روشنفکران
. «من دچار خفقانم، خفقان!» ساز و آواز؛ فرازی بسیار زیبا از آلبوم فریاد زندهیاد محمدرضا #شجریان تار و آهنگساز: #حسین_علیزاده کمانچه: #کیهان_کلهر تنبک: #همایون_شجریان مشت میکوبم بر در پنجه میسایم بر پنجرهها من دچار خفقانم، خفقان من به تنگ آمدهام از…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#محمدرضا_شجریان ۳۰ مهر ۱۳۹۰
این حکومت در ذات میخواد همه چیز زیر سلطه و در خدمتش باشه نه یکریزه، ۱۰۰٪ اینها هرگز با هنر کنار نمیان، هرگز و هرگز. همچنانکه ۱۴۰۰سال با #هنر ما کنار نیومدن و نخواهند اومد چون هرچیزی که حواس مردم رو از روحانیت به طرف دیگه بکشه اینها باهاش مخالفند
محمدرضا #شجریان
#کلام_بزرگان #اجتماعی #مذهبی
#هنرمندان
@Roshanfkrane
این حکومت در ذات میخواد همه چیز زیر سلطه و در خدمتش باشه نه یکریزه، ۱۰۰٪ اینها هرگز با هنر کنار نمیان، هرگز و هرگز. همچنانکه ۱۴۰۰سال با #هنر ما کنار نیومدن و نخواهند اومد چون هرچیزی که حواس مردم رو از روحانیت به طرف دیگه بکشه اینها باهاش مخالفند
محمدرضا #شجریان
#کلام_بزرگان #اجتماعی #مذهبی
#هنرمندان
@Roshanfkrane
@Roshanfkrane
شجریان
با ما و بی ما آن دلاویزِ کهن زیباست
در راه بودن سرنوشت ماست
روز همایون رسیدن را
پیوسته باید خواست
#هوشنگ_ابتهاج
استاد #شجریان
#شعر #موسیقی
@Roshanfkrane
در راه بودن سرنوشت ماست
روز همایون رسیدن را
پیوسته باید خواست
#هوشنگ_ابتهاج
استاد #شجریان
#شعر #موسیقی
@Roshanfkrane
@Roshanfkrane
@Roshanfkrane
استاد #شجریان ،
ای غم برووووو، و گرنه به میخانه ات کِشم!!🍷🍷🍷
درود گرامیان
پسین آدینه خوش 🌷
واژه شناسی »
«خَرقان» چیست،
از واژه ی خَرقان ، هیچ مانیکی ( مانی /معنی) بدست نمی آید زیرا از پارسی خردمندانه به فارسی ستَروَن و نازا و بی چَم دگرش یافت.
هرچند که این واژگان بی چم و مانی ، دشمنان ایران بویژه کمونیستها و جهان وتنی ها را بیشتر خوش آید و به بهانه ی اینکه زبان باید مردمی و روان و کوچه بازاری و همیشه در فرگشت باشد با زبان خردمندانه ی ایرانی دشمنی می کنند.
هرچند که ما می دانیم آنها با ایران گرامی تر از جان دشمن هستند!!
باری،
نام راستین و پارسی خَرقان، « خورگان» هست،
خور = خورشید
گان = جایگاه» فراوان
خورگان = جایگاه فراوانی خورشید.
« ما روشنای زیبای سپیده دَمِ تاریخیم » 🙏🌷🌷
خاک پای فرهنگ ستوار ایران
#آرتاباز
#ارسالی #فرهنگ #موسیقی
@Roshanfkrane
ای غم برووووو، و گرنه به میخانه ات کِشم!!🍷🍷🍷
درود گرامیان
پسین آدینه خوش 🌷
واژه شناسی »
«خَرقان» چیست،
از واژه ی خَرقان ، هیچ مانیکی ( مانی /معنی) بدست نمی آید زیرا از پارسی خردمندانه به فارسی ستَروَن و نازا و بی چَم دگرش یافت.
هرچند که این واژگان بی چم و مانی ، دشمنان ایران بویژه کمونیستها و جهان وتنی ها را بیشتر خوش آید و به بهانه ی اینکه زبان باید مردمی و روان و کوچه بازاری و همیشه در فرگشت باشد با زبان خردمندانه ی ایرانی دشمنی می کنند.
هرچند که ما می دانیم آنها با ایران گرامی تر از جان دشمن هستند!!
باری،
نام راستین و پارسی خَرقان، « خورگان» هست،
خور = خورشید
گان = جایگاه» فراوان
خورگان = جایگاه فراوانی خورشید.
« ما روشنای زیبای سپیده دَمِ تاریخیم » 🙏🌷🌷
خاک پای فرهنگ ستوار ایران
#آرتاباز
#ارسالی #فرهنگ #موسیقی
@Roshanfkrane
@Roshanfkrane
بهار دلکش _ استاد شجریان
بهار دلکش رسید
و دل به جا نباشد ...
شاعر : #عارف_قزوینی
خواننده : محمدرضا #شجریان
#موسیقی
@Roshanfkrane
و دل به جا نباشد ...
شاعر : #عارف_قزوینی
خواننده : محمدرضا #شجریان
#موسیقی
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در قید چه داری به ستم صید رها کن
او خود به کمند تو در آید به ارادت
#سلمان_ساوجی
#موزیک_ویدئو
#هویت_صدا
#شجریان
@Roshanfkrane
او خود به کمند تو در آید به ارادت
#سلمان_ساوجی
#موزیک_ویدئو
#هویت_صدا
#شجریان
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎼نه عمر خضر بماند ، نه مُلکِ اسکندر
نزاع بر سر دنییِ دون مکن، درویش!
حافظ
آواز: #محمد_رضا_شجریان
تار: غلامحسین بیگجه خانی
آلبوم بیداد
گوشهی عشاق و فرود به دشتی
#موزیک_ویدئو #شجریان
@Roshanfkrane
نزاع بر سر دنییِ دون مکن، درویش!
حافظ
آواز: #محمد_رضا_شجریان
تار: غلامحسین بیگجه خانی
آلبوم بیداد
گوشهی عشاق و فرود به دشتی
#موزیک_ویدئو #شجریان
@Roshanfkrane
@Roshanfkrane
شجریان
به جز غم خوردن عشقت غم دیگر نمی دانم
که شادی در همه عالم از این خوشتر نمی دانم..
#عطار
#شجریان
رسوای دل
#موسیقی
@Roshanfkrane
که شادی در همه عالم از این خوشتر نمی دانم..
#عطار
#شجریان
رسوای دل
#موسیقی
@Roshanfkrane
روشنفکران
شجریان – @Roshanfkrane
#شجریان_و_شهریور
شهریور بود؛
خانه ی پدری در بلوار معلم بود
ما بچه بودیم. آقاجون کارمند بود و صبح ها می رفت اداره.
مامان از صبح دنبال گوجه ربی مناسب بود و وقتی نصف یه وانت گوجه توی حیاط خونه تخلیه می شد من با خودم فکر می کردم؛
چقدر ما شکمو هستیم! ببین چقدر غذا می خوریم که این همه ش رب میخواد و خنده م می گرفت و همزمان دلشوره می گرفتم.
گوجه ها رومی شستیم با شلنگ آب توی حیاط. و بلوار معلم رو آب می گرفت چون از تمام خونه ها آب مصرفی برای شستن نصف وانت گوجه ربی، به شکل جوهای موازی بیرون می رفتند و وسط بلوار بهم می پیوستند و دریاچه طوری تشکیل می دادن با طعم گوجه و شهریور.
بعد از ناهار، زیر هارهار کولر آبی قدیمی و سکوت به سمت نارنجی عصرشهریور، کمی می خوابیدیم اما دلمان به نوای کاست مشکی «رسوای دل» خوش بود که در اون ضبط قدیمی ده بار می پیچید تا اعجاز صدای شجریان را در کودکی ما تزریق کند
و ما بی خبر از قیمت گوجه و کرایه وانت و قبض آب به شعر #سعدی و#عطار و #حافظ گوش می دادیم و از یک حس ناشناخته ای سرشار می شدیم که می تونستیم تا دیروقت بیدار بمونیم، بخونیم، بنویسیم و دغدغه هامونو از همسایه ها و همشهری ها جدا کنیم.
انقدر شجریان گوش می کردیم و شعر سعدی و پروین و حافظ از آقاجون و عموجون می شنیدیم که حس می کردیم، توی مریخ زندگی می کنیم و زندگی فقط زیبایی کلمه است و صدا...
الان هم که بزرگ شدیم، مطمئن تر شدیم که زندگی همان صدای شجریان بود و بوی رب گوجه فرنگی و شربت نیمه ترش آب لیمو در لیوان فرانسوی دسته دار و در خانه ی پدری بلوار معلم.
از سبک های شعری فقط هندی رو می شناختیم بسکه صائب و کلیم می شنیدیم و اون ابیات ظریف دقیق، ما را هم ظریف و شکننده و دقیق کرد.
شعر و شجریان
موسیقی و شربت آب لیمو
آب دوغ خیار و آقاجون کارمند
رب گوجه فرنگی و شهریور و مامان
ذائقه ی ما رو ساخت...
زندگی ما رو ساخت و من حالا خیلی مطمئنم پدر و مادرا همونقدر که می تونن ذائقه ی غذایی بچه ها را بسازند و تحت تاثیر قرار بدن، ذائفه ی فکری و احساسی اونا رو هم می تونن بسازن.
و ما بیشتر از این که به تربیت بچه ها فکر کنیم، انگار باید به تربیت پدر و مادرا فکر کنیم.
امروز از صبح #رسوای_دل_شجربان رو گوش کردم و هوای پر از بوی رب گوجه فرنگی و دلشورره ی 6 شهریور رو نفس کشیدم و از وسط بلوار معلم و ده دوازده سالگی م سردرآوردم.
حالا سالهاست آقاجون مریضه و مامان توان پختن رب گوجه فرنگی نداره، خونه ی بلوار معلم رو فروخته ایم، ما بزرگ و پراکنده شده ایم اما هنوز صدای عطار از حنجره یه شجریان و از دورها می آید و زیرو رویم می کند؛
بجز غم خوردن عشقت غمی دیگر نمیدانم
که شادی در همه عالم ازین خوشتر نمیدانم...
ششم شهریور 1403
#پاییز_رحیمی
#عاشقانه
@Roshanfkrane
شهریور بود؛
خانه ی پدری در بلوار معلم بود
ما بچه بودیم. آقاجون کارمند بود و صبح ها می رفت اداره.
مامان از صبح دنبال گوجه ربی مناسب بود و وقتی نصف یه وانت گوجه توی حیاط خونه تخلیه می شد من با خودم فکر می کردم؛
چقدر ما شکمو هستیم! ببین چقدر غذا می خوریم که این همه ش رب میخواد و خنده م می گرفت و همزمان دلشوره می گرفتم.
گوجه ها رومی شستیم با شلنگ آب توی حیاط. و بلوار معلم رو آب می گرفت چون از تمام خونه ها آب مصرفی برای شستن نصف وانت گوجه ربی، به شکل جوهای موازی بیرون می رفتند و وسط بلوار بهم می پیوستند و دریاچه طوری تشکیل می دادن با طعم گوجه و شهریور.
بعد از ناهار، زیر هارهار کولر آبی قدیمی و سکوت به سمت نارنجی عصرشهریور، کمی می خوابیدیم اما دلمان به نوای کاست مشکی «رسوای دل» خوش بود که در اون ضبط قدیمی ده بار می پیچید تا اعجاز صدای شجریان را در کودکی ما تزریق کند
و ما بی خبر از قیمت گوجه و کرایه وانت و قبض آب به شعر #سعدی و#عطار و #حافظ گوش می دادیم و از یک حس ناشناخته ای سرشار می شدیم که می تونستیم تا دیروقت بیدار بمونیم، بخونیم، بنویسیم و دغدغه هامونو از همسایه ها و همشهری ها جدا کنیم.
انقدر شجریان گوش می کردیم و شعر سعدی و پروین و حافظ از آقاجون و عموجون می شنیدیم که حس می کردیم، توی مریخ زندگی می کنیم و زندگی فقط زیبایی کلمه است و صدا...
الان هم که بزرگ شدیم، مطمئن تر شدیم که زندگی همان صدای شجریان بود و بوی رب گوجه فرنگی و شربت نیمه ترش آب لیمو در لیوان فرانسوی دسته دار و در خانه ی پدری بلوار معلم.
از سبک های شعری فقط هندی رو می شناختیم بسکه صائب و کلیم می شنیدیم و اون ابیات ظریف دقیق، ما را هم ظریف و شکننده و دقیق کرد.
شعر و شجریان
موسیقی و شربت آب لیمو
آب دوغ خیار و آقاجون کارمند
رب گوجه فرنگی و شهریور و مامان
ذائقه ی ما رو ساخت...
زندگی ما رو ساخت و من حالا خیلی مطمئنم پدر و مادرا همونقدر که می تونن ذائقه ی غذایی بچه ها را بسازند و تحت تاثیر قرار بدن، ذائفه ی فکری و احساسی اونا رو هم می تونن بسازن.
و ما بیشتر از این که به تربیت بچه ها فکر کنیم، انگار باید به تربیت پدر و مادرا فکر کنیم.
امروز از صبح #رسوای_دل_شجربان رو گوش کردم و هوای پر از بوی رب گوجه فرنگی و دلشورره ی 6 شهریور رو نفس کشیدم و از وسط بلوار معلم و ده دوازده سالگی م سردرآوردم.
حالا سالهاست آقاجون مریضه و مامان توان پختن رب گوجه فرنگی نداره، خونه ی بلوار معلم رو فروخته ایم، ما بزرگ و پراکنده شده ایم اما هنوز صدای عطار از حنجره یه شجریان و از دورها می آید و زیرو رویم می کند؛
بجز غم خوردن عشقت غمی دیگر نمیدانم
که شادی در همه عالم ازین خوشتر نمیدانم...
ششم شهریور 1403
#پاییز_رحیمی
#عاشقانه
@Roshanfkrane
@Roshanfkrane
شجریان
🎤استاد #شجریان
🎼یارم به یک لا پیرهن
استاد شجریان
در فیلم دلشدگان ،
شعر زیبای
استاد مشیری رو به زیبایی
هرچه تمام تر اجرا نموده اند.
#موسیقی
@Roshanfkrane
🎼یارم به یک لا پیرهن
استاد شجریان
در فیلم دلشدگان ،
شعر زیبای
استاد مشیری رو به زیبایی
هرچه تمام تر اجرا نموده اند.
#موسیقی
@Roshanfkrane