Forwarded from هممیهن
چیاکو یوسفنژاد یکی دیگر از فعالین زیستمحیطی کُرد که روز پنجشنبه گذشته حین کنترل و مهار آتشسوزی ارتفاعات ئاویهر (آبیدر) سنندج (سنه) دچار سوختگی شدید شده بود، دقایقی پیش در اثر شدت جراحات وارده در بیمارستان کوثر جان بخت./ پیام ما
@hammihanonline
hammihanonline.ir
@hammihanonline
hammihanonline.ir
😢31❤1
الهه محمدی در یک استوری از حملات جریان موسوم به سلطنتطلبان و هواداران رضا پهلوی علیه خود نوشت...
@salehnikbakht
@salehnikbakht
❤10🤣3👏1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تاریخ اگر دهان داشت به این همه بلاهت می خندید....
@salehnikbakht
@salehnikbakht
🤣23🤬9😭4😱1
داستان چقدر شور است که حتی صدای مجلس استصوابی اقلیت هم در آمده است
♦️ نامه ۱۹ نماینده مجلس به پزشکیان:
🔹 هرچه سریعتر لایحه «مقابله با نشر محتوای خلاف واقع» را پس بگیرید
🔹 تعجببرانگیز است که دولت چنین لایحهای به مجلس ارسال کرد
🔹 آیا پاسخ همراهی مردم، باید تحدید آزادی بیان، تهدید رسانههای مستقل و تضعیف فضای مجازی باشد؟
@salehnikbakht
♦️ نامه ۱۹ نماینده مجلس به پزشکیان:
🔹 هرچه سریعتر لایحه «مقابله با نشر محتوای خلاف واقع» را پس بگیرید
🔹 تعجببرانگیز است که دولت چنین لایحهای به مجلس ارسال کرد
🔹 آیا پاسخ همراهی مردم، باید تحدید آزادی بیان، تهدید رسانههای مستقل و تضعیف فضای مجازی باشد؟
@salehnikbakht
👍5
صالح نیکبخت
تاریخ اگر دهان داشت به این همه بلاهت می خندید.... @salehnikbakht
دموکراسی علیه فرهنگ بردگی
✍️ مجتبی نجفی
در همایش دیروز سلطنتطلبان، تمام عناصر بازتولید استبداد و رویکرد فرقهای بازنمایی شد. نقطهٔ اوج همایش، جایی است که یکی از مدعوین مدعی بود دینی ندارد، اما صاحب کعبهای است شایستهٔ سجدهکردن. آن کعبه کیست؟ رضا پهلوی. آیا این خود دین نیست؟
دیروز پر از نشانههای خطرناک بود؛ چاپلوسیهای انبوه، اما نقطهٔ اوجش این سجده است و رضایت پهلوی، چرا که هیچگونه اعتراضی نکرد. بعد هم خود را پدر ملت نامید تا کلکسیون ارتجاعی همایش دیروز تکمیل شود.
از مشروطیت به اینطرف، همهٔ هدف انسان ایرانی معترض به شاه مطلقه، شناسایی شهروند ایرانی بوده است. این شناسایی در گروِ دلبریدن از پدر و بُت است. بُتها را ذهنی و عینی باید شکست؛ و اگرچه در دموکراسی، بوسیدن دست و سجدهکردن در برابر شخص، مستوجب عقوبت نیست و آزادی کنش به رسمیت شناخته شده، اما رهایی انسان از صَغارت فکری و استقلال او از نهاد قدرت، افق ویژهای است.
پس، هدف دموکراسی بهعنوان شیوهٔ زیست بشری، حرکت در مسیر استعلایی انسانشدن، بهمثابهٔ سوژهٔ مستقل و نقاد است. در کشوری که فرهنگ دستبوسی، مناسبات بردگی و صغارت را بازتولید کرده و شاهان را مطلقهتر و متوهمتر کرده، مقابلهٔ فرهنگیـفکری با سجدهکردن، یک کنش مدنیِ متعالی است.
در مونیخ، اگرچه تبلیغات شبانهروزی رسانهها و سلبریتیها باعث نشد جمعیت درخوری ـ در بهترین حالت دویست یا سیصد نفر ـ از یک دیاسپورای وسیع ایرانی گرد هم آیند، اما نمایشی از بازتولید استبداد شد؛ سجدهٔ انسان در برابر قدرت، وعدهٔ خشونتورزی، نمایندگیهای خیالی از اقوام، تخریب رقبا بهخاطر حمایت از ایدهٔ رفراندوم.
اما مهمتر این بود که در مونیخ، هیچکس نمایندهٔ خودش نبود؛ همه نمایندگی جمعی داشتند: رضا پهلوی نمایندهٔ ملت بود، آقایی با لباس بختیاری نمایندهٔ ایل بختیاری، یکی از آذربایجان و دیگری میگفت نمایندهٔ همهٔ ستمدیدههای زندانم.
آنچه که غایب بود، «فردیت» آنها بود. و بدانید که نمایندگیهای خیالی و حلکردن فردیت در جمعهای انتزاعی بسیار خطرناک است؛ از جنس همان نمایندگی های خداوند که اکنون در کشور وجود دارند ، و این هم خود نشانهای دیگر از دیکتاتوری است که بدون رضایت، بهنام من و شما حرف میزنند.
مسئلهٔ اصلی، برکندن بنیان دیکتاتوری، راهورسم سجدهکردن و دستبوسی است و دفاع از کرامت انسانی و حقوق شهروندی. اینها محتوای اصیل هر تغییری است که بادبادنش بهسوی آزادی نشانه میرود؛ وگرنه، جابجایی بُتها و تغییر شکل بندگی بهجای برآمدن فرهنگ آزادگی، کاری است که در تاریخ معاصر ما تکرار شده.
فرهنگ شهروندی نه با سجده و رکوع انسان برابر انسان میخواند، نه با تملق و چاپلوسی.
@salehnikbakht
✍️ مجتبی نجفی
در همایش دیروز سلطنتطلبان، تمام عناصر بازتولید استبداد و رویکرد فرقهای بازنمایی شد. نقطهٔ اوج همایش، جایی است که یکی از مدعوین مدعی بود دینی ندارد، اما صاحب کعبهای است شایستهٔ سجدهکردن. آن کعبه کیست؟ رضا پهلوی. آیا این خود دین نیست؟
دیروز پر از نشانههای خطرناک بود؛ چاپلوسیهای انبوه، اما نقطهٔ اوجش این سجده است و رضایت پهلوی، چرا که هیچگونه اعتراضی نکرد. بعد هم خود را پدر ملت نامید تا کلکسیون ارتجاعی همایش دیروز تکمیل شود.
از مشروطیت به اینطرف، همهٔ هدف انسان ایرانی معترض به شاه مطلقه، شناسایی شهروند ایرانی بوده است. این شناسایی در گروِ دلبریدن از پدر و بُت است. بُتها را ذهنی و عینی باید شکست؛ و اگرچه در دموکراسی، بوسیدن دست و سجدهکردن در برابر شخص، مستوجب عقوبت نیست و آزادی کنش به رسمیت شناخته شده، اما رهایی انسان از صَغارت فکری و استقلال او از نهاد قدرت، افق ویژهای است.
پس، هدف دموکراسی بهعنوان شیوهٔ زیست بشری، حرکت در مسیر استعلایی انسانشدن، بهمثابهٔ سوژهٔ مستقل و نقاد است. در کشوری که فرهنگ دستبوسی، مناسبات بردگی و صغارت را بازتولید کرده و شاهان را مطلقهتر و متوهمتر کرده، مقابلهٔ فرهنگیـفکری با سجدهکردن، یک کنش مدنیِ متعالی است.
در مونیخ، اگرچه تبلیغات شبانهروزی رسانهها و سلبریتیها باعث نشد جمعیت درخوری ـ در بهترین حالت دویست یا سیصد نفر ـ از یک دیاسپورای وسیع ایرانی گرد هم آیند، اما نمایشی از بازتولید استبداد شد؛ سجدهٔ انسان در برابر قدرت، وعدهٔ خشونتورزی، نمایندگیهای خیالی از اقوام، تخریب رقبا بهخاطر حمایت از ایدهٔ رفراندوم.
اما مهمتر این بود که در مونیخ، هیچکس نمایندهٔ خودش نبود؛ همه نمایندگی جمعی داشتند: رضا پهلوی نمایندهٔ ملت بود، آقایی با لباس بختیاری نمایندهٔ ایل بختیاری، یکی از آذربایجان و دیگری میگفت نمایندهٔ همهٔ ستمدیدههای زندانم.
آنچه که غایب بود، «فردیت» آنها بود. و بدانید که نمایندگیهای خیالی و حلکردن فردیت در جمعهای انتزاعی بسیار خطرناک است؛ از جنس همان نمایندگی های خداوند که اکنون در کشور وجود دارند ، و این هم خود نشانهای دیگر از دیکتاتوری است که بدون رضایت، بهنام من و شما حرف میزنند.
مسئلهٔ اصلی، برکندن بنیان دیکتاتوری، راهورسم سجدهکردن و دستبوسی است و دفاع از کرامت انسانی و حقوق شهروندی. اینها محتوای اصیل هر تغییری است که بادبادنش بهسوی آزادی نشانه میرود؛ وگرنه، جابجایی بُتها و تغییر شکل بندگی بهجای برآمدن فرهنگ آزادگی، کاری است که در تاریخ معاصر ما تکرار شده.
فرهنگ شهروندی نه با سجده و رکوع انسان برابر انسان میخواند، نه با تملق و چاپلوسی.
@salehnikbakht
👍12👎3❤1👏1
Forwarded from هممیهن
سازمان حقوق بشری بتسلم و انجمن پزشکان برای حقوق بشر روز دوشنبه با انتشار گزارشی، اسرائیل را به نسلکشی در نوار غزه متهم کردند و بدینترتیب به نخستین نهادهای حقوق بشری عمدهی اسرائیلی بدل شدند که به فهرست نهادهای بینالمللیِ مطرحکنندهی این اتهام پیوستند.
در بیانیهای که همراه این گزارش منتشر شده، آمده است: «بررسی سیاستهای اسرائیل در نوار غزه و پیامدهای دهشتناک آن، در کنار اظهارات مقامات بلندپایهی سیاسی و نظامی اسرائیل دربارهی اهداف این حمله، به نتیجهای تردیدناپذیر میانجامد: اسرائیل بهشکل هماهنگ و آگاهانه در حال اجرای اقداماتیست که هدف آن نابودی جامعهی فلسطینی در نوار غزه است. به بیان دیگر: اسرائیل در حال ارتکاب نسلکشی علیه فلسطینیانِ ساکن نوار غزه است.»/هممیهن
@hammihanonline
hammihanonline.ir
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍5❤2👎1
پزشکیان ؛ شنا در سراب
✍ناصر مهدوی
شاید در رأس همه خصلتهای خوب اخلاقی ؛ توانایی؛ میتواند بالاترین فضیلت انسانی باشد و شاید بتوان گفت که ریشه همه دیگر خوبیهای اخلاقی همین توانایی است.
مرادم از توانایی؛ به دست آوردن قدرت مالی یا سیاسی و یا حتی علمی نیست.
توانایی یعنی تسلط بر خویشتن؛ شکیبایی در روزهای سخت؛ توانایی یعنی شجاعت ایستادن برپای حقیقت و گره گشایی از دردها و رنجهای دیگران. توانایی یعنی وفاداری و ماندن بر عهد و پیمانی که با دیگران بسته ایم؛ توانایی یعنی گرامیداشت حرمت و آزادی آدمیان و دفاع از حقوق انسانها. توانایی یعنی خوار شمردن جباران و خاموش کردن آتش جنگ و نفرت و توانایی یعنی شرم از خدا و پرهیز از غرور و خودخواهی . شاید بپرسید چه عواملی میتوانند در توانایی روح تأثیرگذار باشند؟ به باور اینجانب دل سپردن به واقعیت متعالی همچنین باور به عظمت خویش و پرهیز از سرسپردگی در پیشگاه اربابان و نیز شفقت بر خلق و نگاه صمیمانه به دیگران؛ عواملی هستند که منزلت روحی آدمی را بالا میبرند و به آن اصالت و توانایی میبخشند.اکنون به اصل موضوع بازگردیم . در سالهای گذشته مردم ما از مدیرانی آسیب دیدند که مهمترین ویژگی آنان؛ نادانی و حماقت بود. یعنی به سبب همین آفت دردآور ؛ دنيا عليه ما بسیج شد و تحریمهای پی در پی زندگی عمومی ما را تباه کرد. پس از آن مردم خون دل بسیاری خوردند تا آن حماقت دوباره بازنگردد و اوضاع زندگی بهتر شود؛ ولی به جای آن آفت ، ناتوانی و عجز بازگشت
آری؛
پزشکیانی که هنوز یک سال از ریاستش نگذشته ؛ بسیاری از رأی دهندگانش را ناامید کرده؛ نادان نیست؛ سواد دارد و درس خوانده است اما سخت اسیر آفت دیگری بنام ناتوانی است. این مرد شهامت تصمیمگیری بزرگ ندارد؛ او چنان منعطف و منقاد است که دیگران به راحتی و به ارزانی میتوانند در او تأثیر
بگذارند و اهداف و نیتهای ناراست خودشان را به اسم رئيس جمهور؛ به یک ملت مظلوم و بی دفاع تحمیل کنند. نمونه آن؛ همین لایحه مقابله با آزادیهای مدنی و تهدید امنیت روانی مردم است که دیگران به نام پزشکیان و از طریق دولت بی محتوای ایشان به مجلس ابلاغ و آن را قانونی کردند.در حالیکه رئیس جمهور با وجدانی ساکت و آرام نشست و این رویداد تلخ را تماشا کرد.
پزشکیان در زبان از خدا یاد میکند ولی در عمل به راحتی سر تعظیم در برابر دیگران فرود می آورد. او در مقام حرف و وعده ها ؛ از حقوق مردم دم میزند ولی در صحنه عمل؛ به خاطر حفظ نظام به راحتی حق آنان را نادیده می گیرد. پزشکیان در ظاهر از عزت و شرف انسان
سخن میگوید ولی در عمل به آسانی اجازه میدهد که با شخصیتش بازی کنند؛ نزد مردم کوچکش کنند و هر سیاست شومی را بر او از طريق دولت بی محتوایش بر مردم بیچاره تحمیل کنند.
تصور اینجانب به هنگام انتخابات و از روی ناچاری این بود که ایشان هم دانا و هم تواناست و میتواند بر سر عهدی که با ملت بسته، پافشاری کند. اما ندانستم که این دریا چه موج خون فشان دارد.
بنده از اینکه در انتخابات گذشته به خاطر ترس از رقیب ایشان به وی رأی دادم هنوز پشیمان نیستم؛ اما از همه کسانی که آنها را تشویق کردم تا به جناب پزشکیان رأی بدهند واقعا معذرت میخواهم و به خدا پناه میبرم.
اصلا تصور نمیکردم که یک مرد آنچنان پا به عرصه سیاست بگذارد و میلیونها انسان را برای انتخاب خویش به صحنه آورد، ولی این چنین ضعیف و فرمانبردار باشد.
لطفا ببخشید
@salehnikbakht
✍ناصر مهدوی
شاید در رأس همه خصلتهای خوب اخلاقی ؛ توانایی؛ میتواند بالاترین فضیلت انسانی باشد و شاید بتوان گفت که ریشه همه دیگر خوبیهای اخلاقی همین توانایی است.
مرادم از توانایی؛ به دست آوردن قدرت مالی یا سیاسی و یا حتی علمی نیست.
توانایی یعنی تسلط بر خویشتن؛ شکیبایی در روزهای سخت؛ توانایی یعنی شجاعت ایستادن برپای حقیقت و گره گشایی از دردها و رنجهای دیگران. توانایی یعنی وفاداری و ماندن بر عهد و پیمانی که با دیگران بسته ایم؛ توانایی یعنی گرامیداشت حرمت و آزادی آدمیان و دفاع از حقوق انسانها. توانایی یعنی خوار شمردن جباران و خاموش کردن آتش جنگ و نفرت و توانایی یعنی شرم از خدا و پرهیز از غرور و خودخواهی . شاید بپرسید چه عواملی میتوانند در توانایی روح تأثیرگذار باشند؟ به باور اینجانب دل سپردن به واقعیت متعالی همچنین باور به عظمت خویش و پرهیز از سرسپردگی در پیشگاه اربابان و نیز شفقت بر خلق و نگاه صمیمانه به دیگران؛ عواملی هستند که منزلت روحی آدمی را بالا میبرند و به آن اصالت و توانایی میبخشند.اکنون به اصل موضوع بازگردیم . در سالهای گذشته مردم ما از مدیرانی آسیب دیدند که مهمترین ویژگی آنان؛ نادانی و حماقت بود. یعنی به سبب همین آفت دردآور ؛ دنيا عليه ما بسیج شد و تحریمهای پی در پی زندگی عمومی ما را تباه کرد. پس از آن مردم خون دل بسیاری خوردند تا آن حماقت دوباره بازنگردد و اوضاع زندگی بهتر شود؛ ولی به جای آن آفت ، ناتوانی و عجز بازگشت
آری؛
پزشکیانی که هنوز یک سال از ریاستش نگذشته ؛ بسیاری از رأی دهندگانش را ناامید کرده؛ نادان نیست؛ سواد دارد و درس خوانده است اما سخت اسیر آفت دیگری بنام ناتوانی است. این مرد شهامت تصمیمگیری بزرگ ندارد؛ او چنان منعطف و منقاد است که دیگران به راحتی و به ارزانی میتوانند در او تأثیر
بگذارند و اهداف و نیتهای ناراست خودشان را به اسم رئيس جمهور؛ به یک ملت مظلوم و بی دفاع تحمیل کنند. نمونه آن؛ همین لایحه مقابله با آزادیهای مدنی و تهدید امنیت روانی مردم است که دیگران به نام پزشکیان و از طریق دولت بی محتوای ایشان به مجلس ابلاغ و آن را قانونی کردند.در حالیکه رئیس جمهور با وجدانی ساکت و آرام نشست و این رویداد تلخ را تماشا کرد.
پزشکیان در زبان از خدا یاد میکند ولی در عمل به راحتی سر تعظیم در برابر دیگران فرود می آورد. او در مقام حرف و وعده ها ؛ از حقوق مردم دم میزند ولی در صحنه عمل؛ به خاطر حفظ نظام به راحتی حق آنان را نادیده می گیرد. پزشکیان در ظاهر از عزت و شرف انسان
سخن میگوید ولی در عمل به آسانی اجازه میدهد که با شخصیتش بازی کنند؛ نزد مردم کوچکش کنند و هر سیاست شومی را بر او از طريق دولت بی محتوایش بر مردم بیچاره تحمیل کنند.
تصور اینجانب به هنگام انتخابات و از روی ناچاری این بود که ایشان هم دانا و هم تواناست و میتواند بر سر عهدی که با ملت بسته، پافشاری کند. اما ندانستم که این دریا چه موج خون فشان دارد.
بنده از اینکه در انتخابات گذشته به خاطر ترس از رقیب ایشان به وی رأی دادم هنوز پشیمان نیستم؛ اما از همه کسانی که آنها را تشویق کردم تا به جناب پزشکیان رأی بدهند واقعا معذرت میخواهم و به خدا پناه میبرم.
اصلا تصور نمیکردم که یک مرد آنچنان پا به عرصه سیاست بگذارد و میلیونها انسان را برای انتخاب خویش به صحنه آورد، ولی این چنین ضعیف و فرمانبردار باشد.
لطفا ببخشید
@salehnikbakht
❤6🤣3
در ستايش اعلام يك تصميم تاريخي
✍صالح نيك بخت
اعتماد
در حالي كه كشتار مردم غزه به ويژه كودكان، زنان و بزرگسالان فلسطيني به علت كمبود مواد غذايي و محدوديت ورود غذا و دارو توسط نظاميان اسراييل به فرمان نتانياهو #قصاب_خاورميانه ادامه دارد، امانوئل مكرون، رييسجمهور فرانسه در يك تصميم مهم تاريخي اعلام كرد كه كشور مستقل فلسطين را به رسميت ميشناسد و اين تصميم را در مجمع عمومي ملل متحد در سپتامبر آينده اعلام عمومي خواهد كرد. اگرچه پيش از اين هم 11 كشور اروپايي، تشكيل كشور مستقل فلسطين را به رسميت شناخته بودند، اما 3كشور اصلي و مهم اروپا كه تصميمات آنان بر سياستهاي اتحاديه اروپا تسلط دارد از به رسميت شناختن كشور مستقل فلسطين امتناع كرده و عملا تصميمات اين 11 كشور اروپايي را ناتمام گذاشته بودند. در اين شرايط دولتمردان اسراييلي نيز با بياعتنايي نسبت به اين نوع تصميمات، اقدامات حماس در 7اكتبر را به رخ رهبران اروپايي و ساير رهبران جهاني كشانده و با پروپاگاندا، جنايات خود را توجيه ميكردند. در اين ميان تصميم اخير رييسجمهور كشور فرانسه در شناسايي كشور مستقل فلسطين به همان اندازه كه با استقبال گسترده جهاني روبهرو شد با حمله رژیم اسراييل نيز مواجه شد. ياريو لوين، معاون نتانياهو كه مانند رييسش ديدگاههاي فاشيستي دارد و در خیالاتش سرزمين اسراييل را از نيل تا فرات (از نهر تا بحر) ميداند، نسبت به اين تصميم واكنش عصبي نشان داد و تصميم رييسجمهور فرانسه را حمايت از تروريسم و ننگآور برشمرد. يهوديان ساكن در سرزمينهاي اشغالي كه هنوز داغ شكست رژيم اسراييل و سازمانهاي امنيتي و اطلاعاتي اسراييل در جلوگيري از تهاجم 7اكتبر را بر پيشاني دارند بايد سردمداران خود را به دليل جنايات غزه محاكمه كرده و از اريكه قدرت به زير بكشند. فارغ از واكنشهاي دردناك رژیم اسراييل، نخست وزير انگليس به عنوان دومين كشور مهم اروپايي، تشكيل كشور فلسطين را حقي غير قابل انكار براي مردم فلسطين دانست و وعده تشكيل تماسهاي اضطراري رهبران 3كشور اروپايي و ايتاليا را براي جلوگيري از كشتار مردم غزه و رساندن غذا و دارو (به ويژه شيرخشك مورد نياز كودكان) به اين باريكه را داد. ادعاي اخير استارمر، نخست وزير انگليس كه كشورش متهم اصلي حمايت از تشكيل اسراييل (از اعلاميه بالفور در قرن 19 تا ساير جنگهاي اعراب و اسراييل طي سالهاي 1946، 1956، حمله به مصر به خاطر ملي شدن كانال سوئز، جنگ 6روزه 1967، جنگ اكتبر 1973 و تجاوز اخير به ايران) است، واجد اهميت بسياري است، چراكه نشان ميدهد حتي متحدان قديمي اسراييل هم ديگر توان توجيه جنايات اين رژيم اشغالگر را نداشته و در ظاهر از آن تبري ميجويند.
كنشهاي فرانسه و انگليس بلافاصله با استقبال بسياري از كشورهاي ديگر از جمله اسپانيا، كانادا، عربستان و...مواجه شد. اين اطمينان وجود دارد كه تا زمان برگزاري مجمع عمومي ملل متحد و پايان مجمع، اكثريت مطلق كشورهاي جهان با جمعيت بيش از سهچهارم كل جمعيت زمين، تشكيل كشور مستقل فلسطين را رسميت بخشند. با اين تصميم، ميتوان گفت عملا دوران تروريسم صهيونيستها در خاورميانه به پايان رسيده و طليعه تشكيل كشور فلسطين نمايان ميشود.
لازم است نيروهاي ترقيخواه و عدالتطلب در سراسر جهان از جمله ايران با اقدامات كاربردي خود به جاي برخي شعارهاي دهان پركن، دولتهاي مخالف (از جمله آلمان و...) را مجاب سازند تا در شناسايي دولت فلسطين همكاري كرده و مانع تداوم جنايات صهیونیست ها در منطقه شوند.
@salehnikbakht
✍صالح نيك بخت
اعتماد
در حالي كه كشتار مردم غزه به ويژه كودكان، زنان و بزرگسالان فلسطيني به علت كمبود مواد غذايي و محدوديت ورود غذا و دارو توسط نظاميان اسراييل به فرمان نتانياهو #قصاب_خاورميانه ادامه دارد، امانوئل مكرون، رييسجمهور فرانسه در يك تصميم مهم تاريخي اعلام كرد كه كشور مستقل فلسطين را به رسميت ميشناسد و اين تصميم را در مجمع عمومي ملل متحد در سپتامبر آينده اعلام عمومي خواهد كرد. اگرچه پيش از اين هم 11 كشور اروپايي، تشكيل كشور مستقل فلسطين را به رسميت شناخته بودند، اما 3كشور اصلي و مهم اروپا كه تصميمات آنان بر سياستهاي اتحاديه اروپا تسلط دارد از به رسميت شناختن كشور مستقل فلسطين امتناع كرده و عملا تصميمات اين 11 كشور اروپايي را ناتمام گذاشته بودند. در اين شرايط دولتمردان اسراييلي نيز با بياعتنايي نسبت به اين نوع تصميمات، اقدامات حماس در 7اكتبر را به رخ رهبران اروپايي و ساير رهبران جهاني كشانده و با پروپاگاندا، جنايات خود را توجيه ميكردند. در اين ميان تصميم اخير رييسجمهور كشور فرانسه در شناسايي كشور مستقل فلسطين به همان اندازه كه با استقبال گسترده جهاني روبهرو شد با حمله رژیم اسراييل نيز مواجه شد. ياريو لوين، معاون نتانياهو كه مانند رييسش ديدگاههاي فاشيستي دارد و در خیالاتش سرزمين اسراييل را از نيل تا فرات (از نهر تا بحر) ميداند، نسبت به اين تصميم واكنش عصبي نشان داد و تصميم رييسجمهور فرانسه را حمايت از تروريسم و ننگآور برشمرد. يهوديان ساكن در سرزمينهاي اشغالي كه هنوز داغ شكست رژيم اسراييل و سازمانهاي امنيتي و اطلاعاتي اسراييل در جلوگيري از تهاجم 7اكتبر را بر پيشاني دارند بايد سردمداران خود را به دليل جنايات غزه محاكمه كرده و از اريكه قدرت به زير بكشند. فارغ از واكنشهاي دردناك رژیم اسراييل، نخست وزير انگليس به عنوان دومين كشور مهم اروپايي، تشكيل كشور فلسطين را حقي غير قابل انكار براي مردم فلسطين دانست و وعده تشكيل تماسهاي اضطراري رهبران 3كشور اروپايي و ايتاليا را براي جلوگيري از كشتار مردم غزه و رساندن غذا و دارو (به ويژه شيرخشك مورد نياز كودكان) به اين باريكه را داد. ادعاي اخير استارمر، نخست وزير انگليس كه كشورش متهم اصلي حمايت از تشكيل اسراييل (از اعلاميه بالفور در قرن 19 تا ساير جنگهاي اعراب و اسراييل طي سالهاي 1946، 1956، حمله به مصر به خاطر ملي شدن كانال سوئز، جنگ 6روزه 1967، جنگ اكتبر 1973 و تجاوز اخير به ايران) است، واجد اهميت بسياري است، چراكه نشان ميدهد حتي متحدان قديمي اسراييل هم ديگر توان توجيه جنايات اين رژيم اشغالگر را نداشته و در ظاهر از آن تبري ميجويند.
كنشهاي فرانسه و انگليس بلافاصله با استقبال بسياري از كشورهاي ديگر از جمله اسپانيا، كانادا، عربستان و...مواجه شد. اين اطمينان وجود دارد كه تا زمان برگزاري مجمع عمومي ملل متحد و پايان مجمع، اكثريت مطلق كشورهاي جهان با جمعيت بيش از سهچهارم كل جمعيت زمين، تشكيل كشور مستقل فلسطين را رسميت بخشند. با اين تصميم، ميتوان گفت عملا دوران تروريسم صهيونيستها در خاورميانه به پايان رسيده و طليعه تشكيل كشور فلسطين نمايان ميشود.
لازم است نيروهاي ترقيخواه و عدالتطلب در سراسر جهان از جمله ايران با اقدامات كاربردي خود به جاي برخي شعارهاي دهان پركن، دولتهاي مخالف (از جمله آلمان و...) را مجاب سازند تا در شناسايي دولت فلسطين همكاري كرده و مانع تداوم جنايات صهیونیست ها در منطقه شوند.
@salehnikbakht
👍14👎5❤2
حمایت خارجی؛ مغلطه و سفسطه بزرگ
پشتیبانی خارجی از انقلاب ها و اعتراضات، صرف نظر از ایدئولوژی یا اهداف انقلاب ها، تنها پدیده ای رایج و موثر در سیاست بین الملل نبوده، سهل است که این گونه حمایت ها پدیداری عادی، فراگیر و همیشگی بوده است؛ تقریبا بی استثنا.
حتما در دل به یدالله کریمی پور به خاطر چنین گزاره ای می خندید و ورا ساده لوح می دانید، که البته چنین هم هست. حال که اقتضائات چنین است، پس اجازه دهید دوباره تکرار کنم که هیچ انقلاب منجر به تغییر رژیم در تاریخ معاصر محقق نشده، مگر آن که پشتیبانی خارجی را هم به همراه داشته است. پنهان و آشکار. خواهید گفت: هاتو برهانکم!!
۱- چه کشوری ولادیمیر لنین را در ۱۹۱۷ با حفاظت ۱۰۰٪ لجستیک ی به روسیه وارد کرد و آشکارا از انقلاب بلشویک ها علیه روسیه تزاری پشتیبانی نمود؟!. همه خواهید گفت: آلمان ها؛
۲- چه کشوری سر تا پا از مائوتسه تونگ و حزب کمونیست و انقلاب کمونیستی چین در برابر کومینتانگ و ژاپن پشتیبانی کرد و مایه پیروزی او شد؟. همه خواهید گفت: اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی؛
۳- چه کشورهایی از هوشی مین و ویت مین در جنگاستقلال علیه فرانسه و آمریکا پشتیبانی کرده و با کمک های مالی، تسلیحاتی، آموزش نظامی و اعزام مستشاران، اسباب پیروزی ویتنامی ها را مهیا کردند؟. همه خواهید گفت: شوروی و چین؛
۴- چه کشوری از فیدل کاسترو و چه گوارا با پشتیبانی مالی، نظامی، سیاسی و اعتباری، اسباب پیروزی انقلاب کوبا را مهیا کردند؟. همگی خواهید گفت: شوروی؛
۵- چه کشورهایی در ۴۵ ساله جنگ سرد به گونه ای گسترده از جنبش های آزادی بخش در آنگولا، موزامبیک، گینه بیسائو، زیمبابوه و... حمایت کردند و از راه پشتیبانی نظامی، تسلیحاتی و مالی، اسباب پیروزی آنها و گسترش نفوذ خود در آفریقا را مهیا کردند؟. همه با هم خواهید گفت: شوروی و چین؛
۶-چه دولت هایی از گروه های شورشی مانندUNITA و MPLS در آنگولا علیه هژمونی شوروی-کوبا حمایت همه جانبه کردند؟. خواهید گفت: آمریکا و برخی اعضای ناتو؛
۷- کدام دولت ها با پشتیبانی همه جانبه از مجاهدین افغانستانی علیه شوروی، زمینه شکست شوروی را فراهم اوردند؟. بی گمان همگی خواهید گفت: ایالات متحده، ایران، پاکستان، امارات، قطر و قس علیهذا؛
۸- حامیان خارجی انقلاب های رنگین آغاز های سده ی ۲۱، مانند انقلاب رز گرجستان، انقلاب نارنجی اوکراین، انقلاب لاله قرقیزستان و متعاقبش فروپاشی رژیم های دیکتاتوری و نیمه دیکتاتوری این کشورها کدام دولت ها بودند؟. مگر نه این که همگی نام دولت ها و بنیادهای غیر دولتی غربی، چونان بنیاد سوروس و USAID را به زبان خواهید آورد؛
۹- کدام دولت با سازماندهی و حمایت آشکار و فراگیر، زمینه فروپاشی بشار اسد و رژیم بعث را فراهم ساخت و سوریه را دربست در اختیار ترکیه قرار داد و شام را به دولتی ترکیه ای تبدیل کرد؟!؛
۱۰- پیش از این، چه دولت هایی با حمایت قاطعانه مانع فروپاشی اسد شدند؟! چرا همگی فریاد نمی زنید: ایران و روسیه.
من تا کنون در تاریخ معاصر، هیچ انقلاب ناب و بدون پشتیبانی خارجی نشناخته ام؛ و چنین انگاره ای را در جهان بهم پیوسته و بلکه بهم وابسته، به کلی نادرست می پندارم. حمایت ها و پشتیبانی ها در جهان به شدت و به سرعت رو به دگرگونی، گریزناپذیر است.
#یدالله_کریمی_پور
@salehnikbakht
پشتیبانی خارجی از انقلاب ها و اعتراضات، صرف نظر از ایدئولوژی یا اهداف انقلاب ها، تنها پدیده ای رایج و موثر در سیاست بین الملل نبوده، سهل است که این گونه حمایت ها پدیداری عادی، فراگیر و همیشگی بوده است؛ تقریبا بی استثنا.
حتما در دل به یدالله کریمی پور به خاطر چنین گزاره ای می خندید و ورا ساده لوح می دانید، که البته چنین هم هست. حال که اقتضائات چنین است، پس اجازه دهید دوباره تکرار کنم که هیچ انقلاب منجر به تغییر رژیم در تاریخ معاصر محقق نشده، مگر آن که پشتیبانی خارجی را هم به همراه داشته است. پنهان و آشکار. خواهید گفت: هاتو برهانکم!!
۱- چه کشوری ولادیمیر لنین را در ۱۹۱۷ با حفاظت ۱۰۰٪ لجستیک ی به روسیه وارد کرد و آشکارا از انقلاب بلشویک ها علیه روسیه تزاری پشتیبانی نمود؟!. همه خواهید گفت: آلمان ها؛
۲- چه کشوری سر تا پا از مائوتسه تونگ و حزب کمونیست و انقلاب کمونیستی چین در برابر کومینتانگ و ژاپن پشتیبانی کرد و مایه پیروزی او شد؟. همه خواهید گفت: اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی؛
۳- چه کشورهایی از هوشی مین و ویت مین در جنگاستقلال علیه فرانسه و آمریکا پشتیبانی کرده و با کمک های مالی، تسلیحاتی، آموزش نظامی و اعزام مستشاران، اسباب پیروزی ویتنامی ها را مهیا کردند؟. همه خواهید گفت: شوروی و چین؛
۴- چه کشوری از فیدل کاسترو و چه گوارا با پشتیبانی مالی، نظامی، سیاسی و اعتباری، اسباب پیروزی انقلاب کوبا را مهیا کردند؟. همگی خواهید گفت: شوروی؛
۵- چه کشورهایی در ۴۵ ساله جنگ سرد به گونه ای گسترده از جنبش های آزادی بخش در آنگولا، موزامبیک، گینه بیسائو، زیمبابوه و... حمایت کردند و از راه پشتیبانی نظامی، تسلیحاتی و مالی، اسباب پیروزی آنها و گسترش نفوذ خود در آفریقا را مهیا کردند؟. همه با هم خواهید گفت: شوروی و چین؛
۶-چه دولت هایی از گروه های شورشی مانندUNITA و MPLS در آنگولا علیه هژمونی شوروی-کوبا حمایت همه جانبه کردند؟. خواهید گفت: آمریکا و برخی اعضای ناتو؛
۷- کدام دولت ها با پشتیبانی همه جانبه از مجاهدین افغانستانی علیه شوروی، زمینه شکست شوروی را فراهم اوردند؟. بی گمان همگی خواهید گفت: ایالات متحده، ایران، پاکستان، امارات، قطر و قس علیهذا؛
۸- حامیان خارجی انقلاب های رنگین آغاز های سده ی ۲۱، مانند انقلاب رز گرجستان، انقلاب نارنجی اوکراین، انقلاب لاله قرقیزستان و متعاقبش فروپاشی رژیم های دیکتاتوری و نیمه دیکتاتوری این کشورها کدام دولت ها بودند؟. مگر نه این که همگی نام دولت ها و بنیادهای غیر دولتی غربی، چونان بنیاد سوروس و USAID را به زبان خواهید آورد؛
۹- کدام دولت با سازماندهی و حمایت آشکار و فراگیر، زمینه فروپاشی بشار اسد و رژیم بعث را فراهم ساخت و سوریه را دربست در اختیار ترکیه قرار داد و شام را به دولتی ترکیه ای تبدیل کرد؟!؛
۱۰- پیش از این، چه دولت هایی با حمایت قاطعانه مانع فروپاشی اسد شدند؟! چرا همگی فریاد نمی زنید: ایران و روسیه.
من تا کنون در تاریخ معاصر، هیچ انقلاب ناب و بدون پشتیبانی خارجی نشناخته ام؛ و چنین انگاره ای را در جهان بهم پیوسته و بلکه بهم وابسته، به کلی نادرست می پندارم. حمایت ها و پشتیبانی ها در جهان به شدت و به سرعت رو به دگرگونی، گریزناپذیر است.
#یدالله_کریمی_پور
@salehnikbakht
❤6
Forwarded from راهبرد
☘ نگاه اهل فرهنگ: حمايت از يک كاريكاتوريست
👈 عباس توفيق (سردبیر مجله توفیق و قديمىترين كاريكاتوريست زنده ايران) در یادداشتی نوشت:
✍ كاريكاتوريست جوان باذوق هادى حيدرى در صفحات شخصىاش ( و حتى نه در روزنامهها) كاريكاتورى از رئيسجمهور پزشكيان كشيده است كه وارونه سوار خرى شده و روى خر نوشته شده است: وفاق. وآنوقت عليه او "اعلام جرم" كردهاند!… 'كاريكاتور را " توهينآميز " توصيف كردهاند!… ' و عليه او " پرونده قضائى " تشكيل دادهاند!…
✍ كجاى اين كاريكاتور " توهينآميز" است؟…
✍ در جهان امروز، در دنياى متمدن نه تنها "شكايت از يك كاريكاتوريست به دادگسترى" اصلاً خندهدار است بلكه رئيسجمهورها از كاريكاتوريستها تجليل میكنند و به آنها جايزه میدهند.
✍ آنوقت در كشور ما بهجاى اينكه رئيسجمهور جلوى اين كار را بگيرد، طفلک كاريكاتوريست بىپناه، براى پاک كردن "گناه!" اش اين كاريكاتور را از صفحات شخصى خودش حذف كرده!…
✍ كارى نكنيد كه بگويند در ايران حتى شوخى هم آزاد نيست.
@javadrooh
👈 عباس توفيق (سردبیر مجله توفیق و قديمىترين كاريكاتوريست زنده ايران) در یادداشتی نوشت:
✍ كاريكاتوريست جوان باذوق هادى حيدرى در صفحات شخصىاش ( و حتى نه در روزنامهها) كاريكاتورى از رئيسجمهور پزشكيان كشيده است كه وارونه سوار خرى شده و روى خر نوشته شده است: وفاق. وآنوقت عليه او "اعلام جرم" كردهاند!… 'كاريكاتور را " توهينآميز " توصيف كردهاند!… ' و عليه او " پرونده قضائى " تشكيل دادهاند!…
✍ كجاى اين كاريكاتور " توهينآميز" است؟…
✍ در جهان امروز، در دنياى متمدن نه تنها "شكايت از يك كاريكاتوريست به دادگسترى" اصلاً خندهدار است بلكه رئيسجمهورها از كاريكاتوريستها تجليل میكنند و به آنها جايزه میدهند.
✍ آنوقت در كشور ما بهجاى اينكه رئيسجمهور جلوى اين كار را بگيرد، طفلک كاريكاتوريست بىپناه، براى پاک كردن "گناه!" اش اين كاريكاتور را از صفحات شخصى خودش حذف كرده!…
✍ كارى نكنيد كه بگويند در ايران حتى شوخى هم آزاد نيست.
@javadrooh
👍6🤣4
Forwarded from کردستان نامه
🏛آتشسوزی جنگلها و مراتع و مسئولیت فراموششده
✍ اسماعیل شمس
🔻آتشی که سه جوان جانفدا و عاشق سنندجی را در کوههای ئاویهر در خود بلعید، جامعه کرد را در غمی عمیق فرو برد و مانند موارد گذشته موجی از احساسات را در میان مردم برانگیخت که از هر جهت ارزشمند، ستودنی و لازم است، اما با کمال تٲسف کافی نیست و همچون نمونههای قبلی مانع تکرار فاجعه نخواهد شد. به باور این قلم باید به شکل جدی و بنیادین با این موضوع، مواجه شد و ابعاد قانونی، تاریخی و اخلاقی مسئله را برجستهتر کرد. در لینک پیوست، قانون اصلاح قانون حفاظت و بهره برداری از جنگلها و مراتع کشور در سال ۱۳۴۶ و الحاقات و اصلاحات و ضمیمههای آن تا چند سال اخیر آمده و در سامانه ملی قوانین و مقررات جمهوری اسلامی قابل دسترس است. از همه کسانی که دغدغه جنگلها و مراتع را دارند میخواهم این قانون را مطالعه کنند و در آن تٲمل و تدقیق نمایند تا بدانند چه کسانی در قبال جنگل مسئولند و چه کسانی مسئولیت خود را فراموش کردهاند. من در اینجا تنها چند ماده از فصل ششم - جرايم و مجازاتها را که با آتشسوزیهای اخیر مرتبط است، با اندکی تلخیص آوردهام.
ماده 42 (اصلاحي 14ˏ08ˏ1396)- بريدن و ريشهكن كردن و سوزانيدن نهال و درخت و تهيه چوب و هيزم و ذغال از منابع ملی و توده های جنگلی بدون اخذ پروانه از وزارت منابع طبيعي ممنوع و [مشمول جریمه نقدی] است .
ماده 45 ـ آتش زدن نباتات در مزارع و باغات داخل يا مجاور جنگل بدون اجازه و نظارت مأموران جنگلبانی ممنوع است در صورتيكه در نتيجه بیمبالاتی حريق در جنگل ايجاد شود مرتكب بهحبس تأديبی از دو ماه تا يكسال محكوم خواهد شد.
ماده 46 (اصلاحي 14ˏ08ˏ1396)ـ هر كس مبادرت به كت زدن يا روشن كردن آتش در تنه درخت جنگلی نمايد به حبس تأديبی از سه ماه تا يكسال محكوم خواهد شد و جريمه نقدی كت زدن يا پی زدن يا روشن كردن آتش در تنه درخت جنگلي، از سی ميليون ريال تا هفتاد و پنج ميليون ريال محکوم میشود.
ماده 47 - هر كس در جنگل عمداً آتش سوزی ايجاد نمايد بهحبس مجرد از سه تا دهسال محكوم خواهد شد در صورتيكه مرتكب مأمور جنگلبانی باشد بهحداكثر مجازات مذكور محكوم میشود.
تبصره - در موقع آتش سوزی در جنگلها كليه مأمورين دولتی اعم از لشكری و كشوری و شهرداريها كه در نزديكي آن محل باشند در مقابل تقاضای مأمورين جنگلبانی يا ژاندارمری يا بخشداری موظفند با كليه وسايل ممكنه دولتی و شهرداری كه در اختيار دارند در آتشنشانی كمك نمايند مأمورين كشوری و شهرداری كه در ايفای اين وظيفه مسامحه و قصور نمايند بر حسب مورد طبق مقررات مواد 58 و 59 قانون استخدام كشوری مجازات میشوند. در مورد مأمورين لشكری تعقيب و مجازات آنان طبق مقررات و قوانين نظامی خواهد بود.
🔻و اما چند نکته
نخست؛ همه میدانیم که پیش از آنکه طبق این قانون در سال ۱۳۴۶ جنگلها و مراتع، ملی و در واقع دولتی شوند، هر متر جنگل و مرتع در هر منطقهای از کردستان مالک خاص خود را داشت و به شکل دقیقی میان اهالی هر منطقه تقسیم شده بود. همگان ضمن استفاده معقول از جنگل و مرتع مسئولیت مراقبت و توسعه آن را هم به عهده داشتند. خاطره تاریخی مردم کردستان هیچگاه سابقه آتش افتادنهای کنونی در جنگل را سراغ ندارد، چون کسی که مالک بود در برابر ملک خود احساس مسئولیت میکرد. مشکل از جایی آغاز شد که دولت حق مالکیت غیر رسمی و عرفی مردم شهرها و روستاها را بر جنگل و مرتع سلب کرد و خود مالک و متولی آن گردید. طبق همین قانون چرای احشام هم در مراتعی که تا دیروز ملک مردم بود باید با مجوز دولت انجام میشد و در صورت تخلف مرتکب، جریمه و در صورت تکرار دام او ضبط میشد. اگر در گذشته مالکین باغات طبق قراردادهای جمعی و عرفی میان خود هر یک شیره درختان وَن(پسته وحشی) را بدون هیچ گونه رساندن آسیب به این درختان میگرفتند و با برگزاری جشنهای سنتی جمعی آن را به عمل میآوردند، طبق قانون، مالکین محلی تنها با مجوز دولت و پرداخت حق اجاره میتوانستند از این درختان بهرهبرداری کنند و البته هرکس از هر جای دور و نزدیکی حق اجاره بیشتری به دولت میداد برنده مزایده میشد. پرسش این است دولتی که به لحاظ حقوقی مالکیت این جنگل را در اختیار دارد چرا مانند مالکان حقیقی قدیم طبق قوانین مصوب خود از آن حفاظت نمیکند؟ دولت طبق همین قوانین مصوب و رسمی نه تنها موظف به حفاظت است، بلکه باید مسببین آتشسوزی را پیدا و مجازات کند.
🔻دوم، جنگلهای زاگرس یا کردستان ویژگیهای خاصی دارند که معمولاً در قوانین عام کشور شمول که برگرفته از قوانین غربی است، چندان به آنها دقت نمیشود. هر آنچه در جنگل زاگرس وجود دارد، افزون بر دامداری و ...؛ در زیست روزمره مردم، چه خوراک و چه پوشاک و چه مسکن آنان کاربرد داشته است.
https://qavanin.ir/Law/TreeText/?IDS=2746259939847080675
@kurdistanname
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
✍ اسماعیل شمس
🔻آتشی که سه جوان جانفدا و عاشق سنندجی را در کوههای ئاویهر در خود بلعید، جامعه کرد را در غمی عمیق فرو برد و مانند موارد گذشته موجی از احساسات را در میان مردم برانگیخت که از هر جهت ارزشمند، ستودنی و لازم است، اما با کمال تٲسف کافی نیست و همچون نمونههای قبلی مانع تکرار فاجعه نخواهد شد. به باور این قلم باید به شکل جدی و بنیادین با این موضوع، مواجه شد و ابعاد قانونی، تاریخی و اخلاقی مسئله را برجستهتر کرد. در لینک پیوست، قانون اصلاح قانون حفاظت و بهره برداری از جنگلها و مراتع کشور در سال ۱۳۴۶ و الحاقات و اصلاحات و ضمیمههای آن تا چند سال اخیر آمده و در سامانه ملی قوانین و مقررات جمهوری اسلامی قابل دسترس است. از همه کسانی که دغدغه جنگلها و مراتع را دارند میخواهم این قانون را مطالعه کنند و در آن تٲمل و تدقیق نمایند تا بدانند چه کسانی در قبال جنگل مسئولند و چه کسانی مسئولیت خود را فراموش کردهاند. من در اینجا تنها چند ماده از فصل ششم - جرايم و مجازاتها را که با آتشسوزیهای اخیر مرتبط است، با اندکی تلخیص آوردهام.
ماده 42 (اصلاحي 14ˏ08ˏ1396)- بريدن و ريشهكن كردن و سوزانيدن نهال و درخت و تهيه چوب و هيزم و ذغال از منابع ملی و توده های جنگلی بدون اخذ پروانه از وزارت منابع طبيعي ممنوع و [مشمول جریمه نقدی] است .
ماده 45 ـ آتش زدن نباتات در مزارع و باغات داخل يا مجاور جنگل بدون اجازه و نظارت مأموران جنگلبانی ممنوع است در صورتيكه در نتيجه بیمبالاتی حريق در جنگل ايجاد شود مرتكب بهحبس تأديبی از دو ماه تا يكسال محكوم خواهد شد.
ماده 46 (اصلاحي 14ˏ08ˏ1396)ـ هر كس مبادرت به كت زدن يا روشن كردن آتش در تنه درخت جنگلی نمايد به حبس تأديبی از سه ماه تا يكسال محكوم خواهد شد و جريمه نقدی كت زدن يا پی زدن يا روشن كردن آتش در تنه درخت جنگلي، از سی ميليون ريال تا هفتاد و پنج ميليون ريال محکوم میشود.
ماده 47 - هر كس در جنگل عمداً آتش سوزی ايجاد نمايد بهحبس مجرد از سه تا دهسال محكوم خواهد شد در صورتيكه مرتكب مأمور جنگلبانی باشد بهحداكثر مجازات مذكور محكوم میشود.
تبصره - در موقع آتش سوزی در جنگلها كليه مأمورين دولتی اعم از لشكری و كشوری و شهرداريها كه در نزديكي آن محل باشند در مقابل تقاضای مأمورين جنگلبانی يا ژاندارمری يا بخشداری موظفند با كليه وسايل ممكنه دولتی و شهرداری كه در اختيار دارند در آتشنشانی كمك نمايند مأمورين كشوری و شهرداری كه در ايفای اين وظيفه مسامحه و قصور نمايند بر حسب مورد طبق مقررات مواد 58 و 59 قانون استخدام كشوری مجازات میشوند. در مورد مأمورين لشكری تعقيب و مجازات آنان طبق مقررات و قوانين نظامی خواهد بود.
🔻و اما چند نکته
نخست؛ همه میدانیم که پیش از آنکه طبق این قانون در سال ۱۳۴۶ جنگلها و مراتع، ملی و در واقع دولتی شوند، هر متر جنگل و مرتع در هر منطقهای از کردستان مالک خاص خود را داشت و به شکل دقیقی میان اهالی هر منطقه تقسیم شده بود. همگان ضمن استفاده معقول از جنگل و مرتع مسئولیت مراقبت و توسعه آن را هم به عهده داشتند. خاطره تاریخی مردم کردستان هیچگاه سابقه آتش افتادنهای کنونی در جنگل را سراغ ندارد، چون کسی که مالک بود در برابر ملک خود احساس مسئولیت میکرد. مشکل از جایی آغاز شد که دولت حق مالکیت غیر رسمی و عرفی مردم شهرها و روستاها را بر جنگل و مرتع سلب کرد و خود مالک و متولی آن گردید. طبق همین قانون چرای احشام هم در مراتعی که تا دیروز ملک مردم بود باید با مجوز دولت انجام میشد و در صورت تخلف مرتکب، جریمه و در صورت تکرار دام او ضبط میشد. اگر در گذشته مالکین باغات طبق قراردادهای جمعی و عرفی میان خود هر یک شیره درختان وَن(پسته وحشی) را بدون هیچ گونه رساندن آسیب به این درختان میگرفتند و با برگزاری جشنهای سنتی جمعی آن را به عمل میآوردند، طبق قانون، مالکین محلی تنها با مجوز دولت و پرداخت حق اجاره میتوانستند از این درختان بهرهبرداری کنند و البته هرکس از هر جای دور و نزدیکی حق اجاره بیشتری به دولت میداد برنده مزایده میشد. پرسش این است دولتی که به لحاظ حقوقی مالکیت این جنگل را در اختیار دارد چرا مانند مالکان حقیقی قدیم طبق قوانین مصوب خود از آن حفاظت نمیکند؟ دولت طبق همین قوانین مصوب و رسمی نه تنها موظف به حفاظت است، بلکه باید مسببین آتشسوزی را پیدا و مجازات کند.
🔻دوم، جنگلهای زاگرس یا کردستان ویژگیهای خاصی دارند که معمولاً در قوانین عام کشور شمول که برگرفته از قوانین غربی است، چندان به آنها دقت نمیشود. هر آنچه در جنگل زاگرس وجود دارد، افزون بر دامداری و ...؛ در زیست روزمره مردم، چه خوراک و چه پوشاک و چه مسکن آنان کاربرد داشته است.
https://qavanin.ir/Law/TreeText/?IDS=2746259939847080675
@kurdistanname
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
Forwarded from کردستان نامه
🔻جنگل برای مردم یعنی زندگی و بدون جنگل زندگی نه تنها معنایی نداشته که امکانپذیر هم نبوده است. من فقط به درخت بلوط اشاره کنم که پیشینیان ما هر وقت گندم و جو در دسترس نبود، میوه آن را آرد میکردند و نان بلوط میخوردند. از کلاهک بلوط که به آن "جوت" میگفتند برای رنگآمیزی و ضدعفونی کردن مشکهای دوغ بهره میگرفتند. اگر جوت وجود نداشت، مشکزنی و تهیه دوغ و کره و روغن به بنبست برمیخورد. برگ بلوط، چه سبز و خشکشده آن برای زمستان بهترین منبع تغذیه دام بود و بسیاری از محصولات باغی در لابلای آن حفظ میشدند. از شاخهها و برگهایش برای ساختن خانهباغ و چادرهای موقت استفاده میشد.افزون بر آن بلوط در فرهنگ مردم، مقدس بود و بسیاری از بزرگان در زیر آن دفن میشدند. بیشتر زیارتگاههای کردستان و لرستان و بختیاری که به نام بابا، پیر، شخص، امامزاده و ... شهرت دارند در زیر درختان بلوط قرار داشتند و انواع و اقسام پارچههای سبز و ... بر شاخههایشان گذاشته و متبرک میشد. بسیاری از مردم برای برآوردهشدن حاجات خود شب در کنار این مقبرهها و زیر درختان بلوط میخوابیدند و هر آنچه را از بالای آن میافتاد متبرک و نماد برآوردهشدن حاجت میدانستند. هر فردی که در کنار این جنگلها میزیست تاریخ خاص خود و خانواده و نیاکانش را از جنگل داشت. به بیان دیگر جنگل مکان شکلگیری حافظه تاریخی و جمعی مردم بود. اینها را نوشتم تا بگویم که جنگل برای نیاکان ما مقدس بود و اگر جوان امروز برای حفاظت از آن دل به آتش میزند میراثدار چنان فرهنگ و سنتی است و این مسائل صد البته برای آن جوان کراواتی برگشته از غرب در دوران قاجار و پهلوی که خود را متمدن و جنگلنشینان زاگرس و کردستان و لرستان را وحشی میپنداشت و برای متمدن کردن آنان قانون مینوشت، غیرقابل فهم بود.
🔻سوم؛ آنچه به آن دولت و تمدن ایرانی گفته میشود، بدون هیچ تردیدی در زاگرس شکل گرفته است. از گوتی و هوری و لولوبی و کاسی و مانا تا ماد و هخامنشی و ساسانی همه و همه از کوهپایههای زاگرس برخاستهاند. متٲسفانه در دوران پهلوی تحت تٲثیر سنت آنگلوساکسونی و ژرمنی و برای تشبه به نژاد سفید هند و اروپایی سهم مردم بومی زاگرس در خلق این تمدن به محاق رفت و افتخار مالکیت آن به آریاییهایی داده شد که از هند و جنوب سیبری به این سرزمین مهاجرت کردند. البته زاگرس یک نام برآمده از متون یونانی است و تا دوران قاجار در هیچ منبع فارسی و عربی چنین نامی وجود ندارد و به جای زاگرس که قلمرو آن از آرارات تا کوههای کنارههای خلیج فارس است، نامهای دیگری به کار رفته است.
🔻چهارم، زاگرس همیشه پناهگاه مهربان مهاجمان و مهاجران بوده است. تاریخ را نگاه کنید. از اعراب صحراهای خشک و سوزان عربستان تا سلجوقیان و مغولان بیابانهای گبی و ترکستان ، هر وقت از خشکسالی و گرسنگی به ستوه آمدند راه زاگرس را در پیش گرفتند و آنگاه که به کردستان و لرستان و آذربایجان رسیدند، در آنجا اتراق کردند و گفتند بهشت خدا همینجاست. البته نمک خوردند و نمکدان شکستند و خود را میزبان و مردم بومی را مهمان خواندند که داستانش شهره خاص و عام است.
🔻پنجم، امروز هم زاگرس تنها متعلق به مردم لرستان و کردستان و کرمانشاه و ایلام و بختیاری نیست، بلکه به گفته کارشناسان، «تٲمینکننده بیش از ۴۰ درصد آب شیرین کشور است و نیمی از کل دام کشور در حاشیه جنگلهای زاگرس پرورش پیدا میکنند. همچنین آب، کشاورزی، انرژی و حتی برق کشور مستقیماً به زاگرس وابستهاند و با از بینرفتن این جنگلها، امنیت غذایی و زیستی کشور از دست خواهد رفت. همچنین حدود ۶۰ تا ۷۰ درصد برق تولیدی در ایران به زاگرس وابسته است.حتی گردوغباری که از بیابانهای عرب میآید، سپر دفاعیاش همین زاگرس است.» در یک کلام و به گفته کارشناسان: اگر زاگرس از بین برود، فلات مرکزی ایران هم میمیرد.
🔻نتیجه آنکه سوزاندن و سوختن جنگلهای زاگرس در کردستان و کرمانشاه و ایلام و لرستان و بختیاری، تنها نابودی زیست در این نواحی نیست، بلکه نابودی فلات ایران هم هست. به راستی مایه تعجب است که چرا باید در برابر چنین مسٲله مهمی اینگونه ساکت و بیتفاوت بود و مسئولیت رسمی و جمعی را فراموش کرد. به گفته یک مقام مسئول در لرستان از سال ۱۳۹۷ که آتشگرفتن جنگلهای زاگرس به شکل عجیبی گسترش یافت تا مرداد ماه امسال که روانشادان حمید، چیاکو و خبات در ئاویهر جان خود را فدای جنگل کردند، ۲۶ جوان در مبارزه تن به تن با آتش جان باختهاند. آنان به جای همه ما که مسئولیت خود را فراموش کردیم جان دادند و بسیار بجاست که دولت مجسمههای آنان را بسازد و نشان قهرمان ملی را به خانوادههایشان بدهد و با اجرای قوانینی که خود مصوب کرده است، دیگر اجازه ندهد هیچ جنگلی بسوزد و در صورت سوختن، خود عهدهدار اطفای حریق شود که جوانان دلسوز و پاکباخته و عاشق دیگر قربانی نگردند.
https://t.iss.one/kurdistanname
🔻سوم؛ آنچه به آن دولت و تمدن ایرانی گفته میشود، بدون هیچ تردیدی در زاگرس شکل گرفته است. از گوتی و هوری و لولوبی و کاسی و مانا تا ماد و هخامنشی و ساسانی همه و همه از کوهپایههای زاگرس برخاستهاند. متٲسفانه در دوران پهلوی تحت تٲثیر سنت آنگلوساکسونی و ژرمنی و برای تشبه به نژاد سفید هند و اروپایی سهم مردم بومی زاگرس در خلق این تمدن به محاق رفت و افتخار مالکیت آن به آریاییهایی داده شد که از هند و جنوب سیبری به این سرزمین مهاجرت کردند. البته زاگرس یک نام برآمده از متون یونانی است و تا دوران قاجار در هیچ منبع فارسی و عربی چنین نامی وجود ندارد و به جای زاگرس که قلمرو آن از آرارات تا کوههای کنارههای خلیج فارس است، نامهای دیگری به کار رفته است.
🔻چهارم، زاگرس همیشه پناهگاه مهربان مهاجمان و مهاجران بوده است. تاریخ را نگاه کنید. از اعراب صحراهای خشک و سوزان عربستان تا سلجوقیان و مغولان بیابانهای گبی و ترکستان ، هر وقت از خشکسالی و گرسنگی به ستوه آمدند راه زاگرس را در پیش گرفتند و آنگاه که به کردستان و لرستان و آذربایجان رسیدند، در آنجا اتراق کردند و گفتند بهشت خدا همینجاست. البته نمک خوردند و نمکدان شکستند و خود را میزبان و مردم بومی را مهمان خواندند که داستانش شهره خاص و عام است.
🔻پنجم، امروز هم زاگرس تنها متعلق به مردم لرستان و کردستان و کرمانشاه و ایلام و بختیاری نیست، بلکه به گفته کارشناسان، «تٲمینکننده بیش از ۴۰ درصد آب شیرین کشور است و نیمی از کل دام کشور در حاشیه جنگلهای زاگرس پرورش پیدا میکنند. همچنین آب، کشاورزی، انرژی و حتی برق کشور مستقیماً به زاگرس وابستهاند و با از بینرفتن این جنگلها، امنیت غذایی و زیستی کشور از دست خواهد رفت. همچنین حدود ۶۰ تا ۷۰ درصد برق تولیدی در ایران به زاگرس وابسته است.حتی گردوغباری که از بیابانهای عرب میآید، سپر دفاعیاش همین زاگرس است.» در یک کلام و به گفته کارشناسان: اگر زاگرس از بین برود، فلات مرکزی ایران هم میمیرد.
🔻نتیجه آنکه سوزاندن و سوختن جنگلهای زاگرس در کردستان و کرمانشاه و ایلام و لرستان و بختیاری، تنها نابودی زیست در این نواحی نیست، بلکه نابودی فلات ایران هم هست. به راستی مایه تعجب است که چرا باید در برابر چنین مسٲله مهمی اینگونه ساکت و بیتفاوت بود و مسئولیت رسمی و جمعی را فراموش کرد. به گفته یک مقام مسئول در لرستان از سال ۱۳۹۷ که آتشگرفتن جنگلهای زاگرس به شکل عجیبی گسترش یافت تا مرداد ماه امسال که روانشادان حمید، چیاکو و خبات در ئاویهر جان خود را فدای جنگل کردند، ۲۶ جوان در مبارزه تن به تن با آتش جان باختهاند. آنان به جای همه ما که مسئولیت خود را فراموش کردیم جان دادند و بسیار بجاست که دولت مجسمههای آنان را بسازد و نشان قهرمان ملی را به خانوادههایشان بدهد و با اجرای قوانینی که خود مصوب کرده است، دیگر اجازه ندهد هیچ جنگلی بسوزد و در صورت سوختن، خود عهدهدار اطفای حریق شود که جوانان دلسوز و پاکباخته و عاشق دیگر قربانی نگردند.
https://t.iss.one/kurdistanname
Telegram
کردستان نامه
کردستان نامه کانالی است با مدیریت اسماعیل شمس، دکترای تاریخ ، هدف کانال، تولید دانش آکادمیک و تخصصی در حوزه مطالعات کردی و به ویژه تاریخ کردستان و کرد است.
ارتباط با ادمین:
@Esmail_shams
[email protected]
ارتباط با ادمین:
@Esmail_shams
[email protected]
❤3👍3
هشدار به حاکمیت
✍ محمدجواد مظفر
نزدیک به دو هفته است که میاندیشم درباره کدام مسأله پیرامون چگونگی اداره کشور بنویسم؟ آنقدر مشکلات بر سر کشور آوار شده که انتخاب اولویت در نوشتن کار را دشوار کرده است. به قول حافظ "از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود!"
از سایه هراس عمومی از تکرار جنگ و توقف نسبی فعالیتهای اقتصادی، در انتظار چه خواهد شد؟ تا سردرگمی حاکمیت در مذاکره با آمریکا و اروپا تا حرفهای عجیب وزیر امور خارجه مبنی بر آن که:" تا آمریکا، آمریکاست و جمهوریاسلامی، جمهوری اسلامیست مسأله ما با غرب حل نمیشود!" که نادانسته پیامی است به براندازان! تا اقدام شوک برانگیز ارائه لایحه "مقابله با انتشار محتوای خبری خلاف واقع در فضای مجازی" آن هم با قید دو فوریت! در میان این همه معضل ناحلشده کشور معلوم نیست تشخیص دو فوریت چنین لایحهای از سوی کدام شیر پاک خوردههایی در دولت داده شده است.
حال از خوانندگان محترم درخواست میکنم به موارد زیر عنایت کنند.
▫️۱. حدود ۶ ماه قبل در همینجا مطلبی نوشتم تحت عنوان:"آیا امکان تغییر موضع قدرتهای جهانی نسبت به جمهوریاسلامی وجود دارد؟" و در آن مطلب با ذکر یک تجربه گرانبها در نیم قرن گذشته و ظهور دولت اصلاحات و ریاستجمهوری سید محمد خاتمی نشان دادم که امکان چنین شرایطی هست. یعنی کافیست حاکمیت با قبول اشتباهات و اصلاح مسیرحکمرانی، جامعه جهانی را به تغییر موضع در مقابل جمهوریاسلامی وا دارد.
▫️۲. اما حیرت آور آن که مجموعه حاکمیت چنان متصلب رفتار میکند و با نادیده گرفتن خسارتهای عظیم مادی و انسانی در جنگ ۱۲ روزه با یاری دستگاههای تبلیغاتی، خود را پیروز میدان در عرصه داخلی و خارجی میداند و در نتیجه نیازی به اصلاح امور نمیبیند و همچنان در را بر همان پاشنه سابق میچرخاند.
▫️۳. انتظار میرفت با توجه به خواست وسیع جامعه مدنی نسبت به رفع حصر و آزادی زندانیان سیاسی و عزل مسئولان ناکارآمد و میدان دادن و همراهی خواستن از نهادهای مدنی و صاحبنظران متخصص و دلسوز کشور و پیامهای مودتآمیز به دنیا نشان دهند که "کشتیبان را سیاستی دگر آمده" اما دریغ که همچنان بر مشی سابق پای میفشارند و دستگاه انحصاری و تبلیغاتی صداوسیما تقربیاً در تمامی شبکههای خود بر طبل انحصار و خود برتر بینی میکوبد.
▫️۴. آیا واقعا اگر قرار بود پس از وقایع حدود دو سال گذشته در منطقه و تضعیف جریان موسوم به محور مقاومت و هدر رفتن میلیاردها دلار سرمایهگذاری در این زمینه و وقوع جنگ و میلیاردها دلار خسارت به مراکز هستهای کشور در حمله آمریکا و اسرائیل به آنها، لایحهای تنظیم و به مجلس داده شود آیا جز این بود که میبایست لایحه برکناری و تنبیه هر صاحب مقامی باشد که وعده نادرست داده و آمار خلاف واقع از عملکرد خود ارائه کردهاست؟
▫️۵. آیا تصلب و یکدندگی در چگونگی اداره کشور باید همه را به این نتیجه برساند که اصلاح امور در چنین حاکمیتی ممکن نیست؟ جای بسیار تأسف است که این شرایط توسط حاکمیت رقم میخورد نه منتقدان و حتی دشمنان!
ای کاش صاحبان قدرت به خود میآمدند و میفهمیدند که اگر میخواهند دشمنان واقعی ایران را مأیوس کنند به اراده ملی بازگردند و کار را به دست نمایندگان واقعی مردم دهند.
*اینستاگرام نویسنده
@salehnikbakht
✍ محمدجواد مظفر
نزدیک به دو هفته است که میاندیشم درباره کدام مسأله پیرامون چگونگی اداره کشور بنویسم؟ آنقدر مشکلات بر سر کشور آوار شده که انتخاب اولویت در نوشتن کار را دشوار کرده است. به قول حافظ "از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود!"
از سایه هراس عمومی از تکرار جنگ و توقف نسبی فعالیتهای اقتصادی، در انتظار چه خواهد شد؟ تا سردرگمی حاکمیت در مذاکره با آمریکا و اروپا تا حرفهای عجیب وزیر امور خارجه مبنی بر آن که:" تا آمریکا، آمریکاست و جمهوریاسلامی، جمهوری اسلامیست مسأله ما با غرب حل نمیشود!" که نادانسته پیامی است به براندازان! تا اقدام شوک برانگیز ارائه لایحه "مقابله با انتشار محتوای خبری خلاف واقع در فضای مجازی" آن هم با قید دو فوریت! در میان این همه معضل ناحلشده کشور معلوم نیست تشخیص دو فوریت چنین لایحهای از سوی کدام شیر پاک خوردههایی در دولت داده شده است.
حال از خوانندگان محترم درخواست میکنم به موارد زیر عنایت کنند.
▫️۱. حدود ۶ ماه قبل در همینجا مطلبی نوشتم تحت عنوان:"آیا امکان تغییر موضع قدرتهای جهانی نسبت به جمهوریاسلامی وجود دارد؟" و در آن مطلب با ذکر یک تجربه گرانبها در نیم قرن گذشته و ظهور دولت اصلاحات و ریاستجمهوری سید محمد خاتمی نشان دادم که امکان چنین شرایطی هست. یعنی کافیست حاکمیت با قبول اشتباهات و اصلاح مسیرحکمرانی، جامعه جهانی را به تغییر موضع در مقابل جمهوریاسلامی وا دارد.
▫️۲. اما حیرت آور آن که مجموعه حاکمیت چنان متصلب رفتار میکند و با نادیده گرفتن خسارتهای عظیم مادی و انسانی در جنگ ۱۲ روزه با یاری دستگاههای تبلیغاتی، خود را پیروز میدان در عرصه داخلی و خارجی میداند و در نتیجه نیازی به اصلاح امور نمیبیند و همچنان در را بر همان پاشنه سابق میچرخاند.
▫️۳. انتظار میرفت با توجه به خواست وسیع جامعه مدنی نسبت به رفع حصر و آزادی زندانیان سیاسی و عزل مسئولان ناکارآمد و میدان دادن و همراهی خواستن از نهادهای مدنی و صاحبنظران متخصص و دلسوز کشور و پیامهای مودتآمیز به دنیا نشان دهند که "کشتیبان را سیاستی دگر آمده" اما دریغ که همچنان بر مشی سابق پای میفشارند و دستگاه انحصاری و تبلیغاتی صداوسیما تقربیاً در تمامی شبکههای خود بر طبل انحصار و خود برتر بینی میکوبد.
▫️۴. آیا واقعا اگر قرار بود پس از وقایع حدود دو سال گذشته در منطقه و تضعیف جریان موسوم به محور مقاومت و هدر رفتن میلیاردها دلار سرمایهگذاری در این زمینه و وقوع جنگ و میلیاردها دلار خسارت به مراکز هستهای کشور در حمله آمریکا و اسرائیل به آنها، لایحهای تنظیم و به مجلس داده شود آیا جز این بود که میبایست لایحه برکناری و تنبیه هر صاحب مقامی باشد که وعده نادرست داده و آمار خلاف واقع از عملکرد خود ارائه کردهاست؟
▫️۵. آیا تصلب و یکدندگی در چگونگی اداره کشور باید همه را به این نتیجه برساند که اصلاح امور در چنین حاکمیتی ممکن نیست؟ جای بسیار تأسف است که این شرایط توسط حاکمیت رقم میخورد نه منتقدان و حتی دشمنان!
ای کاش صاحبان قدرت به خود میآمدند و میفهمیدند که اگر میخواهند دشمنان واقعی ایران را مأیوس کنند به اراده ملی بازگردند و کار را به دست نمایندگان واقعی مردم دهند.
*اینستاگرام نویسنده
@salehnikbakht
👍3🤣2❤1
ایرادات زیاد ، تصویب عجولانه
✍صالح نیکبخت
لایحه «مقابله با انتشار محتوای خبری خلاف واقع در فضای مجازی» مشخصا از طرف دولت تنظیم و به مجلس شورای اسلامی تقدیم نشده است؛ بلکه همانطور که در بند دوم اصل 158 قانون اساسی قید شده، لایحه مذکور یک لایحه قضایی و از سوی قوه قضائیه تدوین شده است. ولی چون دولت حقی در لوایح قوه قضائیه ندارد، لذا چنین لوایحی از طریق دولت به مجلس شورای اسلامی تقدیم و ارائه میشود. بنابراین دفاع از لایحه مذکور در خلال و جریان بررسی آن در جلسات علنی مجلس شورای اسلامی برعهده وزیر دادگستری دولت وقت خواهد بود.اما فارغ از اینکه کدام قوه این لایحه را تنظیم کرده یا مبدا و مسیر نهایی که این لایحه برای رسیدن به هیات رئیسه مجلس شورای اسلامی طی کرده است، چگونه بوده ، چنین به نظرم میرسد که در بررسی حقوقی این لایحه اوضاع و احوال چند ماه گذشته در کشور، به ویژه جنگ 12 روزه و حمله اسرائیل و آمریکا به کشورمان و عواقب بعد از آن باعث تدوین این لایحه شده است که در موارد مشابه با کسانی که از طریق نشر مطالبی که از نظر مقامات قضایی جرم بوده و موجب اخلال در وضعیت روانی جامعه و نیز برهم زدن نظم اجتماعی یا عوامفریبی یا بیاعتباری سازمانها و نهادهای حاکمیتی میشود، چگونه برخورد صورت بگیرد.
موضوعاتی که در این لایحه به نگارش تنظیمکنندگان درآمده و نیز موجباتی که باعث تنظیمات این لایحه شده است و همچنین مواردی که در این لایحه به عنوان عمل مجرمانه قید شده است، پیش از این نیز در قانون مجازات اسلامی یا قوانین دیگر مانند قانون مطبوعات و همینطور قانون جرائم رایانهای تماما موجود هستند و برای هرکدام از این موارد، مجازات مشخصی تعیین شده است. اما در لایحه مذکور مجازاتها تشدید شده است و چنین به نظر میرسد که قوه قضائیه میخواهد با چنین موضوعاتی، اقداماتی شدیدتر درباره کسانی که مرتکب آن اعمال میشوند، انجام بدهد. علاوه بر اینکه این موضوعات در قوانین به صورت عام آمده است، این موضوع در شرایطی که منتشر شده، به نظر میرسد قرار است فضای مجازی، نشر مطالب و موضوع آزادیبیان را محدود کند و برای همین هدف، مجریان و ناظرانی را تعیین کرده است که این مساله مخالف قانون اساسی است.
آزادیبیان در قانون اساسی تصویب و تضمین شده است و اگر بنا بر تصویب و اجرای این لایحه باشد، از نظر اینجانب، قانونی را گذراندیم که در مخالفت با قانون اساسی و هم قوانین عام و خاص مصوبی خواهد بود که از طریق مجلس به تصویب رسیده است و مجددا برای تشدید و محدودیت آن این قوانین اعمال شده است.
البته درباره آن قسمت از قوانین که در شرایط بحرانی و جنگی، محدودیتهایی اعمال میشود، در همه کشورها محدودیتهایی لحاظ میشود. اما این قانون از این شرایط عبور و عدول کرده است و مانع دیگری را وارد قوانین خواهد کرد که موجب گستردگی حوزه شمول قانون میشود و به احتمال زیاد باید درباره نهادها و مراجعی که در این خصوص صاحبنظر هستند که آیا چنین موضوعاتی مشمول مقررات مورد نظر لایحه مذکور است یا نه، اساسا نباید دخالتی داشته و نظر قضایی بدهند.
این بدان معناست که باید کار قضایی مستقلا انجام شود و اگر تردیدی در مورد یا مواردی وجود داشته باشد که آیا یک موضوعی مشمول قوانین مندرج در این لایحه هست یا نه، به استنباط قاضی از موضوع بستگی دارد و چنانچه در این موارد قاضی نتوانست به این نتیجه برسد، قانونگذار در این زمینه آن را به کارشناس محول میکند و قاضی نیز باید از آن نظر تبعیت کند. از نظر اینجانب، لایحه مذکور در موارد زیادی ایراد داشته و مورد اعتراض است و احیانا اگر مجلس برخلاف قوانین جدیدی که در شرایط اخیر بعضا عجولانه به تصویب رسانده، بخواهد صبر، تامل و دقت بیشتری در جریان بررسی و تصویب آن لحاظ کند، بار دیگر قانون اساسی مورد خدشه قرار نخواهد گرفت.
https://donya-e-eqtesad.com/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%AE%D8%A8%D8%B1-%D8%AF%DB%8C%D9%BE%D9%84%D9%85%D8%A7%D8%B3%DB%8C-64/4200268-%D9%84%D8%A7%DB%8C%D8%AD%D9%87-%D8%AC%D9%86%D8%AC%D8%A7%D9%84%DB%8C-%D8%AA%D8%B1%D8%AF%DB%8C%D8%AF-%D8%AF%D9%88%D9%84%D8%AA
✍صالح نیکبخت
لایحه «مقابله با انتشار محتوای خبری خلاف واقع در فضای مجازی» مشخصا از طرف دولت تنظیم و به مجلس شورای اسلامی تقدیم نشده است؛ بلکه همانطور که در بند دوم اصل 158 قانون اساسی قید شده، لایحه مذکور یک لایحه قضایی و از سوی قوه قضائیه تدوین شده است. ولی چون دولت حقی در لوایح قوه قضائیه ندارد، لذا چنین لوایحی از طریق دولت به مجلس شورای اسلامی تقدیم و ارائه میشود. بنابراین دفاع از لایحه مذکور در خلال و جریان بررسی آن در جلسات علنی مجلس شورای اسلامی برعهده وزیر دادگستری دولت وقت خواهد بود.اما فارغ از اینکه کدام قوه این لایحه را تنظیم کرده یا مبدا و مسیر نهایی که این لایحه برای رسیدن به هیات رئیسه مجلس شورای اسلامی طی کرده است، چگونه بوده ، چنین به نظرم میرسد که در بررسی حقوقی این لایحه اوضاع و احوال چند ماه گذشته در کشور، به ویژه جنگ 12 روزه و حمله اسرائیل و آمریکا به کشورمان و عواقب بعد از آن باعث تدوین این لایحه شده است که در موارد مشابه با کسانی که از طریق نشر مطالبی که از نظر مقامات قضایی جرم بوده و موجب اخلال در وضعیت روانی جامعه و نیز برهم زدن نظم اجتماعی یا عوامفریبی یا بیاعتباری سازمانها و نهادهای حاکمیتی میشود، چگونه برخورد صورت بگیرد.
موضوعاتی که در این لایحه به نگارش تنظیمکنندگان درآمده و نیز موجباتی که باعث تنظیمات این لایحه شده است و همچنین مواردی که در این لایحه به عنوان عمل مجرمانه قید شده است، پیش از این نیز در قانون مجازات اسلامی یا قوانین دیگر مانند قانون مطبوعات و همینطور قانون جرائم رایانهای تماما موجود هستند و برای هرکدام از این موارد، مجازات مشخصی تعیین شده است. اما در لایحه مذکور مجازاتها تشدید شده است و چنین به نظر میرسد که قوه قضائیه میخواهد با چنین موضوعاتی، اقداماتی شدیدتر درباره کسانی که مرتکب آن اعمال میشوند، انجام بدهد. علاوه بر اینکه این موضوعات در قوانین به صورت عام آمده است، این موضوع در شرایطی که منتشر شده، به نظر میرسد قرار است فضای مجازی، نشر مطالب و موضوع آزادیبیان را محدود کند و برای همین هدف، مجریان و ناظرانی را تعیین کرده است که این مساله مخالف قانون اساسی است.
آزادیبیان در قانون اساسی تصویب و تضمین شده است و اگر بنا بر تصویب و اجرای این لایحه باشد، از نظر اینجانب، قانونی را گذراندیم که در مخالفت با قانون اساسی و هم قوانین عام و خاص مصوبی خواهد بود که از طریق مجلس به تصویب رسیده است و مجددا برای تشدید و محدودیت آن این قوانین اعمال شده است.
البته درباره آن قسمت از قوانین که در شرایط بحرانی و جنگی، محدودیتهایی اعمال میشود، در همه کشورها محدودیتهایی لحاظ میشود. اما این قانون از این شرایط عبور و عدول کرده است و مانع دیگری را وارد قوانین خواهد کرد که موجب گستردگی حوزه شمول قانون میشود و به احتمال زیاد باید درباره نهادها و مراجعی که در این خصوص صاحبنظر هستند که آیا چنین موضوعاتی مشمول مقررات مورد نظر لایحه مذکور است یا نه، اساسا نباید دخالتی داشته و نظر قضایی بدهند.
این بدان معناست که باید کار قضایی مستقلا انجام شود و اگر تردیدی در مورد یا مواردی وجود داشته باشد که آیا یک موضوعی مشمول قوانین مندرج در این لایحه هست یا نه، به استنباط قاضی از موضوع بستگی دارد و چنانچه در این موارد قاضی نتوانست به این نتیجه برسد، قانونگذار در این زمینه آن را به کارشناس محول میکند و قاضی نیز باید از آن نظر تبعیت کند. از نظر اینجانب، لایحه مذکور در موارد زیادی ایراد داشته و مورد اعتراض است و احیانا اگر مجلس برخلاف قوانین جدیدی که در شرایط اخیر بعضا عجولانه به تصویب رسانده، بخواهد صبر، تامل و دقت بیشتری در جریان بررسی و تصویب آن لحاظ کند، بار دیگر قانون اساسی مورد خدشه قرار نخواهد گرفت.
https://donya-e-eqtesad.com/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%AE%D8%A8%D8%B1-%D8%AF%DB%8C%D9%BE%D9%84%D9%85%D8%A7%D8%B3%DB%8C-64/4200268-%D9%84%D8%A7%DB%8C%D8%AD%D9%87-%D8%AC%D9%86%D8%AC%D8%A7%D9%84%DB%8C-%D8%AA%D8%B1%D8%AF%DB%8C%D8%AF-%D8%AF%D9%88%D9%84%D8%AA
❤5
Forwarded from هممیهن بینالملل
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گروههای اسرائیلی شهرکنشین پس از هماهنگی با مقامات افراطی دولت نتانیاهو، گروه به گروه به سمت غزه رفتهاند و برای اعلام مالکیت بر اراضی در غزه ویران شده، اعلام موجودیت کردند./هممیهن
@hammihanonline
hammihanonline.ir
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🤬10😭3👍1👎1🤣1
Forwarded from euronews یورونیوز
💢درخواست گروهی از هنرمندان اسرائيلی از جامعه جهانی: تحریمهای فلجکننده علیه اسرائیل اعمال کنید
سی و یک فیلمساز، هنرمند، دانشگاهی و سیاستمدار پیشین اسرائیلی در نامهای که روز چهارشنبه منتشر شد، از جامعه بینالمللی خواستند تا برای وادار کردن اسرائیل به آتشبس با حماس، «تحریمهای فلجکننده» علیه این کشور اعمال کند.
جزئیات بیشتر: https://l.euronews.com/W3h
سی و یک فیلمساز، هنرمند، دانشگاهی و سیاستمدار پیشین اسرائیلی در نامهای که روز چهارشنبه منتشر شد، از جامعه بینالمللی خواستند تا برای وادار کردن اسرائیل به آتشبس با حماس، «تحریمهای فلجکننده» علیه این کشور اعمال کند.
جزئیات بیشتر: https://l.euronews.com/W3h
👍7👎3👏3