Forwarded from فردای بهتر (مصطفی تاجزاده)
📝📝📝 از آقای خامنه‌ای بپرسید!
✍ فخرالسادات محتشمی‌پور
✅دو سال و چهار ماه علاوه بر آن هفت سال کذایی!باور کردنی نیست یک انسان شریف صرفا به جرم نقد، این‌گونه تحت ستم باشد!
او در تنهایی، خودش را غرق مطالعه کرده و من خودم را با دوستان عزیزم سرگرم می‌کنم که بیش از پیش مرا در آغوش پرمهرشان می‌گیرند.
✅همسرجان با یکایک میهمانان من صحبت می‌کند. پیام‌های پرمهرشان را پاسخ می‌دهد و از آنها تشکر می‌کند که مرا تنها نمی‌گذارند.
✅او بارها به من گفته فخری‌جان! می‌دانم تو که بیرون هستی بیشتر از من که در زندانم اذیت می‌شوی باید مرا ببخشی. من در جواب می‌گویم تو را ببخشم یا رقیب کینه‌توزت را که به جای قدرشناسی از راهنمایی‌های به موقع و انتقادات مشفقانه و سازنده‌ی تو با بی‌چشم و رویی همه‌ی خدماتت را نادیده گرفته و به حبسی ظالمانه دچارت کرده است!
✅مصطفی جان من هم ببخشم دخترانمان نمی‌بخشند که دو سال و چهار ماه است، علاوه بر آن هفت سال کذایی، از آغوش گرم تو محرومند و دختر بزرگمان حتی امکان شنیدن صدایت را هم ندارد چون تو از زندان نمی‌توانی به او زنگ بزنی و زندان‌بان بزرگ، تو را از حق مرخصی هم محروم کرده است.
✅من امکان گفتگوی همسرجان را با دوستان عزیزش، که مرتب با من تماس می‌گیرند و جویای حالش هستند، برقرار می‌کنم. آنها صدای او را که می‌شنوند هیجان‌زده می‌شوند، بغض می‌کنند و برخی‌شان از رویاهایشان می‌گویند که صادقه می‌پندارند. صحبت آزادی که می‌شود مصطفی می‌خندد آن را شوخی می‌گیرد. حرص دوستانش را درمی‌آورد. آنها می‌گویند چرا هیچ‌کس پاسخ‌گو نیست. تو به چه جرمی در بندی؟!
✅او بازهم می‌خندد و می‌گوید اگر جواب گرفتید به من هم بگویید. دوستان سوالاتشان را از یاردربند من می‌پرسند چرا زندانی؟ چرا نمی‌آیی؟ چرا لااقل دو روز مرخصی نمی‌دهند؟ و او با همان خنده‌ی حرص درآرش می‌گوید چرا از من می‌پرسین از آقای خامنه‌ای بپرسین.
✅دوسال و چهار ماه به آن هفت سال کذایی اضافه شد! و همسرجان من به تنهایی‌اش دربند ستم مدعیان مدیریت جهانی، که در اداره امور کشور خودشان مانده‌اند، خو کرده‌است.
عده‌ای یا فراموش کرده‌اند این ستم را یا خود را به فراموشی می‌زنند و‌عادی‌سازی می‌کنند. اما لطف مردم به اشکال مختلف ما را می‌نوازد. و بغض‌هایی که دل ما را هم می‌لرزاند.
✅امروز مصطفی از علت ناراحتی بغض‌آلود دیشب آقای نوری می‌پرسید. گفتم عزیزم تعجب ندارد سوال ندارد. همه متحیرند از این میزان کینه و ستم. انگار متوجه نیستی برای همه سوال است که‌این همه ستم چرا و تو به چه جرمی دربندی.
سوالی که جوابش نزد رهبر است.
#مصطفی_تاجزاده_را_آزاد_کنید
#جرم_نقدرهبر
@MostafaTajzadeh
✍ فخرالسادات محتشمی‌پور
✅دو سال و چهار ماه علاوه بر آن هفت سال کذایی!باور کردنی نیست یک انسان شریف صرفا به جرم نقد، این‌گونه تحت ستم باشد!
او در تنهایی، خودش را غرق مطالعه کرده و من خودم را با دوستان عزیزم سرگرم می‌کنم که بیش از پیش مرا در آغوش پرمهرشان می‌گیرند.
✅همسرجان با یکایک میهمانان من صحبت می‌کند. پیام‌های پرمهرشان را پاسخ می‌دهد و از آنها تشکر می‌کند که مرا تنها نمی‌گذارند.
✅او بارها به من گفته فخری‌جان! می‌دانم تو که بیرون هستی بیشتر از من که در زندانم اذیت می‌شوی باید مرا ببخشی. من در جواب می‌گویم تو را ببخشم یا رقیب کینه‌توزت را که به جای قدرشناسی از راهنمایی‌های به موقع و انتقادات مشفقانه و سازنده‌ی تو با بی‌چشم و رویی همه‌ی خدماتت را نادیده گرفته و به حبسی ظالمانه دچارت کرده است!
✅مصطفی جان من هم ببخشم دخترانمان نمی‌بخشند که دو سال و چهار ماه است، علاوه بر آن هفت سال کذایی، از آغوش گرم تو محرومند و دختر بزرگمان حتی امکان شنیدن صدایت را هم ندارد چون تو از زندان نمی‌توانی به او زنگ بزنی و زندان‌بان بزرگ، تو را از حق مرخصی هم محروم کرده است.
✅من امکان گفتگوی همسرجان را با دوستان عزیزش، که مرتب با من تماس می‌گیرند و جویای حالش هستند، برقرار می‌کنم. آنها صدای او را که می‌شنوند هیجان‌زده می‌شوند، بغض می‌کنند و برخی‌شان از رویاهایشان می‌گویند که صادقه می‌پندارند. صحبت آزادی که می‌شود مصطفی می‌خندد آن را شوخی می‌گیرد. حرص دوستانش را درمی‌آورد. آنها می‌گویند چرا هیچ‌کس پاسخ‌گو نیست. تو به چه جرمی در بندی؟!
✅او بازهم می‌خندد و می‌گوید اگر جواب گرفتید به من هم بگویید. دوستان سوالاتشان را از یاردربند من می‌پرسند چرا زندانی؟ چرا نمی‌آیی؟ چرا لااقل دو روز مرخصی نمی‌دهند؟ و او با همان خنده‌ی حرص درآرش می‌گوید چرا از من می‌پرسین از آقای خامنه‌ای بپرسین.
✅دوسال و چهار ماه به آن هفت سال کذایی اضافه شد! و همسرجان من به تنهایی‌اش دربند ستم مدعیان مدیریت جهانی، که در اداره امور کشور خودشان مانده‌اند، خو کرده‌است.
عده‌ای یا فراموش کرده‌اند این ستم را یا خود را به فراموشی می‌زنند و‌عادی‌سازی می‌کنند. اما لطف مردم به اشکال مختلف ما را می‌نوازد. و بغض‌هایی که دل ما را هم می‌لرزاند.
✅امروز مصطفی از علت ناراحتی بغض‌آلود دیشب آقای نوری می‌پرسید. گفتم عزیزم تعجب ندارد سوال ندارد. همه متحیرند از این میزان کینه و ستم. انگار متوجه نیستی برای همه سوال است که‌این همه ستم چرا و تو به چه جرمی دربندی.
سوالی که جوابش نزد رهبر است.
#مصطفی_تاجزاده_را_آزاد_کنید
#جرم_نقدرهبر
@MostafaTajzadeh
