Forwarded from Renani Mohsen / محسن رنانی
.
👈 آخرین تار موی
✍️ محسن رنانی
دوستان هی میپرسند چرا در این زمانه بیموامید ساکتی؟ راستش دو مطلب مفصل نوشتم و کنار نهادم. آخر دیگر چه سخنی مانده است با حکومتی که نه گوشی برای شنیدن دارد و نه مهارتی برای دیالوگ؟ دیالوگ را رها کنید، با چهل سال حکمرانی هنوز مهارت سخن گفتن درست با جامعه را هم ندارد. آری چند دهه است که گفتنیها توسط نخبگان فکری و مدنی گفته شده است، اگر میتوانست، میشنید و اگر میخواست، گامی برمیداشت.
و آخر چه میتوان گفت با نسلی که چهل سال است از حکومت و از روشنفکران فقط حرف شنیده است و امروز تصمیم گرفته است خودش عمل کند. نسلی که قدرتمندانه با یک حرکت، کل صحنه بازی را تغییر داد و همه مرزها و محدودیتها را جابهجا کرد و نشان داد که جامعه، همچنان زنده و پویا است و به وقت خودش برگههای آسِ خود را رو میکند. و مفتخریم به جامعهای و نسلی که با رونمایی از ظرفیتهای نهفتهاش و آشکارسازی امیدهای وجودیاش، توانست یکشبه دریایی از امید روانشناختی را نیز برای خودش خلق کند.
همیشه به ما گفته بودند خون مظلوم خون خداست که برکت خواهد کرد و در دعاها خدا را به خون مظلوم سوگند دهید. اکنون چه برکتی عظیمتر از اینکه خون مهسای زیبای ایران، این همه انرژی و نشاط به جامعه تزریق کرد؟ بنگرید، نه تنها ملتی بلکه جهانی بهپا خاسته است برای پاسداشت حرمت خون دختری که نماد تبعیض بود، چون زن بود و کُرد بود و سُنی بود؛ و همه چیز مهیا بود که مرگ او درگمنامی فراموش شود. کاک امجد و باجی مژگان، میبینید چگونه جوانان از همه اقوام، زبانها و مذاهب ایرانی، قیام کردهاند تا خون دختر مظلوم شما زنده بماند؟ برکت بر شما و برکت بر این نسل باد. این روزها ایران، خداییترین، عرفانیترین و رویاییترین روزهای سه دهه اخیر خود را تجربه میکند. شرمباد بر آنان که افسانه بیدینی را به این نسل میبندند و حجاب را که طبق آموزههایی که خودشان به ما آموختهاند، نه جزء اصول دین است و نه جزء فروع دین، ابزار سرکوب این نسل کردهاند.
آری نسلی که قدرتمندانه برای خودش رهبر خلق میکند، اندیشه خلق میکند و راهکار خلق میکند، نیازی به رهنمودِ روشنفکران فرسوده و دانشگاهیان بیعملی چون من ندارد. او آنقدر قدرتمند است که همه خلاءها را خودش جبران میکند.
با حکومت نیز همه گفتنیها گفته شده است، شاید تنها سخنی که باقیمانده است و میتوان امروز بدون لکنت گفت این است که این نظام دارد شکست میخورد چون هیچگاه تئوری شکست نداشته است، فقط تئوری پیروزی دارد. آقایان، برای ماندن، باید تئوری شکست هم داشته باشید. با شیوهها و اندیشههای گذشته، نمیتوانید این نسل را مهار و با آن تعامل کنید. بنابراین برای حفاظت از خودتان و از کشور، تنها یک راه باقی مانده است و آن این که بپذیرید این قانون اساسی و این سامان سیاسی پاسخگوی این نسل و این جامعه نیست و لازم است بر اساس اقتضائات دنیای جدید و نسل جدید از نو بازنویسی و بازسازی شود. در این صورت، نخست باید نخبگان مستقل ملی و نمایندگان واقعی جامعه مدنی بویژه چهرگانی که جامعه به آنها اعتماد کرده است (سلبریتیها) را به رسمیت بشناسید و با آنان گفتوگو کنید تا درباره سازوکاری اعتمادآمیز به توافق برسید. سازوکاری که در آن، شیوه تشکیل «شورای ملی بازنویسی قانون اساسی» به دقت تعیین شده باشد. بازنویسیای که البته در چارچوب همین قانون اساسی کنونی به همهپرسی گذاشته خواهد شد. با پذیرش چنین فرایندی است که نخبگان و چهرگان میتوانند برای اقناع جامعه وارد گفتوگو با آن شوند. شاید و تنها شاید با این راهکار بتوانید اعتماد جامعه را جلب کنید و آنان را آرام کنید تا تحولات ضروری، در امنیت و آرامش چهره بندد.
و البته تعلل نکنید، فرصت اندک است. اگر خون بیشتری ریخته شود و خشونت همه جا را فراگیرد، دیگر نخبگان و چهرگان نیز از جامعه جرأت نخواهند کرد با حکومت گفتوگو کنند و راه مصالحه ملی بسته میشود.
زنهار و زنهار که گمان نکنید که سرکوب میکنید و تمام میشود. گیرم که در این لحظه، این شور اجتماعی سرکوب شود، پایان که نمییابد، بلکه به سانِ آتشِ زیرخاکستر خواهد ماند و انباشتهتر خواهد شد. آنگاه با بزنگاههای ناگزیر آینده که پیدرپی میرسند چه میکنید؟ آنگاه با لحظه جانشینی چه میکنید؟ لحظهای که دیگر اقتدار کاریزما حضور ندارد که به دستگاه سرکوب انسجام دهد و وجدان اخلاقی نیروهای سرکوب را اقناع کند. متوجه هستید که در آن لحظه که اقتدار کاریزما پایان مییابد جامعه بسانِ فنری که آزاد میشود همه انرژیهای انباشته خویش را بیرون میریزد؟ پس به خودتان و به ایران رحم کنید و تا اقتدار کاریزما هست، تحول را آغاز کنید. صمیمانه به جامعه بگویید که پیامش را شنیدهاید. این آخرین تار مویی است که میتوان به آن چنگ زد. والسلام./ ۱۱ مهر ۱۴۰۱
.
👈 آخرین تار موی
✍️ محسن رنانی
دوستان هی میپرسند چرا در این زمانه بیموامید ساکتی؟ راستش دو مطلب مفصل نوشتم و کنار نهادم. آخر دیگر چه سخنی مانده است با حکومتی که نه گوشی برای شنیدن دارد و نه مهارتی برای دیالوگ؟ دیالوگ را رها کنید، با چهل سال حکمرانی هنوز مهارت سخن گفتن درست با جامعه را هم ندارد. آری چند دهه است که گفتنیها توسط نخبگان فکری و مدنی گفته شده است، اگر میتوانست، میشنید و اگر میخواست، گامی برمیداشت.
و آخر چه میتوان گفت با نسلی که چهل سال است از حکومت و از روشنفکران فقط حرف شنیده است و امروز تصمیم گرفته است خودش عمل کند. نسلی که قدرتمندانه با یک حرکت، کل صحنه بازی را تغییر داد و همه مرزها و محدودیتها را جابهجا کرد و نشان داد که جامعه، همچنان زنده و پویا است و به وقت خودش برگههای آسِ خود را رو میکند. و مفتخریم به جامعهای و نسلی که با رونمایی از ظرفیتهای نهفتهاش و آشکارسازی امیدهای وجودیاش، توانست یکشبه دریایی از امید روانشناختی را نیز برای خودش خلق کند.
همیشه به ما گفته بودند خون مظلوم خون خداست که برکت خواهد کرد و در دعاها خدا را به خون مظلوم سوگند دهید. اکنون چه برکتی عظیمتر از اینکه خون مهسای زیبای ایران، این همه انرژی و نشاط به جامعه تزریق کرد؟ بنگرید، نه تنها ملتی بلکه جهانی بهپا خاسته است برای پاسداشت حرمت خون دختری که نماد تبعیض بود، چون زن بود و کُرد بود و سُنی بود؛ و همه چیز مهیا بود که مرگ او درگمنامی فراموش شود. کاک امجد و باجی مژگان، میبینید چگونه جوانان از همه اقوام، زبانها و مذاهب ایرانی، قیام کردهاند تا خون دختر مظلوم شما زنده بماند؟ برکت بر شما و برکت بر این نسل باد. این روزها ایران، خداییترین، عرفانیترین و رویاییترین روزهای سه دهه اخیر خود را تجربه میکند. شرمباد بر آنان که افسانه بیدینی را به این نسل میبندند و حجاب را که طبق آموزههایی که خودشان به ما آموختهاند، نه جزء اصول دین است و نه جزء فروع دین، ابزار سرکوب این نسل کردهاند.
آری نسلی که قدرتمندانه برای خودش رهبر خلق میکند، اندیشه خلق میکند و راهکار خلق میکند، نیازی به رهنمودِ روشنفکران فرسوده و دانشگاهیان بیعملی چون من ندارد. او آنقدر قدرتمند است که همه خلاءها را خودش جبران میکند.
با حکومت نیز همه گفتنیها گفته شده است، شاید تنها سخنی که باقیمانده است و میتوان امروز بدون لکنت گفت این است که این نظام دارد شکست میخورد چون هیچگاه تئوری شکست نداشته است، فقط تئوری پیروزی دارد. آقایان، برای ماندن، باید تئوری شکست هم داشته باشید. با شیوهها و اندیشههای گذشته، نمیتوانید این نسل را مهار و با آن تعامل کنید. بنابراین برای حفاظت از خودتان و از کشور، تنها یک راه باقی مانده است و آن این که بپذیرید این قانون اساسی و این سامان سیاسی پاسخگوی این نسل و این جامعه نیست و لازم است بر اساس اقتضائات دنیای جدید و نسل جدید از نو بازنویسی و بازسازی شود. در این صورت، نخست باید نخبگان مستقل ملی و نمایندگان واقعی جامعه مدنی بویژه چهرگانی که جامعه به آنها اعتماد کرده است (سلبریتیها) را به رسمیت بشناسید و با آنان گفتوگو کنید تا درباره سازوکاری اعتمادآمیز به توافق برسید. سازوکاری که در آن، شیوه تشکیل «شورای ملی بازنویسی قانون اساسی» به دقت تعیین شده باشد. بازنویسیای که البته در چارچوب همین قانون اساسی کنونی به همهپرسی گذاشته خواهد شد. با پذیرش چنین فرایندی است که نخبگان و چهرگان میتوانند برای اقناع جامعه وارد گفتوگو با آن شوند. شاید و تنها شاید با این راهکار بتوانید اعتماد جامعه را جلب کنید و آنان را آرام کنید تا تحولات ضروری، در امنیت و آرامش چهره بندد.
و البته تعلل نکنید، فرصت اندک است. اگر خون بیشتری ریخته شود و خشونت همه جا را فراگیرد، دیگر نخبگان و چهرگان نیز از جامعه جرأت نخواهند کرد با حکومت گفتوگو کنند و راه مصالحه ملی بسته میشود.
زنهار و زنهار که گمان نکنید که سرکوب میکنید و تمام میشود. گیرم که در این لحظه، این شور اجتماعی سرکوب شود، پایان که نمییابد، بلکه به سانِ آتشِ زیرخاکستر خواهد ماند و انباشتهتر خواهد شد. آنگاه با بزنگاههای ناگزیر آینده که پیدرپی میرسند چه میکنید؟ آنگاه با لحظه جانشینی چه میکنید؟ لحظهای که دیگر اقتدار کاریزما حضور ندارد که به دستگاه سرکوب انسجام دهد و وجدان اخلاقی نیروهای سرکوب را اقناع کند. متوجه هستید که در آن لحظه که اقتدار کاریزما پایان مییابد جامعه بسانِ فنری که آزاد میشود همه انرژیهای انباشته خویش را بیرون میریزد؟ پس به خودتان و به ایران رحم کنید و تا اقتدار کاریزما هست، تحول را آغاز کنید. صمیمانه به جامعه بگویید که پیامش را شنیدهاید. این آخرین تار مویی است که میتوان به آن چنگ زد. والسلام./ ۱۱ مهر ۱۴۰۱
.
Forwarded from محمد درویش
🔻زندگی هیچوقت آسانتر نمیشود؛ این ما هستیم که قویتر میشویم!🔻
🇮🇷 @darvishnameh
1️⃣ دیگر دوره آن ژستها گذشت که با رفتارت، نخست مردم را خشمگین سازی و سپس به سهولت و با مظلومنمایی آنها را متهم به پرخاشگری کنی!
2️⃣ مردم میفهمند که میان دلسپردگی به قدرت و عشق به آزادی نبردی جاودان برقرار است و آنها که ما را مینگرند به راحتی درمییابند که جنس عصبیت و پرخاشگری ما از کدام گروه است.
3️⃣ با تداوم نادیدهگرفتن مطالبات ملی، کاری میکنی که چون بمیری، برهند؛ درحالیکه انقلاب کردیم که چون بمیری، برهی! و این گناهِ توست ...
4️⃣ شما درجه استادی در نشنیدنِ پیام ملت دارید؛ آنها با سکوت گفتند، نشنیدید؛ رای دادند، نشنیدید؛ رای دادن را تحریم کردند، نشنیدید؛ شما راهی جز فریاد، انزجار، بغض و خشم باقی ننهادید و متاسفانه انگار همین را هم نمیفهمید ...
5️⃣ آقای حکومت! یادت باشد که مزرعه را موریانه خورد و تو همچنان برای مقابله با گنجشکها به پروژه مترسکسازی ادامه دادی ...
6️⃣ برای خواهرم، خواهرت، خواهرامون ... برای این بهشت اجباری، برای حسرت یک زندگی معمولی ...
#مهسا_امینی
#ژینا_امینی
#زن_زندگی_آزادی
#محمد_درویش
🇮🇷 @darvishnameh
1️⃣ دیگر دوره آن ژستها گذشت که با رفتارت، نخست مردم را خشمگین سازی و سپس به سهولت و با مظلومنمایی آنها را متهم به پرخاشگری کنی!
2️⃣ مردم میفهمند که میان دلسپردگی به قدرت و عشق به آزادی نبردی جاودان برقرار است و آنها که ما را مینگرند به راحتی درمییابند که جنس عصبیت و پرخاشگری ما از کدام گروه است.
3️⃣ با تداوم نادیدهگرفتن مطالبات ملی، کاری میکنی که چون بمیری، برهند؛ درحالیکه انقلاب کردیم که چون بمیری، برهی! و این گناهِ توست ...
4️⃣ شما درجه استادی در نشنیدنِ پیام ملت دارید؛ آنها با سکوت گفتند، نشنیدید؛ رای دادند، نشنیدید؛ رای دادن را تحریم کردند، نشنیدید؛ شما راهی جز فریاد، انزجار، بغض و خشم باقی ننهادید و متاسفانه انگار همین را هم نمیفهمید ...
5️⃣ آقای حکومت! یادت باشد که مزرعه را موریانه خورد و تو همچنان برای مقابله با گنجشکها به پروژه مترسکسازی ادامه دادی ...
6️⃣ برای خواهرم، خواهرت، خواهرامون ... برای این بهشت اجباری، برای حسرت یک زندگی معمولی ...
#مهسا_امینی
#ژینا_امینی
#زن_زندگی_آزادی
#محمد_درویش
عزمی جزم برای اطلاع رسانی مهربانی های صلح ساز امنیت مدار
https://t.iss.one/Sopskf/5714
امروز این پیامک از سازمان فراجا دریافت شد...
کاش همزمان با تٲسیس آن سازمان، چنین پیامک هایی به شهروندان مسئولیت پذیری چون اعضای این بنیاد واصل می شد تا نه چون تجسس و سرک کشیدن در امورات شخصی و خانوادگی، و نه از سر کین و عداوت با دیگری، بلکه من باب رسالت شهروندی و عِرق و علاقه به صلح سرزمینی، چون پتروس داستان کتاب درسی سال های آغازین تحصیل سواد خواندن و نوشتن، بر غنای سواد مسئولیت شناسی مان می فزودیم و از همان آغازین سال ها؛
١-آن قانونگذار، مجری و ناظر اجرای درست قانون دُرُست را که از حداقل های مسئولیت خود، شانه خالی می کرد و با همان از زیربار مسئولیت در رفتن ها- تساهل در تنظیم قانون خوب و شراکت در ایجاد قانون بد، اجرای بد قانون خوب و ولع در اجرای قانون بد و نیز نظارت نامیزان بر قانون و اجرای آن-، امنیت سرزمین مان را تهدید می کرد، معرفی می کردیم!
٢- آن روحانی و تریبون دار و آن رییس و اصحاب رسانه رسانه دار
و آن مدیر، رییس و راهبرِخودحقِ مطلق پندار را،
آن گزینشگر، حراست، پاسدار، جانباز، فرمانده، سرلشکر، سرگرد، سرهنگ، سروان و سرباز بدطینت و فرمانبر بی چون و چرای اوامر بالادستی را،
آن فرزند و همسر آزاده، جانباز، شهید، رییس و فرمانده سوء استفاده گر و مسئولیت نشناس و مسئولیت گریز را معرفی می کردیم تا با تفکیک شان از همه آن فقیه حاذق و خالص و تریبون و رسانه دار و متولی و شهروند اهل حق و حق گو ، متولی خالص و ناب و سرباز پاک وطن، امنیت چند وجهی را تضمین می کردیم!
٣-آن استاد، معلم و مربی، شاگرد، دانشجو و متربی خاین، رانتی و کژگُزین را
و آن کارشناس مهندس، معمار، مدیر پروژه، طراح و ناظر کوپنی را،
آن نظریه پردازِ توطئه و آن حراف سخنور بدعمل و خودِ فتنه را،
آن سردمدار سندیکا، بنگاه، صنعت، فناوری و نوآور بدآور و مال مردم ستان را،
و همه اهل سواد و فن و تکنیک رانت خوار و رانتی شده را
معرفی می کردیم تا امنیت سرزمینی، با موریانه گُل به خودزن ها، شکاف و تَرَک میان نسلی و بین نسلی، بر نمی داشت!
٤-آن چوپان، دامدار، کشاورز، قصاب، تاجر و بازاری تخریبگر، سَم خر و سَم زن، سگ فروش و سم توزیع را،
آن اوستاکار، کارگر، راننده و تاجر کم گُذار و کم فروش و بیش ستان را،
آن باغبان، آرایشگر، پیرایشگر و توجیه گر کژی ها و ناراستی ها را،
معرفی می کردیم و امنبیت را در همه ابعاد آن، پاسداری می کردیم!
۵-آن خود متخصصِ دانِ خودکنشگر پندار و آن صلح ورز ناصلح منش را،
آن کودک دوست کودک نشناس را،
آن طبیعت دوست مدعی بدعمل را،
آن عاشق وطنِ مدعیِ عشق نشناس را،
آن استراتژیست بد استراتژی گزین،
آن اقتصاددان، جامعه شناس، رسانه شناس، روان شناسِ و تحلیلگر سیاست ورز و سرجمع متخصصانِ نان به نرخ روز خورِ درباری اهل زر و تزویر را،
آن حکمران، فرماندار، استاندار، قاضی و دادستان حکم ندان، بدفرمان یا بی فرمان و نادادگر زورگوی حق گریز را، از اصل و گوهر و جوهر ذاتی امثال هم منصب شان، سوا می کردیم و معرفی می نمودیم تا امنیت، تمام عیار در این گُهر سرزمین، حکمروایی می کرد
و همزیستی مسالمت آمیز انسان و انسان و حیوان و کل طبیعت را تمام معنا،تجربه می کردیم...
و کاش،
اطلاعات و سازمان ناجا و فراجا و همه انتظام، همانی بود کە ملت و میهن با مسئولیت پذیری، تعهد و تضمین شان، امنیت تمام عیار را، لمس و آزمون می کرد و هر شهروند در هر گوشه این جغرافیا،
هر روز حداقل یک اقدام مثبت و صلح ساز کارگزاران، متولیان و متخصصان این مرز و بوم را به لطف اصحاب رسانه و رسانه ملی، همرسانی و گزارش می کرد تا طعم شیرین امنیت، با کام ملت، شریعت و قانون همسازی می کرد...
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#گزارشگری_مهربانی_صلح_ساز
@opskf
https://t.iss.one/Sopskf/5714
امروز این پیامک از سازمان فراجا دریافت شد...
کاش همزمان با تٲسیس آن سازمان، چنین پیامک هایی به شهروندان مسئولیت پذیری چون اعضای این بنیاد واصل می شد تا نه چون تجسس و سرک کشیدن در امورات شخصی و خانوادگی، و نه از سر کین و عداوت با دیگری، بلکه من باب رسالت شهروندی و عِرق و علاقه به صلح سرزمینی، چون پتروس داستان کتاب درسی سال های آغازین تحصیل سواد خواندن و نوشتن، بر غنای سواد مسئولیت شناسی مان می فزودیم و از همان آغازین سال ها؛
١-آن قانونگذار، مجری و ناظر اجرای درست قانون دُرُست را که از حداقل های مسئولیت خود، شانه خالی می کرد و با همان از زیربار مسئولیت در رفتن ها- تساهل در تنظیم قانون خوب و شراکت در ایجاد قانون بد، اجرای بد قانون خوب و ولع در اجرای قانون بد و نیز نظارت نامیزان بر قانون و اجرای آن-، امنیت سرزمین مان را تهدید می کرد، معرفی می کردیم!
٢- آن روحانی و تریبون دار و آن رییس و اصحاب رسانه رسانه دار
و آن مدیر، رییس و راهبرِخودحقِ مطلق پندار را،
آن گزینشگر، حراست، پاسدار، جانباز، فرمانده، سرلشکر، سرگرد، سرهنگ، سروان و سرباز بدطینت و فرمانبر بی چون و چرای اوامر بالادستی را،
آن فرزند و همسر آزاده، جانباز، شهید، رییس و فرمانده سوء استفاده گر و مسئولیت نشناس و مسئولیت گریز را معرفی می کردیم تا با تفکیک شان از همه آن فقیه حاذق و خالص و تریبون و رسانه دار و متولی و شهروند اهل حق و حق گو ، متولی خالص و ناب و سرباز پاک وطن، امنیت چند وجهی را تضمین می کردیم!
٣-آن استاد، معلم و مربی، شاگرد، دانشجو و متربی خاین، رانتی و کژگُزین را
و آن کارشناس مهندس، معمار، مدیر پروژه، طراح و ناظر کوپنی را،
آن نظریه پردازِ توطئه و آن حراف سخنور بدعمل و خودِ فتنه را،
آن سردمدار سندیکا، بنگاه، صنعت، فناوری و نوآور بدآور و مال مردم ستان را،
و همه اهل سواد و فن و تکنیک رانت خوار و رانتی شده را
معرفی می کردیم تا امنیت سرزمینی، با موریانه گُل به خودزن ها، شکاف و تَرَک میان نسلی و بین نسلی، بر نمی داشت!
٤-آن چوپان، دامدار، کشاورز، قصاب، تاجر و بازاری تخریبگر، سَم خر و سَم زن، سگ فروش و سم توزیع را،
آن اوستاکار، کارگر، راننده و تاجر کم گُذار و کم فروش و بیش ستان را،
آن باغبان، آرایشگر، پیرایشگر و توجیه گر کژی ها و ناراستی ها را،
معرفی می کردیم و امنبیت را در همه ابعاد آن، پاسداری می کردیم!
۵-آن خود متخصصِ دانِ خودکنشگر پندار و آن صلح ورز ناصلح منش را،
آن کودک دوست کودک نشناس را،
آن طبیعت دوست مدعی بدعمل را،
آن عاشق وطنِ مدعیِ عشق نشناس را،
آن استراتژیست بد استراتژی گزین،
آن اقتصاددان، جامعه شناس، رسانه شناس، روان شناسِ و تحلیلگر سیاست ورز و سرجمع متخصصانِ نان به نرخ روز خورِ درباری اهل زر و تزویر را،
آن حکمران، فرماندار، استاندار، قاضی و دادستان حکم ندان، بدفرمان یا بی فرمان و نادادگر زورگوی حق گریز را، از اصل و گوهر و جوهر ذاتی امثال هم منصب شان، سوا می کردیم و معرفی می نمودیم تا امنیت، تمام عیار در این گُهر سرزمین، حکمروایی می کرد
و همزیستی مسالمت آمیز انسان و انسان و حیوان و کل طبیعت را تمام معنا،تجربه می کردیم...
و کاش،
اطلاعات و سازمان ناجا و فراجا و همه انتظام، همانی بود کە ملت و میهن با مسئولیت پذیری، تعهد و تضمین شان، امنیت تمام عیار را، لمس و آزمون می کرد و هر شهروند در هر گوشه این جغرافیا،
هر روز حداقل یک اقدام مثبت و صلح ساز کارگزاران، متولیان و متخصصان این مرز و بوم را به لطف اصحاب رسانه و رسانه ملی، همرسانی و گزارش می کرد تا طعم شیرین امنیت، با کام ملت، شریعت و قانون همسازی می کرد...
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#گزارشگری_مهربانی_صلح_ساز
@opskf
Telegram
بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک
چه خوبست این روزها،
گفت و گوی مناسبتیِ
شنبه ها برای صلحِ
شبکه فعالان فرهنگ صلح ایران
را
https://t.iss.one/Sopskf/5716
با
#دکتر_مجتبی_لشکربلوکی
نویسنده و مشاور در حوزه استراتژی
و موضوعِ
" از بن بست خشونت تا آزادراه صلح"
که با تسهیلگریِ
#رئوف_آذری
(برنده جایزه اول بخش جوانان انرژی گلوب ایران- ٱسکار پایداری-با پروژه آموزش صلح و صلح سازی)،
انجام شده است، ببینیم و بشنویم تا بلکه؛
تدبیری در مدیریت اوضاع این روزها حاصل آوریم
و
استراتژی دگری در امداد بحران برگزینیم...
لینک دسترسی
https://www.instagram.com/tv/CfzFAyjqtcb/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
---
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#شبکه_فعالان_فرهنگ_صلح
@sopskf
گفت و گوی مناسبتیِ
شنبه ها برای صلحِ
شبکه فعالان فرهنگ صلح ایران
را
https://t.iss.one/Sopskf/5716
با
#دکتر_مجتبی_لشکربلوکی
نویسنده و مشاور در حوزه استراتژی
و موضوعِ
" از بن بست خشونت تا آزادراه صلح"
که با تسهیلگریِ
#رئوف_آذری
(برنده جایزه اول بخش جوانان انرژی گلوب ایران- ٱسکار پایداری-با پروژه آموزش صلح و صلح سازی)،
انجام شده است، ببینیم و بشنویم تا بلکه؛
تدبیری در مدیریت اوضاع این روزها حاصل آوریم
و
استراتژی دگری در امداد بحران برگزینیم...
لینک دسترسی
https://www.instagram.com/tv/CfzFAyjqtcb/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
---
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#شبکه_فعالان_فرهنگ_صلح
@sopskf
Telegram
بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک
چسبناکی رنگ خون!
اوضاع این روزهای جغرافیای زیست جمعی ما، از بسیاری جهات، نابسامان است و ویژه در پسامرگ ژیناهای وطن، رنگ قیام و خون گرفته است...
خبرها، حاکی از آن بود که هنرمندی تیزنگر، با پاشیدن محلولی بر حوض های پارک های سطح شهر تهران و بازنمایی شان به رنگ خون، قصد هشداری داشته است...
چسبناکی رنگ خون!
https://t.iss.one/Sopskf/5720
بزرگواران،
خون رنگین است.
مال هرکه و هرموجودی باشد، قدر و قیمت دارد...
وااسفا، آنانی که با ندانم کاری یا با آگاهی و قصد و غرضی، خونی را به ناحق، بر زمین می ریزند یا شریک جرم در ریخته شدن خونی و گرفتن جانی به هردلیل موجه برای خود و ناموجه برای دیگری و ویژه، قانون، شرع و عُرف می شوند!
شک نکنید، رنگ خون، چون نشانِ ننگ، جنایت و فاجعە، همیشە ی تاریخ، بر پیشانی خون ریز باقی خواهد ماند و با هیچ محلول و ابزاری شستنی و زدودنی نیست و تا قیام قیامت همراە شان خواهد بود.
هیچگاە، هیچگاە، نە در این جهان پهناور و نە در آن جهان، دامنشان را رها نخواهد کرد...
خوشا، آنان که، از همین لحظه و اکنون تاریخ، تلنگری و هشداری، بیدارشان می کند و از ولع شهوت زر، زور، قدرت و مطلق انگاری دست بر می دارند و فرصت اصلاح فردای خود دارند...
چه اینکه، خون رنگین و جان عزیز است و ریختن خونی و گرفتن جانی به ناحق فراموش ناشدنی...
بیاییم این روزها، بیش از اهل تهییج و ولع و خشونت بودن،
پیامبر تدبیر، اقناع و مهربانی باشیم که فردایِ مان، جز از راه تدبیر مُدُن و تکریم افکار شایسته و رفتار بایسته، تضمین نخواهد شد.
رئوف...
جمعه شب،
تاریخ ۱۵ به وقت مهر و مهربانی
@sopskf
اوضاع این روزهای جغرافیای زیست جمعی ما، از بسیاری جهات، نابسامان است و ویژه در پسامرگ ژیناهای وطن، رنگ قیام و خون گرفته است...
خبرها، حاکی از آن بود که هنرمندی تیزنگر، با پاشیدن محلولی بر حوض های پارک های سطح شهر تهران و بازنمایی شان به رنگ خون، قصد هشداری داشته است...
چسبناکی رنگ خون!
https://t.iss.one/Sopskf/5720
بزرگواران،
خون رنگین است.
مال هرکه و هرموجودی باشد، قدر و قیمت دارد...
وااسفا، آنانی که با ندانم کاری یا با آگاهی و قصد و غرضی، خونی را به ناحق، بر زمین می ریزند یا شریک جرم در ریخته شدن خونی و گرفتن جانی به هردلیل موجه برای خود و ناموجه برای دیگری و ویژه، قانون، شرع و عُرف می شوند!
شک نکنید، رنگ خون، چون نشانِ ننگ، جنایت و فاجعە، همیشە ی تاریخ، بر پیشانی خون ریز باقی خواهد ماند و با هیچ محلول و ابزاری شستنی و زدودنی نیست و تا قیام قیامت همراە شان خواهد بود.
هیچگاە، هیچگاە، نە در این جهان پهناور و نە در آن جهان، دامنشان را رها نخواهد کرد...
خوشا، آنان که، از همین لحظه و اکنون تاریخ، تلنگری و هشداری، بیدارشان می کند و از ولع شهوت زر، زور، قدرت و مطلق انگاری دست بر می دارند و فرصت اصلاح فردای خود دارند...
چه اینکه، خون رنگین و جان عزیز است و ریختن خونی و گرفتن جانی به ناحق فراموش ناشدنی...
بیاییم این روزها، بیش از اهل تهییج و ولع و خشونت بودن،
پیامبر تدبیر، اقناع و مهربانی باشیم که فردایِ مان، جز از راه تدبیر مُدُن و تکریم افکار شایسته و رفتار بایسته، تضمین نخواهد شد.
رئوف...
جمعه شب،
تاریخ ۱۵ به وقت مهر و مهربانی
@sopskf
Telegram
بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک
Forwarded from دکتر نعمت الله فاضلی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📹 فایل تصویری مناظره دکتر نعمت الله فاضلی و دکتر احمد نادری در برنامه شیوه، شانزده مهر 1401
گفتگوی آزاد،
راه خروج از بُن بست خشونت
https://t.iss.one/Sopskf/5724
تصویر، تصاویر پیوست، گفتگوی نخست وزیر اقلیم کردستان را با جمعی چهل نفره-کمتر،بیشتر- بازنمایی می کنند که دیروز شنبه شانزدهم مهرماه، از یکی از شبکه های تلویزیونی ماهواره ای آن سامان، پخش شد!
شاید پُربیراه نباشد که حال و روز این روزهای وطن را با آن جغرافیای نفرین شده، مقایسه کنیم چه اینکه،کنشگران اقلیم نشین، گاه و بسیار، نسخه برداری، آن هم از نوع سقط از بروکراسی و ساختار اداری ایران رابرای حکمرانی در آن منطقه، مورد انتقاد قرار می دهند و همواره نیز شاهد اعتراضات گاه و بیگاه جوانان، دانشجویان و سایر اقشار و گروه ها علیه دولت و حاکمیت، دقیقن شبیه آنچه این روزها در ایران می گذرد، هستیم اما واقعیت، گفت وگوی پخش شده، تلنگری شد بر ذهن نگارنده تا واکاوی حداقل تک بعدی عصر و شب پایتخت اقلیم و ایران و نیز مرکز استان کوردستان ایران را مورد مداقه قرار دهد و چند جمله ای خطاب به دلسوزان این خاک پاک، طرح کند:
چگونه است که نسخه برداران از سیستم حکمرانی این جغرافیا-آن هم سقط- متوجه شده اند، راهکاری جز گفتگو-علی رغم ایرادات وارده شکلی- با نسل جدید ندارند اما هنوز در پایتخت این مملکت، بالاترین مقام اجرایی کشور و نیز فرمانده انتظامی مرکز استان کردستان-سنندج- در همان روز- اولی با زبان طعن و دومی با افاده توجیه غیرمنطقی شلیک در کف خیابان به خیل معترضان ویژه راننده جوان-، با نسل جدید مواجه می شوند؟!
تٲمل و درنگی لازم است یا گذر زمانی تا بلکه بفهمیم یا بفهمانند از همین همسایگان خونی خود نیز بسیار عقبیم؟!
یا تلنگری جدی لازم است تا درک کنیم که خروج از بن بست خشونت، زبان دگری جز تفنگ و گلوله و ساچمه و باطوم می طلبد؟!
نگارنده، بیش از یک دهه، تجربه آموزش مهارت گفت و گو در چند ساحت به جوانان دارد و ایمان آورده است که دفع و رفع خشونت و برقراری صلح سرزمینی، راهی و ابزاری جز گفت وگو، هم فهمی و درک متقابل- البته با پیش شرط خروج از زندان دُگم خود حق پنداری-، نمی پذیرد!
حال انتخاب با ماست که در ایام ولادت آن ختمی مرتبت، تولد دوباره ای را جشن بگیریم یا بر عادات دیرین خود، پای فشاریم؟!
رئوف...، یک شنبه شب، هفدهم به وقت مهر و مهربانی
---
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#شبکه_فعالان_فرهنگ_صلح
#فرهنگ_مسئولیت_اجتماعی
#بن_بست_خشونت
#گفت_و_گو
#صلح_پایدار
@sopskf
لینک دسترسی به تصاویر بیشتر:
https://www.instagram.com/p/CjgQbVXrwOr/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
راه خروج از بُن بست خشونت
https://t.iss.one/Sopskf/5724
تصویر، تصاویر پیوست، گفتگوی نخست وزیر اقلیم کردستان را با جمعی چهل نفره-کمتر،بیشتر- بازنمایی می کنند که دیروز شنبه شانزدهم مهرماه، از یکی از شبکه های تلویزیونی ماهواره ای آن سامان، پخش شد!
شاید پُربیراه نباشد که حال و روز این روزهای وطن را با آن جغرافیای نفرین شده، مقایسه کنیم چه اینکه،کنشگران اقلیم نشین، گاه و بسیار، نسخه برداری، آن هم از نوع سقط از بروکراسی و ساختار اداری ایران رابرای حکمرانی در آن منطقه، مورد انتقاد قرار می دهند و همواره نیز شاهد اعتراضات گاه و بیگاه جوانان، دانشجویان و سایر اقشار و گروه ها علیه دولت و حاکمیت، دقیقن شبیه آنچه این روزها در ایران می گذرد، هستیم اما واقعیت، گفت وگوی پخش شده، تلنگری شد بر ذهن نگارنده تا واکاوی حداقل تک بعدی عصر و شب پایتخت اقلیم و ایران و نیز مرکز استان کوردستان ایران را مورد مداقه قرار دهد و چند جمله ای خطاب به دلسوزان این خاک پاک، طرح کند:
چگونه است که نسخه برداران از سیستم حکمرانی این جغرافیا-آن هم سقط- متوجه شده اند، راهکاری جز گفتگو-علی رغم ایرادات وارده شکلی- با نسل جدید ندارند اما هنوز در پایتخت این مملکت، بالاترین مقام اجرایی کشور و نیز فرمانده انتظامی مرکز استان کردستان-سنندج- در همان روز- اولی با زبان طعن و دومی با افاده توجیه غیرمنطقی شلیک در کف خیابان به خیل معترضان ویژه راننده جوان-، با نسل جدید مواجه می شوند؟!
تٲمل و درنگی لازم است یا گذر زمانی تا بلکه بفهمیم یا بفهمانند از همین همسایگان خونی خود نیز بسیار عقبیم؟!
یا تلنگری جدی لازم است تا درک کنیم که خروج از بن بست خشونت، زبان دگری جز تفنگ و گلوله و ساچمه و باطوم می طلبد؟!
نگارنده، بیش از یک دهه، تجربه آموزش مهارت گفت و گو در چند ساحت به جوانان دارد و ایمان آورده است که دفع و رفع خشونت و برقراری صلح سرزمینی، راهی و ابزاری جز گفت وگو، هم فهمی و درک متقابل- البته با پیش شرط خروج از زندان دُگم خود حق پنداری-، نمی پذیرد!
حال انتخاب با ماست که در ایام ولادت آن ختمی مرتبت، تولد دوباره ای را جشن بگیریم یا بر عادات دیرین خود، پای فشاریم؟!
رئوف...، یک شنبه شب، هفدهم به وقت مهر و مهربانی
---
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#شبکه_فعالان_فرهنگ_صلح
#فرهنگ_مسئولیت_اجتماعی
#بن_بست_خشونت
#گفت_و_گو
#صلح_پایدار
@sopskf
لینک دسترسی به تصاویر بیشتر:
https://www.instagram.com/p/CjgQbVXrwOr/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
Telegram
بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک
Forwarded from مدیران ایران | آموزش مدیریت کسب وکار |modiriran 🕊
16مهر روز جهانی کودک است .
16 مهر روز جشن مهرگان است .
مهر و شادی حق تمام مردم این سرزمین پاک است همه کودکانمان حق دارند شاد ، آزاد و با مهر رشد کنند.
همه ما حق داریم شاد ، آزاد و با مهر در کنار هم زندگی کنیم .
@modiriran مدیران ایران 🕊
16 مهر روز جشن مهرگان است .
مهر و شادی حق تمام مردم این سرزمین پاک است همه کودکانمان حق دارند شاد ، آزاد و با مهر رشد کنند.
همه ما حق داریم شاد ، آزاد و با مهر در کنار هم زندگی کنیم .
@modiriran مدیران ایران 🕊
موهبتِ
متفاوت و متمایزاندیشی
راهبران و مدیران پیشگام، رهبر و مدیر از مادر زاده نمی شوند، بلکه در طول زندگی، همه همت خویش به خرج می دهند تا بر عرض زندگی شان، بیفزایند.
سال ها قبل، کتاب کوچک ما در کدامین جهان زندگی می کنیم، اثری از دکتر سروش عزیز، مطالعه کردم که تمایز جهان ها را خمیرمایه تحریرش قرار داده بود...
حدود نیم قرن زندگی در جغرافیای نفرین شده ،
سه دهه تدریس در محیط جنگ و قربانی با گازهای شیمیایی و ربع قرن کنشگری صلح و محیط زیست در طبیعتی خشن با ساختاری که فعالیت درهر دو حوزه اش، تابو بود، نگارنده را در معرض تجارب زیسته، شغلی و کنشگری تلخ و شیرینی قرار داد که هر دو وجهشان، فرصت ساز شدند که از جمله ی آن، افتخار آشنایی با شایستگانی از وطن و فرای جغرافیای میهن بود که موهبت اندر موهبت بودند...
استاد ناصر یوسفی عزیز، یک از بسیار این شایستگان است که وااسفا، فقط چند سال اخیر افتخار آشنایی و البته شاگردی اش حاصل آمد ولی الحق که درهمین زمان کم، چنان متفاوت و متمایزش یافتم که هرگاه، عزیزی در قلب پایتخت، سراغ مجموعه ای اثرگذار و مفید طلبید بی لکنت، در رتبه های برتر مٶسسه پژوهشی کودکان دنیا و مجموعه همکاران این انسان وارسته سرزمینم را معرفی کردم چه اینکه ایشان و مجموعه همراهان شان از زمره آنانی اند که با گذر از هرسانتیمتر طول زندگی، متر به متر و بیشتر بر عرض زندگی هموندان شان می افزایند...
چه اینکه نعمت معنا و صلح در درون و برون آدمی در موهبت متفاوت بینی و متمایز کُنشی است که آن بزرگوار، استاد تمام این مهارت اند..
این تجربه زیسته استاد و رهنمود ارزشمند
https://t.iss.one/Sopskf/5730
که به عمد در ده تصویر، با اسکرین شات و استناددهی همرسانی شده اند، نمونه ای بارز از این موهبت پیشران و راهبرانه استادِجان هستند که به ویژه در این دوران، به حق شایسته همرسانی و بهره برداری اند که امیدوارم رهنمودها، به گاه و اندازه مورد اهتمام قرار گیرند.
رئوف آذری
کنشگر صلح و محیط زیست
@sopskf
---
جهت مشاهده واضح رهنمودها به صفحه شخصی استاد در اینستاگرام مراجعه فرمایید و کپشن برای زندگی را مطالعه فرمایید...
@bazhamsafar
متفاوت و متمایزاندیشی
راهبران و مدیران پیشگام، رهبر و مدیر از مادر زاده نمی شوند، بلکه در طول زندگی، همه همت خویش به خرج می دهند تا بر عرض زندگی شان، بیفزایند.
سال ها قبل، کتاب کوچک ما در کدامین جهان زندگی می کنیم، اثری از دکتر سروش عزیز، مطالعه کردم که تمایز جهان ها را خمیرمایه تحریرش قرار داده بود...
حدود نیم قرن زندگی در جغرافیای نفرین شده ،
سه دهه تدریس در محیط جنگ و قربانی با گازهای شیمیایی و ربع قرن کنشگری صلح و محیط زیست در طبیعتی خشن با ساختاری که فعالیت درهر دو حوزه اش، تابو بود، نگارنده را در معرض تجارب زیسته، شغلی و کنشگری تلخ و شیرینی قرار داد که هر دو وجهشان، فرصت ساز شدند که از جمله ی آن، افتخار آشنایی با شایستگانی از وطن و فرای جغرافیای میهن بود که موهبت اندر موهبت بودند...
استاد ناصر یوسفی عزیز، یک از بسیار این شایستگان است که وااسفا، فقط چند سال اخیر افتخار آشنایی و البته شاگردی اش حاصل آمد ولی الحق که درهمین زمان کم، چنان متفاوت و متمایزش یافتم که هرگاه، عزیزی در قلب پایتخت، سراغ مجموعه ای اثرگذار و مفید طلبید بی لکنت، در رتبه های برتر مٶسسه پژوهشی کودکان دنیا و مجموعه همکاران این انسان وارسته سرزمینم را معرفی کردم چه اینکه ایشان و مجموعه همراهان شان از زمره آنانی اند که با گذر از هرسانتیمتر طول زندگی، متر به متر و بیشتر بر عرض زندگی هموندان شان می افزایند...
چه اینکه نعمت معنا و صلح در درون و برون آدمی در موهبت متفاوت بینی و متمایز کُنشی است که آن بزرگوار، استاد تمام این مهارت اند..
این تجربه زیسته استاد و رهنمود ارزشمند
https://t.iss.one/Sopskf/5730
که به عمد در ده تصویر، با اسکرین شات و استناددهی همرسانی شده اند، نمونه ای بارز از این موهبت پیشران و راهبرانه استادِجان هستند که به ویژه در این دوران، به حق شایسته همرسانی و بهره برداری اند که امیدوارم رهنمودها، به گاه و اندازه مورد اهتمام قرار گیرند.
رئوف آذری
کنشگر صلح و محیط زیست
@sopskf
---
جهت مشاهده واضح رهنمودها به صفحه شخصی استاد در اینستاگرام مراجعه فرمایید و کپشن برای زندگی را مطالعه فرمایید...
@bazhamsafar
نامهربانی ماهِ مهر
https://t.iss.one/Sopskf/5729
سال ۱۳۵۹ که تازه دو سالی از انقلاب مردمان سرزمین پُرگُهری چون ایران، به زعم انقلابیون، به ثمر نشسته و سپری شده بود، دومین مهر پساانقلاب مان، چنان تلخ نمود یافت که تلخی اش، همچنان باقیست..
هیجدهم مهرماه آن سال، غول های آهنین رهسپار شده با دستور دیکتاتورترین حکمران آن روزها-صدام-، آسمان سردشت در شمال غربی ایران را هدف گرفتند و رژیم بعث، اولین مشت آهنین خود را به صلح طلب ترین مردمان جهان، نشان داد و بسیاری جان و مال ستاند (تصویر اول)
همان آغازی شد بر پایانی که رژیم بعث گاز کشنده خردل و شیمیایی نیز در هفتم تیری که سیاسیون همه تلاششان را معمول داشتند، هشتم شود و نشد، بر سر شهر باراند و البته که با آن فاجعه، آخرین میخ تابوت خود را نیز محکم تر کوبید...
تصویر دوم، کپشن اینستاگرامی اولین رییس اولین دوره شورای شهر سردشت و استاد بزرگوار نگارنده است که در آن اولین حمله هوایی رژیم بعث، ساختمان پدری شان مورد اصابت بمب های هواپیماهای عراقی قرار گرفت و متٲسفانه چند عضو خانواده شان، قربانی جنگی شدند که خود، هیچ دخالتی در آغازش نداشتند همچنان که در پایان جنگ نیز نداشتند!
کپشن گویای روزگاری است که در همه سال های پساجنگ، چون اکثریت همشهریانش، از موهبت مقاومت حین جنگ، نصیب برده است!
اما مردمان شهر، بر اساس خصلت ذاتی خود، بزرگ منشانه، زخمانشان را با معجون هموندی تیمارکرده و ایامی بعد به مدد کنشگران مدنی شان، توانستند مجدد، تابلوی صلح ورزی را بر پیشانی شهر، عَلَم کنند تا زجر و رنج رفته برخود را تلنگری کنند برای عدم تکرار همه نامهربانی های تاریخی رفته برخودشان در سایر نقاط جهان...
اما همچنان که در تصویر سوم می بینید عدنان ها، کیان ها و شعبان بی مخ های تاریخ، هیچگاه بیکار ننشستند و تا توانستند با چنگی دگر و زخمی دگر در مسیر رساندن این پیام، شلوغ کاری کردند، مانع تراشیدند، جان فرسودند، روح خراشیدند و خود نیز سمت کور تاریخ ایستادند...
اکنون اما، درپسا همه مهرهای نامهربان تاریخ، با همین نیم نفس ها نیز در میدانیم تا باز بر رسالت انسانی، دینی، ملی و مأموریت مسئولیت اجتماعی در مسیر صلح سازی، تأکید ورزیم.
اینجا سردشت است شهر صلح و مهربانی...
شما نیز با ما باشید، بلکه نفس های گرم تان، موتور صلح سازی را روشن تر نگه دارد...
پ.ن:
عدنان و کیان، دو نامی اند که از چندماه قبل، بر بسیاری ازتابلوهای شهری و بین شهری شهرستان مشاهده می شوند و با حضور نامبارک شان، علایم راهنمای جاده ای و شهری را خش انداخته اند!
@sopskf
-----
💢مشاهده تصاویر بیشتر در صفحه اینستاگرامی بنیاد
https://www.instagram.com/p/CjhtRteruC2/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
https://t.iss.one/Sopskf/5729
سال ۱۳۵۹ که تازه دو سالی از انقلاب مردمان سرزمین پُرگُهری چون ایران، به زعم انقلابیون، به ثمر نشسته و سپری شده بود، دومین مهر پساانقلاب مان، چنان تلخ نمود یافت که تلخی اش، همچنان باقیست..
هیجدهم مهرماه آن سال، غول های آهنین رهسپار شده با دستور دیکتاتورترین حکمران آن روزها-صدام-، آسمان سردشت در شمال غربی ایران را هدف گرفتند و رژیم بعث، اولین مشت آهنین خود را به صلح طلب ترین مردمان جهان، نشان داد و بسیاری جان و مال ستاند (تصویر اول)
همان آغازی شد بر پایانی که رژیم بعث گاز کشنده خردل و شیمیایی نیز در هفتم تیری که سیاسیون همه تلاششان را معمول داشتند، هشتم شود و نشد، بر سر شهر باراند و البته که با آن فاجعه، آخرین میخ تابوت خود را نیز محکم تر کوبید...
تصویر دوم، کپشن اینستاگرامی اولین رییس اولین دوره شورای شهر سردشت و استاد بزرگوار نگارنده است که در آن اولین حمله هوایی رژیم بعث، ساختمان پدری شان مورد اصابت بمب های هواپیماهای عراقی قرار گرفت و متٲسفانه چند عضو خانواده شان، قربانی جنگی شدند که خود، هیچ دخالتی در آغازش نداشتند همچنان که در پایان جنگ نیز نداشتند!
کپشن گویای روزگاری است که در همه سال های پساجنگ، چون اکثریت همشهریانش، از موهبت مقاومت حین جنگ، نصیب برده است!
اما مردمان شهر، بر اساس خصلت ذاتی خود، بزرگ منشانه، زخمانشان را با معجون هموندی تیمارکرده و ایامی بعد به مدد کنشگران مدنی شان، توانستند مجدد، تابلوی صلح ورزی را بر پیشانی شهر، عَلَم کنند تا زجر و رنج رفته برخود را تلنگری کنند برای عدم تکرار همه نامهربانی های تاریخی رفته برخودشان در سایر نقاط جهان...
اما همچنان که در تصویر سوم می بینید عدنان ها، کیان ها و شعبان بی مخ های تاریخ، هیچگاه بیکار ننشستند و تا توانستند با چنگی دگر و زخمی دگر در مسیر رساندن این پیام، شلوغ کاری کردند، مانع تراشیدند، جان فرسودند، روح خراشیدند و خود نیز سمت کور تاریخ ایستادند...
اکنون اما، درپسا همه مهرهای نامهربان تاریخ، با همین نیم نفس ها نیز در میدانیم تا باز بر رسالت انسانی، دینی، ملی و مأموریت مسئولیت اجتماعی در مسیر صلح سازی، تأکید ورزیم.
اینجا سردشت است شهر صلح و مهربانی...
شما نیز با ما باشید، بلکه نفس های گرم تان، موتور صلح سازی را روشن تر نگه دارد...
پ.ن:
عدنان و کیان، دو نامی اند که از چندماه قبل، بر بسیاری ازتابلوهای شهری و بین شهری شهرستان مشاهده می شوند و با حضور نامبارک شان، علایم راهنمای جاده ای و شهری را خش انداخته اند!
@sopskf
-----
💢مشاهده تصاویر بیشتر در صفحه اینستاگرامی بنیاد
https://www.instagram.com/p/CjhtRteruC2/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
Forwarded from انجمن علمی مطالعات صلح ایران
اعتراضات شهریور و مهر ۱۴۰۱ و جایگاه ضعیف اتاق های فکر در نظام تصمیم سازی و تدبیر کشور/ یادداشتی از مجتبی مقصودی
دانشیار علوم سیاسی و بنیانگذار انجمن علمی مطالعات صلح ایران
از اواخر جنگ تحمیلی، به دنبال تثبیت نظام جمهوری اسلامی، همزمان با فاصله گرفتن از فضای احساسی و شعاری اوایل انقلاب و نیز آغاز دوران سازندگی و تنش زدایی؛ جامعه ایران شاهد شکل گیری و تأسیس برخی مراکز و موسسات مطالعاتی ـ راهبردی بوده است که البته با کمی تسامح می توان نام «اتاق های فکر نظام» را بر آنها نهاد. این اقدام تأسیسی مسئولین وقت کشور، در راستای بهره گیری از توان کارشناسی بدنه علمی کشور انجام شد تا از طریق طرح ها، نظرات و راهبردهای علمیِ کم هزینه، حرکت نظام سیاسی به سوی عقلانیت در تصمیم گیری و تصمیم سازی و اجرا، بهبود مناسبات خارجی و فرایند توسعه ملی تسریع شود و از اتخاذ تصمیمات شتابزده و غیرکارشناسی دوری گردد.
دنباله مطلب را در نشاني زير
بخوانيد:
https://ipsan.ir/2022/10/10/%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%B6%D8%A7%D8%AA-%D8%B4%D9%87%D8%B1%DB%8C%D9%88%D8%B1-%D9%88-%D9%85%D9%87%D8%B1-1401-%D9%88-%D8%AC%D8%A7%DB%8C%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%B6%D8%B9%DB%8C%D9%81-%D8%A7%D8%AA/
دانشیار علوم سیاسی و بنیانگذار انجمن علمی مطالعات صلح ایران
از اواخر جنگ تحمیلی، به دنبال تثبیت نظام جمهوری اسلامی، همزمان با فاصله گرفتن از فضای احساسی و شعاری اوایل انقلاب و نیز آغاز دوران سازندگی و تنش زدایی؛ جامعه ایران شاهد شکل گیری و تأسیس برخی مراکز و موسسات مطالعاتی ـ راهبردی بوده است که البته با کمی تسامح می توان نام «اتاق های فکر نظام» را بر آنها نهاد. این اقدام تأسیسی مسئولین وقت کشور، در راستای بهره گیری از توان کارشناسی بدنه علمی کشور انجام شد تا از طریق طرح ها، نظرات و راهبردهای علمیِ کم هزینه، حرکت نظام سیاسی به سوی عقلانیت در تصمیم گیری و تصمیم سازی و اجرا، بهبود مناسبات خارجی و فرایند توسعه ملی تسریع شود و از اتخاذ تصمیمات شتابزده و غیرکارشناسی دوری گردد.
دنباله مطلب را در نشاني زير
بخوانيد:
https://ipsan.ir/2022/10/10/%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%B6%D8%A7%D8%AA-%D8%B4%D9%87%D8%B1%DB%8C%D9%88%D8%B1-%D9%88-%D9%85%D9%87%D8%B1-1401-%D9%88-%D8%AC%D8%A7%DB%8C%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%B6%D8%B9%DB%8C%D9%81-%D8%A7%D8%AA/
Forwarded from عقل آبی | صدیق قطبی
من آب را دوست دارم
هوای پاک را دوست دارم
زندگی را دوست دارم
به چهرهام نگاه کن!
بگذار آب را دوست بدارم
هوای پاک را دوست بدارم
زیستن در آزادی
و آزادی در زیستن را
دوست بدارم
به چهرهام نگاه کن!
ما از یک ریشهایم
گندم یک خوشه
و آب یک رودخانهایم
به چهرهام نگاه کن!
میخواهم زندگی کنم
میخواهم زندگی را دوست بدارم
پرواز دُرناها را در سواحل دور
خیال کنم
و در برابر دیدار باد و درخت
و پنجره و آفتاب
خاضعانه زانو بزنم
به چهرهام نگاه کن!
من یک انسانم
و همهی معانی زندگی
در چهرهی من است
به من نگاه کن
و زندگیام را پاس بدار
آیا لطافت این کلمات قادر است
قلب تو را بلرزاند
تا چهرهی مرا
بر آرمانهایت
بر عقایدت
و بر هر آنچه تو را از من بیگانه ساخته
ترجیح دهی؟
بگذار چنان که میخواهم باشم
چنان که میخواهم زندگی کنم
و خدا را
چنان که میخواهم
بسُرایم
به من نگاه کن
من آب را
هوای پاک را
و لبخند سیراب فردا را
دوست دارم
〰 صدیق قطبی
@sedigh_63
https://t.iss.one/aghleabi/137
هوای پاک را دوست دارم
زندگی را دوست دارم
به چهرهام نگاه کن!
بگذار آب را دوست بدارم
هوای پاک را دوست بدارم
زیستن در آزادی
و آزادی در زیستن را
دوست بدارم
به چهرهام نگاه کن!
ما از یک ریشهایم
گندم یک خوشه
و آب یک رودخانهایم
به چهرهام نگاه کن!
میخواهم زندگی کنم
میخواهم زندگی را دوست بدارم
پرواز دُرناها را در سواحل دور
خیال کنم
و در برابر دیدار باد و درخت
و پنجره و آفتاب
خاضعانه زانو بزنم
به چهرهام نگاه کن!
من یک انسانم
و همهی معانی زندگی
در چهرهی من است
به من نگاه کن
و زندگیام را پاس بدار
آیا لطافت این کلمات قادر است
قلب تو را بلرزاند
تا چهرهی مرا
بر آرمانهایت
بر عقایدت
و بر هر آنچه تو را از من بیگانه ساخته
ترجیح دهی؟
بگذار چنان که میخواهم باشم
چنان که میخواهم زندگی کنم
و خدا را
چنان که میخواهم
بسُرایم
به من نگاه کن
من آب را
هوای پاک را
و لبخند سیراب فردا را
دوست دارم
〰 صدیق قطبی
@sedigh_63
https://t.iss.one/aghleabi/137
Telegram
بایگانی
با صدای خانم مینا حجت. مدیر نشر شور
Forwarded from کانون گفتوگو
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
بخشی از صحبتهای پیتر سینگر دربارهی دیگردوستی مؤثر
ترجمهی ویدئو: معصومه موسوی
دیگردوستی مؤثر هم یک ایده است، هم سبکی از زندگی که در حال رایج شدن در سراسر دنیاست. گاهی اوقات میپنداریم هیچ قدرتی نداریم، اما اینطور نیست. حقیقتاً میتوانیم دنیا را تغییر دهیم، گرچه دنیا دفعتاً در حد مطلوب ما تغییر نخواهد کرد. بر خیری که شخصاً میتوانید برسانید تمرکز کنید، نه بر مسائلی که باقی میمانند یا حلشان دست شما نیست. کاهش دادن رنج، چه در انسان و چه در حیوانات، مطلوب است، حتی اگر ازبینبردن برخی رنجها فعلاً ممکن نباشد. سعی کنید با بهرهگیری از روشهایی که در این کتاب معرفی شده است بیشترین خیر ممکن را برسانید، تغییری در دنیا حاصل کنید، و به بقیهی فعالانِ عرصهی دیگردوستی مؤثر بپیوندید. رفتار و ارزشهای مطلوبِ فعالان جنبش دیگردوستی مؤثر در هماهنگی با یکدیگرند. این هماهنگی سبب شده است زندگی پربارتر و کامیابتری داشته باشند.
از کتابِ دیگردوستی مؤثر، نوشتهی پیتر سینگر، ترجمهی آرمین نیاکان
منبع :کانال انتشارات نشر نی
@dialoguecenter
بخشی از صحبتهای پیتر سینگر دربارهی دیگردوستی مؤثر
ترجمهی ویدئو: معصومه موسوی
دیگردوستی مؤثر هم یک ایده است، هم سبکی از زندگی که در حال رایج شدن در سراسر دنیاست. گاهی اوقات میپنداریم هیچ قدرتی نداریم، اما اینطور نیست. حقیقتاً میتوانیم دنیا را تغییر دهیم، گرچه دنیا دفعتاً در حد مطلوب ما تغییر نخواهد کرد. بر خیری که شخصاً میتوانید برسانید تمرکز کنید، نه بر مسائلی که باقی میمانند یا حلشان دست شما نیست. کاهش دادن رنج، چه در انسان و چه در حیوانات، مطلوب است، حتی اگر ازبینبردن برخی رنجها فعلاً ممکن نباشد. سعی کنید با بهرهگیری از روشهایی که در این کتاب معرفی شده است بیشترین خیر ممکن را برسانید، تغییری در دنیا حاصل کنید، و به بقیهی فعالانِ عرصهی دیگردوستی مؤثر بپیوندید. رفتار و ارزشهای مطلوبِ فعالان جنبش دیگردوستی مؤثر در هماهنگی با یکدیگرند. این هماهنگی سبب شده است زندگی پربارتر و کامیابتری داشته باشند.
از کتابِ دیگردوستی مؤثر، نوشتهی پیتر سینگر، ترجمهی آرمین نیاکان
منبع :کانال انتشارات نشر نی
@dialoguecenter
لحظه های آفریدن
٭دکتر نعمت الله فاضلی
جامعه ملتهب، تمرکز بر فعالیت های فکری را دشوار می کند، اما گنج در ویرانه است و می توان از این موقعیت استثنایی برای فهم عمیق تر جامعه ایران سود برد.
این روزها جامعه ایران در "موقعیت استثنایی" است. دلهره این که آینده چه می شود دل ها را تسخیر کرده و سیل خبرها، اضطراب ها، سردرگمی ها و رخدادها مانع می شوند به روال معمول خواند و نوشت و تحقیق کرد. این موقعیت ها غریزه تنبلی را هم تقویت و تحریک می کند، و وسوسه این که اوضاع خوب نیست و حوصله کار ندارم در ذهن ها جاری و ساری است. در این موقعیت ها نیاز داریم عامدانه و آگاهانه از ذهن خود مراقبت کنیم تا بیشتر بیاموزیم، بیشتر بیافرینیم و بیشتر بکوشیم و از فرصت های بی همتایی که "موقعیت های استثنایی" خلق می کنند بهره ببریم.
موقعیت های استثنایی فرصت های طلایی برای تامل و اکتشافات فکری است. این روزها جامعه ایران بیش از "موقعیت های عادی" خود را گشوده و لایه های پنهانش را بر ملا ساخته. مردم میل بیش تری به تعبیر واتسلاف هاول برای "زیستن در دایره حقیقت" دارند؛ شوق یادگیری، فهمیدن و گفتگو زیاد شده؛ افراد می پرسند؛ تجربه کردن و درگیر شدن رونق بیش تری دارد؛ احساسات واقعی ترس ها، خشم ها، شوق ها، نگرانی ها، بیم ها و امیدها و عواطف در همه جا آشکارند. اهل فکر و هنرمندان و ادبا و ذوق ورزان و دغدغه مندان، فرصت استثنایی دارند تا جامعه را مشاهده کنند، پرده ها تا حدودی کنارتر رفته اند و دیدن نادیدنی ها آسان تر شده. می توانیم در این موقعیت روایت شخصی و مستقل مان از جامعه و سرشت وسرنوشت آن را خلق کنیم. بسیارند شاهکارهای ادبی، هنری، فلسفی و علمی که محصول موقعیت های استثنایی اند. این پنجره ممکن است هر لحظه بسته شود. بکوشیم راوی باشیم، بکوشیم اندیشه ورزی کنیم و به یاد داریم که لحظه های آفریدن است. این افریدن ها و شناختن ها راهنمای امروز و فردای ما هستند.
٭بازنشر:
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#خلق_کنیم
#نعمت_الله_فاضلی
@sopskf
٭دکتر نعمت الله فاضلی
جامعه ملتهب، تمرکز بر فعالیت های فکری را دشوار می کند، اما گنج در ویرانه است و می توان از این موقعیت استثنایی برای فهم عمیق تر جامعه ایران سود برد.
این روزها جامعه ایران در "موقعیت استثنایی" است. دلهره این که آینده چه می شود دل ها را تسخیر کرده و سیل خبرها، اضطراب ها، سردرگمی ها و رخدادها مانع می شوند به روال معمول خواند و نوشت و تحقیق کرد. این موقعیت ها غریزه تنبلی را هم تقویت و تحریک می کند، و وسوسه این که اوضاع خوب نیست و حوصله کار ندارم در ذهن ها جاری و ساری است. در این موقعیت ها نیاز داریم عامدانه و آگاهانه از ذهن خود مراقبت کنیم تا بیشتر بیاموزیم، بیشتر بیافرینیم و بیشتر بکوشیم و از فرصت های بی همتایی که "موقعیت های استثنایی" خلق می کنند بهره ببریم.
موقعیت های استثنایی فرصت های طلایی برای تامل و اکتشافات فکری است. این روزها جامعه ایران بیش از "موقعیت های عادی" خود را گشوده و لایه های پنهانش را بر ملا ساخته. مردم میل بیش تری به تعبیر واتسلاف هاول برای "زیستن در دایره حقیقت" دارند؛ شوق یادگیری، فهمیدن و گفتگو زیاد شده؛ افراد می پرسند؛ تجربه کردن و درگیر شدن رونق بیش تری دارد؛ احساسات واقعی ترس ها، خشم ها، شوق ها، نگرانی ها، بیم ها و امیدها و عواطف در همه جا آشکارند. اهل فکر و هنرمندان و ادبا و ذوق ورزان و دغدغه مندان، فرصت استثنایی دارند تا جامعه را مشاهده کنند، پرده ها تا حدودی کنارتر رفته اند و دیدن نادیدنی ها آسان تر شده. می توانیم در این موقعیت روایت شخصی و مستقل مان از جامعه و سرشت وسرنوشت آن را خلق کنیم. بسیارند شاهکارهای ادبی، هنری، فلسفی و علمی که محصول موقعیت های استثنایی اند. این پنجره ممکن است هر لحظه بسته شود. بکوشیم راوی باشیم، بکوشیم اندیشه ورزی کنیم و به یاد داریم که لحظه های آفریدن است. این افریدن ها و شناختن ها راهنمای امروز و فردای ما هستند.
٭بازنشر:
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#خلق_کنیم
#نعمت_الله_فاضلی
@sopskf
Forwarded from جمعیت امام علی
🔰 حق اعتراض یا تکلیف سکوت؟!
تحلیلی بر وضعیت کودکان در وقایع اخیر
به نام خداوند کودکان
🔻بر حسب مشاهدات غیر قابل انکار و متواتر شدن روایتهای شاهدانی از ناآرامیهای اخیر، حتی اظهارات ضد و نقیض مسئولان درباره دستگیری و کشته شدن کودکان و نوجوانانی در شهرهای مختلف سرزمینمان بر آن شدیم تا دادخواه بیصدایان و حقخواه کودکانمان باشیم؛ بلکه به مأموریت انسانی و اجتماعی خود عمل کرده و از مسئولان پرسشی مکرر نماییم.
🔻سخن گفتن از حق اجتماع و اظهار نظر و اعتراض کودکان و نوجوانان، در شرایطی که بیشمار کودک در جامعه ما، نه امروز و دیروز که سالهاست حتی از داشتن شناسنامه و هویت محرومند، به اشکال گوناگون استثمار میشوند و خوردن یک وعده غذای سالم به آرزویشان تبدیل شده، به نظر نمیرسد فایده چندانی داشته باشد.
🔻با این وجود، تخطئهی رفتارهای اعتراضی مشروع و موجه کودکان و نوجوانان و توجیه سرکوب آنها به واسطهی ناآشنایی عموم مردم با این حقوق، آگاهیبخشی در این موارد را ضروری میکند.
🔻کودکان و نوجوانان ایرانزمین بر اساس مواد ۱۳ و ۱۵ کنوانسیون حقوق کودک، که به موجب قانون «اجازه الحاق دولت جمهوری اسلامی ایران به کنوانسیون حقوق کودک مصوب ۱۳۷۲» به مثابه قانون داخلی ایران به حساب میآید، حق «ابراز آزادانهی عقاید خود» و «تشکیل اجتماعات مسالمتآمیز» را داشته و در چارچوب قانون این حق قابل تعرض و تحدید نیست.
🔻همچنین در بند چهارم ماده ۸ «سند ملی حقوق کودک و نوجوان» نیز که به عنوان یک سند ضعیف مورد نقد جدی فعالان حقوق کودک قرار دارد، بر «حق شرکت در اجتماعات و مجامع اعم از عبادی، فرهنگی و سیاسی در چارچوب قانون و شرع» تاکید شده است.
🔻از این رو، نه تنها هیچ کودک و نوجوانی به صرف حضور در اجتماعات اعتراضی و ابراز عقاید خود در تعارض با قانون قرار ندارد، بلکه دولت و نهادهای مسئول در امور کودکان موظف به فراهم آوردن لوازم استفاده از این حقوق و تامین امنیت کودکان هستند.
🔻در حالی که دستگاه حاکم از هر فرصتی برای تایید مواضع خود با استفاده از حضور پُرشمار کودکان در اجتماعات مدنظرش - عموما در ساعات آموزشی - بهره برده و امکانات قابل توجهی در این راستا بسیج می کند، اجازه ندادن به کودکان و نوجوانان برای ابراز مخالفت و اعلام نظراتشان در بستر اجتماع، علاوه بر آن که خلاف قانون و نقض آشکار حقوق کودکان محسوب می شود، خشونتی نمادین علیه نسل آینده است که در روزگاری نه چندان دور، می تواند پرخاشگری، افسردگی، رفتارهای خشونت آمیز و رویکردهای رادیکال را در پی داشته باشد.
🔻شوربختانه در کشاکش اعتراضات مردمی که دامنه آن به مدارس نیز کشیده شده، شاهد جعل معنای اصلاح و تربیت هستیم. گویی تربیت با "رام شدن" و " اهلی شدن" برابر تلقی شده و هر گونه اعتراض فردی و مدنی، عدول از چارچوب تأدیب و تربیت بوده و مستحق اصلاحات اجباری و فرمایشی است؛ در حالی که هر گونه آموزش و تربیتِ حقیقی، بر مبنای آزادی، اختیار و احترام بوده و با اجبار، زور و تلقین مغایر است.
🔻باید یادآوری نمود که مدرسه جامعهای کوچک و مکانی برای تمرین برابری، عدالت، آزادی و ارزشهایی همچون صلح، دوستی و مدارا است. چنانچه دانشآموزان به زعم مسئولان خطایی تربیتی مرتکب شدهاند، اولیای مدرسه و دانشآموزان میتوانند در فضای گفت و شنود، تدابیری برای رفع خطاها بیندیشند و نیازی به تداوم سیاستهای تهدید، تحقیر و اجبار نیست.
🔻بازنگری در اهداف ناملموس آموزشی، تأمین فضای تأملی و تعاملی و افزایش سعه صدر و تحمل متولیان بزرگسال مناسبتر و مفیدتر از ارجاع کودکان و نوجوانان به کانون اصلاح و تربیت با انواع برچسبزنیهاست.
🔻بدیهی است که فرزندان ایران به رسم امانت به مدارس سپرده شده و ما به عنوان مطالبهگران و حامیان حقوق کودکان، مانند دیگر شهروندان و مردمان نگران، هر گونه زیر پا گذاشتن تعهدات اخلاقی- انسانی و قانونی- بینالمللی را محکوم کرده و خواهان بازگرداندن فوری دستگیرشدگان به آغوش خانواده هایشان و مدارس و مراعات حقوق ایشان هستیم.
🔻ضمن پاسداشت حق اعتراض و اجتماع کودکان و نوجوانان و آزادی بیان ایشان، دیگر بار نسبت به استفادهی ابزاری از کودکان و نوجوانان با توجه به خصایص ذاتی اشخاص در این سنین و تاثیری که میتواند در ادامهی زندگی ایشان داشته باشد هشدار داده و هرگونه تحریک کودکان و نوجوانان به رفتارهای خشونتبار را در هر طرف میدان محکوم میکنیم. کودکان و نوجوانان، آیندهی این جهانند و باید این آینده را ضمن آموزش دادن برای ابراز نظر و پرورش قوای انتقادی آنها، از هرگونه آسیب جسمی، جنسی و روانی حفظ کرد.
🆔@imamalisociety
تحلیلی بر وضعیت کودکان در وقایع اخیر
به نام خداوند کودکان
🔻بر حسب مشاهدات غیر قابل انکار و متواتر شدن روایتهای شاهدانی از ناآرامیهای اخیر، حتی اظهارات ضد و نقیض مسئولان درباره دستگیری و کشته شدن کودکان و نوجوانانی در شهرهای مختلف سرزمینمان بر آن شدیم تا دادخواه بیصدایان و حقخواه کودکانمان باشیم؛ بلکه به مأموریت انسانی و اجتماعی خود عمل کرده و از مسئولان پرسشی مکرر نماییم.
🔻سخن گفتن از حق اجتماع و اظهار نظر و اعتراض کودکان و نوجوانان، در شرایطی که بیشمار کودک در جامعه ما، نه امروز و دیروز که سالهاست حتی از داشتن شناسنامه و هویت محرومند، به اشکال گوناگون استثمار میشوند و خوردن یک وعده غذای سالم به آرزویشان تبدیل شده، به نظر نمیرسد فایده چندانی داشته باشد.
🔻با این وجود، تخطئهی رفتارهای اعتراضی مشروع و موجه کودکان و نوجوانان و توجیه سرکوب آنها به واسطهی ناآشنایی عموم مردم با این حقوق، آگاهیبخشی در این موارد را ضروری میکند.
🔻کودکان و نوجوانان ایرانزمین بر اساس مواد ۱۳ و ۱۵ کنوانسیون حقوق کودک، که به موجب قانون «اجازه الحاق دولت جمهوری اسلامی ایران به کنوانسیون حقوق کودک مصوب ۱۳۷۲» به مثابه قانون داخلی ایران به حساب میآید، حق «ابراز آزادانهی عقاید خود» و «تشکیل اجتماعات مسالمتآمیز» را داشته و در چارچوب قانون این حق قابل تعرض و تحدید نیست.
🔻همچنین در بند چهارم ماده ۸ «سند ملی حقوق کودک و نوجوان» نیز که به عنوان یک سند ضعیف مورد نقد جدی فعالان حقوق کودک قرار دارد، بر «حق شرکت در اجتماعات و مجامع اعم از عبادی، فرهنگی و سیاسی در چارچوب قانون و شرع» تاکید شده است.
🔻از این رو، نه تنها هیچ کودک و نوجوانی به صرف حضور در اجتماعات اعتراضی و ابراز عقاید خود در تعارض با قانون قرار ندارد، بلکه دولت و نهادهای مسئول در امور کودکان موظف به فراهم آوردن لوازم استفاده از این حقوق و تامین امنیت کودکان هستند.
🔻در حالی که دستگاه حاکم از هر فرصتی برای تایید مواضع خود با استفاده از حضور پُرشمار کودکان در اجتماعات مدنظرش - عموما در ساعات آموزشی - بهره برده و امکانات قابل توجهی در این راستا بسیج می کند، اجازه ندادن به کودکان و نوجوانان برای ابراز مخالفت و اعلام نظراتشان در بستر اجتماع، علاوه بر آن که خلاف قانون و نقض آشکار حقوق کودکان محسوب می شود، خشونتی نمادین علیه نسل آینده است که در روزگاری نه چندان دور، می تواند پرخاشگری، افسردگی، رفتارهای خشونت آمیز و رویکردهای رادیکال را در پی داشته باشد.
🔻شوربختانه در کشاکش اعتراضات مردمی که دامنه آن به مدارس نیز کشیده شده، شاهد جعل معنای اصلاح و تربیت هستیم. گویی تربیت با "رام شدن" و " اهلی شدن" برابر تلقی شده و هر گونه اعتراض فردی و مدنی، عدول از چارچوب تأدیب و تربیت بوده و مستحق اصلاحات اجباری و فرمایشی است؛ در حالی که هر گونه آموزش و تربیتِ حقیقی، بر مبنای آزادی، اختیار و احترام بوده و با اجبار، زور و تلقین مغایر است.
🔻باید یادآوری نمود که مدرسه جامعهای کوچک و مکانی برای تمرین برابری، عدالت، آزادی و ارزشهایی همچون صلح، دوستی و مدارا است. چنانچه دانشآموزان به زعم مسئولان خطایی تربیتی مرتکب شدهاند، اولیای مدرسه و دانشآموزان میتوانند در فضای گفت و شنود، تدابیری برای رفع خطاها بیندیشند و نیازی به تداوم سیاستهای تهدید، تحقیر و اجبار نیست.
🔻بازنگری در اهداف ناملموس آموزشی، تأمین فضای تأملی و تعاملی و افزایش سعه صدر و تحمل متولیان بزرگسال مناسبتر و مفیدتر از ارجاع کودکان و نوجوانان به کانون اصلاح و تربیت با انواع برچسبزنیهاست.
🔻بدیهی است که فرزندان ایران به رسم امانت به مدارس سپرده شده و ما به عنوان مطالبهگران و حامیان حقوق کودکان، مانند دیگر شهروندان و مردمان نگران، هر گونه زیر پا گذاشتن تعهدات اخلاقی- انسانی و قانونی- بینالمللی را محکوم کرده و خواهان بازگرداندن فوری دستگیرشدگان به آغوش خانواده هایشان و مدارس و مراعات حقوق ایشان هستیم.
🔻ضمن پاسداشت حق اعتراض و اجتماع کودکان و نوجوانان و آزادی بیان ایشان، دیگر بار نسبت به استفادهی ابزاری از کودکان و نوجوانان با توجه به خصایص ذاتی اشخاص در این سنین و تاثیری که میتواند در ادامهی زندگی ایشان داشته باشد هشدار داده و هرگونه تحریک کودکان و نوجوانان به رفتارهای خشونتبار را در هر طرف میدان محکوم میکنیم. کودکان و نوجوانان، آیندهی این جهانند و باید این آینده را ضمن آموزش دادن برای ابراز نظر و پرورش قوای انتقادی آنها، از هرگونه آسیب جسمی، جنسی و روانی حفظ کرد.
🆔@imamalisociety