♦️ #کرونا در بزنگاه حکمرانی
✍️دکتر #مسعود_نیلی
🔹گسترش سریع ویروس کرونا، چالشهای مهمی را برای کشور ما بهوجود آورده است. مهار این مشکل در درجه اول نیازمند اعتماد و تکیه فراگیر به نظام تصمیمگیری است.علاوه بر آن، مراعاتهای بهداشتی مورد نیاز، برای خانوارها پرهزینه و بهویژه برای قشر کم درآمد، بعضا غیر قابل تحمل است.مراعاتها مستلزم انجام کار کمتر و درنتیجه درآمد کمتر برای گروههای وسیعی از جامعه است. عدم رعایت توصیههای ایمنی اما میتواند به گسترش غیرقابل کنترل بیماری بینجامد و گسترش زیاد بیماری علاوه بر فشارهای سنگین روحی، بار هزینهای سنگینی را متوجه دولتی میکند که بدون کرونا هم دست بهگریبان کسری بودجه سنگین بوده است. در صورت مواجه شدن با چنین شرایطی، بهلحاظ ملاحظات انساندوستانه، کسی نخواهد توانست مانع از تامین پولی هزینههای سنگین بیمارستانی و غیربیمارستانی این بیماری در مقیاس گسترده شود. این شرایط اقتصاد را به «کرونای تورمی» مبتلا خواهد کرد. تورم بیشتر، فشار هزینهای سنگینتری را متوجه خانوارها میکند و در نتیجه سطح رعایتهای بهداشتی کمتر و کمتر خواهد شد و این چرخه معیوب میتواند بدون انتها تا بروز یک فاجعه انسانی بزرگ ادامه پیدا کند. متوقف ساختن چرخه معیوب ذکرشده مهمترین اولویت کشور در شرایط کنونی است. اولین مانع دستیابی به این هدف، عارضه بزرگ موجود نظام حکمرانی؛مشکل دوم، معیارهایی است که به غلط بر نظام اطلاعرسانی عمومی کشور و مصلحتاندیشیهایی که بهرغم هزینههای سنگینی که بارها تحمیل کرده اما همچنان بر ادامه مسیر قبلی خود اصرار دارد، حاکم است و بالاخره مانع سوم کیفیت ضعیف سیاستگذاری است.
🔹بخش کم درآمد جامعه، هم به دلیل نوع شغل، هم فشار مخارج زندگی که امکان تقبل هزینههای بهداشتی مرتبط با کرونا را ندارند، بهسرعت به کانون اصلی ابتلا و انتقال بیماری تبدیل خواهند شد. نقاط حاشیهای شهرهای بزرگ و روستاها میتوانند مراکزی باشند که ویروس کرونا در آنجا سکنی گزیده و این هموطنان دردمند را که کانون آسیبهای ناشی از تورم و بیماری نیز هستند به مامن خود تبدیل کند و بحرانی تاریخی را در سرنوشت مردم کشور ما رقم بزند.لازم است تغییراتی اساسی در دو زمینه در دستور کار قرار گیرد: اول دگرگونی در نحوه اطلاع رسانی در جهت اعتمادآفرینی بیشتر و دوم تعیین گروههای هدف
🔹در مورد گروههای آسیب پذیر، کدام ویژگیها هستند که مرگومیرهای ناشی از این بیماری عمدتا آنها را شامل میشوند؛ سالمندان، کودکان، زنان، مردان، ساکنان در شهرهای بزرگ؟ آیا الگوی مرگومیر در طول روزهای مختلف در حال تغییر است؟ فوتشدگان را چه ترکیبی از مشاغل تشکیل میدهند؟ توجه داشته باشید که این اطلاعات در حال حاضر موجود است و دستهبندی، تحلیل و انتشار آن میتواند هم اعتمادآفرینی کند و هم در مهار مشکل بسیار موثر باشد. از آنجا که داشتن این اطلاعات میتواند در گروههای غیر مبتلای آسیب پذیر ایجاد حساسیت کند و آنها را به رعایت نکات ایمنی ترغیب کند، انتشار آنها نباید مشمول مصلحتاندیشیهای سیاسی شود. این موارد را شاید بتوان در زمره موضوعاتی تلقی کرد که به معنی واقعی کلمه، «حق الناس» هستند.تعداد کسانی را که هرروز به مبتلایان اضافه میشوند، چه کسانی با چه صفاتی تشکیل میدهد؛ کارگران، رانندگان، کارمندان، دانشجویان، دانشآموزان، روستاییان، شهرنشینان و با چه ترکیبی از زنان، مردان و کودکان و...؟
🔹دولت ممکن است تصور کند که انتشار تحلیلی آمار فوتشدگان و مبتلایان، مردم را نگران خواهد کرد.
🔹مثلا ممکن است تصور شود که اگر مشخص شود چند درصد از فوتشدگان یا مبتلایان از یک گروه سنی مشخص یا یک گروه شغلی مشخص یا ساکنان مناطق جغرافیایی مشخص هستند، آنها را دچار اضطراب کند، در نتیجه تلاش میکند از طریق محدود کردن دسترسی به این اطلاعات، مانع از گسترش نگرانی شود.اما واقعیت آن است که اولا این نگرانی بهصورت فراگیر هم اکنون خود وجود دارد. ثانیا ارقامی در فضای مجازی جایگزین ارقام رسمی شده و به آنها استناد میشود که همان نقش را اما بدون داشتن هیچ پیامد مثبت ایفا میکند!
🔹نظام حکمروایی در کشور ما نارساییهای زیادی دارد که عوارض خود را در عرصههای مختلف بروز داده است. این نارساییها امروز در عرصهای بروز کرده که از این ظرفیت برخوردار است که به یک فاجعه بزرگ انسانی منجر شود. این فاجعه بزرگ میتواند هزینههایی غیرقابل تصور و تاریخی در پی داشته باشد. بنابراین به جرات چگونگی مواجهه با کرونا را میتوان یک بزنگاه حکمرانی دانست./دنیای اقتصاد
#اجتماعی
@Roshanfkrane
✍️دکتر #مسعود_نیلی
🔹گسترش سریع ویروس کرونا، چالشهای مهمی را برای کشور ما بهوجود آورده است. مهار این مشکل در درجه اول نیازمند اعتماد و تکیه فراگیر به نظام تصمیمگیری است.علاوه بر آن، مراعاتهای بهداشتی مورد نیاز، برای خانوارها پرهزینه و بهویژه برای قشر کم درآمد، بعضا غیر قابل تحمل است.مراعاتها مستلزم انجام کار کمتر و درنتیجه درآمد کمتر برای گروههای وسیعی از جامعه است. عدم رعایت توصیههای ایمنی اما میتواند به گسترش غیرقابل کنترل بیماری بینجامد و گسترش زیاد بیماری علاوه بر فشارهای سنگین روحی، بار هزینهای سنگینی را متوجه دولتی میکند که بدون کرونا هم دست بهگریبان کسری بودجه سنگین بوده است. در صورت مواجه شدن با چنین شرایطی، بهلحاظ ملاحظات انساندوستانه، کسی نخواهد توانست مانع از تامین پولی هزینههای سنگین بیمارستانی و غیربیمارستانی این بیماری در مقیاس گسترده شود. این شرایط اقتصاد را به «کرونای تورمی» مبتلا خواهد کرد. تورم بیشتر، فشار هزینهای سنگینتری را متوجه خانوارها میکند و در نتیجه سطح رعایتهای بهداشتی کمتر و کمتر خواهد شد و این چرخه معیوب میتواند بدون انتها تا بروز یک فاجعه انسانی بزرگ ادامه پیدا کند. متوقف ساختن چرخه معیوب ذکرشده مهمترین اولویت کشور در شرایط کنونی است. اولین مانع دستیابی به این هدف، عارضه بزرگ موجود نظام حکمرانی؛مشکل دوم، معیارهایی است که به غلط بر نظام اطلاعرسانی عمومی کشور و مصلحتاندیشیهایی که بهرغم هزینههای سنگینی که بارها تحمیل کرده اما همچنان بر ادامه مسیر قبلی خود اصرار دارد، حاکم است و بالاخره مانع سوم کیفیت ضعیف سیاستگذاری است.
🔹بخش کم درآمد جامعه، هم به دلیل نوع شغل، هم فشار مخارج زندگی که امکان تقبل هزینههای بهداشتی مرتبط با کرونا را ندارند، بهسرعت به کانون اصلی ابتلا و انتقال بیماری تبدیل خواهند شد. نقاط حاشیهای شهرهای بزرگ و روستاها میتوانند مراکزی باشند که ویروس کرونا در آنجا سکنی گزیده و این هموطنان دردمند را که کانون آسیبهای ناشی از تورم و بیماری نیز هستند به مامن خود تبدیل کند و بحرانی تاریخی را در سرنوشت مردم کشور ما رقم بزند.لازم است تغییراتی اساسی در دو زمینه در دستور کار قرار گیرد: اول دگرگونی در نحوه اطلاع رسانی در جهت اعتمادآفرینی بیشتر و دوم تعیین گروههای هدف
🔹در مورد گروههای آسیب پذیر، کدام ویژگیها هستند که مرگومیرهای ناشی از این بیماری عمدتا آنها را شامل میشوند؛ سالمندان، کودکان، زنان، مردان، ساکنان در شهرهای بزرگ؟ آیا الگوی مرگومیر در طول روزهای مختلف در حال تغییر است؟ فوتشدگان را چه ترکیبی از مشاغل تشکیل میدهند؟ توجه داشته باشید که این اطلاعات در حال حاضر موجود است و دستهبندی، تحلیل و انتشار آن میتواند هم اعتمادآفرینی کند و هم در مهار مشکل بسیار موثر باشد. از آنجا که داشتن این اطلاعات میتواند در گروههای غیر مبتلای آسیب پذیر ایجاد حساسیت کند و آنها را به رعایت نکات ایمنی ترغیب کند، انتشار آنها نباید مشمول مصلحتاندیشیهای سیاسی شود. این موارد را شاید بتوان در زمره موضوعاتی تلقی کرد که به معنی واقعی کلمه، «حق الناس» هستند.تعداد کسانی را که هرروز به مبتلایان اضافه میشوند، چه کسانی با چه صفاتی تشکیل میدهد؛ کارگران، رانندگان، کارمندان، دانشجویان، دانشآموزان، روستاییان، شهرنشینان و با چه ترکیبی از زنان، مردان و کودکان و...؟
🔹دولت ممکن است تصور کند که انتشار تحلیلی آمار فوتشدگان و مبتلایان، مردم را نگران خواهد کرد.
🔹مثلا ممکن است تصور شود که اگر مشخص شود چند درصد از فوتشدگان یا مبتلایان از یک گروه سنی مشخص یا یک گروه شغلی مشخص یا ساکنان مناطق جغرافیایی مشخص هستند، آنها را دچار اضطراب کند، در نتیجه تلاش میکند از طریق محدود کردن دسترسی به این اطلاعات، مانع از گسترش نگرانی شود.اما واقعیت آن است که اولا این نگرانی بهصورت فراگیر هم اکنون خود وجود دارد. ثانیا ارقامی در فضای مجازی جایگزین ارقام رسمی شده و به آنها استناد میشود که همان نقش را اما بدون داشتن هیچ پیامد مثبت ایفا میکند!
🔹نظام حکمروایی در کشور ما نارساییهای زیادی دارد که عوارض خود را در عرصههای مختلف بروز داده است. این نارساییها امروز در عرصهای بروز کرده که از این ظرفیت برخوردار است که به یک فاجعه بزرگ انسانی منجر شود. این فاجعه بزرگ میتواند هزینههایی غیرقابل تصور و تاریخی در پی داشته باشد. بنابراین به جرات چگونگی مواجهه با کرونا را میتوان یک بزنگاه حکمرانی دانست./دنیای اقتصاد
#اجتماعی
@Roshanfkrane
کانال روشنفکران
#مسعود_نیلی
استاد اقتصاد دانشگاه شریف :
سرمایهگذاری در اقتصاد ایران متوقف شده و رشد موجودی سرمایه به صفر گراییده، بودجه عمرانی دولت نیز به تدریج در حال حذف شدن است؛ چون بخش مهمی از منابع کشور صرف کسری صندوقهای بازنشستگی، مشکلات نظام بانکی و کسری بودجه دولت میشود.
🔻از منظر اثرگذاری در رشد اقتصادی، ابرچالشها را میتوان به دو دسته تقسیم کرد:
دسته اول 👈مساله آب، محیط زیست و بیکاری
دسته دوم👈 سه ابرچالش مالی یعنی نظام بانکی، کسری بودجه و صندوقهای بازنشستگی.
🔻سه ابرچالش دسته اول احتیاج به سرمایهگذاریهای بسیار بالا دارند. در واقع اگر قرار باشد مشکلات زیستمحیطی کشور برطرف شود، با توجه به وضعیتی که در مسائل مربوط به آلودگی هوا، ریزگردها و… مشاهده میشود نیاز به سرمایهگذاری عظیمی وجود دارد.
🔻عدم سرمایهگذاری در این حوزهها منجر به وارد آمدن ضربات جدی به سلامت و رفاه و حیات مردم میشود، اما انجام این سرمایهگذاریها لزوماً به رشد اقتصادی کمک نمیکند.
🔻این مساله در مورد آب و بیکاری هم صدق میکند. در دو دهه گذشته میزان سرمایهگذاری حدود ۳۰ درصد تولید ناخالص داخلی بوده که برای حل این چالشها جوابگو نبوده و اکنون این میزان سرمایهگذاری به کمتر از ۱۵ درصد تولید ناخالص داخلی رسیده در حالی که چالشها بسیار عمیقتر و بزرگتر شده است.
🔻دسته دوم ابرچالشها یعنی نظام بانکی، کسری بودجه و صندوقهای بازنشستگی بهگونهای عمل میکنند که منابع را از سرمایهگذاری دور و به سمت مصرف هدایت میکنند.
🔻برای نمونه صندوقهای بازنشستگی را در نظر بگیرید. تراز صندوق بازنشستگی نیروهای مسلح کاملاً منفی است، صندوق کشوری هم عدم تعادل بسیار بزرگی دارد و در نهایت تامین اجتماعی هم از نظر منابع و مصارف لب مرز است.
برآیند عملکرد این صندوقها این است که در بودجه سالانه بیش از ۶۰ هزار میلیارد تومان گنجانده میشود که حقوق بازنشستگان لشکری و کشوری پرداخت شود. این ارقام را که از بودجه جاری کشور کم کنید، رقم محدودی باقی میماند و در واقع آنچه به عنوان رشد بالای بودجه جاری گفته میشود ناشی از افزایش عدم تعادل صندوقها و بالا رفتن تعداد بازنشستگان است.
🔻بار مالی صندوقهای بازنشستگی وارد بودجه جاری شده است یعنی هزینه فرصت سرمایهگذاری بسیار بالا رفته است. اگر صندوقهای بازنشستگی تعادل مالی داشتند این مبلغ بالای بیش از ۶۰ هزار میلیاردتومانی میتوانست در بودجه عمرانی هزینه شود که سرمایهگذاری دولت را بالا میبرد؛ و البته این سرمایهگذاری و کارایی آن، روشهای خاص خودش را دارد.
🔻با این حال مساله این است که کسری صندوقها باعث شده است مبلغ قابل توجهی از بودجه به پرداخت مستمری بازنشستگان اختصاص پیدا کند و این رقم با شتاب بالایی در سالهای آینده بیشتر و بیشتر میشود . ضمن اینکه حقوق بازنشستگان نباید مشمول تاخیر شود و پرداخت آن از ضرورتهاست.از طرف دیگر، اگر ارقام کلان بودجه عمومی دولت را در چند سال گذشته بررسی کنیم متوجه میشویم که بودجه عمرانی کشور به تدریج در حال حذف شدن است و منابع دولت به ناچار صرف پرداختهای جاری میشود؛ حتی بودجه جاری دولت به تدریج برای همین پرداختها هم دچار تنگنا خواهد شد و قاعدتاً دولت نمیتواند کمکی به سرمایهگذاری کند.
🔻نظام بانکی هم در دهههای گذشته و بهویژه دهه ۹۰ وابستگی بسیار بالایی به بانک مرکزی پیدا کرده است. عامل اصلی که نقدینگی را در اقتصاد ایران در چند سال گذشته بسیار افزایش داده، بدهی بانکها به بانک مرکزی بوده است. بنابراین بانکها در گردش فعالیتهای جاری خودشان با کسری مواجه بودهاند. طبیعی است که وقتی بانکها قصد دارند کسری منابع خود را از بانک مرکزی تامین کنند، با مقاومت بانک مرکزی روبهرو شوند. نتیجه این میشود که بانکها در شرایط عدم تعادل، منابع خود را بهطور اجتنابناپذیری به تامین سرمایه در گردش بنگاهها اختصاص میدهند. یعنی اولویت سیاستگذار هم تامین سرمایه در گردش بوده است نه سرمایهگذاری. در نتیجه سهم بانکها در سرمایهگذاری رو به افول بوده و بازار سرمایه هم که از گذشته سهم قابل توجهی در تامین مالی سرمایهگذاری نداشته است.
🔻نتیجه اینکه سه ابرچالش مالی هم باعث میشود منابع بهجای سرمایهگذاری به سمت مصرف حرکت کند. در واقع دقیقاً در شرایطی که استراتژی رشد نیاز به ارقام بزرگی برای سرمایهگذاری دارد، منابعی برای سرمایهگذاری وجود ندارد.
#اقتصاد #اجتماعی
@Roshanfkrane
#مسعود_نیلی
استاد اقتصاد دانشگاه شریف :
سرمایهگذاری در اقتصاد ایران متوقف شده و رشد موجودی سرمایه به صفر گراییده، بودجه عمرانی دولت نیز به تدریج در حال حذف شدن است؛ چون بخش مهمی از منابع کشور صرف کسری صندوقهای بازنشستگی، مشکلات نظام بانکی و کسری بودجه دولت میشود.
🔻از منظر اثرگذاری در رشد اقتصادی، ابرچالشها را میتوان به دو دسته تقسیم کرد:
دسته اول 👈مساله آب، محیط زیست و بیکاری
دسته دوم👈 سه ابرچالش مالی یعنی نظام بانکی، کسری بودجه و صندوقهای بازنشستگی.
🔻سه ابرچالش دسته اول احتیاج به سرمایهگذاریهای بسیار بالا دارند. در واقع اگر قرار باشد مشکلات زیستمحیطی کشور برطرف شود، با توجه به وضعیتی که در مسائل مربوط به آلودگی هوا، ریزگردها و… مشاهده میشود نیاز به سرمایهگذاری عظیمی وجود دارد.
🔻عدم سرمایهگذاری در این حوزهها منجر به وارد آمدن ضربات جدی به سلامت و رفاه و حیات مردم میشود، اما انجام این سرمایهگذاریها لزوماً به رشد اقتصادی کمک نمیکند.
🔻این مساله در مورد آب و بیکاری هم صدق میکند. در دو دهه گذشته میزان سرمایهگذاری حدود ۳۰ درصد تولید ناخالص داخلی بوده که برای حل این چالشها جوابگو نبوده و اکنون این میزان سرمایهگذاری به کمتر از ۱۵ درصد تولید ناخالص داخلی رسیده در حالی که چالشها بسیار عمیقتر و بزرگتر شده است.
🔻دسته دوم ابرچالشها یعنی نظام بانکی، کسری بودجه و صندوقهای بازنشستگی بهگونهای عمل میکنند که منابع را از سرمایهگذاری دور و به سمت مصرف هدایت میکنند.
🔻برای نمونه صندوقهای بازنشستگی را در نظر بگیرید. تراز صندوق بازنشستگی نیروهای مسلح کاملاً منفی است، صندوق کشوری هم عدم تعادل بسیار بزرگی دارد و در نهایت تامین اجتماعی هم از نظر منابع و مصارف لب مرز است.
برآیند عملکرد این صندوقها این است که در بودجه سالانه بیش از ۶۰ هزار میلیارد تومان گنجانده میشود که حقوق بازنشستگان لشکری و کشوری پرداخت شود. این ارقام را که از بودجه جاری کشور کم کنید، رقم محدودی باقی میماند و در واقع آنچه به عنوان رشد بالای بودجه جاری گفته میشود ناشی از افزایش عدم تعادل صندوقها و بالا رفتن تعداد بازنشستگان است.
🔻بار مالی صندوقهای بازنشستگی وارد بودجه جاری شده است یعنی هزینه فرصت سرمایهگذاری بسیار بالا رفته است. اگر صندوقهای بازنشستگی تعادل مالی داشتند این مبلغ بالای بیش از ۶۰ هزار میلیاردتومانی میتوانست در بودجه عمرانی هزینه شود که سرمایهگذاری دولت را بالا میبرد؛ و البته این سرمایهگذاری و کارایی آن، روشهای خاص خودش را دارد.
🔻با این حال مساله این است که کسری صندوقها باعث شده است مبلغ قابل توجهی از بودجه به پرداخت مستمری بازنشستگان اختصاص پیدا کند و این رقم با شتاب بالایی در سالهای آینده بیشتر و بیشتر میشود . ضمن اینکه حقوق بازنشستگان نباید مشمول تاخیر شود و پرداخت آن از ضرورتهاست.از طرف دیگر، اگر ارقام کلان بودجه عمومی دولت را در چند سال گذشته بررسی کنیم متوجه میشویم که بودجه عمرانی کشور به تدریج در حال حذف شدن است و منابع دولت به ناچار صرف پرداختهای جاری میشود؛ حتی بودجه جاری دولت به تدریج برای همین پرداختها هم دچار تنگنا خواهد شد و قاعدتاً دولت نمیتواند کمکی به سرمایهگذاری کند.
🔻نظام بانکی هم در دهههای گذشته و بهویژه دهه ۹۰ وابستگی بسیار بالایی به بانک مرکزی پیدا کرده است. عامل اصلی که نقدینگی را در اقتصاد ایران در چند سال گذشته بسیار افزایش داده، بدهی بانکها به بانک مرکزی بوده است. بنابراین بانکها در گردش فعالیتهای جاری خودشان با کسری مواجه بودهاند. طبیعی است که وقتی بانکها قصد دارند کسری منابع خود را از بانک مرکزی تامین کنند، با مقاومت بانک مرکزی روبهرو شوند. نتیجه این میشود که بانکها در شرایط عدم تعادل، منابع خود را بهطور اجتنابناپذیری به تامین سرمایه در گردش بنگاهها اختصاص میدهند. یعنی اولویت سیاستگذار هم تامین سرمایه در گردش بوده است نه سرمایهگذاری. در نتیجه سهم بانکها در سرمایهگذاری رو به افول بوده و بازار سرمایه هم که از گذشته سهم قابل توجهی در تامین مالی سرمایهگذاری نداشته است.
🔻نتیجه اینکه سه ابرچالش مالی هم باعث میشود منابع بهجای سرمایهگذاری به سمت مصرف حرکت کند. در واقع دقیقاً در شرایطی که استراتژی رشد نیاز به ارقام بزرگی برای سرمایهگذاری دارد، منابعی برای سرمایهگذاری وجود ندارد.
#اقتصاد #اجتماعی
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کانال روشنفکران
دکتر #مسعود_نیلی :
کاری که شما تحت عنوان مولد سازی می خواهید انجام دهید هیچ شباهتی به اصلاحات اقتصادی ندارد
طرح مولدسازی دولت را تبدیل به یک فروشنده ملک خواهد کرد...
#انتقادات #اجتماعی #اقتصاد
@Roshanfkrane
دکتر #مسعود_نیلی :
کاری که شما تحت عنوان مولد سازی می خواهید انجام دهید هیچ شباهتی به اصلاحات اقتصادی ندارد
طرح مولدسازی دولت را تبدیل به یک فروشنده ملک خواهد کرد...
#انتقادات #اجتماعی #اقتصاد
@Roshanfkrane
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ماجرای پروژههای بودجهریزی در ایران
کانال روشنفکران
#مسعود_نیلی، اقتصاددان و استاد دانشگاه صنعتی شریف:
♦️اصلاح بودجه مربوط به کشوری است که تصمیم سیاسی برای اصلاحات اقتصادی در آن کشور شکل گرفته باشد تا توازن در بودجه به صورت پایدار برقرار باشد
♦️اصلاح بودجه موضوع دولت نیست، موضوع کل نظام حکمرانی است
♦️ماجرای خصوصی سازیها را همه میدانند که به چه صورت بود / هممیهن
#اقتصاد #اجتماعی
@Roshanfkrane
کانال روشنفکران
#مسعود_نیلی، اقتصاددان و استاد دانشگاه صنعتی شریف:
♦️اصلاح بودجه مربوط به کشوری است که تصمیم سیاسی برای اصلاحات اقتصادی در آن کشور شکل گرفته باشد تا توازن در بودجه به صورت پایدار برقرار باشد
♦️اصلاح بودجه موضوع دولت نیست، موضوع کل نظام حکمرانی است
♦️ماجرای خصوصی سازیها را همه میدانند که به چه صورت بود / هممیهن
#اقتصاد #اجتماعی
@Roshanfkrane
روشنفکران
عراقچی: احیای مذاکرات و برجام به آسانی گذشته نیست وزیر امور خارجه: 💬 آمریکا پس از انتخاب بایدن برای بازگشت به برجام ابراز علاقه کرد. ایران برای بازگشت به برجام شروطی گذاشت. ✏️ احیای مذاکرات به آسانی گذشته نیست. احیای برجام قابل اجرا نیست. ✏️ مذاکرات برجام…
🔻اگر توافق نمیکنید حداقل به آتشبس برسید!
#مسعود_نیلی، اقتصاددان:
۹۰بدون اصلاح روابط خارجی، اصلاحات اقتصادی صرفاً یک فرآیند پرهزینه و مستهلککننده اجتماعی و سیاسی است.
برای اصلاحات پایدار اگر نمیتوان طی یک سال به توافق دست پیدا کرد حداقل باید به گزینه آتشبس رسید.
تحریم در ایران صرفاً یک محدودیت ثابت نبوده، بلکه ما دائم با شوکهای تحریمی مواجهیم.
کمترین خواسته اقتصاد از دستگاه دیپلماسی و روابط خارجی کشور آتشبسی است که تحریم را رفع نمیکند، اما حملات تحریمی را منتفی میکند و اثر تحریم در همین سطح میماند و دینامیک آن متوقف میشود. / تجارت فردا
#اجتماعی #انتقادات
@Roshanfkrane
#مسعود_نیلی، اقتصاددان:
۹۰بدون اصلاح روابط خارجی، اصلاحات اقتصادی صرفاً یک فرآیند پرهزینه و مستهلککننده اجتماعی و سیاسی است.
برای اصلاحات پایدار اگر نمیتوان طی یک سال به توافق دست پیدا کرد حداقل باید به گزینه آتشبس رسید.
تحریم در ایران صرفاً یک محدودیت ثابت نبوده، بلکه ما دائم با شوکهای تحریمی مواجهیم.
کمترین خواسته اقتصاد از دستگاه دیپلماسی و روابط خارجی کشور آتشبسی است که تحریم را رفع نمیکند، اما حملات تحریمی را منتفی میکند و اثر تحریم در همین سطح میماند و دینامیک آن متوقف میشود. / تجارت فردا
#اجتماعی #انتقادات
@Roshanfkrane