شامات ا سعید غفاری ا
1.68K subscribers
4.51K photos
1.47K videos
50 files
1.47K links
ساکن حاشیه ضاحیه > ناظر طریق مطار

دانش اموخته ی رسانه و آینده پژوهی


| سعیدغفاری |
@SHAMAT94


|||جهت ارسال نظرات و ارتباط.........................

https://t.iss.one/s_ghaff
Download Telegram
Forwarded from شامات ا سعید غفاری ا (Dr s gh)
▫️به نظر می‌رسد درگیری‌های اخیر بین باند جولانی و گروه‌های دروزی، بخشی از یک سناریوی برنامه‌ریزی‌شده برای توجیه مداخله نظامی صهیونیست‌ها و پیشبرد پروژه کریدور داوود هستند.
."

▫️همزمان با این تهدیدات، گروه‌های وابسته به صهیونیست‌ها مانند حکمت هجری تلویحا خواستار باز کردن کریدوری به مناطق تحت کنترل قسد شدند.

▫️هدف اصلی این است که با تخلیه نظامی درعا، راه برای حمله رژیم صهیونیستی هموار شود تا بتواند مناطق تحت نفوذ دروزی ها را به قسد متصل کند. این اقدام، گام اول برای تحقق کریدور داوود و در نهایت تقسیم و اشغال کامل سوریه توسط دشمن صهیونیستی است.
Forwarded from شامات ا سعید غفاری ا (Dr s gh)
🔼 کریدور داوود

که قرار است زمینه‌ساز تحقق ایده «اسرائیل بزرگ؛ از نیل تا فرات» باشد، کریدوری‌ست که جنوب و شرق سوریه را از خط تل‌آویو – جولان – سویداء – تنف به حسکه در شمال این کشور و سپس عراق و کرانه رود فرات متصل می‌کند.
💡تشکیل این کریدور که با تکیه بر پتانسیل نظامی گروه‌های تجزیه‌طلب دروزی، قسد در سوریه و – مطابق پیش‌بینی‌ها – نیروهای اقلیم کردستان عراق انجام خواهد شد، تاثیرات شگرفی بر وضعیت ژئوپلتیکی منطقه بار خواهد کرد و منافع ایران و ترکیه را تحت تاثیر قرار خواهد داد.
📳 نظام اجتماعی عراق، نظامی عشیره‌ای/ قبیلگی بود که نظام سیاسی پس از ۲۰۰۳ متاثر از آن، بر اساس تقسیم قدرت قومی و فرقه‌ای(شیعه، سنی، کرد) شکل گرفت. اما این ساختار به دلیل فساد، ناکارآمدی و نفوذ خارجی با انتقادات گسترده‌ای مواجه شد. نظرسنجی مرکز الدراسات العراقیة(۲۰۲۴) نشان می‌دهد ۸۷ درصد مردم عراق، خواهان حذف این نظام هستند، زیرا به جای خدمت به عموم، به گروه‌های خاصی امتیاز می‌دهد
📳🔼. انتخابات پارلمانی عراق در ۲۰۲۵ با سه سناریوی اصلی روبه‌روست:

مشارکت زیر ۳۰درصد(احتمال بالا): کاهش شدید مشارکت به بحران مشروعیت و موج جدید اعتراضات منجر خواهد شد.
پیروزی احزاب سنتی(احتمال متوسط): تداوم نظام فعلی با همان چالش‌های اقتصادی و سیاسی، اما با افزایش نارضایتی عمومی.
ظهور جنبش‌های جدید(احتمال پایین): شکل‌گیری نیروهای اصلاح‌طلب می‌تواند امید به تغییر را زنده کند، اما موفقیت آن‌ها نیازمند حمایت گسترده است.
@SHAMAT94📍


🛑درباره طرح کریدور داوود رژیم صهیونیستی

طرح «کریدور داوود»، که در سال‌های اخیر به‌عنوان یکی از پروژه‌های استراتژیک و پنهان رژیم صهیونیستی در غرب آسیا (خاورمیانه) مطرح شده، اهداف چندوجهی و پیچیده‌ای را دنبال می‌کند و ابعاد آن مستقیماً با امنیت، اقتصاد، جغرافیای سیاسی و زیست‌بوم کشورهای سوریه، عراق و حتی ایران، ترکیه و اردن گره خورده است.
🔸مشخصه‌ها و ابعاد طرح کریدور داوود
مسیر جغرافیایی: این کریدور از جولان اشغالی آغاز شده، با عبور از استان‌های جنوبی و شرقی سوریه (درعا، سویدا، دیرالزور) به مناطق تحت کنترل کردها در شمال سوریه و عراق متصل می‌شود. عملاً اتصال دو پهنه مدیترانه تا فرات و سپس قفقاز، و امتداد تا کردستان عراق را فراهم می‌سازد.
اهداف ژئوپلیتیکی: ایجاد منطقه نفوذ پیوسته برای مقابله با محور مقاومت (ایران، سوریه، حزب‌الله)، قطع یا تضعیف عمق استراتژیک کشورهای یادشده، ایجاد مسیر امن نظامی و تجاری برای انتقال انرژی، و همچنین ابزارسازی آب و انرژی جهت فشار سیاسی.
بُعد اقتصادی و انرژی: تسلط بر منابع آبی و نفتی حاصلخیز جنوب سوریه و مناطق مرزی، کنترل گذرگاه‌های گازی به اروپا و رقابت با روسیه در بازار انرژی.
🔸کنترل منابع آب:
براساس داده‌های میدانی، رژیم صهیونیستی عملاً بر بخش عمده‌ای از منابع آبی حیاتی سوریه، به‌ویژه سدهای بزرگ جنوب سوریه و سرشاخه رود فرات، مسلط شده است. این تسلط، طرح انتقال آب از فرات به صحرای نقب و جنوب اردن را کلید زده و با ساخت سد ‌های جدید، دست کم ۴۰درصد آب جنوب سوریه و اردن را در اختیار تل‌آویو قرار داده است که این مسأله فاجعه‌ خزنده‌ای برای امنیت آبی سوریه و اردن محسوب می‌شود.
واگرایی و ابزارسازی اجتماعی:
رژیم صهیونیستی تلاش دارد از تنش‌های قومی–مذهبی سوریه (به‌ویژه جامعه دروزی و گروه‌های کرد) برای پیشبرد و تثبیت این کریدور و ایجاد ساختار وابسته بهره گیرد.
🔺امکان‌سنجی واقع‌بینانه
موانع داخلی و منطقه‌ای:
تداوم حضور و نفوذ قدرت‌های منطقه‌ای همچون ایران، دولت مرکزی سوریه و احزاب عراقی مانع جدی در تحقق کامل این طرح است. همچنین مقاومت اجتماعی در مناطق تحت اشغال، پراکندگی نیروهای کرد و پایه ضعیف حمایت محلی برای چنین طرحی، مسیر اجرا را دشوار می‌کند.
موانع بین‌المللی:
حضور روسیه در بخشی از سوریه و اختلاف منافع بین بازیگران بزرگ (آمریکا، روسیه، ترکیه) معادله را پیچیده‌تر کرده است. سلطه اسرائیل بر منابع گازی و آبی می‌تواند حساسیت و واکنش اروپا و روسیه را نیز برانگیزد.

ابعاد زیست‌محیطی و اجتماعی: انتقال اجباری آب و دستکاری در منابع اصلی آبرسانی منطقه منجر به فجایع زیست‌محیطی، بحران کم‌آبی، آسیب به کشاورزی و معیشت میلیون‌ها نفر می‌شود. تجربیات پروژه‌های مشابه نشان داده است که چنین طرح‌هایی بدون ملاحظه زیست‌بوم و مشارکت منطقه‌ای، با اعتراضات و بحران‌های اجتماعی بیشتری روبه‌رو می‌شوند.

🔸پ. ن :
طرح کریدور داوود، ولو در سند افسانه‌ای «اسرائیل بزرگ» و با رؤیاپردازی سیاسی–تاریخی، در موقعیت کنونی منطقه با موانع جدی اجرایی، امنیتی و اجتماعی همراه است. با این‌حال، گسترش اشغال منابع آبی و انرژی، تسلط راهبردی اسرائیل بر خطوط انتقال گاز، و سوق دادن کشورهای منطقه به خرید آب در صورت وقوع بحران، می‌تواند چشم‌انداز منطقه را به‌شدت بی‌ثبات کند و مدیریت منازعات آبی را به چالشی امنیتی و استراتژیک بدل سازد. این پروژه تهدیدی جدی است که مستلزم پاسخ راهبردی و هماهنگ کشورهای منطقه و جامعه بین‌الملل است، چراکه دستکاری مدیریت آب معادل تسلط بر حیات، بقای اقتصادی و پایداری سیاسی ملت‌های منطقه خواهد بود..
🔺 ادبیات راهبردی رژیم صهیونیستی درس های آموزنده ای برای فه شیوه تفکر و رفتار رژیم در طی دوران گذشته ، زمان حال و آینده بدست می دهد ............................. ............ /.......
📣حزب‌الله در طوفان: فصل جنگ اقتصادی

👤 نویسنده: سامان اقدامی

✂️برش‌هایی از متن:

🔸 آغاز جنگ اقتصادی و بحران مشروعیت
حزب‌الله پس از جنگ ۳۳ روزه و مشارکت در نبرد سوریه، به قدرت اول سیاسی و نظامی لبنان بدل شد؛ اما این قدرت متمرکز، با واکنش خصمانه داخلی و خارجی مواجه شد. فشارهای سیاسی و نظامی، جای خود را به فشارهای اقتصادی داد؛ جنگی که حزب‌الله آمادگی کافی برای آن نداشت. سید حسن نصرالله این دوران را «سخت‌ ترین سال‌های مقاومت» نامید. از سوی دیگر، فساد ساختاری، ناکارآمدی دولت و اعتراضات مردمی، به‌ویژه در جریان «انقلاب ۱۷ اکتبر»، شکاف‌هایی را در پایگاه اجتماعی حزب‌الله پدید آورد و مشروعیت سیاسی آن را در معرض چالش قرار داد.

🔸 انفجار بندر بیروت و تشدید بحران اقتصادی
انفجار مهیب بندر بیروت در تابستان ۲۰۲۰، با بیش از ۲۰۰ کشته و هزاران زخمی، شوکی اقتصادی، اجتماعی و روانی به لبنان وارد کرد. این حادثه درست در زمانی رخ داد که لبنان به‌خاطر بحران مالی، از نفس افتاده بود. نابودی زیرساخت‌های تجاری و گردشگری، ویرانی بندر اصلی کشور، و فرار سرمایه و توریست‌ها، ضربه‌ مضاعفی به اقتصاد نیمه‌جان لبنان زد. در این میان، برخی رسانه‌ها بار دیگر حزب‌الله را متهم کردند، هرچند هیچ‌ مدرک مستقیمی در این زمینه ارائه نشد. پیامد این انفجار، افزایش نارضایتی عمومی و تضعیف بیشتر دولت و گروه‌های سیاسی از جمله حزب‌الله بود.

🔸 فروپاشی لیره و جهنم معیشتی مردم
از سال ۲۰۱۹، لیره لبنان به‌طور پیوسته سقوط کرد و در نهایت هر دلار آمریکا به بیش از ۹۰ هزار لیره رسید. تورم افسارگسیخته، بحران برق، بنزین، دارو و نان، بیکاری و مهاجرت گسترده، لبنان را عملاً به جهنمی برای زندگی مردم تبدیل کرد. در چنین شرایطی، قدرت مانور سیاسی حزب‌الله کاهش یافت و فشار بر محور مقاومت افزایش یافت. دولت عملاً فلج شد و نه نخست‌وزیر ثابتی داشت و نه رئیس‌جمهوری. نهادهای عمومی ورشکسته شدند. حزب‌الله که در این جنگ اقتصادی فاقد تجربه بود، زیر ضربه‌ای روانی و اجتماعی قرار گرفت که از هر بمبی ویرانگرتر بود.

🔗 متن کامل این یادداشت را در اینجا مطالعه کنید.
@SHAMAT94📍

معرفی کتاب :

◀️ کتاب «نگاهی به ادبیات صهیونیسم»
نوشته غسان کنفانی، یکی از آثار برجسته و تاثیرگذار وی است که به تحلیل و نقد ادبیات صهیونیستی می‌پردازد. این کتاب توسط موسی بیدج به فارسی ترجمه شده و در سال ۱۳۶۵ چاپ شده و شامل ۱۴۴ صفحه است.
متنی که برای شما به اشتراک گذاشته ام البته به زبان عربی و اصل کتاب است .

🔸در این کتاب، کنفانی با رویکردی انتقادی و تاریخی، به بررسی چگونگی شکل‌گیری و گسترش ادبیات صهیونیستی می‌پردازد و نشان می‌دهد چگونه این ادبیات با استفاده از روایت‌های ساختگی و اسطوره‌سازی، تلاش می‌کند حقانیت سیاسی و تاریخی صهیونیسم را به مخاطبان غربی القا کند.
او تأکید می‌کند که ادبیات صهیونیستی بر پایه‌های نادرست و غیرعلمی استوار است و برخلاف ادبیات متعارف، مورد نقد جدی قرار نگرفته است.
🔸از نکات جالب در این کتاب:
کنفانی ادبیات صهیونیسم را «فرزند نامشروع امپریالیسم» می‌داند و عنوان می‌کند که این جریان ادبی، با تبلیغات و تلقینات وسیع، تصویر دروغینی از تاریخ و حقانیت یهودیان در فلسطین ارائه می‌دهد.
کتاب شرح می‌دهد که چگونه زبان عبری که پیش‌تر صرفاً زبان مناسک دینی بود، در پی شکل‌گیری صهیونیسم به ابزاری برای توسعه ادبیات سیاسی و ملی تبدیل شده است.
کنفانی برخلاف بسیاری از متون صهیونیستی که تنها به مسائل سیاسی می‌پردازند، به تحلیل عمیق ادبیات و نیز تناقض‌ها و ضعف‌های ساختاری آن می‌پردازد و از این منظر این اثر، کتابی کم‌نظیر و مستند در نقد ادبیات صهیونیسم است.
🔺در ترجمه فارسی اثر ، مترجم، موسی بیدج، نیز به خوبی اهمیت این کتاب را در شناخت جریان‌های ایدئولوژیک پشت ادبیات صهیونیستی نشان می‌دهد و آن را منبعی ارزشمند برای مطالعه و بررسی انتقادی می‌داند. 🔑https://www.bookleaks.com/files/ghassankanafani/16.pdf
@SHAMAT94📍

🛑ادبیات راهبردی اسرائیل عمدتاً حول محور اسناد و متون امنیت ملی و نظامی این رژیم شکل گرفته است که در آنها دیدگاه‌ها، اهداف، تهدیدات و روش‌های اقدام برای حفظ امنیت ملی تعریف شده‌اند. بر اساس تحلیل این اسناد، اسرائیل محیط پیرامونی خود را بسیار رقابتی و تهدیدآمیز می‌بیند و به دنبال حفظ تمامیت ارضی، دوره‌های آرامش نسبی، و ارتقای قابلیت‌های نظامی خود است.
🔸از مهمترین ویژگی‌های ادبیات راهبردی اسرائیل می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
تأکید بر مواجهه و بازدارندگی در برابر تهدیدات نظامی و غیرنظامی، از جمله تهدیدهای متعارف و خشونت‌آمیز و غیرخشونت‌آمیز.
استفاده از ابزارهای نظامی و اطلاعاتی برای مقابله با تهدیدات.
رویکردی گاه یکجانبه‌گرایانه و گاه چندجانبه‌گرایی غیردروغین در به‌کارگیری این ابزارها.
تاکید بر افزایش توان نظامی به عنوان راهبرد اصلی برای جبران عقب‌ماندگی از نظر عمق استراتژیک و مقابله با تهدیدات نزدیک.

🔸برنامه‌هایی مانند طرح یینون که هدف تجزیه کشورهای عربی به واحدهای کوچکتر بر پایه دین و قومیت را دنبال می‌کند تا از تهدیدات منطقه‌ای کاسته شود و اسرائیل به قدرت منطقه‌ای تبدیل گردد.
در سال‌های اخیر، به ویژه پس از تغییر شرایط منطقه‌ای و جهانی، تغییراتی در استراتژی نظامی اسرائیل نیز مشاهده شده که به دفاع و پیروزی بیشتر تأکید دارد، نه صرفاً بازدارندگی.

🔸به طور کلی، ادبیات راهبردی اسرائیل، ترکیبی از تحلیل محیط امنیتی پیرامونی، تبیین منافع و تهدیدات، و تعیین ابزار و روش‌های مقابله با آنها است که همواره با حفظ برتری نظامی و بی‌ثبات‌سازی کشورهای رقیب دنبال می‌شود.

در یادداشت های بعدی مفاهیم و طرح های کلیدی که تارو پود ادبیات راهبردی رژیم صهیونیستی را شکل داده است مرور خواهم کرد🔺
@SHAMAT94📍

🖌یادداشت اول:
🛑تحلیل کلان مفاهیم کلیدی ادبیات راهبردی رژیم صهیونیستی
ادبیات راهبردی اسرائیل بر پایه مفاهیم کلیدی امنیت ملی، بازدارندگی و برتری نظامی بنا شده است. در بستر تاریخی و ژئوپلیتیکی خاص این رژیم، مهم‌ترین دغدغه، "حفظ بقا" و پیشگیری از هر تهدیدی علیه تمامیت ارضی و اقتدار آن است.
امنیت ملی نه تنها به معنای دفع تهدیدات فوری نظامی، بلکه شامل مقابله با تهدیدات غیرنظامی، سایبری، اقتصادی و حتی روانی نیز قلمداد می‌شود.
در این چارچوب، بازدارندگی جایگاه محوری دارد؛ اسرائیل پیوسته تلاش می‌کند با نمایش قابلیت‌های نظامی پیشرفته و بهره‌گیری از ابزارهای اطلاعاتی (مانند موساد و آمان)، دشمنان خود را از اقدام علیه خود منصرف کند. ضعف جغرافیایی، یا همان عمق استراتژیک اندک، موجب شده این رژیم بر توانمندسازی نیروهای خود و واکنش سریع در برابر تهدیدات نزدیک تأکید ویژه‌ای داشته باشد.
در نهایت، ادبیات راهبردی اسرائیل با رویکردی جامع به "تحلیل محیط امنیتی"، تعریف اهداف راهبردی و پیش‌بینی انواع تهدیدات می‌پردازد و بر پیگیری مداوم برتری نظامی به عنوان عامل بازدارنده و تضمین‌کننده بقا تأکید می‌نماید. این بررسی مفهومی، زیربنای درک شیوه‌های عملی و سیاست‌های اجرایی اسرائیل است که در یادداشت دوم مورد واکاوی قرار خواهد گرفت.
📍@SHAMAT94
🛑یادداشت دوم: بررسی طرح‌ها و برنامه‌های راهبردی برجسته، از جمله طرح یینون
با استناد به مفاهیم بنیادین ادبیات راهبردی اسرائیل که در یادداشت اول توضیح داده شد، این یادداشت به محور طرح‌ها و برنامه‌های شاخص اسرائیل می‌پردازد. مهم‌ترین نمونه آن، «طرح یینون» است؛ این طرح با هدف تجزیه ساختاری کشورهای عربی و اسلامی بر اساس اختلافات مذهبی و قومی، می‌کوشد تهدیدات منطقه‌ای علیه اسرائیل را کاهش دهد و موازنه منطقه‌ای را به نفع این رژیم تغییر دهد. در این چارچوب، تلاش بر تجزیه، تضعیف و بی‌ثبات‌سازی پیرامون ژئوپلیتیکی اسرائیل قرار گرفته است تا این رژیم بتواند برتری نسبی امنیتی و سیاسی خود را حفظ کند.

🔸علاوه بر طرح یینون، طی سال‌های اخیر بازنگری‌هایی در سیاست‌ها و برنامه‌های راهبردی اسرائیل صورت گرفته است. تأکید بیشتر بر عملیات پیش‌دستانه، جنگ ترکیبی، نوسازی ابزارهای اطلاعاتی و سایبری، و تثبیت روابط فراتر از مرزها (مانند پیمان ابراهیم) نشانه‌هایی از تغییر راهبردها برای پاسخ به تهدیدات نوین و تحولات ژئوپلیتیکی منطقه است. به این ترتیب، تحول سیاست‌های نظامی و امنیتی بر اساس شرایط جدید، عمق رویکردهای راهبردی اسرائیل را نمایان می‌کند.

🔸اثرات این طرح‌ها و تحولات نه تنها در برتری اسرائیل، بلکه در افزایش بی‌ثباتی و چندپارگی کشورهای منطقه مشهود است. این نکته، زمینه تحلیل ابزارها و روش‌های اجرایی را که موضوع یادداشت سوم خواهد بود، فراهم می‌سازد.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔶 هذا السيد عمل خالد للراحل زيار الرحباني يجسد فيه المعنى الاسمى للفن| مع المراسلين

هذا السيد لم يكن مجرّد قطعة موسيقيّة بديعة، بل تجلّى كسوف وفاء ولوحة وطنيّة إيطاليّة عبّر من خلالها الراحل زياد الرحباني عن انتمائه إلى القضيّة الإنسانيّة، ورفع فيها راية الحريّة فوق سطوح الزمان العالية، لتكون رسالة فنّيّة رأى فيها المتابعون تأكيدًا جديدًا على خيار الرحباني وانحيازه لخطّ المقاومة.


🌐اضغط هنا لمشاهدة المزيد

@alkawthartv

🔶الكوثر

🔸معين لاينضب🔸
رونمایی از مدل تسریع نوآوری در فناوری‌های عمیق در اراضی اشغالی

در کنفرانس «پلکانی به سوی فناوری عمیق» که در تل‌آویو برگزار شد، شرکت الرون ونچرز (Elron Ventures) مدل مشترک خود با رافائل (Rafael) را ارائه داد که به استارت‌آپ‌های فناوری امکان می‌دهد سریع‌تر از مرحله آزمایشگاهی به پیاده‌سازی عملیاتی برسند.

این مدل که تحت نظارت «RDC» فعالیت می‌کند، سرمایه‌گذاری خطرپذیر را با پشتیبانی مهندسی و فناوری ترکیب می‌کند و در نتیجه حاشیه ریسکی را کاهش می‌دهد که شرکت‌های فناوری عمیق در آن فعالیت می‌کنند.

گزارش کامل
📍@SHAMAT94
یادداشت سوم:
🛑ابزارها و روش‌های به‌کارگیری در ادبیات راهبردی اسرائیل
با اتکا به طرح‌ها و برنامه‌های راهبردی تبیین‌شده در یادداشت دوم، این یادداشت بر روی ابزارها و روش‌های اجرایی اسرائیل در تحقق اهداف راهبردی تمرکز می‌کند.
اسرائیل همواره یک رویکرد چندلایه و منعطف را در استفاده از ابزارهای متنوع امنیتی و نظامی اتخاذ کرده است. مهم‌ترین ابزارها عبارت‌اند از:
قدرت نظامی پیشرفته
نیروی دفاعی اسرائیل (IDF) در قلب راهبردهای این رژیم قرار دارد. سرمایه‌گذاری گسترده بر ارتش، نیروی هوایی پیشرفته، سامانه‌های موشکی، سپر دفاع موشکی (مانند "گنبد آهنین") و ناوگان پهپادی نقش اساسی در بازدارندگی و انجام حملات پیشگیرانه داشته است. اسرائیل با اتکای به واکنش سریع و عملیات دقیق، به‌ویژه در برابر تهدیدات نزدیک همچون حزب‌الله و حماس، همواره تلاش کرده فضای راهبردی خود را ایمن نگاه دارد.
توان اطلاعاتی و امنیتی گسترده
سازمان‌های اطلاعاتی قدرتمند، مانند موساد، شاباک و آمان، ابزار راهبردی کلیدی به‌شمار می‌روند. نفوذ عمیق اطلاعاتی در منطقه، انجام عملیات خرابکارانه و ترورهای هدفمند (مانند اقدامات علیه برنامه‌های هسته‌ای ایران) و رصد مداوم تهدیدات، ستون‌فقرات سیاست‌های بازدارندگی و عملیات پیش‌دستانه اسرائیل محسوب می‌شود.
ابزارهای سایبری و جنگ نرم
در سال‌های اخیر، ابزارهای سایبری جایگاه ویژه‌ای یافته‌اند. جنگ سایبری علیه زیرساخت‌های دشمنان، عملیات نفوذ سایبری (مانند حمله به تاسیسات هسته‌ای و صنعتی ایران)، و همچنین پویش‌های رسانه‌ای و عملیات روانی در سطح منطقه و جهان، مکمل رویکردهای سنتی بوده‌اند.
دیپلماسی فعال و چندجانبه‌گرایی ابزاری
اسرائیل از دیپلماسی برای ایجاد ائتلاف‌های ضمنی و رسمی با قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای بهره می‌گیرد. رویکرد به عادی‌سازی روابط (نمونه آن "پیمان ابراهیم")، همکاری‌های اطلاعاتی و امنیتی با برخی دولت‌های عربی، و پیوند با آمریکا و اروپا جزو عناصر کلیدی راهبردی است. این دیپلماسی گاه در قالب همکاری آشکار و گاه به‌صورت تعاملات پنهان و هدفمند دنبال می‌شود.
یکجانبه‌گرایی و انعطاف عملیاتی
در مواقع اضطراری و تهدیدهای فوری، اسرائیل آمادگی انجام اقدامات یکجانبه و مستقل را بدون لحاظ اجماع بین‌المللی دارد؛ چه در قالب حملات هوایی نقطه‌زن، چه در عملیات ویژه و نفوذهای محدود نظامی.

🔺مجموعه این ابزارها و روش‌ها، انعطاف و سرعت واکنش اسرائیل را در محیط امنیتی پرریسک و متغیر منطقه تضمین می‌کند. پیوستگی و ترکیب هوشمندانه ابزارهای سخت و نرم، این رژیم را قادر می‌سازد اهداف راهبردی خود را ورای نزاع‌های سنتی، در فضای چندوجهی تهدیدات نوین نیز پیگیری کند.
@SHAMAT94📍
یادداشت چهارم:
🛑 تحولات راهبردی نوین اسرائیل در سال ۲۰۲۵ و افق آینده

در ادامه چهار یادداشت پیشین و با اتکاء بر آخرین پژوهش‌ها و گزارش‌های سال ۲۰۲۵، این یادداشت به تبیین تحولات کلیدی ادبیات راهبردی اسرائیل، روندهای نوپدید و چالش‌های آتی می‌پردازد.
۱. دگرگونی بنیانی دکترین امنیتی؛ از بازدارندگی به اقدام پیش‌دستانه و چندجبهه‌ای
پس از شوک اکتبر ۲۰۲۳ و ضربات جدی امنیتی، رژیم صهیونیستی در سال ۲۰۲۵ راهبرد خود را از صرف بازدارندگی به عملیات چندجبهه‌ای و پیش‌دستی تغییر داده است. ارتش اسرائیل (IDF) با تصویب طرحی تحت عنوان «ارابه‌های گیدئون»، تمرکز خود را بر نابودی کامل زیربناهای نظامی و حکومتی حماس در غزه و ایجاد فشار حداکثری جهت آزادی گروگان‌ها معطوف داشته و همزمان آماده مقابله هم‌زمان با تهدیدات ایران، حزب‌الله و مناطق مرزی است. سیاست کلان اسرائیل برای ۲۰۲۵، سال را سال جنگ تعریف کرده و آمادگی عملیاتی ارتش را در جبهات مختلف به‌شدت افزایش داده است.
۲. اولویت فناوری‌های نوین؛ جهش در فناوری هوش مصنوعی و سایبر
همگام با دگرگونی عملیاتی، اسرائیل در عرصه فناوری نیز گام بلندی برداشته است. در ابتدای ۲۰۲۵، یگان جدیدی زیرمجموعه وزارت دفاع با تمرکز بر توسعه هوش مصنوعی و سامانه‌های خودران نظامی تأسیس شد تا با همکاری بخش خصوصی، دانشگاه‌ها و شرکت‌های دانش‌بنیان، ظرفیت فناوری و نوآوری دفاعی ارتقاء یابد. هدف، کاهش تلفات انسانی، افزایش سرعت عملیات و برتری بر دشمنان در نبردهای چندلایه آینده است. همچنین، استراتژی ملی امنیت سایبری برای دوره ۲۰۲۵–۲۰۲۸ تدوین شد تا زیرساخت‌های حیاتی کشور، از انرژی و حمل‌ونقل تا بهداشت، در برابر تهدیدات پیچیده سایبری مصون بمانند و سازوکارهای واکنش سریع و هشدار زودهنگام ارتقا یابد.
۳. بازتعریف نقش منطقه‌ای و تعاملات ژئوپلیتیک
اسرائیل در واکنش به تغییرات ژئوپلیتیک، تلاش برای شکل‌دهی به نظم جدید منطقه‌ای و تعمیق ائتلاف‌های استراتژیک را در دستور کار دارد. از سویی، با بهره‌گیری از ضعف نسبی ایران و محور مقاومت در نتیجه فشارهای نظامی و تحریم‌ها، و از سوی دیگر با تلاشی فعال برای پیشبرد عادی‌سازی روابط با دولت‌های عربی و تحکیم پیوندهای امنیتی با آمریکا، روند تثبیت جایگاه اسرائیل به عنوان قدرت بلامنازع منطقه پیگیری می‌شود.
همچنین، به دلیل ناکامی در برخی عملیات تهاجمی علیه اهداف حیاتی ایران (مانند حمله به سایت‌های موشکی و هسته‌ای که موفقیت کامل نداشته‌اند)، اسرائیل ناگزیر به بازبینی در سیاست‌های تخاصمی و بهره‌گیری از ابزارهای متنوع (نظامی، سایبری، دیپلماسی) شده است.
۴. اثربخشی و چالش‌های راهبردی در فضای نوظهور
در نتیجه این تحولات، اسرائیل نیاز به بازتعریف دکترین امنیتی و تنظیم سیاست‌های آینده‌محور را بیش از پیش احساس می‌کند. اسناد راهبردی جدید مانند «راهنمای امنیت ملی اسرائیل ۲۰۲۵–۲۰۲۶» بر لزوم انعطاف، یادگیری مستمر از شکست‌ها و انطباق با تغییرات سریع محیط امنیتی تأکید دارند. تجربه جنگ‌های اخیر نشان داده که اتکا به قدرت سخت باید با یگانگی فکری، اتکا به نوآوری، تقویت فضاهای عمومی، و تبدیل تهدید به فرصت‌های کنشگرانه همراه شود.
🔺با جمع‌بندی این روندها و برگرفتن درس‌ها از چرخه‌های گذشته، راهبرد اسرائیل در سال‌های پیش‌رو بر محور آمیزه‌ای از قدرت نظامی، هوشمندی سایبری، انعطاف ژئوپلیتیک، و نوآوری فناوارانه بنا خواهد شد تا ضمن تأمین امنیت ملی، زیرساخت تحولات آینده را پی‌ریزی نماید.
Forwarded from مطالعات عراق
▪️فوری

نیروهای اطلاعاتی ایران، طی عملیات شناسایی، اسامی 360 فرد و واحد در عراق که برای موساد کار می‌کنند را به دستگاه اطلاعاتی عراق داده است! / راصد

#مطالعات_عراق
@iraqstudy
@SHAMAT94📍


🔹شبکه الجزیره انگلیسی و مستند ، مستندی را درباره زندگی و نقش دکتر علی شریعتی تولید و منتشر کرده اند .
در توضیح ان نوشته شده است :
این داستان ناگفته علی شریعتی است، متفکر تأثیرگذار ایرانی که ایده های انقلابی اش به شکل گیری پایه های اعتقادی انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ کمک کرد.
این مستند نشان میدهد چگونه تفسیر رادیکال شریعتی از اندیشه دینی در دوران شاه، اسلام را به نیرویی انقلابی علیه اقتدارگرایی و سرکوب تبدیل کرد و نسلی را که به شدت خواهان تغییر بودند، الهام بخشید.

https://www.aljazeera.com/program/al-jazeera-world/
🔸محتوای کلی مستند :
علی شریعتی، روشنفکر و جامعه‌شناس برجسته ایرانی بود که ایده‌های انقلابی‌اش نقش مهمی در شکل‌دهی به بنیان ایدئولوژیک انقلاب اسلامی ۱۹۷۹ ایران ایفا کرد. او که در سال ۱۹۳۳ در شرق ایران و در خانواده‌ای تحصیل‌کرده متولد شد، با پیشینه فکری و معنوی قوی، که بسیار تحت تأثیر پدرش بود، بزرگ شد. مأموریت اصلی شریعتی تشویق مردم به رویکرد متفکرانه و انتقادی به دین، به جای تقلید کورکورانه، بود.
ایده‌های کلیدی و کنشگری
شریعتی هم اقتدارگرایی رژیم شاه و هم شکل سنتی و سلسله مراتبی روحانیت ایران را رد می‌کرد و معتقد بود که اسلام حقیقی نیرویی رهایی‌بخش در برابر استبداد سیاسی و رکود ایدئولوژیک است.
او از «اسلام روشنفکرانه» حمایت می‌کرد، که به جای دینداری آیینی یا موروثی، تأمل و انتخاب فردی را تشویق می‌کرد.
سخنرانی‌ها و نوشته‌های او که به زبانی ساده و قابل فهم ارائه می‌شد، طرفداران زیادی، به ویژه در میان جوانان، به خود جلب کرد. بسیاری از سخنرانی‌های او چاپ یا ضبط و مخفیانه تحت سانسور شاه توزیع می‌شد.
تعارض با مرجعیت
رژیم شاه و ساواک (پلیس مخفی) نفوذ شریعتی را تشخیص دادند و بارها سعی کردند فعالیت‌های او را سرکوب کنند - سخنرانی‌هایش را ممنوع کردند، نشریاتش را سانسور کردند و او را زندانی کردند. با وجود این محدودیت‌ها، ایده‌های او همچنان به طور گسترده گسترش یافت.
او آشکارا ساختار مرجعیت مذهبی در ایران، به ویژه مفهوم یک طبقه «روحانی» متمایز که واسطه بین مردم و ایمان آنها باشد را به چالش کشید و استدلال کرد که چنین نقشی با اسلام بیگانه است.
اسلام انقلابی و میراث تاریخی
تز اصلی شریعتی این بود که اسلام حقیقی باید از ستم استعماری (خارجی) و تعصبات ارتجاعی (داخلی) رهایی یابد. او دیدگاهی انقلابی از اسلام را ترویج می‌کرد که بر عدالت اجتماعی، ضداستعماری، آزادی سیاسی و بازگشت به منابع اساسی ایمان تمرکز داشت.
او معتقد بود که یک هویت انقلابی اصیل بر سه عنصر استوار است: آگاهی معنوی، مبارزه فعال برای عدالت و جستجوی آزادی.
او که در سال ۱۹۷۷ مجبور به تبعید شد، ناگهان در بریتانیا و در شرایط مشکوکی درگذشت - مرگی که برخی آن را نتیجه دخالت ساواک می‌دانند. او تنها ۴۳ سال داشت.
تأثیر ماندگار
اگرچه شریعتی زنده نماند تا شاهد انقلاب ۱۹۷۹ باشد، اما ایده‌های او در میان رهبران و شرکت‌کنندگان در آن بسیار تأثیرگذار ماند. بسیاری از روشنفکران و انقلابیون از آثار او به عنوان یک منبع ایدئولوژیک اصلی یاد کردند.
با این حال، پس از انقلاب، همزمان با تثبیت قدرت نخبگان روحانی جدید، پتانسیل انقلابی اندیشه شریعتی به حاشیه رانده شد و مورد انتقاد و حاشیه‌نشینی مجدد قرار گرفت.
با این حال، میراث او در ایران و فراتر از آن ماندگار است و با کسانی که به دنبال ترکیب ایده‌های اسلامی با عدالت و آزادی هستند، طنین‌انداز می‌شود و الهام‌بخش جنبش‌های تغییر در سراسر جهان اسلام است..
پروژه فکری شریعتی مردم را به چالش می‌کشد تا از زندگی و اندیشه او الهام بگیرند: نه به عنوان یک عقیده جزمی که کورکورانه مورد احترام قرار گیرد، بلکه به عنوان پایه‌ای برای تعامل انتقادی و اصلاحات مداوم.


https://www.aljazeera.com/program/al-jazeera-world/
@SHAMAT94📍

🔺◀️ درباره دکتر علی شریعتی و جهان عرب

🔸دکتر علی شریعتی در جهان عرب به عنوان یک روشنفکر انقلابی و اسلامشناس مترقی تأثیرات عمیقی گذاشته است.
تفکرات او در کشورهایی مانند مصر، سوریه، لبنان، تونس و الجزایر به ویژه در دهه های ۷۰ و ۸۰ میلادی رشد و گسترش یافت. این دوره زمانی با شکستها و بحرانهای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی جهان عرب همراه بود و جریانات چپ و اسلامگرایان به دنبال راه حل هایی نوین بودند که ایده های شریعتی را پذیرفتند.
شریعتی با دیدگاهی غیرفرقه ای به اسلام می نگریست و نقدهایش به مذهب شیعه، خصوصاً نقد شیعه صفوی، این امکان را ایجاد کرد که افکار او نزد اهل سنت و گروه هایی مانند اخوان المسلمین نیز مورد توجه و استقبال قرار گیرد.
وی اسلام را نه به عنوان عقیده ای برگرفته از فرقه گرایی، بلکه به عنوان نیرویی زندگی بخش، انقلابی و اجتماعی معرفی میکرد که برای مبارزه با استبداد و استعمار قابل بهرهبرداری است.

🔸ارتباط دوستانه و همگرایی اندیشه ای او با مبارزان الجزایری و حمایت از انقلاب الجزایر نیز از دروازه های مهم ورود تفکر او به جهان عرب بوده است.
آثار شریعتی به زبانهای عربی ترجمه شدند و توسط متفکران و گروههای چپ و اسلامگرا در جهان عرب پیگیری و تحلیل شدند. در مصر، لبنان و تونس، اندیشه های او توانسته در بین روشنفکران و توده ها جایگاهی پیدا کند و الهام بخش جنبش ها و دغدغه های اصلاحی باشد.

🔸همچنین مترجمان زبان عربی نقش مهمی در شناساندن افکار شریعتی داشتند، از جمله ابراهیم الدسوقی شتا که ترجمه مهمی از آثار شریعتی را انجام داد و بین متفکران مصری ارتباط برقرار کرد.
در کل، دکتر شریعتی با تأکید بر آزادی، عدالت اجتماعی، مبارزه با استبداد و دعاوی انقلابیگری اسلامی، میراثی ماندگار در جهان عرب برجای گذاشته که هنوز هم در میان نسلهای جوان و جریانهای فکری مختلف مورد بازخوانی و استقبال است.
📳💡شبکه جاسوسی «بدامن»

این شبکه یکی از مهمترین و مؤثرترین شبکههای «سیا» در ایران در دوران پیش از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ بود.
این شبکه از سال ۱۳۲۷ شمسی (۱۹۴۸ میلادی) به منظور مقابله با نفوذ شوروی و حزب توده فعالیت میکرد و توسط دو ایرانی با نامهای رمز «نرن» و «سیلی» اداره میشد.
🔸بودجه سالانهاش حدود یک میلیون دلار بوده است. این شبکه در چارچوب همکاری سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) و سرویس جاسوسی بریتانیا (MI-6) شکل گرفت و نقش کلیدی در هدایت عملیات جنگ روانی، سیاسی و اطلاعاتی علیه دولت مصدق داشت.

🔺عملکرد شبکه بدامن شامل فعالیتهای زیر بود:
نفوذ و رخنه به سطوح عالی تشکیلات حزب توده و اطلاع از دستورات رهبری حزب.
سازماندهی و تحریک اغتشاشات خیابانی و انجام عملیات تحریکآمیز (پرووکاسیون) برای ناامنسازی فضای سیاسی.
تولید و پخش تبلیغات روانی و جعلی برای بزرگنمایی خطر حزب توده و تصویر کردن ناکارآمدی دولت مصدق در مدیریت کشور.
حذف و ترور نیروهای طرفدار مصدق، از جمله ربایش و قتل سرتیپ محمود افشارطوس رئیس شهربانی کل کشور در سال ۱۳۳۲.
ایجاد بحرانهای روانی اجتماعی مانند آشوب ۲۳ تیر ۱۳۳۰ که به ایجاد فضای ناامنی و نارضایتی عمومی منجر شد و زمینهساز کودتای ۲۸ مرداد شد.
حمایت از کودتاچیان نظامی و سیاسی و همکاری نزدیک با عوامل داخلی و خارجی جهت اجرای کودتا.
دفتر مرکزی و هدایت این شبکه بر عهده شاپور ریپورتر بود که با همکاری مستقیم اسدالله علم نقش مهمی در پیشبرد پروژه داشت.
شبکه بدامن با استفاده از ترکیبی از عملیات اطلاعاتی، جنگ روانی، تحریک اجتماعی و ترور سیاسی توانست نقش تعیینکنندهای در اجرای کودتای ۲۸ مرداد داشته باشد و بسیاری از رقبای خود را از صحنه حذف کند و به قدرتی بلامنازع در حیات سیاسی آن زمان ایران تبدیل شود.

#تاریخ ـمعاصر