده است؟
آیا جادهها و سایر تأسیسات متناسب با استانداردهای مهندسی و فنی شرایط منطقهای سیلخیز ساخته شده بودند؟
آیا هلال احمر به همه وظایفش از قبل از وقوع سیلاب تا روزهای مدیریت بحران به درستی عمل کرده است؟
آیا رسانههای عمومی و در صدر آنها صداوسیما به درستی با مسأله سیل مواجه شدهاند؟
آیا آگاهیهای عمومی درباره سیل کافی بوده است؟
خسارات واردشده به جنگلها، مراتع و پوشش گیاهی در چند دهه گذشته چه نقشی در بروز سیلاب و خسارات داشته است؟
چه بخشی از خسارات وارده قابل اجتناب بوده و چه بخشی از آنها به دلیل بزرگی سیلاب غیرقابل اجتناب بوده و به عنوان بخشی از ضعف انسان در برابر طبیعت باید آنرا پذیرفت؟
چه اصلاحاتی باید در قوانین ساختوساز، مدیریت بحران و پروتکلهای کمکرسانی و امداد صورت گیرد تا سطح تابآوری کشور در برابر این حوادث افزایش یابد؟
کشور یک بار تجربه شکل دادن به "کمیته ملی بررسی حادثه پلاسکو" در بهمن ۱۳۹۵ را دارد. آن کمیته ظرف دو ماه گزارش خود را ارائه کرد. آخرین خبر اینکه گزارش نهایی کمیته در شش مجلد آماده شده و در معرض انتشار است.
درسهای آن کمیته را هم میتوان برای شکل دادن و پیشبرد امور "کمیته ملی بررسی سیل گلستان و مازندران" بهکار گرفت. یک تجربه خوب را تکرار میکنند، کاستیهایش را برطرف میکنند، و از آن برای بهبود حکمرانی کشور بهره میگیرند.
اگر سیل گلستان و مازندران بررسی نشود، سؤالهای بیپاسخ بسیاری در ذهن مردم باقی خواهد ماند و جز فرسوده شدن اعتماد عمومی نتیجهای حاصل نمیشود.
اگر بزرگان کشور تصمیم گرفتند چنین کمیتهای تشکیل دهند، علاوه بر گزارش و تجربه کمیته ملی پلاسکو، گزارش کمیته بررسیکننده حادثه سیل در نیواورلئان ایالات متحده هم به کار میآید. حتما نمونههای دیگری هم هست که بسیار مؤثر خواهند بود.
#اقتباس_از_كانال_نويسنده
@andishepouya1
✍🏻محمد فاضلی، عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی
سیل در گلستان و مازندران در آغازین روزهای سال ۱۳۹۸ بدون شک سؤالات بسیاری را برای مردم پدید میآورد. سؤالات زیر فقط آن بخشی است که به ذهن من غیرمتخصص در امور سیل، مدیریت منابع آب و مدیریت بحران میرسد:
آیا هواشناسی وظیفهاش را درست انجام داده بود؟ آیا هشدارهای معتبر، کافی و با پوشش جمعیت هدف مناسب ارائه شده بود؟
آیا مدیریت سدها و سایر سازههای مؤثر در مدیریت سیلاب به خوبی انجام شده است؟
آیا همه دستگاههای دولتی و عمومی (مدیریت امور آب، شهرداریها، فرمانداریها، راه و شهرسازی، نظامیان و...) کارشان را به درستی و مطابق پروتکلهای مدیریت بحران انجام دادهاند؟
آیا سیستمهای هشدار سیلاب به خوبی عمل کردهاند؟
آیا رعایت قوانین و مقررات مربوط به ساختوساز در محدودههای سیلابخیز به درستی رعایت شده است؟
آیا جادهها و سایر تأسیسات متناسب با استانداردهای مهندسی و فنی شرایط منطقهای سیلخیز ساخته شده بودند؟
آیا هلال احمر به همه وظایفش از قبل از وقوع سیلاب تا روزهای مدیریت بحران به درستی عمل کرده است؟
آیا رسانههای عمومی و در صدر آنها صداوسیما به درستی با مسأله سیل مواجه شدهاند؟
آیا آگاهیهای عمومی درباره سیل کافی بوده است؟
خسارات واردشده به جنگلها، مراتع و پوشش گیاهی در چند دهه گذشته چه نقشی در بروز سیلاب و خسارات داشته است؟
چه بخشی از خسارات وارده قابل اجتناب بوده و چه بخشی از آنها به دلیل بزرگی سیلاب غیرقابل اجتناب بوده و به عنوان بخشی از ضعف انسان در برابر طبیعت باید آنرا پذیرفت؟
چه اصلاحاتی باید در قوانین ساختوساز، مدیریت بحران و پروتکلهای کمکرسانی و امداد صورت گیرد تا سطح تابآوری کشور در برابر این حوادث افزایش یابد؟
کشور یک بار تجربه شکل دادن به "کمیته ملی بررسی حادثه پلاسکو" در بهمن ۱۳۹۵ را دارد. آن کمیته ظرف دو ماه گزارش خود را ارائه کرد. آخرین خبر اینکه گزارش نهایی کمیته در شش مجلد آماده شده و در معرض انتشار است.
درسهای آن کمیته را هم میتوان برای شکل دادن و پیشبرد امور "کمیته ملی بررسی سیل گلستان و مازندران" بهکار گرفت. یک تجربه خوب را تکرار میکنند، کاستیهایش را برطرف میکنند، و از آن برای بهبود حکمرانی کشور بهره میگیرند.
اگر سیل گلستان و مازندران بررسی نشود، سؤالهای بیپاسخ بسیاری در ذهن مردم باقی خواهد ماند و جز فرسوده شدن اعتماد عمومی نتیجهای حاصل نمیشود.
اگر بزرگان کشور تصمیم گرفتند چنین کمیتهای تشکیل دهند، علاوه بر گزارش و تجربه کمیته ملی پلاسکو، گزارش کمیته بررسیکننده حادثه سیل در نیواورلئان ایالات متحده هم به کار میآید. حتما نمونههای دیگری هم هست که بسیار مؤثر خواهند بود.
#اقتباس_از_كانال_نويسنده
@andishepouya1
🔺توئیت جالب یکی از شهروندان نیوزیلندی غیر مسلمان در مراسم نماز جمعه امروز در نزدیکی مسجد النور، قتلگاه ۵۰ انسان بیگناه در هفتهء گذشته:
«خبرنگاران و شرکت کنندگان تلویزیون در برنامه های زنده (پخش مستقیم) خود روسری به سر دارند و به عربی سلام می کنند. برخی رهبران مسلمان اکنون در پارک هاگلی میگویند غیر ممکن است که بتوان تشخیص داد چه کسی مسلمان است و چه کسی نیست، اینجا همه یکی هستند. بسیاری به نشانهء صلح، جامهء سفید بر تن کرده اند.»
#اقتباس_از_كانال_نداى_آزادى
@andishepouya1
«خبرنگاران و شرکت کنندگان تلویزیون در برنامه های زنده (پخش مستقیم) خود روسری به سر دارند و به عربی سلام می کنند. برخی رهبران مسلمان اکنون در پارک هاگلی میگویند غیر ممکن است که بتوان تشخیص داد چه کسی مسلمان است و چه کسی نیست، اینجا همه یکی هستند. بسیاری به نشانهء صلح، جامهء سفید بر تن کرده اند.»
#اقتباس_از_كانال_نداى_آزادى
@andishepouya1
Forwarded from بهمن دارالشفایی
نازلی کاموری:
«یک مقاله عالی در مورد انتخابات ۲۰۱۰ عراق و چرا بایکوت کردن انتخابات ها حتی در فضاهای سیاسی استبدادی به ضرر جنبش های اپوزیسیون و شبکه های انسانی ای است که دارند ایجاد می شند که با استبداد مبارزه کنند:.»
https://www.brookings.edu/wp-content/uploads/2016/06/02_election_boycotts_frankel.pdf
ترجمه شیریندخت دقیقیان:
https://www.iran-emrooz.net/index.php/politic/more/60119
«یک مقاله عالی در مورد انتخابات ۲۰۱۰ عراق و چرا بایکوت کردن انتخابات ها حتی در فضاهای سیاسی استبدادی به ضرر جنبش های اپوزیسیون و شبکه های انسانی ای است که دارند ایجاد می شند که با استبداد مبارزه کنند:.»
https://www.brookings.edu/wp-content/uploads/2016/06/02_election_boycotts_frankel.pdf
ترجمه شیریندخت دقیقیان:
https://www.iran-emrooz.net/index.php/politic/more/60119
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 زنانی از سراسر كشور نیوزیلند به نشانه همبستگی با قربانیان مسلمان حادثه تروریستی هفته گذشته در اين كشور، با حجاب در نمازجمعه اوکلند حاضر شدند.
📽 Women all over New Zealand wore headscarves in solidarity with the Christchurch victims https://mag.time.com/Vybhrtr
🔗 TIME (@TIME)
@andishepouya1
📽 Women all over New Zealand wore headscarves in solidarity with the Christchurch victims https://mag.time.com/Vybhrtr
🔗 TIME (@TIME)
@andishepouya1
#قسمتى_كوتاه_از_متن_مقاله:
🔶🔸تاملی در چرایی خشونت نژادپرستانه برضد نمازگزاران مساجد نیوزیلند
✍🏻دكتر حبيب الله پيمان
#سوم_فروردین_٩٨
کشتار دهشتناک مسلمانان نمازگزار در نیوزیلند توسط یک مرد سفید پوست استرالیایی طرفدار برتری نژادی، نقطه عطفی در رشد انفجارگونه اسلام هراسی وخشونت علیه «مهاجرین» بطور اعم ومسلمانان بطور اخص محسوب می شود. طرز چینش حوادث و روایت این پدیده، توسط رسانه های غربی ومخاطبان آگاه وناآگاه آنها معمولا به صورتی است که خواننده معمولی را از کنکاش بیشتر درعلل وریشه های آن، باز داشته وفورا به این نتیجه گیری سوق می دهد که اسلام هراسی و خشونت برضد مسلمانان ویامهاجرین، صرفا «معلول» اقدامات وتظاهرات غرب ستیزانه داعش ودیگر گروههای افراطی مسلمان است. گویا« این داعشی های مسلمان بودند که با حمله به ارزش های غربی توانستند گروههایی ازآنان را شبیه و همرنگ خود سازند، و درنتیجه افرادی ازهمین «شبیه داعش شده های «ازخودبیگانه» یورش خونین به دومسجد در نیوزیلند را سازماندهی کردند.
#اقتباس_از_كانال_نويسنده
@andishepouya1
🔶🔸تاملی در چرایی خشونت نژادپرستانه برضد نمازگزاران مساجد نیوزیلند
✍🏻دكتر حبيب الله پيمان
#سوم_فروردین_٩٨
کشتار دهشتناک مسلمانان نمازگزار در نیوزیلند توسط یک مرد سفید پوست استرالیایی طرفدار برتری نژادی، نقطه عطفی در رشد انفجارگونه اسلام هراسی وخشونت علیه «مهاجرین» بطور اعم ومسلمانان بطور اخص محسوب می شود. طرز چینش حوادث و روایت این پدیده، توسط رسانه های غربی ومخاطبان آگاه وناآگاه آنها معمولا به صورتی است که خواننده معمولی را از کنکاش بیشتر درعلل وریشه های آن، باز داشته وفورا به این نتیجه گیری سوق می دهد که اسلام هراسی و خشونت برضد مسلمانان ویامهاجرین، صرفا «معلول» اقدامات وتظاهرات غرب ستیزانه داعش ودیگر گروههای افراطی مسلمان است. گویا« این داعشی های مسلمان بودند که با حمله به ارزش های غربی توانستند گروههایی ازآنان را شبیه و همرنگ خود سازند، و درنتیجه افرادی ازهمین «شبیه داعش شده های «ازخودبیگانه» یورش خونین به دومسجد در نیوزیلند را سازماندهی کردند.
#اقتباس_از_كانال_نويسنده
@andishepouya1
📲 #توییت:
یاشار سلطانی از دلایل سیل ها و ویرانگریهای اخیر شمال کشور
#اقتباس_از_كانال_نداى_آزادى
@andishepouya1
یاشار سلطانی از دلایل سیل ها و ویرانگریهای اخیر شمال کشور
#اقتباس_از_كانال_نداى_آزادى
@andishepouya1
انديشه پويا
📲 #توییت: یاشار سلطانی از دلایل سیل ها و ویرانگریهای اخیر شمال کشور #اقتباس_از_كانال_نداى_آزادى @andishepouya1
#اینفوگرافیک
◾️چرا سیلهای شمال کشور،
ویرانگر شدهاند؟
درختان عامل موثری در تثبیت خاک و جلوگیری از فرسایش خاک به شمار میروند. جنگلها به کمک شاخ و برگ درختان از سرعت باد میکاهند و با ریشه گیاهان خاک را حفظ میکنند. وقتی پوشش گیاهی کاسته شود، آب به آسانی حرکت کرده و منجر به سیلابهای خطرناک میشود.
#اعتماد_آنلاین
@andishepouya1
◾️چرا سیلهای شمال کشور،
ویرانگر شدهاند؟
درختان عامل موثری در تثبیت خاک و جلوگیری از فرسایش خاک به شمار میروند. جنگلها به کمک شاخ و برگ درختان از سرعت باد میکاهند و با ریشه گیاهان خاک را حفظ میکنند. وقتی پوشش گیاهی کاسته شود، آب به آسانی حرکت کرده و منجر به سیلابهای خطرناک میشود.
#اعتماد_آنلاین
@andishepouya1
Forwarded from ﺳﺎﻳﺖ ﻣﻠﻲ - ﻣﺬﻫﺒﻲ
زیباترین تصویر
مجتبی نجفی
زیباترین تصویر همین است.
مردم زلزله زده روستای "کویک حسن " سرپل ذهاب که هنوز از زیر بار زلزله کمر راست نکرده اند، در حال جمع اوری کمک به سیل زدگان گلستان هستند. چه تصویری زیباتر از این که "دیگری" جای "خویشتن" را بگیرد. دیروز از شمال به سوی غرب کمک آمد و امروز از غرب به شمال کمک میرود. "زخمی" هوای "زخمی" را دارد. " قربانی"، قربانی" را پاسداشته. همین وانت کوچک، همین کمک های ناچیز از قلبهای بزرگ، تصویری از یک" تَنِ واحد" است. تصویر یک ملت،در زمانه ای است که اهالی قدرت قبح فساد و رانت را ریخته اند . همین رنجِ زلزله است که " کویک حسن" سرپل ذهاب را به روستاهای کوچک "آق قلا" پیوند می دهد تا ما بشویم یک ملت ...یک ملت زخمی ...اما ایستاده با همین کمکهای کوچکمان...
مجتبی نجفی
زیباترین تصویر همین است.
مردم زلزله زده روستای "کویک حسن " سرپل ذهاب که هنوز از زیر بار زلزله کمر راست نکرده اند، در حال جمع اوری کمک به سیل زدگان گلستان هستند. چه تصویری زیباتر از این که "دیگری" جای "خویشتن" را بگیرد. دیروز از شمال به سوی غرب کمک آمد و امروز از غرب به شمال کمک میرود. "زخمی" هوای "زخمی" را دارد. " قربانی"، قربانی" را پاسداشته. همین وانت کوچک، همین کمک های ناچیز از قلبهای بزرگ، تصویری از یک" تَنِ واحد" است. تصویر یک ملت،در زمانه ای است که اهالی قدرت قبح فساد و رانت را ریخته اند . همین رنجِ زلزله است که " کویک حسن" سرپل ذهاب را به روستاهای کوچک "آق قلا" پیوند می دهد تا ما بشویم یک ملت ...یک ملت زخمی ...اما ایستاده با همین کمکهای کوچکمان...
📚#از_كتاب: "یادداشتهای علم"
محمدرضا شاه: تمام ایران مال من است. پسرم نیز یا شاه می شود و یا نمی شود، اگر شاه مقتدری شد ، همه ایران ملک اوست.
"سفیر انگلیس...گفت خیلی حالات شاه به دوگل شبیه است. گفتم همین طور است، حتی خیلی جلوتر از او. گفت دوگل می گفت فرانسه یعنی من، شاهنشاه هم همین را می گویند. گفتم همین طور است. شاه در ایران محبوب است. چندی پیش من کاخ کیش را به نام شخصی شاه ثبت کردم، شاه سند را پیش من پرتاب کرد. فرمودند مگر می خواهی فقط یک وجب خاک ایران مال من باشد؟ تمام ایران مال من است. اصلاً من هیچ چیز دیگر برای خودم نمی خواهم. پسر من هم اگر شاه مقتدری شد، همه چیز مال اوست و اگر نشد هم یک وجب خاک را نمی خواهد."
🔺یادداشتهای علم: جلد دوم، ص ۲۶۵
۱۹ تیر ۱۳۵۱
🔺مجموعه یادداشتهاى علم در ٧ جلد به ويراستارى؛ دكتر علينقى عاليخانى، وزير دارايى و رييس سابق دانشگاه تهران در زمان پهلوى دوم مى باشد./ #انديشه_پويا
@andishepouya1
محمدرضا شاه: تمام ایران مال من است. پسرم نیز یا شاه می شود و یا نمی شود، اگر شاه مقتدری شد ، همه ایران ملک اوست.
"سفیر انگلیس...گفت خیلی حالات شاه به دوگل شبیه است. گفتم همین طور است، حتی خیلی جلوتر از او. گفت دوگل می گفت فرانسه یعنی من، شاهنشاه هم همین را می گویند. گفتم همین طور است. شاه در ایران محبوب است. چندی پیش من کاخ کیش را به نام شخصی شاه ثبت کردم، شاه سند را پیش من پرتاب کرد. فرمودند مگر می خواهی فقط یک وجب خاک ایران مال من باشد؟ تمام ایران مال من است. اصلاً من هیچ چیز دیگر برای خودم نمی خواهم. پسر من هم اگر شاه مقتدری شد، همه چیز مال اوست و اگر نشد هم یک وجب خاک را نمی خواهد."
🔺یادداشتهای علم: جلد دوم، ص ۲۶۵
۱۹ تیر ۱۳۵۱
🔺مجموعه یادداشتهاى علم در ٧ جلد به ويراستارى؛ دكتر علينقى عاليخانى، وزير دارايى و رييس سابق دانشگاه تهران در زمان پهلوى دوم مى باشد./ #انديشه_پويا
@andishepouya1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌹 پس هَمیگویند هر نَقْش و نِگار
مُژده مُژده نَکْ هَمیآید بهار
🌷 چون شکوفه ریخت، میوه سَر کُند
چون که تَنْ بِشْکَست، جانْ سَر بَر زَنَد
💐 میوه مَعنیّ و شُکوفه صورتَش
آن شُکوفه مُژده، میوه نِعْمَتَش
#مثنوی_مولانا
@andishepouya1
مُژده مُژده نَکْ هَمیآید بهار
🌷 چون شکوفه ریخت، میوه سَر کُند
چون که تَنْ بِشْکَست، جانْ سَر بَر زَنَد
💐 میوه مَعنیّ و شُکوفه صورتَش
آن شُکوفه مُژده، میوه نِعْمَتَش
#مثنوی_مولانا
@andishepouya1
📝بیدار کار خویش، هشیار کار خویش
✍🏻دكتر علیرضا رجایی
@iranfardamag
در شعر معروف حافظ دربارهی نوروز و بهار، در همان بیت اول، آنجا که به نسیمِ بادِ نوروزی اشاره میکند، میگوید که با مدد جستن از این باد "چراغ دل برافروخته" میشود. شعر زبان رمزآمیز است و ما نمیتوانیم معنای قاطع و نهایی از آن مراد کنیم اما میتوانیم امید داشته باشیم به تاویلی در خورِ حال و زمانه خویش دست یابیم. به ظاهر مدد جستن از باد و نسیم بهاری فینفسه و بویژه در روزگار سخت، چندان مفهوم نیست و بلاموضوع هم به نظر میرسد چه رسد به اینکه به کار دلافروزی و روشنبینی نیز بیاید. اما شاعر بزرگِ دوران ما احمد شاملو نیز نسبت به این مضمون توجه داشت و در یکی از معروفترین اشعار خود چنین سرودهاست:
وقتی که بیامید و پریشان
گفتی:
«ــ مُردهست باد!
بر تیزههای کوه
با پیکرِ کشیدهبهخونش
افسرده است باد!» ــ
آنان که سهمِ هواشان را
با دوستاقبان معاوضه کردند
در دخمههای تسمه و زرداب،
گفتند در جواب تو، با کبرِ دردِشان:
«ــ زنده است باد!
تازَنده است باد!
توفانِ آخرین را
در کارگاهِ فکرتِ رعدْاندیش
ترسیم میکند،
کبرِ کثیفِ کوهِ غلط را
بر خاک افکنیدن
تعلیم میکند.»
(آنان
ایمانِشان
ملاطی
از خون و پارهسنگ و عقاب است.)
گفتند:
«ــ باد زندهست،
بیدارِ کارِ خویش
هشیارِ کارِ خویش!»
معلوم است که هر دو شاعرِ بزرگ ما معنایی دگرگونه از مفهوم "باد" میفهمیدند که به هر حال و با هر تاویلی، سمت و سوی تحول و دگرگونی از آن استنباط میشود و در این میان حافظ، لابد که میان وزش نسیم و باد با چرخش فعّال و همه جانبه حیات نسبت روشنی میدید که میگفت: "سخن در پرده میگویم، چو گل از غنچه بیرون آی". هر چند از شباهت پرده و لایهلایه و پردهپرده بودن غنچه و تحول آن به گل، سِر نگهداری و مخفیکاری به سبک گروههای سیاسیِ معاصر و آشکارگی آنها را در نقطه و مرز نهایی و فیصلهبخش معنا نمیکنیم، اما بسادگی هم از این پرسش که چرا توصیهاش به تحول و شکفتگی را در پرده و با رمز و اشاره میگوید نمیگذریم بخصوص که بلافاصله در بیت بعد تجاهل عارف میکند و میگوید: "ندانم نوحه قُمری به طرف جویباران چیست مگر او نیز همچون من غمیدارد شبانروزی"؛ و حتماً که این نوحهسرایی و اندوهِ شبانهروزی، دردی عمیق را نمایندگی میکند و هیچ هم بعید نیست که شاملو این درد را همان" کبرِ کثیفِ کوهِ غلط" معنا کردهباشد.
به هرصورت غرض، تدقیق و معنایابیِ سخن شاعران بزرگ ایران نیست. اینها همه اشاراتی بود به این که ایستادن در آستان بهار و آستین گشادن در نسیمِ بادِ نوروزی، در تاریخ ما چهرهای دو سویه دارد. از یکسو به ضرورت شادیهای نجیب و دامن از غبار غم افشاندن و امید به زندگی رو نشان میدهد و از سوی دیگر وجود روزگار غمبار و اندوهزده را انکار نمیکند. این است که باد، در آغاز بهار، تنها یک بشارت دهنده یا یک پیام امیدِ صرف نیست؛ نیروی حیاتبخش تحول و دگرگونی و زیر و زبَر کنندگی هستی است که باید به دستان ما برانگیخته و فعّال شود. حافظ در "جبین" این نیروی بزرگ و سترگ، چشماندازِ "فتح و فیروزیِ صبحخیزان" را میدید و شاملو با درک همین چشمانداز بود که گفت، صبحخیزان با وجود "کبر دردشان"، همچنان ایمان دارند که "زنده است باد! تازَنده است باد!"؛ "بیدار کار خویش، هشیار کار خویش".
@andishepouya1
✍🏻دكتر علیرضا رجایی
@iranfardamag
در شعر معروف حافظ دربارهی نوروز و بهار، در همان بیت اول، آنجا که به نسیمِ بادِ نوروزی اشاره میکند، میگوید که با مدد جستن از این باد "چراغ دل برافروخته" میشود. شعر زبان رمزآمیز است و ما نمیتوانیم معنای قاطع و نهایی از آن مراد کنیم اما میتوانیم امید داشته باشیم به تاویلی در خورِ حال و زمانه خویش دست یابیم. به ظاهر مدد جستن از باد و نسیم بهاری فینفسه و بویژه در روزگار سخت، چندان مفهوم نیست و بلاموضوع هم به نظر میرسد چه رسد به اینکه به کار دلافروزی و روشنبینی نیز بیاید. اما شاعر بزرگِ دوران ما احمد شاملو نیز نسبت به این مضمون توجه داشت و در یکی از معروفترین اشعار خود چنین سرودهاست:
وقتی که بیامید و پریشان
گفتی:
«ــ مُردهست باد!
بر تیزههای کوه
با پیکرِ کشیدهبهخونش
افسرده است باد!» ــ
آنان که سهمِ هواشان را
با دوستاقبان معاوضه کردند
در دخمههای تسمه و زرداب،
گفتند در جواب تو، با کبرِ دردِشان:
«ــ زنده است باد!
تازَنده است باد!
توفانِ آخرین را
در کارگاهِ فکرتِ رعدْاندیش
ترسیم میکند،
کبرِ کثیفِ کوهِ غلط را
بر خاک افکنیدن
تعلیم میکند.»
(آنان
ایمانِشان
ملاطی
از خون و پارهسنگ و عقاب است.)
گفتند:
«ــ باد زندهست،
بیدارِ کارِ خویش
هشیارِ کارِ خویش!»
معلوم است که هر دو شاعرِ بزرگ ما معنایی دگرگونه از مفهوم "باد" میفهمیدند که به هر حال و با هر تاویلی، سمت و سوی تحول و دگرگونی از آن استنباط میشود و در این میان حافظ، لابد که میان وزش نسیم و باد با چرخش فعّال و همه جانبه حیات نسبت روشنی میدید که میگفت: "سخن در پرده میگویم، چو گل از غنچه بیرون آی". هر چند از شباهت پرده و لایهلایه و پردهپرده بودن غنچه و تحول آن به گل، سِر نگهداری و مخفیکاری به سبک گروههای سیاسیِ معاصر و آشکارگی آنها را در نقطه و مرز نهایی و فیصلهبخش معنا نمیکنیم، اما بسادگی هم از این پرسش که چرا توصیهاش به تحول و شکفتگی را در پرده و با رمز و اشاره میگوید نمیگذریم بخصوص که بلافاصله در بیت بعد تجاهل عارف میکند و میگوید: "ندانم نوحه قُمری به طرف جویباران چیست مگر او نیز همچون من غمیدارد شبانروزی"؛ و حتماً که این نوحهسرایی و اندوهِ شبانهروزی، دردی عمیق را نمایندگی میکند و هیچ هم بعید نیست که شاملو این درد را همان" کبرِ کثیفِ کوهِ غلط" معنا کردهباشد.
به هرصورت غرض، تدقیق و معنایابیِ سخن شاعران بزرگ ایران نیست. اینها همه اشاراتی بود به این که ایستادن در آستان بهار و آستین گشادن در نسیمِ بادِ نوروزی، در تاریخ ما چهرهای دو سویه دارد. از یکسو به ضرورت شادیهای نجیب و دامن از غبار غم افشاندن و امید به زندگی رو نشان میدهد و از سوی دیگر وجود روزگار غمبار و اندوهزده را انکار نمیکند. این است که باد، در آغاز بهار، تنها یک بشارت دهنده یا یک پیام امیدِ صرف نیست؛ نیروی حیاتبخش تحول و دگرگونی و زیر و زبَر کنندگی هستی است که باید به دستان ما برانگیخته و فعّال شود. حافظ در "جبین" این نیروی بزرگ و سترگ، چشماندازِ "فتح و فیروزیِ صبحخیزان" را میدید و شاملو با درک همین چشمانداز بود که گفت، صبحخیزان با وجود "کبر دردشان"، همچنان ایمان دارند که "زنده است باد! تازَنده است باد!"؛ "بیدار کار خویش، هشیار کار خویش".
@andishepouya1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎶 قطعهای از کنسرت «هفت پیکر»
نام این قطعه «هفت پیکر» است و آهنگساز آن، گارا گاراییف آن را در سال ۱۹۴۷ ساخته است.
دلیل ساختن این قطعه تولد ۸۰۰ سالگی نظامی گنجوی است.
#چلچراغ
@andishepouya1
نام این قطعه «هفت پیکر» است و آهنگساز آن، گارا گاراییف آن را در سال ۱۹۴۷ ساخته است.
دلیل ساختن این قطعه تولد ۸۰۰ سالگی نظامی گنجوی است.
#چلچراغ
@andishepouya1
📲 #توییت:
به مناسبت نوروز به زندانیان ۱۵روز مرخصی داده شده. به استثنای «محکومان سرقتهای مسلحانه، آدمربایی، تجاوز به عنف و مقدمین علیه امنیت کشور(بخوانید زندانیان سیاسی) که البته تصمیم درستی است! خطر امثال نسرین ستوده و نرگس محمدی برای امنیت کشور اگر بیشتر از سارقین مسلح نباشد یقینا کمترهم نیست!
#صادق_زيباكلام
@andishepouya1
به مناسبت نوروز به زندانیان ۱۵روز مرخصی داده شده. به استثنای «محکومان سرقتهای مسلحانه، آدمربایی، تجاوز به عنف و مقدمین علیه امنیت کشور(بخوانید زندانیان سیاسی) که البته تصمیم درستی است! خطر امثال نسرین ستوده و نرگس محمدی برای امنیت کشور اگر بیشتر از سارقین مسلح نباشد یقینا کمترهم نیست!
#صادق_زيباكلام
@andishepouya1
🔴 با انتخاب غراوی برای سرپرست استانداری گلستان ، وای به حال جنگل های گلستان....
میرمحمدغراوی معاون استاندار بعد از برکناری او ، سرپرست استانداری گلستان شد. میرمحمد غراوی معاون آقای نیکزاد وزیر مسکن سابق نیز بود.
در تمام باغاتی که در تهران تخریب شد امضای میرمحمد غراوی پای تمام مصوبات فاجعه آفرین کمیسیون ماده ۵ موجود است.
می خواهیم به عنوان یک گلستانی سوال کنیم آقای غراوی که به باغات تهران رحم نکردند قرار است چه سیاست هایی را در گلستان و برای تغییر کاربری جنگل و محیط زیست پیشه کنند؟! .
پ.ن : به امضاها دقت کنید. فقط یک مخالف دارد و آنهم معاون محیط زیست است...
@Zaminonline 🌍
@andishepouya1
میرمحمدغراوی معاون استاندار بعد از برکناری او ، سرپرست استانداری گلستان شد. میرمحمد غراوی معاون آقای نیکزاد وزیر مسکن سابق نیز بود.
در تمام باغاتی که در تهران تخریب شد امضای میرمحمد غراوی پای تمام مصوبات فاجعه آفرین کمیسیون ماده ۵ موجود است.
می خواهیم به عنوان یک گلستانی سوال کنیم آقای غراوی که به باغات تهران رحم نکردند قرار است چه سیاست هایی را در گلستان و برای تغییر کاربری جنگل و محیط زیست پیشه کنند؟! .
پ.ن : به امضاها دقت کنید. فقط یک مخالف دارد و آنهم معاون محیط زیست است...
@Zaminonline 🌍
@andishepouya1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📘 داستان یک اختراع
داستان شجاعت ...
در سال ١٨٨٨ وقتى اولين ماشين ساخت آقاى بنز در آلمان حركت كرد مردم آلمان فرياد زدند جادوگر آمده! مردم آلمان پنجره ها را مى بستند و ناقوس كليساها را به صدا در آوردند! برتا همسر آقاى کارل بنز در ميانه راه نياز به الكل پيدا كرد و از یک داروخانه الكل گرفت كه آن داروخانه تبديل به اولين پمپ بنزين در تاريخ شد. برتا اينقدر شجاع و اعتماد به نفس داشت كه اختراع همسرش را در خيابانهاى آلمان حركت داد.
🔺فيلم ساخت شركت مرسدس بنز
@andishepouya1
داستان شجاعت ...
در سال ١٨٨٨ وقتى اولين ماشين ساخت آقاى بنز در آلمان حركت كرد مردم آلمان فرياد زدند جادوگر آمده! مردم آلمان پنجره ها را مى بستند و ناقوس كليساها را به صدا در آوردند! برتا همسر آقاى کارل بنز در ميانه راه نياز به الكل پيدا كرد و از یک داروخانه الكل گرفت كه آن داروخانه تبديل به اولين پمپ بنزين در تاريخ شد. برتا اينقدر شجاع و اعتماد به نفس داشت كه اختراع همسرش را در خيابانهاى آلمان حركت داد.
🔺فيلم ساخت شركت مرسدس بنز
@andishepouya1
💢 10 توصیه در مورد سیل شمال کشور
✍🏻دكتر کاوه مدنی
@KavehMadani
١- از تعجیل در تحلیل یک پدیده پیچیده خودداری کنیم. تحلیل #سیل_گلستان_مازندران به مطالعه دقیق علمی نیاز دارد.
٢- به جای دعوا برای پیدا کردن مقصر، در حال حاضر بر نجات آسیب دیدگان متمرکز شویم.
٣- مشاهدات میدانی و علمی خود را برای بررسی های آتی و پنداندوزی ثبت کنیم.
۴- با توجه به خطر #سیل در سایر نقاط کشور با استفاده از ظرفیت رسانه های مجازی و اطلاع رسانی و هشداردهی، دیگر هم وطنانمان را از خطر آگاه کنیم. فراموش نکنیم که در ایام نوروز، بسیاری از مردم از اخبار مطلع نمی شوند.
٥- اطلاعات آماری سیل رخ داده کماکان ضد و نقیض است و حتی وزارت نیرو هم آمارهای متفاوتی ارائه داده است. حجم آب زیاد بوده است اما خسارت بالا در این شرایط معمولا ریشه در فقدان سیاست های پیشگیری از خسارت و #مدیریت_بحران دارد.
۶- پدیده های پیچیده عوامل متعدد دارند. بنابراین نباید از نقش نوسانات اقلیمی، وقایع حدی ناشی از تغییر اقلیم، تغییر کاربری اراضی، تخریب جنگل ها، قطع درختان، تجاوز به حریم رودخانه، لایروبی نکردن آبراهه ها، مدیریت بد مخزن، لحاظ نکردن پیش بینی ها، توسعه غلط در پایین دست سد، طراحی نامناسب خط آهن، ضعف اطلاع رسانی و امداد و سایر موارد غافل شد.
٧- از مصادره به مطلوب #سیل_گلستان_مازنداران پرهیز کنیم. اینکه گفته شود سدها از اتفاق بدتر جلوگیری کرده اند یک مغلطه فرصت طلبانه است. اگر سدی وجود نداشت، نقشه توسعه منطقه و نحوه پراکنش جمعیت متفاوت بود. به علاوه، مدیریت بد مخازن، خود می تواند یکی از عوامل اصلی اتفاق باشد.
٨- جوگیر نباشیم. سیل و خشکسالی رخدادهای طبیعی هستند که همواره وجود خواهند داشت. بنابراین با اتکا به داستان سیل به دنبال سدسازی های بیشتر نرویم و یادمان نرود سال قبل چگونه از کم آبی می نالیدیم. وقوع سیل و ترسالی معضل #ورشکستگی_آبی را حل نمی کند. کماکان به کاهش جدی مصرف نیاز داریم.
٩- حافظه کوتاه مدت نداشته باشیم و فاجعه رخ داده را با یک اتفاق بد دیگر در کشور از یاد نبریم. باید از اشتباهات رخ داده درس گرفت و خواهان توبیخ کارشناسان و مدیران بد بود تا اینگونه اتفاقات تکرار و عادی نشوند.
۱۰- آب احتمالا به زودی در شمال فروکش می کند و عملیات امداد پایان می یابد اما شرایط زندگی مردم منطقه برای مدت مدیدی به حالت قبلی باز نخواهد گشت. بنابراین لازم است که ضریب حساسیت جامعه و فضای مجازی را نسبت به وضعیت آسیب دیدگان پس از پایان وضعیت بحرانی هم بالا نگه داریم.
@andishepouya1
✍🏻دكتر کاوه مدنی
@KavehMadani
١- از تعجیل در تحلیل یک پدیده پیچیده خودداری کنیم. تحلیل #سیل_گلستان_مازندران به مطالعه دقیق علمی نیاز دارد.
٢- به جای دعوا برای پیدا کردن مقصر، در حال حاضر بر نجات آسیب دیدگان متمرکز شویم.
٣- مشاهدات میدانی و علمی خود را برای بررسی های آتی و پنداندوزی ثبت کنیم.
۴- با توجه به خطر #سیل در سایر نقاط کشور با استفاده از ظرفیت رسانه های مجازی و اطلاع رسانی و هشداردهی، دیگر هم وطنانمان را از خطر آگاه کنیم. فراموش نکنیم که در ایام نوروز، بسیاری از مردم از اخبار مطلع نمی شوند.
٥- اطلاعات آماری سیل رخ داده کماکان ضد و نقیض است و حتی وزارت نیرو هم آمارهای متفاوتی ارائه داده است. حجم آب زیاد بوده است اما خسارت بالا در این شرایط معمولا ریشه در فقدان سیاست های پیشگیری از خسارت و #مدیریت_بحران دارد.
۶- پدیده های پیچیده عوامل متعدد دارند. بنابراین نباید از نقش نوسانات اقلیمی، وقایع حدی ناشی از تغییر اقلیم، تغییر کاربری اراضی، تخریب جنگل ها، قطع درختان، تجاوز به حریم رودخانه، لایروبی نکردن آبراهه ها، مدیریت بد مخزن، لحاظ نکردن پیش بینی ها، توسعه غلط در پایین دست سد، طراحی نامناسب خط آهن، ضعف اطلاع رسانی و امداد و سایر موارد غافل شد.
٧- از مصادره به مطلوب #سیل_گلستان_مازنداران پرهیز کنیم. اینکه گفته شود سدها از اتفاق بدتر جلوگیری کرده اند یک مغلطه فرصت طلبانه است. اگر سدی وجود نداشت، نقشه توسعه منطقه و نحوه پراکنش جمعیت متفاوت بود. به علاوه، مدیریت بد مخازن، خود می تواند یکی از عوامل اصلی اتفاق باشد.
٨- جوگیر نباشیم. سیل و خشکسالی رخدادهای طبیعی هستند که همواره وجود خواهند داشت. بنابراین با اتکا به داستان سیل به دنبال سدسازی های بیشتر نرویم و یادمان نرود سال قبل چگونه از کم آبی می نالیدیم. وقوع سیل و ترسالی معضل #ورشکستگی_آبی را حل نمی کند. کماکان به کاهش جدی مصرف نیاز داریم.
٩- حافظه کوتاه مدت نداشته باشیم و فاجعه رخ داده را با یک اتفاق بد دیگر در کشور از یاد نبریم. باید از اشتباهات رخ داده درس گرفت و خواهان توبیخ کارشناسان و مدیران بد بود تا اینگونه اتفاقات تکرار و عادی نشوند.
۱۰- آب احتمالا به زودی در شمال فروکش می کند و عملیات امداد پایان می یابد اما شرایط زندگی مردم منطقه برای مدت مدیدی به حالت قبلی باز نخواهد گشت. بنابراین لازم است که ضریب حساسیت جامعه و فضای مجازی را نسبت به وضعیت آسیب دیدگان پس از پایان وضعیت بحرانی هم بالا نگه داریم.
@andishepouya1
📲#توئیت جالب نگار مرتضوی، خبرنگار مستقل، دربارهء سفرهء هفت سین در وزارت خارجهء آمریکا و توضیحات وقیحانهء برایان هوک
#كانال_نداى_آزادى
@andishepouya1
#كانال_نداى_آزادى
@andishepouya1
🔻مسلماً اكنون وقت پيدا كردن مقصر نيست، لكن نقد عملكرد و بى تدبيرى برخى مسئولین بايد براى مردم روشن شود./ #انديشه_پويا
💢 عامل فاجعه انسانی #سیل شیراز #صمد_رجا شهردار سالهای ۸۲ تا ۸۴ شیراز است.
ياشار سلطانى
عکس های قدیمی دروازه قرآن شیراز را نگاه کنید. آن دره هایی که امروز پر شده، همان مسیر سیلاب است.
صمد رجا شهردار سالهای ۸۲ تا ۸۴ شیراز با پر کردن نخاله و ریختن آسفالت مهمترین مسیل شیراز را تبدیل به خیابان کرد و امروز این فاجعه انسانی رخ داد.
مسئولیت این حماقت ها با چه کسی است؟
@andishepouya1
💢 عامل فاجعه انسانی #سیل شیراز #صمد_رجا شهردار سالهای ۸۲ تا ۸۴ شیراز است.
ياشار سلطانى
عکس های قدیمی دروازه قرآن شیراز را نگاه کنید. آن دره هایی که امروز پر شده، همان مسیر سیلاب است.
صمد رجا شهردار سالهای ۸۲ تا ۸۴ شیراز با پر کردن نخاله و ریختن آسفالت مهمترین مسیل شیراز را تبدیل به خیابان کرد و امروز این فاجعه انسانی رخ داد.
مسئولیت این حماقت ها با چه کسی است؟
@andishepouya1