روشنفکران
81.9K subscribers
49.9K photos
41.9K videos
2.39K files
6.92K links
به نام حضرت دوست
که
همه عالم از اوست
خوش امدین
مهربانی بلوغ انسانیست
مواردمفیدعلمی وفرهنگی وتاریخی و اقتصادی و هنری وخبری و معرفی کتاب و نجوم و روانشناسی و اموزشی و قصه و رمان و فیلم و ورزشی و ...مدنظر است


روابط عمومی و مدیریت و تبلیغات👇
@Kamranmehrban
Download Telegram
🔴◾️اقتدار #دین در مقابل #سکولاریسم [۱]

#چارلز_تیلور / ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۹ - ۲۰:۰۰
Charles Taylor

◾️تیلور و معنای سکولاریسم

چارلز تیلور فیلسوفی کانادایی است. او احیاء و نجات #مسیحیت کاتولیک در عصر حاضر را وجهه تاملات خود ساخته است. وی سکولاریسم را مهمترین مانع در تقابل با دغدغه‌های دینی خود می‌داند. تیلور کتاب مهم خود درباره دین را “عصر سکولار” می‌نامد. وی در این کتاب، معتقد است که بهبود وضعیت دین، بدون شناخت و نقد سکولاریسم ممکن نیست.
چارلز تیلور معتقد است که دینداری زمانی کالای رایج بود. در سال ۱۵۰۰ میلادی، بی‌دینی در اروپا تقریباً ناممکن بود. اما اینک دینداری صرفاً یکی از گزینه‌های متعددی است که به انسان عرضه می‌شود. وی عامل این تغییرِ بزرگ را ظهور سکولاریسم می‌داند.
تیلور ابتدا برای سکولاریسم سه تعریف بیان می‌کند:

 مورد نخست بر سازمانها و افعال عمومی تأکید دارد که آشکارترین مصداق آن، دولت است. ساختار سیاسی در همه جوامع پیشامدرن، با دین یا مفهومی از واقعیت غایی مرتبط بود، در حالی که دولت مدرن غربی، از این اتصال فارغ است.

در معنای دوم سکولاریسم به معنی سقوط اعتقاد و عمل مذهبی در مردمی است که از خدا دور می‌شوند. به این معنا، کشورهای اروپای غربی، عمدتاً سکولار شده‌اند.

در معنای سوم سکولاریسم، بر شرایط باور تأکید می‌شود. در این تعریف گذر به سکولاریسم یعنی جامعه‌ای که در آن باور به خداوند، بی چالش و در واقع بی مشکل است، به جامعه‌ای تبدیل شود که در آن اعتقاد به خدا، گزینه‌ای در میان سایر گزینه‌ها محسوب شود.

چارلز تیلور بر این مسأله تأکید دارد که در سکولاریسم، امر متعالی به اشکال مختلف مورد مخالفت یا غفلت قرار می‌گیرد و هرگونه ارجاع به هدف یا معنایی ورای انسان نفی می‌شود. این امر با بی‌اعتقادی دینی یا انکار خداهمراه می‌شود.

تیلور بر این باور است که فرهنگ غرب زمانی پیش رفت که حاکمیت مسیحی شکست خورد و دیگر هیچ فلسفه‌ای تا آن حد اهمیت نیافت که یگانه تفکر مسلط در جامعه شود، بلکه بعد از آن همواره مجموعه‌ای از نگرش‌های مختلف در جامعه شروع به رقابت کردند.

چارلز تیلور معتقد است که اگر در #لیبرالیسم اصلاحاتی صورت گیرد، پاسخگوی مسائل جهان خواهد بود. او همچنین بر این باور است که آزادی مدرن و #پلورالیزم، مستلزم آن نیست که مسیحیان در این فضا سکوت کنند. بلکه امروز صدای آنان بهتر از ازدحام قرون صلیبی شنیده می‌شود و افرادی می‌توانند به میل خود به خدا روی آورند.

به اعتقاد چارلز تیلور اما حکومت مسیحیِ امروز نه مطلوب است و نه ممکن. به این معنا که حکومتهای دینی دیگر نمی‌توانند مشکلات جامعه را برطرف کنند و مورد توجه قرار گیرند.

#عبدالکریم_سروش


#سکولاریسم #سیاسی #مذهبی

@Roshanfkrane
🔴◾️ اقتدار #دین در مقابل #سکولاریسم [۲]

#چارلز_تیلور / ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۹- ۲۰:۰۰


◾️ دین در نظر چارلز تیلور [1]

چارلز تیلور با توضیحاتی که در خصوص سکولاریسم می‌دهد، اینک به سر وقت دین رفته و آن را موشکافی می‌کند. وی دین را در معنای عام و بر اساس تمایز امر متعالی از امر زمانی- مکانی تعریف می‌کند. دین متضمن باور به وجود واقعیتی متعالی است و این امر متعالی، مفهومی از کمال را برای زندگی روزمره انسان عادی شکل می‌دهد. تیلور نقش امر متعالی در دین را در سه بعد مطرح میکند؛

الف) دین به ما می‌گوید که هدفی فراتر از موفقیت مادی و دنیوی انسان وجود دارد. به بیان دیگر دین از کمالی فراانسانی سخن می‌گوید که انسان می‌تواند و باید به آن برسد.

ب) مفهوم خیر فراانسانی قابل دستیابی توسط انسان، مستلزم باور به قدرتی والاتر یعنی خدای متعالی است.

ج) این مفهوم ایجاب می‌کند ما حیاتی فراتر از مرزهای طبیعی زندگی – که با مرگ به پایان می‌رسد- را باور کنیم.

اگر قرار است امری جایگزین دین شود باید از ساختاری مشابه و واجد هدف و منبع و غایت برخوردار باشد. در عصر سکولار همین اتفاق رخ داده است، یعنی دریافتی از انسان، سبب تغییر جایگاه دین و رواج سکولاریسم شده است.

چارلز تیلور انسان‌محوری را مهم‌ترین رقیب دین می‌داند. به اعتقاد وی حتی می‌توان سکولاریسم را بر مبنای انسان‌محوری تعریف کرد و گفت عصر سکولار، دوره‌ای است که در آن همه اهداف، تحت الشعاع رشد انسان قرار می‌گیرد. به اعتقاد وی، با ظهور جامعه غربی این نخستین بار در تاریخ است که انسان‌محوری مطلق خود بسنده به گزینه‌ای مسلّط بدل شده است.

چارلز تیلور در تحلیلی از دین و سکولاریسم اینگونه می‌گوید که: انسان در زندگی خود نیازمند معنا و نیز مجموعه‌ای از خیرها است. انسان‌محوری نیز به این نیاز پاسخ می‌دهد و از فضیلت، اخلاق و کمال سخن می‌گوید. لیکن این مفاهیم را به انسان و زندگی این زمانی، این مکانی او پیوند می‌زند. انسان‌محوری بدون توسل به خدا و توجه به زندگی پس از مرگ برای انسان چارچوبی تعریف می‌کند که بتواند در آن زندگی بالنسبه معناداری را داسته باشد.
در مقابل، در گذشته مردم ارزشها و خیر را از مرجعی بیرونی مانند خدا با جهان یا ماهیت امور اخذ میکردند.

#عبدالکریم_سروش

#سکولاریسم #سیاسی #مذهبی

@Roshanfkrane