This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#لذت_موسیقی
بانو #دلنواز👌
هنرمند خوب #سمرقند #بخارا
#ازبکستان کنونی
این مهرازی(معماری)،تنپوش،موسیقی و #رقص، همسانی بالایی با #هنر_ایرانی دارد و گواه روشن یکپارچگی فرهنگی
#موسیقی
@Roshanfkrane
بانو #دلنواز👌
هنرمند خوب #سمرقند #بخارا
#ازبکستان کنونی
این مهرازی(معماری)،تنپوش،موسیقی و #رقص، همسانی بالایی با #هنر_ایرانی دارد و گواه روشن یکپارچگی فرهنگی
#موسیقی
@Roshanfkrane
کشتار اهالی ایران در #بخارا و #خوارزم توسط اعراب :
۱ - "...هربار که اهل بخارا به ظاهر مسلمان شدندی ، چون سپاهیان عرب بازگشتندی ردت آوردنی و کافر شدندی و چون در بار چهارم قتیبه - سردار عرب - حرب کرد و شهر را بگرفت ، برای آنکه مسلمانی اندر دل ایشان بنشاند ، کار بر آنان سخت کرد و فرمود تا مردم یک نیمه از خانه هایشان را به سربازان عرب دهند که ایشان در آن به سر برند و در همان حال از احوالشان باخبر باشند تا بصرورت مسلمان باشند. و بدین ترتیب احکام شریعت را به بخارائیان لازم گردانید و مسجد ها بساخت و کفر گبران(زرتشتی ها ) را از میان مردمان برداشت و فرمود هرکه عرب در خانه او بر کفرش صداقت دهد و یا گواهی دهد که در احکام شریعت تقصیری بکرده است ، عقوبت یابد.(تاریخ بخارا ، ترجمه فارسی ، ص ۶۶ )
۲ - قتیبه در بیرکند( نزدیک بخارا ) خون و مال مردمان را بر سربازان خود مباح گردانید و فرمود که شهر را غارت کنند ، به دنبال این فرمان هرکه در بیرکند اهل حرب بود(یعنی قدرت جنگ آوری داشت) کشته شد. و هرکس که اهل حرب نبود ، به بردگی درآمد چنانچه اندر بیکند کس باقی نماند.(این در حالی بود که بیرکند قبل از ورود اعراب به آن ناحیه منطقه ای پر رونق و بیش از هزار کاروانسرا داشت/تاریخ طبری ، جلد ۹ ، ص ۳۹۰۲ )
۳ - خراسان و خوارزم از جمله مناطقی بودند به دفعات علیه حکومت تازی ها قیام کردند در باره قیام های خونین مردم بخارا بر علیه سلطه اعراب ، تاریخ بخارا چنین مینویسد: " با خروج مردم بخارا بر عامل خلیفه ، معاویه سردار خود ، عبید اله ابن زیاد را برای سرکوبی آنان فرستاد. و عبد اله پس از نبردی بسیار سخت ، آنجا دگربار تصرف کرد. سپس دستور داد در همه جا درختان را بکنند و دیه ها را خراب کنند. خاتون - حاکم بخارا - برای نجات شهر کس فرستاد و امان خواست. با یک میلیون درهم و چهار هزار برده صلح برقرار شد. اما دیری نگذشت که مردم بار دیگر از صلح خود بازگشتند. این بار سعید ابن عثمانی - سردار معاویه - به بخارا شتافت( در سال ۵۶ هجری قمری) و در آنجا کشتاری عظیم کرد. و در همه جا خون براند و سی هزار از مردم بخارا را به بردگی گرفت با مال و غنایم بسیار و گروهی از بزرگزادگان بخارا را نیز در جزء این اسیران به گروگانی برد که با آنان به توهین و تحقیر بسیاری رفتار میشد. به طوریکه این برده ها به نهایت تنگدل شدند و گفتند: این سعید بن عثمان چه خواری که با ما نکرد...چون در خواری هلاک خواهیم شدن ، باری به فایده هلاک شویم. آنگاه به سرای سعید بن عثمان درآمدند و در اتاق را بستند و او{سعید بن عثمان } را کشتند. و خویشتن را نیز به کشتن دادند..." ( تاریخ بخارا ، ص ۲۵ و ۶۱ )
پس از درگذشت معاویه و در زمان خلافت یزید نیز ، مجددا اهالی بخارا شورش کردند و عمال و کارگزاران تازی را از آنجا بیرون راندند ، اینبار خلیفه یزید ، مسلمه بن زیاد را با سپاهی گران به سرکوبی شورش فرستاد که مسلمه بن زیاد ، کشتار های عظیمی در بخارا به عمل آورد که جزئیات این کشتار ها و قصابی ها در کتاب تاریخ یعقوبی( جلد ۲ ، ص ۱۹۳ ) به تفصیل گزارش شده است.
۴ - نوشته اند که وقتی قتیبه - سردار اعزامی حجاج بن یوسف - بار دوم به خوارزم رفت و آن را باز گشود ، هرکس را که خط خوارزمی مینوشت و از تاریخ و علوم و اخبار گذشته آگاهی داشت ، همه را بی دریغ کشتار کرد و از دم تیغ گذراند و موبدان و هیربدان قوم را یکسر هلاک نمود و همه کتابهایشان را بسوزانید و تباه کرد تا آنکه رفته رفته مردم خوارزم امی(بی سواد ) ماندند و از خط و کتابت بی بهره گشتند و علم و دانش اکثرا آنها فراموش شد و از میان رفت(ابو ریحان بیرونی ، آثار الباقیه ، ص ۳۵ ، ۳۶ و ۴۸ ). لازم به ذکر است که قتیبه با توحشی تمام خوارزم را گشود و پس از کشتاری عظیم و برگرفتن برده و اسیر و زن و کودک ، سالی ۲۰۰ هزار درهم به عنوان باج مخصوص خلیفه و ۱۰ هزار درهم را به عنوان باج مخصوص امیر خراسان تعیین نمود. و البته دست به یک عمل اهریمنی نیز زد بدینگونه که دستور داد اهالی خوارزم خانه خود را به دو نیم تقسیم کرده و نیمی از خانه خود را به اعراب بدهند و تهیه علوفه اسب های عربان نیز بر ساکنان خوارزم تحمیل شد. و به این گونه تازیان با دهقانان همخوابه شدند و ناچار کسانیکه همخانه بودن با این قوم را ننگ میدانستند خانه ها و مزارع خود را رها کرده و به بیرون شهر گریختند. آتشکده ها ، بازار ها و کاروانسراهای بسیاری ویران گشت(زرین کوب ، دو قرن سکوت ، ص ۱۳۴ )
#تاریخ #اسلام #دانستنی
#مذهبی
@Roshanfkrane
۱ - "...هربار که اهل بخارا به ظاهر مسلمان شدندی ، چون سپاهیان عرب بازگشتندی ردت آوردنی و کافر شدندی و چون در بار چهارم قتیبه - سردار عرب - حرب کرد و شهر را بگرفت ، برای آنکه مسلمانی اندر دل ایشان بنشاند ، کار بر آنان سخت کرد و فرمود تا مردم یک نیمه از خانه هایشان را به سربازان عرب دهند که ایشان در آن به سر برند و در همان حال از احوالشان باخبر باشند تا بصرورت مسلمان باشند. و بدین ترتیب احکام شریعت را به بخارائیان لازم گردانید و مسجد ها بساخت و کفر گبران(زرتشتی ها ) را از میان مردمان برداشت و فرمود هرکه عرب در خانه او بر کفرش صداقت دهد و یا گواهی دهد که در احکام شریعت تقصیری بکرده است ، عقوبت یابد.(تاریخ بخارا ، ترجمه فارسی ، ص ۶۶ )
۲ - قتیبه در بیرکند( نزدیک بخارا ) خون و مال مردمان را بر سربازان خود مباح گردانید و فرمود که شهر را غارت کنند ، به دنبال این فرمان هرکه در بیرکند اهل حرب بود(یعنی قدرت جنگ آوری داشت) کشته شد. و هرکس که اهل حرب نبود ، به بردگی درآمد چنانچه اندر بیکند کس باقی نماند.(این در حالی بود که بیرکند قبل از ورود اعراب به آن ناحیه منطقه ای پر رونق و بیش از هزار کاروانسرا داشت/تاریخ طبری ، جلد ۹ ، ص ۳۹۰۲ )
۳ - خراسان و خوارزم از جمله مناطقی بودند به دفعات علیه حکومت تازی ها قیام کردند در باره قیام های خونین مردم بخارا بر علیه سلطه اعراب ، تاریخ بخارا چنین مینویسد: " با خروج مردم بخارا بر عامل خلیفه ، معاویه سردار خود ، عبید اله ابن زیاد را برای سرکوبی آنان فرستاد. و عبد اله پس از نبردی بسیار سخت ، آنجا دگربار تصرف کرد. سپس دستور داد در همه جا درختان را بکنند و دیه ها را خراب کنند. خاتون - حاکم بخارا - برای نجات شهر کس فرستاد و امان خواست. با یک میلیون درهم و چهار هزار برده صلح برقرار شد. اما دیری نگذشت که مردم بار دیگر از صلح خود بازگشتند. این بار سعید ابن عثمانی - سردار معاویه - به بخارا شتافت( در سال ۵۶ هجری قمری) و در آنجا کشتاری عظیم کرد. و در همه جا خون براند و سی هزار از مردم بخارا را به بردگی گرفت با مال و غنایم بسیار و گروهی از بزرگزادگان بخارا را نیز در جزء این اسیران به گروگانی برد که با آنان به توهین و تحقیر بسیاری رفتار میشد. به طوریکه این برده ها به نهایت تنگدل شدند و گفتند: این سعید بن عثمان چه خواری که با ما نکرد...چون در خواری هلاک خواهیم شدن ، باری به فایده هلاک شویم. آنگاه به سرای سعید بن عثمان درآمدند و در اتاق را بستند و او{سعید بن عثمان } را کشتند. و خویشتن را نیز به کشتن دادند..." ( تاریخ بخارا ، ص ۲۵ و ۶۱ )
پس از درگذشت معاویه و در زمان خلافت یزید نیز ، مجددا اهالی بخارا شورش کردند و عمال و کارگزاران تازی را از آنجا بیرون راندند ، اینبار خلیفه یزید ، مسلمه بن زیاد را با سپاهی گران به سرکوبی شورش فرستاد که مسلمه بن زیاد ، کشتار های عظیمی در بخارا به عمل آورد که جزئیات این کشتار ها و قصابی ها در کتاب تاریخ یعقوبی( جلد ۲ ، ص ۱۹۳ ) به تفصیل گزارش شده است.
۴ - نوشته اند که وقتی قتیبه - سردار اعزامی حجاج بن یوسف - بار دوم به خوارزم رفت و آن را باز گشود ، هرکس را که خط خوارزمی مینوشت و از تاریخ و علوم و اخبار گذشته آگاهی داشت ، همه را بی دریغ کشتار کرد و از دم تیغ گذراند و موبدان و هیربدان قوم را یکسر هلاک نمود و همه کتابهایشان را بسوزانید و تباه کرد تا آنکه رفته رفته مردم خوارزم امی(بی سواد ) ماندند و از خط و کتابت بی بهره گشتند و علم و دانش اکثرا آنها فراموش شد و از میان رفت(ابو ریحان بیرونی ، آثار الباقیه ، ص ۳۵ ، ۳۶ و ۴۸ ). لازم به ذکر است که قتیبه با توحشی تمام خوارزم را گشود و پس از کشتاری عظیم و برگرفتن برده و اسیر و زن و کودک ، سالی ۲۰۰ هزار درهم به عنوان باج مخصوص خلیفه و ۱۰ هزار درهم را به عنوان باج مخصوص امیر خراسان تعیین نمود. و البته دست به یک عمل اهریمنی نیز زد بدینگونه که دستور داد اهالی خوارزم خانه خود را به دو نیم تقسیم کرده و نیمی از خانه خود را به اعراب بدهند و تهیه علوفه اسب های عربان نیز بر ساکنان خوارزم تحمیل شد. و به این گونه تازیان با دهقانان همخوابه شدند و ناچار کسانیکه همخانه بودن با این قوم را ننگ میدانستند خانه ها و مزارع خود را رها کرده و به بیرون شهر گریختند. آتشکده ها ، بازار ها و کاروانسراهای بسیاری ویران گشت(زرین کوب ، دو قرن سکوت ، ص ۱۳۴ )
#تاریخ #اسلام #دانستنی
#مذهبی
@Roshanfkrane
بخارای تابستانی منتشر شد
یکصد و پنجاه و یکمین شماره بخارا با تصویری از استاد رحیم رئیسنیا بر روی جلد در ۷۰۴ صفحه از صبح دوشنبه بیست و چهارم مردادماه ۱۴۰۱ در کتابفروشیها و دکههای روزنامهفروشی در دسترس است.
نویسندگان این شماره:
ژاله آموزگار ـ حسن انوری ـ مهدخت معین ـ سیدمصطفی محقق داماد ـ نصرالله پورجوادی ـ حسن میرعابدینی ـ سعید پورعظیمی ـ مجید سلیمانی ـ عبدالحسین آذرنگ ـ اشتفان وایدنر ـ سعید فیروزآبادی ـ علی قیصری ـ علی معظمی ـ محمّدنادر نصیری مقدّم ـ شفق سعد ـ رسول جعفریان ـ رسول رئیسجعفری ـ شهلا حائری ـ سرگه بارسقیان ـ بهرام گرامی ـ محمود آموزگار ـ هاشم رجبزاده ـ فرانکلین لوییس ـ مسعود فرهمندفر ـ مسعود میرشاهی ـ صدف محسنی ـ دیوید دمراش ـ مصطفی حسینی ـ عمادالدین شیخالحکمایی - ابوذر ابراهیمی ترکمان - حسن ذوالفقاری ـ گلنار گلناریان ـ پریسا فرد ـ احمد مهدوی دامغانی ـ حورا یاوری ـ بهاءالدین خرمشاهی ـ لیلا کرمی ـ فائزه مردانی ـ شهاب دهباشی
جشننامه استاد رحیم رئیسنیا با نوشتههایی از:
م. ع. فرزانه ـ حسن انوری ـ کاوه بیات ـ احسان هوشمند ـ مهری باقری ـ رحمان مشتاقمهر ـ ابوالفضل علیمحمدی ـ دکتر محمد صدیقی ـ خدایار صائب
با هم مروری میکنیم بر مطالب این شماره:
اساطیر ایران
چشمه ـ دریای چیچَست (اورمیه) و اسطورههای مربوط به آن/ ژاله آموزگار
شاهنامهپژوهی
مرین را بر و بوم ایران بهاست/ حسن انوری
حافظپژوهی
قصهای غریب و حدیثی عجیب/ مهدخت معین
سعدیپژوهی
قرآن در سعدی (۴)/ سیدمصطفی محقق داماد
ایران باستان
نظر فردوسی درباره گوشتخوار شدن انسان/ نصرالله پورجوادی
داستان داستاننویسی (۲۰)/ حسن میرعابدینی
شعر معاصر فارسی
جدالِ شاعرِ ملی و ملکالشعرا/ سعید پورعظیمی
کاریز (۲۱)/ مجید سلیمانی
فرهنگ
در متن و حاشیه فرهنگ (۱۷)/ عبدالحسین آذرنگ
خاورشناسی
عرفان و زیباشناسی/ اشتفان وایدنر/ سعید فیروزآبادی
جشننامه دکتر رحیم رئیسنیا
درباره جشننامه استاد رحیم رئیسنیا/ علی دهباشی
کتابشناسی دکتر رحیم رئیسنیا
توانمندی و ژرفنگری/ م. ع. فرزانه
قلمی رسا و شیرین/ حسن انوری
رحیم رئیسنیا و تاریخ معاصر ایران/ کاوه بیات
به احترام پژوهشگر وطنخواه آذربایجانی/ احسان هوشمند
مردی از تبار دانش و از قبیله علم/ مهری باقری (سرکاراتی)
رئیسنیا: محقّقی تمامعیار و انسانی دوستداشتنی/ رحمان مشتاقمهر
آشنایی دقیق با منابع مختلف/ ابوالفضل علیمحمدی
در ستایش عشق و تلاش/ دکتر محمد صدیقی
تو تنها فریاد کشیدی: نه!/ خدایار صائب
لحظهای از لحظات یک زندگی/ رحیم رئیسنیا
از مدرسه متوسطه تبریز تا دانشگاه گوتنگن آلمان/ رحیم رئیسنیا
وجهی از وجوه احوال و آثار حاجمحمدآقا نخجوانی/ رحیم رئیسنیا
مدرسه محمدیه تبریز و تدریس مشروطه/ رحیم رئیسنیا
تاریخ قاجار
حسین پاشاخان امیربهادر جنگ/ علی قیصری/ علی معظمی
نویافتههایی در باب ایرانشناسی از دیار فرنگ (۵)/ محمّدنادر نصیری مقدّم
قائممقام فراهانی به روایت جیمز بیلی فریزر/ شفق سعد
سفرنامه
یک همایش، یک دیدار/ رسول جعفریان
حکایتهای باستانی (۱۰)/ رسول رئیسجعفری
خاطرات
ریحان یا ترتیزک/ شهلا حائری
تاریخ معاصر
ترور سیاسی یا قتل درباری؟/ سرگه بارسقیان
گل و گیاه در شعر فارسی
گل و گیاه در اشعار مولوی (بخش اول)/ بهرام گرامی
در حواشی کتاب در ایران (۳۷)/ محمود آموزگار
از چشمه خورشید (۶۷)/ هاشم رجبزاده
تاریخ شعر فارسی
سلطان ولد و نظام شعری/ فرانکلین لوییس/ مسعود فرهمندفر
یاد یار مهربان (۱۷)/ مسعود میرشاهی
ادبیات جهان
نامهنگاریهای آنتوان دو سنت اگزوپری و همسرش/ صدف محسنی
سفر به دور دنیا با هشتاد کتاب/ دیوید دمراش/ مصطفی حسینی
اوراق سنگین (۱۶)/ عمادالدین شیخالحکمایی
یادداشتهای شانگهای (۳)/ حسن ذوالفقاری
گزارش ادبی
جوایز ادبی کشور فرانسه/ گلنار گلناریان
گفتوگو
دیگر از ادبیات نمینویسم و فقط از جنگ میگویم/ کورنلیا واگرهوف/ پریسا فرد
گفتوگو با آندری کورکف
معرفی کتاب
دلیلی قاطع بر همّت و پشتکار/ احمد مهدوی دامغانی
همه طبیبان من/ حورا یاوری
لاجرعه سرکشیدم.../ بهاءالدین خرمشاهی
تجدیدنظر در فرهنگ فارسی ـ ایتالیایی (اَلساندرو کولتّی و هان گرونبام)/ لیلا کرمی
غنای داستاننویسیِ معاصرِ ایران/ فائزه مردانی
گذر از تاریخ به خوراک/ شهاب دهباشی
یاد و یادبود
سیدمحمود دعایی؛ در مقام محمود/ ابوذر ابراهیمی ترکمان
#زبان
#زبانشناسی
#زبان_فارسی
#بخارا
@Roshanfkrane
یکصد و پنجاه و یکمین شماره بخارا با تصویری از استاد رحیم رئیسنیا بر روی جلد در ۷۰۴ صفحه از صبح دوشنبه بیست و چهارم مردادماه ۱۴۰۱ در کتابفروشیها و دکههای روزنامهفروشی در دسترس است.
نویسندگان این شماره:
ژاله آموزگار ـ حسن انوری ـ مهدخت معین ـ سیدمصطفی محقق داماد ـ نصرالله پورجوادی ـ حسن میرعابدینی ـ سعید پورعظیمی ـ مجید سلیمانی ـ عبدالحسین آذرنگ ـ اشتفان وایدنر ـ سعید فیروزآبادی ـ علی قیصری ـ علی معظمی ـ محمّدنادر نصیری مقدّم ـ شفق سعد ـ رسول جعفریان ـ رسول رئیسجعفری ـ شهلا حائری ـ سرگه بارسقیان ـ بهرام گرامی ـ محمود آموزگار ـ هاشم رجبزاده ـ فرانکلین لوییس ـ مسعود فرهمندفر ـ مسعود میرشاهی ـ صدف محسنی ـ دیوید دمراش ـ مصطفی حسینی ـ عمادالدین شیخالحکمایی - ابوذر ابراهیمی ترکمان - حسن ذوالفقاری ـ گلنار گلناریان ـ پریسا فرد ـ احمد مهدوی دامغانی ـ حورا یاوری ـ بهاءالدین خرمشاهی ـ لیلا کرمی ـ فائزه مردانی ـ شهاب دهباشی
جشننامه استاد رحیم رئیسنیا با نوشتههایی از:
م. ع. فرزانه ـ حسن انوری ـ کاوه بیات ـ احسان هوشمند ـ مهری باقری ـ رحمان مشتاقمهر ـ ابوالفضل علیمحمدی ـ دکتر محمد صدیقی ـ خدایار صائب
با هم مروری میکنیم بر مطالب این شماره:
اساطیر ایران
چشمه ـ دریای چیچَست (اورمیه) و اسطورههای مربوط به آن/ ژاله آموزگار
شاهنامهپژوهی
مرین را بر و بوم ایران بهاست/ حسن انوری
حافظپژوهی
قصهای غریب و حدیثی عجیب/ مهدخت معین
سعدیپژوهی
قرآن در سعدی (۴)/ سیدمصطفی محقق داماد
ایران باستان
نظر فردوسی درباره گوشتخوار شدن انسان/ نصرالله پورجوادی
داستان داستاننویسی (۲۰)/ حسن میرعابدینی
شعر معاصر فارسی
جدالِ شاعرِ ملی و ملکالشعرا/ سعید پورعظیمی
کاریز (۲۱)/ مجید سلیمانی
فرهنگ
در متن و حاشیه فرهنگ (۱۷)/ عبدالحسین آذرنگ
خاورشناسی
عرفان و زیباشناسی/ اشتفان وایدنر/ سعید فیروزآبادی
جشننامه دکتر رحیم رئیسنیا
درباره جشننامه استاد رحیم رئیسنیا/ علی دهباشی
کتابشناسی دکتر رحیم رئیسنیا
توانمندی و ژرفنگری/ م. ع. فرزانه
قلمی رسا و شیرین/ حسن انوری
رحیم رئیسنیا و تاریخ معاصر ایران/ کاوه بیات
به احترام پژوهشگر وطنخواه آذربایجانی/ احسان هوشمند
مردی از تبار دانش و از قبیله علم/ مهری باقری (سرکاراتی)
رئیسنیا: محقّقی تمامعیار و انسانی دوستداشتنی/ رحمان مشتاقمهر
آشنایی دقیق با منابع مختلف/ ابوالفضل علیمحمدی
در ستایش عشق و تلاش/ دکتر محمد صدیقی
تو تنها فریاد کشیدی: نه!/ خدایار صائب
لحظهای از لحظات یک زندگی/ رحیم رئیسنیا
از مدرسه متوسطه تبریز تا دانشگاه گوتنگن آلمان/ رحیم رئیسنیا
وجهی از وجوه احوال و آثار حاجمحمدآقا نخجوانی/ رحیم رئیسنیا
مدرسه محمدیه تبریز و تدریس مشروطه/ رحیم رئیسنیا
تاریخ قاجار
حسین پاشاخان امیربهادر جنگ/ علی قیصری/ علی معظمی
نویافتههایی در باب ایرانشناسی از دیار فرنگ (۵)/ محمّدنادر نصیری مقدّم
قائممقام فراهانی به روایت جیمز بیلی فریزر/ شفق سعد
سفرنامه
یک همایش، یک دیدار/ رسول جعفریان
حکایتهای باستانی (۱۰)/ رسول رئیسجعفری
خاطرات
ریحان یا ترتیزک/ شهلا حائری
تاریخ معاصر
ترور سیاسی یا قتل درباری؟/ سرگه بارسقیان
گل و گیاه در شعر فارسی
گل و گیاه در اشعار مولوی (بخش اول)/ بهرام گرامی
در حواشی کتاب در ایران (۳۷)/ محمود آموزگار
از چشمه خورشید (۶۷)/ هاشم رجبزاده
تاریخ شعر فارسی
سلطان ولد و نظام شعری/ فرانکلین لوییس/ مسعود فرهمندفر
یاد یار مهربان (۱۷)/ مسعود میرشاهی
ادبیات جهان
نامهنگاریهای آنتوان دو سنت اگزوپری و همسرش/ صدف محسنی
سفر به دور دنیا با هشتاد کتاب/ دیوید دمراش/ مصطفی حسینی
اوراق سنگین (۱۶)/ عمادالدین شیخالحکمایی
یادداشتهای شانگهای (۳)/ حسن ذوالفقاری
گزارش ادبی
جوایز ادبی کشور فرانسه/ گلنار گلناریان
گفتوگو
دیگر از ادبیات نمینویسم و فقط از جنگ میگویم/ کورنلیا واگرهوف/ پریسا فرد
گفتوگو با آندری کورکف
معرفی کتاب
دلیلی قاطع بر همّت و پشتکار/ احمد مهدوی دامغانی
همه طبیبان من/ حورا یاوری
لاجرعه سرکشیدم.../ بهاءالدین خرمشاهی
تجدیدنظر در فرهنگ فارسی ـ ایتالیایی (اَلساندرو کولتّی و هان گرونبام)/ لیلا کرمی
غنای داستاننویسیِ معاصرِ ایران/ فائزه مردانی
گذر از تاریخ به خوراک/ شهاب دهباشی
یاد و یادبود
سیدمحمود دعایی؛ در مقام محمود/ ابوذر ابراهیمی ترکمان
#زبان
#زبانشناسی
#زبان_فارسی
#بخارا
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ترانه ای زیبا از خواننده ازبکستانی
سرزمینی که درآن زبان پارسی در حال ازبین رفتن است
کانال روشنفکران
آسیایمیانه از دیرباز سرزمین ِ زبانهای ایرانیشرقی سکایی، سغذی، بلخی، خوارزمی، ختنی و ... بوده
و در ۲هزار سال اخیر نیز از قطبهای مهم زبان پارسی بوده، #بخارا و #سمرقند نمونهای از شهرهای بزرگ و تاریخی زبان پارسی هستند که پس از فروپاشی شوروی در مرزهای کشور ازبکستان قرار گرفتند.
در دهههای اخیر، مسولین این کشور نوبنیاد با برنامهها و نقشههای مختلفی، میکوشند تا زبان پارسی را در این سرزمین ریشهکن کنند!
#ارسالی #فرهنگ #پارسی #کنسرت
@Roshanfkrane
سرزمینی که درآن زبان پارسی در حال ازبین رفتن است
کانال روشنفکران
آسیایمیانه از دیرباز سرزمین ِ زبانهای ایرانیشرقی سکایی، سغذی، بلخی، خوارزمی، ختنی و ... بوده
و در ۲هزار سال اخیر نیز از قطبهای مهم زبان پارسی بوده، #بخارا و #سمرقند نمونهای از شهرهای بزرگ و تاریخی زبان پارسی هستند که پس از فروپاشی شوروی در مرزهای کشور ازبکستان قرار گرفتند.
در دهههای اخیر، مسولین این کشور نوبنیاد با برنامهها و نقشههای مختلفی، میکوشند تا زبان پارسی را در این سرزمین ریشهکن کنند!
#ارسالی #فرهنگ #پارسی #کنسرت
@Roshanfkrane