#داستان_کوتاه
#کتاب_صوتی🎶
#به_وقت_بهار
پست بعد👇
لم داده به صندلی تراس، زیر آفتاب تنبل اسفند، زنی که از سفر برنگشته است!
نشسته تا پرواز یکساله ای را بر زمین بنشاند. حالا بارِ سنگین تری دارد؛ آنقدر سنگین که توان مرور سنگدلی ها را از او می گیرد.
روزهای آخر سال، روزهای بی خیالی و خاطره بازی است. روزهای رها شدن در بازارهای شلوغ و پیگیر نگاه مردم، پشت ویترین رنگارنگ مغازه بودن.....
#پریا_ابراهیم_زاده
متن کامل داستان را بشنویم با صدای خانم #پریا_ابراهیم_زاده
https://telegram.me/joinchat/CgoWu0BmtKOav-6iGgb65A
روشنفکران
#کتاب_صوتی🎶
#به_وقت_بهار
پست بعد👇
لم داده به صندلی تراس، زیر آفتاب تنبل اسفند، زنی که از سفر برنگشته است!
نشسته تا پرواز یکساله ای را بر زمین بنشاند. حالا بارِ سنگین تری دارد؛ آنقدر سنگین که توان مرور سنگدلی ها را از او می گیرد.
روزهای آخر سال، روزهای بی خیالی و خاطره بازی است. روزهای رها شدن در بازارهای شلوغ و پیگیر نگاه مردم، پشت ویترین رنگارنگ مغازه بودن.....
#پریا_ابراهیم_زاده
متن کامل داستان را بشنویم با صدای خانم #پریا_ابراهیم_زاده
https://telegram.me/joinchat/CgoWu0BmtKOav-6iGgb65A
روشنفکران