آموزشکده توانا
55.7K subscribers
31.9K photos
37.5K videos
2.55K files
19.2K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.iss.one/Tavaana_Admin

📧 : [email protected]
📧 : [email protected]

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
تصاویر از آلودگی هوا امروز جمعه ۲۳ آذرماه ۱۴۰۳ به دست‌مان رسیده است.
تصاویر از مسیر قطار تهران_پرند است. میزان آلودگی هوا به‌شدت بالا ست.
در روزهای آتی شهر تهران آلوده‌ترین شهر جهان بوده است.

اما دغدغه جمهوری اسلامی در این شرایط چیست؟
سرکوب زندانیان قطع برق قطع گاز و ارسال ۷۷ میلیون دلار به حزب‌الله لبنان!

#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#آلودگی_هوا
@Tavaana_TavaanaTech
«درود توانا
دهه‌ها ست که جمهوری اسلامی با شستشوی مغزی ایرانیان را تحت لوای «مدافعان حرم» به سوریه و لبنان فرستاده. از همان سالی که تصاویر حمله شیمیایی بشار اسد به مردم سوریه منتشر شد این موضوع در جامعه مطرح شد که مدافعان حرم در سوریه به قتل و کشتار دستگاه سرکوب بشار اسد کمک می‌کنند. اکنون که تصاویر وحشتناک زندان‌ها و وضعیت اسف‌بار زندانیان منتشر شده دیگر کاملن واضح است که مدافعان حرم دروغ بزرگ جمهوری اسلامی بوده به ایرانیان به‌خصوص به خانواده‌های مذهبی.

جوانان‌ را فریب دادند تا تحت عنوان مدافع حرم برای گسترش ایدئولوژی و بسط گسترده قدرت تروریستی‌شان در منطقه بجنگند از حقوق‌های چند هزار دلاری تا قول اعطای تابعیت ایرانی به غیرایرانیان هم در فریب آنان تاثیرگذار بوده. اما واقعن حالا پس از فروپاشی دیکتاتوری اسد مشخص شده اماکن مذهبی در سوریه اصلن مورد مناقشه نبوده و نیست.»

نظر شما همراهان چیست؟

#یاری_مدنی_توانا
#نه_به_جمهوری_اسلامی
#سوریه
#ایران
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفت‌وشنود
پرستو احمدی متولد اول فروردین ۱۳۷۶ است؛ یعنی ۲۷ سال سن دارد. استعدادی جوان که در کار خود آموخته است، چهره زیبایی دارد و باور نمی‌کند که قرار است عمرش را یک حکومت تنگ‌نظر افراطی به باد دهد.

احمدی دانش‌آموخته رشته کارگردانی سینما از دانشگاه سوره است. دانشگاه سوره خود در سال ۱۳۷۲ توسط حوزه هنری انقلاب اسلامی تهران تاسیس شد و زیر نظر سازمان تبلیغات اسلامی اداره می‌شد. آنها که چنین تدارکی کرده بودند فکر نمی‌کردند رویش‌های جوانی در آینده به این شکل سیاست‌های هنری حکومت اسلامی را نادیده بگیرد و این چنین شجاعانه به میدان بیاید.

پرستو احمدی پیش از اینکه کنسرت کاروانسرا را به همراه همکاران دلیرش اجرا کند، در سال ۱۴۰۱ با خواندن «از خون جوانان وطن» همراهی خود را با دلاوران آزادی‌خواه هموطنش نشان داد و هزینه آن را هم پرداخت. او از آن سال درگیر یک پرونده قضایی بوده است. تصنیف «از خون جوانان وطن» از سروده‌های عارف قزوینی، شاعر و آهنگساز مشروطه‌خواه اواخر قاجار است و برای آزادی‌خواهان ایرانی، تصنیفی شناسنامه‌دار و جگرسوز است. مضمون این تصنیف مبتنی بر افسانه کهنسال ملی‌ست که می‌گوید از خون سیاوش مظلوم که به زمین ریخته شد، لاله‌های بسیار رویید.

پرستو احمدی در خرداد ۱۴۰۲ هم «هوای آزادی» را خوانده بود با شعری از فاطمه دوگهرانی که آن هم از مجموعه ساخته‌های هنری انقلاب زن، زندگی، آزادی‌ست. برای این اجرا به دادسرای امنیت تهران احضر شده و وسائل شخصی‌اش توقیف شده بود.

در کنسرت کاروانسرا، احمدی با پوشش اختیاری حاضر شد و در کنار دیگر هنرمندانی که او را با نواختن ساز همراهی می‌کردند، خبرساز شد. اما خبر بزرگ‌تر برای اسلام‌گرایان سیاه‌رویی‌ست که مدتی‌ست هر روز خبر بد می‌شنوند: با داغ و درفش و تدارک شبه‌قانون، نه تنها رویش‌های جدید جامعه ایران جا نمی‌زنند و عقب نمی‌نشینند، بلکه پیداست که جنگ را ساخته‌اند. جنگی برای آزادی…

#رواداری #آزادی #حقوق_بشر #زن #حقوق_زنان
@dialogue1402
سازمان حقوق بشر ایران اعلام کرد که محمدامین مهدوی شایسته، زندانی سیاسی ۲۶ ساله که با اتهاماتی همچون «توهین به مقدسات اسلام» و «همکاری با دشمن» به اعدام محکوم شده است، برای اجرای حکم اعدام به سلول انفرادی زندان قزل‌حصار منتقل شده است. این سازمان تاکید کرد که اتهامات وارده علیه او بر مبنای اعترافاتی اخذشده زیر شکنجه و بدون ارائه ادله مستند مطرح شده‌اند.

به گزارش این سازمان، بازداشت محمدامین مهدوی شایسته در پاییز ۱۴۰۲ صورت گرفت و در جریان بازجویی‌ها، وی تحت شکنجه به همکاری با اسرائیل اعتراف کرد. این اعترافات، مبنای صدور اتهاماتی همچون «اهانت به مقدسات اسلام» و «همکاری با دشمن» قرار گرفت. از جمله دلایل ذکر شده در پرونده، به نگهداری «یک خشاب خالی اسلحه کمری» و «یک افشانه فلفل» به عنوان شواهد برای همکاری با دشمن اشاره شده است.

پرونده این زندانی به شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ریاست ابوالقاسم صلواتی ارسال شد و این قاضی، در یک جلسه محاکمه کوتاه و غیرشفاف، حکم اعدام وی را صادر کرد.

محمود امیری‌مقدم، مدیر سازمان حقوق بشر ایران، این اقدام جمهوری اسلامی را یک تصمیم سیاسی و در راستای تنش‌های اخیر با اسرائیل دانسته و اظهار داشت:
«جمهوری اسلامی بزرگ‌ترین بحران‌های دوران حیات خود را می‌گذراند و برای پیشگیری از اعتراض‌های مردمی و سرپوش گذاشتن روی شکست‌های منطقه‌ای، به ارعاب از طریق اعدام زندانیان بی‌دفاع دست می‌زند. ما بار دیگر از جامعه جهانی می‌خواهیم تا برای جلوگیری از اعدام محمدامین مهدوی شایسته و دیگر زندانیان، تلاش کنند.»

سازمان حقوق بشر ایران تاکید کرده است که اعدام محمدامین مهدوی شایسته بخشی از روند رو به افزایش اعدام‌ها در ایران است. طبق گزارش این سازمان، طی دو ماه گذشته بیش از ۳۰۰ نفر در زندان‌های ایران اعدام شده‌اند.

این سازمان از جامعه بین‌الملل خواست تا با اقدام فوری، مانع از اجرای این حکم و دیگر اعدام‌های غیرعادلانه در ایران شوند.

جان محمدامین در خطر است و طبق گزارش رسیده به آموزشکده توانا او را به انفرادی پیش از اجرای حکم در زندان قزل‌حصار منتقل کرده‌اند و اعلام کرده‌اند که قرار است این حکم اجرا شود.
هنوز از روند قضایی پرونده و اینکه رای دیوان عالی کشور چه زمانی صادر شده و آیا درخواست بررسی مجدد از طرف وکیل مطرح شده یا خیر، اطلاع دقیقی در دست نیست. ولی با توجه به درگیری‌های حکومت با اسرائیل، بعید نیست که یک زندانی را بخواهند با اتهام ساختگی و اخذ شده زیر شکنجه اعدام کنند.


#محمدامین_مهدوی_شایسته
#محمد_امین_مهدوی_شایسته #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
سپیده رئیس سادات، استاد آواز و خواننده موسیقی ایرانی، نوشته‌ای در تحسین کنسرت فرضی پرستو احمدی به شرح زیر منتشر کرد:

«تاثیر عمیق کنسرت پرستو احمدی و همکارانش تنها در کیفیت بالای هنری اجرای این گروه خلاصه نمی‌شود. نبوغ این هنرمندان در کنار هم نشاندن مجموعه ای از نمادهای متناقض، این اجرا را ممتاز می‌کند. حضور خواننده‌ای جوان با پوششی مدرن، ساده و آزاد با گلوبندی از نقشه ایران که مدام به سیاهی می‌زند، در هوای باز با معماری سنتی و هویتی ایرانی یعنی کاروانسرا و اجرای قطعاتی قدیمی و خاطره انگیز با تنظیمی مدرن و غربی نمونه‌هایی از همان چیدمان هنرمندانه است. این کنسرت«فرضی»، رویای میلیون‌ها زن ایرانی را به حقیقت پیوند می‌دهد. تلاش‌ها و ترفندهای عامدانه پرستو احمدی برای محقق‌کردن این رویا تاثیر اجرای زیبای او را صد چندان می‌کند. نحوه معرفی قطعات، تشکر صمیمانه‌اش از تماشاچی‌ها و رفتار طبیعی و بی‌پرده‌اش روی صحنه، نگاهی که مدام به تماشاچی‌های فرضی‌اش می‌کند، بجای نگاه به دوربین، بر زنده بودن این کنسرت تاکید دارد. او بوضوح می‌گوید: ببینید اینجا ایران است و من مقابل چشمانتان آزادانه می‌خوانم. اما قطعه ای که بیش از همه در این کنسرت متاثرم کرد «لحظه دیدار» ساخته سهیل فقیه نصیری بود. اخوان ثالث ظاهرا از زبان یک مرد سروده که «های نخراشی به غفلت گونه ام را تیغ/ وای نپریشی صفای زلفکم را دست / آبرویم را نریزی‌دل / ای نخورده مست لحظه دیدار نزدیک است». در کنار دیگر مرزها، پرستو احمدی مرزهای جنسیتی موجود در این ترانه را هم می‌شکند. های و هوی اخوان اینجا مثل دل نگرانی‌های هر هنرمندی در لحظه قبل از پا گذاشتن روی صحنه است، همان لحظه‌ای که می‌خواهد آزادانه برای معشوقش بخواند، فارغ از جنسیتش. برای من پرستو نوید نزدیکی ما به لحظه دیدار با تماشاچی‌های واقعی در ایران را می‌دهد. اما سوال اینجاست که چرا حضور ساده و طبیعی یک گروه موسیقی حرفه ای در صحنه عمومی انقدر بیننده ایرانی را متحیر می‌کند؟ ۴۵ سال رفتارهای غیر عادی، مثل خواندن زنان فقط برای زنان، نواختن ساز پشت گلدان، حضور اجباری یک مرد در کنار خواننده زن برای نامفهوم‌کردن آوازش، عادی‌سازی شده. بعید می‌دانم قمر، ملوک ضرابی، ایران ‌لدوله، روح انگیز و بسیاری پیشکسوتان آواز زنان گمان می‌کردند که پس از گذشت یک قرن مردم ایران هنوز از شنیدن آواز یک زن روی صحنه متحیر شوند.»


#پرستو_احمدی
#صدای_زن #زن_زندگی_آزادی #آواز_زنان #سپیده_رئیس_سادات #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جنایات در زندان‌های رژیم بعث سوریه و رژیم جمهوری اسلامی ملایان

تصاویر و فیلم‌های زندان مخوف صیدنایا در سوریه من و همبندانم را ناخداگاه به یاد جهنمی به نام بازداشتگاه کهریزک انداخت، بازداشتگاهی که آخر دنیا بود و خدا هم در آنجا آنتن نمی‌داد و هر کسی هر جرمی هم داشت کهریزک سزایش نبود.

تصاویر این شخص که عقل و هوش خودش را بخاطر شکنجه و شرایط سخت زندان از دست داده من را به یاد جوان خوزستانی به نام وهاب غفاری انداخت .. وهاب سال ۱۳۸۸ به همراه ما به جهنمی به نام کهریزک اعزام شد، بازداشتگاه غیر قانونی که زیر نظر سازمان زندان ها نبود. از لهجه وهاب متوجه شدیم اهل خوزستان است. بخاطر شکنجه های هر روزه جهنم کهریزک و شرایط غیر انسانی ما در آن بازداشتگاه شوک بزرگی به همگی ما وارده شده بود. عریان‌کردن در جلوی چشمان یکدیگر، فرستادن دود کازوئیل به داخل قرنطینه، چهار دست و پا بردن روی آسفالت داغ و سوار شدن بر روی یکدیگر، خوردن آب چاه که بوی گند میداد، کمبود جا در زمان نشستن و خواب و شکنجه‌های دیگری که ما هر لحظه مرگ را آرزو می‌کردیم، زیرا فقط مرگ بود که می‌توانست ما را نجات دهد.

بعد از دو روز حضورمان در کهریزک وهاب شخص دیگری شد و متأسفانه عقل و هوش خودش را از دست داد، به طوری که همش فریاد میزد تو رو خدا من را اعدام کنید، من بیگناهم، اینجا کجاست ، و بلند ناله میکرد، و شرایط روحی وهاب روز به روز وخیم‌تر میشد.

روز اعزام ما از جهنم کهریزک به زندان اوین بود ولی او می‌خواست در جهنم  کهریزک بماند و به همراه ما اوین نیایید، زیرا میترسید می‌خواهند اعدامش کنند، حتی به زیر پاهای سرهنگ کمیجانی افتاده بوده و از او می‌خواست اعدامش نکنند ولی در همان حال سرهنگ کمیجانی رئیس بازداشتگاه کهریزک با پوتین ضربه‌های محکمی به وهاب وارد کرد که بلند شو فیلم بازی نکن، خلاصه مأمورین به زور ضرب و شتم وهاب را سوار اتوبوس کردن و به همراه ما به زندان اوین فرستادن.

وارد زندان اوین که شدیم وهاب همش زیر تخت مخفی میشد و بلند فریاد میزد اعدامش نکنند یا اینکه در راهروی سالن راه می‌رفت و با خودش صحبت میکرد.‌ بعد از چند هفته که اسم وهاب را برای آزادی خواندن او رفته بود زیر تخت قایم شده بود و مثل همیشه فریاد میزد که من را اعدام نکنید و در آخر مأمورین زندان دست و پاهایش را بستند و او را بیرون بردن تا به خانواده‌اش تحویل بدهند.

بعد از آزادی از زندان از طریق یکی از بچه‌های کهریزک جویای حال وهاب شدم ولی متأسفانه خانواده‌اش وهاب را به بیمارستان اعصاب و روان برده بودن و در آنجا بستری شده بود و من تا به امروز از سرنوشت وهاب غفاری بی خبرم که آیا او توانست سلامتی خودش را به دست بیاورد.

در بخش دیگری از تصاویر زندان صیدنایا سوریه  فضای دردناک و غیربهداشتی دستشویی‌های زندان را نشان می‌دهد که این فضای بهداشتی شباهت بسیار زیادی به قرنطینه و سوله‌های مرگ بازداشتگاه کهریزک از جمله سرویس بهداشتی و توالت‌های آن جهنم را داشت، توالت های فاقد درب مکانی شده بود که مجرمان خطرناک به نوبت به چند شخص در آنجا تجاوز کنند، شخصی به نام بابا علی که حدود شصت سال سن داشت و یک پسر جوان که به نظر می‌رسد قبلا معتاد بوده است و ما باید ساعت‌ها پشت دستشویی انتظار می‌کشیدم که تجاوز مجرمان خطرناک با این افراد تمام شود.

متأسفانه در قسمت بالای توالت های بازداشتگاه کهریزک سکوی سنگی بین توالت های فاقد درب قرار داشت که همیشه چندین نفر از مجرمان خطرناک در آنجا لخت مادر زاد می‌خوابیدند، دلیل خوابیدن روی توالت خنکی آنجا بود، زیرا در داخل قرنطینه بخاطر گرمای سوزان تیر ماه جهنمی سوزان شده بود و فرستادن دود گازوئیل به داخل قرنطینه، دلیل دوم هم بخاطر کمبود جا در داخل قرنطینه بود که عده‌ای مجبور بودن برای خوابیدن سرپا و نوبتی بخوابند.

به امید روزی که هیچ دری دیوار نیست، زندان نیست، شکنجه نیست، انفرادی نیست، کهریزک نیست، اعدام نیست، دیکتاتور نیست.


از اینستاگرام مسعود علیزاده

#صیدنایا #کهریزک #نه_به_جمهوری_اسلامی #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
پدر جاویدنام حمیدرضا روحی، این ویدیو را در استوری اینستاگرامش منتشر کرد و نوشت:

«پرستو»‌ها
لذت پرواز در آسمان را به ماندن بر روی زمین ناهموار ترجیح می‌دهند

ali_rouhi1401‏

این پدر دادخواه، با انتشار صدای پرستو احمدی و انتشار جمله بالا از شهامت این خواننده جوان حمایت کرد.

پرستو احمدی، حمیدرضا روحی و جوانان شجاع ایران، تشنه آزادی بوده‌اند. جوانان دلیر ایران، دادن بها حتی در حد نثار جان را بر زیست تحقیرآمیز در جمهوری اسلامی ترجیح داده و به خواسته حکومت تن نداده‌اند.

#حمیدرضا_روحی #پرستو_احمدی #برای_آزادی #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
📣 بیانیه ۱۵۷ نفر از دانشجویان، فعالین فعلی و سابق دانشجویی در محکومیت قانون عفاف و حجاب

دو سال از جنبش "زن، زندگی، آزادی" و مقاومت روزمره زنان ایران برای حق انتخاب پوشش می‌گذرد؛ مقاومتی که در برابر سرکوب‌های مستقیم و غیرمستقیم حاکمیت ایستاده و نشان داده است که اراده جمعی، سد سرکوب را خواهد شکست.

طی سالهای اخیر، حاکمیت با هدف افزایش کنترل جامعه و محدود ساختن آزادی‌های فردی، به ابزارهایی همچون گشت ارشاد، توقیف خودروهای شخصی، جریمه‌های سنگین مالی، شلاق، ضبط و انتشار اعترافات اجباری، و حبس زنان متوسل شده است.

اکنون قانون موسوم به "عفاف و حجاب" با نقض آشکار شأن و حقوق اساسی زنان، در صدد نهادینه کردن کنترل هرچه بیشتر جامعه از سوی حاکمیت، گامی فراتر نهاده است.

قانون عفاف و حجاب، با مجرم انگاشتن کودکان در امر حجاب ، پیش‌بینی جریمه‌های مالی سنگین و حبس‌های طولانی‌مدت برای زنان، نظارت شهروندان از طریق دوربین‌های تشخیص چهره و الزام دیگر شهروندان به رصد کردن زنان و گزارش‌دهی به نهادهای امنیتی و حتی اجبار رانندگان تاکسی های اینترنتی مبنی بر گزارش نوع پوشش مسافران، موجب تشدید شکاف‌های اجتماعی و افزایش تنش‌های جامعه می‌شود.

این قانون، که در مجلسی که رای اکثریت مردم را ندارد تصویب شده، نشانه‌ای آشکار از استیصال حاکمیت در پیشبرد سیاست‌های خود است.

این سیاست‌ها نه‌تنها بحران‌های اجتماعی را تشدید کرده، بلکه فشارهای اقتصادی فزاینده‌ای را نیز بر مردم تحمیل می‌کند. در شرایطی که جامعه با مشکلاتی چون تورم، بیکاری و کاهش توان معیشتی روبه‌روست، این قانون با جریمه‌ها و محدودیت‌های سنگین خود به‌جای حل بحران‌ها، آنها را عمیق‌تر می‌کند.

ما، جمعی از دانشجویان، فعالین فعلی و سابق دانشجویی، ضمن محکوم کردن قانون عفاف و حجاب، تأکید می‌کنیم که این قانون نه‌تنها راه‌حلی برای مسائل اجتماعی و فرهنگی ارائه نمی‌دهد، بلکه خود عامل تشدید بحران‌هاست. ما بر حق آزادی انتخاب و کرامت انسانی پافشاری داریم و اعلام می‌کنیم که حق اعتراض مدنی و مسالمت‌آمیز خود را محفوظ می‌داریم و تا دستیابی به حقوق و آزادی‌هایمان از پای نخواهیم نشست.

برای دیدن اسامی امضا کنندگان و امضای بیانیه، اینجا کلیک کنید.
https://docs.google.com/forms/d/e/1FAIpQLScu8X5RCw5btUBturnYXP3auiQMlWQNG6VA6Mi-Y_lEn1S0kg/viewform?usp=dialog

اسامی به روز رسانی خواهند شد.

#نه_به_حجاب_اجباری #نه_به_پوشش_اجباری #قانون_حجاب #بیانیه
#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ثمین و بهین بلوری، این ویدیو را منتشر کردند و نوشتند:

ما هوادارِ منطقِ دَشتيم ...

باشد كه ديگر هيچ «كنسرتِ فرضى»‌اى براى به گوش رساندن صداى رهاى دختران زيباى سرزمين مادريمان در كار نباشد، چرا كه ديرى نمى‌پايد
آزاد پاهايــمان را به زمين مى‌كوبيم.
ما جشن‌هاى درخشانى برپا خواهيم كرد با همين صداهاى بى آلايش در ميان طيف وسيع مردمى كه، با نورِ نگاه و فرياد هايى از عمق وجودشان همراه خواهند شد.
__

"كولى هاى بى مقصد" نام اين ترانه‌ى زيباست كه ترانه سُرايش دوست عزيزمان آقاى رضا افشارى ست و ملودى اش را عمو وحيدِ مهربان براى من و بهين ساختند و تنظيم كننده ى آن دوستِ هميشه همراه ما آقاى آرش صفدرى هستند .

____
به ياد يال افشون تمام ثناهاى جسور-
❤️✊🏼

#كوليهاى_بى_مقصد #ايران
#زنان_ايران #بهين_بلورى
#ثمين_بلورى #دختران_ايران #پرستو_احمدی #صدای_زن #آواز_زنان #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
رضا خندان، فعال مدنی و زندانی سیاسی سابق، بازداشت شد

مهراوه خندان، فرزند نسرین ستوده وکیل دادگستری و فعال حقوق بشر در پستی در صفحه اینستاگرام خود جمعه ۲۳ آذر نوشته است: «بابا صبح امروز در خانه بازداشت شده است.»

رضا خندان، فعال مدنی و همسر نسرین ستوده پیش از این هم بازداشت و زندانی شده بود.

محمد مقیمی، وکیل دادگستری نوشته است:
«احتمال می‌دهم که علت این بازداشت، اجرای حکم ۶ سال حبس مربوط به پرونده‌ای باشد که در آن وکالت وی و دکتر فرهاد میثمی را بر عهده داشتم.»

یکی از اعتصاب غذاهای طولانی دکتر فرهاد میثمی در اعتراض به بازداشت رضا خندان صورت گرفته بود.

#رضا_خندان #زندانیان_سیاسی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
سازمان حقوق بشر ایران اعلام کرد که محمدامین مهدوی شایسته، زندانی سیاسی ۲۶ ساله که با اتهاماتی همچون «توهین به مقدسات اسلام» و «همکاری با دشمن» به اعدام محکوم شده است، برای اجرای حکم اعدام به سلول انفرادی زندان قزل‌حصار منتقل شده است. این سازمان تاکید کرد که اتهامات وارده علیه او بر مبنای اعترافاتی اخذشده زیر شکنجه و بدون ارائه ادله مستند مطرح شده‌اند.

به گزارش این سازمان، بازداشت محمدامین مهدوی شایسته در پاییز ۱۴۰۲ صورت گرفت و در جریان بازجویی‌ها، وی تحت شکنجه به همکاری با اسرائیل اعتراف کرد. این اعترافات، مبنای صدور اتهاماتی همچون «اهانت به مقدسات اسلام» و «همکاری با دشمن» قرار گرفت. از جمله دلایل ذکر شده در پرونده، به نگهداری «یک خشاب خالی اسلحه کمری» و «یک افشانه فلفل» به عنوان شواهد برای همکاری با دشمن اشاره شده است.

پرونده این زندانی به شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ریاست ابوالقاسم صلواتی ارسال شد و این قاضی، در یک جلسه محاکمه کوتاه و غیرشفاف، حکم اعدام وی را صادر کرد.

محمود امیری‌مقدم، مدیر سازمان حقوق بشر ایران، این اقدام جمهوری اسلامی را یک تصمیم سیاسی و در راستای تنش‌های اخیر با اسرائیل دانسته و اظهار داشت:
«جمهوری اسلامی بزرگ‌ترین بحران‌های دوران حیات خود را می‌گذراند و برای پیشگیری از اعتراض‌های مردمی و سرپوش گذاشتن روی شکست‌های منطقه‌ای، به ارعاب از طریق اعدام زندانیان بی‌دفاع دست می‌زند. ما بار دیگر از جامعه جهانی می‌خواهیم تا برای جلوگیری از اعدام محمدامین مهدوی شایسته و دیگر زندانیان، تلاش کنند.»

سازمان حقوق بشر ایران تاکید کرده است که اعدام محمدامین مهدوی شایسته بخشی از روند رو به افزایش اعدام‌ها در ایران است. طبق گزارش این سازمان، طی دو ماه گذشته بیش از ۳۰۰ نفر در زندان‌های ایران اعدام شده‌اند.

این سازمان از جامعه بین‌الملل خواست تا با اقدام فوری، مانع از اجرای این حکم و دیگر اعدام‌های غیرعادلانه در ایران شوند.

جان محمدامین در خطر است و طبق گزارش رسیده به آموزشکده توانا او را به انفرادی پیش از اجرای حکم در زندان قزل‌حصار منتقل کرده‌اند و اعلام کرده‌اند که قرار است این حکم اجرا شود.
هنوز از روند قضایی پرونده و اینکه رای دیوان عالی کشور چه زمانی صادر شده و آیا درخواست بررسی مجدد از طرف وکیل مطرح شده یا خیر، اطلاع دقیقی در دست نیست.

طرح از آیلین فلاح
aylene_fallah

#محمدامین_مهدوی_شایسته
#محمد_امین_مهدوی_شایسته #نه_به_اعدام #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
بیتا ملکوتی، نویسنده ایرانی، متنی در خصوص کنسرت شجاعانه پرستو احمدی نوشته و در آن از رفتار بسیاری از هنرمندان ابرانی، انتقادی شدید کرده است.

این متن به شرح زیر است:

از دیشب تا به امروز، تنها توانستم چند ثانیه از تکه‌های کنسرت «پرستو احمدی» را ببینم. تاب دیدن این همه زیبایی، این همه شکوه، این همه شجاعت را بیش از چند ثانیه نداشتم. از دیشب نور بزرگی در دلم آغاز به تابیدن کرده، عشق شگرف‌تری برای هر چه ایران و ایرانی است در جانم جوانه زده و در سرم یک حالت شیدایی و مالیخولیایی خزیده… اینجا ایران است. یک کاروانسرای متروک در حومه‌ی قم. این یک دختر ایرانی است که صدایش تا خانه‌های تک‌تک ایرانیان از همان قم تا هزاران کیلومتر دورتر در جهان پیچیده. از دیشب فکر می‌کنم برگشته‌ام به زمان قمر، زمان طاهره قره‌العین، به زمانی که مادرم رفت به تظاهرات ضد حجاب اسفند ۵۷، به زمانی که هما دارابی خودش را آتش زد. به زمان دختران خیابان انقلاب، به زمانی که مهسا به قتل رسید. به زمانی که زنان به قوانین قرون وسطایی ملاها نه گفتند. اینجا ایران است. نگاهش کنید. به لباس سیاه دکلته‌اش، به موهایش که بوی زیتون می‌دهند، به دهانش که فریاد آزادی هزاران دانه‌سرخ انار رها شده است. به آن مردهای نوازنده نگاه کنید. به آرامش درونی‌شان، به زیست صادقانه‌شان، به نه گفتنشان به هر چه بی‌عدالتی و تباهی است. با شما هستم آقای همایون شجریان، شما که در کنسرت‌های جهانی‌تان، ترانه‌های هایده و مهستی را می‌خوانید اما حتی جرات ندارید نام آن‌ها را به زبان بیاورید. با شما هستم آقای مرتضی عقیلی که در کهنسالی هم جرات ندارید نام بازیگران بزرگ زن سینمای قبل از انقلاب ایران را بیاورید و طوری روی صحنه‌ای که قرار است لوح بگیرید، از فردین و بهروز وثوقی حرف می‌زنید که انگار پوری بنایی و آذر شیوا و نوری کسرایی و فروزانی از ازل وجود نداشته. با شما هستم تمام بازیگران زن و مرد و سینماگرانی که از ترس و جبونی، حتی روی صحنه‌های جوایز خصوصی جرات نمی‌کنید از همکاران زن شریف‌تان کلمه‌ای به زبان آورید که به ناحق ممنوع‌الکار شده‌اند. با شما هستم، همه‌ی شما دست‌اندرکاران سریال‌های مبتذل پخش خانگی که ساخته‌هایتان توهین به هملت و اتللو و شکسپیر و‌ سالها فعالیت بی‌ادعای هنرمندان این مملکت از زمان آربی تا بیضایی است، شما کمدین‌ها و آشغال‌سازها که رقصیدن مردها برایتان آزاد و شادی آور است و با صحنه‌های رقص تهوع‌آور فیلم‌هایتان، که صد رحمت به فیلم فارسی که دست کم زنان هم حق آزادی داشتند و اصالت داشتند، روی بزدلی را برای چاپیدن پول این مردم سفید کرده‌اید، با شما هستم.
با خانم ژاله صامتی و شبنم‌ مقدمی که داور مسابقات خوانندگی وقیحانه هستید که نصف جمعیت ایران در آن جایی ندارند، حق آواز ندارند. شما که می‌خوانید «دو تا چشم رطب داری، همیشه از عشق تب داری» اما انقدر حقیرید که نام «شاهرخ» را نمی‌برید که در غربت دق کرد و مرد. شما که از همان تولیدات موسیقی و شعر و فیلم قبل از انقلاب پول می‌سازید و هنوز توی تریبون‌ها از ابتذال آن هنر می‌گویید. از فیلم دورازی تا فیلم مستقل‌تان آبشخور همان تولیدات هستید بزدل‌ها. با شما هستم که هنوز قبول نمی‌کنید که با انقلابتان، زندگی چند نسل را به قهقهرا بردید، به فقر و فلاکت رساندید، ما را صد سال به عقب راندید، اما انقدر بزدل و حقیرید که جرات یک معذرت خواهی ساده را هم ندارید و هنوز دوقرت‌و نیمتان هم باقیست که ما بر حق بودید. از شاهرخ مسکوب مثال می‌زنید و شاملو و همه‌ی فریب‌خوردگان. اما مسکوب انقدر شجاع بود که کمی بعد از انقلاب بنویسد، ما همان زمان که از زنان آزاده‌ای که بر ضد حجاب تجمع کردند، حمایت نکردیم، شکست خوردیم. دیگر از شاهرخ مسکوب مثال نیاورید، ای سیه‌روزان تاریخ. روز داوری دور نیست.

نظر شما چیست؟ چقدر با این نقد موافق هستید؟

#پرستو_احمدی
#زن_زندگی_آزادی
#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
کانون نویسندگان ایران:
زنان از مسیر برابری‌طلبی و آزادی‌خواهی پا پس نخواهند کشید

کانون نویسندگان ایران، در بیانیه‌ای به بررسی مقاومت تاریخی زنان ایرانی در برابر تبعیض و سرکوب، به‌ویژه در زمینه تحمیل حجاب اجباری و قوانین محدودکننده‌ی اجتماعی پرداخته و تأکید کرده که زنان ایران در طول چهل سال گذشته با تحمل هزینه‌های فراوان، به پیشتازان مبارزه برای آزادی و برابری بدل شده‌اند و حتی تصویب قوانین زن‌ستیزانه جدید نیز نمی‌تواند اراده‌ی جمعی آن‌ها برای دستیابی به حقوق انسانی‌شان را متوقف کند. این بیانیه همچنین بر اهمیت همبستگی اجتماعی در حمایت از مبارزات زنان و مقابله با سیاست‌های سرکوبگرانه حاکمیت تأکید دارد.


متن بیانیه به شرح زیر است:


خیابان‌های ایران از نخستین سال‌های استقرار جمهوری اسلامی، عرصه‌ی مقاومت زنان بوده است؛ مقاومتی که در روزهای جنبش آزادی‌خواهی مردم ایران در سال ۱۴۰۱ به اوج خود رسید و تا امروز ادامه یافته است. حاکمیت از ابتدا همان حقوق نصفه نیمه‌ی زنان در رژیم گذشته را نیز به طاق نسیان سپرد و نابود کرد و تعیین حدود پوشش و تحمیل حجاب را به نمادی از سلطه بدل کرد تا نیمی از جامعه را به انقیاد کشد و نیمی دیگر را مرعوب سازد. در تمام این سال‌ها، حکومت با تسلط بر وزراتخانه‌ها، ادارات، دانشگاه‌ها و مدارس، حضور اجتماعی زنان را محدود و مشروط به پذیرفتن حدود پوشش کرد. در پاسخ به این سلطه‌ی فراگیر، زنان خیابان را به مثابه‌ی عمومی‌ترین عرصه‌ی زندگی، به میدان مبارزه و مقاومت خود بدل کردند. حاکمیت بارها با تنگ‌تر کردن عرصه بر زنان، کوشید آنها را از خیابان‌ نیز بیرون براند. آنچه امروز تحت عنوان «قانون حجاب و عفاف» شاهد آنیم، اعلام رسمی جنگی است که در چهل و چند سال گذشته، هر روز و هر لحظه بر ضد زنان در جریان بوده است.

تعیین «وظایف عمومی و تکالیف اختصاصی» برای دستگاه‌های اجرایی در قانون مذکور، در راستای تحکیم تسلط پیشینی حاکمیت بر زندگی و سرنوشت زنان است. حاکمیت این بار تمام اجزا و بازوهای خود را با آرایشی دقیق بر ضد زنان بسیج کرده است و رساتر از هر بار دیگر اعلام می‌دارد که بودجه‌های رسانه و تبلیغات و آموزش را صرف تحمیل و نهادینه کردن گفتمان زن‌ستیزانه‌ی خود می‌کند. جزئیات دستورالعمل‌های تعیین شده برای دو رکن سانسور حکومتی، وزارت ارشاد و صدا و سیمای جمهوری اسلامی، گرچه توصیفگر شرایطی است که نویسندگان و هنرمندان، به ویژه زنان نویسنده و هنرمند، سال‌ها با مصائب آن دست و پنجه نرم کرده‌اند، اما نشان می‌دهد این بار محدودیت‌های تحمیلی با دستورالعمل‌های قضایی و امنیتی حمایت می‌شوند. چهار فصل نخست این قانون همچون مقدمه‌ی طولانی برای فصل پایانی است و به تعریف فهرستی مبسوط از جرائم و مجازات‌ها می‌انجامد که زنان را هدف می‌گیرد و هر گونه حمایت از آنان را مشمول مجازات‌ می‌کند. «قانون حجاب و عفاف» با تعیین مجازات‌های متعدد، از جرم‌انگاری و پرونده‌سازی بر ضد زنان تا محروم کردن آنان از حقوق اجتماعی و جرائم سنگین نقدی، می‌کوشد مقاومت زنان در عرصه‌های عمومی را از کار بیندازد و راه را بر حمایت از آنان ببندد. زنان که پیشتر بسیاری از عرصه‌های کار و حضور اجتماعی خود را از دست داده‌ و از اغلب حقوق انسانی خود محروم مانده‌اند، اکنون با تهدید به محدودیت‌های اجتماعی جدی و جرائم مالی کمرشکن روبه‌رو شده‌اند.

«قانون حجاب و عفاف» تصویری پرجزئیات از میزان عداوت حکومت با زنان و نمایشی از سرکوب و تحدید آزادی است. با این همه تاریخ چهل و چند ساله‌ی جنگ حکومت علیه زنان نشان می‌دهد که زنان هرگز به عقب باز نخواهند گشت. حاکمیت هرگز نتوانسته است عرصه‌هایی را که زنان با مبارزه و پرداخت هزینه‌های سنگین به کف آورده‌اند، از آنان بازپس بگیرد. جامعه‌ای که در اسفند ۵۷، زنان خواستار آزادی پوشش را تنها گذاشت، تا به امروز راه درازی را طی کرده است. اکنون خواست آزادی پوشش و برابری‌طلبی زنان، به عنوان بخش مهمی از تصویر چندپاره‌ی آزادی، به تمامی خواسته‌های عدالت‌طلبانه و آزادیخواهانه گره خورده است. اکنون مردان بسیاری با نظر به اینکه «آزادی زنان معیار سنجش آزادی جامعه است»، خواسته‌های زنان را خواسته‌ی همه‌ی جامعه می‌دانند.

تصویب و اجرایی شدن «قانون حجاب و عفاف» بی‌تردید سرکوب مضاعف زنان و نقض آزادی بیان نیمی از جامعه است، اما زنان که همواره در مبارزه پیشتاز بوده‌اند، ‌این بار نیز ابتکار عمل را به دست خواهند گرفت و جامعه نیز از حمایت آنان دست نخواهد کشید. کدام نیروی قهری زنانی را که در مسیر برابری‌طلبی و آزادی‌خواهی، به شکل جمعی و فردی، هزینه‌های جانی و مالی و اجتماعی بسیار داده‌اند، واپس خواهد راند؟

کانون نویسندگان ایران
۲۳ آذر ۱۴۰۳


#بیانیه #زنان #زن_زندگی_آزادی #نه_به_پوشش_اجباری #حقوق_زنان #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یکی از مخاطبان توانا، ویدیویی برای ما ارسال کرده که نشان می‌دهد در کنار تندیس یادبود مقاومت مردم کردستان در آبیدر سنندج ایستاده و تصویری از ماشاالله کرمی و محمدمهدی کرمی را در دست دارد. تندیسی که به مناسبت مقاومت مردم کردستان در جریان جنگ ساخته شده و پیرمردی را نشان می‌دهد که جنازه دو فرزندش را بر روی دستش دارد.
(مثل آقا ماشاالله که همیشه به یاد دو فرزند سر به دارش بود)
او می‌گوید خانواده‌های دادخواه را تنها نمی‌گذاریم.

آقای ماشاالله کرمی، تنها به خاطر دادخواهی از ۳۱ مرداد سال ۱۴۰۲ در زندان است و به هشت سال و ده ماه حبس محکوم شده است که پنج سال از آن قابل اجرا است.

#سنندج #ماشاالله_کرمی #محمدمهدی_کرمی #محمد_حسینی #کومار_کرمی #کیان_حسینی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کاروانسرای وطن 🌷
.
Created by AI
.
از صفحه احسان سرشت
ehsanseresht

به امید آنکه در سراسر ایران، به همت زنان و مردان شجاع سرزمینمان، آزادی، عدالت و رفاه به واقعیتی پایدار بدل شود و ایرانی آباد و سربلند برای همه نسل‌ها رقم بخورد.

.
#پرستو_احمدی #ایران #وطن #آزادی #از_خون_جوانان_وطن_لاله_دمیده #عشق #موسیقی #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
به جرم زن بودن...
«مهسا قربانی»، دختری که اسفند ۱۴۰۲ قرار بود با تایید و درخواست فدراسیون جهانی فوتبال، یکی از داوران دربی تهران (بازی «استقلال» و «پرسپولیس») باشد، پس از تحمل فشارهای فراوان، از ایران خارج شده است.
او رویایش را همانی عنوان می‌کند که در محافل دوستانه با داوران زن و مرد در میان می‌گذاشت: «روزی در بزرگ‌ترین رویداد جهانی، زیر پرچم ایران، بدون حجاب اجباری داوری خواهم کرد تا صدای مردم کشورم را به جهان برسانم.»

ویدیو از سامی فردی
samy_fardi

مهسا قربانی چند روز پیش در مصاحبه‌هایی با رسانه‌های ایرانی خارج کشور از تهدید جانی خود در ایران خبر داد.

#مهسا_قربانی
#نه_به_حجاب_اجباری #نه_به_پوشش_اجباری
#زن_زندگی_آزادی
#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
کهکشان آزادی

خاک پاک‌مان را از شیخکان که بستانیم
سرزمین‌مان گردد کهکشان آزادی

بشکند به این زودی، تاج و تخت کفتاران
در مقابل چشم و دیدگان آزادی

خدعه‌ی کثیفی بود آب و برق مجانی
چون به قیمت جان است آب و نان آزادی

شعر جدید #شیدای_همدانی از زندان زاهدان پس از مدتی بی‌خبری
آذرماه ۱۴۰۳

متن کامل شعر

پشت میله‌ی زندان، در خزان آزادی
می‌رسد بهاری خوش، با نشان آزادی

می‌رسد ز هر سویی، هر دیار و هر کویی
عِطر و بوی شیرین و مهربان آزادی

سر سپرده‌ام بر این خاک پاک رؤیایی
جان من به قربان نام و جان آزادی

میله‌ها و زنجیر کینه‌های استبداد
وا شود به دستان پرتوان آزادی

خون و خشم و فریاد و شور و خنده و شادی
سبز و آبی و سرخ است آسمان آزادی

این گروه نالایق، همرهان شیطان‌اند
سربلند و پیروزند پیروان آزادی

خاک پاک‌مان را از شیخکان که بستانیم
سرزمین‌مان گردد کهکشان آزادی

بشکند به این زودی، تاج و تخت کفتاران
در مقابل چشم و دیدگان آزادی

وقت رفتن است از این خانه‌ی اهورایی
ناکسان آلوده! تاجران آزادی!

در حکومت بعدی، عاشقانه می‌گردند
مرد و زن همه با هم، پاسبان آزادی

زاهدان بی‌ایمان! شد همه جهان ویران
با شما پلیدان و دشمنان آزادی

خدعه‌ی کثیفی بود آب و برق مجانی
چون به قیمت جان است آب و نان آزادی

عاشقان به پا خیزید! لحظه‌ی شکفتن شد
سرو و لاله می‌روید از نهان آزادی

مژده بر شما یاران! زآسمان چونان باران
می‌رسد بهاری خوش، در خزان آزادی

هر که در ره خاکش جان دهد، شود نامش
مثل رستم و آرش، قهرمان آزادی

ماندگار و مانایی، میهنم تو در جان و
قلب شیر و خورشید جاودان آزادی

وعده‌ی بهاران و فصل پاک باران و
انتقام یاران و عاشقان آزادی

تار و تنبک و دف زن! مِیْ بریز و بر کف زن!
در گُشا به روی من، شد زمان آزادی

من ز دشت شیرانم، شاعر دلیرانم
تیر آرش افکندم در کمان آزادی

بشنو از دل زندان، هموطن! به گوش جان
شعر عاشق شیدا، از زبان آزادی

پاینده باد ایران آزاد


ـ قاسم بهرامی با تخلص شعری، شیدای همدانی، شاعر، نوازنده و هنرمند زندانی است.
شیدای همدانی در یکی از کلیپ‌های خود در مورد جمهوری اسلامی گفته است:
«این‌ها برای آبادی نیامدند. این‌ها برای نابودی ایران آمدند؛ ولی ما فرزندان کوروش اجازه نمی‌دهیم و راه را بر تجاوز آنان می‌بندیم».
شیدای همدانی، شاعر، خواننده و نوازنده است که آثار و اشعار سیاسی و حماسی او در سال‌های گذشته، مورد توجه بسیاری قرار گرفته است. شیدای همدانی، از شاگردان زنده‌یاد استاد فرهنگ شریف در تارنوازی و موسیقی است.

بر اساس اطلاعات رسیده به «توانا»، شیدای همدانی، اکنون با حکم ۱۶ سال حبس (۷ سال قابل اجرا)، بدون هیچ‌گونه حق مرخصی، در سکوت رسانه‌ای و خبری، به دور از همدان، شهر زادگاه و خانوده خود، با اتهام‌های انتسابی دیگری که هنوز برایشان حکمی صادر نشده، در حبس به سر می‌برد.

آموزشکده توانا پیشتر در یکی از قسمت‌های مجموعه برنامه «روایت یک پرونده» به بررسی پرونده شیدای همدانی، شاعر زندانی، پرداخته بود.

https://youtu.be/BsSwkuzJDxw

#شیدای_همدانی
#آزادی #بیانیه
#یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این زن مزاحم در شهر قم از من که بی اعتنا به حجاب اجباری پوشش سر نداشتم فیلم و عکس می‌گرفت و تهدید می‌کرد، ولی وقتی دید که من هم از او فیلم می‌گیرم، آنقدر اعتماد به نفس نداشت که بایستد، به من می‌گوید تو غیرت نداری که سرت چیزی نیست. مگر غیرت داشتن به پوشش سر است؟ پس همه مردان که روی سرشان چیزی نمی‌کشند بی غیرتند! چه فرقی داریم ما؟ چرا ما زمان باید سرمان را بپوشانیم؟ تازه این که روسری نمی‌گذاریم هم پوشش اختیاری نیست. اینها می‌خواهند با قانونی سخت‌گیرانه ما را به تسلیم وادارند، ولی ما با نافرمانی و سرپیچی از قانون شکستشان خواهیم داد.

#قم #نافرمانی_مدنی #مقاومت_مدنی #نه_به_پوشش_اجباری #نه_به_ححاب_اجباری #یاری_مدنی_توانا

@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from گفت‌وشنود

پرستو احمدی نماد شجاعت زنانی است که در برابر محدودیت‌ها و سرکوب، هنر را به ابزاری برای اعتراض و امید تبدیل کرده‌اند.

اجرای او بدون حجاب اجباری در «کنسرت کاروانسرا» نه تنها صدای زیبای موسیقی، بلکه پژواک آزادی‌خواهی و حق‌طلبی زنانی است که به دنبال آینده‌ای روشن‌تر برای خود و جامعه هستند.

شجاعت او در بازگو کردن حقیقت از طریق هنر، الهام‌بخش بسیاری خواهد بود و یادآور اراده‌هایی است که هیچ سرکوبی نمی‌تواند آن‌ها را خاموش کند.

طرح از
@zard_drawing

@parastooahmady

#پرستو_احمدی #کنسرت_کاروانسرا #هنر #زن #گفتگو_توانا

@Dialogue1402
Forwarded from گفت‌وشنود

کارشناسان سازمان ملل متحد جمعه ۲۳ آذر، در بیانیه‌ای نسبت به قانون جدید «عفاف و حجاب» در ایران ابراز نگرانی کرده و آن را نقض آشکار حقوق بشر دانستند.

این قانون مجموعه‌ای از مجازات‌های سنگین برای زنان و دخترانی که حجاب را رعایت نمی‌کنند، در نظر گرفته و قرار است اجرایی شود.

قانون جدید عفاف و حجاب در ایران، علاوه بر جریمه‌های نقدی و حبس طولانی‌مدت تا ۱۵ سال، امکان اعمال مجازات اعدام تحت عنوان «افساد فی‌الارض» را نیز فراهم می‌کند. کارشناسان هشدار داده‌اند که این قانون تشدیدکننده کنترل دولتی بر بدن زنان است و حقوقی چون برابری، آزادی بیان، مذهب و عقیده، امنیت و حریم خصوصی را نقض می‌کند.

آن‌ها همچنین نسبت به استفاده از تبلیغات دولتی برای اعمال ارزش‌های دولتی از جمله حجاب اجباری و «فرهنگ عفاف» ابراز نگرانی کردند و تاکید کردند که این قانون فضای ترس، بی‌اعتمادی و خشونت علیه زنان را در جامعه ایران تقویت خواهد کرد.

کارشناسان خواستار لغو فوری این قانون و سایر قوانین تبعیض‌آمیز شدند و اعلام کردند که در این زمینه با دولت ایران در تماس هستند.
#قانون_عفاف_و_حجاب #حجاب_اجباری #حقوق_بشر #گفتگو_توانا
@Dialogue1402