Forwarded from شبکه توسعه
🔳⭕️ سعدی و سوالی درمورد حضور منطقه ای
#روز_سعدی
🖋️دکتر محمدرضا اسلامی، مدرس دانشگاه ایالتی پلی تکنیک کالیفرنیا
🔷 احتمالا برخی از شما بدانید که چند روز قبل #روز_سعدی بود. روز سعدی آمد و رفت و چنان که انتظار می رفت مطالب خوبی درباره سعدی منتشر شد. همۀ مقالات و نوشته هایی که در مورد جناب سعدی نوشته شده، خوب و بجا ولی یک سوال بنیادی و دردناک باقی میماند.
و آن اینکه چرا در روزگار سعدی یا حتی حافظ، تولیداتِ ذهن و فکر ایرانی، به خارج از مرزها می رسیده. مثلا چنان که حافظ می گوید: «زین قندِ پارسی که به بنگاله می رود... » و کلامش در هند و بنگلادش به گردش بوده ولی امروز، به رغم وجودِ انواع «رسانه» برای «رساندن»، هیچ نام ایرانی، برندِ ایرانی یا محصولِ ایرانی در عرصه جهانی حضور ندارد؟
نه روزنامه ای که انتشارش در سطحِ وسیع بین المللی یا لااقل منطقه ای تاثیرگذار باشد و نه شبکه خبری ای که جایگاهش اگر شانه به شانه سی.ان.ان و بی.بی.سی نزند، لااقل در حد و شانِ الجزیره باشد... و نه مجموعۀ رمان یا داستانی که در حوزۀ خیال، افکار خوانندگانِ این سو و آن سوی عالم را به کمند اندیشۀ پیچ در پیچ نویسندۀ ایرانی بکشاند.
🔷هم سعدی، و هم حافظ، مدعی بوده اند که در زمان زندگیشان، «محصولات» کارگاهِ فکر و خیالشان به «فراتر از جغرافیایِ زندگی شان» می رفته و در اصطلاحِ امروزی: در تراز بینالمللی بوده اند و با وجودِ غیبت رسانهها در آن روزگار، تولیداتشان به دیگر مردمان (در کاشغر و جخند و سمرقند) «رسانده» می شده، ولی امروز؟
🔷بیایید با هم یک روایت از سعدی بخوانیم. «...به جامع کاشغر در آمدم، پسری دیدم نحوی به غایتِ اعتدال و نهایتِ جمال...» با او به گفتگو می نشیند و البته او سعدی را هنوز نشناخته صحبت به این جا رسید که از زادگاه سعدی پرسیده: «... گفتم: خاک شیراز. گفت: از سخنان سعدی چه داری؟ گفتم: بُلیتُ بِنَحویٍّ یَصولُ مُغاضِباً / عَلَیَّ کَزَیدٍ فی مُقابَلَةِ العَمرو »
دو نکته در این روایت نهفته است: اول اینکه نامِ و آوازه سعدی تا مکتبخانه های مسجد جامع کاشغر (منطقه غرب چین و نزدیک تاجیکستان، همان جایی که هم اکنون نیز میلیون ها اویغور مسلمان چینی در آن زندگی می کنند) رفته بوده، و دوم اینکه سعدی به زبانِ علمِ آن روزگار (عربی) اینگونه شگفت آور مسلط بوده. و حال مقایسه کنیم با آن مقام مسئول که رویای «مدیریت جهانی» داشت و دارد و پانزده دقیقه به زبان انگلیسی توان تکلم ندارد. یا حتی آن عالم دینی در خراسان که ادعای به راهِ راست کِشاندن مردمان را دارد ولی یک خطبۀ پانزده دقیقه ای از او «به زبان عربی» در هیچ یک از کشورهای پیرامونِ ما شنیده نشده است.
چرا چنین است و چرا چنین محصورِ در خود، و محصور در جغرافیای خودمان باقیمانده ایم؟
🔷 یادم هست برای خرید گوجه فرنگی و سبزیجات به بازار کاساگانومیچی در منطقه بازار میوۀ شهر کوبه رفته بودم. حسب اتفاق در مسیر با اوکان دوراو که از ترکیه به دانشگاه کوبه آمده بود و دانشجوی مهندسی مکانیک بود، همراه شدیم (البته این روزها او اکنون در سنگاپور استاد دانشگاه است). اسم و بحث ایران به میان آمد، گفت: فلانی من این روزها در خوابگاه مشغول خواندن کتاب حج علی شریعتی از کشورِ تو هستم. کتاب حج #شریعتی در #ترکیه بارها تجدید چاپ شده و خوشحالم که این روزها مشغول به آنم... یک لحظه به ذهنم رسید از انبوه سخنرانیهای آقای رحیم پور ازغدی، یا آقای دکتر سروش، یا حتی دکتر مهاجرانی و دکتر داوری، چندتایش به ترکیه رسیده؟ یا حتی خواهد رسید؟
روز سعدی امسال هم گذشت، و همزمان که شیرین کامیم به مرور و خواندنِ کلام قندگونه سعدی (که نه فقط به "جغرافیا" که به "زمان" هم محدود نماند)، ولی تلخکامیم از این غیبتِ تمام و عیارمان در عرصه بین المللی.
☑️⭕️تجویز راهبردی:
این سه سوال را از خود بپرسیم:
◾️چه شد که کلام حافظ تا بنگاله می رفته، کلام سعدی (و خود سعدی!) تا بعلبک، کاشغر و دمشق می رفته، دستنوشته های شریعتی هنوز در میان جوانان ترکیه حضور دارد، ولی امروز در سال ۲۰۲۱ میلادی هیچ فرد یا اندیشه یا حتی کالای ایرانی، برندِ بین المللی نیست؟ کِی و چرا قدهای ما ایرانیان کوتاه شد؟
◾️چرا در میان انبوه رسانه ها و وسایل لازم برای «رساندن» هیچ چیزی در میانِ خود نداریم که به دیگران «برسانیم»؟
◾️و آنهایی که این روزها دنبال ساخت پیامرسان و شبکه اجتماعی هستند، کاش کمی هم دغدغه «خودِ پیام» را هم داشته باشند! و از خود بپرسند پیامِ این پیام رسان کجاست؟
بازنشر از کانال دکتر اسلامی
شبکه توسعه
@I_D_Network
#روز_سعدی
🖋️دکتر محمدرضا اسلامی، مدرس دانشگاه ایالتی پلی تکنیک کالیفرنیا
🔷 احتمالا برخی از شما بدانید که چند روز قبل #روز_سعدی بود. روز سعدی آمد و رفت و چنان که انتظار می رفت مطالب خوبی درباره سعدی منتشر شد. همۀ مقالات و نوشته هایی که در مورد جناب سعدی نوشته شده، خوب و بجا ولی یک سوال بنیادی و دردناک باقی میماند.
و آن اینکه چرا در روزگار سعدی یا حتی حافظ، تولیداتِ ذهن و فکر ایرانی، به خارج از مرزها می رسیده. مثلا چنان که حافظ می گوید: «زین قندِ پارسی که به بنگاله می رود... » و کلامش در هند و بنگلادش به گردش بوده ولی امروز، به رغم وجودِ انواع «رسانه» برای «رساندن»، هیچ نام ایرانی، برندِ ایرانی یا محصولِ ایرانی در عرصه جهانی حضور ندارد؟
نه روزنامه ای که انتشارش در سطحِ وسیع بین المللی یا لااقل منطقه ای تاثیرگذار باشد و نه شبکه خبری ای که جایگاهش اگر شانه به شانه سی.ان.ان و بی.بی.سی نزند، لااقل در حد و شانِ الجزیره باشد... و نه مجموعۀ رمان یا داستانی که در حوزۀ خیال، افکار خوانندگانِ این سو و آن سوی عالم را به کمند اندیشۀ پیچ در پیچ نویسندۀ ایرانی بکشاند.
🔷هم سعدی، و هم حافظ، مدعی بوده اند که در زمان زندگیشان، «محصولات» کارگاهِ فکر و خیالشان به «فراتر از جغرافیایِ زندگی شان» می رفته و در اصطلاحِ امروزی: در تراز بینالمللی بوده اند و با وجودِ غیبت رسانهها در آن روزگار، تولیداتشان به دیگر مردمان (در کاشغر و جخند و سمرقند) «رسانده» می شده، ولی امروز؟
🔷بیایید با هم یک روایت از سعدی بخوانیم. «...به جامع کاشغر در آمدم، پسری دیدم نحوی به غایتِ اعتدال و نهایتِ جمال...» با او به گفتگو می نشیند و البته او سعدی را هنوز نشناخته صحبت به این جا رسید که از زادگاه سعدی پرسیده: «... گفتم: خاک شیراز. گفت: از سخنان سعدی چه داری؟ گفتم: بُلیتُ بِنَحویٍّ یَصولُ مُغاضِباً / عَلَیَّ کَزَیدٍ فی مُقابَلَةِ العَمرو »
دو نکته در این روایت نهفته است: اول اینکه نامِ و آوازه سعدی تا مکتبخانه های مسجد جامع کاشغر (منطقه غرب چین و نزدیک تاجیکستان، همان جایی که هم اکنون نیز میلیون ها اویغور مسلمان چینی در آن زندگی می کنند) رفته بوده، و دوم اینکه سعدی به زبانِ علمِ آن روزگار (عربی) اینگونه شگفت آور مسلط بوده. و حال مقایسه کنیم با آن مقام مسئول که رویای «مدیریت جهانی» داشت و دارد و پانزده دقیقه به زبان انگلیسی توان تکلم ندارد. یا حتی آن عالم دینی در خراسان که ادعای به راهِ راست کِشاندن مردمان را دارد ولی یک خطبۀ پانزده دقیقه ای از او «به زبان عربی» در هیچ یک از کشورهای پیرامونِ ما شنیده نشده است.
چرا چنین است و چرا چنین محصورِ در خود، و محصور در جغرافیای خودمان باقیمانده ایم؟
🔷 یادم هست برای خرید گوجه فرنگی و سبزیجات به بازار کاساگانومیچی در منطقه بازار میوۀ شهر کوبه رفته بودم. حسب اتفاق در مسیر با اوکان دوراو که از ترکیه به دانشگاه کوبه آمده بود و دانشجوی مهندسی مکانیک بود، همراه شدیم (البته این روزها او اکنون در سنگاپور استاد دانشگاه است). اسم و بحث ایران به میان آمد، گفت: فلانی من این روزها در خوابگاه مشغول خواندن کتاب حج علی شریعتی از کشورِ تو هستم. کتاب حج #شریعتی در #ترکیه بارها تجدید چاپ شده و خوشحالم که این روزها مشغول به آنم... یک لحظه به ذهنم رسید از انبوه سخنرانیهای آقای رحیم پور ازغدی، یا آقای دکتر سروش، یا حتی دکتر مهاجرانی و دکتر داوری، چندتایش به ترکیه رسیده؟ یا حتی خواهد رسید؟
روز سعدی امسال هم گذشت، و همزمان که شیرین کامیم به مرور و خواندنِ کلام قندگونه سعدی (که نه فقط به "جغرافیا" که به "زمان" هم محدود نماند)، ولی تلخکامیم از این غیبتِ تمام و عیارمان در عرصه بین المللی.
☑️⭕️تجویز راهبردی:
این سه سوال را از خود بپرسیم:
◾️چه شد که کلام حافظ تا بنگاله می رفته، کلام سعدی (و خود سعدی!) تا بعلبک، کاشغر و دمشق می رفته، دستنوشته های شریعتی هنوز در میان جوانان ترکیه حضور دارد، ولی امروز در سال ۲۰۲۱ میلادی هیچ فرد یا اندیشه یا حتی کالای ایرانی، برندِ بین المللی نیست؟ کِی و چرا قدهای ما ایرانیان کوتاه شد؟
◾️چرا در میان انبوه رسانه ها و وسایل لازم برای «رساندن» هیچ چیزی در میانِ خود نداریم که به دیگران «برسانیم»؟
◾️و آنهایی که این روزها دنبال ساخت پیامرسان و شبکه اجتماعی هستند، کاش کمی هم دغدغه «خودِ پیام» را هم داشته باشند! و از خود بپرسند پیامِ این پیام رسان کجاست؟
بازنشر از کانال دکتر اسلامی
شبکه توسعه
@I_D_Network
ویرگول
🔳⭕️ سعدی و سوالی درمورد حضور منطقه ای
سعدی وسوالی درمورد حضور منطقه ای روز_سعدیدکتر محمدرضا اسلامی، مدرس دانشگاه ایالتی پلی تکنیک کالیفرنیا احتمالا برخی از شما بدانید که…
Forwarded from جمعیت امام علی
۲۲ سال کوچه گردی در محلات حاشیه نشین
🌕 ۲۲ سال است کوچه به کوچه، قدم به قدم پا در راهی گذاشتهایم که سراسر نور بوده است و عشق! دردها را دیدهایم، رنجها را فریاد زدهایم و دستان خسته از روزگارِ ناملایمتیها را فشردهایم...
🌙 و اکنون بار دیگر به پشتوانهی مهر شما آغاز میکنیم کوچه گردیهای عاشقانهمان را در ۲۲امین آیین کوچه گردان عاشق
همراهمان باشید تا بار دیگر کمی از سنگینیهای سایه انداخته بر دوش مردمان نجیب این سرزمین را برداریم و کیسههایی به رنگ مهربانی بر جای گذاریم؛ شاید که اندک مرهمی باشد بر زخمهای بیشمارشان، چرا که #قصهها_فراتر_از_کیسههاست
🆔 @imamalisociety
🌕 ۲۲ سال است کوچه به کوچه، قدم به قدم پا در راهی گذاشتهایم که سراسر نور بوده است و عشق! دردها را دیدهایم، رنجها را فریاد زدهایم و دستان خسته از روزگارِ ناملایمتیها را فشردهایم...
🌙 و اکنون بار دیگر به پشتوانهی مهر شما آغاز میکنیم کوچه گردیهای عاشقانهمان را در ۲۲امین آیین کوچه گردان عاشق
همراهمان باشید تا بار دیگر کمی از سنگینیهای سایه انداخته بر دوش مردمان نجیب این سرزمین را برداریم و کیسههایی به رنگ مهربانی بر جای گذاریم؛ شاید که اندک مرهمی باشد بر زخمهای بیشمارشان، چرا که #قصهها_فراتر_از_کیسههاست
🆔 @imamalisociety
Forwarded from بلوطبانان پا به ركاب (Raouf Azari)
ژینگە پارێزی، ڕەوشتی بەرزی سەردەمە
لەم ڕۆژگارە دژوارە کە کێ بەرکێیەکی پڕرکابەر لە نێوان مڕوڤەکان، سەری هەڵداوە و تەنانەت، جار واهەیە، رکابەری دەخزێتە ناو جەستە و دەرون و مێشکی ئەم ئادەمیزادە و له نێوان پێک هاتەکانی ناوخۆییش دا، هەوڵ بۆ هەڵپەساردنی بەشێک یا خۆ قوربانی کردنی لایەنێک بۆ لایەنێکی تر، وەکوو ڕۆح بۆ جەستە یا جەستە بۆ دڵ و دڵ بۆ مێشک، دەدرێت، بەرپرسیارەتی و هەستی کۆمەڵایەتی و خزمەتگوزاری ژینگەیی و پێکەوە ژیانی ئاشتەوایی، نامۆ کەوتۆتە وە...
هەر چەند ئەم فرە رەهەندیە، هەڵقوڵاوی بەشێک لە فەلسەفەی خووڵقاندنی مرۆڤ و تەنانەت جیهانە، بەڵام لە ڕەزمەچوونی ئەم کێبەرکێ یە، دەرەنجامی تاڵی لەم سەردەمە دا، لێ کەوتۆتەوە و ئەویش ئەوەیە کە؛
چینی لێکەوتەی ئەم رکابەرە، سنووری بینینی دواڕۆژی وا کورت کردۆتەوە کە تە نانەت تا بەر لاقی خۆی و ڕەنگە بڵێیین تا بژوێڵکی خۆی نەبینێت و ئەوی تر، ئەسپاردەی قەزا و قەدەر و خۆویستی خۆی بکات...
یەکێک لە گرینگ ترین، دەرەنجامەکانی ئەم دیاردە قیزەوونە؛
خۆ دیتن و کەس و بەرانبەر و جیهان، قوربانی کردنە و لەم قوربانی کردنەش دا، بە داخەوە، ژینگە کە هێلانە ی ژیان و پێکەوە ژیانە، زۆرترین پشکی بەرکەوتووە، بە جۆرێک کە ئەگەر سێڵاوی کاولکاری بەم تەوژمە، بەردەوام بێت و رێگابچڕێت، زەمەنێک نابات کە؛
نیشتمانێک کە ڕۆژانێک لە سەر بستێکی، وەکوو شەڕەف خوێنی بۆ رژاوە و قوربانی بۆ دراوە، چی لێ نەمێنێت و ئەم شەڕەف و نامووس و پێناسەی نەتەوایەتی و واتە سفرەی پێکەوە ژیان مان، ڕەنگ و ڕواڵەت و دەنگی نەمێنێت...
بەڵام سەرەڕای ئەو نەریتە نەشیاوە کاولکاریە، جار وایە، ڕێگات لە شوێنێک دەکەوێت کە پێت وایە، سنووری جوگرافیت بەزاندووە و نیشتمانێکی ترە و وڵاتێکی تر، کاتێک روو دەکەیتە زێدێک کە ژینگە بۆ وان ناسنامەیە و شەڕەفە و نامووس و پاراستنی بۆتە ئەرکێکی نەتەوایەتی و کەس بۆی نی یە، لە هەمبەر پاراستنی دا، خۆ کپ کات و بێ هەڵوێست و بێ ئەرک بێت و هەرکەس لەبەر خۆیەوە، خزمەتێک لە ئەستۆ دەگرێت و ئەرکێک ڕادەپەڕێنێت و ئەگەر هەر هیچ هیچی لە دەست نەهێت و خۆی نەخاتە ژێر بەرپرسیارەتی، لانی کەم، کاولکار، نی یە و تێکدەری ناکات و دەستی ڕەشی خۆویستی بۆ سفرەی گشتی درێژ ناکات...
ئیمە گروپی ژینگە پارێزانی پاسکیڵ سوار و شاخەوانانی قەندیلی سەربەرز، لە یەکەم گەشتی وەرزی نوێ مان، ڕوومان کردە، دەڤەری ئالان و لە بەشی رۆژئاوای ئەم دەڤەرە، ئەم جیاوازیە دڵخۆشکەرەمان بینی و هەر بۆیەش، هەل مان قۆستەوە و لە چەند خوولەکێک دا، لە مەزناوێ، ئەم هەستە پەرپرسیارەتیە ی خەڵکی ئەم دەڤەرەمان بەرز نرخاند و هەوڵ مان دا، بە کوێچکەی زەمەن دا، بزریکێنین و شایەتی بدەیین بۆ هۆزێک کە جیاواز بوون و شایانی ڕێز و سپاس...
گوێدێری ئەم کلیپە بن، با لەم ڕێزنانە دا، هاوڕامان بن و لە پەرە پێدانی ئەم هەڵمەتە جوان بینی و رێزداری و هاوئامانجیە دا، پاڵپشت و پاڵنەرمان بن....👇🙏
ژینگە پارێزانی نیشتمان
۲۰ی خاکەلێوەی ۲۷۲۱کوردی
کلیپەکە لێرەدا، ببینن👇
https://t.iss.one/Oaktreeloverbikers/385
___
#بەڕووپارێزانی_پاسکیڵ_سوار
#شاخەوانانی_قەندیل
#ژینگە_پارێزانی_نیشتمان
#دڵۆڤانیە_گەورەکان
#ئالان
#مەزناوێ
@Oaktreeloverbikers
لەم ڕۆژگارە دژوارە کە کێ بەرکێیەکی پڕرکابەر لە نێوان مڕوڤەکان، سەری هەڵداوە و تەنانەت، جار واهەیە، رکابەری دەخزێتە ناو جەستە و دەرون و مێشکی ئەم ئادەمیزادە و له نێوان پێک هاتەکانی ناوخۆییش دا، هەوڵ بۆ هەڵپەساردنی بەشێک یا خۆ قوربانی کردنی لایەنێک بۆ لایەنێکی تر، وەکوو ڕۆح بۆ جەستە یا جەستە بۆ دڵ و دڵ بۆ مێشک، دەدرێت، بەرپرسیارەتی و هەستی کۆمەڵایەتی و خزمەتگوزاری ژینگەیی و پێکەوە ژیانی ئاشتەوایی، نامۆ کەوتۆتە وە...
هەر چەند ئەم فرە رەهەندیە، هەڵقوڵاوی بەشێک لە فەلسەفەی خووڵقاندنی مرۆڤ و تەنانەت جیهانە، بەڵام لە ڕەزمەچوونی ئەم کێبەرکێ یە، دەرەنجامی تاڵی لەم سەردەمە دا، لێ کەوتۆتەوە و ئەویش ئەوەیە کە؛
چینی لێکەوتەی ئەم رکابەرە، سنووری بینینی دواڕۆژی وا کورت کردۆتەوە کە تە نانەت تا بەر لاقی خۆی و ڕەنگە بڵێیین تا بژوێڵکی خۆی نەبینێت و ئەوی تر، ئەسپاردەی قەزا و قەدەر و خۆویستی خۆی بکات...
یەکێک لە گرینگ ترین، دەرەنجامەکانی ئەم دیاردە قیزەوونە؛
خۆ دیتن و کەس و بەرانبەر و جیهان، قوربانی کردنە و لەم قوربانی کردنەش دا، بە داخەوە، ژینگە کە هێلانە ی ژیان و پێکەوە ژیانە، زۆرترین پشکی بەرکەوتووە، بە جۆرێک کە ئەگەر سێڵاوی کاولکاری بەم تەوژمە، بەردەوام بێت و رێگابچڕێت، زەمەنێک نابات کە؛
نیشتمانێک کە ڕۆژانێک لە سەر بستێکی، وەکوو شەڕەف خوێنی بۆ رژاوە و قوربانی بۆ دراوە، چی لێ نەمێنێت و ئەم شەڕەف و نامووس و پێناسەی نەتەوایەتی و واتە سفرەی پێکەوە ژیان مان، ڕەنگ و ڕواڵەت و دەنگی نەمێنێت...
بەڵام سەرەڕای ئەو نەریتە نەشیاوە کاولکاریە، جار وایە، ڕێگات لە شوێنێک دەکەوێت کە پێت وایە، سنووری جوگرافیت بەزاندووە و نیشتمانێکی ترە و وڵاتێکی تر، کاتێک روو دەکەیتە زێدێک کە ژینگە بۆ وان ناسنامەیە و شەڕەفە و نامووس و پاراستنی بۆتە ئەرکێکی نەتەوایەتی و کەس بۆی نی یە، لە هەمبەر پاراستنی دا، خۆ کپ کات و بێ هەڵوێست و بێ ئەرک بێت و هەرکەس لەبەر خۆیەوە، خزمەتێک لە ئەستۆ دەگرێت و ئەرکێک ڕادەپەڕێنێت و ئەگەر هەر هیچ هیچی لە دەست نەهێت و خۆی نەخاتە ژێر بەرپرسیارەتی، لانی کەم، کاولکار، نی یە و تێکدەری ناکات و دەستی ڕەشی خۆویستی بۆ سفرەی گشتی درێژ ناکات...
ئیمە گروپی ژینگە پارێزانی پاسکیڵ سوار و شاخەوانانی قەندیلی سەربەرز، لە یەکەم گەشتی وەرزی نوێ مان، ڕوومان کردە، دەڤەری ئالان و لە بەشی رۆژئاوای ئەم دەڤەرە، ئەم جیاوازیە دڵخۆشکەرەمان بینی و هەر بۆیەش، هەل مان قۆستەوە و لە چەند خوولەکێک دا، لە مەزناوێ، ئەم هەستە پەرپرسیارەتیە ی خەڵکی ئەم دەڤەرەمان بەرز نرخاند و هەوڵ مان دا، بە کوێچکەی زەمەن دا، بزریکێنین و شایەتی بدەیین بۆ هۆزێک کە جیاواز بوون و شایانی ڕێز و سپاس...
گوێدێری ئەم کلیپە بن، با لەم ڕێزنانە دا، هاوڕامان بن و لە پەرە پێدانی ئەم هەڵمەتە جوان بینی و رێزداری و هاوئامانجیە دا، پاڵپشت و پاڵنەرمان بن....👇🙏
ژینگە پارێزانی نیشتمان
۲۰ی خاکەلێوەی ۲۷۲۱کوردی
کلیپەکە لێرەدا، ببینن👇
https://t.iss.one/Oaktreeloverbikers/385
___
#بەڕووپارێزانی_پاسکیڵ_سوار
#شاخەوانانی_قەندیل
#ژینگە_پارێزانی_نیشتمان
#دڵۆڤانیە_گەورەکان
#ئالان
#مەزناوێ
@Oaktreeloverbikers
Telegram
بلوطبانان پا به ركاب
رێزنان لە ئەمەگناسی خەڵکانی دەڤەری ئالان، سەبارەت بە ژینگە پارێزی و خۆپارێزی لە دەست درێژی بۆ سەرژینگەی نیشتمان...
#بەڕووپارێزانی_پاسکیڵ_سوار
#شاخە_وانانی_قەندیل
#ژینگە_پارێزانی_نیشتمان
#دڵۆڤانیە_گەورەکان
#ئالان
#مەزناوێ
@Oaktreeloverbikers
#بەڕووپارێزانی_پاسکیڵ_سوار
#شاخە_وانانی_قەندیل
#ژینگە_پارێزانی_نیشتمان
#دڵۆڤانیە_گەورەکان
#ئالان
#مەزناوێ
@Oaktreeloverbikers
Forwarded from دکتر محمود سریع القلم
سی ویژگی افراد با پِرنسیپ
محمود سریع القلم
1-به هر قیمتی، ثروتمند نمیشوند؛
2-به هر قیمتی، پُست خود را حفظ نمیکنند؛
3-در رابطه با موضوعات و افراد، همه جا یک نوع سخن میگویند؛
4-کارهای خوبِ خود را تبلیع نمیکنند؛
5-با افراد نادان، مُدارا میکنند؛
6-حرص مطرح شدن روزانه در رسانه ها را ندارند؛
7-معتقدند کارهای خوب و بد آنها را، طبیعت پاسخ میدهد؛
8-وقتی تخریبِ شخصی مطرح میشود، آن محل را ترک میکنند؛
9-به زندگی عمدتاً به عنوان فرصتی برای توسعۀ فردی مینگرند؛
10-هشتاد درصد زندگی آنها، کار و سکوت فراوان است؛
11-جدیترین بیمرامی را، رانتخواری میدانند؛
12-برای رسیدن به آرامش درونی، سالها تمرین کرده اند؛
13-سعی میکنند در ذهن خود، افراد نادان را درک کنند؛
14-برای رُقبای خود، حقوق قائل هستند؛
15-از واژه های احساسی- عاطفی برای عوام فریبی استفاده نمیکنند؛
16-تا میتوانند بدون چشمداشت، کار دیگران را انجام میدهند؛
17-دوستان محدودی دارند ولی با دقت از مناسبات خود با آنها مراقبت میکنند؛
18-ناجوانمردی در ذهن و عمل آنها تعطیل است؛
19-تاریخ میخوانند تا گذشتۀ خود و جامعۀ خود را بهتر بشناسند؛
20-رُمان میخوانند تا به پیچیدگیها و تنوع رفتار انسانها پی ببرند؛
21-سکوت را بر دروغ گفتن ترجیح میدهند؛
22-همه نسبت به آنها، احساس امنیت میکنند؛
23-در صندلی که هنوز شایستگی آن را کسب نکرده اند، نمینشینند؛
24-با خودشناسی و مطالعۀ فراوان، به تدریج ریشه-های جهل را کشف میکنند؛
25-منبع مفیدی برای یادگیری اطرافیان خود هستند؛
26-به خود میگویند: من حتی یک درصد از جزئیات زندگی این فرد را نمیدانم. بنابراین، نباید درمورد او قضاوت کنم؛
27-رفتارشان ثبات دارد ولی افکارشان دائماً در حال تکامل است؛
28-برای دو دهه و هفته ای چندین ساعت بر روی توسعۀ فردی خود کار میکنند تا درصد حسادت در شخصیتِ خود را تَک رقمی کنند؛
29-برای دو دهه و هفته ای چندین ساعت بر توسعۀ فردی خود کار میکنند تا درصد خشم و عصبانیت در شخصیتِ خود را تَک رقمی کنند؛
30-شغل شرافتمندانه ای انتخاب میکنند.
ارسال نظر
کانال تلگرام👇
@sariolghalam
@sariolghalam
محمود سریع القلم
1-به هر قیمتی، ثروتمند نمیشوند؛
2-به هر قیمتی، پُست خود را حفظ نمیکنند؛
3-در رابطه با موضوعات و افراد، همه جا یک نوع سخن میگویند؛
4-کارهای خوبِ خود را تبلیع نمیکنند؛
5-با افراد نادان، مُدارا میکنند؛
6-حرص مطرح شدن روزانه در رسانه ها را ندارند؛
7-معتقدند کارهای خوب و بد آنها را، طبیعت پاسخ میدهد؛
8-وقتی تخریبِ شخصی مطرح میشود، آن محل را ترک میکنند؛
9-به زندگی عمدتاً به عنوان فرصتی برای توسعۀ فردی مینگرند؛
10-هشتاد درصد زندگی آنها، کار و سکوت فراوان است؛
11-جدیترین بیمرامی را، رانتخواری میدانند؛
12-برای رسیدن به آرامش درونی، سالها تمرین کرده اند؛
13-سعی میکنند در ذهن خود، افراد نادان را درک کنند؛
14-برای رُقبای خود، حقوق قائل هستند؛
15-از واژه های احساسی- عاطفی برای عوام فریبی استفاده نمیکنند؛
16-تا میتوانند بدون چشمداشت، کار دیگران را انجام میدهند؛
17-دوستان محدودی دارند ولی با دقت از مناسبات خود با آنها مراقبت میکنند؛
18-ناجوانمردی در ذهن و عمل آنها تعطیل است؛
19-تاریخ میخوانند تا گذشتۀ خود و جامعۀ خود را بهتر بشناسند؛
20-رُمان میخوانند تا به پیچیدگیها و تنوع رفتار انسانها پی ببرند؛
21-سکوت را بر دروغ گفتن ترجیح میدهند؛
22-همه نسبت به آنها، احساس امنیت میکنند؛
23-در صندلی که هنوز شایستگی آن را کسب نکرده اند، نمینشینند؛
24-با خودشناسی و مطالعۀ فراوان، به تدریج ریشه-های جهل را کشف میکنند؛
25-منبع مفیدی برای یادگیری اطرافیان خود هستند؛
26-به خود میگویند: من حتی یک درصد از جزئیات زندگی این فرد را نمیدانم. بنابراین، نباید درمورد او قضاوت کنم؛
27-رفتارشان ثبات دارد ولی افکارشان دائماً در حال تکامل است؛
28-برای دو دهه و هفته ای چندین ساعت بر روی توسعۀ فردی خود کار میکنند تا درصد حسادت در شخصیتِ خود را تَک رقمی کنند؛
29-برای دو دهه و هفته ای چندین ساعت بر توسعۀ فردی خود کار میکنند تا درصد خشم و عصبانیت در شخصیتِ خود را تَک رقمی کنند؛
30-شغل شرافتمندانه ای انتخاب میکنند.
ارسال نظر
کانال تلگرام👇
@sariolghalam
@sariolghalam
Forwarded from چالشِ گفتوگو (Raouf Azari)
حقیقت روشنفکری و ضرورت هم فهمی وهم کنشی روشنفکران ایرانی
#رئوف_آذری*
https://t.iss.one/Sopskf/5077
«ما آرزو داریم، هر وقت با دیگری، گفت وگو می کنیم، حرف های مان، روح او را نیازارد و اثری رنج آور، باقی نگذارد. نه تنها این، بلکە، آرزومندیم کە با حرف های مان، راهی را طی کنیم که روح های مان، در اثر آن، شفاف و درخشان شود. دوست داریم تا به یکدیگر، نزدیک شویم و در این نزدیکی، به تفاهم دست یابیم و به حقیقت راه جوییم و از سوء تفاهم و تشنج، دور شویم»
گفت وگوی شنبه شب مورخ چهارم اردیبهشت ۱۴۰۰، دو روشنفکر پیشگام ایرانی، بزرگواران؛ سروش و ملکیان، در نوع خود، کم نظیر و در این سطح، ستودنی بود که لازم می نماید برگزار کنندگان را ستود.
همچو آهن، زآهنی بی رنگ شو
در ریاضت،آیینه بی ژنگ شو
خویش را صافی کن از اوصاف خود
تا ببینی،ذات پاک صاف خود
بینی اندر دل، علوم انبیا
بی کتاب و بی معید و اوستا
(مثنوی معنوی، دفتر اول)
---
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#گفت_و_گو
#دکتر_سروش
#دکتر_ملکیان
#هم_فهمی
#هم_کنشی_همدلانه
#روزنامە_روزان
@sopskf
___
https://www.instagram.com/p/COEe6xerZhX/?igshid=14gsy0vkjk7ri
#رئوف_آذری*
https://t.iss.one/Sopskf/5077
«ما آرزو داریم، هر وقت با دیگری، گفت وگو می کنیم، حرف های مان، روح او را نیازارد و اثری رنج آور، باقی نگذارد. نه تنها این، بلکە، آرزومندیم کە با حرف های مان، راهی را طی کنیم که روح های مان، در اثر آن، شفاف و درخشان شود. دوست داریم تا به یکدیگر، نزدیک شویم و در این نزدیکی، به تفاهم دست یابیم و به حقیقت راه جوییم و از سوء تفاهم و تشنج، دور شویم»
گفت وگوی شنبه شب مورخ چهارم اردیبهشت ۱۴۰۰، دو روشنفکر پیشگام ایرانی، بزرگواران؛ سروش و ملکیان، در نوع خود، کم نظیر و در این سطح، ستودنی بود که لازم می نماید برگزار کنندگان را ستود.
همچو آهن، زآهنی بی رنگ شو
در ریاضت،آیینه بی ژنگ شو
خویش را صافی کن از اوصاف خود
تا ببینی،ذات پاک صاف خود
بینی اندر دل، علوم انبیا
بی کتاب و بی معید و اوستا
(مثنوی معنوی، دفتر اول)
---
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#گفت_و_گو
#دکتر_سروش
#دکتر_ملکیان
#هم_فهمی
#هم_کنشی_همدلانه
#روزنامە_روزان
@sopskf
___
https://www.instagram.com/p/COEe6xerZhX/?igshid=14gsy0vkjk7ri
Forwarded from بلوطبانان پا به ركاب (Raouf Azari)
هەڵمەتی نۆژەن کردنەوەی ماڵی داربەڕوە کان
https://t.iss.one/Oaktreeloverbikers/388
داربەڕوەکان بە هەموو جۆەرکانی، کانگای دڵۆڤانین و وێڕای بەخشینی جوانی بە ژینگەی نیشتمان، سەرچاوەی ئۆکسیجێنی خاوێن، [دوای کەژەکان] کۆڵەکەی یەکگرتوویی خاک، کۆگای ئاوە ژێرزەویەکان، هێلانەی ئەمنی باڵەندەکان، پێشمەرگی روبەڕوبونەوە لەگەڵ سێڵاو و بومەلەرزەکان، گرتن و پاڵاوتەکەری تەپ و تۆز(ریزگرد) و هۆکاری بە نرخی ڕەش بوون و بەتام بوونی ترێ ڕەشەن، و زۆرێکی تریش لە خەرمانی خزمەت...
بەڵام داخەکەم ئێستا، ئەم سەرچاوەی دڵۆڤانیە، کەوتۆتە بەر تەوژمی دڵ رەقی و خۆویستی و زێدەویستی و سەرەڕۆیی مرۆڤی هەلپەرست و بەو پەڕی بێ رەحمی و بێ بەزەیی، قوربانی دەکرێت و لە ناو دەچێت و سەرە ڕای وەش، هێندێک لە دارەبەڕوە بە ساڵاچووەکان، لە قەراخ جادەکان، لێواری چۆمەکان، هەڵدێری کەژەکان و تەنانەت ناو مەزارگە پێرۆزەکان، رەگ و ڕیشە و ناوسکیان کەوتۆتە بەری مەیدان و گڵ و خاک لە سەر و ڕوویان داڕماوە!
ئێمە، گروپی بەڕووپارێزانی پاسکیڵ سواری سەردەشت، بڕیارمان داوە لە پرۆژەی «هەڵمەتێک بۆ نۆژەن کردنەوەی ماڵی داربەڕوەکانی نیشتمان»،بە ڕێژەی ۳۰ داربەڕووی گیرۆدەی مەرگی خامۆش، بدۆزینەوە و بە دیواری بەردین یا خۆ داربەست، پێش بە داڕمانیان بگرین و ریشەکانیان داپۆشین و هەناسەی هیوایان بە ژیانێکی نۆێ، بۆ بگێڕینەوە ...
هیوا دەخوازین لەم هەڵمەتەدا، شارۆمەندانی ژینگەدۆست لە هەموو چین و توێژەکان، یارمەتیدەر و پاڵپشت مان بن، بەڵکوو ئامانجی گەورەتری هەر ئاواییەک یا خۆ هەر گروپێکی چالاک، نەجاتی یەک داربەڕوو یا دارێکی بە ساڵاچووی نیشتمان، لە ئەستۆ بگرێت و لە کۆتایی ساڵ، دەیان و سەدان و هەزار گوزارشت بە وێنە و فلیم دۆکیومێنت بکرێت و بەم شێوازە، گەورەیی و دڵۆڤانی نەتەوەیەک، تۆمار بکرێت و وەفایان بە دڵۆڤانی دارستان و بە تایبەت داربەڕوەکان، بۆ میژووی دواڕۆژ، نەقل بکرێت...
ئێوەش؛
۱) بە دۆزینەوەی دارە لێقەوماوەکانی دەڤەری نیشتەجێبوون،
۲)هەڵماڵینی قۆڵی هیممەت و ئیڕادەی خێر و بێر و داپۆشینی ڕیشە و ڕەگی دارەکان
و هەروەها،
۳)نەقڵی،خزمەت و چالاکیەکەتان بۆ تۆڕەکۆمەڵایەتیەکان و مەنشێن کردن و لکاندنی لینکی کانال یا خۆ پەیجی ئێنستاگرامی، بەڕووپارێزانی پاسکیڵ سوار،
@Oaktreeloverbikers
و هەشتەگی،
#هەڵمەتی_نۆژەن_کردنەوەی_ماڵی_داربەڕوەکان
لە گەڵمان دابن🙏
♻️🌳🚴
#بەڕوپارێزانی_پاسکیڵ_سوار
#دڵوڤانیە_گەورەکان
#هەڵمەتی_نۆژەن_کردنەوەی_ماڵی_داربەڕوەکان
#گێرانەوەی_هەناسەی_هیوا
@Oaktreeloverbikers
____
https://t.iss.one/Oaktreeloverbikers/388
داربەڕوەکان بە هەموو جۆەرکانی، کانگای دڵۆڤانین و وێڕای بەخشینی جوانی بە ژینگەی نیشتمان، سەرچاوەی ئۆکسیجێنی خاوێن، [دوای کەژەکان] کۆڵەکەی یەکگرتوویی خاک، کۆگای ئاوە ژێرزەویەکان، هێلانەی ئەمنی باڵەندەکان، پێشمەرگی روبەڕوبونەوە لەگەڵ سێڵاو و بومەلەرزەکان، گرتن و پاڵاوتەکەری تەپ و تۆز(ریزگرد) و هۆکاری بە نرخی ڕەش بوون و بەتام بوونی ترێ ڕەشەن، و زۆرێکی تریش لە خەرمانی خزمەت...
بەڵام داخەکەم ئێستا، ئەم سەرچاوەی دڵۆڤانیە، کەوتۆتە بەر تەوژمی دڵ رەقی و خۆویستی و زێدەویستی و سەرەڕۆیی مرۆڤی هەلپەرست و بەو پەڕی بێ رەحمی و بێ بەزەیی، قوربانی دەکرێت و لە ناو دەچێت و سەرە ڕای وەش، هێندێک لە دارەبەڕوە بە ساڵاچووەکان، لە قەراخ جادەکان، لێواری چۆمەکان، هەڵدێری کەژەکان و تەنانەت ناو مەزارگە پێرۆزەکان، رەگ و ڕیشە و ناوسکیان کەوتۆتە بەری مەیدان و گڵ و خاک لە سەر و ڕوویان داڕماوە!
ئێمە، گروپی بەڕووپارێزانی پاسکیڵ سواری سەردەشت، بڕیارمان داوە لە پرۆژەی «هەڵمەتێک بۆ نۆژەن کردنەوەی ماڵی داربەڕوەکانی نیشتمان»،بە ڕێژەی ۳۰ داربەڕووی گیرۆدەی مەرگی خامۆش، بدۆزینەوە و بە دیواری بەردین یا خۆ داربەست، پێش بە داڕمانیان بگرین و ریشەکانیان داپۆشین و هەناسەی هیوایان بە ژیانێکی نۆێ، بۆ بگێڕینەوە ...
هیوا دەخوازین لەم هەڵمەتەدا، شارۆمەندانی ژینگەدۆست لە هەموو چین و توێژەکان، یارمەتیدەر و پاڵپشت مان بن، بەڵکوو ئامانجی گەورەتری هەر ئاواییەک یا خۆ هەر گروپێکی چالاک، نەجاتی یەک داربەڕوو یا دارێکی بە ساڵاچووی نیشتمان، لە ئەستۆ بگرێت و لە کۆتایی ساڵ، دەیان و سەدان و هەزار گوزارشت بە وێنە و فلیم دۆکیومێنت بکرێت و بەم شێوازە، گەورەیی و دڵۆڤانی نەتەوەیەک، تۆمار بکرێت و وەفایان بە دڵۆڤانی دارستان و بە تایبەت داربەڕوەکان، بۆ میژووی دواڕۆژ، نەقل بکرێت...
ئێوەش؛
۱) بە دۆزینەوەی دارە لێقەوماوەکانی دەڤەری نیشتەجێبوون،
۲)هەڵماڵینی قۆڵی هیممەت و ئیڕادەی خێر و بێر و داپۆشینی ڕیشە و ڕەگی دارەکان
و هەروەها،
۳)نەقڵی،خزمەت و چالاکیەکەتان بۆ تۆڕەکۆمەڵایەتیەکان و مەنشێن کردن و لکاندنی لینکی کانال یا خۆ پەیجی ئێنستاگرامی، بەڕووپارێزانی پاسکیڵ سوار،
@Oaktreeloverbikers
و هەشتەگی،
#هەڵمەتی_نۆژەن_کردنەوەی_ماڵی_داربەڕوەکان
لە گەڵمان دابن🙏
♻️🌳🚴
#بەڕوپارێزانی_پاسکیڵ_سوار
#دڵوڤانیە_گەورەکان
#هەڵمەتی_نۆژەن_کردنەوەی_ماڵی_داربەڕوەکان
#گێرانەوەی_هەناسەی_هیوا
@Oaktreeloverbikers
____
Telegram
بلوطبانان پا به ركاب
گفت و گوهای مناسبتیِ
شنبه ها برای صلح
https://t.iss.one/Sopskf/5088
مهمان برنامه:
ندا حاجی وثوق
.دکتری علوم سیاسی گرایش مسایل سیاسی ایران، دبیر کمیته زنان انجمن علمی مطالعات صلح ایران و مشاور سیاسی واجتماعی شورای شهر تهران
مناسبت: روز شورا
موضوع:حضور زنان در فضای شهری و نقش آنان در پیشبرد صلح مثبت
شنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۹
میزبان: شبکه ی فعالان فرهنگ صلح ایران.
@ipcan2021
🌹♻️🌹
#شبکە_فعالان_فرەنگ_صلح_ایران
#گفت_و_گوهای_صلح_ساز
#روز_شورا
#ندا_حاجی_وثوق
#رئوف_آذری
__
لینک دسترسی👇
https://www.instagram.com/p/COUu0gzhGNE/?igshid=1fv0nzk4ae61r
شنبه ها برای صلح
https://t.iss.one/Sopskf/5088
مهمان برنامه:
ندا حاجی وثوق
.دکتری علوم سیاسی گرایش مسایل سیاسی ایران، دبیر کمیته زنان انجمن علمی مطالعات صلح ایران و مشاور سیاسی واجتماعی شورای شهر تهران
مناسبت: روز شورا
موضوع:حضور زنان در فضای شهری و نقش آنان در پیشبرد صلح مثبت
شنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۹
میزبان: شبکه ی فعالان فرهنگ صلح ایران.
@ipcan2021
🌹♻️🌹
#شبکە_فعالان_فرەنگ_صلح_ایران
#گفت_و_گوهای_صلح_ساز
#روز_شورا
#ندا_حاجی_وثوق
#رئوف_آذری
__
لینک دسترسی👇
https://www.instagram.com/p/COUu0gzhGNE/?igshid=1fv0nzk4ae61r
Telegram
بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دکتر کاوە ی کریمی، متخصص بیماری های عفونی است که در شهر بانه، و مطب خصوصی، خدمات تخصصی اش را در روزگار این ویروس منحوس کرونا، در طبق اخلاص می نهد و هر از چندگاهی، بیمار نوازی های بزرگ منشانه اش، رسانه ای می شود👏
امروز یازدهم اردیبهشت ۱۴۰۰ و در حین یک گفت و گوی زنده، تماس گرفت و ضمن تبریک پیشاپیش روز معلم، عکسی شخصی درخواست کرد... فراموس کردم 😓 اما وقتی به اینستاگرام سرک کشیدم، کلیپی تصویری از ایشان مشاهده کردم که ضمن، تکریم معلمانش، «رئوف نوازی» را مشق کرده بود🙏
اعتراف می کنم، یکی از شیرین ترین هدایایی بود که روزم را صفایی دوچندان بخشید و نوای صلح اندرونی ام را، به طنینی شورانگیز، واداشت...
گرچه، افتخار همکلاسی بودن در فضای معمول را محضر آن عزیز، نصیب نبرده ام اما به خود می بالم که هم آموزی های مان در فضای هموندی، خالصانه و مهرافزا بوده است و بابت داشتن دوست-معلمانی چون ایشان، خدای را شاکرم🙏
سپاس شان باد وامثال شان، بی مثال تکثیر باد
🌹❤️🌹
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#هم_آموزی_های_شگرف
#روز_معلم
#دکتر_کاوه_کریمی
#رئوف_آذری
#کشف_مدرسه_دوستی
@sopskf
امروز یازدهم اردیبهشت ۱۴۰۰ و در حین یک گفت و گوی زنده، تماس گرفت و ضمن تبریک پیشاپیش روز معلم، عکسی شخصی درخواست کرد... فراموس کردم 😓 اما وقتی به اینستاگرام سرک کشیدم، کلیپی تصویری از ایشان مشاهده کردم که ضمن، تکریم معلمانش، «رئوف نوازی» را مشق کرده بود🙏
اعتراف می کنم، یکی از شیرین ترین هدایایی بود که روزم را صفایی دوچندان بخشید و نوای صلح اندرونی ام را، به طنینی شورانگیز، واداشت...
گرچه، افتخار همکلاسی بودن در فضای معمول را محضر آن عزیز، نصیب نبرده ام اما به خود می بالم که هم آموزی های مان در فضای هموندی، خالصانه و مهرافزا بوده است و بابت داشتن دوست-معلمانی چون ایشان، خدای را شاکرم🙏
سپاس شان باد وامثال شان، بی مثال تکثیر باد
🌹❤️🌹
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#هم_آموزی_های_شگرف
#روز_معلم
#دکتر_کاوه_کریمی
#رئوف_آذری
#کشف_مدرسه_دوستی
@sopskf
Forwarded from جمعیت امام علی
🌙آیین کوچه گردان عاشق آیینیست برای به هم پیوستن و جمع شدن ما. برای آنکه در کنار هم چشم باز کنیم و ببینیم، صدا باشیم و تغییری مثبت و سازنده ایجاد کنیم.
به بهانهی کیسهها به کوچههای محلات حاشیه برویم تا جامعه را نسبت به تبعات فقر آگاه کنیم و به یاد آوریم که در قبال فقر و گرسنگی کودکان مسئول هستیم و این امر تنها به یک ماه از سال ختم نمیشود...
🔸قصهها بعد از این کوچه گردیها آغاز میشود،
قصهی پسر بچهای که به جای در دست گرفتن تیزی به توپ فوتبال ضربه میزند،
قصهی دختر بچهای که به جای تکدیگری در خیابان روی صحنه تئاتر اجرا میکند،
و قصهی مادری که به جای تن فروشی از خیاطی امورات زندگیاش را میگذراند.
✅ آری، کوچهگردان عاشق باور و تجلی این مسیر است که قصهها فراتر از کیسههاست!
🆔@imamalisociety
به بهانهی کیسهها به کوچههای محلات حاشیه برویم تا جامعه را نسبت به تبعات فقر آگاه کنیم و به یاد آوریم که در قبال فقر و گرسنگی کودکان مسئول هستیم و این امر تنها به یک ماه از سال ختم نمیشود...
🔸قصهها بعد از این کوچه گردیها آغاز میشود،
قصهی پسر بچهای که به جای در دست گرفتن تیزی به توپ فوتبال ضربه میزند،
قصهی دختر بچهای که به جای تکدیگری در خیابان روی صحنه تئاتر اجرا میکند،
و قصهی مادری که به جای تن فروشی از خیاطی امورات زندگیاش را میگذراند.
✅ آری، کوچهگردان عاشق باور و تجلی این مسیر است که قصهها فراتر از کیسههاست!
🆔@imamalisociety
Forwarded from محمد درویش
🌳ما دوباره ریشهها را در خاک مستحکم میکنیم!🌳
🇮🇷 @darvishnameh
1️⃣ در آخرین روز سفرم به الگِن - ۳۰ فروردین ۱۴۰۰ - با مشاهده حال و روز این بلوطِ دویستساله در دامنههای مشرف به روستا که متاسفانه به دلیل جادهسازی غیراصولی و ریزش خاک، حجم بزرگی از ریشههایش بیرون افتاده و کج شده بود، از مهدی طباطبایی عزیز خواهش کردم تا مسوولیت عملیات نجات این درخت ارزشمند را به عنوان نماد الگن برعهده گیرد که خوشبختانه او و آسیه - همسرش - با کمال میل پذیرفتند و اینک همانطور که در تصاویر میبینید، حالا با خیال راحت این بلوط تناور میتواند تا دستکم هزار سال آینده به آفتاب سلام داده و نوادگانِ نوادگانِ ... الگنیهای امروز هم از موهبت سایه، اکسیژن، جبروت و میوههایش بهرهمند شوند.
2️⃣ همانطور که میدانید در جای جای زاگرس، هیرکانی، ارسباران و توران - نواحی مرکزی و حاشیه بیابان ایران - ما با چنین درختان کهنسالی روبرو هستیم که اگر به موقع به دادشان برسیم، به راحتی میتوانند تا چندصد سال بیشتر به طبیعت وطن خدمت کنند.
3️⃣ سالها پیش جوانی در اطراف پارسیان در مورد یکی از درختان انجیر معابد چنین کرده بود که گزارشش را در وبلاگم منتشر کردم. همچنین علی طهماسبی و یارانش در قلعهتُل هم دو سال پیش چنین کردند و اینک رئوف آذری و بلوطبانانِ پابهرکاب و عزیزش در سردشت هم به نشانه سی دوچرخه برقی که سال گذشته به نمایندگی از شما مردم شریف در کارزار #رویای_سردشت تقدیمشان کردم تا پایشگر طبیعت ارزشمندشان باشند، تصمیم گرفتند سی پایه بلوط را که به چنین دردی مبتلا شدهاند، شناسایی، تیمار و مرمت کنند.
4️⃣ بیاییم سال هزار و چهارصد را به سال شناسایی درختانی اختصاص دهیم که ریشههاشان از خاک بیرون افتاده و نیاز به کمک من و تو دارند تا صدها سال بیشتر به وطن خدمت کنند. اینگونه چراغ خود را همچنان بیافروزیم و کارِ درست را انجام داده و گوش خود را بر نفیرهای ناامیدکنندهای که طوطیوار میگویند: "خانه از پایبست ویران است" بربندیم و اگر شده برای یک درخت، یک حیوان یا یک انسان روزگاری بهتر آفریده و دلیل حال خوب هم بمانیم.
5️⃣ درود بر سعید انصاریان و همه الگنیهای عزیز که اگر همت، عشق، باور، امید و ایمان آنها نبود، شاید اینک در سیاهترین سال فلاکتبار اقتصادی ایران، چنین به تماشای سپیدیها دلخوش نبوده و نبودیم ...
.
#مهدی_طباطبایی
#آسیه_رنجبر
#آهسته_چون_بلوط
#درنگ_در_جزییات_امور
#علی_طهماسبی
#قلعه_تل
#رئوف_آذری
#بلوطبانان_پا_به_رکاب
#سردشت
#جنبش_شناسایی_درختان_ریشه_در_باد
https://www.instagram.com/tv/COXaYGflvzF/?igshid=1x28dhq52tfa7
🇮🇷 @darvishnameh
1️⃣ در آخرین روز سفرم به الگِن - ۳۰ فروردین ۱۴۰۰ - با مشاهده حال و روز این بلوطِ دویستساله در دامنههای مشرف به روستا که متاسفانه به دلیل جادهسازی غیراصولی و ریزش خاک، حجم بزرگی از ریشههایش بیرون افتاده و کج شده بود، از مهدی طباطبایی عزیز خواهش کردم تا مسوولیت عملیات نجات این درخت ارزشمند را به عنوان نماد الگن برعهده گیرد که خوشبختانه او و آسیه - همسرش - با کمال میل پذیرفتند و اینک همانطور که در تصاویر میبینید، حالا با خیال راحت این بلوط تناور میتواند تا دستکم هزار سال آینده به آفتاب سلام داده و نوادگانِ نوادگانِ ... الگنیهای امروز هم از موهبت سایه، اکسیژن، جبروت و میوههایش بهرهمند شوند.
2️⃣ همانطور که میدانید در جای جای زاگرس، هیرکانی، ارسباران و توران - نواحی مرکزی و حاشیه بیابان ایران - ما با چنین درختان کهنسالی روبرو هستیم که اگر به موقع به دادشان برسیم، به راحتی میتوانند تا چندصد سال بیشتر به طبیعت وطن خدمت کنند.
3️⃣ سالها پیش جوانی در اطراف پارسیان در مورد یکی از درختان انجیر معابد چنین کرده بود که گزارشش را در وبلاگم منتشر کردم. همچنین علی طهماسبی و یارانش در قلعهتُل هم دو سال پیش چنین کردند و اینک رئوف آذری و بلوطبانانِ پابهرکاب و عزیزش در سردشت هم به نشانه سی دوچرخه برقی که سال گذشته به نمایندگی از شما مردم شریف در کارزار #رویای_سردشت تقدیمشان کردم تا پایشگر طبیعت ارزشمندشان باشند، تصمیم گرفتند سی پایه بلوط را که به چنین دردی مبتلا شدهاند، شناسایی، تیمار و مرمت کنند.
4️⃣ بیاییم سال هزار و چهارصد را به سال شناسایی درختانی اختصاص دهیم که ریشههاشان از خاک بیرون افتاده و نیاز به کمک من و تو دارند تا صدها سال بیشتر به وطن خدمت کنند. اینگونه چراغ خود را همچنان بیافروزیم و کارِ درست را انجام داده و گوش خود را بر نفیرهای ناامیدکنندهای که طوطیوار میگویند: "خانه از پایبست ویران است" بربندیم و اگر شده برای یک درخت، یک حیوان یا یک انسان روزگاری بهتر آفریده و دلیل حال خوب هم بمانیم.
5️⃣ درود بر سعید انصاریان و همه الگنیهای عزیز که اگر همت، عشق، باور، امید و ایمان آنها نبود، شاید اینک در سیاهترین سال فلاکتبار اقتصادی ایران، چنین به تماشای سپیدیها دلخوش نبوده و نبودیم ...
.
#مهدی_طباطبایی
#آسیه_رنجبر
#آهسته_چون_بلوط
#درنگ_در_جزییات_امور
#علی_طهماسبی
#قلعه_تل
#رئوف_آذری
#بلوطبانان_پا_به_رکاب
#سردشت
#جنبش_شناسایی_درختان_ریشه_در_باد
https://www.instagram.com/tv/COXaYGflvzF/?igshid=1x28dhq52tfa7
Forwarded from مجتبی لشکربلوکی
🔳⭕️وقتی علی نیز سانسور می شود!
علی نام شخصیتی است که بعد از پیامبر، مشهورترین جهان اسلام است. اما بخش مهمی از تاریخ وی سانسور شده. اصولا برخی دوست ندارند این بخش از تاریخ تبیین شود. حتی صفویان که مذهب رسمی این کشور را شیعه اعلام کردند فقط جنبه هایی خاص از زندگی و حکمرانی وی را برجسته کرده اند. تصویری که از وی برای ما نشان داده شده؛ قهرمانی جنگ آور، فاتحی قدرتمند و حاکمی مقتدر است که دوران کوتاه حکومتش بیشتر به جنگ گذشت. نام وی با شمشیر و خون و ذوالفقار گره خورده. بگذارید چند تصویر کاملا متفاوت از این شخصیت را با هم مرور کنیم:
1- روز بیعتش مردی از میان جمع برخاست و علنا گفت: با تو بیعت می کنم اما اگر رفتار نامناسبی داشته باشی، تو را خواهیم کشت. بدون اینکه حتی اخمی به ابرو بیاورد فقط یک کلمه گفت: قبول!
2- برخی افراد از بیعت او سر باز زدند، با مدارای تمام با آنان به گفتگو نشست و هیچ گونه فشاری تحمیل نکرد. برخی بیعت کردند و برخی نه! او امنیت کسانی که بیعت نکردند را تضمین کرد.
3- در زمان جنگ ها، همه چیز امنیتی می شود و هر کسی که همراهی نکرد می شود خائن. اما در یکی از جنگ ها، به مردم کوفه چنین نوشت: من یا ستمکارم یا ستمدیده. اگر مرا نیکوکار یافتید، یاری ام کنید و اگر خطاکارم دیدید، به سوی مسیر حق بازم گردانید. ذره ای لحن آمرانه در نوشتار او می یابید؟ فقط یک مورد نمونه مشابه در تاریخ می توان پیدا کرد؟
4- خودتان را جای یک فرمانده ارشد جنگ قرار دهید. عده ای می آیند و می گویند که ما با شما به میدان جنگ می آییم. آنجا حقیقت که بر ما معلوم شد تصمیم می گیریم که با شما باشیم یا با دشمنان شما. صادقانه چه می کنید؟ به او چنین پیشنهادی شد! نه تنها دلگیر نشد بلکه این سنجشگری و عقلانیت را پسندید و آنان را به چنین کاری تشویق کرد.
5- به مردمش می گفت: اگر فرامین من را در راستای پیروی خدا دیدید بر شما لازمست که همراهی کنید اما اگر در فرمان من، نافرمانی خدا نهفته بود چه از سوی من باشد و چه غیر من هرگز فرمان نبرید!! او از مردم اطاعت نمی خواست، شجاعتِ مخالفت می خواست.
6- او خود را در حلقه محدودی از یاران (خودی ها) محصور نمی کرد. موارد متعددی در تاریخ گزارش شده که مردم را به گفتگو و مشورت فراخوانده آنهم در مهم ترین امور مانند تصمیم گیری در مورد معاویه. به ويژه در باب جنگ ها، هم با بزرگان و سران قبایل و هم با مردم عادی به گفتگو می نشست.
7- وی متوجه شد که برخی نمی توانند خواسته هایشان را با وی در میان بگذارند یا به واسطه عدم دسترسی یا شرم یا ترس، برای اولین بار مکانیزمی طراحی کرد به نام «بیت القصص» تا مردم مستقیما با او در تماس باشند.
8- در یکی از سخنرانیها یکی از سپاهیان بپاخاست و اظهاراتی کرد آمیخته به تملق. او سخنانش را چنین ادامه داد: ... من بیزارم از این که درباره من اینگونه بیاندیشید که تعریف و تمجید شما را دوست دارم. ... با سخنان زیبا از من تعریف نکنید و توصیه کرد که با گفتن «سخن حق» مرا ترک کنید.
9- انتقاد از خود را خط قرمز جامعه نکرد. در حکومتش پاسخ سخن هر چقدر تلخ بود فقط با سخن داده می شد! بسیاری از مخالفانش در مسجدی که نماز می خواند جمع می شدند اعتراض می کردند دشنامش می دادند. اما یک روز هم سهمشان از بیت المال حذف نشد. مخالفت با حکومت هزینه نداشت.
10- در برخوردهای قهری آن مقدار شکیبایی می ورزید و بر گفتگو، تعامل و مدارا تاکید می ورزید که برخی او را به تردید و ترس متهم می کردند (برداشت آزاد از کتاب اخلاق زمام داری نوشته دکتر صابر اداک، پژوهشگر ژرفانگر معاصر)
☑️⭕️تحلیل و تجویز راهبردی
این ها بخشی از «تاریخ تاریک» است که کمتر برای ما گفته شده. این ها کنار صدها واقعیت تاریخی پنهان داشته شده نشان می دهد که او حکومتش را بر سه اصل بنا کرد:
1- عقلانیت: حاکم خدا نیست. مردم باید جرات فکر کردن و سنجیدن داشته باشند و فرامین حاکمان باید با حق سنجیده شود. پیروی وفادارانه ارزشمند نیست. استدلال و سنجشگری است که باید مبنای انتخاب باشد و خرد جمعی مبتنی بر همین عقلانیت است که باید مبنای حکومت حاکمان باشد.
2- آزادی: آزادی یعنی آنکه افراد بتوانند متفاوت فکر کنند و آزادانه عقاید خود را با یکدیگر گفتگو کنند. «یکسان اندیشی»، استبداد می آورد و رکود و «متفاوت اندیشی» پویایی می آورد و رهایی.
3- اخلاق: حاکمان جایز نیستند به هیچ بهانه ای حتی جنگ، اصول آزادی و عقلانیت را لگدمال خودحق پنداری کنند.
او فقط فاتح خیبر نبود. مهم ترین فتح او باز کردن چشمان ما به الگوی جدیدی از حکمرانی است که بر مدار انعطاف، مداراجویی، عقلانیت ورزی، آزادمنشی و مشارکت جويي است. او فاتح همیشگی سرزمین عقلانیت و آزادگی است. چه یک خانواده را اداره می کنیم چه یک شهر یا یک شرکت بین المللی اصول سه گانه فوق الهام بخش است.
مجتبی لشکربلوکی
@Dr_Lashkarbolouki
علی نام شخصیتی است که بعد از پیامبر، مشهورترین جهان اسلام است. اما بخش مهمی از تاریخ وی سانسور شده. اصولا برخی دوست ندارند این بخش از تاریخ تبیین شود. حتی صفویان که مذهب رسمی این کشور را شیعه اعلام کردند فقط جنبه هایی خاص از زندگی و حکمرانی وی را برجسته کرده اند. تصویری که از وی برای ما نشان داده شده؛ قهرمانی جنگ آور، فاتحی قدرتمند و حاکمی مقتدر است که دوران کوتاه حکومتش بیشتر به جنگ گذشت. نام وی با شمشیر و خون و ذوالفقار گره خورده. بگذارید چند تصویر کاملا متفاوت از این شخصیت را با هم مرور کنیم:
1- روز بیعتش مردی از میان جمع برخاست و علنا گفت: با تو بیعت می کنم اما اگر رفتار نامناسبی داشته باشی، تو را خواهیم کشت. بدون اینکه حتی اخمی به ابرو بیاورد فقط یک کلمه گفت: قبول!
2- برخی افراد از بیعت او سر باز زدند، با مدارای تمام با آنان به گفتگو نشست و هیچ گونه فشاری تحمیل نکرد. برخی بیعت کردند و برخی نه! او امنیت کسانی که بیعت نکردند را تضمین کرد.
3- در زمان جنگ ها، همه چیز امنیتی می شود و هر کسی که همراهی نکرد می شود خائن. اما در یکی از جنگ ها، به مردم کوفه چنین نوشت: من یا ستمکارم یا ستمدیده. اگر مرا نیکوکار یافتید، یاری ام کنید و اگر خطاکارم دیدید، به سوی مسیر حق بازم گردانید. ذره ای لحن آمرانه در نوشتار او می یابید؟ فقط یک مورد نمونه مشابه در تاریخ می توان پیدا کرد؟
4- خودتان را جای یک فرمانده ارشد جنگ قرار دهید. عده ای می آیند و می گویند که ما با شما به میدان جنگ می آییم. آنجا حقیقت که بر ما معلوم شد تصمیم می گیریم که با شما باشیم یا با دشمنان شما. صادقانه چه می کنید؟ به او چنین پیشنهادی شد! نه تنها دلگیر نشد بلکه این سنجشگری و عقلانیت را پسندید و آنان را به چنین کاری تشویق کرد.
5- به مردمش می گفت: اگر فرامین من را در راستای پیروی خدا دیدید بر شما لازمست که همراهی کنید اما اگر در فرمان من، نافرمانی خدا نهفته بود چه از سوی من باشد و چه غیر من هرگز فرمان نبرید!! او از مردم اطاعت نمی خواست، شجاعتِ مخالفت می خواست.
6- او خود را در حلقه محدودی از یاران (خودی ها) محصور نمی کرد. موارد متعددی در تاریخ گزارش شده که مردم را به گفتگو و مشورت فراخوانده آنهم در مهم ترین امور مانند تصمیم گیری در مورد معاویه. به ويژه در باب جنگ ها، هم با بزرگان و سران قبایل و هم با مردم عادی به گفتگو می نشست.
7- وی متوجه شد که برخی نمی توانند خواسته هایشان را با وی در میان بگذارند یا به واسطه عدم دسترسی یا شرم یا ترس، برای اولین بار مکانیزمی طراحی کرد به نام «بیت القصص» تا مردم مستقیما با او در تماس باشند.
8- در یکی از سخنرانیها یکی از سپاهیان بپاخاست و اظهاراتی کرد آمیخته به تملق. او سخنانش را چنین ادامه داد: ... من بیزارم از این که درباره من اینگونه بیاندیشید که تعریف و تمجید شما را دوست دارم. ... با سخنان زیبا از من تعریف نکنید و توصیه کرد که با گفتن «سخن حق» مرا ترک کنید.
9- انتقاد از خود را خط قرمز جامعه نکرد. در حکومتش پاسخ سخن هر چقدر تلخ بود فقط با سخن داده می شد! بسیاری از مخالفانش در مسجدی که نماز می خواند جمع می شدند اعتراض می کردند دشنامش می دادند. اما یک روز هم سهمشان از بیت المال حذف نشد. مخالفت با حکومت هزینه نداشت.
10- در برخوردهای قهری آن مقدار شکیبایی می ورزید و بر گفتگو، تعامل و مدارا تاکید می ورزید که برخی او را به تردید و ترس متهم می کردند (برداشت آزاد از کتاب اخلاق زمام داری نوشته دکتر صابر اداک، پژوهشگر ژرفانگر معاصر)
☑️⭕️تحلیل و تجویز راهبردی
این ها بخشی از «تاریخ تاریک» است که کمتر برای ما گفته شده. این ها کنار صدها واقعیت تاریخی پنهان داشته شده نشان می دهد که او حکومتش را بر سه اصل بنا کرد:
1- عقلانیت: حاکم خدا نیست. مردم باید جرات فکر کردن و سنجیدن داشته باشند و فرامین حاکمان باید با حق سنجیده شود. پیروی وفادارانه ارزشمند نیست. استدلال و سنجشگری است که باید مبنای انتخاب باشد و خرد جمعی مبتنی بر همین عقلانیت است که باید مبنای حکومت حاکمان باشد.
2- آزادی: آزادی یعنی آنکه افراد بتوانند متفاوت فکر کنند و آزادانه عقاید خود را با یکدیگر گفتگو کنند. «یکسان اندیشی»، استبداد می آورد و رکود و «متفاوت اندیشی» پویایی می آورد و رهایی.
3- اخلاق: حاکمان جایز نیستند به هیچ بهانه ای حتی جنگ، اصول آزادی و عقلانیت را لگدمال خودحق پنداری کنند.
او فقط فاتح خیبر نبود. مهم ترین فتح او باز کردن چشمان ما به الگوی جدیدی از حکمرانی است که بر مدار انعطاف، مداراجویی، عقلانیت ورزی، آزادمنشی و مشارکت جويي است. او فاتح همیشگی سرزمین عقلانیت و آزادگی است. چه یک خانواده را اداره می کنیم چه یک شهر یا یک شرکت بین المللی اصول سه گانه فوق الهام بخش است.
مجتبی لشکربلوکی
@Dr_Lashkarbolouki
Adinehbook
کتاب اخلاق زمامداری (گزارشی تاریخی از سیره سیاسی امام علی (ع) در دوران خلاقیت) اثر صابر اداک از نشر کویر
اطلاعات و خرید اینترنتی کتاب اخلاق زمامداری (گزارشی تاریخی از سیره سیاسی امام علی (ع) در دوران خلاقیت) اثر صابر اداک - فروشگاه اینترنتی کتاب و پایگاه آنلاین جامع اطلاعاتی کتاب در ایران - جستجو، خرید آنلاین و ارسال کتاب
Forwarded from جمعیت امام علی
🌙یک شروع، شروع از یک کیسه، برای ورود به دنیای رنجهای تو و زخمهایی که برداشتهای، ورود به دنیای کودکانهات و آرزوهای رنگ به رنگت...
🌙یک شروع، شروع فریاد زدن رنجهایی که میکشی و سهمی که از دنیا داری! سهم شادی، امنیت، تغذیه مناسب، تحصیل، بازی، آرامش، هویت و کودکی کردن.
مسئولیت من با یک کیسه مواد غذایی شروع شده اما تا برآورده شدن آرزوهای تو و احقاق حقوقت تمام نمیشود. مسئولیت من نشان دادن دردهای تو به دنیاییست که به غذا دادن و خیرات کردن عادت کرده.
رسالت من بیدار شدن و بیدار کردن جامعهای است که با ندیدن و نشنیدن خو گرفته...
🌕یک شروع، شروع دیدن و نشان دادن دردهای تو برای رسیدن به دنیایی که سهم تو گرسنگی، رنج و آزار نباشد!
🔸شما نیز در این شروع همراه باشید!
وعده ما ساعت ۲۱ امشب، ۲۲ اُمین همایش #کوچه_گردان_عاشق
Instagram.com/imamalisociety
🆔@imamalisociety
🌙یک شروع، شروع فریاد زدن رنجهایی که میکشی و سهمی که از دنیا داری! سهم شادی، امنیت، تغذیه مناسب، تحصیل، بازی، آرامش، هویت و کودکی کردن.
مسئولیت من با یک کیسه مواد غذایی شروع شده اما تا برآورده شدن آرزوهای تو و احقاق حقوقت تمام نمیشود. مسئولیت من نشان دادن دردهای تو به دنیاییست که به غذا دادن و خیرات کردن عادت کرده.
رسالت من بیدار شدن و بیدار کردن جامعهای است که با ندیدن و نشنیدن خو گرفته...
🌕یک شروع، شروع دیدن و نشان دادن دردهای تو برای رسیدن به دنیایی که سهم تو گرسنگی، رنج و آزار نباشد!
🔸شما نیز در این شروع همراه باشید!
وعده ما ساعت ۲۱ امشب، ۲۲ اُمین همایش #کوچه_گردان_عاشق
Instagram.com/imamalisociety
🆔@imamalisociety
Forwarded from ارزیابی شتابزده (Mohammadreza Eslami)
✍️جانستان کابلستان
(این کشتارِ امید است... جان پدر کجاستی؟)
🔹این بار هم حمله به دختران در حال تحصیل، تا یکبار دیگر اهریمن نشان دهد که غایتِ جُمودِ مغز انسان تا به کجاست؟ سخنگوی وزارت داخله افغانستان گفت: 55 کشته و 150 زخمی... باور می کنی؟ بر روی زمینِ مقابل مدرسه اجساد بیش از پنجاه دختر دبیرستانی غرق در خون همراه با اشک و مویه مادران و پدران قرار گرفت تا که تیرِ دیگری بر پیکرۀ امید افغانستان وارد شود. این کشتار دخترانِ دبیرستانی نیست، این کشتار امید است.
مردمان، به امید زنده اند و در کشوری که بهای تحصیل دختر، تابوت و خون است این «امید» است که مسلخ می رود.
▪️شگفتا! ده سال گذشته، باور می کنی؟ ده تا سیصد و شصت و پنج روز گذشته، وهمان تفکری که گلوله به مغزِ «طفلِ خُرد» (ملاله یوسف زی) نشاند و دخترکی وبلاگ نویس در کوچه پس کوچه های منطقه دره سوات (در شمال غرب پاکستان) را تا سر حد مرگ کشاند (به جرم کفر!)، همان تفکر منجمد، همان تفکر متعفن، «همان تفکر» دیروز مقابل دبیرستان دخترانه کابل، بمب منفجر می کند تا که پدر و مادران زجه زنان در میان جزوه و دفتر و کتابِ خونین به دنبال آثار فرزند باشند... جان پدر کجاستی؟
🔹از مشهد تا هرات با ماشین (سفر زمینی) چهار ساعت و چهل دقیقه است.
از تربت جام تا هرات، دو ساعت و چهل دقیقه است.
از تایباد خراسان تا هرات، دو ساعت رانندگی است.
چندان دور نیست فاصلۀ ما از جغرافیایِ اصحابِ آن تفکر منجمد... چندان دور نیستند.
▪️چه حکایت غریب و چه زهر تلخی است.
افغانستان نمادِ صحبت نکردنِ بشر است. نماد تلاشِ انسان برای حلِ فیزیکی یک مشکل. «مشکلی» که «ریشه اش» نخشکید، بلکه ضخیم تر شد. یک سَمتِ ماجرا، ژنرال های غربی هستند که بمب میلیون دلاری از هواپیمای میلیارد دلاری می اندازند و یک سمتِ ماجرا ملّای بیرون آمده از مدرسۀ دینی است که بمب مقابل مدرسه دخترانه منفجر می کند به انتحار و وعدۀ بهشت. افغانستان، نماد رنج انسان است، انسانِ آوارۀ میانِ آن ژنرالِ کالج نظامی و آن ملای مدرسه دینی.
یکی درسِ ژئوپلیتیک خوانده و یکی درسِ تکفیر.
🔹عصرِ همان روزِ این ماجرا، در یک رویدادِ علمی/مدنی، در یک نشستِ متناسب با زمانۀ کرونا، چند نفر جمع شدند که درباره «توسعه و شاخص های توسعه در ایران» صحبت کنند. محمد فاضلی از تهران، محسن رنانی از اصفهان، مجتبی لشکری بلوکی از آلمان، ساعتی گرد هم نشستند و در یک بحث علمی با حضور «مستمعینِ آنلاین» در آپاراتِ وطنی محمدجواد شکوری، به مرورِ شاخصهای توسعه در کشورشان پرداختند... و دریغ که دو ساعت آنطرف تر از مرزِ تایباد، اینگونه «گفتگو» ممکن «نیست».
افغانستان، نمادِ «انسداد» است. انسدادِ گفتگو، و زمانی که «کلمه و کلام» کار نمی کند، گلوله و انفجار و خون است که آغاز می شود.
▪️هلمند، جانستان کابلستان، مزار شریف، هرات، این اسامی در جغرافیا، نمادِ تجربۀ انسان است برای «حلِ فیزیکیِ اختلاف های ذهن» ها.
افغانستان، نمادِ تلاشِ ژنرال ها و مهندسین و ملّا هاست برای ایجادِ «ساختارِ حکمرانی»!
و در میانۀ اینها، در بینِ این «بی گفتگویی» ها، آنچه که رخ می دهد، کشتارِ امید است...
خدایا! یک سرزمین را قبل از دروغ و خشکسالی از «بی گفتگویی» نجات بده.
t.iss.one/solseghalam
----
*خبرآنلاین ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۰
(این کشتارِ امید است... جان پدر کجاستی؟)
🔹این بار هم حمله به دختران در حال تحصیل، تا یکبار دیگر اهریمن نشان دهد که غایتِ جُمودِ مغز انسان تا به کجاست؟ سخنگوی وزارت داخله افغانستان گفت: 55 کشته و 150 زخمی... باور می کنی؟ بر روی زمینِ مقابل مدرسه اجساد بیش از پنجاه دختر دبیرستانی غرق در خون همراه با اشک و مویه مادران و پدران قرار گرفت تا که تیرِ دیگری بر پیکرۀ امید افغانستان وارد شود. این کشتار دخترانِ دبیرستانی نیست، این کشتار امید است.
مردمان، به امید زنده اند و در کشوری که بهای تحصیل دختر، تابوت و خون است این «امید» است که مسلخ می رود.
▪️شگفتا! ده سال گذشته، باور می کنی؟ ده تا سیصد و شصت و پنج روز گذشته، وهمان تفکری که گلوله به مغزِ «طفلِ خُرد» (ملاله یوسف زی) نشاند و دخترکی وبلاگ نویس در کوچه پس کوچه های منطقه دره سوات (در شمال غرب پاکستان) را تا سر حد مرگ کشاند (به جرم کفر!)، همان تفکر منجمد، همان تفکر متعفن، «همان تفکر» دیروز مقابل دبیرستان دخترانه کابل، بمب منفجر می کند تا که پدر و مادران زجه زنان در میان جزوه و دفتر و کتابِ خونین به دنبال آثار فرزند باشند... جان پدر کجاستی؟
🔹از مشهد تا هرات با ماشین (سفر زمینی) چهار ساعت و چهل دقیقه است.
از تربت جام تا هرات، دو ساعت و چهل دقیقه است.
از تایباد خراسان تا هرات، دو ساعت رانندگی است.
چندان دور نیست فاصلۀ ما از جغرافیایِ اصحابِ آن تفکر منجمد... چندان دور نیستند.
▪️چه حکایت غریب و چه زهر تلخی است.
افغانستان نمادِ صحبت نکردنِ بشر است. نماد تلاشِ انسان برای حلِ فیزیکی یک مشکل. «مشکلی» که «ریشه اش» نخشکید، بلکه ضخیم تر شد. یک سَمتِ ماجرا، ژنرال های غربی هستند که بمب میلیون دلاری از هواپیمای میلیارد دلاری می اندازند و یک سمتِ ماجرا ملّای بیرون آمده از مدرسۀ دینی است که بمب مقابل مدرسه دخترانه منفجر می کند به انتحار و وعدۀ بهشت. افغانستان، نماد رنج انسان است، انسانِ آوارۀ میانِ آن ژنرالِ کالج نظامی و آن ملای مدرسه دینی.
یکی درسِ ژئوپلیتیک خوانده و یکی درسِ تکفیر.
🔹عصرِ همان روزِ این ماجرا، در یک رویدادِ علمی/مدنی، در یک نشستِ متناسب با زمانۀ کرونا، چند نفر جمع شدند که درباره «توسعه و شاخص های توسعه در ایران» صحبت کنند. محمد فاضلی از تهران، محسن رنانی از اصفهان، مجتبی لشکری بلوکی از آلمان، ساعتی گرد هم نشستند و در یک بحث علمی با حضور «مستمعینِ آنلاین» در آپاراتِ وطنی محمدجواد شکوری، به مرورِ شاخصهای توسعه در کشورشان پرداختند... و دریغ که دو ساعت آنطرف تر از مرزِ تایباد، اینگونه «گفتگو» ممکن «نیست».
افغانستان، نمادِ «انسداد» است. انسدادِ گفتگو، و زمانی که «کلمه و کلام» کار نمی کند، گلوله و انفجار و خون است که آغاز می شود.
▪️هلمند، جانستان کابلستان، مزار شریف، هرات، این اسامی در جغرافیا، نمادِ تجربۀ انسان است برای «حلِ فیزیکیِ اختلاف های ذهن» ها.
افغانستان، نمادِ تلاشِ ژنرال ها و مهندسین و ملّا هاست برای ایجادِ «ساختارِ حکمرانی»!
و در میانۀ اینها، در بینِ این «بی گفتگویی» ها، آنچه که رخ می دهد، کشتارِ امید است...
خدایا! یک سرزمین را قبل از دروغ و خشکسالی از «بی گفتگویی» نجات بده.
t.iss.one/solseghalam
----
*خبرآنلاین ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۰
Forwarded from محمد درویش
🟣 از حادثه تلخ کشتار دختران دانشآموز در افغانستان تا رد صلاحیت سپنتا نیکنام چقدر راه است؟!🟣
🇮🇷 @darvishnameh
1️⃣ کشتار باورنکردنی دختران دانشآموز در افغانستان، بیشک قلب هر انسانی را به درد میآورد و فکر میکنم هیچ جریان سیاسی یا فکری یا دینی نباشد که دستکم در ظاهر آن را محکوم نکند.
2️⃣ در ایران هم، تقریباً همه مردم، افکار عمومی، جناحهای سیاسی و امامان جمعه و جماعات این حادثه تلخ و وحشیانه را محکوم کردهاند. اما چرا کسی به ریشههای چنین جنایتهایی نمیپردازد؟!
3️⃣ آن تفکری که فرهیختگان پرافتخار وطن از فردوسی و مولانا گرفته تا میرزا حسن تبریزی - بنیانگذار مدارس نوین در ایران معروف به رشدیه - را خارج از دین میپندارند؛ اگر امروز مجال یابند خود بدتر از تروریستهای داعشی و طالبانی رفتار میکنند.
4️⃣ آن تفکری که چراغ سبز به اسیدپاشی علیه زنان به اصطلاح بدحجاب در اصفهان نشان میدهد؛ آن تفکری که دوچرخهسواری زنان در معابر عمومی را توهین علیه خداوند برمیشمرد، آن تفکری که میپندارد با نمایش آلات موسیقی در رسانه ملی، عرش خداوند به لرزه میافتد و آن تفکری که یک هموطن متخصص زرتشتی - دکتر سپنتا نیکنام، عضو کنونی شورای شهر یزد - را به بهانه عدم التزام عملی به اسلام فاقد صلاحیت برای کاندیداتوری در شورای شهر تهران معرفی میکند؛ به نظرم هیچ تفاوتی با آنهایی که در افغانستان مظلوم چنین جنایتهایی را به نام دین انجام میدهند، ندارند. همه دارند از عظمت و ارزشهای معنوی دین میکاهند.
5️⃣ یادمان باشد: "در سرزمینی که سایه آدمهای کوچک بزرگ باشد، آفتاب در حال غروب است." و آنهایی که با غربال جنسیت، قومیت، نژاد، زبان، دین، جناح سیاسی و ایدئولوژی همچنان مشغول تفکیک مردم به خودی، غیرخودی و نخودی هستند، بیشک آدمهایی حقیر با مغزهایی زنگزده هستند.
6️⃣ عکس مربوط به سفرم به یزد در زمانی که مهدی جمالینژاد عزیز هنوز شهردار یزد بود. یادباد آن روزگاران ... یاد باد ...
#سپنتا_نیکنام
#کشتار_دختران_دانش_آموز_در_افغانستان
#علیه_تحجر_متحد_شویم
#مهدی_جمالی_نژاد
#دوچرخه_سواری_زنان
#اسیدپاشی
#میرزا_حسن_تبریزی
https://www.instagram.com/p/COr0IPhlWIq/?igshid=1dr316a8w7l56
🇮🇷 @darvishnameh
1️⃣ کشتار باورنکردنی دختران دانشآموز در افغانستان، بیشک قلب هر انسانی را به درد میآورد و فکر میکنم هیچ جریان سیاسی یا فکری یا دینی نباشد که دستکم در ظاهر آن را محکوم نکند.
2️⃣ در ایران هم، تقریباً همه مردم، افکار عمومی، جناحهای سیاسی و امامان جمعه و جماعات این حادثه تلخ و وحشیانه را محکوم کردهاند. اما چرا کسی به ریشههای چنین جنایتهایی نمیپردازد؟!
3️⃣ آن تفکری که فرهیختگان پرافتخار وطن از فردوسی و مولانا گرفته تا میرزا حسن تبریزی - بنیانگذار مدارس نوین در ایران معروف به رشدیه - را خارج از دین میپندارند؛ اگر امروز مجال یابند خود بدتر از تروریستهای داعشی و طالبانی رفتار میکنند.
4️⃣ آن تفکری که چراغ سبز به اسیدپاشی علیه زنان به اصطلاح بدحجاب در اصفهان نشان میدهد؛ آن تفکری که دوچرخهسواری زنان در معابر عمومی را توهین علیه خداوند برمیشمرد، آن تفکری که میپندارد با نمایش آلات موسیقی در رسانه ملی، عرش خداوند به لرزه میافتد و آن تفکری که یک هموطن متخصص زرتشتی - دکتر سپنتا نیکنام، عضو کنونی شورای شهر یزد - را به بهانه عدم التزام عملی به اسلام فاقد صلاحیت برای کاندیداتوری در شورای شهر تهران معرفی میکند؛ به نظرم هیچ تفاوتی با آنهایی که در افغانستان مظلوم چنین جنایتهایی را به نام دین انجام میدهند، ندارند. همه دارند از عظمت و ارزشهای معنوی دین میکاهند.
5️⃣ یادمان باشد: "در سرزمینی که سایه آدمهای کوچک بزرگ باشد، آفتاب در حال غروب است." و آنهایی که با غربال جنسیت، قومیت، نژاد، زبان، دین، جناح سیاسی و ایدئولوژی همچنان مشغول تفکیک مردم به خودی، غیرخودی و نخودی هستند، بیشک آدمهایی حقیر با مغزهایی زنگزده هستند.
6️⃣ عکس مربوط به سفرم به یزد در زمانی که مهدی جمالینژاد عزیز هنوز شهردار یزد بود. یادباد آن روزگاران ... یاد باد ...
#سپنتا_نیکنام
#کشتار_دختران_دانش_آموز_در_افغانستان
#علیه_تحجر_متحد_شویم
#مهدی_جمالی_نژاد
#دوچرخه_سواری_زنان
#اسیدپاشی
#میرزا_حسن_تبریزی
https://www.instagram.com/p/COr0IPhlWIq/?igshid=1dr316a8w7l56
چه زود، دیر می شود؟!
به مناسبت کوچ ابدی مجید ملک زاده، بنیانگذار موزه صلح اصفهان
✍️رئوف آذری*
در حال پرسه در اینستاگرام بودم. یه هویی چشمم در تصویری از اعلان ترحیم عزیزی گره خورد. واقعیت، شوکه شدم و مو براندامم سیخ شد اما کپشن را که مطالعه کردم، کمی آرام گرفتم:
«دوستان عزیزم، من به دیار باقی شتافتم.لطف کنید برای آرامشم، نماز لیلةالدفن را فراموش نکنید»
مگر می شود، یکی قبل از مرگ، خبر از کوچ خود دهد وهمین آرامم کرد و به ذهنم خطور کرد که چه بسا، #مجید، قصد امتحان مان داشته یا در صدد توزین یکی از ساحت های صلح برآمده باشد...
کامنت ها را رصد کردم و دوباره، بر تپش قلب و اضطراب اندرونی ام فزوده شد...مگر می شود؟!
آخه همین دیروزها بود که #محمد_مهدی، رییس هیأت مدیره ی انجمن، در پی درخواستش، با نقد مهرورزانه اش، سکوت مان را در گروه، قلقلک داده بود و چند روز قبل ترش نیز #علیرضای عزیز نیز...
هیچکدام اما قدرت شکستن سکوت نیافته بودند و امشب در کمال بهت، شکستن سکوت مجید را در فضایی عمومی تر شاهد بودم:
«دوستان عزیزم، من...»
با مطالعه ریز کامنت ها، دو ریالی ام باید می افتاد ونیفتاد و همان بر آنم داشت تا مستقیم شماره مجید را سرچ و شماره گیری کنم..
الو؟
بله، بفرمایید؟
مِن مِن مِن و سلام مهربان خواهر عزیزم!
راستی شماره مهربان مجید نیست؟!
چرا، هست ولی...
ولی چه، مجید کجاست؟
بردارجان، مجید یک ماهه که مبتلا به کرونا بود و متأسفانه امروز، تنهای مان گذاشت😭[پاسخ دهنده، عجیب آرام نشان می داد و همان بر تعجبم می فزود!]
بلکه، خدا کنه، فقط مزاح باشد...
ولی نبود و خلاف تصورم، دوست صلح سازم، تمام کرده بود و واجب شده بود که لحن و فحوای کلام، عوض کنم و از صمیم قلب، مهربان خواهرم را بنوازم و دلداری دهم ولی از حق، نشاید گذشت که ایشان را مؤمن تر، یافتم...
آنچه، سبب شد، سیل اشک از چشمانم جاری شود و حتی نماز جماعت تراویح ومسجد آن شب را به فردی و منزل، بکشاند نه فقط مرگ عزیزمان، بلکه بی خبری یک ماهه ی من و مای مدعیِ «ترویج فرهنگ مسئولیت اجتماعی» از هموندمان در کارگروه «صلح، مهربانی و همدلی» انجمن بود😭! و جالب تر اینکه، گاه، سکوت و عدم مشارکت آن سفر کرده نیز، محملی برای دغدغه ی ذهنی من(تسهیل گر: دبیر) و حمید(راهبر:رییس) و رییس انجمن و ناظر راهبردی نیز ...
آن سوتر نیز، «شبکه فعالان فرهنگ صلح ایران» نیز بی خبرتر از کارگروه فوق الذکر...
و خانه ارتباطات اصفهان هم، جز یادداشتی کوتاه از عباس نصر عزیز ووفادار، دریغ از کامنتی ذیل آن یادداشت!
اما اگر برگردم به کارگروه، چند پست متناوب، با محوریت «انفجار در مدرسه سیدالشهداء کابل» بارگذاری داشتیم که صدالبته ضروری و واجب اما، آن گاه که از «خود قریب و هموند» بی خبر و کم خبریم، چه عجب که از آن «خود بعید و کم شناس» مطلعیم!
آیا رسانه، در این تفاوت در اطلاع رسانی، مقصر است و اگر هست، چه سان؟
ذهنم در گروه« پژوهشگران ارتباطات اجتماعی» گره خورد و عجبا که این ترکیب هاب و تراز اولی اصحاب رسانه و پژوهشگر حوزه رسانه کشور هم از «درد و مرگِ مجید» مغفول مانده بود و صدالبته رسانه به نام ملی نیز...
و این البته می تواند، آغازی باشد بر تحول در راهبری و مدیریت بر خودِ کنشگران، تشکل ها و رسانه های این جغرافیا، تا نورافکن ها را سمت خود تنظیم کنند و بیش از «دورکاوی»، در «کاوش اندرونی»، و البته « مهربانی و همدلی درون خانوادگی و گروهی» همت گمارند و کنشگری صلح را از ساحت پیرامونی، آغاز نمایند...
هر چه بود؛
«مجید ملکزاده، مدیر موزه صلح اصفهان و هنرمند هنرهای سنتی مشبک و معرق فلز...[که]در کارنامه کاری خود طراحی پنج پروژه عظیم جهانی با رویکرد کار تیمی و ارائه راهکارهای خلاقانه هنر و ادبیات ایران و جهان، تدوین دهها مقاله علمی چاپ شده در رسانههای معتبر جهانی و فعالیتهای علمی و هنری برای ترویج صلح در جهان و پایهگذار [ی]موزه صلح اصفهان را»[هنرمند نیوز]داشت، پس از حدود یک ماه، دست وپنجه نرم کردن با کرونا، دار فانی را وداع گفت و درس نکته های بسیاری برای کنشگری صلح، اجتماعی و رسانه ای حتی با مرگ در سکوتش، برای ما به یادگار گذاشت که امید است تلنگری شود و تحولی ...
«جان پدر[برادر] بگو کجاستی که
اینجا خبر، سراسرش درداست
جان پدر به لب رسید آخر
اخبار هم امروز نامرد است
جان پدر[ هم کُنش] بگو کجاستی که
همسایه می گیرد سراغت را
گویا همه فهمیده اند امروز
این ماجرای تلخِ داغت را
تنها من[ ِ هموند] از تو بی خبر ماندم
بردار گوشی را که دل، تنگ است
بردار گوشی را که بی تابم
بین من و اخبار و دل، جنگ است...»(شعر ازفاطمه رحمانی)
--
* دبیر کارگروه صلح، مهربانی و همدلی انجمن مسئولیت اجتماعی ایران
https://www.instagram.com/p/COtzSq4LPrI/?igshid=cboz4a02s65p
به مناسبت کوچ ابدی مجید ملک زاده، بنیانگذار موزه صلح اصفهان
✍️رئوف آذری*
در حال پرسه در اینستاگرام بودم. یه هویی چشمم در تصویری از اعلان ترحیم عزیزی گره خورد. واقعیت، شوکه شدم و مو براندامم سیخ شد اما کپشن را که مطالعه کردم، کمی آرام گرفتم:
«دوستان عزیزم، من به دیار باقی شتافتم.لطف کنید برای آرامشم، نماز لیلةالدفن را فراموش نکنید»
مگر می شود، یکی قبل از مرگ، خبر از کوچ خود دهد وهمین آرامم کرد و به ذهنم خطور کرد که چه بسا، #مجید، قصد امتحان مان داشته یا در صدد توزین یکی از ساحت های صلح برآمده باشد...
کامنت ها را رصد کردم و دوباره، بر تپش قلب و اضطراب اندرونی ام فزوده شد...مگر می شود؟!
آخه همین دیروزها بود که #محمد_مهدی، رییس هیأت مدیره ی انجمن، در پی درخواستش، با نقد مهرورزانه اش، سکوت مان را در گروه، قلقلک داده بود و چند روز قبل ترش نیز #علیرضای عزیز نیز...
هیچکدام اما قدرت شکستن سکوت نیافته بودند و امشب در کمال بهت، شکستن سکوت مجید را در فضایی عمومی تر شاهد بودم:
«دوستان عزیزم، من...»
با مطالعه ریز کامنت ها، دو ریالی ام باید می افتاد ونیفتاد و همان بر آنم داشت تا مستقیم شماره مجید را سرچ و شماره گیری کنم..
الو؟
بله، بفرمایید؟
مِن مِن مِن و سلام مهربان خواهر عزیزم!
راستی شماره مهربان مجید نیست؟!
چرا، هست ولی...
ولی چه، مجید کجاست؟
بردارجان، مجید یک ماهه که مبتلا به کرونا بود و متأسفانه امروز، تنهای مان گذاشت😭[پاسخ دهنده، عجیب آرام نشان می داد و همان بر تعجبم می فزود!]
بلکه، خدا کنه، فقط مزاح باشد...
ولی نبود و خلاف تصورم، دوست صلح سازم، تمام کرده بود و واجب شده بود که لحن و فحوای کلام، عوض کنم و از صمیم قلب، مهربان خواهرم را بنوازم و دلداری دهم ولی از حق، نشاید گذشت که ایشان را مؤمن تر، یافتم...
آنچه، سبب شد، سیل اشک از چشمانم جاری شود و حتی نماز جماعت تراویح ومسجد آن شب را به فردی و منزل، بکشاند نه فقط مرگ عزیزمان، بلکه بی خبری یک ماهه ی من و مای مدعیِ «ترویج فرهنگ مسئولیت اجتماعی» از هموندمان در کارگروه «صلح، مهربانی و همدلی» انجمن بود😭! و جالب تر اینکه، گاه، سکوت و عدم مشارکت آن سفر کرده نیز، محملی برای دغدغه ی ذهنی من(تسهیل گر: دبیر) و حمید(راهبر:رییس) و رییس انجمن و ناظر راهبردی نیز ...
آن سوتر نیز، «شبکه فعالان فرهنگ صلح ایران» نیز بی خبرتر از کارگروه فوق الذکر...
و خانه ارتباطات اصفهان هم، جز یادداشتی کوتاه از عباس نصر عزیز ووفادار، دریغ از کامنتی ذیل آن یادداشت!
اما اگر برگردم به کارگروه، چند پست متناوب، با محوریت «انفجار در مدرسه سیدالشهداء کابل» بارگذاری داشتیم که صدالبته ضروری و واجب اما، آن گاه که از «خود قریب و هموند» بی خبر و کم خبریم، چه عجب که از آن «خود بعید و کم شناس» مطلعیم!
آیا رسانه، در این تفاوت در اطلاع رسانی، مقصر است و اگر هست، چه سان؟
ذهنم در گروه« پژوهشگران ارتباطات اجتماعی» گره خورد و عجبا که این ترکیب هاب و تراز اولی اصحاب رسانه و پژوهشگر حوزه رسانه کشور هم از «درد و مرگِ مجید» مغفول مانده بود و صدالبته رسانه به نام ملی نیز...
و این البته می تواند، آغازی باشد بر تحول در راهبری و مدیریت بر خودِ کنشگران، تشکل ها و رسانه های این جغرافیا، تا نورافکن ها را سمت خود تنظیم کنند و بیش از «دورکاوی»، در «کاوش اندرونی»، و البته « مهربانی و همدلی درون خانوادگی و گروهی» همت گمارند و کنشگری صلح را از ساحت پیرامونی، آغاز نمایند...
هر چه بود؛
«مجید ملکزاده، مدیر موزه صلح اصفهان و هنرمند هنرهای سنتی مشبک و معرق فلز...[که]در کارنامه کاری خود طراحی پنج پروژه عظیم جهانی با رویکرد کار تیمی و ارائه راهکارهای خلاقانه هنر و ادبیات ایران و جهان، تدوین دهها مقاله علمی چاپ شده در رسانههای معتبر جهانی و فعالیتهای علمی و هنری برای ترویج صلح در جهان و پایهگذار [ی]موزه صلح اصفهان را»[هنرمند نیوز]داشت، پس از حدود یک ماه، دست وپنجه نرم کردن با کرونا، دار فانی را وداع گفت و درس نکته های بسیاری برای کنشگری صلح، اجتماعی و رسانه ای حتی با مرگ در سکوتش، برای ما به یادگار گذاشت که امید است تلنگری شود و تحولی ...
«جان پدر[برادر] بگو کجاستی که
اینجا خبر، سراسرش درداست
جان پدر به لب رسید آخر
اخبار هم امروز نامرد است
جان پدر[ هم کُنش] بگو کجاستی که
همسایه می گیرد سراغت را
گویا همه فهمیده اند امروز
این ماجرای تلخِ داغت را
تنها من[ ِ هموند] از تو بی خبر ماندم
بردار گوشی را که دل، تنگ است
بردار گوشی را که بی تابم
بین من و اخبار و دل، جنگ است...»(شعر ازفاطمه رحمانی)
--
* دبیر کارگروه صلح، مهربانی و همدلی انجمن مسئولیت اجتماعی ایران
https://www.instagram.com/p/COtzSq4LPrI/?igshid=cboz4a02s65p
Instagram