سخنانی که هنوز تازه است!
✍️ سجاد فتاحی
t.iss.one/SIAGS
سخنان مهندس مهدی بازرگان، پیش از استعفای دولت موقت در 14 آبان 1358 را باید بارها شنید (فیلم آن را در پست بعد میتوانید ببینید). او در این سخنرانی بر اساس تجربۀ 9 ماهۀ نخستوزیری خود به برخی علل ریشهایِ وضعیتِ ناگوار ایران در آن دوران اشاره میکند. عللی که بعدها بهواسطۀ باز گذاشتن مسیر اثرگذاری آنها در قانون اساسی و تصویبِ این قانون در همهپرسیِ آذرماه 1358 تا همین امروز، ریشۀ بسیاری از نابسامانیهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و حتی محیطزیستی ایران است.
هنگامی هم که این علل در قانون اساسی و در معماری نظام جمهوری اسلامی مجال اثرگذاری دارد، در بلند مدت، تفاوتی نمیکند که چه کسی رئیسجمهور یا نخستوزیر باشد؛ او یا همانند مهدی بازرگان، آبروی خود را در پیشگاه تاریخ ایران خواهد خرید و مجبور به استعفا خواهد شد، یا همانند هاشمی، خاتمی، احمدینژاد و روحانی تن به ماندن خواهد داد و با از دست دادن آبروی خود مسئولیتِ اقدامات و شرایطی را بر عهده خواهد گرفت که ابزارهای تصمیمگیری لازم در ارتباط با آنها در اختیار او نیست؛ عموماً تمامی آنها نیز در سال پایانی دوران ریاستجمهوری خود سخنانی شبیه به همین سخنان مهدی بازرگان در آبان 1358 را تکرار کردهاند و این پرسش را در ذهن حامیان اولیۀ خود باقی گذاشتهاند که «اگر نمیتوانستید و میدانستید که نمیتوانید پس چرا بر خرمن امیدهای ما آتش زدید؟»
تمامی بحرانهایی که امروز در حوزههای گوناگون اقتصادی و اجتماعی ایران شاهد آن هستیم دارای ریشههای ساختاری عمیقی در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و برآمده از نواقصی جدی در معماری این نظام است که تا آنها برطرف نشود، امید بستن به بهبود شرایط با آمدن این و رفتن آن یا تغییر چند سیاست و قانونِ ابتدایی، سادهاندیشی و بیهوده است. پس بهتر است آنان که به سرنوشت ایران و ایرانیان میاندیشند به جای بازی بیسرانجام طرفداری از این و آن و بازی کودکانۀ انداختن تقصیر این شرایط بر گردن یک یا چند نفر، به بنیانهای ساختاری پیدایش این شرایط و به ائتلافی بر سر برطرف نمودن این نواقص و ضعفها بیندیشند.
راستی امروز جشن میانۀ پاییز است. فرصتی کردید آن بیرون غوغایی از رنگ برپاست؛ از دستش ندهید و امروز را به شادی سپری کنید.
#چهاردهم_آبان
#مهدی_بازرگان
#استعفای_دولت_موقت
#پانزدهم_آبان
#جشن_میانۀ_پاییز
#سجاد_فتاحی
✍️ سجاد فتاحی
t.iss.one/SIAGS
سخنان مهندس مهدی بازرگان، پیش از استعفای دولت موقت در 14 آبان 1358 را باید بارها شنید (فیلم آن را در پست بعد میتوانید ببینید). او در این سخنرانی بر اساس تجربۀ 9 ماهۀ نخستوزیری خود به برخی علل ریشهایِ وضعیتِ ناگوار ایران در آن دوران اشاره میکند. عللی که بعدها بهواسطۀ باز گذاشتن مسیر اثرگذاری آنها در قانون اساسی و تصویبِ این قانون در همهپرسیِ آذرماه 1358 تا همین امروز، ریشۀ بسیاری از نابسامانیهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و حتی محیطزیستی ایران است.
هنگامی هم که این علل در قانون اساسی و در معماری نظام جمهوری اسلامی مجال اثرگذاری دارد، در بلند مدت، تفاوتی نمیکند که چه کسی رئیسجمهور یا نخستوزیر باشد؛ او یا همانند مهدی بازرگان، آبروی خود را در پیشگاه تاریخ ایران خواهد خرید و مجبور به استعفا خواهد شد، یا همانند هاشمی، خاتمی، احمدینژاد و روحانی تن به ماندن خواهد داد و با از دست دادن آبروی خود مسئولیتِ اقدامات و شرایطی را بر عهده خواهد گرفت که ابزارهای تصمیمگیری لازم در ارتباط با آنها در اختیار او نیست؛ عموماً تمامی آنها نیز در سال پایانی دوران ریاستجمهوری خود سخنانی شبیه به همین سخنان مهدی بازرگان در آبان 1358 را تکرار کردهاند و این پرسش را در ذهن حامیان اولیۀ خود باقی گذاشتهاند که «اگر نمیتوانستید و میدانستید که نمیتوانید پس چرا بر خرمن امیدهای ما آتش زدید؟»
تمامی بحرانهایی که امروز در حوزههای گوناگون اقتصادی و اجتماعی ایران شاهد آن هستیم دارای ریشههای ساختاری عمیقی در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و برآمده از نواقصی جدی در معماری این نظام است که تا آنها برطرف نشود، امید بستن به بهبود شرایط با آمدن این و رفتن آن یا تغییر چند سیاست و قانونِ ابتدایی، سادهاندیشی و بیهوده است. پس بهتر است آنان که به سرنوشت ایران و ایرانیان میاندیشند به جای بازی بیسرانجام طرفداری از این و آن و بازی کودکانۀ انداختن تقصیر این شرایط بر گردن یک یا چند نفر، به بنیانهای ساختاری پیدایش این شرایط و به ائتلافی بر سر برطرف نمودن این نواقص و ضعفها بیندیشند.
راستی امروز جشن میانۀ پاییز است. فرصتی کردید آن بیرون غوغایی از رنگ برپاست؛ از دستش ندهید و امروز را به شادی سپری کنید.
#چهاردهم_آبان
#مهدی_بازرگان
#استعفای_دولت_موقت
#پانزدهم_آبان
#جشن_میانۀ_پاییز
#سجاد_فتاحی
Telegram
ایراننامه
من سجّاد فتّاحی، ايران پژوه و دارای درجهٔ دکتری در جامعهشناسی هستم. ایراننامه، مکانی است برای انتشار یادداشتهای من دربارهٔ ایران.
ارسال پیام
@Sjdfattahi
صفحهٔ اینستاگرام
https://instagram.com/sajjad_fattahi_official?utm_medium=copy_link
ارسال پیام
@Sjdfattahi
صفحهٔ اینستاگرام
https://instagram.com/sajjad_fattahi_official?utm_medium=copy_link
هایده و بازرگان
✍️ سجاد فتاحی
t.iss.one/SIAGS
ایران یکی از کهنترین تمدنها و کشورهای زندۀ تاریخ است؛ که همین کهنبودگی بر پیچیدگیهای آن افزوده است؛ پیچیدگیها و تکثری زیبا که تنها در نام ایران به وحدت میرسند و هر قید و بندی بر این نام، سبب حذف یا نادیده گرفته شدن بخشی از این تاریخ، تمدن و پیچیدگیهای آن خواهد شد و کلیت آن را به خطر خواهد انداخت.
یکی از اشتباهات انجام شده در جریان انقلاب ۱۳۵۷ این بود که با برجسته نمودن جزئی از تاریخ ایران، یعنی اسلام و مذهب تشیع، آن هم قرائت خاصی از این دین و مذهب، قید اسلامی بر ایران زده شد و پدیدهای به نام «ایرانِ اسلامی» زاده شد که معنایِ آن نادیده گرفتنِ تمامی تکثرهای دینی، مذهبی و فرهنگی موجود در ایران و چند هزاره تاریخ این سرزمین و مردمانش بود.
سخن به هیچوجه بر سر کاهش شأن و اهمیت اسلام در تاریخ ایران نیست؛ بلکه صحبت بر سر آن است که نمیتوان در این سرزمین، کلیت آن را مقید به جزئی از تاریخ آن نمود و آنگاه انتظار داشت که ایران حالواحوال خوبی داشته باشد.
موسیقی و زن یکی از نخستین قربانیان این رویکرد در ایرانِ پس از انقلاب بودند؛ چرا که در قرائت غالب در اسلام جایگاه و تکلیف این دو مشخص است و هنگامی که اصولِ اداره و حکمرانی در یک سرزمین بر این مبنا قرار داده شوند این دو محدود و قربانی خواهند شد.
یکی از نقدهایی که میتوان بر ایرانگرایانی چون مهندس مهدی بازرگان در گرماگرم انقلاب ۱۳۵۷ داشت همراهی و ائتلاف آنان با جریانی بود که در اندیشۀ آنان اسلامگرایی مقامی مهمتر از ایرانگرایی داشت؛ آن هم در برابر افراد و جریانهایی که اگرچه نقدهایی اساسی و صحیح بر عملکرد آنها وارد بود اما در تعلق آنها به جریان ایرانگرایی تردیدی نبود؛ و نتیجۀ این ائتلاف، غلبۀ اسلامگرایی، آنهم گونهای خاص از اسلامگرایی، بر ایرانگرایی شد که بعدها تبعات آن را در تدوین قانونِ اساسی و طراحی نظام سیاسی برآمده از آن دیدیم.
۳۰ دیماه سالگرد درگذشت هایده یکی از نامدارترین و محبوبترین زنان عرصۀ موسیقی ایران و یکی از نمادهای قربانی شدن زن و موسیقی در سالهای پس از انقلاب از یک سو و مهندس مهدی بازرگان یکی از ایرانگرایانی است که علیرغم تمامی کوششهای ستودنی او برای بهبود وضعیت ایران نحوۀ کنشگری او در گرماگرم انقلاب ۱۳۵۷ قابل نقد است.
یاد هر دو گرامی باد.
#سی_دی
#ایران_گرایی
#هایده
#مهدی_بازرگان
#سجاد_فتاحی
✍️ سجاد فتاحی
t.iss.one/SIAGS
ایران یکی از کهنترین تمدنها و کشورهای زندۀ تاریخ است؛ که همین کهنبودگی بر پیچیدگیهای آن افزوده است؛ پیچیدگیها و تکثری زیبا که تنها در نام ایران به وحدت میرسند و هر قید و بندی بر این نام، سبب حذف یا نادیده گرفته شدن بخشی از این تاریخ، تمدن و پیچیدگیهای آن خواهد شد و کلیت آن را به خطر خواهد انداخت.
یکی از اشتباهات انجام شده در جریان انقلاب ۱۳۵۷ این بود که با برجسته نمودن جزئی از تاریخ ایران، یعنی اسلام و مذهب تشیع، آن هم قرائت خاصی از این دین و مذهب، قید اسلامی بر ایران زده شد و پدیدهای به نام «ایرانِ اسلامی» زاده شد که معنایِ آن نادیده گرفتنِ تمامی تکثرهای دینی، مذهبی و فرهنگی موجود در ایران و چند هزاره تاریخ این سرزمین و مردمانش بود.
سخن به هیچوجه بر سر کاهش شأن و اهمیت اسلام در تاریخ ایران نیست؛ بلکه صحبت بر سر آن است که نمیتوان در این سرزمین، کلیت آن را مقید به جزئی از تاریخ آن نمود و آنگاه انتظار داشت که ایران حالواحوال خوبی داشته باشد.
موسیقی و زن یکی از نخستین قربانیان این رویکرد در ایرانِ پس از انقلاب بودند؛ چرا که در قرائت غالب در اسلام جایگاه و تکلیف این دو مشخص است و هنگامی که اصولِ اداره و حکمرانی در یک سرزمین بر این مبنا قرار داده شوند این دو محدود و قربانی خواهند شد.
یکی از نقدهایی که میتوان بر ایرانگرایانی چون مهندس مهدی بازرگان در گرماگرم انقلاب ۱۳۵۷ داشت همراهی و ائتلاف آنان با جریانی بود که در اندیشۀ آنان اسلامگرایی مقامی مهمتر از ایرانگرایی داشت؛ آن هم در برابر افراد و جریانهایی که اگرچه نقدهایی اساسی و صحیح بر عملکرد آنها وارد بود اما در تعلق آنها به جریان ایرانگرایی تردیدی نبود؛ و نتیجۀ این ائتلاف، غلبۀ اسلامگرایی، آنهم گونهای خاص از اسلامگرایی، بر ایرانگرایی شد که بعدها تبعات آن را در تدوین قانونِ اساسی و طراحی نظام سیاسی برآمده از آن دیدیم.
۳۰ دیماه سالگرد درگذشت هایده یکی از نامدارترین و محبوبترین زنان عرصۀ موسیقی ایران و یکی از نمادهای قربانی شدن زن و موسیقی در سالهای پس از انقلاب از یک سو و مهندس مهدی بازرگان یکی از ایرانگرایانی است که علیرغم تمامی کوششهای ستودنی او برای بهبود وضعیت ایران نحوۀ کنشگری او در گرماگرم انقلاب ۱۳۵۷ قابل نقد است.
یاد هر دو گرامی باد.
#سی_دی
#ایران_گرایی
#هایده
#مهدی_بازرگان
#سجاد_فتاحی
Telegram
ایراننامه
من سجّاد فتّاحی، ايران پژوه و دارای درجهٔ دکتری در جامعهشناسی هستم. ایراننامه، مکانی است برای انتشار یادداشتهای من دربارهٔ ایران.
ارسال پیام
@Sjdfattahi
صفحهٔ اینستاگرام
https://instagram.com/sajjad_fattahi_official?utm_medium=copy_link
ارسال پیام
@Sjdfattahi
صفحهٔ اینستاگرام
https://instagram.com/sajjad_fattahi_official?utm_medium=copy_link