Forwarded from T124.ir (محمد مهدی ق.ا.س.م.ی)
✅عوارض رژیم های بدنسازی رایج در بین بدنسازان😐💪
سیب زمینی وتخم مرغ و دارو پف میکند اما بعد از تعطیلی بدنسازی باد میخوابد. اما بیماری ها👇👇👇
روماتیسم/ آرتروز/ زخم معده و اعصاب/ تخریب کبد/
فشار بر قلب وسکته/ عدم کنترل اعصاب وخشونت/
سرد درد/ تخریب کلیه ها/ بیماری های پوستی وکک ومک/
زودانزالی ونازایی/ آسم وتنگی نفس/ تپش قلب وگرفتگی عروق/
درد ماهیچه واستخوان / بیماری های روحی مانند دلتنگی واضطراب واسترس و./ میل به زنا وگناهان جنسی و..
از عوارض #مصرف سیب زمینی وتخم مرغ واب زیاد وداروهای #بدنسازی است.
💠درمانخانه اسلامی 👇
🌺 @darmaneslami 🌺
سیب زمینی وتخم مرغ و دارو پف میکند اما بعد از تعطیلی بدنسازی باد میخوابد. اما بیماری ها👇👇👇
روماتیسم/ آرتروز/ زخم معده و اعصاب/ تخریب کبد/
فشار بر قلب وسکته/ عدم کنترل اعصاب وخشونت/
سرد درد/ تخریب کلیه ها/ بیماری های پوستی وکک ومک/
زودانزالی ونازایی/ آسم وتنگی نفس/ تپش قلب وگرفتگی عروق/
درد ماهیچه واستخوان / بیماری های روحی مانند دلتنگی واضطراب واسترس و./ میل به زنا وگناهان جنسی و..
از عوارض #مصرف سیب زمینی وتخم مرغ واب زیاد وداروهای #بدنسازی است.
💠درمانخانه اسلامی 👇
🌺 @darmaneslami 🌺
جهان پهلوان #حاج_قاسم سلیمانی
🌸﷽🌸
مدرسه اش که تمام شد تصمیم گرفت، برود کرمان شغلی پیدا کند، تا کمک خرج پدرش بشود.
شنیده بود پدرش به بانک مقروض است، در افکار کودکانه اش گمان کرده بود، شاید دولت بخاطر نپرداختن وام، پدرش را زندانی کند! بقچه ای و پتویی برداشت و به رابر رفت و از آنجا رفت به کرمان.
در رستوران یک هتل کاری پیدا کرد. اگرچه قدش به لبه دیگ بزرگ آشپزخانه هم نمی رسید.
در شهر رفته رفته خودش را پیدا کرد. مورد اعتماد صاحب کارش و مسوول رستوران هتل کسری شد، با مجالس مذهبی و سیاسی ارتباط برقرار کرد.
باشگاه رفت. در زورخانه ها ورزش کرد، توی گود #زورخانه، چرخ زدنش معروف بود. هم باشگاهیها میگفتند، مثل پنکه میچرخد. ورزیده شد. در باشگاه وزیری #کاراته یاد گرفت و در باشگاه رفاه کارگران #بدنسازی کار کرد، قد کشید و جوان شد.
#کارآفرینی_کودکان_نوجونان
#الگوی_پیشرفت_اسلامی
#فقه_المکاسب
#مدرک_گرایی_آفتِ_رشد
#تجارت_عمومی
#کودک_کاری
💫 طب اسلامی ،طب برتر🇵🇸
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
@tebeaemeh
🌸﷽🌸
مدرسه اش که تمام شد تصمیم گرفت، برود کرمان شغلی پیدا کند، تا کمک خرج پدرش بشود.
شنیده بود پدرش به بانک مقروض است، در افکار کودکانه اش گمان کرده بود، شاید دولت بخاطر نپرداختن وام، پدرش را زندانی کند! بقچه ای و پتویی برداشت و به رابر رفت و از آنجا رفت به کرمان.
در رستوران یک هتل کاری پیدا کرد. اگرچه قدش به لبه دیگ بزرگ آشپزخانه هم نمی رسید.
در شهر رفته رفته خودش را پیدا کرد. مورد اعتماد صاحب کارش و مسوول رستوران هتل کسری شد، با مجالس مذهبی و سیاسی ارتباط برقرار کرد.
باشگاه رفت. در زورخانه ها ورزش کرد، توی گود #زورخانه، چرخ زدنش معروف بود. هم باشگاهیها میگفتند، مثل پنکه میچرخد. ورزیده شد. در باشگاه وزیری #کاراته یاد گرفت و در باشگاه رفاه کارگران #بدنسازی کار کرد، قد کشید و جوان شد.
#کارآفرینی_کودکان_نوجونان
#الگوی_پیشرفت_اسلامی
#فقه_المکاسب
#مدرک_گرایی_آفتِ_رشد
#تجارت_عمومی
#کودک_کاری
💫 طب اسلامی ،طب برتر🇵🇸
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
@tebeaemeh