به نیابت از تمامی اعضای گروه و در پاسخ وعده ی پیام قبلی☝☝☝☝

کمپین "مهربانی های کوچک":
رمضان رفت و عید سعید آمد و مهربانی ها را به مدد طلبید!
مهربانان، مهرورزی های گذشته تان، الگویی تمام عیار نشان داد و حال و آینده نیز همچنان به انتظار پندار، نوشتار و کردار مهرورزانه تان است...

عید فطر،عید مهربانانی است که مهربانی های دیروزشان را به امروز و فردا پیوندی ناگسستنی می زنند و همواره در سرزمین مهربانان، مهربانی ها را بی بهانه و با بهانه مبادله می کنند...

لازم می دانیم این مبارک عید،را بر مهربانان جهانشهر مبارک گردانیم و خود در مکتب مهرمهربانان همچنان درس مهربانی آموزیم...
همه ایام به کام و عیدتان مستدام
🌹🌹🌹
اعضای کمپین مهربانی های کوچک (تیرماه ۹۵)

گروه:
https://telegram.me/joinchat/Ahy1TDwcjLFq-xK87MhCOQ

کانال(بایگانی)

https://telegram.me/campinmerbani

سلام مهربانان
من و نیکان و بابای مهربان
در فضای سبز کلان شهر زیبای تهران یک درخت را آذین بستیم و برای نهادینه کردن ارزش این روز مبارک در فرشته کوچولوی زندگیمون
عید فطر را سه نفری جشن گرفتیم

عمر آن کوچولوی مهربانان پرثمرباد و لبریز از رفتار مهرورزانه🌹🌹🌹

‌ هەمو ساڵێک جێژنمان بۆنی خەم و ماتەمی تێکەڵاو دەبێت
بە کۆبانی و شەنگال و دێرسیم و ئامدو هەڵەبجە وسەردەشت وزۆرخەمانێکیە
ئەمساڵیش جێژمان لە نێو بڵێسە ئاگری شاخەکانی سەلاسدا گرت و لە نێو ئاگردا
گەردن ئازاییمان کرد

ما توانستیم

در جریان آتشسوزی ر کوههای ثلاث متاسفانه بیش از هزار هکتار از جنگلها و مراتعمان خاکستر شد
سقزچینان ناامید از کوهها و درختان ون بعد از یکماه تلاششان بی ثمر ماند و بقول معروف بنێشتیان شۆریا
اما چیزی کە برایمان ثابت شد و اشک شوق در چشمانمان جاری کرد
اتحاد و همدلی تمام اقشار مردمی با دستهای خالی و تاول زدە بود
دستانی کە متاسفانە دستی بجز دستان هموطنان کوردمان از مریوان،کامیاران،کرماشان،سنە،پاوە،روانسر،جوانڕۆ،سەلاس آن را نگرفت ...
اما این دستان درس دادند
آفرین بە این غیرت مرحبا بە این همت و سرتعظیم فرود خواهیم آورد بە این دلسوزی
ما کاری کردیم کارستان
امیدواریم شاهد چنین رخدادهای نباشیم
اما اگر هم خدای ناکردە از هر نقطەای شاهد این چنین حادثەای بودیم برخود واجب بدانیم کە دینی بر ما دارند این عزیزان این بزرگی عزیزان را نباید ما فراموش کنیم.
متاسفانە شاهد کم کاری و نامهربانیهای هم از طرف مسئولین بودیم .
سایر رسانەها بر سر سیر نقاط کشور آتشسویهای کە یک صدم آتشسوزی ثلاث خسارت بار نیاورد حساسیتهای بخصوصی داشتند اما کم توجهی آنان دل آزردەیمان کرد..
اما بزرگی ما عظم راسخمان را راسختر کرد و از پیر و جوان و کودک دست بە دست هم برای خاموش کردن دادند و این را چندمین بار بە اثبات رساندیم کە کورد بودن بە انسانیت معنا داد
کە کوردها بخاطر انسانیت خود را بە دل آتش برای نجات جان جانداران میدهند..

از تمام عزیزانی کە در این کار بزرگ بدون هیچ چشمداشتی حماسە آفریدند سپاسگذاریم
از انجمنهای مردمی ارگانها،نهادهای دولتی کە بە یاری شتافتند سپاسگذاریم
دست مریزاد

🔥🌻🔥🌻
@NuceQalawishaho

مهربانی مهربانان در دل طبیعت ومبارک گردانیدن عیدشان با اطفاء حریق جنگل های بلوط بی مثال است و فاروارد آن(ذکر منبع) نیز هزاران بار ارزش مهرکاوی دارد...🌹🌹🌹🌹👏👏👏

عموی کوچکم امروز عصر که تفریح و کار مون تو باغ پدربزرگی تموم شده بود ی گونی به دست گرفت و شروع کرد تمام زباله های کوچک و بزرگ رو جمع کرد خوشحال بودم از این حرکت و در شادی و سرور که بعد چند لحظه که از رودخونه رد می شدیم وانت عموی بزرگ ماشین جلویی مون بود از رودخونه که کاملا رد شد وایستاد و با قاطعیت تمام حجم زیاد زباله هایی که حاصل ی روز خوشگذرانی ی جمع بیست سی نفره بود رو تو آب زلال و جاری روضه چای خالی کرد
انگار ی پتگ بود تو سرم و خوشحالی چند لحظه پیشم رو به عزا تبدیل کرد چند ماشین دیگه خانواده هم جلوتر اون ور رودخونه وایستادن و همه نظاره گر
ندونستم که چطور برخورد کنم ولی علیرغم اینکه راننده بودم هنوز به صورت کامل از رودخونه رد شده و نشده و نگاه های سنگینی رو خودم حس میکردم که قراره بگن یارو دیوونه اس دنبال آشغال اونم تو آب سرد دم غروب ، پایین اومدم ساق شلوارم رو بالا کشیدم کفش ها رو در آوردم و شروع کردم به جمع کردن گونی و تمام آشغالها، که این وسط دیدم فرشید برادر ابتدایی ام هم با قاطعیت تمام و با غرولند و احساس نارضایتی از این عمل کنارم ساق های همت رو بالا زده و داره آشغالها رو جمع میکنه و چه بسا در عرض رودخونه چقدر هم می دوه تا چند تکه کوچک آشغال رو هم صید کنه تموم که شد کارمون دیدیم همه دارن با طرز نگاه خاصی نگاهمون میکنن هیچ حرفی نزدیم فقط آشغال ها رو که حالا با آب وزنشون به چند ده کیلوی بالغ میشد رو دوباره پشت وانت عمو گذاشتیم وازشون خواهش کردیم که در اولین سطل آشغال ورودی شهر نگه داره تا خودمون زباله ها رو داخل سطل بزاریم ولی گفتن که خودشون انجام میدن
من و فرشید عزیز با کارمون و سکوت مون هم عموی بزرگوار رو متوجه کار اشتباه که در واقع فکر میکردین بهترین نوع دفعه زباله هست ،کردیم و هم حجمی از سوالات رو برای بچه ها فامیل درست کردیم که همونجا شروع کردن به پرسیدن علت این کار از پدر و مادرشون
و وقتی داخل ماشین شدیم دیدم وحید برادر نوجون و نسل جدید که در تئوری از روشنفکران شش دانگ هست هم ابراز خشنودی میکنه و مادر هم بارضایت تایید میکنه
خوشحالم که الان من تنها نیستم در مسیر درک طبیعت و همراهانی دارم
می شد بگذرم و چشم پوشی کنم ولی الان مطمئنم که عذاب وجدان خواب خوش رو از من میگرفت.
ما همه مسئولیم .

مهربان عظیم عزیز
می دانم الان سرور درونی تان بسیار بیشتر از رنجی است که برای انجام این رفتار مهرورزانه تان متقبل نموده ای...
می دانم و خوب می دانم که اکنون چنان شور و سرور درونت را فراگرفته که چندها کالری انرژی نیروی عشق و مهربانی می آفریند تا بعدها بیشتر از مهرورزی های تات حکایت کنند...
چقدر خوشحالم با سرورتان و چقدر مشعوفم با مهرورزی تان و چه مفتخریم به دوستی تان🌹🌹🌹🌹

#کمپین مهربانی های کوچک
#نمونه ی ۱٢٣
#رئوف آذری 
@Raoufazari
#ایده پرداز و مدیر کمپین
  #نگارش (١١تیر۹۵)----------------

#مهربانی از جنس "#ادای وظیفه شهروندی"

در انتظار بازگشایی درب مطب دکتر بودیم که "#کاک صالح" عزیز جعبه ای در دست از کنارمان رد شد و گفت:

" اولین دشت امروزم است،بفرمایید بچه های تان را خوشحال کنید"!

بچه ای همراه نداشتیم ولی شواهد از آمدنش خبر می دادند!

یک (فڕفڕۆکە)=فرفرک،بادفر،پروانه ی کاغذی را از جعبه زیبای رنگی اش برداشتم و معادل قیمت آن را تقدیمش کردم!
بعد آن فرفره را نیز مجدد داخل کارتنش گذاشتم و گفتم بزرگوار، فرفره هم مال خودت اما فقط خواستم حاصل اولین دشت امروزت را من پرداخت کرده باشم!
چهره در هم کشید و گفت:" ببخشید،من گدا نیستم!"
انگار دنیا را روی سرم خراب کردند!
خواستیم کار خیری بکنیم،داشتیم کباب می شدیم و عجب هم حقم را کف دستم گذاشت!

من کم تجربگی کرده بودم و بلافاصله متوجه اشتباه شدم و گفتم نه عزیز جان!
من فقط خواستم هزینه ی خرید بچه ای که برای فرفرک گریه می کند و مامانش پول خریدش را ندارد،پرداخت کرده باشم تا شما بزرگواری کنید و به جای من تقدیمش کنید!
اما "کاک صالح" زرنگ تر و هوشیارتر از آنی بود که من برداشت کرده بودم!
گفت:" ببین آقای عزیز:
من کاسبم و نمی خواهم سربار باشم... اگر چنین قصدی دارید،بفرما این فرفرک تان و خودتان به بچه ی مستحقی که رسیدید،تقدیمش کنید!"
زود گرفتم و تسلیم شدم و فرفرک را گرفتم!
بعد از لختی در مطبی که نشسته بودیم بچه ای گریان همراه والده اش وارد شد و مهربان همسرم با تقدیم فرفرک، آرامش را به فضای مطب برگرداند!
اما همچنان رفتار"کاک صالح" عزیز که با سئوالم متوجه شدم اهل "کونه لاجان" منطقه مابین پیرانشهر و مهاباد است، مغزم را فشار می دهد تا تفاوت آن "کاک صالح" را با آن "همه سائل گدا منش" بسنجم و بفهمم که چه مکتب فکری و آموزشی تا این اندازه بر "کاک صالح" داستان ما مؤثرافتاده تا در ادای تکلیف شهروندی اش این اندازه مصر باشد و حساس که خود را سربار دیگران نکند و از سفره ی عرق جبین و جعبه ی رنگی خود در آن گرمای طاقت فرسای نیمروزی پیاده روهای شهر ارتزاق کند ولی آن مرد تنومند و بانوی ترک بند، بی محابای بستن رگ حیات بچه ای سرراهی، تنها و تنها برای برانگیختن حس ترحم رهروی، پیاده روها و محافل شهری را گز کند و شخصیت و ناموس خود و خانواده و بچه های همراهش را فدای چندرغازی کند که "من" و "ما"ی نوعی به سویش پرتاب می کنیم!


درود بر "کاک صالح" های نوعی زمانه، که عرق جبین ناشی از اهتمام به نقش شهروندی شان در اوج مظلومیت ظاهری و سیمایی، درخشندگی خاصی دارد و با برق خلوص،صداقت، مهربانی و مسئولیت پذیری درونی اش، دل همچو منی را که ادعای شهروندی ام زمین و زمان را کر کرده، هشدار می دهد!
مهربانی و مسئولیت شناسی و مسئولیت پذیری شهروندی را باید از امثال "کاک صالح کونه لاجانی" فهمید و تقلید کرد...
درود بر آن بزرگ مرد فرفره فروش پیاده روهای مهاباد...
----
https://telegram.me/joinchat/Ahy1TDwcjLFq-xK87MhCOQ
به ما بپیوندید تا با سرسوزن امید،به جراحی جهانشهر بپردازیم وغده ی نامهربانی ها (دروغ،تظاهر،توهم توطئه، خشم، تجاوز،ترور،قتل و کشتار،تخریب زیست محیط،غم و اندوه و...) را بیرون کشیم و بذر مهربانی در دل آن بکاریم.
-------------

#کمپین مهربانی های کوچک
#نمونه ی ۱۲۵
#رئوف آذری 
@Raoufazari
#ایده پرداز و مدیر کمپین
  #نگارش ( ۲۰تیر۹۵)-------------
#مهربانی از جنس امانت

درمانگاه زکریا بودم!
زن خطاب به مرد گفت:" ئه ی خوا،ده فته رچه که م له تاکسی دا له بیرچوو!"

ترجمه:ای خدا دفترچه (خدمات درمانی)ام را در تاکسی جا گذاشتم!

زن به سرعت به طرف در درمانگاه دوید تا دنبال تاکسی بدود ولی عزیزی دفترچه در دست وارد و دفترچه را دو دستی تقدیم آن زن کرد و گفت:
'بفرمایید،در ماشین من جا گذاشته بودید"!

کاش بودید و گشودگی سیمای آن زن را می دیدید!

دنبال آن تاکسی دار دویدم و به پاس اقدام عاجلش سپاسش گفتم!

خواهش کردم تا تصویری از ایشان داشته باشم و ذکری از این اقدام ارزنده شان بکنم...
با تواضعی مثال زدنی گفتند کار خاصی نکردم جز وظیفه🌹
اما اصرار من مجالش نداد ولی افسوس که نامش را فراموش کردم...

اما "مهربان سوران الهی" یار شد و مشخصاتش را بازگفت و فرصتی آفرید تا باذکر نام از این تاکسی دار اهل روستای ولیو سردشت که در کنار تاکسی داری به گچ کاری نیز مشغول و بیشتر به "وه ستاهادی" شهرت دارند،یادی کنیم...


سپاس مهرورزی "وه ستا هادی محمدزاده "عزیز را که مهربانی شان،امروز در جلوگیری از اتلاف وقت و رفع دغدغه ی خانواده ای سردشتی ونیز رسیدگی به موقع بیماری و درمان آن مؤثر افتاد...

----
https://telegram.me/joinchat/Ahy1TDwcjLFq-xK87MhCOQ
به ما بپیوندید تا با سرسوزن امید،به جراحی جهانشهر بپردازیم وغده ی نامهربانی ها (دروغ،تظاهر،توهم توطئه، خشم، تجاوز،ترور،قتل و کشتار،تخریب زیست محیط،غم و اندوه و...) را بیرون کشیم و بذر مهربانی در دل آن بکاریم.

مهربانان؛
سلام و درود
خاطر عالی تان را معطوف می دارد که کمپینی را از اول شهریورماه ۹۴ بر بستر شبکه های اجتماعی بنا نهاده ایم به نام "کمپین مهربانی های کوچک"...
این کمپین محفلی است به وسعت حداقلی جهانشهر و حداکثری لایتناهی... که در آن "مهربانی های کوچک" و بزرگ بی بهانه مبادله می شوند...
رسالت کاری ما،رصد و کشف مهربانی ها در مهرشهرها و کلانشهرهای پیرامونی و گزارش مصور و نوشتاری آنها در صحن سوپر گروه است...
چشمان تیزبین و زیبا بین و مثبت نگر مهربانان،با حساسیتی ویژه رفتار شهروندان به نسبت همنوعان و زیست محیط را می پاید و با سرسوزن پردازش ذهنی،مهربانی ها را بیرون کشیده و فارغ از کپی پیست های مرسوم با تصویر و نوشتار خودشکار و خودنگار،گزارش می کند تا در راستای تحقق اهداف چند گانه ی ذیل کمکی کرده باشد؛

۱• تغییر موضع از فضای نامهربان محیطی به دنیایی لبریز از مهربانی و به ویژه تقلیل سیطره ی منفی و دلخراش رسانه های مکتوب،دیجیتالی و ماهواره ای

۲• عادت به رصد و کاوش مهربانی های اطراف

۳•شناساندن مهربانان،به عنوان الگوهایی البته در همان حوزه ی رفتاری به جامعه وتجلیل از رفتار مهرورزانه ی آنان

۴• افزایش ضریب انگیزه انجام رفتارمهربانانه و بازنشر و تکثیر سلولی آن رفتارها

۵• تشویق دست اندرکاران رسانه ها به جایگزینی استراتژی انعکاس مهربانی ها به جای نامهربانی ها و همدلی در بازنشر مهربانی های کوچک و بزرگ جهانشهرپیرامونی

۶• تزریق روح امید به کالبد نیمه جان زیست محیط پیرامونی و افزودن بر بسترهای همگرایی و همدلی مهربانان جهانشهر

با نهایت احترام،🌹
رئوف آذری،ایده پرداز و مدیر کمپین
https://telegram.me/joinchat/Ahy1TDwcjLFq-xK87MhCOQ
به ما بپیوندید تا با سرسوزن امید،به جراحی جهانشهر بپردازیم وغده ی نامهربانی ها(دروغ،تظاهر،خشم،تجاوز،ترور،قتل و کشتار و...) را بیرون کشیم و بذر مهربانی در دل آن بکاریم🌹👏

لازم به توضیح است که آقای رئوف شریفی عضو شورای شهرسردشت،پیام فرستادند و اعلام داشتند که در راستای ارج نهادن حرکت این راننده تاکسی، در فرصتی ویژه از ایشان تجلیل خواهند کرد💐
سپاس آن مسئولیت شناسی به موقع عضو بزرگوار شورای شهر سردشت را🌹🌹🌹

مهربانان عزیزی که تازگی به جمع ما تشریف فرما شدید،قدوم پرمهرتان را ارج می نهیم و امیدواریم حضور سبزتان،گلستان مهربانی های کمپین را معطر گرداند💐💐💐💐💐💐💐
اینجا از کپی پیست خبری نیست... اخبار و گزارش نامهربانانه بارگذاری نمی شود...هیچ درخواست یاری و مساعدت مالی و اداری و... طرح نمی شود... لینک کانال یا گروهی مگر با گزارش مدیران وبه شرط محتوای مهرورزانه پخش نمی شود... بحث و جدلی در کار نیست...از سیاست بازی خبری نیست و در کل نامهربانی ها در این فضا حق ورود ندارند و هرچه هست مهربانی است و لطافت شبنم طراوت دل مهرورزان🌹

امیدواریم در کنار شما فرصت بیشتری برای مبادله ی مهربانی ها داشته باشیم.

رسالت ما فعلا تنها گزارش اقدامات مهربانانه ی خود و دیگران ازفضای پیرامونی خود است...اقدامی که با چشم خود دیده و یا با گوش خود، مستقیم یا دست دوم دریافت کرده ایم.
طرح گزارشی ما نیز چون نمونه های طرح شده،نوشتاری و همراه با تصویر خواهد بود.💐👏

مهربانان عزیز
از اول شهریور کمپین راه اندازی شده است...اینک بیش از ......عضو مهربان داریم...در واقع ...... گزارشگر مهربانی های کوچک و بزرگ که خود از برترین مهربانان هستند...
دراین کمپین مهربانان،یکدیگر را با لقب "مهربان ...." می خوانند...شما هم بزرگواری کنید و کمک کنید، مهربانی ها را در مهرشهرها،کلانشهرها و جهانشهر پیرامونی مان فراگیر کنیم...

مهربان بودن موردنظر ما فاکتورهای بسیاری دارد که از مهربان بودن با خود و اولیاء ،شروع می شود و تا مهربانی با زیست محیط را دربرمی گیرد.

فعلا زبان اشتراکی کمپین فارسی است و به گاه استفاده از زبان مادری،ترجمه نیز لحاظ می شود.🌹

رئوف آذری،ایده پرداز و مدیر کمپین
@Raoufazari
-------------------
گروه:
https://telegram.me/joinchat/Ahy1TDwcjLFq-xK87MhCOQ
کانال:
https://telegram.me/campinmerbani

تقریبا دو سال پیش همین روزا بود که یه روز عصر که می خواستیم بریم بیرون هرچی گشتیم سویچ ماشینو پیدا نکردیم، همسرم گفت حالا دیرمون می شه بریم بعدا بیایم پیداش می کنیم، منم تعجب می کردم که چند ساعت پیش خودش با ماشین اومده خونه و الان سویچ هیچ جا نیست، خلاصه بهش فکر نکردیم و رفتیم بیرون، نزدیکای غروب بود که برگشتیم، یه خانم تقریبا مسنی اومد جلو و گفت شما می دونین این ماشین مال کیه؟ منم گفتم چطور مگه، مال ماس، گفت آخه اومدم برم خونه دیدم سویچ رو در ماشین جا مونده و کلیدای خونه هم باهاشه، گفتم وایسم تا صاحبش بیاد نکنه یکی بیاد و ماشین و ببره، گفتم خیلی ممنون واقعا لطف کردین و تو زحمت افتادین، ببخشید به خاطر کلیدای ما اینجا منتظر شدین، گفت نه دخترم چه زحمتی، کار خاصی نکردم، گفتم نه واقعا افتادین تو زحمت.
خوشحال بودم از اینکه اولا از ظهر اون سویچ و کلیدای خونه رو در ماشین بود و کسی اونو بر نداشته بود و دوما از اینکه این خانم از کار و وقت خودش زده بود و منتظر صاحبش، خدایا شکرت که هنوز مهربانی هست، هنوز به فکر دیگران بودن و به فکر مال دیگران به ضایع نرفتن هست. 😊😊😊

درود بر مهربان مادربزرگ عزیز و سپاس شما را به پای گزارش آن مهربانی 💐💐💐

سلام بر مهربانان بزرگوار
دو روز قبل الله توفيق داد دانش آموز پشت كنكوري كه بي گناه متهم به حبس تعزيري شود هزينه ي وكيلش را تقبل كرديم ،وي به درس ومطالعه و خانواده برگشتند
اميدوارم همه ما از اعمال نيك ويا صالح لذت ببريم
متشكرم

درود و هزاران درود بر دکتر عزیز🌹🌹🌹چه بسا این اقدام مهرورزانه جنابعالی،سرنوشت یک جوان را تا ابد تغییر دهد💐