Forwarded from hamid Hamidyan
بلوط نماد صلح و آشتی از سردشت به بلوچستان رسید
هدیه 5 نهال بلوط به یاد 5000 شهید شیمیایی سردشت توسط رئوف آذری به همایش رسانه وخشونت رسید
هدیه 5 نهال بلوط به یاد 5000 شهید شیمیایی سردشت توسط رئوف آذری به همایش رسانه وخشونت رسید
#یوسف_اصلانی، مردی ۴۰ ساله با ۱۵۰ فرزند
داستان زندگی یوسف، خواندنی و صدالبته درس آموز است به ویژه برای کنشگران حوزه #صلح و #مهربانی❤🌷👏
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#مسئولیت_اجتماعی
#یوسف_اصلانی
#کودکان_بی_سرپرست
#کودکان_معلول
@sopskf
--------
*زیر آسمان شهر، روزنامه صبح ایران، سال هفتم، شماره ۲۳۲۷ اسفند ۱۳۹۷ص ۶
داستان زندگی یوسف، خواندنی و صدالبته درس آموز است به ویژه برای کنشگران حوزه #صلح و #مهربانی❤🌷👏
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#مسئولیت_اجتماعی
#یوسف_اصلانی
#کودکان_بی_سرپرست
#کودکان_معلول
@sopskf
--------
*زیر آسمان شهر، روزنامه صبح ایران، سال هفتم، شماره ۲۳۲۷ اسفند ۱۳۹۷ص ۶
Forwarded from Deleted Account
🖼 برنده جايزه حيات وحش "لوميكس٢٠١٨"
🔺تصویر احساسی دو شیر نر به نام «پیوند برادری»، جایزه بین المللی عکاسی حیات وحش «لومیکس ۲۰۱۸» را از آن خود کرد.☺️
لوید» در رابطه با کسب این جایزه بیان کرد: خیلی خوشحالم که این عکس موفق به کسب این جایزه شد؛ چرا که این تصویر نشانگر این حقیقت است که احساسات تنها به انسان محدود نیست و در حیوانات نیز وجود دارد. من فکر میکنم این مسئلهای است که آگاهی انسانها از آن به نفع تمامی حیوانات است.⚜️
#مهر_محبت_برادري
💠 @sushiansoficial ☝️
🔺تصویر احساسی دو شیر نر به نام «پیوند برادری»، جایزه بین المللی عکاسی حیات وحش «لومیکس ۲۰۱۸» را از آن خود کرد.☺️
لوید» در رابطه با کسب این جایزه بیان کرد: خیلی خوشحالم که این عکس موفق به کسب این جایزه شد؛ چرا که این تصویر نشانگر این حقیقت است که احساسات تنها به انسان محدود نیست و در حیوانات نیز وجود دارد. من فکر میکنم این مسئلهای است که آگاهی انسانها از آن به نفع تمامی حیوانات است.⚜️
#مهر_محبت_برادري
💠 @sushiansoficial ☝️
نەمامی ئاشتی
پێنج نە مامی بەرووی ئاشتی و دڵۆڤانی کە دەرەنجامی پەروەردەی قوتابیانی پۆلی ئاشتی و دڵۆفانی قوتابخانەیەکی سەردەشت بوون، لە ژێرناوی هێما و سیمبۆڵی پێنج هەزار شەهیدی کیمیابارانی هەڵەبجە، ڕێگەیەکی چەندهەزار میتریان بڕی و وێڕای نیشتەجێبوونی چەندکاژێری لە سەر کورسی سمیناری میدیا، توندوتیژی و ئاشتی، لە لایەن ڕەئوف ئازەری، چالاکوانی ئاشتی و دڵۆڤانی و وتاربێژی ئەم کۆڕە کە لە ئێرانشار بەڕێوەچوو، وەکوو خەڵات بەخشرانە گرووپی شێعرخوێنی کزوور سیستان و بلوچستان...
ڕەئوف ئازەری لەم ڕێ و ڕە سمە دا، ئاماژەی کرد: "هیوادارم ئە م مێرمناڵانه و مامۆستاکەیان، هەر وەکوو مێشکی خویان پەروەردە کرد و گەشە یان پێداوە، ئەم نەمامانەش لە باوەشی خۆ بگرن وتا گەیشتن بە داری بەری، پە روەردە یان بکەن،بەڵکوو، یادی شە هیدانی کیمیابارانی هەڵەبجە و گشت شە هیدانی تووند و تیژی و شە ڕی نەخوازراو، بەرز و پیرۆز ڕابگیرێت و بۆ وانە گرتنی مناڵانی دواڕۆژ، ڕاگوێزرێت..."
--------------
نهال آشتی و مهربانی
پنج نهال بلوط صلح و مهربانی که حاصل پرورش دانش آموزان کلاس آشتی و مهربانی مدرسه ای در سردشت بودند با عنوان نماد و سمبل پنج هزار شهید شیمیایی حلبچه، مسافت چندهزار متری را پیموده و ضمن قرارگرفتن بر سن همایش "رسانه،خشونت و صلح"، توسط #رئوف_آذری، فعال صلح و مهربانی و یکی از سخنران مدعوی همایش که در ایرانشهر برگزار گردید، به گروه مشاعره کزور سیستان و بلوچستان اهداء شدند.
رئوف آذری،در این مناسبت تاکید کرد:
"امیدوارم این نوجوانان و مربی شان، همچنان که ذهن و حافظه شان را پرورش دادند در پرورش این پنج نهال، نیز تا رسیدن به مرحله درخت پر بر و بوم ، در راستای نگهداشت یاد و خاطره ی شهدای شیمیایی حلبچه و انتقال درس نکته های تاریخی جنگ و خشونت، همت گمارند..."
🌷❤🌷
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
#مسئولیت_اجتماعی
#سالگرد_بمباران_شیمیایی_حلبچه
#نهال_بلوط
#نماد_صلح_و_مهربانی
#یادگار_شهدای_شیمیایی_حلبچه
#همایش_ایرانشهر
#رسانه_خشونت_صلح
@sopskf
@MediaForPeace
---------
https://www.instagram.com/p/BvCyTaJFzmg/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=14ac7m9sz6jtp
پێنج نە مامی بەرووی ئاشتی و دڵۆڤانی کە دەرەنجامی پەروەردەی قوتابیانی پۆلی ئاشتی و دڵۆفانی قوتابخانەیەکی سەردەشت بوون، لە ژێرناوی هێما و سیمبۆڵی پێنج هەزار شەهیدی کیمیابارانی هەڵەبجە، ڕێگەیەکی چەندهەزار میتریان بڕی و وێڕای نیشتەجێبوونی چەندکاژێری لە سەر کورسی سمیناری میدیا، توندوتیژی و ئاشتی، لە لایەن ڕەئوف ئازەری، چالاکوانی ئاشتی و دڵۆڤانی و وتاربێژی ئەم کۆڕە کە لە ئێرانشار بەڕێوەچوو، وەکوو خەڵات بەخشرانە گرووپی شێعرخوێنی کزوور سیستان و بلوچستان...
ڕەئوف ئازەری لەم ڕێ و ڕە سمە دا، ئاماژەی کرد: "هیوادارم ئە م مێرمناڵانه و مامۆستاکەیان، هەر وەکوو مێشکی خویان پەروەردە کرد و گەشە یان پێداوە، ئەم نەمامانەش لە باوەشی خۆ بگرن وتا گەیشتن بە داری بەری، پە روەردە یان بکەن،بەڵکوو، یادی شە هیدانی کیمیابارانی هەڵەبجە و گشت شە هیدانی تووند و تیژی و شە ڕی نەخوازراو، بەرز و پیرۆز ڕابگیرێت و بۆ وانە گرتنی مناڵانی دواڕۆژ، ڕاگوێزرێت..."
--------------
نهال آشتی و مهربانی
پنج نهال بلوط صلح و مهربانی که حاصل پرورش دانش آموزان کلاس آشتی و مهربانی مدرسه ای در سردشت بودند با عنوان نماد و سمبل پنج هزار شهید شیمیایی حلبچه، مسافت چندهزار متری را پیموده و ضمن قرارگرفتن بر سن همایش "رسانه،خشونت و صلح"، توسط #رئوف_آذری، فعال صلح و مهربانی و یکی از سخنران مدعوی همایش که در ایرانشهر برگزار گردید، به گروه مشاعره کزور سیستان و بلوچستان اهداء شدند.
رئوف آذری،در این مناسبت تاکید کرد:
"امیدوارم این نوجوانان و مربی شان، همچنان که ذهن و حافظه شان را پرورش دادند در پرورش این پنج نهال، نیز تا رسیدن به مرحله درخت پر بر و بوم ، در راستای نگهداشت یاد و خاطره ی شهدای شیمیایی حلبچه و انتقال درس نکته های تاریخی جنگ و خشونت، همت گمارند..."
🌷❤🌷
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
#مسئولیت_اجتماعی
#سالگرد_بمباران_شیمیایی_حلبچه
#نهال_بلوط
#نماد_صلح_و_مهربانی
#یادگار_شهدای_شیمیایی_حلبچه
#همایش_ایرانشهر
#رسانه_خشونت_صلح
@sopskf
@MediaForPeace
---------
https://www.instagram.com/p/BvCyTaJFzmg/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=14ac7m9sz6jtp
Instagram
بنیاد توسعه صلح و مهربانی
نەمامی ئاشتی پێنج نە مامی بەرووی ئاشتی و دڵۆڤانی کە دەرەنجامی پەروەردەی قوتابیانی پۆلی ئاشتی و دڵۆفانی قوتابخانەیەکی سەردەشت بوون، لە ژێرناوی هێما و سیمبۆڵی پێنج هەزار شەهیدی کیمیابارانی هەڵەبجە، ڕێگەیەکی چەندهەزار میتریان بڕی و وێڕای نیشتەجێبوونی چەندکاژێری…
Forwarded from 2m
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سی و یکسال فراقِ ماحصل از جنگ
رئوف آذری*
#خلیل، ۳۱ سال قبل، در بحبوحه آوارگی پس از بمباران شیمیایی #حلبچه، از خانواده جدا و با هواپیما به شیراز منتقل می شود و سپس پدری فهمیده و مادری مهربان از راه می رسند و او را به فرزندی می پذیرند و بعدها در اصفهان، #محمد، نام می گیرد و در دامان مهر همان خانواده، جانی دوباره می گیرد و رشد می کند و در عنفوان جوانی، با دخترخاله ناتنی اش، ازدواج و این بار خود، در فراق خانواده اصلی اش، تشکیل خانواده می دهد!
سی و یکسال زمان کافیست تا یوسف فراق یعقوب و یعقوب فراق یوسف تحمل کند و بیش از این منطقی نیست و همان سبب می شود، پدراصفهانی، به سفارش روان شناسان، حقیقت ماجرا را واگوید و ساخت ذهنی #محمد را در هم ریزد و این آغاز سونامی ذهنی محمد می شود و چنانش پس می راند تا دوباره به حلبچه وصلش می کند و آزمایش DNA ثابت کند که مأوای اصلی اش را بازیابد...
#محمد، پس از ۳۱ سال می فهمد که #خلیل است اما ستوده نزد خداوند که در دامان مهرخانواده ای اصفهانی، جان پیرایی کرد و با انرژی وصف ناشدنی، مرزها را می گشاید و صدافسوس اما اولین ورودش باید زیارت قبر پدر باشد و سپس افتادن بر پای مادری که ۳۱سال در کمال ناامیدی از امید به زنده بودن خلیل واننهاد و همچنان چشم به راهش ماند!
#خلیل، اینک بر خلاف عرف، دو #مادر دارد و هر دو مادر نیز از شوق بهم رسیدن خوشحال!
خلیل اما می گوید:
"این تراژدی ترین معنای نهفته در تصاویری است که #جنگ، برای شان خلق کرده و اظهار امیدواری می کند که #صلح، مجالی برای رویارویی باقی نگذارد و دیگر کودکی و مادری درد کشنده فراق را تجربه نکند"!
#خلیل های روزگار بسیارند که #درد_فراق، زندگی شان را از معنا تهی کرده است...
بیایید همه همدل و رسا، در راستای ادای مسئولیت اجتماعی مان، ندای خلیل های روزگار را به گوش جنگ افروزان برسانیم تا شاید عبرتی گرفتند و دیگر جنگی دامان جان و انسانیت را نخراشد و کودکی با مادر و خانواده اش، به درد فراق گرفتار نشوند!🌷
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
#مسئولیت_اجتماعی
#رسانه_برای_درمان
#محمد_خلیل
#کودک_حلبچه_ای
#فراق_سی_و_یکساله
#یاران_وصل
@MediaForPeace
@sopskf
-------
*فعال صلح و مهربانی
**نقل تصاویر از رسانه ماهواره ای پیام اقلیم کردستان
---------
https://www.instagram.com/p/BvEtKUrF_1K/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=1mc2901rveshp
رئوف آذری*
#خلیل، ۳۱ سال قبل، در بحبوحه آوارگی پس از بمباران شیمیایی #حلبچه، از خانواده جدا و با هواپیما به شیراز منتقل می شود و سپس پدری فهمیده و مادری مهربان از راه می رسند و او را به فرزندی می پذیرند و بعدها در اصفهان، #محمد، نام می گیرد و در دامان مهر همان خانواده، جانی دوباره می گیرد و رشد می کند و در عنفوان جوانی، با دخترخاله ناتنی اش، ازدواج و این بار خود، در فراق خانواده اصلی اش، تشکیل خانواده می دهد!
سی و یکسال زمان کافیست تا یوسف فراق یعقوب و یعقوب فراق یوسف تحمل کند و بیش از این منطقی نیست و همان سبب می شود، پدراصفهانی، به سفارش روان شناسان، حقیقت ماجرا را واگوید و ساخت ذهنی #محمد را در هم ریزد و این آغاز سونامی ذهنی محمد می شود و چنانش پس می راند تا دوباره به حلبچه وصلش می کند و آزمایش DNA ثابت کند که مأوای اصلی اش را بازیابد...
#محمد، پس از ۳۱ سال می فهمد که #خلیل است اما ستوده نزد خداوند که در دامان مهرخانواده ای اصفهانی، جان پیرایی کرد و با انرژی وصف ناشدنی، مرزها را می گشاید و صدافسوس اما اولین ورودش باید زیارت قبر پدر باشد و سپس افتادن بر پای مادری که ۳۱سال در کمال ناامیدی از امید به زنده بودن خلیل واننهاد و همچنان چشم به راهش ماند!
#خلیل، اینک بر خلاف عرف، دو #مادر دارد و هر دو مادر نیز از شوق بهم رسیدن خوشحال!
خلیل اما می گوید:
"این تراژدی ترین معنای نهفته در تصاویری است که #جنگ، برای شان خلق کرده و اظهار امیدواری می کند که #صلح، مجالی برای رویارویی باقی نگذارد و دیگر کودکی و مادری درد کشنده فراق را تجربه نکند"!
#خلیل های روزگار بسیارند که #درد_فراق، زندگی شان را از معنا تهی کرده است...
بیایید همه همدل و رسا، در راستای ادای مسئولیت اجتماعی مان، ندای خلیل های روزگار را به گوش جنگ افروزان برسانیم تا شاید عبرتی گرفتند و دیگر جنگی دامان جان و انسانیت را نخراشد و کودکی با مادر و خانواده اش، به درد فراق گرفتار نشوند!🌷
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
#مسئولیت_اجتماعی
#رسانه_برای_درمان
#محمد_خلیل
#کودک_حلبچه_ای
#فراق_سی_و_یکساله
#یاران_وصل
@MediaForPeace
@sopskf
-------
*فعال صلح و مهربانی
**نقل تصاویر از رسانه ماهواره ای پیام اقلیم کردستان
---------
https://www.instagram.com/p/BvEtKUrF_1K/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=1mc2901rveshp
Instagram
بنیاد توسعه صلح و مهربانی
سی و یکسال فراقِ ماحصل از جنگ رئوف آذری* #خلیل، ۳۱ سال قبل، در بحبوحه آوارگی پس از بمباران شیمیایی #حلبچه، از خانواده جدا و با هواپیما به شیراز منتقل می شود و سپس پدری فهمیده و مادری مهربان از راه می رسند و او را به فرزندی می پذیرند و بعدها در اصفهان، #محمد،…
قوتابیانی پۆلی ئاشتی و دڵۆڤانی سەردەشت، هاوکات لە گەڵ بەڕێوەچوونی فستیواڵی ۳۱ ساڵەی کیمیابارانی هەڵەبجە، وێڕای دەڕبڕینی هاوخەمی خۆیان بۆ مناڵان، مێرمناڵان، برا و خوشک و دایە گەورە کان و باوکە بە ساڵاچوەکانی هەڵەبجە، دەنگی هیوا و ئومێد دەچڕێنن...
@sopskf
---------
https://m.facebook.com/story.php?story_fbid=2093916367392363&id=100003220610069&sfnsn=mo
@sopskf
---------
https://m.facebook.com/story.php?story_fbid=2093916367392363&id=100003220610069&sfnsn=mo
Facebook
Raouf Azari
قوتابیانی پۆلی ئاشتی و دڵۆڤانی سەردەشت، هاوکات لە گەڵ بەڕێوەچوونی فستیواڵی ۳۱ ساڵەی کیمیابارانی هەڵەبجە، وێڕای دەڕبڕینی هاوخەمی خۆیان بۆ مناڵان، مێرمناڵان، برا و خوشک و دایە گەورە کان و باوکە بە...
Forwarded from اصلاحوب | islahweb.org
دگرناپذيرى، خودشيفتگى و كينهورزی علتالعلل آدمکشیها
✍️دکتر لقمان ستوده
لقمان ستوده: زمانى میتوان به فردايى بهتر براى بشريت اميد بست، كه معيارهاى دوگانه كنار گذاشته شوند.
#سیاسی #دگرپذیری #خشونتپرهیزی #همزیستی_مسالمتآمیز
@islahweb
✍️دکتر لقمان ستوده
لقمان ستوده: زمانى میتوان به فردايى بهتر براى بشريت اميد بست، كه معيارهاى دوگانه كنار گذاشته شوند.
#سیاسی #دگرپذیری #خشونتپرهیزی #همزیستی_مسالمتآمیز
@islahweb
Telegraph
دگرناپذيرى، خودشيفتگى و كينهورزی علتالعلل آدمکشیها
دگرناپذيرى، خودشيفتگى و كينهورزی ابزار و مصالح اساسى بناى ناميمون و -شوربختانه- بالابلند آدمكشى هستند. توفير چندانى ندارد؛ چه صدام حسين در پس شعار «أمة عربية واحدة» در حلبچه پنجهزار عُمَر خاور را با گازهاى غربيان مسموم كند؛ چه آدولف هيتلر در پس شعار برترى…
Forwarded from باڵــوێـــزانی ژیــــنگە🐿
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
چابهار و انجیر معابد
بهمن سال ۱۳۹۵ متعاقب سیل بلوچستان، سفری به آن منطقه داشتم و فرصتی دست داد تا گردشی کوتاه در منطقه رمین و لیپار داشته باشیم و از موهبت ویژه آن گردش، آشنایی با نعمت ویژه آن منطقه #انجیر_معابد بود!
بعد از سفر، بلافاصله گزارشی تنظیم کرده و پیشنهاداتی حول آن درخت به عنوان یک #سرمایه_نمادین، تهیه کرده و ضمن انتشار در فضای مجازی، توسط روزنامه سراسری قانون نیز بازنشر شد.
۲۴ اسفندماه ۹۷ در پی حضور در همایش #رسانه_خشونت_و_صلح، از جانب عزیزان چابهاری نیز برای سخنرانی ویژه حول #سواد_رسانه_ای، دعوت شدیم که بعد از ارایه سخنرانی، در سالن اجتماعات فرمانداری چابهار، از میزبانان خواستیم تا بازدیدی از #انجیر_معابد داشته باشیم...
هرچند بعد از آن یادداشت، دوستان بومی، همت کرده بودند در راستای تأسیس سمن زیست محیطی اقدام نموده بودند ولی با کمال تأسف، حال و روز #انجیر_معابد، باز خوش نشان نمی داد!
امیدوارم حداقل این یک بار، صدای ما به متولیان اصلی در منطقه برسد و این درخت کهن و نمادین، در آن زیست بوم غنی، حفظ شود.
#بالویزانی_ژینگه
#مسئولیت_اجتماعی
#رئوف_آذری
#انجیر_معابد
#رسالت_پاسداشت
@balvezani_jinga
بهمن سال ۱۳۹۵ متعاقب سیل بلوچستان، سفری به آن منطقه داشتم و فرصتی دست داد تا گردشی کوتاه در منطقه رمین و لیپار داشته باشیم و از موهبت ویژه آن گردش، آشنایی با نعمت ویژه آن منطقه #انجیر_معابد بود!
بعد از سفر، بلافاصله گزارشی تنظیم کرده و پیشنهاداتی حول آن درخت به عنوان یک #سرمایه_نمادین، تهیه کرده و ضمن انتشار در فضای مجازی، توسط روزنامه سراسری قانون نیز بازنشر شد.
۲۴ اسفندماه ۹۷ در پی حضور در همایش #رسانه_خشونت_و_صلح، از جانب عزیزان چابهاری نیز برای سخنرانی ویژه حول #سواد_رسانه_ای، دعوت شدیم که بعد از ارایه سخنرانی، در سالن اجتماعات فرمانداری چابهار، از میزبانان خواستیم تا بازدیدی از #انجیر_معابد داشته باشیم...
هرچند بعد از آن یادداشت، دوستان بومی، همت کرده بودند در راستای تأسیس سمن زیست محیطی اقدام نموده بودند ولی با کمال تأسف، حال و روز #انجیر_معابد، باز خوش نشان نمی داد!
امیدوارم حداقل این یک بار، صدای ما به متولیان اصلی در منطقه برسد و این درخت کهن و نمادین، در آن زیست بوم غنی، حفظ شود.
#بالویزانی_ژینگه
#مسئولیت_اجتماعی
#رئوف_آذری
#انجیر_معابد
#رسالت_پاسداشت
@balvezani_jinga
Forwarded from عکس نگار
#سرمایه_های_نمادین #زیست_محیطی و #وظیفه_شهروندی_ما
منطقه #لیپار در جنوب شرقی #چابهار قرار گرفته است که سه #سرمایه_نمادین ارزشمند
#تالاب_لیپار، #انجیر_معابد و #ساحل _کوپان_سر و شاید دیگر نیز در خود بگرفته است که از #هویت_بخش های طبیعت و #زیست_محیط جنوب شرق ایران هستند که به نوعی #در_باغ_سبز هم هستند که ورود به #گهر_سرزمین ما از طرف پاکستان از آن کریدور می گذرد!
آخرین روزهای بهمن ماه ۹۵، متعاقب جاری شدن سیل در سیستان وبلوچستان و اسیب دیدن برخی خانوارهای دهک پایین جامعه، با هیأتی از فعالان خیری و مدنی، سفری به جنوب شرق داشتیم که بازدیدی نیز از منطقه #لیپار و #ساحل_کوپان_سر میسور گردید.
از دور که نظر می انداختیم،#انجیر_معابد و جنگلی کوچک از درخت های #ولّو به آن منطقه ابهت خاصی داده بودند اما آنگاه که نزدیک تر شدیم، دردی جانکاه قلب مان فرا بگرفت:
*وقتی؛
_ اثر جای مانده از #تیغ_تیز #یادگار_نویسان، را بر #تنه، #شاخ و حتی #ریشه #انجیر_معابد یافتم!😭
- حجم بی شمار #پس_مانده_های #عیش_و_نوشِ #گردشگران_تخریب_گر را زیر چتر و پیرامون درخت #انجیر_معابد و برروی شاخه درختان #ولّو ملاحظه کردم!
- اثر #زخم بزرگ #تبر و #تبرزین، بر تنه درختان ولّوو یافتم و تنه و شاخه اش را هریک مورب افتاده بر زمین با چند متر فاصله ازهم مشاهده کردم!
- فراوانی چوب و زغال جای مانده بر آتش دان ها در پای #چتر_انجیر_معابد یافتم که هریک نشانی از #دستی_داعش_وش داشت!
- در ساحل پرآب، آبی برای آبیاری نبود و درختان در عطش بی مثال شان، سر بر شانه هم نهاده بودند!
و...
هرچند عِرق زیست محیطی و #سبزاندیشی ام چنانم کرد که آستین خود و دوستان را بالازنم، و لختی به #پاکسازی_محیطی و #پیرایش و #آرایش درختان بپردازیم!
اما چون کافی نیافتم و نمی دانم، نیاز دانستم از سر درد و عشق، چند پیشنهاد موردی با امکان الهام گیری در موارد مشابه طرح نمایم.
۱• #ساحل_لیپار به طور کل و درخت #انجیر_معابد به طور خاص، جزو سرمایه_های_نمادین ملی و حتی بین المللی مورد اهتمام قرار گرفته و به ویژه در صورت نیاز در حفاظ قرنطینه قرارگیرند...
۳• بخشی از عواید مالی_تجاری حاصل از #منطقه_ویژه _اقتصادی #چابهار، به حوزه حفاظت، احیاء و نظارت اداره کل محیط زیست و نیز محیط بانان یا شورای مشورتی منطقه اختصاص داده شود تا نسبت به اجرای طرح های حفاظتی و احیاء در آن مناطق بیش از پیش همت گمارده شود.
۳• دلسوزان و فعالان اجتماعی منطقه، با راه اندازی تشکل های قانونی(سمن ها، انجمن ها و ان جی اوهای زیست محیطی) در حوزه های زیست محیطی و گردشگری سبز، بستر لازم برای توجه، امعان نظر و آموزش های میدانی مردم و مسئولان منطقه در راستای اهتمام به زیست محیط منطقه فراهم آورند.
۴• فعالان رسانه ای و فضای مجازی با تشکیل گروه ها، کمپین ها و کانال های مجازی، بسترمناسبی برای آموزش شهروندان در حوزه های حفاظت زیست محیطی خلق نمایند تا بیش از پیش، اهتمام به سرمایه های نمادین و نحوه تعامل و ارتباط درست و سنجیده با سرمایه های نمادین زیست محیطی همه گیر شده و مورد توجه قرار گیرد.
۵• گروه های ورزشی و فعالان این حوزه با انجام عملیات میدانی، توجه طرفداران خود را به اهتمام این حوزه معطوف دارند.
۶• هنرمندان سینما، نمایش، موسیقی، خط و نقاشی، کاریکاتور و از همه مهمتر انیمشن و کلیپ های تصویری... با امعان نظر به این حوزه، در فرهنگ سازی ایفاگر نقش ذاتی اصلاحی خود باشند
۷• سیستم های تعلیم و تربیت از مهد تا دانشگاه و مدارس علوم دینی و حوزه های علمی و دینی نقش خود را در انتقال مهارت های توجه به زیست محیط اعمال نمایند.
۸• متمولان و سرمایه داران با تشکیل گروه های خیری سبزاندیش، حمایت های مالی و میدانی خود را از زیست محیط و دوستدارانش در تأمين برخی هزینه های مالی متعاقب آن اعلام دارند.
۹• مسئولان ادارات ذیربط، در راستای مسئولیت شناسی و مسئولیت پذیری بیشتر همت گمارند و بیش از پیش از ظرفیت فعالان مدنی و دوستداران واقعی زیست محیط بهره برند و در میدان عمل، همدلانه آسیب های این حوزه را دنبال کنند.
۱۰• پژوهشگران و محققان با پژوهش های میدانی خود، بیشتر بر شناسایی ظرفیت های طبیعی و بکر همت گمارند و هر لحظه چون بازوی مشورتی، نتایج تحقیقات و پژوهش های شان را برای تغییری علمی و مطالعه شده، با دوستداران زیست محیط و مسئولان به اشتراک بگذارند و از طرفی با ایجاد ایستگاه های علمی و پژوهشی، بر بسترسازی بهینه در این حوزه همت گمارند.
۱۱- و...
#رئوف_آذری (یکم اسفندماه ۹۵)
فعال #چالش_جهانی_بلوط،
ایده پرداز و مدیر کمپین مهربان کوچک
گروه زیست محیطی #بالویزانی_ژینگه
@balvezani_jinga
گروه #کمپین_مهربانی_های_کوچک
https://t.iss.one/joinchat/AAAAADwcjLGWfyVvmh8gEw
منطقه #لیپار در جنوب شرقی #چابهار قرار گرفته است که سه #سرمایه_نمادین ارزشمند
#تالاب_لیپار، #انجیر_معابد و #ساحل _کوپان_سر و شاید دیگر نیز در خود بگرفته است که از #هویت_بخش های طبیعت و #زیست_محیط جنوب شرق ایران هستند که به نوعی #در_باغ_سبز هم هستند که ورود به #گهر_سرزمین ما از طرف پاکستان از آن کریدور می گذرد!
آخرین روزهای بهمن ماه ۹۵، متعاقب جاری شدن سیل در سیستان وبلوچستان و اسیب دیدن برخی خانوارهای دهک پایین جامعه، با هیأتی از فعالان خیری و مدنی، سفری به جنوب شرق داشتیم که بازدیدی نیز از منطقه #لیپار و #ساحل_کوپان_سر میسور گردید.
از دور که نظر می انداختیم،#انجیر_معابد و جنگلی کوچک از درخت های #ولّو به آن منطقه ابهت خاصی داده بودند اما آنگاه که نزدیک تر شدیم، دردی جانکاه قلب مان فرا بگرفت:
*وقتی؛
_ اثر جای مانده از #تیغ_تیز #یادگار_نویسان، را بر #تنه، #شاخ و حتی #ریشه #انجیر_معابد یافتم!😭
- حجم بی شمار #پس_مانده_های #عیش_و_نوشِ #گردشگران_تخریب_گر را زیر چتر و پیرامون درخت #انجیر_معابد و برروی شاخه درختان #ولّو ملاحظه کردم!
- اثر #زخم بزرگ #تبر و #تبرزین، بر تنه درختان ولّوو یافتم و تنه و شاخه اش را هریک مورب افتاده بر زمین با چند متر فاصله ازهم مشاهده کردم!
- فراوانی چوب و زغال جای مانده بر آتش دان ها در پای #چتر_انجیر_معابد یافتم که هریک نشانی از #دستی_داعش_وش داشت!
- در ساحل پرآب، آبی برای آبیاری نبود و درختان در عطش بی مثال شان، سر بر شانه هم نهاده بودند!
و...
هرچند عِرق زیست محیطی و #سبزاندیشی ام چنانم کرد که آستین خود و دوستان را بالازنم، و لختی به #پاکسازی_محیطی و #پیرایش و #آرایش درختان بپردازیم!
اما چون کافی نیافتم و نمی دانم، نیاز دانستم از سر درد و عشق، چند پیشنهاد موردی با امکان الهام گیری در موارد مشابه طرح نمایم.
۱• #ساحل_لیپار به طور کل و درخت #انجیر_معابد به طور خاص، جزو سرمایه_های_نمادین ملی و حتی بین المللی مورد اهتمام قرار گرفته و به ویژه در صورت نیاز در حفاظ قرنطینه قرارگیرند...
۳• بخشی از عواید مالی_تجاری حاصل از #منطقه_ویژه _اقتصادی #چابهار، به حوزه حفاظت، احیاء و نظارت اداره کل محیط زیست و نیز محیط بانان یا شورای مشورتی منطقه اختصاص داده شود تا نسبت به اجرای طرح های حفاظتی و احیاء در آن مناطق بیش از پیش همت گمارده شود.
۳• دلسوزان و فعالان اجتماعی منطقه، با راه اندازی تشکل های قانونی(سمن ها، انجمن ها و ان جی اوهای زیست محیطی) در حوزه های زیست محیطی و گردشگری سبز، بستر لازم برای توجه، امعان نظر و آموزش های میدانی مردم و مسئولان منطقه در راستای اهتمام به زیست محیط منطقه فراهم آورند.
۴• فعالان رسانه ای و فضای مجازی با تشکیل گروه ها، کمپین ها و کانال های مجازی، بسترمناسبی برای آموزش شهروندان در حوزه های حفاظت زیست محیطی خلق نمایند تا بیش از پیش، اهتمام به سرمایه های نمادین و نحوه تعامل و ارتباط درست و سنجیده با سرمایه های نمادین زیست محیطی همه گیر شده و مورد توجه قرار گیرد.
۵• گروه های ورزشی و فعالان این حوزه با انجام عملیات میدانی، توجه طرفداران خود را به اهتمام این حوزه معطوف دارند.
۶• هنرمندان سینما، نمایش، موسیقی، خط و نقاشی، کاریکاتور و از همه مهمتر انیمشن و کلیپ های تصویری... با امعان نظر به این حوزه، در فرهنگ سازی ایفاگر نقش ذاتی اصلاحی خود باشند
۷• سیستم های تعلیم و تربیت از مهد تا دانشگاه و مدارس علوم دینی و حوزه های علمی و دینی نقش خود را در انتقال مهارت های توجه به زیست محیط اعمال نمایند.
۸• متمولان و سرمایه داران با تشکیل گروه های خیری سبزاندیش، حمایت های مالی و میدانی خود را از زیست محیط و دوستدارانش در تأمين برخی هزینه های مالی متعاقب آن اعلام دارند.
۹• مسئولان ادارات ذیربط، در راستای مسئولیت شناسی و مسئولیت پذیری بیشتر همت گمارند و بیش از پیش از ظرفیت فعالان مدنی و دوستداران واقعی زیست محیط بهره برند و در میدان عمل، همدلانه آسیب های این حوزه را دنبال کنند.
۱۰• پژوهشگران و محققان با پژوهش های میدانی خود، بیشتر بر شناسایی ظرفیت های طبیعی و بکر همت گمارند و هر لحظه چون بازوی مشورتی، نتایج تحقیقات و پژوهش های شان را برای تغییری علمی و مطالعه شده، با دوستداران زیست محیط و مسئولان به اشتراک بگذارند و از طرفی با ایجاد ایستگاه های علمی و پژوهشی، بر بسترسازی بهینه در این حوزه همت گمارند.
۱۱- و...
#رئوف_آذری (یکم اسفندماه ۹۵)
فعال #چالش_جهانی_بلوط،
ایده پرداز و مدیر کمپین مهربان کوچک
گروه زیست محیطی #بالویزانی_ژینگه
@balvezani_jinga
گروه #کمپین_مهربانی_های_کوچک
https://t.iss.one/joinchat/AAAAADwcjLGWfyVvmh8gEw
Forwarded from باڵــوێـــزانی ژیــــنگە🐿
یادداشت اسفندماه ۹۵☝
Forwarded from رسانه برای صلح
شکستن تابوی حکمرانی رسانه های آموزشی مدرسه!
رئوف آذری*
#گرتا_تونبرگ (Greta Thunberg) یک دختر پانزده ساله ی اهل کشور سوئد است. او وقتی اوضاع نابسامان محیط زیست را فهم کرد، در ماه آگوست سال ۲۰۱۸ کلاس های مدرسه را رها کرد، یک پلاکارد برداشت و رویش نوشت:
(Skolstrejk för klimatet)
( به معنای "اعتصاب مدرسه برای تغییرات آب و هوایی")
و جلوی پارلمان سوئد نشست تا در قدم اول، سیاستمداران را به کنشگری بیشتر برای مقابله با تغییرات آب و هوایی دعوت کند.
همین اقدام کوچک اما متهورانه او، کاری کرد که سال ها، از عهده رسانه های مکتوب و تابلوهای بی روح مدرسه ها بر نیامده بود!
در واقع او امروز به لطف همین اقدام کوچک خود، #چالشی ایجاد کرده است که ضمن اثرگذاری بر هزاران شهروند جهانشهر، بستری برای جلب توجه جایزه #صلح_نوبل در محیط زیست را نیز خلق کرده است!
#تونبرگ، ثابت کرد که اگر مدارس سعی نکنند متناسب با تغییر در دنیای پیرامونی، تغییر کنند و در اختیار کردن #رسانه_های_آموزشی، تحولی ایجاد نکنند، دیگر نمی توانند چون گذشته، دانش آموزان را در حصار تنگ دُگم نگرشی، سیاسی و روشی خود محبوس کنند و از دیگر سو، اقدام #گرتا، هشداری است به رسانه ها و اصحاب رسانه، که اگر از هژمونی توجه خود به ارزش خبری #برخورد، و رویه گزارش نامهربانی ها، نکاهند و بر #مسئولیت_اجتماعی خود در قبال جامعه و محیط زیست عمل نکنند، صدالبته #شهروند_کنشگران و #شهروند_خبرنگاران، در اتحادی جبرفضا، #کلیشه_ها را خواهند شکست و طرحی نو در خواهند انداخت!
چه خوبست از این اقدام کوچک #گرتا_تونبرگ، هم متولیان سیستم تعلیم و تربیت و هم اصحاب رسانه، درس نکته ها برگیرند تا شاید، نسل های بعد، روزی و روزگاری بهتر ذیل سایه توافق #سیستم_آموزش و #رسانه_پیشران، برامعان نظر به ضرورت های زندگی در عصر هوشمندی، تجربه کنند...
به باور نگارنده، پلاکارد دست ساز #گرتا، در حین سادگی، رسانه ای شد که با فهم زمان و انتخاب دقیق مکان، در خدمت #صلح، به ادای مسئولیت اجتماعی پرداخت و این سوای از شکل دادن جنبشی جوان، آغازی است بر کنشگری رسانه ها #برای_صلح که امیدوارم همچنان که در سخنرانی های اخیرم در همایش رسانه،خشونت و صلح ایرانشهر و نیز نشست با کنشگران چابهار در هفته گذشته، اشاره کردم، قدمی باشد در راستای هدف بزرگ #رسانه_برای_صلح...
🌷❤🌷
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
#مسئولیت_اجتماعی
#گرتا_تونبرگ
#شکستن_تابوی_رسانه_مدرسه
#پلاکارد_محیط_زیستی
#اصحاب_رسانه
#رسانه_برای_صلح
@MediaForPeace
@sopskf
---
*فعال صلح و مهربانی، کنشگر سواد رسانه ای
-----
https://www.instagram.com/p/BvJPgb7F0N8/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=ir7222y0xwb1
رئوف آذری*
#گرتا_تونبرگ (Greta Thunberg) یک دختر پانزده ساله ی اهل کشور سوئد است. او وقتی اوضاع نابسامان محیط زیست را فهم کرد، در ماه آگوست سال ۲۰۱۸ کلاس های مدرسه را رها کرد، یک پلاکارد برداشت و رویش نوشت:
(Skolstrejk för klimatet)
( به معنای "اعتصاب مدرسه برای تغییرات آب و هوایی")
و جلوی پارلمان سوئد نشست تا در قدم اول، سیاستمداران را به کنشگری بیشتر برای مقابله با تغییرات آب و هوایی دعوت کند.
همین اقدام کوچک اما متهورانه او، کاری کرد که سال ها، از عهده رسانه های مکتوب و تابلوهای بی روح مدرسه ها بر نیامده بود!
در واقع او امروز به لطف همین اقدام کوچک خود، #چالشی ایجاد کرده است که ضمن اثرگذاری بر هزاران شهروند جهانشهر، بستری برای جلب توجه جایزه #صلح_نوبل در محیط زیست را نیز خلق کرده است!
#تونبرگ، ثابت کرد که اگر مدارس سعی نکنند متناسب با تغییر در دنیای پیرامونی، تغییر کنند و در اختیار کردن #رسانه_های_آموزشی، تحولی ایجاد نکنند، دیگر نمی توانند چون گذشته، دانش آموزان را در حصار تنگ دُگم نگرشی، سیاسی و روشی خود محبوس کنند و از دیگر سو، اقدام #گرتا، هشداری است به رسانه ها و اصحاب رسانه، که اگر از هژمونی توجه خود به ارزش خبری #برخورد، و رویه گزارش نامهربانی ها، نکاهند و بر #مسئولیت_اجتماعی خود در قبال جامعه و محیط زیست عمل نکنند، صدالبته #شهروند_کنشگران و #شهروند_خبرنگاران، در اتحادی جبرفضا، #کلیشه_ها را خواهند شکست و طرحی نو در خواهند انداخت!
چه خوبست از این اقدام کوچک #گرتا_تونبرگ، هم متولیان سیستم تعلیم و تربیت و هم اصحاب رسانه، درس نکته ها برگیرند تا شاید، نسل های بعد، روزی و روزگاری بهتر ذیل سایه توافق #سیستم_آموزش و #رسانه_پیشران، برامعان نظر به ضرورت های زندگی در عصر هوشمندی، تجربه کنند...
به باور نگارنده، پلاکارد دست ساز #گرتا، در حین سادگی، رسانه ای شد که با فهم زمان و انتخاب دقیق مکان، در خدمت #صلح، به ادای مسئولیت اجتماعی پرداخت و این سوای از شکل دادن جنبشی جوان، آغازی است بر کنشگری رسانه ها #برای_صلح که امیدوارم همچنان که در سخنرانی های اخیرم در همایش رسانه،خشونت و صلح ایرانشهر و نیز نشست با کنشگران چابهار در هفته گذشته، اشاره کردم، قدمی باشد در راستای هدف بزرگ #رسانه_برای_صلح...
🌷❤🌷
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
#مسئولیت_اجتماعی
#گرتا_تونبرگ
#شکستن_تابوی_رسانه_مدرسه
#پلاکارد_محیط_زیستی
#اصحاب_رسانه
#رسانه_برای_صلح
@MediaForPeace
@sopskf
---
*فعال صلح و مهربانی، کنشگر سواد رسانه ای
-----
https://www.instagram.com/p/BvJPgb7F0N8/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=ir7222y0xwb1
Instagram
بنیاد توسعه صلح و مهربانی
شکستن تابوی حکمرانی رسانه های آموزشی مدرسه! رئوف آذری* #گرتا_تونبرگ (Greta Thunberg) یک دختر پانزده ساله ی اهل کشور سوئد است. او وقتی اوضاع نابسامان محیط زیست را فهم کرد، در ماه آگوست سال ۲۰۱۸ کلاس های مدرسه را رها کرد، یک پلاکارد برداشت و رویش نوشت: (Skolstrejk…
Forwarded from رسانه برای صلح
میشائیل یوهانزن، پیاوێکی بە ڕەگەز ئاڵمانیە!
پیشە ی ئەم بەڕێزە، ئە ندازیارییە و بێ گومان ئەرکی قووڕسە و ڕۆژانە ماندووبونێکی زۆری هەیە...
ئە م کابرایە، سە رەڕای قووڕسی دەوامی پیشەییەکەی، وەکوو مامۆستا کامیل عبدالقادر نەقلی کردوە، زۆربەی ڕوژان وشەوانی عوتڵەی و بگرە بەشێک لە ڕۆژانی کەم کاریشی تەرخان کردوە بە خزمەت و دابین کردنی پێویستیەکانی دەرونی، و موڕاقیبەی بێ وچانی سیمبوڵی خۆڕاگری هەڵەبجە ی شە هید...
مامۆستا کامیل لە پەیجەکە ی خوی سەبارەت بەم پیاوە بەڕێزە دە نووسێت:
" هەموو شەممان یان یەک شەممانی هەفتەیەک کە پشووە دێت و سەرم لێ دەدات و بەزۆر دەمبات بۆ گەڕان یان بەعەرەبانەکەم دەمگێڕێ یاخود بەسەیارەکەی!
دەڵێ: لەو ژوورەداو لەسەر ئەو قەرەوێرەیە و بەتەنها هەمیشە ڕاکشاوی نابێت، هەر شێت دەبیت ! .
ئەڵێت: ئەگەر سەعات دووی شەویش پێویستیت بە من هەبوو بێ دوودڵی جەرەسم بۆ بکە یەکسەر حازر دەبم لەلات"
مرۆڤ کاتێک ئاوڕدەداتەوە و ورد دەڕوانێتە دەور و بەری خۆی، جیا لەم وێنەیەی میدیا و پڕۆپاگەندای میدیاکان دەیخوڵقێنن، دیمەنێک دەبینی کە دڵت ڕادەتەکێنیت و مێشکت ڕادەشڵقێنێت!
زۆر لێرەوەپێشیش وتوومە و ڕەنگە کەمپەینی مێهرەبانیە بچکۆڵەکان،شایەتێک بێت کە جیهانی مرۆڤایەتی لێواولێوە لە عەشق و ئەوین و دڵۆڤانی، بەڵام داخەکەم ئەوەی لە دورەوە بە ئێمە دەگات، ئەوە نی یە کە لە واقیع دا، ڕوی داوە و ڕوو دەدات...
جێگەی خۆیەتی ئەگەر پسپۆر و بازرگان و بەرپرسە کانی ئاڵمانیا سەرکۆنە دەکەیین که بۆچی مروڤایەتیان کردە، قوربانی حەز و خەونی خۆیان و رژێمی بەعسیان بەچەکی کیمیاوی بەگژ ڕۆژگاری کورد داکرد، میشائیل یوهانزن ەکانیش ببینین و بۆ ئەوپەڕی دڵسۆزی و هەستی مرۆڤ دۆستانەی ئەو و سەدان بیانی تریش، کڵاو لە سەر سەر هەڵگرین و دەست بە سینە بوێستین...
سپاس میشائیل یوهانزن، سپاس کە بە مێهرەبانیە گەورەکانت، ڕێزی ئەم ڕەمزەی گەلی کورد دەگری و گشت کەم و کۆڕیەکانی ئێمە و بەرپرسانی وڵاتی خۆت و ئێمەش بە ڕۆحی گەورەی خۆت دەسڕیەوە...
سپاس و ڕێز و سڵاوی بێ بڕانەوە لە سەردەشتەوە تا هەڵەبجە و لە وێشە وە تا ئاڵمانیا و کانگای دڵی تو و ڕوحی بەرزی مامۆستاکامیل مان...
ڕەئوف ئازەری، چالاکی بواری ئاشتی و دڵۆانی
۱۷ ی مارسی ۲۰۱۹ سەردەشت
@MediaForPeace
@sopskf
......................
https://www.instagram.com/p/BvJ2brglCcg/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=183oe8q5fwf95
پیشە ی ئەم بەڕێزە، ئە ندازیارییە و بێ گومان ئەرکی قووڕسە و ڕۆژانە ماندووبونێکی زۆری هەیە...
ئە م کابرایە، سە رەڕای قووڕسی دەوامی پیشەییەکەی، وەکوو مامۆستا کامیل عبدالقادر نەقلی کردوە، زۆربەی ڕوژان وشەوانی عوتڵەی و بگرە بەشێک لە ڕۆژانی کەم کاریشی تەرخان کردوە بە خزمەت و دابین کردنی پێویستیەکانی دەرونی، و موڕاقیبەی بێ وچانی سیمبوڵی خۆڕاگری هەڵەبجە ی شە هید...
مامۆستا کامیل لە پەیجەکە ی خوی سەبارەت بەم پیاوە بەڕێزە دە نووسێت:
" هەموو شەممان یان یەک شەممانی هەفتەیەک کە پشووە دێت و سەرم لێ دەدات و بەزۆر دەمبات بۆ گەڕان یان بەعەرەبانەکەم دەمگێڕێ یاخود بەسەیارەکەی!
دەڵێ: لەو ژوورەداو لەسەر ئەو قەرەوێرەیە و بەتەنها هەمیشە ڕاکشاوی نابێت، هەر شێت دەبیت ! .
ئەڵێت: ئەگەر سەعات دووی شەویش پێویستیت بە من هەبوو بێ دوودڵی جەرەسم بۆ بکە یەکسەر حازر دەبم لەلات"
مرۆڤ کاتێک ئاوڕدەداتەوە و ورد دەڕوانێتە دەور و بەری خۆی، جیا لەم وێنەیەی میدیا و پڕۆپاگەندای میدیاکان دەیخوڵقێنن، دیمەنێک دەبینی کە دڵت ڕادەتەکێنیت و مێشکت ڕادەشڵقێنێت!
زۆر لێرەوەپێشیش وتوومە و ڕەنگە کەمپەینی مێهرەبانیە بچکۆڵەکان،شایەتێک بێت کە جیهانی مرۆڤایەتی لێواولێوە لە عەشق و ئەوین و دڵۆڤانی، بەڵام داخەکەم ئەوەی لە دورەوە بە ئێمە دەگات، ئەوە نی یە کە لە واقیع دا، ڕوی داوە و ڕوو دەدات...
جێگەی خۆیەتی ئەگەر پسپۆر و بازرگان و بەرپرسە کانی ئاڵمانیا سەرکۆنە دەکەیین که بۆچی مروڤایەتیان کردە، قوربانی حەز و خەونی خۆیان و رژێمی بەعسیان بەچەکی کیمیاوی بەگژ ڕۆژگاری کورد داکرد، میشائیل یوهانزن ەکانیش ببینین و بۆ ئەوپەڕی دڵسۆزی و هەستی مرۆڤ دۆستانەی ئەو و سەدان بیانی تریش، کڵاو لە سەر سەر هەڵگرین و دەست بە سینە بوێستین...
سپاس میشائیل یوهانزن، سپاس کە بە مێهرەبانیە گەورەکانت، ڕێزی ئەم ڕەمزەی گەلی کورد دەگری و گشت کەم و کۆڕیەکانی ئێمە و بەرپرسانی وڵاتی خۆت و ئێمەش بە ڕۆحی گەورەی خۆت دەسڕیەوە...
سپاس و ڕێز و سڵاوی بێ بڕانەوە لە سەردەشتەوە تا هەڵەبجە و لە وێشە وە تا ئاڵمانیا و کانگای دڵی تو و ڕوحی بەرزی مامۆستاکامیل مان...
ڕەئوف ئازەری، چالاکی بواری ئاشتی و دڵۆانی
۱۷ ی مارسی ۲۰۱۹ سەردەشت
@MediaForPeace
@sopskf
......................
https://www.instagram.com/p/BvJ2brglCcg/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=183oe8q5fwf95
Instagram
بنیاد توسعه صلح و مهربانی
میشائیل یوهانزن، پیاوێکی بە ڕەگەز ئاڵمانیە! پیشە ی ئەم بەڕێزە، ئە ندازیارییە و بێ گومان ئەرکی قووڕسە و ڕۆژانە ماندووبونێکی زۆری هەیە... ئە م کابرایە، سە رەڕای قووڕسی دەوامی پیشەییەکەی، وەکوو مامۆستا کامیل عبدالقادر نەقلی کردوە، زۆربەی ڕوژان وشەوانی عوتڵەی…
یادی ایامی که گذشت به مهر
تابستان سال ۱۳۷۰ با جمعی از هم دوره ای هایم، برای یک اردوی فرهنگی-ورزشی عازم تهران شدیم!
برای یک نوجوان روستایی شهری شده مرزنشین، آن هم بیست و هفت سال و اندی قبل، رفتن به تهران آرزویی بزرگ بود و صدالبته تصویرسازی هایی که قبل از سفر در ذهن خود می پروردم، آن را شهر رؤيايي می دیدم ولی اولین قدم هایی که در خیابان های شمال شهر، برداشتم، این تصویر را درهم ریخت چه اینکه می دیدم چون شهر خودم، آشغال ها در کف خیابان های منتهی به تجریش، با نسیم حاصل از حرکت ماشین ها، شرق و غرب می کردند!
و جالب است بدانید که اولین تصویری که در بازگشت برای برادرنرفته ام به تهران بازگو کردم همان " مشاهده آشغال در کف خیابان" بود!
اگر این روایت را پیوندی بزنم به خاطره ای از یکی دوستان روستایی ام که بعدها مقامی هم در سطح میانی آموزش و پرورش گرفت، شاید مفهوم بهتر منتقل شود.
نقل می کرد:"معلم که داشتیم با خود همیشه در این فکر بودم که چه خوش اقبال است آن که معلم می شود چون حتی ابتدایی ترین تفاوتش با مردم عادی را این می دیدم که او هیچگاه نیاز به دستشویی رفتن پیدا نمی کند😃"
هرچند که تا پریروزهای دور، این یک امتیاز می نمود و نشان تقدس بخشی دانش آموزان به معلمان بود ولی امروز به گمانم این تصویر فروریخته باشد چه اینکه دست شویی نرفتن شان، به دلیل خالی بودن جیب ها و سفره هاست و نه تقدس شخصیتی😭اما باری به هرجهت این تصویر سازی های کودکی وی از معلم بود و ارزنده و قابل تأمل!
شاید باورتان نشود ولی من نیز چنین تصویری از #تهران و پایتخت داشتم و هرچند بازدید از کاخ های نیاوران و سعدآباد این تصویر را تقویت می کرد اما کف خیابان های بیرونی کاخ ها،خللی جدی در تصویرسازی هایم ایجاد کرد همچنان که برای آن دوستم "معلم شدن" خودش چنین کرد!
این همه را بگفتم تا به سه نکته برسم؛
یک: تفاوت تصویرسازی های ذهنی و واقعیت های بیرونی هم نسلی های من که کم تر توفیق توافق یافتند
دو: تأکید و تمرکز حدود سه دهه قبل اینجانب روی #محیط_زیست و ارتباط معنایی تصویرسازی اولیه و فروریزی آن بر مبنای یک مؤلفه محیط زیستی
ج: دقت در تصویر فوق و تمرکز بر تصویر اینجانب(ایستاده سوم نفر از راست) نشان می دهد که آن دوران نیز نشانه هایی از #صلح_و_مهربانی با خود داشته ام( گل سرخ) و این نیز افتخاری والا برای این سفیر کوچک صلح و مهربانی امروز است.
به یقین کسب جایزه سال #صلح_و_محیط_زیست دکتر تقی ابتکار درسال جاری، تداوم همان ذهن زیست محور و روح صلح گستر دیروزی بوده که افتخار امروزم است ومدیون #مهربان_مادر فرشته وشم🌷❤
🌷❤🌷
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
#مسئولیت_اجتماعی
#تصویرسازی_های_نوجوانی
#تهران
#تقدس_رؤيا
#محیط_زیست
#صلح
#نقش_الگویی
@sopskf
-----
*سپاس از مربی همراه آن روزها جناب حاج عثمان رشیدی عزیز
**شرح تصویر:
[ایستاده از راست:
فاروق مکری، کاوه حیاک، رئوف آذری، حسین خضری، امید نقیب،فرزین مولانی
نشسته از راست:
سیاوش خضری، علی قاضی، عبدالله عدالت، عثمان رشیدی(مربی همراه)
اردوی فرهنگی-ورزشی تابستان سال ۱۳۷۰ -تهران]
-----
https://www.instagram.com/p/BvLnMS0F1eW/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=12o2lo91jzus7
تابستان سال ۱۳۷۰ با جمعی از هم دوره ای هایم، برای یک اردوی فرهنگی-ورزشی عازم تهران شدیم!
برای یک نوجوان روستایی شهری شده مرزنشین، آن هم بیست و هفت سال و اندی قبل، رفتن به تهران آرزویی بزرگ بود و صدالبته تصویرسازی هایی که قبل از سفر در ذهن خود می پروردم، آن را شهر رؤيايي می دیدم ولی اولین قدم هایی که در خیابان های شمال شهر، برداشتم، این تصویر را درهم ریخت چه اینکه می دیدم چون شهر خودم، آشغال ها در کف خیابان های منتهی به تجریش، با نسیم حاصل از حرکت ماشین ها، شرق و غرب می کردند!
و جالب است بدانید که اولین تصویری که در بازگشت برای برادرنرفته ام به تهران بازگو کردم همان " مشاهده آشغال در کف خیابان" بود!
اگر این روایت را پیوندی بزنم به خاطره ای از یکی دوستان روستایی ام که بعدها مقامی هم در سطح میانی آموزش و پرورش گرفت، شاید مفهوم بهتر منتقل شود.
نقل می کرد:"معلم که داشتیم با خود همیشه در این فکر بودم که چه خوش اقبال است آن که معلم می شود چون حتی ابتدایی ترین تفاوتش با مردم عادی را این می دیدم که او هیچگاه نیاز به دستشویی رفتن پیدا نمی کند😃"
هرچند که تا پریروزهای دور، این یک امتیاز می نمود و نشان تقدس بخشی دانش آموزان به معلمان بود ولی امروز به گمانم این تصویر فروریخته باشد چه اینکه دست شویی نرفتن شان، به دلیل خالی بودن جیب ها و سفره هاست و نه تقدس شخصیتی😭اما باری به هرجهت این تصویر سازی های کودکی وی از معلم بود و ارزنده و قابل تأمل!
شاید باورتان نشود ولی من نیز چنین تصویری از #تهران و پایتخت داشتم و هرچند بازدید از کاخ های نیاوران و سعدآباد این تصویر را تقویت می کرد اما کف خیابان های بیرونی کاخ ها،خللی جدی در تصویرسازی هایم ایجاد کرد همچنان که برای آن دوستم "معلم شدن" خودش چنین کرد!
این همه را بگفتم تا به سه نکته برسم؛
یک: تفاوت تصویرسازی های ذهنی و واقعیت های بیرونی هم نسلی های من که کم تر توفیق توافق یافتند
دو: تأکید و تمرکز حدود سه دهه قبل اینجانب روی #محیط_زیست و ارتباط معنایی تصویرسازی اولیه و فروریزی آن بر مبنای یک مؤلفه محیط زیستی
ج: دقت در تصویر فوق و تمرکز بر تصویر اینجانب(ایستاده سوم نفر از راست) نشان می دهد که آن دوران نیز نشانه هایی از #صلح_و_مهربانی با خود داشته ام( گل سرخ) و این نیز افتخاری والا برای این سفیر کوچک صلح و مهربانی امروز است.
به یقین کسب جایزه سال #صلح_و_محیط_زیست دکتر تقی ابتکار درسال جاری، تداوم همان ذهن زیست محور و روح صلح گستر دیروزی بوده که افتخار امروزم است ومدیون #مهربان_مادر فرشته وشم🌷❤
🌷❤🌷
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
#مسئولیت_اجتماعی
#تصویرسازی_های_نوجوانی
#تهران
#تقدس_رؤيا
#محیط_زیست
#صلح
#نقش_الگویی
@sopskf
-----
*سپاس از مربی همراه آن روزها جناب حاج عثمان رشیدی عزیز
**شرح تصویر:
[ایستاده از راست:
فاروق مکری، کاوه حیاک، رئوف آذری، حسین خضری، امید نقیب،فرزین مولانی
نشسته از راست:
سیاوش خضری، علی قاضی، عبدالله عدالت، عثمان رشیدی(مربی همراه)
اردوی فرهنگی-ورزشی تابستان سال ۱۳۷۰ -تهران]
-----
https://www.instagram.com/p/BvLnMS0F1eW/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=12o2lo91jzus7
Instagram
بنیاد توسعه صلح و مهربانی
یادی ایامی که گذشت به مهر تابستان سال ۱۳۷۰ با جمعی از هم دوره ای هایم، برای یک اردوی فرهنگی-ورزشی عازم تهران شدیم! برای یک نوجوان روستایی شهری شده مرزنشین، آن هم بیست و هفت سال و اندی قبل، رفتن به تهران آرزویی بزرگ بود و صدالبته تصویرسازی هایی که قبل از سفر…
رهایی از "هراس ترس"،سرآغاز توسعه و هدیه سال نوِ ما به جهان پیرامونی
رئوف آذری*
️"ترس" سرچشمه اصلی"خرافات" است ،
و یکی از منابع اصلی "بی رحمی" است ،
فائق آمدن بر ترس آغاز "دانایی" است!
(برتراند راسل)
چندی قبل در محضر بزرگوارانی، به عیادت کولبر جوانی رفتیم که نامهربانی روزگار، بر بسترنامرادی اش خوابانده بود!
حرکتی نداشت جز پلک چشمانش که آن را نیز توان باز و بسته کردن بسیار نداشت و این همه به لطف "استراتژی تأمین امنیت" اتفاق افتاده بود که نمونه های بسیاری را در منطقه می توان سراغ گرفت و خود مثنوی هزار من کاغذ می طلبد!
لختی با بزرگ خانواده گرم گرفتیم که پا به سن گذاشتگی اش ما را به دوران قبل از انقلاب بُرد و اوضاعی که در آن ایام نیز نابسامان نشان می داد!
دربخشی از واگویی هایش، به جایی رسید که از "حمله پشده ری "ها و سوزاندن خانه و کاشانه شان سخن گفت و ما نیز بر ایام رفته شان افسوس خوردیم!
چندی از آن "عیادت" به زعم ما "عبادت" نگذشته بود که پسر ارشد آن سالخورده و ابوی آن عزیز در بسترخفته، تماس گرفت و ضمن پوزش از عدم حضور به هنگامِ عیادتِ ما و تشکر ویژه، زخمی را باز کرد که نشانه های بسیاری در این سرای داشت!
پشت تلفن گفت:
"فلانی من شما را می شناسم و می دانم چقدر دلسوز و مهربان و اهل خیری. اما اجازه دهید با کمال شرمندگی مطلبی را عرض کنم"
گفتم: بفرما، اختیار دارید.
ادامه داد:
"از روزی که شما تشریف آورده اید تا به امروز، ابویم مدام دچار کابوس و هزیان می شود!
اجازه نداریم تلویزیون را روشن کنیم!
می گوید خاموش کنید که مأموران دولت می بینند، ومی آیند و دستگیرم می کنند!"
گفتم مگر چه شده است؟
گفت:
"احساس کرده که شما "مأمور دولت" بوده اید و از آنجا که در حضور شما از "حمله پشده ری ها" و "سوزاندن کاشانه" شان گفته، مدام کابوس بازداشت به سراغش می آید و آرام و قرار ندارد!"
گفتم، قبلا" نیز سابقه داشته؟
گفت:"آری و این عادت دیرین اوست"
گفتم حالا ما چه کنیم؟
گفت:"فقط اینکه یک بار دیگر تشریف بیاورید و اطمینان خاطر دهید که "مأمور دولت"نیستید و مشکلی برای ایشان ایجاد نخواهید کرد!"
ضمن تعجب بسیار، با کمال میل پذیرفتم و چندی بعد، محضرشان رسیدیم و اطمینان خاطر دادیم!
ولی همان تلفن مرا به گذشته برد و خاطره ای دیگر زنده کرد:
سال ها قبل(دهه شصت و چندسال اولیه بعد از انقلاب) پسر خاله ام سرباز بود!
در جریان مرخصی اش، باهمان لباس نظامی دوره آموزشی اش، بازگشته بود و از آنجا که منزل ما داخل شهر بود، مسیرش از پادگان و ترمینال به خانه ما خورده بود و بعد از استراحتی کوتاه و تعویض لباس،پوتین هایش را واکس کرده بر کفش کن ورودی خانه مان قرار داده بود!
همزمان فامیلی پابه سن گذاشته سررسید و "پوتین های نظامی" را بر کفش کن ها ملاحظه کرد!
با جدیت اصرار می کرد که تا رفتن ایشان این پوتین ها را به خارج از منزل ببریم و وقتی از علت ابرام و اصرارش پرسیدیم، "ترس سر رسیدن نیروهای امنیتی و اتهام کشتن یک نظامی و دردسرهای مابعدش" را شاهد می آورد!
هرچقدر دلیل آوردیم و توجیه کردیم، به گوشش نرفت که نرفت و دلیل رسش نیز این بود:
"شما نمی دانید و بچه اید!
من تجربه کرده ام تا بیاییم از بی گناهی خود دفاع کنیم، سرمان بر چوبه دار است و من شاهد بوده ام چه عزیزان بیگناهی، جان ستانده شده اند!"
"ترس" هایی از این دست را بسیار می توان در منطقه مثال زد که به "کابوس" اهالی بدل شده اند و متأسفانه، ریشه های شان همچنان پیشروی دارد تا جایی که خانواده همان "کولبر" که در پی لقمه نانی سلامتی خود را از دست داده بود، از روز حادثه تا به امروز از ترس از دست دادن دیه ای که هنوز در هزار راه بروکراسی در ابهام فرو خفته است، از مصاحبه با رسانه ها و واگویی حادثه پرهیز کرده و می کنند!
با برتراندراسل باید توافق کرد که:
" ترس" سرچشمه اصلی "خرافات"
و یکی از منابع اصلی "بی رحمی" است و همان بی رحمی های حاصل از "ترس"، اند که گاهی حتی به آفت "خودزنی" مبتلای مان کرده اند!
چه اینکه اگر "ترس" نبود، "خرافات" نبود و اگر "خرافات" نبود، "بی رحمی" نیز نبود و یا حداقل کم بود...
چه ها جنگ و خونریزی و "بی رحمی" های تاریخی در این کره خاکی و به ویژه در خاورمیانه روی داده است که منشأ آن، خرافات یا به تعبیری همان "ترس از دیگری" بوده است!
از جنگ گلادیاتورها در روم باستان تا کوره های آدم پزی هیتلر و قتل و عام ارامنه تا انفال و شیمیایی صدام و دعواها و چنگ انداختن های مذهبی، قومی و طوایفی و ... مقال های بسیاری هست، برای توجیه ادعای فوق...
اما از دو نکته بسیار در عجبم و آن:
۱•حکومت ها و دولت ها با مردم چه کرده و می کنند که "ترس" فراگیر می شود؟
۲•مردم و شهروندان، خود در فراگیری.. [ادامه یادداشت در پیج فسیبوک نگارنده]👇🌷
https://m.facebook.com/story.php?story_fbid=2097560427027957&id=100003220610069
رئوف آذری*
️"ترس" سرچشمه اصلی"خرافات" است ،
و یکی از منابع اصلی "بی رحمی" است ،
فائق آمدن بر ترس آغاز "دانایی" است!
(برتراند راسل)
چندی قبل در محضر بزرگوارانی، به عیادت کولبر جوانی رفتیم که نامهربانی روزگار، بر بسترنامرادی اش خوابانده بود!
حرکتی نداشت جز پلک چشمانش که آن را نیز توان باز و بسته کردن بسیار نداشت و این همه به لطف "استراتژی تأمین امنیت" اتفاق افتاده بود که نمونه های بسیاری را در منطقه می توان سراغ گرفت و خود مثنوی هزار من کاغذ می طلبد!
لختی با بزرگ خانواده گرم گرفتیم که پا به سن گذاشتگی اش ما را به دوران قبل از انقلاب بُرد و اوضاعی که در آن ایام نیز نابسامان نشان می داد!
دربخشی از واگویی هایش، به جایی رسید که از "حمله پشده ری "ها و سوزاندن خانه و کاشانه شان سخن گفت و ما نیز بر ایام رفته شان افسوس خوردیم!
چندی از آن "عیادت" به زعم ما "عبادت" نگذشته بود که پسر ارشد آن سالخورده و ابوی آن عزیز در بسترخفته، تماس گرفت و ضمن پوزش از عدم حضور به هنگامِ عیادتِ ما و تشکر ویژه، زخمی را باز کرد که نشانه های بسیاری در این سرای داشت!
پشت تلفن گفت:
"فلانی من شما را می شناسم و می دانم چقدر دلسوز و مهربان و اهل خیری. اما اجازه دهید با کمال شرمندگی مطلبی را عرض کنم"
گفتم: بفرما، اختیار دارید.
ادامه داد:
"از روزی که شما تشریف آورده اید تا به امروز، ابویم مدام دچار کابوس و هزیان می شود!
اجازه نداریم تلویزیون را روشن کنیم!
می گوید خاموش کنید که مأموران دولت می بینند، ومی آیند و دستگیرم می کنند!"
گفتم مگر چه شده است؟
گفت:
"احساس کرده که شما "مأمور دولت" بوده اید و از آنجا که در حضور شما از "حمله پشده ری ها" و "سوزاندن کاشانه" شان گفته، مدام کابوس بازداشت به سراغش می آید و آرام و قرار ندارد!"
گفتم، قبلا" نیز سابقه داشته؟
گفت:"آری و این عادت دیرین اوست"
گفتم حالا ما چه کنیم؟
گفت:"فقط اینکه یک بار دیگر تشریف بیاورید و اطمینان خاطر دهید که "مأمور دولت"نیستید و مشکلی برای ایشان ایجاد نخواهید کرد!"
ضمن تعجب بسیار، با کمال میل پذیرفتم و چندی بعد، محضرشان رسیدیم و اطمینان خاطر دادیم!
ولی همان تلفن مرا به گذشته برد و خاطره ای دیگر زنده کرد:
سال ها قبل(دهه شصت و چندسال اولیه بعد از انقلاب) پسر خاله ام سرباز بود!
در جریان مرخصی اش، باهمان لباس نظامی دوره آموزشی اش، بازگشته بود و از آنجا که منزل ما داخل شهر بود، مسیرش از پادگان و ترمینال به خانه ما خورده بود و بعد از استراحتی کوتاه و تعویض لباس،پوتین هایش را واکس کرده بر کفش کن ورودی خانه مان قرار داده بود!
همزمان فامیلی پابه سن گذاشته سررسید و "پوتین های نظامی" را بر کفش کن ها ملاحظه کرد!
با جدیت اصرار می کرد که تا رفتن ایشان این پوتین ها را به خارج از منزل ببریم و وقتی از علت ابرام و اصرارش پرسیدیم، "ترس سر رسیدن نیروهای امنیتی و اتهام کشتن یک نظامی و دردسرهای مابعدش" را شاهد می آورد!
هرچقدر دلیل آوردیم و توجیه کردیم، به گوشش نرفت که نرفت و دلیل رسش نیز این بود:
"شما نمی دانید و بچه اید!
من تجربه کرده ام تا بیاییم از بی گناهی خود دفاع کنیم، سرمان بر چوبه دار است و من شاهد بوده ام چه عزیزان بیگناهی، جان ستانده شده اند!"
"ترس" هایی از این دست را بسیار می توان در منطقه مثال زد که به "کابوس" اهالی بدل شده اند و متأسفانه، ریشه های شان همچنان پیشروی دارد تا جایی که خانواده همان "کولبر" که در پی لقمه نانی سلامتی خود را از دست داده بود، از روز حادثه تا به امروز از ترس از دست دادن دیه ای که هنوز در هزار راه بروکراسی در ابهام فرو خفته است، از مصاحبه با رسانه ها و واگویی حادثه پرهیز کرده و می کنند!
با برتراندراسل باید توافق کرد که:
" ترس" سرچشمه اصلی "خرافات"
و یکی از منابع اصلی "بی رحمی" است و همان بی رحمی های حاصل از "ترس"، اند که گاهی حتی به آفت "خودزنی" مبتلای مان کرده اند!
چه اینکه اگر "ترس" نبود، "خرافات" نبود و اگر "خرافات" نبود، "بی رحمی" نیز نبود و یا حداقل کم بود...
چه ها جنگ و خونریزی و "بی رحمی" های تاریخی در این کره خاکی و به ویژه در خاورمیانه روی داده است که منشأ آن، خرافات یا به تعبیری همان "ترس از دیگری" بوده است!
از جنگ گلادیاتورها در روم باستان تا کوره های آدم پزی هیتلر و قتل و عام ارامنه تا انفال و شیمیایی صدام و دعواها و چنگ انداختن های مذهبی، قومی و طوایفی و ... مقال های بسیاری هست، برای توجیه ادعای فوق...
اما از دو نکته بسیار در عجبم و آن:
۱•حکومت ها و دولت ها با مردم چه کرده و می کنند که "ترس" فراگیر می شود؟
۲•مردم و شهروندان، خود در فراگیری.. [ادامه یادداشت در پیج فسیبوک نگارنده]👇🌷
https://m.facebook.com/story.php?story_fbid=2097560427027957&id=100003220610069
Facebook
Log in or sign up to view
See posts, photos and more on Facebook.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گویند #روز_پدر است!
هر آنچه می خواستم در باب #مهربانی_های_پدر و #ازخود_گذشتگی_هایش بنگارم و در این روز یادی کنم از پدرانی که عشق به فرزند را فدایِ #عشق به مادر خود و مادر فرزندانشان کردند، کارگردان و تهیه کننده این کلیپ ۱۰۰ ثانیه ای به تصویر در آورده اند👏
حرف و سخن دیگری، آیا باقیست؟
اگر بله، دلیل و دلایل و ناگفته های خود را از طریق لینک ارتباطی کانال بنیاد توسعه صلح و مهربانی با آدرس ذیل در میان بگذارید👇
🌷❤🌷
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
#مسئولیت_نقش
#روز_پدر
#رسالت_زندگی_خانوادگی
@sopskf
----------------------
*نقل کلیپ از کانال حافظ-گوته
هر آنچه می خواستم در باب #مهربانی_های_پدر و #ازخود_گذشتگی_هایش بنگارم و در این روز یادی کنم از پدرانی که عشق به فرزند را فدایِ #عشق به مادر خود و مادر فرزندانشان کردند، کارگردان و تهیه کننده این کلیپ ۱۰۰ ثانیه ای به تصویر در آورده اند👏
حرف و سخن دیگری، آیا باقیست؟
اگر بله، دلیل و دلایل و ناگفته های خود را از طریق لینک ارتباطی کانال بنیاد توسعه صلح و مهربانی با آدرس ذیل در میان بگذارید👇
🌷❤🌷
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
#مسئولیت_نقش
#روز_پدر
#رسالت_زندگی_خانوادگی
@sopskf
----------------------
*نقل کلیپ از کانال حافظ-گوته
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
دعوت به #همایش رسانه،خشونت و صلح ایرانشهر، هرچند از سفر به حلبچه و شرکت در فستیوال سالیانه آن شهر شهید محرومم ساخت اما کارگذاری ۵ گلدان جوانه بلوط صلح و مهربانی بر سن همایش به یاد ۵هزار شهید حلبچه و نیز فرصت همسفری با بزرگ مهربانان، نشستن بر خوان کرم و لطف بلوچ های عزیز، آشنایی با اساتید حوزه و دانشگاه و نیز فعالان مدنی و رسانه ای آن دیار و همچنین دو سخنرانی در دو نقطه آن استان(ایرانشهر و چابهار) با محوریت #صلح_و_رسانه، #فضای_شبکه_ای_و_سواد_رسانه_ای، وبازدید از مناطق گردشپذیر و پی گیری تعهدات سفرهای قبلی به ویژه در حوزه محیط زیست، دستاوردهای ارزنده ای بود که به تخصیص وقت در آن زمان خاص، می ارزید و از این حیث، خداوند را شاکرم و بر دعوت کنندگان مصرّ و جسور و متولیان همایش و میزبانان، درود می فرستم که در ادای بخشی از مسئولیت اجتماعی، مشوق مان شدند
🌷❤🌷
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
#مسئولیت_اجتماعی
#همایش_ایرانشهر
#رسانه_خشونت_صلح
@sopskf
*سپاس میزبانان را بابت کلیپ ارسالی☝
🌷❤🌷
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
#مسئولیت_اجتماعی
#همایش_ایرانشهر
#رسانه_خشونت_صلح
@sopskf
*سپاس میزبانان را بابت کلیپ ارسالی☝
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
روز پدر مبارک
کلیپ زیبایی از فاصله بین پدر و فرزند
نقل از کانال خانه تکانی فرهنگی👇
@khanetekanifarhangi
---------
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#چالش_گفت_و_گو
#روز_پدر
#بی_روتوش
#فرصت_صمیمیت
#مسئولیت_اجتماعی
#گلرنگ
@sopskf
@chaleshegoftegoo
کلیپ زیبایی از فاصله بین پدر و فرزند
نقل از کانال خانه تکانی فرهنگی👇
@khanetekanifarhangi
---------
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#چالش_گفت_و_گو
#روز_پدر
#بی_روتوش
#فرصت_صمیمیت
#مسئولیت_اجتماعی
#گلرنگ
@sopskf
@chaleshegoftegoo
در آخرین جلسه سال جاری از دانش آموزان کلاس(زنگ) مهربانی* خواستم تا بهترین اقدام مهرورزانه خودشان را در طول شش ماهه گذشته، بیان کرده و بر روی تابلو بنگارند!
آنچه در ذیل آمده است، فحوای دقیق جملات شانزده دانش آموز حاضر در آخرین جلسه کلاس بود...
البته بدون هیچ گونه ارزش گذاری و قضاوتی، اظهار امیدواری کردم سال آینده بتوانیم بیشتر از آنچه در سال قبل مهرورز بوده ایم، مهرگستر باشیم و سپس به صورت جمعی همسرایی کردیم :
"مهربانی، باور ما و زبان جهانی ما در تعامل با جهان( اعم از انسان و غیرانسان) است!
در سال آتی و سال های بعد نیز با همین زبان، با ما در ارتباط باشید"
------------------
برترین کار من در پروژه مهربانی سال ۹۷👇
کلاس هفتم در زنگ مهربانی:
۱•ثنا شیخه:
من هر هفته چهاربار لباس های پدرم را اتو می زدم.
۲•ژیلا محمدزاده:
بذر بلوط در زمین کاشتم تا طبیعت زیباتر شود.
۳• فرزانه همه روزی:
من هر هفته سه بار به جای مادرم لباس ها را می شستم.
۴• سمیه محمدی فر:
من در هر هفته یکبار مسجد را جارو می کردم.
۵• دیلان گرژه:
من در هر هفته، یک کتاب خوب می خواندم.
۶• رامین گاگشی:
من دو عدد جوانه بلوط پرورش دادم.
۷• محمدشیخه:
گنجشکی که پایش شکسته بود، غذا و آب دادم.
۸• هیوا احمدیان:
من هر دو روز یکبار موهای سرم را شست و شو می دادم.
۹• کیانوش بزرکار:
در نزدیکی منزل ما توله سگی بود که هر روز به او غذا می دادم.
۱۰•آرش محمدزاده:
من یک روز زن پیری را دیدم که کوزه ای آب بر دوش می کشید و عرق می ریخت. کوزه را گرفتم و تا دم در منزل برایش حمل کردم.
۱۱•شاهو عمرپوری:
من در هر هفته در روز جمعه پنج هزارتومان به فقرا کمک می کنم.
۱۲•اسماعیل شیرودی:
من در چرای گاوها به پدرم کمک می کردم.
۱۳• فایق رسولپور:
هر هفته سه بار کفش های پدرم را واکسی می زدم.
۱۴•کامران عبدالهی:
هر هفته سه روز در دوشیدن بُزها، به مادرم کمک می کردم.
۱۵• یونس سلیمانیان:
یک روز به جنگل رفتم و در آنجا، دوتا گردو کاشتم.
۱۶•بهزاد خایفی:
من در هر هفته در جنگل به بلوط های جوان آب می رساندم!
🌷❤🌷
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
#مسئولیت_اجتماعی
#کار_با_کودکان
#زنگ_مهربانی
#سردشت
@sopskf
---------
*لازم به توضیح است که از مهر۹۴ در یکی از مدارس شهرستان، چند زنگ را طراحی کرده و اجرایی کرده ام که یکی از آن چند،"زنگ مهربانی"در یکی از روستاهای نقطه صفر مرزی بوده که بیش از اثرگذاری بر دانش آموزان بر تسهیل گر اثر گذاشته است...
-----------
https://www.instagram.com/p/BvORV81F_7W/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=11f1bs9majjfr
آنچه در ذیل آمده است، فحوای دقیق جملات شانزده دانش آموز حاضر در آخرین جلسه کلاس بود...
البته بدون هیچ گونه ارزش گذاری و قضاوتی، اظهار امیدواری کردم سال آینده بتوانیم بیشتر از آنچه در سال قبل مهرورز بوده ایم، مهرگستر باشیم و سپس به صورت جمعی همسرایی کردیم :
"مهربانی، باور ما و زبان جهانی ما در تعامل با جهان( اعم از انسان و غیرانسان) است!
در سال آتی و سال های بعد نیز با همین زبان، با ما در ارتباط باشید"
------------------
برترین کار من در پروژه مهربانی سال ۹۷👇
کلاس هفتم در زنگ مهربانی:
۱•ثنا شیخه:
من هر هفته چهاربار لباس های پدرم را اتو می زدم.
۲•ژیلا محمدزاده:
بذر بلوط در زمین کاشتم تا طبیعت زیباتر شود.
۳• فرزانه همه روزی:
من هر هفته سه بار به جای مادرم لباس ها را می شستم.
۴• سمیه محمدی فر:
من در هر هفته یکبار مسجد را جارو می کردم.
۵• دیلان گرژه:
من در هر هفته، یک کتاب خوب می خواندم.
۶• رامین گاگشی:
من دو عدد جوانه بلوط پرورش دادم.
۷• محمدشیخه:
گنجشکی که پایش شکسته بود، غذا و آب دادم.
۸• هیوا احمدیان:
من هر دو روز یکبار موهای سرم را شست و شو می دادم.
۹• کیانوش بزرکار:
در نزدیکی منزل ما توله سگی بود که هر روز به او غذا می دادم.
۱۰•آرش محمدزاده:
من یک روز زن پیری را دیدم که کوزه ای آب بر دوش می کشید و عرق می ریخت. کوزه را گرفتم و تا دم در منزل برایش حمل کردم.
۱۱•شاهو عمرپوری:
من در هر هفته در روز جمعه پنج هزارتومان به فقرا کمک می کنم.
۱۲•اسماعیل شیرودی:
من در چرای گاوها به پدرم کمک می کردم.
۱۳• فایق رسولپور:
هر هفته سه بار کفش های پدرم را واکسی می زدم.
۱۴•کامران عبدالهی:
هر هفته سه روز در دوشیدن بُزها، به مادرم کمک می کردم.
۱۵• یونس سلیمانیان:
یک روز به جنگل رفتم و در آنجا، دوتا گردو کاشتم.
۱۶•بهزاد خایفی:
من در هر هفته در جنگل به بلوط های جوان آب می رساندم!
🌷❤🌷
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
#مسئولیت_اجتماعی
#کار_با_کودکان
#زنگ_مهربانی
#سردشت
@sopskf
---------
*لازم به توضیح است که از مهر۹۴ در یکی از مدارس شهرستان، چند زنگ را طراحی کرده و اجرایی کرده ام که یکی از آن چند،"زنگ مهربانی"در یکی از روستاهای نقطه صفر مرزی بوده که بیش از اثرگذاری بر دانش آموزان بر تسهیل گر اثر گذاشته است...
-----------
https://www.instagram.com/p/BvORV81F_7W/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=11f1bs9majjfr
Instagram
بنیاد توسعه صلح و مهربانی
در آخرین جلسه سال جاری از دانش آموزان کلاس(زنگ) مهربانی* خواستم تا بهترین اقدام مهرورزانه خودشان را در طول شش ماهه گذشته، بیان کرده و بر روی تابلو بنگارند! آنچه در ذیل آمده است، فحوای دقیق جملات شانزده دانش آموز حاضر در آخرین جلسه کلاس بود... البته بدون هیچ…