بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک
467 subscribers
1.77K photos
631 videos
137 files
2.12K links
عزم کرده ایم با موهبت #مهربانی و #صلح بر هژمونیِ ناصلحی در جهانشهر پایان دهیم.

مٲموریت ما:
#نشاء_بذر_مهربانی و #پرورش_جوانه_صلح

#Together_For_Peace
--------
Spread Of Peace & Small Kindness Foundation

لینک ارتباطی:
@Raouf_Azari
Download Telegram
Forwarded from عکس نگار
🌹کمپین مهربانی های کوچک🌹
#نمونه_۱۷۵
رئوف آذری،ایده پرداز و مدیرکمپین
@Raoufazari
- #۲۶بهمن_ماه_۹۵🔸 #بلوچستان_۲

🌹مهربانی_فعالان_خیری🌹

#مولوی_یوسف_ارباب، را به لطف فعالیت جسته و گریخته ام در حوزه خیری و بیشتر مدنی مدت هاست می شناسم!
شخصیتی #خوش_قلب و #پرانرژی!
سیمایی نورانی و #روحی_بزرگ و #صبری_ ایوبی، دارد!
صبرش را از آستانه ظرفیتش در مواجهه با اینجانب و دوستان پرتوقعم سنجیدم و بزرگی قلبش را از خاطراتی که در محضرش نقطه به نقطه مرور کردم...
"خشکسالی های اخیر چنان عرصه را بر مردم تنگ کرده بود که آب های زیرزمینی نیز روز به روز بیشتر پس روی می کردند و #میهان که روستایی نزدیک #فنوج است، #آب_آشامیدنی نداشت و #مدرسه_یک_اتاقه و #تیر_برق، تنها نشان #حضور_دولت در آن منطقه بود!

مردم آب لوله کشی نداشتند و این دردزا بود!
ما رفتیم چاه زدیم و آب را پمپاژ کرده و برای شان سیستم لوله کشی (با استفاده از منبع ۱۸ هزار لیتری) ایجاد کردیم.

#مهربان_خالد_محمدی واسطه شد و ما اجرایی کردیم. آن پروژه ۳۰ میلیون هزینه داشت ولی به لطف خدا و همت خیرین تماما" تأمین شد."
این تنها بخشی از #مهربانی_مهربانان درحق #مردمان_محروم #بلوچ بود که ذکر گردید.
اما اینبار، #نزولات_آسمانی سرزمین بلوچ را در برگرفت و چنان غرق در آب شان کرد که #سیلی جاری شد و باز آنکه بیش از همه متضرر شد، آن #کپر_نشینان_ بلوچ بودند!

این بار در محضر آن #مهربان راستی آزمایی می کردم واقعیت ها و ناچار از شهادتی شدم که سال ها قبل باید می دادم و شاید مجالی نداشتم و دستم به دهان نمی رسید😭
این را هم،آن مهربان در حین پیمودن پستی و بلندی های جاده های غیراستاندارد #بلوچستان نقل کرد:

"در #حیدر_بند نیز الان مشغولیم وچاه زده ایم ولی در حین چاه زنی با سنگ وحشتناک[تعبیر آن بزرگوار] بزرگی روبه رو شدیم و ناچار به تعطیلی موقت کار شدیم ولی در جریان #سیل_اخیر، آن
چاه حفر شده به کلی تخریب شد و ما مجدد به نقطه صفر ارجاع داده شدیم!

در پی همان سیل و در راستای کمک به #سیل_زدگان اخیر، پنج شنبه هفته قبل دهه آخر بهمن ماه ۹۵، ساعت ۱۲ظهر از سراوان حرکت کردیم و ساعت ۹شب به فنوج رسیدیم ... روز بعد، پس از نماز صبح نیز به طرف #بنت ۶۰ کیلومتر پیش روی کردیم و تا #حیدربند مجبور به پیمودن ۳۰ کیلومتر دیگر راه خاکی شدیم.

مدت ها بود در نماز می ایستادیم و بسیار دعا کردیم تا بتوانیم مشکل چاه را حل کنیم ولی سیل که آن یکی را برد،باید کار دیگر می کردیم...

سرکشی به #حمیرا دختر یتیمی که از چند سال قبل او و ۲عضو خانواده اش ،تحت پوشش مان بودند، یکی از اهداف سفر بود!
در جریان سرکشی #حمیرا، مسأله تخریب چاه قبلی و مشکل تأمين زمین جدید برای حفر چاه آب روستا را با خود مرور می کردیم که؛

#مریم مادر #حمیرا متوجه دغدغه مان شد و زمین های #واجه_محمد را پیشنهاد کرد تا به جبران آن چاه تخریبی، چاه دیگری را در آن شروع کنیم!

گویا خداوند دعاهای مان را شنیده بود که بی پرس و جو به طرف منزل #واجه روان شدیم 🌹


#مولوی_ارباب عزیز ادامه داد:

"رفتیم و از داستان #ابودحداح برایش شروع کردیم تا راضی شد در قسمتی از زمین ایشان حفر چاه را شروع کنیم.

از سیستم سیم #آب_یابی استفاده کردیم و محل مشخص شد و شروع کردیم و الان کار ادامه دارد."

و این پایان سفرم در معیت استاد ارباب عزیز نبود!

"در روستایی به نام #روگل_اندام خانه ای متعلق به آقایی بیمار و خانم و چندتابچه را برآورد خسارت کردیم که تا ۲ میلیون و یکصد هزار تومان هزینه تعمیر نیاز داشت که تأمین کردیم."

"در فنوج نیز ساختمانی که سقفش ریخته بود ۵۰۰ هزینه تعمیردادیم.
باز درفنوج، خانواده مستمندي چاه دستشویی شان در اثر سیلاب سقوط کرده بود که ۳۰۰ هزارتومان هزینه تعمیر آن پرداخت شد."

" ۴۰ بسته مواد غذای در روستای #جوگز و ۳۵ #تخته_پتو را در #فنوج توزیع کردیم و مقداری پتو که مانده بود آن را به دوست همراه جمشید داديم تا در قسمت خسارت دیده توزیع کند."

امروز نیز عزم مان جزم شده است تا برای سه خانوار بسیار محروم آن منطقه، هرکدام یک دستگاه #چرخ_خیاطی بخریم تا در مسیر #اقتصادی_خودگردان، سوق شان دهیم... دعای مان کنید...

#مهربانی برای #مهربان_بزرگان تنها خصلتی مقطعی و گاه به گاه نیست بلکه #عادتی_سرشتی است که #روح می پیراید و #زندگی معنا می بخشد!
سپاس مهربان بزرگ بلوچستان #مولوی_یوسف_ارباب را که #درس_نکته های اخلاقی اش،با #زبان_عمل، دانشگاهی شد که در چند روز، دنیایی #فهم و شعورمان بخشید...
🌹👏🌹
-----------
#کمپین_مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
#مهربانی_فعالان_خیری
#مولوی_یوسف_ارباب

شما نیز به جمع ما بپیوندید تا مهربانی های تان را ماندگار کنید👇
https://t.iss.one/joinchat/AAAAADwcjLGWfyVvmh8gEw
Forwarded from عکس نگار
🌹کمپین مهربانی های کوچک🌹
#نمونه_۱۷۵
رئوف آذری،ایده پرداز و مدیرکمپین
@Raoufazari
- #۲۶بهمن_ماه_۹۵🔸 #بلوچستان_۲

🌹مهربانی_فعالان_خیری🌹

#مولوی_یوسف_ارباب، را به لطف فعالیت جسته و گریخته ام در حوزه خیری و بیشتر مدنی مدت هاست می شناسم!
شخصیتی #خوش_قلب و #پرانرژی!
سیمایی نورانی و #روحی_بزرگ و #صبری_ ایوبی، دارد!
صبرش را از آستانه ظرفیتش در مواجهه با اینجانب و دوستان پرتوقعم سنجیدم و بزرگی قلبش را از خاطراتی که در محضرش نقطه به نقطه مرور کردم...
"خشکسالی های اخیر چنان عرصه را بر مردم تنگ کرده بود که آب های زیرزمینی نیز روز به روز بیشتر پس روی می کردند و #میهان که روستایی نزدیک #فنوج است، #آب_آشامیدنی نداشت و #مدرسه_یک_اتاقه و #تیر_برق، تنها نشان #حضور_دولت در آن منطقه بود!

مردم آب لوله کشی نداشتند و این دردزا بود!
ما رفتیم چاه زدیم و آب را پمپاژ کرده و برای شان سیستم لوله کشی (با استفاده از منبع ۱۸ هزار لیتری) ایجاد کردیم.

#مهربان_خالد_محمدی واسطه شد و ما اجرایی کردیم. آن پروژه ۳۰ میلیون هزینه داشت ولی به لطف خدا و همت خیرین تماما" تأمین شد."
این تنها بخشی از #مهربانی_مهربانان درحق #مردمان_محروم #بلوچ بود که ذکر گردید.
اما اینبار، #نزولات_آسمانی سرزمین بلوچ را در برگرفت و چنان غرق در آب شان کرد که #سیلی جاری شد و باز آنکه بیش از همه متضرر شد، آن #کپر_نشینان_ بلوچ بودند!

این بار در محضر آن #مهربان راستی آزمایی می کردم واقعیت ها و ناچار از شهادتی شدم که سال ها قبل باید می دادم و شاید مجالی نداشتم و دستم به دهان نمی رسید😭
این را هم،آن مهربان در حین پیمودن پستی و بلندی های جاده های غیراستاندارد #بلوچستان نقل کرد:

"در #حیدر_بند نیز الان مشغولیم وچاه زده ایم ولی در حین چاه زنی با سنگ وحشتناک[تعبیر آن بزرگوار] بزرگی روبه رو شدیم و ناچار به تعطیلی موقت کار شدیم ولی در جریان #سیل_اخیر، آن
چاه حفر شده به کلی تخریب شد و ما مجدد به نقطه صفر ارجاع داده شدیم!

در پی همان سیل و در راستای کمک به #سیل_زدگان اخیر، پنج شنبه هفته قبل دهه آخر بهمن ماه ۹۵، ساعت ۱۲ظهر از سراوان حرکت کردیم و ساعت ۹شب به فنوج رسیدیم ... روز بعد، پس از نماز صبح نیز به طرف #بنت ۶۰ کیلومتر پیش روی کردیم و تا #حیدربند مجبور به پیمودن ۳۰ کیلومتر دیگر راه خاکی شدیم.

مدت ها بود در نماز می ایستادیم و بسیار دعا کردیم تا بتوانیم مشکل چاه را حل کنیم ولی سیل که آن یکی را برد،باید کار دیگر می کردیم...

سرکشی به #حمیرا دختر یتیمی که از چند سال قبل او و ۲عضو خانواده اش ،تحت پوشش مان بودند، یکی از اهداف سفر بود!
در جریان سرکشی #حمیرا، مسأله تخریب چاه قبلی و مشکل تأمين زمین جدید برای حفر چاه آب روستا را با خود مرور می کردیم که؛

#مریم مادر #حمیرا متوجه دغدغه مان شد و زمین های #واجه_محمد را پیشنهاد کرد تا به جبران آن چاه تخریبی، چاه دیگری را در آن شروع کنیم!

گویا خداوند دعاهای مان را شنیده بود که بی پرس و جو به طرف منزل #واجه روان شدیم 🌹


#مولوی_ارباب عزیز ادامه داد:

"رفتیم و از داستان #ابودحداح برایش شروع کردیم تا راضی شد در قسمتی از زمین ایشان حفر چاه را شروع کنیم.

از سیستم سیم #آب_یابی استفاده کردیم و محل مشخص شد و شروع کردیم و الان کار ادامه دارد."

و این پایان سفرم در معیت استاد ارباب عزیز نبود!

"در روستایی به نام #روگل_اندام خانه ای متعلق به آقایی بیمار و خانم و چندتابچه را برآورد خسارت کردیم که تا ۲ میلیون و یکصد هزار تومان هزینه تعمیر نیاز داشت که تأمین کردیم."

"در فنوج نیز ساختمانی که سقفش ریخته بود ۵۰۰ هزینه تعمیردادیم.
باز درفنوج، خانواده مستمندي چاه دستشویی شان در اثر سیلاب سقوط کرده بود که ۳۰۰ هزارتومان هزینه تعمیر آن پرداخت شد."

" ۴۰ بسته مواد غذای در روستای #جوگز و ۳۵ #تخته_پتو را در #فنوج توزیع کردیم و مقداری پتو که مانده بود آن را به دوست همراه جمشید داديم تا در قسمت خسارت دیده توزیع کند."

امروز نیز عزم مان جزم شده است تا برای سه خانوار بسیار محروم آن منطقه، هرکدام یک دستگاه #چرخ_خیاطی بخریم تا در مسیر #اقتصادی_خودگردان، سوق شان دهیم... دعای مان کنید...

#مهربانی برای #مهربان_بزرگان تنها خصلتی مقطعی و گاه به گاه نیست بلکه #عادتی_سرشتی است که #روح می پیراید و #زندگی معنا می بخشد!
سپاس مهربان بزرگ بلوچستان #مولوی_یوسف_ارباب را که #درس_نکته های اخلاقی اش،با #زبان_عمل، دانشگاهی شد که در چند روز، دنیایی #فهم و شعورمان بخشید...
🌹👏🌹
-----------
#کمپین_مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
#مهربانی_فعالان_خیری
#مولوی_یوسف_ارباب

شما نیز به جمع ما بپیوندید تا مهربانی های تان را ماندگار کنید👇
https://t.iss.one/joinchat/AAAAADwcjLGWfyVvmh8gEw
Forwarded from اتچ بات
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ 🔒کمپین مهربانی های کوچک🔓
🗝نمونه ۲۶۰ 🔏
🖊رئوف آذری🌷
@Raoufazari
--------- نگارش  #۱۷ مردادماه ۹۶

🌷مهربانی کوچک با مهربانانی بزرگ!🌷

سالهاست نامی آشنا بودند حداقل برای من که عشقم خدمت اجتماعی و آن هم بی چشمداشت بوده است!
سال ۱۳۵۱ دستی از آستین سخاوت مهربان بزرگ دکتر #محمدرضا_حکیم_زاده به در می آید و در زمینی یک هزار متری با بنایی محقر، پذیرای تنی چند از سالمندان و معلولان می شود که در گذر زمان و به همت نیکوکاران، این اولین قدم، چند ده هزار قدم می شود و شهرکی ۴۲ هکتاری با ۱۸ هکتار زیربنا، در جنوبی ترین نقطه تهران قدعلم می کند که اینک میزبان یک هزار و ۷۵۰ سالمند و معلول است!

#کهریزک را بارها شنیده بودم و آرزوی دیدارش داشتم اما واقعیت همنامی با ماجرای ۸۸ حذرمان می داد ولی باری به هرجهت، دل به دریا زدم و عزم سفر کردم و دیدار یارنیکوکار، تا آن حوالی پیش مان راند!

با ایده کمپین مهربانی های کوچک آمده بودم و چون عادت مألوف، عزم تجلیل کردم و نیکی های کوچک مهربانویی نیکوکار تا #روابط_عمومی، مشایعت مان کرد!
در بدو ورود به کارشناسی معرفی شدیم که بسیار شبیه مهربانان کمپین خودمان می نمود و هرچه بیشتر گرم گرفتیم، پیشی گرفت و خروار خروار مهربانی نصیب مان کرد!
بعد دقایقی، محضر #مهربان_پزشکی، مدیر روابط عمومی کهریزک رسیدیم و عزم ما را بازگو کردند...

بی نهایت ابراز شعف کرد و خیرمقدم گفت و رشته کلام به ما سپرد.

ضمن معرفی کمپین و ایده تجلیل مهربانان، بر عزم دیرین خود برای دیدار نزدیک و سپاس بزرگ مهربانان آن مجموعه اشاره ای داشتیم و در نهایت #لوح_تجلیل_کمپین تقدیم شان گردید و تأکید شد به نیابت کمپین، سپاسگوی تمامی اعضای هیات امنا، هیات مدیره، مدیران بخش ها،کارکنان، نیکوکاران، شاغلان و... باشند.

مدیرمحترم روابط عمومی، ضمن تشکر از حس تجلیل و نیز تمجید از ایده بزرگ کمپین، بستری آفریدند تا با همراهی #مهربان_حسنی[همان مهربان معرفی شده لحظه ورود]، از بخش های گوناگون آسایشگاه بازدیدی داشته باشیم...
نمایشگاه و فروشگاه توان بخشی صنایع دستی و تابلوی آفرینشی #امید_و_احمد مددجو و #کارگاه_معرق #استاد_داوودی، #هنر_مفتولی #سید_منصور_هاشمی عزیز که #داریوش لقبش داده بودند و الحق ظاهرش داریوش می نمود، #هنر_چرم_دوزی خانم #رفیعی و همکاران از ضایعات چرمی، #هنر_قالیبافی_زهرا و #استاد_نقی و سفالگری و گلدوزی، فیزیوگلاس و کار باشیشه وتزیین آیینه، ساختمان نارون، وبخش زنان و مردان، و آشپزخانه و ... هریک در دل خود ده ها هزار صفحه ناب تاریخ نیکوکاری نهفته داشتند!

باید رفت و دید عظمت مرکز خیریه ای که نیکوکار بزرگ ایران زمین #محمد_رضا_حکیم_زاده، بنیاد نهاده اند و اینک با ۸۵ تا ۹۰ درصد کمک های مردمی اداره می شود و منشأخدمات ارزشمند و اثربخشی برای حداقل ۱۷۵۰ خانواده ایران زمین شده است و ده ها سالمند و معلول و بیمار ام اس را شبانه روز سرویس می دهد و علاوه بر آن به جای #زنده_ماندن، هر روز خراوارها #درس_زندگی، در عمل آموزش می دهد...
خود شاهد بودم که بسیاری #مددجویان، خود #معلم_زندگی و #امید_و_امداد نشان می دادند و هر لحظه شان شور بود و عشق و بودن در مسیر #شدن!

صد هزار آفرین بر این یک قدم اولی دکتر حکیم زاده و درودها بر قدم های بعدی پیش برنده نیکوکاران👏

تکثیر باد نیت ها و قدم های مشابه را...
🌷🌷🌷
#کمپین_مهربانی_های_کوچک
#نیکی_های_بزرگ
#کهریزک
#مهربان_بزرگان
#محمد_رضا_حکیم_زاده
#خیریه_ای_بی_مثال

@kindness_challenge
Forwarded from اتچ بات
‍ ‍ ‍ ‍ حضور در قلب #مناطق_زلزله_زده، علی رغم تلخی های بسیار ناشی از وسعت درد همنوعان، بسان دانشگاهی بود که درس های بسیاری داشت!

درس هایی که مکتوب کردنش، صدمن کاغذ می طلبد و ساعات ها صرف زمان!

اما چندی از مغز درس نکته های بسیارش، که نه در خانواده و نه در مدرسه و دانشگاه و حتی جامعه در چهل و اندی سال قبل نیافتم، در مراسم آغازین یکی از مدارس، برای نوجوانان و جوانان دیارم سردشت-که میعادگاه صلح جهانی لقبش داده ایم- در فرصتی محدود و مقید به زمان، ارایه داده ام که صدا و تصویر آن تقدیم می گردد تا شاید تلنگری شد بر ذهن بسیار خموش و گاها" هوشیار ما:👇

درس هایی چند از دانشگاه زلزله:

۱• یادگرفتم که #جغرافیای_انسانیت محدود و محصور در هیچ مرزی نیست و هرآنچه هست و نباید باشد حاصل نقشه و برنامه استثناکسانی است که توان درک و استنباط وسعت جغرافیای انسانیت ندارند!


۲• فهمیدم که شهروندان جهانشهر، #زبان_مشترک و همه فهمی دارند به نام #زبان_مهربانی که هیچ گاه نیازمند ترجمه نیست و هرکس به تناسب درجه مهرخود، آن را فهم کرده و می کند!


۳• متوجه شدم که سرجمع شهروندان جهانشهر، در راستای ارضای حس فطری و غریزی خود، دینی اختیار کرده اند به نام #دین_همدلی که هر شخص، با هر نژاد،فکر و گرایشی را زیر چتر مهر خود فرا می خواند و احدی را از دایره شمولیت خود بیرون نمی داند!


🌷والذى نفسى بيدى لن تدخلوا الجنة حتى تؤمنوا و لن تؤمنون حتى تحابوا🌷

💖"قسم به کسی که جان من در دست اوست شما واردبهشت نمی شوید مگر این که ایمان بیاورید. و ایمان نمی اورید مگر این که همدیگر را دوست داشته باشید"💖

🌷🌷🌷


رئوف آذری،
ایده پرداز و مدیر کمپین مهربانی های کوچک

#درس_های_دانشگاه_زلزله
#جغرافیای_انسانیت
#زبان_مهربانی
#دین_همدلی

گروه کمپین👇👇👇
https://t.iss.one/joinchat/AAAAADwcjLHIA5Qmdu33Yw

کانال چالش مهربانی
(گزیده گزارش مهربانی مهربانان)
@kindness_challenge
کانال الفبای صلح و مهربانی
@havalani_ashti
اینستا👇
https://instagram.com/_u/raoufazari53
فعال #صلح و #مهربانی
Forwarded from اتچ بات
این تصویر را یکی از عزیزترین هایم، #کریم_آغا_خضری از فرهنگیان بازنشسته سردشت برایم فاروارد کرده بود که البته چند جمله ای ذیلش به نقل از کانالی درج شده بود!

ضمن سپاس از آن بزرگوار که منش، صداقت، خلوص و مسئولیت پذیری و مسئولیت شناسی اش در طول سال ها، افتخار همکاری ام درس آموز بود، خواستم به پاس آن همه لطف فاروارد کننده، این یک تصویر ارسالی شان را به اشتراک بگذارم تا شاید #تصویر_فارواردی شان نیز مجدد درس نکته ای دیگر منتقل کند...
شخصا" هر قدر در تصویر غور می کنم، نکته های بیشتری استنباط می کنم🌷

امیدوارم دوستان مهربانم نیز با چشمان بصیرت بین شان، #درس_نکته_های_مهربانی برگیرند و در صورت تمایل، برای بهره مندی سایر مهربانان به اشتراک بگذارند🌷👏🌷
Forwarded from اتچ بات
🌷 مدرسه "صلح و مهربانی باوه ره شی مریوان" افتتاح شد.

مدرسه صلح و مهربانی روباز باوه ره شی مریوان با غرس ۴ نهال بلوط در محل دکه و اطراف بوفه کاک شریف، نمادین به روی نوآموزان گشایش یافت...


در اختتامیه مجلس ترحیم ۴عقاب تیزپرواز آسمان صلح و مهربانی، ۴ فعال محیط زیست کردستان، ۴ شخصیت دلسوز و عاشق وطن:

"شریف باجور"،
"امید حسین زاده"،
"محمد پژوهی"
و
"رحمت حکیمی نیا"،

جمعی از کنشگران مدنی و فعالان محیط زیستی به نمایندگی بخشی از ان جی اوهای مدنی کردستان، و با مشورت و هماهنگی، همراهی و مدیریت انجمن چیای سبز مریوان، به منظور بزرگداشت تلاش داوطلبانه فعالان سفرکرده در آتش سوزی اخیر سلسی و پیله مریوان،اعتلای پرچم صلح و مهربانی، ارج نهادن دوستداری زیست محیط و عرق و عالاقه به وطن فعالان ونیز در راستای انتقال تجارب ارزنده کاک شریف باجور و همراهان در همگرایی و همدلی کنشگران و انجمن های مدنی و همچنین پاسداشت منزلت و جایگاه دکه یارانکو و میدان باوه ره شی، دومین* مدرسه روباز(خیابانی)جهان، در محل قبلی کار کاک شریف باجور(میدان باوه ره شی) بر روی کودکان، نوجوانان و جوانان و سایر دوستداران آگاهی و صلح و مهربانی گشوده شد...


خاطر نشان باید کرد که در مراسم آغازین این مدرسه خیابانی، ۴ عدد نهال بلوط پرورش یافته در شهر صلح و مهربانی -سردشت- به نماد ۴ اسطوره بلوطبانی کردستان و ایران، جنب محل اشتغال کاک شریف باجور، با شعار " جان برای بلوط"غرس گردید...


به آن امید که "میدان باوه ره شی"،"یارانکوی کاک شریف"(نام بوفه محل اشتغال شریف باجور) و خیابان های اطراف و تمامی کوچه ها و خیابان های کردستان، ایران و جهان به مدارسی روباز برای انتقال درس نکته های "صلح و مهربانی" تبدیل شوند:
صلح با طبیعت
و
مهربانی با همنوعان

*شایان ذکر است اولین مدرسه با عنوان "صلح و مهربانی" در سال ۹۴ در سردشت راه اندازی شده بود...

#بنیاد_صلح_و_مهربانی
#انجمن_های_مدنی_کوردستان
#فعالان_سبز_مریوان
#صلح_گستران_سردشت
#نماد_باوه_ره_شی
#یارانکۆ
#شریف_باجور
#مدرسه_روباز
#درس_اول
#اتش_جنگل_های_زاگرس
#جان_برای_بلوط
#صلح_با_طبیعت
#مهربانی_با_همنوع
❤️🌹

@SSopskf
Forwarded from اتچ بات
چەکمەکان، دەکرێ بکەینە پێ و رێگا ببڕین و نیشتمانێک وێران و نەتەوەیەک قڕکەین!

ئەشکرێت چەکمەکانی گشت شەری وێرانکەر و قڕکەری میـژوو، بدۆزینەوە و بیانخەینە سەر تاقچەی مۆزەخانەیەک، تا هەرچی مرۆڤی گۆی زەوی یە، بێت و چاوێکیان پێدابخشێنت و وانەی "ئاشتی و دڵۆڤانی" یان لێ هەڵینجێت !

دەی با دەست بدەینە،دەستی یەکتر و گشت چەکمەڕەشەکان لە لاقی ستەم دەربێنین و بیان هاوێژینە سەر تاقچەکانی مێشکی چینی دواڕۆژ تا چەقەرە و نەمامی "ئاشتی و دڵۆڤانی" یان لە سەر سەوز بێتەوە ...
@SSopskf
________

پوتین ها را می شود به پا کرد و راه افتاد و جغرافیایی را ویران و ملتی را ژینوساید کرد!

و می توان تمام پوتین های جنگ های ویرانگر تاریخ را یافت و بر تاقچه موزه ای نهاد تا هرچه انسان روی کره زمین است، بیاید و با چشم عبرت بین بدان بنگرد و درس "صلح و مهربانی" از آن برگیرد!

بیایید دست در دست هم دهیم و تمام چکمه های سیاه را از پای ستم درآوریم و روی تاقچه ذهن نسل فردا بگذاریم تا شاید جوانه و نهال "صلح و مهربانی" از آن بروید...
🌹❤️
#بنیاد_صلح_و_مهرباني
#رئوف_آذري
#پوتین_جنگ
#موزە_صلح
#درس_عبرت

@SSopskf
۱۴ درس از مدرسه ۱۴ آذر
رئوف آذری*
چهار ساله بودم و ساکن در روستا
روستایی که بهشت گردشگری بود و نقطه صفر مرزی
چون کابوسی بر ذهنم نقشه بسته است... جمعی، تابوتی بر دوش داشتند و سوی گورستان با شعار "شه هیدان نامرن، وا له دلی میله تا ئه ژین"، روان بودند!
سالها گذشت تا بفهم آن که بر دوش همه بود و عزیز، "خضر عزیزی" بود که سالهاست نامش بر تارک تنها مدرسه ابتدایی روستا، می درخشد.
او و هفت نفر دیگر، گروهی از شهدای روز ۱۴ آذر ۵۷ بودند که در پی زندانی شدن دو معلم(ظاهری بانه ای و افشاری ارومیه ای) و علیه استبداد و دیکتاتور وقت، با خیل عظیم مردمی همدل شدند و بهای همدلی شان را با جان پرداختند.
مدرسه ای در داخل شهر، به نام مبارک ۱۴ آذر مزین گردید تا سردشت و شهروندسردشتی و فرزند ایران زمین فراموش نکند که چه بهایی برای پاسداشت مقام معلم و طاغوت زدایی از خاک وطن، پرداخت شده است!
تلمذ دو ساله اول و دوم راهنمایی ام در آن مدرسه، درس نکته هایی نصیبم ساخت که ۱۴ از بسیارش را با شما به اشتراک می گذارم:
۱• خاک آن قدر ارزش دارد که برای سم زدایی اش، هزینه پرداخت کنیم
۲• زوری که در مشت های گره کرده یک جمع است، تانک ها را پس می راند
۳•بهایی که در راه حق پرداخت شود، همواره دستاورد خواهد داشت حتی اگر بعد از مرگ هم باشد.
۴• اگر از دایره و حصار تنگ خودخواهی و تفکرخودمحور، پا فراتر نهی، مسجد و خیابان، سجده گاه عبادتت خواهد شد.
۵•اگر صبر داشته باشی، زورمندترین ها را می بینی که، روزی چون "تاج الدینی" و "نوروزی" پای میز محاکمه، چمباتمه خواهند زد
۶• فرقی نمی کند زاده شهری یا روستا، مرام که داشته باشی، عزیزی و خضر وجودت، همواره در یادها، زنده خواهد ماند
۷• معلم که باشی، فرقی نمی کند لباس کارگری برتن داری یا کشاورزی یا دبیری،شاگردانت، سوادت را شهادت خواهند داد
۸• کلاس درس هیچگاه محصور در دیوارهای مدرسه نیست، گاهی خیابان ها، درس نکته ها دارند
۹• مرد که به معنای رجُل باشی، کوهها فریادت را پاسخ خواهند داد
۱۰• اگر در برابر گردبادها، خود را نبازی، #بلوط_های_زاگرس، خاک نیشتمانت را در چنگال خود، خواهند گرفت
۱۱• شعارت که بر بنیان درست تنظیم شده باشد، از گلوی کودکان فردا، سوتکی خواهد ساخت
۱۲•قصد زکات علم که داشته باشی، مدرسه های فردا، آغوش شان را به رویت خواهند گشود
۱۳• دانش آموز که باشی، دره ها و قله ها نیز استادی ات خواهند کرد
۱۴• فرزند زمان خود که باشی، پدر روزگاران خواهی شد
یاد باد شهد شهادتت ای شهید...
🌷🌷
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
#روزجهانی_خاک
#روزجهانی_کارداوطلبانه
#چهارده_آذر
#مدرسه
#درس
#معلم
#استاد_زندگی
#عزیز_ماندگار
@sopskf

*فعال صلح و مهربانی، دبیرکارگروه "سواد رسانه ای و مسئولیت اجتماعی" انجمن سواد رسانه ای ایران
**تصویرگر: ناصر قاضی زاده سردشت


https://www.instagram.com/p/BrBKeu1lNKA/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=5p5oai15fq4c
#سوژه، خارج از جغرافیای بحران!

رُک و صریح، محضر مخاطبان همدل و همراهم در این پیج عارض شوم که هرگاه صفحه دیجیتالی گوشی ام را روشن می کنم و گذری و نظری بر اخبار روز و متن نوشته و تصاویر نوشته های آپلود شده بر فضای اینترنت می کنم و یا گاه رسانه مکتوب یا دیجیتالی و نیز فحوای واژگان رد و بدل شده را مروری می کنم، ده ها #سوژه، در ذهنم خلق می شود و خوش دارم مطلبی در موردشان بنگارم و یا دست مایه بحثی، کارگاهی یا پروژه ای قرارشان دهم و به همین دلیل هم، مشاهده تصویر پیوست در کانال تلگرامی قانون، قلم هوشمندم را بر صفحه دیجیتالی چرخاند و مرا به شما عزیزانم لینک داد... خوشا آنان که از دل بحران ها نیز، #سوژه های #امیدزا، #مهرورز، #صلح_ساز و هم افزا و همگرامحور استحصال می کنند و از بحران ها نیز #فرصتی می سازند برای #درس_آموزی🌷

خوشحالم که نهایت تلاشم اینست که درس آموز #سوژه هایی باشم که همواره تلنگری بر ذهنم سوی جغرافیای امید وارد می کنند و مفتخرم که قلمم یار می شود تا فحوای استحصالی را با شما #خوبان_نیک_منظر هم شریک شوم

اگر تمایلی به تداوم این مسیر دارید، دربخش کامنت ها فارغ از استیکر و لایک، جمله ای بنگارید که نگارنده را در ادامه مسیر راهنما باشد و چراغی بر فراز راه... با احترام وافر از همدلی ها و همراهی های گرم و پرشورتان:

رئوف آذری
فعال صلح و مهربانی، کنشگر سواد رسانه ای
۲۲فروردین ماه ۹۸

@sopskf
-----------

https://www.instagram.com/p/BwG63ryjE2h/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=lh9tmulaor3m
سواد امدادگری در بحران!


بحران ها اگر به فرض، غیرقابل پیش بینی هم باشند، غیرمنتظره نیستند!
اصلا" گویا سرشت زندگی را بر بنیان بحران، بنا نهاده اند و ما را گریزی از بحران نیست اما عقل و تجربه بشری، حکم می کند بزرگ ترین مهربانی بشر در این حوزه، تلاش برای پیشگیری از بحران و یا حداقل کاهش آسیب های بحران و کاستن از پیامدهای شوم آنست...

این همه میسور نمی شود جز با #درس_گرفتن از #بحران ها!

متعاقب بحران ها، عملیات فورس ماژور امداد، آغاز می شود که صدالبته ورود به این عملیات و مشارکت مسئولانه در آن، نشان خصیصه های نکوی انسانی و حاکمیت حس مسئولیت پذیری است ولی تجارب حاصل بیش از دو دهه امدادگری آماتور، این فهم را شکل داده تا به جد، خواستار تلاش تمامی علاقه مندان به امدادگری در راستای کسب آموزه های اولیه و الفبای کارامدادی باشیم!

تجربه تلخ #هلی_برد این روزهای اخیر منطقه #شاوور شهرستان #شوش، آموزش های اساسی و همه گیر مهارت های امدادی در سطح کشور را ضرورتی انکارناپذیر می نمایاند که امیدواریم متولیان امر، ان جی اوها و سازمان های مردم نهاد و نهادهای ذیربط به ویژه وزارت های آموزش و پرورش، آموزش عالی، بهداشت و سازمان فنی و حرفه ای وجمعیت هلال احمر اهتمام بیشتری مبذول دارند و شهرداران و دهیاران نیز ورودی جنبشی، پویشی و تمام شمول به این حوزه داشته باشند تا شاهد تکرار حوادث مشابه آنچه در شوش اتفاق افتاد، نباشیم.

به زعم نگارنده، #سواد_امدادگری و مواجهه با بحران، از ضرورت های جغرافیایی است که از حدود ۴۰ بحران شناسایی شده جهان، استعداد احتمال وقوع ۳۲ مورد آن را دارد...🌷


رئوف آذری
فعال صلح و مهربانی، کنشگر سواد رسانه ای

@sopskf

https://www.instagram.com/p/BwHPLoaDbKC/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=1v00yeuwujowa
بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک
Photo
داغ فاصله ها؟!
#رئوف_آذري

جلال هم رفت...

جلال را از دوران دانش آموزي مي شناختم ولي هرگز مجال بسياري نيافتيم تا دل سيري از هم نشيني با همديگر را تجربه كنيم!

سال ها معاونت اداره پست شهرستان را داشت اما هيچگاه، چون بسياري از پشت ميزنشينان، به صندلي دلبسته نشد و همواره منتقد وضع موجود بود و ناراضي از شرايط روز جامعه...

هرچند در بعد فكري و بهتر است بنويسم اعتقادي و حتي در روش و كنش همجوش نبوديم اما هيچ گاه به ياد ندارم كه همديگر را تخطئه يا متهم به خيانت كرده باشيم!
يك بار در اتاق كارش، لختي مجال گفت و گويي كوتاه يافتيم و در اثناي آن،سيگاري روشن كرد..
از آنجا كه به شدت به دودسيگار حساسيت داشتم، درخواست كردم خاموش كنند و البته ناخنكي نيز به سيگاري بودنش زدم و گفتم :"جلال جان، حيف سيماي قشنگ و ذهن پرمغزت نيست، سيگار دود كنيد؟!"

آرام و خنده بر لب پاسخم داد؛" رئوف جان، اين دودي كه مي بيني، فقط قسمي از آتش درونم نسبت به اوضاع است، پس بزرگي كن و تحملم كن!"
و چند دقيقه اي دوام آوردم ....

پسا آن نشست، بارها قرار گذاشتیم مفصل باهم صحبت کنیم و از دغدغه های مشترک و روش ها وکنش های متفاوت مان بگوییم اما مصیبت«امروز به فراد کردن» و شاید «حصار مرزبندی های فاصله زا» مجال مان گرفت تا اینکه:

امروز تصوير بي روح #جلال را بر صفحه گوشي ام يافتم و در واژگان خبر دقيق شدم،ناخودآگاه، ناله اي سر دادم 😭كه همسر بزرگوار و آروين جانم را شوكه كردم😱
از جلال و درد همواره همراهش برای شان گفتم و متعاقب آن از «قصد گفت و گوی مفصل و مجال از دست رفته» و دلیل و دلایل ناله حزینم،اینکه:

•چه تعداد جلال و پتانسیل فکری و علمی،فرهنگی و اجتماعی، فردی و جمعی و...در این سرای داریم که درد درونی شده شان، مجال نمود بیرونی شان نمی دهد!

•• چه بسیار فرصت هموندی و هم کنشی در مسیرتوسعه خود و‌ملت و مملکت داریم و در پس غبار و دیوار دشمن ایجاد، شایعه احمق ساز و فاصله دوست عامل، از دست می دهیم!

•••چه ظرفیت، موقعیت و مجال برای کار داریم و درپس رقابت با رفیق، پس می زنیم...

اگر «جلال» سال ها با درد نارضایتی از اوضاع و ناتوانی یا عدم امکان در تطبیق فکر و ذهن و واقع ساخت ، نگارنده نیز ایام بس درازی است با درد بدفهمی دامنگیر نخبگان و فرهیختگان و نیز فواصل ناموجه، استعدادسوز و فرصت زایل شان ، دمساز است و نمی داند کي، چه وقت،چگونه و کجا، متوقفش خواهد ساخت..
با همین پیش فرض بی خبری از وقت رفتن، بارها و بارها ، تأکید کرده و گفته ام:
«فارغ از مرزبندی ها، دست بوس تمامی آنانی هستم که در اراده و عمل نشان می دهند ، دلسوز این ملت و نیشتمان اند و خشتی بر دیوار اعتماد و آبادانی میهن می نهند»

جلال یک از بسیار اینان بود که رفتنش داغی است بر تاریخ فاصله ها و البته عبرتی برای فرداروزها...

انا لله و انا الیه راجعون
🌹❤️🌹

#دکتر_جلال_حاجی_زاده
#غم_فاصله ها
#درس_نكته ها
#عبرت ها

@sopskf
برگ ریزان شایستگان سرزمینی
#رئوف_آذری

اگر ادعا کنم که کامل می شناختمش، به بیراهه رفته ام!
اما کافی بود این اواخر، پایه پای یادداشت هایش قدم برداری تا بفهمی که هرآنچه در خرمن زندگی، خوشه چینی کرده بود در تسبیح واژگانش، برداشت کنی..

تراوش قلمش، ولع مان فزود با جمعی از دوستان جانی، بنا گذاریم محضرشان برسیم..

یکی از دوستان که ارتباط صمیمانه ای داشت،مأمور شدند،تلفتی هماهنگ کنند.

پاسخ گرفتیم که متأسفانه حالش کمی به وخامت گراییده ولی قلباً تمایل به دیدار و گفت و گو دارند و قول داده اند که در اولین فرصت بعد از بازگشت نسبی سلامتی، دیدار صورت گیرد که آخرین یادداشت شان در تلگرام (یازدهم بهمن ماه)تصویر دوم پیوست شد😭

استاد #رضا_بابایی، دین پژوه شاخص عصر، زلال و پاک اما دغدغه مند رفت...

انا لله و انا الیه راجعون

ضمن عرض تسلیت به دین ورزان عصرمنظر، خانواده و دوستدارانش، گزیده ای از یادداشت
«ایران در آتش کینه ها-۲۵اسفند۹۶» موجود در «صدانت»را باز نقل می کنیم شاید با عبرت از درس نکته ها و تجربه ها، #صلح، در تمامی ساحت دین ورزی و زندگی مان رسوخ کند:

«همه به جان هم افتاده‌ایم. وصله و تهمتی نیست که به یک‌دیگر نچسبانده باشیم؛ از غرب‌زده و بی‌بصیرت و سازشکار و خشونت‌گرا تا فتنه‌گر و منافق و خائن و جاسوس و داعشی و مزدور و عامل بیگانه. اینها مشتی از لقب‌هایی است که در دو سه دهۀ گذشته نثار هم کرده‌ایم. صفت‌هایی مانند ترسو و اشرافیت‌‌گرا و لیبرال و سکولار بماند که داستانی دیگر دارد. قرآن می‌گوید به همدیگر لقب‌های زشت ندهید(لا تَنَابَزُوا بِالألْقَاب) و ما اسلحۀ لقب‌سازی و برچسب‌زنی را روی رگبار گذاشته‌ایم..

ندانستیم که باورها برای آن بود که دردی دوا کنند، نه آنکه خود دردی بی‌درمان شوند و بهانه‌ای برای منازعات بی‌پایان. درد انسان و درد ایران در دل‌ها نیست که این همه درد و رنج بیهوده بر سر و روی همدیگر می‌ریزیم.

هیچ راهی برای ما نمانده است جز اینکه زبان همدیگر را بیاموزیم و در نیت خیر یک‌دیگر تردید نکنیم. اصلاحات از خانه و کوچه شروع می‌شود و سپس به حاکمان می‌رسد. باور کنیم که هیچ حکومتی بدتر از مردم خود نیست و هیچ مردمی بهتر از حاکمان خود نیستند. »
افسوس که موهبت دیدار میسور نشد،گویا دیداری شگرف تر ولذت بخش تر، انتظارش می کشید😭

🌹❤️🌹
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_كوچك
#برگ_ريزان_شايستگي
#ياديارها
#رضا_بابايي
#بازگشتي_كم_نظير
#درس_نکته_هایی_بی_نظیر

@sopskf
-----
https://www.instagram.com/p/B-orcGLjWoV/?igshid=1jmknfaa7gme1
🚀 ناراضی حتی با آپولو!

احسان محمدی

🚀 پنجاه‌سال پیش آمریکایی‌ها در ماموریت آپولو، #آرمسترانگ را به ماه فرستادند. او از سفینه پیاده شد، قدمی برداشت و گفت:«این گامی کوچک برای یک انسان و جهشی بزرگ برای بشریت است.»

🚀 انسان که با نیزه سنگی ماموت شکار می‌کرد، گوشت خام می‌خورد و گاهی طعمه ببرهای دندان خنجری می‌شد حالا ماه را فتح کرده بود.

🚀 برای همین «آپولو هوا کردن» در توصیف انجام دادن کاری شگفت‌انگیز و خارق‌العاده حتی وارد ادبیات فارسی شد و هنوز هم کاربرد دارد.

🚀چندی پیش وقتی سفینه دیگری را راهی فضا کردند که به مراتب از آپولو پیشرفته‌تر بود، در میان تحسین‌های بسیار، سعید علی‌پور با این اسکرین‌شات در توئیتر به نکته جالبی اشاره کرد:«ببین! سفینه هم بفرستی فضا بازم حداقل ۲۵ هزار نفر هستن باهات حال نکنن».

🚀 این #درس_زندگی است. حتی اگر آپولو هوا کنیم باز کسانی پیدا می‌شوند که بگویند حالا مگه چکار کردی؟

🚀 سخت است و نیاز به تمرین زیاد دارد که آدم از نیش و کنایه و عیب‌جویی‌ها جان به در ببرد ولی واقعیت دارد که هر کاری بکنیم باز عده‌ای هستند که از ما خوششان نمی‌‌آید و ناراضی هستند.
🖋 @ehsanmohammadi95