بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک
454 subscribers
1.84K photos
659 videos
146 files
2.18K links
عزم کرده ایم با موهبت #مهربانی و #صلح بر هژمونیِ ناصلحی در جهانشهر پایان دهیم.

مٲموریت ما:
#نشاء_بذر_مهربانی و #پرورش_جوانه_صلح

#Together_For_Peace
--------
Spread Of Peace & Small Kindness Foundation

لینک ارتباطی:
@Raouf_Azari
Download Telegram
پیر مردی که برای قوت روزانه اش مجبور به کار آن هم با گاری اش بود مسیر خانه اش از کوچه ما می گذشت او که مام رحمان نام داشت با این سن و سالش و با وجود خستگی ناشی از کارش باز چنان مهربان ،خوش برخورد و اهل سلام و احوال پرسی بود که اگر کسی با او برای اولین بار برخورد می کرد احساس می نمود که او خوشبخت ترین انسان هاست،عصرها که به خانه اش بر می گشت همه می فهمیدند چون به هر کس که می رسید بلند سلام می کرد. زمانی من کنتور بست شرکت گاز بودم و از آنجا که راهم به جاهایی می رسید که مهربانیها را به صورت میدانی و واقعی می دیدم همراه ایشان برای نصب کنتور گاز به خانه اش رفتم و اتفاقا می خواستم سر از راز خوش برخوردیش را در آورم اما جای تعجب اینجا بود که از تعلقات دنیایی بسیار کم داشت همسر مهربانش که او نیز پا به پیری گذاشته بود بعد از انجام کار چایی آورد و همراه مام رحمان میل کردیم متوجه شدم پیر زن دیگری هم در خانه هست همسر عمو رحمان از زندگیشان می گفت:که با این حال و روزی که ما داریم خواهرم که فلجه و کسی را ندارد سالهاست که در خانه ماست خدا جزای به خیر رحمان را بدهد که حتی برای نظافتش او زحمت می کشد ؛ولی عمو رحمان از بیان این مطلب همسرش خوشش نیامد. از این موضوع سالها گذشته است این روز ها مام رحمان را در حالی دیدم که به زحمت می توانست راه برود بعد از سلام که احوال پرسی نمودم گفت که شکر خدا،الحمدالله خیلی خوبم از خانواده اش که پرسیدم گفت :خواهر زنم هنوز هست و همسرم نیز بیمار است و دخترمان هفته ای دو بار میاید کارهای خانه امان را انجام می دهد. آری عمو رحمان الگوی آدمیت است و در وجود ایشان مهربانیها هست.
Forwarded from Raouf Azari
درود بر کاک عثمان عزیز🌹🌹🌹
🌺🌷🌺سلام علیکم به همه ی بزرگواران گروه...شبتان پر ازیادخدا.
مهربانی همواره جاریست ...
امروز که بعد کلاس در راه برگشت به منزل بودم ...
از همان صباح سپیده دم که روزه بودم ...
برای حضور در کلاسهایم اماده شدم.
نزدیک ظهر که کم کم احساس گرسنگی وتشنگی میکردم...
🙈🙈ودوس داشتم غذای مورد علاقه ام رابرای شام نوش جان کنم..
ولی چون مهمان داشتیم نمیخاستم به مادر مهربانم بگم که در کنارش این غذارو درست کند ...
خلاصه ...رسیدم به,سرکوچمون ..
که در ان باد شدید ...
کتابم ازدستم افتاد ...
ودر خلوت کوچه...
کیفی که باد داشت ان راباخود حمل میکرد را ...
ان رابرداشتم وبه خانه اوردم ...
مدارک های زیادی در این کیف بود ..خیلی تونستم بگردم تا ادرس منزلشون و روی کارت ماشین نوشته دیدم..
رفتم و ان را به صاحبش دادم ...
البته به همسرشان وحودشان...
خیلی تشکر کردند ..
نزدیک اذان صدای زنگ درمان به گوش رسیدوباخانواده مهمان خانه ی ما شدند ..
وبه راستی شیرینی وغذای موردعلاقه امشب من همراهشون بود ونوش,جان کردم به همین راحتی مهربانی را به همدیگر تقدیم کنیم...
نردیکه رمضان است....
بر بند دهان از نان که امد شکر روزه..
دیدی هنر خوردن بنگر در روزه...
شیطان همه تدبیرش وان حیله و تزویرش..
بشکست همه تیرش پیش سپر روزه....
التماس دعا
💐🌷🌺🌸🌹🌻
Forwarded from Raouf Azari
درود بر آن مهربان روزه دار 🌹🌹🌹
Forwarded from Deleted Account
در همسایگی ما خانواده ای زندگی میکردند که تازه ازدواج کرده بودند ولی دختر خانم اهل اینجا نبود،روزی به من گفت اگه میشه کمی روغن میخوام چون تا حالا به مغازه همسایه نرفته ام خجالت می‌کشم برم اونجا،ولی بعدا بهتون پس میدم،اتفاقا منم از این قوطی های یک ونیم کیلویی روغن داشتم که یه مقداریشو مصرف کرده بودم،اونو براش بردم.و خیلی اصرار کرد که پولشو بده،اما قبول نکردم و ازش نگرفتم.خودمون توی خونه روغن نداشتیم تا شب که شوهرم برگشت و ماجرا رو براش تعریف کردم و گفت خیلی کار خوبی کردی،اتفاقا همون شب برادر بزرگم با همسرش اومدن خونه ی ما و یه قوطی پنج کیلویی روغن برامون آوردن،اون شب با ابوبکر خیلی به حکمت خدا فکر کردیم و برامون جالب بود.همیشه حکمتی در کار هست
Forwarded from Raouf Azari
درود بر مهربان هاجره و مهربان مرحوم ابوبکر عزیز که قلبش مالامال از مهر بود.
خدای رحمتش کند💐💐💐
Forwarded from Raouf Azari
دوستان مهربانم
خوشحالم که امروز چندنفری اراده کردند و با قلم زیبانگارشان،مهربانی ها را به تصویر کشیدند.
چه راحت است عادت کردن به مثبت دیدن و مثبت نگاری و مثبت ستایی ...
پس هرمهربان یارباشد و در هفته بزرگواری کند یک گزارش از مهربانی های اتفاق افتاده پیرامونی اش را گزارش کند،کمپین مان مالامال از عشق و مهربانی می شود...سخت نیست،فقط کمی اراده می طلبد...پس بسم الله🌹🌹🌹
Forwarded from Raouf Azari
این سهم امروز من👇👇👇
#کمپین مهربانی های کوچک
#نمونه ی ۱۱۵
#رئوف آذری 
@Raoufazari
ایده پرداز و مدیر کمپین
---------(نگارش سیزدهم#خرداد ۹۵)

#مهربانی با پرندگان

امروز پنج شنبه مورخ ۱۳•۳•۹۵ علی رغم ناراحتی شدید معده، فرصت را غنیمت شمرده تا بعد از سفری چند روزه به دست بوس ابوی و والده برویم...
بعد از صرف نهار فرزندم کاک آروین جهت بازی روانه حیاط شد که بعد از اندی زیر درخت گیلاس حیاط، متوجه جوجه گنجشکی می شود که توان پریدن نداشته و ظاهری بیمارگونه داشت!
آروین عزیز نفس زنان بالا آمد و ما را خبر کرد و وقتی رفتیم با بدن نحیف جوجه گنجشکی مواجه شدیم که ظاهرش نشان از شکستگی یک پا و یک بال داشت و رمقش برای پریدن فقط به مقدار یک جهش کوچک ونیز دور شدن از سایه سنگین ما بشرجماعت داشت!

با کلام خواندمش و اطمینان دادم که ما قصد کمک و مساعدتش را داریم که این گفت و گو آروین را متعجب کرد و منجر به سئوال:" مگر گنجشک ها، زبان شما را می فهمند؟!" شد!

توضیح دادم؛" بله، پسرم...پرندگان و حیوانات زبان مرا که چون آن بیمارم و ناتوان و در ضمن دوستدارش، می فهمند!"
آروین همچنان سئوالاتی برای طرح کردن داشت ولی با کمک چند عزیز جوان فامیل مهمان،وارد فاز عملی شدیم و جعبه ای کاغذی مهیا کرده و در اطراف آن، دریچه هایی ایجاد و کمی دانه برنج و گندم ریختیم و جوجه گنجشک را به درون آن رهنمون شدیم!

مشخص بود که ناراضی است ولی چاره ای نداشتیم...
سریع مسیر اداراه دامپزشکی را پی گرفتیم ولی از آنجا که ساعات غیر اداری و همچنین روز تعطیل بود و مسئولان و کارشناسان شرف حضور نداشتند، زنگ درب سرایداری را به صدا در آوردیم که بچه هایش در را گشودند و آدرس پدر را در ایستگاه سواری های بین شهری نشان دادند!

ایشان را زیارت کرده و مقصود بگفتیم که پاسخ دادند!:" متأسفانه کاری از ما ساخته نیست"!

ناامید برگشتیم ولی در میانه راه به "مهندس بایزیدی رییس اداره محیط زیست" پیام کوتاهی فرستاده (وقت خواب قیلوله بود!)و راهنمایی خواستم!

ایشان بعد از چند دقیقه تماس گرفته و بزرگوارانه یکی از همکارانش را در آن روز و ساعات غیراداری مأمور پیگیری کردند که بعد از تماس و هماهنگی با آن بزرگوار،بلاخره "جوجه گنجشک" بال شکسته در همان وضعیت،به امید مداوای زودهنگام، توسط کاک آروین، تحویل "کاک آزاد قادری" گردید...
امید که کاک آزاد همچنان که سر وقت و خارج از وظیفه قانونی و تنها بر مبنای وظیفه ای ذاتی و وجدانی، حاضر شدند،بزرگواری کنند و تا بازگشت سلامتی کامل آن جوجه گنجشک، روند درمان را پیگیر باشند تا نسل بعدی(آروین آذری و امیرقادری و هم نسل های شان ) درسی از مهربانی با پرندگان برگیرند و در تعاملات انسانی شان چنان روحیه ای را به کار گیرند و چون سفیران مهربانی در جامعه پیرامونی شان، عمل کنند...

سپاس از مهندس بایزیدی(ریس اداره محیط زیست شهرستان سردشت )و کاک آزاد قادری( آن کارمند وظیفه شناس و دوستدار خدمت به زیست محیط آن اداره) را....🌹🌹🌹🌹🌹
https://telegram.me/joinchat/Ahy1TDwcjLFq-xK87MhCOQ
به ما بپیوندید تا با سرسوزن امید،به جراحی جهانشهر بپردازیم وغده ی نامهربانی ها (دروغ،تظاهر،توهم توطئه، خشم، تجاوز،ترور،قتل و کشتار،غم و اندوه و...) را بیرون کشیم و بذر مهربانی در دل آن بکاریم.
------------
ایده پرداز و مدیر کمپین جدای از ایده های بلند در میدان عمل نیز پیش قدم هستند. نوروز امسال که به دنبال فراخوانی برای جمع آوری آشغالهای تفرج گاه شیخ ابراهیم کنار رود زاب رفته بودیم بعد از اتمام کار و سوار ماشین کردن اشغالها جماعت ایستاده بودند تا ماشین حرکت کند و آنها هم بروند من که (البته با اجازه جناب آقای آذری)ایشان را زیر نظر داشتم از آن طرف به میانه جماعت حاضر آمد و 👈برگ شکلاتی که بچه ای انداخته بود برداشت و از ماشین بنز بالا رفت در داخل آن انداخت.🌹🌺🌷
Forwarded from Raouf Azari
ممنون از لطف مهربان حسن زاده عزیز🌹
این از ابتدایی ترین وظایف شهروندی ماست😓😓
Forwarded from Deleted Account
ﺍﺯ ﻋﻤﻠﮑﺮﺩ ﺑﺪﻥ ﺧﻮﺩ ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﺧﻮﺍﺏ ﭼﻪ ﻣﯿﺪﺍﻧﯿﺪ؟👇👇👇👇👇👇👇


ﺳﺎﻋﺖ ۱۱ ﺗﺎ ۱ ﺷﺐ :ﻋﻤﻠﯿﺎﺕ ﺍﺯ ﺑﯿﻦ ﺑﺮﺩﻥ ﻣﻮﺍﺩ ﺳﻤﯽ ﺩﺭ
ﮐﺒﺪ ﻭ ﺷﻤﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﺩﺭ ﺧﻮﺍﺏ ﻋﻤﯿﻖ ﺑﺎﺷﯿﺪ.
ﺳﺎﻋﺖ ۱ ﺗﺎ ۳ﻧﯿﻤﻪ ﺷﺐ : ﺳﻢ ﺯﺩﺍﯾﯽ ﮐﯿﺴﻪ ﺻﻔﺮﺍ
ﺳﺎﻋﺖ ۳ﺗﺎ ۵ﺻﺒﺢ :ﺳﻢ ﺯﺩﺍﯾﯽ ﺭﯾﻪ ﻫﺎ , ﺑﻌﻀﯽ ﻣﻮﺍﻗﻊ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ
ﺯﻣﺎﻥ ﺳﺮﻓﻪ ﯾﺎ ﻋﻄﺴﻪ ﺯﯾﺎﺩ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ .
ﺳﺎﻋﺖ ۵ﺗﺎ ۷ ﺻﺒﺢ : ﺳﻢ ﺯﺩﺍﯾﯽ ﺩﺭ ﺭﻭﺩﻩ ﺑﺰﺭﮒ
ﺳﺎﻋﺖ ۷ﺗﺎ۹ ﺻﺒﺢ : ﻋﻤﻞ ﺟﺬﺏ ﻣﻮﺍﺩ ﻣﻐﺬﯼ ﺻﻮﺭﺕ ﻣﯿﮕﯿﺮﺩ ,
ﭘﺲ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺳﺖ ﺻﺒﺤﺎﻧﻪ ﺑﺨﻮﺭﯾﺪ .
ﺩﯾﺮ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻥ ﻭ ﺩﯾﺮ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷﺪﻥ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ , ﺑﺎﻋﺚ ﻣﯿﺸﻮﺩ
ﻣﻮﺍﺩ ﺳﻤﯽ ﺍﺯ ﺑﺪﻥ ﺩﻓﻊ ﻧﺸﻮﺩ.
Forwarded from Raouf Azari
درود بر مهربان هوشنگ عزیز
مهربانی بزرگی بود🌹
Forwarded from hamid Hamidyan
دو روز پیش در جاده ترانزیتی ایرانشهر به چابهار تصادف وحشتناکی رخ داد که چهار نفر زنده در آتش سوختند زمانی که شعله های آتش زبانه می کشید ودر میان آه وناله وفریاد کسانی که فریاد کمک سر می دادند ودر حالیکه طبق عادت غلط این روزها هرکسی با موبایل خود از صحنه وحشتناک به جای کمک ویا اقدام به کمک عکس وفیلم تهیه می کرد
بزرگمردی از به نام عبدالغفور امیری در میان شعله های آتش رفته وشروع به کمک مادر وبچه کوچکش که در شعله های آتش گرفتار بودند کرد وقتی خواست به مادر کمک کند دید پاهای مادر گیر کرده ومادر اشاره کرد اول فرزندم را نجات دهید .عبدالغفور با شجاعت تمام فرزند را از میان شعله های آتش نجات داد ویک بار دیگر ثابت کرد که هنوز روح جوانمردی زنده هست و افرادی مثل گنگوزهی وامیری هنوز حاضرن به خاطر جان همنوعان خود از جان خویش بگذرند .
پوزش از استاد آذری عزیز ودوستان گروه که قسمت اول آن ،شاید ناراحت کننده باشد.اما هدف معرفی جوانمردی م بود که با به خطر انداختن جان خود به کودکی حیاتی دوباره بخشید شاید دیگران هم به جای تهیه فیلم عکس به فکر کمک بودن می توانستند جلوی این فاجعه را بگیرند
Forwarded from Raouf Azari
درود مهربان حمیدیان عزیز🌹
کار آن مهربان ارزنده و در خور ستایش است و قابل تمجید و حتما" تجلیل کمپین نیز برازنده ی لطف و مهرشان خواهد بود...
اما واقعا" نکته ارزنده ای اشاره فرمودید و چه بسا لحظاتی که برای عکسبرداری و فیلم برداری سوانح تلف خواهد شد،همین لحظات اگر درست استفاده شود منجر به نحات جان عزیزی گردد...امید که حداقل مهربانان در شرایط اضطرار عمل مهربانانه را بر گزارش نامهربانانه ترجیح دهند.
گزارش شما مصداق کامل مهربانی ها بود وددر خور تمجید💐🌹👏
Forwarded from hamid Hamidyan
👆5ژوئن روز جهانی محیط زیست
Forwarded from Raouf Azari
این هم یادآوری مهرورزانه ای بود🌹
Forwarded from ژینگه یار
زنان کورد هنگام خاموش کرد آتش جنگل های زاگرس در سال ۹۴
مسئولین چه اقداماتی انجام می دهند؟

ژینگه یار شوید👇
@Jingeyar