مطهره گونهای، فعال دانشجویی و دانشجوی تعلیقی ترم آخر دندانپزشکی دانشگاه تهران، در شبکه اجتماعی ایکس نوشت:
«بنابر رای صادره از شعبه ۳۶ تجدیدنظر دادگاه انقلاب، حکم یک سال حبس تعزیری بنده با اتهام "فعالیت تبلیغی علیه نظام به نفع رسانههای ضدانقلاب" تایید شد.
مصداق این اتهام، اعتراض به حکم اعدام توماج صالحی و اظهارنظر در مورد قتل و تجاوز نیکا شاکرمی بوده است.»
- این حکم چند روز است که صادر شده و به اجرای احکام رفته است.
مطهره گونهای، دانشجوی ترم آخر دندانپزشکی دانشکده علوم پزشکی دانشگاه تهران بود که پس از اولین بازداشت در پاییز ۱۴۰۱ به مدت ۲۴ ماه از تحصیل تعلیق به دانشگاه علوم پزشکی اردبیل تبعید شده بود. او بارها از سوی نهادهای امنیتی احضار شد، مورد بازجویی و تهدید قرارگرفت، بازداشت شد، ممنوعالورود به دانشگاه شد، ولی هرگز از آرمانهای خود عقب نکشید.
#مطهره_گونه_ای
#سرکوب_دانشگاه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«بنابر رای صادره از شعبه ۳۶ تجدیدنظر دادگاه انقلاب، حکم یک سال حبس تعزیری بنده با اتهام "فعالیت تبلیغی علیه نظام به نفع رسانههای ضدانقلاب" تایید شد.
مصداق این اتهام، اعتراض به حکم اعدام توماج صالحی و اظهارنظر در مورد قتل و تجاوز نیکا شاکرمی بوده است.»
- این حکم چند روز است که صادر شده و به اجرای احکام رفته است.
مطهره گونهای، دانشجوی ترم آخر دندانپزشکی دانشکده علوم پزشکی دانشگاه تهران بود که پس از اولین بازداشت در پاییز ۱۴۰۱ به مدت ۲۴ ماه از تحصیل تعلیق به دانشگاه علوم پزشکی اردبیل تبعید شده بود. او بارها از سوی نهادهای امنیتی احضار شد، مورد بازجویی و تهدید قرارگرفت، بازداشت شد، ممنوعالورود به دانشگاه شد، ولی هرگز از آرمانهای خود عقب نکشید.
#مطهره_گونه_ای
#سرکوب_دانشگاه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
دادستانی تهران، روز جمعه ۱۳ مهرماه، بعد از برگزاری نمازجمعه به امامت علی خامنهای، علیه مطهره گونهای، دانشجوی محروم شده از تحصیل دانشگاه تهران، به اتهام «انتشار مطالب توهینآمیز» اعلام جرم کرد.
مطهره گونهای همزمان با برگزاری نمازجمعه به امامت خامنهای در پستی در ایکس نوشت: «اصلاحطلبان صندوقی که امروز از هول هلیم افتادند توی دیگ و دارند میروند نمازجمعه، شرایط امام جمعه، عقل، ایمان، حلالزادگی و عدالت است.»
او افزود: «حالا تصمیم با خودتان است ولی این شرایط برای اکثریت مردم ایران محرز نیست به طوری که جنگ رو به شما و امامتون ترجیح میدهند.»
خانم گونهای در توضیحی نوشت:
«عزیزانم، بنده اصلا اعتقادی به حلال زادگی یا حرامزادگی ندارم و برایم مهم نیست.
این لفظ مشمئزکننده و غیرانسانی هم یکی از اصول فقهی است که صرفا ذکرش کردم.
میشود ضدجنگ بود و زیر بیرق خودکامگان نرفت.»
لازم به ذکر است، پس از انتشار این توییتها، کاربران حامی حکومت، مطهره گونهای را به مرگ، تکهتکهکردن، تجاوز و ... تهدید کردند و برخی او را جاسوس خواندند و برخی انواع فحش را علیه او نوشتند و خواستار برخورد حکومت با او شدند.
همچنین سایتها و کانالهای منسوب به اصلاحطلبان با ادبیاتی حکومتی خبر اعلام جرم علیه او را نوشتند و در خبرشان بازگشت او به دانشگاه را با نامه عذرخواهی عنوان کردند که خانم گونهای به شدت این موضوع را تکذیب کرد و نوشت هرگز چنین نامهای ننوشته است.
مطهره گونهای که دانشجوی ترم آخر دندانپزشکی دانشگاه تهران بود، آذرماه سال ۱۴۰۲ به علت شرکت در اعتراضات سراسری سال ۱۴۰۱ در ایران به ۲۴ ماه محرومیت از تحصیل و تغییر محل تحصیل به دانشگاه علوم پزشکی اردبیل محکوم شده بود. او ۱۳ تیرماه امسال نیز از محکومیت خود به یکسال حبس تعزیری خبر داد.
مطهره گونهای اخیرا به دانشگاه بازگشته است، ولی از طرفی پروندهای که در دادگاه انقلاب علیه او ساخته بودند همزمان دوباره به جریان افتاده است.
حالا هم همزمان با اعلام جرم از سوی دادستانی کاربران حامی حکومت (اصولگرا و اصلاحطلب) علیه او یک کمپین آزار آنلاین راه انداختهاند و علاوه بر نوشتن مطالب دروغ علیه او و فحشهای رکیکی، او را تهدید به قتل و تجاوز هم کردهاند.
#مطهره_گونه_ای #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مطهره گونهای همزمان با برگزاری نمازجمعه به امامت خامنهای در پستی در ایکس نوشت: «اصلاحطلبان صندوقی که امروز از هول هلیم افتادند توی دیگ و دارند میروند نمازجمعه، شرایط امام جمعه، عقل، ایمان، حلالزادگی و عدالت است.»
او افزود: «حالا تصمیم با خودتان است ولی این شرایط برای اکثریت مردم ایران محرز نیست به طوری که جنگ رو به شما و امامتون ترجیح میدهند.»
خانم گونهای در توضیحی نوشت:
«عزیزانم، بنده اصلا اعتقادی به حلال زادگی یا حرامزادگی ندارم و برایم مهم نیست.
این لفظ مشمئزکننده و غیرانسانی هم یکی از اصول فقهی است که صرفا ذکرش کردم.
میشود ضدجنگ بود و زیر بیرق خودکامگان نرفت.»
لازم به ذکر است، پس از انتشار این توییتها، کاربران حامی حکومت، مطهره گونهای را به مرگ، تکهتکهکردن، تجاوز و ... تهدید کردند و برخی او را جاسوس خواندند و برخی انواع فحش را علیه او نوشتند و خواستار برخورد حکومت با او شدند.
همچنین سایتها و کانالهای منسوب به اصلاحطلبان با ادبیاتی حکومتی خبر اعلام جرم علیه او را نوشتند و در خبرشان بازگشت او به دانشگاه را با نامه عذرخواهی عنوان کردند که خانم گونهای به شدت این موضوع را تکذیب کرد و نوشت هرگز چنین نامهای ننوشته است.
مطهره گونهای که دانشجوی ترم آخر دندانپزشکی دانشگاه تهران بود، آذرماه سال ۱۴۰۲ به علت شرکت در اعتراضات سراسری سال ۱۴۰۱ در ایران به ۲۴ ماه محرومیت از تحصیل و تغییر محل تحصیل به دانشگاه علوم پزشکی اردبیل محکوم شده بود. او ۱۳ تیرماه امسال نیز از محکومیت خود به یکسال حبس تعزیری خبر داد.
مطهره گونهای اخیرا به دانشگاه بازگشته است، ولی از طرفی پروندهای که در دادگاه انقلاب علیه او ساخته بودند همزمان دوباره به جریان افتاده است.
حالا هم همزمان با اعلام جرم از سوی دادستانی کاربران حامی حکومت (اصولگرا و اصلاحطلب) علیه او یک کمپین آزار آنلاین راه انداختهاند و علاوه بر نوشتن مطالب دروغ علیه او و فحشهای رکیکی، او را تهدید به قتل و تجاوز هم کردهاند.
#مطهره_گونه_ای #نه_به_جمهورى_اسلامى #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مسعود حبیبی، معاون دانشجویی وزارت بهداشت دولت پزشکیان گفت که پرونده انضباطی مطهره گونهای از قبل در کمیته انضباطی تعلیق شده بود اما مقرر شد مجددا این پرونده در شورای مرکزی انضباطی بررسی شود.
او افزود: «بهدلیل موضع گیری اخیر در فضای مجازی، حکم بازگشت او به دانشگاه و ادامه تحصیل او لغو شد.»
همچنین خانم گونهای در حساب کاربری اپلیکیشن ایکس خود از احضارش به دادسرای فرهنگ و رسانه خبر داد و نوشته است:
«در راستای تلاش نیروهای خدوم و توانمند ج.ا و عزیزان بابصیرت، پرونده جدید قضایی با اتهامات "تبلیغ علیه نظام" و "توهین به مقامات و مامورین" برایم گشوده شد.
فردا جهت بازپرسی اتهامات مذکور به شعبه ۹ دادسرای فرهنگ و رسانه احضار شدم.»
مطهره گونهای که دانشجوی ترم آخر دندانپزشکی دانشگاه تهران بود، آذرماه سال ۱۴۰۲ به علت شرکت در اعتراضات سراسری سال ۱۴۰۱ در ایران به ۲۴ ماه محرومیت از تحصیل و تغییر محل تحصیل به دانشگاه علوم پزشکی اردبیل محکوم شده بود. او ۱۳ تیرماه امسال نیز از محکومیت خود به یکسال حبس تعزیری خبر داده بود. پرونده این حکم به اجرای احکام رفته است.
خانم گونهای از سال ۱۴۰۱ چندین بار احضار، تهدید و کوتاه مدت بازداشت شده است.
مطهره گونهای همزمان با برگزاری نمازجمعه به امامت خامنهای در پستی در ایکس نوشت: «اصلاحطلبان صندوقی که امروز از هول هلیم افتادند توی دیگ و دارند میروند نمازجمعه، شرایط امام جمعه، عقل، ایمان، حلالزادگی و عدالت است.»
او افزود: «حالا تصمیم با خودتان است ولی این شرایط برای اکثریت مردم ایران محرز نیست به طوری که جنگ رو به شما و امامتون ترجیح میدهند.»
در پی این توییت، جمعی از اصلاحطلبان علیه او پروندهسازی کرده و در اپلیکیشن ایکس کاربران حامی حکومت (اصلاحطلب و اصولگرا) شروع به فحاشی و توهینهای رکیک، تهدید به قتل و تجاوز و انتشار خبرهای دروغ در مورد ایشان کردند.
#مطهره_گونه_ای #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
او افزود: «بهدلیل موضع گیری اخیر در فضای مجازی، حکم بازگشت او به دانشگاه و ادامه تحصیل او لغو شد.»
همچنین خانم گونهای در حساب کاربری اپلیکیشن ایکس خود از احضارش به دادسرای فرهنگ و رسانه خبر داد و نوشته است:
«در راستای تلاش نیروهای خدوم و توانمند ج.ا و عزیزان بابصیرت، پرونده جدید قضایی با اتهامات "تبلیغ علیه نظام" و "توهین به مقامات و مامورین" برایم گشوده شد.
فردا جهت بازپرسی اتهامات مذکور به شعبه ۹ دادسرای فرهنگ و رسانه احضار شدم.»
مطهره گونهای که دانشجوی ترم آخر دندانپزشکی دانشگاه تهران بود، آذرماه سال ۱۴۰۲ به علت شرکت در اعتراضات سراسری سال ۱۴۰۱ در ایران به ۲۴ ماه محرومیت از تحصیل و تغییر محل تحصیل به دانشگاه علوم پزشکی اردبیل محکوم شده بود. او ۱۳ تیرماه امسال نیز از محکومیت خود به یکسال حبس تعزیری خبر داده بود. پرونده این حکم به اجرای احکام رفته است.
خانم گونهای از سال ۱۴۰۱ چندین بار احضار، تهدید و کوتاه مدت بازداشت شده است.
مطهره گونهای همزمان با برگزاری نمازجمعه به امامت خامنهای در پستی در ایکس نوشت: «اصلاحطلبان صندوقی که امروز از هول هلیم افتادند توی دیگ و دارند میروند نمازجمعه، شرایط امام جمعه، عقل، ایمان، حلالزادگی و عدالت است.»
او افزود: «حالا تصمیم با خودتان است ولی این شرایط برای اکثریت مردم ایران محرز نیست به طوری که جنگ رو به شما و امامتون ترجیح میدهند.»
در پی این توییت، جمعی از اصلاحطلبان علیه او پروندهسازی کرده و در اپلیکیشن ایکس کاربران حامی حکومت (اصلاحطلب و اصولگرا) شروع به فحاشی و توهینهای رکیک، تهدید به قتل و تجاوز و انتشار خبرهای دروغ در مورد ایشان کردند.
#مطهره_گونه_ای #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مطهره گونهای، فعال دانشجویی و دانشجوی تعلیقی رشته پزشکی، بازداشت شد
مصطفی نیلی، وکیل دادگستری، در شبکه اکس، توییتر سابق، نوشت:
«خانم مطهره گونهای، جهت اجرای حکم یک سال حبس بابت فعالیت تبلیغی علیه نظام بازداشت شد.
دلیل این حکم همراهی وی در تحصن مربوط به اعتراض به حکم اعدام توماج صالحی در خانه موسیقی و تعدادی از توییتهای ایشان بوده است.»
مطهره گونهای، روز ۱۵ مهر ۱۴۰۳، از احضار خود به دادسرای فرهنگ و رسانه خبر داده بود.
این فعال دانشجویی با انتشار تصویری از ابلاغیه ارسالی از سوی شعبه ۹ بازپرسی دادسرای فرهنگ و رسانه در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی ایکس نوشت:
«در راستای تلاش نیروهای خدوم و توانمند ج. ا و عزیزان بابصیرت، پرونده جدید قضایی با اتهامات تبلیغ علیه نظام و توهین به مقامات و مامورین برایم گشوده شد.
فردا جهت بازپرسی اتهامات مذکور به شعبه ۹ دادسرای فرهنگ و رسانه احضار شدم.»
مطهره گونهای، دانشجوی ترم آخر دندانپزشکی دانشکده علوم پزشکی دانشگاه تهران است که پس از اولین بازداشت در پاییز ۱۴۰۱ به مدت ۲۴ ماه از ادامه تحصیل تعلیق و به دانشگاه علوم پزشکی اردبیل تبعید شده بود. اخیرا اما اعلام شده بود که تعلیق او لغو شده و وی میتواند به تحصیل خود ادامه دهد اما چند روز بعد دوباره بازداشت شد.
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#مطهره_گونه_ای
#دانشجویی
@Tavaana_TavaanaTech
مصطفی نیلی، وکیل دادگستری، در شبکه اکس، توییتر سابق، نوشت:
«خانم مطهره گونهای، جهت اجرای حکم یک سال حبس بابت فعالیت تبلیغی علیه نظام بازداشت شد.
دلیل این حکم همراهی وی در تحصن مربوط به اعتراض به حکم اعدام توماج صالحی در خانه موسیقی و تعدادی از توییتهای ایشان بوده است.»
مطهره گونهای، روز ۱۵ مهر ۱۴۰۳، از احضار خود به دادسرای فرهنگ و رسانه خبر داده بود.
این فعال دانشجویی با انتشار تصویری از ابلاغیه ارسالی از سوی شعبه ۹ بازپرسی دادسرای فرهنگ و رسانه در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی ایکس نوشت:
«در راستای تلاش نیروهای خدوم و توانمند ج. ا و عزیزان بابصیرت، پرونده جدید قضایی با اتهامات تبلیغ علیه نظام و توهین به مقامات و مامورین برایم گشوده شد.
فردا جهت بازپرسی اتهامات مذکور به شعبه ۹ دادسرای فرهنگ و رسانه احضار شدم.»
مطهره گونهای، دانشجوی ترم آخر دندانپزشکی دانشکده علوم پزشکی دانشگاه تهران است که پس از اولین بازداشت در پاییز ۱۴۰۱ به مدت ۲۴ ماه از ادامه تحصیل تعلیق و به دانشگاه علوم پزشکی اردبیل تبعید شده بود. اخیرا اما اعلام شده بود که تعلیق او لغو شده و وی میتواند به تحصیل خود ادامه دهد اما چند روز بعد دوباره بازداشت شد.
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#مطهره_گونه_ای
#دانشجویی
@Tavaana_TavaanaTech
گوهر عشقی، مادر جاویدنام ستار بهشتی، در واکنش به بازداشت مطهره گونهای و افزایش فشارها بر منتقدان حکومت به ویژه دانشگاهیان، از دانشجویان و استادان دانشگاه خواست تا دست به اعتصاب و تحصن بزنند.
متن زیر ساعتی پیش در شبکههای اجتماعی خانم گوهر عشقی منتشر شد:
« #سخن_مادر
امروز شنیدم که دختر جوانم، مطهره گونهای، را که پیشتر از تحصیل محروم کرده بودند، دستگیر و به زندان مخوف اوین منتقل کرده اند. خامنهای، مستأصل و فرتوت، به هر ریسمانی چنگ میزند تا رژیم رو به زوال خود را نجات دهد.
فرزندانم! صدها دانشجو امروز در زندانهای این حکومت سیاه هستند و صدها دانشجوی شجاع دیگر از تحصیل محروم شدهاند. این رژیم چنان ضعیف شده که حتی از یک مطلب مجازی هم هراس دارد. چرا دخترم مطهره را اخراج و دستگیر کردند؟ چون یکی دو مطلب کوتاه علیه این رژیم فاسد نوشت و منتشر کرد. آنها حتی تحمل همین مقدار را هم ندارند.
اسرائیل چپ و راست نیروهایشان را هدف قرار میدهد و مواضعشان را نابود میکند، اما آنقدر ناتواناند که به جان جوانان ایرانی افتادهاند و انتقام شکستهای مفتضحانهشان را از امثال دخترم، مطهره، میگیرند! دختران دانشجوی من در دانشگاههای سراسر کشور، شما را به #اعتصاب و #تحصن اعتراضی دعوت میکنم. در اعتراض به سرکوب رژیم سیاه، اعتصاب کنید و مادر پیرتان را در کنار خود بدانید. این اعتصاب و تحصن باید از دانشجویان دختر و اساتید زن دانشگاهها آغاز شود تا رژیم زنستیز بفهمد با چه نیرویی روبهروست. برای سقوط این رژیم به دست شما جوانان آگاه دعا میکنم.»
#گوهر_عشقی #نه_به_جمهوری_اسلامی #مطهره_گونه_ای #دانشگاه_در_زنجیر #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
متن زیر ساعتی پیش در شبکههای اجتماعی خانم گوهر عشقی منتشر شد:
« #سخن_مادر
امروز شنیدم که دختر جوانم، مطهره گونهای، را که پیشتر از تحصیل محروم کرده بودند، دستگیر و به زندان مخوف اوین منتقل کرده اند. خامنهای، مستأصل و فرتوت، به هر ریسمانی چنگ میزند تا رژیم رو به زوال خود را نجات دهد.
فرزندانم! صدها دانشجو امروز در زندانهای این حکومت سیاه هستند و صدها دانشجوی شجاع دیگر از تحصیل محروم شدهاند. این رژیم چنان ضعیف شده که حتی از یک مطلب مجازی هم هراس دارد. چرا دخترم مطهره را اخراج و دستگیر کردند؟ چون یکی دو مطلب کوتاه علیه این رژیم فاسد نوشت و منتشر کرد. آنها حتی تحمل همین مقدار را هم ندارند.
اسرائیل چپ و راست نیروهایشان را هدف قرار میدهد و مواضعشان را نابود میکند، اما آنقدر ناتواناند که به جان جوانان ایرانی افتادهاند و انتقام شکستهای مفتضحانهشان را از امثال دخترم، مطهره، میگیرند! دختران دانشجوی من در دانشگاههای سراسر کشور، شما را به #اعتصاب و #تحصن اعتراضی دعوت میکنم. در اعتراض به سرکوب رژیم سیاه، اعتصاب کنید و مادر پیرتان را در کنار خود بدانید. این اعتصاب و تحصن باید از دانشجویان دختر و اساتید زن دانشگاهها آغاز شود تا رژیم زنستیز بفهمد با چه نیرویی روبهروست. برای سقوط این رژیم به دست شما جوانان آگاه دعا میکنم.»
#گوهر_عشقی #نه_به_جمهوری_اسلامی #مطهره_گونه_ای #دانشگاه_در_زنجیر #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مهدی یراحی، هنرمند مردمی، با انتشار متنی کوتاه از مطهره گونهای حمایت کرد.
خانم گونهای در پی انتشار یک متن کوتاه در انتقاد از اصلاحطلبانی که پشت سر خامنهای به نماز ایستادند، بازداشت شد.
مسئولان حکومت، همواره از وجود آزادی بیان در ایران سخن میگویند، ولی بعد بیان مواضع انتقادی و عبور از خط قرمزها، اصلاحطلب و اصولگرا برای گوینده انتقادات پروندهسازی میکنند و نیروهای آتشبهاختیار هم شروع به تهدید و توهین میکنند.
#مطهره_گونه_ای #مهدی_یراحی #آزادی_بیان #دانشگاه_در_زنجیر #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
خانم گونهای در پی انتشار یک متن کوتاه در انتقاد از اصلاحطلبانی که پشت سر خامنهای به نماز ایستادند، بازداشت شد.
مسئولان حکومت، همواره از وجود آزادی بیان در ایران سخن میگویند، ولی بعد بیان مواضع انتقادی و عبور از خط قرمزها، اصلاحطلب و اصولگرا برای گوینده انتقادات پروندهسازی میکنند و نیروهای آتشبهاختیار هم شروع به تهدید و توهین میکنند.
#مطهره_گونه_ای #مهدی_یراحی #آزادی_بیان #دانشگاه_در_زنجیر #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دکتر حسن باقرینیا، استاد دانشگاه اخراجشده، در این ویدیو ضمن حمایت از مطهره گونهای، دانشجوی ترم آخر دندانپزشکی دانشگاه تهران که اخیرا بازداشت شده، واکنش یک «نماینده مجلس» را مورد واکاوی قرار میدهد.
«برای هموطن عزیزم مطهره گونهای که این چنین شجاعانه برای بهبود وضع میهن خطر میکند.
چرا در نظامهای استبدادی رذیلتهای اخلاقی همچون تملق، چاپلوسی و مجیزگویی صاحبان قدرت بیشتر است؟
آیا نظامهای استبدادی مزدور پرورند؟»
مطهره گونهای در یک توییت کوتاه، رفتار مزورانه اصلاحطلبان حکومتی را به رویشان آورد، مورد حمله حامیان حکومت قرار گرفت، دادستانی در مورد او اعلام جرم کرد، با بهانه اجرای حکم قبلیاش بازداشت شد.
#حسن_باقری_نیا #مطهره_گونه_ای #استبداد #استبداد_دینی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«برای هموطن عزیزم مطهره گونهای که این چنین شجاعانه برای بهبود وضع میهن خطر میکند.
چرا در نظامهای استبدادی رذیلتهای اخلاقی همچون تملق، چاپلوسی و مجیزگویی صاحبان قدرت بیشتر است؟
آیا نظامهای استبدادی مزدور پرورند؟»
مطهره گونهای در یک توییت کوتاه، رفتار مزورانه اصلاحطلبان حکومتی را به رویشان آورد، مورد حمله حامیان حکومت قرار گرفت، دادستانی در مورد او اعلام جرم کرد، با بهانه اجرای حکم قبلیاش بازداشت شد.
#حسن_باقری_نیا #مطهره_گونه_ای #استبداد #استبداد_دینی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مطهره گونهای از زندان اوین: «با امید به روزهای روشن و آگاه و آباد و آزاد برای سرزمینمان که جانمان است، ایمان دارم که با ارادهی پولادین و ستودنی و ایستادگی مردم ایران، ظلم ظالمان پایدار نخواهد ماند.»
درخواست #مطهره_گونه_ای از وزیر بهداشت و درمان برای رسیدگی به وضعیت پزشکی #نرگس_محمدی و مرخصی او
آقای دکتر ظفرقندی
وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی
بنده به عنوان دانشجوی ترم آخر دکترای دندانپزشکی که در آستانهی دفاع و دانشآموختگی به طور قطعی از دانشگاه علوم پزشکی تهران اخراج شدهام و شاهد رنج و مهجوریت زنان زندانی بند اوین هستم، بیش از پیش یقین یافتهام که جان انسانها در حکومت جمهوری اسلامی از هر چیزی بیارزشتر است.
هدف اولیه و اصلی این نامه، تشریح وضعیت بحرانی و حاد خانم نرگس محمدی بود که با مشاهدهی تبدیل سیستم ناکارآمد درمانی حاکم بر زندانها به یک رویهی ثابت جهت تحت فشار قرار دادن هرچه بیشتر فعالان سیاسی، مدنی، عقیدتی به صرافت آن افتادم که گزارش مختصری از وضعیت وخیم موجود منتشر کنم. این نامهی سرگشاده نیز نه صرفاً برای اطلاع مسئولان حکومتی، بلکه جهت آگاهی بخشی به مردم شریف و آزادهی ایران است که شاید پیشتر با انتشار نامهی یک زندانی سیاسی سابق، مبنی بر ارائهی مستمر و مطلوب و کافی خدمات درمانی و اعزام بهموقع زندانیان به بیمارستان، که مطلقاً کذب و عوامفریبی بود دچار سوگیری و خطا در مورد وضعیت نابهسامان زندانها از جمله بند زنان اوین شده باشند.
وریشه مرادی (میرزایی) پس از تحمل دورهی طولانی اعتصاب غذا، هماکنون در وضعیت بد جسمانی قرار دارد، اما بهداری زندان با مخالفت مستقیم دادستان و ضابطین نهادهای امنیتی از اعزام وی به بیمارستان و انجام اقدامات درمانی لازم ممانعت به عمل میآورند.
برخورد غیرانسانی و منافی حقوق متهم با خانم مرادی، تنها یک مورد از تخطی سازمان زندانها خاصه در مواجهه با زندانیان سیاسی و عقیدتی است.
در بند زنان اوین، ۴ نفر از زندانیان، بالای ۷۰ سال و بیش از ۱۸ نفر بالای ۶۰ سال سن دارند که مبتلا به بیماریهای خاص مانند MS پیشرفته، سرطان، تومور مغزی و همچنین آپنهی تنفسی و بیماریهای مزمن ریوی و قلبی هستند و من بهطور روزمره شاهدم که حتی زندگی عادی و روزانه هم برای آنها چقدر دشوار و طاقتفرسا است.
در تمامی این روزها بهعنوان یک پزشک زندانی، شاهد عملکرد نامناسب و غیرتخصصی کادر درمانی بودهام که حتی از رسیدگی اولیه و پانسمان ساده هم عاجزند. امکانات بهداری داخل بند و مرکزی اوین نیز تا جایی حداقلی و ناچیز است که زندانیان برای تهیهی آنتیبیوتیکهای معمول و مسکنهای بدون تجویز و داروهای سرماخوردگی و حتی در مواردی چسب و وسایل پانسمان نیز مشکلات عدیده دارند.
مدتی پیش خانم محمدی جهت آنژیوگرافی، پس از رایزنیها و اعتراضات همبندیان و همچنین وکلای ایشان با مسئولان ذیربط، بعد از حدود هفت هفته، تحت شرایط خاص و بهصورت تحتالحفظ به بیمارستان اعزام شد. در حالیکه مدتها از درد قفسهی سینه، مضاف بر مشکلات متعدد و طاقتفرسای جسمی دیگر رنج میبرد و بارها با شرایطی بحرانی، تنها به بهداری زندان انتقال یافته بود.
در بیمارستان با معاینهی پزشک متخصص به صورت کاملاً اتفاقی و حین اخذ شرح حال و سایر معاینات و روندهای درمانی، با بُناسکن تشخیصی، ضایعهای در زانوی پای راست ایشان مشاهده شد که نیاز به بیوپسی (نمونهبرداری) داشت تا خوشخیمی یا بدخیمی آن مشخص شود. گرچه پیشتر توده ای نیز در سینه سمت راست مشاهده و بیوبسی شده بود . فیزیوتراپی در ناحیه کمر و گردن او به مدت یکسال است که انجام نمیشود.
نهایتاً خانم محمدی جهت انجام عمل جراحی نمونهبرداری، مجدداً به بیمارستان اعزام شد. پزشک متخصص جراح با توجه به گستردگی ضایعه و تشکیک بیش از پیش به بدخیمی، پروسهی ریسکشن (خارج کردن کامل ضایعه) و همچنین کورتاژ (تراشیدن نواحی اطراف ضایعه که مستعد متاستاز بود) را انجام داد.
مضاف بر این عمل جراحی سنگین، همزمان پیوند استخوان (گرفت و آلوگرفت) هم انجام شد. شرح کامل گزارش عمل جراحی و توصیههای پزشک متخصص بهصورت مستند در اختیار نهادهای ذیربط است.
علیرغم وجود گزارش مبسوط پزشکی مبنی بر وضعیت وخیم نرگس محمدی و توصیهی پزشک جهت گذراندن دورهی نقاهت در خارج از زندان، متاسفانه با جلوگیری از حضور پزشک قانونی برای صدور حکم مرخصی درمانی، ایشان را تنها پس از ۴۸ ساعت بعد از عمل جراحی به زندان بازگرداندند.
ادامه در لینک زیر:
https://tinyurl.com/2b8397d5
#بیانیه #حقوق_زندانی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
درخواست #مطهره_گونه_ای از وزیر بهداشت و درمان برای رسیدگی به وضعیت پزشکی #نرگس_محمدی و مرخصی او
آقای دکتر ظفرقندی
وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی
بنده به عنوان دانشجوی ترم آخر دکترای دندانپزشکی که در آستانهی دفاع و دانشآموختگی به طور قطعی از دانشگاه علوم پزشکی تهران اخراج شدهام و شاهد رنج و مهجوریت زنان زندانی بند اوین هستم، بیش از پیش یقین یافتهام که جان انسانها در حکومت جمهوری اسلامی از هر چیزی بیارزشتر است.
هدف اولیه و اصلی این نامه، تشریح وضعیت بحرانی و حاد خانم نرگس محمدی بود که با مشاهدهی تبدیل سیستم ناکارآمد درمانی حاکم بر زندانها به یک رویهی ثابت جهت تحت فشار قرار دادن هرچه بیشتر فعالان سیاسی، مدنی، عقیدتی به صرافت آن افتادم که گزارش مختصری از وضعیت وخیم موجود منتشر کنم. این نامهی سرگشاده نیز نه صرفاً برای اطلاع مسئولان حکومتی، بلکه جهت آگاهی بخشی به مردم شریف و آزادهی ایران است که شاید پیشتر با انتشار نامهی یک زندانی سیاسی سابق، مبنی بر ارائهی مستمر و مطلوب و کافی خدمات درمانی و اعزام بهموقع زندانیان به بیمارستان، که مطلقاً کذب و عوامفریبی بود دچار سوگیری و خطا در مورد وضعیت نابهسامان زندانها از جمله بند زنان اوین شده باشند.
وریشه مرادی (میرزایی) پس از تحمل دورهی طولانی اعتصاب غذا، هماکنون در وضعیت بد جسمانی قرار دارد، اما بهداری زندان با مخالفت مستقیم دادستان و ضابطین نهادهای امنیتی از اعزام وی به بیمارستان و انجام اقدامات درمانی لازم ممانعت به عمل میآورند.
برخورد غیرانسانی و منافی حقوق متهم با خانم مرادی، تنها یک مورد از تخطی سازمان زندانها خاصه در مواجهه با زندانیان سیاسی و عقیدتی است.
در بند زنان اوین، ۴ نفر از زندانیان، بالای ۷۰ سال و بیش از ۱۸ نفر بالای ۶۰ سال سن دارند که مبتلا به بیماریهای خاص مانند MS پیشرفته، سرطان، تومور مغزی و همچنین آپنهی تنفسی و بیماریهای مزمن ریوی و قلبی هستند و من بهطور روزمره شاهدم که حتی زندگی عادی و روزانه هم برای آنها چقدر دشوار و طاقتفرسا است.
در تمامی این روزها بهعنوان یک پزشک زندانی، شاهد عملکرد نامناسب و غیرتخصصی کادر درمانی بودهام که حتی از رسیدگی اولیه و پانسمان ساده هم عاجزند. امکانات بهداری داخل بند و مرکزی اوین نیز تا جایی حداقلی و ناچیز است که زندانیان برای تهیهی آنتیبیوتیکهای معمول و مسکنهای بدون تجویز و داروهای سرماخوردگی و حتی در مواردی چسب و وسایل پانسمان نیز مشکلات عدیده دارند.
مدتی پیش خانم محمدی جهت آنژیوگرافی، پس از رایزنیها و اعتراضات همبندیان و همچنین وکلای ایشان با مسئولان ذیربط، بعد از حدود هفت هفته، تحت شرایط خاص و بهصورت تحتالحفظ به بیمارستان اعزام شد. در حالیکه مدتها از درد قفسهی سینه، مضاف بر مشکلات متعدد و طاقتفرسای جسمی دیگر رنج میبرد و بارها با شرایطی بحرانی، تنها به بهداری زندان انتقال یافته بود.
در بیمارستان با معاینهی پزشک متخصص به صورت کاملاً اتفاقی و حین اخذ شرح حال و سایر معاینات و روندهای درمانی، با بُناسکن تشخیصی، ضایعهای در زانوی پای راست ایشان مشاهده شد که نیاز به بیوپسی (نمونهبرداری) داشت تا خوشخیمی یا بدخیمی آن مشخص شود. گرچه پیشتر توده ای نیز در سینه سمت راست مشاهده و بیوبسی شده بود . فیزیوتراپی در ناحیه کمر و گردن او به مدت یکسال است که انجام نمیشود.
نهایتاً خانم محمدی جهت انجام عمل جراحی نمونهبرداری، مجدداً به بیمارستان اعزام شد. پزشک متخصص جراح با توجه به گستردگی ضایعه و تشکیک بیش از پیش به بدخیمی، پروسهی ریسکشن (خارج کردن کامل ضایعه) و همچنین کورتاژ (تراشیدن نواحی اطراف ضایعه که مستعد متاستاز بود) را انجام داد.
مضاف بر این عمل جراحی سنگین، همزمان پیوند استخوان (گرفت و آلوگرفت) هم انجام شد. شرح کامل گزارش عمل جراحی و توصیههای پزشک متخصص بهصورت مستند در اختیار نهادهای ذیربط است.
علیرغم وجود گزارش مبسوط پزشکی مبنی بر وضعیت وخیم نرگس محمدی و توصیهی پزشک جهت گذراندن دورهی نقاهت در خارج از زندان، متاسفانه با جلوگیری از حضور پزشک قانونی برای صدور حکم مرخصی درمانی، ایشان را تنها پس از ۴۸ ساعت بعد از عمل جراحی به زندان بازگرداندند.
ادامه در لینک زیر:
https://tinyurl.com/2b8397d5
#بیانیه #حقوق_زندانی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
ویدا ربانی: اعتصاب کردیم چون راه دیگری پیش روی خود نمیبینیم
نامهای از قلب درد و مقاومت
ویدا ربانی، روزنامهنگار و زندانی سیاسی، از بند زنان زندان اوین، در نامهای تکاندهنده وضعیت اسفناک زندانیان سیاسی، بیتوجهی به حقوق اولیه آنها، و محرومیتهای سیستماتیک در حق درمان را به تصویر کشیده است. او و مطهره گونهای، دانشجوی اخراجی ترم آخر. دندانپزشکی، برای اعتراض به شرایط درمانی نرگس محمدی و دیگر همبندیهای خود، از ۲۸ آبان ماه اعتصاب غذا کردهاند؛ اقدامی که از سر استیصال و درد صورت گرفته، اما فریادی است علیه بیعدالتی.
این نامه، علاوه بر شرح شرایط طاقتفرسای جسمی و روحی زندانیان، به وضعیت هشداردهنده محرومیت از درمان و استفاده از فشارهای روانی و جسمی بر زندانیان سیاسی اشاره میکند. ویدا با صداقت و جسارت، از نظامی مینویسد که حتی نیازهای ابتدایی انسانی را دستمایهی تنبیه و کنترل قرار داده است. متن کامل این نامه، فراخوانی است برای توجه، همبستگی و عمل.
متن کامل نامه را به نقل از رسانه ایرانوایر بخوانید:
روی برانکارد چرخدار میآید توی بند، مردمک چشمهای سیاه و درشتش گشاد شده و با اینکه مدام به اطرافش و به انبوه جمعیتی که دورهاش کردهاند نگاه میکند، اما انگار چیزی نمیبیند یا وارد جای عجیب و ناآشنایی شده است. با نگاه خیره و مبهوتش چشم در چشم میشوم، بلند صدایش میزنم، نرگس؟ نگاه میکند اما انگار من را نمیشناسد.
پرسنل زندان میگويند ببریدش بالا. صدای اعتراضها زندانیها بلند میشود که این کار ما نیست، چطور ببریم و...
چند زندانی رای باز مرد و یکی دو مرد که از پرسنل زندان هستند دارند بحث میکنند که چطور برانکارد با پایههای چرخدار را از دو ردیف پلههای بند زنان بالا ببرند. بالاخره برانکارد را سر و ته، طوری که سر نرگس پایین است از پلهها بالا میبرند.
میآیند توی اتاق سه، میخواهند نرگس را بلند کنند و بگذارند روی تخت خودش، پای راستش تا بالای ران توی آتل است و نباید خم شود. وقتی میخواهند بلندش کنند نرگس کمی به خودش میآید. میگوید اگر پا خم شود با وجود جراحی استخوان میشکند، ده دقیقهای بگو مگو میکنند و در آخر نرگس میگوید اجازه نمیدهم، کار شما نیست.
بیسیم میزنند و با ما شرط میکنند که در تمام مسیر هیچ زندانی نباشد تا پرسنل آمبولانس بیمارستان بیاید و او را جابهجا کنند. اول به خاطر اینکه بندان زنان امنیتی است اجازه ورود به آنها نداده بودند.
بالاخره نرگس را از روی برانکارد بلند میکنند. تخت زندان خیلی کوتاه است و تا او را بگذارند روی تخت فریادش بلند میشود: «پااااام، آخ پااام، سپیده پام پام پام....صدای دلخراش و هق هق گریه بلند میشود.
یکی دو بار تلاش میکنند، بلندش میکنند و بالاخره میگذارند روی تخت و میروند! تنها ۴۸ ساهت از جراحیش گذشته، درد در چهرهاش پیداست. صدای هق هق گریه به تدریج آرامتر میشود. مهوش و سپیده اتاق را خلوت میکنند، نرگس دوست ندارد کسی حال و روزش را ببیند.
یک ساعت بعد رفتم نگاهی به نرگس انداختم، چشمانش قرمز و پف کرده بود، گریه نمیکرد اما از درد اشک در چشمانش حلقه میزد و به پایین میغلتید. اینبار مرا شناخت، شروع با خندیدن کرد و گفت باور کن همش داشتم به مصطفی(نیلی، وکیلش) میگفتم برای ویدا شیرینی بخر.
و برای بقیه توضیح میداد: «دفعه قبل که از بیمارستان برگشتم ویدا یک جعبه شیرینی فرانسه توی وسایل پیدا کرد و با ذوق بازش کرد ولی تویش نان بربری بود. آنقدر غر زد که اینبار هی به مصطفی گفتم شیرینی را فراموش نکنی.»
نمیتوانم به صورتش نگاه کنم. برمیگردم از این وضعیت فرار کنم توی تختم، جوانا (وریشه مرادی) کنار تخت ایستاده، یک لیوان آب جوش که چند آلو بخارا داخل آن انداخته را هم میزند و میپرسد. نرگس چطوره؟
تختمان مشترک است، او طبقه بالای تخت است.
من فقط خشم و بغضم را قورت میدهم و میپرسم زخم عثنیعشر با آب جوش و آلوچه درمان میشه؟ بدبخت داری از خونریزی میمیری.
وریشه بعد از آن اعتصاب غذای طولانی حالا خونریزی دارد. مستقیم نمیگویند اما ما میدانیم چون در مراسمهای اعتراض به اعدام شرکت کرده اعزامش به بیمارستان را لغو کردهاند. فقط او نبود، بدون اینکه مستقیما بگویند هر کسی در اعتراض به اعدامها شرکت داشت را به نحوی تنبیه کردند. بسته به اینکه زندانی چه چیزی داشته باشد که بشود از آن محرومش کرد، از تحویل ندادن وسایل تا قطع تلفن و ملاقات و اعزام به بیمارستان.
مدتی است که میگويند ملاقات حضوری و ملاقات خصوصی با همسر امتیاز است و در صورت حسن رفتار به زندانی تعلق میگیرد.
ادامه را در لینک زیر بخوانید:
https://tinyurl.com/3xfhxhzd
#بیانیه #ویدا_ربانی #مطهره_گونه_ای #بند_زنان_اوین #نرگس_محمدی #وریشه_مرادی #پخشان_عزیزی #حق_درمان #اعتصاب_غذا #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
نامهای از قلب درد و مقاومت
ویدا ربانی، روزنامهنگار و زندانی سیاسی، از بند زنان زندان اوین، در نامهای تکاندهنده وضعیت اسفناک زندانیان سیاسی، بیتوجهی به حقوق اولیه آنها، و محرومیتهای سیستماتیک در حق درمان را به تصویر کشیده است. او و مطهره گونهای، دانشجوی اخراجی ترم آخر. دندانپزشکی، برای اعتراض به شرایط درمانی نرگس محمدی و دیگر همبندیهای خود، از ۲۸ آبان ماه اعتصاب غذا کردهاند؛ اقدامی که از سر استیصال و درد صورت گرفته، اما فریادی است علیه بیعدالتی.
این نامه، علاوه بر شرح شرایط طاقتفرسای جسمی و روحی زندانیان، به وضعیت هشداردهنده محرومیت از درمان و استفاده از فشارهای روانی و جسمی بر زندانیان سیاسی اشاره میکند. ویدا با صداقت و جسارت، از نظامی مینویسد که حتی نیازهای ابتدایی انسانی را دستمایهی تنبیه و کنترل قرار داده است. متن کامل این نامه، فراخوانی است برای توجه، همبستگی و عمل.
متن کامل نامه را به نقل از رسانه ایرانوایر بخوانید:
روی برانکارد چرخدار میآید توی بند، مردمک چشمهای سیاه و درشتش گشاد شده و با اینکه مدام به اطرافش و به انبوه جمعیتی که دورهاش کردهاند نگاه میکند، اما انگار چیزی نمیبیند یا وارد جای عجیب و ناآشنایی شده است. با نگاه خیره و مبهوتش چشم در چشم میشوم، بلند صدایش میزنم، نرگس؟ نگاه میکند اما انگار من را نمیشناسد.
پرسنل زندان میگويند ببریدش بالا. صدای اعتراضها زندانیها بلند میشود که این کار ما نیست، چطور ببریم و...
چند زندانی رای باز مرد و یکی دو مرد که از پرسنل زندان هستند دارند بحث میکنند که چطور برانکارد با پایههای چرخدار را از دو ردیف پلههای بند زنان بالا ببرند. بالاخره برانکارد را سر و ته، طوری که سر نرگس پایین است از پلهها بالا میبرند.
میآیند توی اتاق سه، میخواهند نرگس را بلند کنند و بگذارند روی تخت خودش، پای راستش تا بالای ران توی آتل است و نباید خم شود. وقتی میخواهند بلندش کنند نرگس کمی به خودش میآید. میگوید اگر پا خم شود با وجود جراحی استخوان میشکند، ده دقیقهای بگو مگو میکنند و در آخر نرگس میگوید اجازه نمیدهم، کار شما نیست.
بیسیم میزنند و با ما شرط میکنند که در تمام مسیر هیچ زندانی نباشد تا پرسنل آمبولانس بیمارستان بیاید و او را جابهجا کنند. اول به خاطر اینکه بندان زنان امنیتی است اجازه ورود به آنها نداده بودند.
بالاخره نرگس را از روی برانکارد بلند میکنند. تخت زندان خیلی کوتاه است و تا او را بگذارند روی تخت فریادش بلند میشود: «پااااام، آخ پااام، سپیده پام پام پام....صدای دلخراش و هق هق گریه بلند میشود.
یکی دو بار تلاش میکنند، بلندش میکنند و بالاخره میگذارند روی تخت و میروند! تنها ۴۸ ساهت از جراحیش گذشته، درد در چهرهاش پیداست. صدای هق هق گریه به تدریج آرامتر میشود. مهوش و سپیده اتاق را خلوت میکنند، نرگس دوست ندارد کسی حال و روزش را ببیند.
یک ساعت بعد رفتم نگاهی به نرگس انداختم، چشمانش قرمز و پف کرده بود، گریه نمیکرد اما از درد اشک در چشمانش حلقه میزد و به پایین میغلتید. اینبار مرا شناخت، شروع با خندیدن کرد و گفت باور کن همش داشتم به مصطفی(نیلی، وکیلش) میگفتم برای ویدا شیرینی بخر.
و برای بقیه توضیح میداد: «دفعه قبل که از بیمارستان برگشتم ویدا یک جعبه شیرینی فرانسه توی وسایل پیدا کرد و با ذوق بازش کرد ولی تویش نان بربری بود. آنقدر غر زد که اینبار هی به مصطفی گفتم شیرینی را فراموش نکنی.»
نمیتوانم به صورتش نگاه کنم. برمیگردم از این وضعیت فرار کنم توی تختم، جوانا (وریشه مرادی) کنار تخت ایستاده، یک لیوان آب جوش که چند آلو بخارا داخل آن انداخته را هم میزند و میپرسد. نرگس چطوره؟
تختمان مشترک است، او طبقه بالای تخت است.
من فقط خشم و بغضم را قورت میدهم و میپرسم زخم عثنیعشر با آب جوش و آلوچه درمان میشه؟ بدبخت داری از خونریزی میمیری.
وریشه بعد از آن اعتصاب غذای طولانی حالا خونریزی دارد. مستقیم نمیگویند اما ما میدانیم چون در مراسمهای اعتراض به اعدام شرکت کرده اعزامش به بیمارستان را لغو کردهاند. فقط او نبود، بدون اینکه مستقیما بگویند هر کسی در اعتراض به اعدامها شرکت داشت را به نحوی تنبیه کردند. بسته به اینکه زندانی چه چیزی داشته باشد که بشود از آن محرومش کرد، از تحویل ندادن وسایل تا قطع تلفن و ملاقات و اعزام به بیمارستان.
مدتی است که میگويند ملاقات حضوری و ملاقات خصوصی با همسر امتیاز است و در صورت حسن رفتار به زندانی تعلق میگیرد.
ادامه را در لینک زیر بخوانید:
https://tinyurl.com/3xfhxhzd
#بیانیه #ویدا_ربانی #مطهره_گونه_ای #بند_زنان_اوین #نرگس_محمدی #وریشه_مرادی #پخشان_عزیزی #حق_درمان #اعتصاب_غذا #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
صدای دانشجویان هرگز خاموش نخواهد شد
اعتراض دکتر حسن باقرینیا به سرکوب دانشجویان و اساتید در جمهوری اسلامی
دکتر حسن باقرینیا، استاد اخراجشده دانشگاه، در این ویدیو به مناسبت روز دانشجو، به سرکوبهای گسترده جمهوری اسلامی علیه دانشجویان و اساتید اعتراض میکند. او با اشاره به سابقه طولانی سرکوبهای این رژیم، از جمله تیرماه ۱۳۷۸، خرداد ۱۳۸۸، آبان ۱۳۹۸ و پاییز خونین ۱۴۰۱، تأکید میکند که جمهوری اسلامی دستش به خون دانشجویان آلوده است.
دکتر باقرینیا به مشارکت بیش از ۷۰ هزار دانشجو در اعتراضات جنبش مهسا و بازداشت صدها دانشجو اشاره کرده و از ادامه زندانی بودن دانشجویانی همچون مطهره گونهای و خشایار سفیدی خبر میدهد. او همچنین به اخراج گسترده دانشجویان معترض از دانشگاهها اشاره میکند.
در این ویدیو، دکتر باقرینیا نهادهای سرکوبگر حاضر در دانشگاهها، از جمله کمیته انضباطی، حراست، بسیج، سازمان اطلاعات سپاه (ساس) و نهاد نمایندگی آقای خامنهای را مسئول سرکوب دانشجویان میداند و دخالت در سبک زندگی، گزینش ایدئولوژیک اساتید و دانشجویان، و اجباری بودن دروس معارف اسلامی را از مشکلات دانشگاهها برمیشمرد.
او در پاسخ به ادعای اخیر رئیس دولت مبنی بر بازگشت بسیاری از اساتید و دانشجویان اخراجی به دانشگاهها، میگوید که لیستی از این افراد ارائه نشده و برعکس، بسیاری از اساتید همچنان از دانشگاهها کنار گذاشته شدهاند. او نام تعدادی از این اساتید را ذکر میکند، از جمله:
علیرضا آزاد و شهرام عباسی (دانشگاه فردوسی مشهد)
محمد آریاپور (دانشگاه صنعتی همدان)
مصطفی آذرخشی (دانشگاه بهشتی)
سید جواد امامی (دانشگاه علم و صنعت)
ابوالقاسم رحیمی (دانشگاه حکیم سبزواری)
محمد سلطانی رنانی و مهدی معطی (دانشگاه اصفهان)
مرتضی نعمتی (دانشگاه چمران اهواز).
او با تأکید بر ادامه جنبش دانشجویی، میگوید که صدای دانشجویان و دانشگاهها هرگز خاموش نشده و نخواهد شد.
#حسن_باقری_نیا #روز_دانشجو #دانشگاه_در_زنجیر #دانشگاه_زنده_است #خشایار_سفیدی #مطهره_گونه_ای #علی_یونسی #امیرحسین_مرادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
اعتراض دکتر حسن باقرینیا به سرکوب دانشجویان و اساتید در جمهوری اسلامی
دکتر حسن باقرینیا، استاد اخراجشده دانشگاه، در این ویدیو به مناسبت روز دانشجو، به سرکوبهای گسترده جمهوری اسلامی علیه دانشجویان و اساتید اعتراض میکند. او با اشاره به سابقه طولانی سرکوبهای این رژیم، از جمله تیرماه ۱۳۷۸، خرداد ۱۳۸۸، آبان ۱۳۹۸ و پاییز خونین ۱۴۰۱، تأکید میکند که جمهوری اسلامی دستش به خون دانشجویان آلوده است.
دکتر باقرینیا به مشارکت بیش از ۷۰ هزار دانشجو در اعتراضات جنبش مهسا و بازداشت صدها دانشجو اشاره کرده و از ادامه زندانی بودن دانشجویانی همچون مطهره گونهای و خشایار سفیدی خبر میدهد. او همچنین به اخراج گسترده دانشجویان معترض از دانشگاهها اشاره میکند.
در این ویدیو، دکتر باقرینیا نهادهای سرکوبگر حاضر در دانشگاهها، از جمله کمیته انضباطی، حراست، بسیج، سازمان اطلاعات سپاه (ساس) و نهاد نمایندگی آقای خامنهای را مسئول سرکوب دانشجویان میداند و دخالت در سبک زندگی، گزینش ایدئولوژیک اساتید و دانشجویان، و اجباری بودن دروس معارف اسلامی را از مشکلات دانشگاهها برمیشمرد.
او در پاسخ به ادعای اخیر رئیس دولت مبنی بر بازگشت بسیاری از اساتید و دانشجویان اخراجی به دانشگاهها، میگوید که لیستی از این افراد ارائه نشده و برعکس، بسیاری از اساتید همچنان از دانشگاهها کنار گذاشته شدهاند. او نام تعدادی از این اساتید را ذکر میکند، از جمله:
علیرضا آزاد و شهرام عباسی (دانشگاه فردوسی مشهد)
محمد آریاپور (دانشگاه صنعتی همدان)
مصطفی آذرخشی (دانشگاه بهشتی)
سید جواد امامی (دانشگاه علم و صنعت)
ابوالقاسم رحیمی (دانشگاه حکیم سبزواری)
محمد سلطانی رنانی و مهدی معطی (دانشگاه اصفهان)
مرتضی نعمتی (دانشگاه چمران اهواز).
او با تأکید بر ادامه جنبش دانشجویی، میگوید که صدای دانشجویان و دانشگاهها هرگز خاموش نشده و نخواهد شد.
#حسن_باقری_نیا #روز_دانشجو #دانشگاه_در_زنجیر #دانشگاه_زنده_است #خشایار_سفیدی #مطهره_گونه_ای #علی_یونسی #امیرحسین_مرادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
دموکراسی در حصر ۴۶ ساله حاکمیت تمامیتخواه دینی
✍️مطهرهگونهای
مطهره گونهای، فعال دانشجویی و زندانی
سیاسی، در جستاری تحلیلی به تشریح خیزش «زن، زندگی، آزادی» که توسط ایران اینترنشنال منتشر شده است، تبعات سرکوبهای سیستماتیک جمهوری اسلامی و ضرورت گذار به دموکراسی پرداخته است. او با اشاره به خشمی اصیل و انباشته از سالها دروغ، پنهانکاری و حذف کرامت انسانی از سوی حکومت، این خشم را محور اصلی جنبشهای مدنی و اجتماعی میداند.
گونهای با نقد ساختار تمامیتخواه دینی جمهوری اسلامی و تشریح سرکوبهای دهه ۶۰ و سیاستهای ایدئولوژیک، به ضرورت ایجاد «میز دموکراسی» با مشارکت گروههای متکثر اپوزیسیون تأکید میکند و بر لزوم شفافیت، خشونتپرهیزی، و اتحاد در راستای گذار به دموکراسی اصرار دارد.
او با تحلیل تاریخی انقلاب ۵۷ و حوادث پس از آن، تأکید میکند که اصلاحات در حکومت ولایت مطلقه فقیه به سرکوب بیشتر منجر شده و تنها راهحل، سرنگونی کامل این نظام و ایجاد حکومتی بر پایه دموکراسی، سکولاریسم و حقوق بشر است.
مطهره گونهای با تجربه شخصی خود از سرکوب حکومتی، به اهمیت نافرمانی مدنی و آگاهیبخشی برای تقویت جامعه مدنی اشاره میکند و بر توانایی مردم ایران در عبور از استبداد و نیل به آزادی تأکید دارد.
او در مقدمه این یادداشت نوشته:
«آزادی، رایگان نیست!» به یاد ندارم این جمله دقیقا از کیست اما همیشه در ذهنم به مثابه شمعی پرفروغ که به راهی مبهم و مهآلود جان تازه میبخشد، روشن است؛ خاصه این روزها که حکم غیرانسانی قتل حکومتی (اعدام) دو همبندیام، پخشان عزیزی و وریشه مرادی و دهها جان عزیز دیگر صادر شده است
با تایید حکم اعدام پخشان در دیوان عالی قضایی و ابلاغ آن به اجرای احکام طبق پروندهسازیها و کیفرخواستی واهی و در راستای انتقام گرفتن جمهوری اسلامی از خیزش «زن، زندگی، آزادی» و تضعیف موقعیتش در منطقه و جوامع بینالمللی، بیش از همیشه بر عهد خود استوار شدهام که برای سرنگونی این حکومت و پایان تاریخ رعب و وحشت و سیاهی، با امید به ایران آگاه، آزاد و آباد تا پای جان از هیچ تلاشی فروگذار نکنم.
متن کامل نوشته مطهره گونهای را در سایت آموزشکده توانا بخوانید:
https://tavaana.org/democracy-and-totalitarianism-iran
#مطهره_گونه_ای #نه_به_جمهوری_اسلامی #بیانبه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
✍️مطهرهگونهای
مطهره گونهای، فعال دانشجویی و زندانی
سیاسی، در جستاری تحلیلی به تشریح خیزش «زن، زندگی، آزادی» که توسط ایران اینترنشنال منتشر شده است، تبعات سرکوبهای سیستماتیک جمهوری اسلامی و ضرورت گذار به دموکراسی پرداخته است. او با اشاره به خشمی اصیل و انباشته از سالها دروغ، پنهانکاری و حذف کرامت انسانی از سوی حکومت، این خشم را محور اصلی جنبشهای مدنی و اجتماعی میداند.
گونهای با نقد ساختار تمامیتخواه دینی جمهوری اسلامی و تشریح سرکوبهای دهه ۶۰ و سیاستهای ایدئولوژیک، به ضرورت ایجاد «میز دموکراسی» با مشارکت گروههای متکثر اپوزیسیون تأکید میکند و بر لزوم شفافیت، خشونتپرهیزی، و اتحاد در راستای گذار به دموکراسی اصرار دارد.
او با تحلیل تاریخی انقلاب ۵۷ و حوادث پس از آن، تأکید میکند که اصلاحات در حکومت ولایت مطلقه فقیه به سرکوب بیشتر منجر شده و تنها راهحل، سرنگونی کامل این نظام و ایجاد حکومتی بر پایه دموکراسی، سکولاریسم و حقوق بشر است.
مطهره گونهای با تجربه شخصی خود از سرکوب حکومتی، به اهمیت نافرمانی مدنی و آگاهیبخشی برای تقویت جامعه مدنی اشاره میکند و بر توانایی مردم ایران در عبور از استبداد و نیل به آزادی تأکید دارد.
او در مقدمه این یادداشت نوشته:
«آزادی، رایگان نیست!» به یاد ندارم این جمله دقیقا از کیست اما همیشه در ذهنم به مثابه شمعی پرفروغ که به راهی مبهم و مهآلود جان تازه میبخشد، روشن است؛ خاصه این روزها که حکم غیرانسانی قتل حکومتی (اعدام) دو همبندیام، پخشان عزیزی و وریشه مرادی و دهها جان عزیز دیگر صادر شده است
با تایید حکم اعدام پخشان در دیوان عالی قضایی و ابلاغ آن به اجرای احکام طبق پروندهسازیها و کیفرخواستی واهی و در راستای انتقام گرفتن جمهوری اسلامی از خیزش «زن، زندگی، آزادی» و تضعیف موقعیتش در منطقه و جوامع بینالمللی، بیش از همیشه بر عهد خود استوار شدهام که برای سرنگونی این حکومت و پایان تاریخ رعب و وحشت و سیاهی، با امید به ایران آگاه، آزاد و آباد تا پای جان از هیچ تلاشی فروگذار نکنم.
متن کامل نوشته مطهره گونهای را در سایت آموزشکده توانا بخوانید:
https://tavaana.org/democracy-and-totalitarianism-iran
#مطهره_گونه_ای #نه_به_جمهوری_اسلامی #بیانبه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
یادداشت مطهره گونهای از زندان اوین؛ نه به اعدام به مثابه نه به اساس جمهوری اسلامی است
مطهره گونهای
فعال دانشجویی و زندانی سیاسی
در سالگرد کارزار گسترده و فراگیر «سهشنبههای نه به اعدام» که از سوی زندانیان سیاسی در زندان قزلحصار و با همراهی بند زنان اوین آغاز شد و هماکنون به بسیاری از زندانهای سراسر کشور رسیده است، دهها نفر از زندانیان، در خطر اجرای حکم قتل حکومتی به اتهام «بغی» هستند.
مهدی حسنی و بهروز احسانی، دو تن از زندانیان محکوم به اعدام از زندان اوین به زندان قزلحصار کرج منتقل شدهاند و در شرایطی نامعلوم بهسر میبرند.
پخشان عزیزی و وریشه مرادی نیز با وجود اعتصابات گسترده و افتخارآمیز کردستان با هدف «لغو حکم اعدام» و ایجاد کمپین آزادی آنها، هنوز تحت اجرای حکم اعدام قرار دارند و جان عزیزشان در خطر است.
«باغی» در فقه شیعه و قانون قضایی جمهوری اسلامی به فرد یا افرادی اطلاق میشود که در برابر «اساس» جمهوری اسلامی شورش کنند و موجب «ترساندن» و «ارعاب» مردم و «سلب امنیت» آنها شوند.
استنباط اصلی و بنیادین اتهام «بغی» از آیه معروف سوره حجرات است که مفهوم و تفسیر آن نیست و اتفاقا متشابه است؛ بدین معنا که اولا خطاب آیه به «مومنین» است، ثانیا حکم متقن و محکم در خصوص «بغی» یا پرداخت بیشتر در مورد معنی آن داده شده است.
بحث فقهی در مورد حقوق شهروندی یک کشور، مسالهای مهم است که همکاری نواندیشان دینی و روحانیون معترض و مخالف با نظام را میطلبد اما استناد به آیهای پرابهام از یک کتاب مقدس هزار و ۴۰۰ ساله که بر اساس «وضعیت» و «اقتضای» انسانها و نه «طبیعت» آنها در زمانه «محمد» نازل شد، برای وضع و توضیح و تبیین قانونی جهت سلب راحتتر حیات افراد، آن هم صرفا با تشخیص و «استنباط» قاضی و فقیه بر مبنای نیتخوانی و کیفرخواستهایی که حتی اصول ابتدایی حقوقی و قانونی را در روندهای امنیتی بازجویی و بازپرسی طی نکردهاند، با مفهوم «قسط» و «عدالت» که در انتهای آیه مذکور بیان شده، در تضاد و تناقض آشکار است.
مردمی که از سرکوب و خشونت سیستماتیک روزافزون در ساحتهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی رنج میبرند و از خشم بیامان، در برابر «اساس» جمهوری اسلامی قد علم میکنند، مرتکب بغی نشدهاند.
هنگامی که خبر ترور آن دو قاضی شرع [علی رازینی و محمد مقیسه] منتشر شد، افسوس خوردم که دریغا که باید در دادگاهی عادل و منصف محاکمه میشدند و چه بسا مرگ برایشان سهلترین مجازات بود.
آنها که بیمحابا سالها حکم قتل صدها انسان را با افتخار امضا کردند، امروز با سیل خشم و انباشت خشونتی مواجه شدند که جمهوری اسلامی، آن را با سرکوب و کشتار و اعدام بازتولید کرده است؛ غافل از آنکه روز محاکمه به اراده و خواست مردم سرانجام فرا خواهد رسید.
از قضا «باغی»، همین حکومت جائر و مستبد دینی است که در مقابل اعتراض و مطالبه بهحق مردم جان به لب رسیده، آتش خشم و کینه و انتقام میگشاید و برای بقای سیاسی خود، با صفآرایی نیروهای سرکوبگر و آتشبهاختیار «فضای رعب و وحشت و ناامنی» را در جامعه استیلا میبخشد و برای مقابله با تهدید و تضعیف بنیان پوشالی خود، از به کار بردن هر دستاویز غیرانسانی برآمده از «اسلام فقاهتی شیعی» و به نام «مصلحت امت اسلامی» هیچ ابایی ندارد.
بنابراین امروزه شعار «نه به اعدام» به منزله مخالفت و «نه» به تمامیت ساختار و «اساس» جمهوری اسلامی است که باید نقطه ثقل و اتکا برای اشتراک فکری گروههای مختلف و متکثر و جامعه مدنی در راستای همبستگی هر چه بیشتر شود.
اکنون اعتصاب عمومی و گسترده و منسجم مردم کردستان در هفته گذشته به عنوان ایستادگی و مقاومتی ستودنی و شکلی از نافرمانی مدنی باید سرلوحه همه گروههای حقوقبشری و سیاسی مخالف اعدام قرار گیرد.
حمایتهای بینالمللی نیز میتواند همدلی و روحیه فعالان مدنی را تقویت کند اما در نهایت این اراده و مقاومت مردم است که سرانجام به ثمر خواهد نشست.
به امید ایران آگاه، آزاد و آباد و به امید «زن، زندگی، آزادی» ...
.
مطهره گونهای، دانشجوی رشته دندانپزشکی و دبیر سیاسی سابق انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران است که در ارتباط با خیزش «زن، زندگی، آزادی» در سال ۱۴۰۱ به دست نیروهای امنیتی بازداشت شد.
این فعال دانشجویی بار دیگر در ۱۲ اردیبهشت سال جاری پس از احضار به سازمان اطلاعات سپاه در تهران بازداشت و پس از چند روز با تودیع وثیقه از زندان اوین آزاد شد.
او نهایتا در تیر سال جاری از سوی شعبه ۲۹ دادگاه انقلاب تهران به یک سال حبس محکوم شد و از مهر ماه دوران محکومیت خود را در زندان اوین سپری میکند.
منتشر شده در ایران اینترنشنال
@IranIntltv
#مطهره_گونه_ای #نه_به_اعدام #نه_به_جمهوری_اسلامی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مطهره گونهای
فعال دانشجویی و زندانی سیاسی
در سالگرد کارزار گسترده و فراگیر «سهشنبههای نه به اعدام» که از سوی زندانیان سیاسی در زندان قزلحصار و با همراهی بند زنان اوین آغاز شد و هماکنون به بسیاری از زندانهای سراسر کشور رسیده است، دهها نفر از زندانیان، در خطر اجرای حکم قتل حکومتی به اتهام «بغی» هستند.
مهدی حسنی و بهروز احسانی، دو تن از زندانیان محکوم به اعدام از زندان اوین به زندان قزلحصار کرج منتقل شدهاند و در شرایطی نامعلوم بهسر میبرند.
پخشان عزیزی و وریشه مرادی نیز با وجود اعتصابات گسترده و افتخارآمیز کردستان با هدف «لغو حکم اعدام» و ایجاد کمپین آزادی آنها، هنوز تحت اجرای حکم اعدام قرار دارند و جان عزیزشان در خطر است.
«باغی» در فقه شیعه و قانون قضایی جمهوری اسلامی به فرد یا افرادی اطلاق میشود که در برابر «اساس» جمهوری اسلامی شورش کنند و موجب «ترساندن» و «ارعاب» مردم و «سلب امنیت» آنها شوند.
استنباط اصلی و بنیادین اتهام «بغی» از آیه معروف سوره حجرات است که مفهوم و تفسیر آن نیست و اتفاقا متشابه است؛ بدین معنا که اولا خطاب آیه به «مومنین» است، ثانیا حکم متقن و محکم در خصوص «بغی» یا پرداخت بیشتر در مورد معنی آن داده شده است.
بحث فقهی در مورد حقوق شهروندی یک کشور، مسالهای مهم است که همکاری نواندیشان دینی و روحانیون معترض و مخالف با نظام را میطلبد اما استناد به آیهای پرابهام از یک کتاب مقدس هزار و ۴۰۰ ساله که بر اساس «وضعیت» و «اقتضای» انسانها و نه «طبیعت» آنها در زمانه «محمد» نازل شد، برای وضع و توضیح و تبیین قانونی جهت سلب راحتتر حیات افراد، آن هم صرفا با تشخیص و «استنباط» قاضی و فقیه بر مبنای نیتخوانی و کیفرخواستهایی که حتی اصول ابتدایی حقوقی و قانونی را در روندهای امنیتی بازجویی و بازپرسی طی نکردهاند، با مفهوم «قسط» و «عدالت» که در انتهای آیه مذکور بیان شده، در تضاد و تناقض آشکار است.
مردمی که از سرکوب و خشونت سیستماتیک روزافزون در ساحتهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی رنج میبرند و از خشم بیامان، در برابر «اساس» جمهوری اسلامی قد علم میکنند، مرتکب بغی نشدهاند.
هنگامی که خبر ترور آن دو قاضی شرع [علی رازینی و محمد مقیسه] منتشر شد، افسوس خوردم که دریغا که باید در دادگاهی عادل و منصف محاکمه میشدند و چه بسا مرگ برایشان سهلترین مجازات بود.
آنها که بیمحابا سالها حکم قتل صدها انسان را با افتخار امضا کردند، امروز با سیل خشم و انباشت خشونتی مواجه شدند که جمهوری اسلامی، آن را با سرکوب و کشتار و اعدام بازتولید کرده است؛ غافل از آنکه روز محاکمه به اراده و خواست مردم سرانجام فرا خواهد رسید.
از قضا «باغی»، همین حکومت جائر و مستبد دینی است که در مقابل اعتراض و مطالبه بهحق مردم جان به لب رسیده، آتش خشم و کینه و انتقام میگشاید و برای بقای سیاسی خود، با صفآرایی نیروهای سرکوبگر و آتشبهاختیار «فضای رعب و وحشت و ناامنی» را در جامعه استیلا میبخشد و برای مقابله با تهدید و تضعیف بنیان پوشالی خود، از به کار بردن هر دستاویز غیرانسانی برآمده از «اسلام فقاهتی شیعی» و به نام «مصلحت امت اسلامی» هیچ ابایی ندارد.
بنابراین امروزه شعار «نه به اعدام» به منزله مخالفت و «نه» به تمامیت ساختار و «اساس» جمهوری اسلامی است که باید نقطه ثقل و اتکا برای اشتراک فکری گروههای مختلف و متکثر و جامعه مدنی در راستای همبستگی هر چه بیشتر شود.
اکنون اعتصاب عمومی و گسترده و منسجم مردم کردستان در هفته گذشته به عنوان ایستادگی و مقاومتی ستودنی و شکلی از نافرمانی مدنی باید سرلوحه همه گروههای حقوقبشری و سیاسی مخالف اعدام قرار گیرد.
حمایتهای بینالمللی نیز میتواند همدلی و روحیه فعالان مدنی را تقویت کند اما در نهایت این اراده و مقاومت مردم است که سرانجام به ثمر خواهد نشست.
به امید ایران آگاه، آزاد و آباد و به امید «زن، زندگی، آزادی» ...
.
مطهره گونهای، دانشجوی رشته دندانپزشکی و دبیر سیاسی سابق انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران است که در ارتباط با خیزش «زن، زندگی، آزادی» در سال ۱۴۰۱ به دست نیروهای امنیتی بازداشت شد.
این فعال دانشجویی بار دیگر در ۱۲ اردیبهشت سال جاری پس از احضار به سازمان اطلاعات سپاه در تهران بازداشت و پس از چند روز با تودیع وثیقه از زندان اوین آزاد شد.
او نهایتا در تیر سال جاری از سوی شعبه ۲۹ دادگاه انقلاب تهران به یک سال حبس محکوم شد و از مهر ماه دوران محکومیت خود را در زندان اوین سپری میکند.
منتشر شده در ایران اینترنشنال
@IranIntltv
#مطهره_گونه_ای #نه_به_اعدام #نه_به_جمهوری_اسلامی #بیانیه #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مطهره گونهای، زندانی سیاسی: دادخواهی جنایت را نباید و نمیتوان به پیشگاه حاکمیت جنایتکار برد
مطهره گونهای، زندانی سیاسی، در یادداشتی تأکید میکند که مجازات اعدام ابزاری برای سرکوب و ارعاب مردم توسط جمهوری اسلامی است و نمیتوان از این حاکمیت جنایتکار انتظار عدالت داشت. او با اشاره به روندهای ناعادلانه دادرسی و سرکوبهای گسترده، مخالفت با اعدام را جدای از مبارزه علیه جمهوری اسلامی بیمعنا میداند و بر لزوم اتحاد در برابر این نظام تمامیتخواه تأکید میکند.
متن کامل یادداشت مطهره گونهای به شرح زیر است:
هنگامی که از "نه به اعدام برای هر کسی و در هر شرایطی" سخن میرانیم، به عبارتی تمامی ابعاد آسیبزای این مجازات را در نظر گرفتهایم. مجازات غیرانسانی اعدام، یک مسألهی مهم سیاسی است، چرا که در بطن آن، دولتها و حکومتهای اقتدارگرا خود را در چنان وضعیت مسلطی میبینند که حتی حق سلب حیات شهروندان را دارند. فارغ از نگاه تفصیلی آسیبشناسانه به مسألهی قتل و مجازات آن و قربانی بودن مجرمان، آیا به راستی جمهوری اسلامی از روندهای قضائی عادلانه برخوردار است که بتوان از رئیس دولت و دستگاه قضائی آن، مطالبهی احقاق عدالت داشت؟ سعید مدنی در کتاب دربارهی اعدام به خوبی این مسأله را تبیین میکند:
"زمینههای بسیاری برای ادعای قربانی بودن آن محکومان اعدام وجود دارد. بررسیهای تجربی گسترده به وضوح کاربرد نابرابر و خودسرانهی حکم اعدام را نشان میدهد. مجازات اعدام به شکل نامتناسبی به اعضای اقلیتها و گروههای به حاشیه راندهشده، از جمله اقلیتهای نژادی و قومیتی، مذهبی، محلی، کارگران مهاجر، فقرا یا افراد با ناتوانی هوشی و روانی گرایش دارد. برخی افراد به دلیل ویژگیهای قومی و ملیت و یا به دلیل عدم استطاعت برای برخورداری از وکیل قانونی توانا و باانگیزه، حکم اعدام دریافت میکنند."
اکنون مایهی تأسف است که برخی دانشگاهیان، به جای بررسی جامعهشناختی و سیاسی رخداد اخیر که منجر به کشتهشدن یک دانشجو شده است، توأمان با موضع محکم "نه به اعدام"، خواستار قتل و اعدام انسانی دیگر شدهاند که تنها صورت مسألهی سالها سیاستگذاری و حکمرانی خطا و استبدادی جمهوری اسلامی را پاک میکنند.
در جامعهای که از منظر اقتصادی، اجتماعی و سیاسی از سوی حکومت، تحت اختناق و سرکوب حداکثری قرار دارد و حاکمیتی تا بُن دندان مسلح و حامی سرسخت کشتار و مرگ در مسند قدرت است، انگشت اتهام باید به سوی متهم و عامل اصلی این بازتولید خشونت یعنی جمهوری اسلامی نشانه رود.
هدف حکومت از اجرای هر حکم اعدامی، مشروعیتبخشی به سایر احکام اعدام، خاصه فعالان سیاسی و مدنی، و بازنمایی اقتدار تضعیفشدهی خود در راستای ارعاب پیشگیرانهی مردم از هرگونه اعتراض علیه خویش است. بنابراین، قربانی اعدامها فقط محکومان نیستند، بلکه تمامی مردم مشمول عواقب سهمگین آن خواهند بود.
گمانهزنیهای بسیاری نیز در خصوص ابعاد این حادثه وجود دارد؛ از جمله اینکه در منطقهی امیرآباد، که خوابگاههای دانشجویی و اماکن استراتژیک، به عنوان مثال خانهی امن اطلاعات سپاه و ساختمان انرژی هستهای در آن قرار دارد و در صورت وقوع هرگونه تجمع و یا اعتراضات دانشجویی، نیروهای سرکوبگر امنیتی با اشراف همهجانبه و با تمام قوا مردم را سرکوب میکنند و فجایع کوی دانشگاه و خیزش ۱۴۰۱ را رقم میزنند، چطور از برقراری امنیت عادی آن عاجزند؟ به علاوه، همزمانی این رخداد دلخراش و رپرتاژ عظیم رسانههای داخلی برای پوشش آن با برگزاری تجمع دانشگاهیان و فعالان سیاسی در محل سردر دانشگاه تهران در ظهر همان روز و بازداشت وحشیانه همراه با ضرب و شتم دهها نفر از معترضان، از جمله جانبازان و ایثارگران و دانشجویان، که وضعیت و نهاد بازداشتکنندهی بسیاری از آنان تاکنون نامشخص است، باید مورد تأمل جدی قرار گیرد.
علیایحال، با توجه به بیانیههای منتشرشده از سوی برخی نهادهای دانشجویی و مطالبهی تسریع در مجازات عاملین قتل، و همچنین صدور فرمانهای پزشکیان مبنی بر عدم جلوگیری از تجمع در داخل دانشگاه اما خارجنشدن اعتراضات از فضای آن و تشکیل کمیتهی ویژهی بررسی، به نظر میرسد دستگاه امنیتی-قضائی در صدد انحراف جریانات دانشجویی از کارزار "نه به اعدام"، خاصه پس از تأیید حکم اعدام شریفه محمدی، مهدی حسنی و بهروز احسانی، و رد اعادهی دادرسی حکم اعدام پخشان عزیزی، و همچنین کنترل بیش از پیش دانشگاهها و امنیتیتر کردن فضای آن با رویکردی پیشگیرانه است.
دادخواهی جنایت را نمیتوان به پیشگاه جنایتکار برد. ...
ادامه متن را در لینک زیر بخوانید:
https://tavaana.org/motahareh-gonei-nameh/
#مطهره_گونه_ای #بیانیه #نه_به_اعدام #نه_به_جمهوری_اسلامی #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مطهره گونهای، زندانی سیاسی، در یادداشتی تأکید میکند که مجازات اعدام ابزاری برای سرکوب و ارعاب مردم توسط جمهوری اسلامی است و نمیتوان از این حاکمیت جنایتکار انتظار عدالت داشت. او با اشاره به روندهای ناعادلانه دادرسی و سرکوبهای گسترده، مخالفت با اعدام را جدای از مبارزه علیه جمهوری اسلامی بیمعنا میداند و بر لزوم اتحاد در برابر این نظام تمامیتخواه تأکید میکند.
متن کامل یادداشت مطهره گونهای به شرح زیر است:
هنگامی که از "نه به اعدام برای هر کسی و در هر شرایطی" سخن میرانیم، به عبارتی تمامی ابعاد آسیبزای این مجازات را در نظر گرفتهایم. مجازات غیرانسانی اعدام، یک مسألهی مهم سیاسی است، چرا که در بطن آن، دولتها و حکومتهای اقتدارگرا خود را در چنان وضعیت مسلطی میبینند که حتی حق سلب حیات شهروندان را دارند. فارغ از نگاه تفصیلی آسیبشناسانه به مسألهی قتل و مجازات آن و قربانی بودن مجرمان، آیا به راستی جمهوری اسلامی از روندهای قضائی عادلانه برخوردار است که بتوان از رئیس دولت و دستگاه قضائی آن، مطالبهی احقاق عدالت داشت؟ سعید مدنی در کتاب دربارهی اعدام به خوبی این مسأله را تبیین میکند:
"زمینههای بسیاری برای ادعای قربانی بودن آن محکومان اعدام وجود دارد. بررسیهای تجربی گسترده به وضوح کاربرد نابرابر و خودسرانهی حکم اعدام را نشان میدهد. مجازات اعدام به شکل نامتناسبی به اعضای اقلیتها و گروههای به حاشیه راندهشده، از جمله اقلیتهای نژادی و قومیتی، مذهبی، محلی، کارگران مهاجر، فقرا یا افراد با ناتوانی هوشی و روانی گرایش دارد. برخی افراد به دلیل ویژگیهای قومی و ملیت و یا به دلیل عدم استطاعت برای برخورداری از وکیل قانونی توانا و باانگیزه، حکم اعدام دریافت میکنند."
اکنون مایهی تأسف است که برخی دانشگاهیان، به جای بررسی جامعهشناختی و سیاسی رخداد اخیر که منجر به کشتهشدن یک دانشجو شده است، توأمان با موضع محکم "نه به اعدام"، خواستار قتل و اعدام انسانی دیگر شدهاند که تنها صورت مسألهی سالها سیاستگذاری و حکمرانی خطا و استبدادی جمهوری اسلامی را پاک میکنند.
در جامعهای که از منظر اقتصادی، اجتماعی و سیاسی از سوی حکومت، تحت اختناق و سرکوب حداکثری قرار دارد و حاکمیتی تا بُن دندان مسلح و حامی سرسخت کشتار و مرگ در مسند قدرت است، انگشت اتهام باید به سوی متهم و عامل اصلی این بازتولید خشونت یعنی جمهوری اسلامی نشانه رود.
هدف حکومت از اجرای هر حکم اعدامی، مشروعیتبخشی به سایر احکام اعدام، خاصه فعالان سیاسی و مدنی، و بازنمایی اقتدار تضعیفشدهی خود در راستای ارعاب پیشگیرانهی مردم از هرگونه اعتراض علیه خویش است. بنابراین، قربانی اعدامها فقط محکومان نیستند، بلکه تمامی مردم مشمول عواقب سهمگین آن خواهند بود.
گمانهزنیهای بسیاری نیز در خصوص ابعاد این حادثه وجود دارد؛ از جمله اینکه در منطقهی امیرآباد، که خوابگاههای دانشجویی و اماکن استراتژیک، به عنوان مثال خانهی امن اطلاعات سپاه و ساختمان انرژی هستهای در آن قرار دارد و در صورت وقوع هرگونه تجمع و یا اعتراضات دانشجویی، نیروهای سرکوبگر امنیتی با اشراف همهجانبه و با تمام قوا مردم را سرکوب میکنند و فجایع کوی دانشگاه و خیزش ۱۴۰۱ را رقم میزنند، چطور از برقراری امنیت عادی آن عاجزند؟ به علاوه، همزمانی این رخداد دلخراش و رپرتاژ عظیم رسانههای داخلی برای پوشش آن با برگزاری تجمع دانشگاهیان و فعالان سیاسی در محل سردر دانشگاه تهران در ظهر همان روز و بازداشت وحشیانه همراه با ضرب و شتم دهها نفر از معترضان، از جمله جانبازان و ایثارگران و دانشجویان، که وضعیت و نهاد بازداشتکنندهی بسیاری از آنان تاکنون نامشخص است، باید مورد تأمل جدی قرار گیرد.
علیایحال، با توجه به بیانیههای منتشرشده از سوی برخی نهادهای دانشجویی و مطالبهی تسریع در مجازات عاملین قتل، و همچنین صدور فرمانهای پزشکیان مبنی بر عدم جلوگیری از تجمع در داخل دانشگاه اما خارجنشدن اعتراضات از فضای آن و تشکیل کمیتهی ویژهی بررسی، به نظر میرسد دستگاه امنیتی-قضائی در صدد انحراف جریانات دانشجویی از کارزار "نه به اعدام"، خاصه پس از تأیید حکم اعدام شریفه محمدی، مهدی حسنی و بهروز احسانی، و رد اعادهی دادرسی حکم اعدام پخشان عزیزی، و همچنین کنترل بیش از پیش دانشگاهها و امنیتیتر کردن فضای آن با رویکردی پیشگیرانه است.
دادخواهی جنایت را نمیتوان به پیشگاه جنایتکار برد. ...
ادامه متن را در لینک زیر بخوانید:
https://tavaana.org/motahareh-gonei-nameh/
#مطهره_گونه_ای #بیانیه #نه_به_اعدام #نه_به_جمهوری_اسلامی #زن_زندگی_آزادی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech