تایم لاین تاریخ افغانستان.pdf
208.8 KB
🗞 تایم لاین توصیفی تاریخ افغانستان
📒در این فایل 7 صفحه ای و 2000 کلمه ای، وقایع مهم تاریخ افغانستان را از 1747 تا تابستان 2022 با توضیحات تفصیلی ای مانند نرخ مشارکت انتخابات ها و بعضی نقاط مهم اجتماعی مانند تأسیس آموزش و پرورش نوین نوشته ام. سعی کرده ام توضیحات به قدری باشد که برای خواننده ناآشنا با افغانستان، گویا و مدخلی برای ورود به بحث باشد.
🎈در روزهایی که جامعه مهاجر ستیز شده، ما دانش و پیوندمان با افغانستان را بالا ببریم🌱
https://t.iss.one/TheNarrrowGate
📒در این فایل 7 صفحه ای و 2000 کلمه ای، وقایع مهم تاریخ افغانستان را از 1747 تا تابستان 2022 با توضیحات تفصیلی ای مانند نرخ مشارکت انتخابات ها و بعضی نقاط مهم اجتماعی مانند تأسیس آموزش و پرورش نوین نوشته ام. سعی کرده ام توضیحات به قدری باشد که برای خواننده ناآشنا با افغانستان، گویا و مدخلی برای ورود به بحث باشد.
🎈در روزهایی که جامعه مهاجر ستیز شده، ما دانش و پیوندمان با افغانستان را بالا ببریم🌱
https://t.iss.one/TheNarrrowGate
❤19👍2
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔈به این آهنگ فوق العاده و آمیزش رنج و حماسه دلال ابوآمنه گوش کنید...
🔸ابوآمنه از عربهای اسرائیلی(فلسطینیهایی که بعد از ۱۹۴۸ در قلمرو جدید اسراییل باقی موندند و الان شهروند اسراییل محسوب میشن) هست و بسیاری از اشعار صوفیانه از ابن عربی و دیگر عرفا رو خونده. در دانشگاه هم نوروساینس خونده و خلاصه از آدم حسابی های عرب های ۴۸ هست.
🔸این قطعه شاهکار رو هم گویا دو هفته پیش در کنسرت امارات تازه خونده
حیف که اینقدر کم دیده شده...
https://t.iss.one/TheNarrrowGate
🔸ابوآمنه از عربهای اسرائیلی(فلسطینیهایی که بعد از ۱۹۴۸ در قلمرو جدید اسراییل باقی موندند و الان شهروند اسراییل محسوب میشن) هست و بسیاری از اشعار صوفیانه از ابن عربی و دیگر عرفا رو خونده. در دانشگاه هم نوروساینس خونده و خلاصه از آدم حسابی های عرب های ۴۸ هست.
🔸این قطعه شاهکار رو هم گویا دو هفته پیش در کنسرت امارات تازه خونده
حیف که اینقدر کم دیده شده...
https://t.iss.one/TheNarrrowGate
❤3👎2👍1
دَرِ تَنگ | مصطفی نوذری
🔈به این آهنگ فوق العاده و آمیزش رنج و حماسه دلال ابوآمنه گوش کنید... 🔸ابوآمنه از عربهای اسرائیلی(فلسطینیهایی که بعد از ۱۹۴۸ در قلمرو جدید اسراییل باقی موندند و الان شهروند اسراییل محسوب میشن) هست و بسیاری از اشعار صوفیانه از ابن عربی و دیگر عرفا رو خونده.…
🔖متن و ترجمه آهنگ «العودة» دلال ابوآمنه
🔻بلادي تُری/ اعود اری/ ربوع الحِمی ارضَ هوایَ
سرزمینم، میبینی؟ باز میگردم و دوباره سرزمین عزت را، دیار محبوبم را میبینم
🔻تُرانی اعود فعبر الحدود/ دیاری و مهدُ صبای
مرا میبینی که از پس مرزها به سرزمینم و گهوارهٔ کودکیام بازمیگردم...
🔻لا لا لن یطول بعدي
نه، نه، دوریام طولانی نخواهد شد
و سوف اُبصر عودی
و به زودی بازگشتم را خواهم دید
نعم ساعود
آری، بازخواهم گشت
و تفنی القیود
و زنجیرها از میان خواهند رفت
و سوف اراکِ حمای
و تو را خواهم دید، ای سرزمین مقدس من
🔻دهتنا الخطوب/فرحنا نجوب/قفار الفلا دون هدی/فبتنا عراة/ و جبنا حفاة/و ذقنا مرار الردّی
مصیبتها بر ما تاختند/ پس بیهدف در بیابانهای خشک، بیراهنما پرسه زدیم/ برهنه شدیم و پا برهنه گشتیم و تلخی خواری را چشیدیم
🔻لا لن یطول بعدی...
🔻دیار الحمی/ستمحی الدماء /و یطوی عن الارض العذاب
ای سرزمین عزت
خون ها محو خواهند شد
و عذاب از زمین برچیده خواهد شد
🔻فیزهو السلام/و یحیی الوئام/و ارجع بعد اغتراب
آنگاه صلح خواهد شکفت و هماهنگی و همبستگی زنده خواهد شد و من پس از غربت، باز خواهم گشت
🔻لا لن یطول بعدی
نه، دوریام دیگر به درازا نخواهد کشید
و سوف ابصر عودی
و به زودی بازگشتم را خواهم دید
...
https://t.iss.one/TheNarrrowGate
🔻بلادي تُری/ اعود اری/ ربوع الحِمی ارضَ هوایَ
سرزمینم، میبینی؟ باز میگردم و دوباره سرزمین عزت را، دیار محبوبم را میبینم
🔻تُرانی اعود فعبر الحدود/ دیاری و مهدُ صبای
مرا میبینی که از پس مرزها به سرزمینم و گهوارهٔ کودکیام بازمیگردم...
🔻لا لا لن یطول بعدي
نه، نه، دوریام طولانی نخواهد شد
و سوف اُبصر عودی
و به زودی بازگشتم را خواهم دید
نعم ساعود
آری، بازخواهم گشت
و تفنی القیود
و زنجیرها از میان خواهند رفت
و سوف اراکِ حمای
و تو را خواهم دید، ای سرزمین مقدس من
🔻دهتنا الخطوب/فرحنا نجوب/قفار الفلا دون هدی/فبتنا عراة/ و جبنا حفاة/و ذقنا مرار الردّی
مصیبتها بر ما تاختند/ پس بیهدف در بیابانهای خشک، بیراهنما پرسه زدیم/ برهنه شدیم و پا برهنه گشتیم و تلخی خواری را چشیدیم
🔻لا لن یطول بعدی...
🔻دیار الحمی/ستمحی الدماء /و یطوی عن الارض العذاب
ای سرزمین عزت
خون ها محو خواهند شد
و عذاب از زمین برچیده خواهد شد
🔻فیزهو السلام/و یحیی الوئام/و ارجع بعد اغتراب
آنگاه صلح خواهد شکفت و هماهنگی و همبستگی زنده خواهد شد و من پس از غربت، باز خواهم گشت
🔻لا لن یطول بعدی
نه، دوریام دیگر به درازا نخواهد کشید
و سوف ابصر عودی
و به زودی بازگشتم را خواهم دید
...
https://t.iss.one/TheNarrrowGate
Telegram
دَرِ تَنگ | مصطفی نوذری
دانشآموز و معلم جامعهشناسیام و اینجا درباره دین، خاورمیانه و آموزش مشق میکنم...
@mostafa_nzr
@mostafa_nzr
👍5👎1
🧧جنگنوشت ۱
🔶بازجامعهشدن
روز اول جنگ، بامداد جمعه، ۵ صبح، چهارراه کامرانیه
۱
🔻مردی ریشسهتیغ کرده با شلوارک میپرد جلویم و با بغض میگوید: سردار سلامی رو کشتن.
۲
🔻در محل حادثه پشت نوار زرد رنگ هشدار آتش نشانی ایستاده ام. پلیس اجازه نمیدهد کسی جلوتر برود. در کنارم پسر فیتنس کرده و خوش قد و قواره دیگری ایستاده که مشخص است مذهبی نیست. با سگش از برج کوه نور پایین آمده با حیرت به آتش ساختمان نگاه میکند.
🔻یک جوان بسیجی ریشو با موتورش سر میرسد و با عجله از زیر نوار زرد رنگ به سمت محل حادثه میدود.
🔻در مردمک چشمان بغل دستی فیتنس کردهام دقیق میشوم. برای اولین بار احساس میکنم وقتی جوان ریشو را نگاه میکند، به جای نفرت، با موجی از احساس آرامش به او مینگرد. انگار که تلویحا تلاشش را برای تامین امنیت و خطر پذیری در این لحظه ارج مینهد.
۳
🔻سالهاست که در بلوار اندرزگو پرسه میزنم و به مردمک چشمهای این دو پاره از جامعه مدنی ایران خیره میشوم. به نگاه پر از نفرتشان به یکدیگر، به خصوص پس از ۱۴۰۱، آشنایی کامل دارم.
بلوار اندرزگو جزو مکانهای مهم سکونت قشری از جامعه مدنی ایران است که با نماد های مذهبی نسبت دوری دارند.
🔻 با این حال باید بگویم نگاههای صبح اول، نشان از آشتی دارد. یک آشتی ایرانی در شرایط بحران و توافق بر سر مشترکات!
و این دقیقاً همان لحظه ای است که به ایرانی بودنم و رشد یافتنم درون این اخلاق با تسامح ایرانی، افتخار میکنم.
کافیست این را با اخلاق شبه قبیلهای و کینهانباشتی کشورهای دیگر منطقه در لحظات جنگیشان مقایسه کنید تا ببینید روی چه میراث ارزشمندی ایستادهایم.
🔻به نظرم پروپاگاندای مزدوران خارج نشین در شبکه اجتماعی نباید ما را گول بزند. بحران اخیر، فرصتی برای «باز جامعه شدن» ایران فراهم کرده.
شامّه مردم ایران، خیلی تیز تر از سوداهای نتانیاهوست و آنها میدانند که چه وقت هنگامه همبستگی است.
🔻 امیدوارم که باقیمانده نخبگان سیاسی منتقد بتوانند از کینههای شخصی عبور کرده و با صدای رسا متجاوز را تقبیح و با صراحت پشت نیروهای مدافع وطن (هرچند افت کلاس روشنفکری داشته باشد) بایستند.
#پای_کار_وطن_ایستاده_ایم
#زنده_باد_ایران
#زنده_باد_مقاومت
https://t.iss.one/TheNarrrowGate
🔶بازجامعهشدن
روز اول جنگ، بامداد جمعه، ۵ صبح، چهارراه کامرانیه
۱
🔻مردی ریشسهتیغ کرده با شلوارک میپرد جلویم و با بغض میگوید: سردار سلامی رو کشتن.
۲
🔻در محل حادثه پشت نوار زرد رنگ هشدار آتش نشانی ایستاده ام. پلیس اجازه نمیدهد کسی جلوتر برود. در کنارم پسر فیتنس کرده و خوش قد و قواره دیگری ایستاده که مشخص است مذهبی نیست. با سگش از برج کوه نور پایین آمده با حیرت به آتش ساختمان نگاه میکند.
🔻یک جوان بسیجی ریشو با موتورش سر میرسد و با عجله از زیر نوار زرد رنگ به سمت محل حادثه میدود.
🔻در مردمک چشمان بغل دستی فیتنس کردهام دقیق میشوم. برای اولین بار احساس میکنم وقتی جوان ریشو را نگاه میکند، به جای نفرت، با موجی از احساس آرامش به او مینگرد. انگار که تلویحا تلاشش را برای تامین امنیت و خطر پذیری در این لحظه ارج مینهد.
۳
🔻سالهاست که در بلوار اندرزگو پرسه میزنم و به مردمک چشمهای این دو پاره از جامعه مدنی ایران خیره میشوم. به نگاه پر از نفرتشان به یکدیگر، به خصوص پس از ۱۴۰۱، آشنایی کامل دارم.
بلوار اندرزگو جزو مکانهای مهم سکونت قشری از جامعه مدنی ایران است که با نماد های مذهبی نسبت دوری دارند.
🔻 با این حال باید بگویم نگاههای صبح اول، نشان از آشتی دارد. یک آشتی ایرانی در شرایط بحران و توافق بر سر مشترکات!
و این دقیقاً همان لحظه ای است که به ایرانی بودنم و رشد یافتنم درون این اخلاق با تسامح ایرانی، افتخار میکنم.
کافیست این را با اخلاق شبه قبیلهای و کینهانباشتی کشورهای دیگر منطقه در لحظات جنگیشان مقایسه کنید تا ببینید روی چه میراث ارزشمندی ایستادهایم.
🔻به نظرم پروپاگاندای مزدوران خارج نشین در شبکه اجتماعی نباید ما را گول بزند. بحران اخیر، فرصتی برای «باز جامعه شدن» ایران فراهم کرده.
شامّه مردم ایران، خیلی تیز تر از سوداهای نتانیاهوست و آنها میدانند که چه وقت هنگامه همبستگی است.
🔻 امیدوارم که باقیمانده نخبگان سیاسی منتقد بتوانند از کینههای شخصی عبور کرده و با صدای رسا متجاوز را تقبیح و با صراحت پشت نیروهای مدافع وطن (هرچند افت کلاس روشنفکری داشته باشد) بایستند.
#پای_کار_وطن_ایستاده_ایم
#زنده_باد_ایران
#زنده_باد_مقاومت
https://t.iss.one/TheNarrrowGate
Telegram
دَرِ تَنگ | مصطفی نوذری
دانشآموز و معلم جامعهشناسیام و اینجا درباره دین، خاورمیانه و آموزش مشق میکنم...
@mostafa_nzr
@mostafa_nzr
❤28👍7😁1
Shabnavard ~ Music-Fa.Com
MohammadReza Shajaryan ~ Music-Fa.Com
شب است و چهره میهن سیاهه
نشستن در سیاهی ها گناهه
تفنگم را بده تا ره بجویم
که هرکه عاشقه پایش به راهه
...
«ببین خون عزیزان را به دیوار
بزن شیپور صبح روشنایی»...
نشستن در سیاهی ها گناهه
تفنگم را بده تا ره بجویم
که هرکه عاشقه پایش به راهه
...
«ببین خون عزیزان را به دیوار
بزن شیپور صبح روشنایی»...
❤19😢1
Forwarded from به نام ایران
#به_نام_ایران:
همبستگی ملی، دفاع میهنی
پای ایران در میان است. تقویت همبستگی ملی از عواملی است که میتواند به پیشگیری از فاجعه برای ایران و هموطنانمان کمک کند. این کمپین مدنی و فراگیر برای همبستگی ملی و دفاع میهنی در برابر تجاوز اسرائیلِ جنایتپیشه توسط طیف متکثری از وفاداران به ایران آغاز به کار کرده است. شواهد روزافزون نشان میدهد که هدف این تجاوز، نه فقط از میان بردن صنعت هستهای ایران، که ویران و کلنگی کردن ایران، حکمرانیناپذیر کردن ایران و حتی فروپاشی سرزمینی است. ما حامیان این کمپین، در عین تفاوتهایی که در بسیاری از زمینهها با یکدیگر داریم، برای دفاع میهنی همبستگی داریم و از همهٔ دغدغهمندان ایران و زندگی و سلامت و امنیت و آرامش ایرانیان دعوت میکنیم به این کمپین بپیوندند.
زمانی برای از دست دادن نداریم.
⭕️ از طرق زیر میتوانید به نام ایران به این کمپین کمک کنید:
🔹 صفحات شبکههای اجتماعی این کمپین را به دیگران معرفی کنید.
🔹 عکس پروفایلتان را لوگوی این کمپین کنید.
🔹 محتوای معتبری که در صفحات این کمپین منتشر میشود را بازنشر کنید.
🔹 در یک فایل کوتاه ویدیویی ضبطشده با موبایلتان بگویید چرا به این کمپین پیوستید و چرا از دیگران دعوت میکنید بپیوندند و در بخشی از آن این جمله را بگویید: پای ایران در میان است.
🔹 اگر رسانه، شرکت، سایت یا پلتفرمی دارید لوگوی کمپین را منتشر کنید و به شبکهٔ نهادها و چهرههای حامی کمپین بپیوندید.
🔹 اگر به یکی از مشاهیر و چهرههای مرجع دسترسی دارید از او دعوت کنید به شبکهٔ حامیان این کمپین ملی بپوندند.
🔹 برای همراهی بیشتر به فراخوانهای آتی کمپین پاسخ دهید.
⭕️ راهنمای حمایت ویدیویی چهرههای مرجع و عموم شهروندان:
برای پیوستن لطفا با موبایل خودتان ویدیوی عمودی کوتاهی با طول زیر ۳۰ ثانیه ضبط کنید که به ترتیب حاوی این جملات باشد:
1️⃣ به نام ایران به کمپین «همبستگی ملی، دفاع میهنی» پیوستم، چون ….. (به جای سه نقطه یک دلیل و جمله تاثیرگذار به تشخیص خودتان)
2️⃣ پای ایران در میان است.
3️⃣ از دوستان و مخاطبان عزیز هم دعوت میکنم به نام ایران به این کمپین بپیوندند.
لطفا ویدیوی زیر ۳۰ ثانیهای ضبطشده با محتوای بالا را با هشتگ #به_نام_ایران در صفحات رسانههای اجتماعیتان منتشر کنید و برای ادمین کانالهای کمپین نیز ارسال کنید:
@InTheNameOfIran_Admin
پای ایران میمانیم.
🔴 شما هم بپیوندید و لطفا برای هموطنانتان ارسال کنید
@benameiran404
آدرس پیج اینستاگرام:
@benameiran404
آدرس کانال بله:
@benameiran04
همبستگی ملی، دفاع میهنی
پای ایران در میان است. تقویت همبستگی ملی از عواملی است که میتواند به پیشگیری از فاجعه برای ایران و هموطنانمان کمک کند. این کمپین مدنی و فراگیر برای همبستگی ملی و دفاع میهنی در برابر تجاوز اسرائیلِ جنایتپیشه توسط طیف متکثری از وفاداران به ایران آغاز به کار کرده است. شواهد روزافزون نشان میدهد که هدف این تجاوز، نه فقط از میان بردن صنعت هستهای ایران، که ویران و کلنگی کردن ایران، حکمرانیناپذیر کردن ایران و حتی فروپاشی سرزمینی است. ما حامیان این کمپین، در عین تفاوتهایی که در بسیاری از زمینهها با یکدیگر داریم، برای دفاع میهنی همبستگی داریم و از همهٔ دغدغهمندان ایران و زندگی و سلامت و امنیت و آرامش ایرانیان دعوت میکنیم به این کمپین بپیوندند.
زمانی برای از دست دادن نداریم.
⭕️ از طرق زیر میتوانید به نام ایران به این کمپین کمک کنید:
🔹 صفحات شبکههای اجتماعی این کمپین را به دیگران معرفی کنید.
🔹 عکس پروفایلتان را لوگوی این کمپین کنید.
🔹 محتوای معتبری که در صفحات این کمپین منتشر میشود را بازنشر کنید.
🔹 در یک فایل کوتاه ویدیویی ضبطشده با موبایلتان بگویید چرا به این کمپین پیوستید و چرا از دیگران دعوت میکنید بپیوندند و در بخشی از آن این جمله را بگویید: پای ایران در میان است.
🔹 اگر رسانه، شرکت، سایت یا پلتفرمی دارید لوگوی کمپین را منتشر کنید و به شبکهٔ نهادها و چهرههای حامی کمپین بپیوندید.
🔹 اگر به یکی از مشاهیر و چهرههای مرجع دسترسی دارید از او دعوت کنید به شبکهٔ حامیان این کمپین ملی بپوندند.
🔹 برای همراهی بیشتر به فراخوانهای آتی کمپین پاسخ دهید.
⭕️ راهنمای حمایت ویدیویی چهرههای مرجع و عموم شهروندان:
برای پیوستن لطفا با موبایل خودتان ویدیوی عمودی کوتاهی با طول زیر ۳۰ ثانیه ضبط کنید که به ترتیب حاوی این جملات باشد:
1️⃣ به نام ایران به کمپین «همبستگی ملی، دفاع میهنی» پیوستم، چون ….. (به جای سه نقطه یک دلیل و جمله تاثیرگذار به تشخیص خودتان)
2️⃣ پای ایران در میان است.
3️⃣ از دوستان و مخاطبان عزیز هم دعوت میکنم به نام ایران به این کمپین بپیوندند.
لطفا ویدیوی زیر ۳۰ ثانیهای ضبطشده با محتوای بالا را با هشتگ #به_نام_ایران در صفحات رسانههای اجتماعیتان منتشر کنید و برای ادمین کانالهای کمپین نیز ارسال کنید:
@InTheNameOfIran_Admin
پای ایران میمانیم.
🔴 شما هم بپیوندید و لطفا برای هموطنانتان ارسال کنید
@benameiran404
آدرس پیج اینستاگرام:
@benameiran404
آدرس کانال بله:
@benameiran04
❤3
🔸روایت یک شهروند عادی از جنگ
✏️ محبوبه نوذری
🔹من آدم وطن پرستی نبودم؛ یعنی نشانههای وطن پرستی و احساس ملی گرایی در جان و زندگیام هویدا نبود.
اولین روز حمله؛ مکان ساختمانِ نشانه گرفته شده در محل آشنای بیست سال زیستم بود. اول ترسیدم، از اسرائیل که حتی با وجود سواد کم سیاسی و تاریخیام، میدانستم قلدر بی مغز محله خاورمیانه است. اما دروغ چرا؛ من سالها از حکومت کینه به دل داشتم به خصوص کینه آن روزهایی که بابا با آن همه شکنجه روحی در انفرادی زندان سیاسی بود؛ ته ته دلم ناراحت نبودم. خوشحال نه، فقط ناراحت نبودم. اصلا شاید سالها دلم میخواست این روزِ رنجِ حکومت را به چشم ببینم.
🔹شب، از پنجره خانه در حالی که دستم دور شانه برادر مدافع حکومتم بود؛ به جرقههای ناشی از فعالیتهای پدافند نگاه میکردم. برادرم زیر لب میگفت: خدایا کمکشان کن. جرقهها بالای سرم بود. بی اختیار توی دلم هزار آمین گفتم.
🔹روز یکشنبه قرار بود به روی خودمان نیاوریم؛ برویم سرکار و باور نکنیم جنگی در کار است. حالا غیر از ترس، اضطراب هم به جانم اضافه شده. همسرم در خیابان است، اخبار را چک میکنم، در عمر سی و چند و ساله ام شاید ده دقیقه هم اخبار صدا و سیما را رصد نکرده باشم حالا اما میخکوب شبکه ۶ خبری هستم.
🔹روزهای بعد صدای انفجار شدیدتری میشنوم؛ ترس و اضطراب حالا تبدیل به استیصال شده. گریه میکنم؛ به عزیزانم التماس میکنم که از شهر خارج شویم. آن قدر اخبار مختلف خوانده ام که به اندازه سی سال دوری از سیاست و خبر و تاریخ؛ میتوانم همه شبکه های خبری را تحلیل کنم. چقدر واضح بی شرفی مجری های ایران اینترنشنال به چشمم میآید؛ چقدر واضح بار معنایی کلمات بی بی سی را میفهمم که سعی میکند بگوید بی طرف است و نیست!
🔹شش روز از جنگ گذشته؛ یک بار از منطقه ۳ فرار کردم و حالا نیمه شب چهارشنبه که صدای انفجارها بیشتر از هر زمانی توی گوشم میپیچد و ترامپ از آن بالای گود نشسته به مردم تهران می گوید لنگش کنید! علاوه بر ترس و اضطراب و استیصال، احساس خفگی دارم. چیزهایی بالای سرم است که نمیفهمم چیست؛ فرق صدای پدافند و پهباد و موشک را یاد گرفتهام. هزار بار آمدن موشک وسط خانهام را تصور کرده ام. خانهای که به تازگی جهیزیه ام را چیده بودم و قرار بود خانه بختم باشد!
🔹نهایتاً نیمه شب چهارشنبه تصمیم به رفتن میگیرم. برادرم راضی به همراهی نمیشود. دعوا و تشنج به شرایطمان اضافه میشود. فایده ای ندارد. بدون او، از زیر صداهای انفجار، تهران را ترک می کنم. آخ از این جمله آخر…
هنوز در تهران صدای انفجار میآید فکر میکنم ممکن است وسط راه اتفاقی بیفتد؛ بدون آنکه آدم مذهبی باشم شروع می کنم آیه الکرسی خواندن. خداروشکر این یکی را بلدم. تند تند میخوانم. انتهای اندرزگو را تازه زده اند؛ از اندرزگو تا طبقه دوم پل صدر، تا تونل نیایش، چمران، نواب، آزادگان و نهایتا جاده قدیم قم… نجات پیدا کردم. نجات پیدا کردم؟؟؟
🔹ما از تهران فرار کردیم و فکر میکنم مصیبت واقعی ام تازه شروع شده. هزار کیلومتر، شجریان خواند « ایران، ای سرای امید…» و من ضجه می زدم. شجریان خواند « سپیده ما گلگون است که دست دشمن در خون است…» من ضجه میزدم. تصویر دشتهای دو طرف جاده که هنوز طعم جنگ به جان درختان ایستاده اش نرسیده، جگرم را تکه تکه میکرد. باورم نمیشود که حالا نه برای جانم، که برای ایران گریه میکنم. برای مردمم؛ شاید باورتان نشود حتی برای حکومتی که دلم نمیخواست یک دزد اجنبی بی شرف با قیافه طرفداری از مردم ایران نابودش کند. ما به هم فحش میدهیم ولی قرار نبود ایرانمان نابود شود.
🔹احساس تازه ای دارم، پیش از این منطق مرزها را نمی فهمیدم. اینکه باید نسبت به خط کشی های از پیش تعیین شده یک سری آدم روی نقشه جهان احساسی داشته باشم به نظرم احمقانه می آمد.
🔹حالا تمام دلم برای این «مرزِ پر گهر» برای این «سرای امید» ، آتش گرفته. احساس میکنم یک ولگرد بی خانمان زورگو، بچه مظلوم بی دفاعم را جلوی چشمهایم کتک میزند.
آخ ایرانم، آخ ایران…
🔹حالا چو ایران نباشد تن من مباد را به خدا از ته دلم میخوانم.
خاورمیانه؛ بی آنکه بخواهم سیاسی ام می کند، وطن پرستم می کند، و از حرامزاده بی ریشه ای مثل اسرائیل متنفر…
🔹کاش بچهام را به قیمت جانم از زیر مشت و لگد این حرامزاده بیرون بکشم.
حالا دیگر از جانم نمی ترسم حالا که فهمیده ام روزِ رنجِ حکومت نه، روزِ رنج من است روزِ رنج مردم بی گناهم، روزِ رنج ایران عزیزم؛ حالا فقط وطنم را میخواهم.
https://t.iss.one/TheNarrrowGate
✏️ محبوبه نوذری
🔹من آدم وطن پرستی نبودم؛ یعنی نشانههای وطن پرستی و احساس ملی گرایی در جان و زندگیام هویدا نبود.
اولین روز حمله؛ مکان ساختمانِ نشانه گرفته شده در محل آشنای بیست سال زیستم بود. اول ترسیدم، از اسرائیل که حتی با وجود سواد کم سیاسی و تاریخیام، میدانستم قلدر بی مغز محله خاورمیانه است. اما دروغ چرا؛ من سالها از حکومت کینه به دل داشتم به خصوص کینه آن روزهایی که بابا با آن همه شکنجه روحی در انفرادی زندان سیاسی بود؛ ته ته دلم ناراحت نبودم. خوشحال نه، فقط ناراحت نبودم. اصلا شاید سالها دلم میخواست این روزِ رنجِ حکومت را به چشم ببینم.
🔹شب، از پنجره خانه در حالی که دستم دور شانه برادر مدافع حکومتم بود؛ به جرقههای ناشی از فعالیتهای پدافند نگاه میکردم. برادرم زیر لب میگفت: خدایا کمکشان کن. جرقهها بالای سرم بود. بی اختیار توی دلم هزار آمین گفتم.
🔹روز یکشنبه قرار بود به روی خودمان نیاوریم؛ برویم سرکار و باور نکنیم جنگی در کار است. حالا غیر از ترس، اضطراب هم به جانم اضافه شده. همسرم در خیابان است، اخبار را چک میکنم، در عمر سی و چند و ساله ام شاید ده دقیقه هم اخبار صدا و سیما را رصد نکرده باشم حالا اما میخکوب شبکه ۶ خبری هستم.
🔹روزهای بعد صدای انفجار شدیدتری میشنوم؛ ترس و اضطراب حالا تبدیل به استیصال شده. گریه میکنم؛ به عزیزانم التماس میکنم که از شهر خارج شویم. آن قدر اخبار مختلف خوانده ام که به اندازه سی سال دوری از سیاست و خبر و تاریخ؛ میتوانم همه شبکه های خبری را تحلیل کنم. چقدر واضح بی شرفی مجری های ایران اینترنشنال به چشمم میآید؛ چقدر واضح بار معنایی کلمات بی بی سی را میفهمم که سعی میکند بگوید بی طرف است و نیست!
🔹شش روز از جنگ گذشته؛ یک بار از منطقه ۳ فرار کردم و حالا نیمه شب چهارشنبه که صدای انفجارها بیشتر از هر زمانی توی گوشم میپیچد و ترامپ از آن بالای گود نشسته به مردم تهران می گوید لنگش کنید! علاوه بر ترس و اضطراب و استیصال، احساس خفگی دارم. چیزهایی بالای سرم است که نمیفهمم چیست؛ فرق صدای پدافند و پهباد و موشک را یاد گرفتهام. هزار بار آمدن موشک وسط خانهام را تصور کرده ام. خانهای که به تازگی جهیزیه ام را چیده بودم و قرار بود خانه بختم باشد!
🔹نهایتاً نیمه شب چهارشنبه تصمیم به رفتن میگیرم. برادرم راضی به همراهی نمیشود. دعوا و تشنج به شرایطمان اضافه میشود. فایده ای ندارد. بدون او، از زیر صداهای انفجار، تهران را ترک می کنم. آخ از این جمله آخر…
هنوز در تهران صدای انفجار میآید فکر میکنم ممکن است وسط راه اتفاقی بیفتد؛ بدون آنکه آدم مذهبی باشم شروع می کنم آیه الکرسی خواندن. خداروشکر این یکی را بلدم. تند تند میخوانم. انتهای اندرزگو را تازه زده اند؛ از اندرزگو تا طبقه دوم پل صدر، تا تونل نیایش، چمران، نواب، آزادگان و نهایتا جاده قدیم قم… نجات پیدا کردم. نجات پیدا کردم؟؟؟
🔹ما از تهران فرار کردیم و فکر میکنم مصیبت واقعی ام تازه شروع شده. هزار کیلومتر، شجریان خواند « ایران، ای سرای امید…» و من ضجه می زدم. شجریان خواند « سپیده ما گلگون است که دست دشمن در خون است…» من ضجه میزدم. تصویر دشتهای دو طرف جاده که هنوز طعم جنگ به جان درختان ایستاده اش نرسیده، جگرم را تکه تکه میکرد. باورم نمیشود که حالا نه برای جانم، که برای ایران گریه میکنم. برای مردمم؛ شاید باورتان نشود حتی برای حکومتی که دلم نمیخواست یک دزد اجنبی بی شرف با قیافه طرفداری از مردم ایران نابودش کند. ما به هم فحش میدهیم ولی قرار نبود ایرانمان نابود شود.
🔹احساس تازه ای دارم، پیش از این منطق مرزها را نمی فهمیدم. اینکه باید نسبت به خط کشی های از پیش تعیین شده یک سری آدم روی نقشه جهان احساسی داشته باشم به نظرم احمقانه می آمد.
🔹حالا تمام دلم برای این «مرزِ پر گهر» برای این «سرای امید» ، آتش گرفته. احساس میکنم یک ولگرد بی خانمان زورگو، بچه مظلوم بی دفاعم را جلوی چشمهایم کتک میزند.
آخ ایرانم، آخ ایران…
🔹حالا چو ایران نباشد تن من مباد را به خدا از ته دلم میخوانم.
خاورمیانه؛ بی آنکه بخواهم سیاسی ام می کند، وطن پرستم می کند، و از حرامزاده بی ریشه ای مثل اسرائیل متنفر…
🔹کاش بچهام را به قیمت جانم از زیر مشت و لگد این حرامزاده بیرون بکشم.
حالا دیگر از جانم نمی ترسم حالا که فهمیده ام روزِ رنجِ حکومت نه، روزِ رنج من است روزِ رنج مردم بی گناهم، روزِ رنج ایران عزیزم؛ حالا فقط وطنم را میخواهم.
https://t.iss.one/TheNarrrowGate
Telegram
دَرِ تَنگ | مصطفی نوذری
دانشآموز و معلم جامعهشناسیام و اینجا درباره دین، خاورمیانه و آموزش مشق میکنم...
@mostafa_nzr
@mostafa_nzr
❤35👎1🤔1🤬1😢1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📆آذر 1359
🔺دیدار امام با رزمندگان
💬«تاریخ اسلام جوانانی مثل جوانهای ایران ما سراغ ندارد.
و ملتی مثل ملت ایران در تاریخ ثبت نشده است. شما در کجای تاریخ سراغ دارید که جوانان یک کشور این طور عاشق دفاع از کشور خودشان باشند؟ و این طور ملت، همه با هم یکصدا دنبال پیروزی ارتش و سپاه باشند؟ و کجا دیدید که عاشقانه دنبال شهادت باشند؟ من به این چهرههای نورانی و بشّاش شما، و به این گریههای شوق شما حسرت میبرم... من احساس حقارت میکنم»
🌨و باران گریه و شرم... گریه و شرم...
🌱و هنوز هم همین است و جامعه ایران همینقدر قشنگ و بی کینه و مقاوم است...
🕝نیمه شب تشییع و در انتظار روزهای سخت...
https://t.iss.one/TheNarrrowGate
🔺دیدار امام با رزمندگان
💬«تاریخ اسلام جوانانی مثل جوانهای ایران ما سراغ ندارد.
و ملتی مثل ملت ایران در تاریخ ثبت نشده است. شما در کجای تاریخ سراغ دارید که جوانان یک کشور این طور عاشق دفاع از کشور خودشان باشند؟ و این طور ملت، همه با هم یکصدا دنبال پیروزی ارتش و سپاه باشند؟ و کجا دیدید که عاشقانه دنبال شهادت باشند؟ من به این چهرههای نورانی و بشّاش شما، و به این گریههای شوق شما حسرت میبرم... من احساس حقارت میکنم»
🌨و باران گریه و شرم... گریه و شرم...
🌱و هنوز هم همین است و جامعه ایران همینقدر قشنگ و بی کینه و مقاوم است...
🕝نیمه شب تشییع و در انتظار روزهای سخت...
https://t.iss.one/TheNarrrowGate
❤11😁1😢1
📜 کجای دوگانه «ملی گرایی» Vs. «امت گرایی» بایستیم؟
✏️مصطفی نوذری
🔻پدید آمدن دوگانه ملی گرایی در برابر امت گرایی، یک نقطه عطف حاد دارد و آن الغای خلافت عثمانی در سال 1924 به دست آتاتورک است.
🔻به جز شیعیان، برای باقی مسلمانان جهان نهاد خلافت امتداد حکومت پیامبر خدا بود. از اواخر قرن نوزدهم که نظم مبتنی بر دولت-ملت در حال تحمیل منطق خود به جهان اسلام بود، فشار ها بر نظم سیاسی مبتنی بر خلافت و ناکارآمدی آن افزایش یافت. اما انحلال نهاد خلافت در 1924 و قبل تر از آن پدید آمدن چندین کشور جدید از دل امپراتوری عثمانی، یک ضربه اساسیِ عاطفی به روان افرادی بود که به امت اسلامی به عنوان یک ضرورت می اندیشیدند.
🔻از آن زمان تا کنون، افراد زیادی سعی کرده اند تا در این دوگانه، در یک طرف طیف ایستاده، با دیگری بجنگند و نتیجه مسلم داده های تاریخی هم شکست خوردن هر دو سر افراطی طیف بوده است.
🔸از هنگامه الغای خلافت، عده ای سعی در نفی اساسی نظم مبتنی بر دولت-ملت جدید و احیای امت-خلاف کردند که تنها ذکر نام آن ها برای نشان دادن ناکامی شان کافی است: از جنبش احیای خلافت در هند(1922-1924) تا سازمان القاعده(1988 و در بحبوحه شکل گیری جهاد بین المللی در افغانستان) تا داعش(2013 بدین سو). نتایج عملکرد این امت گرایی کور و ضد ملی، به پیشبرد دغدغه های اسلامی کمک نکرد و تنها یک مقاومت کور علیه ضرورت های زمانه باقی ماند.
🔸اما گروه دیگری نیز سعی در شکل دادن آمرانه شکلی از ملی گراییِ منقطع از ارزش های سنتی و بی توجه به دغدغه های بین المللی اسلامی کردند که به گواه تاریخ نتیجه آن هم به سود دغدغه های ملی گرایانه و توسعه پایدار ملی همراه با مشارکت اجتماعی تمام نشد. به چه معنا؟ به این معنا که در تاریخ معاصر خاورمیانه بارها اثبات شده است که هنگامی که حکام به شکل آمرانه به دغدغه های اسلامی بی توجهی کرده اند، گروه قبل تقویت شده و با رشد تصاعدی سازمان های زیرزمینی و چریکی اسلامی مواجه شده ایم و نهایتاً مسیر رشد کشور با اختلال روبرو شده است.
به این چند مثال دقت کنید:
❇️ دست کم یکی از دلایل شکل گیری سازمان مجاهدین خلق و فدائیان اسلام در ایران، احساس عمومی رها شدن دغدغه های اسلامی و همدستی دولت وقت با قدرت های استعماری بود.
❇️ یکی از دلایل رادیکال شدن اخوان المسلمین در دهه هفتاد و هشتاد میلادی، دو دوره سیاست های غیراسلامی ناصر و بعد انور سادات و قرارداد کمپ دیوید دولت مصر با اسراییل بود.
❇️ طبق پژوهش های انجام شده، عربستان سعودی، اردن و ترکیه از جمله کشور هایی بودند که داعش بیشترین عضوگیری را در میان آن ها داشت. حتی جالب است که در میان کشورهای اروپایی، بیشترین جنگ جویان از کشور فرانسه جذب داعش شده اند.
❇️ بعد از پانزده سال حکومت پادگانی و همدست اسراییل عبدالفتاح سیسی در مصر، همین الان اگر در های مصر باز باشد، هزاران مصری از بغض خیانت های دولتشان به آرمان فلسطین و شریعت اسلامی، به گروه های جهادی رادیکال و از جمله داعش خواهند پیوست.
❇️ و ده ها مثال دیگر از این جنس میتوان به این فهرست افزود.
🔶نتیجه چیست؟
🔻نتیجه این است که در این دوگانه، پاسخ های ساده و احساسی، ناکارآمد ترین هستند. مسیری که تلاش کردیم ذیل جمهوری اسلامی آن را بپیماییم، شکلی از جمع کردن دغدغه امنیت ملی با دلمشغولی های اسلامی آن هم به شکل صادقانه و غیر ترکیه ای کلمه بود. این فرماسیونی ابداعی بود که با خون دل بسیار به آن رسیدیم. فرمی که در آن هم اولترا-امت گراهایی مثل محمد منتظری و جلال الدین فارسی و نیرو اعزام کردن به لبنان وسط جنگ عراق را سمباده زدیم و هم با ملی گرایی بی نسبت با اسلام ایجاد فاصله کردیم.
بعد از جنگ اخیر نیز این جمله رهبری که «منافع ملی ما عین منافع اسلامی ماست» بیشتر آشکار شد و نقش سازمانی مثل حزب الله در امنیت ملی ایران نیز همینطور.
🔻بنابراین نظر هر تحلیل گری که در این ایام بحرانی خواست به شکل احساسی و در یک خط توییت ما را به صد سال قبل و نقطه ابتدایی این دعوا بازگرداند، حتماً راه گشا نیست. راه، حتماً چیزی از جنس فکر کردن به همین میراث چهل ساله پر از خون دل و تکمیل کردن ناکارآمدی های آن و نه تخریب کل زمین بازی خواهد بود.
https://t.iss.one/TheNarrrowGate
✏️مصطفی نوذری
🔻پدید آمدن دوگانه ملی گرایی در برابر امت گرایی، یک نقطه عطف حاد دارد و آن الغای خلافت عثمانی در سال 1924 به دست آتاتورک است.
🔻به جز شیعیان، برای باقی مسلمانان جهان نهاد خلافت امتداد حکومت پیامبر خدا بود. از اواخر قرن نوزدهم که نظم مبتنی بر دولت-ملت در حال تحمیل منطق خود به جهان اسلام بود، فشار ها بر نظم سیاسی مبتنی بر خلافت و ناکارآمدی آن افزایش یافت. اما انحلال نهاد خلافت در 1924 و قبل تر از آن پدید آمدن چندین کشور جدید از دل امپراتوری عثمانی، یک ضربه اساسیِ عاطفی به روان افرادی بود که به امت اسلامی به عنوان یک ضرورت می اندیشیدند.
🔻از آن زمان تا کنون، افراد زیادی سعی کرده اند تا در این دوگانه، در یک طرف طیف ایستاده، با دیگری بجنگند و نتیجه مسلم داده های تاریخی هم شکست خوردن هر دو سر افراطی طیف بوده است.
🔸از هنگامه الغای خلافت، عده ای سعی در نفی اساسی نظم مبتنی بر دولت-ملت جدید و احیای امت-خلاف کردند که تنها ذکر نام آن ها برای نشان دادن ناکامی شان کافی است: از جنبش احیای خلافت در هند(1922-1924) تا سازمان القاعده(1988 و در بحبوحه شکل گیری جهاد بین المللی در افغانستان) تا داعش(2013 بدین سو). نتایج عملکرد این امت گرایی کور و ضد ملی، به پیشبرد دغدغه های اسلامی کمک نکرد و تنها یک مقاومت کور علیه ضرورت های زمانه باقی ماند.
🔸اما گروه دیگری نیز سعی در شکل دادن آمرانه شکلی از ملی گراییِ منقطع از ارزش های سنتی و بی توجه به دغدغه های بین المللی اسلامی کردند که به گواه تاریخ نتیجه آن هم به سود دغدغه های ملی گرایانه و توسعه پایدار ملی همراه با مشارکت اجتماعی تمام نشد. به چه معنا؟ به این معنا که در تاریخ معاصر خاورمیانه بارها اثبات شده است که هنگامی که حکام به شکل آمرانه به دغدغه های اسلامی بی توجهی کرده اند، گروه قبل تقویت شده و با رشد تصاعدی سازمان های زیرزمینی و چریکی اسلامی مواجه شده ایم و نهایتاً مسیر رشد کشور با اختلال روبرو شده است.
به این چند مثال دقت کنید:
❇️ دست کم یکی از دلایل شکل گیری سازمان مجاهدین خلق و فدائیان اسلام در ایران، احساس عمومی رها شدن دغدغه های اسلامی و همدستی دولت وقت با قدرت های استعماری بود.
❇️ یکی از دلایل رادیکال شدن اخوان المسلمین در دهه هفتاد و هشتاد میلادی، دو دوره سیاست های غیراسلامی ناصر و بعد انور سادات و قرارداد کمپ دیوید دولت مصر با اسراییل بود.
❇️ طبق پژوهش های انجام شده، عربستان سعودی، اردن و ترکیه از جمله کشور هایی بودند که داعش بیشترین عضوگیری را در میان آن ها داشت. حتی جالب است که در میان کشورهای اروپایی، بیشترین جنگ جویان از کشور فرانسه جذب داعش شده اند.
❇️ بعد از پانزده سال حکومت پادگانی و همدست اسراییل عبدالفتاح سیسی در مصر، همین الان اگر در های مصر باز باشد، هزاران مصری از بغض خیانت های دولتشان به آرمان فلسطین و شریعت اسلامی، به گروه های جهادی رادیکال و از جمله داعش خواهند پیوست.
❇️ و ده ها مثال دیگر از این جنس میتوان به این فهرست افزود.
🔶نتیجه چیست؟
🔻نتیجه این است که در این دوگانه، پاسخ های ساده و احساسی، ناکارآمد ترین هستند. مسیری که تلاش کردیم ذیل جمهوری اسلامی آن را بپیماییم، شکلی از جمع کردن دغدغه امنیت ملی با دلمشغولی های اسلامی آن هم به شکل صادقانه و غیر ترکیه ای کلمه بود. این فرماسیونی ابداعی بود که با خون دل بسیار به آن رسیدیم. فرمی که در آن هم اولترا-امت گراهایی مثل محمد منتظری و جلال الدین فارسی و نیرو اعزام کردن به لبنان وسط جنگ عراق را سمباده زدیم و هم با ملی گرایی بی نسبت با اسلام ایجاد فاصله کردیم.
بعد از جنگ اخیر نیز این جمله رهبری که «منافع ملی ما عین منافع اسلامی ماست» بیشتر آشکار شد و نقش سازمانی مثل حزب الله در امنیت ملی ایران نیز همینطور.
🔻بنابراین نظر هر تحلیل گری که در این ایام بحرانی خواست به شکل احساسی و در یک خط توییت ما را به صد سال قبل و نقطه ابتدایی این دعوا بازگرداند، حتماً راه گشا نیست. راه، حتماً چیزی از جنس فکر کردن به همین میراث چهل ساله پر از خون دل و تکمیل کردن ناکارآمدی های آن و نه تخریب کل زمین بازی خواهد بود.
https://t.iss.one/TheNarrrowGate
👍16❤1
📜تربیت سیاسی در میانه جنگ، یک اضطرار و یک هم اندیشی مهم
✏️مصطفی نوذری
[بخش اول]
1️⃣
🔸در طول جنگ موفق شدم با کمک دوستانم به محله های مختلف تهران سر بزنم و با اقشار متکثری از مردم درباره تحلیل شان از جنگ گفت و گو کنم. غیر از مشاهدات میدانی در مرکز، شمال و غرب تهران و صحبت با بیش از صد کاسب از صاحب قهوه خانه تا نانوا و دست فروش، سعی کردم فضای مجازی را دنبال کنم و ذائقه دوستان خارج نشینم را نیز بسنجم.
🔸به نظر من یکی از روسیاه ترین نهاد های ایران در طول این جنگ، «سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان» بود.
🔸در بین همه این گروه های اطرافم، پرت ترین تحلیل ها و بریده ترین نگاه ها از فهم بدیهیات شهروندی سیاسی و اولیات میهن دوستی، نه از آن راننده تاکسی و دکه ای و قهوه خانه ای، بلکه نزد فارغ التحصیلان خارج نشین و داخل نشین سمپاد بود! گزاره های اولیه ای بود که کفاش دستفروش سر تقاطع آزادی و توحید که حتی نمیتوانست کلمه «کمپین» را هجی کند می فهمید و بغل دستی دوران مدرسه ام که در مقطع ارشد کامپیوتر ساینس در آمریکا تحصیل میکند نمیفهمید. برای جا افتادن مسئله، اسکرین شات برخی از مواضع فاخر این دوستان را بدون آشکار شدن هویت شخصی شان ضمیمه این پیام میکنم که مشاهده کنید از چه چیزی سخن میگویم.
2️⃣
🔸حالا که بین دو نیمه جنگ هستیم و فرصت اندک است، باید به خود جرئت بدهیم و صریح تر از قبل چنین افتضاحی را نقد کنیم و درباره راه های تغییر آن حتی اگر دوستانمان برنجند، فکر کنیم.
🔸واقعیت این است که ما هیچ گاه برنامه ویژه ای برای تربیت سیاسی نخبگان جامعه نداشتیم و همین اردوگاه نخبگان سیاسی مان به شکل دیمی رشد کرده اند. حاکمیت اگر سیاست خارجی منحصر به فرد و حساسیت برانگیزی خصوصا بعد از 2011 داشت ، هیچ گاه و حتی زیر بمباران رسانه های خارجی احساس نکرد که غیر از روایتی که به توده ارائه میدهد(مانند گفتار مدافعان حرم در جنگ سوریه) باید برای گروهی که با این محتوا ارتباط نمیگیرند، روایت فرا بیست و سی ای و فرا صداسیمایی و نخبگانی تری ارائه دهد.
🔸در آموزش و پرورش نیز تربیت سیاسی اصلاً موضوع تأمل نبود. بسیار عجیب است که در برنامه درسی آموزش و پرورش کشوری که وسط پر تنش ترین نقطه جهان است، یک کتاب علوم سیاسی حتی برای رشته علوم انسانی تألیف نشد! در سیاست گذاری فرهنگی اش در مدارس برای بازتولید تعلق به انقلاب اسلامی و میهن نیز هیچ تمایز مخاطبی دیده نشد. همه جا همان منطق شعار و پوستر و بنر و معلم پرورشی بازی. با 7 سال سابقه تدریس درس جامعه شناسی از شمال تهران تا انتهای بندر عباس میتوانم بگویم که تجربه هایی مثل کتاب جامعه شناسی دبیرستان که به مسائل انقلاب اسلامی و خاورمیانه ورود کرده نیز یک فاجعه تمام عیار است. یک فاجعه تمام عیار!
3️⃣
🔸سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان اما قصه اش فرق میکرد. قرار بود در کشوری که زیر هزار تحریم و فشار بین المللی است، با تردید هایی که نسبت به بحث عدالت مسئله وجود داشت، سرآمدان کشور را جمع کند و به شکل ویژه آموزش دهد تا این ها بحران های کشور را حل کنند. اما نهایتا به قول رضا امیرخانی سمپاد شد شعبه نونهالان دانشگاه هاروارد و پرینستون برای تأمین نیاز های سیلیکون ولی و بعضاً پنتاگون و پروژه هایِ های تک وزارت دفاع آمریکا.
4️⃣
چرا؟
🔸چون آقایان سیاست گذار چنان له لهی برای تبدیل کردن مدرسه به «خط تولید مدال نقره و طلای المپیاد» زدند و فکر و ذکرشان پر شدن بنر گزارش مدال ها و خوش خیالی به دست آورد پوچِ «پر مدال ترین دبیرستان آسیا» شد که از دلشان هزار ها موجود تک بعدی و ماشین حل معادلات پیچیده ریاضی درآمد که دانش عمومی سیاسی و شهروندی شان از کاسب بدون مدرک تحصیلی سر خیابان کمتر است.
5️⃣
🔸در تمام مکالمات ایام جنگ و سایر بحث های سیاسی با دوستان سمپادی، میخواهم مسئله را به خود شخص فروبکاهم. اما تمام لحظاتی را یادم می آمد که در دوران دانش آموزی مان کتاب مجزای ریاضی تکمیلی و زیست تکمیلی با معلم های خفن داشتیم اما حتی رشته علوم انسانی در دبیرستان نداشتیم. معلم های اجتماعی و تاریخ نه تنها با بی دقتی انتخاب میشدند و در حاشیه بودند، بلکه برای همه بدیهی بود که این کلاس ها را به علاوه ادبیات میتوان پیچاند و رفت یک گوشه مدرسه تست المپیاد زد و این اتفاق با تایید کامل مسئولین مدرسه انجام میشد.
🔶همه مسئولینی که در این «خط تولیدِ آدمِ احمقِ ریاضی بلد» نقش داشتند باید بعد از دیدن کنش فارغ التحصیلان مدرسه شان در 1401 و جنگ تحمیلی دوم، خون گریه کنند از کاری که با سرمایه اجتماعی و بهترین های ایران عزیز کردند که به جای اینکه این خروجی ها الان مشغول حل مسئله پدافند ایران باشند، دارند با پنتاگون کار میکنند.
https://t.iss.one/TheNarrrowGate
✏️مصطفی نوذری
[بخش اول]
1️⃣
🔸در طول جنگ موفق شدم با کمک دوستانم به محله های مختلف تهران سر بزنم و با اقشار متکثری از مردم درباره تحلیل شان از جنگ گفت و گو کنم. غیر از مشاهدات میدانی در مرکز، شمال و غرب تهران و صحبت با بیش از صد کاسب از صاحب قهوه خانه تا نانوا و دست فروش، سعی کردم فضای مجازی را دنبال کنم و ذائقه دوستان خارج نشینم را نیز بسنجم.
🔸به نظر من یکی از روسیاه ترین نهاد های ایران در طول این جنگ، «سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان» بود.
🔸در بین همه این گروه های اطرافم، پرت ترین تحلیل ها و بریده ترین نگاه ها از فهم بدیهیات شهروندی سیاسی و اولیات میهن دوستی، نه از آن راننده تاکسی و دکه ای و قهوه خانه ای، بلکه نزد فارغ التحصیلان خارج نشین و داخل نشین سمپاد بود! گزاره های اولیه ای بود که کفاش دستفروش سر تقاطع آزادی و توحید که حتی نمیتوانست کلمه «کمپین» را هجی کند می فهمید و بغل دستی دوران مدرسه ام که در مقطع ارشد کامپیوتر ساینس در آمریکا تحصیل میکند نمیفهمید. برای جا افتادن مسئله، اسکرین شات برخی از مواضع فاخر این دوستان را بدون آشکار شدن هویت شخصی شان ضمیمه این پیام میکنم که مشاهده کنید از چه چیزی سخن میگویم.
2️⃣
🔸حالا که بین دو نیمه جنگ هستیم و فرصت اندک است، باید به خود جرئت بدهیم و صریح تر از قبل چنین افتضاحی را نقد کنیم و درباره راه های تغییر آن حتی اگر دوستانمان برنجند، فکر کنیم.
🔸واقعیت این است که ما هیچ گاه برنامه ویژه ای برای تربیت سیاسی نخبگان جامعه نداشتیم و همین اردوگاه نخبگان سیاسی مان به شکل دیمی رشد کرده اند. حاکمیت اگر سیاست خارجی منحصر به فرد و حساسیت برانگیزی خصوصا بعد از 2011 داشت ، هیچ گاه و حتی زیر بمباران رسانه های خارجی احساس نکرد که غیر از روایتی که به توده ارائه میدهد(مانند گفتار مدافعان حرم در جنگ سوریه) باید برای گروهی که با این محتوا ارتباط نمیگیرند، روایت فرا بیست و سی ای و فرا صداسیمایی و نخبگانی تری ارائه دهد.
🔸در آموزش و پرورش نیز تربیت سیاسی اصلاً موضوع تأمل نبود. بسیار عجیب است که در برنامه درسی آموزش و پرورش کشوری که وسط پر تنش ترین نقطه جهان است، یک کتاب علوم سیاسی حتی برای رشته علوم انسانی تألیف نشد! در سیاست گذاری فرهنگی اش در مدارس برای بازتولید تعلق به انقلاب اسلامی و میهن نیز هیچ تمایز مخاطبی دیده نشد. همه جا همان منطق شعار و پوستر و بنر و معلم پرورشی بازی. با 7 سال سابقه تدریس درس جامعه شناسی از شمال تهران تا انتهای بندر عباس میتوانم بگویم که تجربه هایی مثل کتاب جامعه شناسی دبیرستان که به مسائل انقلاب اسلامی و خاورمیانه ورود کرده نیز یک فاجعه تمام عیار است. یک فاجعه تمام عیار!
3️⃣
🔸سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان اما قصه اش فرق میکرد. قرار بود در کشوری که زیر هزار تحریم و فشار بین المللی است، با تردید هایی که نسبت به بحث عدالت مسئله وجود داشت، سرآمدان کشور را جمع کند و به شکل ویژه آموزش دهد تا این ها بحران های کشور را حل کنند. اما نهایتا به قول رضا امیرخانی سمپاد شد شعبه نونهالان دانشگاه هاروارد و پرینستون برای تأمین نیاز های سیلیکون ولی و بعضاً پنتاگون و پروژه هایِ های تک وزارت دفاع آمریکا.
4️⃣
چرا؟
🔸چون آقایان سیاست گذار چنان له لهی برای تبدیل کردن مدرسه به «خط تولید مدال نقره و طلای المپیاد» زدند و فکر و ذکرشان پر شدن بنر گزارش مدال ها و خوش خیالی به دست آورد پوچِ «پر مدال ترین دبیرستان آسیا» شد که از دلشان هزار ها موجود تک بعدی و ماشین حل معادلات پیچیده ریاضی درآمد که دانش عمومی سیاسی و شهروندی شان از کاسب بدون مدرک تحصیلی سر خیابان کمتر است.
5️⃣
🔸در تمام مکالمات ایام جنگ و سایر بحث های سیاسی با دوستان سمپادی، میخواهم مسئله را به خود شخص فروبکاهم. اما تمام لحظاتی را یادم می آمد که در دوران دانش آموزی مان کتاب مجزای ریاضی تکمیلی و زیست تکمیلی با معلم های خفن داشتیم اما حتی رشته علوم انسانی در دبیرستان نداشتیم. معلم های اجتماعی و تاریخ نه تنها با بی دقتی انتخاب میشدند و در حاشیه بودند، بلکه برای همه بدیهی بود که این کلاس ها را به علاوه ادبیات میتوان پیچاند و رفت یک گوشه مدرسه تست المپیاد زد و این اتفاق با تایید کامل مسئولین مدرسه انجام میشد.
🔶همه مسئولینی که در این «خط تولیدِ آدمِ احمقِ ریاضی بلد» نقش داشتند باید بعد از دیدن کنش فارغ التحصیلان مدرسه شان در 1401 و جنگ تحمیلی دوم، خون گریه کنند از کاری که با سرمایه اجتماعی و بهترین های ایران عزیز کردند که به جای اینکه این خروجی ها الان مشغول حل مسئله پدافند ایران باشند، دارند با پنتاگون کار میکنند.
https://t.iss.one/TheNarrrowGate
Telegram
دَرِ تَنگ | مصطفی نوذری
دانشآموز و معلم جامعهشناسیام و اینجا درباره دین، خاورمیانه و آموزش مشق میکنم...
@mostafa_nzr
@mostafa_nzr
👍18🤔1
📜تربیت سیاسی در میانه جنگ، یک اضطرار و یک هم اندیشی مهم
✏️مصطفی نوذری
[بخش دوم]
6️⃣
🔶درباره حزب اللهی ها:
🔸میدانم که بعد از این جنگ، انبوهی تلاش برای تربیت سیاسی خصوصاً در محافل حزب اللهی شکل خواهد گرفت. اما راستش را بخواهید به این موضوع هم اگر دوستان حاضر به تغییر دست فرمان نباشند، خوش بین نیستم. اگر رفقای حزب اللهی هم مانند سمپاد قبل از عمل کردن به آسیب شناسی ریشه ای تجربیات مشابه قبلی مانند طرح ولایت یا دوره های پایگاه بسیجی نپردازند، همین آش و همین کاسه است.
🔸بیایید خودمان را گول نزنیم. اگر همان آدم های قبلی با همان رویکرد قبلی با اسم های جدید دوره دشمن شناسی و غرب آسیا شناسی و تمدن شناسی و فلان و فلان برگزار کنند هیچ اتفاقی نمی افتد. تا وقتی در این دوره ها مخاطب را یک موجود منفعل فرض میکنیم که تنها یک سری «شبهات» نادرست در ذهنش قرار گرفته و باید او در یک سخنرانی شونصد ساعته در اطراف تهران ببریم و در مغزشان را باز کنیم و از داخل فرغون، «داده های صحیح» را با غیر تحلیلی ترین حالت ممکن و تک گویانه ترین فرم و منبری ترین حالت با بیل داخل مغز دانشجو بریزیم و بفهمد که ما خیلی خفنیم و در قله ایستادیم و غرب خیلی بد است و به بن بست رسیده است و پست مدرنیسم فلان است و چند خط فلسفه علم تکه پاره با مدل فردیدی برایشان بگوییم و بعد هم بدون یک خط نگاه انتقادی ولشان کنیم، همین آش و همین کاسه است. این آدم پیاده نظام و سیاهی لشکر شما حتماً خواهد شد، اما هیچ وقت نیروی مولد و پیش برنده نخواهد شد.
7️⃣
🔶درباره اصلاح طلبان:
🔸اصلاح طلبی، به عنوان اردوگاهی که ادعای نمایندگی پایگاه سیاسی ای را داشت که پیوند بیشتری با عقلانیت و علم روز و نگاه انتقادی به سیاست های جاری کشور دارد، میتوانست نقش مهمی در پرچم داری در تقویت گفتمان شهروندی سیاسی ایفا کند.
🔸اما افسوس و صد افسوس که اصلاح طلبی دهه هفتاد و هشتاد و پروژه توسعه سیاسی اصلاحات در کنار دست آورد های قابل دفاعش متمرکز شد بر تضعیف رهبری، بدبینی به سیاست منطقه ای جمهوری اسلامی و بی توجهی به مسئله امنیت ملی. سه امری که امروز بیش از هر زمانی میدانیم هر سه چه میزان خطا و به ضرر کشور بودند. در نتیجه این مسئله ماه عسل اصلاح طلبان و حکومت تمام شد، حکومت وارد استراتژی بقا شد، روشن فکری دینی نیز افول کرد، در مدارس و احزاب و تشکل های این جناح تخته شد و هزاران سرمایه نخبگانی کشور از جنس روزنامه نگار و تحلیل گر و فعال سیاسی ، از دامن این جناح سر خوردند و در 15 سال اخیر تبدیل به سردبیر ایران اینترنشنال و نیروی برانداز در این رسانه خارجی و آن رسانه شدند.
🔸در سال های اخیر که اردوگاه جوانی از دل اصلاح طلبی سر برآورده که با نگاه اقتصادی نهاد گرا، توجه به مسائل دولت رفاهی مانند آموزش و بهداشت عمومی و از همه مهم تر، فهم مسئله امنیت ملی و دفاع از توان نظامی و خودیاری کشور در حال بازی گری است، امید میرود که وارد حوزه تشکل یابی، آموزش و ورود به مسئله تربیت سیاسی نیز بشود.
8️⃣
🔶جمع بندی:
بیایید با صراحت لهجه تمام به خطاهای سیاسی مان در مسئله تربیت سیاسی بیندیشیم و حداقل برای مخاطب های خاص و استراتژیک و نخبگان، طرحی غیر از مدل مرسوم طرح ولایتی و صداوسیمایی و پایگاه بسیجی دراندازیم. تا آدم های قبلی با نگاه های قبلی و کلونی های قبلی باشند، تنها با اسم های جدید و محتواهای تکراری روبرو خواهیم بود. جنگ، فرصت ائتلاف های جدید و پیدا کردن وطن دوستان جدید و جمع های جدید فراهم میکند. بیایید حول این دغدغه مهم، آسیب شناسی جدید و جمع جدید و طراحی جدید و نتیجه جدید خلق کنیم.
https://t.iss.one/TheNarrrowGate
✏️مصطفی نوذری
[بخش دوم]
6️⃣
🔶درباره حزب اللهی ها:
🔸میدانم که بعد از این جنگ، انبوهی تلاش برای تربیت سیاسی خصوصاً در محافل حزب اللهی شکل خواهد گرفت. اما راستش را بخواهید به این موضوع هم اگر دوستان حاضر به تغییر دست فرمان نباشند، خوش بین نیستم. اگر رفقای حزب اللهی هم مانند سمپاد قبل از عمل کردن به آسیب شناسی ریشه ای تجربیات مشابه قبلی مانند طرح ولایت یا دوره های پایگاه بسیجی نپردازند، همین آش و همین کاسه است.
🔸بیایید خودمان را گول نزنیم. اگر همان آدم های قبلی با همان رویکرد قبلی با اسم های جدید دوره دشمن شناسی و غرب آسیا شناسی و تمدن شناسی و فلان و فلان برگزار کنند هیچ اتفاقی نمی افتد. تا وقتی در این دوره ها مخاطب را یک موجود منفعل فرض میکنیم که تنها یک سری «شبهات» نادرست در ذهنش قرار گرفته و باید او در یک سخنرانی شونصد ساعته در اطراف تهران ببریم و در مغزشان را باز کنیم و از داخل فرغون، «داده های صحیح» را با غیر تحلیلی ترین حالت ممکن و تک گویانه ترین فرم و منبری ترین حالت با بیل داخل مغز دانشجو بریزیم و بفهمد که ما خیلی خفنیم و در قله ایستادیم و غرب خیلی بد است و به بن بست رسیده است و پست مدرنیسم فلان است و چند خط فلسفه علم تکه پاره با مدل فردیدی برایشان بگوییم و بعد هم بدون یک خط نگاه انتقادی ولشان کنیم، همین آش و همین کاسه است. این آدم پیاده نظام و سیاهی لشکر شما حتماً خواهد شد، اما هیچ وقت نیروی مولد و پیش برنده نخواهد شد.
7️⃣
🔶درباره اصلاح طلبان:
🔸اصلاح طلبی، به عنوان اردوگاهی که ادعای نمایندگی پایگاه سیاسی ای را داشت که پیوند بیشتری با عقلانیت و علم روز و نگاه انتقادی به سیاست های جاری کشور دارد، میتوانست نقش مهمی در پرچم داری در تقویت گفتمان شهروندی سیاسی ایفا کند.
🔸اما افسوس و صد افسوس که اصلاح طلبی دهه هفتاد و هشتاد و پروژه توسعه سیاسی اصلاحات در کنار دست آورد های قابل دفاعش متمرکز شد بر تضعیف رهبری، بدبینی به سیاست منطقه ای جمهوری اسلامی و بی توجهی به مسئله امنیت ملی. سه امری که امروز بیش از هر زمانی میدانیم هر سه چه میزان خطا و به ضرر کشور بودند. در نتیجه این مسئله ماه عسل اصلاح طلبان و حکومت تمام شد، حکومت وارد استراتژی بقا شد، روشن فکری دینی نیز افول کرد، در مدارس و احزاب و تشکل های این جناح تخته شد و هزاران سرمایه نخبگانی کشور از جنس روزنامه نگار و تحلیل گر و فعال سیاسی ، از دامن این جناح سر خوردند و در 15 سال اخیر تبدیل به سردبیر ایران اینترنشنال و نیروی برانداز در این رسانه خارجی و آن رسانه شدند.
🔸در سال های اخیر که اردوگاه جوانی از دل اصلاح طلبی سر برآورده که با نگاه اقتصادی نهاد گرا، توجه به مسائل دولت رفاهی مانند آموزش و بهداشت عمومی و از همه مهم تر، فهم مسئله امنیت ملی و دفاع از توان نظامی و خودیاری کشور در حال بازی گری است، امید میرود که وارد حوزه تشکل یابی، آموزش و ورود به مسئله تربیت سیاسی نیز بشود.
8️⃣
🔶جمع بندی:
بیایید با صراحت لهجه تمام به خطاهای سیاسی مان در مسئله تربیت سیاسی بیندیشیم و حداقل برای مخاطب های خاص و استراتژیک و نخبگان، طرحی غیر از مدل مرسوم طرح ولایتی و صداوسیمایی و پایگاه بسیجی دراندازیم. تا آدم های قبلی با نگاه های قبلی و کلونی های قبلی باشند، تنها با اسم های جدید و محتواهای تکراری روبرو خواهیم بود. جنگ، فرصت ائتلاف های جدید و پیدا کردن وطن دوستان جدید و جمع های جدید فراهم میکند. بیایید حول این دغدغه مهم، آسیب شناسی جدید و جمع جدید و طراحی جدید و نتیجه جدید خلق کنیم.
https://t.iss.one/TheNarrrowGate
Telegram
دَرِ تَنگ | مصطفی نوذری
دانشآموز و معلم جامعهشناسیام و اینجا درباره دین، خاورمیانه و آموزش مشق میکنم...
@mostafa_nzr
@mostafa_nzr
👍13❤3👎2
📌پیوست یادداشت «تربیت سیاسی در میانه جنگ، یک اضطرار و یک هماندیشی مهم»
📷تصاویر بالا بخشی از مواضع فاخر فارغالتحصیلان دختر و پسر مدارس استعدادهای درخشان تهران در بحث های گروهی یا مکالمات دو نفره حول جنگ اخیر است.
🔸همه افرادی که در این «خط تولیدِ آدمِ احمقِ ریاضی بلد» نقش داشتند باید بعد از دیدن کنش فارغ التحصیلان مدرسه شان در 1401 و جنگ تحمیلی دوم، خون گریه کنند از کاری که با سرمایه اجتماعی و بهترین های ایران عزیز کردند
https://t.iss.one/TheNarrrowGate
📷تصاویر بالا بخشی از مواضع فاخر فارغالتحصیلان دختر و پسر مدارس استعدادهای درخشان تهران در بحث های گروهی یا مکالمات دو نفره حول جنگ اخیر است.
🔸همه افرادی که در این «خط تولیدِ آدمِ احمقِ ریاضی بلد» نقش داشتند باید بعد از دیدن کنش فارغ التحصیلان مدرسه شان در 1401 و جنگ تحمیلی دوم، خون گریه کنند از کاری که با سرمایه اجتماعی و بهترین های ایران عزیز کردند
https://t.iss.one/TheNarrrowGate
👍6👎4❤2😁1🤬1
🔶 رد پای تاریک مهاجرستیزی ما
۱
🔸زمستان گذشته افغانستان بودم و مهمان یک موسسه فرهنگی. خیلی زود با همه افراد آن موسسه صمیمی شدم. یک جوان دهه شصتی اما بود که در حضور من اخم میکرد و هیچ حرف نمیزد. دقت کردم و فهمیدم لکنت زبان هم دارد و بسیار بی اعتماد به نفس است. ناخودآگاه از او و مدل ارتباطی اش بدم آمد.
🔸شب چهارم پنجم سفر در رستوران از سر اتفاق صندلی هایمان کنار هم افتاد. بعد از ده دقیقه نگاه کردن به در و دیوار تلاش کردم سر صحبت را با یک چیز مشترک باز کنم: ایران! پرسیدم:«شما تا حالا ایران آمدید؟»
🔸شروع کرد با لکنت زبان حرف زدن و ای کاش نمیزد:
گفت زمان کودکی ام آری. سال ۷۰ آمدیم ایران. همه اعضای خانواده در حاشیه تهران در کارخانه شیشه کارگری میکردیم و من همزمان به دبستان میرفتم.
🔸در دبستان طرد شده بودم و هیچ کس با من صحبت نمیکرد. یک روز در راه برگشت هفت هشت نفر از پسر گنده های کلاس من رو دوره کردند و کتک زدند. بعد از چند دقیقه کشاندنم و انداختنم داخل جوب آب و بالای سرم ایستادند. هر باز که تلاش میکردم از کف جوب بلند شوم از بالا چند لگد دیگر به سر و صورتم میزدند که دوباره پخش زمین شوم. از آن روز تا الان لکنت زبان دارم. از ایران متنفرم. نوجوانی آمدم افغانستان و هیچ وقت دوست ندارم بیایم. حتی سال ۹۸ پدرم در تهران مرد اما برای تشییع جنازه اش نیامدم ایران.
۲
🔸با خودم فکر میکردم که تمام کسانی که در دهه شصت با هر ابزاری چه در مطبوعات، چه در مکالمات روزمره و ساختن جوک و مانند آن در فرهنگ عمومی به مهاجر ستیزی دامن زدند، همه شریک چنین صحنه جرم دهشتناکی بوده اند که تازه چند کودک دبستانی ایرانی مرتکب آن شده اند.
🔸و اینکه چنین زخم ها و جرم هایی چه قدر التیام نیافتی است. این مرد حالا نزدیک چهل سال سن دارد. پدر چند بچه و دارای مسئولیتی در یک مدرسه بود. چه طور میتواند با این خاطره سیاه تحقیر در کودکی برای فرزندانش نماد اقتدار باشد؟ هر بار که همسرش از چیزی میترسد چه طور میتواند او را آرام کند؟ لکنت زبانش را کجا قایم کند؟ فرزندانش اگر بزرگ بشوند آیا میتوانند از این نقص پدرشان رها شوند؟ بچه های بچه هایش چه؟
۳
🔸این ها را گفتم که یادآوری کنم همه کسانی که امروز در با کلام، با شوخی و نشر جوک ها یا اکاذیب فضای مجازی، بدون تحقیق به فضای مهاجر ستیزی دامن میزنند، همین حالا و اکنون در حال تقویت کردن هزاران جنایت همین مدلی بر سر ده ها هزار افغانستانی بیگناه دیگر هستند و معلوم نیست رد هرکدامشان قرار است تا ۱۴۵۰ و ۱۴۷۰ شمسی بر صورت هرکدامشان التیام بیابد یا نه.
معلوم نیست در حال کاشتن چه میزانی از نفرت در قلب صدها هزار نفر هستیم که نتیجه آن حتماً به ضرر امنیت ملی تمام خواهد شد.
🔸نکنید. بدون تحقیق به هیچ کدام از مطالب مهاجرستیزانه کنونی اعتماد نکنید. صفحات فعالان حوزه مهاجرین که سالهاست کارشان این است و تازه دو سال نیست که دغدغه مهاجرین پیدا کرده اند و عدد و رقم میفهمند را دنبال کنید.
در این جنایت شریک نباشید.
🔸هیچ کس مخالف اخراج مهاجرین غیرقانونی نیست. اما این کار را به شیوههای انسانیتری و بدون ایجاد چنین سطحی از نفرت عمیق اجتماعی آن هم در شرایطی که به همبستگی اجتماعی نیاز داریم، نیز میتوان انجام داد.
https://t.iss.one/TheNarrrowGate
۱
🔸زمستان گذشته افغانستان بودم و مهمان یک موسسه فرهنگی. خیلی زود با همه افراد آن موسسه صمیمی شدم. یک جوان دهه شصتی اما بود که در حضور من اخم میکرد و هیچ حرف نمیزد. دقت کردم و فهمیدم لکنت زبان هم دارد و بسیار بی اعتماد به نفس است. ناخودآگاه از او و مدل ارتباطی اش بدم آمد.
🔸شب چهارم پنجم سفر در رستوران از سر اتفاق صندلی هایمان کنار هم افتاد. بعد از ده دقیقه نگاه کردن به در و دیوار تلاش کردم سر صحبت را با یک چیز مشترک باز کنم: ایران! پرسیدم:«شما تا حالا ایران آمدید؟»
🔸شروع کرد با لکنت زبان حرف زدن و ای کاش نمیزد:
گفت زمان کودکی ام آری. سال ۷۰ آمدیم ایران. همه اعضای خانواده در حاشیه تهران در کارخانه شیشه کارگری میکردیم و من همزمان به دبستان میرفتم.
🔸در دبستان طرد شده بودم و هیچ کس با من صحبت نمیکرد. یک روز در راه برگشت هفت هشت نفر از پسر گنده های کلاس من رو دوره کردند و کتک زدند. بعد از چند دقیقه کشاندنم و انداختنم داخل جوب آب و بالای سرم ایستادند. هر باز که تلاش میکردم از کف جوب بلند شوم از بالا چند لگد دیگر به سر و صورتم میزدند که دوباره پخش زمین شوم. از آن روز تا الان لکنت زبان دارم. از ایران متنفرم. نوجوانی آمدم افغانستان و هیچ وقت دوست ندارم بیایم. حتی سال ۹۸ پدرم در تهران مرد اما برای تشییع جنازه اش نیامدم ایران.
۲
🔸با خودم فکر میکردم که تمام کسانی که در دهه شصت با هر ابزاری چه در مطبوعات، چه در مکالمات روزمره و ساختن جوک و مانند آن در فرهنگ عمومی به مهاجر ستیزی دامن زدند، همه شریک چنین صحنه جرم دهشتناکی بوده اند که تازه چند کودک دبستانی ایرانی مرتکب آن شده اند.
🔸و اینکه چنین زخم ها و جرم هایی چه قدر التیام نیافتی است. این مرد حالا نزدیک چهل سال سن دارد. پدر چند بچه و دارای مسئولیتی در یک مدرسه بود. چه طور میتواند با این خاطره سیاه تحقیر در کودکی برای فرزندانش نماد اقتدار باشد؟ هر بار که همسرش از چیزی میترسد چه طور میتواند او را آرام کند؟ لکنت زبانش را کجا قایم کند؟ فرزندانش اگر بزرگ بشوند آیا میتوانند از این نقص پدرشان رها شوند؟ بچه های بچه هایش چه؟
۳
🔸این ها را گفتم که یادآوری کنم همه کسانی که امروز در با کلام، با شوخی و نشر جوک ها یا اکاذیب فضای مجازی، بدون تحقیق به فضای مهاجر ستیزی دامن میزنند، همین حالا و اکنون در حال تقویت کردن هزاران جنایت همین مدلی بر سر ده ها هزار افغانستانی بیگناه دیگر هستند و معلوم نیست رد هرکدامشان قرار است تا ۱۴۵۰ و ۱۴۷۰ شمسی بر صورت هرکدامشان التیام بیابد یا نه.
معلوم نیست در حال کاشتن چه میزانی از نفرت در قلب صدها هزار نفر هستیم که نتیجه آن حتماً به ضرر امنیت ملی تمام خواهد شد.
🔸نکنید. بدون تحقیق به هیچ کدام از مطالب مهاجرستیزانه کنونی اعتماد نکنید. صفحات فعالان حوزه مهاجرین که سالهاست کارشان این است و تازه دو سال نیست که دغدغه مهاجرین پیدا کرده اند و عدد و رقم میفهمند را دنبال کنید.
در این جنایت شریک نباشید.
🔸هیچ کس مخالف اخراج مهاجرین غیرقانونی نیست. اما این کار را به شیوههای انسانیتری و بدون ایجاد چنین سطحی از نفرت عمیق اجتماعی آن هم در شرایطی که به همبستگی اجتماعی نیاز داریم، نیز میتوان انجام داد.
https://t.iss.one/TheNarrrowGate
Telegram
دَرِ تَنگ | مصطفی نوذری
دانشآموز و معلم جامعهشناسیام و اینجا درباره دین، خاورمیانه و آموزش مشق میکنم...
@mostafa_nzr
@mostafa_nzr
👍25👎4❤3