بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک
462 subscribers
1.81K photos
641 videos
139 files
2.14K links
عزم کرده ایم با موهبت #مهربانی و #صلح بر هژمونیِ ناصلحی در جهانشهر پایان دهیم.

مٲموریت ما:
#نشاء_بذر_مهربانی و #پرورش_جوانه_صلح

#Together_For_Peace
--------
Spread Of Peace & Small Kindness Foundation

لینک ارتباطی:
@Raouf_Azari
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گلایه دکتر شریعتی از خدا و پاسخ خدا از زبان سهراب سپهری

با تشکر از عزیزمهربانو،
دکتر سمانه ناظریان که کلیپ را به اشتراک گذاشتند🌷

#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
@sopskf
توصیه وزارتی آموزش و پرورش برای پخش مسابقه فوتبال پیروزی و کاشیمای ژاپن در مدارس و نکاتی چند از دلخوشی های خوش بینانه ما...

رئوف آذری،
مشاور سیستم تعلیم و تربیت

@sopskf

*برای مطالعه یادداشت، به پیج ایستاگرامی بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک، مراجعه بفرمایید🌷👇

https://www.instagram.com/p/BpsBDOklZZ5/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=jgiplinw9f6v
Forwarded from Zahra Giti nezhad
هوای یکدیگر را داشته باشیم
(محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی)
مادلین آلبرایت وزیر امور خارجه آمریکا در دولت بیل کلینتون زمانی اعتراف کرد که تحریم‌ها علیه عراق منجر به کشته شدن پانصد هزار کودک عراقی شد (گزارش مؤسسه ران پل). این اعتراف در کنار سایر بررسی تحریم‌های اقتصاد علیه کشورها نشان می‌دهد تحریم در درجه اول و بیش از هر گروه دیگری، مردم و ضعیف‌ترین مردم را تحت فشار قرار می‌دهد و به نابودی می‌کشاند.

دولت‌ها باید به گونه‌ای تدبیر کنند که مردم‌شان تحریم نشوند، اما تحریم‌ها صرف‌نظر از هر واقعیت دیگری، مردم ضعیف را هدف قرار می‌دهند. من علاقه‌ای به توصیه‌های اخلاقی ندارم و همواره ترجیح داده‌ام روی اخلاق مردم تأکید نکنم، اما تحریم‌های آمریکا از سیزده آبان تشدید می‌شوند و اگرچه بخش عمده آن‌ها اعمال شده، اما تجربه نشان می‌دهد مردم تحت فشار بیشتری قرار می‌گیرند.

اگرچه کماکان باید با در درجه اول با جدیت دولت و نظام را مخاطب قرار داد و از ایشان برای چاره کردن این وضعیت مطالبه کرد، ایده‌های بهتری برای حل مشکلات ارائه داد و به دولت و نظام برای حل مشکلات کمک کرد، اما در برابر کشورهای متخاصمی که کلیت کشور را هدف قرار داده‌اند و درد و رنج اقدامات‌شان بر مردم وارد می‌شود، اندیشیدن به توصیه‌های اخلاقی هم بی‌فایده نیست. آن‌چه به عقل من می‌رسد این است که اگر توان اقتصادی داریم (به قدر توان‌مان) در زمینه‌های زیر هوای یکدیگر را داشته باشیم.

خانواده‌هایی هستند که معلول دارند و هزینه دارو، درمان و خرید تجهیزات پزشکی آن‌ها سنگین است. اگر می‌توانیم بخشی یا همه هزینه‌های یک معلول را قبول کنیم.

خانواده‌هایی هستند که نوزاد و کودک خردسال دارند، و هزینه تغذیه، پوشاک، بهداشت و درمان این کودکان را به سختی تأمین می‌کنند. اگر می‌توانیم هزینه زندگی یک کودک را تأمین کنیم. مبادا کودکی در ایران بر اثر تحریم‌ها جان دهد.

زنان و مردانی هستند که بر اثر تعطیلی بنگاه‌ها ناشی از شرایط اقتصادی و تشدید تحریم‌ها بیکار می‌شوند. اگر می‌توانیم کار حتی پاره‌وقت برای‌شان جور کنیم یا به اندازه حداقل‌ها کمک‌شان باشیم.

زنان سرپرست خانواری هستند که شغل‌شان را از دست می‌دهند. آن‌ها بسیار در معرض آسیب و خطر هستند. آن‌ها را فراموش نکنیم.

اگر می‌توانیم برای تمیز کردن خانه‌مان، بیشتر از گذشته کارگر به خانه بیاوریم.

اگر قصابی، سوپری یا میوه‌فروش محله هستیم، چند خانوار کم‌توان را در ذهن داشته باشیم و به قدر وسع، نگذاریم احساس بی‌پناهی کنند.

اگر مدیر هستیم، بن‌های کالایی را که بین مدیران اداره توزیع می‌کنند، به کم‌توان‌ترها واگذار کنیم.

اگر واقعاً دو سه یا پنج هزار تومان برای شما مبلغ قابل توجهی نیست، می‌توانید باقی‌مانده پولی را که به راننده اسنپ می‌دهید پس نگیرید.

یکی دو ساعت وقت بگذاریم، حتماً یک خیریه معتبر پیدا می‌کنیم که قادرند ما را به یک خانواده، معلول، کودک، یا بیکار و از کارافتاده نیازمند وصل کنند.

ما حتماً دولت را برای مبارزه با فساد، چاره کردن تحریم‌ها، تقویت نظام حمایت اجتماعی و بقیه اصلاحات ساختاری تحت فشار قرار می‌دهیم، ایده می‌دهیم و مطالبه می‌کنیم؛ و کارآمدی و تدبیر برای رفع تحریم‌ها را از قدرت سیاسی خواهیم خواست، اما در برابر واقعیت تحریم‌ها باید هوای یکدیگر را هم داشته باشیم. چنان کنیم که هیچ ضعیفی پیش خودش زمزمه نکند:

سلامت را نمي‌خواهند پاسخ گفت
سرها در گريبان است
و گر دست محبت سوي كسي يازي
به اكراه آورد دست از بغل بيرون
كه سرما سخت سوزان است
زمستان است
(این متن را اگر می‌پسندید، برای دیگران هم ارسال کنید.)
https://t.iss.one/fazeli_mohammad
بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک
هوای یکدیگر را داشته باشیم (محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی) مادلین آلبرایت وزیر امور خارجه آمریکا در دولت بیل کلینتون زمانی اعتراف کرد که تحریم‌ها علیه عراق منجر به کشته شدن پانصد هزار کودک عراقی شد (گزارش مؤسسه ران پل). این اعتراف در کنار…
سلام بر دوستان مهربان و صلح گسترم
شاهدید که در این پیج،معمولا" مطالب فارواردی نداریم و اگر هم باشد بسیار اندک و مناسبتی...

اما در این روزهای سخت پیش رو، نمی شود از یادداشت دکتر محمدفاضلی عزیز، گذشت!

توصیه ها را در یابیم و اگر که #صلح، در سربالایی تلو تلو پیش می رود و #جنگ_هزارچهره، مانع درست می کند، چاره ای جز #مهربانی نداریم حتی از نوع #مهربانی_های_کوچک که از چند سال قبل و همواره با کمپین مان، مبلغش بوده ایم...

مهربورزیم،دوست بداریم🌷

@sopskf
🌷مهربانی های روز
گزارشگران بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک
تاریخ ارسال: ۱۱ آبان ماه ۹۷
ارسال کننده: رامین
؟!
--------------۷
صبحانه مهربانی

چند وقت پیش که صبح از سرکار داشتم برمیگشتم دیدم که یکی از بنده خداهایی که معمولا توی خیابان لای کارتن و پتو میخوابد توی جاش در حال خوابه اما کنار سرش پگ صبحانه ای گذاشته شده که شکلش برام آشنا بود فهمیدم که یکی از همکارای مهربانم صبحانه اش رو برا ایشان گذاشته از این صحنه خیلی خوشحال شدم و تصمیم گرفتم هر وقت همچین موقعیتی برام پیش اومد منم این کارِ خوب رو انجام بدم.
🌷

#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#رئوف_آذری
#مهربانی_روز
#گزارش_مهربانان
#رامین
#صبحانه_مهربانی

@Sopskf
🌷مهربانی های روز
گزارشگران بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک
تاریخ ارسال: ۱۳ آبان ماه ۹۷
دریافتی از: پیج تلگرامی دکتر محمدخانی

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@mohammadkhnimohyedin
--------------۸

🌸لحظات مهربانی🌸

سال ۱۳۸۰ همراه همسرم و اعضای خانواده برادر بزرگتر و مادرم به یکی از تفریحگاه‌های نزدیک شهر جوانرود جنب بیمارستان حضرت رسول رفته بودیم .
صدای چند سگ و جیغ یک بچه توجه من را به تپه روبروی جلب کرد ؛از سراشیبی ۴۵ درجه ای سگ‌ها دو کودک را دنبال می‌کردند که یکی از کودکان افتاد و چند غلت در میان سنگها خورد.
ناخودآگاه من و برادرم با فریاد به سمت او دویده و شیب سخت کوه را رو به بالا طی کردیم و همین رفتار ما باعث توقف و دور شدن سگ‌ها شد.
با نفسهای بریده به بالین آن کودک زخمی رسیدیم. برادرش داشت کنارش گریه می‌کرد.
کودک را بغل کردم و با سرعت از سرازیری پایین آمدم؛ خانواده‌اش هنوز متوجه نشده بودند که چرا ما با این عجله از کنار آنها رد شدیم.
وقتی متوجه شدند؛ پرسیدند: چی شده؟
اما فرصت جواب دادن نبود. کودک به شدت از صورت و پشت چشمش خونریزی داشت .
دونفری او را با جابجای آغوش به آغوش به بیمارستان‌رساندیم.
خسته و خونین شده بودیم اما اصلا متوجه این قضایا نبودیم. کودک اورژانسی پذیرش و عمل جراحی شد و خوشبختانه نجات یافت.
چند وقت بعد خانواده اش به پاس سپاسگزاری به دیدار ما آمدند.

سالها گذشت و آن جلسه آخرین جلسه دیدار ما باهمدیگر بود.

سال ۹۵ پسری خوش قامت و باشخصیت به خواستگاری برادرزاده‌ام آمد و ازدواج صورت گرفت و اکنون آن پسری که پسرِ برادرم و داماد ما می‌باشد کسی نیست جز همان کودکی که زخمی شده بود.

سبب دوستی من و او؛ فقط نسبت دامادی نیست! بلکه علاقه‌ای است که سالها پیش به وجود آمده و گذر زمان آن را کهنه نکرده است.


🌷
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#رئوف_آذری
#مهربانی_روز
#ازدواج_مهربانی
#دکترمحمدخانی
@Sopskf
🌷مهربانی های روز
گزارشگران بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک
تاریخ ارسال: ۱۳ آبان ماه ۹۷
دریافتی از: پیج تلگرامی دکتر محمدخانی

@mohammadkhnimohyedin
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
-------------------۹
🌸مهربانی ؛اغماض و خویشتنداری🌸

سال ۱۳۷۰ دانشجوی دوره کارشناسی آموزش ابتدایی دانشگاه آزاد اسلامی سنندج بودم. از جوانرود به سنندج بایستی با چند کورس می‌رفتم .
در شهر کامیاران در صندلی یکی مانده به آخر یک مینی‌بوس جا گرفتم؛ پشت سرم ۵ نفر نشسته بودند یک پیرزن دو خانم و دو پسر جوان .
مینی بوس راه افتاد؛ نزدیکی‌های سنندج یک لحظه احساس کردم چیز گرمی بر سر و گردنم ریخت.

پیرزن نابینا دچار تهوع شده بود و استفراغ نموده‌بود. همراهانش بسیار دستپاچه و شرمنده و با روسری و پارچه هایی که همراه داشتن شروع به تمیز کردن من کردند.
چند کیلومتری بیشتر به دانشگاه نمانده بود که آنها اصرار داشتند که ظهر را مهمان آنها باشم و دوش گرفته و لباسهایم را بشویند من نیز امتحان داشتم و چاره ای نداشتم جز این که سر موقع به جلسه امتحان برسم.
نرسیده به دانشگاه آزاد سنندج یک پارک وجود دارد که در آن شیرهای آبی برای استفاده عموم هست.
من جلوی پارک از راننده مینی‌بوس خواستم که نگه دارد و پیاده شدم.
علیرغم اصرار آن خانواده محترم به هر صورت مینی‌بوس حرکت کرد من نیز به پارک رفته لباس هایم را شسته و خودم را تمیز نمودم. نیم‌ساعتی به امتحان مانده بود.
هنگام امتحان با لباس های نیمه خشک سر جلسه رفتم و امتحانم را دادم.
هنوز هم که هنوز است خاطره آن روز و خویشتنداری ورفتار مهربانانه خودم که باعث شد آن خانواده بیش از حد معمول شرمنده نشوند خوشحالم می کند.

امیدوارم بتوانیم مشکلات دیگران را درک کنیم و با اغماض خود را پرورده و دیگران را شرمنده نکنیم.
🌷
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#رئوف_آذری
#مهربانی_روز
#اغماض_مهربانی
#خویشتن_داری
#دکترمحمدخانی
@Sopskf
🌷مهربانی های روز
گزارشگران بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک
تاریخ ارسال: ۱۳ آبان ماه ۹۷
دریافتی از: پیج تلگرامی دکتر محمدخانی

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@mohammadkhnimohyedin

-------------------۱۰
🌸 کودکان و مهارت مهربانی🌸

روز دوشنبه هفتم آبان ۱۳۹۷ ؛ساعت ۱۲ و نیم از محل کارم برگشتم؛ تازه در منزل رسیده بودم که دخترم نیز از آژانس مدرسه‌اش پیاده شد . با هم وارد منزل شدیم. یهو دخترم یادش افتاد که لباس‌های های ورزشی‌اش را در مدرسه جا گذاشته است. دوباره با ماشین من به راه افتادیم به سمت مدرسه ؛ دم مدرسه منتظر شدم تا دخترم برود و لباسهایش را بیاورد .چند دقیقه گذشت ؛ او با نایلونی در دست برگشت. تازه به راه افتاده بودیم که گفت:" پدر دختری در مدرسه جا مانده و هنوز والدینش به سراغش نیانیامده‌اند و از نگرانی دارد گریه می‌کند." پرسیدم او را می‌شناسی؟ گفت : "نه؛ اما می‌دانم غریب است و تازه به جوانرود آمده‌اند".
گفتم :چیکار کنیم ؟آیا بهتر نیست بریم او را به منزل برسانیم؟
دخترم گفت: چرا! می‌روم و می‌گویم من دختر فلانی هستم؛ مدیر مدرسه تو را می شناسد و از آن دختر می خواهم که با ما بیاید تا او را به منزلشان برسانیم. از پیشنهاد دخترم خوشحال شده و به سمت مدرسه بازگشتیم؛ دخترم رفت و چند دقیقه بعد برگشت و گفت:" آن دختر رفته؛ فکر کنم آمده‌اند دنبالش.
گفتم: دخترم آیا به مدیر مدرسه گفتی که میخواستی چکار کنی؟
راستش دلم می خواست بگوید آره گفته ام. چون دلم می‌خواست همه شخصیت والای دخترم را بشناسند و هم مهربانی و نیکوکاری بیشتر و بیشتر مدنظر و توجه قرار بگیرد.
اما دخترم گفت:" نه بابا؛ نگفتم ؛ لازم نیست چون می‌شود خودنمایی!!
این باعث شد بسیار بسیار بیشتر خوشحال شوم و این دو رفتار بزرگ‌منشانه دخترم را از درس های مدرسه بیشتر پاس بدارم و به پاسداشت این بزرگی اخلاق و مهارت زندگی این نوشته را منتشر کنم.
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🌷
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#رئوف_آذری
#مهربانی_روز
#مهارت_مهربانی
#کودک
#دکترمحمدخانی
@Sopskf
🌷مهربانی های روز
گزارشگران بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک
تاریخ ارسال: ۱۳ آبان ماه ۹۷
گزارشگر مهربانی: مهربان بزرگ دکتر محی الدین محمدخانی


‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@mohammadkhnimohyedin

-------------------۱۱

نیکوکار مهربان 🌸🌸

امروز عجله ای می خواستم به یک جلسه سخنرانی در کرمانشاه بروم.
گوشی تلفن همراهم را روی جعبه ماشینم گذاشتم تا کفش هایم را عوض کنم .
گوشی را فراموش نمودم. مشغول رانندگی به سمت مقصد بودم . یک راننده تاکسی بسیار تلاش می‌کرد که از من سبقت بگیرد و من تعجب می کردم چرا اینقدر عجله دارد؛ آینه به آینه در بغل من ایستاد با سلام و مهربانی گفت گوشی تلفنتان روی جعبه است مواظب باشید نیفتد. بزرگواری این جوانمرد باعث شد که این نوشته را برای سپاس و قدردانی از ایشان بنویسم. ایشان برای نیکوکاری هزینه کرد و علیرغم چهره متعجب من با مهربانی مرا شرمنده خویش نمود و پس از این نیکوکاری دور زد تا به مسیر قبلی اش برگردد.

بزرگ منشی که فرهنگ یک جامعه را اعتلا می‌بخشد و مهربانی را تکثیر می کند.

بسیار سپاسگزارم.
محی‌الدین محمدخانی
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌷
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#رئوف_آذری
#مهربانی_روز
#نیکوکار_مهربان
#گوشی_موبایل
#کرمانشاه
#دکترمحمدخانی
@Sopskf
برای نهادینه کردن صلح جهانی و برداشتن تحریم های آمریکا بر شهروندان ایران زمین، حمایت خود را از این درخواست با امضای پتیشن مندرج در لینک ذیل اعلام می داریم...
امیدواریم که ملت ها و شهروندان در هیچ جای جهان،قربانی زیاده خواهی سیاستمداران نشوند...

ما امضاء کردیم و شما را نیز به امضای آن دعوت می کنیم.

*با سپاس ویژه از اطلاع رسانی مهندس درویش عزیز🌷🌷

@sopskf
👇👇👇👇👇👇👇👇🌷🌷


Petition · .: Voices against Sanctions · Change.org
https://www.change.org/p/voices-against-sanctions?recruiter=911965771&utm_source=share_petition&utm_medium=copylink&utm_campaign=share_petition
Forwarded from Raouf Azari
سالگرد زلزله کرمانشاه و نکته های مشفقانه ی چند
رئوف آذری
-------بخش اول یادداشت👇

ساعت ۹ و ۴۸ دقیقه شامگاه بیست و یکم آبان ماه ۱۳۹۷ دقیقا" یک سال خورشیدی از وقوع زلزله کرمانشاه سپری می شود و دقایقی بعد، آن بلای طبیعی به دو سالگی خود وارد می شود!

از چندی پیش، زمزمه هایی برای بزرگداشت سالیاد آن حادثه طبیعی در فضای رسانه و محافل دانشگاهی و نیز بین بخشی از سمن ها و انجمن های مردمی شروع شده است و قطع یقین، بسیاری در این وادی به ایفای نقش خواهند پرداخت...

نگارنده به تبع حضور میدانی در جریان امداد(حدود ۶۰ شبانه روز) در هیأت مشاور، امدادگر و در نهایت روابط عمومی و ... ، نیز مشاهده نزدیک خدمات امدادی و درمانی و در نهایت بازسازی مردم، ان جی اوها،سلبریتی ها و دولت، تجارب زیادی حاصل آورده که در مجال خود، مکتوب و منتشر خواهد شد اما در این ایام و در آستانه سالگرد آن بلای طبیعی، واجب می بیند نکاتی چند را محض یادآوری و تأکید، معروض دارد:


۱• همه می دانیم و ویژه تر روان شناسان و مشاوران که نعمت فراموشی در جای خود، چه اندازه ارزشمند و در خور شکرگذاری است...
آنگاه که دردی را تجربه می کنیم، عزیزی را از دست می دهیم، صحنه ای دلخراش را پشت سر می گذاریم و یا کابوسی شبانه، خواب از سرمان می پراند چه نیک و بجا و ارزشمند است فراموشی این لحظات و به تاریخ سپردن آن...

پس بی مناسبت نخواهد بود اگر که از رسانه ای ها و روابط عمومی ان جی اوها و شهروند خبرنگاران و ادمین گروه ها و کانال های شبکه های اجتماعی بخواهیم و انتظار داشته باشیم که به جای ظهور مجدد عکس های روز حادثه، بارگذاری مجدد کلیپ ها و فیلم های آن شب و رخدادهای تلخ متعاقب آن و نیز یاد آوری "دردهای تجربه شده"، تعهد کنیم و وفا که تصاویر، فیلم و نگاشته هایی را بر بال رسانه سوار کنیم که "درد" را کاهش دهند و "خاطره" را "آرامش خاطر" عنایت کنند و چشمان را به دریچه های گشوده شده "امید" پیوند دهند...

قصد ندارم که "درد" و دردهای فعلی آسیب دیدگان را نادیده انگارم اما این را هم می دانم که بسیار گفته ها، نوشته ها و تصاویر و کلیپ های منتشره ما، نتوانست "مسئولان به خواب رفته" را بیدار کند و با کمال تأسف، خواب شان نیز چنان سنگین شده که به مرحله "کُما" رسیده است و مگر که خدا، لطفی کند و گرنه "آش" همان آش و کاسه، همان کاسه است...
پس چه بهتر که این بار تمرکز مان به جای "ساختن سقف خانه" آسیب دیدگان، استوار گرداندن "ستون اعتماد" آنان به خود و داشته های شان باشد!
شاید بسیاری خُرده گیرند و نارو زنند که :"ای بابا، این بندگان خدا، داشته های شان که همه زایل شد و از دست رفت!"
قبول دارم که "حادثه" در حد "فاجعه" بوده است و به ویژه با سهل انگاری های مسئولان مسئولیت نشناس و ندانم کاری های گاه و بیگاه امدادگران(با عرض پوزش از خیل بیدارگران بسیار)، تا مرز "مرگ امید" و "اعدام عزت نفس" نیز پیش رفته است اما یقین دارم که هنوز "نفس های رهایی" بسیار است به شرط آن که، در مسیر خود هدایت شود...
پس بیاییم به جای انگشت نهادن بر "خلأها"،"نداشته ها"، "نکرده ها" فقط این یکبار بر "استعدادها"،"ظرفیت ها"،"شدنی ها" تمرکز کنیم، شاید که "امید"و"عزت نفس" و "انرژی" زایل شده، برگردد...
و اگر هم آن نمی کنند حداقل خطاب شان را به جای هدر دادن انرژی در گوش های پر از پنبه مسئولان خودی، سوی قلوب ان جی اوها، سازمان ها و متولیان بین المللی فریاد کنند، شاید که حداقل ها که "رفع تحریم ها" باشد، اتفاق افتد و خود در هزینه های خودتحمیل آسیب دیدگان، تعدیلی آفریند...
@sopskf
@MLiteracy
ادامه دارد...
Forwarded from Raouf Azari
سالگرد زلزله کرمانشاه و نکته های مشفقانه چند
رئوف آذری
-----بخش دوم یادداشت👇


۲• هنوز هم مصرم اگر که آن روزهای اولی بعد از زلزله، در اولین اقدامات امدادی و بازسازی، ایده #هرشهر_یک_روستا یا محله ای از شهرها"
@harshahryekrosta
را پیش می بردیم و همدلی جغرافیایی مان را زنجیر می کردیم، "سقف خانه های آسیب دیدگان" با آن همه "سیل مهربانی" هم میهنان ترمیم می شد اما بنا براین گذاشتیم تا از "نکرده ها" سخن نگوییم پس بیایید این بار، فارغ از هزینه های مادی، در راستای تجدید بنای "عزت نفس" و "امید" آسیب دیدگان، به ریسمان جغرافیای کنشگری مدنی خود، حلقه زنیم و اگر برای آزمون و آزمایش و تجربه هم باشد، "پایلوت گونه"، روان شناسان، مشاوران، مددکاران، رواندرمانگران، روانپزشکان،پزشکان و پرستاران و.‌‌. دواطلبِ یک شهر از جغرافیای ایران زمین، در قالب "یک تیم بازسازی"، بر یک روستا یا محله ای از شهرهای مناطق آسیب دیده(البته با علم بر اقدامات صورت گرفته و هماهنگی های ضروری با گروه های مؤثر قبلی)، متمرکز شوند و در مدت زمانی معین و موردنیاز به صورت نوبتی و کشیک، به خدمات رسانیِ روان شناختی، راهنمایی، مشاوره و رواندرمانی و جسم درمانی موردی بپردازند که این یک، هیچ کم از مسقف کردنِ خانه های مردمان مناطق زلزله زده ندارد، دارد؟!

۳• آن عده از مسئولان مسئولیت شناس هم به جای "سکوت" و "خودخوری" بپا خیزند و "توجیه گری های نابخشودنی" مسئولان مسئولیت نشناس و مسئولیت گریز را در محافل خودی شان، فریاد برآورند و از "لاک انفعالی" به "سکوی کنشگری" تغییر جهت دهند و از حقوق زایل شده آسیب دیدگان با مواد قانونی و دستورالعمل اداری و ارتباط ساختاری، خالصانه و جسورانه دفاع کنند که شکی نیست مؤثرخواهد افتاد...
@sopskf
@MLiteracy
Forwarded from Raouf Azari
سالگرد زلزله کرمانشاه و نکته های مشفقانه چند
رئوف آذری

-------بخش سوم و انتهایی👇

۴• ان جی اوها و سازمان مردم نهاد و امدادگران صاحبِ تجربه ی حضور در میدان خدمات داوطلبانه، با هدایت و راهنمایی اساتید و لیدرهای صاحب کُرسی و آزمون، همت کنند، همه آن دیده ها و تجربه ها و آزمون ها و کارهای کرده و نکرده، شکست ها و موفقیت های خود و دیگران را بی دخل و تصرف و سانسور و بی تعارف، مکتوب و مستند کنند تا حداقل از تجربه و تجارب حاصل از کنشگری های دواطلبانه در میادین مشابه دیگر، نتایج بهتر، ملموس تر و اثربخشی تری حاصل گردد و این همه مال و انرژی و زمان و نفرساعت کار، کم رمق و کم اثر جای دیگر هدر نگردد(هرچند که باید بوسه سپاس بر دستان بسیاری زد که کم و مؤثر یا بسیار و اثربخش حضور یافتند و مینیاتوری از "عشق" و"مهربانی" به همنوع خلق کردند)

۵• آخر نکته هم، پیشنهاد می شود سرجمع ساعت ها نفر و مترمکعب ها انرژی و خروارها هزینه ریالی و ارزی برای نشست ها، همایش ها، کنفرانس ها، یادبودها و امثالهم سالگرد زلزله، محاسبه گردد و تمهیدی اتخاذ شود قبل از مصرف و هزینه کرد، هریک "خوداظهاری" و "گروه اعلامی"، معادل سازی نمایند و به جای صرف و هزینه در گردهمایی های روتین و کم رونق و کم اثر، متمرکز گردد و برای ایجاد یک مرکز "مطالعات یا اقدام مشترک مهربانانه" در مناطق زلزله زده، جایگزین گردد.

باشد که هریک رسالت خود را در قبال "مسئولیت فردی و اجتماعی"، بهینه ادا کنیم...

رئوف آذری،
کنشگر صلح و مهربانی و دبیرکارگروه سواد رسانه و مسئولیت اجتماعی انجمن سوادرسانه ای ایران
شبانگاه ۲۰ آبان ماه ۹۷
@sopskf
@MLiteracy
سالگرد زلزله‌ی کرمانشاه و چند نکته‌ی مشفقانه

✍️رئوف آذری*

ساعت ۹ و ۴۸ دقیقه‌ی شامگاه ٢١ آبان‌ماه ۱۳۹۷ دقیقاً یک سال خورشیدی از وقوع زلزله‌ی کرمانشاه سپری می‌شود و دقایقی بعد، آن بلای طبیعی به دو سالگی خود وارد می‌شود. از چندی پیش، زمزمه‌هایی برای بزرگداشت سالیاد آن حادثه‌ی طبیعی در فضای رسانه و محافل دانشگاهی و نیز بین بخشی از سمن‌ها و انجمن‌های مردمی شروع شده است و قطع یقین، بسیاری در این وادی به ایفای نقش خواهند پرداخت.

#زلزلە #کرمانشاه #فعالان_مدنی #فعالیت_مدنی #مهربانی #صلح #رئوف_آذری #رؤوف_آذری #بنیاد_جهانی_صلح‌_و_مهربانی
#سرپل

@islahweb
چندسال قبل در پی ایده پردازی دوستان پرتوان جوانرودی ام در انجمن ماپریس و لطف دکتر محمدخانی عزیز، لیدر جریانی شدم که #چالش_جهانی_بلوط خواندیمش و همان #بلوط و #رئوف و #رئوف و #جوانرود چنان در هم تنیده شدند که در #ریشه در خاک و سر درافلاک همدیگر را نوازش دادند!
این جریان چنان زیبا پیش رفت که ما در ۷ تیر سال ۹۴ (مصادف با سالروز بمباران شیمیایی ۷ تیر ۱۳۶۶ سردشت که یکی از فجایع بشری قرن می توان خواندش)، #گلدان_نهال_بلوط بر دست نهادیم و به مدد #نهال_بلوط با #چالش_مرگ، به مبارزه برخواستیم!
و داستان های چند و چند دیگری که با بلوط و نهال صلح و مهربانی اش، شب های زمستانی مان را رونق بخشیدیم...
اینک مجدد، دوستان #ماپریسی ام، پیشقراول شده اند و در سالگرد حادثه #زلزله_کرمانشاه، درصدد برآمده اند، #بلوط را الهام بخش #تحمل، #مدارا، #صبوری و صدالبته #سمبُل_رویارویی با #چالش_های_متعاقب_زلزله، گردانند🌷 فراخوان آن بزرگواران برای نشاء #بذر_بلوط، همزمان با سالگرد زلزله کرمانشاه، پیام ها، نکته ها و درس نکته های بسیاری دارد که امیدوارم عقلای قوم و صاحبان فکر، خرد و اندیشه و به ویژه آسیب دیدگان آن زلزله ویرانگر با همراهی و همدلی بی مثال خود چون #بلوط، مقاومت در برابر سختی های زندگی و چالش های دوران رویش را به نمایش بگذارند .. صد درود و سپاس بر این ایده #امیدزا و #مهرزا و صد هزار امید به همدلی و همراهی شمع افروزان در دل تاریکی ها...
🌷👏
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
#چالش_جهانی_بلوط
#انجمن_ماپریس
#جوانرود_سردشت
#بلوط
#جوانه_زدن
#امید
@sopskf

https://www.instagram.com/p/BqF1b1TFdGF/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=nuoeozq2j1os