بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک
464 subscribers
1.78K photos
634 videos
137 files
2.12K links
عزم کرده ایم با موهبت #مهربانی و #صلح بر هژمونیِ ناصلحی در جهانشهر پایان دهیم.

مٲموریت ما:
#نشاء_بذر_مهربانی و #پرورش_جوانه_صلح

#Together_For_Peace
--------
Spread Of Peace & Small Kindness Foundation

لینک ارتباطی:
@Raouf_Azari
Download Telegram
Forwarded from Raouf Azari
از این فرزند برومند مانشت ایلام باید تندیسی ساخت و ژن مهربانی اش به نسبت زیست محیط راتکثیر کرد... سپاس گزارش کننده و سپاس مهندس درویش عزیزرا🌹🌹🌹🌹
Forwarded from mohsen karangesh
انتقال خون -اهداي خون- رمضان 96 من و پدرم به اتفاق هم
Forwarded from Raouf Azari
درود بر این مهربان پدر و پسر🌹🌹
Forwarded from عکس نگار
🌷باران مهربانی🌷

بابا در پی نان زیر برف جان داده بود و باران نیز از بس که از چشمان جانبازان شیمیایی سردشت جاری شده بود، دیگر رمقی برایش نمانده بود!

چندی بعد اما باران گهواره اش چرخی خورد و چشمش در چشم ستارگانی از جنس نور گره خورد!

تشعشع مهر یکی آشنا می نمود ولی آن سه دیگر نامأنوس اما آرام بخش و جان بخش نشان می دادند!
لختی زل زد به مهرشان و قلبش تکانی خورد و چشمانش نیز به مهر آمیخته شدند!

دستی بر سر احساس کرد و چتری بر مادر و آسمانی بر سر آرامگاه پدری، وقتی فهمید شبکه فعالان مدنی سردشت، کمپین مهربانی های کوچک و جمعیت امام علی(ع)، زنجیر عشق شان را درهم حلقه زده اند و به آینده او چشم دوخته اند!

اینک باران با ترکیب مولکولی ناموزون ژنتیکی اش، در غیاب ابوی کولبرش، منتظر افطار رمضان یار است تا خود را بر تخت سلامتی بیند و مهربان مادرش را بر سفره رؤیای زندگی...

چه بسیارند باران های نوعی در سرزمین مهربانی و آن آخر دنیا...

دستی باید گشود و قلبی باید ربود تا بفهمی معنای انسان بودن را...

رئوف آذری
ایده پرداز و مدیر کمپین مهربانی های کوچک
@kindness_challenge
🔑🔓کمپین مهربانی های کوچک🔐

🌷نمونه 230🔏
رئوف آذری🌹
@Raoufazari
---------نگارش 27 #خرداد۹۶

🌷 ستون مهربانی

اذان عصر از گلدسته های مسجد طنین انداز شد و عزم مسجد کردم. وارد مسجد شدم و کنار ستونی به نماز سنت ایستادم. سلام که دادم بزرگی دوپا به احترام ایستاد و دستی گشود و سرصحبت باز کرد!
"از فطریه خبری نشده؟!"
گفتم، چطور مگر؟!
گفت:" آخه خبری نشده!"
گفتم، نماز جمعه از امام شنیدم که 5 هزار را حداقل تعیین کرده اند!
ادامه دادم: شما نیزمی توانید یا از طریق ماموستا اقدام کنید یا از اقوام و خویشان نیازمندی را شناسایی و ادای واجب نمایید!
مردمک چشمانش منقبض شد و سرش را پایین انداخت و گفت:" آخه..."
اشاره کردم در خدمتم، راحت باشید. و همین بهانه ای شد تا سفره دل گشاید.
"خدا را شکر سرپناهی در ایامی که سر و سامانی داشتم، فراهم آورده ام اما جز حقوق مددجوی کمیته امداد و یارانه چیزی دیگر نداریم. خانم هر چند مدت، فشارش بالا می زند و چون کسی از نزدیکان پیرامون مان نیست، مجبور می شوم 115 را خبر کنیم که آنها می آیند و در حدرفع خطر،یار می شوند!
راستش هزینه های تامین مایحتاج ضروری بالاست و بیماری خانم قوز بالاقوز و کهولت سن و از پاافتادگی من نیز داستان هفتاد من مثنوی!
فرزندانم نیز جدا و کمرشان زیربار سنگین مایحتاج خانواده شان خمیده و جز کارگری و کولبری، راهی برای ماندگاری نیافته اند..."
می شناختمش و همین بر سوهان کشی روحم فزود!
می دانستم ایامی خود، با فطریه هایش بسیاری را مورد تفقد قرار داده و بسیار رمضان را با سفره های رنگین پشت سرگذاشته و در ایوان خانه روستاییش افطاری ها، مردمان را در حلقه مهرش گرفته است و اما امروز در محله ای از شهر، بینوایی را منزل گزیده است و همین بسیار دردآور می نمود!
تلنگری جدی خوردم و اما خود را فقط در رمضان منفی 3 م یافتم ولی نمی شد، راحت از کنار موضوع گذشت!
کلاس مثنوی،معنوی مان در عصرگاه آن روز گذشت ولی فقط یاد داشتم دفتر 3 بودیم و دگرهیچ!
استاد پرسید امروز عجب پروازی داشتید!
گفتم: پرواز به هبوط بود!
گفتند:"باز چه کسی سراغت آمد!"

بی نشان که تعریف کردم،سبک تر شدم و آن گاه که دست به جیب شد، سبک تر و بال صعود قلقلکم داد!

همان روز، افطاری ام، گل مهر در کف دست آن خان دیروزی کاشتن شد و شیرین افطاری شد!

اما داستان هبوط انگار پایانی نداشت و همان ستون باز بعد از نماز تراویح، داستانی دیگر داشت...

زکریای پشت کنکوری آمد و کف دستم را قلقلکی داد و گفت:" استاد می دانم ملجأ بی پناهانی! من و دوستم هزینه چند کلاس کنکور کنار گذاشتیم و اینک زحمت رساندن آن با شماست!"

اینجا بود که تفاوت زمان را از مکان بازشناختم و سوگندی که خداوند به عصر می خورد... والعصر...

عمل صالح، با صبر و توصیه به حق زیبنده تر می شود اگر که تفاوت ها را باور کنیم و در هبوط مان، امید به صعود از کف ندهیم...

آن خان دیروزی و این زکریای پشت کنکوری هر دو معنویتی در لباس مثنوی درس دادند که گرانبهاتر از درس تمام سه دفتر تلمذ شده بود...

صد شکر خدای ناظر هبوط و صعود انسان و صد سپاس آن استاد همام و آن زکریای پشت کنکوری و دوستش را که همه، چند استاد یک نیمروز و شبم شدند...

🌷🌷

#ستون_مهربانی
#خان_دیروزی
#فطریه_امروزی
#هبوط_من
#صعود_استاد_و_زکریا
#کمپین_مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری

گروه کمپین👇👇👇
https://t.iss.one/joinchat/AAAAADwcjLHIA5Qmdu33Yw

کانال چالش مهربانی
(گزیده گزارش مهربانی مهربانان)
@kindness_challenge
Forwarded from اتچ بات
در آستانه سی امین سالیاد بمباران شیمیایی سردشت، کودکان سردشتی،ضمن اشاره به زخم خردل و سایر آسیب های متعاقب آن، با الهام از شعار نه به سلاح های کشتار جمعی و آری به صلح، پیام امید به صلح و مهربانی به جهان مخابره می کنند.

#پیام_امید_به_صلح و #مهربانی #کودکان_سردشتی
#آروین_آذری 10 ساله

کانال تلگرامی #الفبای_صلح
@havalani_ashti
Forwarded from اتچ بات
‍ ‍ ‍ ‍ فراخوان جهانی #کلیپ_صلح_و_مهربانی

هفتم تیرماه سالروز #بمباران_شیمیایی_سردشت توسط رژیم بعث عراق در سال ۱۳۶۶شمسی ( 1978 jun 28) است که طی آن ۸هزار و ۲۴ نفر از شهروندان سردشتی، حقوق اساسی و اولیه حیات، سلامت جسمانی و روانی شان زایل گردید و امروز در آستانه آن فاجعه انسانی، ۱۲۰ هزار شهروند سردشتی و کودکان نسل بعد از بمباران که سی سال انواع وگونه گونی شدت و سطح محرومیت، درد و رنج را تحمل کرده و هرچند هفته حداقل یکبار تخت های بیمارستانی سراغ شان می گیرد، عزم شان را جزم کرده اند همتی به گستره نفوذ جهانشهرشان نشان دهند تا هیچ نوع موجود زنده ای از جمله انسان به چنین درد و آسیب و فاجعه آسیب زایی دچار نگردد...

شهروندان و کودکان سردشتی گاز خردل چشیده، امروز دست لطف و قلب پرمهر شما جهانشهری های عزیز صاحب احساس و منطق را می طلبد تا با هم و در کنار هم،
#موج_صلح_و_مهربانی را پیش بریم ...

باشد که با رعایت مؤلفه ها و فاکتورهای ذیل در تهیه و تدوین، بارگذاری و نشر کلیپ #صلح_و_مهربانی همراه و همدل مان باشید...

فاکتورهای تهیه کلیپ👇

۱• فیلمبرداری در محیطی باز یا نیمه باز طبیعی یا مکان های سمبولیک و مزی در سراسر دنیا

۲• اشاره به عمق فاجعه بمباران شیمیایی، آسیب های زیست محیطی و نقش آب چشمه ها و رودخانه زاب در تیمارگری و تاول زدایی و نیز جنگل های بلوط در اکسیژن سازی و مساعدت جریان هوازی کردن جانبازان و مصدومان شیمیایی

۳• ختم به خیر کردن کلیپ با ذکر جمله یا عبارات امیدبخش و زندگی زا از جمله؛
"بیاییم همه با هم در راستای جهانی سرشار از #صلح_و_مهربانی، علیه کاربرد سلاح های کشتار جمعی،نامتعارف و ممنوعه، سرود همدلی سردهیم"

۴• بهره گیری از خلاقیت و نوآوری در متن نگاری، فضاسازی، دکلمه گویی و شیوه درخواست عمومی مساعدت پروژه #صلح_و_مهربانی

۵• همراه داشتن لوگوی طراحی شده سی امین سالیاد بمباران شیمیایی سردشت هنگام دکلمه پیام #صلح_و_مهربانی

داونلود لوگو👇
https://t.iss.one/joinchat/AAAAAELhaQuOCxPRaRFx7w

کارگروه صلح شبکه فعالان مدنی سردشت
خردادماه ۹
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷👇

ارسال کلیپ ها به آدرس👇
@chavisardasht

انتشار کلیپ های واصله و نیز اطلاع رسانی های موردی در کانال های تلگرامی؛
#الفبای_صلح👇
@havalani_ashti
و
# چالش_مهربانی
(کمپین مهربانی های کوچک)👇

@kindness_challenge

لازم به توضیح است که جوایز سه کلیپ برتر به ترتیب #تمام_سکه، #نیم_سکه و #ربع_سکه خواهد بود که در ۲۸ تیرماه ۱۳۹۶ طی مراسمی ویژه و با دعوت از تمامی ارسال کنندگان کلیپ در سردشت، اهداء خواهد شد...

مهلت ارسال کلیپ ها
۲۰ تیرماه ۹۶

سپاسگزار مشارکت، مساعدت و تخصیص وقت تان به پروژه #صلح_و_مهربانی کودکان سردشتی هستیم...

به امید جهانی عاری از جنگ و لبالب از صلح و مهربانی 🌷🌷🌷

#بمباران_شیمیایی_سردشت
#کلیپ_صلح_و_مهربانی
#موج_صلح_و_مهربانی
#الفبای_صلح
#شبکه_فعالان_مدنی_سردشت
#کمپین_مهربانی_های_کوچک

نمونه اولیه کلیپ جهت الگوبرداری 👇
Forwarded from عکس نگار
‍ کوچه گردان عاشق سردشت


کوچکی بزرگ و بزرگی بس بزرگ است!

از کودکی، بزرگ بود و بزرگ شد و بزرگ تر...
اما نه با جثه که با فهم و ادراک!

آرمیدن در دامان پر مهر پدر و مادری که بذر مسئولیت را به بهترین نحو ممکن در زمین وجودش کاشتند، آغازگر پروژه ای بود که هنوز تداوم دارد!

تلمذ الفبای مسئولیت شناسی و مسئولیت پذیری، در تنها کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شهرستان، بسترساز عروجش شد و حلقه کردن ریسمان اراده در کنجکاوی نوجوانی اش، تا باشگاه پژوهشگران جوان دانشگاه آزاد اسلامی در همان دوران دانش آموزی رهنمونش شد و پشتکارش پیش برنده!

بازیگری، طراحی صحنه، فیلم نامه نویسی ، کارگردانی و تهیه کنندگی تا مرز شهرت توسعه اش داد ولی افسارش را لگام بست...

از مهرماه سال ۹۵، بعد از چند تجربه موفق و اخیر کارش ساخت فیلم کوتاه #ژیانه_وه_ی_به_روو

دانشجویی در غربت شد ...
اما غربت از میزبانی فهم و ادراکش نکاست و بیش از آنی که انتظار می رفت، بزرگ شد ...

چندی پیش بنا بر اجرای کاری هنری در تهران داشتیم که نمی دانم چگونه ولی خبردار شد و گوی سبقت از من و ما ربود و خود همه کاره شد!

بچه ها را ساماندهی کرد، اولیاء را در جریان گذاشت، پیگیر نامه نگاری ها شد و خود کارشناس اداری شد و کیلومترها در پی نامه ها دوید و رفت و اما بی نتیجه نیز ناامید نشد و خود مجدد آستین بالازد و مربی هنری دوران کودکی اش یا بهتر است بگویم دایه مهربانش را مهربانانه اطرافم نشاند تا با هم و در کنار هم، به دوردست ها نظر کنیم و طرح ریزیم و بی بروکراسی اداری قدم در وادی عمل نهیم!

دیروز عصر که کیسه های خیری جمعیت امام علی رسید، نمی دانم از کجا و چگونه خبردار شد که خود و میلاد دوست همیشه همراهش با #موتورسیکلت جلوی در منزل مان سبز شدند و آنی کردند که بنا بود دیگران انجامش دهند!

احسان عزیز بود و میلاد و زکریا!
مسعود و سعید و عبدالله!
خانم احمدی و مهربان خواهر و برادرش!
شیخ کریم و علی و کمال!
هاوری،سوران و شاخه وان!
عثمان و محمود و شهاب!
سکینه و سارا!
بارزان و امید!

انگار دوباره آسمان شهر را با گاز خردل بمباران کرده بودند ولی نه با آن خردل نفس گیر و تاول زا و کشنده!

بلکه با خردل عشق، مهربانی و نوعدوستی!

بله #احسان بود و همه آنهایی که در پی احسان در دل شب روان شدند تا #طوبی و طوبی های شهرمان نفسی تازه کنند!

از آلان تا ربط، نلاس و میرآباد!

از مجبورآباد تا جانبازان و آزادگان!

نقطه به نقطه به #رنگ_احسان درآمد و همه و همه احسان شدند در شب عید!

سپاس آن کوچه گردعاشق شهرم و آن مهربان کوچه گردان همراه را که #علی_وار با

#جمعیت_امام_علی،

#کمپین_مهربانی_های_کوچک
و
#شبکه_فعالان_مدنی_سردشت
(کارگروه حقوق شهروندی)

همراه شدند و با سلاح #کوله_مهربانی و #کیسه_عشق،

#ژینوسایدی

دیگر در #سردشت آفریدند اما این بار از نوع قتل و عام بی تفاوتی، گرفتن نفس سفره خالی و در نهایت اجرای پروژه نشاء نهال #خردل_عشق و مهربانی...

#کوچه_گردان_عاشق
#جمعیت_امام_علی
#احسان
#ژیانه_وه_ی_به_روو
#رنگ_احسان
#کوله_مهربانی
#کیسه_عشق
#خردل_عشق_و_مهربانی
#ژینوساید_بی_تفاوتی
#سردشت


@imamalisociety
@kindness_challenge
@havalani_ashti
عزیز مهربانان همراه

به احترام شهدای شیمیایی ۷ تیر #سردشت و در راستای نکوداشت بردباری مصدومان آن حادثه با شعار #صلح_و_مهربانی، همه باهم تصویر پروفایل خود را طبق نمونه ذیل، تغییر خواهیم داد...

سپاسگزار همراهی عزیزان خواهیم بود🌷
Forwarded from Farzad _ Yousefi
🌸نوای مهربانی جوانرود🌸
اندیشه سبز، عمل سبز

نسل سالم درگرو محیط زیست سالم، می تواند منشاء تزریق روح تازه وبانشاط به زندگی اجتماعی باشد؛ 🌨
همچنین طراوت زندگی من وشما دراکنون وفردا، مستلزم حفاظت ازاین نعمت بی بدیل است.🌸
صبح امروز چهارشنبه طی یک اقدام عملی وهمتی جانانه،با گروهی 60نفره از فعالان شهروندی جهت جمع آوری زباله های سبک سطح شهرهماهنگی
بعمل آمد، دوستان گرامی به مناسبت عید سعید فطر تحت عنوان
" نوای مهربانی "
مهربانی های خویش را جانی تازه تر بخشیدند.
نوازندگان مهربانی درپایان زباله های سطح شهر را درپارک هلانیه تجمیع
وپس از آن باهماهنگی شهرداری شهر،
راوانه دفن وبازیافت گردید.
🌸🌸🌸
ایده پرداز ومدیرگروه
فرزاد یوسفی
هفتم تیر ماه 1396
Forwarded from NuceQalawiShaho قالاو via @like
یک قدم تو
یک قدم من
نوای مهربانیست🌺
جمعی از شهروندان جوانرودی با شعار نواۍمهربانی به مناسبت عیدسعیدفطر چند محله از سطح شهر که پاکبانان به آن دسترسی کمتری داشتند را از زباله پاکسازی نمودند.
🔰💐🔰
Forwarded from Raouf Azari
درود بر مهربانان جوانرودی🌷🌷🌷🌷
Forwarded from عکس نگار
‍ ‍ ‍ ترانه صلح سردشتی ها در تهران

جشنواره ترانه صلح سردشت در تهران برگزار گردید.

روزهای شنبه و یک شنبه 10و11 تیرماه 96 به مناسبت سالگرد بمباران شیمیایی سردشت( 7تیرماه 1366) جشنواره ترانه صلح با پیام #صلح_و_مهربانی برای جهانیان با ریز برنامه های ذیل به اجرا در آمد؛

۱ _ اجرای دکلمه «از سردشت آمده ایم» توسط نونهال سردشتی( سینا سوره)

۲_ اجرای تئاتر «چریکه ی بی ده نگ» توسط نوجوانان سردشتی به کارگردانی احسان عباسی و نویسندگی رعنا خضرپور

این تئاتر، با تصاویری لبالب از حادثه و درد، و درنهایت آدرس طلبی دروازه امید زندگی یک خانواده سردشتی قبل و حین بمباران شیمیایی را با هنرمندی کودکان سردشتی روایت می کند!

۳_ خواندن پیام صلح و مهربانی کودکان سردشنتی به سه زبان کوردی(متین عباسی)، فارسی (آورین آذری)و انگلیسی(میدیا عباسی) برای جهانیان و درخواست همدلی و همراهی از همه شهروندان صلح دوست جهان

۴_ روایت داستان زندگی قادر مولان پور(مام قادر ره شه هه رمی)شهید بمباران شیمیایی سردشت و نماد مقاومت ،صبر و فداکاری این فاجعه دردناک که پنج نفر از اعضای خانواده خود را ازدست داده وپس از 29سال مقاومت خود نیز پارسال تاب مقاومت هایش تمام گشت و به درجه شهادت نایل آمد.

این واقعیت توسط نوجوان سردشتی( نادیا حسن زاده) برای حضار روایت گردید.

۵_ نمایش فیلم کوتاه لیواری مه رگ (دیوار مرگ)
به کارگردانی و نویسندگی خالد فرج زاده که برش هایی کوتاه از نحوه ی حمل بار توسط کولبران،مشکلات و تهدیدهای این شغل را بیان می نمود.هم چنین نمایش کلیپی مستند از سفر نمایندگان جمعیت امام علی(ع) به سردشت و گفتگو با کولبران مرزی و تصاویری از دغدغه گویی های شان پخش شد.


۷_ نمایش فیلم کوتاه و مستند هاوزام(هم درد)، به تهیه کنندگی و کارگردانی معلم وهنرمند حلبچه ای عثمان محمد با موضوع خواهر خواندگی حلبچه و سردشت و ذکر مشکلات قربانیان دو شهر و همچنین باز گویی روایت وقوع حوادثی روز بمباران شیمیایی این دو شهر از زبان شاهدان و قربانیان این فجایع ضد بشری.

۸_ معرفی کودک خردل چشیده دیروز و جوان رعنای امروز(رحیم صداقت) و طرح درد دل ها و خواست های جامعه جانبازتن شیمیایی سردشت



۹_ رو نمایی از دو طرح ابتکاری و نمادین هنرمند سردشتی(احمد احمدزاده)
با عناوین زیست محیطی ( نمادی از جنگل بلوط سردشت و خدمات بلوط ها در قبل، حین و بعد از بمباران شیمیایی به جانبازان و زیباسازی محیط پیرامونی شان) و تابلوی یادبود مام قادر مولان پور به عنوان نماد قربانیان بمباران شیمیایی سردشت

۱۰_ اجرای دکلمه "من بلوط هستم، کپسول اکسیژن ساز برای جانبازان شیمیایی که اینک خود به کپسول مهربانی مسئولان و شهروندان نیازمندم" توسط نونهال سردشتی( کانی رشید پور)

۱۱_ اجرای دکلمه "من زاب هستم، پرستار تاول زدای دیروز که اینک خود به پرستاری مسئولان و فعالان و دوستداران محیط زیست نیازمندم" توسط نوجوان سردشتی( شیما احمد پور)



۱۲_ اجرای قطعه فولکلور "لالایی" برای کودکان سردشتی توسط دو هنرمند تهرانی(نازلی بخشایش و نیکا افکاری)


۱۳_ اجرای دیالوگ صلح و مهربانی و نشست پرسش و پاسخ مجریان و مشارکت بازدیدکنندگان
که طی آن اهداف جشنواره و نیز شعارها و فحوای مورد اهتمام بسط داده شد.


اضافه می نماید که همزمان با اجرای برنامه ها، نمایشگاه عکس(تابلوهایی از تصاویر قربانیان سردشت و حلبچه و نیز آثار نقاشی، هنرمند فاخر نقاشی سردشت، فرشته فهیمی در معرض دید بازدید کنندگان قرار گرفت و در حواشی برنامه ها کارگاه های جمله نگاری و نقاشی صلح و مهربانی به تفکیک با مجری گری دو شهروند عزیز سردشتی اجرایی شد که شور خاصی به برنامه ها بخشیده بود.

پایان بخش برنامه ها نیز، اهدای لوح تقدیر به تعدادی از حاضران و مشارکت کنندگان جشنواره توسط کمپین مهربانی های کوچک، ونیز تقدیم جوایز نمادین خیر پاوه ای ساکن تهران( جعفر بدری) به نوجوانان اجرا کننده برنامه بود!

لازم به ذکر است جشنواره ترانه صلح سردشت با میزبانی جمعیت امام علی(ع) و اجرای شبکه فعالان مدنی سردشت و کمپین مهربانی های کوچک برگزار گردید که در مدت دو روز برگزاری جشنواره در خانه هنر جمعیت امام علی واقع در خیابان کارگر جنوبی(۱۰۰ متری میدان انقلاب)، عزیزان بسیاری از نزدیک نظاره گر ترانه سرایی صلح کاروان ۲۶ نفره
سفیران صلح و مهربانی سردشتی ها بودند و با آنها اشک غم و اشک شوق و شعف ریختند ...



#بمباران_شیمیایی_سردشت
#الفبای_صلح_و_مهربانی
#جشنواره_ترانه_صلح_سردشت
#کودکان_سردشتی
#جمعیت_دانشجویی_امام_علی
#شبکه_فعالان_مدنی_سردشت
#کمپین_مهربانی_های_کوچک
#تهران
#تیرماه_۱۳۹۶


@havalani_ashti
#تابوت_جنگ و #گهواره_صلح
بر دستان کاروان ۲۶ نفره سفیران صلح و مهربانی سردشت

سفیران صلح و مهربانی سردشت و حلبچه که بعد از برگزاری مراسم سالیاد بمباران شیمیایی سردشت(۷تیر۱۳۶۶) از صبحگاه روز شنبه دهم تیرماه ۹۶ وارد تهران شده بودند، بعد از دو روز اجرای خوب جشنواره #ترانه_صلح_سردشت در خانه هنر جمعیت امام علی (ع) واقع در خیابان کارگر جنوبی، امروز دوشنبه مورخ ۱۲ تیرماه ۹۶ به موزه صلح تهران وارد شدند.

کاروان سفیران صلح و مهربانی با در دست داشتن تراکت نوشته های:
بمباران شیمیایی و اثرات خردل، #تابوت_جنگ بردوش و #گهواره_صلح_و_مهربانی بر دستان و نیز بنرنوشته #صلح_و_مهربانی سه زبانه فارسی، کوردی، انگلیسی بر سینه، مسیر ورودی پارک شهر تا موزه صلح را با راهپیمایی پیموده و در ورودی موزه با استقبال مسئولان و راویان موزه مواجه شدند...

رئوف آذری، سرپرست کاروان، ضمن تشکر از اقدام خوب موزه صلح در ساماندهی #رالی_صلح تهران - سردشت در سالیاد بمباران شیمیایی سردشت، از اهداف سفر کاروان سفیران صلح و مهربانی به تهران گفتند و یادآور شدند:

"ما از سرزمینی آمده ایم که علی رغم مواهب طبیعی بسیارش، هر وجبش بوی خردل، نامهربانی و محرومیت می دهد.

ما آمده ایم تا مرهمی بر درد دیگران باشیم و نه اینکه صرفا" درد خود را فریاد برآوریم.
ما #تابوت_جنگ بر دوش آمده ایم تا نشان دهیم که جنگ مُرده است و اینک هر شهروند فرصتی دارد کین دل بزداید و جنگ و تعصب را از سرزمین وجود خود براند... "

این فعال مدنی و ایده پرداز و مدیر کمپین مهربانی های کوچک اضافه کرد:

"اما در کنار آن #گهواره_صلح_و_مهربانی نیز آورده ایم تا به نیابت از شهروندان صلح طلب سردشتی و حلبچه ای گفته باشیم که؛

هر چند صلح و مهربانی چندصباحی است متولد شده است اما به لالایی نسل امروز و دیروز نیازمند است تا بال و پر گیرد و شاخ و برگ آورد و میوه دهد...

آمده ایم تا دستان مان را در هم گره زنیم و انرژی پرورش #کودک_صلح_و_مهربانی را هم افزایی کنیم و توان ها روی هم گذاریم و مرزهای جغرافیایی را با هم درنوردیم"

در ادامه ماموستا عثمان محمد، معلم و مستندساز و قربانی جنگ افزارهای شیمیایی حلبچه ای نیز با تاکید بر مرگ جنگ، پرورش نوزاد صلح و مهربانی را رسالت همه معرفی کرد و بر همدلی شهروندان حلبچه ای در همراهی با شهروندان سردشتی در انتشار بذر صلح و مهربانی تاکید کردند و خواستار استفاده نهال مهربانی به جای بمب نفرت توسط قدرت مداران و سیاست ورزان شدند."

دکتر احمد سروش، به نیابت از همکارانش در پژوهشکده جانبازان و نیز موزه صلح، اراده شهروندان سردشتی و حلبچه ای را ستود و تاکید کردند:
"همه ما متعهد به انتشار بذر مهربانی و صلح هستیم و امیدواریم در طی مسیر همگرایی ها، توفیقات بیشتری نصیب بریم" .

وی با اشاره به رالی صلح که از تهران به سردشت در روزهای ۷و۸ تیر اجرایی شد، مجموعه خود را مصمم در صلح و همدلی با صلح طلبان معرفی کرد و از کاروان سفیران صلح و مهربانی سردشت و حلبچه تجلیل کردند."

وی همچنین از سفیران صلح و مهربانی برای حضور و مشارکت در نشست ویژه بعدازظهر با مدیرکل سازمان منع سلاح های شیمیایی، دعوت کرد.

کاروان صلح و مهربانی نیز پس از صرف نهار با میزبانی موزه صلح، با دعوت دکتر سروش، در مراسم ویژه ای که به افتخار حضور #احمد_اوزمجوو مدیرکل سازمان منع سلاح های شیمیایی (OPCW) ترتیب داده شده بود، شرکت کردند.

در این مراسم که به مدت ۲ ساعت و اندی طول کشید، سرپرست کاروان سفیران صلح و مهربانی سردشت، در جریان روایت بمباران شیمیایی سردشت توسط روای موزه، ابتکار عمل به خرج داد و چون راوی بمباران شیمیایی سردشت، ابتدا از مدیرکل به پاس صدور پیام هر ساله در سالیادها تشکر و حضور میدانی ایشان را در سردشت خواستار شد.

سپس ضمن اشاره به پاره ای آسیب های وارده بر خانواده های شهدا و جانبازان، از رژه سفیران صلح و مهربانی و نحوه حضور در موزه سخن راند و بر اراده شهروندان سردشت و حلبچه برای نهادینه کردن صلح و مهربانی و آموزش الفبای آن تاکید کرد و از مدیرکل برای رساندن پیام شهروندان سردشت و حلبچه به جهانیان مساعدت طلبید.


در ادامه،حاضران ضمن حضور در یادمان شهداء، به صورت نمادین،دسته گل هایی اهداء کرده و بادکنکی را رها کردند.

در این اثنا یکی از کودکان سردشتی در کنار مدیرکل سازمان منع سلاح های شیمیایی برای اهدای گل انتخاب گردید و نیز سه کودک سردشتی (اروین آذری، میدیاعباسی و متین عباسی) نیز در جلو تمام حضار و از جمله مدیرکل سازمان منع سلاح های شیمیایی، از زبان سردشت به سه زبان کوردی، فارسی و انگلیسی سرود صلح و همدلی سردادند که موجد تکریم مدیرکل و حضار شدند...

شایان ذکر است که گفت و گوهای متعاقب نیز در حواشی نشست با مدیرکل، انجام شد که در شناساندن پروژه سردشت، میعادگاه صلح جهانی موثر بود.

#الفبای_صلح_و_مهربانی
@havalani_ashti
Forwarded from عکس نگار
‍ تابوت جنگ
و
گهواره صلح و مهربانی

هدیه سفیران صلح و مهربانی سردشت و حلبچه به موزه صلح تهران

روز دوشنبه مورخ ۱۲ تیرماه ۹۶

#نه_به_جنگ
#آری_به #صلح_و_مهربانی




#الفبای_صلح_و_مهربانی
#تابوت_جنگ
#گهواره_صلح_و_مهربانی

@havalani_ashti
Forwarded from عکس نگار
‍ ‍ 🗝کمپین مهربانی های کوچک🔓🔒
🌷نمونه ۲۴۰🔏
🖊رئوف آذری
@Raoufazari
--------- نگارش ۱۲ #تیرماه ۹۶

🌷گهواره صلح و مهربانی🌷
سالیاد یکی از بدترین حوادث دوران زندگی ما شهروندان سردشتی فرا رسیده بود و می بایست چون سی سال گذشته، تلنگری به ذهن خود می زدیم و کاری می کردیم!

هر شهروند و هر گروه و انجمن ایده ای و کاری در پیش گرفت و این نشان جنبندگی بود و سرزندگی در پس خردل!
و نشانه ای بس ارزشمند و پاسخی در خور برای همه آنان که:

سیب،لیمو و خردل هدیه آورده بودند و #مرگ را...

ایده هایی طرح شد و اقداماتی صورت گرفت که هر یک خود ده ها گزارش مهربانی در بطن نهفته دارند که به وقت خود، شاید فرصتی یافتیم و ذکری داشتیم!

اما این یکی را نگفتن، نشاید...

دو روز بود با کاروان خودبنیاد سفیران صلح و مهربانی در تهران بودیم و بدون اتلاف دقایقی، مشغول اجرای برنامه هایی که هدیه برده بودیم...
... گاه اشک جاری ساختیم و گاه دوباره اشک!
اما این بار از نوع شوق و شعف...

بعد از اجرای خوب و دستاوردمدار جشنواره ترانه صلح سردشت که در کنتداکتور آن، نمایش #چریکه_ی_بی_ده_نگ، نیز زمانی نصیب برده بود و اجرا شد و خوب اجراشد و تشویق ها برانگیخت،حال نوبت ما بود که آن ابزار و دکور و گهواره را ماندگار کنیم!
ذهن جرقه ای خورد و #جنگ و #صلح برای چندمین بار مقابل هم گرفتند و طرحی شد که جانی دوباره مان بخشید.
بچه ها دست به کار شدند و بخشی از دکور #تابوت شد و بخشی نیز #گهواره که خود گهواره بود و عملیاتی جز تهیه یک بنر نیاز نداشت...

محل اسکان و زمان در برابر انرژی سفیران صلح کم آورد و در نهایت راهروهای سایه دار و نیمکت های فلزی پارک شهر تهران یار شدند تا در فضای باز طراحی بنر صورت گیرد و تابوت کامل گردد و گهواره با بنر نشانه گذاری شود...

همه چیز دست به دست هم داد تا ایده اجرایی شود و به لطف مهربان سفیران صلح همراه به بهترین نوع ممکن در کسری از روز اجرایی شد و خوب اجرا شد!
گهواره دکور نمایش چریکه بی ده نگ - فریاد بی صدا- اینک مهمان موزه صلح شده است تا همچنان برای پرورش #صلح_و_مهربانی شهروندان سردشتی، سرود همدلی و همکرایی بسراید و ماندگارشان کند...
شیما و شیوا دو بازیگر آن تئاتر بودند که گهواره ارث پدری شان را همراه آورده بودند و اینک شیوا بعد از تحویل گهواره به موزه در قالب گهواره صلح و مهربانی چنین با گهواره اش که سالها در آن رشد جسمی و سال ها نیز توسعه نقش بازیگری اش را تجربه کرده بود، خداحافظی می کند...

shiwa ahmadpour:
"گهواره صلح و مهربانی
روزگاری یکی از عموهایم در آن بزرگ شده بود و بعد از بزرگ شدنش آن را به پدر عزیزم دادن و ماه ها پدرجانم در آن خوابید و بازی کرد وگریه هم کرد و بعد نوبت خواهر بزرگم شیما و بعد خودم و بعد از خودم داداشم نیما کوچولو 🌺

و اینک با افتخار از این همه خاطرات و خوبی و خوشی های که با آن گهواره واقعا مهربان داشتم، گذشتم و آن مهربان گهواره را همراه با هیأت سفیران صلح و مهربانی و آشتی تقدیم به موزه صلح کردیم تا شاید صلح و مهربانی دوباره زنده شود..

شیوا احمد پور، سفير کاروان صلح و مهربانی سردشت"

درود بر این مهربان بزرگان و سفیران صلح مدار سردشتی که دلی دارند به وسعت اقیانوس ها و هر خردل نامرادی را تا اعماق خود فرمی کشند و مهر می پراکنند و خورشید صلح بر می افروزند...

گروه کمپین👇👇👇
https://t.iss.one/joinchat/AAAAADwcjLHIA5Qmdu33Yw

کانال چالش مهربانی
(گزیده گزارش مهربانی مهربانان)👇
@kindness_challenge