This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ضرورت مادرانگی برای وطن...
قبل تر و در ایام ناآرامی های جنبش پساژینا، نوشتیم.
https://t.iss.one/Sopskf/5782
@sopskf
قبل تر و در ایام ناآرامی های جنبش پساژینا، نوشتیم.
https://t.iss.one/Sopskf/5782
@sopskf
خسرو شکيبايي
@modiriran
آوردهاند که نوشینروانِ عادل را در شکارگاهی صَید کباب کردند و نمک نبود. غلامی به روستا رفت تا نمک آرد. نوشیروان گفت: نمک به قیمت بستان تا رسمی نشود و ده خراب نگردد. گفتند: از این قدر چه خَلَل آید؟
گفت: بنیادِ ظلم در جهان اوّل اندکی بودهاست هرکه آمد بر او مَزیدی کرده تا بدین غایت رسیده.
-کلیات سعدی
@modiriran مدیران ایران 🕊
گفت: بنیادِ ظلم در جهان اوّل اندکی بودهاست هرکه آمد بر او مَزیدی کرده تا بدین غایت رسیده.
اگر ز باغِ رعیّت مَلِک خورد سیبی
بر آورند غلامانِ او درخت از بیخ
-کلیات سعدی
@modiriran مدیران ایران 🕊
👏2
مادرانه هایی برای وطن
در تداوم کار کمپین مهربانی های کوچک،
و در پاسخ به آنومی اجتماعی و ابربحران های پیش روی میهن و ملت،
پویش
"مادرانه هایی برای وطن"
را راه انداخته ایم.
بی شک، همراهی و همیاری تان، تحول زا خواهد بود.
+ملت و دولت و حاکمیت ایران و جغرافیای زیست مشترک،
در بازه اعصار گذشته و ویژه قرن اخیر و خاصه نیز نیم قرن منتهی به قرن پانزدهم، مصایب و حوادث و بحران های متعددی را از طبیعی و غیرطبیعی، جنگ و تحریم و تهدید، تجربه کرده اند و هریک نیز یه نحوی سهم خود را در این رخدادها و رویدادها و نیز بحران ها، نادیده گرفته و انگشت اتهام به سوی دیگری دراز کرده است!
بی خبر آنکه،
هر یک از ما شهروندان این جغرافیا و دولت مردان و سیاستگزارانش به نحوی از انحاء در شکل گیری آن تجارب سخت، سهیم بوده اند و لاجرم می بایست تقاص سهم خود را پس دهند و به نحوی از انحاء جبران کنند.
اینجاست که مسئولیت اجتماعی، مطرح می شود و لازم می آید هریک به نوبه خود و به قدر ظرفیت، توان، تخصص و امکان، پای در میدان نهد و سهم مادرانگی خود برای وطن را ادا کند.
ما اینجا گرد هم آمده ایم تا هر هفته و حداقل هر ده تا پانزده روز یکبار، اقدام و خدمت و مسئولیت ویژه ای را که در میدان عمل بروز داده ایم، در راستای تلطیف ذهن و پالودگی روح و نشاط روان همدیگر گزارش کنیم.
از شما مخاطب عزیز هم دعوت می کنیم به جمع ما بپیوندید تا بلکه مجدد، تجربه شیرین کمپین ملی مهربانی های کوچک را زنده کنیم و با اشتراک مادرانه های مان برای وطن، بر تعمیق این فرهنگ ناب انسانی و نیز غنای سنت نکوی یاریگری بیفزاییم..
🌹❤️🌹
لینک هموندی و گزارش هفتگیِ مادرانه هایِ مان برای وطن👇
https://t.iss.one/SmallKindnessCampaing
🌹❤🌹
+جهت اشراف بیشتر بر موضوع👇
یادداشت ضرورت مادرانگی برای وطن
https://t.iss.one/Sopskf/5782
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#بحران_های_وطن
#سهم_ما
#مهربانی_های_کوچک
#مادرانه_هایی_برای_وطن
#مادرانه_های_من
@sopskf
در تداوم کار کمپین مهربانی های کوچک،
و در پاسخ به آنومی اجتماعی و ابربحران های پیش روی میهن و ملت،
پویش
"مادرانه هایی برای وطن"
را راه انداخته ایم.
بی شک، همراهی و همیاری تان، تحول زا خواهد بود.
+ملت و دولت و حاکمیت ایران و جغرافیای زیست مشترک،
در بازه اعصار گذشته و ویژه قرن اخیر و خاصه نیز نیم قرن منتهی به قرن پانزدهم، مصایب و حوادث و بحران های متعددی را از طبیعی و غیرطبیعی، جنگ و تحریم و تهدید، تجربه کرده اند و هریک نیز یه نحوی سهم خود را در این رخدادها و رویدادها و نیز بحران ها، نادیده گرفته و انگشت اتهام به سوی دیگری دراز کرده است!
بی خبر آنکه،
هر یک از ما شهروندان این جغرافیا و دولت مردان و سیاستگزارانش به نحوی از انحاء در شکل گیری آن تجارب سخت، سهیم بوده اند و لاجرم می بایست تقاص سهم خود را پس دهند و به نحوی از انحاء جبران کنند.
اینجاست که مسئولیت اجتماعی، مطرح می شود و لازم می آید هریک به نوبه خود و به قدر ظرفیت، توان، تخصص و امکان، پای در میدان نهد و سهم مادرانگی خود برای وطن را ادا کند.
ما اینجا گرد هم آمده ایم تا هر هفته و حداقل هر ده تا پانزده روز یکبار، اقدام و خدمت و مسئولیت ویژه ای را که در میدان عمل بروز داده ایم، در راستای تلطیف ذهن و پالودگی روح و نشاط روان همدیگر گزارش کنیم.
از شما مخاطب عزیز هم دعوت می کنیم به جمع ما بپیوندید تا بلکه مجدد، تجربه شیرین کمپین ملی مهربانی های کوچک را زنده کنیم و با اشتراک مادرانه های مان برای وطن، بر تعمیق این فرهنگ ناب انسانی و نیز غنای سنت نکوی یاریگری بیفزاییم..
🌹❤️🌹
لینک هموندی و گزارش هفتگیِ مادرانه هایِ مان برای وطن👇
https://t.iss.one/SmallKindnessCampaing
🌹❤🌹
+جهت اشراف بیشتر بر موضوع👇
یادداشت ضرورت مادرانگی برای وطن
https://t.iss.one/Sopskf/5782
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#بحران_های_وطن
#سهم_ما
#مهربانی_های_کوچک
#مادرانه_هایی_برای_وطن
#مادرانه_های_من
@sopskf
Telegram
مادرانەهایی برای وطن
در تداوم کار کمپین مهربانی های کوچک، و در پاسخ به آنومی اجتماعی و ابربحران های پیش روی میهن و ملت،
پویش
"مادرانه هایی برای وطن"
را راه انداخته ایم.
بی شک، همراهی و همیاری تان، تحول زا خواهد بود.
لینک موقت ارتباطی:
@RaoufAzari
پویش
"مادرانه هایی برای وطن"
را راه انداخته ایم.
بی شک، همراهی و همیاری تان، تحول زا خواهد بود.
لینک موقت ارتباطی:
@RaoufAzari
بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک
مادرانه هایی برای وطن در تداوم کار کمپین مهربانی های کوچک، و در پاسخ به آنومی اجتماعی و ابربحران های پیش روی میهن و ملت، پویش "مادرانه هایی برای وطن" را راه انداخته ایم. بی شک، همراهی و همیاری تان، تحول زا خواهد بود. +ملت و دولت و حاکمیت ایران و جغرافیای…
مادرانه هایی برای وطن(٢)
یکی از مصادیق مادرانه هایی برای وطن، تلاش علمی و همت جمعی فرهیختگانی است که به سرپرستی دکتر محسن رنانی عزیز، تحت لوای پویش فکری توسعه،
چند سالی است آستین همت بالازده اند و با انجام پژوهش های تطبیقی و مصاحبه های عمیق با نخبگان، بر نشانه کاوی توسعه در کشور و مقایسه آن با روندهای جهانی درصدد انعکاس آسیب ها، نمایاندن خلٲها و توصیه های مبتنی بر پژوهش های جامع اند..
اگر روزگاری شاهد توسعه به معنای پایدار آن در وطن بودید، شک نکنید که مجموعه پویش فکری، روزی و روزگاری، نقشه آن را با همتی کم مثال طراحی و با تولیدات خود، در مسیرگشایی این روند، نقش آفرینی تاریخی داشته اند.
اینان همان اند که به نقش مادرانگی خود وقوف یافته اند و مستمر با پروژه های ناب شان، مادرانگی برای وطن را معنا می
کنند.
امثال شان بیش باد که بیشتر از آنان خواهیم نگاشت..
🙏
🌹❤️🌹
لینک هموندی و گزارش هفتگیِ مادرانه هایِ مان برای وطن👇
https://t.iss.one/SmallKindnessCampaing
--
+جهت اشراف بیشتر بر موضوع👇
https://t.iss.one/Sopskf/5782
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#بحران_های_وطن
#سهم_ما
#مهربانی_های_کوچک
#مادرانه_هایی_برای_وطن
@sopskf
یکی از مصادیق مادرانه هایی برای وطن، تلاش علمی و همت جمعی فرهیختگانی است که به سرپرستی دکتر محسن رنانی عزیز، تحت لوای پویش فکری توسعه،
چند سالی است آستین همت بالازده اند و با انجام پژوهش های تطبیقی و مصاحبه های عمیق با نخبگان، بر نشانه کاوی توسعه در کشور و مقایسه آن با روندهای جهانی درصدد انعکاس آسیب ها، نمایاندن خلٲها و توصیه های مبتنی بر پژوهش های جامع اند..
اگر روزگاری شاهد توسعه به معنای پایدار آن در وطن بودید، شک نکنید که مجموعه پویش فکری، روزی و روزگاری، نقشه آن را با همتی کم مثال طراحی و با تولیدات خود، در مسیرگشایی این روند، نقش آفرینی تاریخی داشته اند.
اینان همان اند که به نقش مادرانگی خود وقوف یافته اند و مستمر با پروژه های ناب شان، مادرانگی برای وطن را معنا می
کنند.
امثال شان بیش باد که بیشتر از آنان خواهیم نگاشت..
🙏
🌹❤️🌹
لینک هموندی و گزارش هفتگیِ مادرانه هایِ مان برای وطن👇
https://t.iss.one/SmallKindnessCampaing
--
+جهت اشراف بیشتر بر موضوع👇
https://t.iss.one/Sopskf/5782
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#بحران_های_وطن
#سهم_ما
#مهربانی_های_کوچک
#مادرانه_هایی_برای_وطن
@sopskf
Forwarded from پویش فکری توسعه
🎬 مراسم رونمایی از کتاب «توسعه دوم (۱۴۰۲)» روز چهارشنبه، نهم آبان ماه در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.
🔊 فایل صوتی سخنرانی دکتر مرتضی درخشان در مراسم
🔊 فایل صوتی سخنرانی دکتر محمدسعید نوری نائینی در مراسم
🔊 فایل صوتی سخنرانی دکتر حجت میرزایی در مراسم
🔊 فایل صوتی سخنرانی دکتر محسن رنانی در مراسم
@pooyeshfekri
🔊 فایل صوتی سخنرانی دکتر مرتضی درخشان در مراسم
🔊 فایل صوتی سخنرانی دکتر محمدسعید نوری نائینی در مراسم
🔊 فایل صوتی سخنرانی دکتر حجت میرزایی در مراسم
🔊 فایل صوتی سخنرانی دکتر محسن رنانی در مراسم
@pooyeshfekri
Forwarded from کانال رهپویان توسعه پایدار
با درود و سپاس
ضمن گرامیداشت روز ملی روستا و عشایر،
باطلاع میرساند که
کانون توسعه کارآفرینی روستایی اندیشه پویا (کانون تکرا یک تشکل مردم نهاد فعال در حوزه توسعه روستایی، www takra.ir)،
آغاز ثبت نام چهارمین دوره «جشنواره روستایی شو» را با شعار:
«روستا برای نوآوری، نوآوری برای روستا»
اعلام مینماید.
آثار ارسالی علاقمندان شرکت در جشنواره، در قالب شش بخش :
روستایی نوآور،
روستای نوآور،
دهیار نوآور،
شرکت تعاونی روستایی نوآور،
صندوق اعتبارات خرد نوآور و
تسهیلگر نوآور
پذیرفته خواهد شد.
جهت ثبت نام و کسب اطلاعات بیشتر به وبسایت «جشنواره روستایی شو» به آدرس زیر مراجعه نمایید:
www.rsweek.ir
و یا با تلفن دفتر کانون تکرا
۰۲۱۸۸۳۱۴۶۳۱
داخلی ۱، تماس بگیرید.
و یا
با سید ابوالفضل میرقاسمی، عضو هیئت مدیره کانون تکرا و عضو شورای راهبری جشنواره و عضو کمیته علمی و داوری جشنواره تماس بگیرید.
۰۹۱۲۳۲۲۲۴۶۳
#روستایی_شو
#تکرا
#Roustaei_sho
#RSWEEK
#TAKRA
ضمن گرامیداشت روز ملی روستا و عشایر،
باطلاع میرساند که
کانون توسعه کارآفرینی روستایی اندیشه پویا (کانون تکرا یک تشکل مردم نهاد فعال در حوزه توسعه روستایی، www takra.ir)،
آغاز ثبت نام چهارمین دوره «جشنواره روستایی شو» را با شعار:
«روستا برای نوآوری، نوآوری برای روستا»
اعلام مینماید.
آثار ارسالی علاقمندان شرکت در جشنواره، در قالب شش بخش :
روستایی نوآور،
روستای نوآور،
دهیار نوآور،
شرکت تعاونی روستایی نوآور،
صندوق اعتبارات خرد نوآور و
تسهیلگر نوآور
پذیرفته خواهد شد.
جهت ثبت نام و کسب اطلاعات بیشتر به وبسایت «جشنواره روستایی شو» به آدرس زیر مراجعه نمایید:
www.rsweek.ir
و یا با تلفن دفتر کانون تکرا
۰۲۱۸۸۳۱۴۶۳۱
داخلی ۱، تماس بگیرید.
و یا
با سید ابوالفضل میرقاسمی، عضو هیئت مدیره کانون تکرا و عضو شورای راهبری جشنواره و عضو کمیته علمی و داوری جشنواره تماس بگیرید.
۰۹۱۲۳۲۲۲۴۶۳
#روستایی_شو
#تکرا
#Roustaei_sho
#RSWEEK
#TAKRA
👍1
Forwarded from انجمن علمی مطالعات صلح ایران
♻️ستایش مذاکره با دشمن*
*برگی از تاریخ باستان
در تاریخ آمده است که بیشتر ممالک زمین به روزگار اسکندر، از او آسیبها دیدند، گران.
*مگر چین. و آن نبود مگر از رای روشن پادشاه چینیان*.
او با مذاکرهای که با اسکندر کرد چین و مردمش را از گزند او رهاند.
این حکایت را اندرین جا نقل میکنم:
اسکندر پاسی از شب گذشته به چین رسید. دمی که برآمد دربان بدو گفت:
فرستاده پادشاه چین بر در است و بار میخواهد.
او را به درون آوردند.
بایستاد و گفت: چیزی که برای گفتن آن آمدهام برنمیتابد که دیگری نیز بشنود.
اسکندر حاضران را مرخص کرد و شمشیر آخته برگرفت و گفت: بگو هر چه میخواهی.
*گفت: من پادشاه چینم، نه فرستاده او.*
اسکندر گفت: چه شد که از جان باک نداشتی و به نزد من آمدی؟
گفت: چون ما را از پیش، دشمنی نبوده، *و از کشتن من در اینجا بهرهای نخواهی برد*.
اسکندر دانست که مردی بخرد است. پس گفت:
باج سه سال چین را میخواهم تا بروم.
گفت: بپذیرم. اما مردم من، مرا بکشند که چنین ثروتی به تو دادهام.
اسکندر گفت: اگر باج دو ساله بستانم چه شود؟
گفت: بهتر باشد و گشایش بیشتر.
اسکندر گفت: اگر به یک سوم درآمد سالانه تو بسنده کنم چه؟
*بپذیرفت. و سپاس گزارد، و برفت.*
بامداد که شد سپاهی گران از چینیان گرداگرد اسکندر را بگرفته بود. چنان که او و سپاهش از نابودی بترسیدند. *اسکندر، شاه چین را بخواست و گفت: نیرنگ زدی؟*
شاه چین گفت: نه. این سپاه را آوردم تا بدانی که اگر با تو بر صلح نهادم از ناتوانی من نبود.
اسکندر را خوش آمد و گفت: چون تو مردی هرگز خوار نشود و باج نپردازد. از گرفتن باج درگذشتم و می روم.
شاه چین گفت: زیان نخواهی دید.
اسکندر از چین بازگشت.
*شاه چین دو برابر آنچه با او پیمان بسته بود برایش فرستاد.*
تجارب الامم. مجلد یکم.
ابن مسکویه. ترجمه دکتر ابوالقاسم امامی.
*نقل با اندکی تلخیص و تصرف از ص ۹۵ تا ۹۷.*
چین تنها سرزمینی بود که از هجوم اسکندر ویران نشد. زیرا فرمانروای چین تا دیر نشده *با آن جهانگشای مغربی وارد مذاکره شد.*
این کمترین فایده مذاکره است با دشمن.
ایران ما هم جایگاه و ارجی بیش از آن دارد که *هر ناکسانی آهنگ دستدرازی به این سرزمین* بکنند.
میهن و مردمانش میستایند آن کس را که با تدبیر نیکو شر جنگ را از سر میهن بگرداند. آن کس که دمی آرامش به این ملت برساند.
*تاریخ هم از خردمند صلحجو یاد نیک خواهد کرد. چنان که یاد شاه قدیم چین به بزرگی و ستودگی بمانده.
#محمود_فاضلی_بیرجندی
https://t.iss.one/darvishane49
*برگی از تاریخ باستان
در تاریخ آمده است که بیشتر ممالک زمین به روزگار اسکندر، از او آسیبها دیدند، گران.
*مگر چین. و آن نبود مگر از رای روشن پادشاه چینیان*.
او با مذاکرهای که با اسکندر کرد چین و مردمش را از گزند او رهاند.
این حکایت را اندرین جا نقل میکنم:
اسکندر پاسی از شب گذشته به چین رسید. دمی که برآمد دربان بدو گفت:
فرستاده پادشاه چین بر در است و بار میخواهد.
او را به درون آوردند.
بایستاد و گفت: چیزی که برای گفتن آن آمدهام برنمیتابد که دیگری نیز بشنود.
اسکندر حاضران را مرخص کرد و شمشیر آخته برگرفت و گفت: بگو هر چه میخواهی.
*گفت: من پادشاه چینم، نه فرستاده او.*
اسکندر گفت: چه شد که از جان باک نداشتی و به نزد من آمدی؟
گفت: چون ما را از پیش، دشمنی نبوده، *و از کشتن من در اینجا بهرهای نخواهی برد*.
اسکندر دانست که مردی بخرد است. پس گفت:
باج سه سال چین را میخواهم تا بروم.
گفت: بپذیرم. اما مردم من، مرا بکشند که چنین ثروتی به تو دادهام.
اسکندر گفت: اگر باج دو ساله بستانم چه شود؟
گفت: بهتر باشد و گشایش بیشتر.
اسکندر گفت: اگر به یک سوم درآمد سالانه تو بسنده کنم چه؟
*بپذیرفت. و سپاس گزارد، و برفت.*
بامداد که شد سپاهی گران از چینیان گرداگرد اسکندر را بگرفته بود. چنان که او و سپاهش از نابودی بترسیدند. *اسکندر، شاه چین را بخواست و گفت: نیرنگ زدی؟*
شاه چین گفت: نه. این سپاه را آوردم تا بدانی که اگر با تو بر صلح نهادم از ناتوانی من نبود.
اسکندر را خوش آمد و گفت: چون تو مردی هرگز خوار نشود و باج نپردازد. از گرفتن باج درگذشتم و می روم.
شاه چین گفت: زیان نخواهی دید.
اسکندر از چین بازگشت.
*شاه چین دو برابر آنچه با او پیمان بسته بود برایش فرستاد.*
تجارب الامم. مجلد یکم.
ابن مسکویه. ترجمه دکتر ابوالقاسم امامی.
*نقل با اندکی تلخیص و تصرف از ص ۹۵ تا ۹۷.*
چین تنها سرزمینی بود که از هجوم اسکندر ویران نشد. زیرا فرمانروای چین تا دیر نشده *با آن جهانگشای مغربی وارد مذاکره شد.*
این کمترین فایده مذاکره است با دشمن.
ایران ما هم جایگاه و ارجی بیش از آن دارد که *هر ناکسانی آهنگ دستدرازی به این سرزمین* بکنند.
میهن و مردمانش میستایند آن کس را که با تدبیر نیکو شر جنگ را از سر میهن بگرداند. آن کس که دمی آرامش به این ملت برساند.
*تاریخ هم از خردمند صلحجو یاد نیک خواهد کرد. چنان که یاد شاه قدیم چین به بزرگی و ستودگی بمانده.
#محمود_فاضلی_بیرجندی
https://t.iss.one/darvishane49
Telegram
قلم بیداری
باریکه ای بسوی مدنیت
ح-درویشی
ح-درویشی
Forwarded from نگاه متفاوت (احمد زیدآبادی)
آتشی گر نامدست این دود چیست؟
اگر نسیمی از خُلق و خو و مِهر و کرامت و عظمت محمد به ما وزیده بود، در مواجهه با رفتار دانشجویی که در دانشگاه آزاد خود را برهنه کرد، به دیدارش میرفتیم و با امن و عادی کردن فضا، به ملایمت و مهربانی از او میپرسیدیم؛ دخترم! چه مشکلات و فشارهایی، کاسۀ صبرت را لبریز کرده و تو را در میان دیدگان جمع، به طغیانی چنین، واداشته است؟
آنگاه که انبان دردهای دل خود را میگشود، به خود میگفتیم؛ یا أسفا از این حالی که جوانان ما بر اثر هجوم انواع مشکلات پیدا کردهاند! وَابْيَضَّتْ عَيْنَاهُ مِنَ الْحُزْنِ!
از دکتر پزشکیان انتظار میرود که نمایندهای برای دیدار با او اعزام کند تا درددلش را بشنود. پزشکیان بود که گفت؛ اینها همه دختران من هستند.
آتشی گر نامدست این دود چیست؟
**********
گوش را اکنون ز غفلت پاک کن
استماع هجر آن غمناک کن
آن زکاتی دان که غمگین را دهی
گوش را چون پیش دستانش نهی
بشنوی غمهای رنجوران دل
فاقهٔ جان شریف از آب و گل
خانهٔ پر دود دارد پر فنی
مر ورا بگشا ز اصغا روزنی
گوش تو او را چو راه دم شود
دود تلخ از خانهٔ او کم شود
غمگساری کن تو با ما ای روی
گر به سوی رب اعلی میروی
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
اگر نسیمی از خُلق و خو و مِهر و کرامت و عظمت محمد به ما وزیده بود، در مواجهه با رفتار دانشجویی که در دانشگاه آزاد خود را برهنه کرد، به دیدارش میرفتیم و با امن و عادی کردن فضا، به ملایمت و مهربانی از او میپرسیدیم؛ دخترم! چه مشکلات و فشارهایی، کاسۀ صبرت را لبریز کرده و تو را در میان دیدگان جمع، به طغیانی چنین، واداشته است؟
آنگاه که انبان دردهای دل خود را میگشود، به خود میگفتیم؛ یا أسفا از این حالی که جوانان ما بر اثر هجوم انواع مشکلات پیدا کردهاند! وَابْيَضَّتْ عَيْنَاهُ مِنَ الْحُزْنِ!
از دکتر پزشکیان انتظار میرود که نمایندهای برای دیدار با او اعزام کند تا درددلش را بشنود. پزشکیان بود که گفت؛ اینها همه دختران من هستند.
آتشی گر نامدست این دود چیست؟
**********
گوش را اکنون ز غفلت پاک کن
استماع هجر آن غمناک کن
آن زکاتی دان که غمگین را دهی
گوش را چون پیش دستانش نهی
بشنوی غمهای رنجوران دل
فاقهٔ جان شریف از آب و گل
خانهٔ پر دود دارد پر فنی
مر ورا بگشا ز اصغا روزنی
گوش تو او را چو راه دم شود
دود تلخ از خانهٔ او کم شود
غمگساری کن تو با ما ای روی
گر به سوی رب اعلی میروی
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
❤1
Forwarded from مجتبی لشکربلوکی
🔲⭕️بی ناموس پدرت است!
مجتبی لشکربلوکی
ببخشید که عنوان این نوشته بی ادبانه است اما اگر جلو بروید متوجه می شوید که داستان چیست. امروز می خواهم راجع به چالشی بنویسم که خودم مبتلا به آن هستم. اول نوشته کوتاهی را با هم مرور کنیم که باعث شد به این مساله توجه کنم. در شبکه های اجتماعی کسی نوشته بود: توهین، فرصت تأمل و تعامل رو از آدمها میگیره. وقتی به کسی میگویید «بی ناموس! ۲+۲ میشود ۴» نمیگوید بله مطلب درستی است و حق با شماست! خواهد گفت: بیناموس پدرت است! (مدرسه علوم انسانی)
این جمله مرا به فکر فرو برد که حرف حق اگر با لحن نابحق گفته شود نتیجه عکس دارد. ما و از جمله خود من چقدر ناتوانیم که با هم محترمانه مخالفت کنیم، مودبانه نقد کنیم و با متانت تعامل کنیم. این مشکل فراگیر است، حتی در بین خبرگان و نخبگان ما. به یک نمونه واقعی توجه کنید: دو تن از اساتید دانشگاه این فرصت را پیدا کردند که با یکی از مدیران ارشد کشور گفتگویی اختصاصی و طولانی داشته باشند فرصتی که برای همه حتی نخبگان به این راحتی فراهم نمی شود، در همان ابتدای جلسه جمله ای که گفتند چنین بود: «شما حرف بی ربطی زدید». آن هم با لحنی بد و از بالا به پایین. هیچ اشکالی ندارد که شما یک مدیر ارشد کشور را شجاعانه و جسورانه نقد کنید این نشانه استقلال و آزادمنشی شماست اما اینکه نمی توانید آن را به شیوه ای موثر منتقل کنید نشانه چیز دیگری است.
☑️⭕️تحلیل و تجویز کاربردی:
بارها و بارها شنیده ایم که باید هنر گفتگو را بیاموزیم. اما می دانیم که گفتگو که همیشه گل و بلبل نیست. در بیشتر موارد، من یک باور دارم و شما باوری دیگر. چگونه با هم مخالفت کنیم و همدیگر را نقد کنیم که کار به جای باریک نکشد و تیتری که در بالا خواندیم را تجربه نکنیم؟ همه ما باید این مهارت را بیاموزیم: مهارت مخالفت محترمانه. برای شروع این ۶ نکته را تمرین کنیم:
◻️جملات را با تو شروع نکنیم! جملاتی که بدون فاعل آغاز می شود یا با من آغاز می شود راهی برای تمرکز بر خود ایده است، نه شخصی که می خواهیم با او مخالفت کنیم. جملاتی مانند «اینجوری به نظر می رسه که یا من اینجوری برداشت می کنم که ...» خیلی کمتر حساسیت برانگیزند به جای آنکه بگوییم «تو/شما گفتی که ...».
◻️مخالفت های خود را حتی الامکان (یعنی اگه شد) در جمع نگویید. بازخوردهای منفی در حضور جمع تقابل برانگیزند و افراد احساس می کنند که به جای آنکه ایده یا عملکرد آنان را نقد کنید، دارید ترور شخصیت می کنید. (رفرنس)
◻️به جای مخالفت صریح ابتدا ابراز تردید کنید: با طرح سوالات هوشمندانه در خصوص نظراتی که با آن ها مخالف هستید ابراز تردید کنید و سعی کنید به گونه ای این کار را انجام دهید که دیگران را به سمت تردید ببرید و سپس مخالفت خود را اعلام کنید. مثلا اینگونه آغاز کنید: در مورد این ایده یک سری چیزها هست که من نمی دونم و در موردش تردید دارم ....
◻️مسیر را به سمت راه حل جایگزین کج کنید: به جای اینکه مستقیم یک ایده را نقد کنید، بگویید که در کنار ایده شما، می توانیم ایده دیگری را نیز مطرح کنیم یا از منظر دیگری به آن نگاه کنیم. اینگونه مسیر بحث به جای تقابل به سمت تعامل می رود (رفرنس).
◻️دیگران را احمق تصور نکنید. مثلا کتابی وجود دارد به نام هنر کنار آمدن با احمقها! خب کسی که این کتاب را می خوانند، تصور می کنند که بالاخره هر کسی می تواند یک احمق بالقوه باشد و آنگاه خود به خود نگاهش به وی از بالا به پایین و غیرمحترمانه خواهد شد.
◻️جای فرار بگذارید. یک مشکل رایج این است که افراد ایده را مساوی خودشان می گیرند و اگر ایده نقد شد احساس می کنند که شخصیت شان، شعورشان، باهوشی شان و خبرگی شان زیر سوال رفته است. چه باید کرد؟ ایده تان را مساوی شخصیت تان نگیرید. همان ابتدا که ایده خود را مطرح میکنید برای خودتان جای فرار بگذارید. بگویید که این یک ایده ناقص است که فعلا به آن معتقد هستید و اصلا مطرح کرده اید که در معرض نقد و تکمیل قرار بگیرد. خودتان هم به این ایده نقدهایی دارید و در مورد آن تردیدهایی دارید به این ترتیب از این به بعد هر کسی شما را نقد کرد می توانید نقدها را بشنوید و سپس ایده خود را بهبود دهید و ایده کامل تر را ارایه کنید. شما همیشه راه فراری برای بازگشت از ایده و پس گرفتن ایده دارید. در ضمن چون گفته اید که خودتان هم در مورد ایده حرف ها و نقدهایی دارید، با زیرسوال رفتن ایده، زیر سوال نمی روید.
خلاصه آنکه اگر بیاموزیم چگونه مودبانه دیگران را نقد کنیم و چگونه محترمانه با دیگران مخالفت کنیم، آنگاه کار به تقابل و خصومت کشیده نمی شود. باید تمرین کنیم اول از همه، خودم! توسعه یعنی حل مسایل جمعی. حل مسایل کشور یا سازمان یا استان مدیون کسانی است که می توانند با هم محترمانه مخالفت کنند و به یک جمع بندی متفاوت از موضع اولیه شان برسند.
@Dr_Lashkarbolouki
مجتبی لشکربلوکی
ببخشید که عنوان این نوشته بی ادبانه است اما اگر جلو بروید متوجه می شوید که داستان چیست. امروز می خواهم راجع به چالشی بنویسم که خودم مبتلا به آن هستم. اول نوشته کوتاهی را با هم مرور کنیم که باعث شد به این مساله توجه کنم. در شبکه های اجتماعی کسی نوشته بود: توهین، فرصت تأمل و تعامل رو از آدمها میگیره. وقتی به کسی میگویید «بی ناموس! ۲+۲ میشود ۴» نمیگوید بله مطلب درستی است و حق با شماست! خواهد گفت: بیناموس پدرت است! (مدرسه علوم انسانی)
این جمله مرا به فکر فرو برد که حرف حق اگر با لحن نابحق گفته شود نتیجه عکس دارد. ما و از جمله خود من چقدر ناتوانیم که با هم محترمانه مخالفت کنیم، مودبانه نقد کنیم و با متانت تعامل کنیم. این مشکل فراگیر است، حتی در بین خبرگان و نخبگان ما. به یک نمونه واقعی توجه کنید: دو تن از اساتید دانشگاه این فرصت را پیدا کردند که با یکی از مدیران ارشد کشور گفتگویی اختصاصی و طولانی داشته باشند فرصتی که برای همه حتی نخبگان به این راحتی فراهم نمی شود، در همان ابتدای جلسه جمله ای که گفتند چنین بود: «شما حرف بی ربطی زدید». آن هم با لحنی بد و از بالا به پایین. هیچ اشکالی ندارد که شما یک مدیر ارشد کشور را شجاعانه و جسورانه نقد کنید این نشانه استقلال و آزادمنشی شماست اما اینکه نمی توانید آن را به شیوه ای موثر منتقل کنید نشانه چیز دیگری است.
☑️⭕️تحلیل و تجویز کاربردی:
بارها و بارها شنیده ایم که باید هنر گفتگو را بیاموزیم. اما می دانیم که گفتگو که همیشه گل و بلبل نیست. در بیشتر موارد، من یک باور دارم و شما باوری دیگر. چگونه با هم مخالفت کنیم و همدیگر را نقد کنیم که کار به جای باریک نکشد و تیتری که در بالا خواندیم را تجربه نکنیم؟ همه ما باید این مهارت را بیاموزیم: مهارت مخالفت محترمانه. برای شروع این ۶ نکته را تمرین کنیم:
◻️جملات را با تو شروع نکنیم! جملاتی که بدون فاعل آغاز می شود یا با من آغاز می شود راهی برای تمرکز بر خود ایده است، نه شخصی که می خواهیم با او مخالفت کنیم. جملاتی مانند «اینجوری به نظر می رسه که یا من اینجوری برداشت می کنم که ...» خیلی کمتر حساسیت برانگیزند به جای آنکه بگوییم «تو/شما گفتی که ...».
◻️مخالفت های خود را حتی الامکان (یعنی اگه شد) در جمع نگویید. بازخوردهای منفی در حضور جمع تقابل برانگیزند و افراد احساس می کنند که به جای آنکه ایده یا عملکرد آنان را نقد کنید، دارید ترور شخصیت می کنید. (رفرنس)
◻️به جای مخالفت صریح ابتدا ابراز تردید کنید: با طرح سوالات هوشمندانه در خصوص نظراتی که با آن ها مخالف هستید ابراز تردید کنید و سعی کنید به گونه ای این کار را انجام دهید که دیگران را به سمت تردید ببرید و سپس مخالفت خود را اعلام کنید. مثلا اینگونه آغاز کنید: در مورد این ایده یک سری چیزها هست که من نمی دونم و در موردش تردید دارم ....
◻️مسیر را به سمت راه حل جایگزین کج کنید: به جای اینکه مستقیم یک ایده را نقد کنید، بگویید که در کنار ایده شما، می توانیم ایده دیگری را نیز مطرح کنیم یا از منظر دیگری به آن نگاه کنیم. اینگونه مسیر بحث به جای تقابل به سمت تعامل می رود (رفرنس).
◻️دیگران را احمق تصور نکنید. مثلا کتابی وجود دارد به نام هنر کنار آمدن با احمقها! خب کسی که این کتاب را می خوانند، تصور می کنند که بالاخره هر کسی می تواند یک احمق بالقوه باشد و آنگاه خود به خود نگاهش به وی از بالا به پایین و غیرمحترمانه خواهد شد.
◻️جای فرار بگذارید. یک مشکل رایج این است که افراد ایده را مساوی خودشان می گیرند و اگر ایده نقد شد احساس می کنند که شخصیت شان، شعورشان، باهوشی شان و خبرگی شان زیر سوال رفته است. چه باید کرد؟ ایده تان را مساوی شخصیت تان نگیرید. همان ابتدا که ایده خود را مطرح میکنید برای خودتان جای فرار بگذارید. بگویید که این یک ایده ناقص است که فعلا به آن معتقد هستید و اصلا مطرح کرده اید که در معرض نقد و تکمیل قرار بگیرد. خودتان هم به این ایده نقدهایی دارید و در مورد آن تردیدهایی دارید به این ترتیب از این به بعد هر کسی شما را نقد کرد می توانید نقدها را بشنوید و سپس ایده خود را بهبود دهید و ایده کامل تر را ارایه کنید. شما همیشه راه فراری برای بازگشت از ایده و پس گرفتن ایده دارید. در ضمن چون گفته اید که خودتان هم در مورد ایده حرف ها و نقدهایی دارید، با زیرسوال رفتن ایده، زیر سوال نمی روید.
خلاصه آنکه اگر بیاموزیم چگونه مودبانه دیگران را نقد کنیم و چگونه محترمانه با دیگران مخالفت کنیم، آنگاه کار به تقابل و خصومت کشیده نمی شود. باید تمرین کنیم اول از همه، خودم! توسعه یعنی حل مسایل جمعی. حل مسایل کشور یا سازمان یا استان مدیون کسانی است که می توانند با هم محترمانه مخالفت کنند و به یک جمع بندی متفاوت از موضع اولیه شان برسند.
@Dr_Lashkarbolouki
👍1
4_5861919881254933571.docx
28.6 KB
یادداشت
ضرورت بازآفرینی نقش مادرانگی برای وطن
✍️رئوف آذری
پاییز ۱۴۰۱
بازنویسی و انتشار حداکثری:
مهندس ابوالفضل میرقاسمی عزیز🙏
@sopskf
ضرورت بازآفرینی نقش مادرانگی برای وطن
✍️رئوف آذری
پاییز ۱۴۰۱
بازنویسی و انتشار حداکثری:
مهندس ابوالفضل میرقاسمی عزیز🙏
@sopskf
👏1
Forwarded from گزارشگر 🎤
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
محمد درویش، فعال وکنشگر محیط زیست؛
شاخص های توسعه یافتگی در جهان امروز تغییر یافته است
🔹محمد درویش، فعال و کنشگر محیط زیست، در سرای فرهنگی مهاراد مهراد مال در میان کنشگران محیط زیست حضور یافت.
🔹اگر قرار است ما به حیات رو به رشد خود ادامه دهیم، حیات تاب آورانه ما در گرو حیات تاب آورانه سایر موجودات زنده است.
🔹دنیا از دمکراسی به بیوکراسی رسیده است.
🔹گذشت زمانی که شاخص توسعه یافتگی این بود که ملتی را ، نظامی را، حکومتی را تصور کنیم که برای همه آحادش فارغ از رنگ پوست، جنسیت، طبقه اجتماعی فرصت های برابر داشته باشد.
🔹جامعه توسعه یافته جامعه ای است که برای همه زیست مندان ساکن در آن جامعه چه انسان، چه حیوان و چه گیاه حرمت حیات قائل باشد.
🔹از دمکراسی به بیوکراسی رسیده ایم و این نشانه فرهیختگی و توسعه یافتگی است.
🔹دمکراسی مدیون ایرانیان است.
🔹عشق مقدمه هر نوع جنبش و تحول است.
#همراه_با_گزارشگر
https://t.iss.one/gozareshgar_alborz
شاخص های توسعه یافتگی در جهان امروز تغییر یافته است
🔹محمد درویش، فعال و کنشگر محیط زیست، در سرای فرهنگی مهاراد مهراد مال در میان کنشگران محیط زیست حضور یافت.
🔹اگر قرار است ما به حیات رو به رشد خود ادامه دهیم، حیات تاب آورانه ما در گرو حیات تاب آورانه سایر موجودات زنده است.
🔹دنیا از دمکراسی به بیوکراسی رسیده است.
🔹گذشت زمانی که شاخص توسعه یافتگی این بود که ملتی را ، نظامی را، حکومتی را تصور کنیم که برای همه آحادش فارغ از رنگ پوست، جنسیت، طبقه اجتماعی فرصت های برابر داشته باشد.
🔹جامعه توسعه یافته جامعه ای است که برای همه زیست مندان ساکن در آن جامعه چه انسان، چه حیوان و چه گیاه حرمت حیات قائل باشد.
🔹از دمکراسی به بیوکراسی رسیده ایم و این نشانه فرهیختگی و توسعه یافتگی است.
🔹دمکراسی مدیون ایرانیان است.
🔹عشق مقدمه هر نوع جنبش و تحول است.
#همراه_با_گزارشگر
https://t.iss.one/gozareshgar_alborz
Forwarded from انجمن علمی مطالعات صلح ایران
نشست ششم کمیته صلح و کودک انجمن علمی مطالعات صلح ایران
موضوع: مفاهیم گوناگون صلح در ادبیات کودک و نو جوان
سخنران: دکتر رویا یدالهی (پژوهشگر کودک و نوجوان و قصهگو)
زمان: پنج شنبه ۲۴ آبانماه ۱۴۰۳، ساعت ۲۰
مدیر نشست: دکتر ژاله افشار
حضور در این نشست عمومی و رایگان است.
نشانی آنلاین: گوگل میت
https://meet.google.com/rnz-cdih-vve
موضوع: مفاهیم گوناگون صلح در ادبیات کودک و نو جوان
سخنران: دکتر رویا یدالهی (پژوهشگر کودک و نوجوان و قصهگو)
زمان: پنج شنبه ۲۴ آبانماه ۱۴۰۳، ساعت ۲۰
مدیر نشست: دکتر ژاله افشار
حضور در این نشست عمومی و رایگان است.
نشانی آنلاین: گوگل میت
https://meet.google.com/rnz-cdih-vve
Forwarded from سیروان
شماره ١٣٠٤ سیروان ١٩ آبان ١٤٠٣
🔹تیتر یک واژهای لکنت #تغییر در کردستان و گزارش تحلیلی و نشانه شناسی انتصاب معاون رئیس جمهور از میان کردهای اهلسنت؛ #عبدالکریم_حسینزاده کیست و چگونه به نماد وفاق در ایران تبدیل شد؟
🔹طرح #اختصاصی_سیروان به خامه نگارین استاد #هادی_حیدری و با حضور #جلال_جلالیزاده #سیدهاشم_هدایتی #آرش_لهونی #رئوف_آذری و مصاحبه #اختصاصی_سیروان با #سودابه_ضرغامی بانوی فرماندار دولت وفاق در #دهگلان
#سیروان_رسانه_مناطق_کردنشین
@sirwan_weekly
🔹تیتر یک واژهای لکنت #تغییر در کردستان و گزارش تحلیلی و نشانه شناسی انتصاب معاون رئیس جمهور از میان کردهای اهلسنت؛ #عبدالکریم_حسینزاده کیست و چگونه به نماد وفاق در ایران تبدیل شد؟
🔹طرح #اختصاصی_سیروان به خامه نگارین استاد #هادی_حیدری و با حضور #جلال_جلالیزاده #سیدهاشم_هدایتی #آرش_لهونی #رئوف_آذری و مصاحبه #اختصاصی_سیروان با #سودابه_ضرغامی بانوی فرماندار دولت وفاق در #دهگلان
#سیروان_رسانه_مناطق_کردنشین
@sirwan_weekly
Forwarded from سیروان