ورزش، تبعیض جنسیتی و منافع ملّی
(26 مهرماه روز تربیت بدنی و ورزش)
✍️ سجاد فتاحی
t.iss.one/SIAGS
دو اصل اساسی وجود دارد که هر نظام سیاسی موجود در ایران باید آن را در شیوۀ حکمرانی و سیاستورزی خود رعایت کند تا آن نظام سیاسی را نظامی ایرانگرا و حافظِ منافعِ ملّی بدانیم. این دو اصل یکی عدم تبعیض در حوزههای گوناگون بین ساکنان مختلف این سرزمین از نظر جنس، دین و مذهب است و دیگری اولویت داشتن منافعِ کلیّت ایران نسبت به هر گرایش یا منفعت ایدئولوژیک دیگر.
نحوۀ سیاستگذاری ورزش ایران در سالهای پس از انقلاب 1357یکی از حوزههایی است که بارها نشان داده است که این دو اصل در سیاستورزی نظام سیاسی کنونی رعایت نمیشود.
برجستهترین شکل تبعیض در ورزش ایران تبعیض جنسیتی است؛ که در آن زنان از فرصتهایی برابر با مردان برای پرداختن به علائق خود در سطوح ملّی و جهانی برخوردار نیستند؛ نتیجۀ این امر هم علاوه بر نقض حقوق بدیهی زنان ایرانی در جهان معاصر، آن شده است که نیمی از جمعیت کشور در کسب افتخار برای سرزمین خود با موانعی جدی روبرو هستند.
داستان مضحک ورود زنان به استادیومهای ورزشی، عدم امکان ورود زنان به برخی رشتههای ورزشی در سطح قهرمانی و نوع پوشش تحمیلی به آنها در رقابتهای ملّی و جهانی که همگی دههها پیش از انقلاب 1357 حل شده بود نمودی آشکار از این تبعیض و نقض منافع ملّی در پیشگاه عقاید فرهنگی و ایدئولوژیکی است که اگرچه در حوزۀ فرهنگ محترم است اما نباید جایگاهی در سطح سیاستورزی ملّی داشته باشند.
عدم اولویت منافع ملّی در سیاستگذاریهای ورزش قهرمانی در ایران خود را در موضوع رقابت ورزشکاران ایرانی با ورزشکاران اسرائیل نیز نشان میدهد؛ اعتقاد به غصب سرزمین فلسطینیان توسط جمعی از یهودیان موضوعی است که اگرچه میتواند در سطح فرهنگی و در گفتوگوهایی که بین جریانهای گوناگون در حوزۀ فرهنگی ایران در میگیرد مجالی برای طرح داشته باشد اما هنگامی که به عرصۀ سیاستورزی در سطح ملّی میرسیم باید تابع عرف پذیرفته شده در جهان باشد که در غیر این صورت، همانطور که تجربۀ تمامی سالهای پس از انقلاب 1357 نشان داده، لطمات جبرانناپذیری را به منافع ملّی ایران وارد خواهد کرد. لطماتی که تنها بخش کوچکی از آن را میتوانیم در حوزۀ ورزش ایران و برخی محدودیتها و محرومیتهای ایجاد شده برای آن شاهد باشیم.
روز تربیتبدنی و ورزش بر تمام زنان ورزشکار ایران زمین شاد باد.
#بیست_و_ششم_مهر
#روز_تربیت_بدنی_و_ورزش
#تبعیض_جنسیتی
#منافع_ملی
#ورود_زنان_به_ورزشگاه
#پوشش_زنان_ورزشکار
#حکمرانی_ورزشی
#سجاد_فتاحی
(26 مهرماه روز تربیت بدنی و ورزش)
✍️ سجاد فتاحی
t.iss.one/SIAGS
دو اصل اساسی وجود دارد که هر نظام سیاسی موجود در ایران باید آن را در شیوۀ حکمرانی و سیاستورزی خود رعایت کند تا آن نظام سیاسی را نظامی ایرانگرا و حافظِ منافعِ ملّی بدانیم. این دو اصل یکی عدم تبعیض در حوزههای گوناگون بین ساکنان مختلف این سرزمین از نظر جنس، دین و مذهب است و دیگری اولویت داشتن منافعِ کلیّت ایران نسبت به هر گرایش یا منفعت ایدئولوژیک دیگر.
نحوۀ سیاستگذاری ورزش ایران در سالهای پس از انقلاب 1357یکی از حوزههایی است که بارها نشان داده است که این دو اصل در سیاستورزی نظام سیاسی کنونی رعایت نمیشود.
برجستهترین شکل تبعیض در ورزش ایران تبعیض جنسیتی است؛ که در آن زنان از فرصتهایی برابر با مردان برای پرداختن به علائق خود در سطوح ملّی و جهانی برخوردار نیستند؛ نتیجۀ این امر هم علاوه بر نقض حقوق بدیهی زنان ایرانی در جهان معاصر، آن شده است که نیمی از جمعیت کشور در کسب افتخار برای سرزمین خود با موانعی جدی روبرو هستند.
داستان مضحک ورود زنان به استادیومهای ورزشی، عدم امکان ورود زنان به برخی رشتههای ورزشی در سطح قهرمانی و نوع پوشش تحمیلی به آنها در رقابتهای ملّی و جهانی که همگی دههها پیش از انقلاب 1357 حل شده بود نمودی آشکار از این تبعیض و نقض منافع ملّی در پیشگاه عقاید فرهنگی و ایدئولوژیکی است که اگرچه در حوزۀ فرهنگ محترم است اما نباید جایگاهی در سطح سیاستورزی ملّی داشته باشند.
عدم اولویت منافع ملّی در سیاستگذاریهای ورزش قهرمانی در ایران خود را در موضوع رقابت ورزشکاران ایرانی با ورزشکاران اسرائیل نیز نشان میدهد؛ اعتقاد به غصب سرزمین فلسطینیان توسط جمعی از یهودیان موضوعی است که اگرچه میتواند در سطح فرهنگی و در گفتوگوهایی که بین جریانهای گوناگون در حوزۀ فرهنگی ایران در میگیرد مجالی برای طرح داشته باشد اما هنگامی که به عرصۀ سیاستورزی در سطح ملّی میرسیم باید تابع عرف پذیرفته شده در جهان باشد که در غیر این صورت، همانطور که تجربۀ تمامی سالهای پس از انقلاب 1357 نشان داده، لطمات جبرانناپذیری را به منافع ملّی ایران وارد خواهد کرد. لطماتی که تنها بخش کوچکی از آن را میتوانیم در حوزۀ ورزش ایران و برخی محدودیتها و محرومیتهای ایجاد شده برای آن شاهد باشیم.
روز تربیتبدنی و ورزش بر تمام زنان ورزشکار ایران زمین شاد باد.
#بیست_و_ششم_مهر
#روز_تربیت_بدنی_و_ورزش
#تبعیض_جنسیتی
#منافع_ملی
#ورود_زنان_به_ورزشگاه
#پوشش_زنان_ورزشکار
#حکمرانی_ورزشی
#سجاد_فتاحی
Telegram
ایراننامه
من سجّاد فتّاحی، ايران پژوه و دارای درجهٔ دکتری در جامعهشناسی هستم. ایراننامه، مکانی است برای انتشار یادداشتهای من دربارهٔ ایران.
ارسال پیام
@Sjdfattahi
صفحهٔ اینستاگرام
https://instagram.com/sajjad_fattahi_official?utm_medium=copy_link
ارسال پیام
@Sjdfattahi
صفحهٔ اینستاگرام
https://instagram.com/sajjad_fattahi_official?utm_medium=copy_link
کار پاکان را قیاس از خود مگیر
گرچه ماند در نوشتن شیر و شیر
✍️ سجاد فتاحی
t.iss.one/SIAGS
برجستهترین ویژگی پیامبر اسلام در مقایسه با پیامبران سایر ادیان آن است که او اگرچه در ابتدا کار خود را از حوزه فرهنگ آغاز کرد اما در نهایت رهبری سیاسی جامعه را نیز بر عهده گرفت و اینگونه بود که دین و سیاست را در دوره خود به هم آمیخت.
همین تجربه است که در جهان اسلام و بویژه در بین شیعیان در ارتباط با قدرت سیاسی دو الگو را پدید آورد. گروهی از آنان با اتکا به این تجربه پیامبر اسلام داعیه این را داشتند که باید نهاد دین قدرت سیاسی را در دست گرفته و احکام اسلام را با بهرهگیری از قدرت سیاسی اجرا نماید. در مقابل، گروه دیگر وارد شدن نهاد دین به حوزه سیاست را در شرایط عدم حضور پیامبر و امامان معصوم دارای آسیبها و آفت هایی برای دین میدانستند که بواسطه همین آسیبها مخالف حضور نهاد دین در سیاست بودند.
در قرن اخیر در بین شیعیان آیتالله خمینی بزرگترین نماینده جریان اول و آیتالله بروجردی نماینده سرآمد جریان دوم است.
امروز ایران هر دو الگو را تجربه کرده است و زمان آن رسیده که دینداران این دو الگو و تجربه را پیشرو نهاده و به صورت تجربی فرصتها و تهدیدهای هر یک را برای دین و سیاست بررسی کنند.
به نظر میرسد آمیختن دین و سیاست، بدون آنکه به فساد هر یک منجر شود، هنر و معجزهای است که تنها از عهده پیام آور اسلام ساخته بود و اگر دیگران سودای تکرار این تجربه را کنند و به قول حکیم طوس شهریاری و موبدی را به هم آمیزند تجربهای تلخ برای دین و سیاست رقم خواهد خورد. تجربهای که در تاریخ ایران یک بار در پایان دوره ساسانی، یک بار در عصر صفوی و بار دیگر به گونهای کاملتر در دوران جمهوری اسلامی رقم خورده است.
امروز میلاد پیامبر اسلام به روایت اهل سنت و ۵ روز دیگر میلاد او به روایت شیعیان است، آنان که در ایران دل نگران اسلام و تشیع اند باید در این هفته بارها به این پرسش بیندیشند که
تجربه حضور نهاد دین در عرصه سیاست به سود دین بود یا سیاست و یا هیچ یک؟
میلاد پیامبر اسلام بر هموطنان اهل سنت شاد باد.
#دوازدهم_ربیعالاول
#بیست_و_هفتم_مهر
#میلاد_پیامبر_اسلام
#دین
#سیاست
#سجاد_فتاحی
گرچه ماند در نوشتن شیر و شیر
✍️ سجاد فتاحی
t.iss.one/SIAGS
برجستهترین ویژگی پیامبر اسلام در مقایسه با پیامبران سایر ادیان آن است که او اگرچه در ابتدا کار خود را از حوزه فرهنگ آغاز کرد اما در نهایت رهبری سیاسی جامعه را نیز بر عهده گرفت و اینگونه بود که دین و سیاست را در دوره خود به هم آمیخت.
همین تجربه است که در جهان اسلام و بویژه در بین شیعیان در ارتباط با قدرت سیاسی دو الگو را پدید آورد. گروهی از آنان با اتکا به این تجربه پیامبر اسلام داعیه این را داشتند که باید نهاد دین قدرت سیاسی را در دست گرفته و احکام اسلام را با بهرهگیری از قدرت سیاسی اجرا نماید. در مقابل، گروه دیگر وارد شدن نهاد دین به حوزه سیاست را در شرایط عدم حضور پیامبر و امامان معصوم دارای آسیبها و آفت هایی برای دین میدانستند که بواسطه همین آسیبها مخالف حضور نهاد دین در سیاست بودند.
در قرن اخیر در بین شیعیان آیتالله خمینی بزرگترین نماینده جریان اول و آیتالله بروجردی نماینده سرآمد جریان دوم است.
امروز ایران هر دو الگو را تجربه کرده است و زمان آن رسیده که دینداران این دو الگو و تجربه را پیشرو نهاده و به صورت تجربی فرصتها و تهدیدهای هر یک را برای دین و سیاست بررسی کنند.
به نظر میرسد آمیختن دین و سیاست، بدون آنکه به فساد هر یک منجر شود، هنر و معجزهای است که تنها از عهده پیام آور اسلام ساخته بود و اگر دیگران سودای تکرار این تجربه را کنند و به قول حکیم طوس شهریاری و موبدی را به هم آمیزند تجربهای تلخ برای دین و سیاست رقم خواهد خورد. تجربهای که در تاریخ ایران یک بار در پایان دوره ساسانی، یک بار در عصر صفوی و بار دیگر به گونهای کاملتر در دوران جمهوری اسلامی رقم خورده است.
امروز میلاد پیامبر اسلام به روایت اهل سنت و ۵ روز دیگر میلاد او به روایت شیعیان است، آنان که در ایران دل نگران اسلام و تشیع اند باید در این هفته بارها به این پرسش بیندیشند که
تجربه حضور نهاد دین در عرصه سیاست به سود دین بود یا سیاست و یا هیچ یک؟
میلاد پیامبر اسلام بر هموطنان اهل سنت شاد باد.
#دوازدهم_ربیعالاول
#بیست_و_هفتم_مهر
#میلاد_پیامبر_اسلام
#دین
#سیاست
#سجاد_فتاحی
Telegram
ایراننامه
من سجّاد فتّاحی، ايران پژوه و دارای درجهٔ دکتری در جامعهشناسی هستم. ایراننامه، مکانی است برای انتشار یادداشتهای من دربارهٔ ایران.
ارسال پیام
@Sjdfattahi
صفحهٔ اینستاگرام
https://instagram.com/sajjad_fattahi_official?utm_medium=copy_link
ارسال پیام
@Sjdfattahi
صفحهٔ اینستاگرام
https://instagram.com/sajjad_fattahi_official?utm_medium=copy_link
گمشدۀ تاریخ ایران!
(28 مهرماه سالروز انتخاب امیرکبیر به مقام صدارت)
✍️ سجاد فتاحی
t.iss.one/SIAGS
انتخاب میرزا محمد تقی خان فراهانی، مشهور به امیرکبیر، در 28 مهرماه 1227، به عنوان صدراعظم ایران و بعدها قتل او در 20 دیماه 1230، درسهایی برای تاریخِ ایران و طراحیِ نظامِ سیاسیِ دارد؛ آموزههایی که اگر مورد توجه قرار میگرفت بیگمان امروز ایران در زمرۀ کشورهای پیشرو آسیا و حتی جهان بود.
یکی از مهمترین ویژگیهایی که یک نظامِ سیاسی باید داشته باشد تا بتواند شرایطی مناسب برای مردم و سرزمینی که بر آن حکمرانی میکند بیافریند این است که سازوکارهای انتخابِ مقامهای بلندمرتبۀ آن باید بهگونهای باشد که در نهایت سیاستمدارانی در قامت امیرکبیر به مقامهای سیاسی بلندپایه دست یابند. بیگمان اگر از طریق طراحیِ مناسبِ نظامهای سیاسی، انتخابِ افرادی چون امیرکبیر به مقامهایی چون صدراعظم، نخستوزیر و رئیس جمهور در تمام سالهای پس از او نه به یک استثناء که به یک قاعده تبدیل میشد، ایرانِ امروز شرایط بهتری داشت. پس درس نخست آن است که در طراحی نظام سیاسی شیوه و سازوکار انتخاب مقامهای بلند پایه باید بهگونهای باشد که کارآمدترین و بهترین افراد یک سرزمین برای آن مقام انتخاب شوند. خانهنشینی و قتل نخبگانی چون امیر و حکومت پخمگانی چون میرزا آقاخان نوری که تنها در صدد تأمین منافع شخصی خود هستند ایران را ویران خواهد کرد.
موضوع دیگری که در طراحیِ نظامِ سیاسی باید به آن توجه کرد آن است که توازن قوا بین بخشهای گوناگون نظام باید بهگونهای باشد که شاه یا هر مقامِ بلندپایۀ دیگری، صرفِ احساس به خطر افتادنِ قدرت سیاسیاش نتواند مقامِ دیگری را که در اندیشۀ بهبود شرایط ایران است به زیر کشیده، خانهنشین کرده یا به قتل رساند. عدم توجه به این موضوع در تاریخ ایران سبب، برکناری و قتلِ افرادی چون امیر شده که نتیجۀ آن خرابی و ویرانی ایران بوده است.
هنوز صدایِ امیر در تاریخ به گوش میرسد که در نامهای پس از عزل از مقام صدارت، به ناصرالدین شاه گفت:
... مردم بی سر و پا را با رشوه میخواهند صاحب منصب کنند. این غلام نمیتواند نظم دهد. بی نظم کارها پیش نمیرود ... این درد غلام را میکشد که مردم بگویند آن نظم میرزا تقی خانی گذشت.
آری هنوز پس از گذشت نزدیک به 170 سال از قتل امیر، گمشدۀ تاریخ ایران همان نظمِ میرزا تقی خانی است که نظامهایِ سیاسی به دلیلِ نقص در طراحی خود، از پیادهسازی آن ناتوان بودهاند.
#بیست_و_هشتم_مهرماه
#امیرکبیر
#طراحی_نظام_سیاسی
#حکمرانی
#ایران_و_مسئلۀ_پایداری
#سجاد_فتاحی
(28 مهرماه سالروز انتخاب امیرکبیر به مقام صدارت)
✍️ سجاد فتاحی
t.iss.one/SIAGS
انتخاب میرزا محمد تقی خان فراهانی، مشهور به امیرکبیر، در 28 مهرماه 1227، به عنوان صدراعظم ایران و بعدها قتل او در 20 دیماه 1230، درسهایی برای تاریخِ ایران و طراحیِ نظامِ سیاسیِ دارد؛ آموزههایی که اگر مورد توجه قرار میگرفت بیگمان امروز ایران در زمرۀ کشورهای پیشرو آسیا و حتی جهان بود.
یکی از مهمترین ویژگیهایی که یک نظامِ سیاسی باید داشته باشد تا بتواند شرایطی مناسب برای مردم و سرزمینی که بر آن حکمرانی میکند بیافریند این است که سازوکارهای انتخابِ مقامهای بلندمرتبۀ آن باید بهگونهای باشد که در نهایت سیاستمدارانی در قامت امیرکبیر به مقامهای سیاسی بلندپایه دست یابند. بیگمان اگر از طریق طراحیِ مناسبِ نظامهای سیاسی، انتخابِ افرادی چون امیرکبیر به مقامهایی چون صدراعظم، نخستوزیر و رئیس جمهور در تمام سالهای پس از او نه به یک استثناء که به یک قاعده تبدیل میشد، ایرانِ امروز شرایط بهتری داشت. پس درس نخست آن است که در طراحی نظام سیاسی شیوه و سازوکار انتخاب مقامهای بلند پایه باید بهگونهای باشد که کارآمدترین و بهترین افراد یک سرزمین برای آن مقام انتخاب شوند. خانهنشینی و قتل نخبگانی چون امیر و حکومت پخمگانی چون میرزا آقاخان نوری که تنها در صدد تأمین منافع شخصی خود هستند ایران را ویران خواهد کرد.
موضوع دیگری که در طراحیِ نظامِ سیاسی باید به آن توجه کرد آن است که توازن قوا بین بخشهای گوناگون نظام باید بهگونهای باشد که شاه یا هر مقامِ بلندپایۀ دیگری، صرفِ احساس به خطر افتادنِ قدرت سیاسیاش نتواند مقامِ دیگری را که در اندیشۀ بهبود شرایط ایران است به زیر کشیده، خانهنشین کرده یا به قتل رساند. عدم توجه به این موضوع در تاریخ ایران سبب، برکناری و قتلِ افرادی چون امیر شده که نتیجۀ آن خرابی و ویرانی ایران بوده است.
هنوز صدایِ امیر در تاریخ به گوش میرسد که در نامهای پس از عزل از مقام صدارت، به ناصرالدین شاه گفت:
... مردم بی سر و پا را با رشوه میخواهند صاحب منصب کنند. این غلام نمیتواند نظم دهد. بی نظم کارها پیش نمیرود ... این درد غلام را میکشد که مردم بگویند آن نظم میرزا تقی خانی گذشت.
آری هنوز پس از گذشت نزدیک به 170 سال از قتل امیر، گمشدۀ تاریخ ایران همان نظمِ میرزا تقی خانی است که نظامهایِ سیاسی به دلیلِ نقص در طراحی خود، از پیادهسازی آن ناتوان بودهاند.
#بیست_و_هشتم_مهرماه
#امیرکبیر
#طراحی_نظام_سیاسی
#حکمرانی
#ایران_و_مسئلۀ_پایداری
#سجاد_فتاحی
Telegram
ایراننامه
من سجّاد فتّاحی، ايران پژوه و دارای درجهٔ دکتری در جامعهشناسی هستم. ایراننامه، مکانی است برای انتشار یادداشتهای من دربارهٔ ایران.
ارسال پیام
@Sjdfattahi
صفحهٔ اینستاگرام
https://instagram.com/sajjad_fattahi_official?utm_medium=copy_link
ارسال پیام
@Sjdfattahi
صفحهٔ اینستاگرام
https://instagram.com/sajjad_fattahi_official?utm_medium=copy_link
پیچیدهسازی مسائل ساده و سادهسازی مسائل پیچیده
✍️ سجاد فتاحی
t.iss.one/SIAGS
یکی از علتهای استمرار بحرانهای ایران در حوزههای گوناگون محیطزیستی، اقتصادی و سیاسی «پیچیدهسازی مسائل ساده و سادهسازی مسائل پیچیده» است.
مسائل ساده را از آن رو پیچیده میکنند تا تغییر و تحولاتی ساده برای حل مسائل را که عموماً با منافع اقتصادی و سیاسی گروههای در قدرت تعارض دارد از چشمها دور مانده و تبدیل به مطالبهای عمومی نشود. مسئلۀ قانونگذاریهای نامناسب مجلس شورای اسلامی (که امیدوارم روزی نام گذشتۀ خود یعنی مجلس شورای ملّی را در عمل و نظر بازیابد) مسئلهای ساده است که با اصلاحِ سازوکارهایِ تأییدِ صلاحیتِ نامزدهایِ مجلس (بخوانیم سازوکارهای تأییدِ عدم صلاحیت نمایندگان برای ورود به مجلس) بهگونهای که موجب ورود شایستهترین افراد (و نه ناشایستترین افراد) به عنوان نمایندگان مردم به مجلس شود و ایجاد تغییراتی نسبتاً ساده در ساختار مجلس حل خواهد شد؛ اما چون این تغییرات با منافع اقتصادی و سیاسی گروههای در قدرت در تعارض است این مسئله را پیچیده نشان میدهند؛ و آنگاه عوارض این مسئلۀ سادۀ پیچیده شده گریبان کشور و مردم را خواهد گرفت.
از طرف دیگر نظامِ سیاسی و سیاستگذاریِ ایران برخی مسائل چون مسئلۀ بحران یا ورشکستگی منابع آبی را که اصولاً مسائلی چند سطحی، پیچیده و حتی بدخیم هستند، یا بواسطۀ جهل یا باز هم بواسطۀ منافع اقتصادی و سیاسی، سادهسازی میکند و آنگاه برای این مسئلۀ پیچیده راهحلهایی پیشپا افتاده و ساده میدهد که نتیجۀ اجرای آنها تعمیق مسائل و بحرانهای ایران است. راهکار افزایش منابع آبی از طریق احداث سدهای هرچه بیشتر و برداشت هرچه بیشتر از منابع آب زیرزمینی برای پاسخگویی به نیازهای مصرفی فزاینده، از آن راهکارهای سادهای است که در چند دهۀ گذشته برای مسئلۀ پیچیدۀ آب در ایران داده شده است و باعث شده که ایران از مرحلۀ بحرانِ آب عبور و به مرحلۀ ورشکستگی منابع آبی برسد.
امروز در نشست «چالشهای سیاستگذاری آب در ایران» که به دعوتِ انجمن علمی سیاستگذاری عمومی دانشگاه تهران برگزار شده است با تفصیل بیشتری در مورد این موضوع سخن خواهم گفت.
راستی امروز روز ملّی کوهنورد نیز هست. در کوهنوردی هم مانند سیاست و سیاستگذاری، ساده تصور کردن مسیرهای پیچیده و پیچیده تصور کردن مسیرهای ساده هر دو عواقبی تلخ خواهد داشت.
نشستِ «چالشهای سیاستگذاری آب در ایران» به صورت زنده از صفحۀ اینستاگرام این انجمن پخش میشود.
@publicpolicy_ut
#بیست_و_نهم_مهرماه
#چالشهای_سیاستگذاری_آب
#ورشکستگی_آبی
#بحران_آب
#مسائل_پیچیده
#مسائل_بدخیم
#انجمن_علمی_سیاستگذاری_عمومی_دانشگاه_تهران
#سجاد_فتاحی
✍️ سجاد فتاحی
t.iss.one/SIAGS
یکی از علتهای استمرار بحرانهای ایران در حوزههای گوناگون محیطزیستی، اقتصادی و سیاسی «پیچیدهسازی مسائل ساده و سادهسازی مسائل پیچیده» است.
مسائل ساده را از آن رو پیچیده میکنند تا تغییر و تحولاتی ساده برای حل مسائل را که عموماً با منافع اقتصادی و سیاسی گروههای در قدرت تعارض دارد از چشمها دور مانده و تبدیل به مطالبهای عمومی نشود. مسئلۀ قانونگذاریهای نامناسب مجلس شورای اسلامی (که امیدوارم روزی نام گذشتۀ خود یعنی مجلس شورای ملّی را در عمل و نظر بازیابد) مسئلهای ساده است که با اصلاحِ سازوکارهایِ تأییدِ صلاحیتِ نامزدهایِ مجلس (بخوانیم سازوکارهای تأییدِ عدم صلاحیت نمایندگان برای ورود به مجلس) بهگونهای که موجب ورود شایستهترین افراد (و نه ناشایستترین افراد) به عنوان نمایندگان مردم به مجلس شود و ایجاد تغییراتی نسبتاً ساده در ساختار مجلس حل خواهد شد؛ اما چون این تغییرات با منافع اقتصادی و سیاسی گروههای در قدرت در تعارض است این مسئله را پیچیده نشان میدهند؛ و آنگاه عوارض این مسئلۀ سادۀ پیچیده شده گریبان کشور و مردم را خواهد گرفت.
از طرف دیگر نظامِ سیاسی و سیاستگذاریِ ایران برخی مسائل چون مسئلۀ بحران یا ورشکستگی منابع آبی را که اصولاً مسائلی چند سطحی، پیچیده و حتی بدخیم هستند، یا بواسطۀ جهل یا باز هم بواسطۀ منافع اقتصادی و سیاسی، سادهسازی میکند و آنگاه برای این مسئلۀ پیچیده راهحلهایی پیشپا افتاده و ساده میدهد که نتیجۀ اجرای آنها تعمیق مسائل و بحرانهای ایران است. راهکار افزایش منابع آبی از طریق احداث سدهای هرچه بیشتر و برداشت هرچه بیشتر از منابع آب زیرزمینی برای پاسخگویی به نیازهای مصرفی فزاینده، از آن راهکارهای سادهای است که در چند دهۀ گذشته برای مسئلۀ پیچیدۀ آب در ایران داده شده است و باعث شده که ایران از مرحلۀ بحرانِ آب عبور و به مرحلۀ ورشکستگی منابع آبی برسد.
امروز در نشست «چالشهای سیاستگذاری آب در ایران» که به دعوتِ انجمن علمی سیاستگذاری عمومی دانشگاه تهران برگزار شده است با تفصیل بیشتری در مورد این موضوع سخن خواهم گفت.
راستی امروز روز ملّی کوهنورد نیز هست. در کوهنوردی هم مانند سیاست و سیاستگذاری، ساده تصور کردن مسیرهای پیچیده و پیچیده تصور کردن مسیرهای ساده هر دو عواقبی تلخ خواهد داشت.
نشستِ «چالشهای سیاستگذاری آب در ایران» به صورت زنده از صفحۀ اینستاگرام این انجمن پخش میشود.
@publicpolicy_ut
#بیست_و_نهم_مهرماه
#چالشهای_سیاستگذاری_آب
#ورشکستگی_آبی
#بحران_آب
#مسائل_پیچیده
#مسائل_بدخیم
#انجمن_علمی_سیاستگذاری_عمومی_دانشگاه_تهران
#سجاد_فتاحی
Telegram
ایراننامه
من سجّاد فتّاحی، ايران پژوه و دارای درجهٔ دکتری در جامعهشناسی هستم. ایراننامه، مکانی است برای انتشار یادداشتهای من دربارهٔ ایران.
ارسال پیام
@Sjdfattahi
صفحهٔ اینستاگرام
https://instagram.com/sajjad_fattahi_official?utm_medium=copy_link
ارسال پیام
@Sjdfattahi
صفحهٔ اینستاگرام
https://instagram.com/sajjad_fattahi_official?utm_medium=copy_link
Forwarded from انجمن علمی سیاستگذاری عمومی دانشگاه تهران
💠انجمن علمی سیاستگذاری عمومی دانشگاه تهران برگزار میکند:
چالشهای سیاستگذاری آب در ایران
با حضور:
🔹دکتر سجاد فتاحی
تحلیلگر سیستمهای حکمرانی و نویسنده کتاب ایران و مسئله پایداری
🔻زمان: پنجشنبه ۲۹ مهر، ساعت ۱۶
این جلسه به صورت لایو از حساب اینستاگرامی انجمن علمی سیاستگذاری عمومی دانشگاه تهران به آدرس instagram.com/publicpolicy_ut
پخش خواهد شد.
@publicpolicy_ut
چالشهای سیاستگذاری آب در ایران
با حضور:
🔹دکتر سجاد فتاحی
تحلیلگر سیستمهای حکمرانی و نویسنده کتاب ایران و مسئله پایداری
🔻زمان: پنجشنبه ۲۹ مهر، ساعت ۱۶
این جلسه به صورت لایو از حساب اینستاگرامی انجمن علمی سیاستگذاری عمومی دانشگاه تهران به آدرس instagram.com/publicpolicy_ut
پخش خواهد شد.
@publicpolicy_ut
عجب که بوی گلی هست و رنگ نسترنی! (حافظ)
✍️ سجاد فتاحی
t.iss.one/SIAGS
انتخاب هدفی مناسب، گردآوری اطلاعات و آمار در ارتباط با ابعاد گوناگون محیطی که در آن زندگی میکنیم، برنامهریزی برای استفادۀ بهینه از منابعِ موجود، جهت رسیدن به هدف انتخاب شده، و نهایتاً اجرای مناسب برنامهها، 4 گام اساسی است که چه در مورد یک فرد صحبت کنیم یا یک خانواده، روستا، شهر، استان یا کشور باید برداشته شود تا آن فرد یا کشور به اهداف خود دست یابد. هر یک از این گامها طی نشود یا به درستی برداشته نشود کامیابی و رسیدن به اهدافِ مدنظر با موانعی جدی روبرو خواهد شد.
اگر از وضعیت خود، خانواده، روستا، شهر، استان یا کشوری که در آن زندگی میکنید ناراضی هستید، علّت این نارضایتی را باید در وجود ضعفهایی در طی نمودن یکی از این مراحل یا تمامی آنها جستجو کنید.
در کتابِ «ایران و مسئلۀ پایداری» توضیح داده شده است که که چگونه طراحی نامناسب یک نظامِ حکمرانی، سبب عدم توجه به هر یک از این مراحل و در نتیجه افتِ کیفیتِ حکمرانی در یک نظام اجتماعی (خواه خانواده باشد یا کشوری چون ایران) خواهد شد و در مراحل نهایی پایداریِ آن را با مخاطراتی جدی روبرو خواهد کرد. خانوادۀ پرتنش و کشوری آشوب زده نتیجۀ بیتوجهی به این اصول است.
نظامِ حکمرانی و سیاسی در ایران علاوه بر آنکه مشخص نیست چه هدفی را برای آیندۀ ایران در نظر دارد، نظام گردآوری اطلاعات و آمار آن در حوزههای مختلف (به غیر از مسائل سیاسی و امنیتی) با آسیبهایی جدی روبروست؛ که همین دو کافی است تا حتی اگر هم بخواهد نتواند برنامهریزی درستی برای ایران انجام دهد. ادامۀ این وضعیت هم باعث خواهد شد که همان بخشهای امنیتی نسبتاً کارآمد هم در نهایت به محاصرۀ انبوهِ نارضایتیها و مشکلاتِ برآمده از این ضعفها درآمده و از کار بیفتند.
کیفیتِ نازلِ حکمرانی و وضعیت نامناسب کنونی در ایران در حوزههای گوناگون (اقتصادی، اجتماعی و محیطزیستی) نتیجۀ عدم توجه به همین بدیهیاتی است که در چند خط بالا گفته شد.
امروز یکم آبانماه، روز آمار و برنامهریزی است. در شرایط دههها فقدان آمار مناسب و برنامهریزیهایی صحیح در ایران، آنچه که جای تعجب دارد به قول حضرت حافظ آن است که
عجب که بوی گلی هست و رنگ نسترنی
#یکم_آبان
#روز_آمار_و_برنامه_ریزی
#ایران_و_مسئلۀ_پایداری
#انتشارات_مهراندیش
@mehrandishbooks
#کیفیت_حکمرانی
#سجاد_فتاحی
✍️ سجاد فتاحی
t.iss.one/SIAGS
انتخاب هدفی مناسب، گردآوری اطلاعات و آمار در ارتباط با ابعاد گوناگون محیطی که در آن زندگی میکنیم، برنامهریزی برای استفادۀ بهینه از منابعِ موجود، جهت رسیدن به هدف انتخاب شده، و نهایتاً اجرای مناسب برنامهها، 4 گام اساسی است که چه در مورد یک فرد صحبت کنیم یا یک خانواده، روستا، شهر، استان یا کشور باید برداشته شود تا آن فرد یا کشور به اهداف خود دست یابد. هر یک از این گامها طی نشود یا به درستی برداشته نشود کامیابی و رسیدن به اهدافِ مدنظر با موانعی جدی روبرو خواهد شد.
اگر از وضعیت خود، خانواده، روستا، شهر، استان یا کشوری که در آن زندگی میکنید ناراضی هستید، علّت این نارضایتی را باید در وجود ضعفهایی در طی نمودن یکی از این مراحل یا تمامی آنها جستجو کنید.
در کتابِ «ایران و مسئلۀ پایداری» توضیح داده شده است که که چگونه طراحی نامناسب یک نظامِ حکمرانی، سبب عدم توجه به هر یک از این مراحل و در نتیجه افتِ کیفیتِ حکمرانی در یک نظام اجتماعی (خواه خانواده باشد یا کشوری چون ایران) خواهد شد و در مراحل نهایی پایداریِ آن را با مخاطراتی جدی روبرو خواهد کرد. خانوادۀ پرتنش و کشوری آشوب زده نتیجۀ بیتوجهی به این اصول است.
نظامِ حکمرانی و سیاسی در ایران علاوه بر آنکه مشخص نیست چه هدفی را برای آیندۀ ایران در نظر دارد، نظام گردآوری اطلاعات و آمار آن در حوزههای مختلف (به غیر از مسائل سیاسی و امنیتی) با آسیبهایی جدی روبروست؛ که همین دو کافی است تا حتی اگر هم بخواهد نتواند برنامهریزی درستی برای ایران انجام دهد. ادامۀ این وضعیت هم باعث خواهد شد که همان بخشهای امنیتی نسبتاً کارآمد هم در نهایت به محاصرۀ انبوهِ نارضایتیها و مشکلاتِ برآمده از این ضعفها درآمده و از کار بیفتند.
کیفیتِ نازلِ حکمرانی و وضعیت نامناسب کنونی در ایران در حوزههای گوناگون (اقتصادی، اجتماعی و محیطزیستی) نتیجۀ عدم توجه به همین بدیهیاتی است که در چند خط بالا گفته شد.
امروز یکم آبانماه، روز آمار و برنامهریزی است. در شرایط دههها فقدان آمار مناسب و برنامهریزیهایی صحیح در ایران، آنچه که جای تعجب دارد به قول حضرت حافظ آن است که
عجب که بوی گلی هست و رنگ نسترنی
#یکم_آبان
#روز_آمار_و_برنامه_ریزی
#ایران_و_مسئلۀ_پایداری
#انتشارات_مهراندیش
@mehrandishbooks
#کیفیت_حکمرانی
#سجاد_فتاحی
Telegram
ایراننامه
من سجّاد فتّاحی، ايران پژوه و دارای درجهٔ دکتری در جامعهشناسی هستم. ایراننامه، مکانی است برای انتشار یادداشتهای من دربارهٔ ایران.
ارسال پیام
@Sjdfattahi
صفحهٔ اینستاگرام
https://instagram.com/sajjad_fattahi_official?utm_medium=copy_link
ارسال پیام
@Sjdfattahi
صفحهٔ اینستاگرام
https://instagram.com/sajjad_fattahi_official?utm_medium=copy_link
قربانی شدن دینداران به دستِ حکومتِ دینی!
✍️ سجاد فتاحی
t.iss.one/SIAGS
مدتی بود که میخواستم در مورد این فیلم کوتاه ( https://t.iss.one/bbcpersian/113547) که تبدیل به روایتی تکراری و تلخ در ایرانِ دورۀ جمهوری اسلامی شده است و به نظرم هیچ تفاوتی با سیاستِ اشتباه رضا شاه در کشف حجاب اجباری ندارد، چند خطی بنویسم؛ اما دیدم نکتهای را که در ذهن داشتم محسن حسام مظاهری به خوبی بیان کرده است.
در حکومتهای دینی که با بهرهگیری از ابزار قدرت سیاسی در پی اجرای احکام دینی بر میآیند گرچه همۀ جامعه قربانی خواهند شد اما به گمانم آسیبهایی که به دین و دینداران در فضای فرهنگی یک جامعه در بلند مدت وارد میشود بیشتر است. پافشاری کودکانه بر اجرای سیاستِ غلط حجاب اجباری (و البته در کل سیاست نادرستِ اجرای احکام دینی با ابزار قدرت سیاسی) نه تنها لطماتی جبرانناپذیر به تمامی ساکنان این سرزمین وارد میکند بلکه ممکن است برای دههها پس از گذشت این دوران تلخ، به کاهش شأن دین و دینداران در جامعه بینجامد. به همین دلیل نیز هست که اعتراض به این شرایط باید از سوی دینداران مخالف چنین سیاستهایی با جدیت بیشتری دنبال شود.
متن محسن حسام مظاهری را با عنوان «این فرصت تاریخی را دریابید! (سخنی با زنان و دخترانِ باحجاب)» میتوانید در کانال تلگرامی او با نامِ «دین، فرهنگ و جامعه» و در پیوند زیر مطالعه کنید:
https://t.iss.one/mohsenhesammazaheri/3520
#حجاب_اجباری
#محسن_حسام_مظاهری
#سجاد_فتاحی
✍️ سجاد فتاحی
t.iss.one/SIAGS
مدتی بود که میخواستم در مورد این فیلم کوتاه ( https://t.iss.one/bbcpersian/113547) که تبدیل به روایتی تکراری و تلخ در ایرانِ دورۀ جمهوری اسلامی شده است و به نظرم هیچ تفاوتی با سیاستِ اشتباه رضا شاه در کشف حجاب اجباری ندارد، چند خطی بنویسم؛ اما دیدم نکتهای را که در ذهن داشتم محسن حسام مظاهری به خوبی بیان کرده است.
در حکومتهای دینی که با بهرهگیری از ابزار قدرت سیاسی در پی اجرای احکام دینی بر میآیند گرچه همۀ جامعه قربانی خواهند شد اما به گمانم آسیبهایی که به دین و دینداران در فضای فرهنگی یک جامعه در بلند مدت وارد میشود بیشتر است. پافشاری کودکانه بر اجرای سیاستِ غلط حجاب اجباری (و البته در کل سیاست نادرستِ اجرای احکام دینی با ابزار قدرت سیاسی) نه تنها لطماتی جبرانناپذیر به تمامی ساکنان این سرزمین وارد میکند بلکه ممکن است برای دههها پس از گذشت این دوران تلخ، به کاهش شأن دین و دینداران در جامعه بینجامد. به همین دلیل نیز هست که اعتراض به این شرایط باید از سوی دینداران مخالف چنین سیاستهایی با جدیت بیشتری دنبال شود.
متن محسن حسام مظاهری را با عنوان «این فرصت تاریخی را دریابید! (سخنی با زنان و دخترانِ باحجاب)» میتوانید در کانال تلگرامی او با نامِ «دین، فرهنگ و جامعه» و در پیوند زیر مطالعه کنید:
https://t.iss.one/mohsenhesammazaheri/3520
#حجاب_اجباری
#محسن_حسام_مظاهری
#سجاد_فتاحی
Telegram
ایراننامه
من سجّاد فتّاحی، ايران پژوه و دارای درجهٔ دکتری در جامعهشناسی هستم. ایراننامه، مکانی است برای انتشار یادداشتهای من دربارهٔ ایران.
ارسال پیام
@Sjdfattahi
صفحهٔ اینستاگرام
https://instagram.com/sajjad_fattahi_official?utm_medium=copy_link
ارسال پیام
@Sjdfattahi
صفحهٔ اینستاگرام
https://instagram.com/sajjad_fattahi_official?utm_medium=copy_link
عهدنامۀ گلستان و فریدون مشیری
✍️ سجاد فتاحی
t.iss.one/SIAGS
مدتها پیش از آنکه بیگانهای طمع به خاک سرزمینی ببندد، یا مردمانِ بخشی از یک سرزمین بواسطۀ همۀ آشفتگیها و تلخکامیها، اندیشۀ جدایی از سرزمین مادری در نهانخانۀ ذهنشان آشیانه کند، یا گروهی فراوان از ساکنان سرزمینی قصد کوچ کنند؛ خرد، تدبیر و همۀ آن چیزهای نیکویی که میتوان آنها را در مفهوم «کیفیت حکمرانی» خلاصه کرد از نظام سیاسی و حکمرانی آن سرزمین رخت بربسته است.
تمایل به مهاجرت از یک سرزمین یا تمایلات جداییخواهانه از سرزمینی چون ایران، نسبتی مستقیم با کارآمدی نظام سیاسی مستقر و کیفیت حکمرانی آن دارد.
تاریخِ ایران را که میخوانی، هم روزگارانی را خواهی دید که این سرزمین آشیانهای مناسب برای ساکنانش بوده است و از اینرو تمایل به مهاجرت یا جدا شدن از آن اندک؛ و هم روزگارانی را شاهد خواهی بود که در آن چنان دلِ بخشِ اعظمی از ساکنان آن را «خار خار ناامیدی سخت آزردهست» که تمایل به مهاجرت، سکونت در جای دیگر، یا حتی درآمدن تحت حاکمیت کشوری دیگر، در اندیشۀ بخشی از ساکنان آن آشیانه کرده است.
امروز هم سالروز امضایِ معاهدۀ تلخ گلستان است و هم سالروز درگذشتِ فریدونِ شعرِ ایران.
در این سالها هرگاه اندیشۀ مهاجرت در ذهن من و همسرم تقویت میشده است شعر «ریشه در خاک» فریدون مشیری پناهگاهی امن برای ماندن و امید داشتن به «برافراشتنِ گُل از دل این خاک» و «خواندن سرودِ فتح از سه تیغ کوه چون خورشید» بوده است.
امروز که غمِ جدایی 17 ولایت ایران در قفقاز، در سال 1192 خورشیدی، بهواسطۀ معاهدۀ گلستان بر دلمان سنگینی کرد، امروز که تمامی بحرانهایی که در سالهای سپری شده از این معاهده در این منطقه، بواسطۀ این جدایی، رقم خورد خاطرمان را آزرد (که نمونۀ کوچکش مسئلۀ اخیر ارمنستان و آذربایجان است) و امروز اگر خبرِ مهاجرت دوستان و عزیزانی را که این روزها بارها شنیده میشود شنیدیم شعرِ ریشه در خاک فریدون مشیری آرامشبخش و تسلی دهنده است.
ایران برای تبدیل شدن به آشیانی امن برای ماندن و نه جایگاهی برای رفتن، گریزی جز اصلاحِ نظامِ سیاسی و بهبودِ کیفیتِ حکمرانی ندارد؛ در غیر این صورت تاریخ نشان داده است که تکرار معاهداتی چون گلستان و مهاجرتهای فراوان ایرانیان به نقاط دیگر جهان گریزناپذیر است.
#سوم_آبان
#معاهدۀ_گلستان
#فریدون_مشیری
#مهاجرت
#واگرایی
#ایران_و_مسئلۀ_پایداری
#سجاد_فتاحی
✍️ سجاد فتاحی
t.iss.one/SIAGS
مدتها پیش از آنکه بیگانهای طمع به خاک سرزمینی ببندد، یا مردمانِ بخشی از یک سرزمین بواسطۀ همۀ آشفتگیها و تلخکامیها، اندیشۀ جدایی از سرزمین مادری در نهانخانۀ ذهنشان آشیانه کند، یا گروهی فراوان از ساکنان سرزمینی قصد کوچ کنند؛ خرد، تدبیر و همۀ آن چیزهای نیکویی که میتوان آنها را در مفهوم «کیفیت حکمرانی» خلاصه کرد از نظام سیاسی و حکمرانی آن سرزمین رخت بربسته است.
تمایل به مهاجرت از یک سرزمین یا تمایلات جداییخواهانه از سرزمینی چون ایران، نسبتی مستقیم با کارآمدی نظام سیاسی مستقر و کیفیت حکمرانی آن دارد.
تاریخِ ایران را که میخوانی، هم روزگارانی را خواهی دید که این سرزمین آشیانهای مناسب برای ساکنانش بوده است و از اینرو تمایل به مهاجرت یا جدا شدن از آن اندک؛ و هم روزگارانی را شاهد خواهی بود که در آن چنان دلِ بخشِ اعظمی از ساکنان آن را «خار خار ناامیدی سخت آزردهست» که تمایل به مهاجرت، سکونت در جای دیگر، یا حتی درآمدن تحت حاکمیت کشوری دیگر، در اندیشۀ بخشی از ساکنان آن آشیانه کرده است.
امروز هم سالروز امضایِ معاهدۀ تلخ گلستان است و هم سالروز درگذشتِ فریدونِ شعرِ ایران.
در این سالها هرگاه اندیشۀ مهاجرت در ذهن من و همسرم تقویت میشده است شعر «ریشه در خاک» فریدون مشیری پناهگاهی امن برای ماندن و امید داشتن به «برافراشتنِ گُل از دل این خاک» و «خواندن سرودِ فتح از سه تیغ کوه چون خورشید» بوده است.
امروز که غمِ جدایی 17 ولایت ایران در قفقاز، در سال 1192 خورشیدی، بهواسطۀ معاهدۀ گلستان بر دلمان سنگینی کرد، امروز که تمامی بحرانهایی که در سالهای سپری شده از این معاهده در این منطقه، بواسطۀ این جدایی، رقم خورد خاطرمان را آزرد (که نمونۀ کوچکش مسئلۀ اخیر ارمنستان و آذربایجان است) و امروز اگر خبرِ مهاجرت دوستان و عزیزانی را که این روزها بارها شنیده میشود شنیدیم شعرِ ریشه در خاک فریدون مشیری آرامشبخش و تسلی دهنده است.
ایران برای تبدیل شدن به آشیانی امن برای ماندن و نه جایگاهی برای رفتن، گریزی جز اصلاحِ نظامِ سیاسی و بهبودِ کیفیتِ حکمرانی ندارد؛ در غیر این صورت تاریخ نشان داده است که تکرار معاهداتی چون گلستان و مهاجرتهای فراوان ایرانیان به نقاط دیگر جهان گریزناپذیر است.
#سوم_آبان
#معاهدۀ_گلستان
#فریدون_مشیری
#مهاجرت
#واگرایی
#ایران_و_مسئلۀ_پایداری
#سجاد_فتاحی
Telegram
ایراننامه
من سجّاد فتّاحی، ايران پژوه و دارای درجهٔ دکتری در جامعهشناسی هستم. ایراننامه، مکانی است برای انتشار یادداشتهای من دربارهٔ ایران.
ارسال پیام
@Sjdfattahi
صفحهٔ اینستاگرام
https://instagram.com/sajjad_fattahi_official?utm_medium=copy_link
ارسال پیام
@Sjdfattahi
صفحهٔ اینستاگرام
https://instagram.com/sajjad_fattahi_official?utm_medium=copy_link
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
عهدنامۀ گلستان و فریدون مشیری
✍️ سجاد فتاحی
t.iss.one/SIAGS
مدتها پیش از آنکه بیگانهای طمع به خاک سرزمینی ببندد، یا مردمانِ بخشی از یک سرزمین بواسطۀ همۀ آشفتگیها و تلخکامیها، اندیشۀ جدایی از سرزمین مادری در نهانخانۀ ذهنشان آشیانه کند، یا گروهی فراوان از ساکنان سرزمینی قصد کوچ کنند؛ خرد، تدبیر و همۀ آن چیزهای نیکویی که میتوان آنها را در مفهوم «کیفیت حکمرانی» خلاصه کرد از نظام سیاسی و حکمرانی آن سرزمین رخت بربسته است...
✍️ سجاد فتاحی
t.iss.one/SIAGS
مدتها پیش از آنکه بیگانهای طمع به خاک سرزمینی ببندد، یا مردمانِ بخشی از یک سرزمین بواسطۀ همۀ آشفتگیها و تلخکامیها، اندیشۀ جدایی از سرزمین مادری در نهانخانۀ ذهنشان آشیانه کند، یا گروهی فراوان از ساکنان سرزمینی قصد کوچ کنند؛ خرد، تدبیر و همۀ آن چیزهای نیکویی که میتوان آنها را در مفهوم «کیفیت حکمرانی» خلاصه کرد از نظام سیاسی و حکمرانی آن سرزمین رخت بربسته است...
چرا خرمشهر سقوط کرد؟
✍️ سجاد فتاحی
t.iss.one/SIAGS
در 4 آبان 1359، خرمشهر پس از 34 روز مقاومت سقوط کرد و به اشغال کامل ارتش عراق درآمد.
شکستها و پیروزیهای یک کشور دلایلی دارد که اگر درسهای حاصل از آنها آموخته و به کار بسته شد آن کشور در مسیر پیشرفت قرار خواهد گرفت و اگر در لابهلای تعریفها و تمجیدها از خود به فراموشی سپرده شد، آن کشور ناگزیر از تکرار شکستها و تجارت تلخ تاریخی خود خواهد بود. سقوط خرمشهر یکی از آن شکستها و تجارب تلخ است.
عوامل زیادی گرد هم آمد تا ایران را به شدت در برابر عراق آسیبپذیر کرد و سودای تصرفِ ایران را در ذهن صدام آفرید.
از بین همۀ آن عوامل بیگمان تضعیف ارتش در دوران پس از انقلاب که مهمترین نیروی محافظ ایران بود یکی از اساسیترین آنهاست. برخوردهای انقلابیونِ ایران با ارتش، اعدامهای توجیهناپذیر، تصفیههای ناروای صورت گرفته و موازیسازی نیروهای مردمی در کنار این نهاد که باید ذیل آن تعریف میشدند و ... همگی در روزها و سالهای نخست انقلاب نقشی اساسی در تضعیف توان بازدارندگی ایران، پرورده شدن سودای تصرف ایران در ذهن صدام، سقوط خرمشهر و تلفات انسانی سنگین ایران در دوران جنگ داشت.
یک ملّت و یک حکومت ملّی تنها نیازمند یک نهاد نظامی یکپارچه و ارتشی واحد است و موازیسازی هر نهاد دیگری در کنار ارتش اگرچه ممکن است در خدمت منافع ایدئولوژیک گروهی باشد اما بیگمان به منافع ملّی کمکی نخواهد کرد.
اگرچه سیاستپیشگان میخواهند که ما آنان را سیاه و سفید ببینیم اما سیاستمداران در دوران سیاستورزی خود خدمات و اشتباهات فراوانی دارند که از منظری ملّی باید اشتباهات آنها را نقد و خدماتشان را ستود. امروز سالروز تولد محمد رضا پهلوی آخرین شاهنشاه ایران نیز هست او در کنار اشتباهاتی که در دوران حکومت خود داشت خدماتی نیز به ملت ایران کرد و ایجاد و تقویت ارتشی که اگر نبود فتح یک هفتهای ایران توسط صدام امری ممکن بود یکی از آنهاست.
اگر فرصتی شد امروز مصاحبۀ ناخدا هوشنگ صمدی تکاور دریایی ارتش ایران را با حسین دهباشی مشاهده کنید؛ درسهایی بزرگ برای تاریخ ایران دارد.
امروز همچنین فرصتی است برای بزرگداشت یاد تنی چند از فرماندهان مقاومت 34 روزۀ خرمشهر و نیروهای زیرمجموعۀ آنها: سرهنگ علی قمری، دریادار داریوش ضرغامی، ناخدا هوشنگ صمدی و محمد جهان آرا. یاد و نامشان گرامی باد.
#چهارم_آبان
#سقوط_خرمشهر
#ارتش_ایران
#سرهنگ_علی_قمری
#دریادار_داریوش_ضرغامی
#ناخدا_هوشنگ_صمدی
#محمد_جهان_آرا
#سجاد_فتاحی
✍️ سجاد فتاحی
t.iss.one/SIAGS
در 4 آبان 1359، خرمشهر پس از 34 روز مقاومت سقوط کرد و به اشغال کامل ارتش عراق درآمد.
شکستها و پیروزیهای یک کشور دلایلی دارد که اگر درسهای حاصل از آنها آموخته و به کار بسته شد آن کشور در مسیر پیشرفت قرار خواهد گرفت و اگر در لابهلای تعریفها و تمجیدها از خود به فراموشی سپرده شد، آن کشور ناگزیر از تکرار شکستها و تجارت تلخ تاریخی خود خواهد بود. سقوط خرمشهر یکی از آن شکستها و تجارب تلخ است.
عوامل زیادی گرد هم آمد تا ایران را به شدت در برابر عراق آسیبپذیر کرد و سودای تصرفِ ایران را در ذهن صدام آفرید.
از بین همۀ آن عوامل بیگمان تضعیف ارتش در دوران پس از انقلاب که مهمترین نیروی محافظ ایران بود یکی از اساسیترین آنهاست. برخوردهای انقلابیونِ ایران با ارتش، اعدامهای توجیهناپذیر، تصفیههای ناروای صورت گرفته و موازیسازی نیروهای مردمی در کنار این نهاد که باید ذیل آن تعریف میشدند و ... همگی در روزها و سالهای نخست انقلاب نقشی اساسی در تضعیف توان بازدارندگی ایران، پرورده شدن سودای تصرف ایران در ذهن صدام، سقوط خرمشهر و تلفات انسانی سنگین ایران در دوران جنگ داشت.
یک ملّت و یک حکومت ملّی تنها نیازمند یک نهاد نظامی یکپارچه و ارتشی واحد است و موازیسازی هر نهاد دیگری در کنار ارتش اگرچه ممکن است در خدمت منافع ایدئولوژیک گروهی باشد اما بیگمان به منافع ملّی کمکی نخواهد کرد.
اگرچه سیاستپیشگان میخواهند که ما آنان را سیاه و سفید ببینیم اما سیاستمداران در دوران سیاستورزی خود خدمات و اشتباهات فراوانی دارند که از منظری ملّی باید اشتباهات آنها را نقد و خدماتشان را ستود. امروز سالروز تولد محمد رضا پهلوی آخرین شاهنشاه ایران نیز هست او در کنار اشتباهاتی که در دوران حکومت خود داشت خدماتی نیز به ملت ایران کرد و ایجاد و تقویت ارتشی که اگر نبود فتح یک هفتهای ایران توسط صدام امری ممکن بود یکی از آنهاست.
اگر فرصتی شد امروز مصاحبۀ ناخدا هوشنگ صمدی تکاور دریایی ارتش ایران را با حسین دهباشی مشاهده کنید؛ درسهایی بزرگ برای تاریخ ایران دارد.
امروز همچنین فرصتی است برای بزرگداشت یاد تنی چند از فرماندهان مقاومت 34 روزۀ خرمشهر و نیروهای زیرمجموعۀ آنها: سرهنگ علی قمری، دریادار داریوش ضرغامی، ناخدا هوشنگ صمدی و محمد جهان آرا. یاد و نامشان گرامی باد.
#چهارم_آبان
#سقوط_خرمشهر
#ارتش_ایران
#سرهنگ_علی_قمری
#دریادار_داریوش_ضرغامی
#ناخدا_هوشنگ_صمدی
#محمد_جهان_آرا
#سجاد_فتاحی
Telegram
ایراننامه
من سجّاد فتّاحی، ايران پژوه و دارای درجهٔ دکتری در جامعهشناسی هستم. ایراننامه، مکانی است برای انتشار یادداشتهای من دربارهٔ ایران.
ارسال پیام
@Sjdfattahi
صفحهٔ اینستاگرام
https://instagram.com/sajjad_fattahi_official?utm_medium=copy_link
ارسال پیام
@Sjdfattahi
صفحهٔ اینستاگرام
https://instagram.com/sajjad_fattahi_official?utm_medium=copy_link
چگونه سراوان بسازیم؟
✍️ سجاد فتاحی
t.iss.one/SIAGS
یکی از مسائل و بحرانهای خاموشِ پیشروی ایران موضوع زباله و پسماند است. بحرانی که سببِ به خطر افتادن امنیت محیط زیستی در نقاطِ مختلف ایران شده است.
یکی از برجستهترین مظاهر این بحران در سراوان رشت است؛ منطقهای در قلب بکرترین و زیباترین جنگلهای استان گیلان که امروز تبدیل به جایگاهی برای انباشت زباله و کابوسی برای ساکنان این منطقه شده است. اگر در روزهای بهار و تابستان از تهران به سمت رشت حرکت کنید در نزدیکی رشت و به هنگام رسیدن به منطقۀ سراوان بوی نامطبوع این بحران را استشمام خواهید کرد.
برای خلق سراوان که میتوان آن را شاهکاری از بیتوجهی به محیط زیست، بیکفایتی و فساد دانست کافی است در طول چند دهه اقدامات زیر را انجام دهیم:
هیچ اقدام و سیاستی برای کاهش تولید پسماند نداشته باشیم و سرخوشانه زبالههای خشک و تَرِ تفکیک نشده را در گوشهای انباشت کنیم؛ سازمانها و نهادهایی که میبایست مسئولیت حفاظت از محیط زیست را بر عهده داشته باشند چشمشان را بر روی این تخلف آشکار بسته و دادستانی و قوۀ قضاییهای که باید به این نقض صریح قانون رسیدگی کند به بهانۀ مصلحت از آن بگذرد؛ مردم و تشکلهای مردمی که پس از مدتی نسبت به ابعاد این بحران آگاهی پیدا کرده و نسبت به آن معترض شدهاند را با ابزارهای امنیتی برای چند سالی ساکت کنیم؛ مدیرانی فاقد هرگونه صلاحیت و دانش لازم برای پرداختن به چنین موضوعاتی را انتخاب نموده و در رأس سازمانها و دستگاههای متولی قرار دهیم و ...
اگر همۀ این اقدامات و موارد دیگری را که میتوان به آن افزود طی چند سال و چند دهه انجام دهیم همانند امروز در هر گوشۀ ایران سراوانی ایجاد خواهیم کرد که منابع آب و خاک را آلوده کرده، سلامت ایرانیان را به خطر انداخته و در یک کلام امنیت محیط زیستی ایران را با مخاطراتی جدی روبرو خواهد کرد.
در سال 1398 همراه دوست عزیزم نرگس آذری به بررسی موضوع پسماند در گیلان پرداختیم که تجارب اولیۀ حاصل از آن را در گفتگویی با علی درستکار طرح نمودیم (در دو پست بعدی میتوانید این گفتگو را مشاهده کنید) و بعدها در کتابِ ایران و مسئلۀ پایداری، بسط دادم. اگر تمایل داشتید میتوانید به آن گفتگو یا متن کتاب مراجعه کنید.
اما اگر میخواهید یاورِ بیکفایتی نظام حکمرانی و سیاسی ایران در پیدایش بحران پسماند و خلق سراوانهایی در نقاط مختلف ایران نباشید کافی است چند اقدام کوچک انجام دهید که در قسمت دوم این نوشتار به آنها اشاره خواهم کرد.
#بحران_پسماند
#سراوان_رشت
#امنیت_محیط_زیستی
#ایران_و_مسئلۀ_پایداری
#نرگس_آذری
#علی_درستکار
#سجاد_فتاحی
✍️ سجاد فتاحی
t.iss.one/SIAGS
یکی از مسائل و بحرانهای خاموشِ پیشروی ایران موضوع زباله و پسماند است. بحرانی که سببِ به خطر افتادن امنیت محیط زیستی در نقاطِ مختلف ایران شده است.
یکی از برجستهترین مظاهر این بحران در سراوان رشت است؛ منطقهای در قلب بکرترین و زیباترین جنگلهای استان گیلان که امروز تبدیل به جایگاهی برای انباشت زباله و کابوسی برای ساکنان این منطقه شده است. اگر در روزهای بهار و تابستان از تهران به سمت رشت حرکت کنید در نزدیکی رشت و به هنگام رسیدن به منطقۀ سراوان بوی نامطبوع این بحران را استشمام خواهید کرد.
برای خلق سراوان که میتوان آن را شاهکاری از بیتوجهی به محیط زیست، بیکفایتی و فساد دانست کافی است در طول چند دهه اقدامات زیر را انجام دهیم:
هیچ اقدام و سیاستی برای کاهش تولید پسماند نداشته باشیم و سرخوشانه زبالههای خشک و تَرِ تفکیک نشده را در گوشهای انباشت کنیم؛ سازمانها و نهادهایی که میبایست مسئولیت حفاظت از محیط زیست را بر عهده داشته باشند چشمشان را بر روی این تخلف آشکار بسته و دادستانی و قوۀ قضاییهای که باید به این نقض صریح قانون رسیدگی کند به بهانۀ مصلحت از آن بگذرد؛ مردم و تشکلهای مردمی که پس از مدتی نسبت به ابعاد این بحران آگاهی پیدا کرده و نسبت به آن معترض شدهاند را با ابزارهای امنیتی برای چند سالی ساکت کنیم؛ مدیرانی فاقد هرگونه صلاحیت و دانش لازم برای پرداختن به چنین موضوعاتی را انتخاب نموده و در رأس سازمانها و دستگاههای متولی قرار دهیم و ...
اگر همۀ این اقدامات و موارد دیگری را که میتوان به آن افزود طی چند سال و چند دهه انجام دهیم همانند امروز در هر گوشۀ ایران سراوانی ایجاد خواهیم کرد که منابع آب و خاک را آلوده کرده، سلامت ایرانیان را به خطر انداخته و در یک کلام امنیت محیط زیستی ایران را با مخاطراتی جدی روبرو خواهد کرد.
در سال 1398 همراه دوست عزیزم نرگس آذری به بررسی موضوع پسماند در گیلان پرداختیم که تجارب اولیۀ حاصل از آن را در گفتگویی با علی درستکار طرح نمودیم (در دو پست بعدی میتوانید این گفتگو را مشاهده کنید) و بعدها در کتابِ ایران و مسئلۀ پایداری، بسط دادم. اگر تمایل داشتید میتوانید به آن گفتگو یا متن کتاب مراجعه کنید.
اما اگر میخواهید یاورِ بیکفایتی نظام حکمرانی و سیاسی ایران در پیدایش بحران پسماند و خلق سراوانهایی در نقاط مختلف ایران نباشید کافی است چند اقدام کوچک انجام دهید که در قسمت دوم این نوشتار به آنها اشاره خواهم کرد.
#بحران_پسماند
#سراوان_رشت
#امنیت_محیط_زیستی
#ایران_و_مسئلۀ_پایداری
#نرگس_آذری
#علی_درستکار
#سجاد_فتاحی
Telegram
ایراننامه
من سجّاد فتّاحی، ايران پژوه و دارای درجهٔ دکتری در جامعهشناسی هستم. ایراننامه، مکانی است برای انتشار یادداشتهای من دربارهٔ ایران.
ارسال پیام
@Sjdfattahi
صفحهٔ اینستاگرام
https://instagram.com/sajjad_fattahi_official?utm_medium=copy_link
ارسال پیام
@Sjdfattahi
صفحهٔ اینستاگرام
https://instagram.com/sajjad_fattahi_official?utm_medium=copy_link
Forwarded from سار مديا
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 #ویدئو
📌 گیلان و هرم وارونه مدیریت پسماند؛
🔴 ارتفاع ۱۰۰ متری زباله در میان جنگل
⭕️ هرم وارونه مدیریت پسماند عنوان سلسله گزارشهایی است که مرکز بررسیهای استراتژیک در مورد چیستی و چرایی وقوع #بحران_پسماند در #استانهای_ساحلی کشور و نحوه مواجهه با این بحران در دست تهیه دارد.
⭕️ علی درستکار در مورد این گزارش، گفتگویی را با دکتر سجاد فتاحی و نرگس آذری، کارشناسان مرکز بررسیهای استراتژیک انجام داده است که اخیراً گزارشی میدانی را از این منطقه تهیه کردهاند.
📎 برای دانلود این گفتگو با کیفیت دلخواه، از لینک زیر استفاده کنید:
🌐 aparat.com/v/W3OhV
🆔 @saarmedia_ir
📌 گیلان و هرم وارونه مدیریت پسماند؛
🔴 ارتفاع ۱۰۰ متری زباله در میان جنگل
⭕️ هرم وارونه مدیریت پسماند عنوان سلسله گزارشهایی است که مرکز بررسیهای استراتژیک در مورد چیستی و چرایی وقوع #بحران_پسماند در #استانهای_ساحلی کشور و نحوه مواجهه با این بحران در دست تهیه دارد.
⭕️ علی درستکار در مورد این گزارش، گفتگویی را با دکتر سجاد فتاحی و نرگس آذری، کارشناسان مرکز بررسیهای استراتژیک انجام داده است که اخیراً گزارشی میدانی را از این منطقه تهیه کردهاند.
📎 برای دانلود این گفتگو با کیفیت دلخواه، از لینک زیر استفاده کنید:
🌐 aparat.com/v/W3OhV
🆔 @saarmedia_ir
Forwarded from معاونت راهبردی ریاست جمهوری
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📌 گیلان و هرم وارونه مدیریت پسماند(۲)؛
🔴 بحران پسماند زباله در گیلان
⭕️ هرم وارونه مدیریت پسماند عنوان سلسله گزارشهایی است که مرکز بررسیهای استراتژیک در مورد چیستی و چرایی وقوع #بحران_پسماند در #استانهای_ساحلی کشور و نحوه مواجهه با این بحران در دست تهیه دارد.
⭕️ علی درستکار در مورد این گزارش، دومین گفتگو را با دکتر سجاد فتاحی و نرگس آذری، کارشناسان مرکز بررسیهای استراتژیک انجام داده است.
📎 برای دانلود این گفتگو با کیفیت دلخواه، از لینک زیر استفاده کنید:
🌐 aparat.com/v/Oti0M
🆔 @saarmedia_ir
🔴 بحران پسماند زباله در گیلان
⭕️ هرم وارونه مدیریت پسماند عنوان سلسله گزارشهایی است که مرکز بررسیهای استراتژیک در مورد چیستی و چرایی وقوع #بحران_پسماند در #استانهای_ساحلی کشور و نحوه مواجهه با این بحران در دست تهیه دارد.
⭕️ علی درستکار در مورد این گزارش، دومین گفتگو را با دکتر سجاد فتاحی و نرگس آذری، کارشناسان مرکز بررسیهای استراتژیک انجام داده است.
📎 برای دانلود این گفتگو با کیفیت دلخواه، از لینک زیر استفاده کنید:
🌐 aparat.com/v/Oti0M
🆔 @saarmedia_ir
کوروش، بنیانگذارِ سیاستِ ایرانشهری
✍️ سجاد فتاحی
t.iss.one/SIAGS
در تاریخِ جهان باستان که رواداری عقیدتی و مذهبی و دادگری با مردمان کالایی کمیاب است، میتوان کوروش را استثنایی بزرگ دانست که سیاستِ خود را بر این دو پایه استوار ساخت. او سرمشقی را برای تمام سیاستمداران و حکمرانان پس از خود برجای نهاد که میتوانیم آن را «سیاستِ ایرانشهری» یعنی سیاستِ مناسب برای ادارۀ ایرانشهر بدانیم؛ سرزمینی که تنوع و تکثر وجه قالب در تمام حوزههای آن است و بدون سیاستی که امکان وحدت در کثرت را فراهم کند بقا و ادارۀ آن امکانپذیر نیست. به گمانم از بین تمامِ خدمات کوروش به ایران، بر جای نهادن این سرمشق برجستهترین مورد است. سرمشقی که دلیلِ انحطاط و شکوفاییِ تاریخِ ایران در دورههای مختلف را میتوان در رعایت یا عدم رعایت آن از سوی سیاستمداران و حکمرانان جستجو کرد.
ضعف بنیادینِ تاریخِ ایران آن است که اجرایِ «سیاستِ ایرانشهری» در بخش قابل توجهی از تاریخ این سرزمین به عهدۀ سیاستمداران و حاکمان آن نهاده شد. به همین دلیل نیز بود که اگر حاکمی بر اساس این سیاست رفتار میکرد، ایران به سرعت به شکوفایی میرسد و گلستانی میشد که یاد و نامش در خاطرهها میماند؛ و اگر از آن سیاست فاصله میگرفت تبدیل به کلنگستانی میشد که تلخی ایامش برای سدهها در کام مردمان این سرزمین حس میشد. اما ایران برای حرکتی با ثبات و رو به رشد در تاریخ نیازمند آن است که اجرایِ «سیاستِ ایرانشهری» به عهدۀ یک نظامِ سیاسی و حکمرانی خوشساخت و کارآمد قرار گیرد که اصولاً اجازۀ انحراف از این سیاست را به سیاستمداران و حکمرانان ندهد و اگر آنان در جهت منافع فردی یا ایدئولوژیک سودای نقض این سیاست را در سر پروراندند دستوپای آنها را بسته و امکان برکناری آنها را فراهم کرده باشد.
شادکامی ایرانیان و شکوفایی اقتصادی و اجتماعی این سرزمین نیازمندِ اجرایِ سیاستِ ایرانشهری و اجرای این سیاست نیازمند یک نظام سیاسی و حکمرانیِ کارآمد است که نه نسبتی با ساختارِ سیاسیِ کنونی دارد و نه میتوان نمونۀ نعل به نعل آن را از تاریخ ایران بیرون کشید. چنین ساختاری نیازمند طراحی بر اساسِ ویژگیهای ایران و آموزههای تاریخی ایران و جهان است.
یاد و نامِ کوروش، بنیانگذارِ سیاستِ ایرانشهری گرامی باد.
#هفتم_آبان
#روز_کوروش_بزرگ
#سیاست_ایرانشهری
#ایرانشهر
#سجاد_فتاحی
✍️ سجاد فتاحی
t.iss.one/SIAGS
در تاریخِ جهان باستان که رواداری عقیدتی و مذهبی و دادگری با مردمان کالایی کمیاب است، میتوان کوروش را استثنایی بزرگ دانست که سیاستِ خود را بر این دو پایه استوار ساخت. او سرمشقی را برای تمام سیاستمداران و حکمرانان پس از خود برجای نهاد که میتوانیم آن را «سیاستِ ایرانشهری» یعنی سیاستِ مناسب برای ادارۀ ایرانشهر بدانیم؛ سرزمینی که تنوع و تکثر وجه قالب در تمام حوزههای آن است و بدون سیاستی که امکان وحدت در کثرت را فراهم کند بقا و ادارۀ آن امکانپذیر نیست. به گمانم از بین تمامِ خدمات کوروش به ایران، بر جای نهادن این سرمشق برجستهترین مورد است. سرمشقی که دلیلِ انحطاط و شکوفاییِ تاریخِ ایران در دورههای مختلف را میتوان در رعایت یا عدم رعایت آن از سوی سیاستمداران و حکمرانان جستجو کرد.
ضعف بنیادینِ تاریخِ ایران آن است که اجرایِ «سیاستِ ایرانشهری» در بخش قابل توجهی از تاریخ این سرزمین به عهدۀ سیاستمداران و حاکمان آن نهاده شد. به همین دلیل نیز بود که اگر حاکمی بر اساس این سیاست رفتار میکرد، ایران به سرعت به شکوفایی میرسد و گلستانی میشد که یاد و نامش در خاطرهها میماند؛ و اگر از آن سیاست فاصله میگرفت تبدیل به کلنگستانی میشد که تلخی ایامش برای سدهها در کام مردمان این سرزمین حس میشد. اما ایران برای حرکتی با ثبات و رو به رشد در تاریخ نیازمند آن است که اجرایِ «سیاستِ ایرانشهری» به عهدۀ یک نظامِ سیاسی و حکمرانی خوشساخت و کارآمد قرار گیرد که اصولاً اجازۀ انحراف از این سیاست را به سیاستمداران و حکمرانان ندهد و اگر آنان در جهت منافع فردی یا ایدئولوژیک سودای نقض این سیاست را در سر پروراندند دستوپای آنها را بسته و امکان برکناری آنها را فراهم کرده باشد.
شادکامی ایرانیان و شکوفایی اقتصادی و اجتماعی این سرزمین نیازمندِ اجرایِ سیاستِ ایرانشهری و اجرای این سیاست نیازمند یک نظام سیاسی و حکمرانیِ کارآمد است که نه نسبتی با ساختارِ سیاسیِ کنونی دارد و نه میتوان نمونۀ نعل به نعل آن را از تاریخ ایران بیرون کشید. چنین ساختاری نیازمند طراحی بر اساسِ ویژگیهای ایران و آموزههای تاریخی ایران و جهان است.
یاد و نامِ کوروش، بنیانگذارِ سیاستِ ایرانشهری گرامی باد.
#هفتم_آبان
#روز_کوروش_بزرگ
#سیاست_ایرانشهری
#ایرانشهر
#سجاد_فتاحی
Telegram
ایراننامه
من سجّاد فتّاحی، ايران پژوه و دارای درجهٔ دکتری در جامعهشناسی هستم. ایراننامه، مکانی است برای انتشار یادداشتهای من دربارهٔ ایران.
ارسال پیام
@Sjdfattahi
صفحهٔ اینستاگرام
https://instagram.com/sajjad_fattahi_official?utm_medium=copy_link
ارسال پیام
@Sjdfattahi
صفحهٔ اینستاگرام
https://instagram.com/sajjad_fattahi_official?utm_medium=copy_link
هشتم آبان، روزی برای مخالفت با سوءاستفادۀ سیاسی و نظامی از نوجوانان
✍️ سجاد فتاحی
t.iss.one/SIAGS
یک جامعه برای آنکه بتواند در مسیر رشد قرار گیرد نیازمند آن است که حوزهها و نهادهای مختلف آن تا حدی از هم تفکیک شوند. مثلاً باید حوزۀ اقتصاد آن تا حدی دارای استقلال از حوزۀ سیاست باشد یا حوزۀ نظامی آن نتواند نهادها و حوزههای دیگر مثل دانشگاه، اقتصاد و سیاست را زیر سلطۀ خود درآورد؛ چون هر یک از این حوزهها اصول خاص خود را دارند که اگر به آنها توجه نشود یا اصول سایر حوزهها در آنها جاری شود کارآیی خود را از دست خواهند داد و جامعه را با بحرانهایی جدی روبرو خواهند کرد.
از این منظر حضور نهادی نظامی چون سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و زیرشاخههای آن چون بسیج دانشآموزی، بسیج دانشجویی، بسیج کارمندی و ... در مدارس، دانشگاهها، ادارات و ... نمونهای از برهم زدن استقلال نهادی و ایجاد اختلال در سایر حوزهها و نهادهای جامعۀ ایرانی در جهت منافعِ سیاسی و ایدئولوژیکِ خاصی است که میتوان آن را یکی از دلایل کاهش کارآمدی آن نهادها دانست.
به گمانم یکی از آسیبزاترین حضورهای بسیج در حوزههای مختلف، حضور این نهاد در مدارس است که ذهن نوجوانان ایرانی را در سالهایی حساس از زندگی با مفاهیمی درگیر میکند و آموزههایی را به آنها میآموزد که به کار هرچه آید به کار رشد فردی و آبادانی ایران در آینده نخواهد آمد.
استفاده یا به مفهومی دقیقتر سوءاستفاده از نوجوانان در کارزارها و رخدادهای سیاسی – نظامی که در ایران از طریق نهادهایی چون بسیج و سپاه پاسداران عملیاتی و تسهیل شده است و نمونههای آن را در جنگ با عراق، راهپیماییهای سیاسی و رخدادهایی چون اعتراضات 1388 و آبان 1398 شاهد بودیم اثراتی مخرب بر روح بخشی از نوجوانان ایرانی میگذارد که شاید سالها زمان لازم باشد تا از روح آنها زدوده شود.
امروز سالروز شهادت محمد حسین فهمیده، نوجوان 13 سالۀ ایرانی در جنگ است؛ اگر به درستی بنگریم امروز را باید روزی برای مخالفت با استفاده از کودکان و نوجوانان در کارزارهای نظامی و سیاسی بدانیم؛ اگرچه آن را به گونهای تبلیغ میکنند تا تبدیل به روزی برای جلب کودکان و نوجوانان به چنین کارزارهایی شود.
#هشتم_آبان
#محمد_حسین_فهمیده
#بسیج
#نه_به_استفادۀ_سیاسی_نظامی_از_نوجوانان
#سجاد_فتاحی
✍️ سجاد فتاحی
t.iss.one/SIAGS
یک جامعه برای آنکه بتواند در مسیر رشد قرار گیرد نیازمند آن است که حوزهها و نهادهای مختلف آن تا حدی از هم تفکیک شوند. مثلاً باید حوزۀ اقتصاد آن تا حدی دارای استقلال از حوزۀ سیاست باشد یا حوزۀ نظامی آن نتواند نهادها و حوزههای دیگر مثل دانشگاه، اقتصاد و سیاست را زیر سلطۀ خود درآورد؛ چون هر یک از این حوزهها اصول خاص خود را دارند که اگر به آنها توجه نشود یا اصول سایر حوزهها در آنها جاری شود کارآیی خود را از دست خواهند داد و جامعه را با بحرانهایی جدی روبرو خواهند کرد.
از این منظر حضور نهادی نظامی چون سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و زیرشاخههای آن چون بسیج دانشآموزی، بسیج دانشجویی، بسیج کارمندی و ... در مدارس، دانشگاهها، ادارات و ... نمونهای از برهم زدن استقلال نهادی و ایجاد اختلال در سایر حوزهها و نهادهای جامعۀ ایرانی در جهت منافعِ سیاسی و ایدئولوژیکِ خاصی است که میتوان آن را یکی از دلایل کاهش کارآمدی آن نهادها دانست.
به گمانم یکی از آسیبزاترین حضورهای بسیج در حوزههای مختلف، حضور این نهاد در مدارس است که ذهن نوجوانان ایرانی را در سالهایی حساس از زندگی با مفاهیمی درگیر میکند و آموزههایی را به آنها میآموزد که به کار هرچه آید به کار رشد فردی و آبادانی ایران در آینده نخواهد آمد.
استفاده یا به مفهومی دقیقتر سوءاستفاده از نوجوانان در کارزارها و رخدادهای سیاسی – نظامی که در ایران از طریق نهادهایی چون بسیج و سپاه پاسداران عملیاتی و تسهیل شده است و نمونههای آن را در جنگ با عراق، راهپیماییهای سیاسی و رخدادهایی چون اعتراضات 1388 و آبان 1398 شاهد بودیم اثراتی مخرب بر روح بخشی از نوجوانان ایرانی میگذارد که شاید سالها زمان لازم باشد تا از روح آنها زدوده شود.
امروز سالروز شهادت محمد حسین فهمیده، نوجوان 13 سالۀ ایرانی در جنگ است؛ اگر به درستی بنگریم امروز را باید روزی برای مخالفت با استفاده از کودکان و نوجوانان در کارزارهای نظامی و سیاسی بدانیم؛ اگرچه آن را به گونهای تبلیغ میکنند تا تبدیل به روزی برای جلب کودکان و نوجوانان به چنین کارزارهایی شود.
#هشتم_آبان
#محمد_حسین_فهمیده
#بسیج
#نه_به_استفادۀ_سیاسی_نظامی_از_نوجوانان
#سجاد_فتاحی
Telegram
ایراننامه
من سجّاد فتّاحی، ايران پژوه و دارای درجهٔ دکتری در جامعهشناسی هستم. ایراننامه، مکانی است برای انتشار یادداشتهای من دربارهٔ ایران.
ارسال پیام
@Sjdfattahi
صفحهٔ اینستاگرام
https://instagram.com/sajjad_fattahi_official?utm_medium=copy_link
ارسال پیام
@Sjdfattahi
صفحهٔ اینستاگرام
https://instagram.com/sajjad_fattahi_official?utm_medium=copy_link
چگونه سراوان نسازیم؟!
(بخش نخست: جداسازیِ پسماندهای تَر)
✍️ سجاد فتاحی
t.iss.one/SIAGS
در یادداشت «چگونه سراوان بسازیم؟!» توضیح داده شد که چگونه و با چه اقداماتی در طول چند دهۀ گذشته بحران کنونی پسماند در ایران پدید آمده است. بحرانی که یکی از نمودهای برجستۀ آن مراکز دفع و دفن پسماندی چون سراوان رشت است؛ که نمونههای آن را میتوان تقریباً در تمام استانها و شهرهای بزرگ ایران مشاهده کرد.
گرچه مسئولیت اصلی این بحران با نظام حکمرانی ایران است و جلوگیری از تعمیق آن نیازمند ایجاد اصلاحاتی اساسی در این نظام (که به نمونههایی از آن در کتاب ایران و مسئلۀ پایداری اشاره کردهام)، اما هر یک از ما هم میتوانیم با اقداماتی کوچک نقشی اساسی در کاهش ابعاد آن داشته باشیم و از لذّتِ همدست نبودن در ویرانیِ ایران بهرهمند شویم.
ورودیِ اصلیِ مراکزی چون سراوان، پسماندهایی است که در خانههای هر یک از ما تولید میشود و وقتی به هم میپیوندد و در طول چند دهه ادامه پیدا میکند این مراکز را پدید میآورد. بنابراین اگر هر یک از ما پسماندهای خانگی خودمان را به گونهایی مدیریت کنیم که به این مراکز نرسد بخشی از مسئلۀ پسماند حل خواهد شد.
پسماندهای خانگی ما دو دسته است یا پسماندهای تَر است (مثل پوست میوهها، تخممرغ و ...) یا پسماندهای خشک (مثل بطریهای پلاستیکی، کاغذ، مقوا، شیشه، نایلون و ...). قدم اول این است که آنها را از هم جدا کنیم چون در کنار هم قرار دادن آنها باعث آلودگی و از بین رفتن پسماندهای خشک میشود که ارزشمندترین بخش پسماند است و اگر به درستی تفکیک شود این پسماندها در همان مخازن زبالۀ محلی، توسط تفکیک کنندگان زبالهها جدا شده و از چرخۀ پسماندهای ارسالی به مراکز دفن و دفع پسماند خارج میشود. با این کار هم حدود 30 درصد از حجم پسماندهای ارسالی به مراکز دفن را کاهش دادهایم و هم با جلوگیری از اتلاف پسماندهای خشک آنها را به صورت مؤثر به چرخۀ اقتصادی ایران بازگرداندهایم.
حالا ما میمانیم و پسماندهای تَر که به خاطر تولید شیرابه بسیار خطرناک هستند و نقشی اساسی در آلودگی منابع آب و خاک در مراکز دفن پسماند دارند. در قسمت بعدی این یادداشت بر اساس تجربۀ خود و همسرم توضیح خواهم داد که چگونه میتوان این پسماندها را حتی در آپارتمان به گونهای مدیریت کرد که سروکارشان به مخازن زبالۀ شهری و بعدها مراکز دفن و دفع پسماند نیفتد.
#پسماند
#سراوان_رشت
#حکمرانی_پسماند
#ایران_و_مسئلۀ_پایداری
#انتشارات_مهراندیش
#سجاد_فتاحی
(بخش نخست: جداسازیِ پسماندهای تَر)
✍️ سجاد فتاحی
t.iss.one/SIAGS
در یادداشت «چگونه سراوان بسازیم؟!» توضیح داده شد که چگونه و با چه اقداماتی در طول چند دهۀ گذشته بحران کنونی پسماند در ایران پدید آمده است. بحرانی که یکی از نمودهای برجستۀ آن مراکز دفع و دفن پسماندی چون سراوان رشت است؛ که نمونههای آن را میتوان تقریباً در تمام استانها و شهرهای بزرگ ایران مشاهده کرد.
گرچه مسئولیت اصلی این بحران با نظام حکمرانی ایران است و جلوگیری از تعمیق آن نیازمند ایجاد اصلاحاتی اساسی در این نظام (که به نمونههایی از آن در کتاب ایران و مسئلۀ پایداری اشاره کردهام)، اما هر یک از ما هم میتوانیم با اقداماتی کوچک نقشی اساسی در کاهش ابعاد آن داشته باشیم و از لذّتِ همدست نبودن در ویرانیِ ایران بهرهمند شویم.
ورودیِ اصلیِ مراکزی چون سراوان، پسماندهایی است که در خانههای هر یک از ما تولید میشود و وقتی به هم میپیوندد و در طول چند دهه ادامه پیدا میکند این مراکز را پدید میآورد. بنابراین اگر هر یک از ما پسماندهای خانگی خودمان را به گونهایی مدیریت کنیم که به این مراکز نرسد بخشی از مسئلۀ پسماند حل خواهد شد.
پسماندهای خانگی ما دو دسته است یا پسماندهای تَر است (مثل پوست میوهها، تخممرغ و ...) یا پسماندهای خشک (مثل بطریهای پلاستیکی، کاغذ، مقوا، شیشه، نایلون و ...). قدم اول این است که آنها را از هم جدا کنیم چون در کنار هم قرار دادن آنها باعث آلودگی و از بین رفتن پسماندهای خشک میشود که ارزشمندترین بخش پسماند است و اگر به درستی تفکیک شود این پسماندها در همان مخازن زبالۀ محلی، توسط تفکیک کنندگان زبالهها جدا شده و از چرخۀ پسماندهای ارسالی به مراکز دفن و دفع پسماند خارج میشود. با این کار هم حدود 30 درصد از حجم پسماندهای ارسالی به مراکز دفن را کاهش دادهایم و هم با جلوگیری از اتلاف پسماندهای خشک آنها را به صورت مؤثر به چرخۀ اقتصادی ایران بازگرداندهایم.
حالا ما میمانیم و پسماندهای تَر که به خاطر تولید شیرابه بسیار خطرناک هستند و نقشی اساسی در آلودگی منابع آب و خاک در مراکز دفن پسماند دارند. در قسمت بعدی این یادداشت بر اساس تجربۀ خود و همسرم توضیح خواهم داد که چگونه میتوان این پسماندها را حتی در آپارتمان به گونهای مدیریت کرد که سروکارشان به مخازن زبالۀ شهری و بعدها مراکز دفن و دفع پسماند نیفتد.
#پسماند
#سراوان_رشت
#حکمرانی_پسماند
#ایران_و_مسئلۀ_پایداری
#انتشارات_مهراندیش
#سجاد_فتاحی
Telegram
ایراننامه
من سجّاد فتّاحی، ايران پژوه و دارای درجهٔ دکتری در جامعهشناسی هستم. ایراننامه، مکانی است برای انتشار یادداشتهای من دربارهٔ ایران.
ارسال پیام
@Sjdfattahi
صفحهٔ اینستاگرام
https://instagram.com/sajjad_fattahi_official?utm_medium=copy_link
ارسال پیام
@Sjdfattahi
صفحهٔ اینستاگرام
https://instagram.com/sajjad_fattahi_official?utm_medium=copy_link
جشنی برای گرامیداشت آب
✍️ سجاد فتاحی
t.iss.one/SIAGS
ایران از نظر جغرافیایی و اقلیمی در منطقهای واقع شده است که در آن «آب» عنصری ارزشمند است. در چنین محیطی هرگونه اشتباه در مواجهه با مسئلۀ آب که آسیبی بر کمیت یا کیفیت آن وارد آورد میتواند کُشنده باشد.
به همین دلیل است که از هزارههای پیش و حتی پیش از ورود آریاییها به این سرزمین «آب» عنصری مقدس و الهۀ آن یعنی «آناهیتا» یکی از مقدسترین ایزد- بانوان مردمان ساکن در این سرزمین بوده است. ایزد بانویی که حتی بعدها با عمومیت یافتن آیین زرتشت همچنان ارزش و احترام خود را حفظ کرد و سرودهایی با شکوه در مدح آن سروده شد.
امروز منابع آب ایران بواسطۀ هفت دهه حکمرانی ناکارآمد آب چه از نظر کمی و چه از نظر کیفی در معرض مخاطراتی جدی قرار گرفته است. بر اساس استانداردهای بینالمللی اگر میزان مصارف منابع آب در یک سرزمین بیش از 40 درصد منابع آب تجدیدپذیر باشد (یعنی آبی که به صورت سالیانه از طریق بارش برف و باران تامین میشود)، آن سرزمین گرفتار «بحران شدید آب» است. این در حالی است که امروز ایران بنا به گفتۀ مقامهای مسئول، 110 درصد منابع آب تجدیدپذیر خود را مصرف میکند و این یعنی که ایران از مرحلۀ بحران شدید آب عبور و به مرحلۀ «ورشکستگی منابع آبی» رسیده است.
از طرف دیگر بواسطۀ عدم توجه به ضوابط محیطزیستی، کیفیت منابع آب در ایران نیز با مخاطراتی جدی روبروست.
این موارد تنها ذکر مرثیهای تکراری بر آب است که دستکم از اواسط دهۀ 1340 خورشیدی متخصصان نسبت به آن هشدار دادهاند و تا امروز شنیده نشده است. از آنرو که تمامی فرصتهای اصلاح را از دست دادهایم باید بدانیم که انقلابی آگاهانه در نظام حکمرانیِ آب ایران یک ضرورت است که بدون آن رهایی از ورطۀ ورشکستگی منابع آبی امکانناپذیر خواهد بود.
امروز روز «جشنِ آبانگان» است، جشنی ایرانی در ستایش آب، که میتوان آن را نقطهای برای بازگشت تقدس آب در ذهن ایرانیان دانست. اگرچه گوشهای سیاستمداران این سرزمین سنگین است و البته منافع اقتصادی و سیاسیشان دستوپای آنها را برای انجام اصلاحاتی اساسی در حوزههای گوناگون بسته است، اما کودکان شنوندگان خوبی هستند، آبانگان را برای آنها جشن بگیریم، از طرف «آناهیتا» هدیهای به آنها بدهیم و اهمیت آب را در ذهنشان برجسته کنیم؛ آنها فردای ایران را خواهند ساخت.
#دهم_آبان
#جشن_آبانگان
#جشن_ایرانی
#بحران_آب
#ورشکستگی_منابع_آب
#حکمرانی_آب
#ایران_و_مسئلۀ_پایداری
#سجاد_فتاحی
✍️ سجاد فتاحی
t.iss.one/SIAGS
ایران از نظر جغرافیایی و اقلیمی در منطقهای واقع شده است که در آن «آب» عنصری ارزشمند است. در چنین محیطی هرگونه اشتباه در مواجهه با مسئلۀ آب که آسیبی بر کمیت یا کیفیت آن وارد آورد میتواند کُشنده باشد.
به همین دلیل است که از هزارههای پیش و حتی پیش از ورود آریاییها به این سرزمین «آب» عنصری مقدس و الهۀ آن یعنی «آناهیتا» یکی از مقدسترین ایزد- بانوان مردمان ساکن در این سرزمین بوده است. ایزد بانویی که حتی بعدها با عمومیت یافتن آیین زرتشت همچنان ارزش و احترام خود را حفظ کرد و سرودهایی با شکوه در مدح آن سروده شد.
امروز منابع آب ایران بواسطۀ هفت دهه حکمرانی ناکارآمد آب چه از نظر کمی و چه از نظر کیفی در معرض مخاطراتی جدی قرار گرفته است. بر اساس استانداردهای بینالمللی اگر میزان مصارف منابع آب در یک سرزمین بیش از 40 درصد منابع آب تجدیدپذیر باشد (یعنی آبی که به صورت سالیانه از طریق بارش برف و باران تامین میشود)، آن سرزمین گرفتار «بحران شدید آب» است. این در حالی است که امروز ایران بنا به گفتۀ مقامهای مسئول، 110 درصد منابع آب تجدیدپذیر خود را مصرف میکند و این یعنی که ایران از مرحلۀ بحران شدید آب عبور و به مرحلۀ «ورشکستگی منابع آبی» رسیده است.
از طرف دیگر بواسطۀ عدم توجه به ضوابط محیطزیستی، کیفیت منابع آب در ایران نیز با مخاطراتی جدی روبروست.
این موارد تنها ذکر مرثیهای تکراری بر آب است که دستکم از اواسط دهۀ 1340 خورشیدی متخصصان نسبت به آن هشدار دادهاند و تا امروز شنیده نشده است. از آنرو که تمامی فرصتهای اصلاح را از دست دادهایم باید بدانیم که انقلابی آگاهانه در نظام حکمرانیِ آب ایران یک ضرورت است که بدون آن رهایی از ورطۀ ورشکستگی منابع آبی امکانناپذیر خواهد بود.
امروز روز «جشنِ آبانگان» است، جشنی ایرانی در ستایش آب، که میتوان آن را نقطهای برای بازگشت تقدس آب در ذهن ایرانیان دانست. اگرچه گوشهای سیاستمداران این سرزمین سنگین است و البته منافع اقتصادی و سیاسیشان دستوپای آنها را برای انجام اصلاحاتی اساسی در حوزههای گوناگون بسته است، اما کودکان شنوندگان خوبی هستند، آبانگان را برای آنها جشن بگیریم، از طرف «آناهیتا» هدیهای به آنها بدهیم و اهمیت آب را در ذهنشان برجسته کنیم؛ آنها فردای ایران را خواهند ساخت.
#دهم_آبان
#جشن_آبانگان
#جشن_ایرانی
#بحران_آب
#ورشکستگی_منابع_آب
#حکمرانی_آب
#ایران_و_مسئلۀ_پایداری
#سجاد_فتاحی
Telegram
ایراننامه
من سجّاد فتّاحی، ايران پژوه و دارای درجهٔ دکتری در جامعهشناسی هستم. ایراننامه، مکانی است برای انتشار یادداشتهای من دربارهٔ ایران.
ارسال پیام
@Sjdfattahi
صفحهٔ اینستاگرام
https://instagram.com/sajjad_fattahi_official?utm_medium=copy_link
ارسال پیام
@Sjdfattahi
صفحهٔ اینستاگرام
https://instagram.com/sajjad_fattahi_official?utm_medium=copy_link
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
خود شکن آیینه شکسن خطاست
سینما اگر دستوپای آن را نبسته باشند آیینهای است که جوامع و نظامهای سیاسی میتوانند با نگریستن به آن تا حدودی وضعیت کنونی و نتیجۀ تصمیمات خود را در آن ببینند. بنابراین اگر این تصویر زشت است راهکارش «سانسور» و شکستن آیینه نیست.
سینما اگر دستوپای آن را نبسته باشند آیینهای است که جوامع و نظامهای سیاسی میتوانند با نگریستن به آن تا حدودی وضعیت کنونی و نتیجۀ تصمیمات خود را در آن ببینند. بنابراین اگر این تصویر زشت است راهکارش «سانسور» و شکستن آیینه نیست.
13 آبان، روزِ احترام به قواعدِ دیپلماتیک
✍️ سجاد فتاحی
t.iss.one/SIAGS
در ایران گاهی مجبور میشوی از بدیهیاتی بنویسی و نظام سیاسی را دعوت به رعایت اصولی کنی که هر مرغ پرکندهای را به خنده میاندازد. اما در حقیقت عدم رعایت همین اصول بدیهی در حوزههای گوناگون اقتصادی و سیاسی است که وضعیت کنونی را برای ایران رقم زده است.
از نظر قواعد پذیرفته شدۀ جهانی، سفارتخانۀ هر کشور در حکم خاک آن کشور است و هرگونه نقض حریم آن نکوهیده و غیرقابل پذیرش؛ چه رسد به گروگان گرفتن بلند مدت کارکنان یک سفارتخانه. از اینرو حتی اگر کشوری قصد قطع رابطه با کشور دیگری را داشته باشد تنها میتواند خواهان خروج سفیر و بسته شدن سفارتخانه باشد.
نقض این قاعده در 13 آبان 1358 از سوی عدهای از جوانان موسوم به «دانشجویان پیرو خط امام» و بدتر از آن، حمایت نظام سیاسی از این اقدام از آن روز تا کنون هزینههای اقتصادی و سیاسی قابل ملاحظهای را بر ملّت ایران تحمیل کرده است.
اگر جدا از نقض غیر قابل پذیرش یک قاعدۀ دیپلماتیک، از نظر منافع ملّی و نه منافع جناحی و ایدئولوژیک گروهی خاص، دستاوردهای مثبت این اقدام در یک کفه و هزینههای اقتصادی و سیاسی آن برای ملّت ایران در کفۀ دیگر قرار داده شود آنگاه متوجه خواهیم شد که امروز نه روزی برای بزرگداشت این اقدام و افتخار به آن که روزی برای یادآوری هزینههای سنگین نقض یک قاعدۀ پذیرفته شدۀ دیپلماتیک برای ایران است و باید بواسطۀ این هزینههای سنگین، در تقویم ایران، آن را «روزِ احترام به قواعد دیپلماتیک» نامید؛ تا از یک سو هیچ جریان سیاسی و فکری در این سرزمین بالا رفتن از دیوار سفارتخانۀ کشوری دیگر را به مخیلۀ خود راه نداده و نظام سیاسی نیز بداند که یکی از وظایف مهم آن تأمین منافع ملّی در چارچوبهای پذیرفته شدۀ جهانی است و نه حمایت از چنین اقداماتی که اگرچه ممکن است دستاوردهایی برای برخی گروهها و جریانهای سیاسی داشته باشد اما هزینههای سنگین آن برای یک ملّت هیچ تناسبی با دستاوردهای آن نخواهد داشت.
#سیزدهم_آبان
#تسخیر_سفارت_آمریکا
#روز_احترام_به_قواعد_دیپلماتیک
#سجاد_فتاحی
✍️ سجاد فتاحی
t.iss.one/SIAGS
در ایران گاهی مجبور میشوی از بدیهیاتی بنویسی و نظام سیاسی را دعوت به رعایت اصولی کنی که هر مرغ پرکندهای را به خنده میاندازد. اما در حقیقت عدم رعایت همین اصول بدیهی در حوزههای گوناگون اقتصادی و سیاسی است که وضعیت کنونی را برای ایران رقم زده است.
از نظر قواعد پذیرفته شدۀ جهانی، سفارتخانۀ هر کشور در حکم خاک آن کشور است و هرگونه نقض حریم آن نکوهیده و غیرقابل پذیرش؛ چه رسد به گروگان گرفتن بلند مدت کارکنان یک سفارتخانه. از اینرو حتی اگر کشوری قصد قطع رابطه با کشور دیگری را داشته باشد تنها میتواند خواهان خروج سفیر و بسته شدن سفارتخانه باشد.
نقض این قاعده در 13 آبان 1358 از سوی عدهای از جوانان موسوم به «دانشجویان پیرو خط امام» و بدتر از آن، حمایت نظام سیاسی از این اقدام از آن روز تا کنون هزینههای اقتصادی و سیاسی قابل ملاحظهای را بر ملّت ایران تحمیل کرده است.
اگر جدا از نقض غیر قابل پذیرش یک قاعدۀ دیپلماتیک، از نظر منافع ملّی و نه منافع جناحی و ایدئولوژیک گروهی خاص، دستاوردهای مثبت این اقدام در یک کفه و هزینههای اقتصادی و سیاسی آن برای ملّت ایران در کفۀ دیگر قرار داده شود آنگاه متوجه خواهیم شد که امروز نه روزی برای بزرگداشت این اقدام و افتخار به آن که روزی برای یادآوری هزینههای سنگین نقض یک قاعدۀ پذیرفته شدۀ دیپلماتیک برای ایران است و باید بواسطۀ این هزینههای سنگین، در تقویم ایران، آن را «روزِ احترام به قواعد دیپلماتیک» نامید؛ تا از یک سو هیچ جریان سیاسی و فکری در این سرزمین بالا رفتن از دیوار سفارتخانۀ کشوری دیگر را به مخیلۀ خود راه نداده و نظام سیاسی نیز بداند که یکی از وظایف مهم آن تأمین منافع ملّی در چارچوبهای پذیرفته شدۀ جهانی است و نه حمایت از چنین اقداماتی که اگرچه ممکن است دستاوردهایی برای برخی گروهها و جریانهای سیاسی داشته باشد اما هزینههای سنگین آن برای یک ملّت هیچ تناسبی با دستاوردهای آن نخواهد داشت.
#سیزدهم_آبان
#تسخیر_سفارت_آمریکا
#روز_احترام_به_قواعد_دیپلماتیک
#سجاد_فتاحی
Telegram
ایراننامه
من سجّاد فتّاحی، ايران پژوه و دارای درجهٔ دکتری در جامعهشناسی هستم. ایراننامه، مکانی است برای انتشار یادداشتهای من دربارهٔ ایران.
ارسال پیام
@Sjdfattahi
صفحهٔ اینستاگرام
https://instagram.com/sajjad_fattahi_official?utm_medium=copy_link
ارسال پیام
@Sjdfattahi
صفحهٔ اینستاگرام
https://instagram.com/sajjad_fattahi_official?utm_medium=copy_link
سخنانی که هنوز تازه است!
✍️ سجاد فتاحی
t.iss.one/SIAGS
سخنان مهندس مهدی بازرگان، پیش از استعفای دولت موقت در 14 آبان 1358 را باید بارها شنید (فیلم آن را در پست بعد میتوانید ببینید). او در این سخنرانی بر اساس تجربۀ 9 ماهۀ نخستوزیری خود به برخی علل ریشهایِ وضعیتِ ناگوار ایران در آن دوران اشاره میکند. عللی که بعدها بهواسطۀ باز گذاشتن مسیر اثرگذاری آنها در قانون اساسی و تصویبِ این قانون در همهپرسیِ آذرماه 1358 تا همین امروز، ریشۀ بسیاری از نابسامانیهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و حتی محیطزیستی ایران است.
هنگامی هم که این علل در قانون اساسی و در معماری نظام جمهوری اسلامی مجال اثرگذاری دارد، در بلند مدت، تفاوتی نمیکند که چه کسی رئیسجمهور یا نخستوزیر باشد؛ او یا همانند مهدی بازرگان، آبروی خود را در پیشگاه تاریخ ایران خواهد خرید و مجبور به استعفا خواهد شد، یا همانند هاشمی، خاتمی، احمدینژاد و روحانی تن به ماندن خواهد داد و با از دست دادن آبروی خود مسئولیتِ اقدامات و شرایطی را بر عهده خواهد گرفت که ابزارهای تصمیمگیری لازم در ارتباط با آنها در اختیار او نیست؛ عموماً تمامی آنها نیز در سال پایانی دوران ریاستجمهوری خود سخنانی شبیه به همین سخنان مهدی بازرگان در آبان 1358 را تکرار کردهاند و این پرسش را در ذهن حامیان اولیۀ خود باقی گذاشتهاند که «اگر نمیتوانستید و میدانستید که نمیتوانید پس چرا بر خرمن امیدهای ما آتش زدید؟»
تمامی بحرانهایی که امروز در حوزههای گوناگون اقتصادی و اجتماعی ایران شاهد آن هستیم دارای ریشههای ساختاری عمیقی در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و برآمده از نواقصی جدی در معماری این نظام است که تا آنها برطرف نشود، امید بستن به بهبود شرایط با آمدن این و رفتن آن یا تغییر چند سیاست و قانونِ ابتدایی، سادهاندیشی و بیهوده است. پس بهتر است آنان که به سرنوشت ایران و ایرانیان میاندیشند به جای بازی بیسرانجام طرفداری از این و آن و بازی کودکانۀ انداختن تقصیر این شرایط بر گردن یک یا چند نفر، به بنیانهای ساختاری پیدایش این شرایط و به ائتلافی بر سر برطرف نمودن این نواقص و ضعفها بیندیشند.
راستی امروز جشن میانۀ پاییز است. فرصتی کردید آن بیرون غوغایی از رنگ برپاست؛ از دستش ندهید و امروز را به شادی سپری کنید.
#چهاردهم_آبان
#مهدی_بازرگان
#استعفای_دولت_موقت
#پانزدهم_آبان
#جشن_میانۀ_پاییز
#سجاد_فتاحی
✍️ سجاد فتاحی
t.iss.one/SIAGS
سخنان مهندس مهدی بازرگان، پیش از استعفای دولت موقت در 14 آبان 1358 را باید بارها شنید (فیلم آن را در پست بعد میتوانید ببینید). او در این سخنرانی بر اساس تجربۀ 9 ماهۀ نخستوزیری خود به برخی علل ریشهایِ وضعیتِ ناگوار ایران در آن دوران اشاره میکند. عللی که بعدها بهواسطۀ باز گذاشتن مسیر اثرگذاری آنها در قانون اساسی و تصویبِ این قانون در همهپرسیِ آذرماه 1358 تا همین امروز، ریشۀ بسیاری از نابسامانیهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و حتی محیطزیستی ایران است.
هنگامی هم که این علل در قانون اساسی و در معماری نظام جمهوری اسلامی مجال اثرگذاری دارد، در بلند مدت، تفاوتی نمیکند که چه کسی رئیسجمهور یا نخستوزیر باشد؛ او یا همانند مهدی بازرگان، آبروی خود را در پیشگاه تاریخ ایران خواهد خرید و مجبور به استعفا خواهد شد، یا همانند هاشمی، خاتمی، احمدینژاد و روحانی تن به ماندن خواهد داد و با از دست دادن آبروی خود مسئولیتِ اقدامات و شرایطی را بر عهده خواهد گرفت که ابزارهای تصمیمگیری لازم در ارتباط با آنها در اختیار او نیست؛ عموماً تمامی آنها نیز در سال پایانی دوران ریاستجمهوری خود سخنانی شبیه به همین سخنان مهدی بازرگان در آبان 1358 را تکرار کردهاند و این پرسش را در ذهن حامیان اولیۀ خود باقی گذاشتهاند که «اگر نمیتوانستید و میدانستید که نمیتوانید پس چرا بر خرمن امیدهای ما آتش زدید؟»
تمامی بحرانهایی که امروز در حوزههای گوناگون اقتصادی و اجتماعی ایران شاهد آن هستیم دارای ریشههای ساختاری عمیقی در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و برآمده از نواقصی جدی در معماری این نظام است که تا آنها برطرف نشود، امید بستن به بهبود شرایط با آمدن این و رفتن آن یا تغییر چند سیاست و قانونِ ابتدایی، سادهاندیشی و بیهوده است. پس بهتر است آنان که به سرنوشت ایران و ایرانیان میاندیشند به جای بازی بیسرانجام طرفداری از این و آن و بازی کودکانۀ انداختن تقصیر این شرایط بر گردن یک یا چند نفر، به بنیانهای ساختاری پیدایش این شرایط و به ائتلافی بر سر برطرف نمودن این نواقص و ضعفها بیندیشند.
راستی امروز جشن میانۀ پاییز است. فرصتی کردید آن بیرون غوغایی از رنگ برپاست؛ از دستش ندهید و امروز را به شادی سپری کنید.
#چهاردهم_آبان
#مهدی_بازرگان
#استعفای_دولت_موقت
#پانزدهم_آبان
#جشن_میانۀ_پاییز
#سجاد_فتاحی
Telegram
ایراننامه
من سجّاد فتّاحی، ايران پژوه و دارای درجهٔ دکتری در جامعهشناسی هستم. ایراننامه، مکانی است برای انتشار یادداشتهای من دربارهٔ ایران.
ارسال پیام
@Sjdfattahi
صفحهٔ اینستاگرام
https://instagram.com/sajjad_fattahi_official?utm_medium=copy_link
ارسال پیام
@Sjdfattahi
صفحهٔ اینستاگرام
https://instagram.com/sajjad_fattahi_official?utm_medium=copy_link