روشنفکران
82.1K subscribers
49.9K photos
41.9K videos
2.39K files
6.91K links
به نام حضرت دوست
که
همه عالم از اوست
خوش امدین
مهربانی بلوغ انسانیست
مواردمفیدعلمی وفرهنگی وتاریخی و اقتصادی و هنری وخبری و معرفی کتاب و نجوم و روانشناسی و اموزشی و قصه و رمان و فیلم و ورزشی و ...مدنظر است


روابط عمومی و مدیریت و تبلیغات👇
@Kamranmehrban
Download Telegram
@Roshanfkrane
غزل حافظ شماره 54
ز گریه مَردُمِ چشمم نشسته در خون است
ببین که در طلبت حالِ مَردُمان چون است
به یادِ لعلِ تو و چشمِ مستِ میگونت
ز جامِ غم، می لعلی که می‌خورم خون است
ز مشرقِ سرِ کو آفتابِ طلعتِ تو
اگر طلوع کند، طالعم همایون است
حکایتِ لبِ شیرین، کلام فرهاد است
شِکَنجِ طُرِّهٔ لیلی مقام مجنون است
دلم بجو که قدت همچو سرو دلجوی است
سخن بگو که کلامت لطیف و موزون است
ز دورِ باده به جان، راحتی رسان ساقی
که رنجِ خاطرم از جورِ دورِ گردون است
از آن دمی که ز چشمم برفت رودِ عزیز
کنارِ دامنِ من همچو رودِ جیحون است
چگونه شاد شود اندرونِ غمگینم؟
به اختیار، که از اختیار بیرون است
ز بیخودی طلبِ یار می‌کند حافظ
چو مفلسی که طلبکارِ گنجِ قارون است

خوانش #سهیل_قاسمی

با لمس این👇 هشتگ در کانال روشنفکران
#غزل_حافظ_شماره 54
به تمامی این مجموعه دسترسی خواهید داشت


@Roshanfkrane
@Roshanfkrane
غزل حافظ شماره 60
آن پیکِ ناموَر که رسید از دیارِ دوست
آورد حِرزِ جان ز خطِ مُشکبارِ دوست
خوش می‌دهد نشانِ جلال و جمالِ یار
خوش می‌کند حکایتِ عِزّ و وقارِ دوست
دل دادمش به مژده و خِجلَت همی‌برم
زین نقدِ قلبِ خویش که کردم نثارِ دوست
شکرِ خدا که از مددِ بختِ کارساز
بر حسبِ آرزوست همه کار و بارِ دوست
سیرِ سپهر و دورِ قمر را چه اختیار؟
در گردشند بر حَسَبِ اختیار دوست
گر بادِ فتنه هر دو جهان را به هم زند
ما و چراغِ چَشم و رهِ انتظارِ دوست
کُحلُ الجَواهری به من آر ای نسیمِ صبح
زان خاکِ نیکبخت که شد رهگذارِ دوست
ماییم و آستانهٔ عشق و سرِ نیاز
تا خوابِ خوش که را بَرَد اندر کنارِ دوست
دشمن به قصدِ حافظ اگر دم زند چه باک؟
مِنَّت خدای را که نیَم شرمسارِ دوست

خوانش #سهیل_قاسمی


با لمس این👇 هشتگ در کانال روشنفکران
#غزل_حافظ_شماره 60
به تمامی این مجموعه دسترسی خواهید داشت


@Roshanfkrane
@Roshanfkrane
غزل حافظ شماره 63
رویِ تو کس ندید و هزارت رقیب هست
در غنچه‌ای هنوز و صدت عندلیب هست
گر آمدم به کوی تو چندان غریب نیست
چون من در آن دیار هزاران غریب هست
در عشق، خانقاه و خرابات فرق نیست
هر جا که هست پرتوِ رویِ حبیب هست
آن جا که کارِ صومعه را جلوه می‌دهند
ناقوسِ دِیرِ راهب و نامِ صلیب هست
عاشق که شد که یار به حالش نظر نکرد
ای خواجه درد نیست وگرنه طبیب هست
فریادِ حافظ این همه آخِر به هرزه نیست
هم قصه‌ای غریب و حدیثی عجیب هست

خوانش #سهیل_قاسمی

با لمس این👇 هشتگ  در کانال روشنفکران
#غزل_حافظ_شماره 63
به تمامی این مجموعه دسترسی خواهید داشت

@Roshanfkrane
@Roshanfkrane
غزل حافظ شماره 72
راهیست راهِ عشق که هیچش کناره نیست
آنجا جز آن که جان بسپارند، چاره نیست
هر گَه که دل به عشق دهی خوش دمی بود
در کارِ خیر حاجتِ هیچ استخاره نیست
ما را ز منعِ عقل مترسان و می بیار
کان شِحنه در ولایتِ ما هیچ کاره نیست
از چشم خود بپرس که ما را که می‌کُشد؟
جانا گناهِ طالع و جرمِ ستاره نیست
او را به چشمِ پاک توان دید چون هلال
هر دیده جایِ جلوهٔ آن ماه پاره نیست
فرصت شمر طریقهٔ رندی که این نشان
چون راهِ گنج بر همه کس آشکاره نیست
نگرفت در تو گریهٔ حافظ به هیچ رو
حیران آن دلم که کم از سنگِ خاره نیست

خوانش #سهیل_قاسمی

با لمس این👇 هشتگ در کانال روشنفکران
#غزل_حافظ_شماره 72
به تمامی این مجموعه دسترسی خواهید داشت

@Roshanfkrane
@Roshanfkrane
غزل حافظ شماره 88
شنیده‌ام سخنی خوش که پیرِ کنعان گفت
فِراق یار نه آن می‌کند که بتوان گفت
حدیثِ هولِ قیامت که گفت واعظِ شهر
کنایتیست که از روزگارِ هجران گفت
نشانِ یارِ سفرکرده از کِه پُرسم باز
که هر چه گفت بَریدِ صبا پریشان گفت
فغان که آن مهِ نامهربانِ مِهرگُسِل
به تَرکِ صحبت یاران خود چه آسان گفت
من و مقامِ رضا بعد از این و شُکرِ رقیب
که دل به دردِ تو خو کرد و ترکِ درمان گفت
غمِ کهن به میِ سالخورده دفع کنید
که تخم خوشدلی این است پیرِ دهقان گفت
گره به باد مزن گر چه بر مراد رود
که این سخن به مَثَل باد با سلیمان گفت
به مهلتی که سپهرت دهد ز راه مرو
تو را که گفت که این زال تَرک دَستان گفت؟
مزن ز چون و چرا دم که بندهٔ مُقبِل
قبول کرد به جان هر سخن که جانان گفت
که گفت حافظ از اندیشهٔ تو آمد باز؟
من این نگفته‌ام آن کس که گفت بُهتان گفت
خوانش #سهیل_قاسمی

با لمس این👇 هشتگ  در کانال روشنفکران
#غزل_حافظ_شماره 88
به تمامی این مجموعه دسترسی خواهید داشت


@Roshanfkrane
@Roshanfkrane
غزل حافظ شماره 105
صوفی ار باده به‌اندازه خورَد نوشش باد
ور نه اندیشهٔ این کار فراموشش باد
آن‌که یک جرعه مِی از دست توانَد دادن
دست با شاهدِ مقصود در آغوشش باد
پیرِ ما گفت خطا بر قلم صُنع نرفت
آفرین بر نظرِ پاکِ خطاپوشَش باد
شاهِ تُرکانْ سخنِ مدعیان می‌شِنَوَد
شرمی از مَظلَمِهٔ خونِ سیاووشش باد
گرچه از کِبرْ سخن با منِ درویش نگفت
جان فدایِ شِکَرین‌پستهٔ خاموشش باد
چشمم از آینه‌دارانِ خط و خالش گشت
لبم از بوسه‌رُبایانِ بَر و دوشش باد
نرگسِ مستِ نوازش‌کُنِ مردم‌دارَش
خونِ عاشق به قدح گر بِخورد نوشش باد
به غلامیِّ تو مشهورِ جهان شد حافظ
حلقهٔ بندگیِ زلفِ تو در گوشش باد

خوانش #سهیل_قاسمی

@Roshanfkrane
@Roshanfkrane
غزل حافظ شماره 147
نسیمِ بادِ صبا دوشم آگهی آورد
که روزِ محنت و غم رو به کوتهی آورد
به مُطربانِ صَبوحی دهیم جامهٔ چاک
بدین نوید که بادِ سحرگهی آورد
بیا بیا که تو حورِ بهشت را رضوان
در این جهان ز برایِ دلِ رهی آورد
همی‌رویم به شیراز با عنایتِ بخت
زهی رفیق که بختم به همرهی آورد
به جبرِ خاطرِ ما کوش کـ‌این کلاهِ نمد
بسا شکست که با افسرِ شهی آورد
چه ناله‌ها که رسید از دلم به خرمنِ ماه
چو یادِ عارضِ آن ماهِ خرگهی آورد
رساند رایتِ منصور بر فلک حافظ
که اِلتِجا به جنابِ شهنشهی آورد

خوانش #سهیل_قاسمی


با لمس این👇 هشتگ  در کانال روشنفکران
#غزل_حافظ_شماره 147
به تمامی این مجموعه دسترسی خواهید داشت

@Roshanfkrane
@Roshanfkrane
غزل حافظ شماره 172
عشقِ تو نهالِ حیرت آمد
وصلِ تو کمالِ حیرت آمد
بس غرقهٔ حالِ وصل کآخر
هم بر سرِ حالِ حیرت آمد
یک دل بنما که در رَهِ او
بر چهره نه خالِ حیرت آمد
نه وصل بِمانَد و نه واصل
آن جا که خیالِ حیرت آمد
از هر طرفی که گوش کردم
آوازِ سؤالِ حیرت آمد
شد مُنهَزِم از کمالِ عزّت
آن را که جلالِ حیرت آمد
سر تا قدمِ وجودِ حافظ
در عشق، نهالِ حیرت آمد
خوانش #سهیل_قاسمی

با لمس این👇 هشتگ  در کانال روشنفکران
#غزل_حافظ_شماره 172
به تمامی این مجموعه دسترسی خواهید داشت

@Roshanfkrane
@Roshanfkrane
غزل حافظ شماره 174
مژده ای دل که دگر بادِ صبا بازآمد
هدهد خوش‌خبر از طَرْفِ سبا بازآمد
برکش ای مرغِ سحر نغمهٔ داوودی باز
که سلیمانِ گل از بادِ هوا بازآمد
عارفی کو که کُنَد فَهْم زبانِ سوسن
تا بپرسد که چرا رفت و چرا بازآمد
مردمی کرد و کرم لطفِ خداداد به من
کـ‌آن بتِ ماه‌رخ از راهِ وفا بازآمد
لاله بویِ میِ نوشین بشنید از دمِ صبح
داغ‌دل بود، به امّیدِ دوا بازآمد
چشمِ من در رهِ این قافلهٔ راه بماند
تا به گوشِ دلم آوازِ دَرا بازآمد
گرچه حافظ دَرِ رَنجِش زد و پیمان بِشکست
لطفِ او بین که به لطف از درِ ما بازآمد

خوانش #سهیل_قاسمی

با لمس این👇 هشتگ  در کانال روشنفکران
#غزل_حافظ_شماره 174
به تمامی این مجموعه دسترسی خواهید داشت

@Roshanfkrane
@Roshanfkrane
غزل حافظ شماره 175
صبا به تهنیتِ پیرِ مِی‌فروش آمد
که موسمِ طرب و عیش و ناز و نوش آمد
هوا مسیح‌نفس گشت و باد نافه‌گشای
درخت سبز شد و مرغ دَر خروش آمد
تنورِ لاله چنان برفروخت بادِ بهار
که غنچه غرقِ عرق گشت و گل به جوش آمد
به گوشِ هوش نیوش از من و به عشرت کوش
که این سخن سَحَر از هاتفم به گوش آمد
ز فکرِ تفرقه بازآی تا شوی مجموع
به حکمِ آن که چو شد اهرمن سروش آمد
ز مرغِ صبح ندانم که سوسنِ آزاد
چه گوش کرد؟ که با دَه زبان خموش آمد
چه جایِ صحبتِ نامحرم است مجلسِ انس؟
سرِ پیاله بپوشان که خرقه‌پوش آمد
ز خانقاه به میخانه می‌رود حافظ
مگر ز مستیِ زهدِ ریا به هوش آمد

خوانش #سهیل_قاسمی

با لمس این👇 هشتگ  در کانال روشنفکران
#غزل_حافظ_شماره 175
به تمامی این مجموعه دسترسی خواهید داشت
@Roshanfkrane
ÔÈ æÕá ÇÓÊ æ Øí ÔÏ äÇãå åÌÑ
ÍÇÝÙ
شبِ وصل است و طی شد نامهٔ هَجر
سلامٌ فیهِ حَتّی مَطْلَعِ الفَجْر
دلا در عاشقی ثابت قدم باش
که در این رَه نباشد کار بی اجر
من از رندی نخواهم کرد توبه
و لو آذَیتَنی بِالهَجرِ و الحَجر
برآی ای صبحِ روشن دل خدا را
که بس تاریک می‌بینم شبِ هَجر
دلم رفت و ندیدم رویِ دلدار
فَغان از این تَطاول، آه از این زَجر
وفا خواهی، جفاکَش باش حافظ
فَاِنَّ الرِبْحَ و الْخُسرانَ فِی التَّجْر

خوانش #سهیل_قاسمی

با لمس این👇 هشتگ  در کانال روشنفکران
#غزل_حافظ_شماره  251
به تمامی این مجموعه دسترسی خواهید داشت
@Roshanfkrane
@Roshanfkrane
غزل حافظ شماره 262
حالِ خونین دلان که گوید باز؟
وز فلک خونِ خُم که جوید باز؟
شرمش از چشمِ مِی پرستان باد
نرگسِ مست اگر بروید باز
جز فَلاطونِ خُم نشینِ شراب
سِرِّ حکمت به ما که گوید باز؟
هر که چون لاله کاسه گَردان شد
زین جفا رُخ به خون بشوید باز
نَگُشایَد دلم چو غنچه اگر
ساغری از لبش نبوید باز
بس که در پرده چنگ گفت سخن
بِبُرَش موی تا نَمویَد باز
گِردِ بیتُ الحَرامِ خُم حافظ
گر نمیرد به سَر بپوید باز


خوانش #سهیل_قاسمی

با لمس این👇 هشتگ  در کانال روشنفکران
#غزل_حافظ_شماره  262
به تمامی این مجموعه دسترسی خواهید داشت
@Roshanfkrane
@Roshanfkrane
غزل حافظ شماره 270
دردِ عشقی کشیده‌ام که مَپُرس
زهرِ هجری چشیده‌ام که مَپُرس
گشته‌ام در جهان و آخرِ کار
دلبری برگزیده‌ام که مپرس
آن چنان در هوایِ خاکِ دَرَش
می‌رود آبِ دیده‌ام که مپرس
من به گوشِ خود از دهانش دوش
سخنانی شنیده‌ام که مپرس
سویِ من لب چه می‌گَزی که «مگوی»
لبِ لعلی گَزیده‌ام که مپرس
بی تو در کلبهٔ گداییِ خویش
رنج‌هایی کشیده‌ام که مپرس
همچو حافظ غریب در رَهِ عشق
به مَقامی رسیده‌ام که مپرس

خوانش #سهیل_قاسمی

با لمس این👇 هشتگ  در کانال روشنفکران
#غزل_حافظ_شماره  270
به تمامی این مجموعه دسترسی خواهید داشت
@Roshanfkrane
@Roshanfkrane
غزل حافظ شماره 302
خوش خبر باشی ای نسیمِ شِمال
که به ما می‌رسد زمانِ وصال
قصّةُ الْعِشق، لَا انْفِصامَ لَها
فُصِمَت ها هُنا لسانُ القال
ما لِسَلمی و من بِذی سَلَمٍ
أینَ جِیرانُنا و کَیفَ الْحال
عَفَتِ الدارُ بَعدَ عافیةٍ
فَاسألوا حالَها عَنِ الاَطْلال
فی جَمالِ الکمالِ نِلتَ مُنی
صَرَّفَ اللهُ عَنکَ عَینَ کمال
یا بَریدَ الْحِمی حَماکَ الله
مرحباً مرحباً تَعال تَعال
عرصهٔ بزمگاه خالی ماند
از حریفان و جامِ مالامال
سایه افکند حالیا شبِ هجر
تا چه بازَند شبرُوانِ خیال
تُرکِ ما سویِ کَس نمی‌نِگرد
آه از این کبریا و جاه و جلال
حافظا عشق و صابری تا چند؟
نالهٔ عاشقان خوش است، بِنال



خوانش #َسهیل_قاسمی

با لمس این👇 هشتگ  در کانال روشنفکران
#غزل_حافظ_شماره  302
به تمامی این مجموعه دسترسی خواهید داشت

غزلیات حافظ هرشب ساعت 20 الی 22 درج خواهد شد 🙏🌺

@Roshanfkrane
@Roshanfkrane
غزل حافظ شماره 310
مرحبا طایرِ فَرُّخ پِیِ فرخنده پیام
خیرِ مقدم چه خبر؟ دوست کجا؟ راه کدام؟
یا رب این قافله را لطفِ ازل بدرقه باد
که از او خصم به دام آمد و معشوقه به کام
ماجرایِ من و معشوقِ مرا پایان نیست
هر چه آغاز ندارد نپذیرد انجام
گل ز حَد بُرد تَنَعُّم نفسی رخ بنما
سرو می‌نازد و خوش نیست خدا را بخرام
زلفِ دلدار چو زُنّار همی‌فرماید
برو ای شیخ که شد بر تنِ ما خرقه حرام
مرغِ روحم که همی‌زد ز سرِ سِدره صَفیر
عاقبت دانهٔ خالِ تو فِکَندَش در دام
چشمِ بیمارِ مرا خواب نه در خور باشد
من لَهُ یَقتُلُ داءٌ دَنَفٌ کیفَ یَنام؟
تو تَرَحُّم نکنی بر منِ مُخلص گفتم
ذاکَ دعوایَ و ها انتَ و تِلکَ الایّام
حافظ ار میل به ابرویِ تو دارد شاید
جای در گوشهٔ محراب کنند اهلِ کلام


خوانش #سهیل_قاسمی

با لمس این👇 هشتگ  در کانال روشنفکران
#غزل_حافظ_شماره  310
به تمامی این مجموعه دسترسی خواهید داشت
@Roshanfkrane
@Roshanfkrane
غزل حافظ شماره 312
بُشری اِذِ السَّلامةُ حَلَّت بِذی سَلَم
لِلّهِ حمدُ مُعتَرِفٍ غایةَ النِّعَم
آن خوش خبر کجاست؟ که این فتح مژده داد
تا جان فِشانَمَش چو زر و سیم در قَدَم
از بازگشتِ شاه در این طُرفِه منزل است
آهنگِ خصم او به سراپردهٔ عَدَم
پیمان شکن هرآینه گَردَد شکسته حال
انَّ العُهودَ عِندَ مَلیکِ النُّهی ذِمَم
می‌جست از سحابِ اَمل رحمتی ولی
جز دیده‌اش مُعاینه بیرون نداد نَم
در نیلِ غم فُتاد سپهرش به طنز گفت
الآنَ قَد نَدِمتَ و ما یَنفَعُ النَّدَم
ساقی چو یارِ مَه رخ و از اهلِ راز بود
حافظ بخورد باده و شیخ و فقیه هم


خوانش #سهیل_قاسمی

با لمس این👇 هشتگ  در کانال روشنفکران
#غزل_حافظ_شماره  312
به تمامی این مجموعه دسترسی خواهید داشت
@Roshanfkrane
@Roshanfkrane
غزل حافظ شماره 357
در خراباتِ مُغان نورِ خدا می‌بینم
این عجب بین که چه نوری ز کجا می‌بینم
جلوه بر من مفروش ای مَلِکُ‌الْحاج که تو
خانه می‌بینی و من خانه‌خدا می‌بینم
خواهم از زلفِ بُتان نافه‌گشایی کردن
فکرِ دور است همانا که خطا می‌بینم
سوزِ دل، اشکِ روان، آهِ سحر، نالهٔ شب
این همه از نظرِ لطفِ شما می‌بینم
هر دَم از رویِ تو نقشی زَنَدَم راهِ خیال
با که گویم که در این پرده چه‌ها می‌بینم
کس ندیده‌ست ز مُشکِ خُتَن و نافهٔ چین
آنچه من هر سَحَر از بادِ صبا می‌بینم
دوستان عیبِ نظربازیِ حافظ مکنید
که من او را ز مُحِبّانِ شما می‌بینم



خوانش #سهیل_قاسمی

با لمس این👇 هشتگ  در کانال روشنفکران
#غزل_حافظ_شماره  357
به تمامی این مجموعه دسترسی خواهید داشت


غزليات حافظ هر شب ساعت 20 الی 22 درج خواهد شد 🙏🌺

@Roshanfkrane
@Roshanfkrane
غزل حافظ شماره 365
عمریست تا به راهِ غَمَت رو نهاده‌ایم
روی و ریایِ خَلق به یک سو نهاده‌ایم
طاق و رواقِ مدرسه و قال و قیلِ عِلم
در راهِ جام و ساقیِ مَه رو نهاده‌ایم
هم جان بِدان دو نرگسِ جادو سپرده‌ایم
هم دل بدان دو سُنبلِ هندو نهاده‌ایم
عمری گذشت تا به امیدِ اشارتی
چشمی بدان دو گوشهٔ ابرو نهاده‌ایم
ما مُلکِ عافیت نه به لشکر گرفته‌ایم
ما تختِ سلطنت نه به بازو نهاده‌ایم
تا سِحْرِ چَشم یار چه بازی کند که باز
بنیاد بر کرشمهٔ جادو نهاده‌ایم
بی زلفِ سرکشش سرِ سودایی از ملال
همچون بنفشه بر سرِ زانو نهاده‌ایم
در گوشهٔ امید چو نَظّارگانِ ماه
چَشمِ طلب بر آن خَمِ ابرو نهاده‌ایم
گفتی که حافظا دل سرگشته‌ات کجاست؟
در حلقه‌هایِ آن خَمِ گیسو نهاده‌ایم



خوانش #سهیل_قاسمی

با لمس این👇 هشتگ  در کانال روشنفکران
#غزل_حافظ_شماره  365
به تمامی این مجموعه دسترسی خواهید داشت


غزليات حافظ هر شب ساعت 20 الی 22 درج خواهد شد 🙏🌺

@Roshanfkrane

کانال روشنفکران در نظر دارد، اجرای دوستان، مخاطبان گرامی را در کانال درج کند،
البته به ترتیب غزل از فردا شب
میتوانید در نظر سنجی غزل درج کنید.
سپاس بی کران 🌺🌺
@Roshanfkrane
غزل حافظ شماره 377
ما شبی دست برآریم و دعایی بکنیم
غم هجران تو را چاره ز جایی بکنیم
دلِ بیمار شد از دست، رفیقان مددی
تا طبیبش به سر آریم و دوایی بکنیم
آن که بی‌جرم برنجید و به تیغم زد و رفت
بازش آرید خدا را که صفایی بکنیم
خشک شد بیخ طرب راه خرابات کجاست
تا در آن آب و هوا نشو و نمایی بکنیم
مدد از خاطر رندان طلب ای دل ور نه
کار صعب است مبادا که خطایی بکنیم
سایهٔ طایر کم حوصله کاری نکند
طلب از سایهٔ میمون همایی بکنیم
دلم از پرده بشد حافظ خوش‌گوی کجاست
تا به قول و غزلش ساز نوایی بکنیم

خوانش #سهیل_قاسمی

با لمس این👇 هشتگ  در کانال روشنفکران
#غزل_حافظ_شماره  377
به تمامی این مجموعه دسترسی خواهید داشت


غزليات حافظ هر شب ساعت 20 الی 22 درج خواهد شد 🙏🌺

@Roshanfkrane

کانال روشنفکران در نظر دارد، اجرای دوستان، مخاطبان گرامی را در کانال درج کند،
البته به ترتیب غزل از فردا شب
میتوانید در نظر سنجی غزل درج کنید.
سپاس بی کران 🌺🌺
@Roshanfkrane
غزل حافظ شماره 425
دامن‌کشان همی شد در شرب زرکشیده

صد ماهرو ز رشکش جیب قصب دریده

از تاب آتش مِی بر گرد عارضش خوی

چون قطره‌های شبنم بر برگ گل چکیده

لفظی فصیح شیرین، قدی بلند چابک

رویی لطیف زیبا چشمی خوش‌کشیده

یاقوت جان‌فزایش از آب لطف زاده

شمشاد خوش‌خرامش در ناز پروریده

آن لعل دلکشش بین وآن خندهٔ دل‌آشوب

وآن رفتن خوشش بین وآن گام آرمیده

آن آهوی سیه‌چشم از دام ما برون شد

یاران چه چاره سازم با این دل رمیده؟

زنهار تا توانی اهل نظر میآزار

دنیا وفا ندارد ای نور هر دو دیده

تا کی کشم عتیبت؟ از چشم دل‌فریبت

روزی کرشمه‌ای کن ای یار برگزیده

گر خاطر شریفت رنجیده شد ز حافظ

بازآ که توبه کردیم از گفته و شنیده

بس شکر بازگویم در بندگی خواجه

گر اوفتد به دستم آن میوه رسیده

خوانش #سهیل_قاسمی

با لمس این👇 هشتگ  در کانال روشنفکران
#غزل_حافظ_شماره  425
به تمامی این مجموعه دسترسی خواهید داشت


@Roshanfkrane