🔻مگر امیرعبدالهیان بمناسبت شغلش جزو دائم السفرها محسوب نمیشود
چرا روزه اش را نمیگیرد؟؟
#اجتماعی
@Roshanfkrane
چرا روزه اش را نمیگیرد؟؟
#اجتماعی
@Roshanfkrane
یک آمارِ هولناک از وضعیت روحی ایرانیان؛ سازمان بهزیستی: به ۷ میلیون نفر برای پیشگیری از خودکشی مشاوره دادهایم!
👈معاون پیشگیری از آسیبهای اجتماعی سازمان بهزیستی کشور با اشاره به اجرای برنامه پیشگیری از خودکشی در سراسر کشور از ارائه خدمت در این زمینه به ۷ میلیون نفر خبر داد!/ بهارنیوز
🔺 کسانی که به هر دلیل خودکشی ذهن آنها را درگیر کرده پیش از هر اقدامی با اورژانس اجتماعی و تلفن ۱۲۳ تماس بگیرند.
#اجتماعی #خودکشی
@Roshanfkrane
👈معاون پیشگیری از آسیبهای اجتماعی سازمان بهزیستی کشور با اشاره به اجرای برنامه پیشگیری از خودکشی در سراسر کشور از ارائه خدمت در این زمینه به ۷ میلیون نفر خبر داد!/ بهارنیوز
🔺 کسانی که به هر دلیل خودکشی ذهن آنها را درگیر کرده پیش از هر اقدامی با اورژانس اجتماعی و تلفن ۱۲۳ تماس بگیرند.
#اجتماعی #خودکشی
@Roshanfkrane
ایستادگی و مقاومت #کتایون_ریاحی الگویی برای همه است. او نمونه یک هنرمند شریف و مردمی است که در روزهای سیاه و سخت در کنار مردم، بر باورهای خود برای دفاع از ارزشهای انسانی ایستاده است. قدردان و همراه این زنان شجاع و آگاه هستیم.
کتایون ریاحی و گلاب آدینه در مراسم خاکسپاری کیومرث پوراحمد.
#اعتراضات #اجتماعی #هنرمندان
@Roshanfkrane
کتایون ریاحی و گلاب آدینه در مراسم خاکسپاری کیومرث پوراحمد.
#اعتراضات #اجتماعی #هنرمندان
@Roshanfkrane
◾️هنرمند از پای در آمد
وقتی تیر به چشم کسی می خورد هنرمند در خانه اش نابینا می شود.
وقتی دخترک در مدرسه مسموم می شود، هنرمند در اتاقش بالا می آورد.
وقتی رنگین کمان پسرک می شکند و قایقش سوراخ می شود، هنرمند در اشک های خودش غرق می شود.
وقتی موهای دختر را می کشند تا او را به بهشت ببرند، هنرمند تمام مسیر جهنم را می دود تا آب ببرد و تا آتش را خاموش کند.
وقتی این جوان و آن جوان از پشت بام می افتد! هنرمند نیز از زندگی می افتد.
…
وقتی هنر خوار شد، جادویی ارجمند،
وقتی نهان راستی، آشکارا گزند،
وقتی نهان گشت کردار فرزانگان و پراکنده شد کام دیوانگان،
یعنی هنرمند به مرگ خود خواسته نمرده است یعنی هنرمند سرانجام از پای در آمد.
هنرمند کشته شد.
✍️#عرفان_نظرآهاری
#هنرمندان #اجتماعی
@Roshanfkrane
وقتی تیر به چشم کسی می خورد هنرمند در خانه اش نابینا می شود.
وقتی دخترک در مدرسه مسموم می شود، هنرمند در اتاقش بالا می آورد.
وقتی رنگین کمان پسرک می شکند و قایقش سوراخ می شود، هنرمند در اشک های خودش غرق می شود.
وقتی موهای دختر را می کشند تا او را به بهشت ببرند، هنرمند تمام مسیر جهنم را می دود تا آب ببرد و تا آتش را خاموش کند.
وقتی این جوان و آن جوان از پشت بام می افتد! هنرمند نیز از زندگی می افتد.
…
وقتی هنر خوار شد، جادویی ارجمند،
وقتی نهان راستی، آشکارا گزند،
وقتی نهان گشت کردار فرزانگان و پراکنده شد کام دیوانگان،
یعنی هنرمند به مرگ خود خواسته نمرده است یعنی هنرمند سرانجام از پای در آمد.
هنرمند کشته شد.
✍️#عرفان_نظرآهاری
#هنرمندان #اجتماعی
@Roshanfkrane
قرار نیست؛
تمام جمعه ها به رسم همیشه
تو کِسل باشی و من بی قرار
بیا امروز جمعه را غافلگیر کنیم
من صدایت میزنم
تو دلتنگم شو
بازهم بگو جانِ دلم...
✍محمد_علی_بهمنی
@Roshanfkrane
تمام جمعه ها به رسم همیشه
تو کِسل باشی و من بی قرار
بیا امروز جمعه را غافلگیر کنیم
من صدایت میزنم
تو دلتنگم شو
بازهم بگو جانِ دلم...
✍محمد_علی_بهمنی
@Roshanfkrane
مسئولانجمهوریاسلامی چه بپذیرند چه نپذیرند بخشی از نسل امروز یعنی دختران و پسران جغرافیای ایران مثل نیکا، سارینا، حدیث، کیان، محمد، محسن، حمید و ...شدهاند.
بنابراین در جامعه عقلانی شده امروز، چنین مرگهایی با تعبیر آزادیساز، زندگیساز و ایرانساز مواجه میشود!
امید فراغت روزنامهنگار
#اجتماعی
@Roshanfkrane
بنابراین در جامعه عقلانی شده امروز، چنین مرگهایی با تعبیر آزادیساز، زندگیساز و ایرانساز مواجه میشود!
امید فراغت روزنامهنگار
#اجتماعی
@Roshanfkrane
کانال روشنفکران
بخش هجدهم شاهنامه/ جمشید ۱
گرانمایه جمشید فرزند او
کمر بست یکدل پر از پند او
برآمد برآن تخت فرخ پدر
به رسم کیان بر سرش تاج زر
کمر بست با فر شاهنشهی
جهان گشت سرتاسر او را رهی
زمانه بر آسود از داوری
به فرمان او دیو و مرغ و پری
جهان را فزوده بدو آبروی
فروزان شده تخت شاهی بدوی
منم گفت با فرهٔ ایزدی
همم شهریاری همم موبدی
بدان را ز بد دست کوته کنم
روان را سوی روشنی ره کنم
نخست آلت جنگ را دست برد
در نام جستن به گردان سپرد
به فر کیی نرم کرد آهنا
چو خود و زره کرد و چون جو شنا
چو خفتان و تیغ و چو برگستوان
همه کرد پیدا به روشن روان
بدین اندرون سال پنجاه رنج
ببرد و ازین چند بنهاد گنج
دگر پنجه اندیشهٔ جامه کرد
که پوشند هنگام ننگ و نبرد
ز کتان و ابریشم و موی قز
قصب کرد پرمایه دیبا و خز
بیاموختشان رشتن و تافتن
به تار اندرون پود را بافتن
چو شد بافته شستن و دوختن
گرفتند ازو یکسر آموختن
چو این کرده شد ساز دیگر نهاد
زمانه بدو شاد و او نیز شاد
ز هر انجمن پیشهور گرد کرد
بدین اندرون نیز پنجاه خورد
گروهی که کاتوزیان خوانیاش
به رسم پرستندگان دانیاش
جدا کردشان از میان گروه
پرستنده را جایگه کرد کوه
بدان تا پرستش بود کارشان
نوان پیش روشن جهاندارشان
صفی بر دگر دست بنشاندند
همی نام نیساریان خواندند
کجا شیر مردان جنگ آورند
فروزندهٔ لشکر و کشورند
کزیشان بود تخت شاهی به جای
وزیشان بود نام مردی به پای
بسودی سه دیگر گره را شناس
کجا نیست از کس بریشان سپاس
بکارند و ورزند و خود بدروند
به گاه خورش سرزنش نشنوند
ز فرمان تنآزاده و ژندهپوش
ز آواز پیغاره آسوده گوش
تن آزاد و آباد گیتی بروی
بر آسوده از داور و گفتگوی
چه گفت آن سخنگوی آزاده مرد
که آزاده را کاهلی بنده کرد
چهارم که خوانند اهتو خوشی
همان دستورزان اباسرکشی
کجا کارشان همگنان پیشه بود
روانشان همیشه پراندیشه بود
بدین اندرون سال پنجاه نیز
بخورد و بورزید و بخشید چیز
ازین هر یکی را یکی پایگاه
سزاوار بگزید و بنمود راه
که تا هر کس اندازهٔ خویش را
ببیند بداند کم و بیش را
بفرمود پس دیو ناپاک را
به آب اندر آمیختن خاک را
هرانچ از گل آمد چو بشناختند
سبک خشک را کالبد ساختند
به سنگ و به گچ دیو دیوار کرد
نخست از برش هندسی کار کرد
چو گرمابه و کاخهای بلند
چو ایوان که باشد پناه از گزند
ز خارا گهر جست یک روزگار
همی کرد ازو روشنی خواستار
به چنگ آمدش چندگونه گهر
چو یاقوت و بیجاده و سیم و زر
ز خارا به افسون برون آورید
شد آراسته بندها را کلید
دگر بویهای خوش آورد باز
که دارند مردم به بویش نیاز
چو بان و چو کافور و چون مشک ناب
چو عود و چو عنبر چو روشن گلاب
پزشکی و درمان هر دردمند
در تندرستی و راه گزند
همان رازها کرد نیز آشکار
جهان را نیامد چنو خواستار
گذر کرد ازان پس به کشتی برآب
ز کشور به کشور گرفتی شتاب
چنین سال پنجه برنجید نیز
ندید از هنر بر خرد بسته چیز
همه کردنیها چو آمد به جای
ز جای مهی برتر آورد پای
به فر کیانی یکی تخت ساخت
چه مایه بدو گوهر اندر نشاخت
که چون خواستی دیو برداشتی
ز هامون به گردون برافراشتی
چو خورشید تابان میان هوا
نشسته برو شاه فرمانروا
جهان انجمن شد بر آن تخت او
شگفتی فرومانده از بخت او
به جمشید بر گوهر افشاندند
مران روز را روز نو خواندند
سر سال نو هرمز فرودین
برآسوده از رنج روی زمین
بزرگان به شادی بیاراستند
می و جام و رامشگران خواستند
چنین جشن فرخ ازان روزگار
به ما ماند ازان خسروان یادگار
چنین سال سیصد همی رفت کار
ندیدند مرگ اندران روزگار
ز رنج و ز بدشان نبد آگهی
میان بسته دیوان بسان رهی
به فرمان مردم نهاده دو گوش
ز رامش جهان پر ز آوای نوش
چنین تا بر آمد برین روزگار
ندیدند جز خوبی از کردگار
جهان سربهسر گشت او را رهی
نشسته جهاندار با فرهی
یکایک به تخت مهی بنگرید
به گیتی جز از خویشتن را ندید
منی کرد آن شاه یزدان شناس
ز یزدان بپیچید و شد ناسپاس
گرانمایگان را ز لشگر بخواند
چه مایه سخن پیش ایشان براند
چنین گفت با سالخورده مهان
که جز خویشتن را ندانم جهان
هنر در جهان از من آمد پدید
چو من نامور تخت شاهی ندید
جهان را به خوبی من آراستم
چنانست گیتی کجا خواستم
خور و خواب و آرامتان از منست
همان کوشش و کامتان از منست
بزرگی و دیهیم شاهی مراست
که گوید که جز من کسی پادشاست
همه موبدان سرفگنده نگون
چرا کس نیارست گفتن نه چون
چو این گفته شد فر یزدان از وی
بگشت و جهان شد پر از گفتوگوی
منی چون بپیوست با کردگار
شکست اندر آورد و برگشت کار
چه گفت آن سخنگوی با فر و هوش
چو خسرو شوی بندگی را بکوش
به یزدان هر آنکس که شد ناسپاس
به دلش اندر آید ز هر سو هراس
به جمشید بر تیرهگون گشت روز
همی کاست آن فر گیتیفروز
با لمس هشتگ #ابوالقاسم_فردوسی در کانال روشنفکران به همه ی بخش های این اثر زیبا دسترسی داشته باشید.
@Roshanfkrane
بخش هجدهم شاهنامه/ جمشید ۱
گرانمایه جمشید فرزند او
کمر بست یکدل پر از پند او
برآمد برآن تخت فرخ پدر
به رسم کیان بر سرش تاج زر
کمر بست با فر شاهنشهی
جهان گشت سرتاسر او را رهی
زمانه بر آسود از داوری
به فرمان او دیو و مرغ و پری
جهان را فزوده بدو آبروی
فروزان شده تخت شاهی بدوی
منم گفت با فرهٔ ایزدی
همم شهریاری همم موبدی
بدان را ز بد دست کوته کنم
روان را سوی روشنی ره کنم
نخست آلت جنگ را دست برد
در نام جستن به گردان سپرد
به فر کیی نرم کرد آهنا
چو خود و زره کرد و چون جو شنا
چو خفتان و تیغ و چو برگستوان
همه کرد پیدا به روشن روان
بدین اندرون سال پنجاه رنج
ببرد و ازین چند بنهاد گنج
دگر پنجه اندیشهٔ جامه کرد
که پوشند هنگام ننگ و نبرد
ز کتان و ابریشم و موی قز
قصب کرد پرمایه دیبا و خز
بیاموختشان رشتن و تافتن
به تار اندرون پود را بافتن
چو شد بافته شستن و دوختن
گرفتند ازو یکسر آموختن
چو این کرده شد ساز دیگر نهاد
زمانه بدو شاد و او نیز شاد
ز هر انجمن پیشهور گرد کرد
بدین اندرون نیز پنجاه خورد
گروهی که کاتوزیان خوانیاش
به رسم پرستندگان دانیاش
جدا کردشان از میان گروه
پرستنده را جایگه کرد کوه
بدان تا پرستش بود کارشان
نوان پیش روشن جهاندارشان
صفی بر دگر دست بنشاندند
همی نام نیساریان خواندند
کجا شیر مردان جنگ آورند
فروزندهٔ لشکر و کشورند
کزیشان بود تخت شاهی به جای
وزیشان بود نام مردی به پای
بسودی سه دیگر گره را شناس
کجا نیست از کس بریشان سپاس
بکارند و ورزند و خود بدروند
به گاه خورش سرزنش نشنوند
ز فرمان تنآزاده و ژندهپوش
ز آواز پیغاره آسوده گوش
تن آزاد و آباد گیتی بروی
بر آسوده از داور و گفتگوی
چه گفت آن سخنگوی آزاده مرد
که آزاده را کاهلی بنده کرد
چهارم که خوانند اهتو خوشی
همان دستورزان اباسرکشی
کجا کارشان همگنان پیشه بود
روانشان همیشه پراندیشه بود
بدین اندرون سال پنجاه نیز
بخورد و بورزید و بخشید چیز
ازین هر یکی را یکی پایگاه
سزاوار بگزید و بنمود راه
که تا هر کس اندازهٔ خویش را
ببیند بداند کم و بیش را
بفرمود پس دیو ناپاک را
به آب اندر آمیختن خاک را
هرانچ از گل آمد چو بشناختند
سبک خشک را کالبد ساختند
به سنگ و به گچ دیو دیوار کرد
نخست از برش هندسی کار کرد
چو گرمابه و کاخهای بلند
چو ایوان که باشد پناه از گزند
ز خارا گهر جست یک روزگار
همی کرد ازو روشنی خواستار
به چنگ آمدش چندگونه گهر
چو یاقوت و بیجاده و سیم و زر
ز خارا به افسون برون آورید
شد آراسته بندها را کلید
دگر بویهای خوش آورد باز
که دارند مردم به بویش نیاز
چو بان و چو کافور و چون مشک ناب
چو عود و چو عنبر چو روشن گلاب
پزشکی و درمان هر دردمند
در تندرستی و راه گزند
همان رازها کرد نیز آشکار
جهان را نیامد چنو خواستار
گذر کرد ازان پس به کشتی برآب
ز کشور به کشور گرفتی شتاب
چنین سال پنجه برنجید نیز
ندید از هنر بر خرد بسته چیز
همه کردنیها چو آمد به جای
ز جای مهی برتر آورد پای
به فر کیانی یکی تخت ساخت
چه مایه بدو گوهر اندر نشاخت
که چون خواستی دیو برداشتی
ز هامون به گردون برافراشتی
چو خورشید تابان میان هوا
نشسته برو شاه فرمانروا
جهان انجمن شد بر آن تخت او
شگفتی فرومانده از بخت او
به جمشید بر گوهر افشاندند
مران روز را روز نو خواندند
سر سال نو هرمز فرودین
برآسوده از رنج روی زمین
بزرگان به شادی بیاراستند
می و جام و رامشگران خواستند
چنین جشن فرخ ازان روزگار
به ما ماند ازان خسروان یادگار
چنین سال سیصد همی رفت کار
ندیدند مرگ اندران روزگار
ز رنج و ز بدشان نبد آگهی
میان بسته دیوان بسان رهی
به فرمان مردم نهاده دو گوش
ز رامش جهان پر ز آوای نوش
چنین تا بر آمد برین روزگار
ندیدند جز خوبی از کردگار
جهان سربهسر گشت او را رهی
نشسته جهاندار با فرهی
یکایک به تخت مهی بنگرید
به گیتی جز از خویشتن را ندید
منی کرد آن شاه یزدان شناس
ز یزدان بپیچید و شد ناسپاس
گرانمایگان را ز لشگر بخواند
چه مایه سخن پیش ایشان براند
چنین گفت با سالخورده مهان
که جز خویشتن را ندانم جهان
هنر در جهان از من آمد پدید
چو من نامور تخت شاهی ندید
جهان را به خوبی من آراستم
چنانست گیتی کجا خواستم
خور و خواب و آرامتان از منست
همان کوشش و کامتان از منست
بزرگی و دیهیم شاهی مراست
که گوید که جز من کسی پادشاست
همه موبدان سرفگنده نگون
چرا کس نیارست گفتن نه چون
چو این گفته شد فر یزدان از وی
بگشت و جهان شد پر از گفتوگوی
منی چون بپیوست با کردگار
شکست اندر آورد و برگشت کار
چه گفت آن سخنگوی با فر و هوش
چو خسرو شوی بندگی را بکوش
به یزدان هر آنکس که شد ناسپاس
به دلش اندر آید ز هر سو هراس
به جمشید بر تیرهگون گشت روز
همی کاست آن فر گیتیفروز
با لمس هشتگ #ابوالقاسم_فردوسی در کانال روشنفکران به همه ی بخش های این اثر زیبا دسترسی داشته باشید.
@Roshanfkrane
میدانید؟ قشنگیِ داشتن چیزهایی که زمانی نداشتهای، آزادی پس از اسارت، این است که چیزهایی برایت قشنگ است که برای خیلیها عادیست...
تصویر، نمایی عادیست در کشوری آزاد
مادری با موتور، کودکش را به مهد کودک میبرد.
ولی برای ما، نشستن مادر روی موتور، کمر صافش، نگاه رو به جلویش، صورت چسبیده کودک به پشت راکب، دستهای حلقه شده به دور امنیت مادرانه، همه... جزئیاتی است که از تابلویی به نام "زندگی معمولی" کشف میکنیم.
میدانم، سالها حق از ما دریغ شد و این غم انگیز است،
ولی قشنگ اینجاست که حالا جسارت نمایش دادن، تماشا کردن و حظ بردن را داریم.
ما، رها شدهها از سلول لونه موشی، این خیابان رفته را به عقب برنمیگردیم.
#سودابه_فرضیپور
#اجتماعی
@Roshanfkrane
تصویر، نمایی عادیست در کشوری آزاد
مادری با موتور، کودکش را به مهد کودک میبرد.
ولی برای ما، نشستن مادر روی موتور، کمر صافش، نگاه رو به جلویش، صورت چسبیده کودک به پشت راکب، دستهای حلقه شده به دور امنیت مادرانه، همه... جزئیاتی است که از تابلویی به نام "زندگی معمولی" کشف میکنیم.
میدانم، سالها حق از ما دریغ شد و این غم انگیز است،
ولی قشنگ اینجاست که حالا جسارت نمایش دادن، تماشا کردن و حظ بردن را داریم.
ما، رها شدهها از سلول لونه موشی، این خیابان رفته را به عقب برنمیگردیم.
#سودابه_فرضیپور
#اجتماعی
@Roshanfkrane
امروز
دوباره زندگی را شروع کن!
خوشبختی جایش همین جاست...
درود ... صبحتان بخیر 🙋♀
روز قشنگتون
آکنده از شادی های بی پایان
عمرتون جاویدان
خونه دلتون گرم
و کاسه مهرتون لبریز 🙏☺️🍀
@Roshanfkrane
دوباره زندگی را شروع کن!
خوشبختی جایش همین جاست...
درود ... صبحتان بخیر 🙋♀
روز قشنگتون
آکنده از شادی های بی پایان
عمرتون جاویدان
خونه دلتون گرم
و کاسه مهرتون لبریز 🙏☺️🍀
@Roshanfkrane
💥💥 امروز ، " شنبه "
📕۱۹ فروردین ۱۴۰۲ هجری خورشیدی
📗فروردین فَرَوَرشی ۳۷۶۱ زرتشتی
📘8 آوریل 2023 میلادی
📙۱۷ رمضان ۱۴۴۴ هجری قمری
🎉جشن "فروردینگان" (فرودگ).
📖در گاهشماری زرتشتی هر روز ماه با نام یکی از امشاسپندان و ایزدان نامیده میشود. در هر ماه، در روزی که با نام آن ماه همنام شود، جشنی برگزار میشود. روز نوزدهم هر ماه "فروردین" نام دارد و نوزدهم فروردین جشنی برگزار میشد، به نام "فروردینگان" که به آن "فرودگ" نیز میگویند. روز و ماه فروردین به معنای فروهرها و این جشن در بزرگداشت فروهرهاست.
📕شیخ محمد خیابانی زعیم قیام در تبریز نام "آذربایجان" را به "آزادی ستان" تغییر داد. (۱۲۹۹ ه.ش)
📕زادروز "سید حسین نصر" فیلسوف و متأله ایرانی و استاد علوم اسلامی در دانشگاه جرج واشنگتن. (۱۳۱۲ ه.ش)
📕خودکشی "صادق هدایت"، نویسنده، مترجم و روشنفکر ایرانی. (۱۳۳۰ ه.ش)
📕بانک تجارتی ايران و هلند با سرمايه يکصد ميليون ريال در ايران تأسيس شد. (۱۳۳۸ ه.ش)
📕اراضی دولتی جلاليه (پارك لاله امروز) در اختيار شهرداری تهران قرار گرفت تا در آنجا پارك بسازد. (۱۳۴۴ ه.ش)
قبلا از اين اراضی برای اسبدوانی، سيرك، نمايشگاه كشاورزی، آموزش رانندگی، فرود هواپيماهای ويژه و گاهی هم ميتينگ سياسی استفاده میشد. پاركب كه در اين اراضی ساخته شد "فرح" نامگذاری شد كه اين نام پس از پيروزی انقلاب به "لاله تبديل شده است.
📕حاکم قطر از سیاست ایران در خلیج فارس تجلیل کرد. (۱۳۴۹ ه.ش)
📕ایران رابطه سیاسی خود را با کوبا قطع کرد. (۱۳۵۵ ه.ش)
📕انتخابات سومين دوره مجلس شورای اسلامی. (۱۳۶۸ ه.ش)
📕برگزاری اجلاس "پس از انتخابات پارلمانی، قوه اصلاح در جمهوری اسلامی ايران" معروف به کنفرانس برلین. (۱۳۷۹ ه.ش)
📕درگذشت "ناصر گیتی جاه" ، بازیگر سینما و تلویزیون. (۱۳۹۳ ه.ش)
📘زادروز "بودا". (563 پ.م)
📖 در ژاپن، كره، تايوان و هاوايی روز "كامبوتسو"، زاد روز بودا است.
📘نيرنگ "كاراكالا" برای تصرف ايران، و قتل او. (217 م)
📖"كاراكالا" امپراتور ۲۹ ساله روم در اِربلا (اربيل ــ شمال عراق امروز) به دست يك سنتوريو (افسر رومی) كه از نيرنگهای او خسته شده بود كشته شد. "كاراكالا" كه در سر هوای اسكندر شدن و تصرف ايران را داشت چون با جنگ نمیتوانست به اين هدف برسد به نيرنگ متوسل شده بود و از "ميترا" دختر "اردوان پنجم" شاه وقت ايران خواستگاری كرده بود. اردوان نخست حاضر به قبول درخواست او نبود ولی بعدا با اكراه پذيرفت. "كاراكالا" كه مادرش از سوريه بود، ارتش خود مركب از ۳۲ لژيون (لشكر) را در سوريه گذارد و با دستهای كوچك از افسران و سربازان نيروی ويژه رهسپار شهر تيسفون پايتخت آن زمان ايران شد تا با "ميترا" ازدواج كند. "اردوان" و سران كشور، بدون حمل سلاح در خارج از شهر به استقبال داماد آينده ايران شتافتند كه به دام "كاراكالا" افتادند و جز "اردوان" و تنی چند از بزرگان، بقيه به دست همراهان "كاراكالا" كشته شدند و "كاراكالا" سريعا به اربلا رفت و در آنجا منتظر ارتش خود شد تا حمله به تيسفون را آغاز كند كه چند روز بعد در همان شهر به قتل رسيد.
📘 نبرد "ديرالعاقول" ميان سپاه "يعقوب ليث صفاری" و ارتش خليفه عباسی، طبق نوشته برخی از تاريخ نگاران. (876 م)
📖ارتش عباسيان با شکستن ديواره دجله و سرازير کردن آب به زير پای سپاهيان يعقوب مانع پيروزی صفاريان شدند. يعقوب که کمر به تجديد استقلال و حاکميت ايران بسته بود و برای تصرف بغداد عازم اين شهر بود پس از نبرد ديرالعاقول بيمار شد و در خوزستان درگذشت و همانجا مدفون شد. "عمرو" برادر "يعقوب" با خليفه صلح کرد.
📘آغاز قتل عام يونانيان به دست عثمانیها كه خشم اروپائيان را برانگيخت و به استقلال يونان انجاميد. (1821 م)
📘زادروز "هوسرل"، ریاضیدان و فیلسوف مشهور آلمانی، پایهگذار "پدیدهشناسی - فنومنولوژی". (1895 م)
📘درگذشت "مارگارت هیلدا تاچر"، نخست وزیر سابق انگلیس. (2013 م)
📙وقوع غزوه ی "بدر" اولين جنگ بين اسلام و كفر به فرماندهی پيامبر اكرم(ص)". (۲ ه.ق)
@Roshanfkrane
📕۱۹ فروردین ۱۴۰۲ هجری خورشیدی
📗فروردین فَرَوَرشی ۳۷۶۱ زرتشتی
📘8 آوریل 2023 میلادی
📙۱۷ رمضان ۱۴۴۴ هجری قمری
🎉جشن "فروردینگان" (فرودگ).
📖در گاهشماری زرتشتی هر روز ماه با نام یکی از امشاسپندان و ایزدان نامیده میشود. در هر ماه، در روزی که با نام آن ماه همنام شود، جشنی برگزار میشود. روز نوزدهم هر ماه "فروردین" نام دارد و نوزدهم فروردین جشنی برگزار میشد، به نام "فروردینگان" که به آن "فرودگ" نیز میگویند. روز و ماه فروردین به معنای فروهرها و این جشن در بزرگداشت فروهرهاست.
📕شیخ محمد خیابانی زعیم قیام در تبریز نام "آذربایجان" را به "آزادی ستان" تغییر داد. (۱۲۹۹ ه.ش)
📕زادروز "سید حسین نصر" فیلسوف و متأله ایرانی و استاد علوم اسلامی در دانشگاه جرج واشنگتن. (۱۳۱۲ ه.ش)
📕خودکشی "صادق هدایت"، نویسنده، مترجم و روشنفکر ایرانی. (۱۳۳۰ ه.ش)
📕بانک تجارتی ايران و هلند با سرمايه يکصد ميليون ريال در ايران تأسيس شد. (۱۳۳۸ ه.ش)
📕اراضی دولتی جلاليه (پارك لاله امروز) در اختيار شهرداری تهران قرار گرفت تا در آنجا پارك بسازد. (۱۳۴۴ ه.ش)
قبلا از اين اراضی برای اسبدوانی، سيرك، نمايشگاه كشاورزی، آموزش رانندگی، فرود هواپيماهای ويژه و گاهی هم ميتينگ سياسی استفاده میشد. پاركب كه در اين اراضی ساخته شد "فرح" نامگذاری شد كه اين نام پس از پيروزی انقلاب به "لاله تبديل شده است.
📕حاکم قطر از سیاست ایران در خلیج فارس تجلیل کرد. (۱۳۴۹ ه.ش)
📕ایران رابطه سیاسی خود را با کوبا قطع کرد. (۱۳۵۵ ه.ش)
📕انتخابات سومين دوره مجلس شورای اسلامی. (۱۳۶۸ ه.ش)
📕برگزاری اجلاس "پس از انتخابات پارلمانی، قوه اصلاح در جمهوری اسلامی ايران" معروف به کنفرانس برلین. (۱۳۷۹ ه.ش)
📕درگذشت "ناصر گیتی جاه" ، بازیگر سینما و تلویزیون. (۱۳۹۳ ه.ش)
📘زادروز "بودا". (563 پ.م)
📖 در ژاپن، كره، تايوان و هاوايی روز "كامبوتسو"، زاد روز بودا است.
📘نيرنگ "كاراكالا" برای تصرف ايران، و قتل او. (217 م)
📖"كاراكالا" امپراتور ۲۹ ساله روم در اِربلا (اربيل ــ شمال عراق امروز) به دست يك سنتوريو (افسر رومی) كه از نيرنگهای او خسته شده بود كشته شد. "كاراكالا" كه در سر هوای اسكندر شدن و تصرف ايران را داشت چون با جنگ نمیتوانست به اين هدف برسد به نيرنگ متوسل شده بود و از "ميترا" دختر "اردوان پنجم" شاه وقت ايران خواستگاری كرده بود. اردوان نخست حاضر به قبول درخواست او نبود ولی بعدا با اكراه پذيرفت. "كاراكالا" كه مادرش از سوريه بود، ارتش خود مركب از ۳۲ لژيون (لشكر) را در سوريه گذارد و با دستهای كوچك از افسران و سربازان نيروی ويژه رهسپار شهر تيسفون پايتخت آن زمان ايران شد تا با "ميترا" ازدواج كند. "اردوان" و سران كشور، بدون حمل سلاح در خارج از شهر به استقبال داماد آينده ايران شتافتند كه به دام "كاراكالا" افتادند و جز "اردوان" و تنی چند از بزرگان، بقيه به دست همراهان "كاراكالا" كشته شدند و "كاراكالا" سريعا به اربلا رفت و در آنجا منتظر ارتش خود شد تا حمله به تيسفون را آغاز كند كه چند روز بعد در همان شهر به قتل رسيد.
📘 نبرد "ديرالعاقول" ميان سپاه "يعقوب ليث صفاری" و ارتش خليفه عباسی، طبق نوشته برخی از تاريخ نگاران. (876 م)
📖ارتش عباسيان با شکستن ديواره دجله و سرازير کردن آب به زير پای سپاهيان يعقوب مانع پيروزی صفاريان شدند. يعقوب که کمر به تجديد استقلال و حاکميت ايران بسته بود و برای تصرف بغداد عازم اين شهر بود پس از نبرد ديرالعاقول بيمار شد و در خوزستان درگذشت و همانجا مدفون شد. "عمرو" برادر "يعقوب" با خليفه صلح کرد.
📘آغاز قتل عام يونانيان به دست عثمانیها كه خشم اروپائيان را برانگيخت و به استقلال يونان انجاميد. (1821 م)
📘زادروز "هوسرل"، ریاضیدان و فیلسوف مشهور آلمانی، پایهگذار "پدیدهشناسی - فنومنولوژی". (1895 م)
📘درگذشت "مارگارت هیلدا تاچر"، نخست وزیر سابق انگلیس. (2013 م)
📙وقوع غزوه ی "بدر" اولين جنگ بين اسلام و كفر به فرماندهی پيامبر اكرم(ص)". (۲ ه.ق)
@Roshanfkrane
💥💥پاسخ آیینه
بيحرمتي به ساحت خوبان ،قشنگ نيست
باور كنيد پاسخ آيينه، سنگ نيست
سوگند ميخورم به مرام پرندگان
در عُرف ما سزاي پريدن،تفنگ نيست
با برگِ گل، نوشته به ديوار باغ ما
وقتي بياكه حوصله ی غنچه،تنگ نيست
در كارگاه رنگرزانِ ديار ما
رنگی برای پوشش آثار ننگ نيست
از بردگی ، مقامِ بلالی گرفتهاند
در مكتبی،كه عزّت انسان به رنگ نيست
دارد بهار ميگذرد، با شتاب عمر
فكری كنيد،فرصت پِلكي درنگ نيست
وقتی كه عاشقانه بنوشی پياله را
فرقی ميان طعم شراب و شرنگ نيست
تنها يكي به قلّه ی تاريخ میرسد
هر مردِ پا شكسته،كه تيمورِ لنگ نيست
#محمد_سلمانی #شعر #تربیتی
@Roshanfkrane
بيحرمتي به ساحت خوبان ،قشنگ نيست
باور كنيد پاسخ آيينه، سنگ نيست
سوگند ميخورم به مرام پرندگان
در عُرف ما سزاي پريدن،تفنگ نيست
با برگِ گل، نوشته به ديوار باغ ما
وقتي بياكه حوصله ی غنچه،تنگ نيست
در كارگاه رنگرزانِ ديار ما
رنگی برای پوشش آثار ننگ نيست
از بردگی ، مقامِ بلالی گرفتهاند
در مكتبی،كه عزّت انسان به رنگ نيست
دارد بهار ميگذرد، با شتاب عمر
فكری كنيد،فرصت پِلكي درنگ نيست
وقتی كه عاشقانه بنوشی پياله را
فرقی ميان طعم شراب و شرنگ نيست
تنها يكي به قلّه ی تاريخ میرسد
هر مردِ پا شكسته،كه تيمورِ لنگ نيست
#محمد_سلمانی #شعر #تربیتی
@Roshanfkrane
آفتاب داشت غروب می كرد و ترافيک سنگين بود. به راننده گفتم: «خيلی دلم گرفته.»
راننده تاكسی نگاهم كرد ولی چيزی نگفت. پرسيدم: «شما وقتی دلتون می گيره چی كار می كنيد؟»
راننده گفت: «دل گرفتن چی هست؟»
گفتم «شما هيچ وقت دلتون نمی گيره؟» راننده گفت: «نه... وقتش رو نداريم.» پرسيدم: «يعنی چه؟» راننده گفت: «يعنی اينقدر كار و گرفتاری دارم كه ديگه وقت دل گرفته شدن ندارم.»
كمی كه گذشت راننده پرسيد: «دل گرفتن چه جوريه؟»
گفتم: «يه جوريه انگار آدم يه ذره ناراحته ولی دقيق نمی دونه از چی ناراحته، يه ذره نگرانه ولی نمی دونه نگران چيه، حال و حوصله نداره. آدم دلش يه چيزی می خواد كه درست نمی دونه چيه. يه ذره گريهاش مياد اما اشكش درنمی ياد، خلاصه يه جور عجيب و غريبيه.»
راننده گفت :«اگه اينه پس من يه عمره دلم گرفته.» زنی كه عقب تاكسی نشسته بود، گفت: «من هم»
#سروش_صحت
@Roshanfkrane
راننده تاكسی نگاهم كرد ولی چيزی نگفت. پرسيدم: «شما وقتی دلتون می گيره چی كار می كنيد؟»
راننده گفت: «دل گرفتن چی هست؟»
گفتم «شما هيچ وقت دلتون نمی گيره؟» راننده گفت: «نه... وقتش رو نداريم.» پرسيدم: «يعنی چه؟» راننده گفت: «يعنی اينقدر كار و گرفتاری دارم كه ديگه وقت دل گرفته شدن ندارم.»
كمی كه گذشت راننده پرسيد: «دل گرفتن چه جوريه؟»
گفتم: «يه جوريه انگار آدم يه ذره ناراحته ولی دقيق نمی دونه از چی ناراحته، يه ذره نگرانه ولی نمی دونه نگران چيه، حال و حوصله نداره. آدم دلش يه چيزی می خواد كه درست نمی دونه چيه. يه ذره گريهاش مياد اما اشكش درنمی ياد، خلاصه يه جور عجيب و غريبيه.»
راننده گفت :«اگه اينه پس من يه عمره دلم گرفته.» زنی كه عقب تاكسی نشسته بود، گفت: «من هم»
#سروش_صحت
@Roshanfkrane
زینب مولاییراد، مادر کیان پیرفلک، تصاویری از دیدار فاطمه معتمدآریا، محمد رسولاف و جعفر پناهی، سه سینماگر سرشناس، با این خانواده منتشر کرد. مادر کیان نوشت: «سپاسگزارام از شما انسانهای بزرگ و نیکاندیش که با حضورتان باعث تسکین دلمان میشوید.»
#هنرمندان #کیان_پیر_فلک
@Roshanfkrane
#هنرمندان #کیان_پیر_فلک
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
برداشت آسمان را
چون کاسهای کبود
و صبحِ سرخ را
لاجرعه سر کشید
آنگاه
خورشید در تمامِ وجودش
طلوع کرد...
✍ هوشنگ ابتهاج
دوستان
صبح بخیر❤️
@Roshanfkrane
چون کاسهای کبود
و صبحِ سرخ را
لاجرعه سر کشید
آنگاه
خورشید در تمامِ وجودش
طلوع کرد...
✍ هوشنگ ابتهاج
دوستان
صبح بخیر❤️
@Roshanfkrane
🔴دختر کیومرث پوراحمد در واکنش به انتشار تصویری از صحنه خودکشی پدرش:
این داغ را به قلب عزیزان من سنگینتر نکنید، ما علاقهای به دیدنش نداریم
#اجتماعی #کیومرث_پور_احمد
@Roshanfkrane
این داغ را به قلب عزیزان من سنگینتر نکنید، ما علاقهای به دیدنش نداریم
#اجتماعی #کیومرث_پور_احمد
@Roshanfkrane