#انسانیت_و_تعصب
🗡از بهبهان تا پاریس 🖋
❇️ در روستایی اطراف بهبهان به دنیا آمدم. روستایی که با یک رودخانه فصلی (به قول اهل روستا؛ دره) به دو قسمت تقسیم می شود.
روستا دو تکه شده بود، این ور دره و اون ور دره! ما کودکان روستا نسبت به این ور دره تعصب شدید داشتیم! مرتب با بچه های اون ور دره دعوا می کردیم! در حالی که هر دو گروه اهل یک روستا بوده و گاهی آن وری ها پسر خاله و پسر دایی و … اقوام نزدیک ما بوده اند. اما ملاک برای ما ( دره ) بود!
✳️ بزرگتر که شدیم به مدرسۀ دبستانی رفتیم که اتفاقا بچه های روستای کناری هم آنجا می آمدند! اکنون ما خط مرزی (دره) را فراموش کرده و همۀ روستای ما، متحد شده و اختلافات و دعواهای قبلی را فراموش کرده و حول دشمن مشترک!
به وحدت رسیده بودیم! هر روز بحث و نزاع ما شده بود، القصه، بزرگتر شدیم و رفتیم راهنمایی!
جایی که ما و روستای کناری، متحد شده بودیم، علیه بچه های روستای دورتر! (آن روزها روستای ما و کناری، مدرسه راهنمایی، نداشتند می رفتیم روستای دورتر).
آری، با روستای کناری هم دعوا و جنگ قبلی را فراموش کرده و احساس می کردیم با وجود دشمنی همچون روستای دورتر، بچه های روستای کناری برادر ما هستند!
😜 بزرگتر شدیم و دبیرستان، رفتیم بهبهان! آنجا بود که فهمیدیم که بابا ما و روستای کناری و دورتر و…، همه «لر » هستیم و برادریم!!
دشمن مشترک همۀ ما، «بهبهانی ها» هستند!
کل دورۀ دبیرستان را با جنگ متعصبانه لر و بهبهانی به سر بردیم و در اکثر دعواها، ما قوم شجاع و غیور لر بودیم که پیروز میدان می شدیم و البته بهبهانی ها با جنگ فرهنگی (ساختن جک لری) به نبرد ما می آمدند.
😒 بزرگتر شدیم و رفتیم دانشجوی اهواز شدیم! آنجا بود که فهمیدیم، عرب ها اصل دشمن ما هستند و آنها فرقی بین لر و بهبهانی قائل نیستند و در نتیجه، ما و بهبهانی ها متحد شدیم علیه اعراب!
بهبهانی ها جُک می ساختند علیه عرب ها و هر وقت نیروی جنگی کارآزموده می خواستند ما لرها حامی آنها بودیم!
عرب ها را کلافه کرده بودیم و احساس غرور و برتری می کردیم! تا اینکه خدمت سربازی پیش آمد و ما افتادیم آذربایجان غربی!
میان یک مشت ترک! آنجا بود که ما لرها و بهبهانی ها و عرب ها و دزفولی ها و …، را یک کلمه خطاب می کردند؛ «خوزستانی ها».
دیگر ما لرها و بهبهانی ها با عرب های اهواز و شادگان شده بودیم برادر و هم پیمان! برای هم علیه ترک ها، جان فدا می کردیم!
اختلافات گذشته و اون همه جنگ و دعوا و جک و … را فراموش کرده و متحد، علیه ترک جماعت شده بودیم!
☘القصه چند سال بعد، که بزرگتر شدم به فرانسه رفتم؛ یک روز، در پارکی نشسته بودم و تقریبا ساعت دو بعد از ظهر بود که خوابم گرفت و رفتم آن طرف تر روی چمن ها گرفتم خوابیدم!
بعد از چند دقیقه احساس کردم کسی با لگد، آرام به من می زند! با عجله بیدار شدم و ترسیدم که پلیسی، ماموری باشد.
ناگهان دیدم طرف به فارسی گفت: چرا اینجا خوابیدی؟ رو چمن ها ممنوعه! با تعجب پرسیدم: آقا شما کی هستید و از کجا فهمیدید من ایرانی ام؟ طرف خودش رو معرفی کرد. از ترک های ارومیه بود. می گفت: اولا اینجا کسی تو این موقع روز نمی خوابه!
فقط ایرانی ها اهل چرت بعد از ظهرند! تازه کسی روی چمن دراز نمی کشه، اون هم فقط کار ایرانی هاست!
بنا به همین دو برهان قاطع، فهمیدم که تو ایرانی هستی! اونجا بود که همدیگر رو در آغوش گرفتیم و به عنوان دو ایرانی! فارغ از ترک و لر و عرب، احساس یگانگی و دوستی و اخوت کردیم و از ملاقات هم در دیار غربت مشعوف شدیم.
از همدیگر آدرس و نشانی گرفتیم و با اعتماد به هم، حاضر به هر کمک و مساعدتی نسبت به شدیم، صرفا به دلیل «ایرانی» بودنمان.
⚖ اکنون که به سن چهل سالگی رسیده ایم، حتی از تعصب «ایرانی» بودن هم گذشته ایم و درک می کنیم که «انسان ها» در هر نقطۀ از زمین، چه ایرانی و هندی و چینی و چه فرانسوی و آلمانی و هلندی و چه مصری و آفریقایی و لیبیایی و چه آمریکایی و برزیلی و آرژانتینی و...،
همه «انسان» اند و مثل خود ما.
تعصب نژاد و ملیت و جنسیت و رنگ پوست و ثروت و …، ناشی از کوچکی فرد و عدم بلوغ معرفتی وی است. هر چه فرد بزرگتر و داناتر باشد، خود به خود از دام و زنجیر تعصبات کوچک و بی ارزش و کم مقدار؛ دورتر شده و جهانی تر و انسانی تر می اندیشد.
#تحلیل_زمانه
🌏 @TahlilZamane
🗡از بهبهان تا پاریس 🖋
❇️ در روستایی اطراف بهبهان به دنیا آمدم. روستایی که با یک رودخانه فصلی (به قول اهل روستا؛ دره) به دو قسمت تقسیم می شود.
روستا دو تکه شده بود، این ور دره و اون ور دره! ما کودکان روستا نسبت به این ور دره تعصب شدید داشتیم! مرتب با بچه های اون ور دره دعوا می کردیم! در حالی که هر دو گروه اهل یک روستا بوده و گاهی آن وری ها پسر خاله و پسر دایی و … اقوام نزدیک ما بوده اند. اما ملاک برای ما ( دره ) بود!
✳️ بزرگتر که شدیم به مدرسۀ دبستانی رفتیم که اتفاقا بچه های روستای کناری هم آنجا می آمدند! اکنون ما خط مرزی (دره) را فراموش کرده و همۀ روستای ما، متحد شده و اختلافات و دعواهای قبلی را فراموش کرده و حول دشمن مشترک!
به وحدت رسیده بودیم! هر روز بحث و نزاع ما شده بود، القصه، بزرگتر شدیم و رفتیم راهنمایی!
جایی که ما و روستای کناری، متحد شده بودیم، علیه بچه های روستای دورتر! (آن روزها روستای ما و کناری، مدرسه راهنمایی، نداشتند می رفتیم روستای دورتر).
آری، با روستای کناری هم دعوا و جنگ قبلی را فراموش کرده و احساس می کردیم با وجود دشمنی همچون روستای دورتر، بچه های روستای کناری برادر ما هستند!
😜 بزرگتر شدیم و دبیرستان، رفتیم بهبهان! آنجا بود که فهمیدیم که بابا ما و روستای کناری و دورتر و…، همه «لر » هستیم و برادریم!!
دشمن مشترک همۀ ما، «بهبهانی ها» هستند!
کل دورۀ دبیرستان را با جنگ متعصبانه لر و بهبهانی به سر بردیم و در اکثر دعواها، ما قوم شجاع و غیور لر بودیم که پیروز میدان می شدیم و البته بهبهانی ها با جنگ فرهنگی (ساختن جک لری) به نبرد ما می آمدند.
😒 بزرگتر شدیم و رفتیم دانشجوی اهواز شدیم! آنجا بود که فهمیدیم، عرب ها اصل دشمن ما هستند و آنها فرقی بین لر و بهبهانی قائل نیستند و در نتیجه، ما و بهبهانی ها متحد شدیم علیه اعراب!
بهبهانی ها جُک می ساختند علیه عرب ها و هر وقت نیروی جنگی کارآزموده می خواستند ما لرها حامی آنها بودیم!
عرب ها را کلافه کرده بودیم و احساس غرور و برتری می کردیم! تا اینکه خدمت سربازی پیش آمد و ما افتادیم آذربایجان غربی!
میان یک مشت ترک! آنجا بود که ما لرها و بهبهانی ها و عرب ها و دزفولی ها و …، را یک کلمه خطاب می کردند؛ «خوزستانی ها».
دیگر ما لرها و بهبهانی ها با عرب های اهواز و شادگان شده بودیم برادر و هم پیمان! برای هم علیه ترک ها، جان فدا می کردیم!
اختلافات گذشته و اون همه جنگ و دعوا و جک و … را فراموش کرده و متحد، علیه ترک جماعت شده بودیم!
☘القصه چند سال بعد، که بزرگتر شدم به فرانسه رفتم؛ یک روز، در پارکی نشسته بودم و تقریبا ساعت دو بعد از ظهر بود که خوابم گرفت و رفتم آن طرف تر روی چمن ها گرفتم خوابیدم!
بعد از چند دقیقه احساس کردم کسی با لگد، آرام به من می زند! با عجله بیدار شدم و ترسیدم که پلیسی، ماموری باشد.
ناگهان دیدم طرف به فارسی گفت: چرا اینجا خوابیدی؟ رو چمن ها ممنوعه! با تعجب پرسیدم: آقا شما کی هستید و از کجا فهمیدید من ایرانی ام؟ طرف خودش رو معرفی کرد. از ترک های ارومیه بود. می گفت: اولا اینجا کسی تو این موقع روز نمی خوابه!
فقط ایرانی ها اهل چرت بعد از ظهرند! تازه کسی روی چمن دراز نمی کشه، اون هم فقط کار ایرانی هاست!
بنا به همین دو برهان قاطع، فهمیدم که تو ایرانی هستی! اونجا بود که همدیگر رو در آغوش گرفتیم و به عنوان دو ایرانی! فارغ از ترک و لر و عرب، احساس یگانگی و دوستی و اخوت کردیم و از ملاقات هم در دیار غربت مشعوف شدیم.
از همدیگر آدرس و نشانی گرفتیم و با اعتماد به هم، حاضر به هر کمک و مساعدتی نسبت به شدیم، صرفا به دلیل «ایرانی» بودنمان.
⚖ اکنون که به سن چهل سالگی رسیده ایم، حتی از تعصب «ایرانی» بودن هم گذشته ایم و درک می کنیم که «انسان ها» در هر نقطۀ از زمین، چه ایرانی و هندی و چینی و چه فرانسوی و آلمانی و هلندی و چه مصری و آفریقایی و لیبیایی و چه آمریکایی و برزیلی و آرژانتینی و...،
همه «انسان» اند و مثل خود ما.
تعصب نژاد و ملیت و جنسیت و رنگ پوست و ثروت و …، ناشی از کوچکی فرد و عدم بلوغ معرفتی وی است. هر چه فرد بزرگتر و داناتر باشد، خود به خود از دام و زنجیر تعصبات کوچک و بی ارزش و کم مقدار؛ دورتر شده و جهانی تر و انسانی تر می اندیشد.
#تحلیل_زمانه
🌏 @TahlilZamane
💢 من میخواهم رای بدهم، اما کاندیدایی متناسب با ذهن، اندیشه و سبک زندگیام نیست!
🖌#امیدفراغت روزنامهنگار
❗️من میخواهم رای بدهم! اما من هم مثلتان انسان و آدمم! من هم مثل #مسئولانجمهوریاسلامی یک سر، دو ابرو، چشم و گوش، یک دماغ و یک لب و دهان دارم. بنابراین تنها تفاوتمان این است که شما رهبر، رئیسدولت، وکیل، وزیر، شهردار، #استاندار #فرماندار، شهردار و ...هستید، اما من یک شهروند عادی مثل زمانی که شما در دوره پهلوی یا نبودید یا اگر هم بودید، مثل اکنونِ من، شهروند عادی بودید. پس شما نیز نقش مردم و شهروندی را بازی کردید، پس انتظار دارم قدرت اراده، اختیار و انتخاب یک شهروند عادی را درک کنید.
❗️سوال سادهام از مسئولانجمهوریاسلامی این است، شمایی که در #رژیمپهلوی مثل امروز من، شهروند عادی بودید پس به چه دلیل و دلایل، علیه آن حکومت مبارزه کردید؟
❗️ مگر نه این است که میگویید رژیم پهلوی بدون توجه به اراده، اختیار و انتخاب شهروندان، خودشان برای جامعه آن روز، اندازه گرفته، میبُریدند و میدوختند و ...! مگر نه این است که میخواستید به عنوان شهروند، به خواست و مطالباتتان توجه و رسیدگی شود؟
❗️من میخواهم رای بدهم، اما نه رای به اندازهگرفتن، بُریدن و دوختنتان! نه رای به سلیقه تحمیلیتان! مگر ما نیز مثل شما آدم نیستیم؟ اگر هستیم، پس حقمان است همانطور که شما از غرایزتان استفاده میکنید، ما نیز از آن استفاده کنیم.
❗️من میخواهم رای بدهم، اما به افرادی که قوانین متناسب با ذائقه و خرد عمومی جامعه امروز را وضع کنند. نمیخواهم به بلهقربانگوها، آدم کوکیها و آدمهای دستساز رای بدهم. آیا ما #ایرانیان حق نداریم به عنوان انسان که در ظاهر شبیه به شما هستیم، بر اساس ذهنیت و اندیشهمان، از قدرت اراده، اختیار و انتخابمان استفاده کنیم؟ پس چرا با نظارت استصوابی، آنانی را به عنوان کاندیدا به عرصه انتخابات میآورید که هیچ شباهت ذهنی، اندیشهای و حتی ظاهری با امثال ما ندارند؟
❗️این حق مسئولانجمهوریاسلامیست که با مشارکت مردم در انتخابات، به دنبال محکم کردن پایههای حکمرانیشان باشند. اما سوال این است مگر ملت #ایران حق ندارد به دنبال محکم کردن پایههای زندگیشان باشند؟
❗️ نکته قابل تامل این است آنانی که مسبب وضعیت موجود مملکت بودهاند، قاعدتا نمیتوانند وضعیت موجود ایران امروز را تبدیل به احسنت کنند. پس چرا اصرار دارند به همان روش و منش و مدلی رای بدهیم که ازدواج کردن جوانان را آرزویی دستنیافتنی و خانه خریدنشان را ۹۹ ساله کردند؟
❗️من میخواهم رای بدهم، اما نه به افرادی که از صبح تا شب دم از اسلام، #شهادت، امامان و #بهشت و جهنم میزنند. اما با انواع و اقسام محافظان ریز و درشت و با انواع و اقسام رسیدگیهای پزشکی، مراقباند تا نمیرند! مگر مدعی نیستند که مرّ اسلام را انجام داده و تحت زعامت امام زمان هستند، پس چرا از مردن و به بهشت رفتن، ترس دارند؟ چرا با انواع و اقسام فن و فنونها و تاکتیکهای مختلف در صدد حفظ جایگاههایشان در قدرت هستند و به تعبیری در قدرت بودن و سوبسیدهای آن را دوست دارند؟ این همه از بهشت و نعمتهای آن تعریف میکنند، پس چرا به آنجا نمیروند تا مثل اینجا، آدمهای برخورداری باشند؟
❗️مسئولانجمهوریاسلامی دوست دارند مردم رای بدهند تا وضعیت موجود استمرار پیدا کند. اما ملت ایران دوست دارند رای بدهند تا وضعیت موجود #تغییر کند. پس وقتی میان ماه مسئولان تا چرخ گردون جامعه امروز ایران، تفاوت از زمین تا آسمان است! آیا این تفاوت و فاصله، درد و غم این روزهای ملت ایران نیست؟
❗️من میخواهم رای بدهم، تا همه ایرانیان سراسر دنیا با هر دیدگاه و سلیقهای، آزادانه در وطنشان تردد کنند. میخواهم به افرادی که دوست دارم رای بدهم تا ابهت، محبوبیت و اقتدار ایرانگرایی را در دنیا به منصه ظهور برسانند. میخواهم به افرادی رای بدهم که #دختران این سرزمین، آزادانه زندگی کنند و عطر نجابت و زیبایی ایرانیگری را در این مملکت منتشر کنند. میخواهم به افرادی رای بدهم که توسعه و رفاه را برای مردم به ارمغان بیاورند، میخواهم به افرادی رای بدهم که بهترین #دین را #انسانیت دانسته و با #ایدئولوژیها، انسان و انسانیت را نادیده نگیرند. میخواهم به افرادی رای بدهم که ایران را در آغوش گرفته و همگی با هم بخوانیم چو ایران نباشد، تنِ من مباد. آنگاه میتوانیم ادعای پاسداری و نگهداری از دیگر مکاتب کنیم.
❗️من نمیخواهم به افرادی رای بدهم که باعث و بانی دینگریزی بسیاری از جوانان این مملکت شدهاند! اما با این وجود با زبان دین و آئین به دنبال فتح تپههای قدرت هستند و صحبت از رسیدن به نوک قلههایی میکنند که #کوه و دشت و جنگل هم از دستشان فراریاند!#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
🖌#امیدفراغت روزنامهنگار
❗️من میخواهم رای بدهم! اما من هم مثلتان انسان و آدمم! من هم مثل #مسئولانجمهوریاسلامی یک سر، دو ابرو، چشم و گوش، یک دماغ و یک لب و دهان دارم. بنابراین تنها تفاوتمان این است که شما رهبر، رئیسدولت، وکیل، وزیر، شهردار، #استاندار #فرماندار، شهردار و ...هستید، اما من یک شهروند عادی مثل زمانی که شما در دوره پهلوی یا نبودید یا اگر هم بودید، مثل اکنونِ من، شهروند عادی بودید. پس شما نیز نقش مردم و شهروندی را بازی کردید، پس انتظار دارم قدرت اراده، اختیار و انتخاب یک شهروند عادی را درک کنید.
❗️سوال سادهام از مسئولانجمهوریاسلامی این است، شمایی که در #رژیمپهلوی مثل امروز من، شهروند عادی بودید پس به چه دلیل و دلایل، علیه آن حکومت مبارزه کردید؟
❗️ مگر نه این است که میگویید رژیم پهلوی بدون توجه به اراده، اختیار و انتخاب شهروندان، خودشان برای جامعه آن روز، اندازه گرفته، میبُریدند و میدوختند و ...! مگر نه این است که میخواستید به عنوان شهروند، به خواست و مطالباتتان توجه و رسیدگی شود؟
❗️من میخواهم رای بدهم، اما نه رای به اندازهگرفتن، بُریدن و دوختنتان! نه رای به سلیقه تحمیلیتان! مگر ما نیز مثل شما آدم نیستیم؟ اگر هستیم، پس حقمان است همانطور که شما از غرایزتان استفاده میکنید، ما نیز از آن استفاده کنیم.
❗️من میخواهم رای بدهم، اما به افرادی که قوانین متناسب با ذائقه و خرد عمومی جامعه امروز را وضع کنند. نمیخواهم به بلهقربانگوها، آدم کوکیها و آدمهای دستساز رای بدهم. آیا ما #ایرانیان حق نداریم به عنوان انسان که در ظاهر شبیه به شما هستیم، بر اساس ذهنیت و اندیشهمان، از قدرت اراده، اختیار و انتخابمان استفاده کنیم؟ پس چرا با نظارت استصوابی، آنانی را به عنوان کاندیدا به عرصه انتخابات میآورید که هیچ شباهت ذهنی، اندیشهای و حتی ظاهری با امثال ما ندارند؟
❗️این حق مسئولانجمهوریاسلامیست که با مشارکت مردم در انتخابات، به دنبال محکم کردن پایههای حکمرانیشان باشند. اما سوال این است مگر ملت #ایران حق ندارد به دنبال محکم کردن پایههای زندگیشان باشند؟
❗️ نکته قابل تامل این است آنانی که مسبب وضعیت موجود مملکت بودهاند، قاعدتا نمیتوانند وضعیت موجود ایران امروز را تبدیل به احسنت کنند. پس چرا اصرار دارند به همان روش و منش و مدلی رای بدهیم که ازدواج کردن جوانان را آرزویی دستنیافتنی و خانه خریدنشان را ۹۹ ساله کردند؟
❗️من میخواهم رای بدهم، اما نه به افرادی که از صبح تا شب دم از اسلام، #شهادت، امامان و #بهشت و جهنم میزنند. اما با انواع و اقسام محافظان ریز و درشت و با انواع و اقسام رسیدگیهای پزشکی، مراقباند تا نمیرند! مگر مدعی نیستند که مرّ اسلام را انجام داده و تحت زعامت امام زمان هستند، پس چرا از مردن و به بهشت رفتن، ترس دارند؟ چرا با انواع و اقسام فن و فنونها و تاکتیکهای مختلف در صدد حفظ جایگاههایشان در قدرت هستند و به تعبیری در قدرت بودن و سوبسیدهای آن را دوست دارند؟ این همه از بهشت و نعمتهای آن تعریف میکنند، پس چرا به آنجا نمیروند تا مثل اینجا، آدمهای برخورداری باشند؟
❗️مسئولانجمهوریاسلامی دوست دارند مردم رای بدهند تا وضعیت موجود استمرار پیدا کند. اما ملت ایران دوست دارند رای بدهند تا وضعیت موجود #تغییر کند. پس وقتی میان ماه مسئولان تا چرخ گردون جامعه امروز ایران، تفاوت از زمین تا آسمان است! آیا این تفاوت و فاصله، درد و غم این روزهای ملت ایران نیست؟
❗️من میخواهم رای بدهم، تا همه ایرانیان سراسر دنیا با هر دیدگاه و سلیقهای، آزادانه در وطنشان تردد کنند. میخواهم به افرادی که دوست دارم رای بدهم تا ابهت، محبوبیت و اقتدار ایرانگرایی را در دنیا به منصه ظهور برسانند. میخواهم به افرادی رای بدهم که #دختران این سرزمین، آزادانه زندگی کنند و عطر نجابت و زیبایی ایرانیگری را در این مملکت منتشر کنند. میخواهم به افرادی رای بدهم که توسعه و رفاه را برای مردم به ارمغان بیاورند، میخواهم به افرادی رای بدهم که بهترین #دین را #انسانیت دانسته و با #ایدئولوژیها، انسان و انسانیت را نادیده نگیرند. میخواهم به افرادی رای بدهم که ایران را در آغوش گرفته و همگی با هم بخوانیم چو ایران نباشد، تنِ من مباد. آنگاه میتوانیم ادعای پاسداری و نگهداری از دیگر مکاتب کنیم.
❗️من نمیخواهم به افرادی رای بدهم که باعث و بانی دینگریزی بسیاری از جوانان این مملکت شدهاند! اما با این وجود با زبان دین و آئین به دنبال فتح تپههای قدرت هستند و صحبت از رسیدن به نوک قلههایی میکنند که #کوه و دشت و جنگل هم از دستشان فراریاند!#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
💬این فیلم تاسفبار از رفتار غیرمدنی یک روحانی، نه تنها دردآور است، بلکه نشانه ۸ آسیب #ایران_امروز هم هست:
۱-مردان منفعل
▫️حداقل انتظار از #مردان_تماشاچی حمایت از #انسانیت است.
کاش مردان به جای آن چیزی که #غیرت مینامند، و با آن #زنان خود را میکشند، کمی به انسانیت حساسیت داشتند!
۲-فقدان احترام به #حریم_خصوصی
▫️فیلم گرفتن از زنی که پشت دیوار فرزندش را به آغوش گرفته است، نشاندهنده است که این فرد هیچ ادراکی از حریم خصوصی ندارد، هرچند بیشتر اشکارکننده یک #انحراف_جنسی تهوعآور هم هست.
۳-فقدان درک مفهوم قانون و نظم
▫️سیاستمدار ایران امروز از درک این اصل ساده عاجز است که: «دولتها تشکیل میشوند تا انسانها علیه همدیگر خشونت نورزند»
▫️انسانی که گرگ انسان دیگر است، با فراقدرت دولت (#لویاتان) به قواعد جامعه تن میدهد. اما اینان این خشونت را از دولت به جامعه میکشانند.
۴-ایدئولوژی کشنده انسانیت
▫️تصور کنید مادری که کودک بیمارش را به بیمارستان برده، کودکی که رنجور و نیازمند تغذیه و توجه
و در چنین حالتی، کسی آنقدر دلداده #ایدئولوژی و بازیچه عقدههایش است، که تنها فهماش از این درد، #حجاب است!
❌آنان با ایدئولوژی خود انسانیت را نشانه گرفتهاند!
۵-مرگ یک نهاد
▫️روحانیتی که در برابر این رفتار شرمآور یک روحانی دیگر سکوت میکند، چه خودش بداند و چه نداند، در حال حذف از جامعه است.
▫️تداوم #سکوت_روحانیت تنها نشاندهنده آن است که نهاد روحانیت دیگر عملا وجود خارجی ندارد و تنها از آن یک #شرکت_سهامی تقسیم غنائم مانده است.
۶-زنان آگاه، امید #ایران_آینده
▫️در میان همه این تاریکیها، اما همین فیلم نشانهای است از زنانی آگاه به حقوق خود و بسیار شجاع که آینده ایران را خواهند ساخت.
۷-تقلیل دین به حجاب
▫️وقتی کل فهم یک روحانی از کل جهان هستی، تنها دو تار مو است، انتظاری هم جز این نیست.
▫️#حجاب_اجباری که اصلا نه جایگاه محکمی در اسلام دارد و نه از اصول و فروع دین است و نه تناسبی با شرایط روز دارد، جانشین تمامی آنها میشود، تا نشانگر یک کجفهمی بزرگ و عمیق باشد
۸-دنکیشوتها
▫️در ایران امروز که گرانی، گرسنگی، فقر، ناکارآمدی و .. ویژگیهای آن است، تنها انسانی که رابطهاش با جهان قطع شده باشد، چنین میتواند دنیا را وارونه بفهمد و مسالهاش بشود حجاب!
▫️او و همه پشتیابانانش نه از جهان واقعی فهمی دارد و نه توانایی رفع آن چالشها را دارند
✍امیر ناظمی
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
۱-مردان منفعل
▫️حداقل انتظار از #مردان_تماشاچی حمایت از #انسانیت است.
کاش مردان به جای آن چیزی که #غیرت مینامند، و با آن #زنان خود را میکشند، کمی به انسانیت حساسیت داشتند!
۲-فقدان احترام به #حریم_خصوصی
▫️فیلم گرفتن از زنی که پشت دیوار فرزندش را به آغوش گرفته است، نشاندهنده است که این فرد هیچ ادراکی از حریم خصوصی ندارد، هرچند بیشتر اشکارکننده یک #انحراف_جنسی تهوعآور هم هست.
۳-فقدان درک مفهوم قانون و نظم
▫️سیاستمدار ایران امروز از درک این اصل ساده عاجز است که: «دولتها تشکیل میشوند تا انسانها علیه همدیگر خشونت نورزند»
▫️انسانی که گرگ انسان دیگر است، با فراقدرت دولت (#لویاتان) به قواعد جامعه تن میدهد. اما اینان این خشونت را از دولت به جامعه میکشانند.
۴-ایدئولوژی کشنده انسانیت
▫️تصور کنید مادری که کودک بیمارش را به بیمارستان برده، کودکی که رنجور و نیازمند تغذیه و توجه
و در چنین حالتی، کسی آنقدر دلداده #ایدئولوژی و بازیچه عقدههایش است، که تنها فهماش از این درد، #حجاب است!
❌آنان با ایدئولوژی خود انسانیت را نشانه گرفتهاند!
۵-مرگ یک نهاد
▫️روحانیتی که در برابر این رفتار شرمآور یک روحانی دیگر سکوت میکند، چه خودش بداند و چه نداند، در حال حذف از جامعه است.
▫️تداوم #سکوت_روحانیت تنها نشاندهنده آن است که نهاد روحانیت دیگر عملا وجود خارجی ندارد و تنها از آن یک #شرکت_سهامی تقسیم غنائم مانده است.
۶-زنان آگاه، امید #ایران_آینده
▫️در میان همه این تاریکیها، اما همین فیلم نشانهای است از زنانی آگاه به حقوق خود و بسیار شجاع که آینده ایران را خواهند ساخت.
۷-تقلیل دین به حجاب
▫️وقتی کل فهم یک روحانی از کل جهان هستی، تنها دو تار مو است، انتظاری هم جز این نیست.
▫️#حجاب_اجباری که اصلا نه جایگاه محکمی در اسلام دارد و نه از اصول و فروع دین است و نه تناسبی با شرایط روز دارد، جانشین تمامی آنها میشود، تا نشانگر یک کجفهمی بزرگ و عمیق باشد
۸-دنکیشوتها
▫️در ایران امروز که گرانی، گرسنگی، فقر، ناکارآمدی و .. ویژگیهای آن است، تنها انسانی که رابطهاش با جهان قطع شده باشد، چنین میتواند دنیا را وارونه بفهمد و مسالهاش بشود حجاب!
▫️او و همه پشتیابانانش نه از جهان واقعی فهمی دارد و نه توانایی رفع آن چالشها را دارند
✍امیر ناظمی
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
🔸#پزشکیان رئیسجمهور نیست، فقط مامور و معذور است!
🔸#زلنسکی نهجالبلاغه نخوانده اما گفته حاضرم به خاطر #صلح در #اوکراین از سمت خود دست بکشم. معنی و مفهوم #میهنپرستی، از خودگذشتگی و #انسانیت همین نیست؟ البته پزشکیان #رئیسجمهور نیست و فقط #مامور و #معذور است! آیا #مسئولانجمهوریاسلامی فکر میکنند #ایران باید فدای #فرد شود؟
#امیدفراغت روزنامهنگار
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane
🔸#زلنسکی نهجالبلاغه نخوانده اما گفته حاضرم به خاطر #صلح در #اوکراین از سمت خود دست بکشم. معنی و مفهوم #میهنپرستی، از خودگذشتگی و #انسانیت همین نیست؟ البته پزشکیان #رئیسجمهور نیست و فقط #مامور و #معذور است! آیا #مسئولانجمهوریاسلامی فکر میکنند #ایران باید فدای #فرد شود؟
#امیدفراغت روزنامهنگار
#تحلیل_زمانه
🌍 @TahlilZamane