هر جا عده ی زیادی اهل فضیلت باشند، باید مطمئن بود که بعضی از کارها رو به راه و سر به راست نیست.
من گمان می کردم که فضیلت علامت خوبی باشد.
نه علامت این است که یک پای کار می لنگد. وقتی فرماندهی گاو باشد و سربازهایش را به منجلاب بکشاند، بیچاره سربازها باید سر نترس داشته باشند. اسم این نترسی را می گذارند فضیلت.
📙
📝 برتولت برشت
#پاره_خط
@Roshanfkrane
من گمان می کردم که فضیلت علامت خوبی باشد.
نه علامت این است که یک پای کار می لنگد. وقتی فرماندهی گاو باشد و سربازهایش را به منجلاب بکشاند، بیچاره سربازها باید سر نترس داشته باشند. اسم این نترسی را می گذارند فضیلت.
📙
📝 برتولت برشت
#پاره_خط
@Roshanfkrane
واقعا هم خدا یک جو شانس بدهد، چه شانسی؟ خریت!اوه که چه نعمتی است، چه سرمایه ای است خوشبختی هر کس به میزان برخورداری او از این نعمت عظیم است و بس.
این است تنها راز سعادت آدمی در حیات و بقیه اش همه حرف است و فلسفه بافی.
چه سخت و غم انگیز است سرنوشت کسی که طبیعت نمی تواند سرش را کلاه بگذارد.
چه تلخ است میوه درخت بینایی!
📙 کویر
📝 علی شریعتی
#پاره_خط
@Roshanfkrane
این است تنها راز سعادت آدمی در حیات و بقیه اش همه حرف است و فلسفه بافی.
چه سخت و غم انگیز است سرنوشت کسی که طبیعت نمی تواند سرش را کلاه بگذارد.
چه تلخ است میوه درخت بینایی!
📙 کویر
📝 علی شریعتی
#پاره_خط
@Roshanfkrane
مي خواهم علیهِ كمپانیِ تنباكویِ براون اند ويليامسون، توليد كننده ی سيگارهای پالمال، اقامه ی دعوا كنم و برای غرامت، يك ميليارد چوق درخواست كنم ! از دوازده سالگی كه كشيدنِ سيگار را شروع كرده ام، هرگز سيگاری جز پالمال بدون فيلتر روشن نكرده ام، آن هم آتش به آتش. و چندين سال است پاكت براون اند ويليامسون، درست روی پاكت خود، به من قول داده است كه مرا بكُشد.
اما من حالا هشتاد و دو سال دارم. واقعا ممنونم، دروغ گوهای كثيف !
📙 مرد بی وطن
📝 کورت ونه گوت
#پاره_خط
@Roshanfkrane
اما من حالا هشتاد و دو سال دارم. واقعا ممنونم، دروغ گوهای كثيف !
📙 مرد بی وطن
📝 کورت ونه گوت
#پاره_خط
@Roshanfkrane
زخمی اگر بر قلب بنشیند ؛ تو ، نه می توانی زخم را از قلبت وابکنی و نه می توانی قلبت را دور بیندازی . زخم تکه ای از قلب توست . زخم اگر نباشد ، قلبت هم نیست . زخم اگر نخواهی باشد ، قلبت را باید بتوانی دور بیندازی . قلبت را چگونه دور می اندازی ؟ زخم و قلبت یکی هستند .
📙 جای خالی سلوچ
📝 محمود دولت آبادی
#پاره_خط
@Roshanfkrane
📙 جای خالی سلوچ
📝 محمود دولت آبادی
#پاره_خط
@Roshanfkrane
صبح زود جارچی راه می افتاد و بیخود فریاد می کشید مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد!
اما کسی که مزد نمی گرفت کسی بود که کار کرده بود.
📝 صادق هدایت
📕 توپ مرواری
📷 روزبه رفیع
#پاره_خط
@Roshanfkrane
اما کسی که مزد نمی گرفت کسی بود که کار کرده بود.
📝 صادق هدایت
📕 توپ مرواری
📷 روزبه رفیع
#پاره_خط
@Roshanfkrane
حواست هست؟!
زندگی،وقتی انکارش میکنی،حتی وقتی به آن بی اعتنایی،حتی وقتی از قبولش سرباز میزنی،از تو قوی تر است.از همه چیز قوی تر است.
آدم ها از اردوگاه های کار اجباری برگشتند و دوباره زاد و ولد کردند.مردان و زنانی که شکنجه شده بودند،مرگ نزدیکان و خاکسترشدن خان و مانشان را دیده بودند،دوباره دنبال اتوبوس دویدند، درباره هوا حرف زدند و دخترهایشان را شوهر دادند.
باورکردنی نیست،اما همین است دیگر.زندگی از هرچیزی نیرومندتر است.
📙 من او را دوست داشتم
📝 آناگاوالدا
#پاره_خط
@Roshanfkrane
زندگی،وقتی انکارش میکنی،حتی وقتی به آن بی اعتنایی،حتی وقتی از قبولش سرباز میزنی،از تو قوی تر است.از همه چیز قوی تر است.
آدم ها از اردوگاه های کار اجباری برگشتند و دوباره زاد و ولد کردند.مردان و زنانی که شکنجه شده بودند،مرگ نزدیکان و خاکسترشدن خان و مانشان را دیده بودند،دوباره دنبال اتوبوس دویدند، درباره هوا حرف زدند و دخترهایشان را شوهر دادند.
باورکردنی نیست،اما همین است دیگر.زندگی از هرچیزی نیرومندتر است.
📙 من او را دوست داشتم
📝 آناگاوالدا
#پاره_خط
@Roshanfkrane
#پاره_خط
- سیمای دو زن
داستانهای عاشقانهی «خسرو و شیرین» و «لیلی و مجنون»، هردو سرودهی «نظامی گنجوی» سرایندهی توانمند ایرانی هستند.
منظومهی «خسرو و شیرین» داستان عاشقانهای است در ایران باستان و یادی است از معشوقهی در جوانی از کفرفتهی نظامی به نام «آفاق». به نحوی که در این هشتصد سال کسی نتوانسته مانندش را بسراید. و «لیلی و مجنون» داستان دلدادگی دو جوان است در دیار عرب.
نظامی در آغاز هر دو داستان مدعی است که در اصل داستان تصرفی نکرده است.
نظامی ناخوداگاه در «لیلی و مجنون» به ترسیم چهرهی زن در دیار عرب و در «خسرو و شیرین» به نمایاندن چهرهی زن در ایران باستان پرداخته است.
لیلی، پروردهی جامعهای است که دلبستگی را مقدمهی انحرافی میپندارد که نتیجهاش سقوط حتمی در جهنم وحشتانگیز فحشاست. در این سرزمین پاکی و تقوا، بَدا به حال دختر و پسر جوانی که نگاه علاقهای رد و بدل کنند.
اما در دیار شیرین، منعی بر مصاحبت و معاشرت بیآلایش مرد و زن نیست و عجبا که در عین آزادی معاشرت، شخصیت دختران، پاسدار عفاف ایشان است.
دختری سرشناس، یکه و تنها، بر پشت اسب مینشیند و از ناف ارمنستان تا قلب تیسفون میتازد و کسی متعرض او نمیشود.
اما وضع لیلی چنین نیست و جرایمش بسیار. نخست این که زن به دنیا آمده و از هر اختیار و - سیمای دو زن
داستانهای عاشقانهی «خسرو و شیرین» و «لیلی و مجنون»، هردو سرودهی «نظامی گنجوی» سرایندهٔ توانمند ایرانی هستند.
منظومهی «خسرو و شیرین» داستان عاشقانهای است در ایران باستان و یادی است از معشوقهی در جوانی از کفرفتهی نظامی به نام «آفاق». به نحوی که در این هشتصد سال کسی نتوانسته مانندش را بسراید. و «لیلی و مجنون» داستان دلدادگی دو جوان است در دیار عرب.
نظامی در آغاز هر دو داستان مدعی است که در اصل داستان تصرفی نکرده است.
نظامی ناخوداگاه در «لیلی و مجنون» به ترسیم چهرهی زن در دیار عرب و در «خسرو و شیرین» به نمایاندن چهرهی زن در ایران باستان پرداخته است.
لیلی، پروردهی جامعهای است که دلبستگی را مقدمهی انحرافی میپندارد که نتیجهاش سقوط حتمی در جهنم وحشتانگیز فحشاست. در این سرزمین پاکی و تقوا، بَدا به حال دختر و پسر جوانی که نگاه علاقهای رد و بدل کنند.
اما در دیار شیرین، منعی بر مصاحبت و معاشرت بیآلایش مرد و زن نیست و عجبا که در عین آزادی معاشرت، شخصیت دختران، پاسدار عفاف ایشان است.
دختری سرشناس، یکه و تنها، بر پشت اسب مینشیند و از ناف ارمنستان تا قلب تیسفون میتازد و کسی متعرض او نمیشود.
اما وضع لیلی چنین نیست و جرایمش بسیار. نخست این که زن به دنیا آمده و از هر اختیار و انتخابی محروم. گناه دیگرش زیباییست. در نظام قبیلهای، مرگ و زندگی او در قبضهی استبداد مردان است. پدر لیلی مرد مقتدری است که چون از تعلق خاطر قیس (مجنون) و دخترش با خبر میشود، در حصار خانه زندانیاش میکند و زندانبانش، زن فلکزدهای است به نام مادر که به فرمان شفاعتناپذیر شوهر مجبور است رابطهٔ دخترش را با جهان خارج قطع کند.
اما فضای داستان «خسرو و شیرین» متفاوت است. دنیای شیرین، دنیای بیپرواییهاست. شیرین، دستپروردهی زنی است که به گفتهی نظامی: «ز مردان بیشتر دارد سترگی». ش محروم. گناه دیگرش زیباییست. در نظام قبیلهای، مرگ و زندگی او در قبضهی استبداد مردان است. پدر لیلی مرد مقتدری است که چون از تعلق خاطر قیس (مجنون) و دخترش با خبر میشود، در حصار خانه زندانیاش میکند و زندانبانش، زن فلکزدهای است به نام مادر که به فرمان شفاعتناپذیر شوهر مجبور است رابطهٔ دخترش را با جهان خارج قطع کند.
اما فضای داستان «خسرو و شیرین» متفاوت است. دنیای شیرین، دنیای بیپرواییهاست. شیرین، دستپروردهی زنی است که به گفتهی نظامی: «ز مردان بیشتر دارد سترگی». شیرین، دختر ورزشکار نشاططلب طبیعتدوستی است که بر اسبی زمانهگرد برمینشیند و با جماعتی از دختران همسنوسال خود که: «ز برقع نیستشان بر روی بندی» و هر یک با فنون سوارکاری و دفاع از خویش آشنایی دارند، به چوگان بازی میرود.
دختری که در چنین محیطی بالیده در مورد طبیعیترین حق مشروع خویش، یعنی انتخاب شوهر، گرفتار هیچ مانعی نیست.
شیرین در کنار عاشق خود خسرو، اسب میتازد، به گردش و تفریح میپردازد، مذاکره میکند، شرط و شروط میگذارد و امتیاز میگیرد و در همهحال پاکدامنی خود را پاس میدارد.
و آن طرف زندگی سراسر تسلیم لیلی است. خالی از هر تلاشی. از مکتبخانهاش باز میگیرند و در خانه زندانیاش میکنند و به شوهر نادیدهٔ نامطبوعی میدهندش، بیآنکه اعتراضی بکند.
این تصویری است از موقعیت زن در نظام قبیلهای عرب و جایگاه زن در ایران.
سیمای دو زن / ۱۳۶۷
به قلم زندهیاد: #علیاکبر_سعیدی_سیرجانی [ادیب، پژوهشگر، نویسنده و فعال سیاسی معاصر]
@Roshanfkrane
- سیمای دو زن
داستانهای عاشقانهی «خسرو و شیرین» و «لیلی و مجنون»، هردو سرودهی «نظامی گنجوی» سرایندهی توانمند ایرانی هستند.
منظومهی «خسرو و شیرین» داستان عاشقانهای است در ایران باستان و یادی است از معشوقهی در جوانی از کفرفتهی نظامی به نام «آفاق». به نحوی که در این هشتصد سال کسی نتوانسته مانندش را بسراید. و «لیلی و مجنون» داستان دلدادگی دو جوان است در دیار عرب.
نظامی در آغاز هر دو داستان مدعی است که در اصل داستان تصرفی نکرده است.
نظامی ناخوداگاه در «لیلی و مجنون» به ترسیم چهرهی زن در دیار عرب و در «خسرو و شیرین» به نمایاندن چهرهی زن در ایران باستان پرداخته است.
لیلی، پروردهی جامعهای است که دلبستگی را مقدمهی انحرافی میپندارد که نتیجهاش سقوط حتمی در جهنم وحشتانگیز فحشاست. در این سرزمین پاکی و تقوا، بَدا به حال دختر و پسر جوانی که نگاه علاقهای رد و بدل کنند.
اما در دیار شیرین، منعی بر مصاحبت و معاشرت بیآلایش مرد و زن نیست و عجبا که در عین آزادی معاشرت، شخصیت دختران، پاسدار عفاف ایشان است.
دختری سرشناس، یکه و تنها، بر پشت اسب مینشیند و از ناف ارمنستان تا قلب تیسفون میتازد و کسی متعرض او نمیشود.
اما وضع لیلی چنین نیست و جرایمش بسیار. نخست این که زن به دنیا آمده و از هر اختیار و - سیمای دو زن
داستانهای عاشقانهی «خسرو و شیرین» و «لیلی و مجنون»، هردو سرودهی «نظامی گنجوی» سرایندهٔ توانمند ایرانی هستند.
منظومهی «خسرو و شیرین» داستان عاشقانهای است در ایران باستان و یادی است از معشوقهی در جوانی از کفرفتهی نظامی به نام «آفاق». به نحوی که در این هشتصد سال کسی نتوانسته مانندش را بسراید. و «لیلی و مجنون» داستان دلدادگی دو جوان است در دیار عرب.
نظامی در آغاز هر دو داستان مدعی است که در اصل داستان تصرفی نکرده است.
نظامی ناخوداگاه در «لیلی و مجنون» به ترسیم چهرهی زن در دیار عرب و در «خسرو و شیرین» به نمایاندن چهرهی زن در ایران باستان پرداخته است.
لیلی، پروردهی جامعهای است که دلبستگی را مقدمهی انحرافی میپندارد که نتیجهاش سقوط حتمی در جهنم وحشتانگیز فحشاست. در این سرزمین پاکی و تقوا، بَدا به حال دختر و پسر جوانی که نگاه علاقهای رد و بدل کنند.
اما در دیار شیرین، منعی بر مصاحبت و معاشرت بیآلایش مرد و زن نیست و عجبا که در عین آزادی معاشرت، شخصیت دختران، پاسدار عفاف ایشان است.
دختری سرشناس، یکه و تنها، بر پشت اسب مینشیند و از ناف ارمنستان تا قلب تیسفون میتازد و کسی متعرض او نمیشود.
اما وضع لیلی چنین نیست و جرایمش بسیار. نخست این که زن به دنیا آمده و از هر اختیار و انتخابی محروم. گناه دیگرش زیباییست. در نظام قبیلهای، مرگ و زندگی او در قبضهی استبداد مردان است. پدر لیلی مرد مقتدری است که چون از تعلق خاطر قیس (مجنون) و دخترش با خبر میشود، در حصار خانه زندانیاش میکند و زندانبانش، زن فلکزدهای است به نام مادر که به فرمان شفاعتناپذیر شوهر مجبور است رابطهٔ دخترش را با جهان خارج قطع کند.
اما فضای داستان «خسرو و شیرین» متفاوت است. دنیای شیرین، دنیای بیپرواییهاست. شیرین، دستپروردهی زنی است که به گفتهی نظامی: «ز مردان بیشتر دارد سترگی». ش محروم. گناه دیگرش زیباییست. در نظام قبیلهای، مرگ و زندگی او در قبضهی استبداد مردان است. پدر لیلی مرد مقتدری است که چون از تعلق خاطر قیس (مجنون) و دخترش با خبر میشود، در حصار خانه زندانیاش میکند و زندانبانش، زن فلکزدهای است به نام مادر که به فرمان شفاعتناپذیر شوهر مجبور است رابطهٔ دخترش را با جهان خارج قطع کند.
اما فضای داستان «خسرو و شیرین» متفاوت است. دنیای شیرین، دنیای بیپرواییهاست. شیرین، دستپروردهی زنی است که به گفتهی نظامی: «ز مردان بیشتر دارد سترگی». شیرین، دختر ورزشکار نشاططلب طبیعتدوستی است که بر اسبی زمانهگرد برمینشیند و با جماعتی از دختران همسنوسال خود که: «ز برقع نیستشان بر روی بندی» و هر یک با فنون سوارکاری و دفاع از خویش آشنایی دارند، به چوگان بازی میرود.
دختری که در چنین محیطی بالیده در مورد طبیعیترین حق مشروع خویش، یعنی انتخاب شوهر، گرفتار هیچ مانعی نیست.
شیرین در کنار عاشق خود خسرو، اسب میتازد، به گردش و تفریح میپردازد، مذاکره میکند، شرط و شروط میگذارد و امتیاز میگیرد و در همهحال پاکدامنی خود را پاس میدارد.
و آن طرف زندگی سراسر تسلیم لیلی است. خالی از هر تلاشی. از مکتبخانهاش باز میگیرند و در خانه زندانیاش میکنند و به شوهر نادیدهٔ نامطبوعی میدهندش، بیآنکه اعتراضی بکند.
این تصویری است از موقعیت زن در نظام قبیلهای عرب و جایگاه زن در ایران.
سیمای دو زن / ۱۳۶۷
به قلم زندهیاد: #علیاکبر_سعیدی_سیرجانی [ادیب، پژوهشگر، نویسنده و فعال سیاسی معاصر]
@Roshanfkrane
🚙 #دانستنی_های_خودرویی
💠 #تسمه_تایم و چگونگی جلوگیری از خسارت به موتور
🔸پاره شدن تسمه تایم بیشتر در حال حرکت مخصوصا در جاده رخ می دهد! پس اگر در حال حرکت ماشین خاموش شد به هیچ عنوان مجددا استارت نزنید.
🔸با یه حرکت ساده می توانید بفهمید تسمه پاره شده یا نه و از چند میلیون تومان خسارت به موتور در هنگام استارت زدن جلوگیری کنید.
➖به هیچ عنوان استارت نزنید.
➖ماشین را دنده یک گذاشته و هُل بدید.
➖اگه ماشین دنده بود و حرکت کرد تسمه #پاره_شده و باید یدک کش خبر کنید و اگر ماشین حرکت نکرد یعنی تسمه #سالم است.
🔸این تجربه فنی را به دیگر دوستان انتقال دهید تا با زدن یک یا چند استارت بی مورد، موتور ماشین خود را نابود نکنند.
🔸یادتان باشد که تسمه تایم باید بین کیلومتر ۶۰ تا ۷۰ هزار حتما عوض شود.
➖ارسالی از: احد مهرنیا
#دانستنی های خودرویی
@Roshanfkrane
💠 #تسمه_تایم و چگونگی جلوگیری از خسارت به موتور
🔸پاره شدن تسمه تایم بیشتر در حال حرکت مخصوصا در جاده رخ می دهد! پس اگر در حال حرکت ماشین خاموش شد به هیچ عنوان مجددا استارت نزنید.
🔸با یه حرکت ساده می توانید بفهمید تسمه پاره شده یا نه و از چند میلیون تومان خسارت به موتور در هنگام استارت زدن جلوگیری کنید.
➖به هیچ عنوان استارت نزنید.
➖ماشین را دنده یک گذاشته و هُل بدید.
➖اگه ماشین دنده بود و حرکت کرد تسمه #پاره_شده و باید یدک کش خبر کنید و اگر ماشین حرکت نکرد یعنی تسمه #سالم است.
🔸این تجربه فنی را به دیگر دوستان انتقال دهید تا با زدن یک یا چند استارت بی مورد، موتور ماشین خود را نابود نکنند.
🔸یادتان باشد که تسمه تایم باید بین کیلومتر ۶۰ تا ۷۰ هزار حتما عوض شود.
➖ارسالی از: احد مهرنیا
#دانستنی های خودرویی
@Roshanfkrane
🔸#تحریرالشام به سرکردگی #خلیفهمحمدجولانی که ابتدا گروه #تروریستی بودند، دو سه روزیست #نیروهایمسلح شدند، احتمالا تا یکی دو روز آینده، برادران و نیروهای #محورممانعت نام نهاده میشوند.
🔸 برخی حضرات به جای ۱۸۰ درجه، ۳۶۰ درجه باز شده و امیدوارم عضله و رگشان از این حجم انعطاف #پاره نشود!
#امیدفراغت روزنامهنگار
@Roshanfkrane
🔸 برخی حضرات به جای ۱۸۰ درجه، ۳۶۰ درجه باز شده و امیدوارم عضله و رگشان از این حجم انعطاف #پاره نشود!
#امیدفراغت روزنامهنگار
@Roshanfkrane