چسبناکی رنگ خون!
اوضاع این روزهای جغرافیای زیست جمعی ما، از بسیاری جهات، نابسامان است و ویژه در پسامرگ ژیناهای وطن، رنگ قیام و خون گرفته است...
خبرها، حاکی از آن بود که هنرمندی تیزنگر، با پاشیدن محلولی بر حوض های پارک های سطح شهر تهران و بازنمایی شان به رنگ خون، قصد هشداری داشته است...
چسبناکی رنگ خون!
https://t.iss.one/Sopskf/5720
بزرگواران،
خون رنگین است.
مال هرکه و هرموجودی باشد، قدر و قیمت دارد...
وااسفا، آنانی که با ندانم کاری یا با آگاهی و قصد و غرضی، خونی را به ناحق، بر زمین می ریزند یا شریک جرم در ریخته شدن خونی و گرفتن جانی به هردلیل موجه برای خود و ناموجه برای دیگری و ویژه، قانون، شرع و عُرف می شوند!
شک نکنید، رنگ خون، چون نشانِ ننگ، جنایت و فاجعە، همیشە ی تاریخ، بر پیشانی خون ریز باقی خواهد ماند و با هیچ محلول و ابزاری شستنی و زدودنی نیست و تا قیام قیامت همراە شان خواهد بود.
هیچگاە، هیچگاە، نە در این جهان پهناور و نە در آن جهان، دامنشان را رها نخواهد کرد...
خوشا، آنان که، از همین لحظه و اکنون تاریخ، تلنگری و هشداری، بیدارشان می کند و از ولع شهوت زر، زور، قدرت و مطلق انگاری دست بر می دارند و فرصت اصلاح فردای خود دارند...
چه اینکه، خون رنگین و جان عزیز است و ریختن خونی و گرفتن جانی به ناحق فراموش ناشدنی...
بیاییم این روزها، بیش از اهل تهییج و ولع و خشونت بودن،
پیامبر تدبیر، اقناع و مهربانی باشیم که فردایِ مان، جز از راه تدبیر مُدُن و تکریم افکار شایسته و رفتار بایسته، تضمین نخواهد شد.
رئوف...
جمعه شب،
تاریخ ۱۵ به وقت مهر و مهربانی
@sopskf
اوضاع این روزهای جغرافیای زیست جمعی ما، از بسیاری جهات، نابسامان است و ویژه در پسامرگ ژیناهای وطن، رنگ قیام و خون گرفته است...
خبرها، حاکی از آن بود که هنرمندی تیزنگر، با پاشیدن محلولی بر حوض های پارک های سطح شهر تهران و بازنمایی شان به رنگ خون، قصد هشداری داشته است...
چسبناکی رنگ خون!
https://t.iss.one/Sopskf/5720
بزرگواران،
خون رنگین است.
مال هرکه و هرموجودی باشد، قدر و قیمت دارد...
وااسفا، آنانی که با ندانم کاری یا با آگاهی و قصد و غرضی، خونی را به ناحق، بر زمین می ریزند یا شریک جرم در ریخته شدن خونی و گرفتن جانی به هردلیل موجه برای خود و ناموجه برای دیگری و ویژه، قانون، شرع و عُرف می شوند!
شک نکنید، رنگ خون، چون نشانِ ننگ، جنایت و فاجعە، همیشە ی تاریخ، بر پیشانی خون ریز باقی خواهد ماند و با هیچ محلول و ابزاری شستنی و زدودنی نیست و تا قیام قیامت همراە شان خواهد بود.
هیچگاە، هیچگاە، نە در این جهان پهناور و نە در آن جهان، دامنشان را رها نخواهد کرد...
خوشا، آنان که، از همین لحظه و اکنون تاریخ، تلنگری و هشداری، بیدارشان می کند و از ولع شهوت زر، زور، قدرت و مطلق انگاری دست بر می دارند و فرصت اصلاح فردای خود دارند...
چه اینکه، خون رنگین و جان عزیز است و ریختن خونی و گرفتن جانی به ناحق فراموش ناشدنی...
بیاییم این روزها، بیش از اهل تهییج و ولع و خشونت بودن،
پیامبر تدبیر، اقناع و مهربانی باشیم که فردایِ مان، جز از راه تدبیر مُدُن و تکریم افکار شایسته و رفتار بایسته، تضمین نخواهد شد.
رئوف...
جمعه شب،
تاریخ ۱۵ به وقت مهر و مهربانی
@sopskf
Telegram
بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک
Forwarded from دکتر نعمت الله فاضلی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📹 فایل تصویری مناظره دکتر نعمت الله فاضلی و دکتر احمد نادری در برنامه شیوه، شانزده مهر 1401
گفتگوی آزاد،
راه خروج از بُن بست خشونت
https://t.iss.one/Sopskf/5724
تصویر، تصاویر پیوست، گفتگوی نخست وزیر اقلیم کردستان را با جمعی چهل نفره-کمتر،بیشتر- بازنمایی می کنند که دیروز شنبه شانزدهم مهرماه، از یکی از شبکه های تلویزیونی ماهواره ای آن سامان، پخش شد!
شاید پُربیراه نباشد که حال و روز این روزهای وطن را با آن جغرافیای نفرین شده، مقایسه کنیم چه اینکه،کنشگران اقلیم نشین، گاه و بسیار، نسخه برداری، آن هم از نوع سقط از بروکراسی و ساختار اداری ایران رابرای حکمرانی در آن منطقه، مورد انتقاد قرار می دهند و همواره نیز شاهد اعتراضات گاه و بیگاه جوانان، دانشجویان و سایر اقشار و گروه ها علیه دولت و حاکمیت، دقیقن شبیه آنچه این روزها در ایران می گذرد، هستیم اما واقعیت، گفت وگوی پخش شده، تلنگری شد بر ذهن نگارنده تا واکاوی حداقل تک بعدی عصر و شب پایتخت اقلیم و ایران و نیز مرکز استان کوردستان ایران را مورد مداقه قرار دهد و چند جمله ای خطاب به دلسوزان این خاک پاک، طرح کند:
چگونه است که نسخه برداران از سیستم حکمرانی این جغرافیا-آن هم سقط- متوجه شده اند، راهکاری جز گفتگو-علی رغم ایرادات وارده شکلی- با نسل جدید ندارند اما هنوز در پایتخت این مملکت، بالاترین مقام اجرایی کشور و نیز فرمانده انتظامی مرکز استان کردستان-سنندج- در همان روز- اولی با زبان طعن و دومی با افاده توجیه غیرمنطقی شلیک در کف خیابان به خیل معترضان ویژه راننده جوان-، با نسل جدید مواجه می شوند؟!
تٲمل و درنگی لازم است یا گذر زمانی تا بلکه بفهمیم یا بفهمانند از همین همسایگان خونی خود نیز بسیار عقبیم؟!
یا تلنگری جدی لازم است تا درک کنیم که خروج از بن بست خشونت، زبان دگری جز تفنگ و گلوله و ساچمه و باطوم می طلبد؟!
نگارنده، بیش از یک دهه، تجربه آموزش مهارت گفت و گو در چند ساحت به جوانان دارد و ایمان آورده است که دفع و رفع خشونت و برقراری صلح سرزمینی، راهی و ابزاری جز گفت وگو، هم فهمی و درک متقابل- البته با پیش شرط خروج از زندان دُگم خود حق پنداری-، نمی پذیرد!
حال انتخاب با ماست که در ایام ولادت آن ختمی مرتبت، تولد دوباره ای را جشن بگیریم یا بر عادات دیرین خود، پای فشاریم؟!
رئوف...، یک شنبه شب، هفدهم به وقت مهر و مهربانی
---
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#شبکه_فعالان_فرهنگ_صلح
#فرهنگ_مسئولیت_اجتماعی
#بن_بست_خشونت
#گفت_و_گو
#صلح_پایدار
@sopskf
لینک دسترسی به تصاویر بیشتر:
https://www.instagram.com/p/CjgQbVXrwOr/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
راه خروج از بُن بست خشونت
https://t.iss.one/Sopskf/5724
تصویر، تصاویر پیوست، گفتگوی نخست وزیر اقلیم کردستان را با جمعی چهل نفره-کمتر،بیشتر- بازنمایی می کنند که دیروز شنبه شانزدهم مهرماه، از یکی از شبکه های تلویزیونی ماهواره ای آن سامان، پخش شد!
شاید پُربیراه نباشد که حال و روز این روزهای وطن را با آن جغرافیای نفرین شده، مقایسه کنیم چه اینکه،کنشگران اقلیم نشین، گاه و بسیار، نسخه برداری، آن هم از نوع سقط از بروکراسی و ساختار اداری ایران رابرای حکمرانی در آن منطقه، مورد انتقاد قرار می دهند و همواره نیز شاهد اعتراضات گاه و بیگاه جوانان، دانشجویان و سایر اقشار و گروه ها علیه دولت و حاکمیت، دقیقن شبیه آنچه این روزها در ایران می گذرد، هستیم اما واقعیت، گفت وگوی پخش شده، تلنگری شد بر ذهن نگارنده تا واکاوی حداقل تک بعدی عصر و شب پایتخت اقلیم و ایران و نیز مرکز استان کوردستان ایران را مورد مداقه قرار دهد و چند جمله ای خطاب به دلسوزان این خاک پاک، طرح کند:
چگونه است که نسخه برداران از سیستم حکمرانی این جغرافیا-آن هم سقط- متوجه شده اند، راهکاری جز گفتگو-علی رغم ایرادات وارده شکلی- با نسل جدید ندارند اما هنوز در پایتخت این مملکت، بالاترین مقام اجرایی کشور و نیز فرمانده انتظامی مرکز استان کردستان-سنندج- در همان روز- اولی با زبان طعن و دومی با افاده توجیه غیرمنطقی شلیک در کف خیابان به خیل معترضان ویژه راننده جوان-، با نسل جدید مواجه می شوند؟!
تٲمل و درنگی لازم است یا گذر زمانی تا بلکه بفهمیم یا بفهمانند از همین همسایگان خونی خود نیز بسیار عقبیم؟!
یا تلنگری جدی لازم است تا درک کنیم که خروج از بن بست خشونت، زبان دگری جز تفنگ و گلوله و ساچمه و باطوم می طلبد؟!
نگارنده، بیش از یک دهه، تجربه آموزش مهارت گفت و گو در چند ساحت به جوانان دارد و ایمان آورده است که دفع و رفع خشونت و برقراری صلح سرزمینی، راهی و ابزاری جز گفت وگو، هم فهمی و درک متقابل- البته با پیش شرط خروج از زندان دُگم خود حق پنداری-، نمی پذیرد!
حال انتخاب با ماست که در ایام ولادت آن ختمی مرتبت، تولد دوباره ای را جشن بگیریم یا بر عادات دیرین خود، پای فشاریم؟!
رئوف...، یک شنبه شب، هفدهم به وقت مهر و مهربانی
---
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#شبکه_فعالان_فرهنگ_صلح
#فرهنگ_مسئولیت_اجتماعی
#بن_بست_خشونت
#گفت_و_گو
#صلح_پایدار
@sopskf
لینک دسترسی به تصاویر بیشتر:
https://www.instagram.com/p/CjgQbVXrwOr/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
Telegram
بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک
Forwarded from مدیران ایران | آموزش مدیریت کسب وکار |modiriran 🕊
16مهر روز جهانی کودک است .
16 مهر روز جشن مهرگان است .
مهر و شادی حق تمام مردم این سرزمین پاک است همه کودکانمان حق دارند شاد ، آزاد و با مهر رشد کنند.
همه ما حق داریم شاد ، آزاد و با مهر در کنار هم زندگی کنیم .
@modiriran مدیران ایران 🕊
16 مهر روز جشن مهرگان است .
مهر و شادی حق تمام مردم این سرزمین پاک است همه کودکانمان حق دارند شاد ، آزاد و با مهر رشد کنند.
همه ما حق داریم شاد ، آزاد و با مهر در کنار هم زندگی کنیم .
@modiriran مدیران ایران 🕊
موهبتِ
متفاوت و متمایزاندیشی
راهبران و مدیران پیشگام، رهبر و مدیر از مادر زاده نمی شوند، بلکه در طول زندگی، همه همت خویش به خرج می دهند تا بر عرض زندگی شان، بیفزایند.
سال ها قبل، کتاب کوچک ما در کدامین جهان زندگی می کنیم، اثری از دکتر سروش عزیز، مطالعه کردم که تمایز جهان ها را خمیرمایه تحریرش قرار داده بود...
حدود نیم قرن زندگی در جغرافیای نفرین شده ،
سه دهه تدریس در محیط جنگ و قربانی با گازهای شیمیایی و ربع قرن کنشگری صلح و محیط زیست در طبیعتی خشن با ساختاری که فعالیت درهر دو حوزه اش، تابو بود، نگارنده را در معرض تجارب زیسته، شغلی و کنشگری تلخ و شیرینی قرار داد که هر دو وجهشان، فرصت ساز شدند که از جمله ی آن، افتخار آشنایی با شایستگانی از وطن و فرای جغرافیای میهن بود که موهبت اندر موهبت بودند...
استاد ناصر یوسفی عزیز، یک از بسیار این شایستگان است که وااسفا، فقط چند سال اخیر افتخار آشنایی و البته شاگردی اش حاصل آمد ولی الحق که درهمین زمان کم، چنان متفاوت و متمایزش یافتم که هرگاه، عزیزی در قلب پایتخت، سراغ مجموعه ای اثرگذار و مفید طلبید بی لکنت، در رتبه های برتر مٶسسه پژوهشی کودکان دنیا و مجموعه همکاران این انسان وارسته سرزمینم را معرفی کردم چه اینکه ایشان و مجموعه همراهان شان از زمره آنانی اند که با گذر از هرسانتیمتر طول زندگی، متر به متر و بیشتر بر عرض زندگی هموندان شان می افزایند...
چه اینکه نعمت معنا و صلح در درون و برون آدمی در موهبت متفاوت بینی و متمایز کُنشی است که آن بزرگوار، استاد تمام این مهارت اند..
این تجربه زیسته استاد و رهنمود ارزشمند
https://t.iss.one/Sopskf/5730
که به عمد در ده تصویر، با اسکرین شات و استناددهی همرسانی شده اند، نمونه ای بارز از این موهبت پیشران و راهبرانه استادِجان هستند که به ویژه در این دوران، به حق شایسته همرسانی و بهره برداری اند که امیدوارم رهنمودها، به گاه و اندازه مورد اهتمام قرار گیرند.
رئوف آذری
کنشگر صلح و محیط زیست
@sopskf
---
جهت مشاهده واضح رهنمودها به صفحه شخصی استاد در اینستاگرام مراجعه فرمایید و کپشن برای زندگی را مطالعه فرمایید...
@bazhamsafar
متفاوت و متمایزاندیشی
راهبران و مدیران پیشگام، رهبر و مدیر از مادر زاده نمی شوند، بلکه در طول زندگی، همه همت خویش به خرج می دهند تا بر عرض زندگی شان، بیفزایند.
سال ها قبل، کتاب کوچک ما در کدامین جهان زندگی می کنیم، اثری از دکتر سروش عزیز، مطالعه کردم که تمایز جهان ها را خمیرمایه تحریرش قرار داده بود...
حدود نیم قرن زندگی در جغرافیای نفرین شده ،
سه دهه تدریس در محیط جنگ و قربانی با گازهای شیمیایی و ربع قرن کنشگری صلح و محیط زیست در طبیعتی خشن با ساختاری که فعالیت درهر دو حوزه اش، تابو بود، نگارنده را در معرض تجارب زیسته، شغلی و کنشگری تلخ و شیرینی قرار داد که هر دو وجهشان، فرصت ساز شدند که از جمله ی آن، افتخار آشنایی با شایستگانی از وطن و فرای جغرافیای میهن بود که موهبت اندر موهبت بودند...
استاد ناصر یوسفی عزیز، یک از بسیار این شایستگان است که وااسفا، فقط چند سال اخیر افتخار آشنایی و البته شاگردی اش حاصل آمد ولی الحق که درهمین زمان کم، چنان متفاوت و متمایزش یافتم که هرگاه، عزیزی در قلب پایتخت، سراغ مجموعه ای اثرگذار و مفید طلبید بی لکنت، در رتبه های برتر مٶسسه پژوهشی کودکان دنیا و مجموعه همکاران این انسان وارسته سرزمینم را معرفی کردم چه اینکه ایشان و مجموعه همراهان شان از زمره آنانی اند که با گذر از هرسانتیمتر طول زندگی، متر به متر و بیشتر بر عرض زندگی هموندان شان می افزایند...
چه اینکه نعمت معنا و صلح در درون و برون آدمی در موهبت متفاوت بینی و متمایز کُنشی است که آن بزرگوار، استاد تمام این مهارت اند..
این تجربه زیسته استاد و رهنمود ارزشمند
https://t.iss.one/Sopskf/5730
که به عمد در ده تصویر، با اسکرین شات و استناددهی همرسانی شده اند، نمونه ای بارز از این موهبت پیشران و راهبرانه استادِجان هستند که به ویژه در این دوران، به حق شایسته همرسانی و بهره برداری اند که امیدوارم رهنمودها، به گاه و اندازه مورد اهتمام قرار گیرند.
رئوف آذری
کنشگر صلح و محیط زیست
@sopskf
---
جهت مشاهده واضح رهنمودها به صفحه شخصی استاد در اینستاگرام مراجعه فرمایید و کپشن برای زندگی را مطالعه فرمایید...
@bazhamsafar
نامهربانی ماهِ مهر
https://t.iss.one/Sopskf/5729
سال ۱۳۵۹ که تازه دو سالی از انقلاب مردمان سرزمین پُرگُهری چون ایران، به زعم انقلابیون، به ثمر نشسته و سپری شده بود، دومین مهر پساانقلاب مان، چنان تلخ نمود یافت که تلخی اش، همچنان باقیست..
هیجدهم مهرماه آن سال، غول های آهنین رهسپار شده با دستور دیکتاتورترین حکمران آن روزها-صدام-، آسمان سردشت در شمال غربی ایران را هدف گرفتند و رژیم بعث، اولین مشت آهنین خود را به صلح طلب ترین مردمان جهان، نشان داد و بسیاری جان و مال ستاند (تصویر اول)
همان آغازی شد بر پایانی که رژیم بعث گاز کشنده خردل و شیمیایی نیز در هفتم تیری که سیاسیون همه تلاششان را معمول داشتند، هشتم شود و نشد، بر سر شهر باراند و البته که با آن فاجعه، آخرین میخ تابوت خود را نیز محکم تر کوبید...
تصویر دوم، کپشن اینستاگرامی اولین رییس اولین دوره شورای شهر سردشت و استاد بزرگوار نگارنده است که در آن اولین حمله هوایی رژیم بعث، ساختمان پدری شان مورد اصابت بمب های هواپیماهای عراقی قرار گرفت و متٲسفانه چند عضو خانواده شان، قربانی جنگی شدند که خود، هیچ دخالتی در آغازش نداشتند همچنان که در پایان جنگ نیز نداشتند!
کپشن گویای روزگاری است که در همه سال های پساجنگ، چون اکثریت همشهریانش، از موهبت مقاومت حین جنگ، نصیب برده است!
اما مردمان شهر، بر اساس خصلت ذاتی خود، بزرگ منشانه، زخمانشان را با معجون هموندی تیمارکرده و ایامی بعد به مدد کنشگران مدنی شان، توانستند مجدد، تابلوی صلح ورزی را بر پیشانی شهر، عَلَم کنند تا زجر و رنج رفته برخود را تلنگری کنند برای عدم تکرار همه نامهربانی های تاریخی رفته برخودشان در سایر نقاط جهان...
اما همچنان که در تصویر سوم می بینید عدنان ها، کیان ها و شعبان بی مخ های تاریخ، هیچگاه بیکار ننشستند و تا توانستند با چنگی دگر و زخمی دگر در مسیر رساندن این پیام، شلوغ کاری کردند، مانع تراشیدند، جان فرسودند، روح خراشیدند و خود نیز سمت کور تاریخ ایستادند...
اکنون اما، درپسا همه مهرهای نامهربان تاریخ، با همین نیم نفس ها نیز در میدانیم تا باز بر رسالت انسانی، دینی، ملی و مأموریت مسئولیت اجتماعی در مسیر صلح سازی، تأکید ورزیم.
اینجا سردشت است شهر صلح و مهربانی...
شما نیز با ما باشید، بلکه نفس های گرم تان، موتور صلح سازی را روشن تر نگه دارد...
پ.ن:
عدنان و کیان، دو نامی اند که از چندماه قبل، بر بسیاری ازتابلوهای شهری و بین شهری شهرستان مشاهده می شوند و با حضور نامبارک شان، علایم راهنمای جاده ای و شهری را خش انداخته اند!
@sopskf
-----
💢مشاهده تصاویر بیشتر در صفحه اینستاگرامی بنیاد
https://www.instagram.com/p/CjhtRteruC2/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
https://t.iss.one/Sopskf/5729
سال ۱۳۵۹ که تازه دو سالی از انقلاب مردمان سرزمین پُرگُهری چون ایران، به زعم انقلابیون، به ثمر نشسته و سپری شده بود، دومین مهر پساانقلاب مان، چنان تلخ نمود یافت که تلخی اش، همچنان باقیست..
هیجدهم مهرماه آن سال، غول های آهنین رهسپار شده با دستور دیکتاتورترین حکمران آن روزها-صدام-، آسمان سردشت در شمال غربی ایران را هدف گرفتند و رژیم بعث، اولین مشت آهنین خود را به صلح طلب ترین مردمان جهان، نشان داد و بسیاری جان و مال ستاند (تصویر اول)
همان آغازی شد بر پایانی که رژیم بعث گاز کشنده خردل و شیمیایی نیز در هفتم تیری که سیاسیون همه تلاششان را معمول داشتند، هشتم شود و نشد، بر سر شهر باراند و البته که با آن فاجعه، آخرین میخ تابوت خود را نیز محکم تر کوبید...
تصویر دوم، کپشن اینستاگرامی اولین رییس اولین دوره شورای شهر سردشت و استاد بزرگوار نگارنده است که در آن اولین حمله هوایی رژیم بعث، ساختمان پدری شان مورد اصابت بمب های هواپیماهای عراقی قرار گرفت و متٲسفانه چند عضو خانواده شان، قربانی جنگی شدند که خود، هیچ دخالتی در آغازش نداشتند همچنان که در پایان جنگ نیز نداشتند!
کپشن گویای روزگاری است که در همه سال های پساجنگ، چون اکثریت همشهریانش، از موهبت مقاومت حین جنگ، نصیب برده است!
اما مردمان شهر، بر اساس خصلت ذاتی خود، بزرگ منشانه، زخمانشان را با معجون هموندی تیمارکرده و ایامی بعد به مدد کنشگران مدنی شان، توانستند مجدد، تابلوی صلح ورزی را بر پیشانی شهر، عَلَم کنند تا زجر و رنج رفته برخود را تلنگری کنند برای عدم تکرار همه نامهربانی های تاریخی رفته برخودشان در سایر نقاط جهان...
اما همچنان که در تصویر سوم می بینید عدنان ها، کیان ها و شعبان بی مخ های تاریخ، هیچگاه بیکار ننشستند و تا توانستند با چنگی دگر و زخمی دگر در مسیر رساندن این پیام، شلوغ کاری کردند، مانع تراشیدند، جان فرسودند، روح خراشیدند و خود نیز سمت کور تاریخ ایستادند...
اکنون اما، درپسا همه مهرهای نامهربان تاریخ، با همین نیم نفس ها نیز در میدانیم تا باز بر رسالت انسانی، دینی، ملی و مأموریت مسئولیت اجتماعی در مسیر صلح سازی، تأکید ورزیم.
اینجا سردشت است شهر صلح و مهربانی...
شما نیز با ما باشید، بلکه نفس های گرم تان، موتور صلح سازی را روشن تر نگه دارد...
پ.ن:
عدنان و کیان، دو نامی اند که از چندماه قبل، بر بسیاری ازتابلوهای شهری و بین شهری شهرستان مشاهده می شوند و با حضور نامبارک شان، علایم راهنمای جاده ای و شهری را خش انداخته اند!
@sopskf
-----
💢مشاهده تصاویر بیشتر در صفحه اینستاگرامی بنیاد
https://www.instagram.com/p/CjhtRteruC2/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
Forwarded from انجمن علمی مطالعات صلح ایران
اعتراضات شهریور و مهر ۱۴۰۱ و جایگاه ضعیف اتاق های فکر در نظام تصمیم سازی و تدبیر کشور/ یادداشتی از مجتبی مقصودی
دانشیار علوم سیاسی و بنیانگذار انجمن علمی مطالعات صلح ایران
از اواخر جنگ تحمیلی، به دنبال تثبیت نظام جمهوری اسلامی، همزمان با فاصله گرفتن از فضای احساسی و شعاری اوایل انقلاب و نیز آغاز دوران سازندگی و تنش زدایی؛ جامعه ایران شاهد شکل گیری و تأسیس برخی مراکز و موسسات مطالعاتی ـ راهبردی بوده است که البته با کمی تسامح می توان نام «اتاق های فکر نظام» را بر آنها نهاد. این اقدام تأسیسی مسئولین وقت کشور، در راستای بهره گیری از توان کارشناسی بدنه علمی کشور انجام شد تا از طریق طرح ها، نظرات و راهبردهای علمیِ کم هزینه، حرکت نظام سیاسی به سوی عقلانیت در تصمیم گیری و تصمیم سازی و اجرا، بهبود مناسبات خارجی و فرایند توسعه ملی تسریع شود و از اتخاذ تصمیمات شتابزده و غیرکارشناسی دوری گردد.
دنباله مطلب را در نشاني زير
بخوانيد:
https://ipsan.ir/2022/10/10/%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%B6%D8%A7%D8%AA-%D8%B4%D9%87%D8%B1%DB%8C%D9%88%D8%B1-%D9%88-%D9%85%D9%87%D8%B1-1401-%D9%88-%D8%AC%D8%A7%DB%8C%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%B6%D8%B9%DB%8C%D9%81-%D8%A7%D8%AA/
دانشیار علوم سیاسی و بنیانگذار انجمن علمی مطالعات صلح ایران
از اواخر جنگ تحمیلی، به دنبال تثبیت نظام جمهوری اسلامی، همزمان با فاصله گرفتن از فضای احساسی و شعاری اوایل انقلاب و نیز آغاز دوران سازندگی و تنش زدایی؛ جامعه ایران شاهد شکل گیری و تأسیس برخی مراکز و موسسات مطالعاتی ـ راهبردی بوده است که البته با کمی تسامح می توان نام «اتاق های فکر نظام» را بر آنها نهاد. این اقدام تأسیسی مسئولین وقت کشور، در راستای بهره گیری از توان کارشناسی بدنه علمی کشور انجام شد تا از طریق طرح ها، نظرات و راهبردهای علمیِ کم هزینه، حرکت نظام سیاسی به سوی عقلانیت در تصمیم گیری و تصمیم سازی و اجرا، بهبود مناسبات خارجی و فرایند توسعه ملی تسریع شود و از اتخاذ تصمیمات شتابزده و غیرکارشناسی دوری گردد.
دنباله مطلب را در نشاني زير
بخوانيد:
https://ipsan.ir/2022/10/10/%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%B6%D8%A7%D8%AA-%D8%B4%D9%87%D8%B1%DB%8C%D9%88%D8%B1-%D9%88-%D9%85%D9%87%D8%B1-1401-%D9%88-%D8%AC%D8%A7%DB%8C%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%B6%D8%B9%DB%8C%D9%81-%D8%A7%D8%AA/
Forwarded from عقل آبی | صدیق قطبی
من آب را دوست دارم
هوای پاک را دوست دارم
زندگی را دوست دارم
به چهرهام نگاه کن!
بگذار آب را دوست بدارم
هوای پاک را دوست بدارم
زیستن در آزادی
و آزادی در زیستن را
دوست بدارم
به چهرهام نگاه کن!
ما از یک ریشهایم
گندم یک خوشه
و آب یک رودخانهایم
به چهرهام نگاه کن!
میخواهم زندگی کنم
میخواهم زندگی را دوست بدارم
پرواز دُرناها را در سواحل دور
خیال کنم
و در برابر دیدار باد و درخت
و پنجره و آفتاب
خاضعانه زانو بزنم
به چهرهام نگاه کن!
من یک انسانم
و همهی معانی زندگی
در چهرهی من است
به من نگاه کن
و زندگیام را پاس بدار
آیا لطافت این کلمات قادر است
قلب تو را بلرزاند
تا چهرهی مرا
بر آرمانهایت
بر عقایدت
و بر هر آنچه تو را از من بیگانه ساخته
ترجیح دهی؟
بگذار چنان که میخواهم باشم
چنان که میخواهم زندگی کنم
و خدا را
چنان که میخواهم
بسُرایم
به من نگاه کن
من آب را
هوای پاک را
و لبخند سیراب فردا را
دوست دارم
〰 صدیق قطبی
@sedigh_63
https://t.iss.one/aghleabi/137
هوای پاک را دوست دارم
زندگی را دوست دارم
به چهرهام نگاه کن!
بگذار آب را دوست بدارم
هوای پاک را دوست بدارم
زیستن در آزادی
و آزادی در زیستن را
دوست بدارم
به چهرهام نگاه کن!
ما از یک ریشهایم
گندم یک خوشه
و آب یک رودخانهایم
به چهرهام نگاه کن!
میخواهم زندگی کنم
میخواهم زندگی را دوست بدارم
پرواز دُرناها را در سواحل دور
خیال کنم
و در برابر دیدار باد و درخت
و پنجره و آفتاب
خاضعانه زانو بزنم
به چهرهام نگاه کن!
من یک انسانم
و همهی معانی زندگی
در چهرهی من است
به من نگاه کن
و زندگیام را پاس بدار
آیا لطافت این کلمات قادر است
قلب تو را بلرزاند
تا چهرهی مرا
بر آرمانهایت
بر عقایدت
و بر هر آنچه تو را از من بیگانه ساخته
ترجیح دهی؟
بگذار چنان که میخواهم باشم
چنان که میخواهم زندگی کنم
و خدا را
چنان که میخواهم
بسُرایم
به من نگاه کن
من آب را
هوای پاک را
و لبخند سیراب فردا را
دوست دارم
〰 صدیق قطبی
@sedigh_63
https://t.iss.one/aghleabi/137
Telegram
بایگانی
با صدای خانم مینا حجت. مدیر نشر شور
Forwarded from کانون گفتوگو
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
بخشی از صحبتهای پیتر سینگر دربارهی دیگردوستی مؤثر
ترجمهی ویدئو: معصومه موسوی
دیگردوستی مؤثر هم یک ایده است، هم سبکی از زندگی که در حال رایج شدن در سراسر دنیاست. گاهی اوقات میپنداریم هیچ قدرتی نداریم، اما اینطور نیست. حقیقتاً میتوانیم دنیا را تغییر دهیم، گرچه دنیا دفعتاً در حد مطلوب ما تغییر نخواهد کرد. بر خیری که شخصاً میتوانید برسانید تمرکز کنید، نه بر مسائلی که باقی میمانند یا حلشان دست شما نیست. کاهش دادن رنج، چه در انسان و چه در حیوانات، مطلوب است، حتی اگر ازبینبردن برخی رنجها فعلاً ممکن نباشد. سعی کنید با بهرهگیری از روشهایی که در این کتاب معرفی شده است بیشترین خیر ممکن را برسانید، تغییری در دنیا حاصل کنید، و به بقیهی فعالانِ عرصهی دیگردوستی مؤثر بپیوندید. رفتار و ارزشهای مطلوبِ فعالان جنبش دیگردوستی مؤثر در هماهنگی با یکدیگرند. این هماهنگی سبب شده است زندگی پربارتر و کامیابتری داشته باشند.
از کتابِ دیگردوستی مؤثر، نوشتهی پیتر سینگر، ترجمهی آرمین نیاکان
منبع :کانال انتشارات نشر نی
@dialoguecenter
بخشی از صحبتهای پیتر سینگر دربارهی دیگردوستی مؤثر
ترجمهی ویدئو: معصومه موسوی
دیگردوستی مؤثر هم یک ایده است، هم سبکی از زندگی که در حال رایج شدن در سراسر دنیاست. گاهی اوقات میپنداریم هیچ قدرتی نداریم، اما اینطور نیست. حقیقتاً میتوانیم دنیا را تغییر دهیم، گرچه دنیا دفعتاً در حد مطلوب ما تغییر نخواهد کرد. بر خیری که شخصاً میتوانید برسانید تمرکز کنید، نه بر مسائلی که باقی میمانند یا حلشان دست شما نیست. کاهش دادن رنج، چه در انسان و چه در حیوانات، مطلوب است، حتی اگر ازبینبردن برخی رنجها فعلاً ممکن نباشد. سعی کنید با بهرهگیری از روشهایی که در این کتاب معرفی شده است بیشترین خیر ممکن را برسانید، تغییری در دنیا حاصل کنید، و به بقیهی فعالانِ عرصهی دیگردوستی مؤثر بپیوندید. رفتار و ارزشهای مطلوبِ فعالان جنبش دیگردوستی مؤثر در هماهنگی با یکدیگرند. این هماهنگی سبب شده است زندگی پربارتر و کامیابتری داشته باشند.
از کتابِ دیگردوستی مؤثر، نوشتهی پیتر سینگر، ترجمهی آرمین نیاکان
منبع :کانال انتشارات نشر نی
@dialoguecenter
لحظه های آفریدن
٭دکتر نعمت الله فاضلی
جامعه ملتهب، تمرکز بر فعالیت های فکری را دشوار می کند، اما گنج در ویرانه است و می توان از این موقعیت استثنایی برای فهم عمیق تر جامعه ایران سود برد.
این روزها جامعه ایران در "موقعیت استثنایی" است. دلهره این که آینده چه می شود دل ها را تسخیر کرده و سیل خبرها، اضطراب ها، سردرگمی ها و رخدادها مانع می شوند به روال معمول خواند و نوشت و تحقیق کرد. این موقعیت ها غریزه تنبلی را هم تقویت و تحریک می کند، و وسوسه این که اوضاع خوب نیست و حوصله کار ندارم در ذهن ها جاری و ساری است. در این موقعیت ها نیاز داریم عامدانه و آگاهانه از ذهن خود مراقبت کنیم تا بیشتر بیاموزیم، بیشتر بیافرینیم و بیشتر بکوشیم و از فرصت های بی همتایی که "موقعیت های استثنایی" خلق می کنند بهره ببریم.
موقعیت های استثنایی فرصت های طلایی برای تامل و اکتشافات فکری است. این روزها جامعه ایران بیش از "موقعیت های عادی" خود را گشوده و لایه های پنهانش را بر ملا ساخته. مردم میل بیش تری به تعبیر واتسلاف هاول برای "زیستن در دایره حقیقت" دارند؛ شوق یادگیری، فهمیدن و گفتگو زیاد شده؛ افراد می پرسند؛ تجربه کردن و درگیر شدن رونق بیش تری دارد؛ احساسات واقعی ترس ها، خشم ها، شوق ها، نگرانی ها، بیم ها و امیدها و عواطف در همه جا آشکارند. اهل فکر و هنرمندان و ادبا و ذوق ورزان و دغدغه مندان، فرصت استثنایی دارند تا جامعه را مشاهده کنند، پرده ها تا حدودی کنارتر رفته اند و دیدن نادیدنی ها آسان تر شده. می توانیم در این موقعیت روایت شخصی و مستقل مان از جامعه و سرشت وسرنوشت آن را خلق کنیم. بسیارند شاهکارهای ادبی، هنری، فلسفی و علمی که محصول موقعیت های استثنایی اند. این پنجره ممکن است هر لحظه بسته شود. بکوشیم راوی باشیم، بکوشیم اندیشه ورزی کنیم و به یاد داریم که لحظه های آفریدن است. این افریدن ها و شناختن ها راهنمای امروز و فردای ما هستند.
٭بازنشر:
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#خلق_کنیم
#نعمت_الله_فاضلی
@sopskf
٭دکتر نعمت الله فاضلی
جامعه ملتهب، تمرکز بر فعالیت های فکری را دشوار می کند، اما گنج در ویرانه است و می توان از این موقعیت استثنایی برای فهم عمیق تر جامعه ایران سود برد.
این روزها جامعه ایران در "موقعیت استثنایی" است. دلهره این که آینده چه می شود دل ها را تسخیر کرده و سیل خبرها، اضطراب ها، سردرگمی ها و رخدادها مانع می شوند به روال معمول خواند و نوشت و تحقیق کرد. این موقعیت ها غریزه تنبلی را هم تقویت و تحریک می کند، و وسوسه این که اوضاع خوب نیست و حوصله کار ندارم در ذهن ها جاری و ساری است. در این موقعیت ها نیاز داریم عامدانه و آگاهانه از ذهن خود مراقبت کنیم تا بیشتر بیاموزیم، بیشتر بیافرینیم و بیشتر بکوشیم و از فرصت های بی همتایی که "موقعیت های استثنایی" خلق می کنند بهره ببریم.
موقعیت های استثنایی فرصت های طلایی برای تامل و اکتشافات فکری است. این روزها جامعه ایران بیش از "موقعیت های عادی" خود را گشوده و لایه های پنهانش را بر ملا ساخته. مردم میل بیش تری به تعبیر واتسلاف هاول برای "زیستن در دایره حقیقت" دارند؛ شوق یادگیری، فهمیدن و گفتگو زیاد شده؛ افراد می پرسند؛ تجربه کردن و درگیر شدن رونق بیش تری دارد؛ احساسات واقعی ترس ها، خشم ها، شوق ها، نگرانی ها، بیم ها و امیدها و عواطف در همه جا آشکارند. اهل فکر و هنرمندان و ادبا و ذوق ورزان و دغدغه مندان، فرصت استثنایی دارند تا جامعه را مشاهده کنند، پرده ها تا حدودی کنارتر رفته اند و دیدن نادیدنی ها آسان تر شده. می توانیم در این موقعیت روایت شخصی و مستقل مان از جامعه و سرشت وسرنوشت آن را خلق کنیم. بسیارند شاهکارهای ادبی، هنری، فلسفی و علمی که محصول موقعیت های استثنایی اند. این پنجره ممکن است هر لحظه بسته شود. بکوشیم راوی باشیم، بکوشیم اندیشه ورزی کنیم و به یاد داریم که لحظه های آفریدن است. این افریدن ها و شناختن ها راهنمای امروز و فردای ما هستند.
٭بازنشر:
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#خلق_کنیم
#نعمت_الله_فاضلی
@sopskf
Forwarded from جمعیت امام علی
🔰 حق اعتراض یا تکلیف سکوت؟!
تحلیلی بر وضعیت کودکان در وقایع اخیر
به نام خداوند کودکان
🔻بر حسب مشاهدات غیر قابل انکار و متواتر شدن روایتهای شاهدانی از ناآرامیهای اخیر، حتی اظهارات ضد و نقیض مسئولان درباره دستگیری و کشته شدن کودکان و نوجوانانی در شهرهای مختلف سرزمینمان بر آن شدیم تا دادخواه بیصدایان و حقخواه کودکانمان باشیم؛ بلکه به مأموریت انسانی و اجتماعی خود عمل کرده و از مسئولان پرسشی مکرر نماییم.
🔻سخن گفتن از حق اجتماع و اظهار نظر و اعتراض کودکان و نوجوانان، در شرایطی که بیشمار کودک در جامعه ما، نه امروز و دیروز که سالهاست حتی از داشتن شناسنامه و هویت محرومند، به اشکال گوناگون استثمار میشوند و خوردن یک وعده غذای سالم به آرزویشان تبدیل شده، به نظر نمیرسد فایده چندانی داشته باشد.
🔻با این وجود، تخطئهی رفتارهای اعتراضی مشروع و موجه کودکان و نوجوانان و توجیه سرکوب آنها به واسطهی ناآشنایی عموم مردم با این حقوق، آگاهیبخشی در این موارد را ضروری میکند.
🔻کودکان و نوجوانان ایرانزمین بر اساس مواد ۱۳ و ۱۵ کنوانسیون حقوق کودک، که به موجب قانون «اجازه الحاق دولت جمهوری اسلامی ایران به کنوانسیون حقوق کودک مصوب ۱۳۷۲» به مثابه قانون داخلی ایران به حساب میآید، حق «ابراز آزادانهی عقاید خود» و «تشکیل اجتماعات مسالمتآمیز» را داشته و در چارچوب قانون این حق قابل تعرض و تحدید نیست.
🔻همچنین در بند چهارم ماده ۸ «سند ملی حقوق کودک و نوجوان» نیز که به عنوان یک سند ضعیف مورد نقد جدی فعالان حقوق کودک قرار دارد، بر «حق شرکت در اجتماعات و مجامع اعم از عبادی، فرهنگی و سیاسی در چارچوب قانون و شرع» تاکید شده است.
🔻از این رو، نه تنها هیچ کودک و نوجوانی به صرف حضور در اجتماعات اعتراضی و ابراز عقاید خود در تعارض با قانون قرار ندارد، بلکه دولت و نهادهای مسئول در امور کودکان موظف به فراهم آوردن لوازم استفاده از این حقوق و تامین امنیت کودکان هستند.
🔻در حالی که دستگاه حاکم از هر فرصتی برای تایید مواضع خود با استفاده از حضور پُرشمار کودکان در اجتماعات مدنظرش - عموما در ساعات آموزشی - بهره برده و امکانات قابل توجهی در این راستا بسیج می کند، اجازه ندادن به کودکان و نوجوانان برای ابراز مخالفت و اعلام نظراتشان در بستر اجتماع، علاوه بر آن که خلاف قانون و نقض آشکار حقوق کودکان محسوب می شود، خشونتی نمادین علیه نسل آینده است که در روزگاری نه چندان دور، می تواند پرخاشگری، افسردگی، رفتارهای خشونت آمیز و رویکردهای رادیکال را در پی داشته باشد.
🔻شوربختانه در کشاکش اعتراضات مردمی که دامنه آن به مدارس نیز کشیده شده، شاهد جعل معنای اصلاح و تربیت هستیم. گویی تربیت با "رام شدن" و " اهلی شدن" برابر تلقی شده و هر گونه اعتراض فردی و مدنی، عدول از چارچوب تأدیب و تربیت بوده و مستحق اصلاحات اجباری و فرمایشی است؛ در حالی که هر گونه آموزش و تربیتِ حقیقی، بر مبنای آزادی، اختیار و احترام بوده و با اجبار، زور و تلقین مغایر است.
🔻باید یادآوری نمود که مدرسه جامعهای کوچک و مکانی برای تمرین برابری، عدالت، آزادی و ارزشهایی همچون صلح، دوستی و مدارا است. چنانچه دانشآموزان به زعم مسئولان خطایی تربیتی مرتکب شدهاند، اولیای مدرسه و دانشآموزان میتوانند در فضای گفت و شنود، تدابیری برای رفع خطاها بیندیشند و نیازی به تداوم سیاستهای تهدید، تحقیر و اجبار نیست.
🔻بازنگری در اهداف ناملموس آموزشی، تأمین فضای تأملی و تعاملی و افزایش سعه صدر و تحمل متولیان بزرگسال مناسبتر و مفیدتر از ارجاع کودکان و نوجوانان به کانون اصلاح و تربیت با انواع برچسبزنیهاست.
🔻بدیهی است که فرزندان ایران به رسم امانت به مدارس سپرده شده و ما به عنوان مطالبهگران و حامیان حقوق کودکان، مانند دیگر شهروندان و مردمان نگران، هر گونه زیر پا گذاشتن تعهدات اخلاقی- انسانی و قانونی- بینالمللی را محکوم کرده و خواهان بازگرداندن فوری دستگیرشدگان به آغوش خانواده هایشان و مدارس و مراعات حقوق ایشان هستیم.
🔻ضمن پاسداشت حق اعتراض و اجتماع کودکان و نوجوانان و آزادی بیان ایشان، دیگر بار نسبت به استفادهی ابزاری از کودکان و نوجوانان با توجه به خصایص ذاتی اشخاص در این سنین و تاثیری که میتواند در ادامهی زندگی ایشان داشته باشد هشدار داده و هرگونه تحریک کودکان و نوجوانان به رفتارهای خشونتبار را در هر طرف میدان محکوم میکنیم. کودکان و نوجوانان، آیندهی این جهانند و باید این آینده را ضمن آموزش دادن برای ابراز نظر و پرورش قوای انتقادی آنها، از هرگونه آسیب جسمی، جنسی و روانی حفظ کرد.
🆔@imamalisociety
تحلیلی بر وضعیت کودکان در وقایع اخیر
به نام خداوند کودکان
🔻بر حسب مشاهدات غیر قابل انکار و متواتر شدن روایتهای شاهدانی از ناآرامیهای اخیر، حتی اظهارات ضد و نقیض مسئولان درباره دستگیری و کشته شدن کودکان و نوجوانانی در شهرهای مختلف سرزمینمان بر آن شدیم تا دادخواه بیصدایان و حقخواه کودکانمان باشیم؛ بلکه به مأموریت انسانی و اجتماعی خود عمل کرده و از مسئولان پرسشی مکرر نماییم.
🔻سخن گفتن از حق اجتماع و اظهار نظر و اعتراض کودکان و نوجوانان، در شرایطی که بیشمار کودک در جامعه ما، نه امروز و دیروز که سالهاست حتی از داشتن شناسنامه و هویت محرومند، به اشکال گوناگون استثمار میشوند و خوردن یک وعده غذای سالم به آرزویشان تبدیل شده، به نظر نمیرسد فایده چندانی داشته باشد.
🔻با این وجود، تخطئهی رفتارهای اعتراضی مشروع و موجه کودکان و نوجوانان و توجیه سرکوب آنها به واسطهی ناآشنایی عموم مردم با این حقوق، آگاهیبخشی در این موارد را ضروری میکند.
🔻کودکان و نوجوانان ایرانزمین بر اساس مواد ۱۳ و ۱۵ کنوانسیون حقوق کودک، که به موجب قانون «اجازه الحاق دولت جمهوری اسلامی ایران به کنوانسیون حقوق کودک مصوب ۱۳۷۲» به مثابه قانون داخلی ایران به حساب میآید، حق «ابراز آزادانهی عقاید خود» و «تشکیل اجتماعات مسالمتآمیز» را داشته و در چارچوب قانون این حق قابل تعرض و تحدید نیست.
🔻همچنین در بند چهارم ماده ۸ «سند ملی حقوق کودک و نوجوان» نیز که به عنوان یک سند ضعیف مورد نقد جدی فعالان حقوق کودک قرار دارد، بر «حق شرکت در اجتماعات و مجامع اعم از عبادی، فرهنگی و سیاسی در چارچوب قانون و شرع» تاکید شده است.
🔻از این رو، نه تنها هیچ کودک و نوجوانی به صرف حضور در اجتماعات اعتراضی و ابراز عقاید خود در تعارض با قانون قرار ندارد، بلکه دولت و نهادهای مسئول در امور کودکان موظف به فراهم آوردن لوازم استفاده از این حقوق و تامین امنیت کودکان هستند.
🔻در حالی که دستگاه حاکم از هر فرصتی برای تایید مواضع خود با استفاده از حضور پُرشمار کودکان در اجتماعات مدنظرش - عموما در ساعات آموزشی - بهره برده و امکانات قابل توجهی در این راستا بسیج می کند، اجازه ندادن به کودکان و نوجوانان برای ابراز مخالفت و اعلام نظراتشان در بستر اجتماع، علاوه بر آن که خلاف قانون و نقض آشکار حقوق کودکان محسوب می شود، خشونتی نمادین علیه نسل آینده است که در روزگاری نه چندان دور، می تواند پرخاشگری، افسردگی، رفتارهای خشونت آمیز و رویکردهای رادیکال را در پی داشته باشد.
🔻شوربختانه در کشاکش اعتراضات مردمی که دامنه آن به مدارس نیز کشیده شده، شاهد جعل معنای اصلاح و تربیت هستیم. گویی تربیت با "رام شدن" و " اهلی شدن" برابر تلقی شده و هر گونه اعتراض فردی و مدنی، عدول از چارچوب تأدیب و تربیت بوده و مستحق اصلاحات اجباری و فرمایشی است؛ در حالی که هر گونه آموزش و تربیتِ حقیقی، بر مبنای آزادی، اختیار و احترام بوده و با اجبار، زور و تلقین مغایر است.
🔻باید یادآوری نمود که مدرسه جامعهای کوچک و مکانی برای تمرین برابری، عدالت، آزادی و ارزشهایی همچون صلح، دوستی و مدارا است. چنانچه دانشآموزان به زعم مسئولان خطایی تربیتی مرتکب شدهاند، اولیای مدرسه و دانشآموزان میتوانند در فضای گفت و شنود، تدابیری برای رفع خطاها بیندیشند و نیازی به تداوم سیاستهای تهدید، تحقیر و اجبار نیست.
🔻بازنگری در اهداف ناملموس آموزشی، تأمین فضای تأملی و تعاملی و افزایش سعه صدر و تحمل متولیان بزرگسال مناسبتر و مفیدتر از ارجاع کودکان و نوجوانان به کانون اصلاح و تربیت با انواع برچسبزنیهاست.
🔻بدیهی است که فرزندان ایران به رسم امانت به مدارس سپرده شده و ما به عنوان مطالبهگران و حامیان حقوق کودکان، مانند دیگر شهروندان و مردمان نگران، هر گونه زیر پا گذاشتن تعهدات اخلاقی- انسانی و قانونی- بینالمللی را محکوم کرده و خواهان بازگرداندن فوری دستگیرشدگان به آغوش خانواده هایشان و مدارس و مراعات حقوق ایشان هستیم.
🔻ضمن پاسداشت حق اعتراض و اجتماع کودکان و نوجوانان و آزادی بیان ایشان، دیگر بار نسبت به استفادهی ابزاری از کودکان و نوجوانان با توجه به خصایص ذاتی اشخاص در این سنین و تاثیری که میتواند در ادامهی زندگی ایشان داشته باشد هشدار داده و هرگونه تحریک کودکان و نوجوانان به رفتارهای خشونتبار را در هر طرف میدان محکوم میکنیم. کودکان و نوجوانان، آیندهی این جهانند و باید این آینده را ضمن آموزش دادن برای ابراز نظر و پرورش قوای انتقادی آنها، از هرگونه آسیب جسمی، جنسی و روانی حفظ کرد.
🆔@imamalisociety
Forwarded from شارنامه| صلاح الدین خدیو
🔺صدای هویت مشترک ایرانی(1)
روزنامه کیهان، حجاب اختیاری را معادل فحشا و برهنگی دانسته و درباره دیوارنگاره جنجالی میدان ولیعصر هم گفته: از ابتدا نمی بایست تصویر " هنرپیشه های پیر و پاتال " را در آن قرار می گرفت.
هر دوی این گفته ها حاوی نگاه جنسیتی و برآمده از نوعی صورت بندی هویتی هست که در بهترین حالت مطلوب اقلیتی از جامعه می باشد.
هنرپیشه پیر و پاتال البته تعریض به خانم هنرمندی است که خواستار برچیده شدن عکس خود از تابلوی مزبور شده بود.
با گذر عمر، هم مردان و هم زنان پیر می شوند، اما در ادبیات مردسالار، زنان با سالمندی، زیبایی و زایی شان را هم از دست داده و در موقعیت کهتری از مردان قرار می گیرند که کهولت گرچه از قوت و توانایی جسمی شان می کاهد، اما آن ها را به انبان تجارب و خرد تبدیل و در جایگاه مشاور و مدیر و رایزن قرار می دهد.
✔️این تفصیل، این پرسش را پیش می کشد که هویت مطلوب کیهان چیست؟
طبعا این سوال از دو حیث مهم است. اولا کیهان نماینده گرایش مهمی در هسته سخت قدرت تلقی می شود. دوما ماهیت اعتراضات اخیر بیانگر نوعی ستیز هویتی میان هویت رسمی مطلوب قذرت و هویت های متنوع و متکثر درون جامعه بود.
از تحلیل محتوا و مواضع کیهان تا حدی می توان به کنه مبانی انسان شناختی آن پی برد.
"انسان طراز نوین اسلامی" کیهان، موجودی است اساسا مکلف و مطیع امر که اگر حقوقی هم داشته باشد، آن را به پای مصالح بزرگتر می ریزد.
به عبارتی این تراریخته ایدئولوژیک باید حاوی این ویژگی ها باشد: مرد، شیعه، احیانا فارس زبان، حزب الهی و انقلابی، در صورت امکان متمکن و دارا و البته دارای محاسن و شمایل مذهبی!
ناگفته پیداست که برکشیدن یک سبک و سلیقه زندگی و ترجیح آن به سایرین، صرفا به حذف و تبعیض منجر نمی شود، بلکه راه به روی انواع دروغ و نفاق و دغل کاری ها هم می گشاید که کمترین پیامد آن، تباهی اخلاقی و عمل گرایی های معطوف به منفعت شخصی خواهد بود.
اما باز اینها تمام مشکل نیست.
✔️دشواره اصلی این است که حال و هوای زمانه عوض شده و دین بسان دهه 50 یک پناهگاه هویتی دربرگیرنده اکثریت غالب جامعه نیست.
نیم قرن پیش بر اثر مدرنیسم شتابان شاه و آغاز افول مارکسیسم، بناگاه احساس تعلق دینی به احساسی عام و فراگیر تبدیل شد.
دین هم قلعه هویتی بود و هم پناهگاه معنوی، که آوارگان هویت و طالبان حقیقت را به سوی خود می کشید.
این روند، تحت هر نامی اعم از دین گریزی جوانان یا دین ستیزی گروه های میانی جامعه، اکنون معکوس شده است. عمدتا بدو دلیل:
از زمانی که اسلام سیاسی در حسینیه ارشاد شروع به عرضه خود به جامعه کرد، بیش از نیم قرن می گذرد. از وعده هایی چون ایجاد جامعه سرشار از قسط و داد و معطر به وجود خدا و آوردن فردوس از ملکوت به ناسوت، هیچکدام محقق نشده است.
" کلمه " قدرت نافذ حسینیه ارشاد بود و نسل دهه پنجاه را که بناگاه مذهبی شدند، هیچ دولتی وادار و مجبور نکرد.
همچنانکه تحول از "حسینبه" به " گشت " هم یک تغییر ساده واژگان نیست، بلکه نمودی از شکستی گفتمانی و تحولی اساسی در فضای روحی و حال و هوای عاطفی حاکم بر جامعه است.
از این رو بازگشت همه اندیشه ها و مولفه های هویتی که پیروزی دین سیاسی آنها را در دهه 50 به زباله دان تاریخ ریخته بود و نیز ایجاد صورت بندی های تازه از هویت اسلامی که الزاما با قرائت رسمی همخوان نیست، تنها یکی از پیامدهای معنایی این تحول اساسی است.
✔️دلیل دوم اما لغزندگی و ژلاتینی بودن مقوله هویت برای انسان امروز است. امروز بر خلاف گذشته که دوران عشق های ازلی و ابدی به هویت های متصلب بود، هویت پرانتزی است که باز می شود، ولی هیچگاه بسته نمی شود!
منظومه هویتی امروز، سامانه ای چهل تکه است که به تناسب، مولفه ای در آن برجسته می شود و یا به حاشیه می رود.
برهم کنش متنوع و متلون ملیت، جنسیت، فرهنگ، قومیت، دین، مذهب، منطقه، طبقه اجتماعی، حافظه تاریخی، تجارب اجتماعی، زیست اقتصادی و دهها مولفه دیگر، رنگین کمان های هویتی صد رنگی می آفریند که در طول زمان تطور می یابند.
هویت متصلب و انعطاف ناپذیر " کیهانی " پیشگفته در ساختارهای رسمی، برند اصلی و مطلوب است، اما در عرصه عمومی این رهیافت های دمکراتیک و گشوده هویتی هستند که میدان دارند.
در جریان حوادث اخیر، مذهب و قومیت متفاوت مرحومه مهسا امینی کسی را به اندیشه فرو نبرد، در عوض ابعاد جنسی و نسلی - زن بودن و جوان بودن - هویت وی برجسته شد و در داخل حلقه ایرانیت، دستمایه همبستگی اجتماعی گردید.
لحظه ای تاریخی که صیرورت جامعه ایرانی حول رهیافت های تازه و دمکراتیک از مقوله هویت و ابتعاد آن از ایستارهای رسمی را به نمایش گذاشت.
@sharname1
روزنامه کیهان، حجاب اختیاری را معادل فحشا و برهنگی دانسته و درباره دیوارنگاره جنجالی میدان ولیعصر هم گفته: از ابتدا نمی بایست تصویر " هنرپیشه های پیر و پاتال " را در آن قرار می گرفت.
هر دوی این گفته ها حاوی نگاه جنسیتی و برآمده از نوعی صورت بندی هویتی هست که در بهترین حالت مطلوب اقلیتی از جامعه می باشد.
هنرپیشه پیر و پاتال البته تعریض به خانم هنرمندی است که خواستار برچیده شدن عکس خود از تابلوی مزبور شده بود.
با گذر عمر، هم مردان و هم زنان پیر می شوند، اما در ادبیات مردسالار، زنان با سالمندی، زیبایی و زایی شان را هم از دست داده و در موقعیت کهتری از مردان قرار می گیرند که کهولت گرچه از قوت و توانایی جسمی شان می کاهد، اما آن ها را به انبان تجارب و خرد تبدیل و در جایگاه مشاور و مدیر و رایزن قرار می دهد.
✔️این تفصیل، این پرسش را پیش می کشد که هویت مطلوب کیهان چیست؟
طبعا این سوال از دو حیث مهم است. اولا کیهان نماینده گرایش مهمی در هسته سخت قدرت تلقی می شود. دوما ماهیت اعتراضات اخیر بیانگر نوعی ستیز هویتی میان هویت رسمی مطلوب قذرت و هویت های متنوع و متکثر درون جامعه بود.
از تحلیل محتوا و مواضع کیهان تا حدی می توان به کنه مبانی انسان شناختی آن پی برد.
"انسان طراز نوین اسلامی" کیهان، موجودی است اساسا مکلف و مطیع امر که اگر حقوقی هم داشته باشد، آن را به پای مصالح بزرگتر می ریزد.
به عبارتی این تراریخته ایدئولوژیک باید حاوی این ویژگی ها باشد: مرد، شیعه، احیانا فارس زبان، حزب الهی و انقلابی، در صورت امکان متمکن و دارا و البته دارای محاسن و شمایل مذهبی!
ناگفته پیداست که برکشیدن یک سبک و سلیقه زندگی و ترجیح آن به سایرین، صرفا به حذف و تبعیض منجر نمی شود، بلکه راه به روی انواع دروغ و نفاق و دغل کاری ها هم می گشاید که کمترین پیامد آن، تباهی اخلاقی و عمل گرایی های معطوف به منفعت شخصی خواهد بود.
اما باز اینها تمام مشکل نیست.
✔️دشواره اصلی این است که حال و هوای زمانه عوض شده و دین بسان دهه 50 یک پناهگاه هویتی دربرگیرنده اکثریت غالب جامعه نیست.
نیم قرن پیش بر اثر مدرنیسم شتابان شاه و آغاز افول مارکسیسم، بناگاه احساس تعلق دینی به احساسی عام و فراگیر تبدیل شد.
دین هم قلعه هویتی بود و هم پناهگاه معنوی، که آوارگان هویت و طالبان حقیقت را به سوی خود می کشید.
این روند، تحت هر نامی اعم از دین گریزی جوانان یا دین ستیزی گروه های میانی جامعه، اکنون معکوس شده است. عمدتا بدو دلیل:
از زمانی که اسلام سیاسی در حسینیه ارشاد شروع به عرضه خود به جامعه کرد، بیش از نیم قرن می گذرد. از وعده هایی چون ایجاد جامعه سرشار از قسط و داد و معطر به وجود خدا و آوردن فردوس از ملکوت به ناسوت، هیچکدام محقق نشده است.
" کلمه " قدرت نافذ حسینیه ارشاد بود و نسل دهه پنجاه را که بناگاه مذهبی شدند، هیچ دولتی وادار و مجبور نکرد.
همچنانکه تحول از "حسینبه" به " گشت " هم یک تغییر ساده واژگان نیست، بلکه نمودی از شکستی گفتمانی و تحولی اساسی در فضای روحی و حال و هوای عاطفی حاکم بر جامعه است.
از این رو بازگشت همه اندیشه ها و مولفه های هویتی که پیروزی دین سیاسی آنها را در دهه 50 به زباله دان تاریخ ریخته بود و نیز ایجاد صورت بندی های تازه از هویت اسلامی که الزاما با قرائت رسمی همخوان نیست، تنها یکی از پیامدهای معنایی این تحول اساسی است.
✔️دلیل دوم اما لغزندگی و ژلاتینی بودن مقوله هویت برای انسان امروز است. امروز بر خلاف گذشته که دوران عشق های ازلی و ابدی به هویت های متصلب بود، هویت پرانتزی است که باز می شود، ولی هیچگاه بسته نمی شود!
منظومه هویتی امروز، سامانه ای چهل تکه است که به تناسب، مولفه ای در آن برجسته می شود و یا به حاشیه می رود.
برهم کنش متنوع و متلون ملیت، جنسیت، فرهنگ، قومیت، دین، مذهب، منطقه، طبقه اجتماعی، حافظه تاریخی، تجارب اجتماعی، زیست اقتصادی و دهها مولفه دیگر، رنگین کمان های هویتی صد رنگی می آفریند که در طول زمان تطور می یابند.
هویت متصلب و انعطاف ناپذیر " کیهانی " پیشگفته در ساختارهای رسمی، برند اصلی و مطلوب است، اما در عرصه عمومی این رهیافت های دمکراتیک و گشوده هویتی هستند که میدان دارند.
در جریان حوادث اخیر، مذهب و قومیت متفاوت مرحومه مهسا امینی کسی را به اندیشه فرو نبرد، در عوض ابعاد جنسی و نسلی - زن بودن و جوان بودن - هویت وی برجسته شد و در داخل حلقه ایرانیت، دستمایه همبستگی اجتماعی گردید.
لحظه ای تاریخی که صیرورت جامعه ایرانی حول رهیافت های تازه و دمکراتیک از مقوله هویت و ابتعاد آن از ایستارهای رسمی را به نمایش گذاشت.
@sharname1
Forwarded from شارنامه| صلاح الدین خدیو
🔺صدای هویت مشترک ایرانی(2)
✔️چاره چیست؟ آیا می شود همه به مدل مطلوب روزنامه کیهان درآیند؟
وقتی جامعه تغییر می کند، آیا به زور و اجبار می توان آن را دوباره به صورت اول در آورد؟
جواب این پرسش ها خیر است. اما سیستم سیاسی با انعطاف پذیری و تطابق با شرایط، می تواند تغییرات را اندک اندک هضم و جذب و با جامعه همراه شود.
همه ما هر از گاهی " احراز هویت " می شویم، در دادگاه، بانک، فرودگاه، قطار، دفتر اسناد و ...وقتی با نشان دادن کارت ملی ثابت می کتیم که " خودمان " هستیم.
با کد ملی، هر یک از ما به یک عدد تبدیل می شویم تا رصد، کنترل و شمارش مان آسان شود!
کد ملی نه معیار شناسایی شهروندی، بلکه مطابق منطق مدرنیته ابزاری، نمودی از ریاضیاتی کردن هستی انسانی و تبدیل آن به اعداد است.
چه می شد اگر کد ملی صرفا یک عدد نبود و به معیار اصلی ایرانی بودن و شناسەی شهروندی آن تبدیل می شد!
پشت هر یک از این اعداد ساکت و صامت، جهانی از معانی، رویاهای انسانی، نگاه به زندگی، عشق ها، تلقی های ویژه از جهان و انسان، زبان ها، قومیت ها و مذهب و دین ورزی های منحصر بفرد و ...وجود دارد.
حکومت یکبار و برای همیشه باید همه را احراز هویت کند و با سنجه قرار دادن کارت ملی بجای برندهای هویتی ایدئولوژیک، به کالبد بی جان این اعداد، جانی "ایرانی" و تازه ببخشد.
اگر در مجموعه های ریاضی به عنوان عدد، صاحب تشخص و شناسایی هستیم، در ساحت فرهنگ و قدرت و سیاست هم باید اینگونه باشیم.
✔️هم صدایی در خیابان، صدای هویت جدید ایرانی بود. هویتی که از پس رنج های مشترک بدنیا آمد. در این میان برخی رنج بیشتر و مضاعف کشیده اند، اما همه صدای هم را شنیدند و به احنرام هم کلاه از سر برداشتند.
" ایران سیاسی " به عنوان مجمعی از ایرانیان فارغ از زبان، مذهب، قومیت، جنسیت و ...در خیابان متولد و جا را به روی برداشت های تنگ نظرانه فرهنگی از مفهوم هویت ملی تنگ کرد.
این، لحظه تاریخی تحقق ایران برای همه ایرانیان بود.
جا دارد و باید این نغمه همساز از جانب دولت هم شنیده و ارج گذاشته و این فرصت کم نظیر، غنیمت شمرده شود.
جان دار کردن کد ملی، معنایی جز تحقق حقوق شهروندی و به منصه ظهور رساندن ایده ایران برای همه ایرانیان ندارد!
افغانی ها به هم وطن، " وطن دار " می گویند. وطن دار اما از ظرافت معنایی بیشتر و دلالت های واضح تری برخوردار است. وطن داران فقط هم وطن نیستند، بلکه دارای سهمی از وطن و حق احراز مالکیت بر این ملک مشاع هم می باشند.
ایران باید کشور وطن داران باشد. اجتماعی از کسانی که علیرغم تفاوت در دیدگاه ها و زبان و مذهب و طبقه و جنسیت، در وطن داری سهیمند و این اصلی ترین تعلق هویتی آنان است.
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1
✔️چاره چیست؟ آیا می شود همه به مدل مطلوب روزنامه کیهان درآیند؟
وقتی جامعه تغییر می کند، آیا به زور و اجبار می توان آن را دوباره به صورت اول در آورد؟
جواب این پرسش ها خیر است. اما سیستم سیاسی با انعطاف پذیری و تطابق با شرایط، می تواند تغییرات را اندک اندک هضم و جذب و با جامعه همراه شود.
همه ما هر از گاهی " احراز هویت " می شویم، در دادگاه، بانک، فرودگاه، قطار، دفتر اسناد و ...وقتی با نشان دادن کارت ملی ثابت می کتیم که " خودمان " هستیم.
با کد ملی، هر یک از ما به یک عدد تبدیل می شویم تا رصد، کنترل و شمارش مان آسان شود!
کد ملی نه معیار شناسایی شهروندی، بلکه مطابق منطق مدرنیته ابزاری، نمودی از ریاضیاتی کردن هستی انسانی و تبدیل آن به اعداد است.
چه می شد اگر کد ملی صرفا یک عدد نبود و به معیار اصلی ایرانی بودن و شناسەی شهروندی آن تبدیل می شد!
پشت هر یک از این اعداد ساکت و صامت، جهانی از معانی، رویاهای انسانی، نگاه به زندگی، عشق ها، تلقی های ویژه از جهان و انسان، زبان ها، قومیت ها و مذهب و دین ورزی های منحصر بفرد و ...وجود دارد.
حکومت یکبار و برای همیشه باید همه را احراز هویت کند و با سنجه قرار دادن کارت ملی بجای برندهای هویتی ایدئولوژیک، به کالبد بی جان این اعداد، جانی "ایرانی" و تازه ببخشد.
اگر در مجموعه های ریاضی به عنوان عدد، صاحب تشخص و شناسایی هستیم، در ساحت فرهنگ و قدرت و سیاست هم باید اینگونه باشیم.
✔️هم صدایی در خیابان، صدای هویت جدید ایرانی بود. هویتی که از پس رنج های مشترک بدنیا آمد. در این میان برخی رنج بیشتر و مضاعف کشیده اند، اما همه صدای هم را شنیدند و به احنرام هم کلاه از سر برداشتند.
" ایران سیاسی " به عنوان مجمعی از ایرانیان فارغ از زبان، مذهب، قومیت، جنسیت و ...در خیابان متولد و جا را به روی برداشت های تنگ نظرانه فرهنگی از مفهوم هویت ملی تنگ کرد.
این، لحظه تاریخی تحقق ایران برای همه ایرانیان بود.
جا دارد و باید این نغمه همساز از جانب دولت هم شنیده و ارج گذاشته و این فرصت کم نظیر، غنیمت شمرده شود.
جان دار کردن کد ملی، معنایی جز تحقق حقوق شهروندی و به منصه ظهور رساندن ایده ایران برای همه ایرانیان ندارد!
افغانی ها به هم وطن، " وطن دار " می گویند. وطن دار اما از ظرافت معنایی بیشتر و دلالت های واضح تری برخوردار است. وطن داران فقط هم وطن نیستند، بلکه دارای سهمی از وطن و حق احراز مالکیت بر این ملک مشاع هم می باشند.
ایران باید کشور وطن داران باشد. اجتماعی از کسانی که علیرغم تفاوت در دیدگاه ها و زبان و مذهب و طبقه و جنسیت، در وطن داری سهیمند و این اصلی ترین تعلق هویتی آنان است.
#صلاح_الدین_خدیو
@sharname1
4_5912531239000080421.pdf
244 KB
سواد_رسانه_ای
و
مدیریت بحران های اقتصادی
#رئوف_آذری،
دبیر وقت کارگروه سواد رسانه ای
و
مسئولیت اجتماعی
انجمن سواد رسانه ای ایران
@sopskf
نقل از ماهنامه مدیریت ارتباطات،۱۳۹۷ شماره ۱۰۱ ص ۶۴
لینک دسترسی در تلگرام انجمن👇
https://t.iss.one/MLiteracy/2333
☟دریافت فایل از👇
https://www.magiran.com/paper/1886522
و
مدیریت بحران های اقتصادی
#رئوف_آذری،
دبیر وقت کارگروه سواد رسانه ای
و
مسئولیت اجتماعی
انجمن سواد رسانه ای ایران
@sopskf
نقل از ماهنامه مدیریت ارتباطات،۱۳۹۷ شماره ۱۰۱ ص ۶۴
لینک دسترسی در تلگرام انجمن👇
https://t.iss.one/MLiteracy/2333
☟دریافت فایل از👇
https://www.magiran.com/paper/1886522
Forwarded from حامیان جامعه مدنی (حجم)
✅ مردم بیصدا شدند
▫️ گزارش هممیهن درباره تاثیر محدود کردن تشکلهای مردمنهاد در اعتراضات اخیر و بررسی پیشنویس قانون تشکلهای اجتماعی
✍🏻 مریم لطفی، خبرنگار گروه اجتماعی
🔰هفتم تیرماه امسال بود که پیشنویس قانون تشکلهای اجتماعی رونمایی شد. پیشنویسی که در پنجفصل «تعاریف و کلیات»، «مجوز تاسیس، فعالیت و ثبت»، «حقوق و تکالیف»، «تامین مالی» و «سایر مقررات» و ۷۰ماده توسط دفتر مطالعات اجتماعی مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی تدوین شده است.
🔰بیشتر کسانی که دستی بر آتش موضوعات و مسائل اجتماعی و ضرورت حل آنها از سوی تشکلهای مردمی دارند، انتقادات مهمی به آن وارد کردهاند. مثلا این پیشنویس خلاف اسم و رسم غلطانداز خود، در موضع پیشبرد قانونی بر ضد مشارکتهای اجتماعی است و به نوعی آنها را به سمت و سوی تعطیلی سوق میدهد. دیگر اینکه صدور مجوز تشکلها با نگاهی امنیتی و سلبی خواهد بود. انتقاد دیگر این است که این پیشنویس در تعارض با قانون اساسی و حتی دیدگاههای مردمی است و در تقابل با فعالیتهای داوطلبانه و صیانت از تشکلها نوشته شده است.
🔰خانه خورشید یکی از مراکزی بود که آسیب دید؛ حدود 15سال به همت لیلا ارشد، مددکار و موسس این مجموعه، نورش بر زندگی زنان آسیبدیده تابید و اسفندماه 1400 تعطیل شد. همان موقع ارشد درباره تعطیلی این مجموعه گفته بود: «تصمیمگیریها در حوزه آسیبهای اجتماعی بسیار متفاوت شده است. آنطور که از اظهارنظر مسئولان مشخص است، اینکه میخواهند کارهای اجتماعی را به نهادهای رسمیتر بسپارند، یعنی دیگر سمنها مانند گذشته فعالیت نکنند. همه اینها درحالیاست که تاکنون گزارشی از بهبود شرایط افراد و برگردانده شدن آنها به جامعه در پی مداخلات هزینهبر سازمانهای دولتی منتشر نشده است.»
🔰محمدرسول رستمی، مدیر انجمن دیاران هم در گفتوگو با هممیهن میگوید، اساسا هدف آغازین و ذاتی تشکیل تشکلهای مردمنهاد و انجمنها، تسهیلگری ارتباط میان مردم و سیستم است. انجمن دیاران، مجموعهای غیردولتی است که سالهاست در زمینه موضوع مهاجران و پناهندگان در ایران فعالیت میکند: «هرکدام از تشکلها با قشر خاصی از جامعه در ارتباطند. متاسفانه در ایران اینطور جا افتاده که تشکلهای مردمنهاد عموما خیریهاند و این تفاوت نگاه میان ایران و سایر کشورها در این زمینه مشهود است.»
🔰پیمان حقیقتطلب، مدیر پژوهش انجمن دیاران به هممیهن میگوید: «وقتی واسطه و واسطهگری میان مردم و سیستم حذف شود، حل سیستماتیک بسیاری از موضوعات، خیلی سخت و حتی گاهی غیرممکن میشود. چون خیلی از مشکلات و موضوعات به دلیل وجود سیستمهای حاکم در جامعه بهوجود آمده و مدام تکرار میشوند. بنابراین سازمانها و نهادهای مردمنهادند که میتوانند با شناخت این موضوعات به سیستم در حل مسائل و اصلاح ساختارهای پدیدآورنده این مشکلات کمک کنند. وقتی این واسطهگری و تسهیلگری کنار گذاشته شود، طبیعتا ساختارهای حاکم هم چندان بهبود پیدا نمیکنند و راه برای برخوردهای امنیتی در جامعه باز میشود.»
🔰احمد بختیاری، موسس دبیرخانه ترویج کار داوطلبانه ازجمله افرادی است که معتقد است وضعیت تشکلهای غیردولتی حداقل در شرایط فعلی و باتوجه به اعتراضات موجود، قدری پیچیده است. او به هممیهن میگوید: «در اعتراضات اخیر اشکال مختلفی از مردم حاضرند. عدهای فقط دنبالهرو افراد دیگر هستند و شاید خودشان هم بهدرستی ندانند دنبال چه هستند. شاید درصورت آشنایی با احزاب و تشکلها، منسجمتر شوند و اهداف روشنی برای خود ترسیم کنند.»
🔰«انسان موجودی اجتماعی است و به ارتباطات اجتماعی نیاز دارد و وقتی این ارتباطات بخواهد در سطح وسیعی انجام بگیرد، به سازمان نیاز است. تشکلها یا سمنها یکی از مطلوبترین و بهترین اشکال مردمی سازمانها در هر کشوری هستند و موجب افزایش مشارکت عمومی در زمینههای مختلف میشوند. بسیاری از رخدادها و مشکلات در کشورها صرفا به وسیله دولتمردان و اصحابقدرت قابلحل نیست و مشارکت مردم را میطلبد.» این اعتقاد علیرضا شریفی یزدی، جامعهشناس است که به هممیهن میگوید.
🔰حسن موسویچلک، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران هم درباره پیشنویس قانون فعالیت تشکلهای مردمی به هممیهن میگوید: «اگر پیشنویس به همین شکل تصویب شود، نقطه سیاهی بر پیشانی مجلس یازدهم خواهد بود.»
👈🏻 متن کامل
https://b2n.ir/k15669
@hammihanonline
@Haajm
▫️ گزارش هممیهن درباره تاثیر محدود کردن تشکلهای مردمنهاد در اعتراضات اخیر و بررسی پیشنویس قانون تشکلهای اجتماعی
✍🏻 مریم لطفی، خبرنگار گروه اجتماعی
🔰هفتم تیرماه امسال بود که پیشنویس قانون تشکلهای اجتماعی رونمایی شد. پیشنویسی که در پنجفصل «تعاریف و کلیات»، «مجوز تاسیس، فعالیت و ثبت»، «حقوق و تکالیف»، «تامین مالی» و «سایر مقررات» و ۷۰ماده توسط دفتر مطالعات اجتماعی مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی تدوین شده است.
🔰بیشتر کسانی که دستی بر آتش موضوعات و مسائل اجتماعی و ضرورت حل آنها از سوی تشکلهای مردمی دارند، انتقادات مهمی به آن وارد کردهاند. مثلا این پیشنویس خلاف اسم و رسم غلطانداز خود، در موضع پیشبرد قانونی بر ضد مشارکتهای اجتماعی است و به نوعی آنها را به سمت و سوی تعطیلی سوق میدهد. دیگر اینکه صدور مجوز تشکلها با نگاهی امنیتی و سلبی خواهد بود. انتقاد دیگر این است که این پیشنویس در تعارض با قانون اساسی و حتی دیدگاههای مردمی است و در تقابل با فعالیتهای داوطلبانه و صیانت از تشکلها نوشته شده است.
🔰خانه خورشید یکی از مراکزی بود که آسیب دید؛ حدود 15سال به همت لیلا ارشد، مددکار و موسس این مجموعه، نورش بر زندگی زنان آسیبدیده تابید و اسفندماه 1400 تعطیل شد. همان موقع ارشد درباره تعطیلی این مجموعه گفته بود: «تصمیمگیریها در حوزه آسیبهای اجتماعی بسیار متفاوت شده است. آنطور که از اظهارنظر مسئولان مشخص است، اینکه میخواهند کارهای اجتماعی را به نهادهای رسمیتر بسپارند، یعنی دیگر سمنها مانند گذشته فعالیت نکنند. همه اینها درحالیاست که تاکنون گزارشی از بهبود شرایط افراد و برگردانده شدن آنها به جامعه در پی مداخلات هزینهبر سازمانهای دولتی منتشر نشده است.»
🔰محمدرسول رستمی، مدیر انجمن دیاران هم در گفتوگو با هممیهن میگوید، اساسا هدف آغازین و ذاتی تشکیل تشکلهای مردمنهاد و انجمنها، تسهیلگری ارتباط میان مردم و سیستم است. انجمن دیاران، مجموعهای غیردولتی است که سالهاست در زمینه موضوع مهاجران و پناهندگان در ایران فعالیت میکند: «هرکدام از تشکلها با قشر خاصی از جامعه در ارتباطند. متاسفانه در ایران اینطور جا افتاده که تشکلهای مردمنهاد عموما خیریهاند و این تفاوت نگاه میان ایران و سایر کشورها در این زمینه مشهود است.»
🔰پیمان حقیقتطلب، مدیر پژوهش انجمن دیاران به هممیهن میگوید: «وقتی واسطه و واسطهگری میان مردم و سیستم حذف شود، حل سیستماتیک بسیاری از موضوعات، خیلی سخت و حتی گاهی غیرممکن میشود. چون خیلی از مشکلات و موضوعات به دلیل وجود سیستمهای حاکم در جامعه بهوجود آمده و مدام تکرار میشوند. بنابراین سازمانها و نهادهای مردمنهادند که میتوانند با شناخت این موضوعات به سیستم در حل مسائل و اصلاح ساختارهای پدیدآورنده این مشکلات کمک کنند. وقتی این واسطهگری و تسهیلگری کنار گذاشته شود، طبیعتا ساختارهای حاکم هم چندان بهبود پیدا نمیکنند و راه برای برخوردهای امنیتی در جامعه باز میشود.»
🔰احمد بختیاری، موسس دبیرخانه ترویج کار داوطلبانه ازجمله افرادی است که معتقد است وضعیت تشکلهای غیردولتی حداقل در شرایط فعلی و باتوجه به اعتراضات موجود، قدری پیچیده است. او به هممیهن میگوید: «در اعتراضات اخیر اشکال مختلفی از مردم حاضرند. عدهای فقط دنبالهرو افراد دیگر هستند و شاید خودشان هم بهدرستی ندانند دنبال چه هستند. شاید درصورت آشنایی با احزاب و تشکلها، منسجمتر شوند و اهداف روشنی برای خود ترسیم کنند.»
🔰«انسان موجودی اجتماعی است و به ارتباطات اجتماعی نیاز دارد و وقتی این ارتباطات بخواهد در سطح وسیعی انجام بگیرد، به سازمان نیاز است. تشکلها یا سمنها یکی از مطلوبترین و بهترین اشکال مردمی سازمانها در هر کشوری هستند و موجب افزایش مشارکت عمومی در زمینههای مختلف میشوند. بسیاری از رخدادها و مشکلات در کشورها صرفا به وسیله دولتمردان و اصحابقدرت قابلحل نیست و مشارکت مردم را میطلبد.» این اعتقاد علیرضا شریفی یزدی، جامعهشناس است که به هممیهن میگوید.
🔰حسن موسویچلک، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران هم درباره پیشنویس قانون فعالیت تشکلهای مردمی به هممیهن میگوید: «اگر پیشنویس به همین شکل تصویب شود، نقطه سیاهی بر پیشانی مجلس یازدهم خواهد بود.»
👈🏻 متن کامل
https://b2n.ir/k15669
@hammihanonline
@Haajm
hammihanonline.ir
مردم بیصدا شدند
گزارش هممیهن درباره تاثیر محدود کردن تشکلهای مردمنهاد در اعتراضات اخیر و بررسی پیشنویس قانون تشکلهای اجتماعی
Forwarded from سواد رسانهای (حسین کیاء)
🚦فیلترینگ؛پرهزینه و رویایغیرقابلتحقق
📍تامین امنیت و آرامش مردم حتی با #فیلترینگ قابل درک و در کشورهای دیگر هم سابقه دارد؛ هیچ کشوری هم نتوانسته است رویای اینترنت بدونفیلتر را محقق کند باوجوداین ادامه فیلتریگ و یا تصور کوچ اکثریت کاربران ایرانی به پلتفرم های داخلی به دلایل مختلف، هم نادرست و هم "پرهزینه ، غیرممکن و رویای غیرقابلتحقق" است.
🔸ادامه مطلب👈
https://b2n.ir/j02262
✍دکتراکبرنصراللهی
📲 @savaderasanei
📍تامین امنیت و آرامش مردم حتی با #فیلترینگ قابل درک و در کشورهای دیگر هم سابقه دارد؛ هیچ کشوری هم نتوانسته است رویای اینترنت بدونفیلتر را محقق کند باوجوداین ادامه فیلتریگ و یا تصور کوچ اکثریت کاربران ایرانی به پلتفرم های داخلی به دلایل مختلف، هم نادرست و هم "پرهزینه ، غیرممکن و رویای غیرقابلتحقق" است.
🔸ادامه مطلب👈
https://b2n.ir/j02262
✍دکتراکبرنصراللهی
📲 @savaderasanei