Forwarded from اتچ بات
کانال #چالش_مهربانی:
مهربانی این زن را با چه زبانی و با کدام لوح و هدایای مادی می توان تمجید و تجلیل کرد؟!
اینجا فقط اشک می تواند سیل لطف و مهربانی آن زن و نامهربانی روزگار را پاسخ گوید!
درود بر #مریم_نصیری_زاده از سرگچ رامهرمز که #سنگ در مقابل #اراده_پولادینش خُرد و خمیر می شود...
از این زن باید تندیس #عشق_و_مهربانی ساخت و بر میادین تمامی شهرهای جهانشهر نصب کرد تا شهروندان جهانشهر فرا گیرند #نان_به_نرخ_روزگار خوردن با آنی که ما ایرانی ها در مثل فهمیده ایم، فرسنگ ها فاصله دارد...
روزگار این #بزرگ_بانوی_تاریخ، عجب نرخ سنگینی برایش تراشیده است!
بر بزرگان این سرزمین واجب است هر روز به دست بوس این بانوی رامهرمزی روند تا شاید نسلی دیگر تربیت کردیم که #نان_به_نرخ_روز_خور (آنچه که در ذهن ما ایرانی هاست)، نباشند و به بازوان خود و اراده پولادین خود دل بستند و ایران ما همان #مهد_دلیران باستان شود...
سپاس #مهربانو_مریم عزیز که ارزشمندترین درس روزگار را برای نسل های دور این سرزمین به یادگار گذاشتند.👏🌷👏
سپاس گزارشگر و عوامل ثبت و ضبط و تصویربرداری آن گزارش اثربخش و ماندگار شبکه استانی اهواز که آنها نیز یادگاری تاریخی ثبت کردند🌷👏🌷
رئوف آذری
ایده پرداز و مدیر کمپین مهربانی های کوچک_مهرماه ۱۳۹۶
@kindness_challenge
مهربانی این زن را با چه زبانی و با کدام لوح و هدایای مادی می توان تمجید و تجلیل کرد؟!
اینجا فقط اشک می تواند سیل لطف و مهربانی آن زن و نامهربانی روزگار را پاسخ گوید!
درود بر #مریم_نصیری_زاده از سرگچ رامهرمز که #سنگ در مقابل #اراده_پولادینش خُرد و خمیر می شود...
از این زن باید تندیس #عشق_و_مهربانی ساخت و بر میادین تمامی شهرهای جهانشهر نصب کرد تا شهروندان جهانشهر فرا گیرند #نان_به_نرخ_روزگار خوردن با آنی که ما ایرانی ها در مثل فهمیده ایم، فرسنگ ها فاصله دارد...
روزگار این #بزرگ_بانوی_تاریخ، عجب نرخ سنگینی برایش تراشیده است!
بر بزرگان این سرزمین واجب است هر روز به دست بوس این بانوی رامهرمزی روند تا شاید نسلی دیگر تربیت کردیم که #نان_به_نرخ_روز_خور (آنچه که در ذهن ما ایرانی هاست)، نباشند و به بازوان خود و اراده پولادین خود دل بستند و ایران ما همان #مهد_دلیران باستان شود...
سپاس #مهربانو_مریم عزیز که ارزشمندترین درس روزگار را برای نسل های دور این سرزمین به یادگار گذاشتند.👏🌷👏
سپاس گزارشگر و عوامل ثبت و ضبط و تصویربرداری آن گزارش اثربخش و ماندگار شبکه استانی اهواز که آنها نیز یادگاری تاریخی ثبت کردند🌷👏🌷
رئوف آذری
ایده پرداز و مدیر کمپین مهربانی های کوچک_مهرماه ۱۳۹۶
@kindness_challenge
Telegram
attach 📎
Forwarded from الفبای صلح و مهربانی (Raouf Azari)
طبق گزارش واصله ، این #درنا، تنها بازمانده جمعیت غربی سیبری است که برای #دهمین_سال_متوالی، به تنهایی #کوچ از سیبری و ورود به سواحل فریدونکنار شمال ایران را اختیار کرده است!
گفتن و نگاشتن حول #اراده_شدن این درنا، عاجز از ذکر مناقب و فحوای ایمان و اعتماد آنست!
انچه می توان نگاشت، درس هایی است که می توان عبرت آموز شود برای #بودن_ما در #مسیر_شدن:
۱• گاهی وقت ها، در پیمودن مسیر شدن، تنهاتر از آنی می شوی که در کابوس های شبانه، تصاویرشان در ذهن تان رژه می رفت!
در این مواقع نهراسید و باشید و استوار بمانید و آرام و معتمدبه نفس پیش روید
۲• زمین و زمان و آسمان، هرچند پردست انداز، گذرا و ابری هم باشند در دل خود، همواری، فرصت و روشنایی دارند که فقط کافی است کمی جست و گر و جسور باشی تا آنها را از دل شان بیرون کشی!
۳• گاه اگر تندبادهای روزگار وزیدن شان شدت گرفت، نگران نباید شد که سپردن خود بدان تندبادها، آنقدر بی زحمت و تلاش بر اوج تان خواهد نشاند که تصورش در رؤياهاي تنهایی نیز دور از ذهن می نمود!
۴• خود را اگر باور کنید و در تنهایی خود، بازنده و وامانده نشان ندهید، همان اراده چنان پیش تان خواهد راند که چون این درنای داستان ما، چون #الگوی_اراده، ورد زبان نسل امروز و فردا خواهید شد
۵• چشم را باید به آسمان آبی و سقف شیشه ای جهان دوخت و از تمرکز بر کف جاذبه ای رهانید تا با وسعت فکر و اراده افزون تر، قدم در راه های نو نهاد... باشد که همگی اهل تفکر #سقف_شیشه ای باشیم و از #کف_جاذبه ای، دوری گزینیم....
🌷🌷🌷
رئوف آذری، فعال صلح و مهربانی
۱۷آبان ماه ۹۶
@havalani_ashti
@kindness_challenge
گفتن و نگاشتن حول #اراده_شدن این درنا، عاجز از ذکر مناقب و فحوای ایمان و اعتماد آنست!
انچه می توان نگاشت، درس هایی است که می توان عبرت آموز شود برای #بودن_ما در #مسیر_شدن:
۱• گاهی وقت ها، در پیمودن مسیر شدن، تنهاتر از آنی می شوی که در کابوس های شبانه، تصاویرشان در ذهن تان رژه می رفت!
در این مواقع نهراسید و باشید و استوار بمانید و آرام و معتمدبه نفس پیش روید
۲• زمین و زمان و آسمان، هرچند پردست انداز، گذرا و ابری هم باشند در دل خود، همواری، فرصت و روشنایی دارند که فقط کافی است کمی جست و گر و جسور باشی تا آنها را از دل شان بیرون کشی!
۳• گاه اگر تندبادهای روزگار وزیدن شان شدت گرفت، نگران نباید شد که سپردن خود بدان تندبادها، آنقدر بی زحمت و تلاش بر اوج تان خواهد نشاند که تصورش در رؤياهاي تنهایی نیز دور از ذهن می نمود!
۴• خود را اگر باور کنید و در تنهایی خود، بازنده و وامانده نشان ندهید، همان اراده چنان پیش تان خواهد راند که چون این درنای داستان ما، چون #الگوی_اراده، ورد زبان نسل امروز و فردا خواهید شد
۵• چشم را باید به آسمان آبی و سقف شیشه ای جهان دوخت و از تمرکز بر کف جاذبه ای رهانید تا با وسعت فکر و اراده افزون تر، قدم در راه های نو نهاد... باشد که همگی اهل تفکر #سقف_شیشه ای باشیم و از #کف_جاذبه ای، دوری گزینیم....
🌷🌷🌷
رئوف آذری، فعال صلح و مهربانی
۱۷آبان ماه ۹۶
@havalani_ashti
@kindness_challenge
Forwarded from اتچ بات
🗝بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک 🔒
🌷🖊 نمونه ۳۴۱ 🔏 🔓
#رئوف_آذری
@Raoufazari
---------نگارش #تیرماه ۹۷
🌷تولد مهربانی🌷
با تیم انجمن سواد رسانه ای ایران عازم ایروان ارمنستان بودیم که ناگهانی، عزیزی به جمع مان وارد شد!
از آنجایی که مسیر را قرار شد زمینی بپیماییم، اتوبوس اولین محل ملاقات مان شد...
در طول مسیر، نتایج حاصل از رصد رفتاری، کنش و واکنش هایش، موفقیت آمیز نشان می داد و در کل، کمی و بیشتر از کمی و حتی بسیار بیشتر از خود، نشان می داد!
پُفک و چیپس خوری هایش و سهم دادن های عادلانه اش، تُن صدای گرم، ارتباط مؤدبانه، تعامل صمیمانه و خونگرم بودنش در طول مسیر رفت و برگشت و ایام باهم بودن مان، مجبورمان کرد "کوچکِ بزرگ" بخوانیمش!
بی تعارف، از صبوری، حجب و حیا و شیرینی کلام وارسته مادر سهمی بسیار برده بود و همان در مسیر بزرگی، چراغی فرا راهش شده بود تا ما بیشتر بر ابعاد وجودی و غنای درونش، وقوف پیدا کنیم...
همان شب اول ورودمان به #ایروان، جلسه ای با حضور تمامی اعضای تیم منعقد کردیم و همانجا بود که #دکتر_بشیر_حسینی عزیز، بزرگوارانه پیشنهادی طرح کردند و همگی بر آن به توافق رسیدیم.
چندبار تلاش کردیم پیشنهاد را عملی کنیم اما هربار، به دلایلی توفیق نمی یافتیم!
جای مناسبی نبود، وقت و زمان هماهنگ نمی شد و بسیار نیز اتلاف وقت، مزاحم اجرا می شد و بسیار نیز حجب و حیای وارسته مادر و دخترش!
باری به هرجهت به شب آخر رسیده بودیم و هنوز پیشنهاد توافق جمع را چون آن یک مورد دیگر، عملی نکرده بودیم تا اینکه، سفره مهرِ رایزن فرهنگی ایران در ارمنستان، گشوده شد و در آخرین شب اقامت مان به روی مان لبخند زد...
ابتدا
Yerevan cascade
و هزار پله رو به آسمانش و آبشار متواضع و سر به زیرش، پذیرای همدلی ها و تصاویر خاطره انگیز گروه مان بود که به ناگاه، دکتر افراسیابی عزیز، انتظار #میزبان در محل قرار را همرسانی کرد و به ناچار عطای زیبایی وصف ناپذیر کاسکادِ را به لقای #سفره_مهر_رایزن، بخشیدیم و چه خوب کردیم!
همان سفره مهر، بهانه ای شد تا از #اراده_تحقق_نایافته گروه مان بگوییم و همان نیز #مهربان_حیدری را بس بود تا با یک سفارش درگوشی #مهربان_سبحانی معاون و راننده شریفش را در دل شب، روانه بازار کند!
ساعاتی گذشت و در ایام انتظار، مشغول رصد معماری ویژه رستوران در سالن کناری بودم که یه هویی برق سالن پذیرایی خاموش شد و شعله دو شمع از دل تاریکی سربرآورد!
سفیدی دندان های زیبای #سارا_جان، که از لبخند مسیحایی اش بیرون زده بود، تشعشع نور شمع ها را پس رانده بود و مهربانان گروه نیز دست ها را آماده کف زدن های ممتدشان در هوا مراقبت می کردند!
به ناگاه #سارا_جان، با فوت مهرافزایش، شعله ها را خاموش کرد و کف زدن های گروه در روشنایی برگشته لوسترهای سالن، گره خورد و من وقتی خود را در آن فضا یافتم که دست هایم نای بازایستادن نداشت...
چقدر خوشحال بودیم که بلاخره #اراده_جمع_انباشت مان متحقق گردید و #سارا_جان و مهربانو مادرش #دکتر_سمانه_ناظریان را معنوی تر از همیشه بر گرد #کیک_مهربانی می دیدیم.
آن شب، #تولد_سارا_جان را در غربت، دقیقا" ساعاتی جشن گرفتیم که همان لحظات در نقطه صفر مرزی شمال غرب ایران در #سردشت نیز، خانواده ام ۱۲ سالگی #آروین_جانم(اولین فرزندمان از دو فرزند) را جشن گرفته بودند و این یک تلنگر نیز بر میزان شعف بسیارم از توفیق در برگزاری جشن تولد #سارا_جان، بیشتر و بیشتر فزود...
و اتفاقا" یادآوری خاطره ای از مرداد۹۴ و سفر به ترکیه و اقدامی هم حس و هم راستا در #استانبول با جمعی دیگر از دوستان جانی، بر شیرینی این لحظاتم فزود و همان خاطراتی ماندگار و انگیزه بخش آفرید تا بر اهمیت #رسالت_رسانه و #مسئولیت_اجتماعی کارگروه تحت مدیریتم در انجمن سواد رسانه ای ایران بیشتر وقوف پیدا کنم و این رسالت مسیحایی را بیشتر ارج نهم و بر بودن خود در کنار همسفرانی مهربان، مهرورز و #رسالت_شناس بیشتر ببالم...
هزاراران درود بر جمع مهربانان انجمن سواد رسانه ای ایران و به ویژه تیم اعزامی ارمنستان و ویژه تر #سارا_جان و همکاران رایزنی فرهنگی ایران در ارمنستان که این بستر مبارک را سبب شده و تصویری ارزشمند بر تصاویر ماندگار رسالت محورم در بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک افزودند🌷👏
#بنیاد_صلح_و_مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
#تولد_مهربانی
#سارا_جان
#سفره_فرهنگی
#رایزن_فرهنگی
#کیک_مهربانی
#جشن_تولد
#تولد_آروین
#اسحاق_علیپور
*مطالعه نمونه گزارش مهربانی شماره ۲۰ کمپین مهربانی های کوچک را به مخاطبان این پست، در آدرس
@kindness_challenge
توصیه می کنم🌷
درتلگرام
@MLiteracy
@Sopskf
اینستا
https://instagram.com/_u/sopskf.raoufazari
سایت
WWW.balvezan.ir
🌷🖊 نمونه ۳۴۱ 🔏 🔓
#رئوف_آذری
@Raoufazari
---------نگارش #تیرماه ۹۷
🌷تولد مهربانی🌷
با تیم انجمن سواد رسانه ای ایران عازم ایروان ارمنستان بودیم که ناگهانی، عزیزی به جمع مان وارد شد!
از آنجایی که مسیر را قرار شد زمینی بپیماییم، اتوبوس اولین محل ملاقات مان شد...
در طول مسیر، نتایج حاصل از رصد رفتاری، کنش و واکنش هایش، موفقیت آمیز نشان می داد و در کل، کمی و بیشتر از کمی و حتی بسیار بیشتر از خود، نشان می داد!
پُفک و چیپس خوری هایش و سهم دادن های عادلانه اش، تُن صدای گرم، ارتباط مؤدبانه، تعامل صمیمانه و خونگرم بودنش در طول مسیر رفت و برگشت و ایام باهم بودن مان، مجبورمان کرد "کوچکِ بزرگ" بخوانیمش!
بی تعارف، از صبوری، حجب و حیا و شیرینی کلام وارسته مادر سهمی بسیار برده بود و همان در مسیر بزرگی، چراغی فرا راهش شده بود تا ما بیشتر بر ابعاد وجودی و غنای درونش، وقوف پیدا کنیم...
همان شب اول ورودمان به #ایروان، جلسه ای با حضور تمامی اعضای تیم منعقد کردیم و همانجا بود که #دکتر_بشیر_حسینی عزیز، بزرگوارانه پیشنهادی طرح کردند و همگی بر آن به توافق رسیدیم.
چندبار تلاش کردیم پیشنهاد را عملی کنیم اما هربار، به دلایلی توفیق نمی یافتیم!
جای مناسبی نبود، وقت و زمان هماهنگ نمی شد و بسیار نیز اتلاف وقت، مزاحم اجرا می شد و بسیار نیز حجب و حیای وارسته مادر و دخترش!
باری به هرجهت به شب آخر رسیده بودیم و هنوز پیشنهاد توافق جمع را چون آن یک مورد دیگر، عملی نکرده بودیم تا اینکه، سفره مهرِ رایزن فرهنگی ایران در ارمنستان، گشوده شد و در آخرین شب اقامت مان به روی مان لبخند زد...
ابتدا
Yerevan cascade
و هزار پله رو به آسمانش و آبشار متواضع و سر به زیرش، پذیرای همدلی ها و تصاویر خاطره انگیز گروه مان بود که به ناگاه، دکتر افراسیابی عزیز، انتظار #میزبان در محل قرار را همرسانی کرد و به ناچار عطای زیبایی وصف ناپذیر کاسکادِ را به لقای #سفره_مهر_رایزن، بخشیدیم و چه خوب کردیم!
همان سفره مهر، بهانه ای شد تا از #اراده_تحقق_نایافته گروه مان بگوییم و همان نیز #مهربان_حیدری را بس بود تا با یک سفارش درگوشی #مهربان_سبحانی معاون و راننده شریفش را در دل شب، روانه بازار کند!
ساعاتی گذشت و در ایام انتظار، مشغول رصد معماری ویژه رستوران در سالن کناری بودم که یه هویی برق سالن پذیرایی خاموش شد و شعله دو شمع از دل تاریکی سربرآورد!
سفیدی دندان های زیبای #سارا_جان، که از لبخند مسیحایی اش بیرون زده بود، تشعشع نور شمع ها را پس رانده بود و مهربانان گروه نیز دست ها را آماده کف زدن های ممتدشان در هوا مراقبت می کردند!
به ناگاه #سارا_جان، با فوت مهرافزایش، شعله ها را خاموش کرد و کف زدن های گروه در روشنایی برگشته لوسترهای سالن، گره خورد و من وقتی خود را در آن فضا یافتم که دست هایم نای بازایستادن نداشت...
چقدر خوشحال بودیم که بلاخره #اراده_جمع_انباشت مان متحقق گردید و #سارا_جان و مهربانو مادرش #دکتر_سمانه_ناظریان را معنوی تر از همیشه بر گرد #کیک_مهربانی می دیدیم.
آن شب، #تولد_سارا_جان را در غربت، دقیقا" ساعاتی جشن گرفتیم که همان لحظات در نقطه صفر مرزی شمال غرب ایران در #سردشت نیز، خانواده ام ۱۲ سالگی #آروین_جانم(اولین فرزندمان از دو فرزند) را جشن گرفته بودند و این یک تلنگر نیز بر میزان شعف بسیارم از توفیق در برگزاری جشن تولد #سارا_جان، بیشتر و بیشتر فزود...
و اتفاقا" یادآوری خاطره ای از مرداد۹۴ و سفر به ترکیه و اقدامی هم حس و هم راستا در #استانبول با جمعی دیگر از دوستان جانی، بر شیرینی این لحظاتم فزود و همان خاطراتی ماندگار و انگیزه بخش آفرید تا بر اهمیت #رسالت_رسانه و #مسئولیت_اجتماعی کارگروه تحت مدیریتم در انجمن سواد رسانه ای ایران بیشتر وقوف پیدا کنم و این رسالت مسیحایی را بیشتر ارج نهم و بر بودن خود در کنار همسفرانی مهربان، مهرورز و #رسالت_شناس بیشتر ببالم...
هزاراران درود بر جمع مهربانان انجمن سواد رسانه ای ایران و به ویژه تیم اعزامی ارمنستان و ویژه تر #سارا_جان و همکاران رایزنی فرهنگی ایران در ارمنستان که این بستر مبارک را سبب شده و تصویری ارزشمند بر تصاویر ماندگار رسالت محورم در بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک افزودند🌷👏
#بنیاد_صلح_و_مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
#تولد_مهربانی
#سارا_جان
#سفره_فرهنگی
#رایزن_فرهنگی
#کیک_مهربانی
#جشن_تولد
#تولد_آروین
#اسحاق_علیپور
*مطالعه نمونه گزارش مهربانی شماره ۲۰ کمپین مهربانی های کوچک را به مخاطبان این پست، در آدرس
@kindness_challenge
توصیه می کنم🌷
درتلگرام
@MLiteracy
@Sopskf
اینستا
https://instagram.com/_u/sopskf.raoufazari
سایت
WWW.balvezan.ir
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
این روزها مصادف است با قتل عام شهروندان بوسنیایی در سربرنیتسا(ژوئن ۱۹۹۵)
ژینوسایدی که بیش از ۸ هزارنفر را در طول یک هفته به کام مرگ کشاند تا اسب چموش تعصب و قدرت با چتر سیاست، همچنان تاخته باشد و بازی دو سرباخت بشر، مجدد خودی نشان دهد...
"مارش میرا" یا راه پیمایی صلحی که هر ساله در جاده نجات( جاده مرگ!) از شهر "نزوک" به محل #فاجعه_سربرنیتسا توسط بازماندگان شهدای بوسنی و نیز کنشگران مدنی و صلح طلب جهان در سالیاد آن فاجعه به فاصله ۱۱۰ کیلومتر انجام می شود، در کنار "فستیوال های حلبچه، سردشت و هیروشیما" نمونه بارزی از اراده های هم افزا در راستای نهادینه کردن صلح جهانی است که امید می رود، جهان گستر شوند...
قدر این "اراده های صلح طلب و صلح گستر" بدانیم و با ایجاد سینرژی از لایه های زیرین، سطوح بالای قدرت را مجبور به همراهی کنیم...
"تو مگو همه به جنگند و ز صلح من چه آید
تو یکی نهای، هزاری، تو چراغ خود برافروز"
بخشی از نگاشته اخیر #رئوف_آذری با محوریت #ضرورت_صلح🌷
#الفبای_صلح_و_مهربانی
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#رئوف_آذری
#سربرنیتسا
#مارش_میرا
#اراده_های_صلح_گستر
@havalani_ashti
@SSopskf
ژینوسایدی که بیش از ۸ هزارنفر را در طول یک هفته به کام مرگ کشاند تا اسب چموش تعصب و قدرت با چتر سیاست، همچنان تاخته باشد و بازی دو سرباخت بشر، مجدد خودی نشان دهد...
"مارش میرا" یا راه پیمایی صلحی که هر ساله در جاده نجات( جاده مرگ!) از شهر "نزوک" به محل #فاجعه_سربرنیتسا توسط بازماندگان شهدای بوسنی و نیز کنشگران مدنی و صلح طلب جهان در سالیاد آن فاجعه به فاصله ۱۱۰ کیلومتر انجام می شود، در کنار "فستیوال های حلبچه، سردشت و هیروشیما" نمونه بارزی از اراده های هم افزا در راستای نهادینه کردن صلح جهانی است که امید می رود، جهان گستر شوند...
قدر این "اراده های صلح طلب و صلح گستر" بدانیم و با ایجاد سینرژی از لایه های زیرین، سطوح بالای قدرت را مجبور به همراهی کنیم...
"تو مگو همه به جنگند و ز صلح من چه آید
تو یکی نهای، هزاری، تو چراغ خود برافروز"
بخشی از نگاشته اخیر #رئوف_آذری با محوریت #ضرورت_صلح🌷
#الفبای_صلح_و_مهربانی
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#رئوف_آذری
#سربرنیتسا
#مارش_میرا
#اراده_های_صلح_گستر
@havalani_ashti
@SSopskf
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
🗝بنیاد توسعه صلح و مهربانی های کوچک 🔒
🌷🖊 تصویری دِگر 🔏 🔓
#رئوف_آذری
@Raoufazari
(۴)---------نگارش ۲۰ #تیرماه ۹۷
🌷مهربانیِ روز🌷
درادامه عیادت های سه شنبه روزم، دیدار #محمدآزاد را در دستور کار قرار دادم...
محمدآزاد پسری محجوب، باادب و وفادار است.
قبلا" برای مخاطبانم نوشته بودم که یکی از شروطم برای انتخاب دوست و برقراری ارتباطی دامنه دار با دیگران، سطح وفاداری شان به پدر و مادر و نیز میزان احترام و ادب آنان در مقابل آن بزرگان است...
#محمدآزاد، علی رغم تشکیل خانواده، هنوز نیز در خدمت والده بزرگوارشان است و این یک دلیل از بسیار علت های انتخاب آن روز ایشان برای عیادت...
جالب است بدانید که هنگام ورود به محل کسب محمدآزاد، متوجه شدم #کریم هم آنجاست و چه تلاقی مبارکی بود!
جالب تر اینست که بدانید #کریم، در عنفوان جوانی و دنیای مجردی خودش، بعد از فوت والده، دو سالی است نقش کدبانوی خانواده را برای پدرش، #میرزا بازی می کند و آن روز نیز دقیقا" ساعتی مانده به نماز ظهر، یادآوری نمود دیدار را کوتاه کنیم تا ایشان، شرمنده سفره نهار پدر نگردد...
از این یکساعت عیادت با آن دو جوان رعنای شهرم، ناگفته های بسیاری قابل ذکر است که در این مجال نمی گنجد اما اجازه دهید فقط این دو نکته را بازگویم:
در عصر حاضر که به عصر اطلاعات و ارتباطات شهره یافته است جدای از حجم ارتباطات گاه بی در و پیکر فضای مجازی و شبکه های اجتماعی، کم تر عایدی از پسوند ارتباطی عصر نصیب برده ایم و چه بسا، بسیاری از ارتباطات خانواده ها و دوستان نیز در پس بارش اطلاعات و ارتباطات مجازی، شکاف و گسل زلزله واری برداشته است اما خوب است بدانید که #محمدآزاد، در بین همه شغل های عالم، #پیچ_و_مهره فروشی اختیار کرده است!
آن یک ساعت حضورم در مغازه اش چندها تصویر ثبت کردم که ضمن حلال مسایل روز مشتریان، چگونه با #یک_پیچ و #یک_مهره، از جاده پیمایی های بسیاری از همشهریانش به شهرهای دیگر کاست و مجالی آفرید تا سرپرستان خانوار به خاطر هیچ، مجبور به سفری طولانی نشوند و خدای ناکرده به سرنوشت محتوم مرگ در جاده های تصادف خیز کردستان دچار نشوند و همچنان سایه شان بالای سر خانواده ماندگار بماند!
شاهد بودم که چند مشتری بعد از کلی دویدن و خستگی، چگونه از شعف #پیوندی که با #پیچ و#مهره حاصل آمده از سفره #نه_هزار_نوع پیچ و مهره محمد آزاد، خدای شان را شکر می کردند و محمدآزاد را تمجید...
چه نیک نفس است و #مهربان، آنکه در انتخاب شغلش نیز بزرگوار نشان می دهد و به حفظ ارتباطات فعلی و پیوند مجدد ارتباطات ترک خورده می اندیشد که #خضر_خدایار نیز یک از این #محمدآزاد هاست...
آخر نکته نیز بعد از صرف چای، پی بردن به هنر کم مثال محمد آزاد بود و آن وقتی بود که از نگارنده طلب قرائت بیت شعری برای ختم به خیر کردن دیدار و رعایت حال کریم جان کرد:
بی ملاحظه با توجه به شغل محمدآزاد و مهربانی کریم ، این بیت را تقدیم شان کردم:
"تا می توانی رفع غم از چهره غمناک کن-
درجهان گریاندن آسان است، اشکی پاک کن"
کاش بودید و می دید که محمدآزاد با چه سرعت و مهارتی وتیمورلنگی، شعر را عکس نگاری می کرد...
برعکس نگاری یا نوشتن برعکس نیازمند پرداخت ذهن و مهارتی علی حده است که محمدآزاد خیلی خوب از عهده اش برآمد و این بیت شعر را برایم ماندگارتر کرد.
نسخه ای نیز تقدیم شما تا با مهارت و زیبایی نقش نگار محمدآزاد و هنرش در کنار #وفاداری، #مهربانی، و #پیوندزنی_رابطه ها وقوف پیدا کنید...
شهر ما و ایران ما چه زیادند #محمدآزاد ها و #کریم های نوعی که متأسفانه نه #ذات_پاک شان و نه #استعداد و هنرشان را کسی نمی فهمد و ترک وطن می کنند و جمعی و ملتی را محروم از #نهاد_پاک و #اراده_پیوند_آفرین شان...
چه کسی مسئول است؟!
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#انجمن_سواد_رسانه_ای_ایران
#کارگروه_سوادرسانه_ای_و_مسئولیت_اجتماعی
#رئوف_آذری
#تصویری_دگر
#مهربانی_روز
#محمدآزاد_ابراهیمی
#دنیای_پیچ_و_مهره
#کریم_کبکی
#ارتباطات
----
تلگرام
@MLiteracy
@SSopskf
اینستا
https://instagram.com/_u/sopskf.raoufazari
سایت
WWW.balvezan.ir
🌷🖊 تصویری دِگر 🔏 🔓
#رئوف_آذری
@Raoufazari
(۴)---------نگارش ۲۰ #تیرماه ۹۷
🌷مهربانیِ روز🌷
درادامه عیادت های سه شنبه روزم، دیدار #محمدآزاد را در دستور کار قرار دادم...
محمدآزاد پسری محجوب، باادب و وفادار است.
قبلا" برای مخاطبانم نوشته بودم که یکی از شروطم برای انتخاب دوست و برقراری ارتباطی دامنه دار با دیگران، سطح وفاداری شان به پدر و مادر و نیز میزان احترام و ادب آنان در مقابل آن بزرگان است...
#محمدآزاد، علی رغم تشکیل خانواده، هنوز نیز در خدمت والده بزرگوارشان است و این یک دلیل از بسیار علت های انتخاب آن روز ایشان برای عیادت...
جالب است بدانید که هنگام ورود به محل کسب محمدآزاد، متوجه شدم #کریم هم آنجاست و چه تلاقی مبارکی بود!
جالب تر اینست که بدانید #کریم، در عنفوان جوانی و دنیای مجردی خودش، بعد از فوت والده، دو سالی است نقش کدبانوی خانواده را برای پدرش، #میرزا بازی می کند و آن روز نیز دقیقا" ساعتی مانده به نماز ظهر، یادآوری نمود دیدار را کوتاه کنیم تا ایشان، شرمنده سفره نهار پدر نگردد...
از این یکساعت عیادت با آن دو جوان رعنای شهرم، ناگفته های بسیاری قابل ذکر است که در این مجال نمی گنجد اما اجازه دهید فقط این دو نکته را بازگویم:
در عصر حاضر که به عصر اطلاعات و ارتباطات شهره یافته است جدای از حجم ارتباطات گاه بی در و پیکر فضای مجازی و شبکه های اجتماعی، کم تر عایدی از پسوند ارتباطی عصر نصیب برده ایم و چه بسا، بسیاری از ارتباطات خانواده ها و دوستان نیز در پس بارش اطلاعات و ارتباطات مجازی، شکاف و گسل زلزله واری برداشته است اما خوب است بدانید که #محمدآزاد، در بین همه شغل های عالم، #پیچ_و_مهره فروشی اختیار کرده است!
آن یک ساعت حضورم در مغازه اش چندها تصویر ثبت کردم که ضمن حلال مسایل روز مشتریان، چگونه با #یک_پیچ و #یک_مهره، از جاده پیمایی های بسیاری از همشهریانش به شهرهای دیگر کاست و مجالی آفرید تا سرپرستان خانوار به خاطر هیچ، مجبور به سفری طولانی نشوند و خدای ناکرده به سرنوشت محتوم مرگ در جاده های تصادف خیز کردستان دچار نشوند و همچنان سایه شان بالای سر خانواده ماندگار بماند!
شاهد بودم که چند مشتری بعد از کلی دویدن و خستگی، چگونه از شعف #پیوندی که با #پیچ و#مهره حاصل آمده از سفره #نه_هزار_نوع پیچ و مهره محمد آزاد، خدای شان را شکر می کردند و محمدآزاد را تمجید...
چه نیک نفس است و #مهربان، آنکه در انتخاب شغلش نیز بزرگوار نشان می دهد و به حفظ ارتباطات فعلی و پیوند مجدد ارتباطات ترک خورده می اندیشد که #خضر_خدایار نیز یک از این #محمدآزاد هاست...
آخر نکته نیز بعد از صرف چای، پی بردن به هنر کم مثال محمد آزاد بود و آن وقتی بود که از نگارنده طلب قرائت بیت شعری برای ختم به خیر کردن دیدار و رعایت حال کریم جان کرد:
بی ملاحظه با توجه به شغل محمدآزاد و مهربانی کریم ، این بیت را تقدیم شان کردم:
"تا می توانی رفع غم از چهره غمناک کن-
درجهان گریاندن آسان است، اشکی پاک کن"
کاش بودید و می دید که محمدآزاد با چه سرعت و مهارتی وتیمورلنگی، شعر را عکس نگاری می کرد...
برعکس نگاری یا نوشتن برعکس نیازمند پرداخت ذهن و مهارتی علی حده است که محمدآزاد خیلی خوب از عهده اش برآمد و این بیت شعر را برایم ماندگارتر کرد.
نسخه ای نیز تقدیم شما تا با مهارت و زیبایی نقش نگار محمدآزاد و هنرش در کنار #وفاداری، #مهربانی، و #پیوندزنی_رابطه ها وقوف پیدا کنید...
شهر ما و ایران ما چه زیادند #محمدآزاد ها و #کریم های نوعی که متأسفانه نه #ذات_پاک شان و نه #استعداد و هنرشان را کسی نمی فهمد و ترک وطن می کنند و جمعی و ملتی را محروم از #نهاد_پاک و #اراده_پیوند_آفرین شان...
چه کسی مسئول است؟!
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#انجمن_سواد_رسانه_ای_ایران
#کارگروه_سوادرسانه_ای_و_مسئولیت_اجتماعی
#رئوف_آذری
#تصویری_دگر
#مهربانی_روز
#محمدآزاد_ابراهیمی
#دنیای_پیچ_و_مهره
#کریم_کبکی
#ارتباطات
----
تلگرام
@MLiteracy
@SSopskf
اینستا
https://instagram.com/_u/sopskf.raoufazari
سایت
WWW.balvezan.ir
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
گوش* های تان بریده باد!
@SSopskf
بنا بود، #نفت را سر سفره مردمان ببرند، هرچند آن روز هم که نونهالی بیش نبودیم، هرگاه سخن از نفت سر سفره به میان می آمد، به بوی تندش، معترض می شدیم ولی باور کنید که این نفت لعنتی را هرگز سرسفره خود و بسیاری دیگر ندیدیم!
شاید آقازاده ها، بارها و بارها، سفره و جیب و خورجین شان، از برکات نفت پر شده و بهره مند شده باشند ولی می دانم و می دانید و می دانند که بسیاری حتی از بوی نفت هم محروم مانده و می مانند!
داستان بسیاری در قبال #نفت_سر_سفره، چون رهگذری می ماند که از جلوی کبابی عبور می کرده و بوی تند کباب به مشامش می خورد و در حسرت وصال کباب رهی جز این نمی یابد که به شیشه پنجره کبابی بزند و آن چندنفر نشسته حول پرس کباب را سفارش کند تا #سماق هم بیفزایند بعد میل کنند!
سالهاست شاهدم که مجموعه ها، هیأت ها، سمن ها، ان جی اوها و فعالان خیری و مدنی هشدار می دهند و از #بحران_کودکان_کار و سوء استفاده ابزاری از #فرشته_های_خیابانی و ... می گویند، می نویسند و فریاد وامددا سر می دهند اما کم تر #گوش_شنوایی یافته و می یابند!
همه این واویلاها، هشدارها و فریادها در تالار کنفرانس ها، همایش ها و تونل های تودرتوی ساختار بروکراسی به تاریخ پیوست و نشنیده ماند و صد و هزار و میلیون ها افسوس که #مسئولی_نشنید و متولی، #تولیت_نپذیرفت و شریان ابزارگرایان، کارفرمایان سوءاستفاده گر و کارتل های بهره مند از سفره فقرا، همچنان #خون_بی_توجهی، بلعید و جان گرفت و آن سوتر اما، #جان_بگرفت و #گوش_بستاند و #عمر_بربود!
...اما امروز که #ناله_ای می شنویم و کلیپی می بینیم ناخواسته و تحقیق نکرده و بی توجه و امعان نظر به #سواد_رسانه و سوء استفاده ابزاری از رسانه، #رگ_گردن_مان، متورم می شود و هم صدا و همنوا، می تازیم غافل از اینکه همه باهم داریم می بازیم...
امروز اما عزم کرده ایم با این یادداشت، همه آن دیگرانی را که عمری در قبال ظلم و اجحاف رفته بر این قشر مظلوم، و فریاد و واویلاهای دلسوزان این آب و خاک، #کر_شدند و #نشنیدند و #اقدامی_نکردند، خطاب قرار دهیم و بگوییم:
#گوش_های_تان_بریده_باد
که یک لحظه و یک زمان، طبق کارکرد ذاتی آن عضو و نعمت الهی، #اراده_شنیدن، نکردید و نشنیدید و برمبنای شنیدن سوزِدلِ آن دیگری و مسئولیت دنیایی تان عمل نکردید ...
#گوش_های_تان_بریده_باد،
ای #ناشنواهای_روزگار
که روزگار ایران و ایرانی را سیاه و تباه کردید و به یکباره تا سیاه چاله های تاریخ رهنمون شدید...
بعید نمی دانیم که از دفن آن سامان و تاریخ نیز، توهم و طمع #نفت_شدن و تزیین مجدد سفره نسل فردای تان دارید؟!
غافل از اینکه:
#همین_دنیا_دار_مکافات_است و...
#گوش_های_تان_بریده_باد که بی موقع و خودارادی و هدف دار، #کر_شدید و مای منادی صلح و مهربانی را مجبور به دعای #بریدن_گوش تان کردید!!!!
😓😓😓
رئوف آذری، فعال صلح و مهربانی
@SSopskf
----------
*نوشته فوق با الهام از کلیپ منتشره با فحوای "بریدن گوش نوجوان زباله گرد" به تحریر در آمده است. هرچند که صحت و سقم کلیپ نیاز به راستی آزمایی دارد اما کم نیستند کودکانی که هر روز تهدیدهای زبانی گوش های مبارک و اما نحیف شان را می آزارد و جان نازنین شان، همواره در خطر ارتزاق دیگری است... رسالت قلم ها، نگاشتن و هشدار و طرح راهکار است، پس بنگارید ای قلم به دستان آزاده...
@SSopskf
بنا بود، #نفت را سر سفره مردمان ببرند، هرچند آن روز هم که نونهالی بیش نبودیم، هرگاه سخن از نفت سر سفره به میان می آمد، به بوی تندش، معترض می شدیم ولی باور کنید که این نفت لعنتی را هرگز سرسفره خود و بسیاری دیگر ندیدیم!
شاید آقازاده ها، بارها و بارها، سفره و جیب و خورجین شان، از برکات نفت پر شده و بهره مند شده باشند ولی می دانم و می دانید و می دانند که بسیاری حتی از بوی نفت هم محروم مانده و می مانند!
داستان بسیاری در قبال #نفت_سر_سفره، چون رهگذری می ماند که از جلوی کبابی عبور می کرده و بوی تند کباب به مشامش می خورد و در حسرت وصال کباب رهی جز این نمی یابد که به شیشه پنجره کبابی بزند و آن چندنفر نشسته حول پرس کباب را سفارش کند تا #سماق هم بیفزایند بعد میل کنند!
سالهاست شاهدم که مجموعه ها، هیأت ها، سمن ها، ان جی اوها و فعالان خیری و مدنی هشدار می دهند و از #بحران_کودکان_کار و سوء استفاده ابزاری از #فرشته_های_خیابانی و ... می گویند، می نویسند و فریاد وامددا سر می دهند اما کم تر #گوش_شنوایی یافته و می یابند!
همه این واویلاها، هشدارها و فریادها در تالار کنفرانس ها، همایش ها و تونل های تودرتوی ساختار بروکراسی به تاریخ پیوست و نشنیده ماند و صد و هزار و میلیون ها افسوس که #مسئولی_نشنید و متولی، #تولیت_نپذیرفت و شریان ابزارگرایان، کارفرمایان سوءاستفاده گر و کارتل های بهره مند از سفره فقرا، همچنان #خون_بی_توجهی، بلعید و جان گرفت و آن سوتر اما، #جان_بگرفت و #گوش_بستاند و #عمر_بربود!
...اما امروز که #ناله_ای می شنویم و کلیپی می بینیم ناخواسته و تحقیق نکرده و بی توجه و امعان نظر به #سواد_رسانه و سوء استفاده ابزاری از رسانه، #رگ_گردن_مان، متورم می شود و هم صدا و همنوا، می تازیم غافل از اینکه همه باهم داریم می بازیم...
امروز اما عزم کرده ایم با این یادداشت، همه آن دیگرانی را که عمری در قبال ظلم و اجحاف رفته بر این قشر مظلوم، و فریاد و واویلاهای دلسوزان این آب و خاک، #کر_شدند و #نشنیدند و #اقدامی_نکردند، خطاب قرار دهیم و بگوییم:
#گوش_های_تان_بریده_باد
که یک لحظه و یک زمان، طبق کارکرد ذاتی آن عضو و نعمت الهی، #اراده_شنیدن، نکردید و نشنیدید و برمبنای شنیدن سوزِدلِ آن دیگری و مسئولیت دنیایی تان عمل نکردید ...
#گوش_های_تان_بریده_باد،
ای #ناشنواهای_روزگار
که روزگار ایران و ایرانی را سیاه و تباه کردید و به یکباره تا سیاه چاله های تاریخ رهنمون شدید...
بعید نمی دانیم که از دفن آن سامان و تاریخ نیز، توهم و طمع #نفت_شدن و تزیین مجدد سفره نسل فردای تان دارید؟!
غافل از اینکه:
#همین_دنیا_دار_مکافات_است و...
#گوش_های_تان_بریده_باد که بی موقع و خودارادی و هدف دار، #کر_شدید و مای منادی صلح و مهربانی را مجبور به دعای #بریدن_گوش تان کردید!!!!
😓😓😓
رئوف آذری، فعال صلح و مهربانی
@SSopskf
----------
*نوشته فوق با الهام از کلیپ منتشره با فحوای "بریدن گوش نوجوان زباله گرد" به تحریر در آمده است. هرچند که صحت و سقم کلیپ نیاز به راستی آزمایی دارد اما کم نیستند کودکانی که هر روز تهدیدهای زبانی گوش های مبارک و اما نحیف شان را می آزارد و جان نازنین شان، همواره در خطر ارتزاق دیگری است... رسالت قلم ها، نگاشتن و هشدار و طرح راهکار است، پس بنگارید ای قلم به دستان آزاده...
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
کودک، صلح، بازی و نشاط
رئوف آذری،فعال صلح و مهربانی
---
۲۹ شهریورماه ۹۷ دوساله شد!
مادرش از قربانیان جنگ تحمیلی رژیم بعث و فرزند شهید بمباران شیمیایی است که در آن شوم روز(۷ تیر ۱۳۶۶) بیش از ۵ نفر از اعضای خانواده پدری اش را از دست داد و یتیم شد ولی تحصیلاتش را تا سطح عالی مدیریت ادامه داد و متولی تحول در مدیریت خانواده و تربیت نسل فردا شد!
پدرش از نسل انقلاب و جنگ تحمیل است که بیش از دو سوم عمر خود را در جنگ ونقطه صفر مرزی سپری کرده و انواع بمباران های زمینی و هوایی ناپالم، خوشه ای و شیمیایی را تجربه کرده و اینک پس از سال ها تدریس، مشاوره و مدیریت، لیدر پویشی شده است که به زعم خود ضرورت دنیای امروز و فردای همه است، پویش "صلح و مهربانی" که با کمپین مهربانی های کوچک، شروع و آن را با الفبای صلح ادامه و در نهایت به بنیاد توسعه صلح و مهربانی پیوند زد!
بعد از تولد، با ابرام پدر و مادر و مجوز موردی سازمان ثبت و احوال نام #آژین، به معنای زبر و زرنگ و "ئا(بەڵی) بۆ ـ ژیان"- بله به زندگی- برایش اختیار شد تا در بحبوحه جنگی دیگر که #داعشِ ابزاری به نام اسلام و به کام ابرقدرت ها به راه انداخته بود و در واقع تیشه بر ریشه اسلام زد و مسلمانان را به بهانه های مختلف زیر تیغ گیوتین خود گرفت، باز چون ققنوسی از خاکستر زمان، پیام آور #زندگی-ژیان- و ژینایی باشد🌷
روز سی ام شهریور مصادف با روز جهانی صلح، به همت #وریا و #نادیای عزیز، محفل جشنی برایش ترتیب داده شد تا ورود به سه سالگی اش را به دنیایی صلح آمیر لینک داده باشند.کلی شمع فوت کرد،ژست گرفت،خندید و روز ۳۱ شهریور نیز، تولدش را، بهانه کردیم تا با عمه زاده و عمو زاده هایش، بلوط، همان #جوانه_صلح_و_مهربانی، را غرس کنیم و در غرس جوانه همراهی مان کرد اما هرچه زور زدیم، بنر مربوط را دست نگرفت که نگرفت!!!
اما روزهای ۱۴ تا ۲۰ مهرماه، که با عنوان هفته ملی کودک نامگذاری شده،ودوشنبه ۱۶ مهرماه، عنوان روز "کودک، صلح، بازی و نشاط" را به خود اختصاص داده بود...
هنگام تماشای فیلم ها و تصاویر کارهایم حول این روز،به یکباره تصویری نشان داد و ابرام بسیار کرد تا مادرش، آن بنری که بچه ها دست گرفته بودند، برایش بیارند...
#آژین، بلافاصله روی #دوچرخه اش، که به تازگی اولین پدال زنی اش را تجربه می کرد، سوار شد، تابلو نوشته را دست گرفت و هی با زبان کودکانه اش، فریاد می زد:
"بابا هسک، بابا هسک!"
به خود که آمدم، دیدم آنچه که از مدت ها قبل،در ذهن به تصویر طلبیده بودم، حی و حاضر و آماده، چون طعمه ای لذیذ، در #سفره_چشمانم، آفریده است!
فرصت را غنیمت شمرده و چون نعمتی الهی،با دوربین مهرشکارم، ثبتش کردم...
این تصویر ناب(محتوی کلیپ) را به دو دلیل با شما به اشتراک می گذارم:
۱• تحدث به نعمت الهی و شکرانه آنی که می طلبیدم و اتفاق افتادو ثبت این روز پرمعنا و با مناسبت و آن اقدام خودجوش #آژین عزیزم، برای ماندگاری در ذهن و اسناد تا شاید روزی عامل و حامل این پیام ارزشمند باشد.
۲•یادآوری ضرورت تمرکز و تأکید بر کودکان و نسل مدیریتی فردا در پروژه های همزیست محور به عنوان موتور تحول زا و چرخش گزین رفتارهای تعاملی این روزهای مردمان جهانشهر
۳• یادآوری این مفهوم که #صلح_جویی و #صلح_طلبی و #صلح_گستری، جز با خواست قلبی و اراده ای درونی نه میسور است و نه ماندگار.
پس بجا، نکو و بایسته است که همه صلح طلبان و صلح گستران، همت کنند، #صلح را ابتدا با خود و از خود شروع کنند و بعد منازل بعدی سلوک آشتی طلبی شان را گسترش دهند...
۴•مناسب است اضافه گردد همچنان که نام #رئوف، برای نگارنده الهام بخش منش مهربانی و مهرورزی بوده است، #نام_نیک فرزندان نیز اولین قدم در مسیر سیر سلوک و اول گام در طریقت صلح گستری است که شایسته است صلح خواهان و فعالان این حوزه، هم در نامگداری فرزندان و هم در عنوان مؤسسات و نهادهای کاری شان، این یک نکته مهم را لحاظ بفرمایند.
۵• اخیر نکته اینکه:
همدلان بنیاد توسعه صلح و مهربانی، ضمن لحاظ کردن، نام نیک در نامگذاری ها، متناسب با سناریوهای آینده سازشان، بر آنند تا در استراتژی گزینی های شان، چون مقوله بهداشت، #پیشگیری را مقدم بر #درمان، مطمع نظر داشته باشند و بر #صلح_گستری، ماقبل شکل گیری #اراده_های_جنگ_طلب، اهتمام ورزند.
در این منزل پیمایی شان نیز، دست نیاز و دوستی، سوی تمامی صلح خواهان و مهرگستران عالم دراز کرده و با افتخار همدلی ها را در انتظار است...
امید که "صلح و مهربانی"، جهانشمول در "بازی های کودکانه"، چون خمیرمایه "نشاط پایدار"، مورد توجه و امعان نظر سیستم های پرورشی و آموزشی و نیز کنشگران مدنی رفتار بهنجاری قرار گیرد، و بستری برای شایسته محوری در کنار زیست معنازا، آینده را تصویری دگر بخشد🌷
@sopskf
رئوف آذری،فعال صلح و مهربانی
---
۲۹ شهریورماه ۹۷ دوساله شد!
مادرش از قربانیان جنگ تحمیلی رژیم بعث و فرزند شهید بمباران شیمیایی است که در آن شوم روز(۷ تیر ۱۳۶۶) بیش از ۵ نفر از اعضای خانواده پدری اش را از دست داد و یتیم شد ولی تحصیلاتش را تا سطح عالی مدیریت ادامه داد و متولی تحول در مدیریت خانواده و تربیت نسل فردا شد!
پدرش از نسل انقلاب و جنگ تحمیل است که بیش از دو سوم عمر خود را در جنگ ونقطه صفر مرزی سپری کرده و انواع بمباران های زمینی و هوایی ناپالم، خوشه ای و شیمیایی را تجربه کرده و اینک پس از سال ها تدریس، مشاوره و مدیریت، لیدر پویشی شده است که به زعم خود ضرورت دنیای امروز و فردای همه است، پویش "صلح و مهربانی" که با کمپین مهربانی های کوچک، شروع و آن را با الفبای صلح ادامه و در نهایت به بنیاد توسعه صلح و مهربانی پیوند زد!
بعد از تولد، با ابرام پدر و مادر و مجوز موردی سازمان ثبت و احوال نام #آژین، به معنای زبر و زرنگ و "ئا(بەڵی) بۆ ـ ژیان"- بله به زندگی- برایش اختیار شد تا در بحبوحه جنگی دیگر که #داعشِ ابزاری به نام اسلام و به کام ابرقدرت ها به راه انداخته بود و در واقع تیشه بر ریشه اسلام زد و مسلمانان را به بهانه های مختلف زیر تیغ گیوتین خود گرفت، باز چون ققنوسی از خاکستر زمان، پیام آور #زندگی-ژیان- و ژینایی باشد🌷
روز سی ام شهریور مصادف با روز جهانی صلح، به همت #وریا و #نادیای عزیز، محفل جشنی برایش ترتیب داده شد تا ورود به سه سالگی اش را به دنیایی صلح آمیر لینک داده باشند.کلی شمع فوت کرد،ژست گرفت،خندید و روز ۳۱ شهریور نیز، تولدش را، بهانه کردیم تا با عمه زاده و عمو زاده هایش، بلوط، همان #جوانه_صلح_و_مهربانی، را غرس کنیم و در غرس جوانه همراهی مان کرد اما هرچه زور زدیم، بنر مربوط را دست نگرفت که نگرفت!!!
اما روزهای ۱۴ تا ۲۰ مهرماه، که با عنوان هفته ملی کودک نامگذاری شده،ودوشنبه ۱۶ مهرماه، عنوان روز "کودک، صلح، بازی و نشاط" را به خود اختصاص داده بود...
هنگام تماشای فیلم ها و تصاویر کارهایم حول این روز،به یکباره تصویری نشان داد و ابرام بسیار کرد تا مادرش، آن بنری که بچه ها دست گرفته بودند، برایش بیارند...
#آژین، بلافاصله روی #دوچرخه اش، که به تازگی اولین پدال زنی اش را تجربه می کرد، سوار شد، تابلو نوشته را دست گرفت و هی با زبان کودکانه اش، فریاد می زد:
"بابا هسک، بابا هسک!"
به خود که آمدم، دیدم آنچه که از مدت ها قبل،در ذهن به تصویر طلبیده بودم، حی و حاضر و آماده، چون طعمه ای لذیذ، در #سفره_چشمانم، آفریده است!
فرصت را غنیمت شمرده و چون نعمتی الهی،با دوربین مهرشکارم، ثبتش کردم...
این تصویر ناب(محتوی کلیپ) را به دو دلیل با شما به اشتراک می گذارم:
۱• تحدث به نعمت الهی و شکرانه آنی که می طلبیدم و اتفاق افتادو ثبت این روز پرمعنا و با مناسبت و آن اقدام خودجوش #آژین عزیزم، برای ماندگاری در ذهن و اسناد تا شاید روزی عامل و حامل این پیام ارزشمند باشد.
۲•یادآوری ضرورت تمرکز و تأکید بر کودکان و نسل مدیریتی فردا در پروژه های همزیست محور به عنوان موتور تحول زا و چرخش گزین رفتارهای تعاملی این روزهای مردمان جهانشهر
۳• یادآوری این مفهوم که #صلح_جویی و #صلح_طلبی و #صلح_گستری، جز با خواست قلبی و اراده ای درونی نه میسور است و نه ماندگار.
پس بجا، نکو و بایسته است که همه صلح طلبان و صلح گستران، همت کنند، #صلح را ابتدا با خود و از خود شروع کنند و بعد منازل بعدی سلوک آشتی طلبی شان را گسترش دهند...
۴•مناسب است اضافه گردد همچنان که نام #رئوف، برای نگارنده الهام بخش منش مهربانی و مهرورزی بوده است، #نام_نیک فرزندان نیز اولین قدم در مسیر سیر سلوک و اول گام در طریقت صلح گستری است که شایسته است صلح خواهان و فعالان این حوزه، هم در نامگداری فرزندان و هم در عنوان مؤسسات و نهادهای کاری شان، این یک نکته مهم را لحاظ بفرمایند.
۵• اخیر نکته اینکه:
همدلان بنیاد توسعه صلح و مهربانی، ضمن لحاظ کردن، نام نیک در نامگذاری ها، متناسب با سناریوهای آینده سازشان، بر آنند تا در استراتژی گزینی های شان، چون مقوله بهداشت، #پیشگیری را مقدم بر #درمان، مطمع نظر داشته باشند و بر #صلح_گستری، ماقبل شکل گیری #اراده_های_جنگ_طلب، اهتمام ورزند.
در این منزل پیمایی شان نیز، دست نیاز و دوستی، سوی تمامی صلح خواهان و مهرگستران عالم دراز کرده و با افتخار همدلی ها را در انتظار است...
امید که "صلح و مهربانی"، جهانشمول در "بازی های کودکانه"، چون خمیرمایه "نشاط پایدار"، مورد توجه و امعان نظر سیستم های پرورشی و آموزشی و نیز کنشگران مدنی رفتار بهنجاری قرار گیرد، و بستری برای شایسته محوری در کنار زیست معنازا، آینده را تصویری دگر بخشد🌷
@sopskf
Telegram
attach 📎
"آرزویم؛ صاف بودنی مِثلِ آسمانِآبی، است"
از دایره تنگ خودی و غیرخودی که پا فراتر بگذاری، لاک تعصب را که بشکنی، کمی آن سوی مرزهای جغرافیایی را درنوردی و دل به اقیانوس آبی آسمان که پسپاری، چنین باوری خواهی یافت: "آرزویم؛ صاف بودنی، مِثلِ آسمانِآبی، است"
این را او نوشته بود🖕
اویی که اوایل آشنایی مان، گاه تا مرز خصوصی ترین ها نیز مرز می شکافت و ورود پیدا می کرد و کلی معترض می شد و زمین و زمان را به باد انتقاد می گرفت ...
این همان اویی است که مدت ها تلاش کرد تا #دل در #اقیانوس_عشق، آبتنی دهد و بال در آورد تا از آن بالاها، زمین را بنگرد و ببیند که آنچه قبلا" بزرگ می پنداشت، چه کوچک بود و چه می توانست کوچک تر باشد...
مرزهای جغرافیایی را که شکافت و آنسوی آب ها که رفت بیشتر بر عمق اقیانوس دل واقف شد و همان شاید بر آنش داشت تا کتاب
People
پیتر اسپیر
Spier Piter
را با عنوان زیبای کوردی "مروڤه کان" و زبان کوردی ترجمه نماید...
در بخشی از متن انگلیسی که به زبان کوردی توسط #دکتر_صمد_رحمانی عزیز، ترجمه شده است و نگارنده جهت تسهیم تجربه مبارک، به فارسی تقدیم می دارد، آمده است: " بیش از ۷ میلیارد نفر، جوان و پیر، سالم و بیمار، شاد و غمگین، مهربان و نامهربان، توانا و ضعیف با تفاوت های اندکی در این زمین پراکنده شده اند که هیچ یک، شبیه هم نیستند.
فکر کنید جهان چقدر زجرآور می شد اگر همه شبیه هم می شدیم، به یک شیوه فکر می کردیم، مثل هم لباس می پوشیدیم، یک نوع خوراکی می خوردیم و زبان و فکر و نشست و برخاست مان مثل هم می بود!
اما جهان به تمایزات و تفاوت هایش زیباست و در حقیقت، این تفاوتهاست که خمیرمایه زیبایی هاست"
شاید و به تحقیق او اینک در اثر #اراده_تغییر، به این باور رسیده است که:
پذیرشِ حقِ بر متفاوت بودن، اولین و مؤثرترین قدمی است که باید و می توان برداشت تا به #زلالی_دل و #وسعت_ذهن، رسید...
و به احتمال همان یک قدم و چند قدم بعدی اش در شکافتن مرزهای #خودی بود که او را بیش از یکسال در کنار بزرگ مهربان امدادگر پیشرو #نرگس_کلباسی، قرار داد و دو و چندنفری و تیمی با عنوان زیبای #یاران_عشق، شان، شاهکاری از #بازسازی در مناطق زلزله خلق کردند که نه #دولت و نه پویش #هرشهر_یک_روستا یا محله ای از شهرها، از عهده اش برنیامدند...
این طولانی مقدمه، بهانه ای بود تا یادی کنم از همشهری عزیز پیشرو در تغییر و همدل در #مهربانی و همراه در #امداد_زلزله_زدگان، #دکتر_صمد_رحمانی عزیز که افتخارات بسیاری در پروژه امداد به #سبد_امدادی_سردشت و شهروندان مهربان سردشت فزوده اند
سپاس شان باد
@sopskf
🌷❤🌷
https://www.instagram.com/p/BqdFw1_lA_6/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=yimng6d46edm
از دایره تنگ خودی و غیرخودی که پا فراتر بگذاری، لاک تعصب را که بشکنی، کمی آن سوی مرزهای جغرافیایی را درنوردی و دل به اقیانوس آبی آسمان که پسپاری، چنین باوری خواهی یافت: "آرزویم؛ صاف بودنی، مِثلِ آسمانِآبی، است"
این را او نوشته بود🖕
اویی که اوایل آشنایی مان، گاه تا مرز خصوصی ترین ها نیز مرز می شکافت و ورود پیدا می کرد و کلی معترض می شد و زمین و زمان را به باد انتقاد می گرفت ...
این همان اویی است که مدت ها تلاش کرد تا #دل در #اقیانوس_عشق، آبتنی دهد و بال در آورد تا از آن بالاها، زمین را بنگرد و ببیند که آنچه قبلا" بزرگ می پنداشت، چه کوچک بود و چه می توانست کوچک تر باشد...
مرزهای جغرافیایی را که شکافت و آنسوی آب ها که رفت بیشتر بر عمق اقیانوس دل واقف شد و همان شاید بر آنش داشت تا کتاب
People
پیتر اسپیر
Spier Piter
را با عنوان زیبای کوردی "مروڤه کان" و زبان کوردی ترجمه نماید...
در بخشی از متن انگلیسی که به زبان کوردی توسط #دکتر_صمد_رحمانی عزیز، ترجمه شده است و نگارنده جهت تسهیم تجربه مبارک، به فارسی تقدیم می دارد، آمده است: " بیش از ۷ میلیارد نفر، جوان و پیر، سالم و بیمار، شاد و غمگین، مهربان و نامهربان، توانا و ضعیف با تفاوت های اندکی در این زمین پراکنده شده اند که هیچ یک، شبیه هم نیستند.
فکر کنید جهان چقدر زجرآور می شد اگر همه شبیه هم می شدیم، به یک شیوه فکر می کردیم، مثل هم لباس می پوشیدیم، یک نوع خوراکی می خوردیم و زبان و فکر و نشست و برخاست مان مثل هم می بود!
اما جهان به تمایزات و تفاوت هایش زیباست و در حقیقت، این تفاوتهاست که خمیرمایه زیبایی هاست"
شاید و به تحقیق او اینک در اثر #اراده_تغییر، به این باور رسیده است که:
پذیرشِ حقِ بر متفاوت بودن، اولین و مؤثرترین قدمی است که باید و می توان برداشت تا به #زلالی_دل و #وسعت_ذهن، رسید...
و به احتمال همان یک قدم و چند قدم بعدی اش در شکافتن مرزهای #خودی بود که او را بیش از یکسال در کنار بزرگ مهربان امدادگر پیشرو #نرگس_کلباسی، قرار داد و دو و چندنفری و تیمی با عنوان زیبای #یاران_عشق، شان، شاهکاری از #بازسازی در مناطق زلزله خلق کردند که نه #دولت و نه پویش #هرشهر_یک_روستا یا محله ای از شهرها، از عهده اش برنیامدند...
این طولانی مقدمه، بهانه ای بود تا یادی کنم از همشهری عزیز پیشرو در تغییر و همدل در #مهربانی و همراه در #امداد_زلزله_زدگان، #دکتر_صمد_رحمانی عزیز که افتخارات بسیاری در پروژه امداد به #سبد_امدادی_سردشت و شهروندان مهربان سردشت فزوده اند
سپاس شان باد
@sopskf
🌷❤🌷
https://www.instagram.com/p/BqdFw1_lA_6/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=yimng6d46edm
Instagram
بنیاد توسعه صلح و مهربانی
"آرزویم؛ صاف بودنی مِثلِ آسمانِآبی، است" از دایره تنگ خودی و غیرخودی که پا فراتر بگذاری، لاک تعصب را که بشکنی، کمی آن سوی مرزهای جغرافیایی را درنوردی و دل به اقیانوس آبی آسمان که پسپاری، چنین باوری خواهی یافت: "آرزویم؛ صاف بودنی، مِثلِ آسمانِآبی، است" این…
همه با هم برای صلح
مطلع شدم دو جوان رعنای این سرزمین و دو غنچه مهربان کردستان، با ایجاد پیج #بله_به_صلح، قدم های مبارکی در راستای صلح برداشته اند...
هیجان در این لحظات غلیان می کند و پنهان کردنش ممکن نیست به ویژه که یک از این دو یا بیشتر، دانش آموز سال گذشته و چند سال سپری شده ام بوده و اقرار می کنم که گرچه در سن تقویمی کم و کوچک نشان می داد اما در سن عقلی و بلوغ اجتماعی لبریز بود و شاعری توانا و بزرگی در جمع بزرگان و اینک صلح جویی صلح گستر...
خوشحال باید بود و شادمان که قدم ها و گام های صلح طلبانه در این سرای بیشتر و بیشتر می شود و در این همت جزیره ای باید بستری برای هم افزایی و تشریک جمعی خلق گردد تا همه باهم برای صلح، حامی شویم و همراه و همدل و هم رکاب و هم قدم...
قدم های تان مبارک و همت تان فزون باد و اراده تان تا فرداهای روشن صلح آمیز، استوار باد...
تبریک و تهنیت و سپاس 🌷❤🌷👏
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
#اراده_ها_ی_صلح_گستر
#بله_به_صلح
#باهم_برای_صلح
@sopskf
برای حمایت و همدلی و همراهی به لینک های تلگرامی و اینستاگرامی ذیل مراجعه فرمایید👇
------------------
@yes_to_peace
https://www.instagram.com/p/BrNiCo7nhwc/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=1kvuqrwlh20ig
مطلع شدم دو جوان رعنای این سرزمین و دو غنچه مهربان کردستان، با ایجاد پیج #بله_به_صلح، قدم های مبارکی در راستای صلح برداشته اند...
هیجان در این لحظات غلیان می کند و پنهان کردنش ممکن نیست به ویژه که یک از این دو یا بیشتر، دانش آموز سال گذشته و چند سال سپری شده ام بوده و اقرار می کنم که گرچه در سن تقویمی کم و کوچک نشان می داد اما در سن عقلی و بلوغ اجتماعی لبریز بود و شاعری توانا و بزرگی در جمع بزرگان و اینک صلح جویی صلح گستر...
خوشحال باید بود و شادمان که قدم ها و گام های صلح طلبانه در این سرای بیشتر و بیشتر می شود و در این همت جزیره ای باید بستری برای هم افزایی و تشریک جمعی خلق گردد تا همه باهم برای صلح، حامی شویم و همراه و همدل و هم رکاب و هم قدم...
قدم های تان مبارک و همت تان فزون باد و اراده تان تا فرداهای روشن صلح آمیز، استوار باد...
تبریک و تهنیت و سپاس 🌷❤🌷👏
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
#اراده_ها_ی_صلح_گستر
#بله_به_صلح
#باهم_برای_صلح
@sopskf
برای حمایت و همدلی و همراهی به لینک های تلگرامی و اینستاگرامی ذیل مراجعه فرمایید👇
------------------
@yes_to_peace
https://www.instagram.com/p/BrNiCo7nhwc/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=1kvuqrwlh20ig
Instagram
ئەستەمە بەڵام دوور نییە
ئێمە کۆمەڵێک تازەلاوی کورد،بینینی شەڕ و ئاژاوە لە نێو خوشک و براکانماندا خەمباری کردین،گرنگ نییە شەڕ لە کوێ و لە کام هەرێمەوە سەر هەڵدەدا،ئامانجی ئێمە ئەوەیە کە هەموو دونیا لە ئاشتی دا بژین و بە پێی توانا و بە دڵگەرمییەوە لەو ڕێگایەدا هەنگاو هەڵدەگرین. دیارە…
فحوای سواد و اراده تغییر
رئوف آذری*
سواد در روزگاران دور، تنها در سبدخانواده های خاص یافت می شد و آن حقی نبود که تمام شمار به همه ساکنان یک سرزمین تعلق گیرد و در واقع عطاشدنی بود تا دست یافتنی!
بعدها، آگاهی های حاصل از سوراخ سنبه های قدرت، بستری خلق کرد تا رعایا نیز برآن حق واقف شده و پای بر استیفای حقوق از دست رفته سالیان دورشان بفشارند و همان شد که امروز من و شما و ما، از حداقل های آن (خواندن و نوشتن) برخورداریم هرچند که واقفیم هستند نونهالان و کودکان و نوجوان و جوانانی نیز که هنوز امکان زندگی شان به حدی نرسیده که حتی از سواد عمومی هم بهره مند شوندکه البته در سطوح سنی بالاتر، #نهضت_سوادآموزی اقداماتی شایان انجام داده و بخشی از محرومیت های دامنه دار میانسالان و بزرگسالان را در ولایت ما جبران کرده است...
اینک اما تعاریف از #سواد و مفاهیم آن نیز در گذر زمان، تغییر یافته و باز #محرومیت_ها، به شکل دیگر تحمیل می شوند.
وقتی سواد،ابعاد گونه گون #عاطفی، #مالی، #مدیریتی، #رسانه_ای، #اطلاعاتی و امثالهم به خود می گیرد، مسلم باز محرومیت طلوع می کند و بسیاری از قافله سواد باز می مانند!
#یونسکو، اما این روزها با ارایه تعریفی نو از سواد، می رود که این حق را دوباره #شهروند_شمول نشان دهد و دسترسی بدان را حقی اساسی جلوه دهد که با میزان کاربست#اراده، توزین می شود.
وقتی باسوادی را #توانایی_تغییر، تعریف کنیم، هرشهروند جهانشهر با حداقل های سواد از هرنوعش می تواند با کاربست حداکثری از اراده، بر آن دست یابد و این بار این خود شهروند است که تعیین می کند چه اندازه از #سواد بهره دارد.
با این تعریف، توپ در میدان شهروندان قرار می گیرد و هر نوع سهل انگاری و کم کاری در کاربست اراده تغییر، گُل به خودی، تعبیر می شود.
بر این باورم اگر هرشهروند جهانشهر، کمی و حداقل کمی همت کند، با حداقل های سواد در ابعاد گونه گون نیز می تواند تغییری شگرف شکل دهد که نمونه بارز آن در #اراده_مهرورزی و #همت_صلح_گستری نمود پیدا می کند...
همه ی ما، بر حداقل های فهم جایگاه و ارزش مهربانی و صلح واقفیم و اگر نبوده ایم اینک به لطف #رسانه_ها، برخوردار شده ایم و اگر همت کنیم همین حداقل های فهم و درک خود از این دو واژه را در #عمل نیز نشان دهیم و برمبنای همین حداقل ها، تغییر رویه دهیم، شاهکاری خلق خواهیم کرد، نخواهیم کرد؟!
نگارنده ایمان دارد و باور که می توان چنین کرد اگر که #اراده_تغییر را، حتی باسلامی👋 و شاخه گلی🌷، به خدمت گیریم...
🌷❤🌷
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
#مسئولیت_اجتماعی
#نهضت_سوادآموزی
#مفهوم_سواد
#یونسکو
#اراده_تغییر
#قدرت_مهربانی
#سواد_صلح
@sopskf
----------
*فعال صلح و مهربانی، دبیرکارگروه "سوادرسانه ای و مسئولیت اجتماعی" انجمن سواد رسانه ای ایران
https://www.instagram.com/p/Br7MQWeFHk9/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=3trlns56fxyg
رئوف آذری*
سواد در روزگاران دور، تنها در سبدخانواده های خاص یافت می شد و آن حقی نبود که تمام شمار به همه ساکنان یک سرزمین تعلق گیرد و در واقع عطاشدنی بود تا دست یافتنی!
بعدها، آگاهی های حاصل از سوراخ سنبه های قدرت، بستری خلق کرد تا رعایا نیز برآن حق واقف شده و پای بر استیفای حقوق از دست رفته سالیان دورشان بفشارند و همان شد که امروز من و شما و ما، از حداقل های آن (خواندن و نوشتن) برخورداریم هرچند که واقفیم هستند نونهالان و کودکان و نوجوان و جوانانی نیز که هنوز امکان زندگی شان به حدی نرسیده که حتی از سواد عمومی هم بهره مند شوندکه البته در سطوح سنی بالاتر، #نهضت_سوادآموزی اقداماتی شایان انجام داده و بخشی از محرومیت های دامنه دار میانسالان و بزرگسالان را در ولایت ما جبران کرده است...
اینک اما تعاریف از #سواد و مفاهیم آن نیز در گذر زمان، تغییر یافته و باز #محرومیت_ها، به شکل دیگر تحمیل می شوند.
وقتی سواد،ابعاد گونه گون #عاطفی، #مالی، #مدیریتی، #رسانه_ای، #اطلاعاتی و امثالهم به خود می گیرد، مسلم باز محرومیت طلوع می کند و بسیاری از قافله سواد باز می مانند!
#یونسکو، اما این روزها با ارایه تعریفی نو از سواد، می رود که این حق را دوباره #شهروند_شمول نشان دهد و دسترسی بدان را حقی اساسی جلوه دهد که با میزان کاربست#اراده، توزین می شود.
وقتی باسوادی را #توانایی_تغییر، تعریف کنیم، هرشهروند جهانشهر با حداقل های سواد از هرنوعش می تواند با کاربست حداکثری از اراده، بر آن دست یابد و این بار این خود شهروند است که تعیین می کند چه اندازه از #سواد بهره دارد.
با این تعریف، توپ در میدان شهروندان قرار می گیرد و هر نوع سهل انگاری و کم کاری در کاربست اراده تغییر، گُل به خودی، تعبیر می شود.
بر این باورم اگر هرشهروند جهانشهر، کمی و حداقل کمی همت کند، با حداقل های سواد در ابعاد گونه گون نیز می تواند تغییری شگرف شکل دهد که نمونه بارز آن در #اراده_مهرورزی و #همت_صلح_گستری نمود پیدا می کند...
همه ی ما، بر حداقل های فهم جایگاه و ارزش مهربانی و صلح واقفیم و اگر نبوده ایم اینک به لطف #رسانه_ها، برخوردار شده ایم و اگر همت کنیم همین حداقل های فهم و درک خود از این دو واژه را در #عمل نیز نشان دهیم و برمبنای همین حداقل ها، تغییر رویه دهیم، شاهکاری خلق خواهیم کرد، نخواهیم کرد؟!
نگارنده ایمان دارد و باور که می توان چنین کرد اگر که #اراده_تغییر را، حتی باسلامی👋 و شاخه گلی🌷، به خدمت گیریم...
🌷❤🌷
#بنیاد_توسعه_صلح_و_مهربانی
#مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
#مسئولیت_اجتماعی
#نهضت_سوادآموزی
#مفهوم_سواد
#یونسکو
#اراده_تغییر
#قدرت_مهربانی
#سواد_صلح
@sopskf
----------
*فعال صلح و مهربانی، دبیرکارگروه "سوادرسانه ای و مسئولیت اجتماعی" انجمن سواد رسانه ای ایران
https://www.instagram.com/p/Br7MQWeFHk9/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=3trlns56fxyg
Instagram
بنیاد توسعه صلح و مهربانی
فحوای سواد و اراده تغییر رئوف آذری* سواد در روزگاران دور، تنها در سبدخانواده های خاص یافت می شد و آن حقی نبود که تمام شمار به همه ساکنان یک سرزمین تعلق گیرد و در واقع عطاشدنی بود تا دست یافتنی! بعدها، آگاهی های حاصل از سوراخ سنبه های قدرت، بستری خلق کرد تا…