🌷مهربانی های روز❤
گزارشگران بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک
تاریخ ارسال: ۱۳ آبان ماه ۹۷
دریافتی از: پیج تلگرامی دکتر محمدخانی
@mohammadkhnimohyedin
-------------------۹
🌸مهربانی ؛اغماض و خویشتنداری🌸
سال ۱۳۷۰ دانشجوی دوره کارشناسی آموزش ابتدایی دانشگاه آزاد اسلامی سنندج بودم. از جوانرود به سنندج بایستی با چند کورس میرفتم .
در شهر کامیاران در صندلی یکی مانده به آخر یک مینیبوس جا گرفتم؛ پشت سرم ۵ نفر نشسته بودند یک پیرزن دو خانم و دو پسر جوان .
مینی بوس راه افتاد؛ نزدیکیهای سنندج یک لحظه احساس کردم چیز گرمی بر سر و گردنم ریخت.
پیرزن نابینا دچار تهوع شده بود و استفراغ نمودهبود. همراهانش بسیار دستپاچه و شرمنده و با روسری و پارچه هایی که همراه داشتن شروع به تمیز کردن من کردند.
چند کیلومتری بیشتر به دانشگاه نمانده بود که آنها اصرار داشتند که ظهر را مهمان آنها باشم و دوش گرفته و لباسهایم را بشویند من نیز امتحان داشتم و چاره ای نداشتم جز این که سر موقع به جلسه امتحان برسم.
نرسیده به دانشگاه آزاد سنندج یک پارک وجود دارد که در آن شیرهای آبی برای استفاده عموم هست.
من جلوی پارک از راننده مینیبوس خواستم که نگه دارد و پیاده شدم.
علیرغم اصرار آن خانواده محترم به هر صورت مینیبوس حرکت کرد من نیز به پارک رفته لباس هایم را شسته و خودم را تمیز نمودم. نیمساعتی به امتحان مانده بود.
هنگام امتحان با لباس های نیمه خشک سر جلسه رفتم و امتحانم را دادم.
هنوز هم که هنوز است خاطره آن روز و خویشتنداری ورفتار مهربانانه خودم که باعث شد آن خانواده بیش از حد معمول شرمنده نشوند خوشحالم می کند.
امیدوارم بتوانیم مشکلات دیگران را درک کنیم و با اغماض خود را پرورده و دیگران را شرمنده نکنیم.
🌷❤
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#رئوف_آذری
#مهربانی_روز
#اغماض_مهربانی
#خویشتن_داری
#دکترمحمدخانی
@Sopskf
گزارشگران بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک
تاریخ ارسال: ۱۳ آبان ماه ۹۷
دریافتی از: پیج تلگرامی دکتر محمدخانی
@mohammadkhnimohyedin
-------------------۹
🌸مهربانی ؛اغماض و خویشتنداری🌸
سال ۱۳۷۰ دانشجوی دوره کارشناسی آموزش ابتدایی دانشگاه آزاد اسلامی سنندج بودم. از جوانرود به سنندج بایستی با چند کورس میرفتم .
در شهر کامیاران در صندلی یکی مانده به آخر یک مینیبوس جا گرفتم؛ پشت سرم ۵ نفر نشسته بودند یک پیرزن دو خانم و دو پسر جوان .
مینی بوس راه افتاد؛ نزدیکیهای سنندج یک لحظه احساس کردم چیز گرمی بر سر و گردنم ریخت.
پیرزن نابینا دچار تهوع شده بود و استفراغ نمودهبود. همراهانش بسیار دستپاچه و شرمنده و با روسری و پارچه هایی که همراه داشتن شروع به تمیز کردن من کردند.
چند کیلومتری بیشتر به دانشگاه نمانده بود که آنها اصرار داشتند که ظهر را مهمان آنها باشم و دوش گرفته و لباسهایم را بشویند من نیز امتحان داشتم و چاره ای نداشتم جز این که سر موقع به جلسه امتحان برسم.
نرسیده به دانشگاه آزاد سنندج یک پارک وجود دارد که در آن شیرهای آبی برای استفاده عموم هست.
من جلوی پارک از راننده مینیبوس خواستم که نگه دارد و پیاده شدم.
علیرغم اصرار آن خانواده محترم به هر صورت مینیبوس حرکت کرد من نیز به پارک رفته لباس هایم را شسته و خودم را تمیز نمودم. نیمساعتی به امتحان مانده بود.
هنگام امتحان با لباس های نیمه خشک سر جلسه رفتم و امتحانم را دادم.
هنوز هم که هنوز است خاطره آن روز و خویشتنداری ورفتار مهربانانه خودم که باعث شد آن خانواده بیش از حد معمول شرمنده نشوند خوشحالم می کند.
امیدوارم بتوانیم مشکلات دیگران را درک کنیم و با اغماض خود را پرورده و دیگران را شرمنده نکنیم.
🌷❤
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#رئوف_آذری
#مهربانی_روز
#اغماض_مهربانی
#خویشتن_داری
#دکترمحمدخانی
@Sopskf
بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک
🌷مهربانی های روز❤ گزارشگران بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک تاریخ ارسال: ۱۳ آبان ماه ۹۷ دریافتی از: پیج تلگرامی دکتر محمدخانی @mohammadkhnimohyedin -----…
مهربانی های خانواده دکتر محمدخانی عزیز، شایسته بهترین توجهات و حتی تبدیل به فیلم کوتاه مهربانی اند🌷👏
@sopskf
@sopskf
🌷مهربانی های روز❤
گزارشگران بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک
تاریخ ارسال: ۱۳ آبان ماه ۹۷
دریافتی از: پیج تلگرامی دکتر محمدخانی
@mohammadkhnimohyedin
-------------------۱۰
🌸 کودکان و مهارت مهربانی🌸
روز دوشنبه هفتم آبان ۱۳۹۷ ؛ساعت ۱۲ و نیم از محل کارم برگشتم؛ تازه در منزل رسیده بودم که دخترم نیز از آژانس مدرسهاش پیاده شد . با هم وارد منزل شدیم. یهو دخترم یادش افتاد که لباسهای های ورزشیاش را در مدرسه جا گذاشته است. دوباره با ماشین من به راه افتادیم به سمت مدرسه ؛ دم مدرسه منتظر شدم تا دخترم برود و لباسهایش را بیاورد .چند دقیقه گذشت ؛ او با نایلونی در دست برگشت. تازه به راه افتاده بودیم که گفت:" پدر دختری در مدرسه جا مانده و هنوز والدینش به سراغش نیانیامدهاند و از نگرانی دارد گریه میکند." پرسیدم او را میشناسی؟ گفت : "نه؛ اما میدانم غریب است و تازه به جوانرود آمدهاند".
گفتم :چیکار کنیم ؟آیا بهتر نیست بریم او را به منزل برسانیم؟
دخترم گفت: چرا! میروم و میگویم من دختر فلانی هستم؛ مدیر مدرسه تو را می شناسد و از آن دختر می خواهم که با ما بیاید تا او را به منزلشان برسانیم. از پیشنهاد دخترم خوشحال شده و به سمت مدرسه بازگشتیم؛ دخترم رفت و چند دقیقه بعد برگشت و گفت:" آن دختر رفته؛ فکر کنم آمدهاند دنبالش.
گفتم: دخترم آیا به مدیر مدرسه گفتی که میخواستی چکار کنی؟
راستش دلم می خواست بگوید آره گفته ام. چون دلم میخواست همه شخصیت والای دخترم را بشناسند و هم مهربانی و نیکوکاری بیشتر و بیشتر مدنظر و توجه قرار بگیرد.
اما دخترم گفت:" نه بابا؛ نگفتم ؛ لازم نیست چون میشود خودنمایی!!
این باعث شد بسیار بسیار بیشتر خوشحال شوم و این دو رفتار بزرگمنشانه دخترم را از درس های مدرسه بیشتر پاس بدارم و به پاسداشت این بزرگی اخلاق و مهارت زندگی این نوشته را منتشر کنم.
🌷❤
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#رئوف_آذری
#مهربانی_روز
#مهارت_مهربانی
#کودک
#دکترمحمدخانی
@Sopskf
گزارشگران بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک
تاریخ ارسال: ۱۳ آبان ماه ۹۷
دریافتی از: پیج تلگرامی دکتر محمدخانی
@mohammadkhnimohyedin
-------------------۱۰
🌸 کودکان و مهارت مهربانی🌸
روز دوشنبه هفتم آبان ۱۳۹۷ ؛ساعت ۱۲ و نیم از محل کارم برگشتم؛ تازه در منزل رسیده بودم که دخترم نیز از آژانس مدرسهاش پیاده شد . با هم وارد منزل شدیم. یهو دخترم یادش افتاد که لباسهای های ورزشیاش را در مدرسه جا گذاشته است. دوباره با ماشین من به راه افتادیم به سمت مدرسه ؛ دم مدرسه منتظر شدم تا دخترم برود و لباسهایش را بیاورد .چند دقیقه گذشت ؛ او با نایلونی در دست برگشت. تازه به راه افتاده بودیم که گفت:" پدر دختری در مدرسه جا مانده و هنوز والدینش به سراغش نیانیامدهاند و از نگرانی دارد گریه میکند." پرسیدم او را میشناسی؟ گفت : "نه؛ اما میدانم غریب است و تازه به جوانرود آمدهاند".
گفتم :چیکار کنیم ؟آیا بهتر نیست بریم او را به منزل برسانیم؟
دخترم گفت: چرا! میروم و میگویم من دختر فلانی هستم؛ مدیر مدرسه تو را می شناسد و از آن دختر می خواهم که با ما بیاید تا او را به منزلشان برسانیم. از پیشنهاد دخترم خوشحال شده و به سمت مدرسه بازگشتیم؛ دخترم رفت و چند دقیقه بعد برگشت و گفت:" آن دختر رفته؛ فکر کنم آمدهاند دنبالش.
گفتم: دخترم آیا به مدیر مدرسه گفتی که میخواستی چکار کنی؟
راستش دلم می خواست بگوید آره گفته ام. چون دلم میخواست همه شخصیت والای دخترم را بشناسند و هم مهربانی و نیکوکاری بیشتر و بیشتر مدنظر و توجه قرار بگیرد.
اما دخترم گفت:" نه بابا؛ نگفتم ؛ لازم نیست چون میشود خودنمایی!!
این باعث شد بسیار بسیار بیشتر خوشحال شوم و این دو رفتار بزرگمنشانه دخترم را از درس های مدرسه بیشتر پاس بدارم و به پاسداشت این بزرگی اخلاق و مهارت زندگی این نوشته را منتشر کنم.
🌷❤
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#رئوف_آذری
#مهربانی_روز
#مهارت_مهربانی
#کودک
#دکترمحمدخانی
@Sopskf
زنجیره عشق بر پیکره یک شهر
رئوف آذری، فعال صلح و مهربانی
@sopskf
------🌷❤
https://www.instagram.com/p/BpxHm-GlRmR/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=j6pyv4okb0ek
رئوف آذری، فعال صلح و مهربانی
@sopskf
------🌷❤
https://www.instagram.com/p/BpxHm-GlRmR/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=j6pyv4okb0ek
Instagram
بنیاد توسعه صلح و مهربانی
زنجیره اندیشه بر پیکره یک شهر خبر رسید: "صدها نفر از مردم ساوت همپتون در جنوب انگلیس، برای کمک به اثاثکشی یک کتابفروشی، زنجیرهی انسانی تشکیل دادند و هزارها کتاب را دستبه دست از محل قدیمی کتابفروشی به محل جدید منتقل کردند. شیرینتر اینکه محل جدید هم…
🌷مهربانی های روز❤
گزارشگران بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک
تاریخ ارسال: ۱۳ آبان ماه ۹۷
گزارشگر مهربانی: مهربان بزرگ دکتر محی الدین محمدخانی
@mohammadkhnimohyedin
-------------------۱۱
نیکوکار مهربان 🌸🌸
امروز عجله ای می خواستم به یک جلسه سخنرانی در کرمانشاه بروم.
گوشی تلفن همراهم را روی جعبه ماشینم گذاشتم تا کفش هایم را عوض کنم .
گوشی را فراموش نمودم. مشغول رانندگی به سمت مقصد بودم . یک راننده تاکسی بسیار تلاش میکرد که از من سبقت بگیرد و من تعجب می کردم چرا اینقدر عجله دارد؛ آینه به آینه در بغل من ایستاد با سلام و مهربانی گفت گوشی تلفنتان روی جعبه است مواظب باشید نیفتد. بزرگواری این جوانمرد باعث شد که این نوشته را برای سپاس و قدردانی از ایشان بنویسم. ایشان برای نیکوکاری هزینه کرد و علیرغم چهره متعجب من با مهربانی مرا شرمنده خویش نمود و پس از این نیکوکاری دور زد تا به مسیر قبلی اش برگردد.
بزرگ منشی که فرهنگ یک جامعه را اعتلا میبخشد و مهربانی را تکثیر می کند.
بسیار سپاسگزارم.
محیالدین محمدخانی
🌷❤
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#رئوف_آذری
#مهربانی_روز
#نیکوکار_مهربان
#گوشی_موبایل
#کرمانشاه
#دکترمحمدخانی
@Sopskf
گزارشگران بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک
تاریخ ارسال: ۱۳ آبان ماه ۹۷
گزارشگر مهربانی: مهربان بزرگ دکتر محی الدین محمدخانی
@mohammadkhnimohyedin
-------------------۱۱
نیکوکار مهربان 🌸🌸
امروز عجله ای می خواستم به یک جلسه سخنرانی در کرمانشاه بروم.
گوشی تلفن همراهم را روی جعبه ماشینم گذاشتم تا کفش هایم را عوض کنم .
گوشی را فراموش نمودم. مشغول رانندگی به سمت مقصد بودم . یک راننده تاکسی بسیار تلاش میکرد که از من سبقت بگیرد و من تعجب می کردم چرا اینقدر عجله دارد؛ آینه به آینه در بغل من ایستاد با سلام و مهربانی گفت گوشی تلفنتان روی جعبه است مواظب باشید نیفتد. بزرگواری این جوانمرد باعث شد که این نوشته را برای سپاس و قدردانی از ایشان بنویسم. ایشان برای نیکوکاری هزینه کرد و علیرغم چهره متعجب من با مهربانی مرا شرمنده خویش نمود و پس از این نیکوکاری دور زد تا به مسیر قبلی اش برگردد.
بزرگ منشی که فرهنگ یک جامعه را اعتلا میبخشد و مهربانی را تکثیر می کند.
بسیار سپاسگزارم.
محیالدین محمدخانی
🌷❤
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#رئوف_آذری
#مهربانی_روز
#نیکوکار_مهربان
#گوشی_موبایل
#کرمانشاه
#دکترمحمدخانی
@Sopskf
همایش سواد رسانه ای و اطلاعاتی
۱۹ الی ۲۱ آبان ماه ۹۷
تهران، میدان بهارستان، سالن همایش های وزارت ارشاد
@sopskf
https://www.instagram.com/p/BpzYimKF7Lm/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=fxg6cpdxec9b
۱۹ الی ۲۱ آبان ماه ۹۷
تهران، میدان بهارستان، سالن همایش های وزارت ارشاد
@sopskf
https://www.instagram.com/p/BpzYimKF7Lm/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=fxg6cpdxec9b
Instagram
بنیاد توسعه صلح و مهربانی
دومین همایش سواد رسانه و اطلاعاتی، با همت انجمن سواد رسانه ای ایران و مشارکت بسیاری از نهادها،سازمان ها و دانشگاه ها روزهای نوزده تا بیست و یکم آبان ماه، در سالن همایش های وزارت ارشاد در میدان بهارستان برگزار می شود... به همه آنان که "رسانه" را محملی برای…
روزجهانی رادیولوژی و ویزیت های مهربانی مهربانان
رئوف آذری
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
@sopskf
🌷❤
https://www.instagram.com/p/Bp6z4VKl58X/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=vq5mcxfnl5k5
*نقل تصویر از: اینفوگرافیک
رئوف آذری
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
@sopskf
🌷❤
https://www.instagram.com/p/Bp6z4VKl58X/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=vq5mcxfnl5k5
*نقل تصویر از: اینفوگرافیک
Instagram
بنیاد توسعه صلح و مهربانی
پرتو های ایکس و ویزیت های مهربانی رئوف آذری* ----- هشتم نوامبر هرسال به نام روز جهانی رادیولوژی نامگذاری شده است... در هشتم نوامبر ۱۸۹۵ ویلهلم کنراد رونتگن، پرتو ایکس را کشف و بعدها در سال ۱۸۹۶ اولین تصویر رادیولوژی از دست همسر او رونمایی شد. همین کشف رونتگن…
برای نهادینه کردن صلح جهانی و برداشتن تحریم های آمریکا بر شهروندان ایران زمین، حمایت خود را از این درخواست با امضای پتیشن مندرج در لینک ذیل اعلام می داریم...
امیدواریم که ملت ها و شهروندان در هیچ جای جهان،قربانی زیاده خواهی سیاستمداران نشوند...
ما امضاء کردیم و شما را نیز به امضای آن دعوت می کنیم.
*با سپاس ویژه از اطلاع رسانی مهندس درویش عزیز🌷❤🌷
@sopskf
👇👇👇👇👇👇👇👇🌷❤🌷
Petition · .: Voices against Sanctions · Change.org
https://www.change.org/p/voices-against-sanctions?recruiter=911965771&utm_source=share_petition&utm_medium=copylink&utm_campaign=share_petition
امیدواریم که ملت ها و شهروندان در هیچ جای جهان،قربانی زیاده خواهی سیاستمداران نشوند...
ما امضاء کردیم و شما را نیز به امضای آن دعوت می کنیم.
*با سپاس ویژه از اطلاع رسانی مهندس درویش عزیز🌷❤🌷
@sopskf
👇👇👇👇👇👇👇👇🌷❤🌷
Petition · .: Voices against Sanctions · Change.org
https://www.change.org/p/voices-against-sanctions?recruiter=911965771&utm_source=share_petition&utm_medium=copylink&utm_campaign=share_petition
Change.org
Sign the Petition
Voices against Sanctions
طلای همدلی بر گردن آزادی
رئوف آذری
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#سواد_رسانه_ای
#مستطیل_سبز
#ورود_بانوان
@sopskf
@MLiteracy
https://www.instagram.com/p/BqA-6Q4lovN/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=1th7hg7shwwql
رئوف آذری
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#سواد_رسانه_ای
#مستطیل_سبز
#ورود_بانوان
@sopskf
@MLiteracy
https://www.instagram.com/p/BqA-6Q4lovN/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=1th7hg7shwwql
Instagram
بنیاد توسعه صلح و مهربانی
طلای همدلی بر گردن آزادی *رئوف آذری امروز شنبه دو اتفاق مبارک، پیوند مبارکی داشتند! ۱• افتتاحیه دومین همایش سوادرسانه ای و اطلاعاتی با محوریت خانواده در سالن همایش های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و در چند قدمی بهارستان و مجلس شورای اسلامی... ۲• انفتاح و گشایش…
Forwarded from Raouf Azari
سالگرد زلزله کرمانشاه و نکته های مشفقانه ی چند
رئوف آذری
-------بخش اول یادداشت👇
ساعت ۹ و ۴۸ دقیقه شامگاه بیست و یکم آبان ماه ۱۳۹۷ دقیقا" یک سال خورشیدی از وقوع زلزله کرمانشاه سپری می شود و دقایقی بعد، آن بلای طبیعی به دو سالگی خود وارد می شود!
از چندی پیش، زمزمه هایی برای بزرگداشت سالیاد آن حادثه طبیعی در فضای رسانه و محافل دانشگاهی و نیز بین بخشی از سمن ها و انجمن های مردمی شروع شده است و قطع یقین، بسیاری در این وادی به ایفای نقش خواهند پرداخت...
نگارنده به تبع حضور میدانی در جریان امداد(حدود ۶۰ شبانه روز) در هیأت مشاور، امدادگر و در نهایت روابط عمومی و ... ، نیز مشاهده نزدیک خدمات امدادی و درمانی و در نهایت بازسازی مردم، ان جی اوها،سلبریتی ها و دولت، تجارب زیادی حاصل آورده که در مجال خود، مکتوب و منتشر خواهد شد اما در این ایام و در آستانه سالگرد آن بلای طبیعی، واجب می بیند نکاتی چند را محض یادآوری و تأکید، معروض دارد:
۱• همه می دانیم و ویژه تر روان شناسان و مشاوران که نعمت فراموشی در جای خود، چه اندازه ارزشمند و در خور شکرگذاری است...
آنگاه که دردی را تجربه می کنیم، عزیزی را از دست می دهیم، صحنه ای دلخراش را پشت سر می گذاریم و یا کابوسی شبانه، خواب از سرمان می پراند چه نیک و بجا و ارزشمند است فراموشی این لحظات و به تاریخ سپردن آن...
پس بی مناسبت نخواهد بود اگر که از رسانه ای ها و روابط عمومی ان جی اوها و شهروند خبرنگاران و ادمین گروه ها و کانال های شبکه های اجتماعی بخواهیم و انتظار داشته باشیم که به جای ظهور مجدد عکس های روز حادثه، بارگذاری مجدد کلیپ ها و فیلم های آن شب و رخدادهای تلخ متعاقب آن و نیز یاد آوری "دردهای تجربه شده"، تعهد کنیم و وفا که تصاویر، فیلم و نگاشته هایی را بر بال رسانه سوار کنیم که "درد" را کاهش دهند و "خاطره" را "آرامش خاطر" عنایت کنند و چشمان را به دریچه های گشوده شده "امید" پیوند دهند...
قصد ندارم که "درد" و دردهای فعلی آسیب دیدگان را نادیده انگارم اما این را هم می دانم که بسیار گفته ها، نوشته ها و تصاویر و کلیپ های منتشره ما، نتوانست "مسئولان به خواب رفته" را بیدار کند و با کمال تأسف، خواب شان نیز چنان سنگین شده که به مرحله "کُما" رسیده است و مگر که خدا، لطفی کند و گرنه "آش" همان آش و کاسه، همان کاسه است...
پس چه بهتر که این بار تمرکز مان به جای "ساختن سقف خانه" آسیب دیدگان، استوار گرداندن "ستون اعتماد" آنان به خود و داشته های شان باشد!
شاید بسیاری خُرده گیرند و نارو زنند که :"ای بابا، این بندگان خدا، داشته های شان که همه زایل شد و از دست رفت!"
قبول دارم که "حادثه" در حد "فاجعه" بوده است و به ویژه با سهل انگاری های مسئولان مسئولیت نشناس و ندانم کاری های گاه و بیگاه امدادگران(با عرض پوزش از خیل بیدارگران بسیار)، تا مرز "مرگ امید" و "اعدام عزت نفس" نیز پیش رفته است اما یقین دارم که هنوز "نفس های رهایی" بسیار است به شرط آن که، در مسیر خود هدایت شود...
پس بیاییم به جای انگشت نهادن بر "خلأها"،"نداشته ها"، "نکرده ها" فقط این یکبار بر "استعدادها"،"ظرفیت ها"،"شدنی ها" تمرکز کنیم، شاید که "امید"و"عزت نفس" و "انرژی" زایل شده، برگردد...
و اگر هم آن نمی کنند حداقل خطاب شان را به جای هدر دادن انرژی در گوش های پر از پنبه مسئولان خودی، سوی قلوب ان جی اوها، سازمان ها و متولیان بین المللی فریاد کنند، شاید که حداقل ها که "رفع تحریم ها" باشد، اتفاق افتد و خود در هزینه های خودتحمیل آسیب دیدگان، تعدیلی آفریند...
@sopskf
@MLiteracy
ادامه دارد...
رئوف آذری
-------بخش اول یادداشت👇
ساعت ۹ و ۴۸ دقیقه شامگاه بیست و یکم آبان ماه ۱۳۹۷ دقیقا" یک سال خورشیدی از وقوع زلزله کرمانشاه سپری می شود و دقایقی بعد، آن بلای طبیعی به دو سالگی خود وارد می شود!
از چندی پیش، زمزمه هایی برای بزرگداشت سالیاد آن حادثه طبیعی در فضای رسانه و محافل دانشگاهی و نیز بین بخشی از سمن ها و انجمن های مردمی شروع شده است و قطع یقین، بسیاری در این وادی به ایفای نقش خواهند پرداخت...
نگارنده به تبع حضور میدانی در جریان امداد(حدود ۶۰ شبانه روز) در هیأت مشاور، امدادگر و در نهایت روابط عمومی و ... ، نیز مشاهده نزدیک خدمات امدادی و درمانی و در نهایت بازسازی مردم، ان جی اوها،سلبریتی ها و دولت، تجارب زیادی حاصل آورده که در مجال خود، مکتوب و منتشر خواهد شد اما در این ایام و در آستانه سالگرد آن بلای طبیعی، واجب می بیند نکاتی چند را محض یادآوری و تأکید، معروض دارد:
۱• همه می دانیم و ویژه تر روان شناسان و مشاوران که نعمت فراموشی در جای خود، چه اندازه ارزشمند و در خور شکرگذاری است...
آنگاه که دردی را تجربه می کنیم، عزیزی را از دست می دهیم، صحنه ای دلخراش را پشت سر می گذاریم و یا کابوسی شبانه، خواب از سرمان می پراند چه نیک و بجا و ارزشمند است فراموشی این لحظات و به تاریخ سپردن آن...
پس بی مناسبت نخواهد بود اگر که از رسانه ای ها و روابط عمومی ان جی اوها و شهروند خبرنگاران و ادمین گروه ها و کانال های شبکه های اجتماعی بخواهیم و انتظار داشته باشیم که به جای ظهور مجدد عکس های روز حادثه، بارگذاری مجدد کلیپ ها و فیلم های آن شب و رخدادهای تلخ متعاقب آن و نیز یاد آوری "دردهای تجربه شده"، تعهد کنیم و وفا که تصاویر، فیلم و نگاشته هایی را بر بال رسانه سوار کنیم که "درد" را کاهش دهند و "خاطره" را "آرامش خاطر" عنایت کنند و چشمان را به دریچه های گشوده شده "امید" پیوند دهند...
قصد ندارم که "درد" و دردهای فعلی آسیب دیدگان را نادیده انگارم اما این را هم می دانم که بسیار گفته ها، نوشته ها و تصاویر و کلیپ های منتشره ما، نتوانست "مسئولان به خواب رفته" را بیدار کند و با کمال تأسف، خواب شان نیز چنان سنگین شده که به مرحله "کُما" رسیده است و مگر که خدا، لطفی کند و گرنه "آش" همان آش و کاسه، همان کاسه است...
پس چه بهتر که این بار تمرکز مان به جای "ساختن سقف خانه" آسیب دیدگان، استوار گرداندن "ستون اعتماد" آنان به خود و داشته های شان باشد!
شاید بسیاری خُرده گیرند و نارو زنند که :"ای بابا، این بندگان خدا، داشته های شان که همه زایل شد و از دست رفت!"
قبول دارم که "حادثه" در حد "فاجعه" بوده است و به ویژه با سهل انگاری های مسئولان مسئولیت نشناس و ندانم کاری های گاه و بیگاه امدادگران(با عرض پوزش از خیل بیدارگران بسیار)، تا مرز "مرگ امید" و "اعدام عزت نفس" نیز پیش رفته است اما یقین دارم که هنوز "نفس های رهایی" بسیار است به شرط آن که، در مسیر خود هدایت شود...
پس بیاییم به جای انگشت نهادن بر "خلأها"،"نداشته ها"، "نکرده ها" فقط این یکبار بر "استعدادها"،"ظرفیت ها"،"شدنی ها" تمرکز کنیم، شاید که "امید"و"عزت نفس" و "انرژی" زایل شده، برگردد...
و اگر هم آن نمی کنند حداقل خطاب شان را به جای هدر دادن انرژی در گوش های پر از پنبه مسئولان خودی، سوی قلوب ان جی اوها، سازمان ها و متولیان بین المللی فریاد کنند، شاید که حداقل ها که "رفع تحریم ها" باشد، اتفاق افتد و خود در هزینه های خودتحمیل آسیب دیدگان، تعدیلی آفریند...
@sopskf
@MLiteracy
ادامه دارد...
Forwarded from Raouf Azari
سالگرد زلزله کرمانشاه و نکته های مشفقانه چند
رئوف آذری
-----بخش دوم یادداشت👇
۲• هنوز هم مصرم اگر که آن روزهای اولی بعد از زلزله، در اولین اقدامات امدادی و بازسازی، ایده #هرشهر_یک_روستا یا محله ای از شهرها"
@harshahryekrosta
را پیش می بردیم و همدلی جغرافیایی مان را زنجیر می کردیم، "سقف خانه های آسیب دیدگان" با آن همه "سیل مهربانی" هم میهنان ترمیم می شد اما بنا براین گذاشتیم تا از "نکرده ها" سخن نگوییم پس بیایید این بار، فارغ از هزینه های مادی، در راستای تجدید بنای "عزت نفس" و "امید" آسیب دیدگان، به ریسمان جغرافیای کنشگری مدنی خود، حلقه زنیم و اگر برای آزمون و آزمایش و تجربه هم باشد، "پایلوت گونه"، روان شناسان، مشاوران، مددکاران، رواندرمانگران، روانپزشکان،پزشکان و پرستاران و.. دواطلبِ یک شهر از جغرافیای ایران زمین، در قالب "یک تیم بازسازی"، بر یک روستا یا محله ای از شهرهای مناطق آسیب دیده(البته با علم بر اقدامات صورت گرفته و هماهنگی های ضروری با گروه های مؤثر قبلی)، متمرکز شوند و در مدت زمانی معین و موردنیاز به صورت نوبتی و کشیک، به خدمات رسانیِ روان شناختی، راهنمایی، مشاوره و رواندرمانی و جسم درمانی موردی بپردازند که این یک، هیچ کم از مسقف کردنِ خانه های مردمان مناطق زلزله زده ندارد، دارد؟!
۳• آن عده از مسئولان مسئولیت شناس هم به جای "سکوت" و "خودخوری" بپا خیزند و "توجیه گری های نابخشودنی" مسئولان مسئولیت نشناس و مسئولیت گریز را در محافل خودی شان، فریاد برآورند و از "لاک انفعالی" به "سکوی کنشگری" تغییر جهت دهند و از حقوق زایل شده آسیب دیدگان با مواد قانونی و دستورالعمل اداری و ارتباط ساختاری، خالصانه و جسورانه دفاع کنند که شکی نیست مؤثرخواهد افتاد...
@sopskf
@MLiteracy
رئوف آذری
-----بخش دوم یادداشت👇
۲• هنوز هم مصرم اگر که آن روزهای اولی بعد از زلزله، در اولین اقدامات امدادی و بازسازی، ایده #هرشهر_یک_روستا یا محله ای از شهرها"
@harshahryekrosta
را پیش می بردیم و همدلی جغرافیایی مان را زنجیر می کردیم، "سقف خانه های آسیب دیدگان" با آن همه "سیل مهربانی" هم میهنان ترمیم می شد اما بنا براین گذاشتیم تا از "نکرده ها" سخن نگوییم پس بیایید این بار، فارغ از هزینه های مادی، در راستای تجدید بنای "عزت نفس" و "امید" آسیب دیدگان، به ریسمان جغرافیای کنشگری مدنی خود، حلقه زنیم و اگر برای آزمون و آزمایش و تجربه هم باشد، "پایلوت گونه"، روان شناسان، مشاوران، مددکاران، رواندرمانگران، روانپزشکان،پزشکان و پرستاران و.. دواطلبِ یک شهر از جغرافیای ایران زمین، در قالب "یک تیم بازسازی"، بر یک روستا یا محله ای از شهرهای مناطق آسیب دیده(البته با علم بر اقدامات صورت گرفته و هماهنگی های ضروری با گروه های مؤثر قبلی)، متمرکز شوند و در مدت زمانی معین و موردنیاز به صورت نوبتی و کشیک، به خدمات رسانیِ روان شناختی، راهنمایی، مشاوره و رواندرمانی و جسم درمانی موردی بپردازند که این یک، هیچ کم از مسقف کردنِ خانه های مردمان مناطق زلزله زده ندارد، دارد؟!
۳• آن عده از مسئولان مسئولیت شناس هم به جای "سکوت" و "خودخوری" بپا خیزند و "توجیه گری های نابخشودنی" مسئولان مسئولیت نشناس و مسئولیت گریز را در محافل خودی شان، فریاد برآورند و از "لاک انفعالی" به "سکوی کنشگری" تغییر جهت دهند و از حقوق زایل شده آسیب دیدگان با مواد قانونی و دستورالعمل اداری و ارتباط ساختاری، خالصانه و جسورانه دفاع کنند که شکی نیست مؤثرخواهد افتاد...
@sopskf
@MLiteracy
Forwarded from Raouf Azari
سالگرد زلزله کرمانشاه و نکته های مشفقانه چند
رئوف آذری
-------بخش سوم و انتهایی👇
۴• ان جی اوها و سازمان مردم نهاد و امدادگران صاحبِ تجربه ی حضور در میدان خدمات داوطلبانه، با هدایت و راهنمایی اساتید و لیدرهای صاحب کُرسی و آزمون، همت کنند، همه آن دیده ها و تجربه ها و آزمون ها و کارهای کرده و نکرده، شکست ها و موفقیت های خود و دیگران را بی دخل و تصرف و سانسور و بی تعارف، مکتوب و مستند کنند تا حداقل از تجربه و تجارب حاصل از کنشگری های دواطلبانه در میادین مشابه دیگر، نتایج بهتر، ملموس تر و اثربخشی تری حاصل گردد و این همه مال و انرژی و زمان و نفرساعت کار، کم رمق و کم اثر جای دیگر هدر نگردد(هرچند که باید بوسه سپاس بر دستان بسیاری زد که کم و مؤثر یا بسیار و اثربخش حضور یافتند و مینیاتوری از "عشق" و"مهربانی" به همنوع خلق کردند)
۵• آخر نکته هم، پیشنهاد می شود سرجمع ساعت ها نفر و مترمکعب ها انرژی و خروارها هزینه ریالی و ارزی برای نشست ها، همایش ها، کنفرانس ها، یادبودها و امثالهم سالگرد زلزله، محاسبه گردد و تمهیدی اتخاذ شود قبل از مصرف و هزینه کرد، هریک "خوداظهاری" و "گروه اعلامی"، معادل سازی نمایند و به جای صرف و هزینه در گردهمایی های روتین و کم رونق و کم اثر، متمرکز گردد و برای ایجاد یک مرکز "مطالعات یا اقدام مشترک مهربانانه" در مناطق زلزله زده، جایگزین گردد.
باشد که هریک رسالت خود را در قبال "مسئولیت فردی و اجتماعی"، بهینه ادا کنیم...
رئوف آذری،
کنشگر صلح و مهربانی و دبیرکارگروه سواد رسانه و مسئولیت اجتماعی انجمن سوادرسانه ای ایران
شبانگاه ۲۰ آبان ماه ۹۷
@sopskf
@MLiteracy
رئوف آذری
-------بخش سوم و انتهایی👇
۴• ان جی اوها و سازمان مردم نهاد و امدادگران صاحبِ تجربه ی حضور در میدان خدمات داوطلبانه، با هدایت و راهنمایی اساتید و لیدرهای صاحب کُرسی و آزمون، همت کنند، همه آن دیده ها و تجربه ها و آزمون ها و کارهای کرده و نکرده، شکست ها و موفقیت های خود و دیگران را بی دخل و تصرف و سانسور و بی تعارف، مکتوب و مستند کنند تا حداقل از تجربه و تجارب حاصل از کنشگری های دواطلبانه در میادین مشابه دیگر، نتایج بهتر، ملموس تر و اثربخشی تری حاصل گردد و این همه مال و انرژی و زمان و نفرساعت کار، کم رمق و کم اثر جای دیگر هدر نگردد(هرچند که باید بوسه سپاس بر دستان بسیاری زد که کم و مؤثر یا بسیار و اثربخش حضور یافتند و مینیاتوری از "عشق" و"مهربانی" به همنوع خلق کردند)
۵• آخر نکته هم، پیشنهاد می شود سرجمع ساعت ها نفر و مترمکعب ها انرژی و خروارها هزینه ریالی و ارزی برای نشست ها، همایش ها، کنفرانس ها، یادبودها و امثالهم سالگرد زلزله، محاسبه گردد و تمهیدی اتخاذ شود قبل از مصرف و هزینه کرد، هریک "خوداظهاری" و "گروه اعلامی"، معادل سازی نمایند و به جای صرف و هزینه در گردهمایی های روتین و کم رونق و کم اثر، متمرکز گردد و برای ایجاد یک مرکز "مطالعات یا اقدام مشترک مهربانانه" در مناطق زلزله زده، جایگزین گردد.
باشد که هریک رسالت خود را در قبال "مسئولیت فردی و اجتماعی"، بهینه ادا کنیم...
رئوف آذری،
کنشگر صلح و مهربانی و دبیرکارگروه سواد رسانه و مسئولیت اجتماعی انجمن سوادرسانه ای ایران
شبانگاه ۲۰ آبان ماه ۹۷
@sopskf
@MLiteracy
Forwarded from اصلاحوب | islahweb.org
سالگرد زلزلهی کرمانشاه و چند نکتهی مشفقانه
✍️رئوف آذری*
ساعت ۹ و ۴۸ دقیقهی شامگاه ٢١ آبانماه ۱۳۹۷ دقیقاً یک سال خورشیدی از وقوع زلزلهی کرمانشاه سپری میشود و دقایقی بعد، آن بلای طبیعی به دو سالگی خود وارد میشود. از چندی پیش، زمزمههایی برای بزرگداشت سالیاد آن حادثهی طبیعی در فضای رسانه و محافل دانشگاهی و نیز بین بخشی از سمنها و انجمنهای مردمی شروع شده است و قطع یقین، بسیاری در این وادی به ایفای نقش خواهند پرداخت.
#زلزلە #کرمانشاه #فعالان_مدنی #فعالیت_مدنی #مهربانی #صلح #رئوف_آذری #رؤوف_آذری #بنیاد_جهانی_صلح_و_مهربانی
#سرپل
@islahweb
✍️رئوف آذری*
ساعت ۹ و ۴۸ دقیقهی شامگاه ٢١ آبانماه ۱۳۹۷ دقیقاً یک سال خورشیدی از وقوع زلزلهی کرمانشاه سپری میشود و دقایقی بعد، آن بلای طبیعی به دو سالگی خود وارد میشود. از چندی پیش، زمزمههایی برای بزرگداشت سالیاد آن حادثهی طبیعی در فضای رسانه و محافل دانشگاهی و نیز بین بخشی از سمنها و انجمنهای مردمی شروع شده است و قطع یقین، بسیاری در این وادی به ایفای نقش خواهند پرداخت.
#زلزلە #کرمانشاه #فعالان_مدنی #فعالیت_مدنی #مهربانی #صلح #رئوف_آذری #رؤوف_آذری #بنیاد_جهانی_صلح_و_مهربانی
#سرپل
@islahweb
Telegraph
سالگرد زلزلهی کرمانشاه و چند نکتهی مشفقانه
ساعت ۹ و ۴۸ دقیقهی شامگاه ٢١ آبانماه ۱۳۹۷ دقیقاً یک سال خورشیدی از وقوع زلزلهی کرمانشاه سپری میشود و دقایقی بعد، آن بلای طبیعی به دو سالگی خود وارد میشود. از چندی پیش، زمزمههایی برای بزرگداشت سالیاد آن حادثهی طبیعی در فضای رسانه و محافل دانشگاهی و…
چندسال قبل در پی ایده پردازی دوستان پرتوان جوانرودی ام در انجمن ماپریس و لطف دکتر محمدخانی عزیز، لیدر جریانی شدم که #چالش_جهانی_بلوط خواندیمش و همان #بلوط و #رئوف و #رئوف و #جوانرود چنان در هم تنیده شدند که در #ریشه در خاک و سر درافلاک همدیگر را نوازش دادند!
این جریان چنان زیبا پیش رفت که ما در ۷ تیر سال ۹۴ (مصادف با سالروز بمباران شیمیایی ۷ تیر ۱۳۶۶ سردشت که یکی از فجایع بشری قرن می توان خواندش)، #گلدان_نهال_بلوط بر دست نهادیم و به مدد #نهال_بلوط با #چالش_مرگ، به مبارزه برخواستیم!
و داستان های چند و چند دیگری که با بلوط و نهال صلح و مهربانی اش، شب های زمستانی مان را رونق بخشیدیم...
اینک مجدد، دوستان #ماپریسی ام، پیشقراول شده اند و در سالگرد حادثه #زلزله_کرمانشاه، درصدد برآمده اند، #بلوط را الهام بخش #تحمل، #مدارا، #صبوری و صدالبته #سمبُل_رویارویی با #چالش_های_متعاقب_زلزله، گردانند🌷 فراخوان آن بزرگواران برای نشاء #بذر_بلوط، همزمان با سالگرد زلزله کرمانشاه، پیام ها، نکته ها و درس نکته های بسیاری دارد که امیدوارم عقلای قوم و صاحبان فکر، خرد و اندیشه و به ویژه آسیب دیدگان آن زلزله ویرانگر با همراهی و همدلی بی مثال خود چون #بلوط، مقاومت در برابر سختی های زندگی و چالش های دوران رویش را به نمایش بگذارند .. صد درود و سپاس بر این ایده #امیدزا و #مهرزا و صد هزار امید به همدلی و همراهی شمع افروزان در دل تاریکی ها...
❤🌷👏
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
#چالش_جهانی_بلوط
#انجمن_ماپریس
#جوانرود_سردشت
#بلوط
#جوانه_زدن
#امید
@sopskf
https://www.instagram.com/p/BqF1b1TFdGF/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=nuoeozq2j1os
این جریان چنان زیبا پیش رفت که ما در ۷ تیر سال ۹۴ (مصادف با سالروز بمباران شیمیایی ۷ تیر ۱۳۶۶ سردشت که یکی از فجایع بشری قرن می توان خواندش)، #گلدان_نهال_بلوط بر دست نهادیم و به مدد #نهال_بلوط با #چالش_مرگ، به مبارزه برخواستیم!
و داستان های چند و چند دیگری که با بلوط و نهال صلح و مهربانی اش، شب های زمستانی مان را رونق بخشیدیم...
اینک مجدد، دوستان #ماپریسی ام، پیشقراول شده اند و در سالگرد حادثه #زلزله_کرمانشاه، درصدد برآمده اند، #بلوط را الهام بخش #تحمل، #مدارا، #صبوری و صدالبته #سمبُل_رویارویی با #چالش_های_متعاقب_زلزله، گردانند🌷 فراخوان آن بزرگواران برای نشاء #بذر_بلوط، همزمان با سالگرد زلزله کرمانشاه، پیام ها، نکته ها و درس نکته های بسیاری دارد که امیدوارم عقلای قوم و صاحبان فکر، خرد و اندیشه و به ویژه آسیب دیدگان آن زلزله ویرانگر با همراهی و همدلی بی مثال خود چون #بلوط، مقاومت در برابر سختی های زندگی و چالش های دوران رویش را به نمایش بگذارند .. صد درود و سپاس بر این ایده #امیدزا و #مهرزا و صد هزار امید به همدلی و همراهی شمع افروزان در دل تاریکی ها...
❤🌷👏
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
#چالش_جهانی_بلوط
#انجمن_ماپریس
#جوانرود_سردشت
#بلوط
#جوانه_زدن
#امید
@sopskf
https://www.instagram.com/p/BqF1b1TFdGF/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=nuoeozq2j1os
Instagram
بنیاد توسعه صلح و مهربانی
چندسال قبل در پی ایده پردازی دوستان پرتوان جوانرودی ام در انجمن ماپریس و لطف دکتر محمدخانی عزیز، لیدر جریانی شدم که #چالش_جهانی_بلوط خواندیمش و همان #بلوط و #رئوف و #رئوف و #جوانرود چنان در هم تنیده شدند که در #ریشه در خاک و سر درافلاک همدیگر را نوازش دادند!…
Forwarded from کانال رسمی دکتر محمدخانی
بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم
فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو در اندازیم
شهروندان گرامی ! حامیان شکوفایی و رویش ! و حافظان محیط زیست رنگین جوانرود!
بیایید در فصل خزان به وصل رویش بیاندیشیم .
بار دیگر انجمن سبز ماپریس بر آن است تا با همدلی و همراهی شما خوبان، همزمان با خزان طبیعت و در سالروز زلزله مرگبار ۲۱ آبانماه ،سرود زندگی و نوزایی را بازسرایی و تکرار کند : "ما زنده به آنیم که آرام نگیریم ، موجیم که آسودگی ما عدم ماست. "
می خواهیم در خزان طبیعت، پارادوکس حیات و ممات را چنان کنار هم بنشانیم که بتوانیم در حوالی بهار، رویش و دوباره زیستن را جشن بگیریم.
پس همراهمان باشید تا در روز
سه شنبه۲۲ آبانماه با کاشتن بلوط (در انتهای پارک ماپریس)بار دیگر نغمه ی مقاومت را با مردمانی از جنس بلوط طنین انداز کنیم و ایمان بیاوریم در آغاز فصلی سرد هم می توان گرمای شکفتن و زیستن را حس کرد و تبلور تداوم حیات رابه نظاره نشست.
هستم اگر مي روم گر نروم نیستم.
وعده ی ما
روز سه شنبه ۲۲ آبانماه ساعت۳بعدازظهر
مکان:جوانرود/انتهای پارک ماپریس /روبه چشمه میران
@greenmapris
فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو در اندازیم
شهروندان گرامی ! حامیان شکوفایی و رویش ! و حافظان محیط زیست رنگین جوانرود!
بیایید در فصل خزان به وصل رویش بیاندیشیم .
بار دیگر انجمن سبز ماپریس بر آن است تا با همدلی و همراهی شما خوبان، همزمان با خزان طبیعت و در سالروز زلزله مرگبار ۲۱ آبانماه ،سرود زندگی و نوزایی را بازسرایی و تکرار کند : "ما زنده به آنیم که آرام نگیریم ، موجیم که آسودگی ما عدم ماست. "
می خواهیم در خزان طبیعت، پارادوکس حیات و ممات را چنان کنار هم بنشانیم که بتوانیم در حوالی بهار، رویش و دوباره زیستن را جشن بگیریم.
پس همراهمان باشید تا در روز
سه شنبه۲۲ آبانماه با کاشتن بلوط (در انتهای پارک ماپریس)بار دیگر نغمه ی مقاومت را با مردمانی از جنس بلوط طنین انداز کنیم و ایمان بیاوریم در آغاز فصلی سرد هم می توان گرمای شکفتن و زیستن را حس کرد و تبلور تداوم حیات رابه نظاره نشست.
هستم اگر مي روم گر نروم نیستم.
وعده ی ما
روز سه شنبه ۲۲ آبانماه ساعت۳بعدازظهر
مکان:جوانرود/انتهای پارک ماپریس /روبه چشمه میران
@greenmapris
سپاسگزار عزیزانی هستم که اخیرنوشته اینجانب را در گروه ها و کانال های خود منعکس فرموده اند🌷❤👏
رئوف آذری
@sopskf
رئوف آذری
@sopskf
امروز در اختتامیه همایش #سواد_رسانه_ای_و_اطلاعاتی با محوریت خانواده که مصادف شده بود با سالگرد #زلزله_کرمانشاه، بنا داشتم طبق هماهنگی قبلی با دبیرکل همایش،به نمایندگی از انجمن، یادی داشته باشم از آن حادثه و #زلزله_مهربانی همنوعان و نیز تلنگری بزنم به رسالت کارگروه تحت امرم در انجمن سواد رسانه ای و اطلاعاتی(رسانه و مسئولیت اجتماعی).. ولی متأسفانه، مشغولیت در فاز اجرایی و تراکم برنامه ها به #آلزایمر_جبری، گرفتارمان کرد اما به رسم ادب به پیشگاه #زلزله_زدگان و آسیب دیدگان عزیز و همه امدادگران خالص و ناب آن روزهای سخت، مُخلَصِ آنچه قصد ذکرش بر تریبون داشتم، تقدیم می دارم:
در فضایی خواستیم از سواد رسانه ای و اطلاعاتی برای خانواده ها، سخن برانیم که متأسفانه، خانواده های بسیاری در این گهرسرزمین از تامین اولین نیازهای خود، معذور و سردرگریبان مانده اند ولی باز دلخوش به آنیم که حوادثی چون زلزله، یادآورمان می شوند که مردمانی بسیار مهربان داریم و در فضای شبکه ای که اصل بر تبادل و مبادله و آن هم در کسری از ثانیه است، در قبال #سواد_رسانه_ای که از #مک_لوهان و غربی ها، مثبت و ایجابی گرفته ایم صنعتی کارآمدتر و بهره ورتر چون #همدلی در این گهرسرزمین داریم که اگر اراده کنیم و بخواهیم و بزرگان مملکت نیز مجال دهند،بُرد-بُرد مبادله می کنیم!
صنعتی که یادآورمان می شود که #رسانه_ها از هر نوع شان و سیاستگزاران و متولیان آنها نیز چون #شرکت ها در بحث
CSR
ملتزم و متعهدند تا به #مسئولیت_اجتماعی خود در قبال #جامعه و #محیط_زیست عمل کنند و صدالبته به میزان ارتقاء سوادرسانه ای خانواده ها، محتاج و نیازمند #سواد_مسئولیت_اجتماعی هستیم و اگر #شهروندان و #رسانه_ها و #رسانه_ای_ها همت کنند چون روزهای سخت زلزله،جنگ وسایر حوادث طبیعی و غیرطبیعی، همیشه و همواره در کاربرد #سواد_همدلی، کوشا باشند آن وقت است که #خانواده_ها، مسیر#خودشکوفایی_فارغ_التحصیلان را هموار خواهند کرد و #صنعت_همدلی، ضمن تأمین داخل، برای #صادرات نیز فرآورده خواهد داشت و تنها در آن ساحت مقدس است که #زلزله و سایر حوادث طبیعی و غیر طبیعی حتی تهاجم میدانی، فضایی،فرهنگی و تحریم نیز کارکرد خود را از دست خواهد داد و چون هریک به فکر سایر اعضای دیگران خواهیم بود، هر عضوی که در هر شرایطی از جمله، زلزله یا فضای سایبری نیز به درد آید، با #درمان_همدلی، تیمارگری خواهد شد و اصلا" در شرایط #ارتقاء_سواد_همدلی در جهان هیچ تقابلی نخواهد بود
پس بیایید امروز #همدلی را #سواد دانیم و خانواده های زلزله زده و آسیب دیده جای جای کشورمان را بدین نحو واکسینه کنیم.
رئوف آذری، فعال صلح و مهربانی
دبیرکارگروه سواد رسانه ای و مسئولیت اجتماعی انجمن سواد رسانه ای ایران
@MLiteracy
@sopskf
https://www.instagram.com/p/BqGEC3pFx6k/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=ek04qluq1146
در فضایی خواستیم از سواد رسانه ای و اطلاعاتی برای خانواده ها، سخن برانیم که متأسفانه، خانواده های بسیاری در این گهرسرزمین از تامین اولین نیازهای خود، معذور و سردرگریبان مانده اند ولی باز دلخوش به آنیم که حوادثی چون زلزله، یادآورمان می شوند که مردمانی بسیار مهربان داریم و در فضای شبکه ای که اصل بر تبادل و مبادله و آن هم در کسری از ثانیه است، در قبال #سواد_رسانه_ای که از #مک_لوهان و غربی ها، مثبت و ایجابی گرفته ایم صنعتی کارآمدتر و بهره ورتر چون #همدلی در این گهرسرزمین داریم که اگر اراده کنیم و بخواهیم و بزرگان مملکت نیز مجال دهند،بُرد-بُرد مبادله می کنیم!
صنعتی که یادآورمان می شود که #رسانه_ها از هر نوع شان و سیاستگزاران و متولیان آنها نیز چون #شرکت ها در بحث
CSR
ملتزم و متعهدند تا به #مسئولیت_اجتماعی خود در قبال #جامعه و #محیط_زیست عمل کنند و صدالبته به میزان ارتقاء سوادرسانه ای خانواده ها، محتاج و نیازمند #سواد_مسئولیت_اجتماعی هستیم و اگر #شهروندان و #رسانه_ها و #رسانه_ای_ها همت کنند چون روزهای سخت زلزله،جنگ وسایر حوادث طبیعی و غیرطبیعی، همیشه و همواره در کاربرد #سواد_همدلی، کوشا باشند آن وقت است که #خانواده_ها، مسیر#خودشکوفایی_فارغ_التحصیلان را هموار خواهند کرد و #صنعت_همدلی، ضمن تأمین داخل، برای #صادرات نیز فرآورده خواهد داشت و تنها در آن ساحت مقدس است که #زلزله و سایر حوادث طبیعی و غیر طبیعی حتی تهاجم میدانی، فضایی،فرهنگی و تحریم نیز کارکرد خود را از دست خواهد داد و چون هریک به فکر سایر اعضای دیگران خواهیم بود، هر عضوی که در هر شرایطی از جمله، زلزله یا فضای سایبری نیز به درد آید، با #درمان_همدلی، تیمارگری خواهد شد و اصلا" در شرایط #ارتقاء_سواد_همدلی در جهان هیچ تقابلی نخواهد بود
پس بیایید امروز #همدلی را #سواد دانیم و خانواده های زلزله زده و آسیب دیده جای جای کشورمان را بدین نحو واکسینه کنیم.
رئوف آذری، فعال صلح و مهربانی
دبیرکارگروه سواد رسانه ای و مسئولیت اجتماعی انجمن سواد رسانه ای ایران
@MLiteracy
@sopskf
https://www.instagram.com/p/BqGEC3pFx6k/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=ek04qluq1146
Instagram
بنیاد توسعه صلح و مهربانی
امروز در اختتامیه همایش #سواد_رسانه_ای_و_اطلاعاتی با محوریت خانواده که مصادف شده بود با سالگرد #زلزله_کرمانشاه، بنا داشتم طبق هماهنگی قبلی با دبیرکل همایش،به نمایندگی از انجمن، یادی داشته باشم از آن حادثه و #زلزله_مهربانی همنوعان و نیز تلنگری بزنم به رسالت…
Forwarded from روزنوشتهای احسان محمدی
👖👕 #مهربانی کی آخر آمد؟ #دیوارش را چه شد؟
✍ #احسان_محمدی
↙️ همه چیز خیلی ساده شکل گرفت. اول چند عکس دیوارهایی ساده با چند لباس آویخته به میخ در شبکه های مجازی با شعار « اگر نیاز نداری بذار و اگر نیاز داری بردار» و بعد موجی که انگار سر باز ایستادن نداشت.
↙️ دیوار مهربانی برای ایرانیان از #دیوار_برلین مشهورتر شد. در تمام استان ها مردم لباس هایی که استفاده نمی کردند را می شستند، اتو می زدند و به دیوارهای مهربانی آویزان می کردند تا مستحقی بردارد.
↙️ خیابان خوابی سرمازده یا حتی نیازمندی آبرومند که شرمش می آمد دستش را برای گدایی دراز کند.
↙️ لذت بخشش آنقدر شیرین بود که بسیاری از روزنامه های جهان از #گاردین تا #نیویورک_تایمز درباره اش گزارش نوشتند و این کار ایرانیان را در خاورمیانه ای که بوی باروت و خون و عرق چندش آور #داعش گرفته بود را تحسین کردند. اما این روزها انگار عمر دیوار مهربانی هم به سر آمده!
↙️ بعضی ها گفتند که معتادها و دله دزدها می آیند و لباس ها را می برند و دست مستحق نمی رسد، برخی بهانه آوردند که این کار فخرفروشی به نیازمندان است و اگر راست می گویید بروید لباس نو بخرید، عده ای نوشتند که باید یک نهاد رسمی از این کار حمایت کند وگرنه فایده ندارد، کسانی ایراد گرفتند که لباس ها ممکن است آلوده به بیماری باشد و ...
↙️ از این بهانه هایی که عموماً کسانی می آورند که خودشان حتی یک قدم برنمی دارند و مثل شخصیت «گلام» در سریال گالیور فقط می گویند: من می دونستم ما موفق نمی شیم!
↙️ این روزها از دیوار مهربانی فقط دیوارش مانده و انگار مهربانی اش کوچ کرده. چند میخ کج و کوله یا حفره های باقیمانده از رخت آویزی که آن را هم عده ای کنده اند.
↙️ آیا همه نیازمندان صاحب لباس شدند؟ کارتن خواب ها به گرمخانه ها منتقل شدند و این شب های سرد کسی در خیابان تن اش نمی لرزد؟ چرا یک کار خوب و انسانی را نیمه تمام رها کردیم؟
↙️ آن همه شور و اشتیاق چرا این همه زود در بسیاری از شهرها فرونشست؟ به دیوار اگر اعتقاد نداریم به مهربانی که هنوز باور داریم.
↙️ پیش تر هم آوردیم که این روزها به محض باز کردن اینستاگرام باید بروی زیر پتو شلغم بخوری وگرنه از هجوم این همه عکس از برف، سرما می خوری!
↙️ خوب است که لذت می بریم از برف و بارانی که از راه می رسد اما یادمان نرود برفی که باعث می شود بالاخره بوت های خوشگل مان را بپوشیم و از پلیور و کت چرم مان رونمایی کنیم مثل افعی از سوراخ کفش کسی بالا می رود.
↙️ از لای یقه باز کودکی، از آرنج شکافته شده مردی که روزگار با او نساخته یا او با روزگار نساخته. بالا می رود و خونش را منجمد می کند. به آنها هم فکر کنیم.
↙️ شعار درمانی و سخنرانی های کوبنده برخی مسئولان وسط زمستان برای هیچکس لباس گرم نمی شود.
برای هیچکس پاپوشی نمی شود که آب باران از سوراخش به داخل نلغزد.
↙️ لطفاً همین امروز بروید سراغ لباس هایتان. آنهایی که نیاز ندارید را بشویید، اتو بزنید و کنار بگذارید و هر وقت به خیابان می روید چند تایی را توی کوله پشتی تان بگذارید و به خیابان خواب ها، به بچه های کار بدهید.
↙️ به لطف تلاش برخی مدیران به محض بیرون آمدن از خانه یک نفر را می بینید که مثل بید می لرزد!
↙️ به او لباس گرم بدهید و "پاداش آنی تان" را از شنیدن تشکرش، از دیدن چشم های قدردانش، از سرتکان دادنش بگیرید و لذت ببرید از حس خوب بخشش.
↙️سال های گذشته چند کارتن خواب گوشه خیابان ها از سرما یخ زدند، مُردند. دفن شدند. از یاد رفتند. به داد هم برسیم. با دیوار مهربانی، با کوله پشتی مهربانی ... با مهربانی.
🖋 @ehsanmohammadi95
✍ #احسان_محمدی
↙️ همه چیز خیلی ساده شکل گرفت. اول چند عکس دیوارهایی ساده با چند لباس آویخته به میخ در شبکه های مجازی با شعار « اگر نیاز نداری بذار و اگر نیاز داری بردار» و بعد موجی که انگار سر باز ایستادن نداشت.
↙️ دیوار مهربانی برای ایرانیان از #دیوار_برلین مشهورتر شد. در تمام استان ها مردم لباس هایی که استفاده نمی کردند را می شستند، اتو می زدند و به دیوارهای مهربانی آویزان می کردند تا مستحقی بردارد.
↙️ خیابان خوابی سرمازده یا حتی نیازمندی آبرومند که شرمش می آمد دستش را برای گدایی دراز کند.
↙️ لذت بخشش آنقدر شیرین بود که بسیاری از روزنامه های جهان از #گاردین تا #نیویورک_تایمز درباره اش گزارش نوشتند و این کار ایرانیان را در خاورمیانه ای که بوی باروت و خون و عرق چندش آور #داعش گرفته بود را تحسین کردند. اما این روزها انگار عمر دیوار مهربانی هم به سر آمده!
↙️ بعضی ها گفتند که معتادها و دله دزدها می آیند و لباس ها را می برند و دست مستحق نمی رسد، برخی بهانه آوردند که این کار فخرفروشی به نیازمندان است و اگر راست می گویید بروید لباس نو بخرید، عده ای نوشتند که باید یک نهاد رسمی از این کار حمایت کند وگرنه فایده ندارد، کسانی ایراد گرفتند که لباس ها ممکن است آلوده به بیماری باشد و ...
↙️ از این بهانه هایی که عموماً کسانی می آورند که خودشان حتی یک قدم برنمی دارند و مثل شخصیت «گلام» در سریال گالیور فقط می گویند: من می دونستم ما موفق نمی شیم!
↙️ این روزها از دیوار مهربانی فقط دیوارش مانده و انگار مهربانی اش کوچ کرده. چند میخ کج و کوله یا حفره های باقیمانده از رخت آویزی که آن را هم عده ای کنده اند.
↙️ آیا همه نیازمندان صاحب لباس شدند؟ کارتن خواب ها به گرمخانه ها منتقل شدند و این شب های سرد کسی در خیابان تن اش نمی لرزد؟ چرا یک کار خوب و انسانی را نیمه تمام رها کردیم؟
↙️ آن همه شور و اشتیاق چرا این همه زود در بسیاری از شهرها فرونشست؟ به دیوار اگر اعتقاد نداریم به مهربانی که هنوز باور داریم.
↙️ پیش تر هم آوردیم که این روزها به محض باز کردن اینستاگرام باید بروی زیر پتو شلغم بخوری وگرنه از هجوم این همه عکس از برف، سرما می خوری!
↙️ خوب است که لذت می بریم از برف و بارانی که از راه می رسد اما یادمان نرود برفی که باعث می شود بالاخره بوت های خوشگل مان را بپوشیم و از پلیور و کت چرم مان رونمایی کنیم مثل افعی از سوراخ کفش کسی بالا می رود.
↙️ از لای یقه باز کودکی، از آرنج شکافته شده مردی که روزگار با او نساخته یا او با روزگار نساخته. بالا می رود و خونش را منجمد می کند. به آنها هم فکر کنیم.
↙️ شعار درمانی و سخنرانی های کوبنده برخی مسئولان وسط زمستان برای هیچکس لباس گرم نمی شود.
برای هیچکس پاپوشی نمی شود که آب باران از سوراخش به داخل نلغزد.
↙️ لطفاً همین امروز بروید سراغ لباس هایتان. آنهایی که نیاز ندارید را بشویید، اتو بزنید و کنار بگذارید و هر وقت به خیابان می روید چند تایی را توی کوله پشتی تان بگذارید و به خیابان خواب ها، به بچه های کار بدهید.
↙️ به لطف تلاش برخی مدیران به محض بیرون آمدن از خانه یک نفر را می بینید که مثل بید می لرزد!
↙️ به او لباس گرم بدهید و "پاداش آنی تان" را از شنیدن تشکرش، از دیدن چشم های قدردانش، از سرتکان دادنش بگیرید و لذت ببرید از حس خوب بخشش.
↙️سال های گذشته چند کارتن خواب گوشه خیابان ها از سرما یخ زدند، مُردند. دفن شدند. از یاد رفتند. به داد هم برسیم. با دیوار مهربانی، با کوله پشتی مهربانی ... با مهربانی.
🖋 @ehsanmohammadi95