یک سال و نیم قبل از ترک کشور، یکی از دوستان عزیزم که مهندس عمران بود گفت که می خواهد یک مجتمع آپارتمانی بسازد و از دوستانش خواست که اگر می خواهند در این مجموعه سرمایه گذاری کنند. آپارتمان مختصری که در آن زندگی می کردیم را فروختیم و با پولش، در آن مجتمع یک واحد ۸۵ متری را پیش خرید کردیم. رابطه مان به گونه ای بود که وقتی پول (تمام دار و ندارمان) را به این دوست دادم، حتی به فکر گرفتن رسید از او نبودم. یک سال گذشت. خانه را ساخت. به من زنگ زد و گفت مجتمع را ساخته و بیشتر از پیش بینی اولیه خود سود کرده و خودش را (اخلاقا) موظف می داند به جای واحد ۸۵ متری، یک واحد ۱۰۶ (صدو شش) متری به من بدهد! و بعد همین کار را کرد. باورتان نمی شود؟ ماجرایی که روایت کردم، عین حقیقت بود. اسم آن دوست هم، مهندس وحید میرزاده، عضو شورای فعالان ملی-مذهبی بود که ۵ سال پیش در چنین روزی، بر اثر ابتلا به سرطان ریه درگذشت. خدا رحمتش کند.

هر کسی در این دنیا سرمایه ای دارد. سرمایه بنده، برخورداری از نعمت نزدیکان و دوستانی درجه یک بوده که از آنها، جز خوبی به یاد ندارم. از اکثرشان مدت هاست به خاطر نبودن در ایران دور بوده ام، و بعضی شان مانند آقا وحید هم از دنیا رفته اند. اما نه تنها هیچ کدامشان هیچ وقت به اصطلاح سرم کلاه نگذاشته اند، که از بسیاری از آنها خاطراتی استثنایی دارم که شاید -در این دوره و زمانه- برای خیلی ها باور نکردنی باشد. بنده هنوز به آدم ها و به انسانیت خوش بینم. دست خودم نیست.

درود بر دکتر ستوده عزیز
این نگاه دکتر حسین باستانی عزیز بسیار ارزنده است که باید مجال رشد بیشتری یابد.
به این نوع نگرش در جامعه امروز ایران بسیار بسیار نیازمندیم🌹🌹🌹🌹👏👏👏

‍ 🌹کمپین مهربانی های کوچک🌹
#نمونه_۱۸۲
رئوف آذری،ایده پرداز و مدیرکمپین
@Raoufazari
۹ #اسفند_ماه_۹۵🔸

🌹شلیک به سیبل مهربانی🌹

#مرزها در طول تاریخ از دو دیدگاه قابل تحلیل بوده اند!
🔸یکی از دیدگاه خودی ها
و
🔸دیگری از منظر دیگریی ها!

خودی ها نیز خود از چند منظر بدان نظر دارند:
🍏امنیت
🍏تجارت
🍏حصار و محدودیت

مرزداران گاه؛#مرز را؛
*حافظ #امنیت می دانند و حدودی برای نگهداشت حق مالکیت و امنیت و آرامش داخلی و مانعی در قبال ورود #نامهربانان!

#فرصتی برای #تجارت و داد و ستد مرزی
و
*حصار و مانع خروج آزادانه

امروزه حضور #داعش در آن سوی مرزها، نقش #مرزها را بیش از پیش پراهمیت ساخته و حفظ حدود و رعایت ثغور آن جزء لاینفک سیاست برون مرزی شده است!
از طرفی نگهداشت این حدود و ثغور بی مشارکت #مرزنشینان ناممکن و بعید می نماید به همین جهت نیاز است تا در راستای پاسداشت همت، تلاش و مشارکت آنان، #معابر_مرزی در راستای تأمین #رویکرد_فرصت_زای تجاری برای آنان، بسترهای ویژه ای بیافریند...

متأسفانه این سال ها شاهد بوده ایم که #مرزنشینان به دلایل گاه موجه اما بسیاراوقات #ناموجه، از نعمت مرز برخوردار نشده و بسیار عواید مرزی به جیب کسانی رفته است که کم ترین نقشی در حفاظت و پایداری از مرزها داشته و دارند!
وقتی که امکان بهره مندی از معابر رسمی به تناسب حق عرفی، اخلاقی و قانونی برای مرزنشینان میسور نشده است آنان ناچار به بهره گیری از #معابر_غیر_رسمی شده اند که همان سبب ساز حوادث تلخی چون افتادن در تله مین های کاشته شده یا گرفتاری در بهمن برفی می شود و یا همان مرزنشینان تاریخ مرز، مورد شلیک سربازان مرزی به بهانه نگهداشت حریم مرزها و بی توجه به رویکرد فرصت زا و ارتباط اجباری مرزنشینان دو سوی یک خط الرأس مرزی قرار می گیرند و سلامت شان و یا جان شان ستانده می شود!


تداوم این رویه #حق_زدایی از مرزنشینان با #سیاست_غلط سرازیر کردن عواید فرصت مرزی به #جیب_نورچشمی ها یا کرسی داران، روز به روز بر انباشت #عقده_های_فروخورده می افزاید که متأسفانه تر #تداوم_شلیک های سربازان مرز بعد از #حادثه_بهمن_سردشت و #فوت_کولبران و نیز همزمان با #تمهیدات_مجلس_شورا و #نمایندگان_دولت و هم اندیشی #گروه_های_مدنی و #خیریه در راستای #کاهش_آسیب_ها، #قوز_بالا_قوز شده است که کاهش سن #عقده_زایی را در پی داشته است...

دوشنبه ۹ اسفندماه ۹۵ فرصتی دست یافت تا در راستای #تخلیه_روانی_هیجانات منفی شکل گرفته در بین #جامعه_دانش_آموزی، به نسبت #جامعه_سربازان_مرز، در پی کشتار اخیر منطقه #بلفت_مالیموس، مسابقه ای تحت عنوان #شلیک_به_سیبل_مهربانی، در یکی از مدارس نقطه صفر مرزی، ترتیب داده شد تا بخشی از #عقده_های_فروخورده دانش آموزان، به جای درپیش گرفتن #رفتار_واکنشی_حذفی، #رفتار_منطقی_جایگزینی مطمع نظر قرار گیرد.
#شلیک_به_سیبل_مهربانی، شاید الگوی خوبی برای #سربازان_مرز، نیز باشد تا #سربازان_مرزی نیز به جای #شلیک_به_قلب_همگرایی، #شلیک_به_سیبل_دارت را پیش گیرند و بیش از این، #واگرایی در جامعه #مرزنشینان، روی دست #سربازان_مرز، خلق نشود و #همگرایی و #همدلی شعار من، شما و ما شود که آن خود #مهربانی_بزرگی است...

دوشنبه، هرچند بین تلاش جمعی دانش آموزان و همکاران نفر سوم رقابت #تخلیه_هیجانات_منفی شدم اما #جیب_هایم قربانی #جایزه_برتر شد تا عزیز برنده، #سیر_خور، #بوفه_نوازی شود...😃

سپاس می گویم همراهی و مهربانی؛
#دبیران_ورزش_و_تاریخ، #معاون_دبیر و نیز #جمع_دانش_آموزی روستاهای نقطه صفرز مرزی #بنوخلف #ورده #کانی_زرد #دولی_خانوان #گل_کنگ و #مزرعه را...

🌹👏🌹
#کمپین_مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
#سیبل_مهربانی
#سربازان_مرز
-----
شما نیز به جمع ما بپیوندید تا مهربانی های تان را ماندگار کنید👇
https://t.iss.one/joinchat/AAAAADwcjLGWfyVvmh8gEw

الحمدلله اخیرا قرآن نفیس مولان آباد که اثری است علمی و بلحاظ هنری بسیار نفیس ثبت ملی شده است. این اثر به همت شیخ حسن کردی مشهور به شیخ حسن مولاناوا، دانشمند و قرآن پژوه و فقیه و شاعر نامدار دوران صفویه تألیف شده است. در بیست و ششم مرداد ۹۵ در سقز با تلاش این بنده و تنی چند از معتمدان دلسوز ومسؤولان سقز همایش باشکوهی در معرفی شخصیت علمی شیخ حسن و آثارش برپا شد که مورد استقبال فراوان مردم قرار گرفت و مجموعه مقالات علمی آن در قالب یک کتاب و نیز تمبر یادبودی منتشر شد که بعنوان یک رسالت دانشگاهی در شناساندن گوشه ای از تاریخ علم در این دیار بسیار موثر بود. اگرچه به مصداق (کل ذی نعمة محسود) بصورت پنهانی و آشکار عده ای از مسؤولان حسود و ناشی و ضد علم و فرهنگ بخاطر انحصارگریها و بیماری و ضد علم و فرهنگ بودن و مافیایی فکرکردن این تلاشها را پاس نداشتند و راه را بر ادامه این گونه کارها، بزعم خیال بیمار خود سد کردند. ولی شایسته است که در آینده به چاپ آثار دیگر شیخ حسن و از جمله قرآنش بشکل چاپ عکسی و نیز دیگر آثار مفاخر و دانشمندان کردستان بپردازیم تا جهل و خرافات و هوی وهوس و بیسوادی جایش را به علم و دانش و ترقی و توسعه فرهنگی دهد.

درود بر دکتر شهبازی عزیز🌹🌹🌹
بی سک از ان جمله مسئولانی بودید که در مدت کم مسئولیت، مهربانی های بزرگی در دانشگاه آزاد سقز مبذول داشتید که مهم ترین شان، برگزاری یادبودها و کنگره هایی بود که بزرگان فراموش شده را دوباره بزرگی بخشید🌹👏🌹

تسلیتی بگوی و برو ... !!؟

من یک انسان هوموساپینس « هوشمند » امروزینم که فراوان احتمال دارد نَسَبم به آن انسان اولیه ی بسیار ماقبل تر از نئاندرتال هایی برسد که روزگار در دهانه ی غار میگذراندند ... یک ایرانی ام ؛ یک کرد ؛ یک اهل سنت -- واااایِ من ؛ مرزها هر دم فزونی می گیرد !؟ -- درجامعه ای که با اکثریتی شیعی ، که گاه کرد بودنم آزارشان میدهد و گاه سنی بودنم !؟ و حتی گاه سنگینی را در میمیک صورت و پچ پچشان هنگامه ی الزامم به گفتن « ایرانی هستم » را میشود به وضوح دید ، همان هایی که خود را « ایرانی تر !؟ » و بی اعتماد تر به امثال چو مَنی می پندارند ، و شاید خیلی هاشان حق دارند در جامعه ای که برای ستاندن حق خویش ، مرد کهن و گاو نر هم در گِل مانده اند !!؟ دیگر چه کسی یارایی برایش مانده ، ادا و لوس بازی های اقلیت را تحمل کند !!؟
اما از آندم که اندکی خود و اطرافم را شناخته ام همیشه ی خدا -- و شاید ژنتیکی -- نسبت به دیگران پذیرا بوده ام و اختلاف در نژاد و مذهب و قبیله را تنها اختلاف در روایت ها دانسته ام و لاقید و اگر تنها اختلاف در روایت ها باشد، همدل شدن چه آسان خواهد شد ...
کنون نیز در آستانه ی ایامی هستیم که بنابه نظر و برداشت عده ای از پیروان اسلام و محمد ، ایام « پاره ی تن پیامبر » و ام ابیهای اویَسْتْ ...
از منظر من کرد اهل سنت ؛ روایات تاریخی در این زمینه به اعوجاج گراییده و در درستی و صحتش پرسش ها فراوان است و نِکات ناآشکاره ی فزونی در برابر و اگر روایت رسمی نظم مستقر فعلی را بپسندیم ، بسیاری از فضایل اخلاقی و حتی انسانی دوران همراهان پیامبر و آموزه هایش به جدّ زیر بار انبان های ناگشوده ، کمر خم می کند ... و حال بماند این موضوع و سَرِ آن ندارم تفصیلش دهم ...
فقط و فقط برآنم که به عنوان یک ایرانی کرد اهل سنت ؛ به همه ی آنانی که -- حتی آن دیگری هایی که ۱۸۰ درجه با من اختلاف روایتی دارند و وفات دختر گرامی پیامبر را شهادت می خوانند -- تسلیتی بگویم و تاکید کنم که مهم نیست روایت هامان چه باشد ، مهم در کنار یکدیگر آرام گرفتن و برتافتن همدیگرست و بروم ...

تصدقتان : محمدآزاد جلالی زاده

درود بر مهربان محمدآزاد عزیز که همدلی را با روشنگری هجی می کنند و خوب رهی اختیار کرده اند🌹🌹🌹🌹

‍ 🌹کمپین مهربانی های کوچک🌹
#نمونه_۱۸۳
#رئوف_آذری، #ایده_پرداز_و_مدیر_کمپین_مهربانی
@Raoufazari
۱۰ #اسفند_ماه_۹۵

🌹اُسکارمهربانی🌹

هُنر،صدای رسایی است که در طول تاریخ همواره حامل پیام هایی خاص در مقاطعی ویژه بوده است!

بُرش و اثربخشی این صدا تاجایی پیش رفته که؛
#بتهوون را به فراخنای جهانشهر بزرگی بخشیده و به درازنای تاریخ بعد از خود زنده نگه داشته است!
کسانی چون؛
#فارابی، #تسیلوفسکی، #هرمان_هیسه، #میکل_آنژ، #داوینچی، #پیکاسو ، #استراوینسکی، # کمال_الملک، #آندره_گدار، #علی_اصغر_کوردستانی، #حسن_زیرک، #عباس_کمندی و ... به لطف هُنر و پیام حاصل از نوع هنرشان است که در هنوز در خاطرات انسان ها زنده اند!

#شجریان، #شهرام_ناظری، #مظهر_خالقی ، #کامکارها، و... نیز
، به لطف صدای رسانه هنر است که درحال پیمودن مسیر بزرگی و ماندگاری هستند!
اما بخشی از این هنر، #هنر_هفتم یا همان #سینما است که امروزه #پیام_ها را در #ردای_هنر، می پیچد و مخابره می کند!
اگر که #بهمن_قبادی نبود تا #مستی_اسب_ها را به تصویر بکشد، امروز شاید #درد_مرزنشینان کم تر هویدا بود!
اگر #جدایی_نادر از #سیمین نبود، شاید #نادرهای_روزگار، بر دیدن و شنیدن خود، همت نمی کردند!
و اگر #جانو_روژبیانی، #لقمان_خالدی، #مانو_خلیل، #پوران_درخشنده، #بهمن_زرین‌پور، #هشام_زمان، #ابراهیم_سعیدی_مهابادی، #هنر_سلیم، #قطب‌الدین_صادقی، #عطاالله_حیاتی، #بهروز_غریب‌پور، #فریبرز_کامکاری
، #محیی‌الدین_زنگنه، #شهرام_مکری، #سیامک_یاسمی، #یوکسل_یاووز، #ییلماز_گونی ، #جمیل_رستمی و به ویژه #بهمن_قبادی نبود شاید امروز دنیا و #کن، کوردها را نمی شناخت و اگر #اصغر_فرهادی نبود، دنیا و اُسکار، ایرانی نمی شناخت!

و به جد اگر #اصغر_فرهادی نبود، امروز روح والای ایرانی و #فرهنگ_صلح_خواهی ایرانیان در پس پرده #دلواپسان_آشتی، که عنوان مسجدی هم بر این وزن، بر نمی تافتند، ناپیدا بود!
این پیام #اصغر_فرهادی، هنگام دریافت #جایزه_اسکار اول بود👇

"سلام به مردم خوب سرزمینم. ایرانی‌های زیادی در سراسر جهان در حال تماشای این لحظه‌اند و تصور می‌کنم که خوشحالند. نه فقط به خاطر یک جایزه مهم، یک فیلم یا یک فیلمساز. آن‌ها خوشحال‌اند چون در روزهایی که میان سیاستمداران حرف از جنگ، تهدید، و خشونت تبادل می‌شود، نام کشورشان ایران از دریچه باشکوه فرهنگ به زبان می‌آید. فرهنگی غنی و کهن که زیر غبار سیاست پنهان مانده است"
و اینک باز #اصغر_فرهادی #بزرگ_مهربان است که واژه ها را در زرورق #عشق_به_انسانیت پیچیده و در تبلور بزرگی دو #نخبه_ایرانی، #انوشه_انصاری و فیروز_نادری چنین #همدل_سُرایی سر داده است:👇

"افتخار بزرگی‌ست که برای دومین بار این جایزه با ارزش را دریافت می‌کنم. از اعضای آکادمی، گروهم در ایران، تهیه‌کننده‌ام #الکساندر_ماله‌گی و پخش‌کنندگانم #کوهن_مدیا و #آمازون تشکر می‌کنم. همچنین سپاسگزارم از همبستگی دیگر کاندیداهای بهترین فیلم خارجی.

متأسفم که امشب در کنار شما نیستم، من به #احترام_مردم کشورم و شش کشور دیگر که با قانون غیرانسانی #منع_ورود_مهاجران مورد بی‌احترامی واقع شدند به آمریکا نیامدم.

#تقسیم‌بندی_جهان به ما و دشمنان ما توسط #سیاستمداران_افراطی، باعث #ترس می‌شود، ترسی که توجیهی‌ست دروغین برای #خشونت‌ها و #جنگ‌ها. جنگ‌هایی که مانع بزرگی بوده‌اند برای رسیدن به #دموکراسی و رعایت #حقوق_بشر در کشورهایی که مورد تهاجم واقع شده‌اند.

#سینماگران می‌توانند با چرخش دوربین‌هایشان به #مشترکات_انسانی، کلیشه‌هایی که از ملیت‌ها و ادیان مختلف ساخته شده است را بشکنند و زمینه‌ #همدردی و به دنبال آن #همبستگی_مردمان_جهان را فراهم کنند. همدردی چیزی‌ست که ما امروز بیشتر از هر زمان به آن نیازمندیم"

#اصغر_فرهادی با #فروشنده،# در #هشتاد_و_نهمین دوره مراسم اهدای #جوایز_اسکار، #دومین_جایزه اسکار را در رقابت با رقبای بخش فیلم های غیرانگلیسی زبان کسب کرد وبدون اینکه #آمریکا برود، دو #فضانورد_ایرانی را برای دریافت جایزه معرفی کرد تا پیام هایی چند برای ایرانی ها و جهانیان، داشته باشد:

اول:
#دموکراسی برخواسته از خواست مردمان است که می تواند، ملیت ها و قومیت ها را نه در مقابل هم، بلکه در کنار هم قرار دهد!
دوم:

#با استراتژی_مهربانی، #فتح_قلل_موفقیت، اثربخش تر و آسان تر است...

سوم:
با کاربست #استراتژی_اوج_گرفتن است که می توان در وادی #مهربانی، وارد شد و #آسیب های امروزی جهان را کاهش داد و حتی #درمان کرد...
چهارم:
می توان بی #قدرت_مقام و امکان حضور در پشت #تریبون، در عرصه جهانی اثرگذاشت و از #سیاسیون پیشی گرفت!

سپاس #مهربان_بزرگ، #هنرمندان_همگرا_الگوی_جهان را...

#اسکار_مهربانی
باجمع مهربانان، ماندگار شوید👇
https://t.iss.one/joinchat/AAAAADwcjLGWfyVvmh8gEw

‍ ‍ ما را چه شده است که #سپاس نیز بر نمی تابیم!

عزیزی تعریف می کرد که:
"با همسرم مشکل داشتم و از این وضعیت خسته و دلزده شده بودم!
ناچار پیش مشاور رفتم و مشکل را در میان گذاشتم.
بعد از کلی گوش سپردن، بلاخره مشاور به حرف آمد و چند راهکار ارایه داد!

خواستم از اولی شروع کنم. شاخه گلی خریدم و آیفون منزل را به صدا درآوردم!

خدا روز بد نیاورد که آورد و خانم با دیدن شاخه گل تزئینی از طریق دوربین آیفون، زد زیر گریه و داد و فریاد راه انداخت!😭

سریع رفتم داخل و هاج و واج پرسیدم چی شده؟!

گفت: نامرد اینقدر پر رو شده اید که دسته گل نامزدی همسر دوم را هم به منزل من می آورید؟!"

بنده خدا ادامه داد:
"دیگر چیزی نمانده بود، دق کنم!
ناچار در اتاقم را محکم بستم و تا ساعاتی بیرون نیامدم.

پس از کلنجار رفتن بسیار با خود، بلاخره بیرون آمدم و سر صحبت باز کردم و گفتم خانم باور کنید این شاخه گل را برای شما گرفته ام و کس دیگری در بین نیست!

این بار که کمی سبک شده بود، چنین گفت:
حالا بگو چی شده که اینقدر لوس شده ای؟!
شما آنقدر پیر شده ای که این لوس بازی ها به شما نیامده است!

دیگر قوز بالاقوز شده بود و ناچار به ترک خانه شدم و شب را نزد دوستی خوابیدم!

فردا سراغ مشاورم رفتم و هرچه عقده داشتم، سر ایشان خالی کردم"😂

آن عزیز ادامه داد:
"الان که به رفتار خود با مشاور فکر می کنم چنان احساس خجالت می کنم که نمی دانم چه کار کنم!
آمده ام راهکاری پیش پایم نهید تا از این مصیبت ناخواسته خارج شوم"

هاج و واج مانده بودم چه راهکاری به آن عزیز پیشنهاد دهم که خیالم پر زد و به دنیای خود لینک خوردم!
...
زمانی که مسئولیت دانشگاه را داشتم، آن قدر از عدم انجام وظایف ذاتی برخی مسئولان ادارات شهرستان، رنجیده خاطر بودم که اگر عزیز مسئولی به وظایف ذاتی اداری اش عمل می کرد، با لوحی،هدیه ای یا ذکر خیری در لابه لای سخنانم در شورای اداری یا سخنرانی های موردی تمجیدش می کردم!

این وضعیت چنان بر بعضی ها عجیب آمده بود و شاید سنگین، که لقب " مامه تشکر"-عمو تشکر- را داده بودند!

علی رغم لطف آن عده، وقتی به دستاوردهای اجتماعی آن روحیه نظر می انداختم، برای درمان بسیاری از دردهای امروز جامعه به ویژه #درد_منیت، مفید یافتم.
به همین جهت در تداوم آن رویه، و در بحبوحه خبرپراکنی های ناخوشایند رسانه ها از رفتار داعش و داعش مسلکان تاریخ و نیز در برهه گشودگی سخاوتمندانه میلیون ها زبان نقد،گله و گاز در جهانشهر، چند سال قبل ایده #کمپین_مهربانی_های_کوچک به ذهنم خطور کرد وسال۹۳ اجرایی اش کردم.

امروزه به لطف حدود ۵۰۰ نفر #گزارشگر_مهربانی، و در جهت مخالف رسانه ها و حتی محافل خصوصی و عمومی شهروندان که همواره زبان گله شان و چشمان عیب جویی شان مترصد شکار لحظه هاست، هر گوشه این کشور #مهربانی درخور توجهی از #شهروندی مشاهده شود، گزارش می شود و سعی می کنم با پیام یا تماس یا لوحی سپاس گویم مهربانان را...

اما باز گاه به گاه، مستقیم و غیر مستقیم می شنوم که از سر لطف یا حسادت، برخی آشناها، خرده می گیرند که؛

" این لوس بازی ها چیست، فلانی در می آورد؟!
اصلا" خودش را کی فرض کرده، از دیگران تجلیل می کند؟!
همه اش برای پرکردن خلأ شخصیتی است!
می خواهد با تجلیل از شخصیت ها، بگوید من هم کسی هستم!
اصلا" دارد از کمپین و اعضای کمپین سوء استفاده می کند و..."

در این افکار غوطه ور بودم که صدای درب اتاق مشاوره محکم به صدا درآمد!
تازه فهمیدم که آن عزیز مراجع بوده که این بار راهکارنگرفته، ترک جلسه مشاوره کرده است!😂

و اینجا بود که خود ماندم و این رفتار #سپاس_ستیز برخی ها و #اصرار_موجه یا #ابرام_ناموجه من!!!!
دوست عزیز مهربان #فعال_مدنی، #کنشگر_زیست_محیطی، #فرهیخته_دانشگاهی و #شهروند_مسئولیت_پذیر و #مسئول_مسئولیت_شناس، نظر شما چیست؟!
لطفا" نظر و پیشنهاد خود را با
ID:
@Raoufazari
ارسال فرمایید.
---------
در ضمن در راستای باور به شفافیت و مهارت شهامت #خود_بودن در صحن علنی گروه #کمپین_مهربانی_های_کوچک، با آدرس ذیل، نظرات با مشخصات کامل(نام و نام خانوادگی،شهر و مسئولیت فعلی)، پذیرفته خواهد شد و صدالبته اهتمام به پاسخ موجب امتنان خواهد بود.

لینک گروه کمپین👇
https://t.iss.one/joinchat/AAAAADwcjLGWfyVvmh8gEw

۴۵ سال پیش تو زنجان یکی دوچرخه شو میزاره جلو یه مغازه و میگه مواظبش باشه تا برگرده..؛ چند روز میگذره اماصاحب دوچرخه برنگشته! تا امروز ۴۵ ساله که مغازه دار دوچرخه رو امانت نگه داشته /صداوسیما

مهربانی ای که در #گذر_تاریخ خاک خورد چون گزارشگری آن را گزارش نکرد!

سپاس #مهربان_گزارشگران_مهربانی را که به وقت و اندازه در معرفی #مهربانان و #مهربانی های شان یار می شوند #کمپین_مهربانی_های_کوچک را...👏🌹👏

‍ سين هشتم:
‎در هر جاى ساحل جنوب ايران كه باشيم، در هر زمان از ٣ روزى كه مشخص شده، براى جمع آورى پسماند خشك از ساحل، تاريخ ساز شويم
‎عكس هاى خود را با هشتگ #سين_هشتم پست كنيد

@sine8om

-----------------

عهد کردیم در کنار دوستداران زیست محیط جنوب ایران باشیم تا سواحل رویایی #خلیج_فارس را چون بارها #عملیات_پاکسازی اطراف #رودخانه_زاب و نیز #جنگل_های_بلوط #زاگرس و #طبیعت_مينياتوري_کوردستان پاسداری کنیم.


هر کجا هستم باشم
آسمان مال من است
پنجره ، فکر، هوا، عشق، زمین مال من است
چه اهمیت دارد
گاه اگر می رویند
قارچ های غربت؟

ما اعضای #کمپین_مهربانی_های_کوچک و انجمن #باڵوێزانی_ژینگە، کارگروه زیست محیط #شبکه_فعالان_مدنی_سردشت #قارچ_های_غربت را در #سواحل_خلیج_فارس با #شهد_عشق به #همنوع و #زیست_محیط پس خواهیم راند و همگام و همراه عزیزمهربان #شهروندان استان های #خوزستان، #هرمزگان، #بوشهر و #سیستان_بلوچستان آستین همت بالا می زنیم و چون دیروزی های مان باز #سواحل_خلیج_فارس را از هرگونه #آلودگی می پالاییم.

@balvezani_jinga
@Kindness_Challenge

مهربانان؛
سلام و درود
خاطر عالی تان را معطوف می دارد که کمپینی را از اول شهریورماه ۹۴ بر بستر شبکه های اجتماعی بنا نهاده ایم به نام "کمپین مهربانی های کوچک"🌹

این کمپین محفلی است به وسعت حداقلی جهانشهر و حداکثری لایتناهی...
که در آن "مهربانی های کوچک" و بزرگ بی بهانه مبادله می شوند...

رسالت کاری ما،
🌹رصد و کشف مهربانی ها در مهرشهرها و کلانشهرهای پیرامونی و گزارش مصور و نوشتاری آنها در صحن سوپر گروه و به قدر وسع و توان تمجید و تجلیل و سپاس مهرورزان و مهربانان است...🌹

چشمان تیزبین و زیبا بین و مثبت نگر مهربانان،با حساسیتی ویژه رفتار شهروندان به نسبت همنوعان و زیست محیط را می پاید و با سرسوزن پردازش ذهنی، مهربانی ها را بیرون کشیده و فارغ از کپی پیست های مرسوم با تصویر و نوشتار خودشکار و خودنگار، گزارش می کند تا در راستای تحقق اهداف چند گانه ی ذیل کمکی کرده باشد؛

۱• تغییر موضع از فضای نامهربان محیطی به دنیایی لبریز از مهربانی و به ویژه تقلیل سیطره ی منفی و دلخراش برخی رسانه های مکتوب،دیجیتالی و ماهواره ای

۲• عادت به رصد و کاوش مهربانی های اطراف

۳•شناساندن مهربانان،به عنوان الگوهایی البته در همان حوزه ی رفتاری به جامعه وتجلیل از رفتار مهرورزانه ی آنان

۴• افزایش ضریب انگیزه انجام رفتارمهربانانه و بازنشر و تکثیر سلولی آن رفتارها
۵• ایجاد بستری مناسب برای همدلی و همگرایی مهربانان و نیز بنیان نهادن محفلی مجازی و میدانی در راستای تربیت سفیران مهربانی

۶• تشویق دست اندرکاران رسانه ها به جایگزینی استراتژی انعکاس مهربانی ها به جای نامهربانی ها و همدلی در بازنشر مهربانی های کوچک و بزرگ جهانشهرپیرامونی

۷•ارایه راهکار به سیستم تعلیم و تربیت و نیز متولیان فرهنگی جهت اصلاح رویه های کاری و غنابخشی محتوایی در راستای قوت بخشی به بنیان زیرساخت های فرهنگی

۸• تزریق روح امید به کالبد نیمه جان زیست محیط پیرامونی و افزودن بر بسترهای همگرایی و همدلی مهربانان جهانشهر

با نهایت احترام،🌹

رئوف آذری،ایده پرداز و مدیر کمپین

@Raoufazari

-------
#کمپین_مهربانی_های_کوچک
#چالش_ایرانی_مهربانی
#Kindness_Challenge
#رئوف_آذری
#معلم_مهربانی
#سفیر_مهربانی
-------
آدرس گروه کمپین مهربانی های کوچک👇
https://t.iss.one/joinchat/AAAAADwcjLGWfyVvmh8gEw

کانال چالش مهربانی(گزیده ی گزارش های مهربانی گروه کمپین مهربانی های کوچک)👇

https://telegram.me/Kindness_Challenge

اینستاگرام👇
https://instagram.com/_u/chaleshe_iraniye_mehrbani

کانال موبوگرامی چالش ایرانی مهربانی👇
@chalesheiraniyemehrbani

🌹به ما بپیوندید تا با سرسوزن امید،به جراحی جهانشهر بپردازیم وغده ی نامهربانی ها (دروغ،تظاهر،خشم،تجاوز،ترور،قتل و کشتار،تخریب زیست محیط و...) را بیرون کشیم و بذر مهربانی در دل آن بکاریم🌹👏

جمع ما در گروه بیشتر است..‌.

‍ ‍ طرح #چهارشنبه_سبز
با شعار #لاستیک_دودزای_دیروز
#گلدان_زیبای_امروز

ایده: #رئوف_آذری
اجرا: انجمن #باڵــوێـــزانی_ژیــــنگە🐿
کارگروه زیست محیط #شبکه_فعالان_مدنی_سردشت
با همکاری #شورای_شهر و #شهرداری وحضور #فرماندار_شهرستان و جمعی از اعضای شورای اداری و #شهروندان_سردشت

زمان اجرا: اخرین هفته اسفند۹۴

@balvezani_jinga

"چهارشنبه ی سبز"
پرده ی اول سردشت:
جرقه ای بر ذهنم تیغی زد و ایده ای تولد یافت وفضای مجازی و رسانه ای درنوردید و در اولین قدم اجرایی به شورای شهر سردشت رسید.
بسیار گرم و متواضعانه پذیرا شدند و در کمتر از ۲۰ ساعت همه چیز دست به دست هم داد تا چهارشنبه ی سبز با شعار" لاستیک دودزای دیروز، گلدان زیبای امروز" اجرایی شود...
در این بین همدلی حماسه آفرین شد... مهربان غفور و عبدالرحمان به جمع آوری لاستیک و رنگ آمیزی مشغول شدند... مهربانان عضو شورای شهر هریک مسئولیتی دنبال کردند و مسئولان و کارکنان شهرداری نیز یک یک نقش آفرین شدند،از شهردار و معاونان و روابط عمومی وفضای سبز تا کارگران عزیز و زحمتکش،یکی بنر سفارش داد و دیگری مسئولیت جمع آوری لاستیک ها و آن دیگری سفارش رنگ آمیزی را...یکی دنبال ماشین حمل بود و دیگری بیل و گل و نهال و بلوط ... یکی شیرینی و آب میوه، دیگری شکلات و بیسکویت... مهربان ماموستا حمزه اما به تنهایی ناصح فرزندش را در دم دمایی خواب صبحگاهی بانگی زد و درچشم برهم زدنی بیش از یکصد نهال بلوط بر کابین ماشینش نهاد وچند ساعت قبل از موعود تحویل مان داد ومهربان ابراهیم و دکتر رحمت و کاک محمود و امین و آریا نیز سبز سبز اعلام موجودیت کردند!
در این بین عبدالرحمان وکاک ابراهیم و کاک محمود و امین و احسان و ماموستا حسن با دو نوگلش پیشقراول بودند!
ماشین و دو کارگر شهرداری و سپس جمع دوستان و خانواده های شان وبچه های نوگل وسرمایه های فردای سردشت، فعالان زیست محیط و اجتماعی و مدنی، و جمعی از پیام آوران سبز اولین کلاس سبزایران،همه و همه گرد هم آمدند و رنگین کمانی از زیبایی ها خلق کردند...
کار شروع شد... یکی تایربارگیری می کرد و دیگری غلت می داد و آن یکی برزمین می نشاند و عزیزی در دل آن چاهی حفر می کرد و آن یکی چنگی خاک بر دل آن چاه می پاشید و آن دیگری نهالی از بلوط می نشاندو آن دیگری حالا پوشش خاکی خلق می کرد و عزیزی به تصویر می کشید و ابری نیز باران لطف خدا بر نتیجه ی کار جمعی می بارند و در جان گرفتن نهال داخل گلدان شریک می شد و این همه را دکتر رحمت عزیز و کاک هادی بزرگوار با نگاه کارشناسانه رصد می کردند وکاک هاوکار مسئول فضای سبز شهرداری نیز همدلی می کرد...
کاک رئوف یادگار شافعی های دوستدار زیست محیط، کارکنان و مدرسان سابق دانشگاه آزاد که در پی تحول اخیر دانشگاه پرانرژی تر از قبل نشان می دادند، دانش آموزان کلاس سبز و اولیای شان، دلشاد و محمد طبیعت دوست و عملگرا،دکتر پیروتی دوست نواز، ماموستا کریم خنده رو، کاک رضای خدمت نواز، دوستان انجمن چنار سبز هلوه و مهربان کامران شان، کاک ادریس روژنامه، قوم و خویش همیشه یارم از الینا و آروین و محمدوپارسا و مهیسا و سولینا تا آن والده ی سالخورده ی همیشه مثبت نگر، بشرا و نامزدش، همه و همه آستین همت بالا زدند تا ایده ای ملی برای اولین باراجرایی شود که اگر بخواهم یک به یک ذکر کنم شاید طوماری هشتاد من کاغذ شود که شرمندگی ام را به پای رعایت حال خواننده می پذیرم و ذکر بسیاری را به دل می سپارم و درحضر عفوش خریدارم.

مأموران اداره اطلاعات نیز از نزدیک بر همدلی ها فزودند و شلوغ کاری های مرا این بار با مهر پاسخ گفتند و بعد از آن فرماندار زیبانگر شهر، قدوم سبزشان را بر مینیاتور چهارشنبه ی سبز سردشت فزودند و بسیار از ایده ی چهارشنبه ی سبز و شعار" لاستیک دودزای دیروز، گلدان زیبای امروز" تمجید کردند...
تصویری جمعی از همدلی شهروندان، شبکه ی فعالان مدنی، منتخبان مردمی، مسئولان دولتی و مأموران امنیتی در پایان بخش پروژه ی کاری چهارشنبه ی سبز، به منظور یادگاری و ثبت در تاریخ و شهادت بر نقش همدلی در سرنوشت سبز مردمان، توسط دوربین ها شکار شد.
جالب است بدانید همه ی این اتفاقات در برودتی نابهنگام از هوای دم دمی مزاج شبه بهاری و نیز بارانی از شادی آسمان رنگی شده با تشعشع نور لاستیک های مشکی دیروز و رنگی امروز سپری شد و حتی یک نفر عرصه را ترک نکرد و ماندگار شدند تا لحظه ی وداع اما با دلی سرشار از خاطرات لحظه های نکوی میثاق همدلی🌹👏

* چه شیرین می شود زندگی، آنگاه که همه همدیگر را با عینک مثبت نگر می نگریم و تشعشع نور مشاهدات ظاهری مان را بر صفحه ی دل بازتاب می دهیم و نتیجه ای بس خوشایند از صفای درون خلق می کنیم که همدلی چون شاهکار خروجی آن درون صیقل یافته، بر سرزمین سبزمان،سبز می شود...
اولین پرده از حماسه ی سبز همدلی در دل چهارشنبه سبز آخر سال ۹۴ سردشت را به فال نیک می گیریم و بال در بال خیال و امید و آرزو و طلب، روبه درگاه احدیت، سلامتی و سعادت و بقای هر آنکه دل در گرو آبادانی و سرفرازی این میهن و سرزمین و مردمانش دارد، تمنا می کنیم و سال ۱۳۹۵ را بر سفره ی سبز همدلی تبریک می گوییم... سپاس همه ی همدلان را...

رئوف آذری، ۲۵•۱۲•۹۴
خدمتگزار همه ی آنان که آجری بر دیوارآبادانی و توسعه ی این سرزمین وبرج همدلی این