#چالش_ایرانی_مهربانی
#کمپین_مهربانی_های_کوچک
#Kindness_Challenge
#رئوف_آذری
#پیام_مهربانی

-------
آدرس گروه کمپین مهربانی های کوچک👇
https://telegram.me/joinchat/Ahy1TDwcjLFq-xK87MhCOQ

کانال چالش مهربانی(گزیده ی گزارش های مهربانی گروه کمپین مهربانی های کوچک)👇

https://telegram.me/Kindness_Challenge

اینستاگرام👇
https://instagram.com/_u/chaleshe_iraniye_mehrbani

کانال موبوگرامی چالش ایرانی مهربانی👇
@chalesheiraniyemehrbani

🌹به ما بپیوندید تا با سرسوزن امید،به جراحی جهانشهر بپردازیم وغده ی نامهربانی ها (دروغ،تظاهر،خشم،تجاوز،ترور،قتل و کشتار،تخریب زیست محیط و...) را بیرون کشیم و بذر مهربانی در دل آن بکاریم🌹👏

‍ عکس نگار:
‍ #پیام_مهربانی(۳)
#نهم_بهمن_۱۳۹۵
💐💐💐💐💐💐

‍ ‍ ✍ امداد مهربانی🖎

در گرگ و میش چادرزنی تاریکی شب بر روز دو آفتابی سردشت (یک آفتاب واقعی و دیگری برق و روشنایی حاصل از سپبدی برف)، خبری ناخوشایند واصل گردید!

✍سقوط بهمن برکاروان کولبران😭

کسب خبر از منابع موثق بس بود تا شهروندان سردشتی هر کس به تناسب ظرفیت خود پا پیش بگذارد و آنچه در توان دارد، در طبق اخلاص نهد🌹

💭امامان جمعه و جماعت از بلندگوهای مسجد، رسانه ای ها بر بستر شبکه های اجتماعی و وب سایت ها، خبر رسانی کردند🌹

💭دهیاران و شوراهای روستا و معتمدان و جوانان پا پیش کشیدند و جلودار تیم های امدادی شدند🌹

💭گروه های امدادی ادارات و ارگان ها و نیز تیم های امدادی و... به منطقه عزیمت کردند🌹

💭ماشین داران و رانندگان مرز، رایگان به حمل و نقل پرداختند و به امداد امدادگران شتافتند🌹

💭فعالان مدنی و ان جی اویی در عرصه های امداد میدانی و رسانه ای ساماندهی شدند🌹

💭شورای شهر و شهردار و جمعی از شهروندان و بازنشستگان هواشناسی به مهمانی هلال احمر رفتند و مدیریت بحران را از اتاق ریاست هلال احمر پی گرفتند🌹

💭نیروهای درمانی و بیمارستانی به اماده باش درآمدند و خدمات احیاء،سرپایی و بستری پی گرفتند🌹

💭بازاریان و خیرین به میدان آمده و از جیب و مال برای پذیرایی امدادگران مایه گذاشتند🌹

💭زنان روستایی تنور نانوایی را روشن کرده، کوللیره محلی پختند و به تجدید قوای امدادگران کمک کردند🌹

💭پا به سن گذاشتگانی که رمق بیرون رفتن نداشتند، بر سجاده های شان نشستند و سلامتی کولبران و امدادگران طلب کردند 🌹

💭دختران و پسران جوان و نوجوان، پا به پای رسانه ای ها، در شبکه های اجتماعی اطلاع رسانی درست و به اندازه،انگیزشی و اصولی کرده و در امداد کمک کردند🌹

💭ورزشکاران و به ویژه تیم های امدادی کوهنوردی شهرستان، پای ثابت رفت و برگشت و جست و جو شدند🌹

💭داوطلبان هلال احمر،فوریت های پژشکی، اتش نشانان، نیروهای نظامی و انتظامی، گمرک و ... همه و همه یار شدند🌹


و ده ها صحنه ی امداد مهربانی دیگر خلق شد تا #پیام_ مهربانی شان، سراسر سرزمین پرگهر را در نوردد و با #امداد_مهربانی شان، همتی داشته باشند تا سفره خالی از نان خانواده کولبران، خالی از جان هم نشود!😭

درود بر شرف و همت و غیرت این مهربانان مرزنشین...

بیایید با #امداد_مهربانی، بر جان افزایی مددجویان جوامع پیرامونی مان، جانی دوباره بخشیم...

💭💭💭💭💭💭💭💭




🌹🌹🌹


#چالش_ایرانی_مهربانی
#کمپین_مهربانی_های_کوچک
#Kindness_Challenge
#رئوف_آذری
#پیام_مهربانی
#امداد_مهربانی
-------
آدرس گروه کمپین مهربانی های کوچک👇
https://telegram.me/joinchat/Ahy1TDwcjLFq-xK87MhCOQ

کانال چالش مهربانی(گزیده ی گزارش های مهربانی گروه کمپین مهربانی های کوچک)👇

https://telegram.me/Kindness_Challenge

اینستاگرام👇
https://instagram.com/_u/chaleshe_iraniye_mehrbani

کانال موبوگرامی چالش ایرانی مهربانی👇
@chalesheiraniyemehrbani

🌹به ما بپیوندید تا با سرسوزن امید،به جراحی جهانشهر بپردازیم وغده ی نامهربانی ها (دروغ،تظاهر،خشم،تجاوز،ترور،قتل و کشتار،تخریب زیست محیط و...) را بیرون کشیم و بذر مهربانی در دل آن بکاریم🌹👏

مهربان بودن شیوه‌ای حیاتی برای معنا بخشیدن به زندگی خود ما و البته زندگی دیگران است. مهربان بودن به برقراری ارتباطِ بهتر و داشتن شفقت بیشتر کمک می‌کند و به ما امکان می‌دهد به عنوان نیرویی مثبت در زندگی دیگران اثر بگذاریم. مهربانی ریشه‌های عمیقی درون انسان دارد و در حالی که برخی ذاتا مهربانند، انتخاب همیشه با ماست که هر وقت بخواهیم مهربانی را در وجودمان پرورش دهیم.
پس لحظه ای درنگ نکنیم و بذر مهربانی ای را که در دل ماست با شفقت و دوستی دیگران به بار بنشانیم .
درود بر سردشت کانون مهربانی و تسلیت به خاطر از دست دادن عزیزان این دیار
درود بر کمپین مهربانی های کوچک و بانی آن که با این کارها به ما کمک می کند این بذر مبارک زودتر و بهتر از درون مان سر در بیاورد و به درخت تنومند نوع دوستی و مهربانی تبدیل شود.

نقل قول مهربان جمال سبحانی سفیرکمپین مهربانی در پاوه🌹

ببخشید اگه طولانیه..
نمیدانم مطلب من درخور گروه مان هست یا نه...
اخه بالاش نوشتن کمپین مهربانی های کوچک..
ولی پست من مهربانی کوچک نیست. روایت و گذارش یک مهربانی و فداکاری بیش از اندازه بزرگه که امشب با چشمای خودم شاهدش بودم.مهربانی و فداکاری صدها ادم بدون هیچ چشم داشتی..
همه چیز در (خانه ما لااقل) با یک فراخوان تلگرامی شروع شد.. ندای کمک برای نجات گرفتار شدگان در زیر بهمن؛ساعت 9جلوی هلال احمر...
بلافاصله تلفن و تلفن کاری و هماهنگی..
پدرم همزمان با زنگ زدن و هماهنگی با بقیه دوستاش کوله پشتی و وسایل کوهنوردیش رو جمع و جور میکرد.
وسایل و لباس گرم برداشتیم و 10 دقیقه بعد حتی زودتر از موعد جلوی هلال احمر بودیم.. در اون لحظه کسایی رو میدیدم که با یک دنیا انرژی اونجا اماده ن. اماده حرکت..
این یک کوهنوردی تفریحی نبود. رفتن به دل خطر و دره ای با امکان هر لحظه وقوع بهمن مجدد بود. پیاده روی طولانی تو شب برفی وسط زمستان. خیلی جالب بود کمتر کسی درمورد هویت افراد در اون لحظه پرس و جو میکرد.درواقع اولویت هویت افراد گرفتار نبود. اولویت برنامه ریزی و تجهیز برای سفرشان بود..
بعد بستن زنجیر چرخ حرکت کردیم به طرف روستای نزدیک حادثه(روستای بیوران)
لحظه به لحظه وسعت قضیه افزوده میشد. اینجا پلاسکو نبود که مردم فقط تماشاچی باشن و باگوشی فیلم و عکس بگیرن و فقط ماموران در صحنه باشن. اینجا مردم خودشان مامور امداد و نجات بودند. بدون اینکه هیچ قانون دست نوشته ای انها را ملزم به انجام وظیفه کرده باشد.. دل جرات میخواد تو اون سرما بری وسط دره ای که برفای اطرفاش هر لحظه برات شاخ و شونه میکشند.. تنها تیم های کوهنوردی نبود..از شهر و روستا دسته دسته به جمع اضافه میشد.. من که وسایل کافی نداشتم .تنها کاری که به ذهنم میرسید کمک به باز نگه داشتن یک لاین جاده برای تردد امبولانسها بود. شبرنگهای فسفری رو برداشتم و تاجایی که امکانش بود با یکی دو نفر از بسته شدن راه جلوگیری کردیم. صف ماشینهای پارک شده داشت هر لحظه طولانی تر میشد.. باورش سخته در عرض یک ساعت حدود 500 ماشین اونجا جمع شدند..
مردم دسته دسته از داخل روستا حرکت میکردند به طرف محل حادثه..بینابین خبر پیدا شدن نفر بعدی از کسایی که زیر بهمن بودند به همه انرژی مجدد میداد..تا ساعت پنج صبح اونجا بودم .هرچند شب سختی بود صحنه های دلخراشی هم شاهد بودم ولی احساس کردم روایت همچین فداکاری از مردم مهربان دور و برم خالی از لطف نیست و میتواند ارزش نوشتن و گذارش کردن را داشته باشد

مهربانی بزرگ شما و تمامی شهروندان سردشتی فراموش ناشدنی است و در تاریخ فعالیت مدنی جهان ثبت خواهد شد🌹
درود بر شما که ازسازمان های امدارسان بین المللی پیشی گرفتید.

در اقدام انسانی شما که نقش پلیس بیرون را بر مبنای درون پالایش شده تان بر عهده گرفتید، هزاران درس نهفته است که آیندگان باید برای نسل بعد بازگو نمایند🌹🌳🌹
درود و هزارن درود بر شما مهربان هیرش عطاری عزیزم که بر برف و سرما و تاریکی شب یورش بردید و مهربانی بزرگ تان را در دایرةالمعارف مهربانی های به ثبت رساندید🌹🌹🌹🌹

‍ مهربان کاکی یکی از شهروندان کامیاران، چنین با #کولبران_گرفتار در #بهمن_سردشت، ابراز همدلی کرده است...

چنین ایامی، محک خوبی است برای شناسایی مهربانان و اقیانوس دلان این سرزمین🌹

چه بسیارند این بزرگ مهربانان در این مهربان سرای...

نمی دانم از چه سبب در زمان های سکون و آرامش، توان شناسایی اینان نداریم تا بزرگی و مهربانی شان پاس داریم🌹

هر عزیزی سفیری از کمپین که در کامیاران شرف حضور دارند یا سراغی از این بزرگ مهربان می توانند بگیرند، به نیابت از شهروندان سردشتی و کولبران و خانواده های شان بر دستان مبارک هنرمندش، بوسه سپاس زند شاید که جبران خردلی از عظمت مهربانی اش کرده باشیم🌹🌹🌹

رئوف آذری،
ایده پرداز و مدیر کمپین مهربانی های کوچک
https://t.iss.one/joinchat/AAAAADwcjLFrTrPg7MhCOQ

‍ ....
دست نگه دارید.
برف را دشنام ندهید،
برف،هم رحمت است،
و هم برکت.
تقصیر نان بود،
نان، در زیر برف گیر افتاده،
و تقصیر مردانگی
مردانگی در حضور کورد کم آورده.
تقصیر عزت بود
که در مقابل کولبر سر افکنده.
برف بهانه ای برای شادی،
شد دگران را آدم برفی.
دیگری برای نان
و نگاه معصوم فرزند،
خود شده آدم برفی.

کولبر!!
شهید مدافع وطن نشد،
چراغ دفاع سفره ی خانه،
به مسجد حرام شد.

دریغ از تشییع باشکوهی.
غریب می آید،
غریب پیچش کوهستان
و سختی مسئولیت بر دوش
غریب هم می رود.

مردمم!!
این بار نه راهی بسته بودند،
نه دوربین و نه دسته سلفی،
این بار همه دست به پارو
مرگ و بهمن گرفتند به بازی.
این بار آتش نشان ها گیر نبودند،
این بار همه آتش نشان بودند
و همه آزاده‌،
دریغ از آتش
سردی برافروخته ،
دامن نان کولبر گرفته ،
و چشمان منتظر کودک
بر در دوخته.

پلاسکو در تهران
سردشت برادر ناتنی پایتخت.
در عمق درد،
سردشت برادر بلوچستان بود.

امان از داغهای پیاپی،
و امان از زخمها بر پیکر وطن.

که می داند آخرین خاطره ی
کولبر در زیر برف مانده را،
شاید آخرین تلاش بود،
برای به ساحل آرزو رسیدن،
برای خریدن حلقه ی وصال
بهار که برسد،
گذر کنید از آنجا!!
چه گلها که نروییده،
از بذر صد امید و هزارخیال
و از قامت عشق ناشده پدر.
بهمن در بهمن چه میدانست،
در دره ای از بیوران گمنام،
روسیاه می شود،
در مقابل این همه خوشنام.
آتش نشانی عشق است!
بلی،
یک ماموریت
و جدال با آتش.
آنگاه کولبری را چه می نامی؟
صد ماموریت،
وهر یک گلاویز شدن
با اصل نبودن
انگار این مردان و زنان
صلح کرده اند با مرگ!
تا ببازند جان را بی جنگ.

پیج تفنگ را رد کرده،
از سراشیبی سقوط جان به در برده،
حالا در دره بهمن مجالش نرسید.

کولبر را فراموش نخواهیم کرد،
کودکش را نیز هم،
نه به غم مادران کولبر.

به سردشت نگویم تسلیت،
بلکه، گویم
صد درود بر شرفت
از پانزده مرگ،
یازده زندگی ساختن
هنر است.

یقین آنان که رفتند
غریبانه فریاد سکوت سردادند:
عشق و عزت
غوغا کنند با هم
با بار گران هم توان،
سوی آسمان سفر کردن.

قمار بر مال خنده آورد.
اینجا یک بار قمار میکنند،
آنهم به قیمت جان،
و ندید روزگار برنده ای هم .
بزرگترین قمارباز ها ندید کس،
قمار با جان کنند.
بگو سردشت سرت سلامت
بمب کیمیا نتوانست،
بیاورد از پای درت
زندگی به بهای استقامت
حق توست تا قیامت.
#عظیم_عثمانیان

#سردشت_سرت_سلامت #کولبر #نان #جان #عزت #استقامت
________________________________
پ.ن: #کولبری_فراتر_از_عشق_است

--------
سردشت:
چه می توان گفت و چه می توان نگاشت در مقابل لطف و سوز دل و مهرنگاری بزرگ‌مهربانان این دیار...
چاره ای نداریم جز تسلیم در برابر مهربانی های بی مثال دوستان و یاران مهربان که در چنین شرایطی سیلی از مهر جاری می سازند و هر آنچه غم بردل و تصورنانبارک بر ذهن جای گرفته وحک شده، با خود می شویند...
سپاس همه مهر مهربان عظیم بسیار عظیم قلب از ارومیه🌹🌹🌹


کمپین مهربانی های کوچک، به پاس مهرنگاری این عزیز و عزیزان دیگر چند نمونه از آنها را جهت استحضار مهربانان و تجلیل مهرنگاری های شان به اشتراک می گذارد.


https://t.iss.one/joinchat/AAAAADwcjLFrTrPg7MhCOQ

‍ ‍ ‍ 🌹بۆ کۆڵبەرانی وڵاتەکەم🌹
لە زستانی ئەم ساڵە دا
کەڕۆیشتم بەرەو کوێستان،
بەرەو چیای بێ دارستان،
کە بی بینم کێژی ڕەش پۆش،
بەداخەوە قەد نەم بینی کیژێکی وا،
چاوم هەڵنا،سەرم هەڵدا،
کەچی بینیم باوکی خەم پۆش،
لە سەرچیای سەردەشتە کەم،
باوکانو لاوانی وڵاتەکەم،
خوێنیان بووبە سەهۆڵ لەسەر چیا،
سەردەشتەکەم،شاری ئەنفالە کراوەکەم،
دیسان لەرزا،
شەقامە کان بوون بە زووخاو لە ناو خەما😢😢
عێزەت خووسرەوی

دل نگاشته ای از کاک عزت عزیز که چون همیشه سردشت نوازی کرده اند و با سوز دل شان، مهرنگاشته اند🌹
کاک عزت عزیز مدت هاست در کمپین مهربانی های کوچک، مهربانی های شان را نثار اینجانب می کنند و دست تنها بسیاری از مسئولیت اداره گروه تلگرامی کمپین را برعهده گرفته و علی رغم مشغله بسیار، همچنان پرشور و مهربان همراهی می کنند.
این سوز دل شان را که با زبان شیوای کوردی سروده شده است چو مرهمی بر دل می نهیم و امید راسخ داریم در کنار بزرگ مهربانانی چون ایشان، کم نخواهیم آورد🌹👏🌹

رئوف آذری،
ایده پرداز و مدیر کمپین مهربانی های کوچک
https://t.iss.one/joinchat/AAAAADwcjLFrTrPg7MhCOQ

‍ 🔴 روزی که سردشت به ورزقان کمک کرد

آخرین روزهای مرداد سال 1391 بود. چند روزی بیشتر از زلزله ورزقان نگذشته و غم و اندوه تابستان آن سال را سیاه و قیراندود کرده بود.
دوست عزیزی پیشنهاد کرد که به عنوان فعالان مدنی کرد، راسا به زلزله زدگان کمک کنیم.
اعتراف می کنم که در وهله اول مخالفت کردم، بیشتر با این استدلال که پیشتر از طریق هلال احمر و دیگر سازمانهای امداد رسان در حد توان یاری کرده ایم.
البته دلیل واقعی نگرانیم از بابت سختی انجام کار، بی دفتر و دستک و تشکیلات بود.
سرانجام همه تسلیم این استدلال شدیم که می گفت وظیفه انسانی ما در اینجا مضاعف است، ما با برادران و خواهران آذریمان صرفا هموطن نیستیم، بر همدیگر حق همسایگی و درهم تنیدگی هم داریم.
اجرایی کردن این ایده البته آسان نبود.
دولت احمدی نژاد به چشم رقیب به فعالیتهای مدنی می نگریست و در این مورد مشخص اجازه هیچ کنش مستقلی نمی داد.
این محدودیت شامل اعلام شماره حساب های حقیقی هم می شد.
با این وصف چاره ای نبود جز اتکا به ارتباطات چهره به چهره جامعه مدنی که البته سخت و زمان بر بود.
سر انجام هم گره کار در مهاباد باز نشد.
به یمن داشتن چند دوست فعال اجتماعی در سردشت که به شبکه ای مطمئن از فعالان جامعه مدنی متصل بودند، کار جمع آوری کمکهای مالی روی غلطک افتاد.
باری جامعه مدنی " پایتخت کولبران " داوطلبانه به کمک زلزله زدگان آذربایجان شتافت.
در مدتی کوتاه مبلغی قابل توجه جمع آوری شد و چند روز بعد دوستان با سری بلند به دیدار دکتر غفار فرزدی فعال سیاسی تبریزی و استاد بازنشسته دانشگاه رفتند و از طریق وی کمکها را به حادثه دیدگان رساندند.
امروز که خبر حادثه تلخ سقوط بهمن روی کاروان کولبران را شنیدم، یاد این خاطره افتادم.
سردشت گرچه نفسش هنوز تنگ است، اما همتش همیشه بلند است.

نقل از شارنامه- پیج تلگرامی دکتر صلاح خدیو

@kurdname1
---------------------

از لحظات وقوع حادثه ریزش #بهمن و گرفتار شدن جمعی از #کولبران در #سردشت، تا این لحظه که بیش از ۲۵ ساعت سپری شده است، لختی بیشتر از سه ساعت خواب مهمان چشمهایم نشده است...

از یک طرف حضور میدانی و از طرفی مدیریت فضای مجازی و پاسخ گویی به خروارها پست سراسر لطف و شعور و فهم همدلانه هم میهنان عزیزم در داخل و سایر شهروندان جهانشهر...

حجم انبوه و قلم کیبوردنواز قاصر اینجانب و سایر مهربان همشهریانم، یارای این همه لطف نبوده و نیست اما گاه گاهی قلم بر درگاه های عمومی می کشم تا شاید با تجلیل یک از هزارش، پاسخی الکن دهم به این سیل خروشان مهربانی😓

#دکتر_صلاح_خدیو عزیز از زمره مهربانانی است که حلقه پیوندش با #شهروندان_سردشت و به ویژه #فعالان_مدنی اش، سر دراز دارد که این بار نیز نه در نگاشته بلکه در چندین پست، قدم به قدم در شارنامه اش، شر بی مهری ها را از سرمان کاست و چنان غرق در مهرمان کرد که ناچار در دریای مهرشان شناکنان تا کمپین آمدیم🌹👏🌹😓

سپاس همه مهرش را🌹🌹🌹

رئوف آذری
ایده پرداز و مدیر کمپین مهربانی های کوچک

گروه کمپین مهربانی های کوچک👇
https://telegram.me/joinchat/Ahy1TDwcjLFq-xK87MhCOQ

کانال چالش مهربانی(گزیده ی گزارش های مهربانی گروه کمپین مهربانی های کوچک)👇

https://telegram.me/Kindness_Challenge

اینستاگرام👇
https://instagram.com/_u/chaleshe_iraniye_mehrbani

کانال موبوگرامی چالش ایرانی مهربانی👇
@chalesheiraniyemehrbani

🌹به ما بپیوندید تا با سرسوزن امید،به جراحی جهانشهر بپردازیم وغده ی نامهربانی ها (دروغ،تظاهر،خشم،تجاوز،ترور،قتل و کشتار،تخریب زیست محیط و...) را بیرون کشیم و بذر مهربانی در دل آن بکاریم🌹👏

‍ عظمت کار این مهربانان صلح جوی سبزاندیشِ #سردشتی را چه قلمی یارای وصف و چه کاغذی تاب تحمل حمل دارد؟!

همت تان فزون باد و مهربانی تان چون سیل همواره جاری باد👏🌹👏


#کمپین_مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
#سردشت
#ارتش_مهربانی
#بهمن
#کولبر

آدرس گروه کمپین مهربانی های کوچک👇
https://telegram.me/joinchat/Ahy1TDwcjLFq-xK87MhCOQ

کانال چالش مهربانی(گزیده ی گزارش های مهربانی گروه کمپین مهربانی های کوچک)👇

https://telegram.me/Kindness_Challenge

اینستاگرام👇
https://instagram.com/_u/chaleshe_iraniye_mehrbani

کانال موبوگرامی چالش ایرانی مهربانی👇
@chalesheiraniyemehrbani

🌹به ما بپیوندید تا با سرسوزن امید،به جراحی جهانشهر بپردازیم وغده ی نامهربانی ها (دروغ،تظاهر،خشم،تجاوز،ترور،قتل و کشتار،تخریب زیست محیط و...) را بیرون کشیم و بذر مهربانی در دل آن بکاریم🌹👏

‍ ‍ شنبه و یک شنبه ۹و۱۰ بهمن ۹۵، کمپین مهربانی های بزرگ در سردشت چادر زده بود!

حادثه ای اتفاق افتاد اما این اقیانوس دلان سردشتی بودند که پای در جاده ی ایثار نهادند تا مکتب و مشرب فکری مهربانانه ی درازدامن خود را در سردترین شب سال، چنان گرم کنند که دایرةالمعارف ها در مقابل آن، کم بیاورند!

اینجا #سردشت است، نقطه صفر مرزی و این صحنه هایی است از منطقه بیوران ، آنجا که بزرگ خواننده کورد- حسن زیرک- بهشت کوردستانش خوانده بود و رژیم بعث، به جرم مقاومت بلوط گونه مردمانش، در هفتم تیر ۶۶ با بمب شیمیایی، شهر را بر سر شهروندانش آوار کرد و علف هرز خردل را در وجب به وجب خاکش به گمان انقراض نسل شان، کاشت!

امروز اما آن رژه ای که می بینید ارتش مهربانان سردشتی است که باز در دل #بهمن_نامرادی، پیش می تازند تا یادآوری کنند که ناف شان با جانفشانی بسته شده است و مهربانی🌹

صلح جویانِ سبزاندیش، یک شبانه روز کامل، سنگر عشق ورزی خالی نکردند و با جان در پی جان، جست و جو گری کردند تا اینکه از بین ۱۵ #کولبر_گرفتار در #بهمن، ۱۱ کولبر جان سپرده در دل برف را، جانی دوباره بخشیدند🌹

هرچند لشکر مرگ چنان ناگه یورش برد که ۴ از ۱۵ ستاند، اما او آمده بود تا جان سفره مردمان ستاند و در پی آن جانِ جانان...

نیامده، فهمید که با ارتش مهر وسلاح صلح نشاید در افتادن!

او رفت و ۴ برد و اما آنچه ماند:

🌹عبرتی برای مسئولان و درسی برای شهروندان و آن اینکه "کم گذاشته اند" و آن دیگری اینکه،همواره "مهربان و همدل" باید بود...

و دیگر اینکه؛
کمپین مهربانی های کوچک، چه خوش بخت است که در میان چنین مردمانی، سربرآورده و تا آستان جانان، اراده طی طریق دارد...
سپاس باید گفت یزدان را و درود باید فرستاد مهربان شهروندان را و تمجید باید کرد فعالان مدنی و کوهنوردان و گروه های امدادی و مسئولان مسئولیت شناس را...

رژه تان چه زیبا بود ای مردان خدایی...

رئوف آذری
ایده پرداز و مدیر کمپین مهربانی های کوچک


#کمپین_مهربانی_های_کوچک
#رئوف_آذری
#سردشت
#شهرصلح
#ارتش_مهربانی
#بهمن_نامرادی
#کولبر

آدرس گروه کمپین مهربانی های کوچک👇
https://telegram.me/joinchat/Ahy1TDwcjLFq-xK87MhCOQ

کانال چالش مهربانی(گزیده ی گزارش های مهربانی گروه کمپین مهربانی های کوچک)👇

https://telegram.me/Kindness_Challenge

اینستاگرام👇
https://instagram.com/_u/chaleshe_iraniye_mehrbani

کانال موبوگرامی چالش ایرانی مهربانی👇
@chalesheiraniyemehrbani

🌹به ما بپیوندید تا با سرسوزن امید،به جراحی جهانشهر بپردازیم وغده ی نامهربانی ها (دروغ،تظاهر،خشم،تجاوز،ترور،قتل و کشتار،تخریب زیست محیط و...) را بیرون کشیم و بذر مهربانی در دل آن بکاریم🌹👏

سلام دوستان صبح روزبارونیتون بخیر ونیکی بنده امروز امدم درمانگاه تا آزمایش خون بگیرم چند مدته که از درددیسک کمر می نالم مسئول ازمایشگاه همین که متوجه شد راه رفتن برایم مشکل شده وپسر کوچکم دستم گرفته نزاشتن ازپله ازمایشگاه برم بالا سری صندلی اور زیر پله ورفت وسایل اوردوهمانجا توحیاط ازمایش ازم گرفت واقعا چقدر دعایشان کردم امیدوارم مهربانیها همیشه وهمه جازیاد وزیادتر شود امین

درود بر آن سفیر مهربانی و سپاس شما را که با مکتوب کردن ان مهربانی، فرصت ثبت و ضبط در وجدان های بیدار بسیاری دادید👏🌹
دعا می کنیم خداوند والامرتبه، مهربان مادری چون شما را برای جمع مهربانان سراپا و سالم نگهدارد و به زودی دردکمرتان، التیام یابد🌹

Saved Photo

امروز صبح جمعه ساعت ٧/١٠ كه براى گرفتن نان از منزل خارج شدم هنوز چند صدمترى نرفته جوانى كوله به پشت در اين هواى صاف و سرد جمعه در حالى كه با گوشيش صحبت ميكرد دستش و بلند كرد تا براش نگه دارم ماشين و نگه داشتم تا سوار شود ،هنوز صحبتش تمام نشده بود سوار شد و چند قدمى حركت كردم و گفت صبح زودى و در اين سرما كه تاكسي گير نمياد اگه مسيرت ميخوره منو برسونى ممنون ميشم عرض كردم چشم اگه ميسرم هم نخوره حتماً ميرسونمد
گفتم صبح زودى كجا ميرى جوان ،گفت مسابقه دارم با دوستان ميرم محمديار .دوست ما اقا شايان صبورى دوم تجربى بودند كه در اين هواى سرد از خواب و استراحتش زده بود براى رفتن به مسابقه به مسيرش كه رسيديم گفت چند بدم خدمت زحمت كشيدى گفتم دعاى خير و موفقيت تان در مسابقه برو به سلامت .
خدا را شاكرم كه در اين روز جمعه و سرد زمستانى اين مهربانى هرچند كوچك را امروز نصيبم نمود.

درود بر مهربان کمال عزیز و ارزوی توفیق برای آن نوجوان ورزشکار🌹

🌸نمازِقلیانی🌺


شخصی وارد مسجدی می‌شود برای اقامه ی نماز .

در اول نماز موبایلش زنگ می‌خورد،
زنگ موبایلش هم یکی از ترانه‌های معروف قدیمی است.
مرد با اضطراب و پریشانی گوشی را ساکت و با شرم و دلهره نمازش را خواند.

بعد از نماز، نمازگزاری بطرفش می‌رود
و با حالتی حق به جانب و نگاهی تحقیر آمیز و با لحنی نصیحت‌گرانه می‌گوید :

تو که نماز خوانی😳
اینجا هم خانه خداست😳
این چه آهنگیه رو موبایلت گذاشتی😡
تو مسجد از مردم شرم نمی‌کنی😱
از خدا نمیترسی 😱
معصیت در خانه ی خدا 😱😡
یعنی نمی‌ترسی از غضب خدا ؟ 😳😳

مرد سرش را پایین انداخت😔 .
هیچی نگفت😞.
اون آمدن شد آخرین به مسجد آمدنش،
دیگر از نام مسجد و آمدن به مسجد هم استرس داشت .

...... زمان گذشت......

همان شخص

روزی دیگر به قهوه خانه‌ای رفت .
ناگهان شیشه قلیون از دستش افتاد و شکست 😳.

مرد پریشان و شرمنده شد😳 خواست معذرت خواهی و جبران کند .

صاحب قهوه خانه بطرفش آمدو گفت:

هیچ ایرادی نداره☺️
پیش میاد 😊،
خودت را اصلا ناراحت نکن😍
فدای سرت😊
شکست که شکست 😍

همین رفتار صاحب قهوه خانه باعث شداون مرد از همان روز مشتری دایمی اش شود .

منبع داستان: فضا مجازی با تغییرات و اصلاحات فراوان

🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸

دکتر محمدخانی
نکته‌ها:
🌸فراموش نکنیم اصل جاذبه و دافعه در زندگی، شغل و اعتقادات؛ اخلاق و انسانیت است.
🌸اخلاق و انسانیتِ ما با ادعا و نصیحتِ دیگران به اثبات نمی‌رسد بلکه در نحوه‌ی کردار و کلام ماست که نمودار می‌شود.
🌸با مهربانی ولطافت می‌توان قلبها را بدست آورد اما با تندخویی و سرزنش هرگز .

به لطافت چو بر نیاید کار
سر به بی حرمتی کشد ناچار. سعدی
https://telegram.me/mxani
-----

هدیه ویژه دکتر محمد خانی عزیز به کمپین مهربانی های کوچک☝
سپاسش باد🌹🌹🌹🌹
https://t.iss.one/joinchat/AAAAADwcjLFrTrPg7MhCOQ

هزاران درود بر این دکتر عزیز و تمام نیشابوری های عزیز که شخصا" بهره مند از مهربانی های شان بوده ام🌹
و درود بر شما نیز که برای بار اول نقل کننده ان به کمپین بودید 🌹

#مهربانی_پرندگان
چند روزی است وقتی وارد مسجد میشم جوانی دم در مسجد می بینم کە تعداد زیادی طیر در قفس کرده و جلو مسجد مشغول فروش آن هاست واقعا هر بار که نگاه میکردم بسیار آشفته میشدم😢که چرا بند کردن طیور تبدیل به شغل شده😳 امروز هنگام نماز ظهر جلو مسجد صحنه ای رو دیدم که واقعا متاثرم کرد مرد میانسالی که داشت از اون جوان طیر میخرید و آزادشون می کرد پول چند تای رو داد و آزادشون کرد🌹صبر کردم و منتظر اون مرد مهربان شدم ازشون تشکر نمودم و گفتم کارتون خیلی زیبا بود، با لحنی مهربانانه فرمودند الله حق آزادی داده چرا ما بندگان این حق رو از طیر های زبان بسته بگیریم، واقعا یه جورای منقلب شدم نخواستم اسمشون رو بپرسم فقط گقتم جزاکم الله و با دعای خیری همو بدرقه کردیم تو مسجد و فرمودند الله بندگی این دنیا و آزادی قیامت را نصیب هردومون کنه ان شاالله🌹آمین🌹
بعد نماز از مسجد خارج شدم و اون جوان طیر فروش رو ندیدم یه کم دنبالش گشتم و جلو ورودی دیگر مسجد پیداشون کردم منم چند تا طیر ازشون خریدم و آزاد کردم میخاستم بیشتر بگیرم ولی به خاطر سوء استفاده های احتمالی که فک کنه کسبش رونق گرفته نخواستم بیشتر از این بخرم🌹 واقعا شاد و مسرور شدم🌹
امیدوارم الله متعالی بندگی این دنیا و آزادی قیامت را به همه ما عطا فرماید💐💐 اللهم آمین🌹