روشنفکران
82.1K subscribers
49.9K photos
41.9K videos
2.39K files
6.91K links
به نام حضرت دوست
که
همه عالم از اوست
خوش امدین
مهربانی بلوغ انسانیست
مواردمفیدعلمی وفرهنگی وتاریخی و اقتصادی و هنری وخبری و معرفی کتاب و نجوم و روانشناسی و اموزشی و قصه و رمان و فیلم و ورزشی و ...مدنظر است


روابط عمومی و مدیریت و تبلیغات👇
@Kamranmehrban
Download Telegram
🌍 #جهان

29نوامبر 2017 -خوردن جام زهر در دادگاه لاهه توسط متهم به جنایت جنگی
#اسلوبودان_پرالیاک

✍️سرنوشت #دیکتاتورها جام زهر است

اسلوبودان پرالیاک (زاده: ۲ ژانویه ۱۹۴۵ – درگذشته: ۲۹ نوامبر ۲۰۱۷) یک مهندس کروات #بوسنیایی، کارگردان فیلم و تئاتر، بازرگان، نویسنده و ژنرال بازنشسته ارتش کرواسی و شورای دفاع ارتش جمهوری کروات بوسنی و هرزگوین بود.

در سال ۲۰۱۳، او در میان شش سیاستمدار کروات بوسنیایی بود که در دادگاه بین‌المللی کیفری یوگسلاوی سابق (ICTY) به خاطر جنایت جنگی علیه جمعیت مسلمان در جنگ کروات ها-بوسنیایی‌ها محکوم شده بود
او به ۲۰ سال زندان محکوم شد
.
در سال ۲۰۱۷ درخواست تجدید نظر شده بود که بعد از بررسی در دادگاه لاهه حکم تأیید شدکه پرالیاک 72 ساله به محض شنیدن آن در صحن دادگاه، یک ظرف سم را سرکشید و مدت کوتاهی پس از آن در بیمارستان فوت کرد

دادگاه اعلام کرد به خواندن حکم بقیه متهمان به جنایت جنگی ادامه خواهد داد و علاوه بر اسلوبودان، پنج نفر دیگر نیز در دادگاه لاهه محاکمه شده اند

دادگاه بین المللی رسیدگی به جنایتهای جنگی در بالکان در سال ۱۹۹۳ با تصمیم سازمان ملل متحد دایر شد

#اسلوبودان_میلوسویچ رئیس جمهوری صربستان نیز که دراین دادگاه محکوم شد، در ماه مارس سال ۲۰۰۶ در زندان بر اثر سکته قلبی درگذشت.
#اجتماعی
@Roshanfkrane
«به کسانی که صدایم را می‌شنوند می‌گویم :
ناامید نباشید تنفردر #انسان ازبین خواهدرفت #دیکتاتورها_خواهند_مرد.
قدرتی که آنها از مردم گرفته‌اند به مردم بازخواهد گشت مادامی که انسانیت نَمُرده #آزادی از بین نخواهد رفت.

#چارلی_چاپلین
@Roshanfkrane
⚫️«خون‌آشام عزیز، یادت به خیر»


📍#دیکتاتورها پس از مرگ هم زنده می‌مانند، مانند #استالین که روحش هفت دهه پس از مرگش دوباره در روسیه حلول کرده است. چند سال پس از مرگ، در ۱۹۶۱، جنازه‌اش از آرامگاه میدان سرخ به جای دیگری منتقل شد و چندی بعد همۀ مجسمه‌ها و بناهای یادبود او از فضای عمومی محو شد.
نسل‌های بعدی حتی در دوران اتحاد شوروی نیز اطلاعات زیادی دربارۀ استالین دریافت نمی‌کردند. دلیل آن واضح بود. هر روز از دوران استیلای سه دهه‌ای استالین بر شوروی همراه بود با کشتار و زندان و تبعید مردم؛ نه مردم بیگانه، مردم شوروی.
حتی فرمانروایان و شهریاران قرون وسطا و عهد باستان هم چنین بی‌پروا همۀ رفقا و همقطارانشان را قتل‌عام نکردند که استالین کرد.

🔻به هر حال روزی روسیه از قبضۀ حزب کمونیست خارج شد، بایگانی‌ها گشوده شد و به لطف آزادی بیان و مطبوعات آزاد ابعاد مهیب جنایات استالین افشا شد.اما این پایان بازی نبود.
در سرزمینی که «اقتدارگرایی» ریشه‌هایی تا اعماق زمین دارد و پیشواپرستی شایع است، شبح دیکتاتورهای مُرده مترصد می‌مانند تا باز در پیکر شهر حلول کنند.
این طبیعی است که با گذر زمان نگاه مردم به فرمانروایان قدیمی عوض می‌شود، اما وقتی سیاهۀ سیاهکاری‌های آن دیکتاتور سر به فلک بکشد، عشق دوباره به آن دیکتاتور چه معنایی دارد؟ این همان اتفاقی است که امروز در روسیه با ترفندهای پوتینیستی و با همت گروه‌های کمونیستی در حال وقوع است.

💢وقتی مردم یک کشور دیکتاتور پیشینشان را فقط به این دلیل که نام کشورشان را در جهان بلندآوازه کرده دوست داشته باشند، بزرگ‌ترین برنده کسی خواهد بود که خود را جانشین آن دیکتاتور بزرگ می‌داند. همۀ آن عشق و نوستالژی تاریخی ناخواسته و ناخودآگاه به سوی جانشین امروزی او سرازیر می‌شود. برندۀ اصلی استالین‌دوستی مردم روسیه هم کسی جز #پوتین نیست؛ با این امتیاز بزرگ که پوتین می‌تواند مدعی باشد، فضایل استالین را دارد و رذایلش را نه. لِف گودکوف، مدیر مؤسسۀ افکارسنجی لِوادا، نیز معتقد است این استالین‌دوستی بیش از همه از کرملین و پوتین آب می‌خورد.
پوتین که زمانی خود افسر اطلاعاتی بود اگر هم استالینیست نباشد ــ که قطعاً نیست ــ مزایای امنیتی نظام استالینی را می‌پسندد، ضمن اینکه با مصادره کردن استالین برای خود، برگۀ آسِ کمونیست‌های امروزی را هم می‌بُرَد؛ و مهم‌تر از همۀ این‌ها می‌تواند استالین را به نمادی در بازی ملی‌گرایانۀ خود بدل کند...
این همه سود... یک تیر و این همه نشان...

طبق تحقیق مؤسسۀ افکارسنجی لِوادا، در ۲۰۱۷ حدود ۴۶ درصد مردم #روسیه نگاه مثبتی به استالین داشتند (این میزان فقط ۵ سال پیش از آن ۲۸ درصد بود!). در نظرسنجی دیگری حدود ۴۰ درصد مردم روسیه استالین را برجسته‌ترین شخصیت «همۀ زمان‌ها و ملت‌ها» معرفی کردند، در حالی که در ۱۹۸۹، یعنی در واپسین سال‌های نظام شوروی، فقط ۱۲ درصد مردم روسیه چنین نظری داشتند. آن زمان ۷۲ درصد مردم روسیه جنایات استالین را نابخشودنی می‌پنداشتند و در سال‌های اخیر فقط ۳۹ درصد چنین نظری دارند. امروز حتی ۲۵ درصد مردم همۀ آن جنایات را ضرورتی تاریخی می‌دانند! فقط 5 درصد مردم از او می‌ترسند.
و نتیجۀ همۀ آن‌ها اینکه در چند سال اخیر حدود ۱۰۰ مجسمۀ استالین به فضای عمومی روسیه بازگشته است.

دنیای عجیبی است. استالین بزرگ‌ترین رهبر کمونیست‌های جهان بود؛ #هیتلر هم بزرگ‌ترین دشمن کمونیست‌های جهان بود. اما ــ امایی تکان‌دهنده ــ استالین بسیار بیشتر از هیتلر کمونیست‌های شاخص را کشت!
چه فرقی میان هیتلر و استالین است؟ اگر امروز کسی در آلمان سخنی ستایش‌آمیز دربارۀ هیتلر بگوید درست مانند این است که تفنگ بر شقیقه‌اش بگذارد و شلیک کند! او دیگر در دنیای سیاست هیچ بختی ندارد و با انواع محدودیت‌ها روبرو خواهد شد. اما در روسیه ستایش، چه‌بسا پرستش استالین روزبه‌روز دامن می‌گستراند.

بهانۀ اصلی برای ستایش استالین این است که شوروی به فرماندهی او در جنگ بر آلمان پیروز شد. اما این دلیل بسیار نامعقول است. میان کشتارهای هولناکی که استالین انجام داد و پیروزی در جنگ هیچ ربطی وجود ندارد. یعنی آن کشتارها هیچ کمکی به پیروزی او در جنگ نکرد. پس چطور پیروزی در جنگ می‌تواند آن کشتارها را فروپوشاند؟

من از مردمی که پیشوای خون‌آشامشان را می‌ستایند می‌ترسم...

#م_تدینی

#اجتماعی #سیاسی

@Roshanfkrane
#دیکتاتورها درباره خود چه دیدگاهی داشتند؟!


#ایوان_مخوف (تزار خون ریز روسیه) :
من ماموریت‌یافته از سوی "خدا و مسیح" برای نجات و رستگاریِ روس‌ها هستم.

#آدولف_هیتلر:
من مسیری را می‌روم که "خدا" به من دیکته می‌کند و اعتماد به‌ نفسِ کسی را دارم که در خواب راه می‌رود.

#بنیتو_موسولینی:
من نظرکرده‌ی "خدا" هستم.

#فرانسیسکو_فرانکو:
من فقط نسبت به "خدا" و تاریخ احساس مسئولیت می‌کنم.

#معمر_قذافی:
من رئيس جمهوری نيستم که از سمَتِ خود کنار بروم. من رهبر انقلاب ليبی و صاحب اين انقلاب هستم و تا ابدالدهر و وقتی که "شهيد" شوم در اين سمت باقی خواهم ماند.

#رابرت_موگابه:
ریاست جمهوری برای من ماموریتی "آسمانی و الهی" است که نمی‌توانم از آن سر باز زنم و شانه خالی کنم.

#سیاسی #اجتماعی #تاریخ

@Roshanfkrane
☀️🕊️

چرا اطرافیان دیکتاتورها انسان های ضعیف و متملقی هستند؟

یکی از دلایل اینکه همه ی #دیکتاتورها، چه در گذشته و چه حال، در میان چنین حلقه ای قرار می گیرند علاقه ی آنها به تایید گرفتن مدام و هراس و وحشت از شنیدن سخنانی است که قدرت مطلقه ی آنها را مورد پرسش قرار می دهد.
به این ترتیب جماعتی وامانده و بی مایه یا افرادی که مجذوب قدرت، پول و یا نام هستند و نتوانسته اند از طريق استعدادها و دانش و توانایی های خود این نام و قدرت و پول را به دست آورند، دور او را می گیرند و همان هایی را به دیکتاتور می گویند، که او می خواهد بشنود.
او به زودی باورش می شود که معقول ترین و زیباترین و درست ترین حرف و تصمیم از آن اوست و هر آن کسی که خلاف او بگوید یا خائن است، یا دشمن و یا احمق.!

📚 «وقت فراموشی نیست»
#شکوه_میرزادگی

#بریده_ای_ازکتاب

@Roshanfkrane
#دیکتاتورها اعتياد به دشمن تراشی دارند.!

✍️ #محسن_رناني

🔹این نوروز توفیق یافتم تا خواندن کتاب "نقد و تحلیل جباریت" نوشته #مانس_اشپربر را تمام کنم، این روانشناس آلمانی این کتاب را پیش از آنکه هیتلر جهان را به کام جنگ جهانی دوم بکشاند، نگاشته و حتی در کتاب خود از روی تحلیل روانی رفتار دیکتاتورها، پیش‌بینی کرده است که کسی مثل هیتلر سرانجام خودکشی خواهد کرد!

🔹اشپربر نشان می‌دهد که چگونه شخصیت روانی یک جبار به تدریج و در طول زمان تحول می‌یابد به‌گونه‌ای که جبار به تدریج دچار #سادیسم (دیگر آزاری) و در مراحل بعدی دچار #مازوخیسم (خودآزاری) می‌شود.

🔹در واقع از نظر اشپربر، جباران بیمارانی هستند که بیماری‌شان در هیاهوی توده‌ها، برای خودشان و برای دیگران مخفی می‌ماند و به همین علت فرصت درمان نیز از آنها ستانده می‌شود!

🔹اشپربر معتقد است اعتیاد به دشمن تراشی و ایده "دشمن انگاری هر کس با ما نیست" از سوی جباران محصول ترس عمیقی است که در وجود آنها نهفته است.

🔹او از قول افلاطون می‌نویسد: "هر کس می‌تواند شایسته صفت شجاع باشد الا فرد جبار!"

🔹اشپربر نشان می‌دهد که چگونه #ترس در طول زمان به #نفرت تبدیل می‌شود و آنگاه توده‌ها برای ارضای حس نفرتشان از عده‌ای، جباری را یاری می‌کنند تا آنان را نابود کند و بعد دوباره زمانی می‌رسد که توده‌‌ها به علت نفرت از همین جبار، او را به کمک جبار دیگری از میان برمیدارند!

🔹او به زیبایی نشان می‌دهد که چگونه جباران با ساده کردن مسائل پیچیده زندگی، راه ‌‌حل‌های عامه پسند می‌دهند و اصلا هم نگران عدم قابلیت اجرای این ایده‌های خود نیستند، چرا که آموخته اند وقتی راه حل‌شان به نتیجه نرسید؛ به‌راحتی می‌توانند با انداختن مسئولیت این ناکامی ‌به گردن دشمنان فرضی به اهدافشان برسند!

🔹اشپربر البته تحلیل‌اش را معطوف به شخصیت سیاسی خاصی نمی‌کند اما برخی مثال‌هایش را از رفتار دیکتاتورهای زمانه‌اش (#استالین و #هیتلر) می‌آورد.

🔹بااین‌حال، زیبایی این کتاب به این است که وقتی نام هیتلر و استالین را حذف می‌کنیم و نام هر دیکتاتور دیگری را می‌گذاریم، می‌بینیم چقدر تحلیل تازه است، گویا اشپربر آن را همین دیروز و برای تحلیل رفتار دیکتاتورهای این زمانه نوشته است!

#اجتماعی #روانشناسی

@Roshanfkrane
دیکتاتور #چین گول دروغ های خودش را خورده بود و گمان می کرد که دانشمندانش نوابغی هستند که می توانند برای هر مشکلی راه حلی علمی بیابند.

مترجم: بیژن اشترى


#مائو موقعی که با معضل گرسنگی فراگیر در کشورش مواجه شد، از دانشمندان تحت امرش درخواست کرد روی این موضوع کار کنند و راهکاری ارائه دهند.
به زودی راه حل پیدا شد و مائو به ملت گرسنه چین مژده داد که دانشمندانش جلبکی را کشف کرده اند که هر کسی با پرورش آن و خوردنش می تواند به راحتی مشکل کمبود پروتئین در رژیم غذایی اش را حل کند.

مائو اضافه کرد که مزیت بزرگ این جلبک این است که در ادرار انسان رشد می کند.
او از مردم خواست که از همین حالا به پرورش این جلبک مشغول شوند و بیش از این درباره کمبود مواد غذایی نق نزنند.
#استالین هم در #شوروی با مشکل مشابهی روبرو بود، اما راهکارش متفاوت بود.

او تئوری های علمی دانشمند نمایی به اسم لیسنکو را مورد حمایت قرار داد.لیسنکو ضمن بورژوایی خواندن علم ژنتیک، مدعی شد که میتواند با پیوند زدن گیاهان به یکدیگر و منع کامل استفاده از کود و آفت کش ها،در زمستان محصولات گیاهی را رشد دهد و سیبری را سراسر سبز کند و میلیون ها درخت پرتقال در آن بکارد.
استالین به قدری از این ایده ها خوشش آمد که لیسنکو را وزیر کشاورزی کرد و اجرای تئوری هایش را الزامی کرد و مخالفان تئوری لیسنکو را زندانی یا اعدام کرد.به این ترتیب میلیون ها کارگر کشاورزی به کار گماشته شدند تا بر اساس تئوری های لیسنکو سیبری را سرسبز کنند و در زمستان غلات کشت بدهند.
اما نتیجه کار،چیزی جز تشدید قحطی و گرسنگی نبود.

حالا هم اوضاع فرق چندانی در جهان #دیکتاتورها نکرده است و در بر همان پاشنه قدیمی می چرخد.
دستاوردهای علمی رژیم های استبدادی شوخی های تلخ روزگار ماست.

#اجتماعی

@Roshanfkrane
*"مادامیکه که  ایرانیان خلق و خوی دیکتاتوری دارند محال است از شر حکام دیکتاتور رهایی یابند"*
کانال روشنفکران
دکتر #محسن_رنانی :
نوروز گذشته توانستم خواندن کتاب «نقد و تحلیل دیکتاتوری» نوشته «مانس اشپربر» را به پایان برسانم.

این روانشناس آلمانی، کتاب را در ۳۲ سالگی و در دهه ۳۰ میلادی پیش از آنکه هیتلر جهان را به کام جنگ جهانی دوم بکشاند، نگاشته است. او در کتاب خود از روی تحلیل روانی رفتار دیکتاتورها، پیش‌بینی کرده که کسی مانند هیتلر سرانجام خودکشی خواهد کرد. این کتاب که منتشر شد، نویسنده‌اش نه تنها ناچار شد برای مصون ماندن از خشم نازیها به زندگی پنهانی روی آورد که کمونیست‌‌های پیرو استالین نیز خواندن این کتاب را ممنوع کردند.

این کتاب توسط کریم قصیم به فارسی ترجمه و درسال۱۳۶۳ توسط انتشارات دماوند به چاپ رسیده است، انتشارات دماوند در سال ۶۴ تعطیل شد.

اشپربر در این کتاب که متنی بسیار روان و گیرا دارد، با تحلیل *روان‌شناختی شخصیت و رفتار دیکتاتورها نشان می‌دهد که آنها به خودی خود دیکتاتور نمی‌شوند، آنها پیامد رفتار توده‌هایی هستند که خوی دیکتاتوری بخشی از آنهاست.*

*برای آن که دیکتاتوری برای همیشه از جامعه‌ای رخت بربندد، باید روحیه دیکتاتوری توده‌ها از میان برود.*

*یادمان نرود که ما ایرانی‌ها رابطه خوبی با ضعیف‌تر از خودمان نداریم.* ببینید بچه‌هایمان به سوی گربه‌ها و سگ‌ها سنگ می‌اندازند، سواره‌ها به پیاده‌ها رحم نمی‌کنند، همه‌مان در کار خودمان فرمانروایی می‌کنیم. بقال حاکم است، نانوا حاکم است، راننده تاکسی حاکم است. مامور پلیس و قاضی و همه‌‌ و همه در کار خود می‌خواهیم حکومت کنیم. وقتی در خیابان دزد را می‌گیریم به جای آن که تحویل پلیس‌‌اش بدهیم اول به او کتک مفصلی می‌زنیم، پلیس‌مان وقتی خطاکاری را دستگیر می‌کند اول او را می‌زند.
هر جای خیابان که دوست داشتیم پارک می‌کنیم.
وقتی کسی با ما تصادف کرد با چماق پیاده می‌شویم.
وقتی داخل کوچه‌ای باریک رانندگی می‌کنیم، حتما باید راننده مقابل دنده عقب بگیرد تا ما رد شویم چون کوچه ارث پدرمان بوده!

*اینها همه نشانه‌‌های خوی دیکتاتوری نهفته‌ای است که در همه ما وجود دارد.*
اشپربر نشان می‌دهد که چگونه شخصیت روانی یک دیکتاتور در گذر زمان تحول می‌یابد و او را از یک زندگی معمولی محروم می‌کند. به گونه‌ای که دیکتاتور رفته رفته دچار سادیسم (دیگر آزاری) و سپس مازوخیسم (خود آزاری) می‌شود.

اشپربر با دسته‌بندی انواع ترس نشان می‌دهد که *دیکتاتورها دچار «ترس تهاجمی» هستند* و در واقع بخش بزرگی از رفتار آنها ناشی از این نوع ترس است. اشپربر معتقد است *اعتیاد به دشمن‌تراشی و ایده «دشمن‌انگاری هر کس با ما نیست»* از سوی دیکتاتورها رهاورد ترس عمیقی است که در آنها نهفته است. او از قول افلاطون می‌نویسد «هر کس می‌تواند شایسته‌دلیری باشد بجز دیکتاتور» و بعد خودش به زیبایی و با تحلیل روان‌شناختی نشان می‌دهد که این سخن افلاطون چقدر دقیق است. در واقع نشان می‌دهد که دیکتاتوری ویژگی است که در نبود شجاعت پیدا می‌شود. و *این رفتار در همه سطوح قدرت (پدر، معلم، رئیس اداره، پلیس محله و ...) نمود دارد.* ولی وقتی توده‌های دارای خوی دیکتاتوری با یکی از دیکتاتورها همراهی می‌کنند و از او پشتیبانی می‌کنند، از او یک فرمانروای به تمام معنی دیکتاتور می‌سازند.

اشپربر نشان می‌دهد که چگونه ترس در گذر زمان به نفرت تبدیل می‌شود و آنگاه توده‌ها برای ارضای نفرتشان از عده‌ای، #دیکتاتوری را یاری می‌کنند تا آنان را نابود کند و بعد دوباره زمانی می‌رسد که توده‌‌ها به علت نفرت از همین دیکتاتور، او را به کمک دیکتاتور دیگری به چوبه‌دار می‌سپارند.

او به زیبایی نشان می‌دهد که چگونه #دیکتاتورها با ساده کردن مسائل پیچیده زندگی، راه ‌‌حل‌های عامه پسندــ اما غیر قابل اجراــ می‌دهند و اصلا هم نگران عدم قابلیت اجرای این ایده‌های خود نیستند، چرا که آموخته‌اند وقتی راه حل‌شان به نتیجه نرسید به‌ راحتی می‌توانند با انداختن مسئولیت این ناکامی ‌به گردن دیگران (دشمنان فرضی)، این ناکامی را تبدیل به فرصتی کنند تا نشان دهند که دشمنان‌شان چقدر قدرتمند‌ هستنند و نمی‌گذارند تا آنها به اهدافشان برسند.*

اشپربر البته تحلیل‌اش را معطوف به شخصیت سیاسی خاصی نمی‌کند ولی برخی مثال‌هایش را از رفتار دیکتاتورهای زمانه‌اش (استالین و هیتلر) می‌آورد.

🔻با این ‌حال، زیبایی این کتاب به این است که وقتی نام هیتلر  و استالین را بر می‌داریم و نام هر #دیکتاتور دیگری را می‌گذاریم می‌بینیم چقدر تحلیل تازه است. گویا اشپربر آن را همین دیروز و برای تحلیل رفتار دیکتاتورهای این زمانه نوشته است.
#انتقادات #اجتماعی #اندیشه #تربیتی

@Roshanfkrane