آموزشکده توانا
55.7K subscribers
31.9K photos
37.5K videos
2.55K files
19.2K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.iss.one/Tavaana_Admin

📧 : [email protected]
📧 : [email protected]

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
Forwarded from گفت‌وشنود

پاسخ یک مخاطب به اظهارات احمد خاتمی، امام جمعه موقت تهران که در نماز جمعه این هفته گفته بود :
دغدغه مردم اجرای دین است؛ آقاجان!

پاسخی قابل تامل که با شما به اشتراک گذاشتیم.

شما هم با ارسال دیدگاه‌های خود ما و دیگر مخاطبان را از نظرات خود آگاه کنید.

#خداناباور #دین_ناباور #ناباورمند #حجاب_اجبارى #دین #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نگار دباغی، نوجوان ۱۷ ساله معترض اهل تبریز، در این ویدیوی کوتاه از آخرین وضعیت خود خبر می‌دهد. او می‌گوید به دستور پزشک قانونی پیش از بستری‌شدن کامل مرخص شدم. او تاکید می‌کند که اطلاع‌رسانی درباره بازداشت‌شدگان و شرایط آن‌ها امری ضروری است.

نگار در مورد آخرین وضعیت پرونده‌اش، می‌گوید که دادگاهش در اسفند ماه برگزار خواهد شد و احتمالاً محکوم خواهد شد، هرچند از جزئیات حکم احتمالی اطلاعی ندارد.

او در انتها تاکید می‌کند که تحت هر شرایطی، سر تسلیم فرود نخواهد آورد و هرگز اظهار پشیمانی نخواهد کرد.

در پرونده نگار دباغی مثل یلدا آقافضلی درج شده که «متهم اظهار پشیمانی نکرده است»

نگار دباغی به اتهامات متعددی متهم شده است و قاضی دستور بستری شدن او در بیمارستان روانی را داده بود که پس از اطلاع‌رسانی گسترده، با دستور پزشکی قانونی از این کار ممانعت به عمل آمد.


#نگار_دباغی #تبریز #متهم_اظهار_پشیمانی_نکرد #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
«شش روز مانده به شب یلدا…
طولانی‌ترین شب سال، اما برای #محمد_امین_مهدوی_شایسته ، شاید آخرین شب باشد.
او را به جرم گفتن حقیقت، زیر شکنجه وادار به اعتراف کردند و حالا، در سکوتی سنگین، طناب اعدام انتظارش را می‌کشد.

شب یلدا، شبی برای کنار هم بودن و زنده نگه داشتن نور امید است. اما برای ما، این شب تبدیل به کابوسی از بی‌عدالتی شده است.
برای محمدامین و صدها جان بی‌گناه دیگر، فریاد شویم. این ظلم، به به جان‌های بی‌دفاع پایان میدهد»

متن و طرح از صفحه مونیکا سلطانی
monika.soltani_


ـ در خصوص پرونده محمدامین تا جایی که می‌دانیم ازداشت محمدامین مهدوی شایسته در پاییز ۱۴۰۲ صورت گرفت و در جریان بازجویی‌ها، وی تحت شکنجه به همکاری با اسرائیل اعتراف کرد. این اعترافات، مبنای صدور اتهاماتی همچون «اهانت به مقدسات اسلام» و «همکاری با دشمن» قرار گرفت. از جمله دلایل ذکر شده در پرونده، به نگهداری «یک خشاب خالی اسلحه کمری» و «یک افشانه فلفل» به عنوان شواهد برای همکاری با دشمن اشاره شده است.

پرونده این زندانی به شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ریاست ابوالقاسم صلواتی ارسال شد و این قاضی، در یک جلسه محاکمه کوتاه و غیرشفاف، حکم اعدام وی را صادر کرد.

#نه_به_جمهوری_اسلامی #نه_به_اعدام #زن_زندگی_آزادی #هنر_اعتراض #شب_یلدا #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد #توقف_اعدام #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
دکتر فرهاد میثمی، زندانی سیاسی سابق، در صفحه اینستاگرام خود نوشت که رضا خندان، بابت پرونده‌ی مشترکی که با او داشته و آن پرونده مختومه اعلام شده بود، بازداشت شده است!

او در نامه‌ای به قوه قضاییه به شرح زیر نوشت:

جناب آقای قوه‌ی قضاییه
سال ۹۷ در بهداری اوین، بنا به قولی که مبنی بر آزادی هم‌پرونده‌ای‌ام (آقای رضا خندان) داده شد، کنش کوچکم را پایان دادم. چهار سال و نیم بعد، در ۲۱ بهمن ۱۴۰۱ نیز، بدون هیچ‌گونه درخواست عفوی، بر مبنای نامه‌ای از زندان رجایی‌شهر آزاد شدم که در آن به مختومه شدنِ پرونده‌ برای هر دوی ما اشاره شده بود. حالا ورای همه‌ی اصول، رضا را برای همان پرونده‌ی مختومه بازداشت کرده‌اید. امیدوارم از این روالِ کاملاً غیرقانونی بازگردید. اگر همچنان اصرار دارید بر خلاف قول قبلی و رویه‌های قانونی، رضا خندان را هم به‌خاطرِ چند سنجاق‌سینه‌ در اعتراض به حجاب اجباری، سال‌ها در زندان نگه‌دارید، چاره‌ای نخواهیم داشت جز آن که با تحمّلِ شدایدی بر خودمان و از طریق ایستادگیِ مدنی، احترام گذاشتن به خودتان را به خودتان یادآوری کنیم.

فرهاد میثمی

farhad.meysami

فرهاد میثمی، که به تاکیدش بر کنش‌های کوچک مسالمت‌آمیز و مقاومت شگرفش در اعتصاب غذا، مشهور است، چند سال پیش به علت تولید سنجاق سینه در اعتراض به حجاب اجباری، بازداشت شده و چندین سال در زندان بود.

روز گذشته، خبر رسید که رضا خندان، زندانی سیاسی سابق و همسر نسرین ستوده، به خاطر همان پرونده بازداشت شده است.

#فرهاد_میثمی #نه_به_ححاب_اجباری #رضا_خندان #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
آیدا شاکرمی، خواهر نبکا، در متنی کوتاه از بازداشت مجدد مادر دادخواهش، نسرین شاکرمی خبر داد

دادبان گزارش داده است که نسرین شاکرمی، مادر دادخواه نیکا شاکرمی، روز شنبه ۲۴ آذر ماه، در پی مراجعه به ستاد مرکزی اطلاعات خرم‌آباد برای بازپس‌گیری اموال توقیف شده‌اش، بازداشت شده است.

بر اساس اطلاعات موجود، خانم شاکرمی طی روزهای اخیر چندین بار برای دریافت وسایلی از جمله تلفن همراه خود به این اداره مراجعه کرده است. اما مأموران از تحویل اموال به او خودداری کرده‌اند. در نهایت، امروز هنگام مراجعه مجدد، مأموران امنیتی نسرین شاکرمی و خواهرش شیدا را بازداشت کرده‌اند. شیدا ساعاتی بعد آزاد شده، اما نسرین همچنان در بازداشت به سر می‌برد.

این بازداشت در شرایطی رخ داده که نسرین شاکرمی پیش‌تر نیز به شکل غیرقانونی ۴۵ روز در بازداشت موقت بود و ۴۱ روز آن را در سلول انفرادی گذراند.

بر اساس قوانین، ضابطان قضایی ملزم هستند وسایل توقیف‌شده فرد بازداشت‌شده را، در صورت نبود حکم قضایی برای توقیف مداوم، بلافاصله پس از آزادی به او بازگردانند. با این حال، امتناع مأموران از تحویل اموال و بازداشت مجدد نسرین شاکرمی نشان از تداوم فشارها بر این مادر دادخواه دارد.

نسرین شاکرمی، که در مسیر دادخواهی برای دخترش نیکا است، نه تنها داغ فرزند بر دل دارد، بلکه بار سنگین سرکوب و بازداشت‌های ناعادلانه را نیز تحمل می‌کند. این برخوردها یادآور چالش‌های جدی مادرانی است که در مسیر دادخواهی فرزندان خود، نه‌تنها با بی‌عدالتی بلکه با آزار و اذیت مداوم نیز روبرو هستند.

#نسرین_شاکرمی #نیکا_شاکرمی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا


پی‌نوشت:

به روز رسانی؛ خانم نسرین شاکرمی آزاد شد

آیدا شاکرمی نوشت:
«امروز صبح مامانم برای پس گرفتن وسایلی
که موقع دستگیریش از خونه برده بودن همراه با خاله ام شیدا به حفاظت اطلاعات مراجعه می‌کنن و اونجا درگیر میشن و نگهش می‌دارن و الان آزاد شده.»


@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفت‌وشنود
چرا یک عمل، صرفاً به دلیل زبانی که در آن انجام می‌شود، ارزشی متفاوت می‌یابد؟

اگر نماز خواندن به فارسی قبول نیست، پس چرا توهین به مقدسات و نقد آنها به فارسی گناه است؟

آیا این تناقض آشکار، به ما نمی‌گوید که باورهایمان را باید زیر سوال ببریم؟


چرا زبان، ملاک پذیرش یا رد یک عمل می‌شود؟

آیا این سوال، سؤالی نیست که باید در مورد تمام باورهایمان از خود بپرسیم؟

دعوت می‌کنیم تا در این باره با هم گفتگو کنیم.

#خداناباوری #نقد_دین #تفکر_انتقادی #گفتگو_توانا


@Dialogue1402
«من، پرستو؛ دختری که می‌خواهم برای مردمی که دوستشان دارم بخوانم. این حقی است که نمی‌توانستم از آن چشم بپوشم؛ خواندن برای خاکی که عاشقانه دوستش دارم. اینجا، در این نقطه از ایران عزیزمان، در این تکه‌ای که تاریخ و اسطوره‌های ما به هم پیوند می‌خورند، صدای من را در این کنسرت فرضی بشنوید و خیال کنید، این وطن زیبا را…»

پرستو احمدی، خواننده جوان ایرانی، چهارشنبه‌ای که گذشت، ویدئویی از اجرای خود در یک کاروانسرا را با پوشش اختیاری منتشر کرد و قطعاتی چون «سر کوی دوست»، «عزیز جون»، «کمر باریک»، «مرا ببوس»، «لحظه دیدار»، «چه سازم» و «از خون جوانان وطن» را با همراهی نوازندگان؛ احسان بیرق‌دار، سهیل فقیه‌نصیری، امین طاهری و امیرعلی پیرنیا اجرا کرد.
پرستو احمدی در این اجرا گردن‌آویزی از نقشه‌ «ایران» بر گردن داشت.

این خواننده جوان در جریان انقلاب ۱۴۰۱، به دلیل اجرای آهنگ «از خون جوانان وطن» تحت تعقیب قضائی قرار گرفته بود.

ترانه‌ «هوای آزادی» نیز دیگر اثر او ست که سوم خرداد ۱۴۰۲ منتشر شد. پرستو احمدی این قطعه را ادای دینی به جنبش «زن، زندگی، آزادی» دانسته بود.

او در شرایطی این کنسرت را برگزار کرد که محدودیت صدای زنان در ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی، یکی از موضوعات فرهنگی و اجتماعی چالش‌برانگیز بوده است و در این مدت، زنان به‌طور قانونی از اجرای تک‌خوانی در ملأعام یا ارائه‌ آثار موسیقی به‌صورت مستقل منع شده‌اند.

به گزارش خبرگزاری میزان، رسانه قوه قضائیه جمهوری اسلامی، برای خانم پرستو احمدی به دلیل برگزاری این کنسرت پرونده قضائی تشکیلا شده است.

کاربران، اقدام خانم احمدی را با «قمرالملوک وزیری» مقایسه کردند که در سال ١٣٠٣ خورشیدی در گراندهتل و بدون حجاب روی صحنه رفته بود و نظمیه از او تعهد گرفت که دیگر بی‌حجاب کنسرت ندهد، اکنون پس از ۱۰۰ سال زنان ایرانی کماکان در حال نبرد با دیکتاتوری هستند که می‌خواهد صدای زن را به زنجیر بکشد.
محسن برهانی در شبکه‌ «ایکس» نوشت: «بر اساس قوانین کیفری موجود در جمهوری اسلامی:
۱- برگزاری کنسرت بدون مجوز، جرم نیست.
۲- خوانندگی زن، جرم نیست.»

#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#پرستو_احمدی
#زن_زندگی_آزادی
@Tavaana_TavaanaTech
حمزه درویش، زندانی سنی‌مذهب محبوس در زندان لاکان رشت، در اعتراض به انتقال به سلول انفرادی، دست به اعتصاب غذا زده است.

هفته گذشته این زندانی سنی‌مذهب، نامه‌‌ای از درون زندان به گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشر ایران، مای ساتو، نوشت و پس از آن از روز چهارشنبه ۲۱ آذرماه، به سلول انفرادی در زندان لاکان رشت منتقل شد.
این زندانی همچنین از دریافت داروهای خود محروم شده است.

حمزه درویش در نامه‌ای که به گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشر ایران نوشته بود، به نقض حقوق، محرومیت از حقوق اساسی و صدور احکام ناعادلانه علیه خود اعتراض کرده بود و خواستار رسیدگی بین‌المللی به این بی‌عدالتی‌ها و بازگرداندن حقوق شهروندی‌اش شده بود.

او در این نامه حتی به شکنجه‌های جسمی و روحی، انفرادی‌های طولانی، محرومیت از حقوق اساسی مانند ملاقات و تماس با خانواده اشاره کرده بود.

جمهوری اسلامی با آزار و اذیت زندانیان قصد دارد جامعه را تفکیک کند. چه فرقی دارد زندانی کرد باشد یا بلوچ؟ مسلمان باشد یا بهائی؟ یا غیرمسلمان در کل؟ سنی باشد یا شیعی؟ مرد باشد یا زن؟
جامعه ایران باید در برابر تضییع حقوق زندانیان یک‌صدا اعتراض کند.

صدای زندانیان باشیم

#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#زندان
#حمزه_درویش
@Tavaana_TavaanaTech
میرزا حسن رشدیه؛ مردی که تحصیل را برای همگان می‌خواست
در وصیت‌نامه خود نوشته بود:
«من را در محلی به خاک بسپاريد كه هر روز شاگردان مدارس از روی گورم بگذرند و از اين بابت روحم شاد شود.»

میرزا حسن، شخصیتی محدود به مکتب و مسجد نبود. او از همان جوانی سر در نشریات ممنوعه‌ای داشت که از خارج به ایران می‌آمدند. در پی مطالعه چنین نشریاتی بود که ضرورت سوادآموزی را فهمید. بعدها به دارالمعلمین بیروت رفت و تلاش کرد عربی و فرانسه بیاموزد. سپس به استانبول رفت و از مدارس مدرن آن شهر بازدید کرد. او آموزش و پرورش مدرن را به چشم دیده بود و در شوق آن بود که مدارس نوین را در ایران هم برپا سازد.

میرزا حسن رشدیه در سال ۱۲۶۶ نخستین مدرسه نوین را در تبریز بنا کرد.
اگرچه پیش از این هم مدارسی چون دارالفنون یا مشیریه در ایران بنا شده بود، اما آن مدارس مربوط به خواص بود. مدارسی که میرزا حسن رشدیه تاسیس می‌کرد برای عامه مردم بود.
هر اندازه استقبال مردمی از این مدرسه بالا می‌گرفت، بر مخالفت‌ها با این مدرسه افزوده می‌شد، روحانیون در صف مقدم مخالفت‌ها بودند.
علیرغم آزارها او هیچ‌گاه پا پس نکشید.
ترور شد تبعید شد بارها کتک خورد در حمله به یکی از مدارس در شهر تبریز یکی از شاگردانش هم به قتل رسید حتی دست خودش را هم شکستند اما او هرگز از پای ننشست.
نکته جالب توجه این است که علی‌رغم مخالفت دیرپای تندروهای مذهبی با میرزا حسن رشدیه و مدارس نوین او، شخص او تمام تلاش خود را می‌کرد که مدارس مورد نظارت او تبدیل به مکانی برای تقابل با دین بدل نشوند. او حتی برای زنگ تفریح دانش آموزان کلاس خود، استفاده از صدای زنگ را متوقف کرد صرفا به این علت که تندروهای مذهبی این صدا را شبیه ناقوس کلیسا خواندند.
او حتی به آموزش الفبا برای نابینایان و ایجاد مدرسه برای آنان هم اقدام کرد.

میرزا حسن رشدیه سرانجام در آذر ۱۳۲۳ و در سن ۹۷ سالگی در قم در گذشت و در همان‌جا به خاک سپرده شد.

درباره میرزاحسن رشدیه بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/haji_mirza_hassan_roshdieh/

#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
ٓموزش
@Tavaana_TavaanaTech
پرستو احمدی، خواننده جوان ایرانی، بازداشت شد.
دقایقی پیش اعلام شد پرستو احمدی در مازندران بازداشت شده، همچنین دو نفر از نوازندگان گروه او در محل آموزشگاه در تهران بازداشت شده‌اند.

میلاد پناهی‌پور، وکیل دادگستری، در گفت‌وگو با رسانه‌های داخلی این خبر را رسانه‌ای کرده است.

به گفته این وکیل دادگستری «همانطور که پیشتر توسط قوه قضائیه اطلاع‌رسانی شده، برای همه این افراد از جمله موکل، خانم پرستو احمدی، پرونده قضائی تشکیل شده است. ما منتظر طی روند قضائی بودیم ولی متاسفانه عصر امروز، دو تن از نوازندگان آقایان احسان بیرق‌دار و سهیل فقیه‌نصیری در محل آموزشگاه خود در تهران بازداشت شدند.»

پناهی‌پور درباره آخرین وضعیت پرستو احمدی گفت:
«متاسفانه ما از اتهامات خانم احمدی، نهاد بازداشت‌کننده و محل نگهداری او اطلاعی نداریم ولی از طریق مراجع قانونی، موضوع را پیگیری خواهیم کرد.»

صدای ایران باشیم حمایت مهدی یراحی از شجاعت پرستو احمدی قابل تقدیر است از تمام افراد شاخص دعوت می‌کنیم صدای این بانوی شجاع باشند.

به روز رسانی:

«پرستو احمدی» ساعت ۳ بامداد ۲۵ آذر ۱۴۰۳ آزاد شد.


#نه_به_جمهوری_اسلامی
#یاری_مدنی_توانا
#پرستو_احمدی
#زن_زندگی_آزادی
@Tavaana_TavaanaTech
پرتوهای زندگی از خرابه‌های حلب؛ داستان بنا العبد درباره روایت‌گری و بقا

در میان داستان‌های دلخراشی که از شهر جنگ‌زده حلب به جهان خارج مخابره می‌شد، توییت‌های یک دختر خردسال بیانگر استقامت و امیدی بود که حتی در تاریک‌ترین لحظات نیز نابود نشده بود.
بنا العبد، هفت‌ساله، با استفاده از حساب توییتر مادرش، لحظاتی از زندگی در میان آشوب جنگ را به اشتراک ‌می‌گذاشت.
توییت‌های او نه تنها مملو از معصومیت‌های یک کودک بودند که به دنبال پناهگاهی برای فرار از واقعیت‌های وحشتناک جنگ بود، بلکه حسی از اشتیاق به صلح را نیز دارا بود. در میان امواج ویرانی، بنا راهی موقتی برای گریز یافته بود؛ فرصتی برای تجربه داشتن یک زندگی عادی و همسفرانی برای به‌اشتراک‌گذاشتن قصه‌اش. توییت‌های او با سادگی و صداقتشان، به قلب هزاران نفر در سراسر جهان راه یافتند و یادآور این بودند که در میان انبوه خبرها و گرفتاری‌های ژئوپلیتیک، این روحیه قوی انسانی است که پابرجا می‌ماند و در کوچک‌ترین شادی‌های موجود به جستجوی آرامش می‌رود. در حوزه کنشگری، اغلب همین اعمال کوچک، صادقانه و معصومانه دارای قدرت تحول‌آفرین برای ایجاد تاثیری ماندگار هستند.

همدلی و برقرارکردن ارتباطات واقعی، به‌ویژه زمانی که از صداقت و نیت خالص سرچشمه می‌گیرند، می‌توانند در جوامع تاثیری عمیق داشته باشند و تغییرات مثبت را برانگیزند. این اعمال به ما یادآوری می‌کنند که حتی کوچک‌ترین قدم‌ها در مسیر چیزهایی مانند کنشگری برای امری انسانی، ترویج شفقت یا ایجاد همدلی می‌توانند در نهایت راه را برای تغییرات معنادار و مهم هموار کنند.

بیشتر بخوانید:

https://tavaana.org/bana-al-abed-aleppo/

#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#سوریه
#حلب
@tavaana

@Tavaana_TavaanaTech
قیمت هر کیلو گوشت قرمز یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان!

در حالی‌که کانال‌های خبری قیمت ۱.۲۳۹.۵۰۰ تومان را برای هر کیلو گوشت گوسفندی ثبت کرده‌اند اما مقامات جمهوری اسلامی این موضوع را تکذیب کرده‌اند.
رسانه‌ها تیتر می‌زنند «مافیا به دنبال گرانی گوشت قرمز است.»
به گفته داریوش یوسفی، سرپرست معاونت نظارت و پایش مرکز بازرگانی داخلی و تنظیم بازار محصولات کشاورزی، این قیمت مخصوص «مغز راسته گوسفندی» بوده و موردی خاص بوده «جزو کالاهای لوکس» است.

در روزهای گذشته هم اعلام شد قیمت گوشت قرمز در ایران به چهار برابر قیمت جهانی رسیده است.

براساس آمار رسمی جمهوری اسلامی، گوشت قرمز از سفره ۳۵ درصد از خانواده‌ها حذف شده است. این در حالی است که ایران به‌عنوان یکی از کشورهای غنی از منابع طبیعی و کشاورزی، با سیاست‌های ناکارآمد اقتصادی به‌جای رفاه، فقر را تولید و گسترش داده است.

بی‌عدالتی، فساد، گرانی، بیکاری و آسیب‌های اجتماعی ناشی از آن، مردم ایران را به ستوه آورده است. گسترش فقر در جامعه نه‌تنها به معیشت مردم آسیب زده، بلکه بحران‌های اجتماعی فراوانی را به دنبال دارد.

ایران کشوری غنی از منابع طبیعی و انسانی است و کمبودها و مشکلات فعلی، نتیجه مستقیم سیاست‌های ناکارآمد و فساد ساختاری جمهوری اسلامی است.

طرح از شاهرخ حیدری
https://tavaana.org/cartoon_breadwent/

#فقر_فساد_گرونی
#ایران
#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پرستو احمدی، نمادی از صدای زنان، بازداشت شد؛ زنی که جسارت و صداقت را در خدمت رساندن صدای مظلوم به گوش جهان به کار گرفت. او نمایندهٔ نسلی از زنان ایرانی است که سکوت در برابر ظلم را تاب نیاوردند و به‌جای گوشه‌نشینی، میکروفون عدالت را به دست گرفتند. بازداشت او، حمله‌ای است به همهٔ زنانی که برای آزادی، برابری، و عدالت ایستاده‌اند. پرستو احمدی صدای زنانی بود که زندگی‌شان در گره‌های خشونت، نابرابری، و سرکوب پیچیده شده و بازداشت او تلاش برای خاموش کردن شعله‌ای است که از دل این تاریکی برخاسته است.

اما آیا می‌توان صدای حقیقت را خاموش کرد؟ صدای زن، صدای زندگی است؛ صدایی که حتی اگر زیر سنگینی بازداشت و فشار خفه شود، در هر گوشه‌ای دیگر از این خاک سر برمی‌آورد. پرستو احمدی و زنانی مانند او، تنها یک نام نیستند، بلکه نمادی از حقیقتی بزرگ‌ترند؛ حقیقتی که هیچ زندانی نمی‌تواند آن را برای همیشه خاموش کند.

تصنیف ماندگار «از خون جوانان وطن لاله دمیده»، بازتاب درد و اندوهی است که نسل‌ها با آن زیسته‌اند. این سرود، فریاد ملت‌هایی است که برای آزادی و حق حیات، خون عزیزانشان را هدیه داده‌اند. امروز، معنای این تصنیف بار دیگر در ذهن‌ها و قلب‌ها زنده شده است.

لاله‌های دمیده از خون جوانان، به نمادی از شجاعت و ازخودگذشتگی بدل شده‌اند. نسل امروز، نسلی است که گویی سرنوشت آن با خون نوشته شده، اما در این خون، دانه‌هایی کاشته شده‌اند که آزادی و عدالت را به بار خواهند آورد. جوانانی که در این سال‌ها برای حق و حقیقت جان باخته‌اند، چراغ راه آینده‌اند.

ویدیو از پوریا افضلی
به یاد خون‌ جوانان وطن و به یاد پرستو احمدی
puoria.afzali

#پرستو_احمدی #از_خون_جوانان_وطن_لاله_دمیده #نه_به_جمهورى_اسلامى #نه_به_پوشش_اجباری #یاری_مدنی_توانا


@Tavaana_TavaanaTech
‏«سهیل فقیه‌نصیری» و «احسان بیرق‌دار» از نوازندگان کنسرت فرضی کاروانسرای «پرستو احمدی» بازداشت شدند. از وضعیت «امین طاهری» و «امیرعلی پیرنیا» دیگر نوازندگان این گروه اطلاعی در دست نیست.

آزاد عندلیبی متنی در ستایش از این چهار مرد هنرمند به شرح زیر نوشته است:
و این چهار مرد...
نوشته آزاد عندلیبی

باید از شهامتِ این چهار مرد در این صحنهٔ تاریخی هم حرف زد: این چهار مرد تصویرِ بخشی مهم از مردهای امروزِ این سرزمین‌اند که آماده‌اند غرامتِ پدران و اجدادی را بدهند که یا با دست‌های خود پرستوها را از صحنه پایین کشیدند یا با چشم‌های خود تماشاگرِ پایین‌کشیده‌شدنِ آنها بودند و ترجیح دادند ندید بگیرند.

از لحظهٔ انتشارِ این کنسرتِ فرضی ده‌ها برنامه و مصاحبه درباره‌اش پخش شد و چهار گوشهٔ ایرانِ واقعی و ایرانِ در مهاجرت و تبعید (ایرانِ فرضی) را درنوردید. کسانی بودند که مدام انگشتِ اشاره را سمتِ خودشان گرفتند: «من به‌عنوانِ...»، «من بودم که...»، «من خودم خیلی وقت قبل‌تر...»، من من من من‌ـــــ‌تک‌نوازانِ نت‌های کش‌دار و حسرت‌آلودی که سکوت و تماشا را هم تاب نیاوردند. این چهار مرد اما ترجیح داده‌اند کنارِ پرستو دوشادوشِ پرستو بایستند، پشتِ پرستو بایستند، ترجیح داده‌اند عربده‌زنان پیشاپیشِ او تمامِ صحنه را اشغال نکنند، ترجیح داده‌اند هزینهٔ این کنش را هرچه که باشد با پرستو شریک شوند. این «معاونان و مباشرانِ در جرم» همه زادگانِ پس از پنجاه‌وهفت‌اند و به‌نحوی بدیلِ ابرمردهای کوچکش.

#پرستو_احمدی کوشید درخششِ خیره‌کننده‌اش این چهار مرد این چهار شهروند را به سایه نرانَد. نباید گذاشت بهانه‌گیرها و ایدئولوژیست‌های سمج نام‌بردن از این چهار مرد را خدشه‌ای بر کارستانِ پرستو جا بزنند. هیچ‌چیز آنها را روبه‌روی هم قرار نمی‌دهد.

کاری با پیش از این و پس از این نیست. در این «کنسرتِ نخستین»، در این کنشِ بموقع و بسیار مهم، در این کنسرتِ کنسرت‌ها، درخشان بودید آقایان. غبطه‌انگیز و تمام‌عیار بودید.


پی‌نوشت؛
«سهیل فقیه‌نصیری» و «احسان بیرق‌دار» آزاد شدند.

تا این لحظه «پرستو احمدی» آزاد نشده است.

ساعت ۱ بامداد


به روز رسانی:

«پرستو احمدی» ساعت ۳ بامداد ۲۵ آذر ۱۴۰۳ آزاد شد.


#سهیل_فقیه_نصیری #احسان_بیرقدار #امیرعلی_پیرنیا #امین_طاهری #کنسرت_کاروانسرا #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
زندگی، سرچشمه آزادی...
نوشته رضا یعقوبی مدرس و پژوهشگر فلسفه

یک. کنش پرستو احمدی تخیل ما را به کار گرفت تا رویای ایران آزاد در دل ما جان بگیرد تا ببینیم و درک کنیم که ایران آزاد ناممکن نیست، ناشدنی نیست، وقتی تصور هدف ممکن شود، دست یافتن به آن ممکن‌تر می‌شود. این روزها افراد زیادی از آینده می‌ترسند، از اینکه ایران آزاد چه شکلی خواهد بود و چه خواهد شد. وقتی تصاویر آن را امروز با این شجاعت مثال‌زدنی رقم بزنیم، با خیال راحت‌تر و اراده‌ی راسخ‌تری به سمت آن گام برمی‌داریم و می‌فهمیم که ارزش دارد برای آزادی هزینه دهیم و نهال آن را با جان و تنمان سیراب کنیم تا ببالد.

دو. زندگی با ذات استبداد در تضاد است. استبداد خواهان یکرنگی و اطاعت و یکدستی است، زندگی سرشار از تنوع و تکثر و تفاوت است. زندگی جریانی قدرتمند از شور و پیشرفت و نیرو و ابداع و ابتکار است و استبداد با رفتن به جنگ تنوع و تفاوت‌ها با زندگی می‌جنگد و یار و همکار مرگ است. اما پس از تمام تلاش‌ها و کشتن‌ها و یکنواخت‌سازی‌ها، زندگی حتی از دل خرابه‌های جامعه جوانه می‌زند و قدرت‌نمایی می‌کند. زندگی به دلیل تضاد ذاتی‌اش با استبداد به جنگ آن می‌رود و از دل زندگی، آزادی جوانه می‌زند و می‌بالد و همین هم علت اصلی عمر کوتاه دیکتاوری‌ها است: رفتن به جنگ زندگی.

سه. "زن، زندگی، آزادی" به معنای دقیق کلمه، نماد و نماینده‌ی فرایندی است که در بالا گفتیم و آن حکومتیانی که در نقش تحلیل‌گر و اندیشمند درباره‌ی پایان زن، زندگی، آزادی می‌نوشتند نمی‌دانند که درباره‌ی پایان چیزی حرف می‌زنند که پایان ندارد: زندگی! شاید روزی برسد که زندگی، استبداد را شکست بدهد و ماشین کریه و نفرت‌بارش زیر گام‌های بلند زندگی و آزادی خرد شود و نابود گردد اما زندگی شکست‌ناپذیر و پایان‌ناپذیر است. هر وقت کسی بتواند ثابت کند که زندگی پایان یافته، می‌تواند ادعا کند که آزادی و زن هم به انتها رسیده‌اند. زن، بزرگترین جلوه‌ی حیات است و بدترین دشمن استبداد در همه‌ی زمان‌ها بوده است. هر چه نیروی زندگی در کسی قدرتمندتر باشد، دشمن بدتری برای استبداد است و نیروی زندگی در زنان از همه بیشتر است و بنابراین آفت و بلای جان مستبدان‌اند. زن، زندگی، آزادی جاودانه است، مرگ و استبداد رفتنی است، بنای اولی بر حیات و بنای دومی بر مرگ است و تا انسان است و زندگی است، مرگ همیشه عقب رانده می‌شود و آزادی تنومندتر و استوارتر و استوارتر...

#زن_زندگی_آزادی
#پرستو_احمدی #استبداد #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفت‌وشنود

ممنوعیت آواز خواندن زنان در ایران ریشه در تفاسیر خاص از دین، کنترل اجتماعی و حفظ ساختار سنتی جامعه دارد.

این محدودیت، علاوه بر نقض حقوق اساسی زنان، به عنوان ابزاری برای سرکوب و حفظ وضعیت موجود به کار رفته است.

با این حال، صدای زنان ایرانی هیچ‌گاه خاموش نشده است.
بسیاری از زنان هنرمند با وجود تمام موانع و تهدیدها، به فعالیت هنری خود ادامه داده‌اند و آواز آن‌ها به نمادی از مقاومت و مبارزه برای آزادی تبدیل شده است.

این زنان با شجاعت و اراده، مرزهای محدودیت‌ها را شکسته‌اند و به الگویی برای نسل‌های آینده تبدیل شده‌اند.

ممنوعیت‌ها باعث شده است که صدای زنان بیش از پیش شنیده شود و به یک مطالبه اجتماعی تبدیل شود. مبارزه برای حق آواز خواندن زنان، بخشی از مبارزه بزرگ‌تر برای آزادی و برابری در ایران است.

می‌توان نتیجه گرفت که صدای زنان در ایران نه تنها خاموش نشده، بلکه به نماد مقاومت و مبارزه آزادی‌خواهان تبدیل شده است. این صدا، نشان دهنده اراده‌ای است که برای تغییر و تحول در جامعه می‌کوشد و آینده‌ای روشن‌تر را برای زنان ایران رقم خواهد زد.

#آواز #زنان #پرستو_احمدی #زارا_اسماعیلی #گفتگو_توانا
@Dialogue1402
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چرا نباید در برابر قوانین تبعیض‌آمیز سکوت کنیم؟ چرا نافرمانی مدنی اهمیت دارد؟

دکتر حسن باقری‌نیا، استاد دانشگاه که به دلیل بیان نظراتش ممنوع‌الکار شده، در پاسخ به این پرسش‌ها می‌گوید:

> «سکوت در برابر ظلم، پذیرش آن است. قوانین تبعیض‌آمیز نه‌تنها حقوق فردی و جمعی را پایمال می‌کنند، بلکه به مشروعیت‌بخشی نظام سرکوبگر می‌انجامند. هرگونه سکوت، ادامه ظلم را تضمین می‌کند، اما نافرمانی مدنی، زبانی است که با آن می‌توان قدرت استبداد را به چالش کشید.»



وی در ادامه به اهمیت نافرمانی مدنی اشاره کرده و تأکید می‌کند که این اقدام فراتر از اعتراض لحظه‌ای است. به گفته او:

> «نافرمانی مدنی از این جهت اهمیت دارد که آگاهی عمومی را افزایش داده و جامعه را به تفکر وادار می‌کند. این نوع کنش، پیوندی میان افراد ایجاد کرده و منجر به همبستگی اجتماعی و تکثیر شجاعت می‌شود. وقتی یک نفر جرئت کند برخیزد، صدها نفر دیگر نیز به او خواهند پیوست. همین همبستگی، نظام تمامیت‌خواه را به چالش می‌کشد و آن را وادار به عقب‌نشینی می‌کند.»



دکتر باقری‌نیا همچنین با اشاره به افرادی چون پرستو احمدی، بر تأثیرات بلندمدت نافرمانی مدنی تأکید می‌کند:

> «افرادی مانند پرستو احمدی نماد این نافرمانی هستند. آنها نه برای پیروزی آنی، بلکه برای شکل دادن به فرایندی پایدار دست به عمل می‌زنند. نافرمانی مدنی بخشی از نظام ارزشی این افراد است، نه صرفاً ابزاری برای دستیابی به یک نتیجه فوری. این عمل، تأکیدی است بر اهمیت فرایندها؛ چرا که هر قدمی که در مسیر شکستن استبداد برداشته شود، هرچند کوچک، بخشی از دیوار سرکوب را فرو می‌ریزد.»



او همچنین بر ضرورت ایستادگی در برابر سرکوب تأکید دارد و می‌گوید:

> «تن‌دادن به سرکوب، تن‌دادن به از دست دادن امید است. اما نافرمانی مدنی، حتی در سخت‌ترین شرایط، امید را زنده نگه می‌دارد. هر کنش نافرمانانه، هر شعاری که از دل یک دادگاه یا زندان بلند می‌شود، پیامی است به جامعه که: ما هنوز زنده‌ایم، ما هنوز می‌جنگیم.»



به اعتقاد دکتر باقری‌نیا، شکستن استبداد یک فرایند است که به شجاعت فردی و همبستگی جمعی نیاز دارد. او سخنان خود را این‌گونه جمع‌بندی می‌کند:

> «نافرمانی مدنی گامی است به سوی آزادی، و هر گام، هرچند کوچک، ارزشمند است.»


#نافرمانی_مدنی #حسن_باقری_نیا #پرستو_احمدی #زن_زندگی_آزادی #مقاومت_مدنی #استبداد #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حسین خدایی، کارگردان، درباره پرستو احمدی نوشت:

"پرستو احمدی" نامی که حاصل یک‌روز نیست.
نمی‌خواهم در وصف شجاعت و تاریخ‌سازی او بنویسم، چون توصیف شجاعت او در کلمات انتخابی من نمی‌گنجد. می‌خواهم از خود او حرف بزنم. پرستو، دوستی برای تمام فصول!

او یک هنرمند راستین و مهم‌تر از آن، یک انسان راستین است، نه ابرانسان، چون در دنیای ما جایی برای ابرانسان‌ها وجود ندارد. ما در عالم هنر به هنرمند راستین و در جامعه به انسان راستین، همان چیزی که در این برهوت کم پیدا می‌شود، نیاز مبرم داریم.
این متن برای قهرمان‌سازی از یک هنرمند و دوست نیست؛ هنرمند نیازی به قهرمان شدن ندارد. کافی است که هنرش را نفروشد، همان‌کاری که پرستو انجام می‌دهد.
این متن صرفاً برای بیان حقیقت از دوستی است که سال‌هاست از نزدیک می‌شناسمش. وقتی سال ۹۸ بعد از کشتار خونین آبان "از خون جوانان وطن" را خواند، روی صفحه‌ای خالی یک "ک" بزرگ نوشت که قرار بود با گذر زمان آن "ک" به "کنسرت کاروان‌سرا" تبدیل شود. به همین دلیل است که می‌گویم نام او حاصل یک‌روز نیست.

من می‌دانم و در این سال‌ها از نزدیک شاهد بودم که چه پیشنهادهای هنگفتی را رد کرد تا به تعهدش با خود پایبند بماند.

من می‌دانم که به خاطر همین کنسرت کاروان‌سرا از جیب شخصی خودش چه مبلغ زیادی را خرج کرد تا آرزویش را زندگی کند. آرزوی او خواندن برای مردم کشورش در خاک کشورش بوده و هست.

من می‌دانم که او توانایی این را دارد که هر لحظه اراده کند، می‌تواند هر کجای دنیا که بخواهد زندگی مرفه و بی‌دغدغه‌ای داشته باشد، ولی با این‌حال این مرز و بوم را طوری عاشقانه دوست دارد که هیچ قصدی برای ترک کردنش ندارد.

من می‌دانم که او صادقانه می‌خواند، بدون هیچ قصد و غرضی، چون که خواندن را دوست دارد. من ‌می‌دانم که او این کشور را بیشتر از خودش دوست دارد.

من می‌دانم که نام دیگر هنر، پرستو است و نام دیگر پرستو، هنر.

من می‌دانم که او چگونه توانسته این کنسرت شاهکار را خلق کند، چون این کنسرت نتیجه‌ی ماه‌ها برنامه‌ریزی، تمرین و همکاری با تیمی حرفه‌ای و متعهد بوده است.

این دانستن‌های من را شما هم باید می‌دانستید تا بتوانید مثل من، وقتی با کامنتِ آدمی مثل هومن خلعتبری مواجه می‌شوید، بتوانید مثل من با ترحم به او نگاه کنید و دل‌تان به حالش بسوزد. یا وقتی به نظرات یک عده معلوم‌الحال می‌رسید، بتوانید قبل از آن‌که زبانشان را باز کنند و سوالات بی‌اساس مطرح کنند، صدای نکره‌شان را خاموش کنید.

hosseinkhodaei
#پرستو_احمدی
#کنسرت_کاروانسرا
#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech