چگونه سراوان بسازیم؟
✍️ سجاد فتاحی
t.iss.one/SIAGS
یکی از مسائل و بحرانهای خاموشِ پیشروی ایران موضوع زباله و پسماند است. بحرانی که سببِ به خطر افتادن امنیت محیط زیستی در نقاطِ مختلف ایران شده است.
یکی از برجستهترین مظاهر این بحران در سراوان رشت است؛ منطقهای در قلب بکرترین و زیباترین جنگلهای استان گیلان که امروز تبدیل به جایگاهی برای انباشت زباله و کابوسی برای ساکنان این منطقه شده است. اگر در روزهای بهار و تابستان از تهران به سمت رشت حرکت کنید در نزدیکی رشت و به هنگام رسیدن به منطقۀ سراوان بوی نامطبوع این بحران را استشمام خواهید کرد.
برای خلق سراوان که میتوان آن را شاهکاری از بیتوجهی به محیط زیست، بیکفایتی و فساد دانست کافی است در طول چند دهه اقدامات زیر را انجام دهیم:
هیچ اقدام و سیاستی برای کاهش تولید پسماند نداشته باشیم و سرخوشانه زبالههای خشک و تَرِ تفکیک نشده را در گوشهای انباشت کنیم؛ سازمانها و نهادهایی که میبایست مسئولیت حفاظت از محیط زیست را بر عهده داشته باشند چشمشان را بر روی این تخلف آشکار بسته و دادستانی و قوۀ قضاییهای که باید به این نقض صریح قانون رسیدگی کند به بهانۀ مصلحت از آن بگذرد؛ مردم و تشکلهای مردمی که پس از مدتی نسبت به ابعاد این بحران آگاهی پیدا کرده و نسبت به آن معترض شدهاند را با ابزارهای امنیتی برای چند سالی ساکت کنیم؛ مدیرانی فاقد هرگونه صلاحیت و دانش لازم برای پرداختن به چنین موضوعاتی را انتخاب نموده و در رأس سازمانها و دستگاههای متولی قرار دهیم و ...
اگر همۀ این اقدامات و موارد دیگری را که میتوان به آن افزود طی چند سال و چند دهه انجام دهیم همانند امروز در هر گوشۀ ایران سراوانی ایجاد خواهیم کرد که منابع آب و خاک را آلوده کرده، سلامت ایرانیان را به خطر انداخته و در یک کلام امنیت محیط زیستی ایران را با مخاطراتی جدی روبرو خواهد کرد.
در سال 1398 همراه دوست عزیزم نرگس آذری به بررسی موضوع پسماند در گیلان پرداختیم که تجارب اولیۀ حاصل از آن را در گفتگویی با علی درستکار طرح نمودیم (در دو پست بعدی میتوانید این گفتگو را مشاهده کنید) و بعدها در کتابِ ایران و مسئلۀ پایداری، بسط دادم. اگر تمایل داشتید میتوانید به آن گفتگو یا متن کتاب مراجعه کنید.
اما اگر میخواهید یاورِ بیکفایتی نظام حکمرانی و سیاسی ایران در پیدایش بحران پسماند و خلق سراوانهایی در نقاط مختلف ایران نباشید کافی است چند اقدام کوچک انجام دهید که در قسمت دوم این نوشتار به آنها اشاره خواهم کرد.
#بحران_پسماند
#سراوان_رشت
#امنیت_محیط_زیستی
#ایران_و_مسئلۀ_پایداری
#نرگس_آذری
#علی_درستکار
#سجاد_فتاحی
✍️ سجاد فتاحی
t.iss.one/SIAGS
یکی از مسائل و بحرانهای خاموشِ پیشروی ایران موضوع زباله و پسماند است. بحرانی که سببِ به خطر افتادن امنیت محیط زیستی در نقاطِ مختلف ایران شده است.
یکی از برجستهترین مظاهر این بحران در سراوان رشت است؛ منطقهای در قلب بکرترین و زیباترین جنگلهای استان گیلان که امروز تبدیل به جایگاهی برای انباشت زباله و کابوسی برای ساکنان این منطقه شده است. اگر در روزهای بهار و تابستان از تهران به سمت رشت حرکت کنید در نزدیکی رشت و به هنگام رسیدن به منطقۀ سراوان بوی نامطبوع این بحران را استشمام خواهید کرد.
برای خلق سراوان که میتوان آن را شاهکاری از بیتوجهی به محیط زیست، بیکفایتی و فساد دانست کافی است در طول چند دهه اقدامات زیر را انجام دهیم:
هیچ اقدام و سیاستی برای کاهش تولید پسماند نداشته باشیم و سرخوشانه زبالههای خشک و تَرِ تفکیک نشده را در گوشهای انباشت کنیم؛ سازمانها و نهادهایی که میبایست مسئولیت حفاظت از محیط زیست را بر عهده داشته باشند چشمشان را بر روی این تخلف آشکار بسته و دادستانی و قوۀ قضاییهای که باید به این نقض صریح قانون رسیدگی کند به بهانۀ مصلحت از آن بگذرد؛ مردم و تشکلهای مردمی که پس از مدتی نسبت به ابعاد این بحران آگاهی پیدا کرده و نسبت به آن معترض شدهاند را با ابزارهای امنیتی برای چند سالی ساکت کنیم؛ مدیرانی فاقد هرگونه صلاحیت و دانش لازم برای پرداختن به چنین موضوعاتی را انتخاب نموده و در رأس سازمانها و دستگاههای متولی قرار دهیم و ...
اگر همۀ این اقدامات و موارد دیگری را که میتوان به آن افزود طی چند سال و چند دهه انجام دهیم همانند امروز در هر گوشۀ ایران سراوانی ایجاد خواهیم کرد که منابع آب و خاک را آلوده کرده، سلامت ایرانیان را به خطر انداخته و در یک کلام امنیت محیط زیستی ایران را با مخاطراتی جدی روبرو خواهد کرد.
در سال 1398 همراه دوست عزیزم نرگس آذری به بررسی موضوع پسماند در گیلان پرداختیم که تجارب اولیۀ حاصل از آن را در گفتگویی با علی درستکار طرح نمودیم (در دو پست بعدی میتوانید این گفتگو را مشاهده کنید) و بعدها در کتابِ ایران و مسئلۀ پایداری، بسط دادم. اگر تمایل داشتید میتوانید به آن گفتگو یا متن کتاب مراجعه کنید.
اما اگر میخواهید یاورِ بیکفایتی نظام حکمرانی و سیاسی ایران در پیدایش بحران پسماند و خلق سراوانهایی در نقاط مختلف ایران نباشید کافی است چند اقدام کوچک انجام دهید که در قسمت دوم این نوشتار به آنها اشاره خواهم کرد.
#بحران_پسماند
#سراوان_رشت
#امنیت_محیط_زیستی
#ایران_و_مسئلۀ_پایداری
#نرگس_آذری
#علی_درستکار
#سجاد_فتاحی
Telegram
ایراننامه
من سجّاد فتّاحی، ايران پژوه و دارای درجهٔ دکتری در جامعهشناسی هستم. ایراننامه، مکانی است برای انتشار یادداشتهای من دربارهٔ ایران.
ارسال پیام
@Sjdfattahi
صفحهٔ اینستاگرام
https://instagram.com/sajjad_fattahi_official?utm_medium=copy_link
ارسال پیام
@Sjdfattahi
صفحهٔ اینستاگرام
https://instagram.com/sajjad_fattahi_official?utm_medium=copy_link
آلمانلنگه را دریابید!
✍️ سجاد فتاحی
t.iss.one/SIAGS
روستای آلمان لنگه، روستایی زیبا در قلب جنگلهای لنگرود استان گیلان است. بهشتی است به معنای واقعی کلمه و اگر آن را در نیابیم داستان تلخ سراوان برای آن نیز تکرار خواهد شد؛ گرچه بخشی از آنچه که نباید میشد شده است.
در سفری که سال ۱۳۹۸ همراه نرگس آذری برای تهیه گزارش پسماند استان گیلان به این استان داشتم، یکی از دلخراشترین صحنههای ناکارآمدی و کیفیت نازل حکومت و حکمرانی در ایران، پس از سراوان، سایت دفع پسماند آلمان لنگه بود؛ در قلب زیباترین جنگلهای ایران، در آلمان لنگه، زبالهها را بدون رعایت کوچکترین معیارهای محیطزیستی، نه دفن که بر روی هم انبار کرده بودند؛ جنگل را ویران، منابع خاک و آب را آلوده کرده و در حال ساخت سراوان دیگری در بخش دیگری از گیلان بودند.
هنگام خروج از سایت دفع پسماند آلمان لنگه در حالی که شرمسار از این بودم که به نمایندگی از دولتی ناکارآمد برای دیدن وضعیتی دلخراش به آنجا رفتهام؛ یکی از ساکنان روستا با داد و فریاد در برابرم قرار گرفت؛ هنوز چهره و صدای او در ذهنم است؛ آنروز او را به آرامش دعوت کردم و امیدش دادم که اوضاع درست میشود اما امروز باید به خاطر امیدی واهی که به او دادم از او عذرخواهی کنم؛ اشتباه افرادی چون من این بود که ما به چیزی امید بسته بودیم و دیگران را دعوت به امید به چیزی میکردیم که منبع ناامیدی و فلاکت ایران بود؛ از این منبع مولد ناامیدی که ناامید شویم؛ امید واقعی زاده خواهد شد.
در آن سال، سایت دفع پسماند آلمان لنگه، در نقطۀ شروعی بود که سالها پیش سراوان در آن قرار داشت و امروز به اینجا رسیده است؛ مردم ایران، مردم گیلان، مردم لنگرود و مردم آلمان لنگه با دیدن داستان پرغصۀ سراوان از همین امروز باید به فکر نجات آلمان لنگه باشند؛ سرمایههای ارزشمند ایران را یکی پس از دیگری قربانی نظام مدیریت ناکارآمد خود میکنند و دیگر نباید در برابر آن سکوت کرد؛ اگر بخواهند آمادهایم علیرغم تمامی بیاعتمادیهایی که به آنها داریم یاریشان کنیم اما اگر نخواهند دیگر انتظار سکوت از ما نداشته باشند؛ سکوت نخواهیم کرد!
#ایران #محیط_زیست #پسماند #کیفیت_حکمرانی
#سراوان #آلمان_لنگه #لنگرود
#نرگس_آذری
#سجاد_فتاحی
✍️ سجاد فتاحی
t.iss.one/SIAGS
روستای آلمان لنگه، روستایی زیبا در قلب جنگلهای لنگرود استان گیلان است. بهشتی است به معنای واقعی کلمه و اگر آن را در نیابیم داستان تلخ سراوان برای آن نیز تکرار خواهد شد؛ گرچه بخشی از آنچه که نباید میشد شده است.
در سفری که سال ۱۳۹۸ همراه نرگس آذری برای تهیه گزارش پسماند استان گیلان به این استان داشتم، یکی از دلخراشترین صحنههای ناکارآمدی و کیفیت نازل حکومت و حکمرانی در ایران، پس از سراوان، سایت دفع پسماند آلمان لنگه بود؛ در قلب زیباترین جنگلهای ایران، در آلمان لنگه، زبالهها را بدون رعایت کوچکترین معیارهای محیطزیستی، نه دفن که بر روی هم انبار کرده بودند؛ جنگل را ویران، منابع خاک و آب را آلوده کرده و در حال ساخت سراوان دیگری در بخش دیگری از گیلان بودند.
هنگام خروج از سایت دفع پسماند آلمان لنگه در حالی که شرمسار از این بودم که به نمایندگی از دولتی ناکارآمد برای دیدن وضعیتی دلخراش به آنجا رفتهام؛ یکی از ساکنان روستا با داد و فریاد در برابرم قرار گرفت؛ هنوز چهره و صدای او در ذهنم است؛ آنروز او را به آرامش دعوت کردم و امیدش دادم که اوضاع درست میشود اما امروز باید به خاطر امیدی واهی که به او دادم از او عذرخواهی کنم؛ اشتباه افرادی چون من این بود که ما به چیزی امید بسته بودیم و دیگران را دعوت به امید به چیزی میکردیم که منبع ناامیدی و فلاکت ایران بود؛ از این منبع مولد ناامیدی که ناامید شویم؛ امید واقعی زاده خواهد شد.
در آن سال، سایت دفع پسماند آلمان لنگه، در نقطۀ شروعی بود که سالها پیش سراوان در آن قرار داشت و امروز به اینجا رسیده است؛ مردم ایران، مردم گیلان، مردم لنگرود و مردم آلمان لنگه با دیدن داستان پرغصۀ سراوان از همین امروز باید به فکر نجات آلمان لنگه باشند؛ سرمایههای ارزشمند ایران را یکی پس از دیگری قربانی نظام مدیریت ناکارآمد خود میکنند و دیگر نباید در برابر آن سکوت کرد؛ اگر بخواهند آمادهایم علیرغم تمامی بیاعتمادیهایی که به آنها داریم یاریشان کنیم اما اگر نخواهند دیگر انتظار سکوت از ما نداشته باشند؛ سکوت نخواهیم کرد!
#ایران #محیط_زیست #پسماند #کیفیت_حکمرانی
#سراوان #آلمان_لنگه #لنگرود
#نرگس_آذری
#سجاد_فتاحی
Telegram
ایراننامه
من سجّاد فتّاحی، ايران پژوه و دارای درجهٔ دکتری در جامعهشناسی هستم. ایراننامه، مکانی است برای انتشار یادداشتهای من دربارهٔ ایران.
ارسال پیام
@Sjdfattahi
صفحهٔ اینستاگرام
https://instagram.com/sajjad_fattahi_official?utm_medium=copy_link
ارسال پیام
@Sjdfattahi
صفحهٔ اینستاگرام
https://instagram.com/sajjad_fattahi_official?utm_medium=copy_link