بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک
463 subscribers
2.03K photos
691 videos
173 files
2.3K links
عزم کرده ایم با موهبت #مهربانی و #صلح بر هژمونیِ ناصلحی در جهانشهر پایان دهیم.

مٲموریت ما:
#نشاء_بذر_مهربانی و #پرورش_جوانه_صلح

#Together_For_Peace
--------
Spread Of Peace & Small Kindness Foundation

لینک ارتباطی:
@Raouf_Azari
Download Telegram
بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک
Photo
به نام مهربان ترین مهربانان

مهربانان همدل و‌همدلان همراه

مستحضر و واقف اند که کمپین مهربانی های کوچک، در زمانی متولد شد که جغرافیای خاورمیانه به صورت ویژه و فضای حاکم بر سیاست ورزی رسانه ها، لبریز از وهم، تاریکی و توهم توطئه بود و افراط گرايي در دنیاداری تا آخرت مداری، از دو سوی زندگی، بستری آفریده بود که یازده سپتامبر و داعش و‌امثالهم محصول آن شد و در سايه شوم استراتژي هاي منفعت محور قدرت ها، فضیلت ها در مسلخ رذیلت ها، قربانی شدند!

در این شرایط بر بال رسانه سوار شدیم تا یادآور شویم در مرداب روزگار نيز مي توان، نيلوفرهاي نماد زندگي و سمبل زايندگي يافت و بسيار نيز مي توان سراغ گرفت و رشد داد و به وسعت جغرافياي زندگي تكثير كرد!

با اين هدف مبارك پاي در وادي هموندي گذاشتيم و بر خلاف سياست "برخورد"گزين رسانه ها، بر ارزش "دربرگيري"اخبار روز تأكيد كرديم و در اين مسير در همان سال اول(١٣٩٤)، بيش از چهارصدگزارشگرشهروند مهرباني از سراسر كشور يارمان شدند و ماحصل كار همدلانه مهربانان، تلطيف فضاي رسانه اي و تدوين و برلاين كردن بيش از چندده صد گزارش مهرباني شد كه بيش از تزريق اميد در فضاي شهروندي منطقه، بر زلالي جغرافياي درون افزود كه در عصر اثرهاله اي، موهبت كم نظيري بود و نمود بسياري يافت...

اينك در تداوم مسير مهرجويي، مهرپراكني و مهرباني، توفيق يافته ايم علي رغم عبور از مرزهاي قراردادي، در درون جغرافياي ملي نيز به ويژه در شهرهاي سردشت، جوانرود و اصفهان نمايندگان شايسته اي در ميدان گردهم آوريم كه مورد وثوق قاطبه شهروندان و فرهيختگان اند..

اين سرمايه اجتماعي ارزشمند تنها و تنها در سايه لطف يزدان، خلوص هموندان و همت همراهان فراهم آمده و شكر نعمت وجود آن را نشايد كه به "سياست بازار" آلود و بر همين اساس، پيش قراولان اين پويش مبارك عهد كرده اند:

١• جز بر استراتژي مهرافشاني و صلح ورزي، تدبيري نكنند!
٢• به شدت از آفت "سياست رقابت" پرهيز كنند و بر "سبيل رفاقت" پاي فشرند
٣• از "نردبان رفاقت" براي رسيدن بر "بام قدرت" بهره نگيرند
٤• پيوند شبكه اي را جز براي زنجير قلب ها و پالايش ذهن ها، هزينه نكنند!
٥• استراتژي هاي جمع توافق را به پاي منافع سياسي قرباني نكنند..

و مخلص و لب كلام، برند كمپين مهرباني هاي كوچك و بنياد توسعه صلح و مهرباني را جز براي پروژه هاي "نشاء بذر مهرباني" و غرس و تكثير "نهال صلح و آشتي"، بر تابلو و لوگوي هيچ رسانه، مغازه، بنگاه و پيشاني هيچ شخص و كانديدايي عاريت ندهيم!

پس لطفاً همدلانه يارمان باشيد تا با مطامع سياسي و دنيويي آلوده مان نكنند و مراقب مان باشيد،"سهراب"گفتني:

«آب را گل نکنیم[چه اينكه]،
در فرودست انگار کفتری می خورد آب
یا که در بيشه ای دور، سیره ای پر می شوید
یا در آبادی، کوزه ای پر می گردد
آب را گل نکنیم
شاید این آب روان می رود پای سپیداری،
تا فرو شوید اندوه دلی»

كنشگران كمپين مهرباني هاي كوچك
و
فعالان صلح و مهرباني بنياد توسعه صلح و مهرباني
دهم آذرماه ١٣٩٨

🌹❤️🌹

@SmallKindnessCampaing
@sopskf
ما دوباره «با هم» می‌خندیم

✍️ احسان محمدی

1️⃣ من که می‌نویسم و شما که می‌خوانید می‌توانستیم مُرده باشیم ولی زنده‌ایم. مغز و قلب‌مان می‌توانست در نتیجه شلیک گلوله‌ای متلاشی شود که هیچوقت مشخص نخواهد شد از تفنگ چه کسی شلیک شده. همسایه‌مان که توی آسانسور به او سلام می‌کنیم، یا #دشمنی که عروسی‌اش، درست وسط آتش گرفتن خیابان و دود شهر ماست.

این روزها نفس می‌کشیم اما نه سرخوشانه. حتی وقتی می‌خندیم هم دل‌خسته‌ایم و مچاله. شبیه وقتی که روحت چروک شده و هیچ اتویی در جهان نیست که مثل روز اول صافش کند.

این سالها هر وقت با زجر و زحمت خودمان را از چاله‌ای که در آن افتاده بودیم نجات دادیم، خودمان را تکاندیم و محکم گفتیم «یه روز خوب میاد»، چند قدم جلوتر افتادیم توی یک چاه! بعد هی رسن بافتیم، هی پا روی شانه هم گذاشتیم، هی چنگ زدیم به دیوار چاه تا خودمان را بیاوریم بیرون ... و چاه بعد ...

اگر انتظار یک نوشته #خون‌چکان و مرگ بر این و آن دارید، آدرس را اشتباهی آمده‌اید. من #چریک نیستم، هیچوقت نمی‌خواهم باشم. آتش و گلوله، نمی‌سازند، ویران می‌کنند.

در هفته گذشته به بزرگواری که به شدت از نوشته‌هایم عصبانی بود گفتم: ما روزنامه‌نگاریم، رفیق ابدی هیچ‌کس و دولتی جز این سرزمین و مردمش نیستیم و حق نداریم مثل کرکس کارتون #رابین_هود، داد بزنیم:
_ شهر در امن و امان است، آسوده بخوابید!

عموم مردم ناراضی حاضر در خیابان یا کز کرده کُنج خانه، نه نوار هستند و نه عروسک دست دشمن. واقعی هستند و خوشی زیر دل‌شان نزده. درد دارند، فریادرس می‌خواهند.

درمان نمی‌دهید، درد مضاعف ندهید. این مردم ِ با تمامِ مصیبت‌ها صبور، ارزشمندتر از هر نیروگاه هسته‌ای و موشک قاره‌پیمایی هستند، آنها ثابت کرده اند به این سرزمین وفادارند، شما چطور؟

2️⃣ در «تاریخ‌نامه هرات» روایتی هست که هر وقت یادش می‌افتم، بغض می‌کنم، تنم می‌لرزد. وقتی مغول‌ها حمله کردند، هرات را که جزو خاک ایران بود فتح کردند، به آتش کشیدند، دیوارها را ویران کردند، درخت‌ها را از جا کندند. از هر طرف بوی خون می‌آمد و جوی خون جاری شد.

یک روز چند مرد که گاوی برایشان نمانده بود برای کشت و کار، خیش (گاو آهن) را به کمرشان بستند و زمین را شخم می‌زدند. چرا؟ چون زندگی از هر چیز دیگری قوی‌تر است. حتی از بوی وقیح خون.

3️⃣ برای هیچکس نسخه‌ای نمی‌پیچم، می‌توانید امیدوار باشید یا نه، حق طبیعی‌تان است که این روزها خوشحال باشید یا به مهاجرت فکر کنید.

من هم از درون، #بم بعد از زلزله‌ام، ولی نمی‌خواهم تن بدهم به ناامیدی این روزها. محکومم به امیدواری. حتی وقتی می‌دانم پیش رویم باز چاله هست و چاه ... چون ایمان دارم، باید به خاطر همه آنها که در طول تاریخ برای آزادی و آبادی وطن جان بخشیدند، #ایران بهتر و شادمان‌تری بسازیم. ما روزی دوباره کنار هم می‌خندیم.
«روزی که كمترین سرود
بوسه است
و هر انسان
برای هر انسان
برادری‌ست»

نقل از:
🖋 @ehsanmohammadi95

بازنشر:
#بنياد_توسعه_صلح_و_مهرباني

@sopskf
عزای عروسی در تالار زمان و مسئولیت فرهیختگان
✍🏻*رئوف آذری

#مانگه_شه_و
(Manga Shaw)
واژه ای است در زبان کُردی مرکب از «مانگ»به معنای ماه و «شه و »به معنای شب که مترادف #شب_مهتابی در زبان فارسی است!
این اصطلاح، از دیرزمان در فرهنگ فلکلور کُردها، استعمال داشته و به ویژه در دورانی که #برق، این موهبت ادیسون داد، روستاها را چون این روزها در چنبره مرگ سکوت و آرامش شبانه، فرو نبرده بود و فحوای شب معنای دقیق خود را داشت، نعمتی از یزدان شمرده می شد که در سایه لطف مهتاب، شبانه نیز کارمانده از روز و نیز ارتباط وحمل ونقل و شکار در شب را میسور می ساخت و همان نیز از دیرزمان، «مانگه شه و» را در ردیف فرصت و نعمت قرار می داد!
پنج شنبه شب چهاردهمین روز آذر اما در سقز، «مانگه شه و» چون نقمت بر سر جمعی از شهروندان کُرد، آوار شد تا البته باز به تعبیری دگر فرصتی سازدتا از #تالار_زمان، درس نکته هایی منتقل کند!
پرواضح است که مخاطب این نکته ها، پیش و بیش از آسیب دیدگان و خانواده های شان، #فرهیختگان جامعه،دانشگاهیان و شایستگان کُردستانی اند که اشاراتی را کافی می دانند تا آستین همت بالازنند و ریشه های مرگ، درد و بحران را در جایی دگر دنبال کنند!
از انصاف نباید گذشت که در همان ساعات پسارویداد #تالار_مانگه_شه_و سقز، فرهیختگانی قلم زدند و شایستگانی روایت کردند و دانشگاهیانی ریشه ها را هدف گرفتند که در خور سپاس و‌تکریم اند ولی به جد حادثه آذرماه سقز، از زواياي بسيار مستعد كنكاش است كه چند از بسيارش، قابل تأمل اند، از جمله: • چه بر سر خاورميانه و ايران و ويژه تر كُردستان آمده كه حتي مجالس سور و سرور و عروسي هم، بوي مرگ مي دهند؟
• سياست ورزان،مسئولان و متوليان چه سهمي از اين قلب ارزش ها و تغيير كاركردها و تحول در فحواي واژگان دارند كه "مانگه شه و" تهديد مي شود و "تالار عروسي" تير و تبر خلاص شدن يك زندگي؟!
• جامعه را چه شده است كه "پاشنه بلندي" مُد مي شود اما "پيشينه بيني" و"پيش بيني" و برنامه ريزي و مديريت بحران، از مُد مي افتد؟
• ما را چه شده است كه منفعت طلبي و عافيت زدگي مان، چنان لجام گسيخته است كه جداي از تغييركاربري ساختمان ها، كاركردذاتي "پدر" و"مادر" و دوست و همشهري رنگ مي بازند و با كم ترين موج و صدايي، دست از پا گم كرده، فقط "خودبين"مي شويم و رها از هر قيد و دلبستگي، ره نجات خود حتي از مسير مرگ ديگران مي پوييم؟

•رسانه هاي خاص و رسانه اي هاي مأمور، تا چه اندازه در معنابخشي ويژه از صداها و نيز ترس و وحشت زايي از هرصداي نامتعارفي، نقش داشته و موجبات سلب امنيت و آرامش حتي در سورها و شادي ها و مترصد ماندن بشر امروزي براي تجربه هر دردي و انتشار وسيع و عالمي آن و نيز رخت بر بستن فضايل و آلودن شان به رذايل شده اند؟

ده ها سئوال و ده ها نكته مي توان از حوادثي اينچنيني استحصال كرد شايد كه ذهني تلنگري خورد و فرهيخته اي دانشگاهي و شايسته اي فرهيخته، آستين بالازند و فارغ از توهم "شگون عروس"به اقدامي در خور پساحادثه،همت گمارد.
امروز بهانه اي ارزشمند است تا فرهيختگان و شايستگان وبه ويژه دانشگاهيان از "دل مصيبت" ،"درس نكته ها" برگيرند و با ريشه يابي حادثه سقز، و امثال اين حوادث،چاره اي براي استيصال امروزي بشر در برابر قلب ارزش ها و تغيير كاركرد واژگان،بيابند و اين همه منفعت محوري را به پاي همزيست مداري، دوستداري و صلح وندي، قرباني كنند كه به زعم نگارنده اولين گام ها مي تواند آموزش اصول اوليه مواجه و مديريت بحران توسط دانشگاه ها و صدالبته منبعث از پژوهش ها،ريشه يابي ها و علت جويي ها باشد...
و البته حمایت روانی و عاطفی از عروس و داماد و همدلی با خانواده های داغدار و فهم شرایط مالک تالار و عامل حادثه و سهیم دیدن ديگران در حادثه روي داده ضمن لحاظ كردن روح بخشش و گذشت با تأكيد بر اصلاح رويه ها...

🌹❤️🌹
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#سقز
#تالار_مانگه_شه_و
#رسالت_فرهیختگان
#نگاه_دگر

@sopskf
------

https://www.instagram.com/p/B5vrMWSFFut/?igshid=18lnsi9jwx3z1
🍁 خودمان کاری کنیم
✍️ از گردانندگان صدانت

🔅چند هفته‌ی قبل مجموعه‌ای از هم‌وطنان دردمند به دور از هیاهوی رسانه‌ها راهی مناطقی روستایی در حاشیه بلوچستان شدند. یاسر عرب (کارگردان مستند کوتاه "صدای عطش بلوچستان و مبارزه برای زندگی") قبل از سفر درباره ایده این اتفاق با من صحبت کرد.

🔅از گاندوها (نوعی تمساح) برایم گفت. از اینکه مردم روستاهای بلوچستان به خاطر کمبود آب شُرب -و حتی آب برای شستشو- ناچار به سراغ گودال‌های آب می‌روند. می‌گفت گاندوها دست یک دختربچه را خوردند و پای پسربچه‌ای را زخمی کردند.

🔅قبل از این گفت‌وگو، با شنیدن نام گاندو تصویری که در ذهنم نقش می‌بست سریالی تلویزیونی بود که می‌گفتند در شبکه 3 پخش می‌شود! نمی‌دانستم در این کشور عده‌ای به خاطر نداشتن دسترسی به آب شُرب، دچار چه مصائبی می‌شوند و با چه مخاطراتی دست و پنجه نرم می‌کنند... نمی‌دانستم به 700 هزار نفر در سیستان و بلوچستان با تانکر آب‌رسانی می‌شود و سهمیه هر نفر در یک شبانه‌روز 15 لیتر است. گر چه گاهی تا هفته‌ها به بسیاری از روستاها هیچ آبی نمی‌رسد.

🔅بعد از پایان سفر دوباره یاسر را دیدم، با تیمی چندنفره مشغول تدوین مستند بودند. کنارش نشستم. در کامپیوترش صحنه‌های دلخراشی دیدم... مردمی را دیدم که گویی در حاشیه‌ کشورهای فقیر و بی‌آب زندگی می‌کردند. آنها ایرانی بودند اما گویی جایی میان رسانه‌ها و مطالبات ما نداشتند. حتی در فیلم‌های سینمایی ایرانی هم آن سبک زندگی را ندیده بودم.

🔅یاسر تمام صحنه‌های دلخراش را حذف می‌کرد. معترض شدم، گفتم مگر نمی‌خواهید برای این مردم پول جمع کنید و تصفیه‌خانه بسازید؟ مردم اگر این صحنه‌ها را نبینند دلشان به رحم نمی‌آید. بی‌اعتنا به سخنانم فقط زیر لب گفت "مردم به اندازه کافی حالشان بد هست، چرا خرابترش کنیم؟"

🔅امروز کلیپ ساخته شده به دستم رسید. در کمال ناباوری شماره حساب را هم حذف کرده بودند و فقط یک شماره موبایل و نشانی صفحات اجتماعی "نهضت مردمی آبرسانی طهورا" در انتهای آن بود. در تماسی که با او داشتم علت را پرسیدم. گفت: "گروه تصمیم گرفتند که شماره حساب ندیم!"

🔅تنها کاری که از دستم برمی‌آمد نوشتن این متن بود. کلیپ را در صدانت آپلود کردم و شماره موبایل را نیز در انتها آوردم تا فکر چار‌ه‌ای باشیم و راهی برای کمک به هم‌وطنان‌ محروم‌مان پیدا کنیم. شما هم اگر بعد از دیدن این مستند کوتاه و خواندن این مطلب، راهی برای یاری هموطنانمان یافتید با شماره داده شده تماس بگیرید یا صفحات اجتماعی آن را دنبال کنید. راهی باید یافت. راهی باید بیابیم.

دریافت این ویدئو در تلگرام
دیدن این ویدئو در یوتوب

اعضاء تیم: محسن رنانی، محمد رضا زائری، رضا امیر خانی، محمد درویش، منصور منصوری، یاسر عرب و بهزاد عبداللهیان پور

نهضت مردمی آبرسانی طهورا (مجمع خیرین وطن)
تامین پایدار آب شرب مناطق محروم سیستان و بلوچستان
تلفن راهنما: ۰۹۱۵۸۵۱۵۱۵۲

https://t.iss.one/tahoura_ab
www.instagram.com/tahoura_ab/
Forwarded from محمد درویش
🔻از کوسه‌های اقیانوس تا الاغ‌های جزیره هنگام چقدر راه است؟!🔻

🇮🇷:
@darvishnameh

1️⃣ این بانوی غواص در ویدئوی دوم درمی‌یابد که کوسه‌ای نرم‌نرمک به او نزدیک می‌شود! وقتی که بیشتر دقت می‌کند، ناگهان متوجه می‌شود زنجیری از دهانِ او آویزان است؛ همان‌طور که در ویدئو می‌بینید با شجاعت دستش را در دهانِ کوسه می‌کند و زنجیر و قلاب ماهیگیری را از دهانش خارج می‌کند. کوسه به نشانه‌ی قدردانی انگار دورش می‌گردد و برایش حرکت‌های نمایشی اجرا می‌کند؛ اما تکاندهنده‌تر و باورنکردنی‌تر آنکه به فاصله چند دقیقه کوسه‌های بیشتری دورِ این بانو را احاطه می‌کنند در حالیکه جملگی از زنجیری در دهان درد می‌کشیدند!

2️⃣ یادتان هست قصه #حسین_آقاخانی_زنجانی در #جزیره_هنگام را که پیش‌تر برایتان شرح داده بودم؟ آنجا هم الاغ‌های بیشتری به نزد حسین آمدند تا جراحت پای‌شان را که قوطی کنسرو گردشگران در آن فرورفته و عفونت کرده بود - عکس سوم - درمان کند.

3️⃣ درواقع کوسه‌ها و الاغ‌ها در دو سوی عالم وقتی دریافتند که آن بانوی غواص و حسین از جنس اغلب آدم‌زمینی‌ها نیستند و اعتمادشان جلب شد، از آنها کمک طلبیدند و مهم‌تر آنکه به زبان خویش قدرشناسی کردند.

4️⃣ این پست را هم در کنار پست دیروز می‌توان بارها و بارها تماشا کرد و خواند و دریافت که زندگی ژرف‌تر، زیباتر و الهام‌بخش‌تر از آن چیزی است که برخی از تمامیت‌خواهان متعصب و یک‌سونگر - چه در حوزه علم، اخلاق یا دین - می‌خواهند به خوردِ ما دهند. اینکه وقتی کوسه‌هایی که به غلط یا درست به خونخواری معروف شده‌اند، رسم قدرشناسی را می‌دانند، چرا خونخوارهای آدم‌نما درس نمی‌گیرند؟

5️⃣ ضمن احترام به همه‌ی آنهایی که امروز کاسه‌ی صبرشان لبریز و امیدشان را ربوده شده و واهی می‌پندارند؛ برایشان قطعه‌ای از نمایشنامه دشمنان اثر #آنتوان_چخوف را یادآوری می‌کنم: "غم هیچگاه بشر را متحد نمی‌سازد که هیچ؛ بشر را به نفاق هم وامی‌دارد. پس اگر هنوز افرادی هستند که می‌پندارند اتحاد بشر با تعمیم اندوه امکان‌پذیر است، سخت در اشتباهند." من که با تماشای چندباره‌ی رفتارِ این کوسه‌ها، آن الاغ‌ها، آن گربه‌ها - ویدئوی چهارم - و آن کوسه‌نهنگ پست پیشین، شادی و امیدم بیشتر می‌شود و واقعی‌تر می‌توانم بخندم به روزگاری که بزرگترین انتقام از او، پایکوبی، نفس‌کم‌نیاوردن و شادماندن است.

#بیاییم_امید_را_ممنوع_الخروج_کنیم
#بهانه_های_سرکردن_زمستان

https://instagram.com/p/B55lJfKF8xU/?igshid=11cfwa2iu8gr2
🌀همایش تاثیر تغییرات اقلیمی در ایران، با تمرکز بر سیل سراسری ۱۳۹۸

📆۱۴ دسامبر ۲۰۱۹ (۲۳ آذر)، ساعت ۱۰ تا ۱۳:۳۰ (به وقت آمریکا)
🌐مکان: دانشگاه هاروارد

📌در این همایش، مدیرعامل جمعیت امام علی (ع) و دو تن از اعضای این جمعیت، به عنوان سخنران (به صورت ویدئو کنفرانس) حضور خواهند داشت.

🆔 @imamalisociety
🌀کنداکتور همایش «تاثیر تغییرات اقلیمی بر ایران، با تمرکز بر سیل سراسری ۱۳۹۸» در دانشگاه هاروارد

📌(زمان‌ها به طور جداگانه به وقت آمریکا و ایران قید شده است.)
plink.ir/qQTe0
🔻10:00 - 10:10 - مقدمه و معرفی برنامه (۱۸:۳۰ تا ۱۸:۴۰ به وقت ایران)

🔻10:10 - 10:20 - معرفی فعالیت‌های جمعیت امداد دانشجویی-مردمی امام علی در زمینه‌ی سیل‌ها، مهندس زهرا رحیمی (مدیرعامل جمعیت)، از طریق اسکایپ با تهران (۱۸:۴۰ تا ۱۸:۵۰ به وقت ایران)

🔻10:20 - 10:50 - داستان سه سیل: از باران‌های شدید استثنایی تا سیل ناشی از فعالیت‌های انسانی، آنسه البرزی، به طور حضوری در هاروارد و امیر آقاکوچک از طریق اسکایپ (دانشگاه UC Irvine) (۱۸:۵۰ تا ۱۹:۲۰ به وقت ایران)

🔻10:50 - 11:30 - سیل سراسری ایران؛ ابعاد، پیامدها و اقدامات (تجربیات بومی اعضای جمعیت امام علی)، میرمهدی سیدرضایی (فعال فاجعه‌های طبیعی) از طریق اسکایپ با تهران، (۱۹:۲۰ تا ۲۰:۰۰ به وقت ایران)

🔻11:30 - 12:00 - ارزش اکوسیستم‌ها و تنوع زیستی، محسن مسگران (دانشگاه UC Davis)، به طور حضوری در هاروارد، (۲۰:۰۰ تا ۲۰:۳۰ به وقت ایران)

🔻12:00 - 12:30 - استراحت و صرف ناهار، (۲۰:۳۰ تا ۲۱:۰۰ به وقت ایران)

🔻12:30 - 01:00 - تاثیر تغییرات اقلیمی بر سیل‌های سال ۱۳۹۸ در ایران، نمایش اسلاید و توضیحات، (۲۱:۰۰ تا ۲۱:۳۰ به وقت ایران)

🔻01:00 - 01:30 - میزگرد: بحث و تبادل نظر درباره‌ی راهکارهای موجود برای پیش‌گیری از تکرار این‌گونه فاجعه‌ها، (۲۱:۳۰ تا ۲۲:۰۰ به وقت ایران)

برگزارکنندگان:
۱- حلقه‌ی ایران
۲- جمعیت امداد دانشجویی-مردمی امام علی
۲- گروه دانشجویان ایرانی دانشگاه هاروارد

🆔 @imamalisociety
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
پيرايش بلوط ها در سردشت

بلوطبانان مهربان سردشت، جمعه روز بيست و دوم آذرماه را به آفت زدايي از جنگل هاي بلوط اختصاص دادند...


•شاخه های خشکیده و آلوده و‌نیز گیاهان آفت زا،سهم زیادی در آتش سوزی ها و نابودی جنگل های بلوط دارند!
پاکسازی جنگل ها، در این فصل سال، کمک بسیاری به ژینایی بلوط ها و در کل درختان جنگل می کند..
کنشگران سبز دریغ نکنند و بر رسالت آفت زدایی از زیست محیط، هم قسم شویم...

🌹❤️🌹

#بنياد_توسعه_صلح_و_مهرباني
#مهرباني_هاي_كوچك
#بلوطبانان_مهربان
#بالويزاني_ژينگه
#پيرايش_جنگل_هاي_بلوط
#سردشت

@balvezani_jinga

@sopskf
بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک
پيرايش بلوط ها در سردشت بلوطبانان مهربان سردشت، جمعه روز بيست و دوم آذرماه را به آفت زدايي از جنگل هاي بلوط اختصاص دادند... •شاخه های خشکیده و آلوده و‌نیز گیاهان آفت زا،سهم زیادی در آتش سوزی ها و نابودی جنگل های بلوط دارند! پاکسازی جنگل ها، در این فصل…
پيرايشگري بلوط ها در سردشت

"محمد" روز قبل فراخواني داده بود و انتظار داشت شهروندان يا حداقل كوهنوردان سبزانديش ميرآبادي براي "هرس و پاكسازي" جنگل هاي بلوط اطراف شهرش يارش باشند!

روز موعود كه البته جمعه روزي بود، محمد در محل مقرر حاضر و اما، خبري از همدلي نبود و به ناچار چون بسياري از روزهاي ديگر، بند پوتين هايش را محكم بست و راهي شد!

البته اين روزها، كنشگران سبز خوب مي دانند كه در سرزمين شان، سبزانديشي جرم بزرگي است و حتي خطور افكار همدلي با سبزانديشان نيز براي بسياري، حكم خلع لباس و يد وحتي بيش از اينهاست و به همين دليل، به تنهاييِ خود در طبيعت مقهور خشم و تخريب و تحريف و تهديد، عادت كرده اند ولي باز از جامعه شهروندي شان، انتظار همدلي يك از ده هزارش، باقيست ...

چندنفري از جمع سي نفره بلوطبانان مهربان مطلع شدند و بعد از نمازجمعه، عازم شدند تا "محمد"تنها نماند!

در ورودي جنگل محل قرار، بساط كتري زغال هويدا شد و بانگ محمد، سوي آتش، دعوت مان كرد و نرسيده، نداي مان داد كه:" سم و سرطان جنگل، هيمه آتشم افروخته، پس نگران نباشيد كه سرطان سوزي كرده ام"!

ندايش پاسخ دادم و گفتم: محمدجان نگران نباش، طبيعت خداوندي و مواهبش را بايد به كاربست اما حد و اندازه كاربست، شرط كنشگري سبزمان است!

آن سوتر "سعيد" نيز كه به "مهندسي سبز" نزد نگارنده شهره دارد، ابزار كار را از كوله اش بيرون كشيد و اينجا نيزخودي البته از جنس اخلاص درنهايت بي ادعايي نشان داد!

كاش بوديد و مي ديديد كاركرد هارمونيك #تبر و #تبرزين و #اره در خدمت جنگل ها و در سور پيرايش #بلوط ها را 👏🏻

نم نم باران نيز گويي به مدد #بلوطبانان_مهربان آمده بود تا اركسترسمفونيك بلوطباني را طراوتي صدچندان بخشند!

به غروب جمعه روز بيست و دوم آذرماه نزديك شده بوديم كه "محمد" نفس راحتي كشيد و گفت:" آخي، شام امشب را حلال كردم"
گفتم چه خبره محمد، ما را كه نصف جان كردي و حالا از حلال و حرام شام نگراني؟!
پاسخ داد:" كاكه گيان، باور كنيد هر روزي كه نتوانم خدمتي به طبيعت داشته باشم، احساس دين و سرخوردگي مي كنم و امروز بسيار خوشحالم كه به مدد شما، جغرافياي بلوط ها را سر و سامان داديم"!
سعيد، آن سوتر را كه دپوي
آشغال و شاخه هاي خشكيده و آفت زا بود،
نشانه رفت و گفت:" خداي را شاكر بايد بود كه توفيق داد جمعه روزمان را در خدمت بلوط ها سپري كنيم و اين كوه سرطاني را از بلوط ها دور كنيم"

غوطه ور در شعف يكي از پرثمرترين روزهاي پاييزي ام بودم كه شهردار ميرآباد هم سر رسيد و ضمن خداقوت گفتن، از برنامه اش براي حفظ طبيعت پيراموني شهر گفت و در نهايت سوربلوط ها با طرح برنامه حفاظت محور شهردار نيز غناي بيشتري گرفت و زيباترين روزمان، در خدمت بلوط هاي سرزمين مان، به شب آرام سال گره خورد...

شك ندارم امروز بيش از نگارنده و بلوطبانان مهربان سردشت، مهندس #محمد_درويش عزيز، خوشحال اند كه اولين يگان حفاظتي مردم نهادش، در عرصه ي بلوطباني هم اطفاكننده آتش نامهرباني اند و هم پيرايشگر جنگل هاي سبز سردشت...

سپاس بايد گفت مهربانان بلوطبان شهرم را كه در دستان شان تبر و تبرزين و اره نيز، سازي مي شود براي غنابخشي به هارموني زيست محيط و ژينايي طبيعت جهانشهرمان و صدالبته نگهداشت كورسوي نور كنشگري سبز جغرافياي ملي 👏🏻🌹❤️🌹

#بنياد_توسعه_صلح_و_مهرباني
#مهرباني_هاي_كوچك
#بلوطبانان_مهربان
#بالویزانی_ژینگه
#كنشگري_سبز
#هرس_رذايل
#افزودن_بر_فضايل
#آفت_زدایی_از_محیط_زیست

@sopskf
Audio
فایل صوتی سخنرانی با عنوان "رسالت جنبش دانشجویی" یا بهتر بگم "رسالت مردم در این روزها" که به مناسبت روز دانشجو در دانشگاه کاشان ارائه شده است.
@mostafamehraeen
--------
#به_نشر_مهربانی_کمک_کنیم🌹❤️🌹

بازنشر: بنیاد توسعه صلح و مهربانی کوچک
@sopskf
Arghavan
Alireza Ghorbani
گفتی:
“چو خورشید٬ زنم سوی تو پر٬
چون ماه٬ شبی می کشم از پنجره سر!"
اندوه٬ که خورشید شدی٬
تنگ غروب!
افسوس٬
که مهتاب شدی٬
وقت سحر! 

#فریدون_مشیری
نقل از:

@exchange4peace

بازنشر:
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#ارغوان
@sopskf
Forwarded from Deleted Account
یلدا

آخرین رد پای پاییزی
شب سردی که عشق ورزی کرد
شب سردی که باحضورخودش
یک جهان را چنین به وجد آورد!!

برخلاف هرآنچه می گویند
شب شوری ، شب جوانه زدن
یک شب تا سحر پرازاحساس
گرم وپرآتش از زبانه زدن

همه ی شهر از تو لبریز است
همه ی خانه ها چراغانی ست
تو همانی که باتو در هرسال
یک شب ویک جهان فراوانی ست

شب یلدایی ونمی دانم
آرزویم برای فرداچیست
زندگی را چگونه باید خواست؟!
در جهانی که زندگی زخمی ست!!

آرزویم برای کل جهان
صلح وعشق و محبت و شادی ست
زندگی کردن بدون قفس!
روی بام بلند آزادی ست!!

آری امشب تمام خواسته ام
سرزمین های غرق زیبایی ست
کودکانی غنی و ثروتمند
خانه هایی قشنگ ورویایی ست

مادرانی بدون داغ جگر
پدرانی بدون پینه ی دست
دخترانی عروس حجله ی بخت
پسرانی که حق شأن این است

آرزویم برای ملت ها
زندگی درکمال خوشبختی ست
درتمام جهان تمام جهان
کندن ریشه های بدبختی ست

مهرناز آزاد
آدینه
۲۹/آذرماه /۱۳۹۸

#مهرناز_آزاد
#هنرمندان
#ادبیها
#انجمن_شاعران_جوان_استان_اصفهان
#خانه_ارتباطات_استان_اصفهان
#انجمن_روزنامه_نگاران_استان_اصفهان
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی_های_کوچک  #کانون_فارغ_التحصیلان_دانشگاه_آزاد_اسلامی_واحد_اصفهان

@mehrnazazad
@anjomanshaeranjavanesf
@kanoonfareghotahsilanesf
@ahvalnews
Sarzamine Man
Darya Dadvar
☀️🔸🔸

🎼سرزمین من🎼

🎤 #دریا_دادور

مدت‌هاست که مثلِ مرگ ساکتیم،
مَگر در هق هق...


#بیژن_نجدی
☀️🔸🔸🔸


درپناه اندیشه