📃تداوم تبعیض و سرکوب در تاریخ : پیوند رذالت و حماقت
✍ #علی_حاتم
سرکوب و تبعیض سیستماتیک در طول تاریخ حکایتی است پایان ناپذیر. علیرغم تمام پیشرفت های علمی و فرهنگی در ادوار مختلف، جنایت و بیعدالتی همچنان بر سرتاسر تاریخ سایه انداخته.
در مورد علل تداوم چنین وضعیتی تحلیلهای بیشماری نوشته شده و متفکران بسیاری از زوایای متفاوت به موضوع نگریستهاند. در بین تمام عوامل مطرح شده، به نظر میرسد یکی از ویژگیهای ثابت و تکرار شونده - خصوصاً در نظامهای توتالیتر - پیوند رذالت و حماقت است. چنین پیوندی بین حاکمان و بخشی از مردم اغلب آنقدر مستحکم و ریشه دار است که چاره جویی و ایجاد تغییر از سوی مخالفان بسیار دشوار و گاه نا ممکن به نظر میرسد.
ساموئل بکت در رمان "مرفی" با طنز خاص خود مینویسد: " وقتی احمق از رذل حمایت کند، آدم خوب باید تسلیم شود. پیوند احمق با رذل علیه خودش ترکیبی است که هیچکس نمیتواند تحملش کند. اوه، هیولای انسانیت و روشنگری، مایوس شدن از جهانی که در آن تنها متحدان طبیعی احمقها و رذلها هستند." *
رذلها همان حاکمانی هستند که برای بقای خویش راه سلطه بر دیگری را در پیش میگیرند. با دستاویز قرار دادن مذهب و انواع و اقسام ایدئولوژیهایی که وعده رستگاری میñدهند. و احمقها آنهایی هستند که تبلیغات رسمی حاکمیت را باور کرده و مدافع آن شوند. در صورتی که این پیوند شوم نهایتاً به ضرر خودشان و بقیهی جامعه است.
در سده هیجدهم و در اوج عصر روشنگری تصور میشد نگرش عقلانی و علمی در همهی حوزهها از جمله سیاست، راه رستگاری را به بشریت نشان خواهد داد تا دیگر شاهد پیوند رذلها با احمقها نباشیم. اما بر خلاف تصور متفکران بزرگ و روشن اندیشی چون ولتر، انسان آن موجود عقلانی و صلح جویی نیست که باید فیلسوفان و علما به او فیزیک، ریاضیات و همهی علوم توصیه شده در "دایره المعارف"را بیاموزند تا خوشبخت شود. انسان موجودی است که میتواند ازهمین علوم در راستای نابودی همنوع خود بهره ببرد. انسان حتی حاضر است در راستای منافعش دست به جنگ و کشتار جمعی بزند؛ و این یکی از دلایل مهمی بود که خوشبینیهای عصر روشنگری هرگز تحقق نیافت، و اتحاد رذالت و حماقت گسسته نشد. به همین دلیل بکت با طنزی تلخ در جمله دوم به هیولای روشنگری و مایوس شدن از جهان اشاره میکند.
وضعیت فعلی دنیا در سده حاضر نیز این گونه است؛ در رژیمهای توتالیتر مذهبی و غیر مذهبی، و حتی شرایط حاکم بر کل جهان. همچنان رذلها در نظامهای بسته با توسل به عقاید خرافی و ایدئولوژیای که خودشان هم بدان باور ندارند، احمقها را با خود همسو میکنند. همانطور که در اغلب نقاط جهان سیاستمدارانی ظهور کردهاند که برای تثبیت منافع خویش با رذالت تمام هشدارهای دانشمندان دربارهی محیط زیست را مهمل جلوه داده، یا بر طبل نژادپرستی میکوبند و متحد با تودههایی که حامی آنها هستند، آیندهای تاریک را برای جهان رقم زدهاند. چنین اتحاد بغرنجی که همواره به اشکال گوناگون تکرار شده، بقول بکت انسان را مایوس میکند؛ نه فقط از جهان کنونی که از کل تاریخ بشریت.
* بکت، ساموئل _ "مرفی"_ ترجمه سهیل سُمی _ انتشارات ققنوس، چاپ اول _ ص ۱۶۹
@Roshanfkrane
✍ #علی_حاتم
سرکوب و تبعیض سیستماتیک در طول تاریخ حکایتی است پایان ناپذیر. علیرغم تمام پیشرفت های علمی و فرهنگی در ادوار مختلف، جنایت و بیعدالتی همچنان بر سرتاسر تاریخ سایه انداخته.
در مورد علل تداوم چنین وضعیتی تحلیلهای بیشماری نوشته شده و متفکران بسیاری از زوایای متفاوت به موضوع نگریستهاند. در بین تمام عوامل مطرح شده، به نظر میرسد یکی از ویژگیهای ثابت و تکرار شونده - خصوصاً در نظامهای توتالیتر - پیوند رذالت و حماقت است. چنین پیوندی بین حاکمان و بخشی از مردم اغلب آنقدر مستحکم و ریشه دار است که چاره جویی و ایجاد تغییر از سوی مخالفان بسیار دشوار و گاه نا ممکن به نظر میرسد.
ساموئل بکت در رمان "مرفی" با طنز خاص خود مینویسد: " وقتی احمق از رذل حمایت کند، آدم خوب باید تسلیم شود. پیوند احمق با رذل علیه خودش ترکیبی است که هیچکس نمیتواند تحملش کند. اوه، هیولای انسانیت و روشنگری، مایوس شدن از جهانی که در آن تنها متحدان طبیعی احمقها و رذلها هستند." *
رذلها همان حاکمانی هستند که برای بقای خویش راه سلطه بر دیگری را در پیش میگیرند. با دستاویز قرار دادن مذهب و انواع و اقسام ایدئولوژیهایی که وعده رستگاری میñدهند. و احمقها آنهایی هستند که تبلیغات رسمی حاکمیت را باور کرده و مدافع آن شوند. در صورتی که این پیوند شوم نهایتاً به ضرر خودشان و بقیهی جامعه است.
در سده هیجدهم و در اوج عصر روشنگری تصور میشد نگرش عقلانی و علمی در همهی حوزهها از جمله سیاست، راه رستگاری را به بشریت نشان خواهد داد تا دیگر شاهد پیوند رذلها با احمقها نباشیم. اما بر خلاف تصور متفکران بزرگ و روشن اندیشی چون ولتر، انسان آن موجود عقلانی و صلح جویی نیست که باید فیلسوفان و علما به او فیزیک، ریاضیات و همهی علوم توصیه شده در "دایره المعارف"را بیاموزند تا خوشبخت شود. انسان موجودی است که میتواند ازهمین علوم در راستای نابودی همنوع خود بهره ببرد. انسان حتی حاضر است در راستای منافعش دست به جنگ و کشتار جمعی بزند؛ و این یکی از دلایل مهمی بود که خوشبینیهای عصر روشنگری هرگز تحقق نیافت، و اتحاد رذالت و حماقت گسسته نشد. به همین دلیل بکت با طنزی تلخ در جمله دوم به هیولای روشنگری و مایوس شدن از جهان اشاره میکند.
وضعیت فعلی دنیا در سده حاضر نیز این گونه است؛ در رژیمهای توتالیتر مذهبی و غیر مذهبی، و حتی شرایط حاکم بر کل جهان. همچنان رذلها در نظامهای بسته با توسل به عقاید خرافی و ایدئولوژیای که خودشان هم بدان باور ندارند، احمقها را با خود همسو میکنند. همانطور که در اغلب نقاط جهان سیاستمدارانی ظهور کردهاند که برای تثبیت منافع خویش با رذالت تمام هشدارهای دانشمندان دربارهی محیط زیست را مهمل جلوه داده، یا بر طبل نژادپرستی میکوبند و متحد با تودههایی که حامی آنها هستند، آیندهای تاریک را برای جهان رقم زدهاند. چنین اتحاد بغرنجی که همواره به اشکال گوناگون تکرار شده، بقول بکت انسان را مایوس میکند؛ نه فقط از جهان کنونی که از کل تاریخ بشریت.
* بکت، ساموئل _ "مرفی"_ ترجمه سهیل سُمی _ انتشارات ققنوس، چاپ اول _ ص ۱۶۹
@Roshanfkrane