بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک
469 subscribers
1.77K photos
630 videos
136 files
2.12K links
عزم کرده ایم با موهبت #مهربانی و #صلح بر هژمونیِ ناصلحی در جهانشهر پایان دهیم.

مٲموریت ما:
#نشاء_بذر_مهربانی و #پرورش_جوانه_صلح

#Together_For_Peace
--------
Spread Of Peace & Small Kindness Foundation

لینک ارتباطی:
@Raouf_Azari
Download Telegram
🖍️ *پس از آن*
شاید بتوانیم در سطح شهرهایمان و در هر کوچه و محل دیوارهای مهربانی که زمانی داشتیم را دوباره بسازیم و با تقسیم سفره‌هایمان نگذاریم کسی از سر گرسنگی و فقر به کرامت و سلامت ما و خودش تعرض کند؛
🖍️فراموش نکنیم در جامعۀ بشری، مسائل مشترک، امنیت مشترک و سعادت مشترک سه ضلعی حیات مشترک ماست و هیچ جزیره‌ای وجود ندارد. شاید بتوانیم در هر محل مغازه‌دار، نانوایی، قصابی، خواروبارفروشی امین و مهربانی را پیدا کنیم که بتواند صندوقی برای مهربانی اهل محل اختصاص دهد تا هر نیازمندی بتواند با همدلی و همکاری اهالی محل به رایگان نیاز خود را تامین کند؛ و تک تک ما خود را مکلف کنیم بخشی از سفرۀ خود را با خواهران و برادرانمان که در این شرایط دشوار دچار تنگنا هستند به اشتراک بگذاریم.

🖍️ اگر بتوانیم به هر شکل که برایمان میسر است مشق مهربانی و همدلی کنیم؛ قطعا می‌توانیم سایه‌های خشونت و نامهربانی را از فضای وطن و از سر ملت بتارانیم؛ این سخن پیامبرعشق و رحمت است که « *ارحموا ترحموا»*
🖍️ شاید بتوانیم امروز از قدرت روحی خویش بهره بجوییم و به ویژه در ایام ماه مبارک دقایقی را با نیایش و مراقبه به پاکسازی درونی، شفای درون و دعا برای رفع ظلم و بی‌عدالتی و فساد از جهان و به ویژه از وطن بپردازیم. چراکه این دعوت عام خداوند است که از رحمت من نومید نباشید؛ این نمایشی از یک دیپلماسی قدسی است که مرا بخوانید، تا به شما پاسخ بدهم ؛ خدایی که در اریکۀ سلطنت و جبروت خود، اهل دیپلماسی و مهربانی با بندگان است.
🖍️ شاید هریک از ما به شیوه‌های خلاقانه دیگری بتواند مروج مهربانی و برادری و برابری در وطن باشد، حتی با لبخندی یا سلام گرمی، تا در سال جدید امید و نشاط را به وطن بازگرداند.
🖍️ امروز که در جمع خودی‌های دولتمردان گوشی برای شنیدن دردهای ما و اراده‌ای برای زدودن غم‌های ملت وجود ندارد، ما ملت در کلیت و یکپارچگی خویش با امید و عزم برای شفای خودمان کاری بکنیم. امروز که به زانو افتاده‌ایم، زمانی است که توانمندی‌ها و باورهای جدید ما می‌تواند طلوع کند و مسیرها و افق‌های والایی از « *بودن*» برای ما را خلق کنند تا زندگی و سرزندگی را از سر بگیریم.

مژگان دستوری
پژوهشگر حوزۀ فرهنگ صلح
اول فروردین 1402
___
بازنشر:
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#بحران_سرزمینی
#خشونت_ساختاری
#سال_نو_شمسی
#اقدام_بدیع
#مهر_زایی
#صلح_ورزی

@sopskf
📝نو شدن

🔻 نعمت الله فاضلی، ۲۸ اسفند ۱۴۰۱

۱۴۰۱ اولین سال سده پانزدهم شمسی سپری شد. اگرچه تلخ بود و جانکاه؛ و جان ها ز کف رفت و رنج ها کشیدیم و می کشیم، اما مردم ما گام نخست بلند "نو شدن" را در این آغازین سال سده نو برداشتند. نوجویان و نوجوانان به میدان آمدند تا اراده شان برای نو و نوگرایی و نفی کهنه و کهنه پرستی و کهنه های کاهنده و فرساینده تاریخ و طبیعت و تمدن ایرانی را به خودشان و جهان نشان دهند و صلای آزادی زنند و صدای برابری و رفع تبعیض و صلح و همزیستی در سراسر ایران و جهان پر طنین کنند.

🔻بار دیگر حافظه جمعی ملت ایران فعال شد تا شوق معاصر شدن و شور مدنیت و فرهیختگی ایرانی که در عصر مشروطه تکوین یافت، بار دیگر دل های مردم را گرم و امیدوار ساخت.

باری، ۱۴۰۱ سرآغاز امید شد، اگرچه با بهایی سخت و سنگین؛ امید ساختن ایرانی امروزی، عقلانی، آزاد، دموکراتیک، برابری خواه، صلح جو، مداراگر؛ و جامعه ای که در آن تنها و تنها شایستگی ها و شایسته ها قدر ببینند و صدر نشینند؛ و منفعت ملت و ملک، جای مسلک گرایی ها و جاه طلبی ها و حقارت ها را بگیرد؛ و میدان برای انسانیت و خلاقیت و زیبایی و صلح باز شود.

و اکنون ۱۴۰۲ آغاز می شود؛ سالی که محتاج بازاندیشی انتقادی، اندیشه ورزی جمعی، کنشگری همگانی، شهامت، همدلی و غمخواری و دغدغده مندی برای ایران، برای آزادی، برای صلح، برای مدارا، برای همزیستی، برای برابری، برای رفع تبعیض، برای شایسته ها و شایستگی ها، و برای همه ی ارزش های انسانی و اخلاقی است که ایران و ایرانی را در سراسر جهان سربلند و سلامت و سعادمند سازد و زندگی او را در همین جهان و در روی همین زمین خاکی، زیبا و دلپذیر و اخلاقی نماید.

🔻۱۴۰۲ آغاز شد، یعنی ظرفیت آغاز کردن داریم، و می توانیم نوجویانه همه ی پلیدها و پلیدی هایی که ما را به خودی و غیرخودی تقسیم می کرد دور بریزیم و با تکیه بر ارزش های انسانی و روشنگرانه، تفاوت های فرهنگی، زبانی، قومی، دینی، جنسیتی و اجتماعی مان را سرمایه های بزرگ سرزمین مان بدانیم و همراه با همه ی مردمان جهان، زیستی جهان وطنانه در وطن مان برپا داریم.

🔻۱۴۰۲ آغاز شد تا ما آغاز شویم و روزگار کهنه ی کهنه پرستی و کهنه پرستان را پشت سر بگذاریم و برای ساختن سرزمین و میهن مان ایران عزیز بکوشیم و بجوشیم و با تکیه بر خرد انسانی و عقلانیت و علم، شوق زندگی و شور آزادی را بار دیگر زنده کنیم. رویای ایرانی، رویای زندگی و فرهیختگی و آزادگی است.

🌸 شادباش می گویم سال نو را و امیدوارم هر روز این سال، نوید نو شدن و گامی نزدیک تر شدن به نو شدن ها باشد.
Forwarded from محمد درویش
🌿همه ما یک "دست‌نگه‌دار" به ایران بدهکاریم!🌿

🇮🇷
@darvishnameh

1️⃣ هشت سال پیش که مهتاب و احسان به رامیان آمدند تا به مدد راه‌اندازی دومین خانه بوم‌گردی در گلستان، صنعت کم‌جانِ استحصال ابریشم - نوغانداری - را دوباره جاندار کنند، با این درخت توت مواجه شدند که در آستانه سرنگونی بود!

2️⃣ در عکس دوم هنوز جای تبر را می‌توانید بر اندام درخت ببینید، انگار تبرزن می‌خواست آخرین ضربه را هم بزند که این زوج عاشق از راه رسیدند و گفتند: دست نگه دار!

3️⃣ همه ما یک "دست نگه دار" به ایران بدهکاریم! همه ما یک کف مرتب به آنهایی که "دست نگه دار" زندگی‌شان را ادا کرده‌اند، بدهکاریم ... ما یک کف مرتب به احسان و مهتاب، به علیرضا شهرداری، به آرش نورآقایی، به علی شادلو، به افسانه احسانی، به مسعود صرامی، به آرش رحیمی، به رئوف آذری، به سعید انصاریان، به علیرضا امتیاز، به عادل سالاری، به مرتضی فرهادی، به صنم و محمد مرتضوی، به سیمین عیدی‌وند، به عبدالحسین وهابزاده، به خلیل فرشباف، به علی بیتاژیان و کندویی‌های پای کارش، به عباس محمدی، به علی دهباشی، به مانیا شفاهی، به کوروش بختیاری، به مهدی طیاری، به سعید ضروری ... و به هر هموطنی که به سهم خود کوشیده تا ثابت کند: من هستم چون ما هستیم چون ایران هست ... بدهکاریم.

4️⃣ به خانه ابریشم که رفتید - عکس سوم - آن درخت را ببوسید و برای این زوج درجه یک - عکس چهارم - ایستاده و کلاه از سر بردارید تا نور را دوباره از فراز آسمان زلال رامیان بر پیشانی خود و فرزندان و نوادگان‌تان - عکس پنجم و پایانی - احساس کنید ...

5️⃣ می‌گویند: با کسی بمان که دست‌کم نصف راه را به سمتت آمده باشد؛ ایران‌بانوی جانِ ما که تمام راه را آمده! نیامده؟ چرا نباید با یک دست‌نگه‌دارِ جانانه علیه همه خراش‌رسانندگان به پیکرش، با هم در این واپسین لحظه‌های نکبت‌ترین سال ایران، فریاد برآوریم: ایران دورت بگردم و دور همه‌ی ایرانیانی چون مهتاب و احسان که بی‌منت دور ایران می‌گردند ...

#خانه_ابریشم_رامیان
#ایران_دورت_بگردم
#دلنوشته_های_محمد_درویش

https://www.instagram.com/p/Cp__13UNQqs/?igshid=MjljNjAzYmU=
سیزدهم فروردین: روز گناهان کبیره!

هر زباله، یک گناه است. با هر زباله که می سازیم گناهی مرتکب می شویم. گناهانمان را در کوه و‌ جنگل و دشت و دمن می ریزم. در کوچه و خیابان و رودخانه و جویخانه.
گناهانمان را می ریزیم در حلق پرندگان در نَفَس آسمان.
گناهانمان را می پاشیم به صورتِ مادرمان زمین و سیلی می زنیم به شفقتِ خاک و به مهربانیِ آب.
🌱
ما به جهنم نمی رویم ما خودمان دوزخیم.
گناهانمان دست و‌ پایمان را گرفته،‌ وبال گردنمان شده است، وبالِ همه چیز.
زندگیِ ما شکنجه ای است برای بی پناهترین و معصوم ترین آفریدگان خدا.

به پشت سرت نگاه کن! ببین چقدر نفرینِ گیاه و پرنده و آب و خاک پشتمان است.
عاق والدینمان، عاق زمین و آسمان، ما را گرفته است...
🌱
سیزدهم فروردین، روز گناهان کبیره ما ایرانیان است.
تو اما در آن روز گناه نکن!
تو اما گناهی را از زمین بردار!
تو می دانی که نیکوکاران به بهشت نمی روند، نیکوکاران بهشت را می سازند.
حتی در جهنم و حتی در میان جماعت دوزخیان تو یک نفر بهشت باش!

✍️#عرفان_نظرآهاری
🌱#تو_یک_نفر_بهشت_باش
🌱@erfannazarahari
♻️پیش از روز واقعه به اشتراک بگذارید
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔲⭕️این زن نگاه نکرد، شروع کرد و سپس ...
مجتبی لشکربلوکی

این فیلم ضبط شده از یک رخداد واقعی را نگاه کنید.
دقت کنید
▫️چگونه کسانی شروع کردند،
▫️چگونه کسانی پیوستند
▫️و چگونه یک موقعیت پیچیده، به سامان رسید.

آینده جامعه را کسانی می سازند که
▫️امیدوارند
▫️کنشگرند (در دایره امکان دست به اقدام می زنند)
▫️خود تعمیم یافته دارند (وجودشان را در خود محدود نکرده اند)
▫️مسئولیت پذیرند (در قبال جامعه احساس مسئولیت می کنند).

همانگونه که در کتاب استراتژی توسعه ایران گفته شده باید از نسل توسعه خواه به نسل توسعه آگاه و توسعه آفرین گذر کرد.


@Dr_Lashkarbolouki
دسترسی به تمام جستارها، محتواهای صوتی و تصویری و گزارش های رایگان
yek.link/Lashkarbolouki
Forwarded from شبکه توسعه
🔲⭕️چگونه کشورهای دیگر جهان به آزادی رسیدند؟ نظریه دالان باریک!

دکتر محمد فاضلی جامعه شناس معاصر در چهار اپیزود، کتاب «راه باریک آزادی» نوشته دارون عجم‌اوغلو و جیمز رابینسون را تشریح کرده. این مجموعه، شامل توصیفی تاریخی از تاریخ دست یافتن یا نیافتن ملت‌ها به آزادی از یونان باستان تا عربستان، از سوئیس تا آفریقای جنوبی و دیگر کشورهای جهان است.

شبکه توسعه ایران این مجموعه صوتی ارزشمند را به همه کسانی که دغدغه توسعه دارند را توصیه می کند.

اپیزود ۷۹
راه باریک آزادی – بخش اول

شنیدن در کست‌باکس

شنیدن در تلگرام


اپیزود ۸۱
راه باریک آزادی – از یونان باستان تا انگلستان

شنیدن در کست‌باکس

شنیدن در تلگرام


اپیزود ۸۱
راه باریک آزادی – از عربستان تا سوئیس

شنیدن در کست‌باکس

شنیدن در تلگرام


اپیزود ۸۲
راه باریک آزادی - درس‌هایی برای آزادی

شنیدن در کست‌باکس

شنیدن در تلگرام


حمایت از پادکست

صفحه اینستاگرام پادکست


شبکه توسعه ایران
@I_D_Network
 من وصية له (علیه السلام) للحسن و الحسين (علیهما السلام) لما ضربَه ابنُ ملجم لعنه الله:

أُوصِيكُمَا بِتَقْوَى اللَّهِ،
وَ أَلَّا تَبْغِيَا الدُّنْيَا وَ إِنْ بَغَتْكُمَا،
وَ لَا تَأْسَفَا عَلَى شَيْءٍ مِنْهَا زُوِيَ عَنْكُمَا،
وَ قُولَا بِالْحَقِّ،
وَ اعْمَلَا لِلْأَجْرِ،
وَ كُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً
وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْناً.
أُوصِيكُمَا وَ جَمِيعَ وَلَدِي وَ أَهْلِي وَ مَنْ بَلَغَهُ كِتَابِي بِتَقْوَى اللَّهِ،
وَ نَظْمِ أَمْرِكُمْ،
وَ صَلَاحِ ذَاتِ بَيْنِكُمْ،
فَإِنِّي سَمِعْتُ جَدَّكُمَا (صلی الله علیه وآله) يَقُولُ:
صَلَاحُ ذَاتِ الْبَيْنِ أَفْضَلُ مِنْ عَامَّةِ الصَّلَاةِ وَ الصِّيَامِ.
----
وصيتى از آن حضرت (ع) به حسن و حسين عليهما السلام هنگامى كه ابن ملجم (لعنه الله) او را ضربت زد:

شما را به ترس از خدا وصيت مى كنم
و وصيت مى كنم كه در طلب دنيا مباشيد،
هر چند، دنيا شما را طلب كند،
بر هر چه دنيايى است و آن را به دست نمى آوريد يا از دست مى دهيد، اندوه مخوريد.
سخن حق بگوييد
و براى پاداش آخرت كار كنيد. ظالم را دشمن و مظلوم را ياور باشيد.
شما دو تن و همه فرزندان و خاندانم را و هر كس را كه اين نوشته به او مى رسد، به ترس از خدا و انتظام كارها و آشتى با يكديگر سفارش مى كنم.
كه از رسول خدا (صلى الله عليه و آله) شنيدم كه مى گفت:

آشتى با يكديگر برتر است از يك سال نماز و روزه.

بخشی از نامه ۴٧ نهج‌البلاغه
---
پ.ن:
#صلح، در اندیشه، گفتار و کردار بزرگان دین، ارزش والایی دارد.
پس به هوش باشیم که هر اندیشه، برنامه، استراتژی و سیاستی که خلاف این رویه باشد،  فرسنگ ها با متن و فحوای دین و منش و کُنش بزرگان دین و علی الخصوص شهید قَدَرِ قدر-حضرت علی(ع)، فاصله دارد...
🌹🌹
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#رمضان
#شب_های_قدر
#قدر_صلح
#وصیت_شهید_قدر

@sopskf
@DrNematallahFazeli

📝پرسش مشیری
🔻نعمت الله فاضلی، ۲۳ فروردین ۱۴۰۲

فریدون مشیری شعر معروفش "دیار آشتی" را با پرسش سختی می آغازد:

باری اگر از من بپرسی
چند روزی که در روی زمین بودی چه کردی؟

🔻مشیری اینجا و این گونه خودش را در مقام شاعر به پرسش می گیرد.

🔻این پرسش سخت است؛ زیرا ما را به سنجش و ارزیابی و ارزشیابی خودمان فرا می‌خواند. از ما می‌خواهد که به جای بازخواست و محاکمه این و آن، خودمان را بسنجیم.

🔻مشیری شاعر است و می داند باید پاسخگوی همگان باشد، چون شعر امری شخصی و مایملک خصوصی نیست. شعر، زبان همگان و زبان جان آدمی و روایت جامعه از خودش است.

🔻مشیری اگر مقصودش صرفا تٱمل اخلاقی در دنیای فردی و درونی اش بود، آن را منتشر نمی کرد، و در آن از تیرگی ها و "تاریکی روح زمین" و "بی دانشی" و "دشمنی‌ها" سخنی نمی گفت.

🔻مشیری پاسخش را به پرسش خود می دهد و "دفتر شاعرانه اش" را
کاشتن بذر مهربانی،
پیکار با بدی،
با بی دانشی، و نابخردان می داند؛
و این که

"دنیای دیگر ساخت باید
وز نو در آن انسان دیگر"

🔻مشیری امید دارد و این امید را در "اعجاز انسان" می داند و این که، اگر شاعر به "اعجاز انسان" باور داشته باشد، با دانایی و شعر می تواند "دنیای دیگر" و "انسان دیگر" خلق کند.

🔻مشیری شاعر است و "در هر کناری شمع شعری می گذارد". کار او این است.

اما اهمیت مشیری در این شعر، طرح پرسش سخت اوست، پرسشی که مدام هر کس، نه تنها شاعران، بل سیاستمداران، دانشگاهیان، بازاریان و هر انسانی در هر مقام و موقعیتی که درگیر جامعه و حوزه عمومی است لاجرم از پرسیدن آن است.

🔻چرا؟
چرا لاجرم و ناگزیر از آن هستیم؟

سورن کیر کگور در کتاب "ترس و لرز" می نویسد:
"چیزی که مرا بزرگ می کند کاری است که انجام می دهم نه اتفاقی که برایم می افتد، و بی گمان هیچ کس به خاطر بردن جایزه ی بزرگ بخت آزمایی، بزرگ نخواهد شد" (کیرکگور ۱۴۰۱ : ۹۲).

🔻نه این که "اتفاقات" اهمیت ندارند، مهم اند اما چیزی که سرشت و سرنوشت ما را به "اتفاقات" گره می زند، خود رخداد آن ها نیست، بل شیوه ی مواجهه عملی و کار ما با آن هاست.

🔻استدلال کیرکگور روشن است، برای تعالی و بزرگ شدن لازمست به کاری که می کنیم توجه کنیم. نگاه کیرکگور البته متوجه جامعه نیست، و هدفش نجات ایمان است. اما بنیاد سخن او حقیقت است؛ این که برای بزرگ شدن، منتظر اتفاقات نباشیم و کاری کنیم.

اما چگونه کاری؟

🔻هانا آرنت این را پاسخ می دهد و ضمنا به ما می گوید با کاری که می کنیم چه کنیم. هانا آرنت در "سرآغاز" شاهکارش "وضع بشر" می نویسد:
" چیزی که من طرح و توصیه می کنم بسیار ساده است: تنها به آنچه می کنیم فکر کنیم" (۱۳۸۹: ۴۲).

🔻استدلال آرنت این است که دگرگونی در وضع بشر و نجات آن از بحران ها منوط به این است که "تا وقتی خود وضع بشر دگرگون نشده است ممکن نیست (بحران ها) به نحو جبران ناپذیری از بین بروند" (همان).

🔻این ایده ی آرنت مستعد بدفهمی زیادی است، زیرا ممکن است گمان رود که آرنت راه نجات بشر را درخودفرو رفتن، اندرزگویی و صوفی گری می داند؛ یا این که بحران بشر را به روان شناسی گرایی و اخلاق گرایی تقلیل می دهد و از جامعه غافل می ماند. خیر، چنین نیست.
آرنت می خواهد "عمل کنیم". عمل از دید آرنت تعامل و شرکت در حوزه عمومی و سیاست است.

🔻ریشه ی بحران امروزی بشر از دید آرنت، نحیف و نزار بودن حوزه ی عمومی و سیاست است.

🔻آرنت سیاست را کثیف نمی شمارد و راه نجات بشر را بهبود سیاست می داند. اما توصیه ی او به قانون"تنها به آنچه می کنیم فکر کنیم" دقیقا معطوف به شیوه ی عمل و کاری است که در حوزه ی عمومی می‌کنیم یا نمی‌کنیم.

بازگردم به مشیری.
چرا "پرسش مشیری" مهم است، چون مشیری شاعر است و می خواهد در حوزه عمومی مشارکت و عمل کند. حتی این شعر او که چنین پرسش مهمی طرح می کند، فارغ از پاسخ او، عمل کردن در حوزه عمومی و سیاست نیست. پاسخ او نیز معنادار و شالوده شکنانه است.

🔻در جامعه ایران امروز که دشمن گرایی، انسان ستیزی و غیریت سازی، ارزش های حاکم است، مشیری شجاعانه می نویسد:
" ایمان به انسان، شب چراغ راه من بود" و از "اعجاز انسان" سخن می گوید.
این زبان انسان گرا و پرهیز او از "خارزار دشمنی‌ها"، در جامعه ای که جای دوست و دوستی هر سال تنگ تر و واژه ی " دشمن" مدام تکرار و تقدیس می گردد، زبان شالوده شکنانه ای است که شاعر بسط و توسعه آن را رسالت و کار خود می داند.

اما من چه پاسخی برای "پرسش مشیری" دارم، و من در حوزه ی عمومی کارنامه عملم چیست؟

🔻من دوست دارم همان راه را بروم که مشیری رفت با تمام ابعاد آن و بدون کم و کاست.
این که چقدر در این کار کامیابم یا ناکام، شما و تاریخ آن را داوری می کنید.
امیدوارم نمره ام کم تر از ده نباشد.
Forwarded from بلوطبانان پا به ركاب (Raouf Azari)
ژیناگر وطن

https://t.iss.one/oaktreeloverbikers/921

سلیم، روستاوندی در نقطه صفر مرزی سردشت-شهر صلح و مهربانی- است.

بیست و چهارم فروردین، در پسا بارش شدید، بازدیدی از چشمه اصلی روستا که به جهت پرآبی، زیبایی و جان بخشی اش به باغات و مزارع، تقدس خاصی نزد روستاییان دارد، داشت.

در حین بازدید، متوجه شد که چشمه در پی سیلاب، با تلی از خاشاک، مدفون شده و نفس های آخر را می کشد!

درنگ نکرد و منتظر قهرمانی با اسب سفید نماند و دست به کار شد و اولین بیل را به زمین زد تا شریان حیاتی چشمه را بازیابد!

ساعتی نگذشت که چشمه مجدد جوشید و سلیم نیز با خیالی آسوده، به روستا برگشت و افطارش را باز کرد و علیرغم خستگی بسیار در نماز تراویح مسجد هم شرکت کرد.

بی خبر که هم روستایی اش، تصویری از او ثبت کرده و همرسانی اش، غوغایی به پا کرده است.
فعالان محیط زیست شهر-بلوطبانان پا به رکاب-، به تکاپو افتادند و فردای روز که جمعه بود، دکتر عبدالسلام محمودیان-امام جمعه و جماعت مسجد ئاشتی:آشتی روستای گردشگری بیوران- در لابه لای خطبه اش، ضمن اطلاع رسانی اوضاع چشمه، فراخوان کمک داد و بلافاصله پس از نماز، یک روستا کمک، خروشید و با اتکاء به سنت #هەرەوەزی_پیرۆز
HARAVAZIPIROZ
(سنت یاریگری)، در کسری از روز، چشمه حیات دوباره یافت و جمال وطن، مجدد به موهبت #سەرچاوەی_ڕەسوەشێر
RASVASHER SPRING
منور شد.

همچنان که دهقان فداکار، تاریخ مردمان این سرزمین را با شجاعت و اقدام به موقعش، غنی ساخت، سلیم داستان ما را نیز، #ژیناگر_وطن، لقب دادند و قلب یک روستا، شهر و میهن را با اولین بیلی که زد، به شریان شادی، شور و شعف، مفتخر گرداند.

بیش باد ژیناگری در وطن و خروش چشمه های ناب طبیعت دوستی و به پاخاستن برای ادای مسئولیت اجتماعی...

🌳❤️🚴
#بلوطبانان_پا_به_رکاب
#بارش_رحمت_الهی
#سردشت
#بیوران
#سیلاب
#سلیم
#مسجد_آشتی
#مسئولیت_اجتماعی
#یک_روستا_کمک
#ژینایی_وطن

@oaktreeloverbikers
یک جو همت در مسیر بود و شدن ...
الهام بگیریم
@sopskf
دو موهبت در یک قاب!

اول:
نعمت طبیعت خدادادی سردشت، شهر صلح و مهربانی
و
دوم:
بَرَکَتِ وجود انسان های نابی که برای انسانیت و ادای مسئولیت اجتماعی، به پاخاسته اند...

همین جهان فانی، چه بهشتی می شود اگر این دو همواره چون این قاب، در صلح باشند.

🌹🌹
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#مواهب_اینجهانی
#طبیعت_خدادادی
#متخصصان_معنوی_مذهبی
#قاب_دوربین
#دکتر_علی_صاحبی
#مسئولیت_اجتماعی
#رئوف_آذری
#سردشت
#شهر_صلح_و_مهربانی

@sopskf
یادی از ایام...
رؤیای مدارس صلح آموز و سورپرایز دکترصاحبی!
#رئوف_آذری

چندسال قبل که #زنگ_ئاشتی(یا همان #صلح)را برای اولین بار در ایران و در مدارس پایلوت روستایی اولین شهر غیرنظامی قربانی بمباران شیمیایی جهان، استارت زدم، هرچه اطراف و اکناف را ورانداز کردم، جز محتوای پراکنده و مبانی تئوری صلح منفی و عنوان «جنگ و صلح» تولستوی چیزی نیافتم و‌ به ناچار دل به اقیانوس صلح ورزی زدم و خود تولیدگر دانش و مجری انتقال آن و نیز کنترل و نظارت براجرا و در نهایت بازخورد پسااجرا شدم و با آزمون و خطا پیش رفتم تا اینکه برآیند آن در سال گذشته، مقاله ای علمی_پژوهشی شد که در کنفرانس بین المللی صلح پژوهی به صورت سخنرانی ارایه شد و شکرخدا مورد اقبال هم قرار گرفت و در
ISC
با عنوان «آموزش،صلح و فضای مجازی» نمایه شد..
کند و کاوم حول یک مرجع متناسب همچنان ادامه داشت و کم تر نشست،همایش،کنفرانس و رویداد مرتبط با صلح را از دست دادم که همان ولع نیز سبب شد #تندیس_سپاس بنیاد توسعه صلح و مهربانی نیز به پاس تلاش برای تولید دانش مرتبط تقدیم انجمن مطالعات صلح ایران گردد!
سوم بهمن ماه جاری به دعوت مؤسسه کودکان دنیا برای واکاوی و ارایه تجارب کاری ام حول محور کار با کودکان روستایی به تهران رفتم و از جمع منتخب مدعو، نوبت ارایه به اینجانب رسید و با شور و اشتیاق مشغول انتقال تجربه بودم که یکی از آن گوشه سالن بلند شد و از دبیر پانل رخصت خواست تا به پاس ارایه، هدیه ای تقدیم ارایه دهنده دارد!
آن جوان جلو آمد و نگارنده نیز به قصد رعایت ادب سویش شتافت و در وسط سالن به هم رسیدیم كه همدل عزيزم جناب عباسي لحظه شكاري كرده و صحنه پيوست را ماندگاركردند..
وقتي كتاب را از دست #ابراهيم_رفاقت، معلم جوان تبريزي _كه خود روان شناسي خوانده و در روستاهاي منطقه شان به آموزش مهارت هاي زندگي از طريق قصه و داستان، مشغول بود_دريافت كردم انگار گمشده خود را و آنچه بارها براي تأليفش دست به قلم شده اما توفيق نيافته بودم، يافته بودم!

اولين نسخه هاي اهدايي مترجم كتاب راهنماي معلم و كار دانش آموز با عنوان #به_سوي_مدارس_صلح_آموز، به اينجانب رسيده بود و به پاس آن لطف مترجم بزرگوار و ابراهيم عزيز، بايد كه همت مان در مدارس را براي آموزش صلح، منسجم ترو متمركزتر بكنيم..
سپاس دكتر علي صاحبي بزرگوار
وابراهيم رفاقت عزيز را كه اولين گام هاي آشنايي و رفاقت را مهرورزانه و صلح ساز استارت زدند..
اين كتاب را بايد زندگي كرد و بخشيد..

🌹❤️🌹
#بنياد_توسعه_صلح_و_مهرباني
#مهرباني_هاي_كوچك
#زنگ_مهرباني
#به_سوي_مدارس_صلح_آموز
#سورپرايز_مهربانان
#دكتر_علي_صاحبي
#ابراهيم_رفاقت

@sopskf

https://www.instagram.com/p/B7wavtLltsi/?igshid=qcsltqb5vvoi
شهادت بزرگان بر همت صلح سازی شهروندان سردشت

https://t.iss.one/Sopskf/5889

تابلوها و نمادها، نشانگان سطح تکامل خرد بشری اند و آنچه شاید با کتاب ها و سخنرانی ها، نتوان گفت، با یک تصویر، نقاشی، نماد و تابلو، می توان نقل کرد و فهماند!
فحوای تابلوها و برداشت مخاطب، گرچه ناشی از اندیشه و حزم سفارش دهنده، نقاش و نگارنده اند اما قطع یقین، مخاطب نیز در تعهد به آن، بازنشر و غنای آن، کم نقش نیست و چه بسا، همین چرخه هموندی در اندیشه و عمل، موجد گفتمانی فرهنگ ساز و رفتاری به غایت پیشرو گردد که مرزها را بشکافد...

سردشت و شهروندانش، گرچه از دیرزمان در این نقطه صفر مرزی و شمال غربی ترین نقشه گربه ای ایران، رنج و محنت و نقمت مرزنشینی و مرزداری را تقبل کرده و قربانی ها در جنگ و نزاع و درگیری تاریخی ابناء بشر و حکومت های خودخواه، تجربه کرده اند اما به شهادت بزرگان، همچنان تاب آور نشان داده و شورمندی شان را در مخابره پیامی شگرف در عصریخبندان همزیستی مسالمت آمیز، پاس داشته اند.

اینان گرچه، طعم تلخ جنگ و بمباران و شیمیایی چون هیروشیما و حلبچه، چشیده اند اما جز ایامی معدود و تحمیلی، در حصار تنگ مظلومیت و واماندگی و سوگ جمعی، نماندند و در پسا هرکشاکش و قربانی دادنی، مجدد جوانه زده و چتر مهر گشودند و دنیایی عاری از جنگ، سلاح کشتارجمعی و ژینوساید و اکوساید بشر تحمیل طلبیدند و هرگاه نیافتند خود در ساختن آن، همت گماشتند چرا که باور داشتند:
"ِزندگی، در صدف خود، گهر ساختن است
در دل شعله، فرو رفتن و نگداختن است"

اینک در پساپاییز جنبش ژینا و زمستان طبیعت، بزرگانی که در آن وانفسای همزیستی در جغرافیای گهرسرزمین مان، همواره، چراغ در دست با انبان امید و خرمن راه حل، مسایل را شکافته و زندگی را پاس داشتند، شهادت می دهند که سردشت و سردشتی ها، جوانه همت شان را به درخت پرثمری رهنمون شده اند و مدرسه ای به وسعت جهان و دانشگاهی به تاریخ مصیبت، بنا نهاده اند که هر طالب صلحی و مهرجویی، می تواند از آن، جرعه ها، امید و حلم و علم و عمل برگیرد.

اینبار، پروفسور دکتر علی صاحبی، روان شناس فرهیخته و صاحب سبک و تجربه در مکتب گلاسر که مرجع علمی بسیاری از شایستگان این حوزه است، از سردشت و شهر صلح و مهربانی و اندیشه والای صلح ورزی و صلح سازی و مهربانی شهروندان این دیار می گوید.

امید که شایسته این نگاه و این الطاف باشیم و بیش از پیش در مسیر صلح سازی و مهربانی، همت ورزیم

تو مگو همه جنگ اند و زصلح من چه آید
تو یکی نه ای، هزاری، چراغ خود برافروز
🌹🌹

#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#سردشت
#شهرصلح_و_مهربانی
#تابلوهای_شهری
#شهادت_بزرگان
#دکتر_علی_صاحبی

@sopskf
رسالت صلح ورزی و مهربانی ما
و
قدرت اثربخشی یک قطره


https://t.iss.one/Sopskf/5891


در حال بازدید از آبشار دیدنی شلماش در سردشت- شهر صلح و مهربانی- بودیم و سخن از؛

ناصلحی ها و نامهربانی های روزگار و درس نکته هایی که می توان در مکتب طبیعت آموخت و صلح ورزتر و مهربان تر از امروزی بود که هستیم و می خواهند باشیم!

دکتر علی صاحبی،
آن استاد همامی که در دشوارترین روزگاران، ویژه کرونا و نیز پساجنبش ژینا، همواره با نکته های نغز و درس نکته های به وقتش، ‌پُلی بین واقعیت و رؤیا می زد و بیش از چرایی و چگونگی مسٲله و مسایل پیش رو، راه حل، پیشنهاد می داد، اینبار نیز هوشمندانه،
رهگشایی کرد و با اشاره به داستان قطره ای که در آن برزخ تاج و قعر و بستر آبشار، از خیل قطرات جدا می شود و علی رغم عمر به ظاهر کوتاهش و برخورد با صخره و موانع بسیار، بالا و پایین می جهد و طراوت و شادابی به فضای اطراف و البته حیات به بوته ها، درختچه ها، گیاهان و برخی جانوران و پرندگان اطراف می بخشد، اثربخشی و بهره وری عُمر را درس داد و بر عزم جزم ما هموندان بنیاد توسعه صلح و مهربانی که قطراتی جزء از خیل قطرات دریای صلح طلبان، صلح باورِ صلح ورز مهربان جهانیم، فزود تا فارغ از موانع پیش رو و بی خیال طول عمر، بر عرض و کیفیت و بهره وری مان بیفزاییم تا بلکه با صنعت اثربخشی، موهبت عمر هرچندکوتاه خویش را قدردان باشیم...

شاعر نامی کورد، عبدالرحمن شرفکندی-همان مامۆستا هەژار موکریانی- در قطعه ای مشهور سروده است:

لای هەڵۆی بەرزەفری بەرزەمژی
چۆن بژی شەرتە،
نەوەک چەندە بژی


کە بعدها، شاعر جوان، خوشنام و البته ناکام کوردستانی؛
سواره ایلخانی زاده نیز در شعری مبسوط، همین فحوا را که ملهم از ادبیات غنی جهانی است، مطمع نظر قرار داده که لُب لباب هر دو و همگی متون مرتبط، اشاره بر هنر بهره وری و صنعت اثربخشی عُمر و کیفیت آنست...

امید که همگی در عرض زندگی، توفیق کسب کیفیت، بهره وری و اثربخشی قابل انتظار جانشین خداوند در جهان زیست مشترک بیابیم و ویژه قدردان آنانی باشیم که همواره الهام بخشِ ما در مسیر صلح و مهربانی اند..

پ.ن:
دکترعلی صاحبی، از روان شناسان شهیر مکتب گلاسر و از مؤسسان و مدیران مؤسسه انتخاب برتر هستند که معرف بسیاری اساتید و دانشجویان روان شناسی، مشاوره، مدیریت و مسیر خودشکوفایی اند.

٭بنیاد توسعه صلح و مهربانی، در اردیبهشت سال جاری، افتخار میزبانی شان را در شهر صلح و مهربانی داشتند.

🌹🌹
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#روزگاران_ناصلح
#طول_عمر
#عرض_زندگی
#هنر_بهره_وری
#صنعت_اثربخشی
#قطرات_زندگی
#اقیانوس_همزیستی

@sopskf
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
دکتر علی صاحبی، از اساتید به نامِ روان شناسی، از همت صلح سازان سردشتی در تمهید گفتمان صلح و نمادهای آشتی از جمله مسجد ئاشتی: آشتی روستای گردشگری بیوران سردشت، سخن می گوید.

درنگ کنید و حدود دوازده دقیقه، وقت بگذارید و این کلیپ را کامل تماشا کنید تا بلکه، مجالی آفریده شود با هم در مسیر ترویج صلح و مهربانی، گام های محکم تری برداریم...

🌹🌹

#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#نمادها_صلح
#سردشت
#بیوران
#مسجد_آشتی
#دکتر_علی_صاحبی

@sopskf