✔️ #آمريكا چگونه مي خواهد #مکانیسم ماشه را فعال كند؟
هادی خسروشاهین
آمريكا براي پيشبرد سياست يكجانبه خود عليه #ايران و #برجام بر چند موضوع تكيه مي كند:
الف-#قطعنامه #٢٢٣١ سندي مستقل از #برجام است و بدليل عضويت آمريكا در #شورای_امنیت برغم خروج از توافق هسته اي اين كشور مي تواند با توسل به اين قطعنامه اسنپ بك را فعال كند.
ب-در #قطعنامه 2231 از لفظ (participant states)دولت هاي مشاركت كننده يا شركت كننده در برجام به جاي (members of JCPOA)اعضاي #برجام استفاده شده است و #أمريكا آمريكا هم يكي از دولت هاي مشاركت كننده در برجام بوده است.
با در نظر گرفتن اين مفروضات واشنگتن با تكيه بر بندهاي ٩تا١٢قطعنامه٢٢٣١كه ذيل بند٤١ #منشورملل متحد تعريف شده است،وارد فاز فعال سازي بند #اسنپ_بک مي شود.اما چگونه؟
١-آمريكا بر اساس بند ١١قعطنامه به عنوان دولت مشاركت كننده در #برجام اخطار و گزارش هشدار آميز (notification)خود در مورد عدم اجراي قابل توجه تعهدات برجامي را به #شورای_امنیت ارايه مي دهد.
اعضاي #شورای_امنیت از زمان دريافت اين گزارش ١٠روز فرصت خواهند داشت در مورد راي به پيش نويس يك قطعنامه تصميم گيري كنند.در اين بازه زماني ممكن است روسيه،چين و اروپا نوتيفيكيشني در مقابل ارايه دهند كه آمريكا بدليل خروج از #برجام نمي تواند مدعايي در اين زمينه داشته باشد و پيش از ايران ناقض #برجام بوده است.آمريكا در اينجا مي خواهد دست به يك اقدام جديد حقوقي بزند تا نوتيفيكيشن اين كشورها را خنثي كند.با توجه به اينكه اين شكايت #روسيه ،#چين و #اروپا نوعي تفسير جديد از قطعنامه٢٢٣١است و بر عدم مشاركت آمريكا نه عضويت تاكيد دارد ،در قالب نوتيفيكيشن قابل پيگيري نيست و بايد بصورت پيش نويس #قطعنامه ارايه شود.برداشت #آمريكا اين است كه اگر اين روند را محقق سازد،قادر خواهد بود قطعنامه مشترك اين سه قدرت جهاني را #وتو كند.
٢-اگر اعضا پس از ١٠ روز در ارتباط با راي گيري در مورد پيش نويس #قطعنامه تنظيم شده بر اساس نوتيفيكيشن آمريكا به تفاهم نرسند،آن هنگام رييس #شورای_امنیت موظف به ارايه يك پيش نويس قطعنامه جهت راي گيري است.اعضا تا ٣٠روز فرصت خواهند داشت اين پيش نويس را به راي بگذارند.
٣-بر اساس بند ١٢قطعنامه٢٢٣١در صورت عدم موفقيت در زمينه راي به #قطعنامه پيشنهادي در اجراي بندهاي ٧و١١قطعنامه در شامگاه سي امين روز به وقت گرينويچ از زمان دريافت نوتيفيكيشن آمريكا به #شورای_امنیت ،تمام قطعنامه هاي تحريمي قبل از قطعنامه٢٢٣١دوباره بازخواهد گشت.
اما اين پروسه طراحي شده توسط #واشنگتن با مخالفت شديد قدرت هاي جهاني روبرو خواهد شد اما چرا؟
الف-تفسير #روسيه،#چين و #اروپا از واژه مشاركت كننده يا شركت كننده در برجام همان عضويت است و به همين دليل تاكيد مي كند كه #آمريكا بدليل خروج از #برجام ديگر عضو اين معاهده بين المللي نيست و به همين دليل نمي تواند از مفاد آن استفاده كند
ب-قطعنامه #شورای_امنیت سند مستقلي از #برجام نيست بلكه مكمل آن است و كشوري كه از يكي از اين دو سند خارج شده است نمي تواند از سند مكمل عليه سند ديگر استفاده كند.
🔸نتيجه:
در دو هفته آينده شاهد يكي از سهمگين ترين نبردهاي سياسي و ديپلماتيك ميان قدرت هاي بزرگ در #شورای_امنیت خواهيم بود؛نبردي كه از زمان پايان جنگ جهاني دوم بدين سو بي سابقه است و مي تواند اعتبار شوراي امنيت را به عنوان نهادي تصميم گير در مناقشات بين المللي بطور جدي زير سوال ببرد.همين اتفاق مي تواند نشانه اي از دگرديسي عميق در نظام بين الملل باشد.
اختلاف و شكاف ميان قدرت هاي بزرگ در زمينه #اسنپ_بک آنچنان حدت و شدت دارد كه حتي مي توان تصور كرد درصورت پيشبرد پروژه واشنگتن در فرداي سي امين روز حداقل #روسيه و #چين به مفاد قطعنامه هاي پيشين شوراي امنيت در مورد ايران تن ندهند يعني از نظر آمريكا،ايران ذيل فصل هفتم منشور ملل تعريف شود و از نظر ساير قدرت هاي جهان همچنان مناسبات برامده از #قطعنامه٢٢٣١ ساري و جاري باشد.در اين صورت خود تصور كنيد آيا از اعتبار #شورای_امنیت چيزي باقي خواهد ماند؟
@Roshanfkrane
هادی خسروشاهین
آمريكا براي پيشبرد سياست يكجانبه خود عليه #ايران و #برجام بر چند موضوع تكيه مي كند:
الف-#قطعنامه #٢٢٣١ سندي مستقل از #برجام است و بدليل عضويت آمريكا در #شورای_امنیت برغم خروج از توافق هسته اي اين كشور مي تواند با توسل به اين قطعنامه اسنپ بك را فعال كند.
ب-در #قطعنامه 2231 از لفظ (participant states)دولت هاي مشاركت كننده يا شركت كننده در برجام به جاي (members of JCPOA)اعضاي #برجام استفاده شده است و #أمريكا آمريكا هم يكي از دولت هاي مشاركت كننده در برجام بوده است.
با در نظر گرفتن اين مفروضات واشنگتن با تكيه بر بندهاي ٩تا١٢قطعنامه٢٢٣١كه ذيل بند٤١ #منشورملل متحد تعريف شده است،وارد فاز فعال سازي بند #اسنپ_بک مي شود.اما چگونه؟
١-آمريكا بر اساس بند ١١قعطنامه به عنوان دولت مشاركت كننده در #برجام اخطار و گزارش هشدار آميز (notification)خود در مورد عدم اجراي قابل توجه تعهدات برجامي را به #شورای_امنیت ارايه مي دهد.
اعضاي #شورای_امنیت از زمان دريافت اين گزارش ١٠روز فرصت خواهند داشت در مورد راي به پيش نويس يك قطعنامه تصميم گيري كنند.در اين بازه زماني ممكن است روسيه،چين و اروپا نوتيفيكيشني در مقابل ارايه دهند كه آمريكا بدليل خروج از #برجام نمي تواند مدعايي در اين زمينه داشته باشد و پيش از ايران ناقض #برجام بوده است.آمريكا در اينجا مي خواهد دست به يك اقدام جديد حقوقي بزند تا نوتيفيكيشن اين كشورها را خنثي كند.با توجه به اينكه اين شكايت #روسيه ،#چين و #اروپا نوعي تفسير جديد از قطعنامه٢٢٣١است و بر عدم مشاركت آمريكا نه عضويت تاكيد دارد ،در قالب نوتيفيكيشن قابل پيگيري نيست و بايد بصورت پيش نويس #قطعنامه ارايه شود.برداشت #آمريكا اين است كه اگر اين روند را محقق سازد،قادر خواهد بود قطعنامه مشترك اين سه قدرت جهاني را #وتو كند.
٢-اگر اعضا پس از ١٠ روز در ارتباط با راي گيري در مورد پيش نويس #قطعنامه تنظيم شده بر اساس نوتيفيكيشن آمريكا به تفاهم نرسند،آن هنگام رييس #شورای_امنیت موظف به ارايه يك پيش نويس قطعنامه جهت راي گيري است.اعضا تا ٣٠روز فرصت خواهند داشت اين پيش نويس را به راي بگذارند.
٣-بر اساس بند ١٢قطعنامه٢٢٣١در صورت عدم موفقيت در زمينه راي به #قطعنامه پيشنهادي در اجراي بندهاي ٧و١١قطعنامه در شامگاه سي امين روز به وقت گرينويچ از زمان دريافت نوتيفيكيشن آمريكا به #شورای_امنیت ،تمام قطعنامه هاي تحريمي قبل از قطعنامه٢٢٣١دوباره بازخواهد گشت.
اما اين پروسه طراحي شده توسط #واشنگتن با مخالفت شديد قدرت هاي جهاني روبرو خواهد شد اما چرا؟
الف-تفسير #روسيه،#چين و #اروپا از واژه مشاركت كننده يا شركت كننده در برجام همان عضويت است و به همين دليل تاكيد مي كند كه #آمريكا بدليل خروج از #برجام ديگر عضو اين معاهده بين المللي نيست و به همين دليل نمي تواند از مفاد آن استفاده كند
ب-قطعنامه #شورای_امنیت سند مستقلي از #برجام نيست بلكه مكمل آن است و كشوري كه از يكي از اين دو سند خارج شده است نمي تواند از سند مكمل عليه سند ديگر استفاده كند.
🔸نتيجه:
در دو هفته آينده شاهد يكي از سهمگين ترين نبردهاي سياسي و ديپلماتيك ميان قدرت هاي بزرگ در #شورای_امنیت خواهيم بود؛نبردي كه از زمان پايان جنگ جهاني دوم بدين سو بي سابقه است و مي تواند اعتبار شوراي امنيت را به عنوان نهادي تصميم گير در مناقشات بين المللي بطور جدي زير سوال ببرد.همين اتفاق مي تواند نشانه اي از دگرديسي عميق در نظام بين الملل باشد.
اختلاف و شكاف ميان قدرت هاي بزرگ در زمينه #اسنپ_بک آنچنان حدت و شدت دارد كه حتي مي توان تصور كرد درصورت پيشبرد پروژه واشنگتن در فرداي سي امين روز حداقل #روسيه و #چين به مفاد قطعنامه هاي پيشين شوراي امنيت در مورد ايران تن ندهند يعني از نظر آمريكا،ايران ذيل فصل هفتم منشور ملل تعريف شود و از نظر ساير قدرت هاي جهان همچنان مناسبات برامده از #قطعنامه٢٢٣١ ساري و جاري باشد.در اين صورت خود تصور كنيد آيا از اعتبار #شورای_امنیت چيزي باقي خواهد ماند؟
@Roshanfkrane
✴️❇️ دشواریهای ادامه مذاکرات
✍ #محسن_زینلیپور
🔰 جلسهی چهارم مذاکرات به احتمال فراوان بیش از بیان خواستههای طرفین نبوده و علیرغم خوشبینیهای برخی تحلیلگران، ادامهی مذاکرات و توافق احتمالی به هیچ عنوان آسان به نظر نمیرسد و از احتمال حملهی نظامی چیزی کاسته نشده است.
در هفتهی گذشته بحث اظهارنظر در ایران و آمریکا پیرامون چگونگی توافق احتمالی بسیار داغ بود و از یک طرف با اصرار آمریکاییها بر برچیدهشدن کامل غنیسازی اورانیوم در خاک ایران و تعطیلی یا نابودی کامل آن و در طرف دیگر با تاکید مقامات ایرانی بر حفظ حداقلی حق غنیسازی، هر دو طرف این موضع خود را خط قرمز خود عنوان کردند.
چهارمین جلسه مذاکرات اما در مسقط برگزار شد و تا این لحظه، دو طرف با خوشبینی نسبت به این جلسه از فضای مثبت و دلگرمکنندهی آن سخن گفتهاند. از آنجا که بسیار بعید مینماید که طرفین به این سرعت از موضع خود عقبنشینی کرده باشند، به نظر میرسد که در جلسهی چهارم، طرفین همین مواضع یا به عبارت دیگر خط قرمزها و خواستههای خود را فقط بیان کرده و مواضع یکدیگر را شنیده و بدون هیچگونه بحث فنی و صرفا با هدف باز نشاندادن پنجرهی دیپلماسی این جلسه را با خیر و خوشی پس از سه ساعت به پایان رسانده و بررسی و تصمیم را به پایتختها سپردهاند.
اما با صفآرایی جدید طرفین در هفتهای که رفت، به نظر میرسد راه مذاکرات تازه به سنگلاخ و بخش دشوار خود رسیده باشد و مواردی وجود دارد که با توجه به آنها، ادامهی مذاکرات و رسیدن به توافق، بسیار دشوارتر از پیش به نظر میرسد:
۱. رسیدن دولتمردان و سیاستمداران آمریکایی به نوعی همگرایی و اجماع نسبی بر سر اینکه جمهوری اسلامی نباید هیچگونه حق غنیسازی در خاک خود داشته باشد و تمامی تاسیسات غنیسازیاش را باید تعطیل کند. موضوعی که انعطاف و عقبنشینی را برای ترامپ و مذاکرهکنندگان آمریکایی بسیار سخت و پرهزینهتر از پیش میسازد.
۲. دو سناتور جمهوریخواه در این هفته سه شرط را برای حمایت کنگره از توافق و تصویب آن مطرح ساختند: تعطیلی کامل غنی سازی، توافق درباره تعطیلی فعالیتهای منطقهای جمهوری اسلامی و توافق درباره محدودسازی برنامه موشکی.
۳. فرود آمدن موشک حوثیها در فرودگاه بن گوریون اسرائیل، بهانهی تازهای به دست اسرائیل داده تا لابی خود را در آمریکا قویتر کرده و علیرغم اختلاف نظرهایی که بین آمریکا و اسرائیل دیده میشود، موضع مخالفان توافق تقویت شود.
۴. وجود سه شرط آمریکا برای توافق یعنی: نابودی یا تعطیلی تمامی سانتریفیوژها و چرخهی غنیسازی، خروج ذخایر اورانیوم غنیشده از ایران و ایجاد یک مکانیسم راستیآزمایی محکم و جدی، احتمال پذیرش آنها از جانب جمهوری اسلامی را کاهش داده و شاید با این وجود به وقوع یک جنگ محدود بیشتر رضایت بدهد.
۵. تندتر شدن لحن و مواضع اروپاییها نسبت به جمهوری اسلامی به ویژه پس از دستگیری چند متهم مظنون به انجام عملیات تروریستی در خاک بریتانیا و قوت گرفتن احتمال فعالسازی #مکانیسم_ماشه و قرار گرفتن ایران تحت فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد.
توجه داشته باشید که بحث غنیسازی علیرغم نداشتن کوچکترین فایده برای مردم و حکومت تا امروز و تحمیل هزینههای وحشتناک و کمرشکن به منافع ملی، از جانب حاکمیت کاملا حیثیتی شده و پذیرش تعطیلی آن به راحتی امکانپذیر نیست.
۶. سفر #ترامپ به منطقه و احتمال پذیرش هزینههای حمله به ایران از جانب اعراب به صورت کاملا نامحسوس و در قالب قراردادهای تجاری و سرمایهگذاری در آمریکا. (اگر در این سفر ترامپ حاضر شد که دربارهی #خلیج_فارس ، نام مجعول مورد نظر اعراب را به کار ببرد و آن را اعلام کند و یا در مورد جزایر سهگانهی ایرانی حرف نامربوطی بزند، این احتمال که آنها هزینههای حمله به تاسیسات هستهای جمهوری اسلامی را تقبل کرده باشند واقعا تقویت خواهد شد)
۷. عدم تمایل #روسیه به نتیجه دادن مذاکرات و حصول توافق، چرا که در این صورت، تمرکز ترامپ و اروپا بر موضوع روسیه بیشتر خواهد شد و برای روسیه خیلی مناسبتر و دلخواهتر این است که بحث جنگ با اوکراین، قبل از توافق احتمالی جمهوری اسلامی و آمریکا اتفاق بیفتد که کارت ایران برای روسیه همچنان کارآیی داشته باشد.
با توجه به موارد هفتگانهی بالا به نظر میرسد که علیرغم اظهارات خوشبینانهی طرفین، حتی پس از جلسهی چهارم مذاکرات، ادامهی مذاکرات بسیار دشوارتر از این چهار جلسه خواهد بود و #توافق آنقدرها که برخی از ناظران و تحلیلگران خوشبینی به خرج میدهند نزدیک نیست و از احتمال گزینهی نظامی یعنی حمله به تاسیسات هستهای جمهوری اسلامی، حتی اندکی کاسته نشده است.
#ارسالی #سیاسی #اجتماعی
@Roshanfkrane
✍ #محسن_زینلیپور
🔰 جلسهی چهارم مذاکرات به احتمال فراوان بیش از بیان خواستههای طرفین نبوده و علیرغم خوشبینیهای برخی تحلیلگران، ادامهی مذاکرات و توافق احتمالی به هیچ عنوان آسان به نظر نمیرسد و از احتمال حملهی نظامی چیزی کاسته نشده است.
در هفتهی گذشته بحث اظهارنظر در ایران و آمریکا پیرامون چگونگی توافق احتمالی بسیار داغ بود و از یک طرف با اصرار آمریکاییها بر برچیدهشدن کامل غنیسازی اورانیوم در خاک ایران و تعطیلی یا نابودی کامل آن و در طرف دیگر با تاکید مقامات ایرانی بر حفظ حداقلی حق غنیسازی، هر دو طرف این موضع خود را خط قرمز خود عنوان کردند.
چهارمین جلسه مذاکرات اما در مسقط برگزار شد و تا این لحظه، دو طرف با خوشبینی نسبت به این جلسه از فضای مثبت و دلگرمکنندهی آن سخن گفتهاند. از آنجا که بسیار بعید مینماید که طرفین به این سرعت از موضع خود عقبنشینی کرده باشند، به نظر میرسد که در جلسهی چهارم، طرفین همین مواضع یا به عبارت دیگر خط قرمزها و خواستههای خود را فقط بیان کرده و مواضع یکدیگر را شنیده و بدون هیچگونه بحث فنی و صرفا با هدف باز نشاندادن پنجرهی دیپلماسی این جلسه را با خیر و خوشی پس از سه ساعت به پایان رسانده و بررسی و تصمیم را به پایتختها سپردهاند.
اما با صفآرایی جدید طرفین در هفتهای که رفت، به نظر میرسد راه مذاکرات تازه به سنگلاخ و بخش دشوار خود رسیده باشد و مواردی وجود دارد که با توجه به آنها، ادامهی مذاکرات و رسیدن به توافق، بسیار دشوارتر از پیش به نظر میرسد:
۱. رسیدن دولتمردان و سیاستمداران آمریکایی به نوعی همگرایی و اجماع نسبی بر سر اینکه جمهوری اسلامی نباید هیچگونه حق غنیسازی در خاک خود داشته باشد و تمامی تاسیسات غنیسازیاش را باید تعطیل کند. موضوعی که انعطاف و عقبنشینی را برای ترامپ و مذاکرهکنندگان آمریکایی بسیار سخت و پرهزینهتر از پیش میسازد.
۲. دو سناتور جمهوریخواه در این هفته سه شرط را برای حمایت کنگره از توافق و تصویب آن مطرح ساختند: تعطیلی کامل غنی سازی، توافق درباره تعطیلی فعالیتهای منطقهای جمهوری اسلامی و توافق درباره محدودسازی برنامه موشکی.
۳. فرود آمدن موشک حوثیها در فرودگاه بن گوریون اسرائیل، بهانهی تازهای به دست اسرائیل داده تا لابی خود را در آمریکا قویتر کرده و علیرغم اختلاف نظرهایی که بین آمریکا و اسرائیل دیده میشود، موضع مخالفان توافق تقویت شود.
۴. وجود سه شرط آمریکا برای توافق یعنی: نابودی یا تعطیلی تمامی سانتریفیوژها و چرخهی غنیسازی، خروج ذخایر اورانیوم غنیشده از ایران و ایجاد یک مکانیسم راستیآزمایی محکم و جدی، احتمال پذیرش آنها از جانب جمهوری اسلامی را کاهش داده و شاید با این وجود به وقوع یک جنگ محدود بیشتر رضایت بدهد.
۵. تندتر شدن لحن و مواضع اروپاییها نسبت به جمهوری اسلامی به ویژه پس از دستگیری چند متهم مظنون به انجام عملیات تروریستی در خاک بریتانیا و قوت گرفتن احتمال فعالسازی #مکانیسم_ماشه و قرار گرفتن ایران تحت فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد.
توجه داشته باشید که بحث غنیسازی علیرغم نداشتن کوچکترین فایده برای مردم و حکومت تا امروز و تحمیل هزینههای وحشتناک و کمرشکن به منافع ملی، از جانب حاکمیت کاملا حیثیتی شده و پذیرش تعطیلی آن به راحتی امکانپذیر نیست.
۶. سفر #ترامپ به منطقه و احتمال پذیرش هزینههای حمله به ایران از جانب اعراب به صورت کاملا نامحسوس و در قالب قراردادهای تجاری و سرمایهگذاری در آمریکا. (اگر در این سفر ترامپ حاضر شد که دربارهی #خلیج_فارس ، نام مجعول مورد نظر اعراب را به کار ببرد و آن را اعلام کند و یا در مورد جزایر سهگانهی ایرانی حرف نامربوطی بزند، این احتمال که آنها هزینههای حمله به تاسیسات هستهای جمهوری اسلامی را تقبل کرده باشند واقعا تقویت خواهد شد)
۷. عدم تمایل #روسیه به نتیجه دادن مذاکرات و حصول توافق، چرا که در این صورت، تمرکز ترامپ و اروپا بر موضوع روسیه بیشتر خواهد شد و برای روسیه خیلی مناسبتر و دلخواهتر این است که بحث جنگ با اوکراین، قبل از توافق احتمالی جمهوری اسلامی و آمریکا اتفاق بیفتد که کارت ایران برای روسیه همچنان کارآیی داشته باشد.
با توجه به موارد هفتگانهی بالا به نظر میرسد که علیرغم اظهارات خوشبینانهی طرفین، حتی پس از جلسهی چهارم مذاکرات، ادامهی مذاکرات بسیار دشوارتر از این چهار جلسه خواهد بود و #توافق آنقدرها که برخی از ناظران و تحلیلگران خوشبینی به خرج میدهند نزدیک نیست و از احتمال گزینهی نظامی یعنی حمله به تاسیسات هستهای جمهوری اسلامی، حتی اندکی کاسته نشده است.
#ارسالی #سیاسی #اجتماعی
@Roshanfkrane
👍32❤1
✴️❇️ دشواریهای ادامه مذاکرات
✍ #محسن_زینلیپور
🔰 جلسهی چهارم مذاکرات به احتمال فراوان بیش از بیان خواستههای طرفین نبوده و علیرغم خوشبینیهای برخی تحلیلگران، ادامهی مذاکرات و توافق احتمالی به هیچ عنوان آسان به نظر نمیرسد و از احتمال حملهی نظامی چیزی کاسته نشده است.
در هفتهی گذشته بحث اظهارنظر در ایران و آمریکا پیرامون چگونگی توافق احتمالی بسیار داغ بود و از یک طرف با اصرار آمریکاییها بر برچیدهشدن کامل غنیسازی اورانیوم در خاک ایران و تعطیلی یا نابودی کامل آن و در طرف دیگر با تاکید مقامات ایرانی بر حفظ حداقلی حق غنیسازی، هر دو طرف این موضع خود را خط قرمز خود عنوان کردند.
چهارمین جلسه مذاکرات اما در مسقط برگزار شد و تا این لحظه، دو طرف با خوشبینی نسبت به این جلسه از فضای مثبت و دلگرمکنندهی آن سخن گفتهاند. از آنجا که بسیار بعید مینماید که طرفین به این سرعت از موضع خود عقبنشینی کرده باشند، به نظر میرسد که در جلسهی چهارم، طرفین همین مواضع یا به عبارت دیگر خط قرمزها و خواستههای خود را فقط بیان کرده و مواضع یکدیگر را شنیده و بدون هیچگونه بحث فنی و صرفا با هدف باز نشاندادن پنجرهی دیپلماسی این جلسه را با خیر و خوشی پس از سه ساعت به پایان رسانده و بررسی و تصمیم را به پایتختها سپردهاند.
اما با صفآرایی جدید طرفین در هفتهای که رفت، به نظر میرسد راه مذاکرات تازه به سنگلاخ و بخش دشوار خود رسیده باشد و مواردی وجود دارد که با توجه به آنها، ادامهی مذاکرات و رسیدن به توافق، بسیار دشوارتر از پیش به نظر میرسد:
۱. رسیدن دولتمردان و سیاستمداران آمریکایی به نوعی همگرایی و اجماع نسبی بر سر اینکه جمهوری اسلامی نباید هیچگونه حق غنیسازی در خاک خود داشته باشد و تمامی تاسیسات غنیسازیاش را باید تعطیل کند. موضوعی که انعطاف و عقبنشینی را برای ترامپ و مذاکرهکنندگان آمریکایی بسیار سخت و پرهزینهتر از پیش میسازد.
۲. دو سناتور جمهوریخواه در این هفته سه شرط را برای حمایت کنگره از توافق و تصویب آن مطرح ساختند: تعطیلی کامل غنی سازی، توافق درباره تعطیلی فعالیتهای منطقهای جمهوری اسلامی و توافق درباره محدودسازی برنامه موشکی.
۳. فرود آمدن موشک حوثیها در فرودگاه بن گوریون اسرائیل، بهانهی تازهای به دست اسرائیل داده تا لابی خود را در آمریکا قویتر کرده و علیرغم اختلاف نظرهایی که بین آمریکا و اسرائیل دیده میشود، موضع مخالفان توافق تقویت شود.
۴. وجود سه شرط آمریکا برای توافق یعنی: نابودی یا تعطیلی تمامی سانتریفیوژها و چرخهی غنیسازی، خروج ذخایر اورانیوم غنیشده از ایران و ایجاد یک مکانیسم راستیآزمایی محکم و جدی، احتمال پذیرش آنها از جانب جمهوری اسلامی را کاهش داده و شاید با این وجود به وقوع یک جنگ محدود بیشتر رضایت بدهد.
۵. تندتر شدن لحن و مواضع اروپاییها نسبت به جمهوری اسلامی به ویژه پس از دستگیری چند متهم مظنون به انجام عملیات تروریستی در خاک بریتانیا و قوت گرفتن احتمال فعالسازی #مکانیسم_ماشه و قرار گرفتن ایران تحت فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد.
توجه داشته باشید که بحث غنیسازی علیرغم نداشتن کوچکترین فایده برای مردم و حکومت تا امروز و تحمیل هزینههای وحشتناک و کمرشکن به منافع ملی، از جانب حاکمیت کاملا حیثیتی شده و پذیرش تعطیلی آن به راحتی امکانپذیر نیست.
۶. سفر #ترامپ به منطقه و احتمال پذیرش هزینههای حمله به ایران از جانب اعراب به صورت کاملا نامحسوس و در قالب قراردادهای تجاری و سرمایهگذاری در آمریکا. (اگر در این سفر ترامپ حاضر شد که دربارهی #خلیج_فارس ، نام مجعول مورد نظر اعراب را به کار ببرد و آن را اعلام کند و یا در مورد جزایر سهگانهی ایرانی حرف نامربوطی بزند، این احتمال که آنها هزینههای حمله به تاسیسات هستهای جمهوری اسلامی را تقبل کرده باشند واقعا تقویت خواهد شد)
۷. عدم تمایل #روسیه به نتیجه دادن مذاکرات و حصول توافق، چرا که در این صورت، تمرکز ترامپ و اروپا بر موضوع روسیه بیشتر خواهد شد و برای روسیه خیلی مناسبتر و دلخواهتر این است که بحث جنگ با اوکراین، قبل از توافق احتمالی جمهوری اسلامی و آمریکا اتفاق بیفتد که کارت ایران برای روسیه همچنان کارآیی داشته باشد.
با توجه به موارد هفتگانهی بالا به نظر میرسد که علیرغم اظهارات خوشبینانهی طرفین، حتی پس از جلسهی چهارم مذاکرات، ادامهی مذاکرات بسیار دشوارتر از این چهار جلسه خواهد بود و #توافق آنقدرها که برخی از ناظران و تحلیلگران خوشبینی به خرج میدهند نزدیک نیست و از احتمال گزینهی نظامی یعنی حمله به تاسیسات هستهای جمهوری اسلامی، حتی اندکی کاسته نشده است.
#ارسالی #سیاسی #اجتماعی
@Roshanfkrane
✍ #محسن_زینلیپور
🔰 جلسهی چهارم مذاکرات به احتمال فراوان بیش از بیان خواستههای طرفین نبوده و علیرغم خوشبینیهای برخی تحلیلگران، ادامهی مذاکرات و توافق احتمالی به هیچ عنوان آسان به نظر نمیرسد و از احتمال حملهی نظامی چیزی کاسته نشده است.
در هفتهی گذشته بحث اظهارنظر در ایران و آمریکا پیرامون چگونگی توافق احتمالی بسیار داغ بود و از یک طرف با اصرار آمریکاییها بر برچیدهشدن کامل غنیسازی اورانیوم در خاک ایران و تعطیلی یا نابودی کامل آن و در طرف دیگر با تاکید مقامات ایرانی بر حفظ حداقلی حق غنیسازی، هر دو طرف این موضع خود را خط قرمز خود عنوان کردند.
چهارمین جلسه مذاکرات اما در مسقط برگزار شد و تا این لحظه، دو طرف با خوشبینی نسبت به این جلسه از فضای مثبت و دلگرمکنندهی آن سخن گفتهاند. از آنجا که بسیار بعید مینماید که طرفین به این سرعت از موضع خود عقبنشینی کرده باشند، به نظر میرسد که در جلسهی چهارم، طرفین همین مواضع یا به عبارت دیگر خط قرمزها و خواستههای خود را فقط بیان کرده و مواضع یکدیگر را شنیده و بدون هیچگونه بحث فنی و صرفا با هدف باز نشاندادن پنجرهی دیپلماسی این جلسه را با خیر و خوشی پس از سه ساعت به پایان رسانده و بررسی و تصمیم را به پایتختها سپردهاند.
اما با صفآرایی جدید طرفین در هفتهای که رفت، به نظر میرسد راه مذاکرات تازه به سنگلاخ و بخش دشوار خود رسیده باشد و مواردی وجود دارد که با توجه به آنها، ادامهی مذاکرات و رسیدن به توافق، بسیار دشوارتر از پیش به نظر میرسد:
۱. رسیدن دولتمردان و سیاستمداران آمریکایی به نوعی همگرایی و اجماع نسبی بر سر اینکه جمهوری اسلامی نباید هیچگونه حق غنیسازی در خاک خود داشته باشد و تمامی تاسیسات غنیسازیاش را باید تعطیل کند. موضوعی که انعطاف و عقبنشینی را برای ترامپ و مذاکرهکنندگان آمریکایی بسیار سخت و پرهزینهتر از پیش میسازد.
۲. دو سناتور جمهوریخواه در این هفته سه شرط را برای حمایت کنگره از توافق و تصویب آن مطرح ساختند: تعطیلی کامل غنی سازی، توافق درباره تعطیلی فعالیتهای منطقهای جمهوری اسلامی و توافق درباره محدودسازی برنامه موشکی.
۳. فرود آمدن موشک حوثیها در فرودگاه بن گوریون اسرائیل، بهانهی تازهای به دست اسرائیل داده تا لابی خود را در آمریکا قویتر کرده و علیرغم اختلاف نظرهایی که بین آمریکا و اسرائیل دیده میشود، موضع مخالفان توافق تقویت شود.
۴. وجود سه شرط آمریکا برای توافق یعنی: نابودی یا تعطیلی تمامی سانتریفیوژها و چرخهی غنیسازی، خروج ذخایر اورانیوم غنیشده از ایران و ایجاد یک مکانیسم راستیآزمایی محکم و جدی، احتمال پذیرش آنها از جانب جمهوری اسلامی را کاهش داده و شاید با این وجود به وقوع یک جنگ محدود بیشتر رضایت بدهد.
۵. تندتر شدن لحن و مواضع اروپاییها نسبت به جمهوری اسلامی به ویژه پس از دستگیری چند متهم مظنون به انجام عملیات تروریستی در خاک بریتانیا و قوت گرفتن احتمال فعالسازی #مکانیسم_ماشه و قرار گرفتن ایران تحت فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد.
توجه داشته باشید که بحث غنیسازی علیرغم نداشتن کوچکترین فایده برای مردم و حکومت تا امروز و تحمیل هزینههای وحشتناک و کمرشکن به منافع ملی، از جانب حاکمیت کاملا حیثیتی شده و پذیرش تعطیلی آن به راحتی امکانپذیر نیست.
۶. سفر #ترامپ به منطقه و احتمال پذیرش هزینههای حمله به ایران از جانب اعراب به صورت کاملا نامحسوس و در قالب قراردادهای تجاری و سرمایهگذاری در آمریکا. (اگر در این سفر ترامپ حاضر شد که دربارهی #خلیج_فارس ، نام مجعول مورد نظر اعراب را به کار ببرد و آن را اعلام کند و یا در مورد جزایر سهگانهی ایرانی حرف نامربوطی بزند، این احتمال که آنها هزینههای حمله به تاسیسات هستهای جمهوری اسلامی را تقبل کرده باشند واقعا تقویت خواهد شد)
۷. عدم تمایل #روسیه به نتیجه دادن مذاکرات و حصول توافق، چرا که در این صورت، تمرکز ترامپ و اروپا بر موضوع روسیه بیشتر خواهد شد و برای روسیه خیلی مناسبتر و دلخواهتر این است که بحث جنگ با اوکراین، قبل از توافق احتمالی جمهوری اسلامی و آمریکا اتفاق بیفتد که کارت ایران برای روسیه همچنان کارآیی داشته باشد.
با توجه به موارد هفتگانهی بالا به نظر میرسد که علیرغم اظهارات خوشبینانهی طرفین، حتی پس از جلسهی چهارم مذاکرات، ادامهی مذاکرات بسیار دشوارتر از این چهار جلسه خواهد بود و #توافق آنقدرها که برخی از ناظران و تحلیلگران خوشبینی به خرج میدهند نزدیک نیست و از احتمال گزینهی نظامی یعنی حمله به تاسیسات هستهای جمهوری اسلامی، حتی اندکی کاسته نشده است.
#ارسالی #سیاسی #اجتماعی
@Roshanfkrane
👍24