Forwarded from عکس نگار
کوچه گردان عاشق سردشت
کوچکی بزرگ و بزرگی بس بزرگ است!
از کودکی، بزرگ بود و بزرگ شد و بزرگ تر...
اما نه با جثه که با فهم و ادراک!
آرمیدن در دامان پر مهر پدر و مادری که بذر مسئولیت را به بهترین نحو ممکن در زمین وجودش کاشتند، آغازگر پروژه ای بود که هنوز تداوم دارد!
تلمذ الفبای مسئولیت شناسی و مسئولیت پذیری، در تنها کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شهرستان، بسترساز عروجش شد و حلقه کردن ریسمان اراده در کنجکاوی نوجوانی اش، تا باشگاه پژوهشگران جوان دانشگاه آزاد اسلامی در همان دوران دانش آموزی رهنمونش شد و پشتکارش پیش برنده!
بازیگری، طراحی صحنه، فیلم نامه نویسی ، کارگردانی و تهیه کنندگی تا مرز شهرت توسعه اش داد ولی افسارش را لگام بست...
از مهرماه سال ۹۵، بعد از چند تجربه موفق و اخیر کارش ساخت فیلم کوتاه #ژیانه_وه_ی_به_روو
دانشجویی در غربت شد ...
اما غربت از میزبانی فهم و ادراکش نکاست و بیش از آنی که انتظار می رفت، بزرگ شد ...
چندی پیش بنا بر اجرای کاری هنری در تهران داشتیم که نمی دانم چگونه ولی خبردار شد و گوی سبقت از من و ما ربود و خود همه کاره شد!
بچه ها را ساماندهی کرد، اولیاء را در جریان گذاشت، پیگیر نامه نگاری ها شد و خود کارشناس اداری شد و کیلومترها در پی نامه ها دوید و رفت و اما بی نتیجه نیز ناامید نشد و خود مجدد آستین بالازد و مربی هنری دوران کودکی اش یا بهتر است بگویم دایه مهربانش را مهربانانه اطرافم نشاند تا با هم و در کنار هم، به دوردست ها نظر کنیم و طرح ریزیم و بی بروکراسی اداری قدم در وادی عمل نهیم!
دیروز عصر که کیسه های خیری جمعیت امام علی رسید، نمی دانم از کجا و چگونه خبردار شد که خود و میلاد دوست همیشه همراهش با #موتورسیکلت جلوی در منزل مان سبز شدند و آنی کردند که بنا بود دیگران انجامش دهند!
احسان عزیز بود و میلاد و زکریا!
مسعود و سعید و عبدالله!
خانم احمدی و مهربان خواهر و برادرش!
شیخ کریم و علی و کمال!
هاوری،سوران و شاخه وان!
عثمان و محمود و شهاب!
سکینه و سارا!
بارزان و امید!
انگار دوباره آسمان شهر را با گاز خردل بمباران کرده بودند ولی نه با آن خردل نفس گیر و تاول زا و کشنده!
بلکه با خردل عشق، مهربانی و نوعدوستی!
بله #احسان بود و همه آنهایی که در پی احسان در دل شب روان شدند تا #طوبی و طوبی های شهرمان نفسی تازه کنند!
از آلان تا ربط، نلاس و میرآباد!
از مجبورآباد تا جانبازان و آزادگان!
نقطه به نقطه به #رنگ_احسان درآمد و همه و همه احسان شدند در شب عید!
سپاس آن کوچه گردعاشق شهرم و آن مهربان کوچه گردان همراه را که #علی_وار با
#جمعیت_امام_علی،
#کمپین_مهربانی_های_کوچک
و
#شبکه_فعالان_مدنی_سردشت
(کارگروه حقوق شهروندی)
همراه شدند و با سلاح #کوله_مهربانی و #کیسه_عشق،
#ژینوسایدی
دیگر در #سردشت آفریدند اما این بار از نوع قتل و عام بی تفاوتی، گرفتن نفس سفره خالی و در نهایت اجرای پروژه نشاء نهال #خردل_عشق و مهربانی...
#کوچه_گردان_عاشق
#جمعیت_امام_علی
#احسان
#ژیانه_وه_ی_به_روو
#رنگ_احسان
#کوله_مهربانی
#کیسه_عشق
#خردل_عشق_و_مهربانی
#ژینوساید_بی_تفاوتی
#سردشت
@imamalisociety
@kindness_challenge
@havalani_ashti
کوچکی بزرگ و بزرگی بس بزرگ است!
از کودکی، بزرگ بود و بزرگ شد و بزرگ تر...
اما نه با جثه که با فهم و ادراک!
آرمیدن در دامان پر مهر پدر و مادری که بذر مسئولیت را به بهترین نحو ممکن در زمین وجودش کاشتند، آغازگر پروژه ای بود که هنوز تداوم دارد!
تلمذ الفبای مسئولیت شناسی و مسئولیت پذیری، در تنها کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شهرستان، بسترساز عروجش شد و حلقه کردن ریسمان اراده در کنجکاوی نوجوانی اش، تا باشگاه پژوهشگران جوان دانشگاه آزاد اسلامی در همان دوران دانش آموزی رهنمونش شد و پشتکارش پیش برنده!
بازیگری، طراحی صحنه، فیلم نامه نویسی ، کارگردانی و تهیه کنندگی تا مرز شهرت توسعه اش داد ولی افسارش را لگام بست...
از مهرماه سال ۹۵، بعد از چند تجربه موفق و اخیر کارش ساخت فیلم کوتاه #ژیانه_وه_ی_به_روو
دانشجویی در غربت شد ...
اما غربت از میزبانی فهم و ادراکش نکاست و بیش از آنی که انتظار می رفت، بزرگ شد ...
چندی پیش بنا بر اجرای کاری هنری در تهران داشتیم که نمی دانم چگونه ولی خبردار شد و گوی سبقت از من و ما ربود و خود همه کاره شد!
بچه ها را ساماندهی کرد، اولیاء را در جریان گذاشت، پیگیر نامه نگاری ها شد و خود کارشناس اداری شد و کیلومترها در پی نامه ها دوید و رفت و اما بی نتیجه نیز ناامید نشد و خود مجدد آستین بالازد و مربی هنری دوران کودکی اش یا بهتر است بگویم دایه مهربانش را مهربانانه اطرافم نشاند تا با هم و در کنار هم، به دوردست ها نظر کنیم و طرح ریزیم و بی بروکراسی اداری قدم در وادی عمل نهیم!
دیروز عصر که کیسه های خیری جمعیت امام علی رسید، نمی دانم از کجا و چگونه خبردار شد که خود و میلاد دوست همیشه همراهش با #موتورسیکلت جلوی در منزل مان سبز شدند و آنی کردند که بنا بود دیگران انجامش دهند!
احسان عزیز بود و میلاد و زکریا!
مسعود و سعید و عبدالله!
خانم احمدی و مهربان خواهر و برادرش!
شیخ کریم و علی و کمال!
هاوری،سوران و شاخه وان!
عثمان و محمود و شهاب!
سکینه و سارا!
بارزان و امید!
انگار دوباره آسمان شهر را با گاز خردل بمباران کرده بودند ولی نه با آن خردل نفس گیر و تاول زا و کشنده!
بلکه با خردل عشق، مهربانی و نوعدوستی!
بله #احسان بود و همه آنهایی که در پی احسان در دل شب روان شدند تا #طوبی و طوبی های شهرمان نفسی تازه کنند!
از آلان تا ربط، نلاس و میرآباد!
از مجبورآباد تا جانبازان و آزادگان!
نقطه به نقطه به #رنگ_احسان درآمد و همه و همه احسان شدند در شب عید!
سپاس آن کوچه گردعاشق شهرم و آن مهربان کوچه گردان همراه را که #علی_وار با
#جمعیت_امام_علی،
#کمپین_مهربانی_های_کوچک
و
#شبکه_فعالان_مدنی_سردشت
(کارگروه حقوق شهروندی)
همراه شدند و با سلاح #کوله_مهربانی و #کیسه_عشق،
#ژینوسایدی
دیگر در #سردشت آفریدند اما این بار از نوع قتل و عام بی تفاوتی، گرفتن نفس سفره خالی و در نهایت اجرای پروژه نشاء نهال #خردل_عشق و مهربانی...
#کوچه_گردان_عاشق
#جمعیت_امام_علی
#احسان
#ژیانه_وه_ی_به_روو
#رنگ_احسان
#کوله_مهربانی
#کیسه_عشق
#خردل_عشق_و_مهربانی
#ژینوساید_بی_تفاوتی
#سردشت
@imamalisociety
@kindness_challenge
@havalani_ashti
عزیز مهربانان همراه
به احترام شهدای شیمیایی ۷ تیر #سردشت و در راستای نکوداشت بردباری مصدومان آن حادثه با شعار #صلح_و_مهربانی، همه باهم تصویر پروفایل خود را طبق نمونه ذیل، تغییر خواهیم داد...
سپاسگزار همراهی عزیزان خواهیم بود🌷
به احترام شهدای شیمیایی ۷ تیر #سردشت و در راستای نکوداشت بردباری مصدومان آن حادثه با شعار #صلح_و_مهربانی، همه باهم تصویر پروفایل خود را طبق نمونه ذیل، تغییر خواهیم داد...
سپاسگزار همراهی عزیزان خواهیم بود🌷
Forwarded from Farzad _ Yousefi
🌸نوای مهربانی جوانرود🌸
اندیشه سبز، عمل سبز
نسل سالم درگرو محیط زیست سالم، می تواند منشاء تزریق روح تازه وبانشاط به زندگی اجتماعی باشد؛ 🌨
همچنین طراوت زندگی من وشما دراکنون وفردا، مستلزم حفاظت ازاین نعمت بی بدیل است.🌸
صبح امروز چهارشنبه طی یک اقدام عملی وهمتی جانانه،با گروهی 60نفره از فعالان شهروندی جهت جمع آوری زباله های سبک سطح شهرهماهنگی
بعمل آمد، دوستان گرامی به مناسبت عید سعید فطر تحت عنوان
" نوای مهربانی "
مهربانی های خویش را جانی تازه تر بخشیدند.
نوازندگان مهربانی درپایان زباله های سطح شهر را درپارک هلانیه تجمیع
وپس از آن باهماهنگی شهرداری شهر،
راوانه دفن وبازیافت گردید.
🌸🌸🌸
ایده پرداز ومدیرگروه
فرزاد یوسفی
هفتم تیر ماه 1396
اندیشه سبز، عمل سبز
نسل سالم درگرو محیط زیست سالم، می تواند منشاء تزریق روح تازه وبانشاط به زندگی اجتماعی باشد؛ 🌨
همچنین طراوت زندگی من وشما دراکنون وفردا، مستلزم حفاظت ازاین نعمت بی بدیل است.🌸
صبح امروز چهارشنبه طی یک اقدام عملی وهمتی جانانه،با گروهی 60نفره از فعالان شهروندی جهت جمع آوری زباله های سبک سطح شهرهماهنگی
بعمل آمد، دوستان گرامی به مناسبت عید سعید فطر تحت عنوان
" نوای مهربانی "
مهربانی های خویش را جانی تازه تر بخشیدند.
نوازندگان مهربانی درپایان زباله های سطح شهر را درپارک هلانیه تجمیع
وپس از آن باهماهنگی شهرداری شهر،
راوانه دفن وبازیافت گردید.
🌸🌸🌸
ایده پرداز ومدیرگروه
فرزاد یوسفی
هفتم تیر ماه 1396
Forwarded from NuceQalawiShaho قالاو via @like
یک قدم تو
یک قدم من
نوای مهربانیست🌺
جمعی از شهروندان جوانرودی با شعار نواۍمهربانی به مناسبت عیدسعیدفطر چند محله از سطح شهر که پاکبانان به آن دسترسی کمتری داشتند را از زباله پاکسازی نمودند.
🔰💐🔰
یک قدم من
نوای مهربانیست🌺
جمعی از شهروندان جوانرودی با شعار نواۍمهربانی به مناسبت عیدسعیدفطر چند محله از سطح شهر که پاکبانان به آن دسترسی کمتری داشتند را از زباله پاکسازی نمودند.
🔰💐🔰
Forwarded from Raouf Azari
درود بر مهربانان جوانرودی🌷🌷🌷🌷
Forwarded from عکس نگار
ترانه صلح سردشتی ها در تهران
جشنواره ترانه صلح سردشت در تهران برگزار گردید.
روزهای شنبه و یک شنبه 10و11 تیرماه 96 به مناسبت سالگرد بمباران شیمیایی سردشت( 7تیرماه 1366) جشنواره ترانه صلح با پیام #صلح_و_مهربانی برای جهانیان با ریز برنامه های ذیل به اجرا در آمد؛
۱ _ اجرای دکلمه «از سردشت آمده ایم» توسط نونهال سردشتی( سینا سوره)
۲_ اجرای تئاتر «چریکه ی بی ده نگ» توسط نوجوانان سردشتی به کارگردانی احسان عباسی و نویسندگی رعنا خضرپور
این تئاتر، با تصاویری لبالب از حادثه و درد، و درنهایت آدرس طلبی دروازه امید زندگی یک خانواده سردشتی قبل و حین بمباران شیمیایی را با هنرمندی کودکان سردشتی روایت می کند!
۳_ خواندن پیام صلح و مهربانی کودکان سردشنتی به سه زبان کوردی(متین عباسی)، فارسی (آورین آذری)و انگلیسی(میدیا عباسی) برای جهانیان و درخواست همدلی و همراهی از همه شهروندان صلح دوست جهان
۴_ روایت داستان زندگی قادر مولان پور(مام قادر ره شه هه رمی)شهید بمباران شیمیایی سردشت و نماد مقاومت ،صبر و فداکاری این فاجعه دردناک که پنج نفر از اعضای خانواده خود را ازدست داده وپس از 29سال مقاومت خود نیز پارسال تاب مقاومت هایش تمام گشت و به درجه شهادت نایل آمد.
این واقعیت توسط نوجوان سردشتی( نادیا حسن زاده) برای حضار روایت گردید.
۵_ نمایش فیلم کوتاه لیواری مه رگ (دیوار مرگ)
به کارگردانی و نویسندگی خالد فرج زاده که برش هایی کوتاه از نحوه ی حمل بار توسط کولبران،مشکلات و تهدیدهای این شغل را بیان می نمود.هم چنین نمایش کلیپی مستند از سفر نمایندگان جمعیت امام علی(ع) به سردشت و گفتگو با کولبران مرزی و تصاویری از دغدغه گویی های شان پخش شد.
۷_ نمایش فیلم کوتاه و مستند هاوزام(هم درد)، به تهیه کنندگی و کارگردانی معلم وهنرمند حلبچه ای عثمان محمد با موضوع خواهر خواندگی حلبچه و سردشت و ذکر مشکلات قربانیان دو شهر و همچنین باز گویی روایت وقوع حوادثی روز بمباران شیمیایی این دو شهر از زبان شاهدان و قربانیان این فجایع ضد بشری.
۸_ معرفی کودک خردل چشیده دیروز و جوان رعنای امروز(رحیم صداقت) و طرح درد دل ها و خواست های جامعه جانبازتن شیمیایی سردشت
۹_ رو نمایی از دو طرح ابتکاری و نمادین هنرمند سردشتی(احمد احمدزاده)
با عناوین زیست محیطی ( نمادی از جنگل بلوط سردشت و خدمات بلوط ها در قبل، حین و بعد از بمباران شیمیایی به جانبازان و زیباسازی محیط پیرامونی شان) و تابلوی یادبود مام قادر مولان پور به عنوان نماد قربانیان بمباران شیمیایی سردشت
۱۰_ اجرای دکلمه "من بلوط هستم، کپسول اکسیژن ساز برای جانبازان شیمیایی که اینک خود به کپسول مهربانی مسئولان و شهروندان نیازمندم" توسط نونهال سردشتی( کانی رشید پور)
۱۱_ اجرای دکلمه "من زاب هستم، پرستار تاول زدای دیروز که اینک خود به پرستاری مسئولان و فعالان و دوستداران محیط زیست نیازمندم" توسط نوجوان سردشتی( شیما احمد پور)
۱۲_ اجرای قطعه فولکلور "لالایی" برای کودکان سردشتی توسط دو هنرمند تهرانی(نازلی بخشایش و نیکا افکاری)
۱۳_ اجرای دیالوگ صلح و مهربانی و نشست پرسش و پاسخ مجریان و مشارکت بازدیدکنندگان
که طی آن اهداف جشنواره و نیز شعارها و فحوای مورد اهتمام بسط داده شد.
اضافه می نماید که همزمان با اجرای برنامه ها، نمایشگاه عکس(تابلوهایی از تصاویر قربانیان سردشت و حلبچه و نیز آثار نقاشی، هنرمند فاخر نقاشی سردشت، فرشته فهیمی در معرض دید بازدید کنندگان قرار گرفت و در حواشی برنامه ها کارگاه های جمله نگاری و نقاشی صلح و مهربانی به تفکیک با مجری گری دو شهروند عزیز سردشتی اجرایی شد که شور خاصی به برنامه ها بخشیده بود.
پایان بخش برنامه ها نیز، اهدای لوح تقدیر به تعدادی از حاضران و مشارکت کنندگان جشنواره توسط کمپین مهربانی های کوچک، ونیز تقدیم جوایز نمادین خیر پاوه ای ساکن تهران( جعفر بدری) به نوجوانان اجرا کننده برنامه بود!
لازم به ذکر است جشنواره ترانه صلح سردشت با میزبانی جمعیت امام علی(ع) و اجرای شبکه فعالان مدنی سردشت و کمپین مهربانی های کوچک برگزار گردید که در مدت دو روز برگزاری جشنواره در خانه هنر جمعیت امام علی واقع در خیابان کارگر جنوبی(۱۰۰ متری میدان انقلاب)، عزیزان بسیاری از نزدیک نظاره گر ترانه سرایی صلح کاروان ۲۶ نفره
سفیران صلح و مهربانی سردشتی ها بودند و با آنها اشک غم و اشک شوق و شعف ریختند ...
#بمباران_شیمیایی_سردشت
#الفبای_صلح_و_مهربانی
#جشنواره_ترانه_صلح_سردشت
#کودکان_سردشتی
#جمعیت_دانشجویی_امام_علی
#شبکه_فعالان_مدنی_سردشت
#کمپین_مهربانی_های_کوچک
#تهران
#تیرماه_۱۳۹۶
@havalani_ashti
جشنواره ترانه صلح سردشت در تهران برگزار گردید.
روزهای شنبه و یک شنبه 10و11 تیرماه 96 به مناسبت سالگرد بمباران شیمیایی سردشت( 7تیرماه 1366) جشنواره ترانه صلح با پیام #صلح_و_مهربانی برای جهانیان با ریز برنامه های ذیل به اجرا در آمد؛
۱ _ اجرای دکلمه «از سردشت آمده ایم» توسط نونهال سردشتی( سینا سوره)
۲_ اجرای تئاتر «چریکه ی بی ده نگ» توسط نوجوانان سردشتی به کارگردانی احسان عباسی و نویسندگی رعنا خضرپور
این تئاتر، با تصاویری لبالب از حادثه و درد، و درنهایت آدرس طلبی دروازه امید زندگی یک خانواده سردشتی قبل و حین بمباران شیمیایی را با هنرمندی کودکان سردشتی روایت می کند!
۳_ خواندن پیام صلح و مهربانی کودکان سردشنتی به سه زبان کوردی(متین عباسی)، فارسی (آورین آذری)و انگلیسی(میدیا عباسی) برای جهانیان و درخواست همدلی و همراهی از همه شهروندان صلح دوست جهان
۴_ روایت داستان زندگی قادر مولان پور(مام قادر ره شه هه رمی)شهید بمباران شیمیایی سردشت و نماد مقاومت ،صبر و فداکاری این فاجعه دردناک که پنج نفر از اعضای خانواده خود را ازدست داده وپس از 29سال مقاومت خود نیز پارسال تاب مقاومت هایش تمام گشت و به درجه شهادت نایل آمد.
این واقعیت توسط نوجوان سردشتی( نادیا حسن زاده) برای حضار روایت گردید.
۵_ نمایش فیلم کوتاه لیواری مه رگ (دیوار مرگ)
به کارگردانی و نویسندگی خالد فرج زاده که برش هایی کوتاه از نحوه ی حمل بار توسط کولبران،مشکلات و تهدیدهای این شغل را بیان می نمود.هم چنین نمایش کلیپی مستند از سفر نمایندگان جمعیت امام علی(ع) به سردشت و گفتگو با کولبران مرزی و تصاویری از دغدغه گویی های شان پخش شد.
۷_ نمایش فیلم کوتاه و مستند هاوزام(هم درد)، به تهیه کنندگی و کارگردانی معلم وهنرمند حلبچه ای عثمان محمد با موضوع خواهر خواندگی حلبچه و سردشت و ذکر مشکلات قربانیان دو شهر و همچنین باز گویی روایت وقوع حوادثی روز بمباران شیمیایی این دو شهر از زبان شاهدان و قربانیان این فجایع ضد بشری.
۸_ معرفی کودک خردل چشیده دیروز و جوان رعنای امروز(رحیم صداقت) و طرح درد دل ها و خواست های جامعه جانبازتن شیمیایی سردشت
۹_ رو نمایی از دو طرح ابتکاری و نمادین هنرمند سردشتی(احمد احمدزاده)
با عناوین زیست محیطی ( نمادی از جنگل بلوط سردشت و خدمات بلوط ها در قبل، حین و بعد از بمباران شیمیایی به جانبازان و زیباسازی محیط پیرامونی شان) و تابلوی یادبود مام قادر مولان پور به عنوان نماد قربانیان بمباران شیمیایی سردشت
۱۰_ اجرای دکلمه "من بلوط هستم، کپسول اکسیژن ساز برای جانبازان شیمیایی که اینک خود به کپسول مهربانی مسئولان و شهروندان نیازمندم" توسط نونهال سردشتی( کانی رشید پور)
۱۱_ اجرای دکلمه "من زاب هستم، پرستار تاول زدای دیروز که اینک خود به پرستاری مسئولان و فعالان و دوستداران محیط زیست نیازمندم" توسط نوجوان سردشتی( شیما احمد پور)
۱۲_ اجرای قطعه فولکلور "لالایی" برای کودکان سردشتی توسط دو هنرمند تهرانی(نازلی بخشایش و نیکا افکاری)
۱۳_ اجرای دیالوگ صلح و مهربانی و نشست پرسش و پاسخ مجریان و مشارکت بازدیدکنندگان
که طی آن اهداف جشنواره و نیز شعارها و فحوای مورد اهتمام بسط داده شد.
اضافه می نماید که همزمان با اجرای برنامه ها، نمایشگاه عکس(تابلوهایی از تصاویر قربانیان سردشت و حلبچه و نیز آثار نقاشی، هنرمند فاخر نقاشی سردشت، فرشته فهیمی در معرض دید بازدید کنندگان قرار گرفت و در حواشی برنامه ها کارگاه های جمله نگاری و نقاشی صلح و مهربانی به تفکیک با مجری گری دو شهروند عزیز سردشتی اجرایی شد که شور خاصی به برنامه ها بخشیده بود.
پایان بخش برنامه ها نیز، اهدای لوح تقدیر به تعدادی از حاضران و مشارکت کنندگان جشنواره توسط کمپین مهربانی های کوچک، ونیز تقدیم جوایز نمادین خیر پاوه ای ساکن تهران( جعفر بدری) به نوجوانان اجرا کننده برنامه بود!
لازم به ذکر است جشنواره ترانه صلح سردشت با میزبانی جمعیت امام علی(ع) و اجرای شبکه فعالان مدنی سردشت و کمپین مهربانی های کوچک برگزار گردید که در مدت دو روز برگزاری جشنواره در خانه هنر جمعیت امام علی واقع در خیابان کارگر جنوبی(۱۰۰ متری میدان انقلاب)، عزیزان بسیاری از نزدیک نظاره گر ترانه سرایی صلح کاروان ۲۶ نفره
سفیران صلح و مهربانی سردشتی ها بودند و با آنها اشک غم و اشک شوق و شعف ریختند ...
#بمباران_شیمیایی_سردشت
#الفبای_صلح_و_مهربانی
#جشنواره_ترانه_صلح_سردشت
#کودکان_سردشتی
#جمعیت_دانشجویی_امام_علی
#شبکه_فعالان_مدنی_سردشت
#کمپین_مهربانی_های_کوچک
#تهران
#تیرماه_۱۳۹۶
@havalani_ashti
Forwarded from الفبای صلح و مهربانی
#تابوت_جنگ و #گهواره_صلح
بر دستان کاروان ۲۶ نفره سفیران صلح و مهربانی سردشت
سفیران صلح و مهربانی سردشت و حلبچه که بعد از برگزاری مراسم سالیاد بمباران شیمیایی سردشت(۷تیر۱۳۶۶) از صبحگاه روز شنبه دهم تیرماه ۹۶ وارد تهران شده بودند، بعد از دو روز اجرای خوب جشنواره #ترانه_صلح_سردشت در خانه هنر جمعیت امام علی (ع) واقع در خیابان کارگر جنوبی، امروز دوشنبه مورخ ۱۲ تیرماه ۹۶ به موزه صلح تهران وارد شدند.
کاروان سفیران صلح و مهربانی با در دست داشتن تراکت نوشته های:
بمباران شیمیایی و اثرات خردل، #تابوت_جنگ بردوش و #گهواره_صلح_و_مهربانی بر دستان و نیز بنرنوشته #صلح_و_مهربانی سه زبانه فارسی، کوردی، انگلیسی بر سینه، مسیر ورودی پارک شهر تا موزه صلح را با راهپیمایی پیموده و در ورودی موزه با استقبال مسئولان و راویان موزه مواجه شدند...
رئوف آذری، سرپرست کاروان، ضمن تشکر از اقدام خوب موزه صلح در ساماندهی #رالی_صلح تهران - سردشت در سالیاد بمباران شیمیایی سردشت، از اهداف سفر کاروان سفیران صلح و مهربانی به تهران گفتند و یادآور شدند:
"ما از سرزمینی آمده ایم که علی رغم مواهب طبیعی بسیارش، هر وجبش بوی خردل، نامهربانی و محرومیت می دهد.
ما آمده ایم تا مرهمی بر درد دیگران باشیم و نه اینکه صرفا" درد خود را فریاد برآوریم.
ما #تابوت_جنگ بر دوش آمده ایم تا نشان دهیم که جنگ مُرده است و اینک هر شهروند فرصتی دارد کین دل بزداید و جنگ و تعصب را از سرزمین وجود خود براند... "
این فعال مدنی و ایده پرداز و مدیر کمپین مهربانی های کوچک اضافه کرد:
"اما در کنار آن #گهواره_صلح_و_مهربانی نیز آورده ایم تا به نیابت از شهروندان صلح طلب سردشتی و حلبچه ای گفته باشیم که؛
هر چند صلح و مهربانی چندصباحی است متولد شده است اما به لالایی نسل امروز و دیروز نیازمند است تا بال و پر گیرد و شاخ و برگ آورد و میوه دهد...
آمده ایم تا دستان مان را در هم گره زنیم و انرژی پرورش #کودک_صلح_و_مهربانی را هم افزایی کنیم و توان ها روی هم گذاریم و مرزهای جغرافیایی را با هم درنوردیم"
در ادامه ماموستا عثمان محمد، معلم و مستندساز و قربانی جنگ افزارهای شیمیایی حلبچه ای نیز با تاکید بر مرگ جنگ، پرورش نوزاد صلح و مهربانی را رسالت همه معرفی کرد و بر همدلی شهروندان حلبچه ای در همراهی با شهروندان سردشتی در انتشار بذر صلح و مهربانی تاکید کردند و خواستار استفاده نهال مهربانی به جای بمب نفرت توسط قدرت مداران و سیاست ورزان شدند."
دکتر احمد سروش، به نیابت از همکارانش در پژوهشکده جانبازان و نیز موزه صلح، اراده شهروندان سردشتی و حلبچه ای را ستود و تاکید کردند:
"همه ما متعهد به انتشار بذر مهربانی و صلح هستیم و امیدواریم در طی مسیر همگرایی ها، توفیقات بیشتری نصیب بریم" .
وی با اشاره به رالی صلح که از تهران به سردشت در روزهای ۷و۸ تیر اجرایی شد، مجموعه خود را مصمم در صلح و همدلی با صلح طلبان معرفی کرد و از کاروان سفیران صلح و مهربانی سردشت و حلبچه تجلیل کردند."
وی همچنین از سفیران صلح و مهربانی برای حضور و مشارکت در نشست ویژه بعدازظهر با مدیرکل سازمان منع سلاح های شیمیایی، دعوت کرد.
کاروان صلح و مهربانی نیز پس از صرف نهار با میزبانی موزه صلح، با دعوت دکتر سروش، در مراسم ویژه ای که به افتخار حضور #احمد_اوزمجوو مدیرکل سازمان منع سلاح های شیمیایی (OPCW) ترتیب داده شده بود، شرکت کردند.
در این مراسم که به مدت ۲ ساعت و اندی طول کشید، سرپرست کاروان سفیران صلح و مهربانی سردشت، در جریان روایت بمباران شیمیایی سردشت توسط روای موزه، ابتکار عمل به خرج داد و چون راوی بمباران شیمیایی سردشت، ابتدا از مدیرکل به پاس صدور پیام هر ساله در سالیادها تشکر و حضور میدانی ایشان را در سردشت خواستار شد.
سپس ضمن اشاره به پاره ای آسیب های وارده بر خانواده های شهدا و جانبازان، از رژه سفیران صلح و مهربانی و نحوه حضور در موزه سخن راند و بر اراده شهروندان سردشت و حلبچه برای نهادینه کردن صلح و مهربانی و آموزش الفبای آن تاکید کرد و از مدیرکل برای رساندن پیام شهروندان سردشت و حلبچه به جهانیان مساعدت طلبید.
در ادامه،حاضران ضمن حضور در یادمان شهداء، به صورت نمادین،دسته گل هایی اهداء کرده و بادکنکی را رها کردند.
در این اثنا یکی از کودکان سردشتی در کنار مدیرکل سازمان منع سلاح های شیمیایی برای اهدای گل انتخاب گردید و نیز سه کودک سردشتی (اروین آذری، میدیاعباسی و متین عباسی) نیز در جلو تمام حضار و از جمله مدیرکل سازمان منع سلاح های شیمیایی، از زبان سردشت به سه زبان کوردی، فارسی و انگلیسی سرود صلح و همدلی سردادند که موجد تکریم مدیرکل و حضار شدند...
شایان ذکر است که گفت و گوهای متعاقب نیز در حواشی نشست با مدیرکل، انجام شد که در شناساندن پروژه سردشت، میعادگاه صلح جهانی موثر بود.
#الفبای_صلح_و_مهربانی
@havalani_ashti
بر دستان کاروان ۲۶ نفره سفیران صلح و مهربانی سردشت
سفیران صلح و مهربانی سردشت و حلبچه که بعد از برگزاری مراسم سالیاد بمباران شیمیایی سردشت(۷تیر۱۳۶۶) از صبحگاه روز شنبه دهم تیرماه ۹۶ وارد تهران شده بودند، بعد از دو روز اجرای خوب جشنواره #ترانه_صلح_سردشت در خانه هنر جمعیت امام علی (ع) واقع در خیابان کارگر جنوبی، امروز دوشنبه مورخ ۱۲ تیرماه ۹۶ به موزه صلح تهران وارد شدند.
کاروان سفیران صلح و مهربانی با در دست داشتن تراکت نوشته های:
بمباران شیمیایی و اثرات خردل، #تابوت_جنگ بردوش و #گهواره_صلح_و_مهربانی بر دستان و نیز بنرنوشته #صلح_و_مهربانی سه زبانه فارسی، کوردی، انگلیسی بر سینه، مسیر ورودی پارک شهر تا موزه صلح را با راهپیمایی پیموده و در ورودی موزه با استقبال مسئولان و راویان موزه مواجه شدند...
رئوف آذری، سرپرست کاروان، ضمن تشکر از اقدام خوب موزه صلح در ساماندهی #رالی_صلح تهران - سردشت در سالیاد بمباران شیمیایی سردشت، از اهداف سفر کاروان سفیران صلح و مهربانی به تهران گفتند و یادآور شدند:
"ما از سرزمینی آمده ایم که علی رغم مواهب طبیعی بسیارش، هر وجبش بوی خردل، نامهربانی و محرومیت می دهد.
ما آمده ایم تا مرهمی بر درد دیگران باشیم و نه اینکه صرفا" درد خود را فریاد برآوریم.
ما #تابوت_جنگ بر دوش آمده ایم تا نشان دهیم که جنگ مُرده است و اینک هر شهروند فرصتی دارد کین دل بزداید و جنگ و تعصب را از سرزمین وجود خود براند... "
این فعال مدنی و ایده پرداز و مدیر کمپین مهربانی های کوچک اضافه کرد:
"اما در کنار آن #گهواره_صلح_و_مهربانی نیز آورده ایم تا به نیابت از شهروندان صلح طلب سردشتی و حلبچه ای گفته باشیم که؛
هر چند صلح و مهربانی چندصباحی است متولد شده است اما به لالایی نسل امروز و دیروز نیازمند است تا بال و پر گیرد و شاخ و برگ آورد و میوه دهد...
آمده ایم تا دستان مان را در هم گره زنیم و انرژی پرورش #کودک_صلح_و_مهربانی را هم افزایی کنیم و توان ها روی هم گذاریم و مرزهای جغرافیایی را با هم درنوردیم"
در ادامه ماموستا عثمان محمد، معلم و مستندساز و قربانی جنگ افزارهای شیمیایی حلبچه ای نیز با تاکید بر مرگ جنگ، پرورش نوزاد صلح و مهربانی را رسالت همه معرفی کرد و بر همدلی شهروندان حلبچه ای در همراهی با شهروندان سردشتی در انتشار بذر صلح و مهربانی تاکید کردند و خواستار استفاده نهال مهربانی به جای بمب نفرت توسط قدرت مداران و سیاست ورزان شدند."
دکتر احمد سروش، به نیابت از همکارانش در پژوهشکده جانبازان و نیز موزه صلح، اراده شهروندان سردشتی و حلبچه ای را ستود و تاکید کردند:
"همه ما متعهد به انتشار بذر مهربانی و صلح هستیم و امیدواریم در طی مسیر همگرایی ها، توفیقات بیشتری نصیب بریم" .
وی با اشاره به رالی صلح که از تهران به سردشت در روزهای ۷و۸ تیر اجرایی شد، مجموعه خود را مصمم در صلح و همدلی با صلح طلبان معرفی کرد و از کاروان سفیران صلح و مهربانی سردشت و حلبچه تجلیل کردند."
وی همچنین از سفیران صلح و مهربانی برای حضور و مشارکت در نشست ویژه بعدازظهر با مدیرکل سازمان منع سلاح های شیمیایی، دعوت کرد.
کاروان صلح و مهربانی نیز پس از صرف نهار با میزبانی موزه صلح، با دعوت دکتر سروش، در مراسم ویژه ای که به افتخار حضور #احمد_اوزمجوو مدیرکل سازمان منع سلاح های شیمیایی (OPCW) ترتیب داده شده بود، شرکت کردند.
در این مراسم که به مدت ۲ ساعت و اندی طول کشید، سرپرست کاروان سفیران صلح و مهربانی سردشت، در جریان روایت بمباران شیمیایی سردشت توسط روای موزه، ابتکار عمل به خرج داد و چون راوی بمباران شیمیایی سردشت، ابتدا از مدیرکل به پاس صدور پیام هر ساله در سالیادها تشکر و حضور میدانی ایشان را در سردشت خواستار شد.
سپس ضمن اشاره به پاره ای آسیب های وارده بر خانواده های شهدا و جانبازان، از رژه سفیران صلح و مهربانی و نحوه حضور در موزه سخن راند و بر اراده شهروندان سردشت و حلبچه برای نهادینه کردن صلح و مهربانی و آموزش الفبای آن تاکید کرد و از مدیرکل برای رساندن پیام شهروندان سردشت و حلبچه به جهانیان مساعدت طلبید.
در ادامه،حاضران ضمن حضور در یادمان شهداء، به صورت نمادین،دسته گل هایی اهداء کرده و بادکنکی را رها کردند.
در این اثنا یکی از کودکان سردشتی در کنار مدیرکل سازمان منع سلاح های شیمیایی برای اهدای گل انتخاب گردید و نیز سه کودک سردشتی (اروین آذری، میدیاعباسی و متین عباسی) نیز در جلو تمام حضار و از جمله مدیرکل سازمان منع سلاح های شیمیایی، از زبان سردشت به سه زبان کوردی، فارسی و انگلیسی سرود صلح و همدلی سردادند که موجد تکریم مدیرکل و حضار شدند...
شایان ذکر است که گفت و گوهای متعاقب نیز در حواشی نشست با مدیرکل، انجام شد که در شناساندن پروژه سردشت، میعادگاه صلح جهانی موثر بود.
#الفبای_صلح_و_مهربانی
@havalani_ashti
Forwarded from عکس نگار
تابوت جنگ
و
گهواره صلح و مهربانی
هدیه سفیران صلح و مهربانی سردشت و حلبچه به موزه صلح تهران
روز دوشنبه مورخ ۱۲ تیرماه ۹۶
#نه_به_جنگ
#آری_به #صلح_و_مهربانی
#الفبای_صلح_و_مهربانی
#تابوت_جنگ
#گهواره_صلح_و_مهربانی
@havalani_ashti
و
گهواره صلح و مهربانی
هدیه سفیران صلح و مهربانی سردشت و حلبچه به موزه صلح تهران
روز دوشنبه مورخ ۱۲ تیرماه ۹۶
#نه_به_جنگ
#آری_به #صلح_و_مهربانی
#الفبای_صلح_و_مهربانی
#تابوت_جنگ
#گهواره_صلح_و_مهربانی
@havalani_ashti
Forwarded from عکس نگار
🗝کمپین مهربانی های کوچک🔓🔒
🌷نمونه ۲۴۰🔏
🖊رئوف آذری
@Raoufazari
--------- نگارش ۱۲ #تیرماه ۹۶
🌷گهواره صلح و مهربانی🌷
سالیاد یکی از بدترین حوادث دوران زندگی ما شهروندان سردشتی فرا رسیده بود و می بایست چون سی سال گذشته، تلنگری به ذهن خود می زدیم و کاری می کردیم!
هر شهروند و هر گروه و انجمن ایده ای و کاری در پیش گرفت و این نشان جنبندگی بود و سرزندگی در پس خردل!
و نشانه ای بس ارزشمند و پاسخی در خور برای همه آنان که:
سیب،لیمو و خردل هدیه آورده بودند و #مرگ را...
ایده هایی طرح شد و اقداماتی صورت گرفت که هر یک خود ده ها گزارش مهربانی در بطن نهفته دارند که به وقت خود، شاید فرصتی یافتیم و ذکری داشتیم!
اما این یکی را نگفتن، نشاید...
دو روز بود با کاروان خودبنیاد سفیران صلح و مهربانی در تهران بودیم و بدون اتلاف دقایقی، مشغول اجرای برنامه هایی که هدیه برده بودیم...
... گاه اشک جاری ساختیم و گاه دوباره اشک!
اما این بار از نوع شوق و شعف...
بعد از اجرای خوب و دستاوردمدار جشنواره ترانه صلح سردشت که در کنتداکتور آن، نمایش #چریکه_ی_بی_ده_نگ، نیز زمانی نصیب برده بود و اجرا شد و خوب اجراشد و تشویق ها برانگیخت،حال نوبت ما بود که آن ابزار و دکور و گهواره را ماندگار کنیم!
ذهن جرقه ای خورد و #جنگ و #صلح برای چندمین بار مقابل هم گرفتند و طرحی شد که جانی دوباره مان بخشید.
بچه ها دست به کار شدند و بخشی از دکور #تابوت شد و بخشی نیز #گهواره که خود گهواره بود و عملیاتی جز تهیه یک بنر نیاز نداشت...
محل اسکان و زمان در برابر انرژی سفیران صلح کم آورد و در نهایت راهروهای سایه دار و نیمکت های فلزی پارک شهر تهران یار شدند تا در فضای باز طراحی بنر صورت گیرد و تابوت کامل گردد و گهواره با بنر نشانه گذاری شود...
همه چیز دست به دست هم داد تا ایده اجرایی شود و به لطف مهربان سفیران صلح همراه به بهترین نوع ممکن در کسری از روز اجرایی شد و خوب اجرا شد!
گهواره دکور نمایش چریکه بی ده نگ - فریاد بی صدا- اینک مهمان موزه صلح شده است تا همچنان برای پرورش #صلح_و_مهربانی شهروندان سردشتی، سرود همدلی و همکرایی بسراید و ماندگارشان کند...
شیما و شیوا دو بازیگر آن تئاتر بودند که گهواره ارث پدری شان را همراه آورده بودند و اینک شیوا بعد از تحویل گهواره به موزه در قالب گهواره صلح و مهربانی چنین با گهواره اش که سالها در آن رشد جسمی و سال ها نیز توسعه نقش بازیگری اش را تجربه کرده بود، خداحافظی می کند...
shiwa ahmadpour:
"گهواره صلح و مهربانی
روزگاری یکی از عموهایم در آن بزرگ شده بود و بعد از بزرگ شدنش آن را به پدر عزیزم دادن و ماه ها پدرجانم در آن خوابید و بازی کرد وگریه هم کرد و بعد نوبت خواهر بزرگم شیما و بعد خودم و بعد از خودم داداشم نیما کوچولو 🌺
و اینک با افتخار از این همه خاطرات و خوبی و خوشی های که با آن گهواره واقعا مهربان داشتم، گذشتم و آن مهربان گهواره را همراه با هیأت سفیران صلح و مهربانی و آشتی تقدیم به موزه صلح کردیم تا شاید صلح و مهربانی دوباره زنده شود..
شیوا احمد پور، سفير کاروان صلح و مهربانی سردشت"
درود بر این مهربان بزرگان و سفیران صلح مدار سردشتی که دلی دارند به وسعت اقیانوس ها و هر خردل نامرادی را تا اعماق خود فرمی کشند و مهر می پراکنند و خورشید صلح بر می افروزند...
گروه کمپین👇👇👇
https://t.iss.one/joinchat/AAAAADwcjLHIA5Qmdu33Yw
کانال چالش مهربانی
(گزیده گزارش مهربانی مهربانان)👇
@kindness_challenge
🌷نمونه ۲۴۰🔏
🖊رئوف آذری
@Raoufazari
--------- نگارش ۱۲ #تیرماه ۹۶
🌷گهواره صلح و مهربانی🌷
سالیاد یکی از بدترین حوادث دوران زندگی ما شهروندان سردشتی فرا رسیده بود و می بایست چون سی سال گذشته، تلنگری به ذهن خود می زدیم و کاری می کردیم!
هر شهروند و هر گروه و انجمن ایده ای و کاری در پیش گرفت و این نشان جنبندگی بود و سرزندگی در پس خردل!
و نشانه ای بس ارزشمند و پاسخی در خور برای همه آنان که:
سیب،لیمو و خردل هدیه آورده بودند و #مرگ را...
ایده هایی طرح شد و اقداماتی صورت گرفت که هر یک خود ده ها گزارش مهربانی در بطن نهفته دارند که به وقت خود، شاید فرصتی یافتیم و ذکری داشتیم!
اما این یکی را نگفتن، نشاید...
دو روز بود با کاروان خودبنیاد سفیران صلح و مهربانی در تهران بودیم و بدون اتلاف دقایقی، مشغول اجرای برنامه هایی که هدیه برده بودیم...
... گاه اشک جاری ساختیم و گاه دوباره اشک!
اما این بار از نوع شوق و شعف...
بعد از اجرای خوب و دستاوردمدار جشنواره ترانه صلح سردشت که در کنتداکتور آن، نمایش #چریکه_ی_بی_ده_نگ، نیز زمانی نصیب برده بود و اجرا شد و خوب اجراشد و تشویق ها برانگیخت،حال نوبت ما بود که آن ابزار و دکور و گهواره را ماندگار کنیم!
ذهن جرقه ای خورد و #جنگ و #صلح برای چندمین بار مقابل هم گرفتند و طرحی شد که جانی دوباره مان بخشید.
بچه ها دست به کار شدند و بخشی از دکور #تابوت شد و بخشی نیز #گهواره که خود گهواره بود و عملیاتی جز تهیه یک بنر نیاز نداشت...
محل اسکان و زمان در برابر انرژی سفیران صلح کم آورد و در نهایت راهروهای سایه دار و نیمکت های فلزی پارک شهر تهران یار شدند تا در فضای باز طراحی بنر صورت گیرد و تابوت کامل گردد و گهواره با بنر نشانه گذاری شود...
همه چیز دست به دست هم داد تا ایده اجرایی شود و به لطف مهربان سفیران صلح همراه به بهترین نوع ممکن در کسری از روز اجرایی شد و خوب اجرا شد!
گهواره دکور نمایش چریکه بی ده نگ - فریاد بی صدا- اینک مهمان موزه صلح شده است تا همچنان برای پرورش #صلح_و_مهربانی شهروندان سردشتی، سرود همدلی و همکرایی بسراید و ماندگارشان کند...
شیما و شیوا دو بازیگر آن تئاتر بودند که گهواره ارث پدری شان را همراه آورده بودند و اینک شیوا بعد از تحویل گهواره به موزه در قالب گهواره صلح و مهربانی چنین با گهواره اش که سالها در آن رشد جسمی و سال ها نیز توسعه نقش بازیگری اش را تجربه کرده بود، خداحافظی می کند...
shiwa ahmadpour:
"گهواره صلح و مهربانی
روزگاری یکی از عموهایم در آن بزرگ شده بود و بعد از بزرگ شدنش آن را به پدر عزیزم دادن و ماه ها پدرجانم در آن خوابید و بازی کرد وگریه هم کرد و بعد نوبت خواهر بزرگم شیما و بعد خودم و بعد از خودم داداشم نیما کوچولو 🌺
و اینک با افتخار از این همه خاطرات و خوبی و خوشی های که با آن گهواره واقعا مهربان داشتم، گذشتم و آن مهربان گهواره را همراه با هیأت سفیران صلح و مهربانی و آشتی تقدیم به موزه صلح کردیم تا شاید صلح و مهربانی دوباره زنده شود..
شیوا احمد پور، سفير کاروان صلح و مهربانی سردشت"
درود بر این مهربان بزرگان و سفیران صلح مدار سردشتی که دلی دارند به وسعت اقیانوس ها و هر خردل نامرادی را تا اعماق خود فرمی کشند و مهر می پراکنند و خورشید صلح بر می افروزند...
گروه کمپین👇👇👇
https://t.iss.one/joinchat/AAAAADwcjLHIA5Qmdu33Yw
کانال چالش مهربانی
(گزیده گزارش مهربانی مهربانان)👇
@kindness_challenge
Forwarded from Deleted Account
بنام خداوند جان و خرد کزین برتر اندیشه بر نگذرد
به قلم سوگند و به آنچه که می نویسد .
14 تیر روز قلم بر قلم بدستان مبارک باد .
قلم ، بنویس از ایمان ، اعتقاد ، خلقت ، زندگی ، از زبان دانا وگویا ، از زبان گنگ ، از زبان کر و لال ، از زبان نبادات وجمادات ، از زبان کهکشانها ، از زبان کودکان ، پیر و جوان ، بنویس از نعمات پروردگار ، بنویس از انسان گونه زیستن ، انسان بودن و شجره آدمیت که همگی امانتی ست الهی بر دوش تو . تو نقاش آنچه که عمیق ترین راز ها ست ، ناگفته هاست و ترسیم کننده اندیشه ها ، هستید . پس بنویس تا کلمات و جملات همچون خورشید بدرخشند و راه انسانیت و انسان بودن را روشنایی بخشد تا بشر در راه صراط مستیم ادامه مسیر دهد . باری که بردوش توست از فرش تا عرش هادی و منادی انسانهاست . اما این نعمت گرانبها و قدرتمند ترین ابزار بی زبان دردستان انسان امانت است . امیدواریم قلم بدستان با حفظ ارزش این امانت ، میراث ارزشمندی برای نسل های اینده به رشته تحریر در آورده و اثر چاوان خود را جهت طی طریق هبه نمایند . در این روز مهم از تمامی آزاد اندیشان که قلم را ابزاری برای نیل به اهداف عالی خلقت دانسته و مسیر فرش تا عرش را انتخاب نمودند تبریک عرض نموده و آرزوی سلامتی و طول عمر با عزت را مسالت داریم . اگر قلم را به درستی حفظ نکنیم ، با تمام ظرافت ، کلنگی با قدرت خواهد بود که نظم جهان را به به چالش کشیده و زندگی و حیات معنای خود را از دست خواهد داد .
خلیل قزلجه – صرافی کوثر 14 / 04 / 1396
به قلم سوگند و به آنچه که می نویسد .
14 تیر روز قلم بر قلم بدستان مبارک باد .
قلم ، بنویس از ایمان ، اعتقاد ، خلقت ، زندگی ، از زبان دانا وگویا ، از زبان گنگ ، از زبان کر و لال ، از زبان نبادات وجمادات ، از زبان کهکشانها ، از زبان کودکان ، پیر و جوان ، بنویس از نعمات پروردگار ، بنویس از انسان گونه زیستن ، انسان بودن و شجره آدمیت که همگی امانتی ست الهی بر دوش تو . تو نقاش آنچه که عمیق ترین راز ها ست ، ناگفته هاست و ترسیم کننده اندیشه ها ، هستید . پس بنویس تا کلمات و جملات همچون خورشید بدرخشند و راه انسانیت و انسان بودن را روشنایی بخشد تا بشر در راه صراط مستیم ادامه مسیر دهد . باری که بردوش توست از فرش تا عرش هادی و منادی انسانهاست . اما این نعمت گرانبها و قدرتمند ترین ابزار بی زبان دردستان انسان امانت است . امیدواریم قلم بدستان با حفظ ارزش این امانت ، میراث ارزشمندی برای نسل های اینده به رشته تحریر در آورده و اثر چاوان خود را جهت طی طریق هبه نمایند . در این روز مهم از تمامی آزاد اندیشان که قلم را ابزاری برای نیل به اهداف عالی خلقت دانسته و مسیر فرش تا عرش را انتخاب نمودند تبریک عرض نموده و آرزوی سلامتی و طول عمر با عزت را مسالت داریم . اگر قلم را به درستی حفظ نکنیم ، با تمام ظرافت ، کلنگی با قدرت خواهد بود که نظم جهان را به به چالش کشیده و زندگی و حیات معنای خود را از دست خواهد داد .
خلیل قزلجه – صرافی کوثر 14 / 04 / 1396
Forwarded from 🌹🌹 فریدون محمدزاده 🌹🌹
دوستان مهربان سلام خداوند متعال نثار وجود نازنین شما یاران همیشگی
امروز بعد از ده روز بستری و شیمی درمانی از تبریز برگشتم سقز نهار مهمان خواهرم بودم صحنه ای از مهربانی را دیدم دوست داشتم در گروه منعکس کنم
در حمام ایشان لانه کبوتری وجوددارد که الان تخم کبوتر تبدیل به دو جوجه بسیار زیبای فوق شدند نکته جالب این است که از دوماه قبل به خاطر این دو جوجه کبوتر حمام را تعطیل کرده واز حمام همسایه طبقه استفاده میکنند
مهرورزی به نسبت این زبان بسته ها مصداق حدیث شریف نبوی است که حضرتش فرمودند مهربانی با زبان بسته ها دروازه ورود به بهشت است
امروز بعد از ده روز بستری و شیمی درمانی از تبریز برگشتم سقز نهار مهمان خواهرم بودم صحنه ای از مهربانی را دیدم دوست داشتم در گروه منعکس کنم
در حمام ایشان لانه کبوتری وجوددارد که الان تخم کبوتر تبدیل به دو جوجه بسیار زیبای فوق شدند نکته جالب این است که از دوماه قبل به خاطر این دو جوجه کبوتر حمام را تعطیل کرده واز حمام همسایه طبقه استفاده میکنند
مهرورزی به نسبت این زبان بسته ها مصداق حدیث شریف نبوی است که حضرتش فرمودند مهربانی با زبان بسته ها دروازه ورود به بهشت است
Forwarded from Raouf Azari
سپاس تلاش های مهرورزانه دوستان را و گزارش های خوب و اثربخش شان از مهربانی ها🌷🌷🌷👏👏👏👏
Forwarded from اتچ بات
#هنر_قیچی_جنگ و کاشتن #نهال_صلح در حضور مدیرکل سازمان منع سلاح های شیمیایی (opcw)،
دکتر جهانگیری سفیر جمهوری اسلامی در هلند، مدیران و راویان موزه صلح، رییس پژوهشکده جانبازان و کاروان سفیران #صلح_و_مهربانی
توسط کودک سردشتی
#آروین_آذری
دوشنبه ۱۲ تیرماه ۹۶ - پارک شهر و ضلع جنوبی موزه صلح تهران- یادمان شهدا
بیایید همراه آن کودک سردشتی و جمع سفیران صلح و مهربانی سردشت، جنگ، کین و عداوت را از سرزمین دل قیچی کنیم و گل صلح و مهربانی را در کهکشان انسانیت بکاریم...
#سالگرد_بمباران_شیمیایی
#پیام_صلح_و_مهربانی_کودک_سردشتی
#آروین_آذری
#مدیرکل_سازمان_منع_سلاح_های_شیمیایی
#پارک_شهر
#موزه_صلح
#تهران
#سفیران_صلح_و_مهربانی_سردشت
#opcw
#الفبای_صلح_و_مهربانی
@havalani_ashti
دکتر جهانگیری سفیر جمهوری اسلامی در هلند، مدیران و راویان موزه صلح، رییس پژوهشکده جانبازان و کاروان سفیران #صلح_و_مهربانی
توسط کودک سردشتی
#آروین_آذری
دوشنبه ۱۲ تیرماه ۹۶ - پارک شهر و ضلع جنوبی موزه صلح تهران- یادمان شهدا
بیایید همراه آن کودک سردشتی و جمع سفیران صلح و مهربانی سردشت، جنگ، کین و عداوت را از سرزمین دل قیچی کنیم و گل صلح و مهربانی را در کهکشان انسانیت بکاریم...
#سالگرد_بمباران_شیمیایی
#پیام_صلح_و_مهربانی_کودک_سردشتی
#آروین_آذری
#مدیرکل_سازمان_منع_سلاح_های_شیمیایی
#پارک_شهر
#موزه_صلح
#تهران
#سفیران_صلح_و_مهربانی_سردشت
#opcw
#الفبای_صلح_و_مهربانی
@havalani_ashti
Telegram
attach 📎
Forwarded from عکس نگار
کودک سردشتی (سمت چپ) در سالگرد بمباران شیمیایی سردشت بارها پشت تریبون رفت و برای نهادینه کردن #صلح_ومهربانی در جهان فریاد برآورد تا جلوه های ترکیبی از اندوه، ترس،ناامنی و شادی ، در قاب چهره #کودک_جنگ خلق نشود و شاهد ترسیم مینیاتور غم در تابلوی زندگی نباشیم...
جهان امروز ما بیش از هر زمان دیگری به #صلح_و_مهربانی نیاز دارد...
بیایید همه باهم فریاد کلامی، قلمی، تصویری، هنری و حکمت سیاسی، مدیریتی، فرهنگی و... را همصدا با کودک سردشتی در راستای نهادینه کردن #صلح_و_مهربانی برآوریم تا شاید لشکر #جنگ، #ترور، #خشونت، پس روی نماید ...
هم اینک به یاری شما نیازمندیم...
#الفبای_صلح_ومهربانی
#مینیاتور_غم
#کودک_جنگ
#کودک_سردشتی
@havalani_ashti
جهان امروز ما بیش از هر زمان دیگری به #صلح_و_مهربانی نیاز دارد...
بیایید همه باهم فریاد کلامی، قلمی، تصویری، هنری و حکمت سیاسی، مدیریتی، فرهنگی و... را همصدا با کودک سردشتی در راستای نهادینه کردن #صلح_و_مهربانی برآوریم تا شاید لشکر #جنگ، #ترور، #خشونت، پس روی نماید ...
هم اینک به یاری شما نیازمندیم...
#الفبای_صلح_ومهربانی
#مینیاتور_غم
#کودک_جنگ
#کودک_سردشتی
@havalani_ashti
Forwarded from عکس نگار
#من_بلوط_هستم،
#کپسول_اکسیژن_ساز جانبازان شیمیایی سردشت!
دانه ای بودم حاصل از مهربانی طبیعت و خودپالایی زیست محیط!
دستِ بر قضا، انتخابی شدم در چنگال سنجاب جنگل ها تا توشه ای شوم در روزهای سختِ زمستانِ کوهستانش!
از لطف بود یا فراموشی، نمی دانم!
در دل زمین جا ماندم و مهربانیِ خاکِ پاک، خورشید ِعشق و آبِ زاب، قوتَم بخشید و پوسته شکستم، جوانه زدم، قد برافراشتم و ذیل سایه مهرِ بادام و بُنِهِ کوهی، با دنیای جدید عادت گرفتم و شاخ و برگ و تنه فزودم!
جان گرفتم، جمال یافتم، سوی کمال شتافتم و سَمبُل شدم...
من و سردشت و زاب و زاگرس، هم صدا و هم پیمان شدیم تا جان پیراییم، دل بگشاییم و طبیعت کوردستان آراییم.
پیراستیم، آراستیم، گذشتیم و مهر گستردیم...
ایامی به خوشی و شادکامی بسر شد و دل بسته شدیم به پیوستن زنجیر عشق و دلدادگی مامِ میهن...
اما افسوس کم بود و گذشت و ورق برگشت...
سردشت، آن بهشت کوردستان و یار دیرین، با گاز خردل شهید شد و اما...
من و زاب بال گشودیم و دل به عشق سپردیم و خِس خِسِ نفس پالودیم و تاول پوست زدودیم!
رفتگان را با شیره معنویت آراستیم و جانبازان را قوت و قوَّتِ ماندن بخشیدیم و امید را به خروار فزودیم و از توان خردل کاستیم...
بَرَندِ جان بخشی گرفتیم و بیمارستان و تیمارستان زِ رَونَق انداختیم و هرجانداری را مدیون خود ساختیم و انقلابی جان افزا به راه انداختیم...
اما افسوس که انقلاب ها، نه فرزندان خود، که پدران و مادران خود را می خورند و منِ پدر نیز، با زابِ مادر، قربانی زیاده خواهیِ فرزندان انقلاب شدیم و گیوتینِ مرگ، بر شاخ و تن و گردن مان انداختند و از ۹۰ هزار هکتار سرزمین بلوط در سردشت، ناچار به ترک نیمی از آن شدیم و اینک کپسول اکسیژن ساز جانبازان شیمیایی، به کپسول مهربانی مسئولان و شهروندانِ دوستدار زیست محیط دلخوش کرده اند!!!
آیا مهربانی در این سرزمین هست که با تخصص تیمارگری و عادت صلح گستری و مهرورزی اش، مجدد قرص حیات مان دهد؟!
⚘⚘⚘
متن فوق از زبان بلوط، توسط کودک سردشتی، عضو کاروان سفیران صلح و مهربانی سردشت، #کانی_رشیدپور ، در روزهای شنبه و یک شنبه ۱۰و۱۱ تیرماه در طول اجرای برنامه های جشنواره #صلح_و_مهربانی که در تهران خانه هنر جمعيت امام علی (ع) در خیابان کارگر جنوبی(۱۰۰ متری میدان انقلاب) برگزار گردید، دکلمه شد.
⚘👏⚘
شاید چشمی دید و گوشی شنید و قلبی برای #صلح_و_مهربانی تپید...
#الفبای_صلح_و_مهربانی
#ترانه_صلح_سردشت
#تهران
#کودک_سردشتی
#کانی_رشیدپوز
#من_بلوط_هستم
#کپسول_اکسیژن_ساز
#کپسول_مهربانی
#مسئولان_شهروندان
#دوستداران_زیست_محیط
#قرص_حیات
@havalani_ashti
#کپسول_اکسیژن_ساز جانبازان شیمیایی سردشت!
دانه ای بودم حاصل از مهربانی طبیعت و خودپالایی زیست محیط!
دستِ بر قضا، انتخابی شدم در چنگال سنجاب جنگل ها تا توشه ای شوم در روزهای سختِ زمستانِ کوهستانش!
از لطف بود یا فراموشی، نمی دانم!
در دل زمین جا ماندم و مهربانیِ خاکِ پاک، خورشید ِعشق و آبِ زاب، قوتَم بخشید و پوسته شکستم، جوانه زدم، قد برافراشتم و ذیل سایه مهرِ بادام و بُنِهِ کوهی، با دنیای جدید عادت گرفتم و شاخ و برگ و تنه فزودم!
جان گرفتم، جمال یافتم، سوی کمال شتافتم و سَمبُل شدم...
من و سردشت و زاب و زاگرس، هم صدا و هم پیمان شدیم تا جان پیراییم، دل بگشاییم و طبیعت کوردستان آراییم.
پیراستیم، آراستیم، گذشتیم و مهر گستردیم...
ایامی به خوشی و شادکامی بسر شد و دل بسته شدیم به پیوستن زنجیر عشق و دلدادگی مامِ میهن...
اما افسوس کم بود و گذشت و ورق برگشت...
سردشت، آن بهشت کوردستان و یار دیرین، با گاز خردل شهید شد و اما...
من و زاب بال گشودیم و دل به عشق سپردیم و خِس خِسِ نفس پالودیم و تاول پوست زدودیم!
رفتگان را با شیره معنویت آراستیم و جانبازان را قوت و قوَّتِ ماندن بخشیدیم و امید را به خروار فزودیم و از توان خردل کاستیم...
بَرَندِ جان بخشی گرفتیم و بیمارستان و تیمارستان زِ رَونَق انداختیم و هرجانداری را مدیون خود ساختیم و انقلابی جان افزا به راه انداختیم...
اما افسوس که انقلاب ها، نه فرزندان خود، که پدران و مادران خود را می خورند و منِ پدر نیز، با زابِ مادر، قربانی زیاده خواهیِ فرزندان انقلاب شدیم و گیوتینِ مرگ، بر شاخ و تن و گردن مان انداختند و از ۹۰ هزار هکتار سرزمین بلوط در سردشت، ناچار به ترک نیمی از آن شدیم و اینک کپسول اکسیژن ساز جانبازان شیمیایی، به کپسول مهربانی مسئولان و شهروندانِ دوستدار زیست محیط دلخوش کرده اند!!!
آیا مهربانی در این سرزمین هست که با تخصص تیمارگری و عادت صلح گستری و مهرورزی اش، مجدد قرص حیات مان دهد؟!
⚘⚘⚘
متن فوق از زبان بلوط، توسط کودک سردشتی، عضو کاروان سفیران صلح و مهربانی سردشت، #کانی_رشیدپور ، در روزهای شنبه و یک شنبه ۱۰و۱۱ تیرماه در طول اجرای برنامه های جشنواره #صلح_و_مهربانی که در تهران خانه هنر جمعيت امام علی (ع) در خیابان کارگر جنوبی(۱۰۰ متری میدان انقلاب) برگزار گردید، دکلمه شد.
⚘👏⚘
شاید چشمی دید و گوشی شنید و قلبی برای #صلح_و_مهربانی تپید...
#الفبای_صلح_و_مهربانی
#ترانه_صلح_سردشت
#تهران
#کودک_سردشتی
#کانی_رشیدپوز
#من_بلوط_هستم
#کپسول_اکسیژن_ساز
#کپسول_مهربانی
#مسئولان_شهروندان
#دوستداران_زیست_محیط
#قرص_حیات
@havalani_ashti