تنديس صلحِ روحِ سرگردان ملي*
تا چند سال قبل، كم تر كسي وه ستاقادر مولان پور را مي شناخت!
او كه در جريان بمباران شيميايي شهر سردشت و روستاي ره ش هه رمي(Rash Harmeh)، سه فرزند و همسر و يك دختر مفقودالأثر تقديم اين خاك و آب كرد و علي رغم همه مصيبت هاي پسابمباران، در دادگاه لاهه نيز پرده از جنايات بزرگ رژيم بعث برداشت و همچنان "سرگردان و ناشناس و مظلوم" روح زخمي اش را سلانه سلانه، تاب مي داد و در نهايت، به سفركردگانش پيوست،با واسطه، داستان زندگي اش به خبرنگار نشريه اي ملي و دكتر رناني عزيز رسيد و به لطف قلم ايشان، از اين روح سرگردان ملي، سرمايه اي نمادين خلق شد كه اينك در غياب آن هيكل، #تنديس_صلح ش، بر چند راهي منتهي به خيابان هاي هيروشيما،حلبچه و ره ش هه رمي، در سردشت،با دستاني مبارك نصب مي شود تا باردگر، شاهدي باشد بر مظلوميت تاريخي شهرش و اراده استوار شهروندانش براي سلام به زندگي و به صلح...
هنوز در اين جغرافيا، سرمايه هاي نمادين بسياري، ذيل تلي از خاكستر فراموشي مدفون اند كه اگر قلمي و همتي باشد، بي مثال، در مسير صلح سازي راهبراند..
يار باشيم در پرده برداري از اين شايستگان گهرسرزمين مان🙏
----
*پرده برداري از تنديس ساخته شده وه ستا قادر،اثر استاد هادي ضياءالديني با دستان مبارك استاد محسن رناني،خانواده مرحوم،امام جمعه،شهردار و شوراي شهر و جمعي از شهروندان سردشتي- ١٨ مهر١٣٩٩ مصادف با سالگرد اولين بمباران هوايي شهر سردشت در سال ١٣٥٩
** نقل فيلم از سردشت آنلاين
🌹❤️🌹
#بنياد_توسعه_صلح_و_مهرباني
#صلح_سازي
#سردشت
#وه_ستاقادر_مولان_پور
#تنديس_صلح
#محسن_رناني
@sopskf
-
https://www.instagram.com/tv/CGIu3eVDs_D/?igshid=szdabg3iucw7
تا چند سال قبل، كم تر كسي وه ستاقادر مولان پور را مي شناخت!
او كه در جريان بمباران شيميايي شهر سردشت و روستاي ره ش هه رمي(Rash Harmeh)، سه فرزند و همسر و يك دختر مفقودالأثر تقديم اين خاك و آب كرد و علي رغم همه مصيبت هاي پسابمباران، در دادگاه لاهه نيز پرده از جنايات بزرگ رژيم بعث برداشت و همچنان "سرگردان و ناشناس و مظلوم" روح زخمي اش را سلانه سلانه، تاب مي داد و در نهايت، به سفركردگانش پيوست،با واسطه، داستان زندگي اش به خبرنگار نشريه اي ملي و دكتر رناني عزيز رسيد و به لطف قلم ايشان، از اين روح سرگردان ملي، سرمايه اي نمادين خلق شد كه اينك در غياب آن هيكل، #تنديس_صلح ش، بر چند راهي منتهي به خيابان هاي هيروشيما،حلبچه و ره ش هه رمي، در سردشت،با دستاني مبارك نصب مي شود تا باردگر، شاهدي باشد بر مظلوميت تاريخي شهرش و اراده استوار شهروندانش براي سلام به زندگي و به صلح...
هنوز در اين جغرافيا، سرمايه هاي نمادين بسياري، ذيل تلي از خاكستر فراموشي مدفون اند كه اگر قلمي و همتي باشد، بي مثال، در مسير صلح سازي راهبراند..
يار باشيم در پرده برداري از اين شايستگان گهرسرزمين مان🙏
----
*پرده برداري از تنديس ساخته شده وه ستا قادر،اثر استاد هادي ضياءالديني با دستان مبارك استاد محسن رناني،خانواده مرحوم،امام جمعه،شهردار و شوراي شهر و جمعي از شهروندان سردشتي- ١٨ مهر١٣٩٩ مصادف با سالگرد اولين بمباران هوايي شهر سردشت در سال ١٣٥٩
** نقل فيلم از سردشت آنلاين
🌹❤️🌹
#بنياد_توسعه_صلح_و_مهرباني
#صلح_سازي
#سردشت
#وه_ستاقادر_مولان_پور
#تنديس_صلح
#محسن_رناني
@sopskf
-
https://www.instagram.com/tv/CGIu3eVDs_D/?igshid=szdabg3iucw7
Forwarded from Renani Mohsen / محسن رنانی
https://renanistorage.ir/renani-lecture/renani-lecture(136).mp3
✍️ زنده باد زندگی: دیدار با درخت گردو
(به مناسبت نصب تندیس وَستا قادر، نماد زندگی، در میدان صلح سردشت)
👈 محسن رنانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
هفته گذشته، در روستای رَشهَرمِه، با درخت گردو دیدار کردم. هنوز آثار سوختگی ناشی از گازهای شیمیایی بمباران هفتم تیر ۱۳۶۶ بر نیمی از بدنش نمایان بود. اما همچنان پر از گردو بود. یک کارشناس کشاورزی گفت دستکم پانصد سال عمر دارد. چندتا از گردوهایش را با خود آوردم. درخت گردو، مامحمزه برادر وستا قادر، کلبه قدیمی وستا قادر، روستای رشهرمه، سردشت، رودخانه زاب ، جنگلهای بلوط، و مزرعههای انگور سردشت، همه و همه در گوشم نجوا میکردند: زنده باد زندگی.
در هفتم تیر ۱۳۹۷ وقتی طی یادداشتی با عنوان «وَستا قادر یا روح سرگردان ملی»، داستان زندگی مصیبتبار وستا قادر را برای نخستین بار معرفی کردم، خیلی ها ابراز لطف کردند و برخی هم اعلام آمادگی برای هر گونه کمکی برای زنده نگاه داشتن خاطره این نماد مقاومت روح انسانی. خودم هم گمان نمی کردم که با آن نوشته و در این مدت کوتاه وستا قادر به این سرعت به یک چهره نمادین در بین هممیهنان کُرد و یک شخصیت شناخته شده در سطح ملی تبدیل شود. یادداشت من را اینجا ببنید:
https://t.iss.one/Renani_Mohsen/275
اکنون که دارم این یادداشت را می نویسم، یک تندیس از او در میدان صلح سردشت نصب شده است؛ یک فیلم درباره رنجهای او ساخته شده است (درخت گردو)؛ یک فیلم مستند از مصاحبه هایی که با خودش شده، در حال نهایی شدن است؛ فیلم «نامش زندگی است» درباره ژیان، دختر گمشده وستا قادر در حال ساخت است؛ فردی علاقهمند دنبال یافتن ژیان جان، دختر گمشده وستا قادر است؛ نوشتن کتاب «سلام بر زندگی» بر اساس زندگینامه واقعی او شروع شده است؛ و تصمیمات اولیه برای تبدیل کلبه روستایی وستا قادر به موزه «صلح و زندگی»، توسط مقامات محلی اتخاذ شده است.
به دعوت فعالان مدنی و مقامات محلی سردشت، روز جمعه ۱۸ مهرماه ۱۳۹۹، که سالگرد نخستین بمباران سردشت در ۱۳۵۹ بود، در سردشت حضور یافتم تا به یاد شهدای آخرین بمباران سردشت (در هفتم تیر ۱۳۶۶) تندیس وستا قادر که عنوان آن «سلام بر زندگی: وستا قادر نماد تابآوری انسانی» است را در میدان صلح سردشت رونمایی کنیم. سخنان من در هنگام رونمایی از تندیس را در فایل صوتی زیر بشنوید. آنجا گفتم که چه شد که ژاپنیها توانستند از دل ویرانی جنگ به جهان سلام بدهند و ژاپنی تازه خلق کنند.
نام میدان صلح، در همان روز رونمایی از سوی مقامات محلی برای این میدان برگزیده شد. تندیس نیز ساخته تندیسگر و نگارگر شهیر ایرانی استاد هادی ضیاء الدینی است که به صورت افتخاری به یاد وستا قادر آفریده است. باید از نزدیک ببینید تا متوجه هنر، احساس و مهارتی که در ساخت این تندیس به کار رفته است بشوید. در پایان این متن، در عکس شماره یک، به چشمهای وستا قادر بنگرید تا اندکی دریابید چه میگویم. از استاد ضیاء الدینی، که نتوانست در مراسم حضور یابد، خواستم چیزی بنویسد تا در مراسم رونمایی خوانده شود. برایمان بنویسد که چه حسی داشته که توانسته است از میان خاک و گل این تندیس زندهگون را خلق کند. پاسخ او را در تصویر شماره ۲ و ۳ ببینید. بقیه کارهای استاد هادی ضیاء الدینی را در این لینک ببینید:
https://t.iss.one/Hadi_Ziaoddini/309
پس از رونمایی از تندیس به روستای رَشهَرمه رفتیم و مصیبتنامه وستا قادر را از زبان مام حمزه، برادرش دوباره شنیدیم. سپس به دیدار درخت گردو، ..........
ادامه یادداشت و عکسهای سفر را در لینک نمای فوری زیر بخوانید و ببینید: 👇👇👇
https://telegra.ph/-10-16-125
فایل صوتی سخنان من در مراسم رونمایی تندیس را نیز در زیر بشنوید:
.
✍️ زنده باد زندگی: دیدار با درخت گردو
(به مناسبت نصب تندیس وَستا قادر، نماد زندگی، در میدان صلح سردشت)
👈 محسن رنانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
هفته گذشته، در روستای رَشهَرمِه، با درخت گردو دیدار کردم. هنوز آثار سوختگی ناشی از گازهای شیمیایی بمباران هفتم تیر ۱۳۶۶ بر نیمی از بدنش نمایان بود. اما همچنان پر از گردو بود. یک کارشناس کشاورزی گفت دستکم پانصد سال عمر دارد. چندتا از گردوهایش را با خود آوردم. درخت گردو، مامحمزه برادر وستا قادر، کلبه قدیمی وستا قادر، روستای رشهرمه، سردشت، رودخانه زاب ، جنگلهای بلوط، و مزرعههای انگور سردشت، همه و همه در گوشم نجوا میکردند: زنده باد زندگی.
در هفتم تیر ۱۳۹۷ وقتی طی یادداشتی با عنوان «وَستا قادر یا روح سرگردان ملی»، داستان زندگی مصیبتبار وستا قادر را برای نخستین بار معرفی کردم، خیلی ها ابراز لطف کردند و برخی هم اعلام آمادگی برای هر گونه کمکی برای زنده نگاه داشتن خاطره این نماد مقاومت روح انسانی. خودم هم گمان نمی کردم که با آن نوشته و در این مدت کوتاه وستا قادر به این سرعت به یک چهره نمادین در بین هممیهنان کُرد و یک شخصیت شناخته شده در سطح ملی تبدیل شود. یادداشت من را اینجا ببنید:
https://t.iss.one/Renani_Mohsen/275
اکنون که دارم این یادداشت را می نویسم، یک تندیس از او در میدان صلح سردشت نصب شده است؛ یک فیلم درباره رنجهای او ساخته شده است (درخت گردو)؛ یک فیلم مستند از مصاحبه هایی که با خودش شده، در حال نهایی شدن است؛ فیلم «نامش زندگی است» درباره ژیان، دختر گمشده وستا قادر در حال ساخت است؛ فردی علاقهمند دنبال یافتن ژیان جان، دختر گمشده وستا قادر است؛ نوشتن کتاب «سلام بر زندگی» بر اساس زندگینامه واقعی او شروع شده است؛ و تصمیمات اولیه برای تبدیل کلبه روستایی وستا قادر به موزه «صلح و زندگی»، توسط مقامات محلی اتخاذ شده است.
به دعوت فعالان مدنی و مقامات محلی سردشت، روز جمعه ۱۸ مهرماه ۱۳۹۹، که سالگرد نخستین بمباران سردشت در ۱۳۵۹ بود، در سردشت حضور یافتم تا به یاد شهدای آخرین بمباران سردشت (در هفتم تیر ۱۳۶۶) تندیس وستا قادر که عنوان آن «سلام بر زندگی: وستا قادر نماد تابآوری انسانی» است را در میدان صلح سردشت رونمایی کنیم. سخنان من در هنگام رونمایی از تندیس را در فایل صوتی زیر بشنوید. آنجا گفتم که چه شد که ژاپنیها توانستند از دل ویرانی جنگ به جهان سلام بدهند و ژاپنی تازه خلق کنند.
نام میدان صلح، در همان روز رونمایی از سوی مقامات محلی برای این میدان برگزیده شد. تندیس نیز ساخته تندیسگر و نگارگر شهیر ایرانی استاد هادی ضیاء الدینی است که به صورت افتخاری به یاد وستا قادر آفریده است. باید از نزدیک ببینید تا متوجه هنر، احساس و مهارتی که در ساخت این تندیس به کار رفته است بشوید. در پایان این متن، در عکس شماره یک، به چشمهای وستا قادر بنگرید تا اندکی دریابید چه میگویم. از استاد ضیاء الدینی، که نتوانست در مراسم حضور یابد، خواستم چیزی بنویسد تا در مراسم رونمایی خوانده شود. برایمان بنویسد که چه حسی داشته که توانسته است از میان خاک و گل این تندیس زندهگون را خلق کند. پاسخ او را در تصویر شماره ۲ و ۳ ببینید. بقیه کارهای استاد هادی ضیاء الدینی را در این لینک ببینید:
https://t.iss.one/Hadi_Ziaoddini/309
پس از رونمایی از تندیس به روستای رَشهَرمه رفتیم و مصیبتنامه وستا قادر را از زبان مام حمزه، برادرش دوباره شنیدیم. سپس به دیدار درخت گردو، ..........
ادامه یادداشت و عکسهای سفر را در لینک نمای فوری زیر بخوانید و ببینید: 👇👇👇
https://telegra.ph/-10-16-125
فایل صوتی سخنان من در مراسم رونمایی تندیس را نیز در زیر بشنوید:
.
Forwarded from سرای نسک
چرا این همه از صلح گریزانیم؟
چند روزی نیست که رئیس جمهوری ایران از امکان صلح با جهان سخن گفت.البته با ارجاع به یک رویداد تاریخی خاص که زمانیت و مکانیت آن چندان ربطی با شرایط فعلی و کنونیت ایران پیدا نمی کند.نه ترامپ معاویه است و نه حاکمان کنونی ایران امام حسن!بنابراین قیاس کنونیت ایران با شرایط 14قرن پیش مع الفارق است گرچه اشاره جناب روحانی به این واقعه دربافت و سیاق زبانی حاکمیت مذهبی صورت می گیرد که خود را حق مطلق و جبهه متقابل را شر مطلق می پندارد.این ثنویت گرایی مانوی-شیعی متاسفانه یکی از عوامل شناخته شده عقب ماندگی فرهنگی جامعه ایرانی است.اما بیاییم فرض کنیم که اصل مدعای مخالفان رئیس جمهور درست ازبعد مذهبی درست باشد درباره رجوع به عقل چطور؟آیا عقلانیت آدمی با صلح و دوستی سر ستیز دارد؟آیا تداوم مرفعه و جنگ و ستیزآوری با جهان عقلایی است؟آیا در پیگیری سیاست خارجی ایران ازطریق دستگاه دیپلماسی عریض و طویل که فلسفه وجودی اش تامین منافع ایران ازطریق سیاست ورزی و دپلماسی است عقلانیت جایگاهی هم دارد؟اصلا اگرقرار بود همیشه با دنیا درجنگ باشیم پس چه نیازی به دستگاه دیپلماسی بود؟احتمالاً خواهندگفت ما با همه دنیا درجنگ نیستیم ما با آمریکای جنایتکار و اشغال گر و مستکبر و شیطان بزرگ درجنگیم! پرسش این است چرا؟
آیا با مردم آمریکا درجنگ هستید یا فقط با هیئت حاکمه آن؟آیا درجهان فقط آمریکا کشور سرمایه داری است؟آیا چین و روسیه در مراودات خود درپی تامین حداکثری منافع خود نیستند؟آیا حالا که با چین و روسیه دوست هستیم واقعاً ایران را تاراج می کنند؟آیا توان آن را دارند که خلاف خواست هیئت حاکمه ما عمل کنندو خودسرانه هرکاری که خواستند با کشورما بکنند؟ اگر نه!پس امریکای دوست چگونه می تواند بدون موافقت و خواست ما اقدام به دخالت درامور کشورما بکند؟اگر دشمنی ما با فلسفه سیاسی و بینش فکری آمریکاست بدین معنا که درپی مبارزه با لیبرالیسم غربی و سرمایه داری هستیم باید ازخود بپرسیم همین الان مدیریت کشور ما غیر از سرمایه داری وحشی است؟آیا کشور علنا و عملا به دست یک الیگارشی ثروتمند نیقناده است؟آیا بانکها و شرکتها و صرافی ها و بنگاه های اقتصادی غیر ازشیوه سرمایه داری عمل می کنند؟آیا شکاف عمیق بین دارا و ندار،فقدان عدالت اجتماعی،حاکمیت پول و سود درشرایط فعلی کشور کوچک ترین قرابتی با یک کشور اسلامی و آرمان های آن دارد؟
واقعیت این است که جنگ زمانی اتفاق می افتد که امکان صلح و آشتی ازطریق دیپلماسی به پایان رسیده باشد.این است که گفته اند «حاضر به جنگ باش اگر صلحت آرزوست».تا صلح توان کردن درجنگ مکوب!.که گفته اند آخر الحیل السیف که آخرین حیله ها شمشیر است.سان تزو درهنرجنگ می نویسد اگر چه لشکر داری و عدت بسیار به گرد صلح درآی و به گرد جنگ مگرد.همان حرفی که حافظ نیز برزبان ما نهاده است ای نور دیده،صلح به از جنگ و داوری.
کشور عملاً فروپاشیده است.مردم مچاله شده اند.فقر و بیکاری و بیماری بیداد می کند.دل ها هم تنگ و سر ها همه بی سامان.هیچ چشم انداز نوید بخشی درافق نیست که امید برانگیزد.ادبیات آخرالزمانی و آپوکالیپتیک حاکمیت دقیقاً خلاف آن واقعیت حی و حاضری است که درجهان جریان دارد.مردم ایران را سوار برکشتی ای نموده اند که زهواردرفته دردریا سرگردان است؟آیا مردم حق ندارند بپرسند آقایان لااقل جهت این کشتی را به ما بگویید که قراراست به کدام ساحل برویم؟
دریک کشور دموکراتیک همه سیاست ها باید پشتوانه رضایت عمومی مردمی داشته باشند آیا یکبارشده است برای تداوم این سیاست های غلط اندرغلط خود به آرای مردم رجوع کنید و جویای رضایت نارضایتی آنها باشید؟اگر نه که نه است چه کسی به فلان ابن فلان ها اجازه داده است ازطرف من شهروند با آینده من بازی کند و سرنوشتم را به لجن گره بزند؟بشنوید پیامبرتان چه گفت:
الصلح سید الاحکام
که صلح و آشتی مهین حکم خداوند است.
چند روزی نیست که رئیس جمهوری ایران از امکان صلح با جهان سخن گفت.البته با ارجاع به یک رویداد تاریخی خاص که زمانیت و مکانیت آن چندان ربطی با شرایط فعلی و کنونیت ایران پیدا نمی کند.نه ترامپ معاویه است و نه حاکمان کنونی ایران امام حسن!بنابراین قیاس کنونیت ایران با شرایط 14قرن پیش مع الفارق است گرچه اشاره جناب روحانی به این واقعه دربافت و سیاق زبانی حاکمیت مذهبی صورت می گیرد که خود را حق مطلق و جبهه متقابل را شر مطلق می پندارد.این ثنویت گرایی مانوی-شیعی متاسفانه یکی از عوامل شناخته شده عقب ماندگی فرهنگی جامعه ایرانی است.اما بیاییم فرض کنیم که اصل مدعای مخالفان رئیس جمهور درست ازبعد مذهبی درست باشد درباره رجوع به عقل چطور؟آیا عقلانیت آدمی با صلح و دوستی سر ستیز دارد؟آیا تداوم مرفعه و جنگ و ستیزآوری با جهان عقلایی است؟آیا در پیگیری سیاست خارجی ایران ازطریق دستگاه دیپلماسی عریض و طویل که فلسفه وجودی اش تامین منافع ایران ازطریق سیاست ورزی و دپلماسی است عقلانیت جایگاهی هم دارد؟اصلا اگرقرار بود همیشه با دنیا درجنگ باشیم پس چه نیازی به دستگاه دیپلماسی بود؟احتمالاً خواهندگفت ما با همه دنیا درجنگ نیستیم ما با آمریکای جنایتکار و اشغال گر و مستکبر و شیطان بزرگ درجنگیم! پرسش این است چرا؟
آیا با مردم آمریکا درجنگ هستید یا فقط با هیئت حاکمه آن؟آیا درجهان فقط آمریکا کشور سرمایه داری است؟آیا چین و روسیه در مراودات خود درپی تامین حداکثری منافع خود نیستند؟آیا حالا که با چین و روسیه دوست هستیم واقعاً ایران را تاراج می کنند؟آیا توان آن را دارند که خلاف خواست هیئت حاکمه ما عمل کنندو خودسرانه هرکاری که خواستند با کشورما بکنند؟ اگر نه!پس امریکای دوست چگونه می تواند بدون موافقت و خواست ما اقدام به دخالت درامور کشورما بکند؟اگر دشمنی ما با فلسفه سیاسی و بینش فکری آمریکاست بدین معنا که درپی مبارزه با لیبرالیسم غربی و سرمایه داری هستیم باید ازخود بپرسیم همین الان مدیریت کشور ما غیر از سرمایه داری وحشی است؟آیا کشور علنا و عملا به دست یک الیگارشی ثروتمند نیقناده است؟آیا بانکها و شرکتها و صرافی ها و بنگاه های اقتصادی غیر ازشیوه سرمایه داری عمل می کنند؟آیا شکاف عمیق بین دارا و ندار،فقدان عدالت اجتماعی،حاکمیت پول و سود درشرایط فعلی کشور کوچک ترین قرابتی با یک کشور اسلامی و آرمان های آن دارد؟
واقعیت این است که جنگ زمانی اتفاق می افتد که امکان صلح و آشتی ازطریق دیپلماسی به پایان رسیده باشد.این است که گفته اند «حاضر به جنگ باش اگر صلحت آرزوست».تا صلح توان کردن درجنگ مکوب!.که گفته اند آخر الحیل السیف که آخرین حیله ها شمشیر است.سان تزو درهنرجنگ می نویسد اگر چه لشکر داری و عدت بسیار به گرد صلح درآی و به گرد جنگ مگرد.همان حرفی که حافظ نیز برزبان ما نهاده است ای نور دیده،صلح به از جنگ و داوری.
کشور عملاً فروپاشیده است.مردم مچاله شده اند.فقر و بیکاری و بیماری بیداد می کند.دل ها هم تنگ و سر ها همه بی سامان.هیچ چشم انداز نوید بخشی درافق نیست که امید برانگیزد.ادبیات آخرالزمانی و آپوکالیپتیک حاکمیت دقیقاً خلاف آن واقعیت حی و حاضری است که درجهان جریان دارد.مردم ایران را سوار برکشتی ای نموده اند که زهواردرفته دردریا سرگردان است؟آیا مردم حق ندارند بپرسند آقایان لااقل جهت این کشتی را به ما بگویید که قراراست به کدام ساحل برویم؟
دریک کشور دموکراتیک همه سیاست ها باید پشتوانه رضایت عمومی مردمی داشته باشند آیا یکبارشده است برای تداوم این سیاست های غلط اندرغلط خود به آرای مردم رجوع کنید و جویای رضایت نارضایتی آنها باشید؟اگر نه که نه است چه کسی به فلان ابن فلان ها اجازه داده است ازطرف من شهروند با آینده من بازی کند و سرنوشتم را به لجن گره بزند؟بشنوید پیامبرتان چه گفت:
الصلح سید الاحکام
که صلح و آشتی مهین حکم خداوند است.
Forwarded from حامیان جامعه مدنی (حجم)
✅ در نشست انجمن جامعهشناسی ایران مطرح شد:
بدون صلح چرخه فقر ادامه دارد
🔰در دورانی که بسیاری معتقدند بنیادهای اجتماعی مانند اعتماد عمومی در جامعه ایرانی چندان حال و روز خوبی ندارد، فقر در جامعه گسترده شده است، بر این اساس افزایش فقر و کاهش اعتماد عمومی با صلح و تعارض در یک جامعه نسبت زیادی دارد. با همین رویکرد مدتی قبل نشستی در انجمن جامعهشناسی ایران با عنوان «فقر، گسست اقتصادی، اجتماعی و چشمانداز صلح و برابری» برگزار شد.
جلسهای که در آن «فرشاد مومنی» اقتصاددان، «سعید معیدفر» و «فهیمه حسینزاده» به عنوان جامعهشناس تلاش کردند از دلایل گسترده شدن فقر در ایرانِ امروز بگویند.
🔰در ابتدای جلسه «فرشاد مومنی» با بیان اینکه «امیدوارم گوشهایی برای شنیدن و چشمهایی برای دیدن واقعیتها در کشور وجود داشته باشد.» بیان کرد که «کشور ما بهواسطه سهلانگاریها و فقدان اهلیت حرفهای در عرصه سیاستگذاری و تخصیص منابع در معرض یک پدیده بسیار خطرناکی قرار دارد که من از او خطر بازگشت دور باطل رکود تورمی نام میبرم. بنابراین ذهن سیاستگذاران و توسعهخواهان و همه انسان دوستان و عدالتخواهان کشور باید به مسئلهای فراتر از فقر، یعنی فلاکت جلب شود.»
«مومنی» در ادامه با بر شمردن سه نقطه عطف در اقتصاد ایران و سه چالش تلاش کرد از دلایل گسترده شدن فقر و فلاکت پرده بردارد: «در سالهای اولیه دهه 90 (خورشیدی) با پدیدهای روبهرو شدیم که از آن به عنوان یک نقطه عطف در اقتصاد سیاسی ایران نام بردم و نام آن را «گذر خطرناک از دولت خامفروش به دولت آینده فروش گذاشتم.» بی کفایتیها و فسادهایی که بهویژه در سالهای 1384 تا امروز دامنگیر ایران بوده است آثار اولیه آن را میشد در سند بودجه سال 91 مشاهده کرد که دیگر برای هزینه جاری کشور نفت با قیمت 100دلار هم کفایت نمیکرد.»
👈🏻 متن کامل این گزارش را در INSTANT VIEW و یا در سایت بخوانید.
@Haajm
بدون صلح چرخه فقر ادامه دارد
🔰در دورانی که بسیاری معتقدند بنیادهای اجتماعی مانند اعتماد عمومی در جامعه ایرانی چندان حال و روز خوبی ندارد، فقر در جامعه گسترده شده است، بر این اساس افزایش فقر و کاهش اعتماد عمومی با صلح و تعارض در یک جامعه نسبت زیادی دارد. با همین رویکرد مدتی قبل نشستی در انجمن جامعهشناسی ایران با عنوان «فقر، گسست اقتصادی، اجتماعی و چشمانداز صلح و برابری» برگزار شد.
جلسهای که در آن «فرشاد مومنی» اقتصاددان، «سعید معیدفر» و «فهیمه حسینزاده» به عنوان جامعهشناس تلاش کردند از دلایل گسترده شدن فقر در ایرانِ امروز بگویند.
🔰در ابتدای جلسه «فرشاد مومنی» با بیان اینکه «امیدوارم گوشهایی برای شنیدن و چشمهایی برای دیدن واقعیتها در کشور وجود داشته باشد.» بیان کرد که «کشور ما بهواسطه سهلانگاریها و فقدان اهلیت حرفهای در عرصه سیاستگذاری و تخصیص منابع در معرض یک پدیده بسیار خطرناکی قرار دارد که من از او خطر بازگشت دور باطل رکود تورمی نام میبرم. بنابراین ذهن سیاستگذاران و توسعهخواهان و همه انسان دوستان و عدالتخواهان کشور باید به مسئلهای فراتر از فقر، یعنی فلاکت جلب شود.»
«مومنی» در ادامه با بر شمردن سه نقطه عطف در اقتصاد ایران و سه چالش تلاش کرد از دلایل گسترده شدن فقر و فلاکت پرده بردارد: «در سالهای اولیه دهه 90 (خورشیدی) با پدیدهای روبهرو شدیم که از آن به عنوان یک نقطه عطف در اقتصاد سیاسی ایران نام بردم و نام آن را «گذر خطرناک از دولت خامفروش به دولت آینده فروش گذاشتم.» بی کفایتیها و فسادهایی که بهویژه در سالهای 1384 تا امروز دامنگیر ایران بوده است آثار اولیه آن را میشد در سند بودجه سال 91 مشاهده کرد که دیگر برای هزینه جاری کشور نفت با قیمت 100دلار هم کفایت نمیکرد.»
👈🏻 متن کامل این گزارش را در INSTANT VIEW و یا در سایت بخوانید.
@Haajm
Telegraph
در نشست انجمن جامعهشناسی ایران مطرح شد:بدون صلح چرخه فقر ادامه دارد
در دورانی که بسیاری معتقدند بنیادهای اجتماعی مانند اعتماد عمومی در جامعه ایرانی چندان حال و روز خوبی ندارد، فقر در جامعه گسترده شده است، بر این اساس افزایش فقر و کاهش اعتماد عمومی با صلح و تعارض در یک جامعه نسبت زیادی دارد. با همین رویکرد مدتی قبل نشستی…
صلح یا جنگ و تجاوز از انسانیت
#رئوف_آذری
https://t.iss.one/Sopskf/4937
این روزها، بعد از سخنرانی،رییس قوه مجریه ایران با محوریت صلح امام حسن(ع)، بازار تقابل دو جناح سیاسی که به زعم نگارنده،مسبب بسیاری نابسامانی های چندبعدی این روزهای کشورهستند، داغ داغ است و البته این تقابل، به درازنای تاریخ بر سر مسأله جنگ و صلح، همواره بوده و معمولاً خواهدبود اما آنچه، سیاسیون بر آن تأکید دارند و تأسف زاتر، گاهی از تریبون های دانشگاهی و حوزوی نیز مشاهده می شود، تقدیس جنگ و تقبیح صلح است که فقط تصویر پیوست، می تواند تلنگری باشد بر ذهن جنگ گرایان و تقبیح کنندگان صلح...
هرچند به ظاهر، #صلح در مظلومانه ترین موقف وموقعیت تاریخی کشور به سر می برد که حتی، سخن از آن نیز واکنشی کشنده و نابرابر در بردارد،ولی گفتن از آثار جنگ و گشودن زاویه نگاه متفاوت، برای فهم موضوع و درک عمیق سراشیبی ای که شهروندان در داخل واگن های قطار جنگ مقصد دارند، ضرورت امروز جامعه ایرانی و البته فعالان فرهنگ صلح در جهان است..
تصاویری که ملاحظه می کنید،تصویر پیراهن های به نمایش در آمده تعدادی از
#۲۰_هزار دختر و زن کوزویی اند
که در جریان جنگ کوزوو و صربستان مورد تجاوز جنسی قرار گرفته اند!
فارغ از آثار زیانبار اخلاقی، روحی و روانی قربانیان، نسل ها بعد نیز کین این عمل شنیع سربازان متعصب صرب از دامن انسانیت زدوده نخواهد شد و در واقع این جنایت، تجاوز به حریم انسانیت بوده که تفکر جنگ گرا و توهم زا، محصول داده است...
جنگ در طول تاریخ بشری، تحفه ای جز ویرانی و زایل شدن سجایای اخلاقی و انسانی در پی نداشته ونخواهد داشت و ضروری و بایسته است که شهروندان، فارغ از جناح بندی سیاسی،بازي هاي دو سرباخت و منافع آنی و شخصی، همواره در تقبیح جنگ و تقدیس صلح، کوشا باشند و از قرار گرفتن در دايره ي جنگ گرایانی که بیشترین قربانی را در سبد مردم می گذارند و بیشترین تخم مرغ ها را سمت خود هدایت می کنند، هوشیارانه تبری جویند..
تا صلح توان کردن،
در جنگ مکوب🙏
🌹❤️🌹
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهرباني
#رسالت_شهروندي
#تقديس_صلح
#تقبيح_جنگ
@sopskf
#رئوف_آذری
https://t.iss.one/Sopskf/4937
این روزها، بعد از سخنرانی،رییس قوه مجریه ایران با محوریت صلح امام حسن(ع)، بازار تقابل دو جناح سیاسی که به زعم نگارنده،مسبب بسیاری نابسامانی های چندبعدی این روزهای کشورهستند، داغ داغ است و البته این تقابل، به درازنای تاریخ بر سر مسأله جنگ و صلح، همواره بوده و معمولاً خواهدبود اما آنچه، سیاسیون بر آن تأکید دارند و تأسف زاتر، گاهی از تریبون های دانشگاهی و حوزوی نیز مشاهده می شود، تقدیس جنگ و تقبیح صلح است که فقط تصویر پیوست، می تواند تلنگری باشد بر ذهن جنگ گرایان و تقبیح کنندگان صلح...
هرچند به ظاهر، #صلح در مظلومانه ترین موقف وموقعیت تاریخی کشور به سر می برد که حتی، سخن از آن نیز واکنشی کشنده و نابرابر در بردارد،ولی گفتن از آثار جنگ و گشودن زاویه نگاه متفاوت، برای فهم موضوع و درک عمیق سراشیبی ای که شهروندان در داخل واگن های قطار جنگ مقصد دارند، ضرورت امروز جامعه ایرانی و البته فعالان فرهنگ صلح در جهان است..
تصاویری که ملاحظه می کنید،تصویر پیراهن های به نمایش در آمده تعدادی از
#۲۰_هزار دختر و زن کوزویی اند
که در جریان جنگ کوزوو و صربستان مورد تجاوز جنسی قرار گرفته اند!
فارغ از آثار زیانبار اخلاقی، روحی و روانی قربانیان، نسل ها بعد نیز کین این عمل شنیع سربازان متعصب صرب از دامن انسانیت زدوده نخواهد شد و در واقع این جنایت، تجاوز به حریم انسانیت بوده که تفکر جنگ گرا و توهم زا، محصول داده است...
جنگ در طول تاریخ بشری، تحفه ای جز ویرانی و زایل شدن سجایای اخلاقی و انسانی در پی نداشته ونخواهد داشت و ضروری و بایسته است که شهروندان، فارغ از جناح بندی سیاسی،بازي هاي دو سرباخت و منافع آنی و شخصی، همواره در تقبیح جنگ و تقدیس صلح، کوشا باشند و از قرار گرفتن در دايره ي جنگ گرایانی که بیشترین قربانی را در سبد مردم می گذارند و بیشترین تخم مرغ ها را سمت خود هدایت می کنند، هوشیارانه تبری جویند..
تا صلح توان کردن،
در جنگ مکوب🙏
🌹❤️🌹
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهرباني
#رسالت_شهروندي
#تقديس_صلح
#تقبيح_جنگ
@sopskf
Telegram
بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک
Forwarded from محمد درویش
🔸️چنین است رسم سرای سپنج!🔸️
🇮🇷: @darvishnameh
1️⃣ بیش از هزار سال پیش فردوسی حکیم ندا در داده بود که از رسمِ غیرقابل تغییر دنیا مرنجید! "چنین است رسم سرای سپنج ؛ نمانی در او جاودانی مرنج"
2️⃣ اما خودِ فردوسی همچنان زنده است! نه؟ کدام آدمِ دیگری را میشناسید از همعصران فردوسی که به اندازه او همچنان بر سر زبانها باشد؟ رازِ دیرزیستی، راز ماندگاری؛ در طول زندگی نیست، در عرض آن است.
3️⃣ وقتی به اشعار، نصایح و فرازهای ادبی فرزانگانی چون سعدی، مولانا و حافظ مینگری، گاه شگفتزده میشوی که این نیکوخصالانِ بشری چگونه در یکی از سیاهترین، ناامنترین و فلاکتبارترین مقاطع تاریخ ایران توانستهاند چنین شاهکارهای ادبی و اخلاقی بیافرینند؟ مثلاً در زمان سعدی، حکومت سلجوقیان در آستانه فروپاشی در اثر حملات صلیبیون از سمت باختر و مغولان از سمت خاور بود و خودکامههای هزارفامیل فارغ از نبود دولتی مرکزی و مقتدر، هرج و مرجی تاسفبار بر کشور تحمیل کرده بودند به نحوی که از آن مقطع سیاه در تاریخ ایران، به عنوان عدالتگریزترین برهه یاد میشود.
4️⃣ یادمان باشد کل قصه حضور بشر در هستی - ۲میلیون سال - در مقایسه با عمر کره زمین - ۴.۶ میلیارد سال - یعنی دوصدم ثانیه در مقایسه با یک ساعت! بنابراین، فرق چندانی بین یک کهنسال صدوبیستساله و یک جوان بیستساله از نظر طول حضورش در دنیا نیست. برای همین است که ردِ یک مریم میرزاخانی جوان، چنین ژرف میشود که نه فقط کشور زادگاهش که دنیا را متاثر میکند.
5️⃣ در این روزهای تلخ که از هر سو، خبرِ مرگ عزیزی در اثر #کرونا به گوش میرسد، بیشتر مطالعه کنیم و بر عرض زندگی بیافزاییم. #محمدعلی_اسلامی_ندوشن در مقدمه تاریخ بزرگ و دوازدهجلدی جهان اثر کارل گریمبرگ مینویسد: "مهمترین فایده تاریخ این است که به انسان وسعت دید میدهد تا دیگر مپندارد که زمان، فقط زمانِ اوست و حق، همانی است که او از آن برخوردار بوده."
#راز_ماندگاری
#زندگی_را_چگونه_زندگی_کنیم
#مریم_میرزاخانی
#کارل_گریمبرگ
#تاریخ_بزرگ_جهان
#فردوسی
#سعدی
#سلجوقیان
#پاندمی
https://instagram.com/p/CGstKjhBW1a/?igshid=1y2k1vzbk43hj
🇮🇷: @darvishnameh
1️⃣ بیش از هزار سال پیش فردوسی حکیم ندا در داده بود که از رسمِ غیرقابل تغییر دنیا مرنجید! "چنین است رسم سرای سپنج ؛ نمانی در او جاودانی مرنج"
2️⃣ اما خودِ فردوسی همچنان زنده است! نه؟ کدام آدمِ دیگری را میشناسید از همعصران فردوسی که به اندازه او همچنان بر سر زبانها باشد؟ رازِ دیرزیستی، راز ماندگاری؛ در طول زندگی نیست، در عرض آن است.
3️⃣ وقتی به اشعار، نصایح و فرازهای ادبی فرزانگانی چون سعدی، مولانا و حافظ مینگری، گاه شگفتزده میشوی که این نیکوخصالانِ بشری چگونه در یکی از سیاهترین، ناامنترین و فلاکتبارترین مقاطع تاریخ ایران توانستهاند چنین شاهکارهای ادبی و اخلاقی بیافرینند؟ مثلاً در زمان سعدی، حکومت سلجوقیان در آستانه فروپاشی در اثر حملات صلیبیون از سمت باختر و مغولان از سمت خاور بود و خودکامههای هزارفامیل فارغ از نبود دولتی مرکزی و مقتدر، هرج و مرجی تاسفبار بر کشور تحمیل کرده بودند به نحوی که از آن مقطع سیاه در تاریخ ایران، به عنوان عدالتگریزترین برهه یاد میشود.
4️⃣ یادمان باشد کل قصه حضور بشر در هستی - ۲میلیون سال - در مقایسه با عمر کره زمین - ۴.۶ میلیارد سال - یعنی دوصدم ثانیه در مقایسه با یک ساعت! بنابراین، فرق چندانی بین یک کهنسال صدوبیستساله و یک جوان بیستساله از نظر طول حضورش در دنیا نیست. برای همین است که ردِ یک مریم میرزاخانی جوان، چنین ژرف میشود که نه فقط کشور زادگاهش که دنیا را متاثر میکند.
5️⃣ در این روزهای تلخ که از هر سو، خبرِ مرگ عزیزی در اثر #کرونا به گوش میرسد، بیشتر مطالعه کنیم و بر عرض زندگی بیافزاییم. #محمدعلی_اسلامی_ندوشن در مقدمه تاریخ بزرگ و دوازدهجلدی جهان اثر کارل گریمبرگ مینویسد: "مهمترین فایده تاریخ این است که به انسان وسعت دید میدهد تا دیگر مپندارد که زمان، فقط زمانِ اوست و حق، همانی است که او از آن برخوردار بوده."
#راز_ماندگاری
#زندگی_را_چگونه_زندگی_کنیم
#مریم_میرزاخانی
#کارل_گریمبرگ
#تاریخ_بزرگ_جهان
#فردوسی
#سعدی
#سلجوقیان
#پاندمی
https://instagram.com/p/CGstKjhBW1a/?igshid=1y2k1vzbk43hj
Instagram
mohammad darvish محمد درویش
. . 🔸️چنین است رسم سرای سپنج!🔸️ . 1️⃣ بیش از هزار سال پیش فردوسی حکیم ندا در داده بود که از رسمِ غیرقابل تغییر دنیا مرنجید! "چنین است رسم سرای سپنج ؛ نمانی در او جاودانی مرنج" . 2️⃣ اما خودِ فردوسی همچنان زنده است! نه؟ کدام آدمِ دیگری را میشناسید از همعصران…
Forwarded from مدرسه توسعه پایدار
◀️#پیشنهاد دیدن تلاشهای انرژی بخش یک فعال آموزشی در سردشت
🔹آقای «رئوف آذری» یکی از فعالین اجتماعی سخت کوش منطقه کردنشین سردشت است. ایشان در همایش «آموزش در مسیر محرومیت زدایی» که به همت مدرسه توسعه پایدار برگزار شده است، به شکل ویدئوی ضبط شده، به شکل مبسوطی ما را در جریان مسائل، ابتکارات و راه حل های خودشان برای کمک به مسئله محرومیت زدایی از طریق آموزش پرداخته اند.
👈👈دعوت میکنیم این ویدئوی بسیار انگیزاننده و پر از آموختنی را در سایت آپارات ببینید: aparat.com/v/eXcdI
🔗گزارش کامل این همایش و مطالب مرتبط دیگر در سایت مدرسه توسعه پایدار: کلیک کنید
📍مدرسه توسعه پایدار
@sdschool
🔹آقای «رئوف آذری» یکی از فعالین اجتماعی سخت کوش منطقه کردنشین سردشت است. ایشان در همایش «آموزش در مسیر محرومیت زدایی» که به همت مدرسه توسعه پایدار برگزار شده است، به شکل ویدئوی ضبط شده، به شکل مبسوطی ما را در جریان مسائل، ابتکارات و راه حل های خودشان برای کمک به مسئله محرومیت زدایی از طریق آموزش پرداخته اند.
👈👈دعوت میکنیم این ویدئوی بسیار انگیزاننده و پر از آموختنی را در سایت آپارات ببینید: aparat.com/v/eXcdI
🔗گزارش کامل این همایش و مطالب مرتبط دیگر در سایت مدرسه توسعه پایدار: کلیک کنید
📍مدرسه توسعه پایدار
@sdschool
Forwarded from پویش خانه تکانی فرهنگی (Ali Hokmabadi)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کلیپی جالب در خصوص لزوم توجه به
*مسئولیت اجتماعی*، *اجتناب از بی تفاوتی* نسبت به محیط اطراف
به قول معروف:
دانی که خدا، *چرا ترا داد دو دست*
من معتقدم که اندر آن سری هست
با یک دست، به کار خویشتن پردازی
با دست دگر، ز دیگران گیری دست
💠پویش خانه تکانی فرهنگی
@khanetekanifarhangi
*مسئولیت اجتماعی*، *اجتناب از بی تفاوتی* نسبت به محیط اطراف
به قول معروف:
دانی که خدا، *چرا ترا داد دو دست*
من معتقدم که اندر آن سری هست
با یک دست، به کار خویشتن پردازی
با دست دگر، ز دیگران گیری دست
💠پویش خانه تکانی فرهنگی
@khanetekanifarhangi
تاب مهرباني
✍️رئوف آذري*
از دوستان جاني مان بود. در اين دوران كرونايي، چندي بود كه كوچه مان به جمال مبارك خانواده شان، منورتر شده بود(تعارف نيست)
قرار گذاشتيم، خانوادگي، محضرشان شرفياب شويم و ساختمان جديدشان را تبريك بگوييم. از آن جا كه والده پا به سن گذاشته شان، علاقه اي ويژه به والده ام داشت، منتطر والده مانديم تا مفتخرمان فرمايند. القصه با احتياط ويژه و رعايت پروتكل هاي بهداشتي(ماسك و فاصله فيزيكي و استفاده از فضاي باز بالكن)،محضرشان رسيديم.
در بالكن، تابي كار گذاشته بود كه بازيگوشي هاي آژين را كاملاً مهار كرد و همان سبب شد، قول ساخت يك تاب ويژه را به كوچولومان بدهند.
بر حسب اتفاق، از آنهايي است كه "سرشان برود"،قول شان نمي رود..
شبانه روزي تلاش كرد تا تاب آماده شد و در فرصتي نيز، بالكن منزل ما نيز، مزين به "تاب مهرباني" شان شد و همان دريچه اي گشود كه در اين ايام خانه نشيني هاي اجباري، هم خود و هم بچه هاي مان، روزهاي آرام تر و البته مفرح تري داشته باشيم..
ضمن دست مريزاد ويژه به #مهندس_سعيد_سوره ي عزيز (كه البته اين يك در قبال حجم مهرورزي هاي روزانه شان در حق خلق خدا، زيره به كرمان بردن است)، همرساني مي شود تا يادآور شويم كه اگر اهلش باشيم اين روزها، فرصت هاي بي شماري براي مهرباني كردن هست و صدالبته كه مهرباني ها نيز در اين روزگاران پرچالش و نشيب، ضروري تر و اثربخش تر و دلپذيرتر اند👏🌹
🔘كم نگذاريم كه كم امروز ما، بيش دگري است🙏
--------
*فعال صلح و مهرباني
✳️ كليپ ويژه
https://t.iss.one/Sopskf/4943
🌹❤️🌹
#كرونا
#چالش_مهرباني
#تاب_مهرباني
--
@sopskf
https://www.instagram.com/tv/CG0X58UlJyg/?igshid=1c95byumzr9pe
✍️رئوف آذري*
از دوستان جاني مان بود. در اين دوران كرونايي، چندي بود كه كوچه مان به جمال مبارك خانواده شان، منورتر شده بود(تعارف نيست)
قرار گذاشتيم، خانوادگي، محضرشان شرفياب شويم و ساختمان جديدشان را تبريك بگوييم. از آن جا كه والده پا به سن گذاشته شان، علاقه اي ويژه به والده ام داشت، منتطر والده مانديم تا مفتخرمان فرمايند. القصه با احتياط ويژه و رعايت پروتكل هاي بهداشتي(ماسك و فاصله فيزيكي و استفاده از فضاي باز بالكن)،محضرشان رسيديم.
در بالكن، تابي كار گذاشته بود كه بازيگوشي هاي آژين را كاملاً مهار كرد و همان سبب شد، قول ساخت يك تاب ويژه را به كوچولومان بدهند.
بر حسب اتفاق، از آنهايي است كه "سرشان برود"،قول شان نمي رود..
شبانه روزي تلاش كرد تا تاب آماده شد و در فرصتي نيز، بالكن منزل ما نيز، مزين به "تاب مهرباني" شان شد و همان دريچه اي گشود كه در اين ايام خانه نشيني هاي اجباري، هم خود و هم بچه هاي مان، روزهاي آرام تر و البته مفرح تري داشته باشيم..
ضمن دست مريزاد ويژه به #مهندس_سعيد_سوره ي عزيز (كه البته اين يك در قبال حجم مهرورزي هاي روزانه شان در حق خلق خدا، زيره به كرمان بردن است)، همرساني مي شود تا يادآور شويم كه اگر اهلش باشيم اين روزها، فرصت هاي بي شماري براي مهرباني كردن هست و صدالبته كه مهرباني ها نيز در اين روزگاران پرچالش و نشيب، ضروري تر و اثربخش تر و دلپذيرتر اند👏🌹
🔘كم نگذاريم كه كم امروز ما، بيش دگري است🙏
--------
*فعال صلح و مهرباني
✳️ كليپ ويژه
https://t.iss.one/Sopskf/4943
🌹❤️🌹
#كرونا
#چالش_مهرباني
#تاب_مهرباني
--
@sopskf
https://www.instagram.com/tv/CG0X58UlJyg/?igshid=1c95byumzr9pe
Telegram
بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک
Forwarded from کنفرانس بین المللی صلح پژوهی Peace Studies
دومین #کنفرانس_بین_المللی_صلح_پژوهی
زمان: ۸ آبان ۹۹
مکان: تهران، مجمع فلاسفه ایران
حضور به صورت مجازی
سخنرانان کلیدی:
دکتر حجت الله ایوبی: دبیرکل کمیسیون ملی یونسکو
دکتر علی باقری دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضائیه
دکتر cilene victor صلح پژوه و نماینده #مرکز_بین_المللی_توسعه_صلح_فرهنگ_عقلانیت در آمریکای لاتین
#peace #peace_studies #humanrights #conference
https://www.instagram.com/p/CG0BLkABJcL/?igshid=vyzaw2v1am1j
زمان: ۸ آبان ۹۹
مکان: تهران، مجمع فلاسفه ایران
حضور به صورت مجازی
سخنرانان کلیدی:
دکتر حجت الله ایوبی: دبیرکل کمیسیون ملی یونسکو
دکتر علی باقری دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضائیه
دکتر cilene victor صلح پژوه و نماینده #مرکز_بین_المللی_توسعه_صلح_فرهنگ_عقلانیت در آمریکای لاتین
#peace #peace_studies #humanrights #conference
https://www.instagram.com/p/CG0BLkABJcL/?igshid=vyzaw2v1am1j
Instagram
icpcr
دومین #کنفرانس_بین_المللی_صلح_پژوهی زمان: ۸ آبان ۹۹ مکان: تهران، مجمع فلاسفه ایران حضور به صورت مجازی سخنرانان کلیدی: دکتر حجت الله ایوبی: دبیرکل کمیسیون ملی یونسکو دکتر علی باقری دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضائیه دکتر cilene victor صلح پژوه و نماینده #مرکز_…
Forwarded from دریچه
⁉️ آینده چه میشود؟!!
این سوالی است گاهی خودم از خودم میپرسم و اغلب دوستان ،همکاران از من میپرسند و جالب آنکه دوست دارند پاسخی شفاف و روشن بدهم .
من در دنیای مدیریت جمله«آینده ساختنی است» را بیشتر از هر چیزی دوست دارم.
✅ اما ساختن آیندهی من به شدت متاثر از نوع ساختن دیگر هموطنانم است .
در حال حاضر ما به شکل فردی در حال ساختن آینده بهتر برای خود هستیم و بصورت جمعی در حال خراب کردن آینده خودمان و دیگران . شاید تلاش فردی من آیندهی بهتری در کوتاه مدت برایم بسازد ولی بیشک اگر این شکل ساختن در راستای آینده بهتر همگانی نباشد درمیان مدت و بلند مدت آینده بدتری را برای خودم و فرزندانم رقم خواهد زد. یعنی وقتی همه چیز دارم ولی امنیت ، آسودگی وجدان ،حس خوب،احساس افتخار و..ندارم .
〽️ دلار میتواند بهشدت کاهش یابد تنها اگر و تنها اگر همهی مردم از خرید دلار صرف نظر کنند مگر برحسب ضرورت و پاسخ به نیاز فوری.
〽️ کالاها میتوانند به شدت ارزان شوند تنها اگر و تنها اگر همه مردم صرفا به اندازه نیاز واقعی خود بخرند .
💹 امنیت میتواند بهتر شود اگر همگان در فرایند فقیر کردن و تحقیر دیگران مشارکت نکنند
〽️ مسکن میتواند بهشدت ارزان شود مشروط به آنکه هرکس بخواهد و بتواند یک واحد مسکونی داشته باشد و برای واحدهای بیشتر چه اجاره بدهد چه ندهد مالیات بیشتری پرداخت نماید.
✅ حکمرانی میتواند بهتر شود اگر و تنها اگر ما اداره امور را به کسانی بسپاریم که به منافع همه ما فکر میکنند نه منافع من و گروه خودشان
آینده در دست «من»ها نیست ولی به سادگی در دستان«ما»ست اگر و تنها اگر ما«ما» شویم.
با این شکل ساختن و بیتوجهی به شکل ساختن دیگران آنچه روشن است آینده بدتر خواهد شد
✍️ نگارش : مرتضی یوسفی طهارم
https://t.iss.one/dariche2024
این سوالی است گاهی خودم از خودم میپرسم و اغلب دوستان ،همکاران از من میپرسند و جالب آنکه دوست دارند پاسخی شفاف و روشن بدهم .
من در دنیای مدیریت جمله«آینده ساختنی است» را بیشتر از هر چیزی دوست دارم.
✅ اما ساختن آیندهی من به شدت متاثر از نوع ساختن دیگر هموطنانم است .
در حال حاضر ما به شکل فردی در حال ساختن آینده بهتر برای خود هستیم و بصورت جمعی در حال خراب کردن آینده خودمان و دیگران . شاید تلاش فردی من آیندهی بهتری در کوتاه مدت برایم بسازد ولی بیشک اگر این شکل ساختن در راستای آینده بهتر همگانی نباشد درمیان مدت و بلند مدت آینده بدتری را برای خودم و فرزندانم رقم خواهد زد. یعنی وقتی همه چیز دارم ولی امنیت ، آسودگی وجدان ،حس خوب،احساس افتخار و..ندارم .
〽️ دلار میتواند بهشدت کاهش یابد تنها اگر و تنها اگر همهی مردم از خرید دلار صرف نظر کنند مگر برحسب ضرورت و پاسخ به نیاز فوری.
〽️ کالاها میتوانند به شدت ارزان شوند تنها اگر و تنها اگر همه مردم صرفا به اندازه نیاز واقعی خود بخرند .
💹 امنیت میتواند بهتر شود اگر همگان در فرایند فقیر کردن و تحقیر دیگران مشارکت نکنند
〽️ مسکن میتواند بهشدت ارزان شود مشروط به آنکه هرکس بخواهد و بتواند یک واحد مسکونی داشته باشد و برای واحدهای بیشتر چه اجاره بدهد چه ندهد مالیات بیشتری پرداخت نماید.
✅ حکمرانی میتواند بهتر شود اگر و تنها اگر ما اداره امور را به کسانی بسپاریم که به منافع همه ما فکر میکنند نه منافع من و گروه خودشان
آینده در دست «من»ها نیست ولی به سادگی در دستان«ما»ست اگر و تنها اگر ما«ما» شویم.
با این شکل ساختن و بیتوجهی به شکل ساختن دیگران آنچه روشن است آینده بدتر خواهد شد
✍️ نگارش : مرتضی یوسفی طهارم
https://t.iss.one/dariche2024
Telegram
دریچه
مجالی برای تأمل در سویههای متنوع آیین، فرهنگ و جامعه. فرصتی برای نگریستن خردمندانه به هزارتوی فرهنگی و آیینی ایرانیان و مسائل و معضلاتی که کم و بیش با آن درگیریم.
امید است در تفاهم و همدلی بیشتر و گشایش افقهای نو گام مثبتی باشد..
@dariche2024
امید است در تفاهم و همدلی بیشتر و گشایش افقهای نو گام مثبتی باشد..
@dariche2024
دگرپذيري، نتيجه دگردوستي مؤثر...
اولين همايش دگرپذيري- مهاباد
https://www.instagram.com/tv/B0JofQnnPVS/?igshid=cxpcg5ejs3yn
اولين همايش دگرپذيري- مهاباد
https://www.instagram.com/tv/B0JofQnnPVS/?igshid=cxpcg5ejs3yn
Instagram
AYENDE on Instagram: “بەڕێوەچوونی یەکەمین کۆڕبەندی "قبوڵی بەرانبەر و لێبووردەیی" لە مەهاباد کانال_جهانی_سپێدە #سپێدە_روژهەلات…
133 Likes, 2 Comments - AYENDE (@ayende.press) on Instagram: “بەڕێوەچوونی یەکەمین کۆڕبەندی "قبوڵی بەرانبەر و لێبووردەیی" لە مەهاباد کانال_جهانی_سپێدە…”
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ما برای آنکه ایران
گوهری تابان شود
خون دلها خورده ایم
خون دلها خورده ایم
ما برای آنکه ایران
خانه خوبان شود
رنج دوران برده ایم
رنج دوران برده ایم
ما برای بوئیدن بوی گل نسترن
چه سفرها کرده ایم، چه سفرها کرده ایم
ما برای نوشیدن شورابه های کویر
چه خطرها کرده ایم، چه خطرها کرده ایم
ما برای خواندن این قصه عشق به خاک
خون دلها خورده ایم
خون دلها خورده ایم
ما برای جاودانه ماندن این عشق پاک
رنج دوران برده ایم
رنج دوران برده ایم
نادر ابراهيمي
گوهری تابان شود
خون دلها خورده ایم
خون دلها خورده ایم
ما برای آنکه ایران
خانه خوبان شود
رنج دوران برده ایم
رنج دوران برده ایم
ما برای بوئیدن بوی گل نسترن
چه سفرها کرده ایم، چه سفرها کرده ایم
ما برای نوشیدن شورابه های کویر
چه خطرها کرده ایم، چه خطرها کرده ایم
ما برای خواندن این قصه عشق به خاک
خون دلها خورده ایم
خون دلها خورده ایم
ما برای جاودانه ماندن این عشق پاک
رنج دوران برده ایم
رنج دوران برده ایم
نادر ابراهيمي
#بي_لكنت، مديريت نابخردانه،
عامل سقوط قيمت جان در جغرافياي سردشت(١)
#رئوف_آذري
خانواده اي كه در درياي مانش غرق شدند، و بسياري عزمِ كوچ كردگان كه در ميانه راه به ايست قلبي،يا با آفت تعرض به جان،مال،فرهنگ و دين و آيين و اخلاق و حتي ناموس و كرامت در مسير و مقصد گرفتار مي شوند،همشهري نگارنده بودند و بوده اند!
هشت هزار جانباز و ده ها شهيدي كه در دوران جنگ ايران و عراق از تركش خمپاره ها و بمب هاي شيميايي هفتم تير ١٣٦٦ قرباني حراست از خاك و ناموس اين مملكت و ملت شدند، سردشتي و همشهري نگارنده بودند!
صدها كولبري كه زير بهمن برفي يا در اثر اصابت گلوله هاي سُربي مرزبانان غيور كشور، جان باختند يا قطع نخاع و جانباز، باري بر دوش خانواده شدند، همشهري نگارنده بودند!
ده ها و صدها خانواري كه بالاجبار عزم شهرهاي عمقي كردند تا به صورت فصلي، در كاشت و برداشت باغات و مزارع و نيز چرخيدن چرخ كارخانجات و به ويژه كوره هاي آجرپزي و كارگاه هاي عُمرسوزي ابزارِكار كارفرما و ارباب شوند،همشهري نگارنده بودند و هستند!
ده ها و صدها جوان و نخبه اي كه علي رغم همه نامهرباني ها، مسير تعالي در پيش گرفتند و بعدها هريك به تهمتي يا بهانه اي از كسب صندلي استحقاقي بازمانده و سرخورده و افسرده و سربار خانواده و جامعه شدند، و حجم تهمت ها و روايات هاي سياست ساخت چنان بود كه اتفاقاً از سوي خودي هاي همشهري نيز طرد شدند، سردشتي و همسايه و فاميل نگارنده بودند!
و...
اما حتي يك تصميم گيرنده اصلي و مدير و كارشناس اثرگذار در چرخش چرخ سياستي شهرستان،استان و كشور، همشهري نگارنده نيستند،نبودند و ظاهرا" هم نخواهند بود!
آن حداقلي هم كه در پست هاي فرمايشي و تبعيتي،به كار گمارده شدند، يا ناخواسته از صافي گزينش و كارشناس خدامنش، رد شدند يا رعيتي بودند كه بدون اذن ارباب، سرد و گرم مديريت،آزمون نكردند و اگر چنين نشدند و نكردند، يا كنار رفتند يا ترخيص شدند!
به زعم نگارنده كه دانش آموخته مديريت است،همين هم بيشترين سهم داشته تا؛ در اين جغرافيا، قيمت جان، تنها با يك نان برابر باشد و شايستگان در جزاير پراكنده بسوزند و بسازند يا گوشه عُزلت گزينند و سكوت اجباري پيشه كنند و سايرين نيز، آمال، آرزو و رؤياهاي شان را در تجارت كذايي،شغل هاي كاذب و چوب حراج زدن به سنت و عرف و فرهنگ،اخلاق و انسانيت جست و جو كنند يا آن سوي آب ها، بر آزادي و كرامت انساني خود، به سوگ بنشينند يا طعمه طمع قاچاقچيان جان و مال و ناموس يا مسافر قايق هاي مرگ شوند!
راستي؛
🔘كسي مي داند،قيمت جان در اين جغرافيا چقدر است؟!
🔘كسي مي داند از چه سبب، يك نان يا فشنگ با قيمت يك جان، برابري مي كند؟!
🔘آيا كسي از ميزان آسيب وارده بر روح و روان شهروندان سردشت، به دليل تزريق توهم توطئه و سوء مديريت ها وقوف دارد؟
🔘آيا كسي از درد نان آوري بر سفره خانواده شهروندانِ از داخل رانده و در مرز كولبري يا جان بري مانده ي سردشتي، خبر دارد؟
🔘آيا كسي از دلايل كم اقبالي رسانه هاي داخلي به درد تاريخي اين شهر خبر دارد؟
🔘آيا كسي مي داند،چرا بهشت زميني به جهنمي محصور و خوفناك و چاله مرگ اميد، بدل شده است؟
حتم دارم كم مي دانيد و آنهايي هم كه مي دانند، صلاح در ندانستن مي دانند!
كانال تلگرامي روزنامه نگاري جديد، در پي غرق شدن خانواده چهارنفري سردشتي در درياي مانش، مقايسه اي گذرا بر اهتمام رسانه هاي خودي و غيرخودي، داشته است كه در تصاوير پيوست ملاحظه مي كنيد..
در هفتم تير ١٣٦٦ و پسابمباران شيميايي اين شهر نيز، به كرات،چنين موضعي را از رسانه هاي داخلي شاهد بوديم كه ذيل سايه اين كم توجهي،و البته ضعف سيستم نظارتي، استمرار بر سياست مديرگزيني هاي نخودي، و يك كاسه كردن قدرت در سبد نورچشمي ها، سبب شد تا در جغرافياي سردشت، تمامي تلاش و تقلاي شهروندان براي پايداري زيست جمعي، هم فهمي و هم كنشي و به انديشي، بيخودي انگاشته شود و با تزريق توهم توطئه و توزيع نيروها و انرژي هاي نهفته در بطن اجتماع، تمركز بر اصلاح ساختارها و رويه ها، و رفع كاستي ها و حل چالش ها، ره گم كند و كوچ و كوچ تنها راه حل شهروندان و تحليل شايستگي، سكوت و عزلت فرهيختگان و در نهايت مرگ اميد و زندگي، تحفه ماندگاري در اين جغرافياي به ظاهر بهشتي باشد كه متأسفانه ظاهرش نيز كه بلوط و آب و زاب بود، با همين بدسياستي، زايل شد و مي شود!
اما آيا امروز،حاكميت، دولت،مديران محلي و رسانه، پاسخي براي كوچ ناچاري، بر ساخت جهنم در بهشت و سوغاتي مرگ آنيتاها،آرمين ها،آرتين ها، و آيلان هاي نوعي شهرم دارند؟!
اگر مي خواهيد گوشه اي از اين درد را فهم كنيد، كافيست تك برش هايي كه در همه اين سال ها، چند از هزارش، با تقلاي پرهزينه ي كنشگران مدني، همرساني شده اند، بخوانيد و ببينيد و چون ما، بر مصيبت مديريت نابخردانه، اذعان كنيد:
🔘يادداشت دكتر محسن رناني تحت عنوان "مام قادر روح سرگردان ملي"
عامل سقوط قيمت جان در جغرافياي سردشت(١)
#رئوف_آذري
خانواده اي كه در درياي مانش غرق شدند، و بسياري عزمِ كوچ كردگان كه در ميانه راه به ايست قلبي،يا با آفت تعرض به جان،مال،فرهنگ و دين و آيين و اخلاق و حتي ناموس و كرامت در مسير و مقصد گرفتار مي شوند،همشهري نگارنده بودند و بوده اند!
هشت هزار جانباز و ده ها شهيدي كه در دوران جنگ ايران و عراق از تركش خمپاره ها و بمب هاي شيميايي هفتم تير ١٣٦٦ قرباني حراست از خاك و ناموس اين مملكت و ملت شدند، سردشتي و همشهري نگارنده بودند!
صدها كولبري كه زير بهمن برفي يا در اثر اصابت گلوله هاي سُربي مرزبانان غيور كشور، جان باختند يا قطع نخاع و جانباز، باري بر دوش خانواده شدند، همشهري نگارنده بودند!
ده ها و صدها خانواري كه بالاجبار عزم شهرهاي عمقي كردند تا به صورت فصلي، در كاشت و برداشت باغات و مزارع و نيز چرخيدن چرخ كارخانجات و به ويژه كوره هاي آجرپزي و كارگاه هاي عُمرسوزي ابزارِكار كارفرما و ارباب شوند،همشهري نگارنده بودند و هستند!
ده ها و صدها جوان و نخبه اي كه علي رغم همه نامهرباني ها، مسير تعالي در پيش گرفتند و بعدها هريك به تهمتي يا بهانه اي از كسب صندلي استحقاقي بازمانده و سرخورده و افسرده و سربار خانواده و جامعه شدند، و حجم تهمت ها و روايات هاي سياست ساخت چنان بود كه اتفاقاً از سوي خودي هاي همشهري نيز طرد شدند، سردشتي و همسايه و فاميل نگارنده بودند!
و...
اما حتي يك تصميم گيرنده اصلي و مدير و كارشناس اثرگذار در چرخش چرخ سياستي شهرستان،استان و كشور، همشهري نگارنده نيستند،نبودند و ظاهرا" هم نخواهند بود!
آن حداقلي هم كه در پست هاي فرمايشي و تبعيتي،به كار گمارده شدند، يا ناخواسته از صافي گزينش و كارشناس خدامنش، رد شدند يا رعيتي بودند كه بدون اذن ارباب، سرد و گرم مديريت،آزمون نكردند و اگر چنين نشدند و نكردند، يا كنار رفتند يا ترخيص شدند!
به زعم نگارنده كه دانش آموخته مديريت است،همين هم بيشترين سهم داشته تا؛ در اين جغرافيا، قيمت جان، تنها با يك نان برابر باشد و شايستگان در جزاير پراكنده بسوزند و بسازند يا گوشه عُزلت گزينند و سكوت اجباري پيشه كنند و سايرين نيز، آمال، آرزو و رؤياهاي شان را در تجارت كذايي،شغل هاي كاذب و چوب حراج زدن به سنت و عرف و فرهنگ،اخلاق و انسانيت جست و جو كنند يا آن سوي آب ها، بر آزادي و كرامت انساني خود، به سوگ بنشينند يا طعمه طمع قاچاقچيان جان و مال و ناموس يا مسافر قايق هاي مرگ شوند!
راستي؛
🔘كسي مي داند،قيمت جان در اين جغرافيا چقدر است؟!
🔘كسي مي داند از چه سبب، يك نان يا فشنگ با قيمت يك جان، برابري مي كند؟!
🔘آيا كسي از ميزان آسيب وارده بر روح و روان شهروندان سردشت، به دليل تزريق توهم توطئه و سوء مديريت ها وقوف دارد؟
🔘آيا كسي از درد نان آوري بر سفره خانواده شهروندانِ از داخل رانده و در مرز كولبري يا جان بري مانده ي سردشتي، خبر دارد؟
🔘آيا كسي از دلايل كم اقبالي رسانه هاي داخلي به درد تاريخي اين شهر خبر دارد؟
🔘آيا كسي مي داند،چرا بهشت زميني به جهنمي محصور و خوفناك و چاله مرگ اميد، بدل شده است؟
حتم دارم كم مي دانيد و آنهايي هم كه مي دانند، صلاح در ندانستن مي دانند!
كانال تلگرامي روزنامه نگاري جديد، در پي غرق شدن خانواده چهارنفري سردشتي در درياي مانش، مقايسه اي گذرا بر اهتمام رسانه هاي خودي و غيرخودي، داشته است كه در تصاوير پيوست ملاحظه مي كنيد..
در هفتم تير ١٣٦٦ و پسابمباران شيميايي اين شهر نيز، به كرات،چنين موضعي را از رسانه هاي داخلي شاهد بوديم كه ذيل سايه اين كم توجهي،و البته ضعف سيستم نظارتي، استمرار بر سياست مديرگزيني هاي نخودي، و يك كاسه كردن قدرت در سبد نورچشمي ها، سبب شد تا در جغرافياي سردشت، تمامي تلاش و تقلاي شهروندان براي پايداري زيست جمعي، هم فهمي و هم كنشي و به انديشي، بيخودي انگاشته شود و با تزريق توهم توطئه و توزيع نيروها و انرژي هاي نهفته در بطن اجتماع، تمركز بر اصلاح ساختارها و رويه ها، و رفع كاستي ها و حل چالش ها، ره گم كند و كوچ و كوچ تنها راه حل شهروندان و تحليل شايستگي، سكوت و عزلت فرهيختگان و در نهايت مرگ اميد و زندگي، تحفه ماندگاري در اين جغرافياي به ظاهر بهشتي باشد كه متأسفانه ظاهرش نيز كه بلوط و آب و زاب بود، با همين بدسياستي، زايل شد و مي شود!
اما آيا امروز،حاكميت، دولت،مديران محلي و رسانه، پاسخي براي كوچ ناچاري، بر ساخت جهنم در بهشت و سوغاتي مرگ آنيتاها،آرمين ها،آرتين ها، و آيلان هاي نوعي شهرم دارند؟!
اگر مي خواهيد گوشه اي از اين درد را فهم كنيد، كافيست تك برش هايي كه در همه اين سال ها، چند از هزارش، با تقلاي پرهزينه ي كنشگران مدني، همرساني شده اند، بخوانيد و ببينيد و چون ما، بر مصيبت مديريت نابخردانه، اذعان كنيد:
🔘يادداشت دكتر محسن رناني تحت عنوان "مام قادر روح سرگردان ملي"
ادامه يادداشت رئوف آذري، با عنوان:
#بي_لكنت، مديريت نابخردانه، عامل سقوط قيمت جان در جغرافياي سردشت(٢)
🔘فيلم "درخت گردو"ي محمدحسين مهدوي، و توييت اخيرشان در مورد آنيتا ايران نژاد
🔘گوشه اي از صفحات روزنامه هاي انگليسي و فرانسوي در مورد مرگ خانواده سردشتي در كانال مانش
و اينها، فقط حاصل مشتي از خروار درد زندگي در اين جغرافياست و مگر اين دردها، جز سياست ورزي، استراتژي گزيني و مديريت غيرخردمندانه، دليل دگري هم دارد؟
و اگر مي خواهيد بر دليل سقوط فاحش قيمت جان در اين جغرافيا، بيشتر وقوف يابيد، يادداشت اخير استادِ فاضل، دكتر محمد فاضلي را با عنوان" آنيتا، قرباني فرصت دزدي" را بخوانيد تا بر تك عامل، طرح شده مدعاي نگارنده بيشتر توافق و تأمل كنيد ...
تاريخ، قاضي بي رحمي است اگر كه امروز، تغيير نكنيم و اگر كه هم اكنون اراده نكنيم با نيك انديشي، هم فهمي و هم كنشي "خردمندانه مديريت كنيم"..
"ما برای آنکه ایران
گوهری تابان شود
خون دلها خورده ایم
خون دلها خورده ایم
ما برای آنکه ایران
خانه خوبان شود
رنج دوران برده ایم
رنج دوران برده ایم
ما برای بوئیدن بوی گل نسترن
چه سفرها کرده ایم، چه سفرها کرده ایم
ما برای نوشیدن شورابه های کویر
چه خطرها کرده ایم، چه خطرها کرده ایم
ما برای خواندن این قصه عشق به خاک
خون دلها خورده ایم
خون دلها خورده ایم
ما برای جاودانه ماندن این عشق پاک
رنج دوران برده ایم
رنج دوران برده ایم"
🎬لينك تصويرنگاشت ارجاع ها
https://t.iss.one/Sopskf/4947
*براي مشاهده بهتر ارجاع ها روي تصوير زوم كنيد و جهت مطالعه به آدرس هاي مربوط به نويسندگان مذكور مراجعه فرماييد..
---
#سردشت
#بهشت_جهنمي
#مديريت_نخودي
#فرصت_دزدي
#تقلاي_بيخودي
#كوچ_همزيستي
#مرگ_ايران_نژندي
@sopskf
#بي_لكنت، مديريت نابخردانه، عامل سقوط قيمت جان در جغرافياي سردشت(٢)
🔘فيلم "درخت گردو"ي محمدحسين مهدوي، و توييت اخيرشان در مورد آنيتا ايران نژاد
🔘گوشه اي از صفحات روزنامه هاي انگليسي و فرانسوي در مورد مرگ خانواده سردشتي در كانال مانش
و اينها، فقط حاصل مشتي از خروار درد زندگي در اين جغرافياست و مگر اين دردها، جز سياست ورزي، استراتژي گزيني و مديريت غيرخردمندانه، دليل دگري هم دارد؟
و اگر مي خواهيد بر دليل سقوط فاحش قيمت جان در اين جغرافيا، بيشتر وقوف يابيد، يادداشت اخير استادِ فاضل، دكتر محمد فاضلي را با عنوان" آنيتا، قرباني فرصت دزدي" را بخوانيد تا بر تك عامل، طرح شده مدعاي نگارنده بيشتر توافق و تأمل كنيد ...
تاريخ، قاضي بي رحمي است اگر كه امروز، تغيير نكنيم و اگر كه هم اكنون اراده نكنيم با نيك انديشي، هم فهمي و هم كنشي "خردمندانه مديريت كنيم"..
"ما برای آنکه ایران
گوهری تابان شود
خون دلها خورده ایم
خون دلها خورده ایم
ما برای آنکه ایران
خانه خوبان شود
رنج دوران برده ایم
رنج دوران برده ایم
ما برای بوئیدن بوی گل نسترن
چه سفرها کرده ایم، چه سفرها کرده ایم
ما برای نوشیدن شورابه های کویر
چه خطرها کرده ایم، چه خطرها کرده ایم
ما برای خواندن این قصه عشق به خاک
خون دلها خورده ایم
خون دلها خورده ایم
ما برای جاودانه ماندن این عشق پاک
رنج دوران برده ایم
رنج دوران برده ایم"
🎬لينك تصويرنگاشت ارجاع ها
https://t.iss.one/Sopskf/4947
*براي مشاهده بهتر ارجاع ها روي تصوير زوم كنيد و جهت مطالعه به آدرس هاي مربوط به نويسندگان مذكور مراجعه فرماييد..
---
#سردشت
#بهشت_جهنمي
#مديريت_نخودي
#فرصت_دزدي
#تقلاي_بيخودي
#كوچ_همزيستي
#مرگ_ايران_نژندي
@sopskf
Telegram
بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک
ما برای آنکه ایران
گوهری تابان شود
خون دلها خورده ایم
خون دلها خورده ایم
ما برای آنکه ایران
خانه خوبان شود
رنج دوران برده ایم
رنج دوران برده ایم
ما برای بوئیدن بوی گل نسترن
چه سفرها کرده ایم، چه سفرها کرده ایم
ما برای نوشیدن شورابه های کویر
چه خطرها…
گوهری تابان شود
خون دلها خورده ایم
خون دلها خورده ایم
ما برای آنکه ایران
خانه خوبان شود
رنج دوران برده ایم
رنج دوران برده ایم
ما برای بوئیدن بوی گل نسترن
چه سفرها کرده ایم، چه سفرها کرده ایم
ما برای نوشیدن شورابه های کویر
چه خطرها…
جهنم زندگي و ضرورت سخت جاني
✍️رئوف آذري
فارغ از پاندمي كرونا، طبق مخابره رسانه ها، اختاپوس مرگ، هر روز، بهانه هاي بسياري سر راه تصميم و اراده ما مي گذارند تا دل تهي كنيم و چون داستان آن كوهنورد، در شب تيره و سرد، جرأت رها كردن طناب به خود ندهيم و يك متري مانده به صبح ظفر، عطاي زندگي را به لقاي مرگ نبخشيم!
اما آن هنگام كه به مدرسه طبيعت وارد مي شويم، رها از هژموني مرگِ برساختِ رسانه، ده ها درس نكته براي عزم جزم كردن و چسبيدن دوباره به زندگي، الهام خواهيم گرفت...
اگر امروز پيامبران از نوع انساني ختم به #محمد(ص) در چهارده و اندي قرن قبل شده اند، در طبيعت پيراموني، بسيار اند پيام آوراني كه به زبان به زباني ما را مي خوانند تا لختي دِگر نيز تاب آوريم..
اين روزها كه كروناي ويروسي در هيأت هاي گونه گون(ويروس سلامت جسمي،اقتصادي،سياسي،مديريتي و...)، حمله ور شده است چه نكوست كه دست به دامان پيامبران طبيعت نهيم و درس هاي معنوي مان را براي اتصال به بهشت دنيوي از رسانه هاي آن برگيريم تا كام دل، چون روزگاران خوب،نصيب بريم..
#بلوط ها و جان سختي شان، يكي از بسيار اين آموزگارانِ پيام آور و الهام بخشند كه اميدآفرين اند و زندگي افزا...
در تصاوير و كليپ پيوست، غَور كنيد تا از خرمن اميدِبه زندگيِ بلوط، جان سختي و تاب آوري بيشتر نصيب بريد...
🌹❤️🌹
#سردشت
#كولبري
#كوچ
#كانال_مانش
#غرق_خانواده_ي_ايران_نژادي
#بلوط_ها
#پيامبران_اميد
@sopskf
---
https://www.instagram.com/p/CG-2gRXresA/?igshid=1cc0v1vfog0se
✍️رئوف آذري
فارغ از پاندمي كرونا، طبق مخابره رسانه ها، اختاپوس مرگ، هر روز، بهانه هاي بسياري سر راه تصميم و اراده ما مي گذارند تا دل تهي كنيم و چون داستان آن كوهنورد، در شب تيره و سرد، جرأت رها كردن طناب به خود ندهيم و يك متري مانده به صبح ظفر، عطاي زندگي را به لقاي مرگ نبخشيم!
اما آن هنگام كه به مدرسه طبيعت وارد مي شويم، رها از هژموني مرگِ برساختِ رسانه، ده ها درس نكته براي عزم جزم كردن و چسبيدن دوباره به زندگي، الهام خواهيم گرفت...
اگر امروز پيامبران از نوع انساني ختم به #محمد(ص) در چهارده و اندي قرن قبل شده اند، در طبيعت پيراموني، بسيار اند پيام آوراني كه به زبان به زباني ما را مي خوانند تا لختي دِگر نيز تاب آوريم..
اين روزها كه كروناي ويروسي در هيأت هاي گونه گون(ويروس سلامت جسمي،اقتصادي،سياسي،مديريتي و...)، حمله ور شده است چه نكوست كه دست به دامان پيامبران طبيعت نهيم و درس هاي معنوي مان را براي اتصال به بهشت دنيوي از رسانه هاي آن برگيريم تا كام دل، چون روزگاران خوب،نصيب بريم..
#بلوط ها و جان سختي شان، يكي از بسيار اين آموزگارانِ پيام آور و الهام بخشند كه اميدآفرين اند و زندگي افزا...
در تصاوير و كليپ پيوست، غَور كنيد تا از خرمن اميدِبه زندگيِ بلوط، جان سختي و تاب آوري بيشتر نصيب بريد...
🌹❤️🌹
#سردشت
#كولبري
#كوچ
#كانال_مانش
#غرق_خانواده_ي_ايران_نژادي
#بلوط_ها
#پيامبران_اميد
@sopskf
---
https://www.instagram.com/p/CG-2gRXresA/?igshid=1cc0v1vfog0se
Instagram
بنیاد توسعه صلح و مهربانی
جهنم زندگي و ضرورت سخت جاني ✍️رئوف_آذري فارغ از پاندمي كرونا، طبق مخابره رسانه ها، اختاپوس مرگ، هر روز، بهانه هاي بسياري سر راه تصميم و اراده ما مي گذارند تا دل تهي كنيم و چون داستان آن كوهنورد، در شب تيره و سرد، جرأت رها كردن طناب به خود ندهيم و يك متري…