🌺 خاطره #سردار_باقرزاده از #ترور #امام_خامنه_ای عزیز 🌺
بعدازظهرروزی که حضرت آقارو ترورکردند،بنابه درخواست من،بعنوان #مسوول_تعاون وامورایثارگران سپاه ، قراربود برای حل مشکلات خانواده معظم شهداجلسه ای به اتفاق #شهید_محلاتی(نماینده امام درسپاه)ودکتر #سید_مسعود_خاتمی(مسوول وقت پرسنلی سپاه)دردفترحاج #محسن_رفیقدوست (مسوول وقت تدارکات سپاه) که درآن زمان درپادگان خلیج مستقر بود،داشته باشیم
طبق قراررأس ساعت مقرر ما هرسه نفر واردپادگان شده بودیم وداشتیم بسمت دفترآقای رفیقدوست می رفتیم که ناگهان حاج محسن سراسیمه ازساختمان محل کارش اومدبیرون وتا ما رو دید گفت: بجنبید آقای خامنه ای روزدند!
خبر خیلی ناگهانی وغافلگیر کننده بود وبعد رو کردبه دکترخاتمی وگفت:به #دکتر_مرندی بگو بیاد#بیمارستان_راه_آهن،وبعدهمگی حرکت کردیم
الان یادم نیست که چطوری ودرظرف مدت کوتاهی خودمون رو رسوندیم به #بیمارستان_بهارلو،ولی میدونم وقتی جلوی بیمارستان رسیدیم جمعیت انبوهی ازمردم نالان وگریان رادیدیم که جلوی درب اصلی تجمع کرده بودندوبشدت نگران ومضطرب حال آقابودند
من چون لباس #سپاه تنم بود،تلاش کردم،نظم وانضباطی رو باکمک مردم برقرارکنم ولی آشفتگی مردم و اصرارشان برای ورودبه داخل بیمارستان کارانتظامات رو دشوارکرده بود
🌺عده ای ازمردم می گفتند:می خواهیم خون بدهیم و عده ای دیگرمی گفتند:می خواهیم قلب مون رو به آقا اهداء کنیم 🌺
خلاصه یک اوضاع واحوال ومحشری بود،من هم ازمردم عادی جلوی درب اصلی بیمارستان اطلاعات بیشتری نداشتم ومایل بودم خبربیشتری ازحال آقا داشته باشم ولی نگه داشتن پست انتظامات اقتضاء می کرد درمحل بمانم تا اوضاع آشفته تر نشود
درهمین اوضاع واحوال چندنفر که لباس شخصی داشتند،به من گفتند به مردم بگو: زنجیر درست کنند چون می خواهیم آقارو ازبیمارستان خارج کنیم وبه بیمارستان مجهزتری ببریم،خلاصه باهرزحمتی بودباکمک مردم کوچه ای باز کردیم تاآمبولانس وارد شود،درهمین حین پیکر انسانی درحدقد وقواره #آقا که همه پیکرش وازجمله صورتش رو با ملحفه سفیدپوشونده بودند وبه اصطلاح کاملا بیهوش بود، بچه ها بعنوان اینکه حضرت آقا هست بابرانکارد داخل آمبولانس گذاشتندوحرکت کردند
بادیدن این جسم بی جان وبیهوش صدای شیون مردم بلند شد وسروسینه زنان فضارو ملتهب کردند،خودمن هم بشدت منقلب شده وگریه می کردم ،بله !بدلیل تهدیدات جدی منافقین وخطراتی که جان آقارو تهدیدمی کرد،با تدبیر حاج محسن رفیقدوست، بظاهر ودرمراء ومنظرمردم آقا رو از درب اصلی بیمارستان خارج کرده بودند،تابتوانند اموردرمانی رو باآرامش وامنیت بالاترو درمحل مناسب تری ادامه دهند.هنوز نمی دانم اون کسی که نقش پیکرآقارو بازی کرده بود کی بود ولی هرکس بود خیلی قشنگ بازی کرد
سلامتی امام عزیزمون صلوات.
#قرارگاه_عمار #یا_علی
🆔 @amarha
بعدازظهرروزی که حضرت آقارو ترورکردند،بنابه درخواست من،بعنوان #مسوول_تعاون وامورایثارگران سپاه ، قراربود برای حل مشکلات خانواده معظم شهداجلسه ای به اتفاق #شهید_محلاتی(نماینده امام درسپاه)ودکتر #سید_مسعود_خاتمی(مسوول وقت پرسنلی سپاه)دردفترحاج #محسن_رفیقدوست (مسوول وقت تدارکات سپاه) که درآن زمان درپادگان خلیج مستقر بود،داشته باشیم
طبق قراررأس ساعت مقرر ما هرسه نفر واردپادگان شده بودیم وداشتیم بسمت دفترآقای رفیقدوست می رفتیم که ناگهان حاج محسن سراسیمه ازساختمان محل کارش اومدبیرون وتا ما رو دید گفت: بجنبید آقای خامنه ای روزدند!
خبر خیلی ناگهانی وغافلگیر کننده بود وبعد رو کردبه دکترخاتمی وگفت:به #دکتر_مرندی بگو بیاد#بیمارستان_راه_آهن،وبعدهمگی حرکت کردیم
الان یادم نیست که چطوری ودرظرف مدت کوتاهی خودمون رو رسوندیم به #بیمارستان_بهارلو،ولی میدونم وقتی جلوی بیمارستان رسیدیم جمعیت انبوهی ازمردم نالان وگریان رادیدیم که جلوی درب اصلی تجمع کرده بودندوبشدت نگران ومضطرب حال آقابودند
من چون لباس #سپاه تنم بود،تلاش کردم،نظم وانضباطی رو باکمک مردم برقرارکنم ولی آشفتگی مردم و اصرارشان برای ورودبه داخل بیمارستان کارانتظامات رو دشوارکرده بود
🌺عده ای ازمردم می گفتند:می خواهیم خون بدهیم و عده ای دیگرمی گفتند:می خواهیم قلب مون رو به آقا اهداء کنیم 🌺
خلاصه یک اوضاع واحوال ومحشری بود،من هم ازمردم عادی جلوی درب اصلی بیمارستان اطلاعات بیشتری نداشتم ومایل بودم خبربیشتری ازحال آقا داشته باشم ولی نگه داشتن پست انتظامات اقتضاء می کرد درمحل بمانم تا اوضاع آشفته تر نشود
درهمین اوضاع واحوال چندنفر که لباس شخصی داشتند،به من گفتند به مردم بگو: زنجیر درست کنند چون می خواهیم آقارو ازبیمارستان خارج کنیم وبه بیمارستان مجهزتری ببریم،خلاصه باهرزحمتی بودباکمک مردم کوچه ای باز کردیم تاآمبولانس وارد شود،درهمین حین پیکر انسانی درحدقد وقواره #آقا که همه پیکرش وازجمله صورتش رو با ملحفه سفیدپوشونده بودند وبه اصطلاح کاملا بیهوش بود، بچه ها بعنوان اینکه حضرت آقا هست بابرانکارد داخل آمبولانس گذاشتندوحرکت کردند
بادیدن این جسم بی جان وبیهوش صدای شیون مردم بلند شد وسروسینه زنان فضارو ملتهب کردند،خودمن هم بشدت منقلب شده وگریه می کردم ،بله !بدلیل تهدیدات جدی منافقین وخطراتی که جان آقارو تهدیدمی کرد،با تدبیر حاج محسن رفیقدوست، بظاهر ودرمراء ومنظرمردم آقا رو از درب اصلی بیمارستان خارج کرده بودند،تابتوانند اموردرمانی رو باآرامش وامنیت بالاترو درمحل مناسب تری ادامه دهند.هنوز نمی دانم اون کسی که نقش پیکرآقارو بازی کرده بود کی بود ولی هرکس بود خیلی قشنگ بازی کرد
سلامتی امام عزیزمون صلوات.
#قرارگاه_عمار #یا_علی
🆔 @amarha