پادکست آنارشی
533 subscribers
56 photos
9 videos
30 files
52 links
روایت آکادمیک روابط بین‌الملل

شنیدن در وب:
https://shows.acast.com/anarchypod

اینستاگرام:
https://instagram.com/anarchypod


@Myperad

در اپلیکیشن‌های پادگیر مثل کست‌باکس، اپل پادکست و
... ما رو دنبال کنید.
Download Telegram
پادکست آنارشی
Anarchy Podcast – چهار - دموکراسی ها صلح طلب نیستند
نظریه «صلح دموکراتیک» یکی از استوارترین و پرمناقشه‌ترین نظریات حوزه روابط بین‌الملل است که بر این فرض استوار است که کشورهای دموکراتیک عموماً وارد جنگ با یکدیگر نمی‌شوند. منشأ این نظریه غالباً به رساله «صلح پایدار» ایمانوئل کانت بازمی‌گردد؛ کانت در آن رساله برقراری صلح را به استقرار جمهوریت در داخل و ایجاد فدراسیونی متشکل از دولت‌های آزاد منوط کرده بود. اما بحث حاضر از بستر نظری و فلسفی فراتر رفته و تحلیل خود را به تبیین‌ها و الگوهای تجربی و نهادی معطوف می‌کند.

بررسی‌ها و تحلیل‌های تجربی دو قرن اخیر، هفت الگوی پایدار را درباره رفتار دولت‌های دموکراتیک در عرصه بین‌المللی نشان می‌دهد:

1. دموکراسی‌ها به طور کلی در برابر یکدیگر تمایلی به جنگ ندارند، اما این قاعده در رویارویی با حکومت‌های غیردموکراتیک مصداق ندارد.
2. جنگ‌هایی که توسط دموکراسی‌ها آغاز می‌شود اغلب به پیروزی آن‌ها منتهی می‌گردد.
3. دموکراسی‌ها در شرایط اختلاف میان خود، گرایش بیشتری به حل‌وفصل اختلاف از طریق مذاکرات دیپلماتیک، داوری و میانجیگری دارند.
4. احتمال آغاز جنگ توسط یک دموکراسی علیه یک حکومت غیردموکراتیک بیشتر از حالت معکوس است.
5. هزینه‌های انسانی و اقتصادی در جنگ‌هایی که دموکراسی‌ها آغاز می‌کنند معمولاً کمتر بوده و مدت‌زمان آن نیز کوتاه‌تر است.
6. دموکراسی‌هایی که در مرحله گذار قرار دارند، به‌ویژه در زمان توقف یا بازگشت از فرآیند دموکراتیزاسیون، بیشتر مستعد جنگ‌افروزی و ستیزه‌جویی هستند.
7. هر چه تعداد رأی‌دهندگان و نهادهای پاسخگو در نظام دموکراتیک بیشتر باشد، فشارها و مهارهای نهادی علیه تصمیمات جنگی شدیدتر می‌شود.

برای توضیح چرایی بروز این الگوهای تجربی، دو رویکرد اساسی ارائه شده است. نخست، رویکرد هنجاری که تأکید دارد ارزش‌های مشترک دموکراتیک مانند آزادی فردی، احترام به حقوق بشر و پرهیز از خشونت، از عرصه سیاست داخلی به سیاست خارجی منتقل می‌شود. اما منتقدان این رویکرد معتقدند که این تبیین قادر به توضیح سیاست‌های تهاجمی و امپریالیستی دموکراسی‌های بزرگ نیست.

دوم، رویکرد نهادی است که بر ساختارها و مکانیسم‌های کنترل‌کننده در درون نظام‌های دموکراتیک تأکید می‌کند. این ساختارها شامل تفکیک قوا، آزادی رسانه‌ها و پدیده «هزینه مخاطب» است. رهبران دموکراتیک می‌دانند که ورود به جنگ‌های پرهزینه و ناموفق احتمال شکست انتخاباتی‌شان را بالا می‌برد. با این حال تا پایان دهه ۱۹۹۰ تبیین واحدی وجود نداشت که تمام این الگوها را به صورت جامع توضیح دهد.

در سال ۱۹۹۹، بروس بوئنو دِ مسکویتا و همکارانش (مورو و اسمیت)، تئوری «گزینشگر و ائتلاف برنده» (Selectorate Theory) را معرفی کردند. بر مبنای این نظریه، هر حکومتی متشکل از دو مجموعه کلیدی است: «بدنه گزینشگر» (تمام افرادی که می‌توانند رهبران را انتخاب یا عزل کنند) و «ائتلاف برنده» (زیرمجموعه‌ای که حمایت مستقیم آن‌ها برای بقای رهبر ضروری است). در حکومت‌های دموکراتیک، این دو مجموعه بسیار گسترده و فراگیر هستند؛ اما در رژیم‌های اتوکراتیک (خودکامه)، تعداد این افراد محدود و کوچک است.

رهبران کشورها برای حفظ قدرت خود دو انتخاب دارند: یا باید کالاها و خدمات خصوصی را میان حامیان معدود خود (ائتلاف برنده) توزیع کنند یا کالاهای عمومی ارائه دهند که منافع آن همه مردم را در برگیرد. در دموکراسی‌ها به دلیل بزرگ بودن ائتلاف برنده، توزیع خصوصی رانت به تعداد زیادی از حامیان مقرون‌به‌صرفه نیست. در نتیجه، رهبران ترجیح می‌دهند برای حفظ محبوبیت و قدرت خود، بر تولید کالاهای عمومی و نیز پیروزی سریع و قاطعانه در جنگ‌ها تمرکز کنند.

منطق فوق به طور واضح الگوهای تجربی ذکرشده را توضیح می‌دهد:

* دو دولت دموکراتیک، به دلیل اینکه هر یک می‌دانند دیگری در جنگ حداکثر منابع را بسیج خواهد کرد، ترجیح می‌دهند به جای جنگ به مذاکره و مصالحه بپردازند.
* دموکراسی‌ها در مواجهه با اتوکراسی‌ها شانس بیشتری برای پیروزی می‌بینند؛ چراکه رژیم‌های اتوکراتیک برای بقا نیازی به بسیج کامل منابع خود ندارند و معمولاً تلاش محدودی خواهند داشت.
* رهبران دموکراتیک به دلیل فشار افکار عمومی، تا اطمینان کافی از پیروزی نداشته باشند، وارد جنگ نمی‌شوند، اما اگر جنگ آغاز شود، به سرعت و به‌طور حداکثری منابع را برای اتمام سریع و کم‌هزینه آن بسیج می‌کنند.
* در دموکراسی‌های در حال گذار، رهبران با بی‌ثباتی داخلی مواجه‌اند و گاهی برای جبران این ضعف به سیاست‌های ملی‌گرایانه و خارجی روی می‌آورند که زمینه‌ساز جنگ می‌شود.


@anarchypodcast
👍4👏31
پادکست آنارشی
Anarchy Podcast – چهار - دموکراسی ها صلح طلب نیستند
پیامد اصلی این نظریه آن است که تنها برگزاری انتخابات کافی نیست، بلکه برای دستیابی به صلح پایدار، لازم است بدنه گزینشگر گسترده و قواعد جانشینی شفاف باشد تا هزینه جنگ‌طلبی رهبران بالا برود. افزون بر این، تجربه تاریخی نشان می‌دهد که ارزش‌های مشترک و هنجارهای دموکراتیک به تنهایی نمی‌تواند مانع جنگ‌طلبی قدرت‌های دموکراتیک علیه کشورهای ضعیف‌تر شود، چراکه این قدرت‌ها گاهی به اهداف اقتصادی یا ژئوپلیتیک، کشورهایی را که هیچ تهدیدی علیه هنجارهای دموکراتیک نیستند، مورد مداخله نظامی قرار داده‌اند.




@anarchypodcast
👍6👏2
دستکاری روانی در جنگ؛ رسانه‌های حامی اسرائیل چگونه واقعیت را تحریف می‌کنند؟

 دستکاری روانی در جنگ؛ رسانه‌های حامی اسرائیل چگونه واقعیت را تحریف می‌کنند؟

 یکی از مهم‌ترین جبهه‌های هر جنگ، خاکریز‌های همواره در معرض یورش ذهن و روان مردم هستند. اسرائیل در کنار پیشرفت‌های تکنولوژیک و توانمندی‌های سخت، در زمینه قدرت نرم و اثرگذاری بر مخاطبان خارجی نیز بسیار با برنامه‌ و هدفمند اقدام کرده است.

در این اپیزود با نگاهی به مفهوم دستکاری روانی (Gaslighting) و با توجه به سابقه تجاوز و تهاجم به فلسطین، تکنیک‌های دستکاری روانی رسانه‌های حامی اسرائیل را معرفی و سعی می‌کنیم پاسخی به این پرسش کلیدی بدهیم که چرا مردم و دولتمردان بسیاری از نقاط دنیا، حامی اسرائیل هستند؟


شنیدن در مرورگر | شنیدن در کست‌باکس | شنیدن در اپل پادکست





@anarchypodcast
🔥52😁2👎1
پادکست آنارشی pinned «دستکاری روانی در جنگ؛ رسانه‌های حامی اسرائیل چگونه واقعیت را تحریف می‌کنند؟  دستکاری روانی در جنگ؛ رسانه‌های حامی اسرائیل چگونه واقعیت را تحریف می‌کنند؟  یکی از مهم‌ترین جبهه‌های هر جنگ، خاکریز‌های همواره در معرض یورش ذهن و روان مردم هستند. اسرائیل در کنار…»
دستکاری روانی در جنگ | اپیزود ۵۶ پادکست آنارشی
پادکست آنارشی
اپیزود ۵۶ پادکست آنارشی | دستکاری روانی در جنگ


«رسانه‌های حامی اسرائیل چگونه واقعیت را تحریف می‌کنند؟»



@anarchypodcast
👍112👎2🎉1
The_Israel_Project_The_Global_Language_Dictionary_2009_Hasbara_Manual.pdf
3.9 MB
در بهار ۱۳۸۸، «پروژه اسرائیل» (The Israel Project)، سازمانی غیردولتی مستقر در واشینگتن و اورشلیم، برای هماهنگ‌سازی و تقویت پیام‌های رسانه‌ای حامیان اسرائیل مأموریتی را به دکتر فرانک لونتز، متخصص افکارسنجی و ارتباطات جمهوری‌خواه، سپرد. نتیجهٔ این همکاری دفترچهٔ بیش از ۱۰۰ صفحه‌ای با عنوان رسمی «راهنمای زبان بین‌المللی پروژه اسرائیل ۲۰۰۹» (Global Language Dictionary) بود که صرفاً برای استفادهٔ داخلی تهیه و با مهر «Not for distribution or publication» علامت‌گذاری شد.

سفارش‌دهنده و تأمین مالی
تمام هزینه‌های این پروژه توسط «پروژه اسرائیل» تأمین شد؛ نهادی که جنیفر لازلو میزراهی آن را برای بهبود تصویر بین‌المللی اسرائیل پایه‌گذاری کرده بود. انگیزهٔ اصلی سفارش دفترچه، مدیریت تبعات منفی جنگ غزه در زمستان ۱۳۸۷–۱۳۸۸ (عملیات «سپر دفاع») و انتقادهای گستردهٔ جهانی از تلفات غیرنظامیان فلسطینی بود. با شروع دولت باراک اوباما و فشارهای وی برای توقف گسترش شهرک‌ها، پروژه اسرائیل نیازمند ابزاری نوین و داده‌محور برای اقناع افکار عمومی غرب شد.

@anarchypodcast
👍11👎1
پادکست آنارشی
The_Israel_Project_The_Global_Language_Dictionary_2009_Hasbara_Manual.pdf
دکتر لونتز و تیمش با به‌کارگیری نظرسنجی‌های ملی، گروه‌های کانونی (Focus Groups) و تحلیل واکنش آنلاین مخاطبان آمریکایی، واژگان و ترکیب‌های زبانی مختلف را آزمودند. نتایج نشان داد حدود ۴۰ درصد آمریکایی‌ها اسرائیل را مهم‌ترین متحد واشینگتن در خاورمیانه می‌دانند و برای ۲۹ درصد، حمایت از اسرائیل بیشتر به دلیل «مشارکتش در مبارزه با تروریسم» قابل‌قبول است. بر مبنای این یافته‌ها، فهرستی از «کلماتی که کار می‌کنند» (Words That Work) و «عبارات ممنوع» تدوین شد تا در هر موقعیت، از پیام‌های اثربخش استفاده و از اصطلاحات حساس اجتناب شود.

ساختار و محتوا
راهنما در چندین فصل سازمان‌یافته بود که هر یک به مخاطب یا موضوع خاصی اختصاص داشت: از دیپلمات‌ها و مدیران رسانه‌های خبری گرفته تا دانشگاهیان و رهبران مذهبی. برای مثال، در مواجهه با پرسش دربارهٔ شهرک‌سازی‌ها، ابتدا توصیه می‌شد بحث را به مسئلهٔ امنیت معطوف کنند و در صورت اصرار پرسشگر، از عبارت «پاک‌سازی قومی» برای برجسته کردن ابعاد افراطی مخالفت با توقف شهرک‌سازی بهره ببرند. در فصل‌های دیگر نیز توصیه‌هایی برای آغاز مکالمه، پاسخ به انتقادها و تغییر جهت بحث تحت فشار رسانه‌ای عرضه شده بود.

افشای ناخواسته
با وجود محرمانه‌بودن، دفترچه در تیر ۱۳۸۸ (جولای ۲۰۰۹) به‌دست «نیوزویک» افتاد و تمامی ۱۱۷ صفحه‌اش را منتشر کرد. این افشا همان‌زمان موجی از واکنش‌های رسانه‌ای را برانگیخت. از سرمقالهٔ «نیوجرسی جویش نیوز» تا گزارش «رویترز» دربارهٔ توصیهٔ بنیامین نتانیاهو به استفاده مغلطه‌گونه از عنوان «پاک‌سازی قومی» به نفع اسرائیل.
منتقدان میانه‌رو و صلح‌طلب اسرائیلی مانند «جی استریت» این سند را نمونه‌ای از تبلیغات اغراق‌آمیز دانستند که برای تحت‌فشار قرار دادن مخالفان طراحی شده است و یادداشتی در نقد استفاده از «پاک‌سازی قومی» توسط پروژه اسرائیل نوشتند. در مقابل، مدیران پروژه اسرائیل تأکید کردند که بسیاری از توصیه‌ها برگرفته از اظهارات پیشین مقامات رسمی اسرائیل بوده و لونتز صرفاً آن را ساختاربندی و تحلیل مبتنی‌بر داده کرده است.

به هر روی، این دستورالعمل، حاوی نکاتی‌ست که چگونگی لحن، کاربست کلمات، انتخاب موضوع و‌ طیف وسیعی از مسائل مربوط به روابط عمومی و اثرگذاری بر افکار عمومی را به حامیان اسرائیل آموزش می‌دهد.


@anarchypodcast
👍103👎3
در ۱۵ فوریه ۲۰۰۳ کمی پیش از حمله به عراق، موجی کم‌نظیر از اعتراضات ضد جنگ سراسر جهان را فراگرفت. میلیون‌ها نفر در بیش از ۶۰۰ شهر، هم‌صدا علیه جنگ قریب‌الوقوع عراق به خیابان‌ها آمدند.
در نیویورک، نزدیک به ۲۰۰ هزار نفر با وجود سرمای شدید ۲۵ درجه فارنهایت (منفی ۴ درجه سانتی‌گراد)، به سوی ساختمان سازمان ملل متحد راهپیمایی کردند؛ همان جایی که تنها دو هفته پیش، کالین پاول، وزیر خارجه وقت آمریکا، به دروغ مدعی وجود سلاح‌های کشتار جمعی در عراق شده بود.
در اروپا، صدای اعتراض پررنگ‌تر بود: رم شاهد حضور ۳ میلیون نفر و لندن نیز ۷۵۰ هزار معترض بود.

در نهایت اما، شد آنچه شد ...



تصویر: اعتراضات در لندن


منبع

@anarchypodcast
👍9
پیش از تجاوز به عراق، اکثریت مردم آمریکا موافق حمله بودند چون تصور می‌کردند

۱- عراق در حمله ۱۱ سپتامبر دخیل بوده (واقعا نبود)
۲- عراق سلاح کشتار جمعی یا اتمی دارد (واقعا نداشت)
۳- عراق از تروریسم حمایت می‌کند
{تصویر راست}

با اینحال، به مرور زمان نظر افکار عمومی تغییر کرد و به نظر بیشتر آمریکایی‌ها، جنگ عراق اشتباه بود.
نکته مهم این‌که در ایام پیش از حمله، تقریبا اجماع میان دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان در رابطه با حمله وجود داشت اما به مرور زمان، نگرش دو حزب نسبت به جنگ از یکدیگر فاصله گرفت. در جنگ ویتنام هم زمانی آمریکا جنگ را متوقف کرد که اجماع حزبی از بین رفت!
{تصویر چپ}


@anarchypodcast


#عراق
👍15👎1
ایالات متحده و شرکایش، به منظور تحقیق و بررسی راجع به وضعیت برنامه هسته‌ای عراق پس از تجاوز ۲۰۰۳، کمیته‌ای حقیقت‌یاب معروف به گروه بازرسی عراق تشکیل دادند تا تمامی سایت‌های هسته‌ای عراق را مورد بازرسی و تفحص قرار دهند. این گروه ۱۴۰۰ نفره، ضمن بازرسی و بررسی اسناد و مدارک، با صدها دانشمند و مقام ارشد عراقی مصاحبه‌هایی انجام داد.
نتیجه گزارش، معروف به گزارش دولفر، پاییز ۲۰۰۴ در حدود ۱۰۰۰ صفحه منتشر شد.

برخی یافته‌های گزارش:

۱- تمایل صدام به توسعه یا داشتن هرگونه تسلیحات، در وهله اول به منظور بازدارندگی در برابر ایران و سپس تهدید اسرائیل و دیگر دولت‌های منطقه بود، نه آمریکا.

۲- توانمندی صدام برای ساخت سلاح هسته‌ای، پس از جنگ ۱۹۹۱ کویت، به شدت از بین رفت و هیچ تلاش جدی‌ای برای حرکت به سمت ساخت سلاح اتمی دیده نشد.

۳- صدام تسلیحات شیمیایی و بیولوژیک خود را در دهه ۱۹۹۰ نابود کرده بود.

۴- تمام مقامات ارشد عراقی، ایران را دشمن اصلی تلقی می‌کردند. موازنه قوا در برابر اسرائیل و سپس اثرگذاری بر جهان عرب، اولویت‌های دوم و سوم بودند.




@anarchypodcast



#عراق
👍111
چارلز دولفر یک هفته پس از انتشار این گزارش، مصاحبه‌ای با PBS داشت. بخش جالبی از این مصاحبه راجع به اینکه چرا برخی متخصصان اطلاعاتی و امنیتی آمریکا راجع به عراق تحلیل اشتباه داشتند:


چارلز دولفر:
خب، عراق یک هدف دشوار بود. و ما امروز هم با هدف‌های دشواری مثل کره شمالی و ایران روبرو هستیم. از این نظر، مشکل مشابهی وجود دارد. مسلماً راه‌هایی بود که می‌توانستیم کارها را بهتر انجام دهیم. به خاطر داشته باشید که در مورد عراق، ایالات متحده برای بیش از یک دهه هیچ رابطه‌ای با این کشور نداشت، بنابراین تعداد آمریکایی‌هایی که تجربه مستقیم داشتند بسیار کم بود. در نتیجه، تحلیلگرانی که قضاوت می‌کردند و ارزیابی ارائه می‌دادند، درک ملموسی نداشتند—خیلی‌هایشان حتی یک عراقی هم از نزدیک ندیده بودند. واقعیت برای آنها از پشت صفحه کامپیوتر شکل می‌گرفت.

مارگارت وارنر:
شرایط چندان متفاوتی نسبت به وضعیت ایران یا کره شمالی نیست.

چارلز دولفر:
بله، بسیار مشابه است. آن دسته از آمریکایی‌ها و اتباع دیگر کشورها که تجربه حضور در عراق را داشتند—مثلاً اعضای تیم بازرسان سازمان ملل—درک بهتری از اوضاع داشتند.

برای مثال، بسیاری از همکاران سابق من در یونسکام (کمیسیون ویژه نظارت بر خلع سلاح عراق)، وقتی به سخنرانی کالین پاول در سازمان ملل گوش دادند—که در آن شواهد زیادی درباره وجود سلاح‌های کشتار جمعی در عراق ارائه شد—خیلی‌هایشان با شنیدن آن گفتند: «بخش زیادی از این اطلاعات اشتباه است.» شاید دقیقاً نمی‌دانستند کدام بخش‌ها نادرست است، اما حسب تجربه می‌دانستند که وقتی چنین گزارشی دریافت می‌کنی و سپس وارد عراق می‌شوی تا واقعیت را روی زمین بررسی کنی، با توضیحات عجیب و غیرمنتظره‌ای از سوی عراقی‌ها مواجه می‌شوی که آن رفتارها را توجیه می‌کند.


https://www.pbs.org/newshour/show/iraq-findings-conclude-no-weapons-of-mass-destruction-existed-in-iraq

#عراق



@anarchypodcast
5👍2
اکسیوس به نقل از دو منبع اروپایی و اسرائیلی:
پوتین به ایران گفته از ایده غنی‌سازی صفر حمایت می‌کنه. ظاهرا پاسخ ایران، منفی بوده!


https://www.axios.com/2025/07/12/putin-iran-nuclear-deal-uranium-enrichment


@anarchypodcast
👍5🤔3👎1
برجام توافق اقتصادی بود یا امنیتی؟
1
🔔 آشنایی با مکانیسم «اسنپ‌بک» در برجام

در قطعنامه‌ی ۲۲۳۱ شورای امنیت، سازوکار «اسنپ‌بک» (بازگشت سریع تحریم‌ها) تعریف شده تا در صورت «عدم پایبندی اساسی» ایران به تعهداتش، تحریم‌های سازمان ملل به‌سرعت بازگردند.

---

1️⃣ چطور فعال می‌شود؟
هر یک از طرف‌های برجام (ایران، بریتانیا، فرانسه، روسیه، چین و اتحادیه‌ی اروپا) می‌تواند با ارجاع شکایت به شورای امنیت، روند «اسنپ‌بک» را کلید بزند.

2️⃣ شمارش معکوس ۳۰ روزه
پس از اعلام شکایت، ۳۰ روز فرصت برای بررسی و رفع ابهامات وجود دارد. اگر در این بازه حل‌وفصل نشود، تحریم‌های لغوشده به‌طور خودکار اعمال مجدد می‌شوند.

3️⃣ طراحی ضدوتو
برای ادامهٔ لغو تحریم‌ها باید قطعنامه‌ی جدیدی تصویب شود که رأی منفی (وتو) هر یک از پنج عضو دائم شورای امنیت (آمریکا، بریتانیا، فرانسه، روسیه و چین) به معنای بازگشت تحریم‌هاست. بدین‌ترتیب، بازگشت تحریم‌ها به‌سادگی تضمین می‌شود.

4️⃣ مهلت پایانی
قابلیت فعال‌سازی مکانیسم تا اکتبر ۲۰۲۵ پابرجاست. پس از آن، تنها با قطعنامه‌ی جدیدی امکان بازگشت تحریم‌ها وجود دارد که خود در معرض وتوی روسیه و چین خواهد بود.
نکته مهم اینکه با توجه به زمان ۳۰ روزه، عملا همین هفته آخرین مهلت اجرا کردن مکانیسم است.
---

🎯 اگر «اسنپ‌بک» اجرا شود، چه رخ می‌دهد؟

* بازگرداندن تحریم‌های پیشین (قطعنامه‌های ۱۶۹۶، ۱۷۳۷، ۱۷۴۷، ۱۸۰۳، ۱۸۳۵ و ۱۹۲۹)
* تحریم تسلیحاتی: ممنوعیت فروش و انتقال سلاح‌های متعارف
* محدودیت موشکی: منع همه‌ی فعالیت‌های موشکی با قابلیت حمل کلاهک هسته‌ای
* تعلیق غنی‌سازی: توقف کامل فرآیندهای غنی‌سازی، بازفرآوری و آب‌سنگین
* تحریم‌های هدفمند: مسدودسازی دارایی‌ها و ممنوعیت سفر افراد و نهادهای مرتبط


@anarchypodcast
👍121🥴1💔1
در مکانیسم «اسنپ‌بک» کلید کار، وارونه کردن نقش حق وتو در شورای امنیت است؛ به این معنا که به‌جای نیاز به وتو برای جلوگیری از اعمال تحریم‌ها، وتوی هر یک از اعضای دائم به‌طور خودکار تحریم‌ها را بازمی‌گرداند.

1. روش معمول تحریم‌ها

۱- اگر بنا باشد تحریم‌های جدیدی وضع شود، لازم است شورای امنیت قطعنامه‌ای تصویب کند.
۲- در این رأی‌گیری، هر یک از پنج عضو دائم (آمریکا، بریتانیا، فرانسه، روسیه و چین) می‌توانند با وتو کردن، مانع تصویب تحریم شوند.
۳- نتیجه اینکه احتمال وتوی روسیه یا چین بالا است و تحریم جدید عملاً به بن‌بست می‌خورد.

2. طرزالعمل «اسنپ‌بک»

۱- به‌جای آن‌که برای اعمال تحریم‌ها رأی‌گیری شود، برای ادامهٔ لغو تحریم‌ها رأی لازم است.
۲- اگر در مهلت ۳۰ روزه قطعنامهٔ تداوم لغو تحریم‌ها تصویب نشود—و این قطعنامه با وتوی هر یک از اعضای دائم شکست بخورد—آنگاه همهٔ تحریم‌های پیشین به‌طور خودکار بازمی‌گردند.
۳- بدین ترتیب، وتوی هر یک از اعضای دائم، نه مانع بلکه خود محرک بازگشت تحریم‌ها می‌شود.

3. چرا «معکوس کردن»؟

۱- خنثی کردن حامیان ایران: روسیه و چین که معمولاً با تحریم جدید مخالفت می‌کنند، ناخواسته با هر وتو به بازگشت فوری تحریم‌ها رأی داده‌اند.
۲- ایجاد بازدارندگی قوی: دانستن این‌که حتی یک وتو هم کافی است تا تحریم‌ها فوراً بازگردد، ایران را به مصالحه با غرب ترغیب می‌کند.
۳- پرهیز از بن‌بست سیاسی: به جای درگیر شدن با مذاکرات پیچیده و طولانی برای تصویب قطعنامهٔ جدید، یک سازوکار زمان‌بندی‌شده و خودکار تضمین می‌کند که هیچ طرف دائم نتواند به‌سادگی از فرایند جلوگیری کند.

4. خلاصه نکته کلیدی

اعضای برجام بنا داشتند مکانیسمی قدرتمند در اختیارشان باشد تا در صورت تمایل با حداقل پیچیدگی بتوانند تمامی تحریم‌های سازمان ملل متحد علیه ایران را برگردانند. همچنین ازآنجا که طرف‌های غربی برجام نگران بودند تا در صورت تمایل به تحریم مجدد ایران از طریق شورای امنیت، چین و روسیه از قدرت وتو به نفع ایران استفاده کنند، مکانیسم اسنپ‌بک را به‌گونه‌ای طراحی کردند تا امکان وتو به نفع ایران از میان برود و عملا و هرگونه وتو به معنی اعمال مجدد تحریم‌ها علیه ایران باشد.



پ.ن: اگرچه عملا همین الان نیز ایران تحت سنگین‌ترین تحریم‌هاست، فعال کردن اسنپ‌بک و احیای مجدد تمام تحریم‌های سازمان ملل، هم انزوای سیاسی ایران را تشدید و هم پیچیدگی رسیدن به توافقی جدید را بیشتر می‌کند. به نوعی شاید اروپا میخواهد نشان دهد که من بازیگر مهمی هستم و باید در ملاحظات، لحاظ شود.

پ.ن۲: با توجه به اینکه آمریکا از برجام خارج شد، پس از خروج در سال ۲۰۲۰ تلاش کرد مکانیسم ماشه را فعال کند که اعضای شورای امنیت با این استدلال که آمریکا از برجام خارج شده و حقی ندارد, مانع از فعال شدن مکانیسم شدند.

@anarchypodcast
👍13🤯1
حمایت از عادی سازی روابط با اسرائیل در افکار عمومی کشورهای خاورمیانه نسبت به دو سال قبل کاهش یافته. مهمترین متغیر، احتمالا 7 اکتبر و واکنش شدید اسرائیل به آن بوده است.


https://www.arabbarometer.org/media-news/press-release-foreign-affairs-article-how-arab-public-opinion-constrains-normalization-with-israel/

@anarchypodcast
👍9
در این مجموعه از اپیزودها در فصل سوم پادکست آنارشی، برشی از اخبار مهم روابط بین‌الملل در روزهای گذشته به همراه برخی یادداشت‌های تحلیلی اندیشکده‌ها و موسسات بین‌المللی ارائه شده است.


https://shows.acast.com/anarchypod/episodes/24-1404



@anarchypodcast
👍9
جنگ‌ها کمتر رخ می‌دادند اگر بازندگان می‌توانستند شکست خود را پیش‌بینی کنند و هر دو طرف می‌توانستند هزینه‌های جنگیدن را تخمین بزنند. اگر دولت‌ها گوی‌های بلورینی داشتند که آینده را نشان می‌داد، فقط وارد جنگ‌هایی می‌شدند که وضعیت آن‌ها را بهبود می‌بخشید. از آنجا که تعداد کمی از جنگ‌ها شرایط را برای هر دو طرف بهتر می‌کنند، وقوع جنگ‌ها نادر می‌شد. بازندگانِ آینده حاضر می‌شدند بر اساس شرایط برندگان آینده مصالحه کنند، و همه طرف‌ها توافق می‌کردند تا از جنگ‌های پرهزینه اجتناب شود. بنابراین، یکی از ریشه‌های اصلی جنگ در ابهام آینده و در توهمات خوش‌بینانه‌ای نهفته است که این ابهام اجازه بروز آن‌ها را می‌دهد. این توهمات باعث می‌شود دولت‌ها با امیدی نادرست به پیروزی بجنگند، یا پیروزی‌هایی به دست آورند که بهای آن بسیار سنگین است.


From: Causes of War, by stephen van evera.


@anarchypodcast
🔥75👎4👍2