روشنفکران
81.8K subscribers
49.9K photos
41.9K videos
2.39K files
6.92K links
به نام حضرت دوست
که
همه عالم از اوست
خوش امدین
مهربانی بلوغ انسانیست
مواردمفیدعلمی وفرهنگی وتاریخی و اقتصادی و هنری وخبری و معرفی کتاب و نجوم و روانشناسی و اموزشی و قصه و رمان و فیلم و ورزشی و ...مدنظر است


روابط عمومی و مدیریت و تبلیغات👇
@Kamranmehrban
Download Telegram
مردی خسته
#طاهره_باقری_اردکانی
گفت: طاهره....
همیشه دلتنگی به‌ خاطر نبود کسی نیست، گاهی به‌ خاطر بودن کسی است که حواسش به تو نیست
بعد مکثی کرد و آهی کشید و گفت...


#طاهره_باقری_اردکانی
📚#دلتنگی_tara
🎼#صدای_قلم
🎙#علیرضا_تفضلیان
#مردی_در_اینه
تیکه ای از قصه های من و ننه صغرا

@Roshanfkrane
مردی خسته
#طاهره_باقری_اردکانی
گفت: طاهره....
همیشه دلتنگی به‌ خاطر نبود کسی نیست، گاهی به‌ خاطر بودن کسی است که حواسش به تو نیست
بعد مکثی کرد و آهی کشید و گفت....


#طاهره_باقری_اردکانی
📚#دلتنگی_tara
🎙#محسن_گل_زاده
🎼#رادیو_البرز
#مردی_در_اینه
تیکه ای از قصه های من و ننه صغرا
#عاشقانه
@Roshanfkrane
عزیز تر از جانم
#طاهره_باقری_اردکانی
پدرم گاهی مرا آمنه صدا میزد و مادرم طاهره
اما مادر بزرگ که از فرهنگ دیگری بود
مرا تارو،
او به لهجه آ را حذف می کرد و او میخواند،
اما سال ها بعد مردی مرا تارا صدا زد و گفت: عزیزتر از جانم، نفسم،
مردی که معشوقه ی او شعر نداند، که عاشق نیست و بعد با نگاهش از آینه مرا به آغوش کشید و گفت:
آمدی جانم به قربانت
ولی حالا چرا!؟

📚تیکه ای از قصه های من و ننه صغرا
#مردی_در_اینه
#طاهره_باقری_اردکانی
🎙#محسن_گل_زاده
🎛#رادیو_البرز

@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مادرم می گوید: من تو را دوست دارم،
پدرم سکوت می‌کند،
و تو مرا به آغوش میکشی و می‌گویی
طاهره این منم که
شبیه نوازش باران تو را دوست دارم.

#طاهره_باقری_اردکانی
📚تیکه ای از قصه های من و ننه صغرا
#مردی_در_اینه
#عاشقانه
@Roshanfkrane
Delgir
Erfan Tahmasbi
گفت طاهره!
کسی چه میداند، در دل مردی که مدام سیگار به دست و در کوچه پس کوچه های آشتی کنان قدم می‌زند چه می‌گذرد!

و بعد برای تائید و تاکید حرفش، پکی به سیگارش زد و تلخ خندید و دیگر هیچ نگفت.

📚تیکه ای از قصه های من و ننه صغرا
#طاهره_باقری_اردکانی
#مردی_در_اینه
#عاشقانه
#موسیقی

@Roshanfkrane
پرنده ای زخم خورده
#طاهره_باقری_اردکانی
گفت:.......صفورا

دیگر نمی‌توانم او را در شعرهایم پنهان کنم، وقتی به قتلگاه حنجره خونی چونان پرنده ای زخم خورده در انبوه بوسه هایش پا می‌گذارم
از اشتیاق زنی را پهلو به پهلو چفت شده در آغوش مردی مینویسم که خطوط تنش را مانند خط بریل کشف کرده و با شادمانی از تن تب دار او
گذر کرده و رد پای عشق را به سینه فشرده ام

#طاهره_باقری_اردکانی
📚تیکه ای از قصه های من و ننه صغرا
#مردی_در_اینه
🎙#محسن_گل_زاده
🎛#رادیو_البرز


@Roshanfkrane