بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک
459 subscribers
2.08K photos
692 videos
176 files
2.3K links
عزم کرده ایم با موهبت #مهربانی و #صلح بر هژمونیِ ناصلحی در جهانشهر پایان دهیم.

مٲموریت ما:
#نشاء_بذر_مهربانی و #پرورش_جوانه_صلح

#Together_For_Peace
--------
Spread Of Peace & Small Kindness Foundation

لینک ارتباطی:
@Raouf_Azari
Download Telegram
Forwarded from solhsazan صلح سازان
صلح سازان ايران زمين

روز جهاني صلح، ايده صلح سازان ايران زمين با توليت بنياد توسعه صلح و مهرباني و هموندي شايستگان سرزميني متولد شد اما زمان نياز بود تا صلح وندان و به ويژه ايده پردازان، با فهمي عميق و انتخابي دقيق، آغازين قدم را استوار بردارند..

بستري شدن مجددِ استادآواز ايران، تلنگري بر اذهان زد و انتخاب صورت گرقت اما شوك كُماي آن اسطوره هنر، به آفت درنگي نامبارك گرفتارمان ساخت تا اينكه فرصت از دست مان در رفت ولي عزم كرديم از اين شايسته كاريزماي صلح سازي نگذريم و در اولين لحظات مخابره كوچ ابدي اش، اولين #صلح_ساز وطني را ايشان معرفي كنيم🙏

او كه در اوج نابساماني هاي داخلي و به ويژه آنگاه كه قداست دانشگاه و دانشجو نيز در شرف هتك حرمت بود، بانگ مسيحايي اش را كوك كرد و خطاب به تفنگداران، چنين خواند:
"تفنگت را زمین بگذار
که من بیزارم از دیدار این خونبارِ ناهنجار
تفنگِ دست تو یعنی زبان آتش و آهن
من اما پیش این اهریمنی ابزار بنیان‌کن
ندارم جز زبانِ دل، دلی لبریزِ از مهر تو
ای با دوستی دشمن

زبان آتش و آهن
زبان خشم و خونریزیست
زبان قهر چنگیزیست
بیا، بنشین، بگو، بشنو سخن، شاید
فروغ آدمیت راه در قلب تو بگشاید

برادر گر که می‌خوانی مرا، بنشین برادروار
تفنگت را زمین بگذار
تفنگت را زمین بگذار تا از جسم تو
این دیو انسان‌کش برون آید

تو از آیین انسانی چه می‌دانی؟
اگر جان را خدا داده ست
چرا باید تو بستانی؟
چرا باید که با یک لحظه غفلت، این برادر را
به خاک و خون بغلتانی؟

گرفتم در همه احوال حق گویی و حق جویی
و حق با توست
ولی حق را برادرجان، به زور این زبان‌نافهم آتش‌بار
نباید جست!
اگر این بار شد وجدان خواب‌آلوده‌ات بیدار،
تفنگت را زمین بگذار!"

بياييد اين اولين انتخاب را در اين لحظات سخت كوچ آن عزيز سفركرده، محملي كنيم براي پرده برداري از هزاران چهره شجريان وش #صلح_ساز ايران زمين و نگذاريم دومي تا هزارمي، بعد از كوچ شان، شناسانده و تجليل شوند...
#محمد_رضا_شجريان، اين #صلح_ساز_وطني، رفت ولي نفس مسيحايي، بينش،كنش و جوشش يا سكوت معنادار ايشان در مسير صلح سازي، ميراث گرانسنگي است كه چون چراغي فرا راه صلح، روشنا بخش و راهبر صلح وندان و صلح بانان ايران زمين است اگر كه منبعد،فرصت سوزي نكنيم و به گاه صلح سازان را بشناسانيم و قدر نهيم..
در مسير صلح سازي در گهرسرزمين، همراه مان
باشيد و با معرفي به گاه صلح سازان پيراموني، دَينِ خود را به وطن ادا كنيد🙏
❤️💐❤️
#بنياد_توسعه_صلح_و_مهرباني
#صلح_سازان_ايران_زمين
#محمد_رضا_شجريان
#در_سوگ_صلح_سازان

@Peace_builders
@darvishnameh
@sopskf
◾️خوشا به حالت استاد شجریان!

احسان محمدی

1⃣ ما سوگوار خودمان هستیم،  #استاد_شجریان را بهانه کرده‌ایم برای بغض کردن، برای دریغا دریغ. احساس تنهایی می‌کنیم از رفتن کسی که همیشه انگار مطمئن بودیم در هر بزنگاهی کنارمان می‌ایستد. دوشادوشمان و حالا مثل خانه‌ای قدیمی شده‌ایم که دیوارش ریخته و باد می‌آید و توی دلش چنگ می‌زند.

2⃣ #سروش_صحت در فیلم #جهان_با_من_برقص داستان مردی را روایت می‌کند که برای سالم زیستن از دود و دم تهران فرار می‌کند و به جای دنجی در شمال پناه می‌برد. شیر گاو می‌خورد و دم‌نوش گیاهان و... اما به سرطان مبتلا می‌شود و طنز تلخ ماجرا این است که دوستش حمید که کارخانه سوسیس و کالباس دارد و صبحانه کله‌پاچه می‌زند آنقدر سالم است که زن جوان گرفته، برنامه دارد بچه‌دار شود و حتی به کانادا برود!

#محمدرضا_شجریان کوه‌نوردی می‌کرد، عاشق طبیعت و گل و گیاه بود، از محصولات باغ و باغچه‌اش می‌خورد و حتی به گمانم گندم کاشته بود و از آرد آن نان می‌پخت و... اما سرانجام گرفتار سرطان شد. شوخی تلخ روزگار است. دنیای عجیبی است، تاریخ پر از آن‌هاست که خون خلق می‌خوردند و هیچ‌شان نشد!

3⃣ من هم دلتنگ استاد شجریان هستم اما کاش هر کدام از ما یک هزارم آنچه او زیست را زندگی کنیم.

فخر موسیقی شد، خوشنویسی کرد، آشپز ممتازی شد، ساز ساخت، نجاری کرد، برای مردم خوشنام‌تر از هر سیاستمردی شد، در همه جای جهان احترام دید، ۸۰ سال در اوج بود، فرزندانی پرورش داد که مایه مباهاتند، صدای مردمش شد، عکسش را بر در و دیوار زدند، با ربنایش افطار کردند و...

حالا که بعد از رنج بیماری کتاب زندگی‌اش را بست و رفت میلیون‌ها ایرانی چنان غمگین‌اند که انگار یکی از اعضای خانواده‌شان را از دست داده‌اند. مگر چند نفر در این کشور تا این اندازه خوش‌بخت زیسته‌اند و عاقبت به‌خیر شده‌اند؟

تنها حسرتم برای او این #وداع_غریبانه است. اینکه سزاوار بدرقه‌ای باشکوه‌تر از این بغض‌های خاموش ما در شبکه‌های اجتماعی است.

4⃣ حرف آخر اینکه مُرده آن است که نامش به نکویی نبرند، مُرده آن است که پشت‌ هنرمندان وطن‌دوستی چون تو را خالی کرد، اجازه کنسرت نداد و گمان کرد می‌تواند نامت را از یاد مردم ببرد وگرنه محمدرضا شجریان تا آخرین روز دنیا که حتی یک نفر فارسی بداند، زنده است.

5⃣ بعضی‌ها را خدا بغل کرده است، مهرشان به دل مردم چنان نشسته که با هیچ دستور و اخم و تَخمی قابل پاک کردن نیست، شجریان یکی از آنهاست.

خوشا به حالت آقای شجریان که محترم زیستی و در قلب مردم این سرزمین تا همیشه زنده‌ای و خوشا به سعادت ما که در روزگار تو زیستیم و از صدایت لذت بردیم.
🖋 @ehsanmohammadi95
Forwarded from اتچ بات
⚫️ خلیفه منع کرده است از سماع کردن!

شیخ گفت :«خلیفه منع کرده است از سماع کردن.»
درویش را عُقده ای شد در اندرون و رنجور افتاد. طبیبِ حاذق را آوردند. نبضِ او گرفت، این علّت ها و اسباب که خوانده بود ندید.
درویش وفات یافت. طبیب بشکافت گورِ او را و سینۀ او را و عُقده را بیرون آورد. همچون عقیق می بود.
آن را به وقتِ حاجت بفروخت. دست به دست رفت، تا به خلیفه رسید. خلیفه آن را نگینِ انگشتری ساخت. می داشت در انگشت.
روزی، در سماع، فرو نگریست: جامه آلوده دید از خون. چون نظر کرد، هیچ جراحتی ندید. دست برد به انگشتری: نگین را دید گداخته.
خصمان( مالکان، صاحبان) را که فروخته بودند باز طلبید تا به طبیب رسید. طبیب احوال را باز گفت...

(مقالات شمس الدین محمد تبریزی، ویرایش متن: جعفر مدرس صادقی، صفحۀ 55)

🩸این عقیق، خون دل اوست

بر دست هر ایرانی انگشتری است که نگینش عقیقی است پر خون. روزی این عقیق خواهد شکست؛ سالی از پسِ امسال یا هزاره ای از پسِ این هزاره.
روزی آوازی خواهیم شنید: ملکوتی، اصیل و رها، ربنایی ربّانی، آزاد از بند و حبس و حصار؛ و ناگهان دامنمان خونین می شود!

آن روز از تاریخ بپرس که این سرخی چیست؟
و این خونِ کیست؟

آن روز خواهیم دانست که این عقیق نبود و این نگین نبود بر انگشتری ما! این خونِ دلِ خسروِ آوازِ ایران بود، جگر گداخته اش! اندوهی تفدیده و غصه ای فسرده و‌ فشرده!

آن روز خواهیم دانست که این سرخی، آواز اوست و این خون، موسیقای اوست که بر دامن ایران پاشیده است...
▪️
امروز همان روز است، به دامان خود نگاه کنید، به دامان سرزمینمان، آن عقیق قیمتی سرانجام شکست...

▪️#محمدرضا_شجریان

✍️#عرفان_نظرآهاری
⚫️@erfannazarahari
تنديس صلحِ روحِ سرگردان ملي*

تا چند سال قبل، كم تر كسي وه ستاقادر مولان پور را مي شناخت!

او كه در جريان بمباران شيميايي شهر سردشت و روستاي ره ش هه رمي(Rash Harmeh)، سه فرزند و همسر و يك دختر مفقودالأثر تقديم اين خاك و آب كرد و علي رغم همه مصيبت هاي پسابمباران، در دادگاه لاهه نيز پرده از جنايات بزرگ رژيم بعث برداشت و همچنان "سرگردان و ناشناس و مظلوم" روح زخمي اش را سلانه سلانه، تاب مي داد و در نهايت، به سفركردگانش پيوست،با واسطه، داستان زندگي اش به خبرنگار نشريه اي ملي و دكتر رناني عزيز رسيد و به لطف قلم ايشان، از اين روح سرگردان ملي، سرمايه اي نمادين خلق شد كه اينك در غياب آن هيكل، #تنديس_صلح ش، بر چند راهي منتهي به خيابان هاي هيروشيما،حلبچه و ره ش هه رمي، در سردشت،با دستاني مبارك نصب مي شود تا باردگر، شاهدي باشد بر مظلوميت تاريخي شهرش و اراده استوار شهروندانش براي سلام به زندگي و به صلح...

هنوز در اين جغرافيا، سرمايه هاي نمادين بسياري، ذيل تلي از خاكستر فراموشي مدفون اند كه اگر قلمي و همتي باشد، بي مثال، در مسير صلح سازي راهبراند..

يار باشيم در پرده برداري از اين شايستگان گهرسرزمين مان🙏
----
*پرده برداري از تنديس ساخته شده وه ستا قادر،اثر استاد هادي ضياءالديني با دستان مبارك استاد محسن رناني،خانواده مرحوم،امام جمعه،شهردار و شوراي شهر و جمعي از شهروندان سردشتي- ١٨ مهر١٣٩٩ مصادف با سالگرد اولين بمباران هوايي شهر سردشت در سال ١٣٥٩
** نقل فيلم از سردشت آنلاين
🌹❤️🌹
#بنياد_توسعه_صلح_و_مهرباني
#صلح_سازي
#سردشت
#وه_ستاقادر_مولان_پور
#تنديس_صلح
#محسن_رناني

@sopskf
-
https://www.instagram.com/tv/CGIu3eVDs_D/?igshid=szdabg3iucw7
https://renanistorage.ir/renani-lecture/renani-lecture(136).mp3


✍️ زنده باد زندگی‌: دیدار با درخت گردو

(به مناسبت نصب تندیس وَستا قادر، نماد زندگی، در میدان صلح سردشت)

👈 محسن رنانی

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

هفته گذشته، در روستای رَش‌هَرمِه، با درخت گردو دیدار کردم. هنوز آثار سوختگی ناشی از گازهای شیمیایی بمباران هفتم تیر ۱۳۶۶ بر نیمی از بدنش نمایان بود. اما همچنان پر از گردو بود. یک کارشناس کشاورزی گفت دستکم پانصد سال عمر دارد. چندتا از گردوهایش را با خود آوردم. درخت گردو، مام‌حمزه برادر وستا قادر، کلبه قدیمی وستا قادر، روستای رش‌هرمه، سردشت، رودخانه زاب ، جنگل‌های بلوط، و مزرعه‌های انگور سردشت،‌ همه و همه در گوشم نجوا می‌کردند: زنده باد زندگی.

در هفتم تیر ۱۳۹۷ وقتی طی یادداشتی با عنوان «وَستا قادر یا روح سرگردان ملی»، داستان زندگی مصیبت‌بار وستا قادر را برای نخستین بار معرفی کردم،‌ خیلی ها ابراز لطف کردند و برخی هم اعلام آمادگی برای هر گونه کمکی برای زنده نگاه داشتن خاطره این نماد مقاومت روح انسانی. خودم هم گمان نمی کردم که با آن نوشته و در این مدت کوتاه وستا قادر به این سرعت به یک چهره نمادین در بین هم‌میهنان کُرد و یک شخصیت شناخته شده در سطح ملی تبدیل شود. یادداشت من را این‌جا ببنید:
https://t.iss.one/Renani_Mohsen/275

اکنون که دارم این یادداشت را می نویسم، یک تندیس از او در میدان صلح سردشت نصب شده است؛ یک فیلم درباره رنج‌های او ساخته شده است (درخت گردو)؛ یک فیلم مستند از مصاحبه هایی که با خودش شده، در حال نهایی شدن است؛ فیلم «نامش زندگی است» درباره ژیان، دختر گمشده وستا قادر در حال ساخت است؛ فردی علاقه‌مند دنبال یافتن ژیان جان، دختر گمشده وستا قادر است؛ نوشتن کتاب «سلام بر زندگی» بر اساس زندگی‌نامه واقعی او شروع شده است؛ و تصمیمات اولیه برای تبدیل کلبه روستایی وستا قادر به موزه «صلح و زندگی»، توسط مقامات محلی اتخاذ شده است.

به دعوت فعالان مدنی و مقامات محلی سردشت،‌ روز جمعه ۱۸ مهر‌ماه ۱۳۹۹، که سالگرد نخستین بمباران سردشت در ۱۳۵۹ بود، در سردشت حضور یافتم تا به یاد شهدای آخرین بمباران سردشت (در هفتم تیر ۱۳۶۶) تندیس وستا قادر که عنوان آن «سلام بر زندگی: وستا قادر نماد تاب‌‌آوری انسانی» است را در میدان صلح سردشت رونمایی کنیم. سخنان من در هنگام رونمایی از تندیس را در فایل صوتی زیر بشنوید. آن‌جا گفتم که چه شد که ژاپنی‌ها توانستند از دل ویرانی جنگ به جهان سلام بدهند و ژاپنی تازه خلق کنند.

نام میدان صلح، در همان روز رونمایی از سوی مقامات محلی برای این میدان برگزیده شد. تندیس نیز ساخته تندیسگر و نگارگر شهیر ایرانی استاد هادی ضیاء الدینی است که به صورت افتخاری به یاد وستا قادر آفریده است. باید از نزدیک ببینید تا متوجه هنر، احساس و مهارتی که در ساخت این تندیس به کار رفته است بشوید. در پایان این متن، در عکس شماره یک، به چشم‌های وستا قادر بنگرید تا اندکی دریابید چه می‌گویم. از استاد ضیاء الدینی، که نتوانست در مراسم حضور یابد، خواستم چیزی بنویسد تا در مراسم رونمایی خوانده شود. برایمان بنویسد که چه حسی داشته که توانسته است از میان خاک و گل این تندیس زنده‌‌گون را خلق کند. پاسخ او را در تصویر شماره ۲ و ۳ ببینید. بقیه کارهای استاد هادی ضیاء الدینی را در این لینک ببینید:
https://t.iss.one/Hadi_Ziaoddini/309

پس از رونمایی از تندیس به روستای رَش‌هَرمه رفتیم و مصیبت‌نامه وستا قادر را از زبان مام حمزه، برادرش دوباره شنیدیم. سپس به دیدار درخت گردو، ..........

ادامه یادداشت و عکس‌های سفر را در لینک نمای فوری زیر بخوانید و ببینید: 👇👇👇

https://telegra.ph/-10-16-125


فایل صوتی سخنان من در مراسم رونمایی تندیس را نیز در زیر بشنوید:
.
Forwarded from سرای نسک
چرا این همه از صلح گریزانیم؟

چند روزی نیست که رئیس جمهوری ایران از امکان صلح با جهان سخن گفت.البته با ارجاع به یک رویداد تاریخی خاص که زمانیت و مکانیت آن چندان ربطی با شرایط فعلی و کنونیت ایران پیدا نمی کند.نه ترامپ معاویه است و نه حاکمان کنونی ایران امام حسن!بنابراین قیاس کنونیت ایران با شرایط 14قرن پیش مع الفارق است گرچه اشاره جناب روحانی به این واقعه دربافت و سیاق زبانی حاکمیت مذهبی صورت می گیرد که خود را حق مطلق و جبهه متقابل را شر مطلق می پندارد.این ثنویت گرایی مانوی-شیعی متاسفانه یکی از عوامل شناخته شده عقب ماندگی فرهنگی جامعه ایرانی است.اما بیاییم فرض کنیم که اصل مدعای مخالفان رئیس جمهور درست ازبعد مذهبی درست باشد درباره رجوع به عقل چطور؟آیا عقلانیت آدمی با صلح و دوستی سر ستیز دارد؟آیا تداوم مرفعه و جنگ و ستیزآوری با جهان عقلایی است؟آیا در پیگیری سیاست خارجی ایران ازطریق دستگاه دیپلماسی عریض و طویل که فلسفه وجودی اش تامین منافع ایران ازطریق سیاست ورزی و دپلماسی است عقلانیت جایگاهی هم دارد؟اصلا اگرقرار بود همیشه با دنیا درجنگ باشیم پس چه نیازی به دستگاه دیپلماسی بود؟احتمالاً خواهندگفت ما با همه دنیا درجنگ نیستیم ما با آمریکای جنایتکار و اشغال گر و مستکبر و شیطان بزرگ درجنگیم! پرسش این است چرا؟

آیا با مردم آمریکا درجنگ هستید یا فقط با هیئت حاکمه آن؟آیا درجهان فقط آمریکا کشور سرمایه داری است؟آیا چین و روسیه در مراودات خود درپی تامین حداکثری منافع خود نیستند؟آیا حالا که با چین و روسیه دوست هستیم واقعاً ایران را تاراج می کنند؟آیا توان آن را دارند که خلاف خواست هیئت حاکمه ما عمل کنندو خودسرانه هرکاری که خواستند با کشورما بکنند؟ اگر نه!پس امریکای دوست چگونه می تواند بدون موافقت و خواست ما اقدام به دخالت درامور کشورما بکند؟اگر دشمنی ما با فلسفه سیاسی و بینش فکری آمریکاست بدین معنا که درپی مبارزه با لیبرالیسم غربی و سرمایه داری هستیم باید ازخود بپرسیم همین الان مدیریت کشور ما غیر از سرمایه داری وحشی است؟آیا کشور علنا و عملا به دست یک الیگارشی ثروتمند نیقناده است؟آیا بانکها و شرکتها و صرافی ها و بنگاه های اقتصادی غیر ازشیوه سرمایه داری عمل می کنند؟آیا شکاف عمیق بین دارا و ندار،فقدان عدالت اجتماعی،حاکمیت پول و سود درشرایط فعلی کشور کوچک ترین قرابتی با یک کشور اسلامی و آرمان های آن دارد؟

واقعیت این است که جنگ زمانی اتفاق می افتد که امکان صلح و آشتی ازطریق دیپلماسی به پایان رسیده باشد.این است که گفته اند «حاضر به جنگ باش اگر صلحت آرزوست».تا صلح توان کردن درجنگ مکوب!.که گفته اند آخر الحیل السیف که آخرین حیله ها شمشیر است.سان تزو درهنرجنگ می نویسد اگر چه لشکر داری و عدت بسیار به گرد صلح درآی و به گرد جنگ مگرد.همان حرفی که حافظ نیز برزبان ما نهاده است ای نور دیده،صلح به از جنگ و داوری.

کشور عملاً فروپاشیده است.مردم مچاله شده اند.فقر و بیکاری و بیماری بیداد می کند.دل ها هم تنگ و سر ها همه بی سامان.هیچ چشم انداز نوید بخشی درافق نیست که امید برانگیزد.ادبیات آخرالزمانی و آپوکالیپتیک حاکمیت دقیقاً خلاف آن واقعیت حی و حاضری است که درجهان جریان دارد.مردم ایران را سوار برکشتی ای نموده اند که زهواردرفته دردریا سرگردان است؟آیا مردم حق ندارند بپرسند آقایان لااقل جهت این کشتی را به ما بگویید که قراراست به کدام ساحل برویم؟
دریک کشور دموکراتیک همه سیاست ها باید پشتوانه رضایت عمومی مردمی داشته باشند آیا یکبارشده است برای تداوم این سیاست های غلط اندرغلط خود به آرای مردم رجوع کنید و جویای رضایت نارضایتی آنها باشید؟اگر نه که نه است چه کسی به فلان ابن فلان ها اجازه داده است ازطرف من شهروند با آینده من بازی کند و سرنوشتم را به لجن گره بزند؟بشنوید پیامبرتان چه گفت:

الصلح سید الاحکام
که صلح و آشتی مهین حکم خداوند است.
در نشست انجمن جامعه‌شناسی ایران مطرح شد:
بدون صلح چرخه فقر ادامه دارد

🔰در دورانی که بسیاری معتقدند بنیادهای اجتماعی مانند اعتماد عمومی در جامعه ایرانی چندان حال‌ و روز خوبی ندارد، فقر در جامعه گسترده شده است، بر این اساس افزایش فقر و کاهش اعتماد عمومی با صلح و تعارض در یک جامعه نسبت زیادی دارد. با همین رویکرد مدتی قبل نشستی در انجمن جامعه‌شناسی ایران با عنوان «فقر، گسست اقتصادی، اجتماعی و چشم‌انداز صلح و برابری» برگزار شد.
جلسه‌ای که در آن «فرشاد مومنی» اقتصاددان، «سعید معیدفر» و «فهیمه حسین‌زاده» به عنوان جامعه‌شناس تلاش کردند از دلایل گسترده شدن فقر در ایرانِ امروز بگویند.

🔰در ابتدای جلسه «فرشاد مومنی» با بیان این‌که «امیدوارم گوش‌هایی برای شنیدن و چشم‌هایی برای دیدن واقعیت‌ها در کشور وجود داشته باشد.» بیان کرد که «کشور ما به‌واسطه سهل‌انگاری‌ها و فقدان اهلیت حرفه‌ای در عرصه سیاست‌گذاری و تخصیص منابع در معرض یک پدیده بسیار خطرناکی قرار دارد که من از او خطر بازگشت دور باطل رکود تورمی نام می‌برم. بنابراین ذهن سیاست‌گذاران و توسعه‌خواهان و همه انسان دوستان و عدالت‌خواهان کشور باید به مسئله‌ای فراتر از فقر، یعنی فلاکت جلب شود.»
«مومنی» در ادامه با بر شمردن سه نقطه عطف در اقتصاد ایران و سه چالش تلاش کرد از دلایل گسترده شدن فقر و فلاکت پرده بردارد: «در سال‌های اولیه دهه 90 (خورشیدی) با پدیده‌ای روبه‌رو شدیم که از آن به عنوان یک نقطه عطف در اقتصاد سیاسی ایران نام بردم و نام آن را «گذر خطرناک از دولت خام‌فروش به دولت آینده فروش گذاشتم.» بی کفایتی‌ها و فسادهایی که به‌ویژه در سال‌های 1384 تا امروز دامن‌گیر ایران بوده است آثار اولیه آن را می‌شد در سند بودجه سال 91 مشاهده کرد که دیگر برای هزینه جاری کشور نفت با قیمت 100دلار هم کفایت نمی‌کرد.»

👈🏻 متن کامل این گزارش را در INSTANT VIEW و یا در سایت بخوانید.
@Haajm
صلح یا جنگ و تجاوز از انسانیت
#رئوف_آذری

https://t.iss.one/Sopskf/4937

این روزها، بعد از سخنرانی،رییس قوه مجریه ایران با محوریت صلح امام حسن(ع)، بازار تقابل دو جناح سیاسی که به زعم نگارنده،مسبب بسیاری نابسامانی های چندبعدی این روزهای کشورهستند، داغ داغ است و البته این تقابل، به درازنای تاریخ بر سر مسأله جنگ و صلح، همواره بوده و معمولاً خواهدبود اما آنچه، سیاسیون بر آن تأکید دارند و تأسف زاتر، گاهی از تریبون های دانشگاهی و حوزوی نیز مشاهده می شود، تقدیس جنگ و تقبیح صلح است که فقط تصویر پیوست، می تواند تلنگری باشد بر ذهن جنگ گرایان و تقبیح کنندگان صلح...

هرچند به ظاهر، #صلح در مظلومانه ترین موقف و‌موقعیت تاریخی کشور به سر می برد که حتی، سخن از آن نیز واکنشی کشنده و نابرابر در بردارد،ولی گفتن از آثار جنگ و گشودن زاویه نگاه متفاوت، برای فهم موضوع و درک عمیق سراشیبی ای که شهروندان در داخل واگن های قطار جنگ مقصد دارند، ضرورت امروز جامعه ایرانی و البته فعالان فرهنگ صلح در جهان است..

تصاویری که ملاحظه می کنید،تصویر پیراهن های به نمایش در آمده تعدادی از
#۲۰_هزار دختر و زن کوزویی اند
که در جریان جنگ کوزوو و صربستان مورد تجاوز جنسی قرار گرفته اند!
فارغ از آثار زیانبار اخلاقی، روحی و روانی قربانیان، نسل ها بعد نیز کین این عمل شنیع سربازان متعصب صرب از دامن انسانیت زدوده نخواهد شد و در واقع این جنایت، تجاوز به حریم انسانیت بوده که تفکر جنگ گرا و توهم زا، محصول داده است...

جنگ در طول تاریخ بشری، تحفه ای جز ویرانی و زایل شدن سجایای اخلاقی و انسانی در پی نداشته و‌نخواهد داشت و ضروری و بایسته است که شهروندان، فارغ از جناح بندی سیاسی،بازي هاي دو سرباخت و منافع آنی و شخصی، همواره در تقبیح جنگ و تقدیس صلح، کوشا باشند و از قرار گرفتن در دايره ي جنگ گرایانی که بیشترین قربانی را در سبد مردم می گذارند و بیشترین تخم مرغ ها را سمت خود هدایت می کنند، هوشیارانه تبری جویند..

تا صلح توان کردن،
در جنگ مکوب🙏

🌹❤️🌹
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهرباني
#رسالت_شهروندي
#تقديس_صلح
#تقبيح_جنگ

@sopskf
Forwarded from محمد درویش
🔸️چنین است رسم سرای سپنج!🔸️

🇮🇷:
@darvishnameh

1️⃣ بیش از هزار سال پیش فردوسی حکیم ندا در داده بود که از رسمِ غیرقابل تغییر دنیا مرنجید! "چنین است رسم سرای سپنج ؛ نمانی در او جاودانی مرنج"

2️⃣ اما خودِ فردوسی همچنان زنده است! نه؟ کدام آدمِ دیگری را می‌شناسید از هم‌عصران فردوسی که به اندازه او همچنان بر سر زبان‌ها باشد؟ رازِ دیرزیستی، راز ماندگاری؛ در طول زندگی نیست، در عرض آن است.

3️⃣ وقتی به اشعار، نصایح و فرازهای ادبی فرزانگانی چون سعدی، مولانا و حافظ می‌نگری، گاه شگفت‌زده می‌شوی که این نیکوخصالانِ بشری چگونه در یکی از سیاه‌ترین، ناامن‌ترین و فلاکت‌بارترین مقاطع تاریخ ایران توانسته‌اند چنین شاهکارهای ادبی و اخلاقی بیافرینند؟ مثلاً در زمان سعدی، حکومت سلجوقیان در آستانه فروپاشی در اثر حملات صلیبیون از سمت باختر و مغولان از سمت خاور بود و خودکامه‌های هزارفامیل فارغ از نبود دولتی مرکزی و مقتدر، هرج و مرجی تاسف‌بار بر کشور تحمیل کرده بودند به نحوی که از آن مقطع سیاه در تاریخ ایران، به عنوان عدالت‌گریزترین برهه یاد می‌شود.

4️⃣ یادمان باشد کل قصه حضور بشر در هستی - ۲میلیون سال - در مقایسه با عمر کره زمین - ۴.۶ میلیارد سال - یعنی دوصدم ثانیه در مقایسه با یک ساعت! بنابراین، فرق چندانی بین یک کهنسال صدوبیست‌ساله و یک جوان بیست‌ساله از نظر طول حضورش در دنیا نیست. برای همین است که ردِ یک مریم میرزاخانی جوان، چنین ژرف می‌شود که نه فقط کشور زادگاهش که دنیا را متاثر می‌کند.

5️⃣ در این روزهای تلخ که از هر سو، خبرِ مرگ عزیزی در اثر #کرونا به گوش می‌رسد، بیشتر مطالعه کنیم و بر عرض زندگی بیافزاییم. #محمدعلی_اسلامی_ندوشن در مقدمه تاریخ بزرگ و دوازده‌جلدی جهان اثر کارل گریمبرگ می‌نویسد: "مهم‌ترین فایده تاریخ این است که به انسان وسعت دید می‌دهد تا دیگر مپندارد که زمان، فقط زمانِ اوست و حق، همانی است که او از آن برخوردار بوده."

#راز_ماندگاری
#زندگی_را_چگونه_زندگی_کنیم
#مریم_میرزاخانی
#کارل_گریمبرگ
#تاریخ_بزرگ_جهان
#فردوسی
#سعدی
#سلجوقیان
#پاندمی

https://instagram.com/p/CGstKjhBW1a/?igshid=1y2k1vzbk43hj
◀️#پیشنهاد دیدن تلاش‌های انرژی بخش یک فعال آموزشی در سردشت

🔹آقای «رئوف آذری» یکی از فعالین اجتماعی سخت کوش منطقه کردنشین سردشت است. ایشان در همایش «آموزش در مسیر محرومیت زدایی» که به همت مدرسه توسعه پایدار برگزار شده است، به شکل ویدئوی ضبط شده، به شکل مبسوطی ما را در جریان مسائل، ابتکارات و راه حل های خودشان برای کمک به مسئله محرومیت زدایی از طریق آموزش پرداخته اند.

👈👈دعوت می‌کنیم این ویدئوی بسیار انگیزاننده و پر از آموختنی را در سایت آپارات ببینید: aparat.com/v/eXcdI

🔗گزارش کامل این همایش و مطالب مرتبط دیگر در سایت مدرسه توسعه پایدار: کلیک کنید

📍مدرسه توسعه پایدار
@sdschool
Forwarded from پویش خانه تکانی فرهنگی (Ali Hokmabadi)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کلیپی جالب در خصوص لزوم توجه به
*مسئولیت اجتماعی*، *اجتناب از بی تفاوتی* نسبت به محیط اطراف

به قول معروف:

دانی که خدا، *چرا ترا داد دو دست*
من معتقدم که اندر آن سری هست

با یک دست، به کار خویشتن پردازی
با دست دگر، ز دیگران گیری دست

💠پویش خانه تکانی فرهنگی
@khanetekanifarhangi
تاب مهرباني
✍️رئوف آذري*

از دوستان جاني مان بود. در اين دوران كرونايي، چندي بود كه كوچه مان به جمال مبارك خانواده شان، منورتر شده بود(تعارف نيست)
قرار گذاشتيم، خانوادگي، محضرشان شرفياب شويم و ساختمان جديدشان را تبريك بگوييم. از آن جا كه والده پا به سن گذاشته شان، علاقه اي ويژه به والده ام داشت، منتطر والده مانديم تا مفتخرمان فرمايند. القصه با احتياط ويژه و رعايت پروتكل هاي بهداشتي(ماسك و فاصله فيزيكي و استفاده از فضاي باز بالكن)،محضرشان رسيديم.
در بالكن، تابي كار گذاشته بود كه بازيگوشي هاي آژين را كاملاً مهار كرد و همان سبب شد، قول ساخت يك تاب ويژه را به كوچولومان بدهند.

بر حسب اتفاق، از آنهايي است كه "سرشان برود"،قول شان نمي رود..

شبانه روزي تلاش كرد تا تاب آماده شد و در فرصتي نيز، بالكن منزل ما نيز، مزين به "تاب مهرباني" شان شد و همان دريچه اي گشود كه در اين ايام خانه نشيني هاي اجباري، هم خود و هم بچه هاي مان، روزهاي آرام تر و البته مفرح تري داشته باشيم..

ضمن دست مريزاد ويژه به #مهندس_سعيد_سوره ي عزيز (كه البته اين يك در قبال حجم مهرورزي هاي روزانه شان در حق خلق خدا، زيره به كرمان بردن است)، همرساني مي شود تا يادآور شويم كه اگر اهلش باشيم اين روزها، فرصت هاي بي شماري براي مهرباني كردن هست و صدالبته كه مهرباني ها نيز در اين روزگاران پرچالش و نشيب، ضروري تر و اثربخش تر و دلپذيرتر اند👏🌹

🔘كم نگذاريم كه كم امروز ما، بيش دگري است🙏
--------
*فعال صلح و مهرباني


✳️ كليپ ويژه

https://t.iss.one/Sopskf/4943

🌹❤️🌹
#كرونا
#چالش_مهرباني
#تاب_مهرباني

--
@sopskf
https://www.instagram.com/tv/CG0X58UlJyg/?igshid=1c95byumzr9pe
Forwarded from دریچه
⁉️ آینده چه میشود؟!!

این سوالی است گاهی خودم از خودم می‌پرسم و اغلب دوستان ،همکاران از من می‌پرسند و جالب آنکه دوست دارند پاسخی شفاف و روشن بدهم .

من در دنیای مدیریت جمله«آینده ساختنی است» را بیشتر از هر چیزی دوست دارم.

اما ساختن آینده‌ی من به شدت متاثر از نوع ساختن دیگر هموطنانم است .

در حال حاضر ما به شکل فردی در حال ساختن آینده بهتر برای خود هستیم و بصورت جمعی در حال خراب کردن آینده خودمان و دیگران . شاید تلاش فردی من آینده‌ی بهتری در کوتاه مدت برایم بسازد ولی بی‌شک اگر این شکل ساختن در راستای آینده بهتر همگانی نباشد درمیان مدت و بلند مدت آینده بدتری را برای خودم و فرزندانم رقم خواهد زد. یعنی وقتی همه چیز دارم ولی امنیت ، آسودگی وجدان ،حس خوب،احساس افتخار و..ندارم .

〽️ دلار می‌تواند به‌شدت کاهش یابد تنها اگر و تنها اگر همه‌ی مردم از خرید دلار صرف نظر کنند مگر برحسب ضرورت و پاسخ به نیاز فوری.

〽️ کالاها میتوانند به شدت ارزان شوند تنها اگر و تنها اگر همه مردم صرفا به اندازه نیاز واقعی خود بخرند .

💹 امنیت می‌تواند بهتر شود اگر همگان در فرایند فقیر کردن و تحقیر دیگران مشارکت نکنند

〽️ مسکن می‌تواند به‌شدت ارزان شود مشروط به آن‌که هرکس بخواهد و بتواند یک واحد مسکونی داشته باشد و برای واحدهای بیشتر چه اجاره بدهد چه ندهد مالیات بیشتری پرداخت نماید.

حکمرانی می‌تواند بهتر شود اگر و تنها اگر ما اداره امور را به کسانی بسپاریم که به منافع همه ما فکر میکنند نه منافع من و گروه خودشان

آینده در دست «من‌»ها نیست ولی به سادگی در دستان«ما»ست اگر و تنها اگر ما«ما» شویم.
با این شکل ساختن و بی‌توجهی به شکل ساختن دیگران آنچه روشن است آینده بدتر خواهد شد

✍️ نگارش : مرتضی یوسفی طهارم

https://t.iss.one/dariche2024