دوش رُخَش، پَر به خیالم کشید
آمد و آتش به جهانم کشید

گفتمش ای شَه! تو کجا بوده ای!؟
بس که غمت پا به نهادم کشید

واله و بی خود شدم از عشق تو
چون نگه ات، جان به لبانم کشید

عشق تو آتش به همه خانه زد
بُرده دلم، عقل زِ میانم کشید

در دو جهان غیر تواَم یار نیست
طاقت هجرت، نتوانم کشید

دست بگیر این منِ دیوانه را
عشق تو "سارا" به فغانم کشید

گفت که: "دارا" برو پروانه شو
تا که تو را پَر، به کنارم کشید

پَر شدم و سوخته پَرم، ای بتا
من زِ کجا طاقتِ نارَم کشید!؟


#داوود_قاسم_زاده

🍂 دلنوشته های یک دیوانه 🍂
@Roshanfkrane

#خداحافظ



خداحافظ ای روزگار زیبا
خداحافظ ای غم ناشکیبا
خداحافظ ای شب دلشکسته
تو را میسپارم به آغوش فردا

خداحافظ ای لبِ بسته گریان
خداحافظ ای همه دین و ایمان
خداحافظ ای شب پرستاره
تو را میسپارم به دستان یزدان



#داوود_قاسم_زاده



چهارشنبه، ۱۰ بهمن ۱۳۹۷، ساعت ۱۲ و ۲۰دقیقه
فاماگوستا، قبرس


🍂 دلنوشته های یک دیوانه 🍂

🍀🍀🍀

از سری #نامه_های_دارا_به_سارا
#نامه شماره ۵۲

متن و اجرای آنلاین:
#داوود_قاسم_زاده
@Roshanfkrane

موهایش کوتاه بود
دست هایم اما ...
هیچوقت به قامتش نرسید

زبان قاصر شد
عقل، زایل
خون مرکب شد
استخوان، قلم
و نوشت بر صفحه سرنوشت
آنچه را نباید می نوشت



#داوود_قاسم_زاده

🍂 دلنوشته های یک دیوانه 🍂
@Roshanfkrane